فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اقدام پژوهی چگونه توانستم دانش آموزان (مخصوصاً معصومه را که معلولیت وی را رنج می داد) را به شرکت در نماز جماعت علاقه مند نمایم؟

اختصاصی از فی بوو اقدام پژوهی چگونه توانستم دانش آموزان (مخصوصاً معصومه را که معلولیت وی را رنج می داد) را به شرکت در نماز جماعت علاقه مند نمایم؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اقدام پژوهی چگونه توانستم دانش آموزان (مخصوصاً معصومه را که معلولیت وی را رنج می داد) را به شرکت در نماز جماعت علاقه مند نمایم؟


اقدام پژوهی چگونه توانستم دانش آموزان (مخصوصاً معصومه را که معلولیت وی را رنج می داد) را به شرکت در نماز جماعت علاقه مند نمایم؟

اقدام پژوهی چگونه توانستم دانش آموزان (مخصوصاً معصومه را که معلولیت وی را رنج می داد) را به شرکت در نماز جماعت علاقه مند نمایم؟
فایل ورد و قابل ویرایش
در 26 صفحه

 

 

 

چکیده:
اینجانب … شهرستان نهاوند در اقدام پژوهی فوق در پی یافتن این راهکار بودم که چگونه می توانم انگیزه وعلاقه ی دانش آموزان آموزشگاه و مخصوصا معصومه .. را جهت شرکت در نماز جماعت مدرسه افزایش دهم ؟
با توجه به مراحلی که اجراکردم و براساس مشاهداتم ازوضعیت روحی دانش آموزان وحضورشان در نماز، به این نتایج دست یافتم: دانش آموزان بدون اکراه ، در وقت مقرر اقدام به گرفتن وضوکرده و برای نماز آماده می شوند. آنان بدون کمرویی ،اشکالاتی را که با آن مواجه می شوند ، می پرسند میزان مشارکتشان در آماده کردن محل نماز ،نشان از علاقه ی آنان دارد شمارش دانش آموزان در هنگام نماز خواندن نشان از افزایش تعداد شرکت کنندگان دارد. مخصوصا مهمترین هدفم که علاقه مند کردن معصومه دانش آموزی که هم مشکل فقدان مادر و هم از دست دادن یک پایش در اثر تصادف وی را از شرکت در فعالیت های گروهی مثل نماز جماعت باز می داشت انجام شده بود. تمام همکاران در این پژوهش بیان نمودند که این موفقیت بر اساس کارهایی بوده که با هم انجام داده بودیم خوشحال بودند ومرا تشویق به ادامه ی کارها یی نظیر این کار نمودند ودرخواست کردند نسخه ای از کارم را در اختیار شان قرار دهم . . با تلاش مداومی که در طول حدود 4 ماه داشتم ، توانستم با کمک همکارانم با گرد آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها اقداماتی انجام دهم که نتیجه ی آنان به این شرح است :
1- اشکالات نماز وشرایط برگزاری نماز جماعت دانش آموزان به طور کامل رفع شده است .
2- دانش آموزان با اشتیاق واز روی اختیار هر روز خودشان مقدمات برگزاری نماز را مهیا می کنند.
3- گفته های والدین آنها واشتیاق و رفتارشان ، نشان می دهد که نسبت به خواندن نماز علاقمندی نشان داده وچنان چه این روش در سالها ی بعد پیگیری شود ،این امر بیشتر ملکة وجود آنان خواهد شد .
.
.
.
.


دانلود با لینک مستقیم


اقدام پژوهی چگونه توانستم دانش آموزان (مخصوصاً معصومه را که معلولیت وی را رنج می داد) را به شرکت در نماز جماعت علاقه مند نمایم؟

اقدام پژوهی چگونه توانستم دانش آموزان (مخصوصا معصومه را که معلولیت وی را رنج می داد) را به شرکت در نماز جماعت علاقه مند نمایم؟

اختصاصی از فی بوو اقدام پژوهی چگونه توانستم دانش آموزان (مخصوصا معصومه را که معلولیت وی را رنج می داد) را به شرکت در نماز جماعت علاقه مند نمایم؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اقدام پژوهی چگونه توانستم دانش آموزان (مخصوصا معصومه را که معلولیت وی را رنج می داد) را به شرکت در نماز جماعت علاقه مند نمایم؟


اقدام پژوهی چگونه توانستم دانش آموزان (مخصوصا معصومه را که معلولیت وی را رنج می داد) را به شرکت در نماز جماعت علاقه مند نمایم؟

این محصول در قالب ورد و قابل ویرایش در 31 صفحه می باشد.

اقدام پژوهی معاون پرورشی چگونه توانستم دانش آموزان (مخصوصا معصومه را که معلولیت وی را رنج می داد) را به شرکت در نماز جماعت علاقه مند نمایم؟

اقدام پژوهی حاضر شامل کلیه موارد مورد نیاز و فاکتورهای لازم در چارت مورد قبول آموزش و پرورش میباشد و توسط مدیر سایت طراحی گردیده است. این اقدام پژوهی کامل و شامل کلیه بخش های مورد نیاز در بخشنامه شیوه نامه معلم پژوهنده می باشد.

چکیده :

 اینجانب … شهرستان ........  در اقدام پژوهی فوق در پی یافتن این راهکار بودم که چگونه می توانم انگیزه وعلاقه ی دانش آموزان آموزشگاه  و مخصوصا معصومه .. را جهت شرکت در نماز جماعت مدرسه افزایش دهم ؟

با توجه به مراحلی که اجراکردم و براساس مشاهداتم ازوضعیت روحی دانش آموزان وحضورشان در نماز، به این نتایج دست یافتم:  دانش آموزان بدون اکراه ، در وقت مقرر اقدام به گرفتن وضوکرده و برای نماز آماده می شوند. آنان بدون کمرویی ،اشکالاتی را که با آن مواجه می شوند ، می پرسند  میزان مشارکتشان در آماده کردن محل نماز ،نشان از علاقه ی آنان دارد شمارش دانش آموزان در هنگام نماز خواندن نشان از افزایش تعداد شرکت کنندگان دارد. مخصوصا مهمترین هدفم که علاقه مند کردن معصومه دانش آموزی که هم مشکل فقدان مادر و هم از دست دادن یک پایش در اثر تصادف وی را از شرکت در فعالیت های گروهی مثل نماز جماعت باز می داشت انجام شده بود.  تمام همکاران در این پژوهش بیان نمودند که این موفقیت بر اساس کارهایی بوده که با هم انجام داده بودیم خوشحال بودند ومرا تشویق به ادامه ی کارها یی نظیر این کار نمودند ودرخواست کردند نسخه ای از کارم را در اختیار شان قرار دهم . . با تلاش مداومی که در طول حدود 4 ماه داشتم ، توانستم با کمک همکارانم با گرد آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها اقداماتی انجام دهم که نتیجه ی آنان به این شرح است :

 1- اشکالات نماز وشرایط برگزاری نماز جماعت دانش آموزان به طور کامل رفع شده است .

