اختصاصی از
فی بوو دانلود تحقیق امام علی (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
مشخصات این فایل
عنوان: امام علی (ع)
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 30
این مقاله درمورد امام علی (ع) می باشد.
خلاصه آنچه در مقاله امام علی (ع) می خوانید :
از سفارشات امام علی ( ع ) به فرزندش حسن بن علی علیه السلام :
آن را هنگام بازگشت از صفین در حاضرین نوشته است از پدری که در آستانه فناست و چیرگی را پذیرا است زندگی را پشت سر نهاده و بر گردش روزگار گردن داده ، به شکوهنده جهان است و آرمنده سرای مردگان و فردا کوچنده از آن ، فرزندی که آرزومند چیزی است که بدست نیاید ، رونده راهی است که به جهان نیستی درآید .
فرزندی که بیماریها را نشانه است و در گرو گذشت زمانه تیر مصیبتها بدو پران است و خود دنیا را بنده گوش به فرمان ، سوداگر فریب است و فنا را وامدار و بنده مردن و هم گوینه اندوهای جان آزار و غمها را همنشین است و آسیبها را نشان به خاک افکنده شهوت هاست و جانشین مردگان ، اما بعد از آنچه آشکار از پشت کردن دنیا برخود دیدم و از سرکشی روزگار و روی آوردن آخرت برخویش سنجیدم ، مرا از یاد جز خویش باز می دارد و به نگریستنم بدانچه پشت سر دارم نمی گذارد جز که من هر چند مردمان را غمخوارم ، بیشتر غم خود را دارم ، این غمخواری رأی مرا باز گردانید و از پیروی خواهش نفسم حقیقت کار را برایم آشکار نمود و مرا به کاری راست واداشت که بازیچه ای در آن نبود و به حقیقتی رو به رو ساخت که دروغی آن را یا بود .
تو را دیدم که پاره ای از منی بلکه دانستم که مرا همه جان و تنی چنانکه اگر آسیبی به تو رسد بمن رسیده و اگر مرگ سر وقت تو آید رشته زندگی مرا بریده ، پس کار تو را چنان کار خود شمردم و این اندرزها را به تو راندم تاتو را پشتیبانی بود ، خواه من زنده بمانم تو را در کنار یا مرده و جایگزین دارالقرار .
تو را سفارش می کنم به ترس از خدا و پیوسته در فرمان او بودن و دلت را به یاد او آبادان نمودن به ریسمان اطاعتش چنگ در زدن و کدام رشته استوارتر از اطاعت خدا میان خودداری اگر بگیریش و بدان آری ، دلت را به اندرز زنده دار و به پارسائی بمیران و به یقین نیرو بخش .
پسرکم چون دیدم سالیانی را پشت سر نهادم و به سستی در افتاده ، بدین وصیت برای پیشدستی کردم و خصلتهائی را در آن برشمردم از آن پیش که مرگ بشتابد و مرا دریابد و آنچه در اندیشه دارم بتو ناگفته ماند یا اندیشه امنیز همچون تنم ، نقصانی بهم رساند یا پیش از نصیحت من پاره ای خواهشهای نفسانی بر تو غالب گردد یا فریبندگیهای دنیا ترا بفریبد ، پس همچون شتری باش گریزان و سرسخت و نافرمان و دل جوان همچون زمین ناکشته است . هر چه در آن افکنند بپذیرد پس به ادب آموختنت پرداختم پیش از آنکه دلت سخت شود .
پس این وصیت را در عهده ات می گذارم و تو را به خدا می سپارم و بدان پسرکم آنچه بیشتر دوست دارم از وصیتم بکار بندی از خدای ترسیدن است و از آنچه بر تو واجب داشته ، بسنده کردن ، رفتن به راهی که پدرانت پیمودند و پارسایان خاندانت بر آن راه بودند .
پس پسرکم وصیت مرا نیک دریاب و از بکار بستن آن روی متاب و بدان آنکه مرگ را بر سر آدمی می آورد همان است که زندگی را در دست دارد و آنکه می آفریند همان است که می میراند و آنکه نابود می سازد آن است که بازمی گرداند و آنکه به بلا می آزماید هم او عافیت عطا می فرماید وبدان که جهان بر پای نمانده جز بر سنتی که خدا کار ان را بر آن رانده که یا نعمت است و یا ابتلا و سرانجام پاداش روز جزا یا دیگر چیزی که خواست و برما نا پیداست .
