فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله فناوری نانو

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله فناوری نانو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

نانوتکنولوژی چیست ؟
در حالی که تعاریف زیادی برای فناوری نانو وجود دارد ، NNI تعریفی را برای فناوری نانو ارائه می دهد که در برگیرنده هر سه تعریف ذیل باشد.
*توسعه فناوری و تحقیقات در سطوح اتمی ، مولکولی و یا ماکرومولکولی در مقیاس اندازه ای 1 تا 100 نانومتر.
*خلق و استفاده از ساختارها و ابزار و سیستمهایی که به خاطر اندازه کوچک یا حد میانه آنها، خواص و عملکرد نوینی دارند .

 

قابلیتهای محتمل تکنیکی نانوتکنولوژی
1. محصولات خود_اسمبل
2. کامپیوترهایی با سرعت میلیاردها برابر کامپیوترهای امروزی
3. اختراعات بسیار جدید (که امروزه ناممکن است)
4. سفرهای فضایی امن و مقرون به صرفه
5. نانوتکنولوژی پزشکی که در واقع باعث ختم تقریبی بیماریها ، سالخوردگی و مرگ و میر خواهد شد.
6. دستیابی به تحصیلات عالی برای همه بچه‌های دنیا
7. احیاء و سازماندهی اراضی

 

 

 

 

 


مدلسازی مولکولی و نانوتکنولوژی
در سازمان ¬دهی و دستکاری مواد در مقیاس نانو ، لازم است تمامی ابزار موجود جهت افزایش کارایی مواد و وسایل بکار گرفته شود. یکی از این ابزار ، شیمی تحلیلی ، خصوصا مدل ‌سازی مولکولی و شبیه ‌سازی است. امروزه ابزار تحقیقاتی فراگیری مانند روشهای شیمی تحلیلی مزیتهای فراوانی نسبت به روشهای تجربی دارند. میهیل یورکاز شرکتContinental Tire North America می‌گوید:"روشهای تجربی مستلزم بهره‌گیری از نیروی انسانی ، شیمیایی ، تجهیزات ، انرژی و زمان است. شیمی تحلیلی این امکان را برای هر فرد مهیا می‌سازد که فعالیتهای شیمیایی چندگانه‌ای را در 24 ساعت شبانه ‌روز انجام دهد. شیمیدانها می‌توانند با انجام آزمایشها توسط رایانه ‌، احتمال فعالیتهای غیرمؤثر را از بین ببرند و گستره احتمالی موفقیتهای آزمایشگاهی
را وسعت دهند.نتیجه نهایی این امر ، کاهش اساسی در هزینه‌های آزمایشگاهی (مانند مواد ، انرژی ، تجهیزات) و زمان است." از طرف دیگر ، در شیمی تحلیلی سرمایه‌ گذاری اولیه جهت تهیه نرم‌افزار و هزینه‌های وابسته از جمله سخت‌افزار جدید ، آموزش و تغییرات پرسنل بسیار بالا خواهد بود. ولی با بکار گیری هوشمندانه این ابزار می‌توان هریک از هزینه‌های اولیه را نه تنها از طریق صرفه‌جویی در هزینه آزمایشگاه بلکه بوسیله فراهم نمودن دانشی که منجر به بهینه ‌سازی فرآیندها و عملکردها می‌شود، جبران ساخت.این موضوع برای شیمیدانها بسیار مناسب است، ولی روشهای شبیه‌سازی چطور می‌توانند برای نانوتکنولوژیستها مفید واقع شود؟ محدودیتهای آزمایشگر در مقیاس نانو ، زمانی آشکار می‌شود که شگفتی جهان دانشمندان نظری وارد عمل می‌شود. در اینجا هنگامی که دانشمندان قصد قرار دادن هر یک از اتمها را در محل مورد نظر دارند قوانین کوانتوم وارد صحنه می‌شود. پیش‌بینی رفتار و خواص در محدوده¬ای از ابعاد برای نانوتکنولوژیستها حیاتی است.مدل‌سازی رایانه‌ای با بکارگیری قوانین اولیه مکانیک کوانتوم و یا شبیه‌سازیهای مقیاس میانی ، دانشمندان را به مشاهده و پیش‌بینی رفتار در مقیاس نانو و یا حدود آن قادر می‌سازد. مدلهای مقیاس میانی با بکارگیری واحدهای اصلی بزرگتر از مدلهای مولکولی که نیازمند جزئیات اتمی است، به ارائه خواص جامدات ، مایعات و گازها می-پردازند. روشهای مقیاس میانی در مقیاسهای طولی و زمانی بزرگتری نسبت به شبیه¬سازی مولکولی عمل می‌کنند. می‌توان این روشها را برای مطالعه مایعات پیچیده ، مخلوطهای پلیمر و مواد ساخته‌شده در مقیاس نانو و میکرو بکار برد.

 

مدل ‌سازی خاک‌ رس
محققین دانشگاه لندن در انگلستان و دانشگاه Paris Sud در فرانسه ، شبیه‌سازیهایی بر اساس مکانیک کوانتوم برای مطالعه و کامپوزیتهای خاک ‌رس–پلیمر بکار برده‌اند. امروزه این ترکیبات یکی از موفق‌ترین مواد نانوتکنولوژی هستند، زیرا بطور همزمان مقاومت بالا و شکل‌پذیری از خود نشان می‌دهند؛ خواصی که معمولاً در یکجا جمع نمی‌شوند. نانو کامپوزیتهای پلیمر–خاک رس می‌توانند با پلیمریزاسیون در جا تهیه شوند؛ فرآیندی که شامل مخلوط کردن مکانیکی خاک معدنی با مونومر مورد نیاز است. بنابراین مونومر در لایه درونی جای‌گذاری می‌شود (خودش را در لایه‌های درون ورقه‌های سفال جای می‌دهد) و تورق کل ساختار را افزایش می‌دهد. پلیمریزاسیون ادامه می‌یابد تا سبب پیدایش مواد پلیمری خطی و همبسته گردد.
دانشمندان با بکارگیری Castep (یک برنامه مکانیک کوانتوم که نظریه کارکردی چگالی را بکار می‌گیرد) تحول کشف شده در این روش را که پلیمریزاسیون میان ‌گذار خود کاتالیست نامیده می‌شود مطالعه کردند. این پروژه ، دانشی نظری در زمینه ساز و کار این فرآیند جدید را بوسیله مشخص کردن نقش سفال در کامپوزیت فراهم نمود. ضروری است که دانش حاصل از شبیه‌سازیها ، جهت کنترل و مهندسی نمودن فعل و انفعالات پلیمر-سیلیکات به کمک دانشمندان آید.
دانشمندان در شرکت BASF شبیه‌ سازیهای مقیاس میانی را برای بررسی علم و رفتار ریزواره‌ها بکاربردند. ریزواره‌ها ذراتی کروی شکل با ابعاد نانو هستند که به صورت خود به خود در محلولهای کوپلیمری ایجاد می‌شوند و در زمینه‌هایی مانند سنسورها وسایل آرایشی و دارو رسانی کاربرد دارند. دانشمندانBASF با بکار گیری esoDyn ، یک ابزار شبیه ‌سازی برای پیش‌بینی ساختارهای مقیاس میانی مواد متراکم محلولهای تغلیظ ‌شده کوپلیمرهای آمفی‌فیلیک را بررسی کردند.شبیه‌سازیها مشخص نمود که کدام شرایط مولکولی و فرمولی به شکل‌گیری "ریزواره‌های معکوس" مانند نانو ذرات آب در یک محیط فعال منتهی‌ می¬شود. چنین نتایجی برای درک رفتار عوامل فعال سطحی ضروری هستند. به کمک روشهایی مانند پرتاب محلول در آزمایشگاه می‌توان به نتایجی در این زمینه دست یافت، اما دستیابی به این نتایج ماهها به طول می‌انجامد، درحالی که آزمایشهای شبیه‌سازی شده تنها طی چند روز نتیجه می‌دهند.
نانولوله‌های کربنی
نانولوله‌های کربنی با وزنی در حدود وزن فولاد ، صد برابر مستحکم‌تر از آن بوده ، دارای رسانش الکتریکی معادل با مس و رسانایی گرمایی هم‌ارز با الماس می‌باشند. نانوفیلترها می‌توانند به جداسازی مواد در میدان‌های نفتی کمک کنند و کاتالیست‌های نانو می‌توانند تأثیر چندین میلیارد دلاری در فرآیند پالایش بدنبال داشته باشند.از سایر مزایای نانولوله‌های کربنی می‌توان به کاربرد آن‌ها در تکنولوژی اطلاعات ( IT ) نظیر ساخت پوشش‌های مقاوم در مقابل تداخل‌های الکترومغناطیسی ، صفحه‌های نمایش مسطح ، مواد مرکب جدید و تجهیزات الکترونیکی با کارآیی زیاد اشاره نمود.
علم نانو ، یک تحول بزرگ در مقیاس بسیار کوچک
بسیاری از محققان و سیاستمداران جهان معتقدند که علم نانو می‌تواند تحولات اساسی در صنعت جهانی ایجاد نماید. صنعت نفت نیز از پیشرفت این تکنولوژی بهره‌مند خواهد گشت. علم نانو می‌تواند به بهبود تولید نفت و گاز با تسهیل جدایش نفت و گاز در داخل مخزن کمک نماید. این کار با درک بهتر فرآیندها در سطوح مولکولی امکان‌پذیر می‌باشد.
با توجه به اینکه نانو مربوط به ابعادی در حدود متر می‌باشد، نانوتکنولوژی به مفهوم ساخت مواد و ساختارهای جدید توسط مولکول‌ها و اتم‌ها در این مقیاس می‌باشد. خوشبختانه کاربردهای عملی نانو در صنعت نفت جایگاه‌ ویژه ‌ای دارند. نانوتکنولوژی دیدگاه‌های جدید جهت استخراج بهبودیافتة نفت فراهم کرده است. این تکنولوژی به جدایش موثرتر نفت و آب کمک می‌کند .
با افزودن موادی در مقیاس نانو به مخزن می‌توان نفت بیشتری آزاد نمود. همچنین می‌توان با گسترش تکنیک‌های اندازه‌گیری توسط سنسورهای کوچک ،‌ اطلاعات بهتری دربارة مخزن بدست آورد.
آلودگی نفت و نانوتکنولوژی
آلودگی توسط مواد شیمیایی و یا گازهای آلاینده یک مبحث بسیار دشوار در تولید نفت و گاز می‌باشد. نتایج بدست‌آمده از تحقیقات دانشمندان حاکی از آن است که نانوتکنولوژی می‌تواند تا حد مطلوبی به کاهش آلودگی کمک کند. در حال حاضر فیلترها و ذراتی با ساختار نانو در حال توسعه می‌باشند که می‌توانند ترکیبات آلی را از بخار نفت جدا سازند. این نمونه‌ها علیرغم اینکه اندازه‌ای در حدود چند نانومتر دارند، دارای سطح بیرونی وسیعی بوده و قادر به کنترل نوع سیال گذرنده از خود می‌باشند.همچنین کاتالیست‌هایی با ساختار نانو جهت تسهیل در جداسازی سولفید هیدروژن ، آب ، منوکسیدکربن و دی‌اکسید کربن از گاز‌طبیعی در صنعت نفت بکار گرفته می‌شوند. در حال حاضر مطالعاتی بر روی نمونه‌هایی از خاک رس در ابعاد نانو و جهت ترکیب با پلیمرهایی صورت می‌پذیرد که بتوانند هیدروکربنها را جذب نمایند. بنابراین می‌توان باقیمانده‌های نفت را از گل حفاری جدا نمود.سنسورهای هیدروژن ، خود تمیز کننده خواص فوتوکاتالیستی نانوتیوب‌های تیتانیا در مقایسه با هر فرمی از تیتانیا بارزتر می‌باشد، بطوریکه آلودگی‌های ایجادشده تحت تابش اشعة ماوراء بنفش بطور قابل توجهی از بین می‌روند تا اینکه سنسورها بتوانند حساسیت اصلی خود را نسبت به هیدروژن حفظ نماید. تحقیقات انجام‌گرفته در این زمینه حاکی از آن است که نانوتیوب‌های تیتانیا دارای یک مقاومت الکتریکی برگشت‌پذیر می‌باشند، بطوریکه اگر هزار قطعه از آن‌ها در مقابل یک میلیون‌ اتم هیدروژن قرار بگیرند، مقاومت الکتریکی آن در حدود یکصد میلیون درصد افزایش می‌یابد.

 

 

 


فناوری نانو در کشاورزی
فناوری نانو هیچ زمینه علمی را به حال خود رها نکرده است . علوم کشاورزی نیز از این قاعده جدا نیستند .تا به حال کاربردهای متعددی از فناوری نانو در کشاورزی ، صنایع غذایی و علوم دامی مطرح شده است.
رابطه میان فناوری نانو وعلوم کشاورزی در زمینه های زیر قابل بررسی است :
1- نیاز به امنیت در کشاورزی و سیستم های تغذیه ای
2- ایجاد سیستم های هوشمند برای پیشگیری و درمان بیماریهای گیاهی
3- خلق وسایل جدید برای پیشرفت در تحقیقات بیولوژی و سلولی
4- بازیافت ضایعات حاصل از محصولات کشاورزی
از بین تدابیر موجود در مدیریت آفات کشاورزی استفاده از آفت کش ها و سموم سریعترین و ارزان ترین روش برای واکنش به یک وضیت اضطراری است .

