معماری اسلامی برگرفته از زبان قرآن است و عمق و غنای تمدن اسلام را با بهرهگیری از روح معنویت نشان میدهد. این امر به گونهای است که اعتقاد به توحید و ایمان به تعالیم اسلام به عنوان اندیشه زیباییشناسی دین اسلام در معماری اسلامی تجلی مییابد مؤلفههای به جا مانده از پیش از ظهور اسلام نشان میدهد از زمانی که انسان هنر را شناخت یعنی از هزاران سال پیش به طراحی رنگی از حیواناتی که منقرض شدند به منظور نشان دادن واقعیتها و مهارتهای خود بر روی دیوارها پرداخت . در واقع هنر پیش از زبان و ادبیات در زندگی انسان وسیلهای برای برقراری ارتباط او به شمار میرفت .
ارتباط معماری با دین اسلام نشانه اعتقاد به توحید، ایمان و عمل به آموزه ها و تعالیم دین اسلام است. اندیشه توحیدی مبنی بر اعتقاد به خدای واحد سبکی بود که در اکثر هنرهای اسلامی به عنوان موضوعی بکر به کار می رفت. معماری اسلامی هنری بود که نه تنها در اماکن دینی چون مساجد مورد استفاده قرار می گرفت، بلکه از آن در مدارس، ضریحها و قصرها و حتی خانه ها و حمامها نیز بهره گرفته می شد.
بنابراین می توان گفت که معماری اسلامی با روح تمدن اسلام تطبیق داشت.هویت معماری اسلامی در همه جهان با وجود تنوعات زبانی و تمدنی یکسان است و این تنوعات از چین تا اقیانوس اطلس با وجود تعددات فرهنگها دیده می شود. اگر چه رومیها و دیگر اقوام نیز دارای معماری بودند، اما معماری اسلامی ویژگی خاص خود را داشت. از دیگر ویژگیهای هنر معماری اسلامی تزئینات است که مسجد النبی به عنوان اولین بنای اسلامی دارای معماری اسلامی دارای این ویژگی بوده است.
نشانه و نماد
نشانه و نماد هر دو به زبان مربوطند. در این مفهوم زبان چیزی بیش از زبان لغوی صرف است. زبانهای مختلفی وجود دارد، چون زبان تصاویر، ریاضی و قوانین، زبان آیینها و رفتارها، زبان موسیقی، زبان نمایش، یا حتی زبان گلها و عطرها ... در همۀ این زبانها معنا و محتوای معنایی به بیان در میآیند. انسانها از طریق انواع زبان های مختلف با هم ارتباط برقرار میکنند. اما ارائۀ تعریف جامع و همه جانبهای از نماد ساده نیست. زیرا این اصطلاح در حوزههای مختلف و از دیدگاههای گوناگون مورد توجه قرار گرفته است. به زبان ساده میتوان نماد را «یک مفهوم یا نشانه دانست که به عنوان نمایندۀ چگونگیِ امر یا موضوع، حس یا فکر قرار میگیرد. در مفهوم دینی نشانۀ آیینی شماری از معانی غیرعقلانی و روابط را در خود یکی میکند. مثلا نماد صلیب در مسیحیت که هم نشانۀ مسیح مصلوب است و هم نشانۀ عمومی برای باور به مسیحیت. مفهوم نماد برای نشانههای تازه شکلگرفته، مدلها و علائم چون پنج حلقۀ بازی های المپیک هم صادق است. امروزه نماد به عنوان علائم سبکدار در مناسبتهای گوناگون ایجاد میشود و کارکرد آنها در این است که در نگاه ما اطلاعاتی مشخص به طور روشن انتقال دهند»
هر چیز، هر پدیده، و هر تصویری در طبیعت می تواند برای انسان تبدیل به نماد شود. از مادی ترین و ملموس ترین چون سنگ و چوب و برگ و حیوانات گرفته تا دور از دسترس ترین مثل ماه و خورشید و چهار عنصر مثالی. هر آنچه که اثر انسان بر زمین است؛ معماری، نقاشی، و به طور کلی آنچه که آنرا فرهنگ و تمدن می نامیم چیزی نیست جز طبیعت ناب که توسط انسان وام گرفته شده و دوباره بازنمایی شده است. اینجا انسان درست به سان تبدیل کننده ( کاتالیزور) عمل میکند
برای بازنگری نمادها از ساده ترین آنها، یعنی اشکال بنیادین: دایره، مربع، و مثلث شروع میکنیم. ابتدا میتوانیم خیلی ساده و به طریقهء رمز شکنی (decode) هر یک را معادل یک عنصر بیابیم. دایره= آب، مربع= خاک، مثلث= آتش. بنابراین، همهء مفاهیمی که به این سه عنصر منسوب میشود، به این سه شکل بنیادی نیز قابل تعمیم است. مثلاً دایره، منبع زندگی و حیات، چرخ هستی است همچون آب که عنصر مرتبط آن و منشاء زندگی است.