2- دانش آموزان با اشتیاق واز روی اختیار هر روز خودشان مقدمات برگزاری نماز را مهیا می کنند.

3- گفته های والدین آنها واشتیاق و رفتارشان ، نشان می دهد که نسبت به خواندن نماز علاقمندی نشان داده وچنان چه این روش در سالها ی بعد پیگیری شود ،این امر بیشتر ملکة وجود آنان خواهد شد .

توصیف وضعیت موجود

اینجانب …. مجتمع … شهرستان … هستم. بنده حدود … سال است که در آموزش و پرورش در حال خدمت هستم. در سال های گذشته سمت های مختلفی در آموزش و پرورش داشتم از جمله چند سال دبیر … بودم و همچنین …. سالی در شهر …. بودم. در آموزشگاه فوق بعضی این دانش آموزان با انگیزه زیادی در نماز جماعت مدرسه شرکت  نمی کنند ، برخی از آن ها در زمان برگزاری نماز در کلاس می مانند یا در گوشه ای ازحیاط مدرسه به بازی مشغول می شوند ، برخی دیگر بدون وضو درنماز حاضر می شوند ، بیشتر آن ها درحین برگزاری نماز جماعت با یکدیگر صحبت می کنند ، عده ای از آن ها مهر یکدیگر را به کناری می اندازند ، برخی با یکدیگر شوخی کرده وبا صدای بلند می خندند ، حتی دربعضی موارد باهم شوخی یا دعوا نیز می کردند ولی مهم ترین مسئله ای که توجه مرا به خود معطوف نموده بود مسئله دانش آموزی به نام معصومه موسیوند بود. وی در پایه ششم مشغول تحصیل بود و مشکلات فراوانی داشت. این دانش آموز بر اثر تصادف یک پایش را از دست داده بود و سه یا چهار سال از درس و مدرسه کناره گیری نموده بود. همچنین مادرش را نیز در این تصادف از دست داده بود و این موضوع تاثیر زیادی بر روی روحیه ایشان گذاشته بود. اضطراب و خجالت همواره در چهره معصومه هویدا بود. او در مشارکت های مدرسه مخصوصا نماز جماعت شرکت نمی کرد و اصلا نماز خواندن را بلد نبود و چون سنش نسبت به دیگر دانش آموزان بالا تر بود علاقه چندانی به شرکت در فعالیت های گروهی نداشت. با توجه به این که قبل ازشروع نماز دقایقی را جهت آموزش نماز و مقررات مربوطه اختصاص می دادم وهمچنین در خصوص فضایل نماز صحبت می کردم بازهم بیشتر بچه ها و مخصوصا معصومه نسبت به نماز بی توجه بوده و با بی میلی درنماز شرکت کرده ونظم نماز را برهم می زدند ؛ از این رو تصمیم گرفتم به طور علمی به رفع این مشکل بپردازم .


دانلود با لینک مستقیم


اقدام پژوهی چگونه توانستم دانش آموزان (مخصوصا معصومه را که معلولیت وی را رنج می داد) را به شرکت در نماز جماعت علاقه مند نمایم؟

دانلود مقاله معلول و معلولیت

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله معلول و معلولیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله معلول و معلولیت


دانلود مقاله معلول و معلولیت

 

مشخصات این فایل
عنوان: معلول و معلولیت
فرمت فایل :word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 8

این مقاله درمورد معلول و معلولیت می باشد.

بخشی از تیترها به همراه مختصری از توضیحات هر تیتر از مقاله معلول و معلولیت

مقدمه
در آغاز هنگامی که یک خانواده بچه معلولی را متولد می کند نام و مشخصه معلولیت فرزند را به سازمان حمایت از هندی کاپ ها می فرستند تا برای فرزند خود اقدامات اولیه انجام شود. یعنی از این طریق دولت به خاطر فرزند آن خانواده حقوقی را برای آنها در نظر می گیرد و تحت نظر مؤسسه حمایت از هندی کاپها می شود تا آن خانواده بتواند با امکانات لازم را حتی شخص معلول را فراهم کند تا آن شخص کمبود یا افسردگی یا منزوی نشود. و هنگامی که شخص اسمش داخل لیست می رود ارتباطی را با سرپرست معلولین صورت می گیرد، باخبر می شوند. در کشور اروپایی مانند سوئد از خود مرکز شهر  گرفته تا روستاهای دورافتاده تمام امکانات یکسان است. مثلاً : هر نوع امکاناتی که برای مرکز شهر در نظر گرفته می شود مانند همان نه کمتر و نه بیشتر  برای روستاها مورد استفاده قرار می گیرد. .....(ادامه دارد)

ورزش ها :
چوگان داخل سالن که تبدیل به هاکی داخل سالن (Ainebandi) که برای معلولین ذهنی استفاده می شود. و در داخل سالن انجام می شود و بیشتر نوجوان ها این بازی را دوست دارند. هم افراد معلول این بازی را انجام می دهند، هم افراد سالم که توپ آن توخالی و پلاستیکی می باشد.
(عکس شماره 1) : در سوئد از سن 5 سالگی به کلاس شنا می روند این یک اجبار است. آنهایی که نمی توانند شنا کنند بازوبندی به آنها می دهند. ژیمناستیک در آب و تمرین شنا یکی از مهمترین روش برای هندی کاپ می باشد. چون در آب وزن انسان بسیار کم است و معلولین بسیار راحت می توانند عضلات خود را شکل کرده و استراحت دهند. و اگر آب گرم باشد به آنها بیشتر خوش می گذرد و آنها استفادة بهتری را می توانند داشته باشند و این روش از سال 1967 یعنی 39 سال پیش آغاز شده و این روش مورد استقبال عموم قرار گرفته است. مربی دارند که بیرون آب آموزش می دهد با موزیک.
(عکس شماره 2) : بوسیاکورلینگ : این بازی هم خانوادة بازی فرانسوی بوله (توپ بازی).
بازی با توپ: در این بازی اگر داخل سالن بشاد از توپ هایی استفاده می کنند که چرمی است. و اگر در چمن باشد از توپی استفاده می کنند که از چوپ ساخته شده باشد.
بازی: هم می تواند انفرادی باشد هم تیمی و یکی از آن ورزش هایی است که همه می توانند از آن استفاده کنند چه آنهایی که نشسته اند و چه آنهایی ایستاده اند. و همچنین کمک تکنیکی برای کسانی که حتی مشکل دید دارند و کور هستند و می توانند توپ ها را جهت یابی کنند و تمرکز بگیرند. بالانس داشته باشد. (تعادل) جهت یابی و همکاری داشته باشند و همة اینها به معلولین آموزش داده می شود. (مخصوصاً آموزش گروهی) .....(ادامه دارد)

