فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد نماز

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد نماز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد نماز


تحقیق در مورد نماز

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه49

 

فهرست مطالب

 

تاریخچه نماز

الف- تاریخچه نماز

نماز در ادیان پیش از اسلام

تشریع پنج نماز

تشریع نمازهای جمعه و عیدین

تشریع نماز قصر

تشریع نماز خوف

  • نماز
  • عملی انسانی، خاص انسانها:
  • برنامه ای الهام بخش برای توجه به خود، توجه به آغاز و انجام، و بالاخره توجه به زندگی و هدف اساسی از آن.
  • تواضعی آگاهانه، در برابر بی نیاز مطلق و برآورنده همه نیازها از همه نیازمندان.
  • برنامه ((آزاده سازی))، آزادی از تمام انواع بندگیها و پرستشها: از خودپرستی و غیرپرستی، جاه پرستی، مال پرستی.
  • وسیله ای برانگیزنده و بازدارنده، برانگیزنده بسوی خیرات و بازدارنده از کژی ها و ناراستی ها.
  • کششی بسوی نعمت بخش بی منّت، انس یابی و الفت و سپاس نسبت به دارنده و بخشاینده همه نعمتهای همه جانبه ای که، ما و همه موجودات را احاطه کرده است.
  • وسیله ای برای بیشتر مانوس شدن با سرچشمه حیات و نیروگرفتن برای حرکت آفرینی و صفاجوئی و سلم طلبی و تجدید عهدی با ((عباد الله الصالحین)).
  • بازیابی راه ((صلاح)) خود و جامعه، که هر روز بلکه در هر قسمتی از هر روز ممکن است شکل و مصداقی تازه پیدا کند.
  • اینک این ما و این نعمت بزرگ الهی و انسانی که توسط پیامبر بزرگوار اسلام برای انسانها بیان شده است که در هر جمله و حرکتی از آن، نکته ای انسانی گنجانده شده است و با بهره گیری از آنها است که عنوان ((خیرالعمل)) را پیدا می کند. زیرا نیرو دهنده برای اصلاح تمام روابط انسانی است، رابطه ای به خود و رابطه ای با دیگران (دیدی که از طبیعت و رفتاری که با انسانهای دیگر خواهد داشت) و رابطه ای با مبداء.
  • و همین است سّر اینکه ستون دین (الصلاه عمود دینکم) به حساب آمده و بازدارنده از همه بدیهای درونی و برونی (تنهی عن الفحشاء و المنکر) شمرده شده است.

مفاهیمی که درطی عبارات و جملات گفته میشود و حرکاتی که در ضمن نماز انجام میگیرد. همه، عوامل ایجاد کیفیتی روحی برای نمازگزار واقعی است. وقتی که به معنای عباراتی که می گوئیم توجه کنیم و به


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نماز

تحقیق در مورد ضرورت نماز

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد ضرورت نماز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد ضرورت نماز


تحقیق در مورد ضرورت نماز

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه29

 

فهرست مطالب

  اهمیت و ضرورت فریضه نماز آیات واحادیث وروایات معتبر

فواید نماز:

عوامل مؤثر در گرایش نوجوانان وجوانان به نماز نماز جمعه نماز توانبخش روح و روان گناه: نماز امید بخش ترین عمل مقدمه

نماز مراسم مخصوصی برای پرستش خدا و راز ونیاز با او است که درآن جنبه‌های ارزنده و آموزنده خاصی درنظرگرفته شده و به همین جهت شکل مخصوصی به خود گرفته است.

سرود توحید ویکتاپرستی

سرود فضیلت وپاکی

نماز سرود توحید ویکتاپرستی وسرود فضیلت وپاکی است که باید فکر وروح مارا دربرابر عوامل شرک زا وآلوده کننده یی که درزندگی روزمره با آنها سروکارداریم پاک ویکتاپرست نگهدارد.

هریک از مادرزندگی روزانه خود سرگرم کاروهدف خویش است وکمتربه چیز دیگربه جز آن می‌اندیشد.

سرگرمی به کاروتلاش روزانه درراه زندگی برای بشر امری طبیعی وضروری است، به جسم وجانش نشاط می‌بخشد، راههای جدید زندگی را به روی او می‌گشاید واورا درراه علم وهنر وصنعت وایجاد وسایل گوناگون بهتر زیستن به جلو می‌راند، ولی درعین حال اورا چنان درخود وآرزوهایش فرو می‌برد که گهگاه برای رسیدن به این آرزوها دربرابراین وآن به چم وخم اش وا می‌دارد، از خود وشخصیت واقعی وانسانی خود بیگانه اش می‌سازد وجسم وجانش را آلوده می‌کند.

ضرورت نماز

نماز از انسان بالغ وعاقل واجد شرایط درهیچ حالی ساقط نمیشود حتی درحال درگیری مسلحانه، حمله دزد یا درنده به هرشکل ممکن باید نماز خودرا بخواند اگر ممکن باشد ایستاده وگرنه نشسته یا درحال راه رفتن، پیاده یا سواره یا خوابیده وباید تاممکن است تکبیره الاحرام را روبه قبله بگوید وبقیه نماز را هم هرقدرکه می‌تواند روبه قبله انجام دهد واگرنمیتواند رکوع وسجود را به طورکامل بجا آورد با اشاره انجام دهد.

و چنانچه نماز خواندن برای او به این اندازه هم ممکن نباشد، بنابر احتیاط


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ضرورت نماز

دانلود مقاله فلسفه ی نماز

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله فلسفه ی نماز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

عبادت چیست؟
عبادت، هدف آفرینش ماست. قرآن مى‏فرماید: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُون»ِ کارهایى را که انجام مى‏دهیم، اگر براى رضاى خدا باشد، عبادت است
آنچه یک امر را عبادت مى‏کند، آنست که به انگیزه‏اى مقدس انجام شود و به تعبیر قرآن رنگ خدایى «صبغة اللّه» داشته باشد.

 

فطرت و عبادت
بعضى کارهاى ما بر اساس عادت است و برخى بر پایه فطرت؛ آنچه عادت است هم مى‏تواند با ارزش باشد و هم مى‏تواند بى‏ارزش باشد. اما اگر امرى فطرى شد، یعنى بر اساس فطرت و سرشتِ پاکى که خداوند در نهاد هر بشرى قرار داده انجام شد، همواره با ارزش است.
امتیاز فطرت بر عادت آنست که زمان و مکان، جنس و نژاد، سنّ و سال در آن تأثیرى ندارد و هر انسانى آن را دارا مى‏باشد.
عبادت و پرستش نیز یکى از امور فطرى است و لذا قدیمى‏ترین، زیباترین و محکم‏ترین آثار ساختمانىِ بشر، مربوط به معبدها، مسجدها، بتکده‏ها و آتشکده‏هاست.
البتّه در شکل و نوع پرستش‏ها تفاوت‏هاى زیادى دیده مى‏شود. یکى تفاوت در معبودها که از پرستشِ سنگ و چوب و بت‏ها گرفته تا خداى عزیز، و یکى در شکل و شیوه عبادت که از رقص و پایکوبى گرفته تا عمیق‏ترین و لطیف‏ترین مناجات‏هاى اولیاى خدا تغییر مى‏کند.
هزینه‏هاى سنگینى که در ساختمان کلیساها، کنیسه‏ها، معابد هندوها و مساجد صرف مى‏شود، مقدس شمردنِ پرچم، وطن و قهرمانان ملّى، ستایش کمالات و ارزشهاى افراد و حتى اشیاء، همه و همه جلوه‏هایى از روح پرستش در وجود آدمى است.
آنها هم که خدا را پرستش نمى‏کنند، یا مال و مقام یا همسر و فرزند، یا مدرک و مکتب و راه و روش خود را مى‏پرستند و در راه آن تا مرز جانفشانى و دلباختگى پیش مى‏روند و هستى خود را فداى معبودشان مى‏سازند. پرستش در انسان یک ریشه عمیق فطرى دارد گرچه انسان خود از آن غافل باشد.

 

ریشه پرستش
کیست که خداوند را با اوصاف و کمالاتِ بى پایانش بشناسد، اما سر تسلیم و خضوع فرو نیاورد؟ قرآن از طریق داستان‏ها و تاریخها، نشانه‏هایى از قدرت و عظمت او را براى ما بیان مى‏دارد.
مى‏فرماید: خداوند به مریمِ بى‏همسر فرزند داد. رود نیل را براى موسى شکافت و فرعون را در آن غرق کرد. انبیا را با دست خالى بر ابرقدرت‏هاى زمان خود پیروز کرد و بینى طاغوت‏ها را به خاک مالید.
اوست که شما را از خاکِ بى جان آفرید و مرگ و حیات و عزّت و ذلّتِ شما بدست اوست.
کیست که ضعف و ناتوانى و جهل و محدودیت خود و خطرات و حوادثِ پیش‏بینى شده و نشده را درک کند، ولى احساس نیاز به قدرت نجات دهنده‏اى نکند و سر تسلیم خم نکند؟

 

عمق پرستش
پرستش، عملى است که ما ظاهراً آن را یک نوع خضوع مى‏بینیم، اما عمق زیادى دارد.
پرستش برخاسته از جان است، برخاسته از معرفت است، برخاسته از توجه است، برخاسته از تقدّس است، برخاسته از ستایش است، برخاسته از نیایش است، برخاسته از التجا و استعانت است، برخاسته از عشق به کمالات معبود است.

