دانلود طرح لایه باز فتوشاپ دهه فجر و پیروزی انقلاب اسلامی با فرمت PSD
قابل استفاده طراحان گرافیکی
جهت اطلاع از جدیدترین آثار تولیدی ارزشمند ، ما را در تلگرام دنبال کنید
دانلود جدیدترین طرح لایه باز فتوشاپ دهه فجر و پیروزی انقلاب اسلامی با فرمت PSD
دانلود طرح لایه باز فتوشاپ دهه فجر و پیروزی انقلاب اسلامی با فرمت PSD
قابل استفاده طراحان گرافیکی
جهت اطلاع از جدیدترین آثار تولیدی ارزشمند ، ما را در تلگرام دنبال کنید
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه39
بخشی از فهرست مطالب
مقدمه :
علل پیروزی انقلاب اسلامی در ایران
پیچیدگی در چگونگی پیروزی انقلاب اسلامی :
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، حادثه ی حیرت انگیزی برای مردم جهان بود؛ انقلابی که با مشکلات گوناگون کشور و معضلات سیاسی منطقه و جهان رو به رو و سرآغاز دگرگونی های غیرقابل پیش بینی شد.
این رویداد بزرگ بزرگ قرن، از یک سود معادله های سیاسی استکبار را، در ادامه ی سیاست تقسیم استعماری جهان، به هم زد و از سوی دیگر، یکی از مقتدرترین رژیم های وابسته به قدرت های بزرگ را در کشوری که از نظر استراتژیکی و اقتصادی با اهمیت بود، ریشه کن کرد.
مهم تر این که انقلاب اسلامی با ایجاد آگاهی عمیق در میان ملت های مسلمان جهان، به ویژه کشورهای اسلامی، زمینه ی بینش ها، گرایش ها، حرکت ها، سازماندهی ها و تحولات سیاسی مهمی را فراهم آورد.
ظهور این جریان سیاسی، بار دیگر اسلام را به عنوان یک قدرت تعیین کننده در سطح جهانی مطرح کرد و چشم اندازی امیدبخش از وحدت جهان اسلام، حرکت به سوی بازیابی خویشتن خود و ایستادگی در برابر استعمار کهنه و نو، پیش روی مسلمانان قرار داد. این نهضت به یک میلیارد مسلمانان مشتاق – ولی ناامید – جهان، نوید ایجاد قطب سیاسی جدید و فروریزی رژیم های تحمیلی را داد و در مقابل، موجی از وحشت در دل جهان خواران آفرید.
مشخصات این فایل
عنوان: سیاست همگرایی شوروی و آمریکا در بهبوهه پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357
فرمت فایل: word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 10
این مقاله درمورد سیاست همگرایی شوروی و آمریکا در بهبوهه پیروزی انقلاب اسلامی ایران می باشد.
عدم شناخت امریکا از انقلاب اسلامى
یکى از مشکلات بزرگ کارتر و دولت او در مورد ایران ( که باعث رواج فرضیه توطئه نیز شده ) عدم شناخت کامل و صحیح او از شرایط روز ایران و همچنین میزان مقبولیت رژیم و شخص شاه در میان مردم بود.
در تایید این مطلب، لازم به ذکر است که این عدم شناخت شرایط از اختلاف نظر بین سران امریکا نیز نشات مى گرفت.
اگر نگاهى گذرا به این اختلاف آرا داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که کارتر کار بسیار مشکلى براى انتخاب استراتژى صحیح در مقابل انقلاب مردمى ایران داشته است.
ریچارد هلمز رئیس سابق سازمان سیا و سفیر ایالات متحده در ایران (تا سال 1356) رژیم محمد رضا را یکى از با ثبات ترین و مقبول ترین رژیم هاى دنیا مى دانست و معتقد بود، کوچک ترین خطرى شاه و رژیم او را تهدید نمى کند.
اما ویلیام سولیوان آخرین سفیر ایالات متحده در ایران که شاه را مهره اى سوخته مى دانست، معتقد بود شاه شخص بى عرضه اى است که هم مقبولیت و مشروعیت خود را از دست داده و هم توانایى کنترل شرایط بحرانى به وجود آمده را ندارد. او معتقد بود باید با امام و طرفدارانش کنار آمد، چرا که مى توان امیدوار بود روابط حسنه با ایران در زمان شاه، بدون وارد شدن خدشه اى با رژیم جدید هم ادامه یابد. از طرفى اعتقاد برژینسکى ( مشاور امنیت ملى وقت امریکا ) بر اجراى سیاست مشت آهنین و کشتار دسته جمعى مردم و مخالفان بود. او همچنین معتقد به حمایت همه جانبه امریکا از شاه بود و چنین اظهار مى داشت که منافع امریکا در این است که شاه در ایران باقى بماند، حتى با زور یا کودتا.