دَنس با چرخ (رقص با چرخ) :
این کار باید با دو نفر صورت گیرد. یکی روی چرخ و یکی ایستاده. با همه نوع موزیک می رقصند چه مدرن باشد چه قدیمی. این تکنیک باعث می شود که معلولین بتوانند از احساسات فانتزی خود به خوبی استفاده کنند و مانند افراد معمولی لذت ببرند. 
38  میلیون نفر در همة سنین و یا اینکه از 10 نفر یک نفر معلول می باشد. حالا به هر گونه ای. حتی پیرمرد و پیرزن هایی هستند که معلول نبوده ولی الآن با کمک راه می روند. (پس هر کسی که از یک وسیله برای کمک استفاده می کند.)
امید به زندگی در سوئد بسیار بالا می باشد. مثلاً هر کسی که ضربه ای به آن وارد می شود یا اینکه تصادف کند هم اکنون در کشورهای اروپایی نجات داده می شود. ولی بیشتری از آنها به نوعی معلول می شوند. ولی اگر این تصادف در سال ها پیش اتفاق می افتاد ممکن بود به مرگ وی منتهی شود. .....(ادامه دارد)

سرویسهای بهداشتی :
رستورانها، مراکز خرید، سالنهای تئاتر، سینماها و … باید برای معلولین امکاناتی را در نظر گرفته باشند وگرنه به آنها مجوز ساخت در نظر گرفته نمی شود. که این امکانات عبارت از صندلیهای مخصوصی برای معلولین، توالتها، که از توالتهایی افراد معلولینی 3 تا 4 سانت از توالتهای افراد معمولی پایینتر است برای اینکه معلول راحت بتواند از روی ویلچر خود بر روی آن بنشیند. دستگیره های در برای توالت آنها 3 تا 4 سانت پایینتر نصب شده است. دستشویی 3 تا 4 سانت پایینتر حتی آینه توالت 3 تا 4 سانت پایینتر از بقیه نصب شده است تا معلول بتواند به راحتی دستهای خود را شسته و خود را در آینه نگاه کند. .....(ادامه دارد)


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله معلول و معلولیت

دانلود مقاله معلولیت های ادراکی

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله معلولیت های ادراکی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

از طرق مختلفی برای درمان ADHD استفاده شده است. در کل، این شیوه های درمانی تأثیرات ماندگار قابل قبولی را از خودشان نداده اند.
تغییرات رفتاری (BM) ، تغییرات رفتار شناختی (CBM ) و تغییرات رفتاری همراه با درمان دارویی ، یا درمان توسط مواد مخدر، برخی از شیوه های مورد استفاده می باشند.
ظاهراً پیشرفتهای کوتاه مدت اغلب در BM و درمان دارویی با مواد مخدر، مشاهده شده است. بعنوان مثال پل هام (1986 )گزارش کرد که بچه های ADHD که از دارو استفاده کردند ، در ریاضیات پیشرفت کردند. آنها توانستند موارد (آیتم های ) بیشتری را کامل کنند و نمراتشان دررابطه با آیتم های صحیح بالا رفت . اما فواید طولانی مدت BM و درمان دارویی هنوز ناشناخته است. در ضمن پل هام اظهار می دارد که رفتار کودکان ADHD حتی درهنگام درمان معمولی نمی شود.
در تصور ،بنظر می رسید که CBM راه حل خوب و مؤثری برای درمان بچه های ADHD باشد ، اما این امید هرگز به وقوع نپیوست .به نظر من مشکلات توجهی (دقتی ) در بچه های ADHD تا حد زیادی مانع از آن می شود که آنها مراحل را درهر شیوه ای از CBM یاد بگیرند . آنها نه تنها نیازمند تقویت توجهشان می باشند ، تا در این شیوه جزء جزء مراحل را به خوبی بفهمند ، بلکه باید آنها را تا حد تسلط کامل ، تمرین کنند، سپس باید دقت خود را در انجام این شیوه بسنجد برای بچه های ADHD با ، یا بدون بیش فعالی ، شاید خواسته های CBM گزاف باشند.
بطور خلاصه ، فکر نمی کنم که ، بخاطر ناهماهنگی ( هماهنگی ضعیف ) بین یادگیرنده و خصوصیات این شیوه ، برای درمان بچه های ADHD مناسب باشد.
در حال حاضر ،روش دیگری مشوق تعلیم والدین درمانگر برای بچه های ADHD می باشد. این عزم و انگیزه ، ناشی از موفقیت مداخله والدین بعنوان درمانگر برای بچه های ADHD می باشد. تعلیم والدین برای درمان فرزندانشان با ADHD از آن جهت منطقی بنظر می رسد،

 