 

روحیه عبادت
عبادت، غذاى روح است وبهترین غذا آنست که جذب بدن شود، بهترین عبادت نیز آنست که جذب روح شود، یعنى با نشاط وحضور قلب انجام گیرد. غذاى زیاد خوردن کارساز نیست، غذاى مفید خوردن مهّم است.
پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله به جابربن عبداللّه انصارى فرمود: «اِنَّ هذَا الدّینَ لَمَتینٌ فَاَوْغِل فیهِ بِرِفْقٍ وَلا تُبَغِّضُ اِلى‏ نَفْسِک عِبادَةَ اللَّهِ» همانا دین خدا استوار است، پس نسبت به آن مدارا کن (و زمانى که آمادگى روحى ندارى عبادت را بر خود تحمیل نکن) که عبادت در نزد تو مبغوض شود.
در حدیث دیگرى از پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله مى‏خوانیم: «طُوبى‏ لِمَنْ عَشِقَ الْعِبادَةَ وَ عانَقَها» خوشا به حال کسى که به عبادت عشق ورزد و آن را همچون محبوبى در بر گیرد.

 

مدیریت در عبادت
مدیریت تنها در مسائل اجتماعى و اقتصادى و سیاسى نیست، بلکه امور عبادى نیز نیاز به مدیریت دارد.
در مدیریت اصولى مطرح است: برنامه‏ریزى و طرح کار، گزینش نیروى کارآمد، انضباط و نظارت، تشویق و کنترل و امثال اینها. در عبادت نیز باید این اصول رعایت شود تا موجب رشد و کمال شود.
نماز یک طرح معیّن دارد، با تکبیر آغاز مى‏شود و با سلام تمام. تعداد رکعات و رکوع و سجودش مشخّص است. اوقات انجام آن مخصوص، و جهت آن رو به قبله است.
امّا طرح تنها کافى نیست، اقامه و اجراى آن نیز نیاز به گزینشِ امام جماعتى جامع و جامعه‏نگر دارد. باید مردم را از طریق آداب و اخلاق و نظافت و نشاط به نماز و مسجد ترغیب و تشویق کرد. باید نظم و هماهنگى در صفوف جماعت و تبعیت از امام جماعت مراعات شود و به هر حال مدیریتى کامل را مى‏طلبد تا به بهترین نحو پیاده شود.

 

نماز در کلام على‏علیه السلام
حضرت على‏علیه السلام بارها در نهج‏البلاغه از نماز و یاد خدا سخن به میان آورده که در کتابى به نام «نماز در نهج‏البلاغه» گردآورى شده است. ما در اینجا جملاتى را در مورد فلسفه ذکر و یاد خدا که مهمترین مصداقش نماز است از آن حضرت نقل مى‏کنیم:
مى‏فرماید: «اِنَّ اللَّهَ جَعَلَ الذِّکْرَ جَلاءً لِلْقُلُوبِ تَسْمَعُ بِهِ بَعْدَالْوَقَرَة وَ تُبْصِرُ بِه بَعْدَ العَشوة» خداوند ذکر و یادش را صیقل روحها قرار داد تا گوشهاى سنگین با یاد خدا شنوا و چشم‏هاى بسته با یاد او بینا شوند.
آنگاه حضرت در مورد برکات نماز مى‏فرماید:
«قَدْ حَفَّتْ بِهِم المَلائِکَة وَ نُزّلَتْ عَلَیْهِمُ السَّکینَه وَ فُتِحَتْ لَهُم اَبْوابَ السَّماءِ وَ اُعِدَّتْ لَهُم مَقاعِدَ الکِرامات» فرشتگان آنان را در بر مى‏گیرند و آرامش بر آنان نازل مى‏شود، درهاى آسمان بر آنان گشوده و جایگاه خوبى برایشان آماده مى‏شود.
در خطبه‏اى دیگر مى‏فرماید:
«و اِنَّها لَتَحُتُّ الذُّنُوبَ حَتَّ الْوَرَق وَ تُطلِقُها اِطْلاقَ الرَّبَق نماز گناهان را مثل برگ درختان مى‏ریزد و گردن انسان را از ریسمان گناه آزاد مى‏کند.
آنگاه در ادامه، تشبیهى جالب از پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله نقل مى‏فرماید که: نماز همچون جوى آبى است که انسان روزى پنج مرتبه خود را در آن شستشو دهد، آیا دیگر آلودگى باقى مى‏ماند؟
در خطبه 196 گوشه‏هایى از مفاسد اخلاقى همچون کبر و سرکشى و ظلم را برمى‏شمرد و سپس مى‏فرماید: درماین این مفاسد نماز و روزه و زکات است. آنگاه در مورد آثار نماز مى‏فرماید:
«تَسْکیناً لِاَطْرافِهِم، تَخْشیعاً لِاَبْصارِهِم، تَذْلیلاً لِنُفُوسِهِمْ، تَخْفیضاً لِقُلُوبِهِم، اِزالَةً لِلْخَیْلاءِ عَنْهُم اِنْ اَوْ حَشَتْهُم الْوَحْشَة آنَسَهُمْ ذِکْرک» نماز به همه وجود انسان آرامش مى‏بخشد، چشمها را خاشع و خاضع مى‏گرداند، نفس سرکش را رام، دلها را نرم و تکبر و بزرگ‏منشى را محو مى‏کند. به هنگام وحشت و اضطراب و تنهایى، یاد تو موجب انس و الفت آنها مى‏شود.
البتّه روشن است که همه مردم چنین بهره‏هایى را از نماز ندارند، بلکه تنها گروهى هستند که شیفته نماز و یاد خدا هستند و آن را با تمام دنیا عوض نمى‏کنند.

 


نماز و قرآن
در مواردى قرآن و نماز در کنار هم آمده‏اند، مانند:
یَتلُونَ کِتابَ اللَّهِ وَ اَقامُوا الصَّلوة
قرآن تلاوت مى‏کنند و نماز به پاى مى‏دارند.
و یا در جاى دیگر مى‏فرماید: «یُمَسِّکوُنَ بِالْکِتابِ وَ اَقامُوا الصّلوة»به قرآن تمسّک مى‏جویند و نماز به پاى مى‏دارند.
گاهى براى نماز و قرآن، یک صفت آورده شده، چنانکه کلمه ذِکر هم به قرآن گفته شده است: «اِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنا الذِّکر»ما ذکر را نازل کردیم. و هم فلسفه نماز شمرده شده است: «اَقِمِ الصَّلوةَ لِذِکْرى‏»نماز را بخاطر یاد من به پاى دار.
جالب آنکه گاهى بجاى کلمه نماز کلمه قرآن آمده است، مانند آیه «اِنَّ قُرآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداً»که گفته‏اند مراد از قرآن الفجر، نماز صبح است.
بگذریم که خواندن قرآن بصورتِ حمد و سوره، یکى از واجباتِ نماز است و بحث نماز در اکثر سوره‏هاى قرآن، هم در بزرگ‏ترین سوره (بقره) و هم در کوچک‏ترین سوره‏ها (کوثر) آمده است.

 

نمازهاى مشکل‏گشا
اسلام سفارش مى‏کند هرگاه حاجت یا مشکلى داشتید، با خواندن نمازهایى مخصوص حلّ مشکل خود را از خدا بخواهید، که مناسب است در اینجا یک نمونه از آن نمازها را بیاوریم.

 

نماز جعفر طیّار
جعفر طیّار برادر حضرت على‏علیه السلام است که در هجرت به حبشه توانست با استدلال و رفتار مناسب خود دل نجاشى و عدّه کثیرى را به اسلام جذب کند و مؤسّسِ اسلام در قارّه آفریقا شود. او در جنگ موته دو دستش را در راه خدا داد و خداوند بجاى آن دو بال در بهشت به او داد و لذا به جعفر طیّار مشهور شد. هنگامى که جعفر از حبشه بازگشت، پیامبرصلى الله علیه وآله به او فرمود: آیا مى‏خواهى هدیه با ارزشى به تو عطا کنم؟ مردم گمان کردند که حضرت مى‏خواهد طلا یا نقره‏اى به او بدهد و لذا هجوم آوردند تا هدیه پیامبر را ببینند. اما پیامبر فرمود: نمازى به تو هدیه مى‏کنم که اگر هر روز آنرا انجام دهى، از دنیا و آنچه در دنیاست براى تو بهتر باشد و اگر هر روز یا هر جمعه یا هر ماه یا هر سال بجاى آورى، خداوند گناهان بین دو نمازت را (گرچه یکسال باشد) بیامرزد.
این نماز به سندهاى معتبر از شیعه و سنّى نقل شده است و نام اِکسیر اعظم و کبریت احمر به خود گرفته است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  26  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فلسفه ی نماز

دانلود مقاله شیوه های جذب جوانان به نماز جمعه

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله شیوه های جذب جوانان به نماز جمعه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

