فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله راههای خروج در هنگام زلزله

اختصاصی از فی بوو دانلودمقاله راههای خروج در هنگام زلزله دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

3-1 راههای خروج از بنا و فرار از حریق

 

3-1-1 تعاریف

 

 

 

در این مبحث از مقررات ملی ، به منظور اعمال مقررات محافظت ساختمان ها در برابر حریق ، واژه ها و اطلاحات با معانی و مفاهیمی که در این بخش ذکر شده است ، مورد استفاده واقع می شوند .

 

آزمایش حریق استاندارد

 

آزمایش یا آزمایش های استاندارد ویژه برای شناسایی مقاومت و رفتار مصالح ، فرآورده ها ، اعضا و اجزای ساختمانی در مقابل آتش سوزی ، که مشخصات اجرایی آنها بعداً به وسیله مقررات مربوط به خود تعیین خواهد شد. 

 

ارتفاع طبقه و بنا

 

ارتفاع یک طبقه ، فاصله قائم از کف تمام شده آن طیقه بالاتر است . ارتفاع طبقه آخر بنا ، حد فاصل کف تمام شده آن طبقه تا کف تمام شده متوسط سطح بام ساختمان می باشد . ارتفاع بنا به ارتفاع تمام شده متوسط سطح بام ساختمان می باشد . ارتفاع بنا به ارتفاع تمام طبقات یا فاصله قائم از کف زمین طبیعی از تا متوسط ارتفاع بام ساختمان گفته می شود .

 

افزایش بنا

 

انجام هر گونه عملیات ساختمانی که سطح یا حجم یک بنا را افزایش دهد .

 

اعضاء باربر

 

اعضایی از ساختمان که بار مرده و زنده ساختمان را به شالوده ها انتقال می دهند .

 

بازارچه

 

مجموعه ای بنا که برای عرضه غیرمتمرکز کالاهای مختلف در نظر گرفته شده ، و یک راه عبور و مرور عمومی با حداقل 9 متر عرض را در بر می گیرد .

 

بالابر

 

اتاقک یا سکویی که به مکانیسم بالا و پائین شدن در مسیر قائم و ثابت مجهز باشد .

 

بنای موجود

 

بنایی که مطابق مقررات و قوانین گذشته اجرا و تکمیل شده است .

 

پلکان خارجی

 

پلکانی که حداقل از یک طرف در ارتباط مستقیم با فضای آزاد باشد .

 

پلکان متحرک

 

پلکانی که به کمک وسایل و دستگاههای مکانیکی حرکت کند . رجوع به بند 3-1-4-6

 

پنجره حریق

 

پنجره ای که با " آزمایش حریق استاندارد " حائز اهمیت مقاومت و محافظت در برابر حریق متناسب با محل استقرار خود باشد .

 

پنجره چشمی

 

پنجره ای که فقط برای تأمین دید به فضای مجاور تعبیه شده باشد .

 

تأیید شده ، تصویب شده

 

1 ) تأیید و تصویب مصالح ، لوازم و تأسیسات ساختمانی ، طرحها ، روشها و ساختارها ، یعنی تأئید و تصویب آنها توسط مقامات قانونی مسئول ، مراکز و آزمایشگاه ها دارای صلاحیت که مطابق ضوابط ، استاندارد ها و مقررات مربوط ، با انجام آزمایش و بررسی مستقیم یا غیر مستقیم ( توسط اشخاص مورد اعتماد ، یا بر حسب اصول مطمئن از طرف مقامات ذیصلاح و نهادهای علمی و فنی شناخته شده ) صورت می گیرد .

 

2 ) تأیید و تصویب تصرف ، یعنی تأئید و تصویب یک یا چند نوع بهره گیری از بنا ، که بنا بدان مقاصد مورد استفاده قرار خواهد گرفت ، توسط مقامات دارای صلاحیت قانونی و مسئول که مطابق مقررات مربوطه با استناد به ارائه ادله دقیق و قاطع برای هماهنگی کامل ساختمان با مقررات اصولی در مورد آن تصرف یا تصرفها انجام می شود .

 

تخلیه خروج

 

بخشی از " راه خروج " که بین " خروج " و معبر عمومی قرار گرفته است .

 

تصرف

 

منظور از تصرف ، نوع بهره گیری از نبا یا بخشی از آن است که به مقاصدی معلوم در دست بهره برداری بوده و یا قرار است به آن مقاصد مورد استفاده واقع شود .

 

تغییرات

 

هر گونه دگرگونی یا تغییر و تبدیل در ساختمان ، در راههای خروج از ساختمان و در تأسیسات مکانیکی و برقی ساختمان که به قصد افزایش ساختمان نباشد .

 

حریق بند

 

اعضایی از بنا ، شامل دیوار ، سقف و کف مقاوم حریق که بتواند در مقابل سوختن تمام بار حریق واقع در فضای مربوط به خود ، ایستادگی و مقاومت کند .

 

 

 

 

 

حیاط

 

فضای باز بدون سقف و بدون تصرف که از دو یا چند طرف با دیوارهای خارجی بنا محصور باشد و اگر از همه طرف به دیوارهای خارجی بنا محصور شود ، در آن صورت به آن حیاط داخلی گفته می شود .

 

خانه

 

فضای زندگی حداکثر با دو طبقه ارتفاع که به منظور سکونت یک یا دو خانوار در نظر گرفته شده باشد .

 

خروج

 

بخشی از " راه خروج " که به وسیله ساختار و تجهیزات مقاوم حریق ، بر اساس ضوابط و مقررات از سایر فضاهای ساختمان جدا و ایمن شده و مستقیم یا از طریق تخلیه خروج به معبر عمومی منتهی شود . رجوع شود به بند 3-1-3-3 .

 

خروج افقی

 

رجوع شود به بند 3-1-4-3 .

 

خود بسته شو

 

اصطلاح " خود بسته شو " هنگامی که در مورد درهای حریق یا سایر بازشوهای حفاظتی به کار برده شود ، به مفهوم بسته بودن در ( یا بازشو ) در حالت عادی و بسته شدن آن پس از عبور است که برای اطمینان از انجام این عمل ، در به یک وسیله مکانیکی تأئید شده مجهز می شود .

 

خودکار

 

اصطلاح " خودکار " در مورد تجهیزات محافظت در برابر حریق ، برای وسایل و دستگاه هایی بکار برده می شود که در اثر واکنش به برخی از محصولات احتراق ، خود به خود و بدون دخالت انسان عمل کنند .

 

خودکار بسته شو

 

این اصطلاح هنگامی که در مورد درهای حریق یا سایر بازشوهای حفاظتی به کار برده شود ، منظور بسته شدن در ( یا بازشو ) به هنگام حریق در اثر واکنش به برخی از محصولات احتراق یا از طریق گرفتن فرمان از محلی دیگر است .

 

خیابان

 

هر نوع راه عبور و مرور عمومی در فضای باز ، اعم از کوچه ، خیابان یا بلوار که دست کم دارای 9 متر عرض بوده و به نحوی طرح شده باشد که امکان استفاده واحدهای آتش نشانی برای اطفای حریق را فراهم آورد . معابر داخل فضاهای بسته و تونلها اگر چه مورد استفاده عبور و مرور عمومی قرار گرفته و ماشین رو باشند ، به عنوان خیابان ملحوظ نمی شوند .

 

در حریق

 

دری که با انجام " آزمایش حریق استاندارد " حائز شرایط مقاومت و محافظت در برابر حریق متناسب با محل استقرار خود باشد .

 

دسترسی خروج

 

بخشی از " راه خروج " که از هر نقطه ساختمان منتهی به قسمت " خروج " می شود . رجوع شود به بند 3-1-3-2 .

 

دستگیره محافظ

 

لوله ، چوب یا پروفیلی که در طول راه پله و بالکن برای گرفتن دست و نلغزیدن انسان نصب شود.

 

دوام در برابر حریق

 

مدتی که مصالح یا قطعات و اجزای ساختمانی در مقابل شرایط خاص اجرای " آزمایش حریق استاندارد " همچنان عملکرد خود را حفظ نمایند .

 

دیوار جان پناه

 

بخش امتداد یافته دیوارهای خارجی بنا در بام که به منظور فراهم نمودن ایمنی و تفکیک همسایگی اجرا می شود .

 

دیوار دو بند

 

دیوار یا دیواره ای که راهروی خروج را قطع کرده و به یک یا چند در مجهز است . این دیوار باید مانع گسترش آتش و دود باشد .

 

دیوار کتیبه

 

بخشی از دیوار خارجی ساختمان که پائین یا بالای پنجره ( یا بازشو ) واقع می شود .

 

دیوار مشترک

 

دیواری که در مرز مالکیت دو ساختمان برای بهره گیری مشترک ساخته می شود .

 

راه خروج

 

مسیر ممتد و بدون مانعی که برای رسیدن از هر نقطه ساختمان به یک محوطه باز یا معبر عمومی در نظر گرفته شود . راه خروج از سه بخش مشخص " دسترس خروج " ، " خروج " و " تخلیه خروج " تشکیل شده است . رجوع شود به بند 3-1-4 .

 

 

 

 

 

راه پله

 

بخشی از مجموعه راه خروج شامل تعدادی پله یا سکو که در مجموع رفت و آمد از یک طبقه به طبقه دیگر را بدون تداخل و برخورد با مانع امکان پذیر می کند . رجوع شود به بند 3-1-4-4 .

 

زیرزمین

 

قسمتی از ساختمان که تمام یا بخشی از آن پائین تر از کف زمین طبیعی قرار گرفته و به عنوان طبقه به حساب نیاید .

 

سرسره فرار

 

سطح لغزنده ای که به منظور فرار به خارج از ساختمان طراحی شده باشد . رجوع شود به بند 3-1-4-8 .

 

سطح خالص

 

سطح خالص هر طبقه از ساختمان فقط به فضاهای قابل تصرف گفته شده و سطوح مربوط به فضاهای عمومی و ارتباطی و ضخامت دیوارها را شامل نمی گردد .

 

شفت

 

فضای ارتباطی قائم بین طبقات یا بین کف تا بام ساختمان که به منظور تعبیه آسانسور ، بالابر ، آشپزخانه ، تأمین روشنایی ، انجام تهویه ، عبور دادن کانالها و لوله ها ، تخلیه زباله و غیره در نظر گرفته می شود .

 

شیبراه

 

سطحی دارای شیب حداقل 1 به 20 و حداکثر 1 به 8 که به عنوان راه دسترسی مورد استفاده واقع شود . رجوع به بند 3-1-4-7 .

 

طبقه

 

بخشی از ساختمان که بین دو کف متوالی واقع شود . در مواردی که فاصله کف تمام شده از سطح زمین طبیعی از 120 سانتیمتر بیشتر نباشد ، فضای زیر آن طبقه به عنوان " زیرزمین " منظور می گردد .

 

طبقه خیابان

 

طبقه ای از بنا که از کف خیابان یا محوطه خارج بنا حداکثر با شش پله قابل دسترس باشد . در مواردی که دو یا چند طبقه ساختمان بتوانند در اثر تغییرات تراز مستقیماً به خیابان یا محوطه اطراف راه یابند ، ساختمان به همان تعداد دارای طبقه خیابان خواهد بود . به همین ترتیب ، چنانچه هیچ یک از طبقات بنا نتوانند با شرایط یاد شده امکان دسترسی به خیابان و محوطه خارج داشته باشند ، ساختمان بدون " طبقه خیابان " منظور می گردد .

 

ظرفیت راه خروج

 

مجموع مقدار عرضی که " مجموعه راه خروج " در تمام طول مسیرها با توجه به بار تصرف با آن اندازه می شود . در شرایط معمولی حداقل مقدار این عرض 75 سانتیمتر است . رجوع شود به بند 3-1-5 .

 

فضای پناه دهی

 

فضایی که در مقابل حریق به میزان مشخصی مقاومت می نماید .

 

مانع حریق

 

صفحه یا پرده ای سرتاسری که به صورت قائم ( مانند دیوار) یا افقی ( مانند سقف ) با زمان مشخصی از مقاومت حریق برای جلوگیری از گسترش آتش و دود از فضایی به فضای دیگر به کار گرفته می شود . این صفحات همچنین ممکن است برای حریق بند کردن بازشوها نیز مورد استفاده قرار گیرند .

 

مانع دود

 

وسیله جداسازی با مشخصات مقاوم حریق یا غیر مقاوم در برابرحریق که به صورت افقی یا قائم ، مانند دیوار ، کف یا سقف به منظور ممانعت از حرکت دود ، طراحی و ساخته می شود . موانع دود ممکن است برای حفاظت بازشوها نیز بکار گرفته شوند .

 

مجزا سازی افقی

 

فاصله مشخص بین دایوارهای خارجی بنا تا " مرز مالکیت " یا سایر بناهای همسایگی ، اعم از خصوصی ، عمومی و خیابان که به منظور تأمین فضای باز لازم در نظر گرفته می شود . رجوع شود به بند 3-1-4 .

 

محوطه باز

 

فضایی که تصرفی در آن صورت نگرفته و بوسیله ساختمان محصور نشده باشد . محوطه باز باید برای جای دادن متصرفان بنا کافی باشد و اندازه و محل آن به گونه ای باشد که به هنگام بروز حریق ، ماموران آتش نشانی و ایمنی بتوانند به آن دسترسی داشته و از آن استفاده برند .

 

محوطه باز باید در تمام اوقات شبانه روز از هر گونه موانع خالی باشد .

 

معبر عمومی

 

خیابان ، کوچه یا موارد مشابهی از کاربرد زمین که به طور دایم در تصرف و استفاده عموم قرار گرفته و اساساً از آن طریق بتواند بدون مانع به سایر قسمت های شهر رفت و آمد نمود . عرض و ارتفاع مفید معبر عمومی باید حداقل 3 متر باشد .

 

 

 

مقام قانونی مسئول

 

مقام دارای صلاحیت قانونی و مسئول ، سازمان ، دفتر یا فردی است که مسئولیت تصویب مصالح ، تأسیسات ، تجهیزات یا روشها را به عهده بگیرد . مقام دارای صلاحیت قانونی و مسئول که از آن به اختصار مقام قانونی مسئول نام برده می شود ، در این مقررات با مفاهیمی گسترده به کار برده  شده است ، زیرا کارگزاران و نمایندگان صلاحیت دار و تصویب کننده به تناسب مسئولیت هایشان متفاوت هستند .

 

هر جا که ایمنی همگانی در اولویت قرار داشته باشد ، مقام دارای صلاحیت قانونی و مسئول ممکن است به تناسب درجه اهمیت ، یک سازمان دولتی مرکزی ، استانی یا محلی ، مانند مقام قانونی مسئول حفاظت از حریق ، سازمان آتش نشانی ، اداره یا گروه آتش نشانی ، اداره پیشگیری از آتش سوزی ، اداره حفاظت و بهداشت کار ، شهرداری ، اداره بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی ، اداره بازرسی برق ساختمان ها و یا هر گروه و تشکیلات دیگری که دارای اختیار قانونی است ، باشد . همچنین اداره بازرسی بیمه مرکزی ، اداره ارزیابی و زمان گذاری ، بک شرکت بیمه خصوصی و حتی نماینده هر یک از نهادهای فوق می تواند مقام قانونی مسئول باشد . در بسیاری موارد ممکن است صاحب ملک یا نماینده تام الاختیار او نقش مقام قانونی مسئول را بعهده بگیرد . در تأسیسات متعلق به دولت ، ممکن است اداره ایمنی و حتی یکی از کارمندان اداری نظیر افسر فرمانده یا نگهبان ، مقام قانونی مسئول باشد .

 

مقام قانونی مسئول می تواند به منظور مورد قبول قرار گرفتن مصالح ، لوازم ، تأسیسات طرحها یا روشها ، از دستور العملها و استاندارد های ملی یا ضابطه های مناسب دیگر استفاده نموده و آنها را برای تصویب ، مبنا قرار دهد . در نبود چنین استانداردهایی ، مقام یاد شده ممکن است مدارکی دال بر مناسب بودن مصالح ، تأسیسات ، روشها و نیز کاربرد درست آنها از به کار برنده مطالبه نماید . مقام قانونی مسئول ، همچنین ممکن است فهرستها و برچسب های سازمانی را که ارزیابی تولیدات را بر عهده دارد و در موقعیتی است که انطباق اقلام لیست شده را با استانداردهای مربوطه مشخص می سازد ، مورد استناد قرار دهد .

 

منطقه حریق

 

بخشی از فضای داخل ساختمان که از اطراف و از سقف و کف به وسیله اعضای ساختمانی مقاوم حریق محدود شود . منطقه حریق با بررسی و اندازه گیری عرض ، طول و ارتفاع حریق احتمالی ارزیابی می شود .

 

 

 

 

 

میان طبقه

 

طبقه ای واقع بین هر یک از طبقات اصلی ساختمان که حداکثر  مساحت طبقه زیر خود را داشته باشد .