که آنها به عنوان مددکار در همه حال با فرزندانشان می باشند . بنابراین هنگامی که آنها به نحو مناسب تعلیم داده شوند ، می توانندرفتارهای مناسب را در بچه های شان باADHD ، ایجاد کرده ، تداوم بخشیده و حتی قادر به تعمیم آن باشند.(کنت1 1991 )
منطقی به نظر آمدن همه تعریفها از ناتوانیهای یادگیری
شاید دانش آموزان تحت تأثیر معانی مختلف ناتوانیهای یادگیری ، همچنانکه از این زمینه استنتاج می شود، قرار گرفته و گیج شوند . یک راه برای جلوگیری از سردرگم شدن و تحت تأثیر قرار گرفتن آن است که سعی کنیم ماهیت نیروها ، انگیزه ها و اهداف هر کدام از این تعاریف را درک کنیم.
حالا به اولین تعریف از ناتوانیهای یادگیری می پردازیم :
کمی بعد از مجمع تاریخی 1963 و تأسیس بخش ناتوانیهای یادگیری در 1965 در داخل مجمع بین المللی برای کودکان استثنایی اولین اقدامات توسط تسک فورس2 (اول ) برای تعریف ناتوانیهای یادگیری انجام شد که توسط جامعه ملی برای کودکان و نوجوانان معلول و انستیتوی ملی بیماریهای اعصاب و نابینای انستیتوی ملی سلامتی از آن حمایت می شد.
این تعریف بصورت زیر می باشد:
اصطلاح « بد کاری سندرم جزئی مغز » در این متن ، در ارتباط با کودکانی است که از بهره هوشی عمومی نزدیک به متوسط ، متوسط و بالاتر از آن بهره مندند که همراه با ناتوانیهای معین رفتاری یا ناتوانیهای معین یادگیری که مقدار آن در محدوده کم تا متوسط متغییر است.
این ناتوانیها مربوط به انحراف کارکرد سیستم مرکزی اعصاب
می باشد. امکان دارد که این انحرافها خود را توسط ترکیبات گوناگونی از اختلال در ادراکات ، تصورات ، زبان ، حافظه و کنترل توجه ، رفتار غیر ارادی و یا اعمال حرکتی نشان دهند. ( pp1966)
این تعریف بر تأثیر متخصصین پزشکی واگذار می کند زیرا فرهیختگان ( مربیان ) نمی توانند یک چنین تشخیصی بدهند . اگر چه ماهیت ذهنی به فرض جزئی گرفته شده ، که اشاره بر لزوم ارزیابیهای جهت دار و کارشناسانه دارد.
واضح است که این تعریف متنج به تشخیص های مفید و برنامه ریزیهای کارشناسانه نمی شود. بنابراین تعجبی ندارد که تعریف دیگری جایگزین ان شود . این یکی توسط کمیته مشورتی ملی برای کودکان معلول تدوین شده است (1967 ) که می گوید :
کودکانی با توانایهای خاصی در یادگیری که ازخود بی نظمی (آشفتگی) را در یک یا چند فرآیند اصلی روان شناختی نشان می دهند. این ناتوانیها مرتبط با درک ، استفاده از قدرت تکلم یا زبان توشتاری می شود که شاید خود را در اختلال ناتوانی شنوایی ، اندیشیدن ، فکر کردن ، صحبت کردن ، خواندن ، نوشتن یا ریاضیات نشان دهند.
این ناتوانیها عوارضی دارند که از آنها به عنوان معلولیتهای ادراکی ، صدمات مغزی ،آسیب جزئی مغز ، دیسلکسیا1 و زبان پریشی پیشرونده و … یاد می شود . آنها مسائل مشکلات یادگیری نمی شوند که تا حد زیادی ناشی از معلولیتهای بینایی ، شنوایی، یا حرکتی ، عقب ماندگی ذهنی اختلال هیجانی یا فقر محیطی می باشد.
از این تعریف بعداً برای تدوین قانون فدرال ایالات متحده برای بدست آوردن وجوه مالی به هدف سرویس دادن به بچه های ناتوانیهای یادگیری استفاده شد. قسمت ویژه این قانون اصلاحیه های اولیه و ثانویه 1969 بود (برایان و برایان 2 1978 ).
دومین تلاش برای تعریف ناتوانیهای یادگیری شامل چند نکته کلیدی بود:
الف) اختلال در فرآیند روان شناختی ، به عنوان مکانیسم زیر بنایی ناتوانیهای یادگیری در نظر گرفته شده اند
ب) ناتوانیهای یادگیری : شامل یک نابسامانی شناختی متمایز است که با مشکلات یادگیری که بوسیله انواع دیگری از معلولیتهای فیزیکی یا روحی ، عقب ماندگی محیطی و هیجانی ناشی می شود در یک دریف قرار نمی گیرد.
در مغایرت با این جمله محدود کننده ، دومین نکته کلیدی در جمله ای جامع از تعریف قرار گرفته :
«این نابسامانیها عوارضی دارند که از آنها بعنوان معلولیتهای ادراکی ، صدمات مغزی ، بدکاری جزئی مغز ، دیسلکسیا، زبان پریشی پیشرفته و … یاد می شود.»
هدف از این جمله جامع و فراگیر چیست ؟
در کل از این جمله برای گنجاندن راحت و ساده علائق همه متخصصین در آن استفاده شده است. متخصصین که همه درآن زمان درگیر چیزی به نام ناتوانیهای رفتاری بوده اند.
«معلولیتهای ادراکی » مرتبط با گروهی از متخصصین است که بر اهمیت مشکلات ادراکی تأکید می کردنند (به عنوان مثال تمایزهای صوری –زمینه ای در ناتوانیهای یادگیری ). صدمات مغزی در ارتباط با کسانی بود که تا حدی بر اهمیت سندرم درstrauss تأکید داشتند (به عنوان نمونه حواس پرتی خیلی زیاد و فعالیت فوق العاده زیاد) بدکاری جزئی مغز و آفازیا مربوط به علاقمندی متخصصین پزشکی است که بر نقش MBD درپیشرفت ناتوانیهای یادگیری و نابهنجاری مغز (به عنوان نمونه تومور ) در کودکانی که در عدم قدرت تکلم تأکید دارند .(امکان دارد کودکی ، علی رغم داشتن درک عادی و طبیعی از گفتار تکلمش را به خاطر وجود تومور در قسمت بخصوصی از مغز ، ازدست بدهد .)