سپاس وستایش کریمی را که با کمال کبریا وعظمت واستغنا وعزت در لطف ومرحمت وباب عطوفت ورافت بر روی بندژان گشوده واصناف خلایق را از شریف ووضع خاص وعام رخصت مکالمه ومخاطب ومناجات وعرض حاجات عطا فرموده . هر که رازی داردبا وی روب بروی تواند ژفت وهرکه نیازی آرد در حضرت اوعرض تواند کرد .نه بر درش دربانی برگماشته که به کمک رشوه به او متوسل باید بود ونه پاسبانی باز داشته که بدست آویز پیشکش به وی توسل باید بود .نه مانعی ،نه مانعی ، نه رادعی ونه ترس از چوبکی محافظ ومدافعی.
هر که خواهد گو بیا وهرچه خواهد گو بگو گیر ودار وحاجب ودربان در این درگاه نیست
همه کس را در همه جا وهمه وقت به جناب او راه است واز ظاهر وباطن همه در همه حال آگاه .دولت ابدی وسلطنت سرمدی او را رواست وبس .تعالی شانه وتقدس.
جهان امروز عرصه زور ازمایی افکار وعقاید وپیکارگاه فزون طلبی وبرتری جوئی ملتهاست.در عصر حاضر مغزهای متفکر جوامع مترقی همواره در تکاپویند تا با سرانگشت دانش وبینش ، گره ها ومعضلات زندگی انسانی را سریعتر بگشایند وبه راهنمایی خرد ،راههای کوتاهتر وهموارتر را برای ارتقا سطح زندگانی اجتماعات خویش ورسیدن به رفاه وسعادت پایدار بیابند تا چابک تر وماهرانه تر گ.ی سبقت را ازهمگنان درربایند وبا سرافرازی واسودگی بیشتر وتامین آینده ای روشنتر به زندگی ادامه دهند .دامنه تحولات عمیقی که این تلاش وجنبش وسیع انسانی در پهنه جهان کنونی به وجود اورده وامواج این رقابت عظیم وپردامنه ای که سالهاست میان ملل اندیشمند وفعال ایجاد شده است بعضی از کشورهای در حال توسعه از جمله کشورما را نیز در برژرفته وزمامداران ورهبران اجتماعی وروشنفکران جامعه ما را بران داشته است که با چاره اندیشی های تازه برای کوتاه کردن فاصله اجتماع خویش از قافله تندسیر وپرشتاب تمدن همت گمارند ودست به کار سازندگی هائی نو زنند.ومنطبق با نیازمندیهای جهان امروز ، تحولاتی را در برنامه های سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و...پدید آورند لذا کوشش آغاز شده است اگر این تلاش وکوشش همواره با پشتوانه معنوایات وپایبندیهای اخلاقی وایمان توام باشد و اموزش نسل جدیدی که به صفات مطبوی برای زندگی در دنیای امروز اراسته باشد همراه باشد واعتماد به نفس وایمان وتقوی وفضیلت وکار وکوشش واستقامت ودقت وانظباط دارد وبجای حس انزوا طلبی وبدبینی وتکروی ف با عشق وعلاقه وپشتکار واعتقاد به کار جمعی قدم در اجتماع گذارده وهمه وقت نیروی عقلانی وسجایای اخلاقی خود را پرورش میدهد.
نظر به اهمیت حیاتی که امور معنوی وپرورش سجایا اخلاقی واعتقادات مذهبی در ارتقا یک جامعه دارد وبا اطمینان به اینکه اگر در زمینه نیل به هدف معنوی فراهم شود هدف های دبگر خود بخود صورت وجود خواهد پذیرفت وراه پیشرفت هموار خواهد شد ودرهای سعادت ورحمت به روی جامعه ای که فضیلت وتقوی وانسان دوستی وخداپرستی بر ان حکمفرماست ، گشوده می شود ودردها درمان ونابسامانیها سامان خواهد یافت ونیز ضمن تحلیل وبررسی ونمودن موانع راه تربیت وگرایش جوانان به سوی نماز ونماز جماعت ونماز جمعه از عزیزان صاحب نظر تقاضا می شود که باتوجه به گرفتاریها ومفاسدی که دامنگیر جامعه امروز می باشد بویژه درد های توانفرسایی که مبتلا به نسل جوان شده بران شوند که هرکس در حد مقدورات وامکانات خویش با یاری خواستن از خداوند مهربان وپیشوایان دینی در محدود کردن یا برطرف ساختن موانع موجود همت گمارند وراه صلاح ورستگاری رابا عمل وروشن کردن مفاسد اجتماعی وارائه طریق به جوانان نشان دهند وانها را یاری کنند .چنانکه نسل جوان با اعتقادشان به معنویات صاحب تمام صفات پسندیده وسجایای اخلاقی وانسانی میشوند ودر سایه تصاحب این صفات شایسته عهده داری سازمانها ی وسیع فردا ومسئولیت های سنگین آینده را پیدا می کنند
نسل جوان به چه چیز باید معتقد شود؟
ره توشه اینده تعلیم وتربیت کشور ما از دیدگاه ارمانهای ملی ودلبستگیهایی که با سوابق تاریخی قوم ایرانی ارتباطی ناگسستنی دارد ،همان سه شعار گرانسنگ باستانی ( پندار نیک ،گفتار نیک وکردار نیک) واز نظر گاه مذهبی وجهانی دینی مردم مسلمان ایران ،خداپرستی وبشر دوستی وپرهیزگاری وتهذیب اخلاق وایمان باید باشد.
اینده را به تنهایی در نوردند ویک تنه وبدون استمداد از اجتماع به پیکار مشکلات روند.
جوانان به این موضوع خطیر باید مومن گردند که در عرصه حیات مدنی واجتماعی هر کسی به همان اندازه که در جلب منافع ودفع ضررها وکسب موفقیت ودرک لذت وآسایش وابسته به خویشتن می باشد به همان اندازه وبلکه بیشتر به خانواده – مدرسه ومحله وشهر وبالاخره جامعه ومملکت خویش تعلق دارد واز این روست که حتی گاه از هستی خود به نفع اجتماع باید چشم بپوشد ودر مواقع مقتضی دیگران را برخود برگزیند وایثار وفداکاری کند.
نسل جوان باید جدا اعتقاد پیدا کند وبفهمد وغم ان خورد که آینده را دو راه برای زیستن بیش نیست . یکی راه افتخار وشرافت ودیگر طریق ننگ وذلت وپویندگان راه نخست را زاد وتوشه ای جز دانش وآزادگی ودین وکوشش وشکیبایی مستمر به کار نمی اید .ایشان هیچ زمان از زیر بار وظیفه فردی واجتماعی شانه خالی نمی کنند وشخصیت معنوی خویش را با تن دادن به فرومایگی وپستی وکارهای سبکسرانه ولهو لعب از دست نمی دهند.
جوانان امروز باید ایمان یابند که جهل وتنبلی وتن پروری وبی نظمی صفاتی است که جز ننگ وبدنامی ثمره ای ندارد وآخرش سقوط است .جوانان امروز باید بفهمند وبا اطمینان کامل قبول کنند که فرزندان مردمی آزاده ونجیب وشایسته اند مردمی بودند که به شهادت تاریخ با وجود مصائب فراوانی که در طول قرون واعصار بر آنان وارد شده است هوشیارانه استقلال خود را پاسداری کرده اند ومردانه از آب وخاک خویش دفاع نموده وبه نحوی احسن در ازتقا تمدن بشری وبسط معارف وفرهنگ جهانی نقش خویش را ایفا کرده اند وماحصل این پایمردیها را به صورت میراثی گرانقدر که شامل گنجینه های دین وفلسفه وادبیات وعرفان واخلاق وهنر می باشد برای اخلاف خود که نسل امروزمی باشد باقی گذارده اند میراثی انچنان نفیس که از هر جهت می تواند از بیگانگان بی نیازشان سازد.
نسل جوان ضمن آنکه مسئولیت پاسداری از این میراث عظیم را باید در خود احساس کند باید متوجه شود که تنها یه گذشته چشم داشتن واز فضل پدران وقدرت نیاکان دم زدن وبه سوابق تاریخی مباهات کردن فضل وشخصیتی را برای هیچ کس وهبچ ملتی فراهم نمیکند چه در دنیای مترقی امروز ملتها را به آنچه دارند می سنجند نه به آنچه داشته اند .لذا باید به این حقیقت 1ی ببرد که ارزش او در طرز نگهبانی وبهره برداری صحیح وافزایش میراث مزبور است نه به وارث بودن آن.
جوانان ابرانی باید کشور خویش را به خوب بشناسند وبدانند اگر وطنشان هنوز از حیث جمعیت وبنیه اقتصادی ودرامد وتولیدات صنعتی وپیشرفت دانش وتکنیک به پایه بعضی از کشورهای مترقی نرسیده است باید این عقب ماندگی با تلاش مستمر وکسب دانش های نوین به وسیله آنان جبران شود .ولی خوشبختانه از نظر دارا بودن سرمایه های اخلاقی ومذهبی در ردیف مللی قرار دارند که در تاریخ آزاد فکری مشعلدار وسمبل فضائل ومکارم بوده اند ودلیل بارز ، براثبات این مدعا آن که: سرزمینشان تا کنون در کنار دانشمندان بزرگ وشعرا ونویسندگان وسردارانی بنام را پرورده است ،بزرگانی که با خلق آثار ارزنده خویش در پی ریزی بنای تمدن جهان سهمی بسزا داشته اند وصفحات زرین تاریخ تکامل دانش وهنر را به خود اختصاص داده اند.