روش های کنترل زیستی در حال حاضر بسیار هزینه بر هستند . در این روش ها کنترل آفت از طریق یکی از دشمنان طبیعی آن آفت صورت می گیرد . امروزه مصرف بی رویه آفت کش ها مشکلات زیادی را ایجاد کرده اند این مشکلات شامل اثرات سوء بر سلامت انسان ( ایجاد مسمومیت های حاد یا بیماری های مزمن ) ، تاثیر این مواد بر حشرات گرده افشان و حیوانات اهلی مزارع و همچنین ورود این مواد به آب و خاک و تاثیر مستقیم وغیر مستقیم آن در این نظام های زیستی می باشد .
مصرف بی رویه آفت کش ها محصولات کشاورزی را نیز به منبع ذخیره سم تبدیل می کند
مهمترین سوال در زمینه استفاده از آفت کش ها این است که :چقدر از این سموم استفاده کنیم ؟

استفاده از داروهای (سموم) هوشمند در ابعاد نانو می تواند راه حل مناسبی باشد . این داروها که قابلیت حرکت در گیاه را دارند در بسته هایی که حاوی نشانی خاصی هستند قرار میگیرند .برچسب نشانی یک کد مولکولی است که بر روی بسته نصب شده و به بسته اجازه میدهد که به بخشی از گیاه که مورد حمله عامل بیماری یا آفت قرار گرفته تحویل داده شود . این ناقلین در ابعاد نانو همچنین دارای خود تنظیمی نیز می باشند به این معنی که دارو فقط به میزان لازم به بافت گیاهی تحویل داده می شود .
دقت در ردیابی بافت هدف و میزان اندک اما موثر دارو باعث می شود استفاده از سموم در کشاورزی به حداقل برسد .همه ما میدانیم که پیشگیری بر درمان مقدم است . بیماری های گیاهی نیز ازروی علائمی مانند تغییر رنگ یا تغییر شکل اندام ها شناسایی می شوند ولی مسئله اینجاست که این علائم مدتها پس از ورود عامل بیماری به بافت گیاه بروز پیدا می کنند به همین خاطر با سریعترین اقدام ها برای جلوگیری از شیوع بیماری باز هم مقداری از محصول از بین می رود . در نتیجه نیاز به ابزاری که به کمک آن بتوان در همان مراحل ابتدایی ورود عامل بیماری، آن را کنترل و مهار کرد بسیار ضروری به نظر میرسد. نانو حسگرهای زیستی ابزارهایی هستند که که از تلفیق ابزارهای شیمیایی ، فیزیکی و زیستی بدست آمده اند.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  14  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فناوری نانو

دانلود مقاله ستارگان دنباله دار

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله ستارگان دنباله دار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

در دایره المعارف ویکی پدیا ذکر شده است که : چیزی به نام ستاره دنباله دار وجود ندارد و این نامی است که به اشتباه گفته می شود و فقط گوی های یخی وگلی هستند که به هنگام گذر از خورشید (یا هر ستاره ی دیگر) ، آتشین شده و مانند دنباله به نظر می رسد . از این رو به آنها ستارگان دنباله دار می گویند که مانند یک ستاره از خود نور دارند . حال به درستی یا نادرستی آن می پردازیم .به راستی اطلاعات بشر ازستارگان دنباله دار از چه زمانی آغاز شد ؟
البته می توان این اطلاعات را به 2 دسته تقسیم کرد :
1- اطلاعات خرافی
2- اطلاعات واقعی
از زمان های دور مردم ستارگان دنباله دار را پدیده ای شوم می دانستند . شاید به این خاطر که هر بار یک ستاره دنباله دار در آسمان ظاهر می گشت ، یک پدیده شوم اتفاق می افتاد . مثلاً درسال 1668 ستاره دنباله داری پدیدار آمد و مرگ و میر بسیاری در میان گربه های ناحیه وستفالی اتفاق افتاد . یا در نقطه ای دیگر طاعون گاوی ظاهر گشت
در گزارشی دیگر آمده است که درسال 1538 ستاره ای دنباله دار ظاهر شد. و به دنبال آن گوساله دو سر در رم متولد شد . یا نامه ای از گرتس (Gratz) رسیده و در آن گفته شده است که روز 31 آوریل خنجر طلایی زیبایی در آسمان در روز روشن درخشید . اما آن چه واضح است که این است که بدون وجود این ستارگان بی گناه ودلربا هم این حوادث اتفاق می افتد .در طول زمان ستارگان دنباله دار زیادی پدیدار گشتند که مدارهای مختلف با فواصل مختلف داشتند
در سال 1744 ستاره ای ظاهر شده و مدت ها در روز روشن مرئی بوده است . طول دم بادبزن مانندش ، 52 میلیون کیلومتر بود . در سال 1811 که ناپلئون در اروپا جنگ جهانی اول را به همراه انداخته بود ستاره ای ظاهر شد که منجمین 511 روز آن را تعقیب کردند که در اوت 1813 به صورت مه در اعماق افلاک پدیدار گردید که دم آن 10 میلیون کیلومتر بوده است . طبق محاسبات این ستاره مداری داشته که به 3000 سال می رسیده است . یکی از زیباترین ستارگان دنباله دار در سال 1858 رؤیت شد که بسیار زیبا و طویل بود . این ستاره در ژوئن 1858 به وسیله منجمی به نام دوناتی (Donati) در فلورانس به صورت سحابی ضعیف و متحرک در برج اسد کشف شد و نام دوناتی برای آن برگزیده شد
طبق محاسبات این ستاره در حدود سال 3585 دوباره درهمان مکان رؤیت خواهد شد .حال به تشریح پیدایش و کشف یکی از معروف ترین دنباله دار ها یعنی «هالی» می پردازیم .ازمنه قدیم ستارگان دنباله دار را«ستارگان گمراه» می نامیدند که به نظر می رسید از نقطه ای مبهم می آیند و به نقطه ای مبهم می روند . از ازمنه تاریخی تا کنون بیش از 1000 ستاره دنباله دار دیده شده ولی یکی از آنها مهم تر بقیه بوده است
یک منجم انگلیسی به نام هالی هنگام مطالعه تاریخ دنباله دارها در ازمنه قدیم در سال 1705 متوجه که ستارگان دنباله داری که در سال های 1531 ، 1657 ، 1682 ظاهر شده اند تقریباً یک مسیر را طی کرده اند . او محاسباتی انجام داد و گمان کرد که این ستارگان باید یکی باشند . بنابراین ظهور بعدی آن را در سال 1785 اعلام کرد . این نخستین باری بود که رؤیت یک ستاره را پیش بینی می کردند . محاسبات هالی بعدها به وسیله منجمی به نام کلرو (Clairaut) و ریاضی دانی به نام مادام لپوت (Lepaute) دقیقتر انجام گرفت و ظهور آن را بهار 1759 اعلام کردند . این ستاره را دهقانی در پروهلیس دید و در مارس سال بعد نیز به نزدیکترین فاصله خود از مدارش به خورشید رسید . بعدها مشخص شد که این دنباله دار از 13 سال قبل از میلاد مشاهده می شده است و تقریباً هر 76 سال ظاهر می گشته است .اختر شناسان در این تفکرات اند که آیا این ستارگان دنباله دار را جزئی از منظومه شمسی به حساب آورد یا نه ؟دنباله دار های فراوانی به دور خورشید در گردش اند . به دور سیاره مشتری نیز در حدود بیش از 40 ستاره دنباله دار در گردش اند
از این رو آن ها را در«خانواده ستارگان دنبال دار مشتری» می نامند . بدیهی است که تأثیر شدیدی که این سیاره غول پیکر بر ستارگان دنباله دار می گذارد ، آنها را اسیر کرده و آنها را به یک هذلولی مبدل می گرداند . البته ممکن است که این ستارگان در مسیر خود گرفتار یک گرانش غول پیکر دیگر شوند بنابراین باز هم این سؤال وجود دارد که آیا دنباله دارها جزئی از منظومه شمسی هستند یا نه ؟
هر ستاره دنباله دار از سه قسمت اصلی تشیل شده است : هسته یا لکه نورانی مقدم آن که اغلب ستاره شکل است و از بخاری به نام «کوما» احاطه شده است . هسته و کوما که روی «سر» آن متصل است . دم ستاره به همین وضع باقی می ماند . ستارگان دنباله داری مشاهده شده است که پنج تا هفت دم هم داشته اند .ستاره ی دنباله دار دوناتی نیز دم کوچکی داشته است .
در سال 1940 هنگام بازگشت هالی ، زمین از میان دم آن عبور کرده است . در آن زمان مخصوصاً در پاریس و ایالات متحده تشویشی به وجود آمد که گازها هیدروکربنی ما ده ستاره دنباله دار با جو زمین مخلوط خواهد شد و باید در انتظار باران بنزینی و حوادثی نظیر آتش سوزی بود . اما هیچ یک از این اتفاقات رخ نداد

 

 

 


راه های نام گذاری دنباله دارها
• هر دنباله دار به یادبود کاشف آن نامگذای می شود مثلاًدنباله دار اوترما (Oterma) یا دیگر همکارانش دنباله دار ایکیاسکی ( Ikya-Seki) (ایکیاوسکی) که همنام کاشفان خود هستند .* برخی از دنباله دارها بنابر سال کشفشان نامگذاری می شوند . مثلاً 1971 اولین دنباله داری بود که در سال 1971 کشف شد و همینطور b1971 که دنباله دار بعدی بود و غیره .
پس از آن که مداری برای دنباله دار محاسبه شود شماره گذاری بر اساس عبور از نقطه قرین از نقطه قرین خورشید گذشت در اینجا اطلاعات مختصری در مورد دنباله دارها می دهم که اگر برای هر کدام توضیحی بدهم هر کدام مقاله عریض و طویل خواهد شد :انواع دنباله دارها : غبار و گاز یونیده منشأ اکثر دنباله ها : کمربند کوپر و ابراورت ماده دنباله دار : از گاز و سنگریزه تشکیل شده اند که همه این مواد به صورت گلوله یخ درآمده اند و با نزدیک شدن به خورشید ذوب و پس از دور شدن از آن دوباره یخ می زنند.
در پایان توجه شما را به خواندن یک خبر جالب ولی تقریباً قدیمی جلب می کنم :اطلاعات دریافتی از ابزارهای نصب شده بر روی فضاپیمای دیپ ایمپکت ناسا نشان می دهد که وقتی کاوشگر (ایمپکتور) در 4 ژوئیه پرتاب و با سرعت 10 کیلومتر بر ثانیه به هسته ستاره دنباله دار تمیل 1 برخورد کرد ابر عظیمی از ماده گرد مانند بسیار ریز در فضا پخش شد . ابعادی که این گردها در آن قرار داشتند.
5 در 11 کیلومتر بوده است . پیت شولتز یکی از دانشمندان این پروژه اظهار داشت که یک دنباله دار می تواند از ماده ای کم استحکام تر از برف و یا حتی پودر تالک تشکیل شده باشد ، چرا که در خلأ حرکت می کند .مراحل مربوط به تجزیه وتحلیل اطلاعات دریافت شده از میان 4500 تصویری که سه دوربین تصویر بردار فضاپیما هنگام برخورد داشته اند ، حتی یک تصویر را هم از قلم نمی اندازد .دانشمندان این پروژه امیدوارند بتوانند تصویر دقیق از ماهیت و ترکیبات دنباله دار به سؤالات اساسی در مورد شکل گیری منظومه شمسی پاسخ گوید .در انتها باید بگویم که منبع اصلی این مقاله کتابی است قدیمی که درسال 1338 به چاپ رسیده است . اما با خواندن این در می یابیم که اطلاعات داده شده نه تنها قدیمی نیستند بلکه بسیار جالب و در خور خود ، جدید هستند
اجرام کوچک منظومه شمسی که از یخ ,سنگ وغبار تشکیل شده اند.تصور بر این است که دنباله دارها پیش سیاره های یخی باقیمانده از زمان شکل گیری منظومه شمسی در 4.6 میلیارد سال پیش هستند.کلمهcomet از یک کلمه یونانی به شکل kometes به معنای ستاره با موهای بلند است که البته بیشتر برای دنباله دارهای نورانی مصداق دارد.جسم اصلی ومرکزی دنباله دار هسته نام دارد وابعاد آن در حد چند کیلومتراست.برای مثال اندازه هسته دنباله دار هالی 15*8 کیلومتر است ولی اندازه هسته بیشتر دنباله دارها ازاین کمتر است.در فواصل دور از خورشید این اجرام غیر فعال بوده وقابل تشخیص از سیارک نمی باشند.تصور بر این است که هسته دنباله دار دارای یک پوسته تیره رنگ است که وقتی توسط حرارت خورشید گرم می شود (در فواصل کمتر از 5 واحد نجومی )پوسته می ترکد ومواد یخی وزیرین به شکل بخار از آن بیرون می زنندواین مواد بصورت ابر هسته را در بر می گیرند.دنباله دارهای جدید یا دنباله دارهای دوره ای که به حضیض مداری نزدیک می شوند معمولا" در این مرحله کشف یا مشاهده می شوند که در آن بدلیل پدیده فلورسانس در ابرهای تولید شده اطراف هسته, دنباله دار روشن تر می شود .در حالی که دنباله دار به خورشید نزدیکتر می شود یک یا چند دم در کنار آن شکل می گیرد.دنباله دارهای روشن معمولا"دارای دمی یونی ومستقیم (از نوع یک ) ودمی غباری وانحناءدار(از نوع دو) می شوند.بدلیل درخشندگی ابرهای هسته ٬خود هسته بکمک تلسکوپهای زمینی قابل مشاهده نیست فقط در دنباله دارهای روشن به شکل نقطه ای روشن واحتمالا" جتهایی از بخارهای روشن اطراف آن مشاهده می شود.
آشکار وناپدید شدن چنین عوارضی نشان میدهد که بیشتر انتشار گاز از سطح هسته از بعضی نواحی فعال که بین 15 تا 20 درصد از هسته را شامل می شوند رخ می دهد.با چرخش هسته نواحی فعال در معرض نور خورشید قرار می گیرند وروشن می شوند وسپس با ادامه چرخش در سایه قرار می گیرند وخاموش میشوند.چنین رفتاری در دنباله دار هیل باپ موجب ساختمانی مارپیچی مانند در دنباله آن شد.
امکان دارد کل دنباله دار در پوششی از ابرهیدروژنی قرار گرفته باشد که این پوشش تنها در طول موج ماوراءبنفش وبکمک ماهواره قابل مشاهده است.جتهای گازی هسته٬ ذرات غبار را از آن پرتاب می کنند واین ذرات در مداری سهموی قرار می گیرند وبه صورت دم غباری مشاهده می شوند.این دم زرد رنگ می باشد که ناشی از بازتاب نورخورشید است وطیف سنجها نیز آنرا تایید می کنند.این ذرات از جنس سیلیکات با ابعاد در حدود 10 میکرومتری هستند.ذرات بزرگتری با اندازه چند میلیمتر نیز وجود دارند که به صورت بارش شهابی خود را نشان می دهند.دم یک دنباله دار در سمت مخالف خورشید قرار دارد اما در بعضی شرایط خاص بدلیل پرسپکتیو (زاویه دید)به نظر می رسد که دم به سوی خورشید نشانه رفته است همان چیزی که ضد دم نام دارد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 13   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ستارگان دنباله دار