 

میزان مقاومت حریق

 

مدتی که مصالح یا ترکیبی از آن ، توانایی مقاومت در مقابل آتشی مستقیم مطابق " آزمایش حریق استاندارد " را داشته باشد .

 

نرده محافظ

 

حایل حفاظتی و ایمنی که برای جلوگیری از پرت شدن از ارتفاع طراحی شده باشد .

 

واحد زندگی ( واحد مسکونی )

 

فضا ، اتاق یا اتاقهایی که به عنوان محل زندگی یک شخص یا خانواده در نظر گرفته شده و دارای وسایل زندگی باشد .

 

هال انتظار

 

فضای مشترک و همگانی در بناهای تجمعی که به منظور سپری کردن اوقات پیش از موعد برای ورود به یک سالن اجتماعات در نظر گرفته می شود .

 

هال ورودی

 

فضای مشترک و همگانی در بناها که به منظور کنترل و ایجاد تسهیلات برای ورود و خروج افراد در نظر گرفته می شود .

 

هتل

 

بنایی که اتاقهای آن به منظور سکونت مسافران مورد استفاده قرار گیرد . این تعریف ، شامل متل و سایر بناهای مشابهی که قصد ارائه امکانات سکونتی موقت را دارند نیز می گردد .

 

 

 

 

 

3-1-2 مقررات کلی

 

3-1-2-1 بر اساس ضوابط این مبحث از مقررات ملی ساختمان ، هر بنا ، هر بخش از یک بنا و هر ساختمانی که از این پس ساخته یا پرداخته شود ، باید به راههای خروج اصولی ، کافی و بدون مانع مجهز گردد تا در صورت بروز حریق در آن ، خروج بموقع یا فرار بهنگام همه متصرفان به راحتی میسر باشد . به این منظور باید نوع ، تعداد ، موقعیت و ظرفیت راههای خروج در هر بنا با توجه به وسعت و ارتفاع همان بنا ، متناسب با ویژگیهای ساختمان و تصرف ، طرح شده و با رعایت تعداد و خصوصیات متصرفان ( به ویژه خصوصیات آنهایی که بیش از دیگران در معرض خطر قرار می گیرد ) ، پیش بینی های لازم برای هدایت اشخاص به خارج از بنا و یا مکانهای امن در داخل بنا صورت گیرد .

 

3-1-2-2 برای بناهای موجود که پیش از ابلاغ این مقررات احداث شده و امکان تطبیق با این ضوابط را ندارند ، مقررات لازم در آینده تدوین خواهد گردید .

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  28  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله راههای خروج در هنگام زلزله

پایان نامه راههای ایجاد علاقه به پوشش اسلامی

اختصاصی از فی بوو پایان نامه راههای ایجاد علاقه به پوشش اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه راههای ایجاد علاقه به پوشش اسلامی


پایان نامه راههای ایجاد علاقه به پوشش اسلامی

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 46 صفحه می باشد.

 

فهرست
مقدمه
فصل اول : طرح تحقیق
بیان موضوع
توصیف وضعیت موجود و بیان مسئله
فصل دوم : یافته های تحقیق یا عوامل موثر در بدحجابی
۲-۱- گرد آوری اطلاعات ( شواهد )
۲-۲- نظر مسئولین راجع به پوشش
۲-۳- دانش آموزان راجع به پوشش
۲-۳-۱- میزان پذیرش حجاب
۲-۳-۲- شناخت نسبت به حجاب در ادیان دیگر
۲-۳-۳- آیا چادر همان پوشش کامل است
۲-۳-۴- شناخت دانش آموزان از قرآن راجع به پوشش
۲-۳-۵- شناخت نسبت به الگوهای حجاب
۲-۳-۶- پوشش و سهل انگاری
۲-۳-۷- تشویق خانواده بر حجاب دختران
۲-۳-۸- تاثیر پوشش معلمان و مسئولین مدرسه
۲-۳-۹- تاثیر پوشش معلمان دینی
۲-۳-۱۰- تاثیر خودنمایی بر پوشش دختران
۲-۳-۱۱- تاثیر مدگرائی بر پوشش دختران
۲-۳-۱۲- پوشش و حفظ معنویت
۲-۳-۱۳- مدگرائی و اقتصاد خانواده
۲-۳-۱۴- میزان اعتقاد فرد بر حجاب
۲-۴- تجزیه و تحلیل داده ها
۲-۴-۱- میزان شناخت دانش آموزان
۲-۴-۲- سهل انگاری و پوشش
۲-۴-۳- نقش خانواده در رعایت پوشش
۲-۴-۴- اثربخشی پوشش معلمان و مسئولین مدرسه
۲-۴-۵- اثر بخشی پوشش معلمان دینی
۲-۴-۶- خودنمایی
۲-۴-۷- مدگرایی
۲-۴-۸- پوشش و معنویت
۲-۴-۹- پوشش و اقتصاد
۲-۴-۱۰- اعتقاد و تعهد نسبت به حجاب
فصل سوم : ارائه راه حل برای رفع و عوامل بدحجابی
۳-۱- انتخاب راه حل جدید
۳-۲- اجرای طرح
۳-۲-۱- گام اول
۳-۲-۲- گام دوم
۳-۲-۳- گام سوم
فصل چهارم : ارزیابی تاثیرگذاری راه حل
۴-۱- گردآوری اطلاعات ( شواهد ۲ )
۴-۲- مشاهدات
۴-۳- ارزیابی یافته های جدید و تعیین اعتبار
۴-۳-۱- نظر مسئولین و بعضی از دبیران راجع به تغییر رفتار در پوشش دانش آموزان
۴-۳-۲- نظر دانش آموزان راجع به پوشش خود بعد از دوره پژوهش و تحقیق
۲-۱- علل گسترش فرهنگ بی حجابی درایران وسایر کشورها
از آن زمانی که کشور های اسلامی با سرمایه ها و منابع سرشارشان مورد طمع استعمارگران قرار گرفتند،همواره به بهانه های مختلفی آماج حملات نظامی وحشیانه آنان بوده اند ولی به دلیل شجاعت ها ودلاوری های مسلمین اغلب به شکست استعمارچیان منجر شداست. استعمار گران بهتر آن دیدند که دست از تهاجم نظامی برداشته و به شیوه بهتری جریان غارت و استعمار را ادامه دهند که این شیوه،استعمار نو یا استعمارجدید نام داشت که هسته مرکزی و محور اصلی آن همان تهاجم فرهنگی[۱] است.
استعمارگران برای اجرای این توطئه،برنامه های زیادی برای مصرفی بار آوردن ملتها،وابسته کردن کشورها طرح ریزی کردندکه مبارزه مستقیم با اعتقادات و مقدسات فرهنگی وایجاد شک وتردید،انحراف،تمسخریا تهدید مظاهر دینی،تلقین فکر جدایی دین از سیاست،اشاعه فسادو فحشا دربین مسلمین،رواج موسیقی مبتذل،مبارزه پیگیر با حجاب زن،چاپ و انتشار مجله،عکس،کتب مبتذل و…مقدماتی برای رسیدن به هدف استعماریشان بود.طبیعی است تمام برنامه های مذکور بدون وجود دست نشاندگان و وابستگان داخلی و حاکمان نوکر صفت امکان پذیر نبود . آنها درحکام وسلاطین کشورهای اسلامی نفوذ کردند وسپس به غارت فرهنگ ودین و دنیای مردم پرداختندوبه قول ضرب المثل قدیمی (( کدخدا را دیدند وده را چاپیدند)).استعمارگران سعی کردند بر تمامی رسانه های گروهی کشورهای مورد تهاجم تسلط یابند طوریکه پیام مستکبران و غارتگران را وفرهنگ مبتذل دشمن را خود به مردمشان تلقین کنند.وبه اسم آزادی و هنر،زن را به حضور در صحنه های مختلف اجتماعی تشویق می کردندطوریکه حضور در صحنه های هنری به قیمت از دست دادن حیا،عفت،پاکدامنی و شرافت تمام می شد.در کشورهایی مثل الجزایر،استعمارگر فرانسه اول به سراغ حجاب زنان رفت در افغانستان امان… خان به اسم اصلاحات،نقشه استعماری فساد و بی حجابی را اجرا نمود.در ترکیه،آتاتورک دین زدایی و در ایران رضا خان پس از سفر ترکیه در سال۱۳۱۳ شدیداً تحت تاثیر طرحهای اسلام زدایی و به خصوص کشف حجاب و فرهنگ بی حجابی قرار گرفت و پس از بازگشت،جشن های مختلفی در تهران و شمال کشور برای این منظور انجام داد.در ایران از زمان ناصرالدین شاه وشاید قبل از آن ،شاهان ساکت و از همه جا بی خبر نمی دانستند که در کشورهای آنان وکشورهای همسایه دشمنانشان تدابیری اندیشیده اند.از جمله مکرهاوحیله های دشمن،ترویج وتاسیس مکتب بهائیت و تحریک و تشویق به بی حجابی بود بهترین کتاب در این زمینه، کتاب قرّة العین- در آمدی برتاریخ بی حجابی در ایران که توسط سینا واحد در تاریخ ۱۷/۹/۶۳ بوسیله مؤسسه تحقیقاتی و انتشاراتی نور به رشته تحریر در آمده است. قرّةالعین که نام اصلی آن زرین تاج وبعضی نام اصلی او را فاطمه گفته اندبه عنوان اولین زن ایرانی که پوشش و حجاب خود را کنار زد معرفی شده است ودختر ملاصالح برغانی از مجتهدین معروف قزوین وبرادر ملامحمدتقی برغانی مجتهد مشهور و قدرتمند آن موقع ایران بود.
قرّةالعین به همسری پسرعمویش یعنی ملا محمد پسر ملامحمد تقی در آمد و از او صاحب یک دختر و دو پسر به نامهای شیخ ابراهیم و شیخ اسماعیل شد.
قرهّ العین یا فاطمه در خانواده اهل نظروفکروبحث متولدگشته بودوبامسائل فقهی مختصراّآشنا بود.
قرّةالعین غیر از ملامحمد تقی (عمو و پدرشوهرش)عموی دیگری بنام ملامحمد علی داشت که از پدرش کوچکتر بود.ملامحمد علی تحت تاثیر تفکر شیخیه که بنیان گذار این تفکر شیخ احمد احسائی است قرار گرفته بود و قرّةالعین نیز دل در گرو اوبست .اختلاف در کانون خانوادگی
قرّة العین از اینجامشتعل گشت و درگیریها آغاز شد لازم به گفتن است که شهید ملامحمد تقی برغانی عموی بزرگ قرهّ العین نخستین مجتهد قدرتمندی بود که علیه تفکر شیخیه قد برافراشت و سخنان شیخ احمد احسائی را مخالف قرآن و احادیث نبوی خواند ووی را به خاطر ابراز سخنان نادرست تکفیر کردبه هر حال آن چیزی که در اینجا حائز اهمیت است بازشدن مکاتبه بین قرّةالعین و سید کاظم رشتی (ادامه دهنده راه شیخ احمد احسائی)از یک سو و تیره و تار شدن روابط خانوادگی با شوهر و پدر شوهر یعنی ملا محمد تقی برغانی از سوئی دیگرمنجربه جدائی قرهّ العین از شوهرش گردید. قرّةالعین درخانه سید رشتی در کربلا برای شاگردان وی که از اطراف می آمدند از پس پرده سخن می گفت و درس می دادودر کربلا با ملا حسین بشرویه ای آشنا و از طریق او با سید علی محمد باب که در آن موقع در شیراز بود و شاگردان زیادی داشت ارتباط برقرار کرده و از مریدان وی گشت بنا براین قرّةالعین در خانه سید رشتی شروع به تبلیغ برای باب کرد و موجب یورش و رنجش مردم کربلا گردید والی عراق برای نجات جان قرّةالعین او را ظاهراً به بغداد تبعید نمود و سخنان او در بغداد نیز مردم را متوجه خود ساخت وباعث شورش وتشنج گردید.این مسا له باعث تبعید وی به ایران گردید در کرمانشاه و همدان ، باز با هیجان عمومی و تندی علمای شهر مواجه بود با توجه به اینکه قرّة العین کاروانی حرکت داده میشد نه بصورت انفرادی واین جریان از کربلا شروع گردید وبه شهرهای غربی ایرا ن امتدادیافت،به نظر میرسید که این تبعیدها بی حساب صورت نمی گرفته و در حقیقت بهترین تبلیغات ممکن برای سیدعلی محمدباب وجریان جدید((بابی))صورت گرفته است.با توجه به اینکه،خود باب دعوتش را از شیراز شروع کرده بودو چندی بعد،یکی از پیروانش در مشهد،شورشی به راه انداخته بود سپس در بغداد،کرمانشاه،همدان ،قزوین،ولوله ایجاد کردندودراین مثلث که جغرافیای سرزمین شیعه را دربر می گیردجریان بابیگیری را به
شدت به اعماق افکار عمومی سوق دادند همه این اقدامات نشانگر یک طراحی حسابگرانه،برای جذب ذهنیت عمومی کشور به مساله بابیه بود. درصفحه۲۳ کتاب مذکور[۲]راجع به واقعه بدشت آمده است: ((قرّة العین که در آن روز بهترین لباس خود را در بر کرده و صورت خود را به کمک مشاطه به بهترین طرزی آراسته بود حسب المعمول در پشت پرده قرار گرفت و شروع به سخن نمود و فصاحت عجیب و حرارت کلمات بخصوص اضطراب وی در برابر کار فوق العاده ای که می خواست انجام دهد،تاثیر کلام وی را به حد اعلی رسانده بود.بدیهی است که سخنان اوازچه مقوله بود،وی گفت:ای اصحاب ! این روزگار ازایام فطرت شمرده می شودامروزه تکالیف شرعیه یکباره ساقط است و این صوم و صلوهّ کار بیهوده است.آنگاه که میرزا علی محمد باب اقالیم سبعه را فروگیرد و این ادیان مختلف را یکی کند. تازه شریعتی خواهد آورد وقرآن خویش را ودیعتی در بین مردم می نهد،هرتکلیفی که بیاورد بر خلق زمین واجب خواهد گشت.پس،زحمت بیهوده برخود رواندارید وزنان خود را درمضاجعت طریق مشارکت بسپارید ودر اموال یکدیگر شریک و سهیم باشید که در این امور شما را عقابی و عذابی نخواهد بود.در میان همین بحث پرحرارت به اشاره قرهّ العین پرده به یک سو افتاد و قرهّ العین همچون زنان پری روی افسانه ای که منتظر همه چیز بودند جز این منظره،ظاهر شد.اثر این عمل شدید بود و چه عده ای دستان خود را به صورت گرفته صدا به اعتراض برداشتند و عده ای از آن محفل فرار کردندوتنها چند نفری خیره خیره به حسن و جمال وی نظر دوخته بودند.قرهّ العین برای جلب قلوب،چند قدمی درمیان صفوف آنان رفت،ولی این کار نتیجه ای نداد و بالاخره میرزا حسینعلی عبای خود را بر دوش او انداخت و او را از صحنه بیرون برد)) تا اینجا مشخص شدکه اولین زن ایرانی که پوشش خود را کنار انداخت وتمام افکار مذهبی خویش را که از خانواده بدست آورده بود بعلت انحراف فکری زیرپانهاد،که بود۰تشکیلات بهاییان وجریانهای سیاسی وفکری مخالف مذهب اسلام ،از قرّة العین بعنوان یک نابغه و استعدادی شگرف و زنی که هوشی سرشار و ذوقی بسیار داشته است یاد می کنند و طبیعی است که اغراق گوئی،ناشی از روحیه اسلام ستیزی آن می باشد. در واقع هدف از این کار این است که بگویند قرّةالعین از اسلام دوری جست وبه بابیان پیوست و مروج بابیت شد ناشی از دانش و استعداد و نبوغ وی بوده است. این ناراست گوئی در حوزه مسائل تاریخی و دینی از پدیده هائی می باشد که با جریان فرهنگی استعمار،شروع گشته و توانسته است همسو با جریان های سیاسی استعمار در اسیرکردن و برده ساختن شعور و ذهنیت و قضاوت مردم مسلمان،حرکت کند و در این میان حقایق بی شماری را قربانی مطامع استعماری نمایند.
عدم امکانات ارتباطی بین روحانیت و مردم در آن عصر وناییوسته بودن روحانیت نیز به خاطر عدم امکان ارتباطات،ناگریز روحانیت را از اخذ یک موضع قاطع و همه جانبه و همگانی دور می کرد و موضع انفرادی بعضی روحانیون را سبب گشت. شبکه دیپلماسی استعمارکه از امکانات ارتباطی خوبی برخوردار بودند ودارای هدفی روشن،تبلیغات را به نفع بابیه اداره می کردند.تبلیغ بابیها آنقدر زیاد و فراگیر شد و بابیها مخصوصا قرّةالعین مردم را تحریک و تهییج نمودند که منجر به جنگی به نام جنگ شیخ طبری یا طبرسی گردیدکه دراین جنگ،قابل توجهی از نیروهای نظامی حکومت مرکزی جان خود را ازدست دادند و این زن اغواگر یکی از گرم کنندگان آتش این جنگ بود.پس از ختم غائله بزرگ طبرسی،قرّةالعین تبلیغ گر را،در منطقه نورمازندران بازداشت وبه تهران گسیل داشتند.مدت حبس او ۳ سال طول کشید ودر این مدت با تشکیلات بهائیت همکاری زیادی داشت تا زمانی که ناصرالدین شاه به عزم شکار از کاخ سلطنتی خارج و مورد سوء قصد قرار می گیرد. و واضح است که این سوء قصد از جانب تشکیلات بهائیت سازمان داده شده بودو از آنجائیکه قرّةالعین نیز در این برنامه ریزی شریک بود ،باید او کشته می شد وناصرالدین کشتن زنی را خوش نداشت دو نفر از علماء را برای نصیحت وی فرستاد تا بتوانند او را از گمراهی نجات دهند ولی قره العین سرسختی نشان داد و اظهار پشیمانی نکرد و بدین ترتیب بدست عزیزخان سردار کل و فراشانش سپرده می شود،تا اعدام گردد. ودر روز اول ذی القعده ۱۲۶۸در باغ لیحانی اعدام و جسدش را در همان باغ می اندازند و بدین گونه دفتر زندگی نخستین زنی که در ارتباط باجریان استعماری بابیگری اولین نغمه های بد حجابی زنان را سروده بود و خود نیز اولین زن بی حجاب تاریخ معاصر ایران،گشته بودبسته گردید. اما با مرگ وی اندیشه بی حجابی زنان که یکی از برنامه های مهم استعمار جهان است از بین نرفت بلکه به مدد انجمن های فراماسونری و شیفتگان غرب که در مدح و فایده های بی حجابی قلم ها چرخاندند تا زنان مسلمان را از هویت دینی خویش تهی سازند اینان ادامه دهندگان مسیری بودند که قرۀالعین آغازگر آن بود و رضا شاه تکمیل گر آن.
۲-۲- عوامل بدحجابی در قبل از انقلاب
هرچند مسائل مطرح شده به نوعی به زمان قبل از انقلاب و به ریشه یابی موضوع می پردازدولی اگر بخواهیم تاریخ معاصرنزدیک به انقلاب را مورد بررسی قرار دهیم ناچار باید به سفر رضاخان به ترکیه اشاره ای داشته باشیم همانطور که گفتیم :رضا خان پس از سفر به ترکیه در سال ۱۳۱۳ شدیدا تحت تاثیر طرح های اسلام زدایی و به خصوص کشف حجاب و فرهنگ بی حجابی قرار گرفت وپس از بازگشت جشن های مختلفی در تهران و شمال کشور برای این منظور انجام شد که نمونه آن در ۱۷ دی ماه در دانش سرای مقدماتی جشنی برپاشدکه رضا خان به همراه همسر و دختران خود که بی حجاب بودند در آن جشن شرکت ودستور دادتمام وزرا و وکلا با همسران بدون حجاب خود در این جشن شرکت کنند و بدین صورت بد حجابی در کشور آغاز گردید،ولی زنان ایران همچنان با حجاب در جامعه حضور پیدا می کردندورضا خان برای شکستن مقاومت مردم مجبور به متوسل شدن به زور همراه با قساوت و رذالت فراوان گردید.به زور چادر زنان را از سرشان می کشیدند،واگر مقاومت می کردند مورد ضرب و شتم و هتک حرمت قرار می گرفتند و این سیاست پس از مرگ رضاخان توسط پسرش محمد رضابشدت ادامه یافت ولی هیچوقت نتوانستند در این طرح به موفقیت کامل دست یابند و سرانجام مردان غیور و زنان متدین ما بساط حکومت آنها را به رهبری امام خمینی برچیدند.
۲-۳- تهاجم فرهنگی پس از انقلاب
پس از سقوط حکومت آمریکایی شاه و پیروزی انقلاب اسلامی،توطئه های گوناگون(تجزیه ایران،حمله نظامی به طبس،فعالیتهای جاسوسی،جنگ،تحریم اقتصادی،…..)آمریکا نتوانست اتش مبارزه مردم ایران راعلیه استکبار خاموش کند واگرخطر نفوذ تفکر مردم ایران به سایر کشورهای اسلامی وغیر اسلامی وجود نداشت شاید ایران آماج تیرهای توطئه قرار نمی گرفت.ازطرفی جوانان ایران در خنثی کردن تمام توطئه های استکبار نقش آفرینی خاصی داشتند وجوانان بودندکه پوزهءآنان رابخاک می مالیدند،آنان این قشرراموردتهاجم قراردادندودین آنان رانشانه گرفتندچون دیدن وفرهنگ چیزی بودکه آنان رادربرابردشمن ایستاده ومقاوم نگه میداشت.پس دشمن جوانان ایران میخواهدفسادرادرمیان آنان ترویج کندتانفوذدین و فرهنگ دینی را از دل وروح آنان بگیرد.
توزیع گسترده مشروبات الکلی ومواد مخدر،توزیع نوارهای مبتذل وترانه های خوانندگان رژیم سابق و موسیقی های غربی،وارد کردن عکسها،کتب،فیلم های ویدئویی،سی دی های مختلف کامپیورتری با مضامین ضد دینی،ایجاد گروه های مختلف از دختران و پسرانی که دچار بحران شخصیت هستند وکشاندن جوانان به بطالت وهرزگی،چاپ داستان ها و رمان های مختلف با محتوی زشت اخلاقی و جنسی …همه و همه از جمله فعالیت ها و کارهایی است که برای دین زدایی و اشاعه فساد در بین جوانان ما در نظر گرفته شده است. [۳]
موارد مذکور از جمله مواردی است که آثارش در جامعه ما ملموس و مشهود است حضور نا مناسب بعضی از جوانانی که از نقشه و توطئه استعمار گران تاثیر پذیرفته اند عاملی است نگران کننده برای پدران،مادران وتمام کسانیکه به مسائل اجتماعی،فرهنگی،مذهبی جامعه خویش احساس مسئولیت می کنند.
یقینا برای هر عامل نگران کننده،عوامل رفع نگرانی نیز وجود دارد به همین منظور کتابها و تحقیقات و پژوهش هایی انجام شده است به عنوان نمونه در سال۱۳۶۷کتابی به نام عوامل فساد و بد حجابی توسط احمد رزاق،انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی منتشرشده است که درآن به نقش خانواده معلم ومدرسه،آپارتمان نشینی،ضعف ایمان،عقده حقارت و…به عنوان عامل اثر گذار در بد حجابی اشاره شده است ولی به مقدار و میزان اثرگذاری هر کدام از عوامل آن هم ،به صورت علمی پرداخته نشده است.
تحقیق و پژوهشی از طرف خانم معصومه کلنگی به شماره۱۰۴۱تحت عنوان((رابطه بین نگرش دانش آموزان دختر دبیرستانی و مادران آن ها نسبت به حجاب))صورت گرفته است.در این پژوهش۳ پرسشنامه برای پدر،مادر،فرزند دختر در نظر گرفته شده است و محقق به این نتیجه رسیده است که اولا:پدران می خواهند پوشش متعارف اسلامی یعنی پوشاندن بدن به جز قرص صورت و کفین از طرف همسر و دختر انجام پذیرد.
ثانیا:مادران خود مایلند حجاب خود را رعایت و انتظار دارند دختران آنان نیز پوشش اسلامی را رعایت نمایند.
ثالثاً:دختران جوان تمایل به این موضوع دارند و پوشش را به عنوان یک اصل می پذیرند. پژوهش دیگری بعنوان پایان نامه توسط خانم فرنوش ژیانی اصغر زاده به شماره۹ انجام پذیرفته است که در آن به بررسی نگرش دانش آموزان دختر نسبت به حجاب موجود در مدارس پرداخت شده است.در این پژوهش نظر دانش آموزان دختر راهنمایی و متوسطه نواحی ششگانه مشهد مورد بررسی قرارگرفته است و نگرش دانش آموزان دختر نسبت به حجاب مو جود در مدارس را مورد پژوهش قرار داده است ونظر آنان را در موردحجاب درمدرسه،بیرون ازمنزل،درخانواده ومعاشرت های خانوادگی موردبررسی قرار داده است.
دوپژوهش بالاکه درسالهای اخیرتوسط همکاران فرهنگی گردآوری شده است درقسمت تحقیقات وپژوهش سازمان آموزش وپرورش خراسان مستقر درمرکز تربیت نیروی انسانی شهید کامیاب موجود است.پژوهش اول در استان سمنان وپژوهش دوم در استان خراسان نواحی ششگانه مشهد(در آن زمان)صورت گرفته است. [۴]
در سال تحصیلی ۸۴-۸۳ پژوهشی تحت عنوان شناخت عوامل موثر در بدحجابی دانش آموزان دختر در ناحیه ۷ آموزش و پرورش خراسان رضوی توسط اینجانب صورت گرفت که در آن برای محدود کردن دامنه تحقیق و دقیق بودن پژوهش دبیرستان های دخترانه ی پایه سوم و مراکز پیش دانشگاهی ناحیه ۷ را که در آن به خدمت مشغولم انتخاب نمودم. برای این منظور ۱۳% از کل جامع ی آماری بعنوان نمونه و به طور تصادفی انتخاب شدند و از طریق پرسشنامه نظرات آن ها در خصوص علل گرایش به بدحجابی مورد بررسی و سنجش قرار گرفت . در این تحقیق علت اصلی بی توجهی به پوشش مناسب در بین دختران جوان به ترتیب : وجود روحیه ی خودنمایی در بین آنان، ضعف شناخت آنان نسبت به موضوع حجاب، آشنا نبودن اولیاء با شیوه ی برخورد با جوانان و نوجوانان و کم توجهی وسایل ارتباط جمعی به حدود حجاب شناخته شد.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه راههای ایجاد علاقه به پوشش اسلامی