جوانان ایران زمین باید معتقد شوند که خداوند عالیترین وفاخر ترین سرمایه های معنوی جهان را که آیین پاک وجاودانی اسلام است به ایشان ارزانی داشته ،دینی آنچنان مترقی وکامل که با جامعیت خویش تامین کننده صلح دائم وسعادت وآسایش پایدار برای بشریت است وبخصوص در روزگار آشفته کنونی که آدمی به واسطه پشت کردن به اخلاق وزیرپا نهادن حقوق واحترام همنوع خود به وادی جنگهای خانمانسوز وفساد وتباهی ها دیگری کشانیده شده است ، این آئین مقدس با اصول استوار ومنطقی خود که از جمله لغو کلیه امتیازات طبقاتی ون‍ژادی ،همچنین جانبداری از شرافت وحیثیت انسان وعدالت اجتماعی است ،آرام بخش دلهای مضطرب ورهاننده نوع انسان از بلاها وآفات قرن حاضر می باشد .
نسل جوان باید مومن شود واطمینان یابد که سرمایه معنوی مزبور علاوه بر آنکه محکم ترین پشتوانه راه ترقی اوست از لحاظ داشتن سرمایه های مادی نیز مرز وبوم او در زمره کشورهای ثروتمند جهان می باشد.
پس از این جهت نیز خداوند نعمت را بر او وسرزمینش تمام کرده است فقط بازوان توانا وهمت مردانه اوست که با استفاده از این نعمت ها با ریشه کنی فقر وجهل به سازندگی جامعه ای مرفه وسرفراز وتوانا بپردازد.
جوانان ایرانی باید معتقد شوند که علیرغم تبلیغات زهرآگین وسمپاشیهایی که متاسفانه از طرف بیگانگان ومنفی بافان وطن فروش و استعمارگران در تحقیر ملت ایران به عمل می آید .ایرانی عنصری است مستعد هرگونه تربیت وپیشرفت وسزاوار عالیترین مرتبه سروری وسیادت که صفحات تاریخ مشعشع ایران شاهدیست گویا بر این حقیقت ودلیلی است انکار ناپذیر بر اهلیت ولیاقت ایرانی .
وبالاخره نسل جوان باید با این گفته مارتین لوتر معتقد شود که تمدن وسعادت یک ملت نه مربوط به ازدیاد عواید واستحکام دژهای جنگی است ونه مربوط به زیبایی ابنیه وامارات باشکوه.بلکه تمدن وپیشرفت یک اجتماع بستگی به تزیید عده مردمان تربیت شد ه وفاضل وبا اخلاق دارد که قوه وقدرت حقیقی وعظمت واقعی آن جامعه را تشکیل می دهند.بدیهی است اگر جوانان با رهبریهای اصولی ومنطقی مربیان ومعلمان وپدر ومادر ورسانه های جمعی و... با آنها آشنا شوند وایمان پیدا کنند طبعا به صفات نیکی که لازمه انسان های درستکار وپاکدامن وبا فضیلت ومتقی ودقیق ومنظم وخدمتگزار ووطنپرست وفعال ومثبت می باشد آراسته خواهند گردید ودر این صورت است که می توان مطمئن وامیدوار شد که سازنده ایرانی سربلند وخوشبخت وآینده ای با شکوه وطلائی خواهند بود.
1. چگونه میتوان نسل جوان را معتقد کرد ؟
همانگونه که برای انجام هر عمل وبهره برداری صحیح از نتایج آن احتیاج به : عامل- طرح وشیوه منطقی عمل – ابزار لازم وکافی – هدف مشخص و بالاخره زمینه انجام پذیری وشرایط وموقعیت مناسب میباشد.برای نیل به هدف معنوی یا معتقد کردن نسل جوان به ارمانهای ایده ال ومثبت وپایبند کردن انان به مبانب اخلاق ومذهبی ضروری است که در مورد عناصر ذیل که علل اصلی وارکان اساسی را در تحقق موضوع مورد بحث تشکیل می دهند بررسی دقیق شود .
الف : اساتبد ومعلم ومربی –خانواده- کتاب ومجلات وژورنالها - رسانه ها- باند ها وتیمها
ب: برنامه عمل
ج: شیوه عمل – ابزار لازم
د: شرایط وزمینه مناسب انجام عمل
الف|: اساتید –معلم – مربی| : اوست که با نفوذ معنوی وموقعیت خطیر اجتماعی خویش همه وقت سرمشق والهام بخش متعلمان بوده ،رفتار وکردارش دلیل راه ومحرک دانش پژوهان در کسب فضائل وتحصیل دانش وادب می باشد .شیوه کار معلم وصفات وروحیات مربی در سازندگی عواطف وافکار شاگرد ومتربی اثراتی عمیق وهمیشگی دارد وهر نقشی را که در برابر لوح بی الایش ذهن وروح او قرار دهد چه زشت وزیبا در این ایینه پاک صورتی نقش می بندد وبنای شخصیتش براین نقوش وخطوط پایه گذاری میشود معلم این موجود شریف که نقشی بس مهم در پیشبرد یا انحطاط یک جامعه میتواند داشته باشد باید به صفات وویژگیهایی از اخلاق اراسته باشد .انچه برای طبقه معلم ومربی واستاد لازم است علاوه بر دانش کافی وبینش عمیق پایبند بودن به اصول اخلاقی ومومن بودن به خدا ومذهب است .انها باید عاشق کار خویش ،مسئولیت پذیر آزاده ونجیب ،پرهیزکار واهل تحقیق ومطالعه ونظر باشند .وبخصوص در روزگار متغیر ومتحول حاضر که هر روز نسبت به روز قبل دگرگونیهایی در شئون مختلف زندگی پیش می آبد وفرضیه های نوین جایگزین فرضیات وتئوریهای کهن میشود وشیوه های کار وراه ورسم زندگی تغییر شکل میدهد معلم باید از اخرین روشهای علمی وتربیتی ورویدادهای اجتماعی زمان خویش آگاهی داشته باشد .
معلم ومربی واستاد باید شخصیت معنوی خویش را با سجایای حمیده چون صداقت ومناعت طبع و...بیاراید وتمام خصوصیات وصفات یک انسان کامل وواقعی را تا حد امکان کسب نماید به گفته بزرگی : از انجا که ( با زور وقانون فقط میتوان قومی را به ظواهر ادمیت اراست وتنها با تربیت است که میتوان حقیقت آدمیت را در افراد یک جامعه بوجود آورد )وازطرفی تربیت با مفهوم گسترده ومعنی وسیع خویش شامل هر نوع اصلاح اجتماعی است لذا مربیان یک قوم باید برگزیده خردمندان ان قوم باشند .
زمانی پیشرفت وارتقا حقیقی برای جامعه ای میسر میشود که زمان رهبریهای تربیتی واخلاقی ان بدست مربیانی سپرده شود که نمونه فضیبت وبزرگ منشی ودرستکاری باشند .چه اگر غیر از این باشد باید فاتحه پیشرفت وسعادت ان جامعه باید خوانده شود .وانتظار انحرافات وسقوط ها وکانون های فساد وتباهی ار باید کشید .اگر وجدان اخلاقی وایمان واصول استوار معنوی زیر بنای افکار واحساسات معلمان ومربیان واساتید نباشد کار تعلیم وتربیت جز تخریب بنای اخلاق ومبانی متقن مذهب ودرهم گسستن شیرازه استقلال وتباه کردن ارمانهای ملی ودینی جامعه نخواهد بود .
کار معلمان واقعی در چنان موقعیتی جز جهاد واز خود گذشتگی نیست وبدیهی است که جهاد وایثار هم جز از خداپرستان وفضیلت خواهان اندیشمند با شهامت عملی نمی باشد .معلم ومربی باید بدانچه حلق را موعظه میدهد خود مومن باشد وبدان عمل کند وضمن پرهیز از بدیها وگرایش وعمل به خوبیها ارائه طریق نماید وبد وخوب را به متعلمان بشناساند و تخم آزادگی وحقیقت جویی وعدالت خواهی ونوع دوستی را در زمین اماده وبارور اذهان نواموزان بیافشاند وبا راهنماییهای صحیح از کوشش خویش به نفع جامعه بهره گیرد به گفته دکتر الکسیس کارل : ( کسیکه از آغاز زندگی به شناختن خوبی وبدی عادت کند درتمام عمر انتخاب خوبی وپرهیز از بدی برای او اسان خواهد بود وهمانطور که از اتش دور میکند از بدی نیز می پرهیزد وعهد شکنی ودروغ گویی وخیانت در نظر او نه تنها اعمالی ممنوع بلکه غیر ممکن می نماید ).
برای بسط این واکنشها در فرد محیطی ضروری است که در ان اصول اخلاقی قطعا ودائما مورد توجه باشد .لذا فقط مربیانی خوبند که به انچه میگویند معتقد باشند وعمل کنند .1ایبند کردن نسل جوان به اصول معنوی واخلاقی که میخواهد الهام بخش ما در زندگی باشد تنها کار مربیان پاک دامن ومعلمان لایق واساتید کاردان است .که در سایه شناخت روحیات واحساسات جوانان وتشخیص نیازمندیهای انان تمایلات عاطفی وخواسته ها وهیجانات سرکش جوانان را با برنامه های دقیق وحساب شده تعدیل کنند واز این نیروهای زاینده وکانونهای سرشاراز تحرک وحیات به نفع خود جوانان ودر راه خیر وصلاح جامعه بهره برداری کنند.