دایره:
کاندینسکی مینویسد: ” نقطه، زندگی است“. تصویرِ اصلیِ بیان است. دایره ای است که به غایت کوچک شده است: خُرد ترین شکل زمان است.
دایره شکلی است که دلالت بر بی زمانی دارد چرا که نه آغازی دارد و نه پایانی (زمان). بنابراین میتوانیم مفهوم دایره به خصوص در معماری گونه ای دیگر بنگریم. این مفهوم به مرور، معنای حرکت، چرخ، راه، گردونه،(چرخ زمان، گردونه زمان، گردونه مهر یا خورشید، که خود به عنوان ابزار سنجش و اندازه گیری زمان در ساعت های خورشیدی به کار گرفته میشد) و زمانِ سپری شونده، به خود گرفته است. دایره نماد عهد و پیمان نیز هست، در ایران تبدیل به حلقهء ایزد مهر و یا حلقهء فره ایزدی در نماد فروهر شده و هم اکنون نیز در همهء فرهنگ ها کم و بیش نماد تعهد، مرحلهء گذر، و نشان مهر است. کلاً فضای درون دایره فضایی مقدس، جادویی و محافظت شده است.
مربع:
همانطور که دایره نماد روح است، مربع نیز نماد جسم میباشد چرا که این شکل چهار گوش از اجتماع چهار عنصر پدید آورندهء ماده حکایت میکند عالم بالا میبوده به شکل دایره ای ساخته میشده است. پیدایش گنبد مرحلهء جالب توجه ای در معماری می باشد. یکی از قدیمیترین نوع. گنبد، حد فاصل و رابطِ گذر جسم به عالم روحانی است. شالودهء معماری ایرانی بر حیاط های چهارگوش و حوض های دایره ای یا پنج وهشت ضلعی در مرکز حیاط میباشد. یکی از کهن ترین الگوهای شهرسازی نیز بنابر طرح دایره ای و بر حول نقطهء مرکزی دایره، و گسترشِ به سوی بیرون بوده است.
مربع نماد این تسلسل و فرود و ادامه ی زندگی و حکمرانی الهی در عالم ماده است . مربع فضای قابل تسخیر بوسیلهء انسان است (مکان).
مثلث:
بازهم به معماری ایران باز میگردیم؛ آتش، نماد خِرد نخستین و ازلی جلوه ای از دانایی بیکران و عالم ماورای انسان است (مثلث نماد آتش) که در آتشکده یا دارِ مهر، یعنی همان بناهای مکعبی در شکل ابتدایی خود تکریم و تقدیس میشود.
در کیمیاگری، تثلیث مقدس؛ سه گانهء جسم/خاک، روح/ آب، جان/هوا، می باشد که باید پس از مرحلهء پالایش، دوباره به دایره باز گردد. مثلث تنها شکلی است که جهت پذیر است و جهت رو به بالا یا رو به پایین آن در معنایش تاثیر می گذارد.