دانلود مقاله فمینیسم ( جنبش زنان )

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله فمینیسم ( جنبش زنان ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

فمینیسم
مقدمه
بی گمان ستم به زنان یکى از سیاه‏ترین نقطه‏هاى تمدن بشرى است؛ چه آن زمان که زن، انسان شناخته نمى‏شد و مانند حیوانات اهلى به شمار مى‏آمد و هنگام قحطى براى استفاده از گوشتش به قتل مى‏رسید؛ و چه همین اواخر که قوانین اروپا زن را از اغلب و اهمّ حقوق محروم مى‏ساخت. هر گونه تلاش در بهبود این روند موجّه و معقول مى‏نماید.‌‌‌‍‌[1‍]
«تبعیض جنسی»،یعنی اعمال و رفتار،پیشداوری ها و ایدئولوژی هایی که زنان را فرودست تر و کم ارزش تر از مردان و مردان را مسلط بر زنان می دانند،هنوز نیز در ردیف بدترین مصیبت هایی هستندکه مایه درد و رنج و محرومیت بشر می شوند،زیرا که از یک سو،زنان از این وضعیت عذاب می کشند و از سوی دیگر تمام جوامع ذخیره ای عظیم از توانایی های فکری و انسانی را که نادیده گرفته شده یا تحقیر گشته اند،از دست می دهند.تحت تاثیر جنبش های طرفدار حقوق و آزادی زنان است که مفهوم «تبعیض جنسی» رواج یافته است. اما در پی ابداع عبارت تبعیض جنسی برای رسوا کردن همه انواع این تبعیض ها،پیشرفت اجتماعی بزرگی حاصل شده است.رواج این عبارت نشاندهنده آنست که تفاوت های تحقیر کننده جنس زن نه ناشی از اراده خداوند است،نه حاصل یک نظم طبیعی،نه مبتنی بر زیست شناسی،بلکه نتیجه رفتار اجتماعی نادرست و ناعادلانه با زنان است و چنین رفتاری از این پس باید کنار گذاشته شود و موقعیت عادلانه و شایسته زنان جایگزین آن گردد،موقعیتی که در آن جایگاه زن،همتای مردان در تمام عرصه های جامعه باشد.مثل همیشه طرفداران حقوق و آزادی زنان«فمینیستها» بودند که نخستین گام ها را برای افشای انواع تبعیض نسبت به زنان،برداشتند.[ 3(ص17)]
«فمینیسم» (feminism) واژه‏اى فرانسوى است که در سال 1837 وارد زبان فرانسه شدو فرهنگ لغت رٌبر این کلمه را چنین تعریف می کند:«آئینی که طرفدارگسترش حقوق و نقش زن در جامعه است»؛حدود 15 سال است که نظریه فمینیستی مفاهیم جدیدی را به منظور تحلیل وضعیت زنان مطرح نموده،مفاهیمی که خود را به زبان فرانسه تحمیل کرده اند و فرهنگ رٌبر بدان مشروعیت بخشیده است.همانگونه که سیاهان در ایالات متحده و یا کارگران رنگین پوست در فرانسه نژاد پرستی را متهم می کنند،فمینیستهای امروزه تبعیض جنسی را مردود می شمارند. تبعیض جنسی نتیجه سروری نرینگی است که این‌گونه تعریف می‌شود: «واژه مونث، نیمه قرن بیستم، تسلط مردان (و نماد نرینگی) بر زنان.» اما برای فمینیست‌ها، سروری نرینگی که بعضی آن را «مرد سالاری» و یا نظام «پدر سالار» معنا کرده‌اند فقط نوعی تسلط نیست بلکه نظامی است که، خواه آشکار و خواه نهان، تمام مکانیسم‌های نهادی و ایدئولوژیکی در دسترس خود مانند حقوق،سیاست، اقتصاد، اخلاق، علوم، پزشکی، مد، فرهنگ، اموزش و پرورش، رسانه‌های گروهی و غیره را به منظور تحقق سلطه مردان بر زنان به کار می‌گیرد همان گونه که سرمایه‌داری از این ابزار برای تثبیت خود استفاده می‌کند. پس می‌بینیم که در ده سال اخیر تعاریف مربوط به فمینیسم و مفاهیم تحمیل شده بر زبان فرانسه توسط مبارزه فمینیستی، بسیار متنوع بوده و از معانی موجود در فرهنگ‌های لغت بسی فراتر می‌رود.[2(ص11)]
جنبش‏هاى دفاع از حقوق زنان در آغاز براى اعتراض به برخى نابرابرى‏هاى اجتماعى شکل گرفتند، اما با گذشت زمان به جریانى فرهنگى و سیاسى تبدیل شدند؛ جریانى که بر اساس انگاره‏هاى مشخص ایدئولوژیکى به تحلیل نابرابرى‏هاى زنان و آرمان‏هاى زنانه (feminine) مى‏پرداخت و راهبردهایى خاص مطرح مى‏کرد. نهضت برابرى‏طلبى زنان که به صورت جنبش سیاسى سازمان یافته و منسجم از سابقه‏اى کم‏تر از دو قرن برخوردار است، در ذات خود گرایش‏هاى مختلف سیاسى، اجتماعى و ایدئولوژیک(را پرورانده است) تا آنجا که مبتکرى چون «ریک ویلفورد» تصریح مى‏کند، بهتر است به جاى واژه «فمینیسم» از واژه «فمینیسم‏ها» استفاده کرد با وجود این مهم‏ترین دغدغه آنان ارتقاى موقعیت زنان در جامعه و ایجاد برابرى و همسانى بین زن و مرد است.«البته این نکته حائز اهمیت است که بدانیم همه کسانى که صادقانه مى‏گویند براى منافع زنان اهمیت قائل هستند، فمینیست نیستند. مسأله مهم نحوه تفسیر این منافع است. کسى که منافع زنان را بر اساس نگرش سنتى به زن تفسیر مى‏کند، فمینیست نیست. چنین شخصى ممکن است واقعاً به حمایت از منافع زنان بپردازد، اما از دیدگاه یک فمینیست اساساً در شناخت این منافع دچار خطا شده است. از نظر فمینیست‏ها، جامعه تحت حاکمیت مردان، به نفع مردان و علیه منافع زنان و در یک کلمه «مرد سالار» بوده است»و فمینیسم در اصل شورشى است علیه نگرش سنتى به زنان و نقش آنان در جامعه؛ با این باور که استناد به عوامل بیولوژیکى یا روان‏شناختى در تقسیم وظایف و تفکیک برخى کارکردها به زنانه و مردانه، توجیهى ساختگى براى موقعیت پایین‏تر زنان در جامعه است».
فمینیسم یا جنبش اصالت زنان یا زن باوری ،بخشی از پدیده یا جنبش توجه به دیگری یا اصالت دیگری است ،جنبشی که در قلمرو نژاد، قومیت و جنسیت پدیدار شد‌ ،فمینیسم در عین حال پر سر و صداترین و توجه‌برانگیزترین بخش این جنبش نیز هست که روایت‌های مختلفی چه در جهت موافق و چه در جهت مخالف دارد.[1]
وضعیت زنان
از دیرینه سنگی تا دومین انقلاب نوسنگی
شناخت ما درباره این دوره بسیار ناچیز است زیرا این جوامع از طریق شکار و گردآوری خوراک زندگی می‌کنند و هنوز خط را که به این حوامع امکان ثبت تاریخ را می‌دهد اختراع نکرده‌اند. با این همه شناخت وضعیت زنان در این جوامع مهم است زیرا این جوامع تاریخی که در دوره نوسنگی به وجود آمده‌اند تنها حدود ده‌هزار سال دوام داشته‌اند.[2(ص17)]

 


جوامع شکارچی در دوران دیرینه ‌سنگی
مطالعه این جوامع وابستگی زنان و مردان، فشارهای اقتصادی و شیوه زندگی را مشخص می‌‌کند، شیوه زندگی بیش از هر چیز بر پایه شکار و گردآوری خوراک است. زنان به خصوص به گردآوری خوراک اشتغال دارند اما در شکار نیز با مردان مشارکت می‌کنندو یک نسل پس از گوردون چایلد، مطالعات انجام شده درباره دوره ماقبل تاریخی در فرانسه کشفیات این محقق را تایید می‌کند. انسان‌ها در هماهنگی کامل با طبیعت زندگی می‌کنند، بی آن‌که محیط را بر هم زنند همانند دیگر اقوام. آرمان مردمان شکارچی ثبات است. این مردمان با محیطی که در آن به سر می‌برند کاملا یگانگی یافته و سعی می‌کنند صرفا مطابق احتیاجات‌شان در طبیعت دخل و تصرف کنند. از سوی دیگر این شیوه زندگی و همچنین تغذیه اساسا مبتنی بر مصرف گوشت که دقیقا مانعی در جهت ازدیاد نسل است تعداد آنها را محدود نگه می‌دارد.نبود جنگ مشخصه روابط انسانی در این دوره است.
مطالعه علائم منقوش بر دیوار غارها و مجسمه‌های سنگی یا استخوانی کشف شده در خانه‌ها یا گورهای دوران دیرینه سنگی شاخص‌هایی را برای مطالعه وضعیت زنان این عصر فراهم می‌کند.
از نظر لورواگوران نخستین علایم هندسی منقوش بر دیواره غارها که حدود سی هزار سال قدمت داردنشانه های جنسی مذکر و مؤنث را با خود دارد و ارائه این تصاویر حدودا بیست هزار سال طول می کشد . اما فقط علائم جنسی زنان «واقع گرایانه» بوده است. بعضی خواهند گفت که برتری تصاویر زنانه بیش از تصویر مریم در کشورهای کاتولیک بیانگر پایگاه برابر زن نیست. این طرز استدلال متضمن نوعی قوم مداری است که قبلا به ان اشاره شد: در واقع نمی توان ساخت های ایدئولوژیکی دوران نوسنگی علیا را که در آن باکره مقدس تابع یک خدای مذکر است به دوران دیرینه سنگی تعمیم داد.[2(ص17)]
نخستین انقلاب نوسندگی
تقریبا حدود ده‌هزار سال قبل از میلاد مسیح، همراه تغییرات اقلیمی، نخستین انقلاب نوسنگی اتفاق افتاد که طی آن فعالیت شکار مردان به عنوان پایه اصلی تغذیه ، با گردآوری و کشاورزی با کج بیل (در کشور بدان Horticulture می‌گویند) همراه می‌شود. ای بولدینگ نیز چون گوردون چایلد و دیگران فکر می‌کند که این کشاورزی اختراع زنان بوده است.
به تدریج که اردوگاه‌ها ساکن‌تر می‌شوند و صید کمیاب‌تر، در تغذیه اولویت به جمع‌آوری میوه‌ها و دانه‌ها و کشت داده می‌شود، زنان متوجه جوانه زدن و باز تولید غلات می‌گردند. این کشف سبب افزایش توانایی زنان در کاربرد فنون جدید می‌شود، مثل ساختن آسیای سنگی بزرگ‌تر و سنگین‌تر جهت آسیاکردن غلات، ساخت ظروف سفالین، چنان که گوردون چایلد به این نکته اشاره دارد. بعدها، زنان نخریسی و بافندگی را اختراع می‌کنند: این فعالیت‌ها قله رفیعی از انباشت تجارب و استنتاج را فراهم می‌کند و موجب ایجاد رشته‌های قابل توجهی از دانش می‌شود. با افزایش قدرت زنان در اختراعات و فعالیت‌های جدید این فرضیه به وجود می‌آید که وضعیت آنها از نظر اجتماعی نیز ترقی کرده باشد و نه تنها انتقال فنون جدید به فرزندان و انتساب خویشاوندی از سوی زن است بلکه نخستین خدایان نیز مونث هستند. جانشین مجسمه‌های کوچک زنانه از جنس سنگ و عاج با خصوصیات برجسته جنسی که در دوره دیرینه سنگی مشاهده می‌شودمجسمه‌های مشابهی است که معمولا از جنس خاک رس ساخته شده و در مقابر و مساکن در دوره نوسنگی عمومیت می‌یابند. «این مجسمه‌ها را خدایان مادر می‌نامند، زیرا زمین که از بطن آن جوانه سر می‌زند توسط انسان‌های دیرینه سنگی نشانه زن بارور است.»
در این تمدن مادر سالار هیچ نشانه‌‌ای که حاکی از فعالیت خصمانه باشد به دست نمی‌آوریم. این نظریه گوردون چایلد یه وسیله قراینی جدیدتر، مبنی بر آن که جامعه نوسنگی قدیم جامعه‌ای«بسیار آرام و صلح‌جو» بوده است تایید می‌شود.[2(ص23)]
وضعیت زنان
از دومین انقلاب دوره نوسنگی تا دوره باستان

 