 

خانواده|: یکی از ارکان سه گانه تعلیم وتربیت خانواده است .زیر بنای شخصیت فرد در خانواده گذارده میشود ودر مدرسه توسعه میابد ودر محیط اجتماع کامل میشود .کانون گرم خانواده با فراهم کردن زمینه عاطفی وبذل محبت های بی آلایش ،زمینه مساعدی را برای بکار انداختن استعدادهای ذاتی وشکوفایی جنبه های معنوی طفل فراهم میکند.
عشق اسمانی مادر ومهر بی ریا ومقدس پدر ، نوازش سایر اعضا خانواده نه تنه پشتوانه محکمی برای طفل است بلکه گرمی وحرارت خانه موجب میشود که احساسات وعواطف عالی درنهاد کودک شکفته شوند ودر نتیجه او از نخستین سالهای زندگی به راستی ودرستی وشهامت وسایر صفات پسندیده خو گیرد .
خانواده میدان عملی است که دستورهای خشک وظیفه شناسی ووجدان را بصورت نمونه های زنده وقابل درک پیش چشم کودک نمودار میسازد واز همین جاست که میتوان به اهمیت رفتارهایی که به عنوان سرمشق ونمونه در روان کودک اث میگذارد پی برد وقبول کرد که از نظر تربیتی این سرمشق تا چه اندازه حساس وعمیق می باشند واز آنجا که کودک برای جداکردن بد از خوب مکفی نیست هر دو را بکسان می پذیرد وانچه را بیشتر زیر چشم داشته باشد اسانتر تقلید میکند.
گرایشها، اندیشه ها، عواطف ومعتقدات هرکس زائیده تقلیدها است که بطور خود اگاه یا ناخوداگاه در دوران طفولیت از پدر ومادر ودیگر کسان خود کرده است وشخصیت فکری وعاطفی او یا سجایای اخلاقی وصفات خوب وبد او ماحصل دنباله رویها وتبعیت هایی است که اعضای خانواده خویش نموده است .
در تربیت نقش اول با مادر است .مادر مظهر مهربانی وعشق ورزی است.زندگی ما در سراسر توام با فداکاری وایثار وازخودگذشتگی است .پدر سمبل قدرت ودانایی ورهبری است ونقش نگهبانی خانواده را برعهده دارد .
اوست که در نظر فرزندان موجودی است که همه چیز میداند وهمیشه حق با اوست .او تکیه گاه وچشم روچراغ خانواده والهام بخش ودلیل راه فرزندان خویش در پیمودن طریق زندگی است .پدر ومادر این دو موجود نازنین وپربها که یکی به منزله کشتی ودیگری کشتیبان دریای متلاطم زندگی فرزندان هستند برای عبور دادن آنان از دریای متلاطم زندگی ونیل به سواحل ارام سعادت آن هم دریایی
که طوفانش در روزگار ما به سرحد نهایت ئنقطه اعتلای خود رسیده است ،در برابر امواج خروشان وتازیانه های کوبنده طوفان خشمناک ان وظایف خطیری بر عهده دارند .تربیت بزرگترین مسئله ای است که همه وقت باید فکر این دو فرشته رحمت را بخود معطوف دارد ایشان از جمله موظفند که فرزندان ر با توجه به نبازمندیهای زمان بپرورند وآداب وسنن منزه اجتماعی را به ایشان بیاموزند ومکلف به انجام انها سازند .
تربیت در ایین پاک وجاودانی اسلام به عنوان اولین پله عروج به اسمان کمال وفضیلت معرفی شده است .
پیامبر بزرگوار اسلام هدف از رسالت خویش را برای اتمام فضائل اخلاقی بیان نموده است .
فرمایشات پر ارج پیشوایان دین برهانی مسلم بر اثبات خقوقی است که فرزندان از پدر ومادر خود در تعلیم وتربیت دارند .
از فرمایشات امام علی (ع) است که میفرماید : هیچ پدری بر فرزندش تفضل و بخشش ننوده است که عالیتر وشریف تر از تربیت خوب باشد.
واز امام صادق (ع) است می فرماید : اگر از عمرت دو روز باقی مانده باشد یک روزش را به فرا گرفتن ادب وتربیت اختصاص بده تا روز مرگت از سرمایه های اخلاقی روز قبلت باری بخواهی .آنچه مسلم است نقش تربیت در بهزیستی افراد بشر انکار ناپذیر است وهمه خانواده ها نیز در این مسئله که فرزندان انها باید تربیت شوند ومبادی اداب با ایند وعلم فرا گیرند وادب بیاموزند اتفاق نظر دارند وچنانچه مشهود است هر پدر ومادری به نسبت به فراخور حال ودر حد امکانات خ.یش می کوشد که فرزندان خود را به نحوی هر چه مطلوبتر وبهتر در این راه جلو ببرد .ولی متاسفانه انچه برای اغلب پدران ومادران مجهول وناشناخته است مفهوم واقعی تربیت ویا به عبارت دیگر محتوا ومواد تربیتی است که به عنوان شاخص ها ومعیارهای ارزش سنجی شخصیت فکری فرد یا الگوی تربیتی باید پیش چشم ایشان قرار داشته باشد تا با ان مبانی واصول به آموزش وپرورش فرزندان خویش دسا یازند ودر سایه اش جوانان را به هدف های عالی تربیت یا زندگی مقرون به سعا دت وافتخار رهنمون باشند.
گرفتاریهای روزگار حاضر که بیشتر صنعت از پشت کردن ادمی به معنویات ،دین واخلاق می باشد که همگام با فقر وبیسوادی وبیماری واعتیادات مضر وپیروی از ظواهر پر زرق وبرق وتقلیدهای کورکورانه وپاک باختگی در برابر اغواگریهای استعمار می باشد اغلب خانواده ها را به هلاکت کشانده است که وظایفی را که دین واخلاق در تربیت فرزند برایشان معین کرده است به دست فراموشی سپرده اند ومعیارهای پرورش صحیح ، خصوصا الگویی را که مکتب تربیتی اسلام در ارزش سنجی تربیت معین وارائه می کند از دست داده اند .گرایش به جنبه های فانتزی زندگی وتجمل ومد وعقب نماندن از کاروان تمدن مادی برخی از خانواده ها را چنان چشم دلشان را بسته است وآنها را از خود بیخود کرده است که دراین پاک باختگی ،دلبستگی ها وعلائق معنوی یا آنچه را بنام فضیلت وتقوی نامیده اند از کف آنان ربوده است .هم اکنون مفهوم تعلیم وتربیت در نظر عده زیادی از پدران ومادران در این خلاصه می شود که فرزندی به دنیا بیاورند ،شکم اورا سیر کنند تنش را بپوشانند تا شش سالگی بدون نقشه وبدون در دست داشتن میزانی در تربیت با او به نحو کجدار ومریزا رفتار کنند وآنان که تمکنی دارند به دلخواه وسائل تفریح وبازیش را فراهم اورند وسپس به کودکستان ومدرسه گسیل دارند ان هم با این هدف که خوانده ونوشتن وحساب کردن بیاموزد حراف وزبان آور شود وبا آداب زمان خو گیرد بدیهی است که فردی که براین منوال تربیت شود موجودی بی اراده خواهد بود وبا هر بادی به جانبی خم میشود .به هر پستی تن در می دهد وبه هر فسادی آلوده میشود .عدم کنترل وراهنمایی نشدن بجای فرزندان از طرف والدین از عوامل دیگری است که در سقوط وانحراف جوانان نقش موثری دارد .جای تاسف است که امروزه به پدران ومادرانی برخورد می کنیم که در مقام حرف از مفاسد ی که گریبانگیرشان شده است با قیافه های حق به جانب دم میزنند وآه هایی سرد را از نگرانی که از وضع موجود وفرجام مبهم فرزند خود دارند از دل بیرون می دهند وچاره وملجائی را برای رهایی از این مفاسد جویا میشوند .ولی با علم به اینکه مثلا می دانند فسا در فیلمهای فاسدی که بصورت قاچاق ومخفیانه در سی دیها به دست فرزندان انها می رسد یا لباس های آنچنانی که پوشیدن انها در جامعه خلاف محسوب میشود و.... میباشد . وقتی پای عمل پیش می اید ملاحظه میشود که خود بر اتش مفاسد مذبور دامن میزنند وچه بسیار مواقع خود به عنوان سرمشق ونمونه عمل راه کجروی وبلهوسی را به انان ارائه می کنند .در خیل عابان\ به مادران محجوب وپدران به ظاهر موقر ومتینی برخورد کرده اید که دختران مینی ژوپ پوش خیش را که خودشان را آراسته ونقاشی کرده اند به سیر وگشت اورده اند ، به گردشی که در فاصله هر چند قدم به وسیله مشتی سبک مغز ،متلک وسخنان آنچنانی که در خور آنند استقبال میشوند .حال اگر ناصحی ساده لوح وخوش باور به این والدین به اصطلاح متجدد با متجدد پرور تذکر دهند که این وضع لیاس وارایش شایسته دختران عفیف ومهذب نبوده وبه مصلحت اجتماع نمیباشد واین شما هستید که باید |انان را ارشاد کنید وممانعت می کردید که بدین شکل زننده بیرون بیایند تا چشم ناپاک کور میشد ودهان باوه گویان بست فکر می کنید چه جوابی می شنیدید این جواب را :
مثل اینکه سرکار از تیپ امل وکهنه پرست تشریف دارید .جوان امروز باید شیک پوش وجنتلمن باشد از مد روز عقب نمماند آیا در اجتماع امروز غیر از این میتوان میان سرو همسر بیرون امد؟