دانلود مقاله تهاجم فرهنگی غرب به صنعت و جوامع جهانی و راههای خروج از آن

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله تهاجم فرهنگی غرب به صنعت و جوامع جهانی و راههای خروج از آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

تهاجم فرهنگی استکبار جهانی در عصر حاضر ویژگیهایی دارد که نشان‏دهنده خطر و زیان وسیع تهاجم است و آمادگی بیشتری را برای مقابله طلب می‏کند. این ویژگیها عبارت است از:
1. تهاجم فرهنگی امروز غرب، تهاجمی زیان‏بار و زشت‏تر از تهاجمهای فرهنگی دوران جاهلیت است; زیرا فرهنگ امروز دنیای بی‏بند و بار غرب، در فساد و تباهی و به انحطاط کشاندن بشریت، بسیار خطرناکتر و مفسده‏انگیزتر از فرهنگ جاهلیت است. (1)
فرهنگ مبتذل و انسانیت‏کش غرب، تنها اعتقادات و جهان‏بینی توحیدی را از بشر سلب نمی‏کند; بلکه او را در وادی تاریک و توفانی بی‏اعتقادی مطلق و بی‏اعتنایی به پرستش، حتی در شکل بت، رها می‏سازد. این فرهنگ افکار انسان را به طرف شهوت و بی‏بند و باری درمی‏آورد، تا کوچکترین توجه و گرایشی به اندیشیدن در باره حقایق ماورایی و بعد معنوی نیابد و با چنین حقایقی به کلی بیگانه شود.
پرده شرم، که از سرمایه‏های اصیل انسانی است، در فرهنگ غرب چنان پاره می‏شود که انسان وحشی‏تر از حیوان می‏نماید و اعمالی از او سر می‏زند که قلم و بیان از نوشتن و گفتن آن شرم دارد. در این فرهنگ نه برای بی‏عفتی زنان و دختران پایانی وجود دارد و نه در مردان نشانه‏ای از غیرت و حمیت; زندگی آمریکا و اروپا، بیانگر این واقعیت دردناک و تلخ است; و تاسف‏بارتر اینکه سردمداران آمریکا و اروپا از فرهنگ واحد جهان سخن به میان می‏آورند تا همه جهان بدتر از جنگل شود، در فساد غوطه‏ور گردد و انسان‏ها حیوان‏تر از حیوان شوند. اگر چه مردم عصر جاهلی از نظر جهان‏بینی شرک و منحرف بودند و خرافاتی در اعمال و رفتار آنان دیده می‏شد، اما همه معیارهای ارزشی انسانی را زیر پا نگذاشته بودند. غیرت و عفت در زندگی آنها از بین نرفته بود. آن‏ها به متجاوزان به ناموس و خانواده‏شان جایزه نمی‏دادند، از اینکه دخترانشان مورد انتخاب جوانان قرار گیرند، افتخار نمی‏کردند و از غارتگر سرمایه عفت دخترانشان، به خاطر اینکه دختر آنها را برگزیده، تشکر و قدردانی نمی‏کردند. اینها اساطیر نیست، افسانه نیست; واقعیاتی است که در فرهنگ غرب پذیرفته شده و روز به روز هم در حال گسترش است.
2. هدف از این تهاجم تنها جدا ساختن مسلمانان از فرهنگ غنی و انسان‏ساز اسلام و گرفتن هویت فرهنگی آنها و جایگزین کردن فرهنگ حیوانی نیست، بلکه این تهاجم فرهنگی غرب مقدمه غارت ثروت ملی و کیان و استقلال مسلمانان و ملتهاست.
بنابراین، در این تهاجم هم غارت فرهنگ و هم غارت ثروت و هم از بین بردن هویت و استقلال ملتها مورد نظر است و ملل مرعوب این تهاجم، علاوه بر اینکه هویت و کیان دینی و ملی خود را از دست می‏دهند، به گدایانی که با وجود ثروتهای طبیعی خدادادی همیشه دست تکدی‏شان به سوی غرب دراز است، تبدیل می‏شوند دریوزگانی که نبوغ و اندیشه و ابتکارشان از قوه به فعل درنمی‏آید و حتی اگر در بعد مادی زندگی خوبی داشته باشند، این زندگی فاقد ارزشهای معنوی و انسانی‏شان نیز هدیه غرب است; هدیه‏ای که هر وقت‏بخواهند می‏گیرند. هدف اصلی مهاجمان فرهنگی غرب تحقق همین وابستگی مطلق و خواری در ملتهای غیر غربی است تا خود به مطامع پلیدشان، که اکمیت‏بر جهان و غارت ثروت ملی دیگران است، نایل شوند و غریزه جاه‏طلبی و سلطه‏جویی‏شان ارضاء شود. بدین سبب ممکن است آنها خود به فرهنگی که می‏خواهند بر ملتها تحمیل کنند و بباورانند، اعتقاد نداشته باشند و به حکم فطرت آن را زشت‏بدانند; اما چون وسیله‏ای برای رسیدن به اهداف پلید و حیوانی‏شان است، آن را می‏پسندند و می‏پذیرند و به کار می‏برند; زیرا در منطق سوسیالیسم و کاپیتالیسم اصل «هدف وسیله را توجه می‏کند»، به عنوان یک اصل معتبر، پذیرفته شده است.
بدیهی است این تهاجم پایان ندارد و تا سقوط و سلب همه ارزشها و غارت همه منابع ملتهای مورد هجوم ادامه خواهد یافت; این تهاجم حتی بعد از غارت و تثبیت‏سلطه استعماری و استثماری نیز متوقف می‏گردد تا این تحقق و تثبیت دچار ضعف و اختلال نشود. آیا این خطر نباید در همه مسلمانان انگیزه مقابله‏ای حساب شده ایجاد نماید؟
3. به علت رشد علم جامعه‏شناسی و روان‏شناسی و روانکاوی برنامه‏های تهاجم فرهنگی غرب، با استفاده از کارشناسان این علوم و احاطه‏ای که به روحیه مردم ملل بویژه جوانان دارند، کاملا حساب شده و متناسب با فرهنگ و وسایل روانی و اجتماعی هر جامعه طراحی و تنظیم می‏شود و بدین سبب از تاثیر و کاربرد قابل ملاحظه‏ای برخوردار بوده، نیروی فریب و اغفال و جاذبه آن بسیار قوی است.
4. رشد صنعت و تکنیک و توسعه مخابرات، ورود فرهنگ پلید و مسفده‏انگیز غرب مهاجم را به درون خانه‏ها آسان ساخته و روز به روز نیز با رشد تکنولوژی مخابراتی، آسانتر و همگانی‏تر خواهد شد. بدین سبب، نفوذ آن حد و مرز و محدودیتی نمی‏شناسد. در حال حاضر در جامعه اسلامی خودمان، با استفاده از آنتن‏های ویژه تلویزیونها جام جهان‏نما شده و سر و کله هنرپیشه‏های غرب در خانواده‏های ما ظاهر گردیده است. در کنار این هجوم ماهواره‏ای، ورود و تکثیر نوارهای ویدئویی نیز به پیشرفت تهاجم کمک می‏کند.
5. ترقی و پیشرفت علمی و صنعتی غرب و عرضه پدیده‏های مدرن صنعتی در همه ابعاد، جهان غرب را به صورت یک علم و صنعت و مظهر زندگی بهتر درآورده و افکار و دیدگان ملتها را تسخیر کرده است تا جایی که اعتماد به نفس این جوامع از دست رفته یا کم‏رنگ و متزلزل شده و فرصت اندیشیدن و نقادی و انتخاب از دست رفته است. بنابراین هر چه از غرب می‏رسد نیکو جلوه می‏کند; چه پدیده‏های صنعتی و چه فیلمها و روشهای زندگی و لباس و ...
6. زندگی ماشینی، که ثمره رشد همین صنعت و تکنیک است، خانواده‏ها را به فرهنگ مصرف و تجمل‏گرایی کشانده است. بی‏تردید هر چه فرهنگ مصرف و تجمل رواج یابد، زمینه برای پذیرش فرهنگ مبتذل غرب بیشتر فراهم می‏شود; زیرا تجمل و تعیش روح خویشتن‏داری و کرامت نفس و استقلال شخصیت را سلب می‏کند.
7. برخورداری غرب از قدرت و توان صنعت و تکنیک و تجهیزات مدرن نظامی و جنگی و اقتصاد قوی موجب شده تا ممالک اسلامی همیشه وابسته به غرب باشد و خود این، وابستگی صنعتی و نظامی و اقتصادی وابستگی فرهنگی را در پی دارد. فرهنگ غرب از راه معاملات و قراردادهای تجاری نیز می‏تواند وارد شود. جهان استکبار در عین محاسبات اقتصادی در صادرات تکنیک و پدیده‏های صنعتی به سایر ملل; بسیار مرموزانه و موذیانه به صادرات فرهنگ نیز اقدام می‏کند تا سلطه فرهنگی خود را، که ضامن و پشتوانه تحقق و تثبیت و استمرار سلطه سیاسی است، عملی سازد. مگر اینکه ممالک اسلامی از استقلال و اعتماد به نفس و هوشیاری فوق‏العاده‏ای برخوردار باشد و ملتها و دولتهای اسلامی باور کنند که نه تنها چیزی از غرب کم ندارند، بلکه سرمایه‏های فرهنگی و فکری و مادی آنها بسیار بیشتر از غرب است و باید با اعتماد به نفس و تکیه بر مکتب غنی اسلام نیروی ابتکار خود را از قوه به فعل درآورند.
مسلمانان پاکدل و دلسوخته باید در همه معاملات و مبادلات اقتصادی و روابط سیاسی و فرهنگی دقیقا مواظب باشند که فرهنگ اصیل اسلام خواسته یا ناخواسته در معرض خرید و فروش قرار نگیرد; توجه به رشد اقتصادی و رفاهی. مسؤولان کشورهای اسلامی را از ترفندهای موذیانه غرب غافل نسازد و سرمایه‏های اخلاقی و فرهنگی در مسلخ رونق و استحکام اقتصادی قربانی نگردد.
مسؤولان و سردمداران و کارگزاران حکومتی جوامع اسلامی باید توجه داشته باشند که توطئه‏های استعمارگران آشکار و پررنگ انجام نمی‏گیرد تا در قدم اول به آسانی شناسایی شود; بلکه چنان خزنده و کم‏رنگ عملی می‏شود که در مراحل اولیه قابل شناسایی نیست; ولی در درازمدت به نتیجه می‏رسد و ملتها را در گرداب تباهی فرو می‏برد.
تأثیر متقابل فرهنگ و اقتصاد