هر چند که این تعریف (1969) هم از ناتوانیهای یادگیری مشکلات مخصوص به خود را داشت بویژه آنکه مشکل تشخیص مشکلات پردازشی روان شناختی وجود دارد. همچنانکه قبلاً اشاره شد آزمون استانداردی برای ارزیابی مشکلات پردازشی روان شناختی وجود ندارد دوباره در تهیه تعویض از ناتوانیهای یادگیرین مورد استفاده دراهداف تشخیص ، بسطها و
اصلاحیه ها ضروری شد.
این بسط درسال 1997 در تعریف نوعی خاص از ناتوانی یادگیری بوجود آمد که توسط اداره آموزش ایالات متحده پیشنهاد شده بود در این تعریف برای عملی کردن آن راهبرها و قواعدی ارائه می شود:
ناتوانی یادگیری ویژه ای در دانش آموزان ایجاد می شود اگر (1) دانش آموز تنواند متناسب با سن و توانایی اش در یک یا چند زمینه بخصوص ، هنگامی که به او آموزشهای متناسب با سن و توانای اش در یک یا چند زمینه بخصوص ، هنگامی که به او آموزشهای متناسب داده شده باشد به موفقیت دست یابد .(2) و دانش آموزان از خود تفاوتهای شدیدی میان نتایج بدست آمده و توانایی عقلانی در یک یا بیش از هفت زمینه نشان دهد. (الف) بیان شفاهی (ب) درک مطلب شنیداری (ج) درک نوشتاری (د) مهارت پایه ای خواندن (ر) درک مطلب خواندنی (ز) محاسبات ریاضی (س) استدلال ریاضی .
ناتوانیهای یادگیری وابسته به عمل بالا از دومین قسمت تعریف دو قسمتی از ناتوانیهای رفتاری ناشی می شود.
اولین قسمت آن منطبق با تعریف 1969 می باشد که بعداً بخشی از قانون عمومی فدرال ایالت متحده 92-94 قانون تعلیم و تربیت برای همه کودکان معلول ، 1975 شد در سال 1990 این تعریف دو قسمتی بخشی از قانون عمومی فدرال ایالات متحده 476-101 قانون تعلیم و تربیت افراد با ناتوانیهای یادگیری(IDEA )(1990 ) شد.
(لرنر 1 1993 صفحه 12-8 را ببینید)
هدف و انگیزه های این تعریف دو بخشی از ناتوانیهای یادگیری آن است که مربیان را در ارزیابی و برنامه های آموزشی شان برای افرادی با این ناتوانیها یاری کند.
تعریف اصلی 1969 ، از آن جهت که هنوز مناسب به نظر می رسید بعنوان اولین بخش از تعریف 1975 حفظ شد و آن تحقیق نتوانست به انداره کافی موضوع را روشن کرده و تغییرات در این تعریف را الزامی کند.
معذالک ، تعریفی اصلی 1969 راضی کننده نبود قسمتی از جمله معلولیتهای ادراکی ، صدمات مغزی ، معلولیت جزئی مغز ، دیسلکسیا ، عدم قدرت تکلم پیشرونده و اصطلاح فرآیند های اصلی روانشناسی برخی از متخصصین ناتوانیهای یادگیری را در دانسته هایشان در مورد ماهیت این ناتوانیها سردرگم کرده بود در ضمن نکته مهم فرق گذاشتن بین ناتوانیهای یادگیری و مشکلات یادگیری و اقرار به همزیستی ناتوانیهای یادگیری با دیگر معلولیتهاست (بعنوان نمونه ناشنوایی).
در پی تلاش برای ساده و کارآمد کرده تعریف ناتوانیهای یادگیری و واضح کردن بیشتر آن درسال 1981 کمیسیون مشترک ملی در ناتوانیهای یادگیری (Njcld )2 تعریفی برای ناتوانیهای یادگیری تدوین کرد، که بدین صورت است.
در ناتوانیهای یادگیری اصطلاح عامی است که به گروه ناهمگونی از بی نظمی ها اشاده دارد ، که توسط مشکلات عمده ای در فراگیری ، و در کاربری از گوش دادن ، صحبت کردن ، خواندن و نوشتن ، توانایی استدلال و ریاضیات خود را نشان می دهند . این بی نظمی ها جزء ذات افراد هستند و گمان می رود که ناشی از آشفتگی سیستم مرکزی اعصاب باشد .
هر چندکه احتمال دارد ناتوانیهای یادگیری به همراه حالتهای اختلال دیگر باشد (به عنوان مثال : اختلال حسی ، عقب ماندگی ذهنی و اختلال هیجانی ) یا تأثیرات محیطی (به عنوان مثال : تفاوتهای فرهنگی ، آموزشهای ناکامی و نامناسب ، عاملهای روانزاد) اما این ناتوانیها نتیجه مستقیم این دست از حالات یا تأثیرات آنها نیستند .
در اینجا ذکر این نکته اهمیت دارد که NJCLDشامل نمایندگانی از سازمانهای ملی ایالات متحده که به دنبال می آید می باشد :اتحادیه شنیداری – زبانی – گفتاری امریکا( ASHA) اتحادیه برای کودکان با ناتوانیهای یادگیری ACLD) ) اتحادیه بین المللی خواندنIRA و جامعه دیسلکسیا ارتن 1 تنها سازمانی که درقبال این تعریف ، موضع بی طرفی را اتخاذ کرد بخش ناتوانیهای یادگیری(DLD) ، در داخل انجمن برای کودکان استثتایی (CEC) بود .
در سال 1988 ، NJCLD احساس کرد که این تعریف هم باید پیشرفتهای اخیر را درتحقیقات ، در بر بگیرد بویژه آنکه تصدیق درون گذاشت تحقیقات بر روی مشکلات اجتماعی و خود نظم بخشی در افرادی با ناتوانیهای یادگیری لازم بود.
این مشکلات می توانستند برخی از کودکان ، نوجوانان یا بزرگسالان معلول در یادگیری را مشخص کنند . هر چند که نباید پنداشت که آنها علل اصلی در ناتوانیهای یادگیری می باشند.
در ضمن تعریفی از ناتوانیهای یادگیری باید بطور صریح و واضح نشان دهد که این بی نظمی شناختی یک نابسامانی مادام العمر می باشد، آنها تعریف ناتوانیهای رفتاری را بصورت زیر اصلاح کردند.