و بپذیر از رشک نا بجا که آن درستکار را به نادرستی کشاند و پاکدامن را به بدگمانی خواند و هر یک از خدمتکارانت را کاری بعهده بگذار و آن را بدان کار بگمار تا هر یک وظیفه خویش بگذارد و کار را به عهده دیگری نگذار و خویشاوندانت را گرامی بدار که آنان جون مال تواند که بدان پروا می کنی و ریشه توانگر به آن باز می گردی و دست تو که بدان حمله می آوری دین و دنیای تو را به خدا می سپارم و بهترین داوری را از وی برای تو درخواست دارم ، امروز و هر زمان هم در این جهان و هم در آن جهان جهان . (( والسلام ))
فرمان امیر المومنین علی ( ع ) به مالک اشتر :
مالک پسر حارث نخعی بود ، رد یکی از پیکارها تیری بر گوشه چشمش اصابت کرد و اثری از آن به جای ماند و بدین جهت او را مالک اشتر نامیدند .
مالک اشتر در تاریخ سرداران اسلام یادگارهایی برجسته دارد و می توان گفت فتوحات اسلام در شام و آسیای صغیر مرهون فعالیت و فداکاری او بوده است . مالک از صمیمی ترین و خدمتگذارترین یاران امیر المومنین علی ( ع ) و در همه کارها او را یاری می نمود .
آنگاه که قشون شام برای تصرف مصر بدان جا شتافت ومحمد بن ابی بکر والی جوانسال آنجا شکست یافت ، امیرالمومنین مالک را به فرمانداری مصر برگزید و با دستورات کامل بدان سوی فرستاد .
اما هنوز به مصر نرسیده بود که تحریک معاویه بوسیله نافع یکی از غلامان عثمان که در خدمت او بود و کینه اش را بدل داشت ، مسموم گردید مالک را در خدمت امیرالمومنین مقامی ارجمند و عزیز بود بدان سان که پس از مرگش اشک ریزان می فرمود :
مالک برای من چنان بود که من برای رسول خدا بودم
و باز می فرمود :
کیست که چون مالک تواند بود ؟ او بازوی من بود که در مرز کشور مصر از دوشم بیفتاد و در خاک نهان شد .
اینک ترجمه فرمانیست که امیرالمومنین علی ( ع ) هنگام اعزام او به مصر صادر فرموده است و جامع ترین دستورات جهان باقی را در بردارد ……
بسم الله الرحمن الرحیم
این فرمان است که بنده خدا علی امیرالمومنین به مالک پسر حارث نخعی معروف به اشتر عطا می کند وبه موجب آن فرمانداری کشور مصر و خزانه خراج آن را بدو می سپارد و نیز اختیارات سپاه اسلام را که در آنجا متمرکزند تحت فرمان او می گذارد . استناد این فرمان مالک اشتر مامور است که شئون اجتماعی و اقتصادی مصریان را تحت نظر مستقیم خویش در آورده ، به آبادی آن مملکت جدا" قیام کند .
در این فرمان بیش از همه چیز پسر حارث را به پرهیزگاری و اطاعت خداوند متعال وصیت می کنم و از او انتظار داریم که در انجام اوامر الهی دقیقه أی فروگذار نکند . ما باز خاطر نشان می نمائیم که سعادت هر دو جهان به رضای خداوند گروگان است . آنچنان که بی خشنودی خدا ، هیچ طاعت پسندیده مقبول نخواهد افتاد .
فرماندار مصر موظف است که از احکام مقدس اسلام ، با تمام وسایلی که در دست دارد طرفداری کند و به آن کمک نماید تا در مقابل به یاری و نصرت ایزد متعال امیدوار باشد. فرماندار مصر باید دیو هوس و مشتهیات خود را همچون پارسایان پیوسته به زنجیر دهد و عبادت مقهور و محبوس دارد ، زیرا عفریت نفس آتشی است خاموش نشدنی و فروزان ، اگر دمی انسان را غفلت زده بیند ، ناگهان دوزخ آسا شعله می گردد و خرفی سعادت دنیا و حیات او را خاکستر کند .