از سوى دیگر سایرونس ونس وزیر امور خارجه وقت امریکا بر این اعتقاد بود که شاه باید ایران را ترک کند و ایالات متحده با حمایت یک حکومت انتقالى، به برقرارى نظم در ایران کمک کند.
خود کارتر هم که یک سال قبل در دى ماه 56 براى مراسم شب ژانویه به تهران آمده بود و اعلام کرده بود ایران، جزیره ثبات در یکى از بحران خیزترین مناطق دنیا است، در اثر انقلاب مردمى ایران گیج شده بود و بدون اینکه راهکارى ارئه کند، مى گفت؛ به نظر شما با مردمى ترین و پرطرفدار ترین انقلاب قرن چه مى توان کرد؟
روابط شوری با ایران در قرن بیستم
حتى سازمان سیا هم نتوانسته بود عمق نا رضایتى مردم را پیش بینى کند. استانسفیلد ترنر رئیس وقت سازمان سیا، بعد ها ضمن اعتراف به اینکه سیا نتوانسته بود قدرت مخالفان را درست تخمین بزند، بر این نکته نیز تاکید مى ورزد که نه تنها سیا، بلکه تمامى سازمان هاى اطلاعاتى دنیا نیز در تخمین شرایط آن زمان ایران دچار اشتباه شده بودند و واقعاً نمى دانستند که مى توان نارضایتى مردم را با توطئه اى مثل 28 مرداد 32 خاموش کرد، یا اینکه نه، این بار قضیه جدى تر است. .
بهطورکلی در طول قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، روسیه با تمام امکانات خود تلاش میکرد با حفظ برتری اقتصادی، نفوذ سیاسی خود را نیز در ایران گسترش دهد تا به قلب تجارت و ثروت عظیم خلیجفارس و اقیانوس هند دست یابد. سلسله جنگهای ایران و روسیه در قرن نوزدهم که منجر به تحمیل عهدنامههای ترکمانچای و گلستان به ایران شد، بزرگترین ضربه نظامی، اقتصادی و سیاسی را در قرن نوزدهم بر استقلال ایران وارد کرد. ضربههای ناشی از این دو قرارداد بر استقلال ایران، فرصت لازم را برای سوءاستفاده انگلستان نیز فراهم ساخت. تحمیل قرارداد ترکمانچای توسط روسیه و قرارداد 1857 پاریس توسط انگلیس به ایران، عملاً دولتهای روسیه و انگلیس را به حاکمان بلامنازع در سرنوشت سیاسی و اقتصادی ایران تبدیل کرد. در نیمه دوم قرن نوزدهم، انگلیس و روسیه برای کسب امتیازات بیشتر از شاه قاجار با یکدیگر رقابت داشتند و در پایان قرن نوزدهم اغلب منابع کشور و طرحهای فنی آن تحت اداره و یا استخراج بیگانگان بود. در خلال این دوران، استیلای روسها بیشازپیش گردید. آنها نهتنها با تصرف اراضی ایران و ضمیمهساختن آن به خاک خود مرزهایشان را گسترش میدادند، بلکه شاه ایران را با اعطای وامهای سنگین، عملا به خود وابسته میکردند.
بهدنبال جنگ جهانی اول و سپس پیروزی انقلاب اکتبر 1917 در روسیه و سرانجام خروج این کشور از جنگ، تحولات عمیقی در روابط ایران و روسیه صورت گرفت.
پس از پیروزی بلشویکها در روسیه، سیاست خارجی این کشور دچار تحولات اساسی شد. رهبران انقلابی که به حکومت جهانی سوسیالیسم میاندیشیدند، به کشور ایران بهعنوان کانال سوئز انقلاب کمونیستی مینگریستند.
بلشویکها بهمنظور جذب ایران در مدار اتحاد شوروی، تمام امتیازات اخذشده از ایران در زمان روسیه تزاری را باطل اعلام کردند. در اولین اقدام، جمهوری سوسیالیستی شوروی، قرارداد 1907 منعقدشده میان انگلیس و روسیه تزاری را لغو کرد. طبق قرارداد 1907، کشورهای روسیه تزاری و انگلیس، ایران را به سه منطقه شمال (تحت نفوذ روسیه)، جنوب (تحت نفوذ انگلیس) و مرکز (بیطرف) تقسیم کرده بودند.