 

1-1- علت‌یابی صنعتی شدن غرب:
چه باعث شده است تا مجموعه‌‌ای از واحدهای سیاسی در نظام بین‌الملل پس از جنگ جهانی دوم به عنوان «جهان سوم» مورد خطاب قرار گیرند؟ چرا در طی چند دهه بخشی از جهان متحول شد (جهان صنعتی) و بخشی دیگر از حالت سنتی، غیر نهادی و ضعیف و فاقد توانائیهای رشد و رقابت باقی ماند؟
پاسخ به سؤال فوق وقت و همت بسیاری از نظریه پردازان اقتصاد سیاسی، جامعه‌شناسی، علم سیاست و روابط بین‌الملل را در نیمه دوم قرن بیستم در برگرفته است. یکی از نویسندگانی که پیرامون علل ظهور صنعت و طبیعت گرایی و دید کاربردی در غرب سخن گفته است شخصی بنام فرناندبرودل [1] می‌باشد. مفهومی که او در ارائه دلیل برای رشد و توسعه اروپائی مطرح می‌کند تمدنهای متفاوت در منطقه مدیترانه می‌باشد. [2]
دیگری به نام امانوئل والرستین [3] به تطبیق سیستمهای امپراطوری و کشور – ملتی می‌پردازد. [4] برینگتون مور [5] اندیشمند دیگری است که به پاسخگویی سؤال مورد نظر ما اهتمام ورزیده است. مهم‌ترین واحد ارزیابی مورد در مورد شکل‌گیری سیستمهای مختلف اجتماعی «طبقه» و «ائتلافات طبقه» می‌باشد. [6]
در نظریه‌های فوق ادله جغرافیای- محیطی، اقتصادی و سیاسی در علت‌یابی ظهور سیستم صنعتی غرب مطرح شدند. ماکس وبر در علت‌یابی واقعه صنعتی شدن غرب، رابطه‌ای میان پدیده‌های فرهنگی – فکری و اندیشه‌ها با الهادهای اقتصادی برقرار می‌کند. او در کتاب معروف خود، اخلاق پروتستان و روح سرمایه‌داری به این عقید‌ه‌ای که در دورة رفرم یا اصلاح مبنی بر اینکه یک مسیحی خوب کسی است که در دنیا، وظایف اخلاقی و انسانی خود را به انجام برساند، ظهور کرد اشاره می‌کند. بعد از دوره اصلاح مسئولیتهای اخلاقی یک مسیحی پروتستان حالت تراکمی یا انباشتی به خود گرفت. منظور از تراکمی این است که اعمال پسندیده و اخلاقی فرد با گذشت زمان روی هم انباشته شده و شخصیت مذهبی – اجتماعی او را بنا می‌کند. اما در فرهنگ کاتولیسم این‌گونه نبود، بلکه عمل فرد حالت دورانی داشت. هرگناه می‌بایست باپشیمانی و عفو تطهیر می‌شد و زمینه‌های عمل مثبت و پسندیده فراهم می‌گشت. [7]
ماکس وبر معتقد است که توسعه سازماندهی‌های نظام سرمایه‌داری و تمایل به انباشت سرمایه از تحولات فکری فوق در مسیحیت ناشی می‌شود و سرمایه‌داری محصول اندیشه‌های اصلاحی مسیحیت در قابل پروتستانیزم می‌باشد. علاقه به کار و فعالیت دنیوی و دقت و نظم در انجام وظایف شغلی در مجموع از ویژگیهای یک برداشت جدید از مذهب بود که ظهور فرهنگ جامعه غربی را متحول کرد و نمود آن در ساختار اقتصادی- سیاسی ظاهر گشت. [8] اصل سود و انباشت سرمایه، اصلی جدید یا مربوط به قرون اخیر نیست اما گستردگی و نهادی شدن آن در قالب یک واحد سیاسی اصلی بدیع و نو بود که پیامدهای عمیقی برای جوامع غربی به همراه داشت که در این میان می‌توان به مالکیت و امنیت در مالکیت، محاسبه و دید کاربردی و هم‌گرائی داخلی اشاره نمود.

 

مالکیت و امنیت در مالکیت:
یکی از مسائل مهم اجتماعی- اقتصادی مسئله مالکیت و امنیت آن بود اگر قرار بود که قشر اقتصادی بر جامعه اروپائی حاکم شود می‌بایستی سود و سرمایه و ثروت او تضمین شود و از قابل روابط پادشاهان با خانها و مالیاتهای اجباری دولت مرکزی خارج گردد. بنابراین با تدوین قوانین مربوط به مالکیت خصوصی، تساوی حقوقی – قانونی افراد، تبدیل شدن نیروی کار به کالا و تغییر نقش دولت از حالت تعیین کننده سیستم اجتماعی و تسهیل کننده فعالیت اقتصادی افراد، تجارت، تولید و مبادله ابتدا در انگلستان و سپس در کشورهای دیگر اروپائی از 1750 به بعد رونق خاصی به خود گرفت. [9]

 

محاسبه و دید کاربردی:
در صفحات قبلی، دیدگاههای متفاوتی را که پیرامون ظهور نظام صنعتی در اروپا شد، مطرح گردید چکیده و جوهر فکری تحولات در اروپا از 1500 تا 1800 میلادی را می‌توان در قابل مفهوم محاسبه ارائه نمود. در دوره جدید صنعتی، تمامی برخوردهای انسانی با حیات و محیط زندگی با محاسبه، دقت، برنامه‌ریزی و آینده‌نگری انجام می‌شود. برخورد محاسبه گرایانه با حیات و محیط زندگی که لزوماً در هر فرهنگی مطلوب و معقول نیست، خود یک نوع جهان‌بینی است که در طول چند قرن در اروپا بدنبال کنشها و واکنشها نسبت به دوره قرون وسطائی پدید آمد.
هنگامی که محاسبه اصالت یافت به طور منطقی متد و روش نیز اصالت می‌یابد. از 1750 به بعد که اندیشه‌های توسعه گرایانه در اروپا حاکم شده است، روشها و متدها و اسلوبهای مختلف جهت بهره‌برداری انسان از طبیعت نیز مطرح شده است. بنابراین ذهن محاسبه‌گر یک ذهن متدیک و روشن‌شناس است. از آنجا که انباشت سرمایه و تسلط بر بازارها از طریق افزایش تولید میسر بود و تجارت و تولید مهمترین شاخص زندگی شده بود ذهن و نحوه برخورد افراد در عصر محاسبه حالت «کاربردی» به خود گرفت. بنابراین محاسبه، روش، کاربرد افزایش تولید و تسلط یابی همه با تسلسلی منطقی در موازات هم قرار گرفتند. به محاسبه درآوردن تمامی شئون زندگی چه از لحاظ اقتصادی – سیاسی- اجتماعی و سپس به کارگیری همه جانبه روش و کاربرد در انجام کارها خود زمینه قدرت و تسلط در داخل و خارج را برای کشورهای اروپائی فراهم آورد. [10]

 

همگرایی داخلی و توسعه:
هدف از طرح بحث هم‌گرایی این است که انجام داخلی یک واحد سیاسی به مثابه یک پایه ثابت توسعه به معنای عام آن تجزیه و تحلیل شود. بسیاری از نظریه‌ پردازان توسعه اقتصادی اعتقاد دارند که تا زمانی که یک وحدت عمومی و ملی پیرامون اهداف کلان یک جامعه (مثلاً توسعه اقتصادی و بسیج عمومی) پدید نیاید، توسعه در ارکان گوناگون آن جامعه متحقق نخواهد شد.

 

2-1- فرهنگ و توسعه اقتصاد در کشورهای صنعتی
قبل از آنکه پایه‌های اقتصاد سرمایه‌داری در اروپا بروز کند زمینه‌های فکری آن طی دوره‌ای بیش از چهار قرن فراهم گشت. سه دوره برجسته فکری را در این ارتباط می‌توان نام برد: دوره رنسانس (یا نوازیش) دوره رفرم (اصلاح) و دوره روشن بینی. در دوره رنسانس (قرن چهارم) اروپا به آثار و میراث فرهنگی خود روحی جدید بخشید. در این مقطع بود که زیربناهای فردگرایی فکری بنیان گذاشته شد. در دوره اصلاح (قرن شانزدهم) به رهبری «مارتین لوتر» تغییرات وسیعی در محتوا و نوع برداشتها از مسیحیت قرون وسطائی پدید گشت. دردوران شکوفائی (قرون هفدهم و هیجدهم) نفوذ کلیسا و مسیحیت به تدریج تقلیل یافت. در دوره دوم و در دورانی که اصلاح و رفرم پروتستانیزم نام گرفته است احساس منفی که با انباشت سرمایه قبلاً آمیخته شده بود، برچیده شد. در دوره روشن بینی پشتوانه‌های فکری لازم جهت حرکت در مسیر دنیاگرائی و بهر‌ه‌برداری عظیم از طبیعت طرح گردید و پرورش یافت. [11]
توجه به دنیا و طبیعت و نتیجتاً محور قرار گرفتن فعالیتهای اقتصادی محصول یک انقلاب فکری بود که قبل از انقلاب صنعتی تحقق یافت. قبل از آنکه فرهنگ انقلاب صنعتی توسعه یابد، فرهنگ طبیعت گرایی، محاسبه و آینده‌‌نگری گسترش یافت. در واقع انقلاب صنعتی نتیجه توسعه تکنیک و افزایش کاربرد آن در جریان تولید بود.
ماکس وبر در کتاب مشهور خود «اخلاق پروتستان و روح سرمایه‌داری» به وضوح میان اصول پروتستانیزم و رشد سرمایه‌داری ارتباط تأثیرات مستقیم فکری و فرهنگی ترسیم می‌کند. او معتقد است که در دوران رفرم این فکر که انسان باید وظایف و تکالیف معنوی خود را در این دنیا به انجام برساند، تثبیت شد، فکری که رفتار مذهبی را با زندگی روزمره می‌آمیزد و در مقابل زهدگرایی کاتولیسم قرار می‌گیرد. ماکس وبر این جهان‌بینی را از پایه‌های اعتقادی ظهور سرمایه‌داری قلمداد می‌کند. [12]
با زمینه‌سازیهای فکری که در طی مدت طولانی صورت گرفت، متعاقباً نظام اقتصادی غرب طی مراحل گوناگون و به طور طبیعی ایجاد گشت. کشورهای صنعتی با توجه به فرهنگ تثبیت شده مادی، محور حرکت جامعه را بر اهداف و فعالیتهای اقتصادی قائم نمودند و جهت‌گیری زندگی افراد و رفتار اجتماعی و نوع برخورد آنها را با اشتغال، سرمایه، پس‌انداز و درآمد در ارتباط مستقیم و منطقی با آرمانهای اقتصادی بنا کردند. نظامهای سیاسی در کشورهای صنعتی نیز متعاقباً در راستای آمال و فعالیتهعای اقتصادی، سیاست‌گذاری و قانون‌گذاری نمودند.

 

نتیجه:
با ظهور پروتستانیزم برداشتها و تفاسیری که از دین در قالب کاتولیسم صورت می‌گرفت شدیداً مورد چالش قرار گرفت. فعالیت دنیوی و انباشت سرمایه که حرکتی مذموم و ناپسند محسوب می‌شود مبدل به یک فرضیه دینی گشت و نه تنها مذموم و ناپسند نبود بلکه به صورت ارزشی در آمد که روح و جوهره سرمایه‌داری را به وجود آورد. موعظه‌های بنجامین فرانکلین که ماکس وبر در کتاب خود «اخلاق پروتستان و روح سرمایه‌داری» بدان اشاره می‌کند [13]، به وضوع تأثیر تحولات فکری و فرهنگی را در شکل‌گیری نظام سرمایه‌داری نشان می‌دهد.
بدین سان نظام فرهنگی موجبات تحصیل، رشد و تکامل نظامهای اقتصادی و سیاسی را از طریق بهره‌برداری از طبیعت، ابداعات، فردگرایی و تولید و بازاریابی و در نتیجه افزایش قدرت و ثروت را فراهم آورد.