درناتوانیهای یادگیری اصطلاح عامی است که به گروه ناهمگون از اختلال ها اشاره دارد که توسط مشکلات عمده ای در فراگیری ، و در کاربری گوش دادن ، صحبت کرده ، خواندن و نوشتن ، توانایی استدلال و ریاضیات ، خود را آشکار می کند . این اختلالها جزء ذات افراد و شاید در سرتاسر زندگی واقع شوند . ممکن است مشکلاتی در رفتار خود نظم دهی ادراک اجتماعی ، کنش متقابل اجتماعی ، همراه با ناتوانیهای یادگیری می باشند اما بخودی خود در بردارنده یک ناتوانی یادگیری نیستد . هر چند که احتمال دارد ناتوانیهای یادگیری به همراه حالتهای معلولیتهای دیگر باشند. (به عنوان مثال: اختلال حسی ، عقب ماندگی ذهنی و پریشان روحی و اجتماعی ) یا تأثیرات محیطی ( به عنوان مثال : تفاوتهای فرهنگی ، آموزشی ناکافی نامناسب ، عوامل اختلال هیجانی ) اما این ناتوانیها نتیجه مستقیم این دسته از حالات یا تأثیرات آنها نیستند .
(هامیلی1 ، 1993 ، صفحه 4 )
هامیلی (1993) اظهار می دارد که تعریف 1988 NJCLD و 1977 اداره آموزش ایالات متحده بیش از همه مورد پذیرش قرار گرفته اند . قبل از این او عنوان کرده بود که تعریف NJCLD در حال حاضر ، و بیش از همه مورد توافق عمومی قرار دارد (هامیلی 1990 )
اما کانادا چطور ؟ آیا کانادا تعریف خودش را از ناتوانیهای یادگیری دارد؟ بله همینطور است .تعریف کانادایی ، تعریف NJCLD (1981) را مدل خود قرار داده است ، هر چندکه این تعریف با تعریف امریکایی ، از لحاظ دادن برتری بیشتر به مشکلات اجتماعی و احساسی ، تفاوت دارد . تعریف کانادایی از ناتوانیهای یادگیری بصورت زیر می باشد.
ناتوانیهای یادگیری اصطلاحی عام است که اشاره بر گروه ناهمگون از بی نظمی ها دارد که ناشی از معلولیت تشخیص داده شده و یا استنتاج شده دستگاه مرکزی اعصاب می باشد شاید چنین اختلالها توسط تأخیر در پیشرفتهای اولیه و یا مشکلات درهر کدام از زمینه های زیر می باشد : دقت و توجه ، حافظه ، استدلال ، هماهنگی ، ارتباط خواندن ، نوشتن ، هجی کلمات ، محاسبه کردن ، توانایی اجتماعی و رشد هیجانی .
ناتوانیهای یادگیری جزء ذات افراد هستند و بر یادگیری و رفتار هر فردی تأثیر می گذارد ، افرادی با هوش بالقوه متوسط ، متوسط ، یا بالاتر از متوسط . ناتوانیهای یادگیری تاحد زیادی ناشی از معلولیتهای بینای ، شنیداری یا حرکتی نمی باشند . همچنین ناشی از عقب ماندگی ذهنی ، اختلال هیجانی یا کمبود محیطی نمی باشند هر چند ممکن است همراه با هر کدام از اینها رخ دهد .
ناتوانیهای رفتاری می توانند ناشی از تغییرات ژنتیکی ، عاملهای زیست، شیمی ، رخدادهای قبل و بعد از تولد یا هر نوع حادثه متعاقب دیگری که در نتیجه آن معلولیتی وابسته به عصب شناسی بوجود آید .( تعریف انجمن ناتوانیهای یادگیری از کانادا ،1987 )
علاوه بر مشکلات اجتماعی درتعریف ناتوانیهای دیگر ، اختلاف بین خصوصیات اولیه (سببی ) و ثانویه ( محصول فرعی ) مبهم و نامفهوم است . مهمتر اینکه این تعریف می تواند به این تصور غلط بینجامد که مشکلات اجتماعی همه جاهمراه باافرادی است که ناتوانیهای یادگیری دارند . دیر یا زود تعریف کانادایی ناتوانیهای یادگیری ، مطمئناً باید اصلاح شود تا با مشکلات مشاهده شده و لازم باشد.
با گسترش زمینه ناتوانیهای یادگیری تلاشهای موفقیت آمیزی برای آماده کردن و ویرایش تعریف آن انجام شد . و هر کدام از آنها ماهرانه و با اهداف معینی که در نظر بود بوجود آمده در نتیجه اولین تعریف در سال 1967 دررابطه با مشخص کردن مکانیسم زیر ساخت ناتوانیهای یادگیری بوجود آمد و هدف آن ایجاد این اختلال شناختی به عنوان بخشی جدید درداخل CEC بین المللی بود این انگیزه و اهداف توضیحی برای کلمات ویژه این تعریف است.
در عوض دومین تعریف به خاطر لزوم بهبود در تعریف اول بوجود آمده پیشرفت وبهبود در مراد تعریف 1975 به چشم می خورد راهنمایی های علمی ، تهیه برنامه های آموزشی بر پایه اطلاعات تشخیصی و قواعدی که مربیان را قادر به تشخیص ناتوانیهای یادگیری می کند.
آخرین دور تدوین دوباره تعریف توسط NJCLD با هدف روشن کردن یا حذف اصطلاحات فنی و در نتیجه ساده و مؤثر کردن تعریف و به روز کردن آن درپرتو یافته های تحقیقهای اخیر انجام شد . در نتیجه تعریف 1988 NJCLD به نظر می رسد که به مقدار زیادی در زمینه ناتوانیهای یادگیری مورد قبول واقع شده است . در نسخه کانادایی تعریف مولفه هایی از نسخه های امریکایی گنجانده شده است .
عاقبت ممکن است بپرسید وضعیت کنونی تعریف از ناتوانیهای یادگیری چیست ؟ همانطور که هامیل (1993) با بصیرت کامل می گوید NJCLD تعریف کاملی ننوشته است اما تعریفی تهیه کرده که متخصصین با آن موافقند و این عمل متحد کردن ، نه فقط به خاطر دلایل عملی بلکه برای بقای زمینه پژوهش واجب و اساسی است (هامیل 1993 ) . اگر ما تعریفی راضی کننده نداشته باشیم احتمال دارد یافته هایی که درخدمت ناتوانی یادگیری هستند کاهش یافته و یا قطع شوند . بنابراین آرامش بخش است که NJCLD تعریفی سودمند تهیه کرده است.