وضعیت زنان در نوسنگی میانه
در دوران نوسنگی میانه، بین شش تا سه هزار سال قبل از میلاد، دومین انقلاب تکنیکی همراه با انفجار جمعیتی به وقوع پیوست که منجر به واژگونی کامل سازمان اجتماعی و همچنین پایگاه زنان در جامعه گردید. این انقلاب با کشف انرژی نوین (یعنی قدرت‌گاو، آب و باد) و اشکال نوین حمل و نقل، شناخت خصوصیات فیزیکی فلزات و فرآیند شیمیایی که زمینه ذوب سنگ معدن مس را فراهم کرد و همچنین اختراع تقویم خورشیدی، معماری با آجر و ریاضیات کاربردی متمایز می‌شود.
در این دوران مرد به عنوان عامل تولید کشاورزی جانشین زن شد، کشتزار جانشین تکه‌های کوچک زمین و خیش مرد جانشین کج بیل زن.
مازاد قابل توجه مواد غذایی، امکان انفجار جمعیتی و یک جانشینی را فراهم کرد و شهرک‌ها، که سپس باعث پیدایی شهرها شدند، جای دسته‌های کوچک انسانی دیرینه سنگی و روستاهای نوسنگی کهن را گرفت. شهر که به دلیل مازاد کشاورزی و وجود طبقه‌ای دیگر تغذیه می‌کند نخستین جلوه‌گاه تعارض طبقاتی، توسعه مالکیت و انباشت را در پی داشت. تقسیم کار در شهرها امکان ظهور پیشه‌ور، روحانی و نظامیان را فراهم آورد که در خدمت ثروتمندان بودند. انباشت کالا توسط عده‌ای معدود منجر به تشکیل جامعه دولتی شد که بر پایه بردگی، طبقات اجتماعی و انحطاط وضعیت زنان بنا شده بود.
جای برون همسری را که به منظور امکان حیات شکارچیان دیرینه سنگی صورت می‌‌گرفته تا از طریق ایجاد اتحاد میان شکارگاه‌ها تضمین حیات بیابند رژیم درون همسری می‌گیرد که در آن تمامی دختران خانه به عنوان عوامل تولید مثل توسط رؤسای خانواده برای عموزادگان و دایی زادگان خانواده در نظر گرفته می‌شوند. این آغاز بستن در به روی زنان است.
اتحاد از طریق ازدواج زنانی که از کلان‌های دیگر وارد می‌شوند جای خود را به جنگ می‌دهد. اکنون دیگر باید از طریق زور زمین‌های همسایه را از آن خود کرد تا زمین خود را وسعت بخشید و اگر خاک فرسوده شد می‌باید منبعی دیگر برای ادامه حیات یافت و این توفیق عموما نصیب قوی‌ترین آدم‌ها می‌شود و جنگ‌های متناوب جای معاهده‌های صلح را می‌گیرد. این چنین تحولی به وسیله مطالعات ما قبل از تاریخ که جدیدا صورت گرفته است تایید می‌شود و بدین سان مفهوم «ابزاری» زنان تحقق می‌پذیرد و نقش آن‌ها را به موجوداتی زایا و مستخدمه تولید مثل کننده‌ برای گروه خانوادگی تقلیل می‌دهد.[2(ص25)]
مذاهب بزرگ پدر سالار و و ضعیت زنان
ادیان بزرگ پدر سالار دقیقا پس از آن که تغییرات سیاسی، اقتصادی، فنی و ایدئولوژی زندگی جوامع را بر هم زده و انحصار قدرت خدایان مؤنث دوره نوسنگی کهن را نابود کرده است استقرار می‌یابند.
بر حسب نظر یک مورخ برجسته مذاهب، دو کشف اساسی منشاء پیدایش مذاهب پدر سالار بوده است. نخست شناخت و اهلی کردن حیوانات و امکان کشف نقش فرد مذکور را در تولید مثل فراهم آورد و پس از آن وقتی که خیش اختراع و توسط مردان جانشین کج بیل زنان شد. شناخت دوگانگی عوامل مؤثر در خلقت سبب شد که برای خدای مادر یک شریک مرد در نظر گرفته شود که پسر، معشوق، برادر یا همسر الهه مادر بود و نخست نقشی کهتر و سپس برابر با او یافت و بعد پدر آسمانی یا خالق برتر عناصر و انسان‌ها در آتن یا مصر شد.
آخرین قدم یا پیدایش مفهوم خدای قادر مطلق در ادیان پدر سالار برداشته می‌شود. هر چند مسیحیت و اسلام در آغاز موجبات بهبود وضعیت زنان را فراهم آورند، لیکن وجود بذر بازدارندگی در برخی از مذاهب سبب شد تا زنان موجوداتی درجه دوم به حساب آیند و به سبب جنسیت خود شایستگی احراز نقش روحانیت را از دست بدهند. گسترش دایره نفوذ کاستی این نقش که بر پایه برتری مردان و نفرت از زنان استوار بود دوام دامنه بازدارندگی را میسر کرده امری که در دوران تفتیش عقاید در مغرب زمین به اوج خود رسید.[ 2 (ص33)]
وضعیت زنان
از سقوط امپراطوری روم تا پایان رنسانس

 

دوره ماقبل فئودالی (قرن پنجم تا نهم میلادی)
سقوط امپراتوری روم، نهادهایی را که به طور سنتی با آزادی زنان سر دشمنی داشتند بر هم زد. وجود دولت متمرکز کننده، شهرنشینی و پیامدهایی آن یعنی وجود طبقات متوسطی که محصور کردن زنان برایشان نشانه رفاه و تحرک اجتماعی است، از این جمله بود.
در خلاء ایجاد شده بر اثر سقوط امپراتوری روم، سازمان‌های قبیله‌ای ژرمن‌ها و فرانک‌ها به وجود می‌آیند و گرچه رسوم ژرمن‌ها در مورد زنان بسیار خشن بوده است، تاسیت tacite از نقش زنان به عنوان کشیش پیامبر و جنگجو شگفت‌زده بوده است.
در قرن‌های ششم و هفتم هر چند آباء کلیسا زنان را از حقوق اسقفی محروم داشته بودند و در نوشتارهای خود بر هر گونه آنتی‌فمینیسم صحه می‌گذاشتند اما زنان به اندازه مردان در بنای دیرها در مناطق متروک سهیم بوده‌اند. به علاوه راهبان و راهبه‌ها به یک اندازه پاسدار دانش بوده و امرای جدیدی را که ایمان آورده بودند ارشاد می‌کرده‌اند. زمین‌هایی که توسط راهبه‌های زن اداره می‌شد و جمعیت‌هایی که به حکومت آنان در آمده بودند به روسای زن دیرها قدرتی برابر با روسای مرد مسئول دیر می‌داد که گاهی برابر قدرت یک اسقف بود. در میان گروه‌های غیر مذهبی تنها ملکه‌ها چنین قدرتی را اعمال می‌کردند.
در پایان قرن هشتم، شارلمانی (814-742) تعلیم پسران در صومعه‌ها توسط زنان مذهبی و راهبه‌‌ها را ممنوع اعلام کرد. همچنین در قرون بعد از زنان حتی نسبت به همسرانشان که پادشاه بودند از تعلیم و تربیت بالاتری برخوردار بودند. از قرن پنجم تا دهم میلادی در اروپا فقط به یک نمایشنامه‌نویس اشاره شده که یک زن مومنه آلمانی یعنی هورس ویتا‌دوگاندرشایم مؤلف ده‌ها نمایشنامه است.
شارلمانی برای حفظ امپراتوری خود هیئتی از کارمندان مرد به وجود آورد و بدین ترتیب دست زنان را از مشاغل دولتی کوتاه کرد، اما در عوض سنت پیش از شارلمانی را حفظ و به ملکه‌ها وزارت مالیه و اداره قلمرو سلطنتی را واگذار نمود.
بدین‌سان ملکه‌ها خزانه سلطنتی را زیر نظر داشتند، و مستقیما از این محل به شوالیه‌هایی که در خدمت شاه بودند دستمزد می‌پرداختند.[2(ص35)]
ارتقا زنان در آغاز دوره فئودالی (قرون 10 و 11)
زنان در دوران آرامش و صلح قرون دهم و یازدهم فرصت‌های طلایی زیادی به دست آوردند. تجزیه قلمرو سلطنتی سلسله شارلمانی سبب تقسیم مملکت شد و به دنبال آن موجبات اقتدار سیاسی و اقتصادی تعداد زیادی از زنان کوتوال را فراهم آورد و آنها را حاکم بر قصرها و زمین‌های‌شان کرد.
بدین سان با مالکیت قلمروهای وسیع، حقوق پادشاهی، قدرت نظامی و قضایی و ضرب سکه،گرفتن مالیات و دیگر مسئولیت‌های حکومتی همراه بود. مدیره‌های دیرها، شوالیه‌های خود را به جنگ می‌فرستادند. زنان اشراف همراه با همسرانشان در دیوانخانه حضور می‌یافتند و زمانی به نظر می‌‌رسد که هیچ مانعی واقعی بر سر راه اعمال قدرت زنان وجود نداشته است و زنان به عنوان روسای نظامی قاضی و دژبان بر املاک خود کاملا مسلط بودند.
زنان به عنوان همسر، خواهر یا دختر پادشاهان و شاهزادگان قدرت وسیعی را اعمال می‌کردند.[2(ص38)]
دوره قرن 12 تا رنسانس (قرون 12 تا 14 میلادی)
در پایان قرن 11، انقلاب پاپ گرگوار اصلاحاتی را در امور کلیسا پدید آورد. او تجرد را برای کشیشان اعمال کرد و افراد غیر مذهبی را از مسئولیت اداره امور مذهبی بر کنار نگاه داشت. کلیسا زنان را از مقام‌های والایی که داشتند بر کنار کرد و به علاوه وقتی که صومعه به عنوان مرکز فرهنگی و تربیتی نخست جای خود را به قدرت اسقفی داد و سپس در اختیار سلسله مراتب کاتولیک رومی قرار گرفت، مراکز فرهنگی از دیرها برچیده شده تا در مدارس و دانشگاه‌هایی مستقر شود که توسط کلیسا در کلیساهای جامع ایجاد شده بود. ورود به این مدارس عالی برای دخترانی که تحصیلات خود را در صومعه ادامه می‌دادند ممنوع اعلام شده بود.
این شکاف فرهنگی توسط مردان ایجاد شد تا زنان را از مشاغل آزاد (مثل طبابت و...) حذف نماید. و بدین‌سان در قرن 14 اشتغال به حرفه جراحی و آرایش که زنان در آن‌ها جایی برای خود باز کرده بودند ممنوع اعلام می‌شود.
به علاوه از قرن 12 توسعه شهرها که نتیجه توسعه تجارت و تمرکز دولت نوپدید بود سبب ظهور دیوان سالارانی که چون خزانه‌دار، صدر اعظم، قضات و مانند آن‌ها شد که قدرت و فرهنگ را به دست گرفته و زنان را از این قلمرو طرد کردند. کلیسا به منظور حفظ قدرت سیاسی و مذهبی خود با این کارمندان به مبارزه برخاست اما وقتی که موضوع به مخالفت دستیابی زنان به مسئولیت‌هایی که در قرون گذشته داشتند، می‌کشید این رقابت بدل به اتحاد با قدرت جدید می‌شد. و بدین سان زنان در تمامی دسته‌های اجتماعی بخشی از نقش‌های کهن و قدرت باستانی خود را از دست دادند.
در تمامی حوزه‌های زندگی سیاسی، مذهبی و اقتصادی، زنان تنزلی فاحش را در نقش‌های قدیمی خود متحمل شدند اما شجاعانه در مقابل تلاش برای ایجاد یک ضد فرهنگ و دیگر اعمال اجتماعی جدا از فعالیت‌های پذیرفته شده مقاومت می‌کردند. مثال‌های بارز آن انجمن آداب‌دانی، اجتماع زنانی که با هم زندگی می‌کردند و مراکز بدعت می‌باشد. در قیام‌های روستاها و شهرها تعداد زنان روستایی و خرده پیشه‌ور شهری بسیار زیاد بود و زنان گاهی نقش رهبر را ایفا می‌کردند.
در قرن پانزده در فرانسه شاهد انحطاط تدریجی و کند وضعیت زنان در خانواده هستیم، زن حق جانشینی شوهر غایب یا دیوانه‌اش را از دست می‌دهد. اعمالی که در چنین شرایطی که او می‌تواند انجام دهد باید توسط قاضی اجازه داده شود. و به علاوه در حالی که در قرون وسطی علیا کودک می‌توانست نام پدر و یا مادر را داشته باشد، از قرن 14 دولت به منظور سهولت بخشیدن به کار پلیس و ادارات انتقال نام پدر را اجباری می‌سازد.
علی‌رغم تعدد وسایل تضییق و سرکوب که هم از طریق کلیسا و هم از طریق حکومت اعمال می‌شد فریاد اعتراض زنان بلند شد و مشهورترین این اعتراض‌ها فریاد کریستین دوپیزا بود (1430-1364). او خواهان آموزش زنان بود تا بدین وسیله به آنان امکان دهد به خصوص به هنگام بیوه‌گی مسئولیت‌هایی را بر عهده بگیرند. او نیازهای آموزشی شاهزادگان، مالکین اراضی وسیع، همسران بازرگانان، پیشه‌وران شهری و روستاییان را عنوان کرد و خیلی پیش از اِراسم مسئله بین‌المللی را مطرح کرد و با مطالعه استراتژی نظامی به منظور کاهش دادن قوه تخریب جنگ بر نظریات بعدی پیشی گرفت.
کریستین دوپیزا، دو موضوع اساسی را که بعدها در تفکرات فمینستی قوت می‌گیرد توسعه بخشید این دو عبارت از ضرورت تربیت دختران و آرزوی ‌پی‌ریزی جامعه‌ای آرام و صلح‌جو بود.[2(ص42)]
زنان در دوره رنسانس (قرون 15 و 16 میلادی)
در قرون 15 و 16 میلادی با پشتیبانی سلطنت برای محصور کردن زنان در خانواده و محروم نمودن آنان از نقش‌های پیشین، ماشین سرکوبگر کلیسا و بورژوازی تکمیل شد.در فرانسه حقوق‌دانان هم‌چنان برای ساخت یک خانواده پدر سالار از حقوق روم مدد می‌جستند عاقبت در قرن شانزدهم زن متأهل بدل به موجودی ناتوان می‌گردد که هر عملی را بدون اجازه همسر و یا دادگاه انجام دهد هیچ انگاشته می‌شود. این تحول قدرت شوهر را تقویت کرد تا از آن‌‌جا که این قدرت منجر به نوعی سلطنت خانگی شد. قانون ناپلئون در بطن سیمایی که بورژوازی از خانواده پرداخته بود وجود داشت. از پایان قرن پانزدهم معاهده اخلاقی و اقتصاد دختران باید از آن تبعیت کند تعریف می‌کند: دختران باید برای نقش‌های خانه‌داری آماده شوند، جایی که در آن همه چیز به منظور رفاه شوهران صورت می‌پذیرد.
زنان تمامی طبقات اجتماعی، این محدود و محصور شدن را نمی‌پذیرفتند اما موفقیت آن‌ها در مقاومت به وضعیت منطقه‌ای بستگی داشت. بدین‌سان ایتالیا که از قرن هشتم تحت تأثیر فرهنگ غنی اسلامی که در آن زنان از امتیازاتی برخوردارند، بوده از نظر فرهنگی دارای سنتی فمینیستی است. زنان اشراف دانش می‌آموختند سالن‌ها را به وجود می‌آوردند و هنرمندان و نویسندگان را تحت حمایت داشتند.
در انگلستان زنان کاسب در برابر محرومیت از حقوق قانونی که زنان قاره اروپا را در بر گرفته بود مقاومت می‌کردند، در آغاز قرن پانزدهم لیست شهروندان لندن 771 مرد و 111 زن کاسب را که اغلب مجرد بودند گزارش می‌کند. قانون انگلیسی از حقوق زن کاسب متأهل یا مجرد حمایت می‌کند این زنان حتی اگر متأهل بودند و می‌توانسته‌اند امور مربوط به خود را خود اداره کنند و بدون نیابت همسرشان به دادگاه بروند.[2(ص50)]
وضعیت زنان
در قرون هفدهم و هجدهم
قرون 17 و 18 عصر انتقال از اقتصاد فئودالی به اقتصاد صنعتی است. جهانی‌ نوین جانشین جامعه فئودالی کهن می‌شود و تغییرات سیاسی (رژیم پارلمانی و آزادی‌ها) به دنبال تحول اقتصادی می‌آید.
اما این انتقال به چه بهایی تمام می‌شود؟ کارل مارکس پس از آدام اسمیت نشان می‌دهد که انباشت سرمایه‌داری که امکان انقلاب تکنولوژیکی و ظهور «مانوفاکتورها» را به جای کارگاه‌های صنعتی فراهم نمود، خود به برکت استثمار مستعمرات و جنگ میسر می‌شود:
هرچند که نخستین پیدایش تولید سرمایه‌داری را از قرون 14 و 15 به طور پراکنده در بعضی از شهرهای مدیترانه‌ای می‌یابیم، عصر سرمایه‌‌داری از قرن 16 آغاز می‌شود... تاریخ نوین سرمایه از قرن 16 با پیدایش تجاری که در سراسر جهان گسترده می‌شود و بازاری به وسعت جهان را در اختیار می‌گیرد آغاز می‌شود... مستعمرات برای مانوفاکتورهایی که به وجود می‌آیند بازارهایی را ایجاد می‌کنند و با انحصاری کردن این بازارها موجبات انباشت و تزاید سرمایه فراهم می‌آید.
تمرکز ثروت در یک قاره و فقیر شدن دیگر قاره‌ها (آسیا، آفریقا و غیره) و مبادله بردگان به سرعت وضعیت زنان آسیایی و افریقایی را خراب کرد: مبادله و جنگ‌های طرفدار بردگی سبب از بین رفتن دموکراسی و در ضمن قشربندی و تحکیم خودکامگی جامعه افریقایی شد. و بدین سان در این جامعه، پایگاه محروم‌ترین افراد با شدت گرفتن تحجر اجتماعی وخیم‌تر شد...
در غرب نیز وضعیت زنان بهبود چندانی نیافت. تفاوت وضعیت زنان طبقه بورژوا و متوسط که از تولید تجارتی با ارزش، دور نگه داشته شده بودند با وضعیت همسرانشان بسیار افزایش یافت. در واقع در جامعه‌ای که نه فقط اخلاق پروتستانی (بر خلاف نظر ماکس‌وبر) بلکه آئین کاتولیک، بیکاری و تن‌آسایی را طرد می‌کرده است شرافت و ارزش مردان در فرانسه، انگلستان و آمریکا بر پایه تولید کالا و پس‌انداز از آن‌ها سنجیده شده و در همان حال زنان بورژوازی بیکاره طبقه بالا و متوسط موضوع تحقیر مردان قرار می‌‌گیرند. ازدواج که به برکت مهریه زن، سرمایه اولیه بورژوا را افزایش می‌دهد به این نفرت دامن می‌زند: سرمایه‌داران جدید پولشان را در زنان‌‌شان سرمایه‌گذاری می‌کردند هم‌چنان که در راه زمین سرمایه‌گذاری می‌کردند. مشاغلی مثل پزشکی و جراحی که در بعضی از کشورها از رنسانس به بعد، به زن‌ها واگذار نمی‌شد در همه جا از آن‌ها به زور گرفته شد. در انگلستان قابلگی به فقرا اختصاص یافت و در فرانسه زنان قابله با ارتقا کیفیت شغلی‌شان در برابر بی‌ارزش شدن این شغل مقاومت می‌کردند.[2(ص57)]
وضعیت زنان
در قرن نوزدهم
قرن نوزدهم قرن سرمایه‌داری «وحشی» است که در ابعاد جهانی گسترش می‌یابد و با ظهور امپریالیسم و استعمار مبادله جهانی می‌شود. رقابت شدت می‌گیرد و به شکل بحران‌های ادواری تجلی می‌یابد. قوانین اجتماعی حمایت کننده‌های در میان اشک و آه نبود کارگران زن ملغی می‌شوند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    28صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فمینیسم ( جنبش زنان )