بخش دوم
شکاف شمال و جنوب و موانع فرهنگی، توسعه اقتصادی

 

1-2- تجربیات جهان سوم
در هر صحنه‌ای از ارکان رشد و توسعه اقتصادی، تجربیات جهان سوم با دنیای صنعتی در سالهای قبل از 1950 رابطه معکوس دارد. در شرایطی که غرب در داخل خود به ایجاد نهادهای اقتصادی، زمینه‌سازی فرهنگی، ابتکار و ابداع، انباشت سرمایه و پس‌انداز، تخصصی کردن تولید و بازاریابی مشغول بود، در خارج و در جهان سوم، در جهت بهره‌برداری، استحقار و استثمار عمل می‌کرد و بدون تردید میان رکورد جهان سوم و رشد سرمایه‌داری غرب رابطه مستقیمی وجود دارد. جهان سوم در مسیر سرمایه‌داری کشورهای صنعتی نقش تقویتی داشت تا فراگیری، کارگر بود تا همراه، و وسیله بود تا سهام‌دار.
جهان سوم در موقعیتی پا به عرصه اقتصاد، فرهنک و سیاست گذاشت که غرب طی چندین قرن به این نظام شکل داده بود و شکافی عمیق از لحاظ تجربه کشورسازی و ایجاد سیستمهای هماهنگ به وجود آورده بود. حال جهان سوم بر اساس کدامین معیارها، چارچوبهای فکری و مبانی ارزشی می‌توانست شکافهای عمیق را با همت و فکر و ارزشهای خود پر نماید؟ بعد از جنگ جهانی دوم، توسعه و بهره‌برداری از طبیعت و ایجاد رفاه عمومی و شهرنشینی و اشتغال تخصصی و ارتقاء از ارکان اجتماعی و مملکت‌داری در سطح بین‌المللی مطرح شده بودند و تقریباً تمامی کشورها با سیستمهای گوناگون اجرایی سعی در پیاده کردن این ارزشها داشتند و در واقع ازاین دریچه‌ مادی، حیات و انسان را می‌نگریستند. جهان سوم از تأثیرات چنین جریانی آزاد نبود.
کشورهای جهان سوم پس از استقلال با شوقی توصیف ‌ناپذیر در میدان توسعه قدم نهادند ولی طولی نکشید که با انبوهی از مشکلات و موانع اصولی و زیر بنایی مواجه شدند. از یک سو کشورهای جهان سوم ساختار لازم رابرای فعالیت و بسیج اقتصادی دارا نبودند و از سوی دیگر آن دسته از کشورهای جهان سوم که الگوهای نظام سرمایه‌داری را اتخاذ کردند از پیش نیازهای مهم و فرهنگی و اجتماعی برخوردار نبودند. رشد اقتصادی و توسعه صنعتی محتاج انگیزه‌ها، خواسته‌ها و ارزشهای جدید فردی و نهادهای نوین اجتماعی بود که جهان سوم عمدتاً فاقد آن بود.
در دوره استعمار و استثمار، پول پرستی و مصرف گرایی و علاقه به رفاه در جهان سوم رسوخ کرد، اما دقت و رعایت ظرافت در تولید، حساسیت به بازدهی و سازماندهی، توجه به نگرش سیستماتیک و روش انتقال نیافت. غرب در دوره استثمار، روح سرمایه‌داری را به جهان سوم منتقل کرد، اما راسیونالیسم، فرهنگ و ساختار لازم برای فعالیت متعادل اقتصادی و توسعه صنعتی را عرضه ننمود. بنابراین در صورت انتخاب توسعه، کشورهای جهان سوم در دهه‌های 1950 و 1960 در چارچوب استعماری و وابسته می‌بایستی راه چند قرنه غرب را در طی 20-15 سال طی نمایند. اما با وجود شکافهای عمیق در تجربه و تکامل روشها و تفکرات مربوط به رشد مادی و بهره‌بردای از طبیعت، جهان سوم بطور غیر طبیعی و با جهتی مصنوعی اقدام به برنامه‌ریزی اقتصادی و توسعه نمود. آیا کشورهای جهان سوم مادیت حاکم بر غرب را پذیرفته بودند تا در عرصه اقتصادی آنان قدم گذارند؟ آیا کشورهای جهان سوم فرهنگ اقتصادی و مبانی اقتصاد سیاسی غرب را مطلوب می‌دانستند تا الگوهای توسعه را بپذیرند؟ در اکثریت کشورهای جهان سوم جو لازم فکری و فرهنگی و آرایش سیاسی لازم جهت پرداختن به این گونه سؤالات و معماهای مشابه وجود نداشت تا راهی متناسب مبتنی بر سنتها و واقعیات داخلی اتخاذ گردد.
تجربیات جهان سوم معرف این نکته است که نظامهای سنتی آنان متحول شدند، اما محصول این تحول که نسبت قابل توجهی با گذشته سنتی داشت و نه وجود اشتراک کافی با معیارهای و وضعیت جدید برقرار می‌کرد نتیجه عینی این تحولات غالباً شکستها و معضلات پیچیده‌ای می‌باشد که کشورهای جهان سوم در ثلت سوم قرن بیستم با آنها روبه رو بوده‌اند. درباب تمثیل می‌توان به بدهیها، مشکلات شهری، وابستگی مالی، وابستگی صنعتی، رشد ضعیف اقتصادی، اقتصاد تک محصولی و ضوع نامساعد بهداشت، آموزش و درآمدها اشاره کرد. علاوه بر این تحول اقتصادی به مفهوم غربی آن نارسائیهای فرهنگی و تضعیف سیاسی در اکثر کشورهای جهان سوم در وجود ارتش و اعمال روشهای زور و ارعاب خلاصه گشت و تعجیل در رشد سیاسی را فراهم آورد. به طور اختصار، در اکثر کشورهای جهان سوم سه ستون اقتصاد، سیاست و فرهنگ به صورت همگون با یکدیگر رشد و حرکت نکرده‌اند و وجود و تداوم این تناقضات سیستماتیک، عمیق‌ترین آفت ساختاری در کشورهای جهان سوم می‌باشد.

 

2-2- موانع فرهنگی و توسعه اقتصادی
از فرهنگ تعاریف زیادی شده است، جامع‌ترین تعریفی که از فرهنگ می‌توان ارائه نمود عبارتست از «خط مشی رفتار و ارزش‌های اجتماعی که به صورت مجموعه‌ای از نمادهای منسجم، اشتراکی، تعهدی و فراگرفته متجلی می‌شود [14]» مهمتر اینکه وظیفه اساسی هر فرهنگ پاسخ‌گویی به مشکلات جاری و رایج جامعه است. مسلماً ارزش‌ها و رفتارهای اجتماعی که متناسب با شرایط (مشکلات) جامعه باشد می‌تواند پاسخ‌گوی مشکلات موجود باشد. رسالت پاسخ‌گویی فرهنگ به مشکلات موجود و متناسب بودن آن شامل فعالیت اقتصادی نیز می‌شود. به بیان دیگر وظیفه اساسی هر فرهنگ علاوه بر پاسخ‌گوئی به مشکلات موجود جامعه، فعالیتها، مسائل اقتصادی را در بر می‌گیرد. در ایران، فرهنگ رسالت خود را انجام نداده و پاسخ‌گوی مشکلات اقتصادی نبوده است. فرهنگ مصرف، فرهنگ کار و فرهنگ سازمانی در ایران تناسبی با شرایط اقتصادی نبوده است. فرهنگ مصرف، فرهنگ کار و فرهنگ سازمانی در ایران تناسبی با شرایط اقتصادی کشور نداشته [15] نتیجه آنکه در داخل کشور شاهد یک سیستم نامتجانس فرهنگی، اقتصادی و سیاسی هستیم، پر واضح است که پیامد عینی سه ساخت نامتجانس اما سرنوشت‌ساز وکلیدی در تکامل داخلی و خارجی یک واحد سیاسی این خواهد بود که انعطاف‌پذیری آن به متغیرهای خارجی افزایش می‌یابد و تناقضات فراوان به ویژه در حیطه فرهنگ و اقتصاد، سیستم داخلی را فرا می‌گیرد. [16]
بدیهی است اولین سؤالی که در ذهن متبادر می‌شود این است که موانع فرهنگی موجود درتوسعه اقتصادی کشورمان چیست؟ در پاسخ به این پرسش می‌توان گفت، موانعی که تحول مثبت در ساختارهای فرهنگی و ایجاد فرایندهای انطباق با شرایط متحول دنیای جدید و نیازهای روزافزون جامعه را مانع می‌شوند و به هویت فرهنگی ما شدیداً آسیب می‌رسانند. به دیگر سخن موانعی که سیستم ارزشی جامعه غیر قابل انطباق و گذشته‌گرا را به صورت دگماتیسم [17] تثبیت می‌کنند و هر نوع نوگرایی را بدعت می‌شمارند. از این دیدگاه موانع فرهنگی بسیار متعدد و در عین حال به یکدیگر سخت مربوطند، به طوریکه نمی‌توان انتظار داشت با تغییر یا اصلاح یک یا چند دسته از آنها، تحول فرهنگی مثبت تحقق یابد. طیف وسیع این موانع را می‌توان به شرح زیر طبقه‌بندی کرد.

 

