دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه17
در این مرکز به غایت خود رسیده و بدین سان لحظه به لحظه آگاهی های لازم به مراکز تصمیم گیری می رسد و تماس های رو در روی بین مدیران مؤسسات به شکل کنفرانسها و سمینارها در سالن های ویژه انجام می گردد و مکالمات آن همزمان به زبانهای زنده دنیا ترجمه می شود در این وابستگی و همیاری سازمان های ملی با مدیریت مؤسسات به سادگی عملی است.C.B.D به درجه تمرکز خدمات شهر استحکام خاص می بخشد.گفته می شود آسمان خراش های C.B.D در استفاده از زمین و فضا به اقتصادی ترین روشی دست یافته اند.C.B.D بازتاب رشد بخش سوم مشاغل اجتماعی در شهرها است.
بررسیهای کلاسیک در قلمرو ساخت کار و نقش شهرها ، مربوط به جغرافیدانان آمریکائی و سوئدی است که از چهل سال پیش بر این مهم اهتمام ورزیده اند.
روشهای پیشنهادی این جغرافیدانان پیشتاز ، کمّی و مبنی بر اصول و در عین حال ساده است و در سطح بررسی رابطه ها ، درصدها ومنحنیهای توزیع خلاصه می شود.(خمر 254-256)
تعاریف شهر از نظر درجه بندی و مفاهیم جغرافیای شهری (مادرشهر ، کلانشهر ، مگالاپلیس ، منطقه شهری و...)
شاید یکی از مهمترین مشکلات در بین جغرافیدانان جهان و خصوصاً جغرافیدانان ایران عدم تعریف قاطع از بعضی پدیده های جغرافیائی است که قاطبه جغرافیدانان به آن اعتقاد داشته باشند.
واژه هائی مثل مادرشهر ، کلانشهر ، مگالاپلیس ، منطقه شهری ، ناحیه شهری و... از این نمونه هستند.ما سعی نکردیم شهرهایمان را رده بندی کرده و برای آنها معادلی فارسی قرار دهیم و با توجه به روندی که وجود دارد احتمال انجام گرفتن این امر بسیار پائین است.
متروپلیس"Metropolis" یا مادرشهر ریشه یونانی دارد و از دو کلمه "Meter"(مادر) و "polis"(شهر) ترکیب شده.مادر شهرها در سطوح مختلف ناحیه ای ، منطقه ای ، کلان منطقه ای ، ملّی ، فراملّی ، قارّه ای و جهانی شکل می گیرند و نقش آفرینی می کنند.مادرشهرهای جهانی در واقع شهرهای بسیار تخصّصی هستند که در آنها ساختارهای اجتمائی – اقتصادی و همچنین زیر ساختهای ارتباطی به بالاترین حدّ خود توسعه پیدا کرده است. و این شهرها در سطوح جهانی دارای عملکرد هستند .مانند شهرهای :توکیو ، نیویورک ، لندن ، و... بنابراین برای مادرشهر محدودیّت خاصی از نظر عملکرد ، جمعیّت و حوزه نفوذ منظور نمی گردد.
مادر شهرها از سطح محلّی به عنوان هسته مرکزی برای فعّالیّتهای خاص تا سطح جهانی را شامل می شود و دارای عملکردهای بسیار تخصّصی حوزه نفوذ جهانی هستند.مادرشهر معادل واژه Metropolis است.هر معادلی که برای این واژه آورده شود دارای همین مفهوم عملکردی باید باشد.
بر اساس تعریف هائی که ارائه شده نمی توانیم برای این دو واژه (مادرشهر و کلانشهر)تفاوت قائل شویم .واژه مگالاپلیس Megalopolis دارای مفهومی نزدیک به منطقه یا ناحیه کلانشهری یا مادرشهری است.این واژه یک واژه ترکیبی است که از نظر معنائی می تواند مادر شهر یا کلانشهرهای متعددی را در بر گیرد.
مگالاپلیس به منطقه شهری یکپارچه ای گفته می شود که دارای بیش از یک مادرشهر باشد و بر اساس دیدگاههای جدید حداقل دارای ده میلیون نفر جمعیت باید باشد.بنابراین مگالاپلیس به منطقه وسیعی گفته می شود که بیش از 10 میلیون نفر جمعیت و بیش از یک مادرشهر "Metropolitan" داشته باشد.
مگالاپلیس بر اثر توسعه وسائل ارتباطی و افزایش سرعت وسائل نقلیّه و در نتیجۀ به هم پیوستن حومه ها و شهرکهای یک مادرشهر با حومه ها و شهرکهای مادرشهر دیگری پدید می آید و وسیع ترین شکل شهری را غالباً به شکل خطی یا کریدوری به نمایش می گذارد.(لازم به ذکر است که در ایران هنوز مگالاپلیس وجود ندارد ، امّا "Metropolitan Area" ناحیه مادر شهری است که به آن منطقه کلان شهری هم می گویند.در واقع مناطقی است که تحت تأثیر ما در شهر قرار دارند و معمولاً به فاصله دو ساعت تا مرکز مادرشهر (البته با وسیله نقلیه سریع)قرار می گیرند.
به عبارتی ناحیه ای است که از نظر اقتصادی و اجتماعی تحت تأثیر یا تسلط یک شهر مرکزی (مادرشهر یا کلانشهر) قرار داشته باشد.این حوزه ممکن است دارای یک شهر یا شهرهای متعدد باشد.وسعت حوزه مادرشهر تاجائی را شامل می شود که در داخل آن جابجائی روزانه (برای کارهای مختلف نظیر:کار ، تحصیل ، تدریس و...)صورت می گیرد.