دانلود مقاله لیزرهای الکترون آزاد

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله لیزرهای الکترون آزاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

هانری فرویند و رابرت پارکر
الکترونها به کمک میدان مغناطیسی می توانند در امواج نوری انرژی بدمند . پرتو شدیدی که حاصل می شود می تواند ساختارهای بلوری را بکارد و احتمالاً موشکها را در فضا منهدم کند .

 

لیزر الکترون آزاد علی الوصول چشمه نور بسیار قابل انعطافی است ، بازده آن زیاد است عملاً روی طول هر موجی کوک می شود . در توانهای زیاد کار می کند و البته نور همدوس تولید می کند . در صورتی که لیزرهای گازی و حالت جامد فقط در طول موج هایی که خاص گذارهای انرژی مواد فعال آنهاست می توانند نور تولید کنند . اگر چه لیزرهای زرینه ای را هم می توان روی نواری باریکی از طول موجها کوک کرد . ولی دمش نوری آنها ( معمولاً ) مستلزم لیزر گازی است و بعلاوه این لیزرها فقط در توانهای نسبتاً کم می توانند کار کنند . نکته دیگر اینکه ، بر خلاف لیزرهای مداول که نوعاً فقط تا چند درصد از انرژی دریافتی را به نور تبدیل می کنند بازده بالقوه لیزرهای الکترون آزاد به 65 درصد نیز می رسد . از لیزرهای الکترون آزاد تا کنون در آزمایشهایی در زمینه های گوناگون از فیزیک حالت جامد گرفته تا زیست شناسی مولکولی استفاده شده است و فعلاً روی تکمیل گونه هایی از آن برای مقاصد مختلف نظامی از جمله سلاحهایی برای هدایت انرژی کار می شود .
تا کنون لیزرهای الکترون آزاد عمدتاً به آزمایشگاه محدود بوده اند و اغلب آنها در مجاورت شتاب دهنده های الکترون ساخته شده اند . اگر چه لیزر الکترون آزاد توانایی آن را دارد که در طول موج های میکرو موج تا فرابنفش نور گسیل کند اما پژوهشگران در به کار انداختن آن در طول موجهای مرئی و کوتاهتر با دشواریهایی مواجه بوده اند . لیزرهای الکترون آزاد بتازگی جایگاه خود را پیدا کرده اند . برای آنها شتاب دهنده هایی مطابق ضرورتها طراحی می شود . و تجهیزاتی برپا می شود تا دست اندر کاران رشته های دیگر نیز بتوانند از برکات این چشمه جدید نور شدید بهره مند شوند .
در لیزر الکترون آزاد نیز مثل لیزرهای معمولی ، نور همدوس توسط الکترونها گسیل می شود اما در این مورد ( چنانکه از اسم لیزر هم پیداست) الکترونها به جای آنکه به اتمهای ماده فعال لیزر مقید شوند به شکل باریکه ای در خلاء حرکت می کنند . چون الکترونها آزادند طول موجی که گسیل می کنند به گذار مجاز میان دو تراز انرژی یک ماده خاص محدود نمی شود . در اصطلاح مکانیک کوانتمی ، الکترون در اثر انتقال از یک تراز انرژی به تراز دیگر در پیوستاری از ترازها نور گسیل می کند . البته این فرایند را صرفاً با نظریه الکترو مغناطیس کلاسیک نیز می توان توصیف کرد . نور این لیزرها در اثر برهم کنش سه عامل تولید می شود :
باریکه الکترون ، یک موج الکترو مغناطیسی که در همان راستای حرکت الکترونها در کاواک لیزر حرکت می کند و یک میدان مغناطیسی که در فضا دوره ای است و به وسیله یک مجموعه آهنربا مشهور به ویگلر ایجاد می شود . تاثیر میدان مغناطیسی ویگلر روی الکترونها طوری است که الکترونها به موج الکترومغناطیسی انرژی می دهند . این انرژی باعث تقویت موج می شوند و بعداً لیزر آن را گسیل می کند .
وقتی موج نور از میان میدان مغناطیسی مواجی نظیر آنچه ویگلر ایجاد می کند می گذرد تغییرات فضایی میدان ویگلر با تغییرات میدان الکترومغناطیسی موج نور ترکیب می شود و یک موج زنش به وجود می آید که اساساً نقش تداخل این دو موج است . بسامد موج زنش با بسامد موج نور یکی است . ولی عدد موج آن برابر با مجموع عدد موجهای باریکه نور و میدان ویگلر است .
با اینکه بسامد موج زنش با بسامد موج نور یکسان است ولی چون عدد موج اولی بزرگتر( و بنابراین طول موج کوچکتر ) است آهسته تر از موج نور حرکت می کند .به همین سبب به آن موج « گرانرو » می گویند . میدان الکترو مغناطیسی موج گرانرو ترکیبی از میدان موج نور و میدان ساکن ویگلر است بنابراین عملاً این همان میدانی است که بر الکترون هنگام عبور از لیزر الکترون آزاد اثر می کند . اگر الکترون با سرعت این موج حرکت کند تحت تاثیرمیدانی ثابت قرار می گرد که به آن قسمت از موج تعلق دارد که با الکترون در حرکت است .
برهم کنش الکترونها و موج گرانرو شبیه به بر هم کنش موج سواران با موجی است که به ساحل نزدیک می شود . اگر موج سواران در آب حرکتی نداشته باشد موقع عبور موج فقط بالا می روند و بعد از زمانی کوتاه باز به جای اولشان باز می گردند . اما اگر موج سواران خود را با سرعت موج تطبیق بدهند و بتوانند بر موج « سوار » شوند اندازه حرکت قابل ملاحظه ای از موج دریافت می کنند که می توانند آنها را به طرف ساحل بکشانند .
( در لیزر الکترون آزاد ، الکترونها موج را تقویت می کنند بنابراین وضعیت بیشتر شبیه آن است که موج سواران را « هل » بدهند و ارتفاع آن را زیاد کنند . ) چگونه یک میدان مغناطیسی عرضی و یک موج الکترومغناطیسی که عمود بر امتداد آن منتشر می شود می توانند منجر به نیرویی محوری ( طولی ) شوند که می تواند از باریکه الکترون انرژی بگیرد ؟
الکترونی که در میدان مغناطیسی حرکت می کند تحت تاثیر نیرویی واقع می شود که هم بر امتداد میدان و هم بر امتداد حرکت عمود است . وقتی الکترون وارد میدان عرضی ویگلر می شود تحت تاثیر یک نیروی عرضی قرار می گیرد که به ان سرعتی عرضی می دهد . بر هم کنش این سرعت عرضی که ویگلر ایجاد کرده با میدان مغناطیسی موج الکترو مغناطیسی نیرویی عمود بر هر دو – در امتداد محور – ایجاد می کند که همان نیروی « گرانروی » است .
الکترونی که سریعاً از موج گرانرو حرکت می کند در خلاف جهت نیروی گرانروی در حرکت است و بنابراین کند خواهد شد . انرژی کل سیستم موج – ذره باید پایسته بماند بنابراین انرژیی که الکترون از دست می دهد نصیب موج می شود . به این ترتیب موج نوری که از داخل کاواک می گذرد با انرژی الکترون تقویت می شود . میزان تقویت به تفاوت سرعت الکترون با سرعت موج گرانرو و نیز به شدت بر هم کنش میان الکترون و این موج بستگی دارد . اگزر سرعت الکترونها و سرعت موج تقریباً برابر باشند الکترونها پیش از آنکه کند شوند و دیگر نتوانند از قله های موج بگذرند مقدار کمی انرژی به موج می دهند . اما اگر الکترونها خیلی سریعتر یا خیلی آهسته تر از موج گرانرو در حرکت باشند بر هم کنش میان این دو خفیف خواهد بود . وقتی الکترونها و موج گرانرو با هم در میدان ویگلر حرکت می کنند الکترونها انرژی از دست می دهند و کند می شوند تا اینکه دیگر نمی توانند از قله های موج گرانرو بگذرند . موج گرانرو سرعت الکترونها را آنقدر کم می کند که حرکت آنها کند تر از حرکت موج می شود . آن وقت قله بعدی از راه می رسد و دوباره به الکترونها شتاب می دهد به این ترتیب الکترونها به دام می افتند و در دره های موج گرانرو پس و پیش می شوند . در این هنگام عمل تقویت متوقف می شود . به این ترتیب باریکه پر انرژی الکترون به باریکه ای غیر یکدست با انرژی کمتر تبدیل می شود که در آن ناحیه هایی که چگالی الکترون در آنها زاید است متناوباً با نواحی کم چگالی جا عوض می کند . در مثال موج سواری ، مثل این است که دریای مملو از تخته های موج سواری با تراکم نسبتاً یکنواخت به دریایی تبدیل شود که در آن اغلب تخته ها موج خاصی را سوار شده باشند . کیفیت باریکه الکترون اولیه نقش تعیین کننده ای در مکانیسم دام اندازی دارد . هر چه دمای باریکه کمتر باشد توزیع سرعت در آن باریکتر است و کارایی لیزر الکترون آزاد بیشتر خواهد بود . اگر گستردگی توزیع سرعت در باریکه خیلی زیاد باشد بسیاری از الکترونها به جای آنکه بخش قابل توجهی از انرژی خود را ازدست بدهند و به دام موج گرانرو بیفتند بی آنکه سرعتشان در مجموع تغییر کند ، از میدان ویگلر می گذرند . گستردگی مناسب برای توزیع سرعت درباریکه بستگی به نوع باریکه و پارامترهای ویگلر دارد . هر چه طول موج کار لیزر کوچکتر شود قیدها شدیدتر می شوند به طوریکه برای کار لیزر در فرابنفش مشکلات شدیدی پیش می آید .