1-2-2- از لحاظ اقتصادی
این موانع که خود عامل کند شدن توسعه اقتصادی هستند یعنی هم عامل کمی توسعه اقتصادی و هم تجسم و تبلور نابسامانی ساختارهای فرهنگی جامعه هستند، از لحاظ کلیت مفاهیم و تأثیر متقابل فرهنگ و اقتصاد – با توجه به دید تفهمی و درایتی ماکس وبر و به استناد حکم «من لا معاش له لا معادله» که هیچ تحول در تفکر و معنویت فرهنگی را بدون حل این مسائل نمی‌توان انتظار داشت، از این قرارند:
در چند سال اخیر دربارة چگونگی «اتحاد اروپا»و یا ماهیت «اروپای متحد» حدس وگمانها،تصورات ونظریه‌های گوناگون و مختلفی مطرح گردیده است که همچنان ادامه دارد.
اما چنین به نظر می‌رسد به دلیل ابعاد گسترده موضوع و پیچیدگی وابهامات آن هنوز درک واحد و مشخصی دراین . زمینه حاصل نشده است. در پاسخ به اینکه اروپای متحد چگونه تحقیق عینی می‌یابد و ساختارهای سازمانی ونهادهای آن و روابط ومناسبات درونی آنها چگونه خواهند بود، عمدتاً به نمونه‌هایی از تجارب پیشین اروپا در زمینه های اقتصادی ،نظامی و سیاسی از قبیل جامعه اروپا (EG ) سازمان دفاعی آتلانتیک شمالی (NAFO ) و یا شورای اروپا ( Europarat ) اشاره می‌شود.
اما اگر جه این شکلهای سازمانی در گذشته توانسته‌انددرسطوح مشخص و محدودی از کارآیی نسبی برخوردار باشندو در حال حاضر نیزکمکی برای روشن کردن چشم‌اندازهای اتحاد اروپا در آینده به حساب آیند،ولی این تجارب مسلماً در حدی نیست که از عهده پاسخگویی به شرایط جدیداروپا وتحولات گسترده و عدیده آن برآیند.
یکی از مسائل مهمی که در مباحث مربوط به «اروپای متحد» تصور چندان روشنی از آن وجود ندارد و در مقایسه با مباحث اقتصادی، سیاسی وامنیتی کمتر به آن پرداخته شده است، مسأله «سیاست فرهنگی اروپای متحد» است .
مقاله‌ای که از نظر خوانندگان می‌گذرد کوشیده است برخی از مسائل ومشکلات فرهنگی موجود اروپا را عنوان نماید و ملاحظاتی را که اروپا متحد در آینده می‌بایست مدنظر قرار دهد، به بحث بگذارد .
کارکرد اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی فرهنگ
فرهنگ در کشورهای صنعتی به عنوان یکی از بزرگترین شعبه های رشد اقتصادی به حساب می‌آید . اهمیت فرهنگ امروز براثر افزایش اوقات فراغت، از هم پاشیده شدن ساختارهای سنتی، کاهش نقش کار و خانواده ،نقصان دموکراسی وعکس العمل در مقابل پیشرفتها و قدرت فعالیتهای فرهنگ تجاری (kommerz – kulim ) و کاتلهای رسانه‌های ارتباط جمعی و نیز به دلیل مشکلات اجتماعی از قبیل بحران ارزشی و معنایی ویا جویای هویت خویش بوده ، افزایش یافته است.
در غرب دربیست سال اخیرفرهنگ، وظایف جدیدی یافته است . به طوری که از فرهنگ مفهوم گسترده‌تری استنباط می‌شود برای مثال مفهوم فرهنگ در توصیف هنر، روش زندگی، سبک لباس، تزیین‌خانه و هر آنچه با زیبایی سرو کاردارد به کار برده می‌شود. فرهنگ همچنین به عنوان ابزاری امید دهنده در جهت حل مسائل و معضلات سیاسی واجتماعی به حساب می‌آید.
به دلیل روشن شدن کارکرد سیاسی و اجتماعی فرهنگ، آمادگی بسیار زیادی جهت سرمایه‌گذاری دربخش فرهنگ از جانب دولت و ارگانهای محلی (Fommnen ) و بخش خصوصی به وجود آمده است. با این حال حجم وظایفی که انجام آن به عهده فرهنگ گذاشته شده است در مقایسه با بودجه‌هایی که دراختیار نهادهای ذیربط گذاشته شده و طرح‌هایی که درسیاست‌های فرهنگی بین المللی در نظر گرفته شده است آشکارا نابرابر است. فرهنگ در بیست سال اخیر به صورت یک عامل مهم رشد و توسعه اقتصادی وهمزیستی انسانی در آمده است. در حالی که در 20 سال پیش نظریه‌های مبتنی براصالت جامعه(cindividunm ) چشم‌اندازهای آینده را ترسیم می‌کردند، امروز فرهنگ در ابعاد مختلفش خود را در اصالت فرد((Individunمی‌بیند. یعنی در هویت فرد ، خلاقیتهایش و کیفیت و روش زندگیش در جوامع غربی . امروزه فرهنگ به عنوان یکی از آخرین پایگاههای حفظ ارزشهای غیرمادی محسوب می‌شود.
تفاوت ذاتی میان فرهنگ و سیاست
بین قدرت و فرهنگ و یا به عبارت دیگر بین سیاستمداران و اقتصاددانان از یک طرف و هنرمندان از طرف دیگر ذاتاً تضاد و تفاوت وجود دارد.فرهنگ به عینیات (konkretes ) و فردیات (Inctividuelles ) می‌پردازد. جزئی‌نگر، سنت‌شکن،تنوع‌طلب، محاسبه‌ناپذیر و مرزشکن است و از این جهت با ساختارهای تعمیم دهنده تفاوت دارد. به عبارت دیگر فرهنگ باید تشخیص بدهد و تفاوت قائل بشود و این برعکس سیاست است که باید استنتاج (Abstrahicren ) کند.
تعیین ساختارها و نهادها برای همه کشورها و یا قاره‌ها، یک دوراهی سیاسی است. علاوه براین مفهومی که فرهنگ برای دست‌اندرکاران فعالیتهای فرهنگی داردبه دلایل زیادی با تفکر سودجویانه سیاسی و اقتصادی در زمینه فرهنگ در تضاد است. این تضادهای جوهری و ذاتی نمی‌توانندو نباید از میان برداشته شوند ولی همواره باید مدنظر قرارگیرند.
خط مشی‌هایی برای سیاستگذاری فرهنگی
یکی از وظایف سیاستگذاران فرهنگی به عنوان نماینده و حافظ مصالح تولیدکنندگان فرهنگی می‌تواند این باشد که از منافع هنرمندان در برابر اقتصاد و دیگر بخشهای سیاسی دفاع کند. دراین خصوص باید توجه داشت که ملاکهای سنجش سنتی تغییر پیدا کرده‌اند. برای مثال قلمرو فرهنگ امروزه بسیار گسترده‌تر شده است و از مرزهای سنتی فراتر رفته است:تفکیک حیطه‌ای مختلف فرهنگی مانند ادبیات، تئاتر، مجسمه‌سازی، نقاشی، موسیقی و غیره به همان میزان قدیمی و کهنه شده است که تفکیک مابین هنرو تکنولوژی و اقتصاد و فعالیت‌های اجتماعی و یا حتی مابین هنر مبتذل و هنر متعالی .
امروزه فرهنگ تنها فرهنگ نخبگان نیست. امروزه به فرهنگ به عنوان رکن اصلی جامعه متمدن شهری نگریسته می‌شود که از متعلقات آن فرهنگ عامیانه، فرهنگ روزمره (AIItagkultur )، وسایل ارتباطی و رسانه‌های گروهی می‌باشد.
فرهنگ اروپایی میان یگانگی و چندگانگی
فرهنگ اروپایی را نمی‌توان کلاً در یک صف قرارداد زیرا این فرهنگ از فرهنگها، شیوه‌های زندگی،سنتها، پیشینه‌های تاریخی، اشکال سازمانی و زبانی مختلفی تشکیل شده است. فرهنگ اروپایی به همین دلیل دائماً با اختلاف و ناهمسانی مواجه است. این تنوع که در ان زمینه رشد و توسعه وجود دارد پایه‌ای اساسی برای پویایی فرهنگ اروپایی محسوب می‌شود . تلاش برای ایجاد بازار داخلی اروپا نگرانی حاصله از یکسان سازی فرهنگ را شدیدتر می کند . از طرف دیگر با متحد شدن اروپا این امید وجوددارد که موانع اقتصادی و سیاسی موجود برسرراه تبادل فرهنگی بین اللمللی از میان برداشته شود .
تلاشهایی که در جهت مقابله با سیر یکسان سازی اروپا میشود در مباحث سیاست فرهنگی تحت عناوین حفظ هویت مطرح می‌شوند.
هنگام نوسازی شرایط کار و بازار، نمی توان فرهنگ را بدون از دست دادن حیات و کارایی آن ، به همان صورت حفظ کرد. حفظ فرهنگها تنها با فراهم ساختن ادامه رشد آنها امکان‌پذیر است و این هنگامی میسر می‌شود که فرهنگ خود را با تمامی بخشهای اجتماعی در گیر کند .
اما حفظ چندگانگی فرهنگی خطر ملیت‌گرایی (Nationalisomus ) را در بر دارد. زیرا در این حالت مرزبندیهایی قومی آسانتر می‌شود بنابراین شعار چندگانگی فرهنگی اروپا در برگیرنده نوعی ترس از ملیت‌گرایی و تبعیض و حساسیت در برابر یکسان‌سازی (vereinheitlichung ) و برتری طلبی (Dominanz ) تلقی میشود. به همین دلیل این موضوع مسئله تمایز وافتراق (Differecozierung ) شناخت و رعایت طرحهای مختلف وساختارهای ایجادشده را به عنوان حوزه اصلی وظایف سیاستگذاری فرهنگی در آورده است. این مسائل در حیطه پژوهش و آموزش مبتنی برالگوهای جدید نیز صادق است .
مفهوم سیاست فرهنگی اروپا
درحال حاضر چیزی به نام سیاست فرهنگی اروپا وجود ندارد و هنوز نمی‌شود حتی از یکپارچگی سیاست فرهنگی ملی سخن به میان آورد . هر کشوری طرحهای سیاست فرهنگی ، دیدگاهها، متخصصان ، سازمان‌ها و سیستم های اطلاع‌رسانی خاص خویش رادارد.
در اروپا کشورهایی مانند فرانسه که دارای سیستمی شدیداً تمرکز گرا (yentralisns)بوده و درآن وزیر فرهنگ از جایگاهی قوی برخوردار است یافت می‌شوند. کشورهایی مانند هلند نیز وجود دارند که دولت به طور سنتی کمتر به محتوای هنر توجه دارد حتی هنگامی که هزینه‌ها از جانب دولت تامین می‌شود. این تفاوت در الگوها دراین کشورها بیشتر متأثر از سنتهاو رویدادهای تاریخی وترکیب قومی و درجه رفاه و نشانهای بحران اجتماعی و سیاسی می‌باشد که به آسانی قبل انتقال نیست و نمی‌شود آنها را به صورت شبکه‌ای در آورد و تعمیم داد. یک اقدام مشابه می‌تواند برای هر قومی بر حسب تاریخ و وضعیت سیاسی که دارد، پیامدهای مختلفی داشته باشد. نه فقط به دلیل داشتن قوانین و زبانهای مختلف بلکه به دلیل تجربه های تاریخی مختلف مردم اروپا، لزوم یک تفاهم و توافق و تحقیقات عمیق و دقیق توأم با احتیاط در زمینه اهداف واقدامات فرهنگی و سیاسی احساس می‌شود.
برخلاف وحدت اقتصادی نباید از مفهوم فرهنگ اروپایی این برداشت استنباط شود و این هدف دنبال گردد که تفاوتهارا باید از بین برد و ساختارهای موجود را به صورت بین المللی در آورد، بلکه باید در درجه اول از استقلال و تبادل فرهنگی حمایت شود . شیوه های همکاری فراملی ( )از دیرباز در تاریخ اروپا وجود داشته است که براثر جنگها و مصالحه‌ها، زبان مشترک و اشتراکات قومی و دینی ، به وجود آمده اند. امروزه تاریخ مذاهب ، نهضتهای اصلاح دینی ( ) و انشعابات کلیسایی برای مسائل فرهنگی سرنوشت سازتر از اتحادهای سیاسی می‌باشد . این مسئله در درجه اول درباره اقوامی که دارای ریشه‌های قومی مشترک هستند صادق است که تقریباً هیچ‌گاه با مرزبندیهای جغرافیای سیاسی کشورها مطابقت نکرده است . این ارتباطهای چند جانبه غالباً از واحدهای کوچکتر مانند شهرهاو منطقه ها سرچشمه می‌گیرند و از طریق تبادلات شغلی و حرفه‌ای در بخشهای مجزایی مانند رقص، موسیقی و تئاتر به وجود می‌آیند. از مهمترین وظایف سیاست فرهنگ اروپا این است که تبادل ( ) ، ارتباط ( ) و همکاری( ) را تقویت کند.
در مسئله اتحاد اروپا باید در نظرداشت که ساختارهای بین‌المللی گسترش یابند و به لحاظ مالی تأمین گردند و تبادل فرهنگی بخصوص با کشورهای اقماری و حاشیه ای مورد حمایت قرار گیرد.
فرهنگ با بورکراسی و سازمانهای عریض و طویل و برنامه‌های منظم در تعارض است و به همین دلیل سیاست فرهنگی اروپا نمی‌تواند به صورت مرکزی سازماندهی شود.
کشورهای اقماری، اقلیتهاو شکلهای فرهنگی به اصطلاح غیر مفید ( ) از عوامل ضروری پتانسیل یک فرهنگ اروپایی پویا محسوب می شوند . یک سیاست فرهنگی که جهت‌گیری بین‌المللی دارد باید نقش حافظ منافع فرهنگ و تصفیه کننده و سرویس دهنده آن را به عهده داشته باشد
سیاست فرهنگی اروپا میان دولت و بازار
سیاست فرهنگی اجازه ندارد محتوای فرهنگ را تعیین کند. سیاست فرهنگی باید فضای باز برای شکوفایی و توسعه فرهنگ ایجاد کرده و راهی مابین دولت و بازار ( تجارت ) پیدا کند . نظر به دامنه بین المللی فعالیت فرهنگی و گسترده بودن حیطه فرهنگ ،به ایده‌ها و شکلهای سازمانی جدیدی نیاز است تا بتوان میان فعالیتهای فرهنگی ، سیاست فرهنگی و فعالیتهای فرهنگی تجاری امکانات مفید و سازنده‌ای را به وجود آورد .
در اکثر کشورهای صنعتی‌غربی غالب اقدامات فرهنگی این هدف را دنبال کرده‌اند که دولت را موظف کنند که از فعالیتهای فرهنگی ، که به لحاظ تجاری سودمند نیستند (فرهنگ غیر انتفاعی )، با پرداخت سوبسید و وضع قوانین و تأسیس نهادهای فرهنگی، تعالی باد نهادهای فرهنگی تجاری به وجود آید : این اقدامات ظاهراً می‌بایست با مشکلات به مراتب بزرگترین اکنون در سطح اروپا به اجرا در آیند. اتحاد اروپا این فرصت را فراهم می‌آورد که بهترین مدل برای حمایت و ترویج هر یک از این فرهنگها به مفهوم جامع آن گسترش یابد.
فرهنگ در ارتباطی نزدیک با دموکراسی می‌باشد ولی الزاماً به آن گره نخورده است. شکوفایی و تنوع فرهنگی در غرب که‌امروزه به عنوان الگویی برای شرق ( اروپا ) ارائه می شود حاصل یک نظم خودجوش بازار آزاد و یا سنت دموکراسی نیست . بلکه بیشتر نتیجه حرکتهای اعتراض آمیز (PROTetbewegung ) و اشباع مادی و سرمایه گذاریهای هنگفت در آموزش و تأمین حقوق دوران بیکاری و از جانب طبقه اجتماعی متوسط تحصیلکرده است و ازاین رو در بیست ساله اخیر انواعی از وسایل ارتباط جمعی مستقل به وجود آمد که با انحصار رسانه‌های عمومی (Mectienmonopole ) و مکانیسم بازار (Markmcchismen ) در تعارض قرار گرفت.
مفهوم فرهنگ به معنای وسیع آن که در برگیرنده بسیاری از مؤسسات انتشاراتی کوچک، مراکز ارتباطی و شبکه‌های غیر رسمی ، فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی، جشنهای عمومی و تصرف فضای خیابانها و معابر متروها برای انجام برنامه‌های تئاتر و موسیقی می‌باشد، خود بیانگر بخشی از یک انتقاد کم و بیش خشن و مبارزه‌جوی علیه فرهنگ رایج مقدس از یک طرف و تمرکز انحصاری رسانه‌ها از طرف دیگر است. از این رو ضروری یک خودآگاهی به منظور انجام اقدامات قانونی در حیطه وسایل ارتباط جمعی و لزوم تقویت آن به وجود آمد. زیرا افکار عمومی (offentlichkeit ) به عنوان جزواصلی دموکراسی مورد تهدید قرار گرفته بود.
با مطرح شدن مسائل اجتماعی همچون محرومیت اقلیتها، مسائل فرهنگی به افکار عمومی راه یافت و طرحهایی به وجود آمد. به دیگر سخن: در کشورهای صنعتی غربی،سیاست فرهنگی و فهم از فرهنگ عمدتاً از انتقادی که به بازار و به سازمانهای عریض و طویل تکنوکرات در بخش امور فرهنگی که دارای ساختارهای جامد و بی‌تحرکی بودند تأثیر پذیرفته است .
سیاست فرهنگی اروپا: خطرهاو فرصت‌ها
دررویارویی مابین غرب، و شرق اروپاو یا اروپای مرکزی و اروپای جنوبی ، مشکل انتقال ساختارها در عین حفظ اشکال ویژه خود بروز می‌کند . راهنمایی و کمکهای کشورهایی که به اصطلاح از نظر اقتصادی و تاریخی برتر (tiberlegen ) هستند همواره واغلب به طور ناخواسته خطر ایجاد استعمار و فقر فرهنگی اروپا را در برمی‌دارد.
مبنای حرکت کشورهای بلوک شرق سابق و کشورهای غربی در قضیه اتحاد اروپا اساساً متفاوت است . اگر در کشورهای غربی مبنا برآن گذاشته شده است که در درجه اول دولت وظیفه تضمین فرهنگ را به عهده بگیرد و این امر از دولت مطالبه می‌شود، در این صورت هنرمندان و مصرف‌کنندگان در بخش اروپای شرقی و اروپای میانه قربانی یک سیاست فرهنگ دیکته شده از جانب دولت می شوند.
شرایط و وضعیتی که از گذر مباحث جنبی مفهوم گسترده‌ترفرهنگ در کشورهای غربی به وجود آمده است نمی‌تواند در این شکل برای کشورهای شرقی معتبر باشد. در شرق اروپا بازار آزاد غربی به وجود آمده است نمی‌تواند در این شکل برای کشورهای شرقی معتبر باشد . در شرق اروپا بازار آزاد غربی ( اقتصاد آزاد) در مقابل سیاست فرهنگی که تا کنون در شرق اروپا حاکم بوده است به صورت یک مدینه فاضله جلوه می‌کند . اقتصاد آزاد ابتدا تنوع و گوناگونی را که درشرق اروپا تا به حال شناخته نبوده است ، عرضه می‌کند و آن را نشانه‌ای از متصل بودن به پیشرفتهای غربی می‌شمرد . در شرق اروپا تجربه تازه و هنوز فراموش نشده دیکتاتوری ، که در آن فرهنگ رایج رسمی (lloehkultur ) از جایگاهی محوری برخوردار بوه است.
بی‌اعتمادی به دولت و هر آنچه به آن تعلق دارد بسیار بزرگتر از بی‌اعتمادی به اقتصاد آزاد است . علاوه براین رژیمهای دیکتاتوری در مقابل فرهنگ رایج رسمی یک فرهنگ زیر زمینی (untergrundkultur ) که میان رشته‌ای (lnterdizplinar ) بود و بخش اصلی جریان اعتراضات آزادیخواهانه را تشکیل می‌داد وجود داشت. ولی این فرهنگ زیرزمینی اکنون کاربرد خود را به عنوان سیاست فرهنگی جایگزین از دست داده است وشبکه‌های ارتباطی آن از هم گسیخته شده است .
این خطر وجود دارد که فرهنگ کشورهای بلوک شرق به واسطه پذیرش توأم با تشکر فرهنگ غربی کنارزده شود، قبل از آنکه اقدامات تدافعی لازم اتخاذ شود و ساختارها و برنامه‌های مناسب طرح‌ریزی شود. تسلط رسانه‌ها و شرکتهای فرهنگی (kulturunterernehmen ) و غالب بودن کشورهایی که به لحاظ اقتصادی قویتر هستند ونیز تجارتی کردن فرهنگ ،خط یکپارچه کردن و همپایه کردن (nivlliusfoderung ) در بر دارد که این به معنای پایان فرهنگ اروپایی خواهد بود. به همین دلیل سیاست فرهنگی به عنوان یک چالش ( ) در برابر بازار، دولت و گروها و افرادی که در زمینه های فرهنگی کار می‌کنند تلقی می‌شود که باید راهها و شیوه‌های ارتباطی جدیدی پیدا کند که اروپا را از خطر فرهنگ واحد ( ) که از جانب تجارت و سیاست هدایت می‌شود حفظ کند. برای این منظورمی‌توان به عنوان مثال حیات مؤسسات فرهنگی سنتی مهم را تضمین نمود. در این زمینه نیز باید محور اصلی توجه بر حمایت از فرهنگ اقلیتها قرار داده شود. زیرا برخی از اهداف کمکهای مستقیم به کشورهای بلوک شرق سابق نیز تقویت تبادل فرهنگی مستقیم بوده است. در این میان ساختارهایی بیشتر از همه باید مورد حمایت قرار گیرند که راه‌ حلهایی سازمانی و راههای برای تأمین هزینه مالی برای اقدامات فرهنگی ارائه می‌دهند که مابین بازار ( فعالیت‌های فرهنگی تجاری ) و دولت قراردارد( نه دولتی است و نه تجاری ).
کشورهای اقماری به عنوان کاتالیزاتور فرهنگ اروپایی که در آن فرهنگهای مختلف بتواند در کنار یکدیگر و یا حتی با یکدیگر وجود داشته باشند ابتدا باید خلق شود و ریشه یابد در حالی که توان اقتصادی و تمرکز نهادها و رسانه‌های گروهی اروپای غربی در نظر کشورهای جنوبی اروپا و بلوک شرق سابق نقش قبله گاه را ایفا می کنند. نقش کشورهای اروپای جنوبی ( اگر بروکسل را مرکز اروپای قرار دهیم ) مانند آتن، آنکارا و یالیسیون ( نسبت به اروپای مرکزی ) به عنوان کشورهای اقماری و حاشیه‌ای (peripherie ) محسوب می شوند . فاصله بین فقر و غنا نه تنها بین ملت‌های مختلف وجود دارد بلکه این مسئله در درون یک ملت هم به صورت یک مشکل فرهنگی مطرح می‌باشد .
با توجه به این شرایط این درخواستی کوچک است که اصلاح ساختارهای زیربنایی(lnfrastrulturen ) و اقتصادی اروپا از طریق برنامه‌های فرهنگی تکمیل شوند . وقتی از کشورهای اقماری اروپا بحث می‌کنیم باید با توجه به نزدیک بودن قاره آفریقا و قاره آسیا به اروپا و همچنین مهاجرت‌های گسترده از این سرزمینها این سؤال مطرح شود که آیا هر کس که در اروپا زندگی می‌کند به اروپا تعلق دارد؟ این در نهایت خیالی بیش نخواهد بود اگر کسی بخواهد فرهنگ اروپایی را با مرزهای اروپا برابر بداند. سیاست فرهنگی اروپا نمی‌تواند اروپا محور (Euroyenkrisch ) باشد . فرهنگ اروپایی در خارج از اروپا هم وجود دارد و در داخل اروپا نیز به اشکال گوناگون فرهنگ دیگر قاره‌ها حضور دارد. نه فقط تأثیر فرهنگ آمریکایی بلکه همچنین تأثیرات فرهنگی همسایگان آفریقایی و آسیایی در شکل گیری چهره اروپا نقش داشته‌اند. درک فرهنگی از اروپا اگر نخواهد صرفاً از دریجه سیاسی و اقتصادی به ان نگریسته شود، برایده‌های احترام و تحمل ( ) تعقل و روشنگری ( ) و

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تهاجم فرهنگی غرب به صنعت و جوامع جهانی و راههای خروج از آن

دانلود مقاله نگرشی بر تولید کشاورزی و بررسی راههای افزایش تولید در مرکز آموزش کشاورزی گچساران

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله نگرشی بر تولید کشاورزی و بررسی راههای افزایش تولید در مرکز آموزش کشاورزی گچساران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