"Megacities" به شهرهای میلیونی گفته می شود.البته مادرشهرهائی که دارای جمعیتی بالای 8 میلیون نفر هستند.بین کلانشهر و مادرشهر از نظر مفهومی با توجه به معادل لاتین آن تفاوتی وجود ندارد.کلانشهر ، همان مادرشهر است مگر زمانی که ما این دو واژه را از هم جدا کنیم و مثلاً بگوئیم از این به بعد کلانشهر معادل مگالاپلیس یا مگاسیتی است.
در حال حاظر تفاوتی بین آنها وجود ندارد.لاکن این نکته لازم به ذکر است که استعمال کلانشهر برای ما در شهرهای بالای یک میلیون نفر جمعیت(1 تا 8 میلیون نفر)در ایران رایج است.
در ایران به مادرشهرهای بالای یک میلیون نفر جمعیت کلانشهر می گویند.لیکن این ، دلیل بر تفاوت مادرشهر از کلانشهر نمی شود چرا که شهرهای بالای یک میلیون نفر ، مادرشهرهای بسیار تخصّصی می باشند.
امّا نظریات متفاوت دیگری هم وجود دارد که می توان به نظریات "پیرژرژ" ، "پاتریک گدس" ، "ژان گوتمن" و دیگران پیرامون منطقه شهری ، شبکه شهری ، شبکه شهرهای همکار ، کلانشهر و مادرشهر اشاره کرد که در ادامه به آن می پردازیم.
منطقه شهری:به نظر "پیرژرژ" شهر در رابطه با حومه های خود منطقه شهری "Aglomeratation urbain" را به وجود می آورد و منطقه شهری محاط شده با اقمار شهرها ، در بطن بافت شبکه شهری ، همکار یا پیوستۀ شهر"Conurbation"قرار می گیرد.
تعریف ژرژ از منطقه شهری اگرچه روشن و جامع است ولی دقیقاً نمی توان مرز مشخصی برای آن تعریف کرد ، چراکه شهر با رشد شتاب آلود خود مدام حومه های پیرامون را می بلعد و بر مرزهای جغرافیائی خود فشار می دهد و حومه های جدید را در فضای دورتر برای خود می سازد.بر این اساس مرز جغرافیائی منطقه شهری پویا است و حالت ایستائی ندارد.
برای اینکه بتوان مرز منطقه شهری را به روشنی تعیین کرد گاهی از معیارهای جمعیتی استفاده می شود.مرز منطقه شهری تا واحدهائی از پیرامون مادرشهر گسترش دارد که آنجا تراکم جمعیت کاهش می یابد و یا مرز منطقه شهری تا واحدهائی از پیرامون مادر شهر را می پوشاند که نصف جمعیت فعال خود را برای کار به مادرشهر می فرستد.
دانشگاه برکلی حدود متروپلیتن را (که معادل منطقه شهری است)چنین ترسیم می کند:هر تجمع انسانی حداقل یکصد هزار نفری را که حداقل پنجاه هزار نفر آنها در فضای شهری به هم پیوسته ای ساکن بوده و بیش از 65 درصد آنها در زمینه غیر زراعی فعالیت داشته باشند،منطقه شهری می گویند.
در بلژیک فضا و حدود متروپلیتن چنین تعیین شده است:هر واحد شهری که جمعیت آن 8 برابر بروکسل و یا 17 برابر "شارل روا" باشد منطقه شهری نامیده می شود.
زیاری در کتاب اصول و روشهای برنامه ریزی منطقه ای این تعریف را از "منطقه شهری" ارائه می کند :منطقه شهری عبارتست از منظومه ای از شهرهای بزرگ و کوچک که در یک محدوده سیاسی و اداری معینی استقرار یافته باشند و یا منطقه شهری مرکب از تعدادی شهر است که بزرگترین شهر آن مادرشهر یا مکان شهر آن منطقه نامیده می شود.
ملاحظه می شود که ارزیابی منطقه شهری با معیارهای جمعیتی و آماری از کشوری به کشور دیگر و بر حسب نوع و روش جغرافیدانان چقدر از هم متفاوت است.اما تعیین مرز منطقه شهری از این جهت حائز اهمیّت است که فضای عمل سازمانهای اجرائی منطقه شهری در جهت عرضه خدمات و حوزه عمل و مسئولیت و فعالیت آنان شناخته و روشن شود و شهرداریها ، سازمانهای اداری پلیسی بدانند که وظایف خود را در چه محدوده ای انجام بدهند و در چه سطح و مرزی مسئولیت و فعّالیت آنان خاتمه یافته تلقی می شود.مثلاً به هنگام وقوع حوادث وحشتناک و حریق ها ، سازمانها باید در چه شعاعی عمل کنند و به تناسب فضای منطقه شهری به چه میزان امکانات خدماتی در اختیار مسولان منطقه شهری قرار می گیرد.
مشکل دیگر جغرافیدانان تمیز مرزجغرافیایی "منطقه شهری" با "شبکه شهری همکار"است.منطقه شهری با رشد سریع پیش می تازد و شبکه شهری همکار با آهنگی بس ملایم حرکت می کند.بعضی از عوامل شبکه چون روستاهای قدیمی وارد در میدان جاذبه منطقه شهری می شود که در این صورت شبکه همکار شهری جز بخشی از منطقه شهری نخواهد بود.بر عکس شهرهایی که وارد شبکه شهری همکار می شوند ، می توانند روستاهای اطراف را در مدار جاذبه خود وارد کرده و با ساخت حومه به منطقه شهری واقعی تغییر سیما دهند و در این صورت است که منطقه شهری یکی از اجزا و عوامل اولیه مجموعه شهری بزرگ می شود.