 

 

 

 

 

 

 

 

 


لیزر الکترون آزاد در ساده ترین شکلش مثل تقویت کننده ای است که توان موج الکترومغناطیسی گذرنده از کاواک را افزایش می دهد . لیزر الکترون آزاد کارهای دیگری نیز می تواند انجام دهد . می تواند به صورت نوسانگر عمل کند : موج الکترومغناطیسی از آیینه های دو سر کاواک ویگلر بازتابیده می شود به طوری که پرتو بارها در داخل سیستم رفت و آمد می کند و در هر گذر مقداری انرژی از باریکه الکترون دریافت می کند. این لیزر حتی می تواند به صورت تقویت کننده ابرتابنده عمل کند . که درآن باریکه الکترون امواج الکترومغناطیسی کتره ای ( نوفه شلیک )را که از کاواک ویگلر می گذرند تقویت می کند . اگر چه اصول کار لیزر الکترون آزاد نسبتاً ساده است ولی عملی کردن این اصول بسیار دشوار بوده است. اولین بار هانس ماتز از دانشگاه استانفورد طیف گسیلی باریکه الکترون در میدان مغناطیسی مواج را در سال 1951 محاسبه کرد . او و همکارانش ابتدا نور سبز آبی ناهمدوس تولید کردند و بعد موفق شدند که به تقویت همدوس در طول موجهای میلی متری دست یابند . چون کیفیت باریکه الکترون خوب نبود ماتز و همکارانش نتوانستند نور همدوس در طول موجهای مرئی تولید کنند .
در سال 1957 رابرت فیلیپس از شرکت جنرال الکتریک کاربرد میدانهای مغناطیسی مواج در تقویت میکرو موج را مستقلاً کشف کرد . او یوبیترون خود را طی هفت سال تکامل بخشید و طرحهای متعددی ارائه کرد که هنوز بکار می روند . یکی از دستگاههای او 150 کیلو وات پرتو میکرو موج همدوس در طول موج 5 میلی متر تولید کرد .فیلیپس از نظر زمانی بد شانسی آورد زیرا در آن زمان دنیای الکترونیک دوران انتقال از الکترونیک لامپی به الکترونیک جامد و قطعات مبتنی بر مکانیک کوانتمی را می گذارند و جنرال الکتریک ساخت یوبیترون را در سا 1964 متوقف کرد.
لیز الکترون آزاد در سال 1975/1354 بار دیگر مورد توجه قرار داد . این هنگامی بود که میدی ( کسی که اصطلاح لیزر الکترون آزاد را رایج کرد ) و همکارانش در استانفورد با استفاده از یک ویگلر مارپیچی و باریکه الکترونی که از یک شتابدهنده خطی می گرفتند توانستند خروجی لیزر co2 با طول موج 6 و 10 میکرون را تقویت کنند . موفقیت های میدی مرهون پیشرفتهایی بود که در تکنولوژی شتاب دهنده های خطی و طراحی ویگلر حاصل شد . همزمان با تحقیقات استانفورد آزمایشگران در چندین مرکز کاربر روی لیزرهای الکترون آزاد میکرو موجی ( اخلاف یوبیترون ) را شروع کردند . هدف از طرح هایی که در آزمایشگاه تحقیقاتی نیروی دریایی دانشگاه کلمبیا و موسسه تکنولوژی ماساچوست ( MIT ) اجرا می شد تولید تپهای کوتاه با توان قله بسیار زیاد بود . به فاصله کوتاهی طرح های دیگری در اکول پلی تکنیک فرانسه ، شرکت TRW و آزمایشگاه ملی لارنس لیومور آغاز شد . ( در بسیاری از کاربردها تپهای کوتاه بر تپهای بلند با همان توان متوسط برتری دارد زیرا با تپهای کوتاه قبل از آنکه باریکه فرودی حالت هدف را بطور قاب توجهی تغییر بدهد تعداد بیشتری فوتون تحویل هدف می شود . ) آزمایشگران از باریکه های الکترونی قوی با انرژی های بیش از یک میلیون الکترون ولت ( Mev ) و جریانهای بیش از 1000آمپراستفاده می کردند . گستره توان قله از دو مگا وات در طول موج دو میلی متر در کلمبیا تا یک جیگا وات در طول موج هشت میلی متر در لیور مور را شمامل می شد . لیزر لیورمور 35 درصد انرژی باریکه الکنرونش را به وسیله ویگلر نایکنواخت به پرتوالکترو مغناطیسی تبدیل می کرد. تازه در سال 1987/1366 بود که اولین لیزر الکترون آزاد نور مرئی با استفاده از حلقه انباشت الکترون ACQ دانشگاه پاریس در ارسی ساخته شد. از آن موقع تاکنون لیزر الکترون آزاد دیگری در مجاورت حلقه انباشت در نووسیبرسک دراتحاد جماهیر شوروی ساخته شد که نور مرئی گسیل می کند . لیزر الکترون آزاد نور مرئی دراستانفورد و بخش فضایی شرکت بویینگ در امریکا نیز با استفاده از شتا بدهنده های خطی رادیو – بسامدی ساخته شده است. در حال حاضر کار روی لیزرهای الکترون آزاد ، هم در طول موجهای مرئی و هم در طول موجهای میلی متری ادامه دارد. هدف اصلی پژوهشگران رسیدن به توانهای بیشتر ، بخصوص توانهای متوسط بیشتر ، و طول موجهای کوتاهتر است . نیل به این هدفها مستلزم پیشرفتهایی است درطراحی شتابدهنده الکترون ، تا بتواند باریکه هایی شدیدتر و یکنواخت تر تولید کند و همچنین در طراحی ویگلر ، تا بتواند انرژی بیشتری از الکترونها بگیرد و آن را در طول موجهای کوتاهتر نورجفت کند. بازده لیزر الکترون آزاد ساده ای که به ویگلر یکنواخت مجهز باشد حدی دارد . در بهترین شرایط الکترونهایی که از چنین سیستمی می گذرند می توانند 12 درصد از انرژی خود را به نوری که از کاواک می گذرد انتقال بدهند . با از دست دادن این مقدار انرژی الکترونها در دام موج گرانرو می افتند . سرعت آنها آنقدر کم می شود که دیگر نمی توانند به طور موثر انرژی به موج انتقال بدهند . برای افزایش بازده باید راهی پیدا کرد که یا حرکت موج گرانرو طوری آهسته شود که با سرعت الکترون تطبیق کند و یا الکترونها چنان سرعتی کسب کنند که با موج گرانرو همگام بمانند . برای حفظ سرعت پیشروی باریکه معمولاً لازم است که دامنه و یا دوره ویگلر دوک را کاهش بیابد . باریکه الکترون در ابتدای ورودش به ویگلر اساساً در خط راست حرکت می کند یعنی کل سرعتش در امتداد محور است . میدان مغناطیسی ویگلر باعث خمش باریکه در امتداد عرضی می شود . این کار از سرعت پیشروی می کاهد و بخشی از آن را به سرعت عرضی تبدیل می کند . البته ، این مولفه محوری سرعت است که باید با سرعت موج گرانرو تطبیق کند . کاهش تدریجی شدت میدان ویگلر و یا دوره آن بین دو سر کاواک سرعت عرضی الکترون را کم می کند و آن را دوباره به سرعت محوری تبدیل می کند . به این ترتیب با آنکه باریکه الکترون به موج نور انرژی می دهد و آن را تقویت می کند حرکت پیشرونده باریکه حفظ می شود . در این صورت گردشهای عرضی الکترونها کوچکتر خواهد بود و بنابراین سرعت محوری لازم برای همگامی با پیشرفت موج گرانرو حتی وقتی که سرعت کل کاهش می یابد حفظ می شود . در یک لیزر الکترون آزاد با ویگلر دوکی به دام افتادن باریکه الکترون در دره های موج گرانرو به معنی پایان انتقال انرژی نیست . همچنان که ویگلر ضعیف می شود الکترونهای به دام افتاده سرعت محوری کسب می کند که باعث سوار شدن آنها بر قله های موج گرانرو می شود و عمل تقویت ادامه می یابد . در لیورمور ویگلر دوکی در لیزر الکترون آزاد با طول موج میلی متری ، 35 درصد انرژی باریکه الکترون را می گیرد و به تابش الکترومغناطیسی تبدیل می شود در حالیکه ویگلر یکنواخت در همین سیستم فقط 6 درصد انرژی کسب می کند .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


محاسبات نظری نشان می دهند که ویگلر دوکی می تواند تا 65 درصد از انرژی باریکه الکترون را به پرتو همدوس تبدیل کند .
نکته دیگر در طراحی ویگلر ، انتخاب میان ویگلر مارپیچی و ویگلر صفحه است. ویگلر مارپیچی باریکه الکترون را در مسیری حلزونی هدایت می کند در حالی که مسیر حلزونی سرعتهای عرضی و محوری باریکه ثابت می مانند ، ولی سرعت در حرکتی که ویگلر صفحه ای مسیری سینوسی به آن تحمیل می کند . در مسیر حلزونی سرعتهای عرضی و محوری باریکه ثابت می مانند ، ولی سرعت در حرکتی که ویگلر صفحه ای تحمیل می کند نوسانی است . برای انجام بر هم کنشی یکسان میان باریکه الکترونی و موج گر انرو ، میدان مغناطیسی مورد نیاز در ویلگر مارپیچی 70 در صد میدان ویگلر صفحه ای است. ولی در عوض ویگلر صفحه ای تنظیمش ساده تر و بنابر این برای کار با دوکی کننده های مختلف مناسبتر است. اگر چه ویگلرهای پیشرفته می توانند انرژی بیشتری از باریکه الکترون بگیرند ، ولی کارایی مطلوب مستلزم باریکه ای با کیفیت عالی است . آزمایشگران به اصلاح شتابدهنده های الکترون مشغول اند تا بتوانند باریکه های مورد نیاز لیزرهای الکترون آزاد را فراهم کنند . برای کارایی مطلوب هر لیزر الکترون آزاد خاصی به شتابدهنده مناسب خود نیاز دارد . برای مثال « حلقه های انباشت الکترون » باریکه های الکترون با کیفیت خوب و انرژی زیاد با جریانهای کم و متوسط تولید می کنند بنابراین برای لیزرهای کم توان و با طول موج کوتاه بسیار مناسب اند . بازده لیزرهای الکترون آزادی که با الکترونهای پر انرژی کار می کنند عموماً کم است زیرا جرم موثر الکترون هایی که با سرعتی نزدیک به سرعت نور حرکت می کنند زیاد است و بنابراین در بر هم کنش با میدان ویگلر حساسیت کمتری نشان می دهند باریکه الکترون در حلقه انباشت متشکل از یک رشته تپهای پیکو ثانیه ای است این تپها پیوسته در حلقه گردش می کنند وامکان می دهند که لیزر الکترون آزاد به صورت نوسانگر عمل کند . نور لیزر الکترون آزادی که به کمک باریکه الکترونی حلقه انباشت تولید می کنند شامل تپهای کوتاهی است که با تپهای باریکه تطبیق می کند . این تپها رفت و برگشتهای متعددی در کاواک انجام می دهد تا توان لازم را کسب کنند . در شتابدهنده های خطی رادیو – بسامدی از یک مجموعه کاواک استفاده می شود که حاوی میدانهای الکترو مغناطیسی با تغییرات سریع برای شتاب دادن الکترونهاست . این شتابدهنده ها باریکه هایی تولید می کنند که شامل ماکروتپهایی ( نوعاً با طولی در حدود میکرو ثانیه ) است که هر یک از آنها از یک رشته میکرو تپ پیکو ثانیه ای تشکیل می شود . در حال حاضر ، این شتابدهنده ها برای نوسانگرهای لیزرهای الکترون آزادی که نور مرئی گسیل می دارند الکترون فراهم می کنند . لیزرهایی که با شتابدهنده های خطی رادیو – بسامدی کا می کنند نیز مثل لیزرهایی که با حلقه انباشت کار می کنند ، نور را به صورت تپ منتها با توانهای بسیار زیادتر ارسال می کنند . شتابدهنده های خطی القایی هم قادرند لیزرهای الکترون آزاد پرتوانی را به کار بیندازند . اساس کار آنها بر این است که با تغییر سریع شدت میدان مغناطیسی در یک کاواک نیروی محرکه القایی ایجاد می شود . باریکه الکترون کار سیم پیچ ثانویه در مبدل مغناطیسی را انجام می دهد . قله توانی که شتابدهنده های خطی القایی تولید می کنند بلند تر از قله ای است که شتابدهنده های رادیو – بسامدی تولید می کنند ، اما برای رسیدن به توان متوسط زیاد باید به آنها پی در پی الکترون شلیک کرد . آزمایشگران در لیورمور توانسته اند به تپهایی به مدت 50 نانو ثانیه جریان 10000 آمپر و انرژی Mev 50 دست بیابند . پژوهشگران لیورمور در حال تکمیل شتا بدهنده هایی هستند که بتوانند چنین تپهایی را 10000 بار در ثانیه تولید کنند. گرچه شتاب دهنده های الکتروستاتیکی در مقایسه با شتابدهنده های خطی از توان متوسط کمتری بر خوردارند ، ولی می توانند باریکه های الکترونی پیوسته فراهم کنند که برای لیزرهای الکترون آزادی مناسب است که در گستره میکروموج تا مری نورگسیل می کنند. میکروترونها نیز قادر به این کار هستند. میکروترون دستگاهی است که فقط از یک کاواک شتا بدهنده رادیو – بسامدی و آهنربایی که باعث دور زدن باریکه الکترون می شود تشکیل شده است ، بنابر این ، باریکه بارها از کاواک شتا بدهنده می گذرد. این احتمال هست که شتابدهنده های الکترون استاتیکی و میکروترونها برای تحقیقات و کاربردهای زیست پزشکی خیلی مناسب باشند ، زیرا در این موارد همدوسی و قابلیت کوک شدن نور لیزر مهمتر از توان فوق العاده زیاد است. کاربرد لیزرهای الکترون آزاد ، حتی در وضع نا کامل فعلی ، به عنوان چشمه های پرتوان تپی و پیوسته نور مرئی و فرو سرخ در کارهای پژوشی شروع شده است . از هم اکنون پیداست که این نوع لیزرهادر رشته های بسیار مختلف ، از زیست پزشکی گرفته تا فیزیک حالت جامد ، ابزارهایی کارامد برای آزمایش اند. اولین تجهیزات استفاده از لیزرهای الکترون آزاد در سال 1984 توسط لوبیس الیاس از دانشگاه کالیفرمیا در سانتا بار بارا برپا شد. در این تجهیزات الکترونها در یک شتا بدهنده الکتروستاتیکی 3MEV بلند- تپ فراهم می شوند . قله توانی که این سیستم در گستره فرو سرخ دور – یعنی 390 تا 1000 میکرون – تولید می کند 10 کیلووات است. در یکی از اولین آزمایشهایی که با این دستگاه انجام شد ، پژوهشگران اثر طول موج رادر جهشهای نور – بر انگیخته در مولکولهایDNA مطالعه کردند . از تسهیلات سانتا باربارا برای مطالعه ساختار نوارهای انرژی الکترون در نیم ر ساناها ، تقسیم اشتارکی خطی و غیر خطی فونونها ( امواج صوتی کوانتیده ) در بلورهااستفاده شده است. بتازگی میدی تسهیلاتی برای استفاده های عمومی تر در استانفورد دایرکرده است. این لیزر الکترون آزاد متکی بر یک شتابدهنده خطی رادیو – بسامدی است . نور آن را می توان روی طول موج مرئی 5 و0 میکرون تا فرو سرخ میانی 10 میکرو ثانیه ای گسیل کند و قله توان آن تا دو مگا وات می رسد . 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   27 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله لیزرهای الکترون آزاد