در حالیکه قرن بیست و یکم را قرن تولید غذا می گویند و اعتقاد بر این است که در این قرن جنگ هم جنگ غذا است و دیگر کاری از دست ارتش و اسلحه های مدرن آنها ساخته نیست ، توجه به امر تولید و افزایش حجم تولید در واحد سطح تا سطح خودکفایی بهترین ضامن استقلال هر کشور است . در حالیکه ایران روی کمربند بیابانی جهان قرار دارد (30 درجه ) و قسمت اعظم خاک ایران (بیش از مساحت ایران ) جزء مناطق کویری یا بیابانی است که میزان بارش سالیانه آن بین صفر تا 200 میلی متر در سال نوسان دارد و در این وسعت زیاد حتی یک رودخانه دائمی با آب شیرین نداریم (به استثنای زاینده رود که از کوههای غرب سرچشمه گرفته و بخش بزرگی از آب آن توسط تونلهای کوهرنگ از کارون تأمین میشود. )
سطح آبهای زیر زمینی بعلت برداشت بی رویه در 50 سال اخیر بسیار پائین رفته و در بسیاری از مناطق به حد بحرانی رسیده است بنابراین دسترسی به آبهای زیرزمینی روز به روز کمتر و کمتر میشود.
این مسئله مطرح میشود که با این افزایش جمعیت بی رویه کشور چگونه برخورد کنیم تا غذای 65 الی 70 میلیون نفر را تأمین کنیم ؟
آیا همانند سالهای گذشته نفت استخراج و صادر کرده و در مقابل آن گندم وارد کنیم . مسلماً جواب غیر از این است . زیرا نفت معدنی تجدید شونده نیست و بزودی تمام میشود . پس به نظر می آید راه دیگری را باید دنبال کرد .
تنها پاسخ این است که برای جبران و تأمین غذای جمعیت کشور افزایش تولید در واحد سطح در بقیه خاک ایران (ناحیه مرطوب خزری و غرب زاگرس و شمال البرز و کوههای شمالی ) آن هم با مصرف بهینه آب .
برای روشن کردن این وضعیت لازم است به تقسیم بندی ایران از نظر بارش جوی سالانه با توجه به اینکه در تولید کشاورزی دارای اهمیت فوق العاده ای می باشد توجه کنیم .
اگر به نقشه طبیعی ایران دقت کنیم دو رشته کوه را می بینیم که از آذربایجان در شمال غرب شروع شده و سپس دو شاخه شدن یک رشته در امتداد شمال از غرب به شرق کشیده و پس از خراسان وارد افغانستان میشود. میزان بارش در غرب این رشته کوه بیشتر از شرق و در شمال بیشتر از جنوب می باشد .
رشته کوه دوم از آذربایجان و کردستان بطرف جنوب و سپس جنوب شرق کشیده شده است . میزان بارندگی در این رشته کوه نیز در غرب بیش از شرق و در شمال به جنوب کم میشود.
بنابراین در مجموع نیز بارش در ایران از شمال غرب بطرف مرکز و جنوب شرق کم شده و کمترین بارندگی (بجز کویرها) در مناطق مسکونی در زابل و میرجاوه است که در بعضی سالها حتی یک قطره بارندگی ندارد .
در نقشه ضمیمه مناطق نیمه خشک تا نیمه مرطوب ایران که از نظر بارش و آبهای جاری نسبتاً وضعیت بهتری دارند مشخص شده است . و در این مناطق است که میتوان سرمایه گذاری نموده تا بتوان حداکثر تولید در واحد سطح را بدست آورد .
بجز این وضعیت کلی در خاک ایران ، حدود خاک ایران که در جنوب دریاچه خزر قرار دارد وضعیتی استثنایی نسبت به بقیه خاک ایران دارد . به دلیل بادهای مرطوب خزر و دیواره البرز ابرهائی که تولید میشوند نمی توانند از البرز عبور کنند بنابراین یک ناحیه مرطوب و معتدل مدیترانه ای ایجاد شده که بارندگی سالانه آن در غرب (انزلی – رشت ) بین 2000-1800 میلیمتر ، در ناحیه مرکزی (نوشهر – چالوس-رامسر) حدود 1500-1200 و در ناحیه شرق (دشت گرگان) حدود 700 میلیمتر می باشد .
این منطقه را میتوان مستعدترین بخش ایران دانست که از نظر فراوانی آب یگانه است و 80 درصد برنج ایران از همین منطقه تأمین میشود.
متأسفانه در سالهای اخیر این منطقه نیز میدان تاخت و تاز سرمایه داران و زمین خواران شده و بهترین اراضی کشاورزی کشور با خاکهای حاصلخیز آن به ویلاهای شخصی مبدل شده است و تنها جنگل صنعتی ایران در این منطقه نیز غارت قاچاقچیان چوب شده و به جنگلهای نیمه مخروب و درختچه های بی ارزش تبدیل شده است .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه :
استان کهگیلویه و بویراحمد با مساحتی معادل 16264 کیلومتر مربع حدود یک درصد خاک ایران را تشکیل میدهد ، این استان با وجودی که یکی از استانهای بسیار کوچک کشور است ، اما از نظر تنوع « آب و هوا ، پستی و بلندی و میزان نزولات جوی » بسیار جالب است .
استانی با داشتن سه شهرستان با سه آب و هوای متفاوت :
الف) شهرستان بویراحمد (یاسوج ، سی سخت و دشت روم ). دارای آب و هوای سرد و کوهستانی (در زمستان ) و هوای ملایم و معتدل در تابستان ، میزان بارش سالیانه حدود 500تا 700 و در بعضی سالها به 1000 میلیمتر هم می رسد و مرطوبترین قسمت استان می باشد .
در این شهرستان نسبت اراضی مسطح نسبت به کل اراضی کسر کوچکی است ، به همین دلیل کشاورزی این منطقه بیشتر پرورش درختان میوه و زنبورداری و دامداری سنتی (پرورش گوسفند به شکل سیّار و بصورت مهاجرتی می باشد .)
ب) شهرستان کهگیلویه (دهدشت) . این شهرستان در منطقه گرمسیری قرار گرفته لیکن شدت گرمای این شهرستان کمتر از گچساران وخوزستان می باشد و بعلت وسعت زیاد حومه (بخش مرکزی شهرستان چندان بزرگ نیست) دارای چندین نوع آب و هوا می باشد به گونه ای که بخشی از حومه را ییلاق و بخشی دیگر را قشلاق می گویند.
وجود انهار و چشمه های فراوان در حومه این شهرستان تشکیل رودخانه های آب شیرین مارون و خیرآباد را می دهند که پس از ورود به خوزستان در نهایت به خلیج فارس می ریزند .
از نکات بسیار جالب این استان ساختار نهرها و رودخانه هاست. که با هزینه ای نه چندان زیاد میتوان با ایجاد سد و آب بند آنها را برای فصول بدون بارش ذخیره نمود ، در سالهای اخیر نیز سدهایی بر آن بسته شده که به تازه گی مورد بهره برداری واقع شده اند اما ظرفیت استان و شهرستان کهگیلویه بخصوص بیش از دو یا سه سد می باشد .
بهترین مثال در این مورد تنگ پیرزال در شهرستان کهگیلویه می باشد که اگر به شکل تنگه دقت شود به نظر می رسد خداوند برای احداث سد آن را خلق کرده ، در صورتیکه عبور لوله انتقال گاز صنعت نفت از کف تنگ هر نوع تغییر و دستکاری در آن را ناممکن ساخته است ، این وضعیت در حالی به وجود آمده است که نهر آبی در تنگ جریان دارد و جلوی تنگ دشت وسیعی قرار گرفته که اگر آب تنگ را مهار کنیم چند هزار هکتار اراضی دیم کم محصول به آبی پر محصول تبدیل میشود .
این شهرستان نسبت به دو شهرستان دیگر از نظر وسعت دشتهای مسطح بزرگتر اما به دلیل عدم برنامه ریزی صحیح برای مهار آبهای جاری موقت و دائم تنها زیر کشت گندم و جو دیم رفته و نان بخور و نمیری به مالکانش می دهد.
ج) شهرستان گچساران (دوگنبدان ) :
شهرستان گچساران یکی از شهرستانهای این استان که دارای دشتهای وسیع و مناسب جهت کشت و زرع می باشد از جمله این دشتها دشت امامزاده جعفر که از زمینهای مناسب و تعداد زیادی چاه عمیق که این دشت را آبیاری می نماید مرکز آموزش کشاورزی با توجه به پتانسیلهای فراوان استان و موقعیت خاص شهرستان گچساران و وجود دشتهای یاد شده که نیاز به بالابردن سطح کمی و کیفی دانش کشاورزی جهت بهره برداری از این امکانات بوده در حاشیه دشت ابدالان (امامزاده جعفر ) احداث و در زمینه ارتقاء سطح دانش کشاورزی فعالیت دارد .
منطقه ای با آب و هوای گرم و خشک که از این نظر کاملاً شبیه خوزستان است (با 2 تا 3 درجه اختلاف دما ) بنابراین موقعیت این شهر از نظر کشاورزی کاملاً مشابه خوزستان است .
موقعیت ممتاز این شهرستان نسبت به منطقه سردسیر استان سرسبز بودن صحرا در زمستان تا بهار و امکان کشت و کار در طول تمام سال می باشد .
در این شهرستان همانند خوزستان به سادگی امکان دو کشت و حتی در مواردی سه کشت در طول سال میسر است . با وجود این موقعیت ممتاز متأسفانه کشاورزی این شهرستان چندان توسعه نیافته است . علت عدم توسعه کشاورزی در این شهرستان و در کل استان را در دو عامل زیر میتوان بیان نمود:
الف) جنگهای محلی بین خوانین محلی با دولت وقت تا سال 1350
ب) وجود ذخایر سرشار نفت و گاز در این شهرستان که اکثریت مردم به شکل مستقیم یا غیر مستقیم به آن وابسته شده اند .
با پیروزی انقلاب بزرگ اسلامی و نیز حذف خان و عواملش باعث شده کشاورزی در این شهرستان تا حدودی رواج پیدا کند . متأسفانه این توسعه کشاورزی چندان تناسبی با شرایط محلی خود نداشته ، بلکه بیشتر تقلیدی از شهرستانهای مجاور به خصوص بهبهان و نورآباد ممسنی می باشد . به عنوان مثال به کشت برنج که اصلی ترین محصول کشاورزی این شهرستان می باشد اشاره می کنیم شاید تنها نقطه ای در جهان که برنج کاری با آب چاه عمیق انجام میشود در همین شهرستان است .
در حالیکه برنجکاری در حومه بهبهان با استفاده از آب رودخانه انجام میشود ، در حومه نورآباد مانند فهلیان و مصیری نیز برنجکاری با آب رودخانه و در روستاهای دهنو ، کوپن و روستاهای عرب نشین اطراف آن برنجکاری به کمک چاههای دستی ، ( با عمق 10-6 متر ) انجام میشود .
مورد دیگر تناوب برنج و گندم می باشد دو گیاه از یک خانواده با خواستگاه مشابه ، بیماریها و آفات مشترک ، وضعیت یکسان ریشه هر دو گیاه می باشد ، تلاش های اداره کشاورزی نیز برای تغییر در الگوی کاشت نیز بی نتیجه بوده و به هیچ عنوان این کشاورزان حاضر به تغییر تناوب خود نمی باشند .
در حالیکه همچنان کشاورزان به کشت متناوب گندم – برنج مشغول هستند ، اداره کشاورزی به خصوص مرکز آموزش و ترویج با تشکیل کلاسهای مشترک سعی نمودند تناوب مناسب منطقه را رواج دهند. که متأسفانه تا کنون چندان موفقیتی به دست نیاوردند.
بهترین تناوب در منطقه گچساران تناوبهای زیر می باشد:
الف) گندم (پاییز )- ذرت (بهار ) دو ساله
ب) گندم – ذرت – سیب زمینی – ذرت 4 ساله
ج) کلزا – ذرت – سیب زمینی – صیفی جات (هندوانه- طالبی ) 4 ساله
د) صیفی (خیارسبز – گوجه فرنگی – بادمجان ) – ذرت (تابستان ) گندم (پاییز سال بعد ) – ذرت (دانه ای – علوفه ای )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


تاریخچه مرکز آموزش کشاورزی :
یکی از وظایف مهم وزارت کشاورزی امر مقدس آموزش کشاورزی می باشد ، این وظیفه را سازمان آموزش کشاورزی بعنوان ایستگاه مادر واقع در روستای محمدآباد در کیلومتر 8 جاده مردآباد بعهده دارد ، در رأس این سازمان ابتداء ریاست سازمان قرار داشت که بعداً با تشکیل مثلث تات (سازمانهای تحقیقات – آموزش و ترویج کشاورزی ) بعنوان حوزه معاونت وزیر کشاورزی اداره آن را به معاون وزیر سپردند که سال بعد ترویج از این مثلث خارج شده و دو سازمان تحقیقات و آموزش در حوزه فعالیت این معاونت می باشد.
سازمان آموزش در بدو تأسیس در چند استان کشور اقدام به تأسیس مرکز آموزش کشاورزی نمود و در طی سالهای بعد تعداد این مراکز را در استانهای دیگر افزایش داد ، بطوریکه در حال حاضر در استان فارس دو مرکز آموزش و در سایر استانها نیز حداقل یک مرکز آموزش فعال داریم ، ضمناً استانهای بدون مرکز آموزش در استانهای مجاور سهمیه آموزشی داشتند، تنها استانی که مرکز آموزش ندارد استان بوشهر است که سهمیه 33 درصد از مرکز آموزش کشاورزی استان کهگیلویه و بویراحمد را داشت ، در سال 82-81 با ادغام دو وزارتخانه کشاورزی و جهاد سازندگی سازمان آموزش دگرگون شد ، زیر مجموعه سازمان جهاد نیز تعدادی مراکز آموزشی وجود داشت که از ادغام آنها با مراکز آموزش کشاورزی مجتمع های آموزشی ایجاد گردید.
اما وظایف مراکز آموزش قبل از ادغام بدو قسمت تقسیم می شد:
الف) آموزش ب) تولیدات
الف) وظیفه اول امر آموزش و مهمترین وظیفه مرکز آموزشی است که خود در سه حوزه 1- آموزش دانش آموزان (از مقطع سیکل و یا سال دوم دبیرستان یا مقطع دیپلم و فوق دیپلم می باشد ) که بعنوان آموزش رسمی بلندمدت مهمترین بخش آموزشی آن می باشد . این بخش را اصطلاحاً آموزشهای رسمی علمی – کاربردی می گوئیم .
2- آموزش کوتاه مدت کشاورزان : تشکیل کلاسهای یک ، دو یا سه روزه متناسب با فصل کاشت و نوع گیاهان زراعی و باغی برای آشنایی کشاورزان محلی با یافته های جدید و بهبود سیستمهای کاشت ، داشت و برداشت به این بخش اصطلاحاً آموزش بهره وران می گوئیم.
این کلاسها ممکن است در مراکز آموزش یا در محل روستا و حتی در مزارع تشکیل شود. بیشتر این کلاسها با همکاری سازمان ترویج انجام می شد که با جدا شدن ترویج از تات تقریباً این مسئولیت از مراکز آموزش بطور کامل سلب شده است.
3- آموزش کوتاه مدت کارکنان : این کلاسها به طور عمده بین 3 روز تا یک هفته و بیشتر در زمان تعطیلی آموزش تشکیل میشود ، در این کلاسها مربیان مراکز (اعم از لیسانس و فوق لیسانس و فوق دیپلم ) در یک گروه ، دیپلمها در گروه دیگر آموزش می بینند و نحوه آموزش آن تقریباً مشابه مورد دوم می باشد.
با این تفاوت که مربیان هم رشته از چندین مرکز آموزش به یک مرکز (میزبان دوره ) دعوت شده و طی مدت مذکور زیر نظر مربیانی از دانشگاه آموزش دیده و در پایان دوره با شرکت در آزمون مربوطه گواهی دوره را دریافت می کنند.