 

معنای ناتوانیهای یادگیری
معنای اصطلاح ناتوانیهای یادگیری چیست ؟ در واقع این اصطلاح اشاره به دسته ای ناهمگون از مشکلات تحصیلی و غیر تحصیلی دارد که در بچه ها ، جوانان و بزرگسالان مشخص وجود دارد .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   30 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله معلولیت های ادراکی

دانلودمقاله بررسی تاثیر معلولیت جسمی ، حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) بر میزان هوش بهرکودکان

اختصاصی از فی بوو دانلودمقاله بررسی تاثیر معلولیت جسمی ، حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) بر میزان هوش بهرکودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 


پیشگفتار :
انسان با قبول اینکه پریشانی براو مقدر بوده است به حیات خویش ادامه می دهد . انسان با نگرش به مقدرات و یا درد و رنجهای گریز ناپذیر خود ارزش ها را مورد شناسایی قرار می دهد . بنابراین درد و رنج نیز دارای مفهوم است از دید فرانکل انسان با نگرش به مقدرات که شامل درد و رنجهای گریز ناپذیر می باشد با معنایی خاص با آنها برخورد می کند و هر یک از درد زنجها و نقیصه های مختلف می تواند برای هر شخصی دارای معنا و مفهوم ویژه باشد .
نقص بدنی و معلولیت هرگز نمی تواند مبنایی برای جنبه های پاتولوژیک باشد چرا که انسان پویاتر و آزادتر از آن است که معلولیت مادرزادیی و بیماری وی را کاملاً در چهار چوب خویش نگهدارد و تمام زندگی وی را ترسیم کند . در حقیقت طرز تلقی فرد از معلولیت خویش بسیار اهمیت پیدا می کند . وجود یک نقص در انسان می تواند عامل تقویت ابعاد دیگر او باشد . انسان روحی دارد و جسمی و انسانیت وی وابسته به روح است نه جسم . پس بیایید توان مندی های فرد معلول را باور کنیم چرا که او از عمق جانش فریاد بر می آورد که :
مرا باور کن ، روزی خواهم شکفت

 

چکیده
این پژوهش که یک مطالعه پس رویدادی است توسط خانم پروین جعفری به منظور بررسی تاثیر معلولیت جسمی ، حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) بر میزان هوش بهرکودکان
هوش بهر و مقایسه IQ افراد سالم و معلول صورت گرفته است .
در این پژوهش 30 کودک دختر عادی و سالم و 30 کودک دختر دچار معلولیت در گروه سنی 10- 7 سال از مدارس توان خواهان 1و2 و مدارس عادی شهر تهران انتخاب شدند و به منظور گردآوری اطلاعات از تست و کسلر کودکان استفاده گردیده است . همچنین جهت نیل به اهداف تحقیق از آزمون T گروه های مستقل استفاده شده است .
نتایج یافته ها در ارتباط با هدف کلی پژوهش نشان داده است که با 99 درصد اطمینان :
کودکان با معلولیت جسمی – حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) نسبت به کودکان عادی از هوش بهر پایین تری برخوردارند .

 