دانلود مقاله چاپ سیلک

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله چاپ سیلک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 چاپ در لغت به‌معنای نقش، اثر، مُهر، و نشان آمده و در متون مختلف کلمات طبع، باسمه، و تافت به‌عنوان مترادف آن به‌کار رفته است. در اصطلاح، به عمل، فن، و صنعت تکثیر صورت نقوش دوبعدی (حروف، ارقام، خطوط، تصاویر، و جز آن) به‌وسیله انداختن اثر این نقوش بر کاغذ، پارچه، یا مواد دیگر، به‌ویژه چاپ مواد خواندنی، با تصویر یا بدون تصویر بر روی کاغذ گفته می‌شود. در تعریفی دیگر، چاپ مجموع عملیاتی است که متن خام را به اثر درخور انتشار مانند کتاب، مجله، روزنامه، و جز آن تبدیل کند. چاپخانه نیز در لغت به‌معنای محل و مکان چاپ کردن و در متون مختلف کلمات مطبعه، دارالطباعه، و باسمه‌خانه به‌عنوان مترادف آن به‌کار رفته است. چاپخانه مؤسسه یا کارگاهی است که از عهده انجام کارهای چاپی بر روی کاغذ و سایر اشیا از طریق انواع چاپ برآید و، به تعبیری دیگر، محلی است که چاپ کتاب، نشریات، و مانند آن در آنجا انجام می‌گیرد
تاریخچه
پیدایش چاپ را می‌توان به سده‌های پیش از تاریخ، زمانی که انسان اقدام به ساخت مُهرهای گلی و چوبی کرد، نسبت داد؛ ولی ابداع چاپ به‌مفهوم امروزی را به کشور چین نسبت می‌دهند. چینی‌ها در اواخر قرن دوم میلادی سه عنصر مورد نیاز چاپ، یعنی کاغذ، جوهر، و سطوح کنده‌کاری‌شده را در اختیار داشتند. شواهد تاریخی برجای‌مانده نشان می‌دهد که در عصر سلسله‌های سویی و تانگ در چین .عمل تکثیر را، نه تنها به‌کمک سنگ (فشردن و یا مالیدن آن بر کاغذ)، بلکه با چوب، فلز، و حتی گِل پخته به‌طور دقیق انجام می‌دادند و، بدین ترتیب، متونی را در نسخه‌های متعدد تولید می‌کردند. ابتدایی‌ترین روش کار چاپ قالبی بود؛ بدین‌گونه که مطالب را روی تکه‌های چوبی حک و سپس بر کاغذ منتقل می‌کردند. نخستین نسخه چاپی موجود در جهان اثری است که در ایالت کانسای چین به‌دست آمده است. این نسخه کار شخصی به نام وانگ چیه است که تاریخ چاپ را 11 مه 868 م. ذکر می‌کند. پس از چاپ قالبی، استفاده از حروف متحرک معمول شد. در فاصله سال‌های 1041-1408م.، نخستین بار، فردی چینی به نام پی شنگ، با استفاده از نوعی چسب و گل، اقدام به ساخت حروف متحرک کرد. در 1403م. پادشاه کره، هتای تجونگ،دستور ساخت حروف متحرک از مفرغ را داد. در همین زمان، در اروپا نیز اختراع حروف متحرک بدون اطلاع از کار چینی‌ها، توسط گوتنبرگ انجام گرفت. گوتنبرگ، چاپگر آلمانی، نخستین کسی بود که برای هر حرف قطعه فلزی جداگانه درنظر گرفت. وی قطعه‌ها را برای ترکیب کلمات مناسب کنار هم قرار داد، بر آنها مرکب مالید، و بر ورق‌های کاغذ فشرد و به این ترتیب چاپ نوین را باب کرد. وی حروف را ابتدا از جنس چوب، سپس از سرب، و بعدها از آلیاژ سرب، قلع، و آنتیموان ساخت. گوتنبرگ روزانه بین 300 تا 500 برگ چاپ می‌کرد. نخستین کتابی که او به این شکل پدید آورد کتاب مقدس 42 سطری بود. کتاب‌هایی که در این زمان به‌چاپ می‌رسید به اینکونابولا معروف است.
ابداع گوتنبرگ ظرف مدتی حدود 40 سال در همه کشورهای عمده اروپایی رواج یافت و چاپخانه‌هایی با این روش به‌وجود آمد. در فاصله سال‌های 1460 ـ 1470 م. چاپخانه‌هایی در آلمان و سایر کشورهای اروپایی پدید آمد. در نیم‌قرن نخست پس از کار گوتنبرگ، حدود چهل‌هزار کتاب به چاپ رسید و شمارگان مجموع آنها از 12 میلیون نسخه فراتر رفت. در پایان قرن پانزدهم در اروپا، بیش از دویست چاپخانه در شصت‌ونه شهر فعالیت مستمر داشتند. از جمله چاپخانه‌های مهم آن دوره می‌توان به چاپخانه آنتون کابرگر در شهر نورنبرگ اشاره کرد که تعداد ماشین‌های چاپ آن 24 دستگاه بود و صدها نفر در آن چاپخانه کار می‌کردند.
کار چاپ با حروف عربی نیز پیش از کشورهای اسلامی و عربی، در اروپا آغاز گردید و نخستین چاپخانه عربی، در ]ایتالیای مرکزی[ به‌دستور کاردینال فرناندومدیچی، دوک بزرگ توسکانا، و ریاست جوانی ایتالیایی، به نام جیوانی باتیستا رایموندی، تأسیس گردید. این چاپخانه در 6 سپتامبر 1586 آغاز به‌کار کرد و کتاب قانون ابن سینا را به‌همراه کتاب النجاه که خلاصه شفای بوعلی سیناست، به‌عنوان نخستین محصول خود، در سال 1593 به چاپ رساند. البته در فاصله انتشار این کتاب‌ها، کتاب‌های کوچک دیگری به زبان عربی به چاپ رسید؛ از جمله: ترجمه عربی انجیل‌های چهارگانه (1590)؛ کتاب‌های الکافیه اثر ابن حاجب والاجُرومیه اثر ابن آجُروَم منهاجی (1592)؛ نزهه‌المشتاق فی ذکرالامصار و الاقطار و البلدان و الجُزر و المدائن و الآفاق اثر شریف ادریسی؛ کتاب تحریر اصول اقلیدس (1594) اثر خواجه نصیرالدین طوسی؛ و التصریف (1610) درباره صرف و نحو عربی، تألیف امام عِزّی
در پاریس نیز چاپخانه دیگری با نام چاپخانه زبان‌های شرقی، که نخستین چاپخانه عربی در پاریس به‌شمار می‌رفت، تأسیس شد. در هلند، فرانسیسکو رافلنجیوس (1597-1539) چاپخانه‌ای عربی را که از نظر چاپ حروف در سطحی پایین‌تر از چاپخانه مدیچی قرار داشت تأسیس کرد. در این چاپخانه >الفبای زبان عربی< و پنجاه مزمور از مزامیر عهد قدیم و فرهنگ عربی بزرگ وی نیز در سال 1613 از سوی پسرش به‌چاپ رسید .
در آلمان، نخستین چاپخانه عربی از سوی پتروس (پیتر) کریستن (1575-1640) تأسیس گردید. از سال 1608 تا 1611 م. چند کتاب عربی به‌چاپ رسید که موارد ذیل از آن جمله است :>دستور زبان عربی در سه جلد؛ کتاب دوم از قانون ابن سینا؛ رساله یهودای اسخریوطی، بر طبق نسخه خطی پوستل در کتابخانه هایدلبرگ؛ شرح حال نویسندگان انجیل‌های چهارگانه، برطبق نسخه خطی عربی موجود در کتابخانه وین؛ و حواشی انجیل متیû بر اساس ترجمه عربی (742:7).در سده 17 م. تحولاتی در صنعت چاپ ایجاد شد. از جمله در سال 1620 ویلم جانسون بلو با افزودن وزنه تعادل، برای ایجاد فشار، گامی در جهت ماشینی کردن صنعت چاپ برداشت. در 1790 دانشمند و مخترع انگلیسی به نام ویلیام نیکُلسون با به‌کارگیری جوهر و سیلندر، نخستین ماشین چاپ روتاری را ابداع کرد و پس از او، با استفاده از شیوه پرس، امکان چاپ تا 250 نسخه در ساعت فراهم شد. نخستین بار در 1790 کلیشه‌سازی در جهت بالا بردن تعداد نسخه‌های چاپی و افزایش سرعت چاپ مورد استفاده قرار گرفت. در 1803 فردریک کونیگ نیروی ماشین بخار را در صنعت چاپ به‌کار برد و، به‌دنبال آن، استفاده از ماشین‌های چرخشی دوّار رواج یافت.
در این زمان، چاپخانه‌هایی با استفاده از ماشین‌های جدید گسترش یافت و چاپخانه‌هایی نیز در خاورمیانه ایجاد گردید. نخستین چاپخانه در شرق، در قرن 16 م.، در استانبول تأسیس شد و اولین چاپخانه شرق عربی، در قرن 18 م. در سوریه دایر گردید.. در مصر نیز، در سال 1230 ق./ 1786م.، اولین چاپخانه به‌دستور محمدعلی پاشا به نام مطبعه بولاق* تأسیس شد که یکی از مهم‌ترین، معتبرترین، و قدیمی‌ترین چاپخانه‌های جهان اسلام به‌شمار می‌رفت. در آن چاپخانه، علاوه بر چاپ و انتشار کتاب، نظامنامه، تعلیمات، و اعلامیه‌های قانونی نیز به‌چاپ می‌رسید .
در 1886-1890، نخستین ماشین چاپ لاینوتایپ اختراع شد و پس از آن در 1896-1897 ماشین مونوتایپ وارد عرصه صنعت چاپ گردید. اختراع ماشین کاغذسازی توسط برادران فوردرینیر در آغاز سده 19 م.، به پیشرفت صنعت چاپ کمک شایانی کرد. ظهور چاپ اُفست* در 1905، توسط ایرا روبل ، امکان چاپ انبوه و سریع را به‌وجود آورد. از نیمه دوم قرن نوزدهم به بعد پیشرفت‌ها و تحولات بسیاری در صنعت چاپ رخ داد، که استفاده از روش حروفچینی به‌وسیله عکاسی، اختراع ماشین منوفتو ، استفاده از دستگاه‌های چاپ زیروگرافی و چاپ استنسیلی از آن جمله‌اند. با ظهور رایانه، فعالیت‌های صنعت چاپ دستخوش تحولی دیگر شد. در 1964، رایانه وارد صنعت چاپ گردید و امکانات آن موجب تنوع و تسهیل امر چاپ شد. با پیدایش ماشین‌های تحریر مغناطیسی آی.بی.ام.، ماشین تحریر به واژه‌پرداز مبدل گردید و به‌دنبال آن، نشر رومیزی *شکل گرفت. اساس و بنیان نشر رومیزی بر پایه رایانه‌های شخصی و چاپگر لیزری بنا شده است؛ و همه فعالیت‌های اساسی و عمده از جمله حروفچینی، طراحی، صفحه‌آرایی، تصحیح، و انواع پردازش‌ها که پیش از این در واحدهای جداگانه دور از هم انجام می‌گرفت در یک جا انجام می‌شود. نشر رومیزی تحولی بنیادین در صنعت چاپ ایجاد کرد و امروزه به‌سبب سرعت، دقت، و سهولت جایگزین شیوه‌های دیگر چاپ شده است .
با توجه به کوشش‌هایی که تاکنون در صنعت چاپ به‌عمل آمده، پنج شیوه اصلی: 1) چاپ برجسته؛ 2) چاپ گود؛ )3 چاپ مسطح؛ 4) چاپ استنسیلی؛ و 5) چاپ از راه عکاسی را می‌توان برشمرد.
چاپ برجسته. در این روش رنگ یا مرکب از سطوحی که از اطرافش برجسته‌تر است به سطح دیگر منتقل می‌شود، و به این ترتیب، نقش بر سطح مورد نظر انتقال می‌یابد. برجستگی‌های زیر غلتک، رنگ یا مرکب را می‌گیرد و سپس بر صفحه کاغذ منتقل می‌کند. ماشین‌های مولتی گراف یا لترپرس] به این شیوه عمل می‌کنند.
چاپ گود. در این روش، رنگ یا مرکب در قسمت‌های گود یا فرورفته جای می‌گیرد و سپس به صفحه چاپی انتقال می‌یابد. فرورفتگی‌های زیر غلتک رنگ یا مرکب را می‌گیرد و سپس بر صفحه کاغذ انتقال می‌دهد. شیوه‌هایی که در چاپخانه‌ها به هلیوگراوور ، روتوگراوور ، و اینگراوینگ معروف است نمونه‌هایی از این نوع چاپ به‌شمار می‌رود .
چاپ مسطح. در این روش، مرکب یا رنگ از وسیله یا رویه‌ای مسطح به رویه مسطح دیگر انتقال می‌یابد. چاپ مسطح شیوه‌ها و دستگاه‌های مختلف دارد. از جمله مهم‌ترین شیوه‌های آن چاپ سنگی*، چاپ افست، و چاپ زیروگرافی است.