در دوره سلطنت محمدرضاشاه نیز، دولت شوروی ضمن تلاش برای افزایش توان نظامی و استراتژیک خود در مقابل غرب، سعی میکرد کشورهای جهان سوم و از جمله ایران را به سمت خود جذب کند و ازاینرو به محمدرضاشاه پیشنهاد میکرد روابط دوجانبه را در سطوح مختلف اقتصادی، سیاسی و حتی نظامی گسترش دهد. طی دهههای 1960 و 1970.م، دولت ایران به دلیل وابستگی به غرب به پیشنهادهای شوروی مبنی بر گسترش روابط سیاسی و نظامی، بهگونهای محتاطانه جواب رد میداد اما در زمینههای اقتصادی و حتی بازرگانی، روابط دو کشور رو به گسترش بود. به واسطه همین امتیازات اقتصادی و بازرگانی که رژیم شاه به شوروی اعطا میکرد، دولت شوروی در قبال سیاستهای شاه نسبت به مسائل خلیجفارس و جهان غرب بردباری بیشتری نشان میداد و علت آنکه در موضع مسکو نسبت به رژیم شاه در هنگام وقوع انقلاب اسلامی تغییر صریح صورت نگرفت نیز درواقع از این ناحیه قابل تفسیر است.
مقدمه
سیاست عملگرایی امریکا درقبال انقلاب 1357 ایران
عدم شناخت امریکا از انقلاب اسلامى
روابط شوری با ایران در قرن بیستم
نتبیجه گیری
منابع
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 7
نقش امام خمینی و رهبری در پیروزی انقلاب اسلامی
رهبری در همه فرآیندها، سازماندهیها، برنامهریزیها و جریانات اجتماعی در کنار عواملی چون زمینهها، شرایط اجتماعی و باورهای مردم، نقش اصلی را در به بار نشستن اهداف و آرمانهای جامعه دارد. از این رو یکی از عوامل مهم و اساسی در شکلگیری جریانات و تحقق خواستههای اجتماعی برخورداری از مدیر و رهبر به عنوان هدایت دهنده مسیر و جریان حرکت است که در همه اندیشههای مختلف در فرهنگ علوم سیاسی و اجتماعی مطرح میباشد.
از این منظر، نقش حساس رهبری در شکلگیری نهضت اسلامی در دوران طاغوت و پیروزی انقلاب اسلامی و سرنگونی رژیم کهنه و فرسوده شاهنشاهی در کشور و جایگزین شدن آن با نظام اجتماعی جدید برپایه مردم سالاری دینی و احیای دوباره اسلام در سطح جهان، موضوعی است که بر هیچکس پوشیده نبوده و به نظر همه کارشناسان اجتماعی و سیاسی، با توجه به دیگر اضلاع شکلگیری خیزشها و انقلابهای اجتماعی از جایگاه و اهمیت ویژه و قابل توجهای برخوردار است.
در واقع انقلاب اسلامی ایران که با رهبری بینظیر امام خمینی به وقوع پیوست یک انقلاب واقعی و تمام عیار به شمار میرود، چون همه عناصر لازم و ضروری در تعریف و ماهیت انقلابها، در انقلاب اسلامی ایران وجود دارند و آنچه در این بحث بیش از پیش حائز اهمیت است، نقش رهبری حضرت امام در شکلگیری نهضت و پیروزی انقلاب اسلامیاست. چرا که خیزشها و جنبشهای دیگری در تاریخ معاصر ایران نیز شکل گرفته که
” امام خمینی(ره) به عنوان نظریهپرداز نهضت اسلامی و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی توانست نقش رهبری را به بهترین شکل ممکن در تاریخ ایران و حتی جهان روشن سازد “
به دلیل عدم برخورداری از رهبری کارآمد توانمند و. . . به نتیجه نمیرسد.
بر همین اساس در واکاوی شخصیتی حضرت امام(ره) به عنوان رهبری انقلاب اسلامی در هدایت خیزش مردمی و رسیدن به پیروزی، به این مسئله میتوان اشاره کرد که ایشان رهبری مدبر، شجاع، متفکر، آگاه به زمان و مسائل جهانی بود که با بهره مندی از شیوههای نوین و بدیع، بزرگترین انقلاب معاصر را هدایت کرد. ایشان در کوران انقلاب، به عنوان چهرهای تاریخ ساز و پدیدهای استثنایی و کاریزماتیک جلوه کرد و به قول «یودو اشتاین باخ» مدیر مؤسسه شرق شناسی آلمان: «امام خمینی سیاسی ترین رهبر معنوی جهان، با شخصیتی جذاب و کاریزماتیک، تمام آرمانهای جمهوری اسلامیکه برمبنای آنها ساخته شده است، از افکار ایشان ریشه میگیرد.»