یوسف مصر در دادگاه عشق ، با همان دامان پاک و گریبان دریده که بر عصمتش گواه و صادق بودند ، چنین گفت :
(( من خود را تبرئه نمی کنم و یکباره بار گناه را بر دوش ظریف ذلیخا نمی گذارم ، زیرا اهریمن نفس همواره افسون کند و آدمی را به ناشایست وا دارد ، جز در پناه خداوند مهربان کس از وسوسه او ایمن نتواند بود ))
ای مالک هیج میدانی آنجا که اکنون با سیطره و سلطنت تو اداره می شود کجاست ؟
آنجا کشور مصر است ، آنجا سرزمین فراعنه وبارگاه پادشاهان بزرگست که فراخنای جهان در جولان کمیت ایشان میدانی تنگ و نارسا بود ، مصرکشوری کهنسال و دیرین است که با روزگار کشتی ها گرفته و به تمام گرما و سرمای جهان نبرد کرده است ، تا امروز همچون تو حکمرانی را بر سینه وسیع و پرطاقت خویش مشاهده می کند و در زندگی طولانی خویش پادشاهان دادگر دید و همچنان تاجداران بیدادگر ، آگاه باش که در تاریخ روزگار نام تو در صفحه بیدادگران با ننگ نگاشته نیاید ، آنچنان که تو در کار پیشوای پیشین خود نگران بودی ، مردم نیز رفتار تو را به دقت بیشتری مراقبت می کنند و از کار وکردار تو غافل نیستند و آنچه تو درباره وی می گفتی ، بشنو که درباره تو نگویند.
خداوند گوشی شنواست که گفتار بندگان خویش را همی شنود و به داد دادخواهان رسیدگی و توجه همی فرماید .بنده پرهیزگار ناگزیر است سخت حساس و بیدار باشد ، تا زبان کسان به دشنام و تشفیع او آلوده نگردد .
ای مالک برای روزگار سختی چه ذخیره ای بهتر از نیکوکاری می توانی گذارد ؟
آیا کدام پس انداز از عدل و داد برای ملوک و حکمرانها بها دارتر تواند بود ؟ پس بر غضب و شهوت خویش مقتدر باش و از آنچه بر تو حلال نیست سخت بپرهیز .
دانی که نفس پرهیزگار کدام است ؟ آن که در تمام حوادث زندگی بر هوس خویش پا گذارد و در داوری کاملا" بی طرف ومیانه رو باشد .
ای مالک مهربان باش و رعیت را با چشمی پرعاطفه و سینه ای لبریز از محبت بنگر .
زنهار نکند ای چوپان که در جامه شبانی گرگی خونخوار باشی و در لابه لای پنجه های لطیف چنگالهای دلخراش و جانفرسای پنهان داری ؟
الا ای فرمان فرما ، فرمانبرداران تو از دو صنف بیرون نیستند : یا مسلمانند که با تو یک کیش و دین دارند و یا پیرو مذاهب بیگانه که با تو هم نوع و همجنسند .
ای بشر آنها هم بشرند ، همچنان که تورا در زندگی لغزشی در پیش است ، آنها نیز بدون لغزش نخواهند بود . پس باید با آن دیده در آنها بنگری که توقع داری خداوند در تو بنگرد .
ای مالک تو بر مصر حکومت می کنی و امیرالمومنین برتو ، ولی پروردگار بی همتا بر ما همه ، یعنی بر عالم وجود حاکم مطلق و پادشاه تواناست .او که ما را امام و والی بر بندگان خود قرار داده آزمایشی حکمی کند تا چگونه این وظیفه خطیر را به پایان می رسانیم ، تو ای سلحشور ، تو ای قوی پنجه ، با هر که نبرد می کنی با خدای نتوانی جنگید .او توانا و مقتدر است نه هیچ کس از دست انتقامش نتواند گریخت ونه از لطف و مرحمتش بی نیاز تواند بود .
مالک : انصاف و عدل سرلوحه برنامه حکومت است . تو که با خانواده و عشیره خود به مصر می روی و ممکن است برخی از مصریان را بیش از دیگران دوست بداری ، هرگز در قضاوت و داوری این گونه تعلقات را مراعات مکن .