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 19   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله شیوه های جذب جوانان به نماز جمعه

دانلود مقاله اسرار نماز

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله اسرار نماز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چرا عبادت ؟
عبادت ، به معنای اظهار ذلت ، عالی ترین نوع تذلّل و کرنش در برابر خداوند است . در اهمیت آن ، همین بس که آفرینش هستی و بعثت پیامبران (عالم تکوین و تشریع) برای عبادت است . خداوند می فرماید :
«و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون»
هدف آفرینش هستی و جن و انس ، عبادت خداوند است .
کارنامه همه انبیاء و رسالت آنان نیز ، دعوت مردم به پرستش خداوند بوده است :
« و لقد بعثنا فی کل امة رسولا ان اعبدوا الله و اجتنبوا الطغوت »
پس هدف از خلقت جهان و بعثت پیامبران ، عبادت خدا بوده است .
روشن است که خدای متعال ، نیازی به عبادت ما ندارد ، « فان الله غنی عنکم » و سود عبادت ، به خود پرستندگان بر می گردد همچنانکه درس خواندن شاگردان به نفع خود آنان است و سودی برای معلم ندارد .

 

ریشه های عبادت
آنچه انسان را به پرستش و بندگی خدا وادار می کند (یا باید وادار کند) اموری است ، از جمله :
1. عظمت خدا
انسان وقتی خود را در برابر عظمت و جلال خدایی می بیند ، ناخودآگاه در برابر او احساس خضوع و فروتنی می کند . آن سان که در برابر یک دانشمند و شخصیت مهم ، انسان خویشتن را کوچک و ناچیز شمرده ، او را تعظیم و تکریم می کند .
2. احساس فقر و وابستگی
طبیعت انسان چنین است که وقتی خود را نیازمند و وابسته به کسی دید ، در برابرش احساس خضوع می کند .
وجود ما بسته به اراده خداست و در همه چیز ، نازمند به اوییم . این احساس عجز و نیاز ، انسان را به پرستش خدا وا می دارد . خدایی که در نهایت کمال و بی نیازی است . در بعضی احادیث است که اگر فقر و بیماری و مرگ نبود ، هرگز گردن بعضی نزد خدا خم نمی شد .

توجه به نعمت ها
انسان ، همواره در برابر برخورداری از نعمت ها ، زبان ستایش و بندگی دارد . یادآوری نعمت های بیشمار خداوند ، می تواند قوی ترین انگیزه برای توجه به خدا و توجه به عبادت او باشد . در مناجات های امام معصوم ، معمولاً ابتدا نعمت های خداوند ، حتی قبل از تولد انسان ، به یاد آورده می شود و از این راه ، محبت انسان به خدا را زنده می سازد آنگاه درخواست نیاز از او می کند .
خداوند هم می فرماید :
« فلیعبدوا رب هذا البیت ، الذی اطمعهم من جوع و ءامنهم من خوف »
مردم پروردگار این کعبه را بپرستند ، او را که از گرسنگی سیرشان کرد و از ترس ، اینشان نمود .
در آیه ای دیگر است ، پروردگارتان را بندگی کنید ، چون شما را آفرید .
3. فطرت
پرستش ، جزئی از وجود و کشش فطری انسان است . این روح پرستش ، که در انسان فطری است ، گاهی در مسیر صحیح قرار گرفته و انسان به « خدا پرستی » می رسد ، گاهی انسان در سایه جهل یا انحراف ، به پرستش سنگ و چوب و خورشید و گاو و پول و ماشین و همسر و پرستش طاغوت ها کشیده می شود .
انبیا ، برای ایجاد سن پرستش نیامده اند ، بلکه بعثت آنان ، برای هدایت این غریزه فطری به مسیر درست است .
علی  می فرماید : « فبعث الله محمداً بالحق لیخرج عباده من عبادة الاوثان الی عبادته » خداوند محمد را به حق فرستاد ، تا بندگانش را از بت پرستی ، به خدا پرستی دعوت کند .
بیشتر آیات مربوط به عبادت در قرآن ، دعوت به توحید در عبادت می کند ، نه اصل عبادت . زیرا روح عبادت در انسان وجود دارد . مثل میل به غذا که در هر کودکی هست ، ولی اگر راهنمایی نشود ، به جای غذا ، خاک می خورد و لذت می برد !
اگر رهبری انبیاء نباشد ، مسیر این غریزه منحرف می شود و به جای خدا ، معبودهای دروغین و پوچ پرستیده می شود . آنگونه که در نبود حضرت موسی و غیبت چهل روزه اش ، مردم با اغواع سامری ، به پرستش گوساله طلایی سامری روی آوردند .

 

نقش عبادت
عبادت ، قرار دادن همه ابعاد زندگی در مسیر خواست و رضای الهی است . اینگونه رنگ خدایی زدن به کارها ، تاثیر مهمی در زندگی انسان دارد که به گونه ای از آنها اشاره می شود :
1. باقی ساختن فانی
انسان ، و همه تلاشهایش از بین رفتنی است ، اما آنچه برای رضای خدا انجام گیرد و متعلق به الله باشد ، به صورت ذخیره در می آید و باقی است . قرآن می فرماید :
« ما عندکم ینفد و ما عندالله باق »
آنچه نزد شماست پایان می پذیرد و آنچه نزد خداست ، ماندگار است .
و نیز : « کل شی هالک الا وجهه »
هر چیزی نابود می شود مگر آنچه وجهه و رنگ و روی الهی داشته باشد .

 


2. تبدیل مادیات به معنویات
اگر هدف در کارها خدا باشد و انسان بتواند نیت و انگیزه و جهت کارهایش را در مسیر خواست خدا قرار دهد و بنده او باشد ، حتی کارهای مادی از قبیل خوردن ، پوشیدن ، مسافرت ، دیدار ، کار روزانه ، خانه داری ، تحصیل ، همه و همه ، معنوی می شود . بر عکس ، گاهی مقدس ترین کارها ، اگر با هدف مادی و دنیوی انجام گیرد ، از ارزش می افتد . اولی نهایت استفاده است ، دومی نهایت زیان .
3. سازندگی فرد و جامعه
عبادت و توجه به خدا و پرستش او ، چون همچون با نادیده گرفتن هوس ها و تمایلات ، و تفاخر نداشتن نسبت به نژاد و لباس و زبان و زمین و شهر است و انس گرفتن با خدا و دل بستن به بی نهایت قدرت و کمال و تشکر از صاحب نعمت است ، این مسائل ، در ساختن فکر و زندگی فردی و اجتماعی مردم نقش دارد .
عبادت ، حرکت در مسیر مستقیم الهی است : « و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم »
عبادت ، بار نیست ، بلکه اهرم حرکت است : « واستعینوا بالصبر و الصلوة » از صبر و نماز کمک بگیرید .