شهید مطهری نیز در کتاب انقلاب اسلامی درباره این شخصیت مذهبی سیاسی میگوید: «من در وجود امام خمینی سه آمَنَ دیدم که بر ایمان من افزوده شد: «آمَنَ بِهَدَفِهِ» ؛ یعنی اگر همه دنیا هم جمع شوند، نمیتوانند وی را از هدفش منصرف سازند. «آمَنَ بِقَوْمِهِ»؛ یعنی ایمان داشتن به روحیه مردم و از همه مهمتر «آمَنَ بِرَبِّهِ»؛ ایمان و توکل بر خدا.
برهمین اساس امام خمینی(ره) به عنوان نظریهپرداز نهضت اسلامی و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی توانست نقش رهبری را به بهترین شکل ممکن در تاریخ ایران و حتی جهان روشن سازد که پیروزی انقلاب اسلامی نتیجه نقش مؤثر رهبری در هدایت خیزش مردمی و عبور از حوادث سخت و گوناگون در طول دوران شکلگیری، پیروزی و استمرار انقلاب اسلامیبوده است.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:60
فهرست:
مقدمه
دامنه ی پژوهش
تعریف برخی فاکتورهای کلان اقتصادی
جداول نرخ تورم
خصایص تورم در ایران
جداول و نمودارهای نرخ بیکاری
در آمد سرانه
جدول و نمودار سرمایه خالص
جداول و نمودارهای تراز تجاری
جداول و نمودارهای نقدینگی
تولید ناخالص داخلی
اکونومیست و فضای اقتصاد کلان کشورهای جهان
نتیجه گیری کلی
منابع
مقدمه
طی سالهای متمادی مسلما کشورها یا به سمت نزولی شدن سیر میکنند و یا به سمت صعودی. اما نکته در این است که چه چیزی و چه فاکتورهایی در این صعودی یا نزولی شدن کار موثر است. فاکتورهای کلان اقتصاد میتواند مارا در این امر به خوبی کمک میکند که تشخیص دهیم کشوری در چه رتبه ای از لحاظ این فاکتورها قرار دارند و یا اینکه این کشور در طی سالهای مختلف در موقعیتها و شرایط گوناگون چه طور عمل کرده و توانسته رشدی در جهت بهبود در مورد شاخص های مختلف داشته باشد یا خیر!
این مبحث پژوهشی در رابطه با این مسئله است که آیا ایران بعداز انقلاب توانسته روند رو به رشدی داشته باشد یا خیر؟!
ابتدا تعدادی فاکتور کلان اقتصاد را که به ما در رابطه با تعیین رشد کشور کمک میکند معرفی کرده و هر یک را به اختصار توضیح میدهیم. وفرمول ها و مطالب مورد نیاز را ضمیمه ی آن میکنیم. بعد از آن در رابطه با هر فاکتور کلان اقتصاد مطالبی را که مربوط به سالهای قبل از انقلاب و بعد از آن نیاز بررسی میشود ودر انتها نتیجه گیری میکنیم.
قبل از انقلاب
از اواسط دهه 1340 شاه کنترل قدرت را در دست داشت.پایههاى سلطه او، بر صحنه سیاسى کشور تحکیم یافته بود.ارتش، نیروهاى انتظامى و ساواک در برخورد با مخالفان، وفادارى خود را نسبتبه او اثبات کرده بودند، اجراى برنامههاى رفورم، پیشرفتهاى اقتصادى را نوید مىداد.
از لحاظ سیاستخارجى و موقعیتبین المللى، شاه در شرایط مطلوبى قرار داشت، شرکتهاى صنعتى و تجارى غرب، براى سرمایه گذارى به ایران روى آورده بودند، واشینگتن، دوستشاه و متحد ایران بود، شورویها برنامههاى رفورم رژیم ایران را تایید مىکردند. (1)
اسرائیلیها شاه را مىستودند.
در زمینه مدرنیزه کردن ساختار اقتصادى و کشاورزى ایران، ظاهرا کارهایى صورت گرفته بود، شاه نوید مىداد که استاندارد زندگى مردم ایران، از استاندارد زندگى مردم کشورهاى اروپاى غربى بالاتر خواهد رفت و در پایان قرن بیستم، ایران در زمره یکى از پنج کشور پیشرفته صنعتى جهان در خواهد آمد. (2)