عناصر نمادین در معماری اسلامی:
گنبد
گنبد که اساس آن دایره است , تصویر یک کل نامحدود است که چون به تساوی تقسیم گردد , به چند ضلعیهای منتظمی بدل می شود.آن چند ضلعیها هم ممکن است خود به چند ضلعیهای ستاره گون تبدیل و بر فرازش آید و پیوسته در تناسبات هندسی کاملآ هماهنگی گسترده شوند.این شیوه بدست آوردن همه تناسبات مهم از تقسیم کردن دایره به کمانهای برابر چیزی جز روشی نمادین برای بیان توحید نیست که همانا عقیده ماوراء الطبیعی وحدانیت الهی است که مبداء و معاد جمله کثرات است.انسان سنتی این صور را , همچون تشخیص اعداد , جلوه کثرات صادره از خالق ادراک می کند.نقشهای هندسی بی نهایت گسترش پذیر , نمادی است از بعد باطنی اسلام و این مفهوم صوفیانه " کثرت پایان ناپذیر خلقت , فیض وجود است که از احد صادر می شود :کثرت در وحدت "و چون گنبد رو به آسمان کشیده شده , لذا درخت بهشتی ( طوبی ) مناسبترین نقشمایه برای تزئین سطح داخلی آن بود.یک نمونه برجسته از این نوع تزئین در قبه الصخره دیده می شود و در آن درخت عالمگیر پر نقش و نگاری که از دیدگاه اسلامی از بالا به پائین رشد می کند , از نقطه اوج گنبد رو به پائین کشیده و سرتاسر فضای داخلی گنبد را فروپوشانده و تا نقطه پائین ادامه یافته است.استفاده از درخت وارونه عجیب به نظر می رسد ولی در اسلام این دنیا همچون تصویری در آینه , رمز و نمادی از بهشت است.اصل برگشت پذیری در اسلام رخ می دهد.
گنبد نخستین بار در ایران در اوائل دوران ساسانی در فیروز آباد دیده شده است.
طاق و قوس
قوس
قوس یا چفد یا دور،باریکه ای است که بین دو پایه یا دو دیوار اجرا می شود و مانند تیر حمال (باربر)وزن طاق (سقف)را به پایه ها منتقل میکند.
امادر معماری بجای خطوط مستقیم، از قوس استفاده می کنیم: چرا که اصولاً خود قوس یک مفهوم زیبایی شناختی دارد. معماری در عرف ما و تاریخ هنر به آن فضای کالبدی گفته می شود که مفاهیم متافیزیکی و معنوی آن مقدم بر مفاهیم فیزیکی و مادی آن است.
این مسئله را ما نه تنها از تاریخ هنر مقدس ادیان می توانیم بفهمیم، بلکه از تبارشناسی واژه انگلیسی architecture نیز این مطلب برمی آید.
واژه archi از لحاظ زبان شناسی نوین، معادل واژه آرک در زبان پهلوی و عرش در زبان عربی است.
از لحاظ زبان شناسی نوین این چند واژه در زبان های مختلف با یکدیگر، هم عرضند. در هر سه زبان این واژه به معنای قوس است، که شکلی زیباست. در فرهنگ معماری قوس به آن خطوط منحنی گفته می شود که تمثیلی برای دایره است و دایره تمثیلی برای تمامیت و کمال است. وقتی معماری مسجد را ملاحظه می کنید، متوجه می شوید که خطوط ، مستقیم نیستند.
قوس، اصل جدا نشدنی معماری مساجد است، سردر مسجد، ایوانهای داخلی، گنبد محراب، شبستانها و دیگر اجزا، بنا به کارکرد معنویشان، دارای معماری مبتنی بر قوسند، حضور این قوس در معماری مذهبی، قبل از ظهور اسلام در ایران و نیز معماری کلیسا (بویژه محراب آن)، در هنر، در صدر مسیحیت و بیزانس میتواند به نحوی بازتاب مفاهیم معنوی واژهی Arch ، آرک و عرش باشد.
عرش، در تأویل عرفانی، چون خانهای تصور میشود که صدر آن را مقام رحمانیت حق تشکیل میدهد و به حکم ایهی «الرحمن علی العرش استوی» (سورهی طه، ایهی 5)، در واقع عرش، «قلب» عالم است و از سوی دیگر مسجد است، زیرا کل موجودات در آن به عبادت حق مشغولند، چرا که یکی از معانی عرش، کلّ موجودات است.
شامل 60 اسلاید powerpoint
دانلود پاورپوینت بینش نمادین درمعماری اسلامی