 

 

 

 

 

 

 


ب) تولید در مرکز آموزش :
مراکز آموزش علاوه بر فضای آموزشی معمولاً دارای امکانات کشاورزی از قبیل زمین ، آب ، امکانات دامپروری و ماشین آلات می باشند که مقادیر آن در مراکز بسیار متفاوت است ، بعنوان مثال مرکز آموزش کشاورزی علی آباد کمین فارس دارای 1000 هکتار زمین و بزرگترین مرکز آموزش کشور می باشد .
در حالیکه مرکز آموزش تنکابن مازندران با مساحت 22 هکتار کوچکترین مرکز آموزش می باشد .
مرکز آموزش کشاورزی گچساران واقع در 20 کیلومتری جاده گچساران شیراز در جنوب شرقی شهرستان گچساران واقع شده است . این مرکز در سال 1350 هجری شمسی تأسیس گردیده و در همین سال فعالیتهای آموزشی با پذیرش هنرجو در رشته دامپروی آغاز نمود.
در سال 1353 این مرکز به سازمان آموزش کشاورزی وقت واگذار گردید و علاوه بر رشته دامپروری در رشته زراعت نیز به پذیرش داوطلب تحصیل اقدام گردید .
پس از پیروزی انقلاب بدنبال وقفه ای یکساله در پذیرش دانش آموز مجدداً فعالیت آموزشی بلند مدت تا سال 1377 در زمینه پذیرش دانش آموز دوره متوسطه کشاورزی ادامه یافت .
اولین دوره کاردانی ناپیوسته در سال 1373 با پذیرش تعداد 41 نفر دانشجو در دو رشته تکنولوژی آب و خاک و تکنولوژی تولیدات گیاهی شروع شد و دوره کاردانی پیوسته تکنولوژی تولیدات باغی از سال 1377 با پذیرش 30 نفر دانشجو آغاز گردید که تا کنون ادامه دارد .
آموزش کشاورزی و روستائیان و همچنین آموزش کارکنان کشاورزی در تمام این سالها در این مؤسسه آموزشی تداوم داشته است . حاصل این تلاش سی ساله تربیت تعداد بسیار زیادی تحصیل کرده در رشته های کشاورزی بوده است که بسیاری از آنان هم اکنون عهده دار مسئولیتهای گوناگون از سطح مدیر عالی در سازمانها تا مروجان کار آزموده در واحد های گوناگون اجرایی می باشند .
کل مساحت این مرکز تا سال 60 حدود 52 هکتار بود که با ضمیمه شدن دو قطعه زمین که هر کدام به مساحت حدود 11 هکتار بود در حال حاضر جمعاً 74 هکتار مساحت دارد . از کل مساحت بالا تقریباً 20 هکتار آنرا ساختمان ها – خیابان ، جاده ، فضای باز ورزشی و بقیه را مزارع و باغات تشکیل می دهد .
مساحت کل باغات و درختان مثمر و غیر مثمر حدود 17-15 هکتار و مساحت مزارع حدود 37 تا 39 هکتار می باشد .
مرکز آموزش دارای 7 حلقه چاه نیمه عمیق 70 متری است که دارای عمر های متفاوت می باشند و عمر آنها متناسب با شماره چاهها می باشد که قدیمیترین چاه ، چاه شماره یک و جدیدترین آنها چاه شماره 7 می باشد .
میزان آبدهی چاهها بسیار متفاوت ولی بسته به سمت مرکز متفاوت است بطوریکه سه چاه شماره 1و 2و 7 که در ضلع شمالی قرار دارند پر آب ترین و چاههای 3و 4و 6 که در ضلع جنوبی قرار دارند کم آب ترین چاه ها می باشد. در حال حاضر علاوه بر چاههای 1و 2و 7 چاه شماره 7 بطور کامل در اختیار باغ جدید الاحداث مرکبات می باشد ، چاه شماره یک در اختیار آب – شرب اداره – خوابگهای دانش آموزی ، و منازل کارکنانی و آب لوله کشی سالن دامپروری می باشد .
چاه شماره 5 نیز در اختیار باغ مرکبات ( بیشتر نارنجستان) بصورت قطره ای بوده که مازاد آب این دو چاه (1 و 5 ) وارد استخر ذخیره آب (با گنجایش حدود 350 متر مکعب )شده که پس از پرشدن از طریق کانالهای سیمانی به مزارع هدایت میشود.
در سالهای اخیر به دلیل حفر چندین حلقه چاه با عمق حدود 120 متر در مزارع اطراف مرکز آموزش از یک طرف و خشکسالی چند ساله از طرف دیگر و ریزش بدنه چاهها دبی چاهها به شدت کم شده است و مراکز آموزش به ناچار بخشی از آب یک چاه آهکی خارج از مرکز را به داخل مرکز لوله کشی نموده که دبی حدود 10-6 لیتر در ثانیه دارد .
در حال حاضر میزان آب مزارع در یک تایم 10-8 ساعته در شبانه روز به حدود 20 لیتر در ثانیه می رسد .

 

 

 

 

 

 

 


تولیدات مرکز آموزش:
مرکز از دیرباز در زمینه دامپروری شامل پرورش گوسفند (نژاد لک قشقایی) که نژادی گوشتی – پوستی می باشد پرورش گاو هلشتاین (شیری ) ، پرورش مرغ گوشتی و مرغ تخمی (در سطح کوچکتر ) ، پرورش زنبور عسل فعالیت داشته که با واگذاری امور دام به جهاد همگی حذف شدند و در حال حاضر فقط تعداد 300-250 رأس گوسفند دارد . در زمینه باغبانی در سالهای گذشته تولید صیفی جات بخصوص گوجه فرنگی – خیارسبز و بادمجان در سطح 3-2 هکتار داشته که در سالهای اخیر این بخش نیز تعطیل شده و بخش باغبانی مرکز آموزش به تولید گلهای فصلی در حد فضای سبز اداره اقدام می کند . در بخش زراعت بطور عمده تولیدات شامل تولید یونجه (در سطح 4-3 هکتار ) ، ذرت علوفه ای سیلویی (4-3 هکتار ) ، جو دیم (12-10 هکتار ، )و گندم دیم با آب تکمیلی در بهار 2-1 نوبت آبیاری ، در سطح 15-12 هکتار انجام میشود که کل یونجه ، ذرت و جو تولیدی در اختیار بخش دامپروری گذاشته شده و گندم تولیدی بیشتر گندم بذری و مادری بوده که به تحقیقات فروخته شده و بقیه آن تحویل سیلوی کشور میشود. سالیانه مجموع تولیدات مازاد مرکز آموزش فروخته شده و به حساب خزانه واریز میشود.
اهم وظایف مرکز آموزش کشاورزی :
مرکز آموزش کشاورزی با داشتن امکانات آموزشی در زمینه آموزشهای رسمی و غیررسمی بصورت کوتاه مدت و میان مدت و بلند مدت فعالیت دارد و در جوار فعالیتهای آموزشی خود در بخشهای مختلف تولیدی شامل :
زراعت ، باغبانی ، ماشین آلات ، حفظ نباتات و دامپروری مشغول به فعالیت می باشد .
جداول زیر مربوط به فعالیتهای مرکز آموزش کشاورزی می باشد :
وضعیت آموزش رسمی مرکز آموزش کشاورزی گچساران در سال تحصیلی 83-82
دانشجویان کاردانی ناپیوسته انتقال آب 15 نفر
دانش آموزان کاردانش مرکبات سال سوم 29 نفر
دانش آموزان فنی و حرفه ای سال دوم 18 نفر
دانش آموزان فنی و حرفه ای سال سوم 17 نفر
جمع کل 79 نفر
آمار دانش آموختگان (فارغ التحصیلان ) مرکز آموزش کشاورزی گچساران از بدو تأسیس تا کنون
فنی و حرفه ای نظام قدیم کشاورزی عمومی 619 نفر
نظام جدید آموزش متوسطه امور زراعی و باغی 164 نفر
کاردانی پیوسته تکنولوژی تولیدات باغی 88 نفر
کاردانی ناپیوسته تکنولوژی آب و خاک 21 نفر
کاردانی ناپیوسته تکنولوژی تولیدات گیاهی 20 نفر

 


عملکرد آموزش کوتاه مدت مرکز آموزش کشاورزی گچساران در سال 82
آموزش کارکنان (راهبران ) 1013 نفر
آموزش کاربران (کشاورزان ) 1315 نفر
شرح وظایف واحدهای تولیدی :
واحدهایی که مستقیماً در تولیدات مرکز نقش دارند شامل بخش زراعت ، ماشین آلات ، باغبانی و دامپروری می باشند. و واحدهای دیگر به عنوان حامی و پشتیبان و تدارکات عمل می نمایند. به طوریکه سه بخش زراعت ، باغبانی و دامپروری محصول نهایی را تولید و بخش ماشین آلات سرویس دهنده بخشهای فوق الذکر می باشد.
تولیدات بخش زراعت شامل: پنبه – ذرت – جو که به مصرف واحد دامپروری جهت تغذیه دامها می رسد گندم که بیشترین سطح زیر کشت را به خود اختصاص داده مستقیماً به فروش می رسد که عمدتاً به تعاون روستا و سیلو فرستاده می شود .
تولیدات بخش باغبانی شامل : مرکبات – گلگاری – گیاهان گل خانه ای و ایجاد فضای سبز و حفظ جنگلهای غیر مثمر مرکز که تولیدات مثل مرکبات مستقیماً به فروش رفته و گلگاری بقیه فعالیتهای این بخش در حوزه مرکز آموزش می باشد .
تولیدات بخش دامپروری : که در حال حاضر گوسفند بوده و سالیانه تعدادی معادل زاد و ولد آنها به فروش می رسد .
بخش ماشین آلات : که بیشترین وظیفه آن دادن سرویسهایی به بخش زراعت و در واقع کلیه عملیات کاشت و برداشت از طریق این بخش صورت گرفته لازم به ذکر است که در بخش کشاورزی واحدهای ان به شکلی تنگاتنگ باید با هم کار کنند تا این بخش بتواند به تولیدات خود ادامه دهد یعنی مدیریت کشاورزی ایجاب می کند که زنجیره واحدهای آن به هم متصل عمل کند تا سود آوری داشته باشد . و گرنه اگر فعالیت در یک واحد مثلاً دامپروری بدون زراعت باشد به هیچ عنوان اقتصادی نمی باشد .
اهم وظائف مسئول مزارع آموزشی و تولیدی :
مسئول مزارع آموزشی و تولیدی که فرد کارشناس کشاورزی با تجربه بالا و دارای تبحر خاص در بخش کشاورزی بوده انتخاب می شود و بدلیل اینکه بعنوان هماهنگ کننده کلیه برنامه های آموزشی و تولیدی می باشد . با کلیه بخش ها ارتباط داشته و به عنوان فرد مؤثر در واحد های تولید می باشد .
برنامه های تولیدی هر بخش توسط مسئول بخش تنظیم و جهت تصمیم گیری به شورای فنی ارسال می گردد پس از تصویب در این شورا جهت اجرا به بخش مربوطه و مسئول مزارع آموزشی و تولیدی جهت هماهنگی و برقراری ارتباط و آمادگی لازم نهادهایی که در فعالیت مذکور باید بکار گرفته شوند ارجاع می گردد . در واقع قفل ارتباطی بین همه بخشهایی که در تولید نقش دارند کارشناس مسئول مزارع آموزشی و تولیدی می باشد و همچنین برنامه های آموزشی پس از تصویب به کارشناس مسئول ابلاغ و هماهنگیهای لازم جهت اجرا از طریق کارشناس مسئول مزارع آموزشی و تولیدی صورت می گیرد .
اهم وظائف واحد زراعت :
در رأس کار مربی و مسئول بخش قرار دارد که فردی کارشناس با تخصص در امر زراعت می باشد و وظیفه دارد کلیه امکانات و استعداد های موجود را جهت امر آموزش و تولید بکار گرفته تا بتواند تولیدات زراعی را افزایش دهد و همچنین برنامه زراعی سالیانه را همراه آیش و تناوب لازم تنظیم و به مدیر مرکز جهت مطابقت با سیاستهای کلی ارجاع نماید و عملیات مربوط به بخش زراعت را همراه با تکنیسین مربوطه انجام می دهند .
اهم وظائف واحد باغبانی :
این بخش زیر نظر مربی باغبانی مرکز فعالیت کرده که مربی دارای مدرک کارشناسی در رشته باغبانی بوده و همانند مسئول بخش زراعت برنامه های باغبانی را تنظیم نموده و عملیات باغی دانشجویان و دانش آموزان را نیز انجام می دهند
اهم وظائف بخش دامپروری :
با توجه به اینکه رشته های تحصیلی موجود در مرکز عمدتاً در بخش زراعت و باغبانی می باشد بیشترین فعالیت این بخش به امر تولید ارتباط داشته و کمتر با امر آموزش سرو کار داشته و در رأس آن یک نفر کارشناس دامپروری که برنامه های واکسیناسیون ، پشم چینی ، سم چینی و سایر برنامه های تولید و نگهداری دامها را کنترل و نظارت می نماید .
اهم وظائف بخش ماشین آلات :
این بخش به لحاظ اهمیت در سرویس دهی به سایر بخش های تولید دارای توان نسبتاً بالائی می باشد . که در این بخش مربی ماشین آلات ، کمک کارشناس ماشین آلات و مکانیسین ماشین آلات عهده دار وظائف سرویس و نگهداری ماشین آلات بوده و همچنین از طریق مربی مربوطه برنامه های عملیاتی اجرا می گردد .
در بخش تولید نیز با هماهنگی با بخش های زراعت و باغبانی ماشین آلات مورد نیاز در زمان مورد نیاز آماده و در اختیار آنان گذاشته می شود .

 

حفظ نباتات :
که به عنوان یک واحد رسمی نبوده بلکه در زمان بروز آفات و یا بیماریها و یا جهت کنترل علفهای هرز مزارع در زمان های معینی واردعمل گردیده و اقدامات لازم مثل سمپاشی مزارع و باغات و یا مبارزه مکانیکی بر علیه آفات و علفهای هرز را انجام داده که در رأس این بخش کارشناس گیاهپزشکی انجام وظیفه می نماید . و در بقیه مواقع که در امر تولید ضرورتی به وجود ایشان نیست صرفاً برنامه آموزشی خود را انجام می دهد .

 

 

 

 

 

 

 

 

 


امکانات بالقوه در مرکز آموزش
الف ) آب و هوا : اگر چه آب و هوای گچساران در تابستان طولانی و طاقت فرساست اما برای گیاهان بسیار ایده آل است به گونه ای که در این مناطق (زمستان ملایم ، تابستان گرم تا معتدل ) در طول سال کشاورزی رونق دارد و درصورت تأمین آب مورد نیاز بسادگی می توان حداقل دو محصول و در مواردی حتی سه محصول در طول سال برداشت نمود، در صورتیکه در مناطق سرد سیر (دشت روم – سی سخت ) حداقل در 5 ماه از سال عملاً کشاورزی متوقف شده و گیاهان رشد و نموی ندارند .
از این مسئله با برنامه ریزی صحیح و انتخاب گیاهان مناسب می توان دو برابر مناطق سرد درسال از زمین در آمد بدست آورد .
بعنوان مثال به تناوب زیر توجه می کنیم – پائیز (آبان ماه ) کاشت گندم – برداشت اوایل خرداد سپس به فاصله 30 تا 45 روز بعد از برداشت کاشت ذرت (دانه ای /علوفه ای ) – برداشت در شهریور تا مهر ماه در این تناوب بسته به نیاز منطقه می توان نخود – نخود سبز – سیب زمینی و …. را جایگزین گندم نموده و در تابستان نیز بجای ذرت محصول دیگری کاشت نمود .
مثال دیگر : کشت یونجه است – در مناطقی همانند یاسوج یونجه های همدانی و تبریزی کشت شده که حداکثر 4 چین در سال تولید دارند در صورتیکه درخوزستان و کهگیلویه گرمسیر یونجه یزدی 9 چین و نیک شهری و بغدادی 12 تا 15 چین در سال محصول می دهد .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   64 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نگرشی بر تولید کشاورزی و بررسی راههای افزایش تولید در مرکز آموزش کشاورزی گچساران

تحقیق در مورد راههای کاهش طلاق

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد راههای کاهش طلاق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد راههای کاهش طلاق


تحقیق در مورد راههای کاهش طلاق

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه58

 

فهرست مطالب

 

تحکیم خانواده در آموزه‌های قرآنی

چکیده:

معناشناسی خانواده

1- فطرت

3- شریعت

2- اخلاق

1ـ عوامل برون خانوادگی

ـ فرهنگ و محیط اجتماعی

ـ اقتصاد جامعه

ـ خانواده‌های ماقبل

راه حل کاهش طلاق در بین زوجین

 

مالیات بر مهریه

(راهکار مناسب کنترل مهریه و طلاق- قابل توجه نمایندگان مجلس)

یکی از مشکلاتی که از آغاز فعالیت وبلاگ به آن پرداخته شد مساله مهریه است .

مطالبی که در ادامه مینویسم قسمتی از دیدگاه فردیست(خانمی) که مدتها خارج از ایران زندگی کرده است .

از نظر چنین فردی هیچگاه ارزش انسان و زن را با سکه نمیسنجند اما از آنجا که تعیین مهریه رسم و سنت اسلامیست میتوان برای زنان ایرانی کلام الله مجید و گل را بعنوان مهریه تعیین نمود همچنانکه در خارج از ایران این روش را در پیش میگیرند .

تعین سکه هایی با تعداد زیاد و گاهاً صد ، دویست و پانصد و هزار و . . . باعث میشود تا دختران ایرانی بلحاظ مفهوم عندالمطالبه بودن مهریه از فردای عقد آنرا دستیافتنی گمان کنند .

هر چند این موضوع از نظر قانونی صحیح است اما معمولاً جوانان پسر ایرانی که با کلی مشکلات اقدام به ازدواج کرده اند توانائی پرداخت مهریه سنگین را ندارند .

اما قانون راههای دیگر مثل قسط بندی مهریه را در پیش میگیرد که آخرین راه نجات از زندان برای جوانان پسر است .

حال با محاسبه ارزش ریالی مهریه 300 سکه ای که معادل چهل میلیون تومان خواهد شد هر دختری در معرض وسوسه قرار خواهد داشت .

این شرایط زمانی که دختری در حال بکارت باشد خطرناکتر است چون با استفاده از حق حبس همزمان امکان دریافت نفقه هم وجود داشته و عملا اگر طلاقی هم رخ دهد زن میتواند نصف مهریه را مالک شود بدون آنکه حتی لحظه ای با همسرش زندگی کرده باشد قوانین جاری نیز با تعویض شناسنامه دخترانی که در حال بکارت طلاق گرفته اند مشوق طلاق آنها هستند .

این واقعیت را آنگاه بهتر میتوان درک کرد که توجه کنیم جامعه از زنانی که در ابتدای ازدواج جدا شده اند پر است و کم نیستند افرادی که با داشتن یک یا دو فرزند طلاق گرفته اند ،قسمتی از دلایل این جدائی این تصور بوده که این مهریه 40 میلیونی در ابتدا دستیافتنی بوده اما در انتها با سخت شدن شرایط جدائی بهترین راه شناخته شده است.

دختری که تا دیروز برای خرید یک روسری دو یا سه هزار تومانی

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد راههای کاهش طلاق