 

عبادت ، هم انسان را به صورت فردی ، از بردگی هوس ها و گناهان و شیطان نجات می دهد ، و هم یک جامعه عابد ، را که خدا می پرستد ، از پرستش طاغوت ها و ستمگران و ابر قدرت ها آزاد می شود . اقبال لاهوری می گوید :
آدم از بی بصری بندگی آدم کرد
گوهری داشت ولی نذر قباد و جم کرد
یعنی از خوی غلامی ز سگان پست تر است
من ندیدم که سگی پیش سگی سر خم کرد
عبادت ، هم « فرد ساز » است و هم جامعه ساز ، فساد جوامع ، بیشتر از گرایش به عبودیت و پرستش غیر خدا سرچشمه و ریشه می گیرد .
آفات عبادت
شیطان ، این دشمن قسم خورده و دیرینه انسان ، که هکواره در کمین انسان است تا عبادتهایش را تباه و بی نتیجه سازد ، از این راهها برای فاسد کردن و باطل نمودن عبادت ما وارد می شود :
1. ریا
کسی که نه برای خدا ، بلکه برای جلب نظر مردم یا رسیدن به موقعیت و شهرت ، عبادت می کند ، او گرفتار دام شیطان است و عباداتش به هدر می رود .
این اخلال در عبادت ، توسط شیطان گاهی پیش از عمل هم ، در نیت پدید می آید و از «قصد قربت» باز می دارد .
2. عجب
شیطان انسان را در حین عبادت ، به خود پسندی و مهم دانستن عبادت ها می کشد ، و اگر کار ، با نام و برای خدا هم شروع شده باشد ، در نیمه راه ، شیطان آنرا تباه می سازد و انسان را به غرور دچار می سازد .
3. گناه
بی شک ، گناهان ، آثار خوب عبادات را از بین می برند . کشاورزی که پس از ماهها تلاش و زحمت در راه به ثمر رساندن مزرعه و باغ ، در اثر یک غفلت ، گرفتار آتش سوزی و حریق خرمن می شود ، رنجهایش هدر رفته است . گناهان آتشی در خرمن عبادات و اعمال ما هستند که آنها را بر باد می دهند .
خلاصه آنکه : شیطان ، یا جلوی ورود آب زلال را به جام دل انسان می گیرد یا پس از پر شدن این ظرف ، آنرا آلوده و فساد می سازد و یا «زیراب» آنرا کشیده ، آب ها را هدر می دهد .
امام سجاد  در دعای «مکارم الاخلاق» از خداوند چنین می طلبد : «الهی عبدنی لک و لا تفسد عبادتی بالعجب ... اعزنی و لا تبتلینی بالکبر ... » خدایا ، مرا بنده خودت ساز ،ولی عبادتم را با عجب، فاسد مگردان ، مرا عزیر کن ولی به تکبر مبتلایم مساز .
صدقه هم نوعی عبادت مالی است ، به تعبیر قرآن ، با منت نهادن باطل و تباه می شود .
کاشتن نهال ، وقت چندانی نمی برد ، ولی به ثمر رساندن و مواظبت از سلامت آن و زدودن آفت ها دشوار است . گاهی گناهان یا حالات ناپسند روحی ، همه نیکی ها را بر باد می دهد .
در حدیث می خوانیم : « ان الحسد یاکل الحسنات کما تاکل النار الحطب » آنگونه که آتش هیزم را می خورد ، حسد هم حسنات را می خورد .
در روایتی آمده که : عابدی مغرور و فاسقی شرمنده ، هر دو وارد مسجد شدند ، فاسق ، به خاطر حالت توبه و پشیمانی ، دگرگون گشت و مومنی صالح شد ولی عابد به خاطر غرورش ، فاسق از کار در آمد .

 

عبادت های باطل
گفتیم که بندگی و اطاعت و عبادت ، تنها در برابر آفریدگار جهان شایسته و رواست و هر پرستشی نسبت به هر پدیده یا انسان و موجودات دیگر ، باطل است . این عبادت های ناروا ، بیشتر از راه جهالت ، یا دوری از راه هدایت انبیا پیش می آید .
خداوند متعال در قرآن ، ضمن اشاره به انواع عبادت های ناروا و باطل ، آنها را بی دلیل و بیهوده می خواند و با دلیل ، رد می کند . از این قبیل که :
اگر به خاطر یاری جستن از دیگران ، سراغ غیر خدا می روید ، بدانید که همه قدرت ها از آن خداست :«ان القوة لله جمیعاً» اگر در پی عزت یافتن هستید ، باز هم عزت برای خدا و در دست خداست : «فللّه العزة جمیعاً»
اگر برای تامین معاش و روزی هستید . معبود های باطل که مالک رزق شما نیستند :
« لا یملکون لکم رزقاً»
اگر به امید نفع یا ضرر ، توسط معبودهای دیگرید ، آنان توان سود رساندن یا دفع زیان ندارند : «ما لم یملک لکم ضرا و لا نفعاً»
اگر طاغوت ها را برتر از خود می دانید ، بدانید که آنها هم بندگانی همچون شمایند : «عباد امثالکم»
اگر پرستش بت ها ، روی تقلید از نیاکان است ، آنان خود در گمراهی بودند :
«أنتم و ءاباوکم فی ضلل مبین »
اگر فکر می کنید در قیامت ، به فریادتان می رسند ، بدانید که آنها پرستش های شما را نادیده گرفته و با شما دشمن می شوند : «سیکفرون بعبادتهم و یکونون علیهم ضداً»
اینان بدون جهت و بی دلیل ، سراغ معبود های دیگر رفته اند و برهانی بر این پرستش را ندارند : « و بعبدون من دون الله ما لم ینزل به سلطناً »
هیچ چیز و هیچ کس جز خدا ، لایق پرستش نیست . زیرا این معبودهای باطل ، یا وجود خارجی ندارند و ساخته ذهن اند ، یا موجوداتی بی خاصیت و ناتوانند ، یا اگر کار آیی دارند ، موقت و محدود و همراه با منت ها و هوس ها و تحقیرهاست . پس در هر سه صورت ، شایسته نیستند که انسان ، طوق بندگی آنها را به گردن اندازد . انسان در برابر هیچ مخلوقی ، به قیمت نا فرمانی خداوند ، نباید اطاعت و پرستش و فرمانبرداری کند .
امام جواد (ع) می فرماید : « من اصغی الی ناطق فقد عبده»
هر کس به سخن کسی گوش دهد . او را پرستیده است !
پس اگر گوینده حق بگوید بنده حقیم و اگر باطل بگوید ، باطل را پرستیده ایم . و امام صادق (ع) در حدیثی فرموده است : « من اطاع مخلوقا فی معسیة الخالق فقد عبده» هر کس با اطاعت از مخلوقی ، خالق را نافرمانی کند ، آن مخلوق را پرستیده است .
پس عبادت باطل ، تنها به پرستش سنگ و چوب و خورشید و ستاره منحصر نیست . دل و جان سپردن به هرفکر و سخن و قدرت و حکومت غیر الهی ، عبادت ناروا است حتی پذیرش فرهنگ ضد الهی هم ، از عبادتهای باطل بشمار می رود .
توسعه عبادت
مومن خدا پرست ، باید به گسترش فرهنگ عبادت بپردازد و تنها به نماز و عبادت خود اکتفاء نکند ، بلکه دیگران را هم با خدا و پرستش ، آشنا کند .
توصیه به حق و وظیفه تبلیغ ، بر عهده هر مومن است ، خداوند ، بعد از ایمان و عمل و صالح ، انسان را به دعوت به حق و صبر فرا می خواند :
« و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر »
اگر ده نفر سیگاری وارد منطقه ای شوند ،در مدت کمی افراد زیادی را با دود آشنا می کنند ، چند نفر فاسد ، محله یا شهری را به فساد می کشند .
چرا نباید تعدادی اهل نماز و عبادت ، مردم را با خدا آشنا سازند و زمین و محیط را محل پرستش خدا کنند ؟ باید با تمام نیرو ، در خانه ، محله ، مدرسه ، اداره ، شهر و روستا به فکر توسعه اهداف الهی خود باشیم ودر این راه هرگونه توانایی خود را به کار گیریم .
نشان قبولی
قرآن ، ثمره نماز را ، بازداشتن از فحشاء و منکر می داند « ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر » و این خاصیت ، مغز و محتوای اصلی نماز و نشان قبولی اعمال و عبادات است ، هسته بی مغز ، رشد نمی کند و ثمر نمی دهد . نماز بدون باز داشتن از بدیها ، همان عبادت بی محتواست .
امام صادق (ع) در بیان این نشانه ، می فرماید : « من احب ان یعلم اقبلت صلاته ام لم تقبل ، فلینظر هل منعته صلاته عن الفحشاء والمنکر ؟ فبقدر ما ضعته قبلت منه »
هر کس دوست دارد بداند نمازش قبول شده یا نه ، ببیند که آیا نمازش او را از گناه و زشتی بازداشته یا نه ؟ پس به هر قدر که نمازش او را از گناه بازداشته ، به همان اندازه نمازش قبول شده است .
اهمیت نماز
جز آنچه از آیات و احادیث نقل شد ، رفتار اولیاء خدا نیز اهمیت و جایگاه آن را بیان می کند . نماز جزء برنامه انبیاء بوده است .
حضرت عیسی (ع) در گهواره می گوید : خداوند مرا تا زنده هستم به نماز و زکات سفارش کرده است : « و اوصنی بالصلوه و الزکوه ما و دمت حیا »
امام حسین (ع) حتی ظهر روز عاشورا در میدان مبارزه و در برابر تیرهای دشمن هم نماز را رها نکرد .
حضرت ابراهیم (ع) همسر و کودک خویش را در بیابانهای داغ مکه ، که آن هنگام هیچ آب و گیاهی نداشت ، مسکن داد وگفت : خدایا تا نماز به پا دارند : « انی اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم ربنا لیقیموا الصلوة »
پیشوایان معصوم ما ، هنگام نماز ، رنگ خود را می باختند و می فرمودند : وقت ادای امامت الهی و حضور در پیشگاه الهی است .
گرچه بعضی نماز را به طمع بهشت یا ترس از عذاب جهنم می خوانند ، اما امیر المومنین  نماز را نه برای تجارت یا سپری از آتش ، بلکه به خاطر شایستگی خدا برای عبادت ، انجام می دهد .
برای اهتمام این برنامه سازنده ، اسلام به پدران و مادران سفارش کرده که اطفال خود را قبل از بلوغ ، مثلاً از سن هشت سالگی به هر نحو که می توانند وادار به نماز کنند و گاهی هم به خاطر بی اعتنایی شان ، از خود خشونت نشان می دهند .
آنکه اهل نماز است ، با مبدأ هستی مرتبط است . مثل خلبانی که با اتاق فرمان ارتباط دارد .
نماز سبب آمرزش گناهان و زدودن آثار لغزش هاست . قرآن ، پس از دستور به نماز ، می فرماید : «ان الحسنت یذهبن السیئات » نیکی ها ، بدی ها را از بین می برد .
ترک نماز
ترک نماز ، قطع رابطه کردن با آفریدگار هستی است و این در دنیا و آخرت ، عواقب تلخی دارد . در قیامت ، اهل بهشت از دوزخیان می پرسند : چه چیز شما را روانه جهنم کرد ؟ یکی از پاسخهایشان این است که ما پابند به نماز نبودیم : « لم نک من المصلین »
در جایی دیگر ، به نماز گزارانی که نسبت به نمازشان سهل انگار و بی اعتنا هستند و گاهی می خوانند و گاهی نمی خوانند می گوید : وای بر آنان : «فویل للمصلین الذین هم عن صلاتهم ساهون »
رسول خدا (ص) فرموده است : « من ترک الصلاة متعمد افقد کفر» هر که از روی عمد و با توجه نماز را رها کند ، از اسلام خارج شده و کافر است .