در چاپ سنگی ابتدا مطلب را روی کاغذ لعاب‌داده با مرکّب مخصوص می‌نویسند، لوحی سنگی را که کاملاً صیقل خورده و با محلول رقیق اسیدی شسته شده است خشک و گرم می‌کنند، سپس کاغذ نوشته‌شده را خیس کرده روی سنگ برمی‌گردانند و با ابزاری می‌فشارند. از قسمت‌های رطوبت‌گرفته کاغذ، رطوبت به سنگ منتقل می‌شود، اما چون نوشته‌ها بر اثر داشتن چربی، رطوبتی به خود نگرفته‌اند، جای آنها روی سنگ خالی می‌ماند و هنگامی که نورد مرکّب روی سنگ حرکت می‌کند، جای نوشته‌ها که رطوبت نگرفته است مرکب را به‌خود می‌گیرد و قسمت‌هایی دیگر که مرطوب است ـ بر اثر خاصیت تنافر آب و چربی ـ مرکّب جذب نمی‌کند. حال اگر کاغذ را روی سنگ قرار دهند و بفشارند، نقش سنگ یا نوشته‌های مرکّب‌خورده به کاغذ منتقل می‌شود.
در چاپ افست از صفحه فلزی نازکی از جنس آلیاژ روی (زینک) استفاده می‌شود. در این روش نقشی که روی صفحه نازک و انعطاف‌پذیر فلزی ظاهر شده، از طریق چند استوانه که به‌سرعت در حال چرخش است به یکدیگر و سرانجام به کاغذ انتقال می‌یابد. یکی از گردونه‌ها، حامل مرکّب، دیگری حامل آب، و گردونه دیگر که از جنس لاستیک است نقش را از گردونه حامل فلز می‌گیرد و، به‌سرعت و با فشار، به صفحه‌ها یا طومارهای کاغذ منتقل می‌کند. به این ترتیب، عمل چاپ با سرعت و سهولت نسبی انجام می‌گیرد.
در فرایند زیروگرافی، تصویر صفحه از طریق مجموعه‌ای از عدسی‌ها و آیینه‌ها بر استوانه یا گردونه انتقال می‌افتد. این گردونه حامل گرده‌هایی است که بار الکتریکی منفی دارد و گرده‌های مرکّب یا رنگ، به نقاطی از صفحه کاغذ می‌چسبد که بر آنها نور تابیده نشده است. این‌گونه نقاط همان جاهایی است که نقش (حروف یا اشکال) بر آنها ظاهر می‌شود. ماشین‌های پلانتا ، سلکتا ، آلبرت ، ملخی ، ژوهانسبورگ ، و هایدبرگ به این شیوه عمل می‌کنند
چاپ استنسیلی. در این روش، مرکّب یا رنگ از میان پرده‌ای نازک، ظریف، و متخلخل به سطح دیگری منتقل می‌شود و نقش را بر آن چاپ می‌کند. چاپ استنسیلی شیوه‌ها و دستگاه‌های مختلف دارد، از مهم‌ترین شیوه‌های آن می‌توان به دستگاه تکثیر استنسیلی و چاپ سیلک اسکرین اشاره کرد.
در دستگاه تکثیر استنسیلی، مطالب بر کاغذ استنسیل، که از جنس و لایه مخصوصی ساخته و پوشیده شده، با ماشین یا دست نوشته می‌شود. سپس کاغذ استنسیل را دور غلتک دستگاه تکثیر می‌پیچند و غلتک را به‌کار می‌اندازند. مرکّب از میان منفذهایی که بر اثر قلم یا حروف ماشین تحریر در کاغذ استنسیل ایجاد شده است می‌گذرد و نقش مورد نظر را بر صفحات کاغذ منتقل می‌کند.
در چاپ سیلک اسکرین از نوعی شابلون به‌عنوان فرم چاپی استفاده می‌شود. در واقع، مجموعه‌ای از شابلون و چارچوبی که آن را احاطه کرده است فرم چاپی را تشکیل می‌دهد. در شابلون، آن قسمتی که مرکّب از میان مش یا اسکرین عبور کند باز می‌ماند و سایر قسمت‌ها توسط فیلم یا ماده امولسیونی بسته می‌شود و به مرکّب اجازه عبور نمی‌دهد.
چاپ از راه عکاسی. در این روش، نور جای رنگ و مرکّب را می‌گیرد. در فرایند عکاسی، نقش و تصویر بر اثر برخورد تابش‌های نور به کاغذهای حساس به آنها منتقل می‌شود. مراحل دیگر عکاسی، مانند فعل و انفعال‌های شیمیایی ظهور و ثبوت، سبب می‌شود که تصویر و نقش ثبات و دوام پیدا کند. انواع ماشین‌های عکاسی، دستگاه‌های تکثیر اوزالیدی، و بلوپرینت و وایت پرینت به این شیوه عمل می‌کنند.
در فرایند چاپ، نخستین مرحله، حروفچینی* است که شامل چیدن و مرتب کردن حروف، نمادها، و نشانه‌ها در کنار یکدیگر است که به سه شکل دستی، ماشینی، یا از طریق فیلم یا تصویر انجام می‌گیرد.
چاپ و چاپخانه در ایران. اگر چاپ را انتقال نقش از صفحه چوبی حکاکی‌شده بر کاغذ بدانیم، در قرن 7 ق. در عصر ایلخانان چاپ به ایران راه یافت. گیخاتوخان برای تأمین نیاز خود به پول نقد، در 693 ق. دستور داد پول کاغذی (چاو) را، به‌همان شکلی که در آن زمان در چین رواج داشت، چاپ کنند. این پول در "چاوخانه" تبریز چاپ شد. حروف چاپی نخستین بار در 1038 ق. از اروپا، به تشویق شاه عباس، وارد ایران شد. شواهد نشان می‌دهد که حروف چاپی عربی و فارسی، همراه با دستگاه ساده و ابتدایی چاپ، در جلفای اصفهان در اختیار فرقه مسیحیان کرملی بوده است. نخستین کتاب چاپی در ایران، کتابی به زبان ارمنی است که در 1051ق. در جلفا و به کوشش کشیشان ارمنی چاپ شد. این کتاب شرح احوال قدّیسان و گروهی از روحانیان مسیحی بود که در 705 صفحه با ابعاد 5/25×18 و به‌صورت دو ستونی چاپ شده است.
در زمان صفویان، افشاریان، و زندیان در زمینه چاپ، فعالیت چندانی صورت نگرفت. تحول جدّی چاپ در ایران، در زمان فتحعلی شاه روی داد. در این زمان، به‌همت عباس میرزا، چند تن برای آموختن فن چاپ به کشور انگلستان و روسیه اعزام شدند و پس از آموختن این فن، برای نخستین بار، دستگاه‌های چاپ سربی* را به ایران آوردند (43:18). در همین زمان میرزا زین‌العابدین تبریزی به‌دستور عباس میرزا به روسیه اعزام شد تا فنون چاپ و روش ساختن مرکّب را فراگیرد. وی پس از بازگشت به ایران، چاپخانه‌ای را در تبریز با حروف سربی راه‌اندازی کرد (44:19). نخستین کتاب چاپ سربی به نام رساله فتحنامه درباره جنگ‌های ایران و روسیه، در این چاپخانه به طبع رسید. این چاپخانه تا سال 1245 ق. دایر بود (748:14). اولین چاپخانه سنگی هشت سال پس از چاپ سربی، باز هم به ابتکار عباس میرزا به ایران وارد شد. این چاپخانه نیز در تبریز دایر گردید (4:21).
چاپ و نشر کتاب در تهران از سال 1239 ق. آغاز شد. تهران پس از اصفهان و تبریز، سومین شهر از حیث تاریخ چاپ و نشر کتاب در ایران است. فهرست چاپکرده‌های چهار دهه و اندی از روزگاران نخستین نشر کتاب در تهران (1239-1282 ق.) که به ضمیمه کتاب گنجینه اثر میرزا عبدالوهاب معتمدالدوله به چاپ رسیده است، خود مشتمل بر روایتی از مراحل نخستین کار است. این فهرست نشان می‌دهد که از سال 1239 تا 1282 ق. بیش از 338 عنوان کتاب در تهران انتشار یافته است. کتاب‌های منتشرشده را در این فهرست به 25 رده طبقه‌بندی کرده‌اند و، بنابر آنچه در سیاهه آمده، در 43 سال نخست نشر در تهران، 35 عنوان "کتب فقهیه"؛ 12 عنوان "کتب اصولیه"؛ 10 عنوان "تفسیر"؛ 13 عنوان "کتب اللغه"؛ 18 عنوان "کتب تواریخ"؛ 6 عنوان "کتب مذهب"؛ 6 عنوان "در کلام"؛ 11 عنوان "کتب طب"؛ 14 عنوان "کتب ادبیه"؛ 5 عنوان "در منطق"؛ 5 عنوان "معانی و بیان"؛ 18 عنوان "در نحو"؛ 6 عنوان "در صرف"؛ 10 عنوان "در هیئت، حساب، نجوم، هندسه، جغرافیا، و سیاق"؛ 2 عنوان "کتب رجال"؛ 4 عنوان "از کتب بحارالانوار"؛ 2 عنوان "کتب تفسیر خواب"؛ 30 عنوان "کتب احادیث و اخبار و غیره فارسی"؛ 14 عنوان "کتب احادیث و اخبار و غیره عربی"؛ 2 عنوان "در علم عروض"؛ 14 عنوان "کتب ادعیه"؛ 21 عنوان "کتب مصیبت"؛ 32 عنوان "دیوانات"؛ 11 عنوان "قصه و حکایات"؛ و 47 عنوان" بچه‌خانی ]بچه‌خوانی[" چاپ و منتشر شده است (31:15).
در عصر ناصرالدین شاه قاجار چاپ رونق بیشتری یافت، چاپخانه‌های تازه‌ای تأسیس شد، و برای نخستین بار در ایران روزنامه و مجله منتشر گردید. انقلاب مشروطه ایران نقطه عطفی در تاریخ چاپ و نشر ایجاد کرد. در آن زمان چاپ کتاب، اعلامیه، روزنامه، و بیانیه‌های سیاسی رونق بیشتری داشت. پس از جنگ جهانی اول، دوره تازه‌ای در فعالیت‌های چاپی ایران آغاز شد و چاپخانه‌های دولتی و غیردولتی تازه‌ای تأسیس گردید. پس از جنگ جهانی دوم نیز شاهد رونق مواد چاپی هستیم؛ در این زمان چاپخانه‌ها به‌طور شبانه‌روزی کار می‌کردند. در سال 1320 چاپگران داخلی با دستگاه‌های چاپ نظیر لاینوتایپ آشنا شدند و در انجام امور چاپ از آن استفاده کردند. در سال 1335 چاپخانه عظیم و مجهزی به نام چاپخانه افست تأسیس شد که نیازهای کشور را در زمینه کتاب‌های درسی تأمین می‌کرد. در سال 1340 چاپخانه‌های روزنامه کیهان و اطلاعات در توسعه، تجهیز، و تکمیل دستگاه‌های خود گام‌های بلندی برداشتند. از سال 1350 به بعد، ماشین‌های لاینوترون[33] وارد چاپخانه‌های کشور گردید که سبب توسعه بیشتر این مراکز شد (:1 105-107). در این زمان، تعداد چاپخانه‌ها در شهر تهران رو به افزایش نهاد به‌صورتی‌که تا اسفند 1355 تعداد 399 چاپخانه در تهران فعالیت داشت. 2/48 درصد این چاپخانه‌ها در دهه 1340-1349 تأسیس شده بود که گسترش صنعت چاپ را در این دهه نشان می‌دهد (41:10).
پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران در سال 1357، حجم و تنوع مطالب چاپی افزایش پیدا کرد. در دهه 1360، رایانه در ایران به‌سرعت رواج یافت و برای حروفچینی مورد استفاده قرار گرفت. کاربرد گسترده رایانه‌های شخصی، کار حروفچینی، صفحه‌آرایی، و دیگر فعالیت‌های چاپ را تسهیل کرد. استفاده از چاپگرهای لیزری و پویشگرها[34] در دهه 1370 چهره چاپ را دگرگون ساخت. هم‌اکنون حروفچینی با رایانه و دستگاه‌های لاینوترون بزرگ و کوچک و برخی دستگاه‌های مشابه انجام می‌گیرد (:1 107-108).
در حال حاضر، صنعت چاپ، به‌مدد استفاده از فن‌آوری‌های نوین، تحول چشمگیری یافته است. تأثیر فن‌آوری به‌گونه‌ای است که کار چاپ از ابتدا تا انتها به‌شکلی منطقی و اصولی اجرا می‌شود. برنامه‌هایی نیز طرح‌ریزی شده که کار را، از مرحله طراحی تا صحافی، هدایت می‌کند و همه دستگاه‌های لیتوگرافی، چاپ، و صحافی نیز همگام با برنامه فعالیت می‌کنند. استفاده از نظام‌های کنترل از راه دور و تنظیم خودکار، ماشین‌های حافظه‌دار، نظام‌های ظهور زینک در ماشین‌های چاپ، و دستگاه‌های پیشرفته برش و کتاب‌سازی، رواج یافته و سبب افزایش حجم مواد چاپی به‌شکل کتاب، مجله، روزنامه، و جز آن شده است (2:3-3). عکاسی رایانه‌ای به‌سرعت در حال پیشرفت است و امکاناتی چون روتوش آسان‌تر، زمان کوتاه‌تر، و انعطاف بیشتر کار را به‌وجود آورده است. استفاده از لوح‌های فشرده حاوی عکس، به‌عنوان بانک اطلاعات تصویری معمول شده است. نشر الکترونیکی و تکثیر به‌صورت فایل و لوح‌های فشرده متداول گردیده و استفاده از پویشگرهای قوی با وضوح زیاد در نشر رومیزی گسترش یافته است (8:4-9).

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  11  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله چاپ سیلک