دادگاه خانه ملت است و قانون حق عموم . در مقابل قرآن خویشاوندی و علاقه خصوصی هرگز موقعیت و احترام نخواهد داشت . کلام منادی آزادی و مساوات است و عموم مسمانان باید از این ندای آسمانی برخوردار گردند .
ای پسر حارث اگر چنین نکنی و همگان را با نظر مساوی ننگری ، بر بندگان خدای ظلم کرده ای و خداوند توانا را به دشمنی خویش برانگیخته ای ، آری هر کس ستم کند دشمن خدا خواهد بود . دشمنی با خدا کار آسانی نیست وای بر آن کس که آفریدگار کائنات برخصومتش اراده کند ، چه زود که دست حق بر زمینش زند و عاقبتش را در دو جهان تباه کند .
ای پسر حارث ، خدای خود را غافل مپندار که او همیشه در کمین ستمکاران است . فریاد بندگان را به دقت گوش کند و کوچکترین مظلمه از بزرگترین کسان صرف نظر نفرماید . می دانی که محبوبترین صفتها برای زمام دار در همه حال چیست ؟ آن که همواره در راه زندگی میانه رو و متوسط باشد و عدلش مانند ابر رحمت سراسر کشور را در سایه گیرد و با جدیت تمام بکوشد که زیر دستانش را راضی و خشنود سازد . ای مالک از خشم مردم بترس که نمونه ای از خشم خداوند قهار است .
همیشه مقربان و نزدیکان خود را فدای مصلحت عموم کن ، زیرا ویژگان هر چه از تو برنجند هرگز بار بخش توده قابل مقایسه نیست .چاپلوسان ثناگورا از خود بدوردار زیرا آن ناکسان همیشه طالب نعمت و آسایشند و روز سختی چه آسان تر به چنگ بلا سپرده خود به گرد دیگری حلقه زنند .
باری تا می توانی با پرهیزگاران درآمیز ودر معاشرت عناصر صالح پایه دولت خویش استوار کن ولی در عین حال فراموش مکن که آنها هم بشرند از غرایز رذیله ووسوسه نفس منزه نیستند یعنی در همه حال که همنشین دانشمند و با تقوای خو را می نوازی بیدار باش تا چشم طمع بر دین تو نگشاید و از مقامت سوء استفاده نکنند . علاوه بر این باید دانست که افراط در مهربانی رعیت را مغرور کند و به کبر و نخوتش سوق دهد تا درجه ای که کار به جاهای باریک بکشاند .
من و تو هر دو سربازیم و سزاوار است بنام عزیزترین آرزوهای خود از مقام الوهیت درخواست کنیم که عمر ما را در خاک و خون میدان پیکار به پایان رساند و فضیلت شهادت نصیبمان کند تا در آن جهان گلگون کفن و سپید روی از خاک برخیزیم .
پسر حارث ، در این جا فرمان ما به پایان همی رسد و سرانجام تو را همان سخن گویم که رسول اطهر در پایان زندگانیش به من گفت :
ای پسر ابوطالب نماز بگذار و از مال خویش تهیدستان و مستمندان را بهره من ساز و بر زیردستان مهربان ومشفق باش .
(( انا الی الله راغبون . والسلام ُ علی رسولِ الله و لا قوهِ الا بالله العَلی العَظیم ))
خطبه شقشقه
(( ذلکَ شَقشَقه‘ هدَرت‘ ثّمَ قَرَت )) آن شعله ای بود که برافروخت وفرونشست .
.....
بخشی از فهرست مطالب مقاله امام علی (ع)
مقدمه 1
پیشگفتار 3
بررسی علی (ع) در ادیان مختلف 7
ترجمه متن انگلیسی 8
علی (ع) و پیشگویی حضرت داوود 8
علی (ع) و استمداد حضرت سلیمان (ع) 9
ترجمه لوح سلیمان 11
از سفارشات امام علی (ع) به فرزندش حسن بن علی (ع) 20
فرمان امیر المومنین علی (ع) به مالک اشتر 24
خطبه شقشقه 30
منابع و ماخذ 35
درس روش تحقیق دکتر اصفهانی
دانلود با لینک مستقیم
دانلود تحقیق امام علی (ع)