 

و نیز فرموده است : « بین العبد و بین الکفر ترک الصلاة »
مرز میان اسلام و کفر ، چیزی بیش از رها کردن نماز نیست .
آداب نماز
رعایت نکاتی که به آداب نماز مربوط می شود ( همچون مسواک ، نظافت ، توجه به خدا و ... ) در کمال این عبادت موثر است .
اما باقر علیه السلام (ع) فرموده است : «علیک بالا قبال علی صلاتک فانما یحسب لک منها ما اقبلت علیه »
در نماز ، توجه به خدا داشته باش ، زیرا از نماز ، آن مقدار قبول می شود که با توجه خوانده شود . سپس حضرت می فرماید : هنگام نماز ، با دست و سر و صورت خود بازی مکن ، زیرا همه این کارها ، سبب نقص نماز می شود ، در حالت کسالت و خواب و سنگینی مشغول نماز مشو ، زیرا چنین نمازی ، از آن منافقان است ...
در حدیثی از پیامبر نقل شده :
« رکعتان من رجل ورع افضل من الف رکعة من مخلط » دو رکعت نماز انسان با تقوا ، برتر از هزار رکعت نماز فرد لاابالی است .
اما صادق (ع) می فرماید : هنگام نماز ، از دنیا و آنچه در آن است مأیوس شو و تمام توجه ات را به خدا قرار ده به یاد روزی باش که در برابر دادگاه عدل الهی قرار می گیری .
و نیز فرمود : گاهی پنجاه سال بر انسان می گذرد ولی خداوند ، حتی یک نماز او را نپذیرفته است .
و در حدیث می خوانیم : بعضی چنان در برابر خدا سبک سخن می گویند و نماز می خوانند که اگر با همسایشان حرف بزنند ، چواب آنها را نمی دهد .
از پیامبر خدا (ص) نقل شده که : « رکعتان بسواک افضل من سبعین رکعه بغیر سواک »
دو رکعت نماز کسی که مسواک کند ، از هفتاد رکعت بدون مسواک بهتر است .

 


طهارت
نمازگزار، باید برای انجام این عبادت ، کسب طهارت کند ، گاهی با .وضو یا غسل ، در شرایطی هم تیمم می کند وضو جزو ایمان است و به تعبیر امام باقر (ع) نماز بدون وضو ، نماز نیست : «لا صلاة الا بطهور» و در برخی روایات ، از وضو به عنوان «کلید ایمان» و «نصف ایمان» تعبیر شده است .
امام رضا (ع) بیان جالبی درباره وضو دارد و می فرماید :
1. « لان یکون العبد طاهرا اذا قام بین یدی الجبار عند مناجاته» وضو ، یک ادب در برابر خداست تابنده ، هنگام نماز ، وقتی در برابر خداوند می ایستد پاک باشد .
2. « نقیاً من الادناس والنجاسة » از آلودگی ها و پلیدی ، پاکیزه باشد .
3. « مع ما فیه من ذهاب الکسل و طرد النعاس» به علاوه ، در وضو از بین رفتن کسالت و طرد خواب آلودگی (و ایجاد نشاط) است .
4. « و تزکیة الفواد بین یدی الجبار» و دل و روح را آماده ایستادن در برابر پروردگار می سازد .
امام در این حدیث شریف ، به همه ابعاد جسمی و روحی وضو ، یعنی نظافت و پاکی و آمادگی روح و کسب نشاط عبادت و پدید آوردن زمینه معنوی عبادت اشاره فرموده است .
مرحوم فیض کاشانی می گوید :
یکباره برخاستن از مادیت و کوچ به معنویت مشکل است ، ولی وضو گرفتن ، انسان را کم کم آماده می سازد .
وضو در هر حال
نورانیت و صفای باطنی که در سایه وضو پدید می آید بسیار ارزشمند است از این رو ، در روایات ، تاکید شدهکه انسان همواره با وضو باشد ، وضو به نور تشبیه شده و خوابیدن با وضو همچون احیاء و شب زنده داری به حساب آمده است
برای ، تلاوت قرآن زیارت و بسیاری از کار های نیک و عبادی ، سفارش به داشتن وضو شده است .
بدون وضو ، دست زدن به آیات قرآن و نامهای خدا و پیامبر و اءمه(ع) ممنوع است
حتی اگر نام خدا به صورتهای مختلف و آرم نهادها و مؤسسات در آید ،( مثل آرم جمهوری اسلامی ) همین حکم را دارد .
وضو ، بمنزله اجازه ورود به حضور پروردگار است و برای قسمتهای مختلف آن هم دعاهای خاصی در کتب بیان شده است . مسائل وضو بسیار است که در این مجموعه نمی گنجد .ولی نا گفته نماند که مصرف آب در وضو ، اگر به حد اسراف برسد حرام است . رسول خدا فوموده است : « الوضوء مد والغسل صاع و ساتی اقوام یستقلون ذلک فاولئک علی خلاف سنتی »
برای وضو ده سیر آب و برای غسل ، سه کیلو آب کافی است . ولی افرادی در آینده می آیند که این مقدار را کم می شمارند و آب زیاد مصرف خواهند کرد که آنها بر خلاف راه من می روند .
طهارت برای نماز مراحلی دارد :
1. طهارت ظاهر از نجاسات و آلودگی ها
2. طهارت اعضاء از گناهان و جرائم
3. طهارت روح از مفاسد اخلاقی . آنگونه که در دعاهایم می خوانیم :
« الهی طهر قلبی من الشرک» خدایا دلم را از شرک ، پاک ساز . وقتی در نماز ، لازم باشد که لباس و بدن از آلودگی ها پاک باشد ، آیا لازم تر آن نیست که دل و جان ، از کبر و ریا و حسد و کینه هم پاک باشد ؟ و آیا دو گانگی ظاهر از باطن ، نوعی نفاق نیست ؟
غسل
گاهی برای کسب طهارت ، باید غسل کرد . از جمله موارد آن جنابت است و باید طبق دستوری که مراجع تقلید در کتاب های توضیح المسائل خود بیان کرده اند ، تمام بدن شستشو داده شود . بعضی احادیث می رساند در جنابت ، همه اندام انسان تحریک می شود ، « من تحت کل شعر ...» و شاید به همین خاطر باشد که در غسل باید همه بدن شسته شود . شاید این احادیث ، اشاره به فعالیت اعصاب سمپاتیک در هنگام جنابت باشد که این اعصاب در تمام بدن وجود دارد و فعالیت می کند .
تیمم
وقتی آب برای وضو یا غسل نبود ، یا وقت برای وضو یا غسل کم بود ، یا مصرف آب برای سلامتی انسان ضرر داشت ، یا قیمت آب ، در حد غیر قابل تحملی گران بود ، یا آب را برای آشامیدن و حفظ جان لازم داشتیم ، در این گونه موارد باید تیمم کرد . یعنی طبق دستوری که در رساله ها آمده ، دست ها را بر خاک پاک زد و بر پیشانی و پشت دست ها کشید . آن هم خاکی که پاک و بهداشتی باشد ، نه از هر خاک آلوده ای ! در حدیثی می خوانیم که حضرت علی  از تیمم کردن بر خاکهای کنار کوچه ها ( که معمولاً آلوده است ) نهی فرمود
اذان
گفتن اذان و اقامه از کارهای پیش از نماز و زمینه ساز توجه بیشتر به خداوند در نماز است .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  53  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اسرار نماز