فصل اول – کلیات

مقدمه :
همه ما در معرض معلولیت های جسمی قرار داریم و این نکته ای است که هرگز نباید آن را از خاطر ببریم .
معلولیت های جسمی، شاید آشکارترین نقایصی باشند که فرد مبتلا را در میان جمعی از افراد سالم انگشت نما می سازند . تاریخ بشری نشان گر آن است که معلولیت جسمی از دیر باز با زندگی بشر آمیخته بوده و نیاکان ما نیز با گروه های متفاوت از معلولان روبه رو بوده اید .
آسیب های جسمی می توانند معلول بیماری های ارثی و اکتسابی یا حوادث و سوانح باشند . با توسعه تمدن بشری و پیشرفت علم پزشکی گرچه از شمار بیماری های ارثی و اکتسابی که پدید آورنده معلولیت های جسمی هستند کاسته شده است اما شرایط و عواملی را مهیا کرده است که به گونه ای دیگر معلولیت زایی می کنند . استفاده از اشعه ایکس در دوران حاملگی استفاده از داروهای خاص دو سه ماهه اول بارداری ،سوانح ناشی از برخورد مصنوعات دست بشر با افراد و ... از جمله این عوامل به شمار می آیند .
آسیب های جسمی علیرغم اینکه با کنش زیر هنجار ذهنی، توأم نیستند ولی مبتلایان به آنها در نگاه اول با عقب ماندگان ذهنی ، روان پریش ها و سایر گروههای استثنایی یکسان تلقی می گردند . این مطلب گویای ضعف آگاهی های اجتماعی _فرهنگی ما در این حیطه است .
کودکان مبتلا به معلولیت های جسمی غالباً مورد پذیرش هم سالان خود واقع نمی شوند و گاه با تمسخر و استهزاء و طرد و تحقیر نیز روبه رو می گردند . نظام آموزش و پرورش ما هنوز نتوانسته است جایگاه خاص این کودکان را در مدارس، مشخص کند در نتیجه کودک مبتلا به معلولیت جسمی _حرکتی یا از نعمت آموزش، بی بهره می ماند یا با جایگزینی در مدارس استثنایی فرصت رشد و شکوفایی از او سلب گردیده و منجربه وازدگی او از تحصیل می گردد . در حال حاضر، دانش آموزان معلول جسمی قادرند ،اندکی از مدارس عادی استفاده کنند .
واقعیت تلخ دیگری که در این زمینه وجود دارد ضعف آگاهی های معلمان و مدیران ما در مورد این کودکان می باشد . در حالی که اگر چنین ضعفی موجود نبود بسیاری از این کودکان در مدارس عادی مشغول به تحصیل می شدند . دانش آموزان معلول جسمی غالباً به دلیل نیازهای درمانی و ناتوانی خاصی که دارند علیرغم برخورداری از هوش معمولی به دلیل غیبت های پی در پی که برای دریافت خدمات درمانی و ناتوانی که دارند معمولاً از ادامه تحصیل در مدارس عادی محروم می شوند .
بیان مسئله :
امروزه متجاوز از چهارصد میلیون کودک و فرد استثنایی در سراسر این جهان پهناور زندگی می کنند که اگر چه آنها کم و بیش برای جوامع بشری شناخته شده است ولی کمتر کسی از توانایی آنها اطلاع دقیق و واقعی دارد لذا مهمترین اصل در این طریق شناخت گروه های مختلف استثنایی از طرف جوامع و آگاهی از توانایی های آنان در کنار محدودیت یا معلولیت شان می باشد اگر پذیرای این واقعیت باشیم که همه انسان ها حتی گروهی که از هوش بهر بالایی برخوردار هستند امکان دارد. در پاره ای از علوم و فعالیت ها در حدی متوسط باشند و کمتر کسی است که در تمام علوم و فنون انسانی برتر و سرآمد به شمار آید و همچنین معلولیت در یکی از توانایی ها برای هیچ فردی نمی تواند مانع پیشرفت او در سایر جنبه های گردد ،ولی با اینهمه باید حقیقت را پذیرفت که هر معلولیتی در رابطه با جامعه محدودیت هایی را سبب می گردد که هر جامعه با خصوصیات فردی و اجتماعی این گروه بیشتر آشنا باشد این محدودیت ها کمتر خواهد بود ( پاکزاد 1363 )
همانگونه که کودکان از نظر ظاهر با هم متفاوت هستند از نظر توانایی ، کفایت ، هوش ، یادگیری و مهارت های گوناگون نیز با یکدیگر تفاوت دارند یکی از وظایف مهم مربی شناخت این تفاوت ها و استفاده از توانایی ها در تعلیم و تربیت است . برای آنکه مربی بتواند در کار خود موفق گردد قبل از هر چیز باید کودک را بشناسد، نقص او را بیابد، توانایی های او را تشخیص دهد و در کنار معلولیت و کمبود وی از سایر توانایی ها او حداکثر استفاده کند .
مسأله معلولیت های جسمی _ حرکتی و تأثیر آن بر هوش بهر کودکان از جمله موضوعات مهمی است که کمتر مورد توجه دست اندرکاران امر تعلیم و تربیت و نظام آموزش و پرورش ما واقع می شود . این پژوهش در پی یافتن پاسخ روشنی به این سوال می باشد
آیا کودکان دارای معلولیت جسمی _ حرکتی از هوش بهر پایین تری نسبت به کودکان عادی برخوردار هستند ؟
فرصفه تحقیق :
الف) کودکان دارای معلولیت جسمی _ حرکتی از هوش بهر پایین تری نسبت به کودکان عادی برخوردارند .
متغیرها و تعاریف عملیاتی :
متغیر اول ( متغیر مستقل ) : معلولیت جسمی _ حرکتی
متغیر دوم ( متغیر وابسته ) : میزان هوش بهر
معلولیت های جسمی _ حرکتی :
به طور کلی معلولین جسمی _ حرکتی کسانی هستند که به دلیل نقص جسمانی دچار مشکل حرکتی می باشند این نقص ممکن است به دلیل ضایعه مغزی ، آسیب دیدگی نخاع ، ضایعات استخوانی و عضلانی و به صورت فلج عضوی یا ناموزنی عضو حرکتی ( دست ها و پاها ) نمایان می گردد باید توجه داشت که هر نقص جسمانی لزوماً دلیل بر توانایی فرد در انجام امور مربوطه نمی باشد.
به عبارت دیگر معلول کسی است که به دلیل نقص جسمی _ حرکتی قادر نیست فعالیت های عادی زندگی روزمره را به نحو مطلوب انجام دهد و یا در انجام فعالیت های مربوطه با محدودیت هایی مواجه است . معلولیت های جسمی غالباً با یک یا چند معلولیت اضافی همراه هستند مثل اختلالات ارتباطی ، مشکلات گفتاری و ... که از عملکرد صحیح و سالم یادگیری مثبت و موثر جلوگیری می کنند .
هوشبهر :
هوش عبارت است از توانایی یادگیری و انبطاق با آنچه برای ادامه حیات در فرهنگی که در آن زندگی می کنیم لازم است هوش را می توان توانشی بسیار کلی دانست می توان آن را مجموعه ای از توانش های نسبتاً کلی مثل ( مهارت های کلامی ) یا ( مهارت های عددی ) یا مجموعه ای از استعدادهای خاص مثل توانایی به خاطر سپردن اعداد و توانایی در واژه سازی دانست .
معلولیت :
سازمان بهزیستی کل کشور معلولیت را چنین تعریف می کند :
معلولیت عبارتست از محرومیت مستمر ناشی از نقص یا ناتوانی یک فرد مشخص که انجام وظیفه ای را که براساس شرایط سن و جنس و عوامل فرهنگی برای افراد غیر معلول عادی دانسته شده است محدود نموده و مانع می گردد .
معلول به کسی اطلاق می شود که بر اثر ضایعه جسمی _ روانی ناشی از توارث ، بیماری ، جنگ ، و یا حادثه اختلال قابل توجهی به طور مستمر در سلامت و کارآیی عمومی بدن و یا در شئون اجتماعی و حرفه ای او به وجود آید چنان که این اختلال از استقلال وی در زمینه های اجتماعی و اقتصادی می کاهد .
تعریف دیگری از معلول :
در حال حاضر معلول را به عنوان فردی که توانایی کمتر از حد طبیعی ( بهنجار ) یا یک نارسایی کالبد شناختی یا کنشی را داشته باشد و در نتیجه برای او مشکل است که با هم سالان خود رقابت کند تعریف می کنند .
تعریف فرد عادی ( سالم ) : از نظر ما در این پژوهش فرد عادی کسی است که دارای نقص فیزیکی و بدنی نباشد و هیچ گونه معلولیت جسمی نداشته باشد .
تعریف هوشبهر :
منظور از هوشبهر در این تحقیق غره ای است که آزمودنی در آزمون و کسلر بدست می آورد .
تعریف معلول :
معلول فردی است که از دست و پا و یا یکی از آن ها فلج شده و اختلال حرکتی داشته باشد و علت معلولیت وی یکی از انواع فلج های مغزی بوده و این معلولیت از استقلال وی در شئون اجتماعی و حرفه ای بکاهد .
اهداف تحقیق
تعیین فراوانی معلولیت های جسمی به دلیل توأم بودن با معلولیت های دیگر معمولاً با مشکلات بسیاری همراه است به همین علت برآورد دقیق و حساب شده ای از فراوانی این دسته از کودکان در دست نیست با توجه به گستر کودکان دارای معلولیت جسمی _ حرکتی لازم است به تشخیص و شناسایی آنان و طرح و برنامه و تدارک امکانات برای آنها توجه خاصی شود هدف اساسی از انجام این تحقیق، بررسی عوامل معلولیت های جسمی _ حرکتی و تأثیر آن بر میزان هوشبهر کودکان و رسیدن به این نتیجه که کدامیک از اقدامات آموزشی، برای این کودکان باید صورت پذیرد از دیگر اهداف این تحقیق است ودر آخر به این امر که میزان معلولیت فرد چه تأثیراتی یا تأثیراتی در رشد ذهنی او و ارتباط او با افراد جامعه دارد .
اهمیت و ضرورت تحقیق :
ناتوانی های جسمی در تمامی سنین گروه های اجتماعی و جوامع وجود داشته اند و برای مبتلایان مشکلات بی شمار به همراه داشته اند. متأسفانه در کشور ما ایران هنوز جایگاه خاص این کودکان روشن نشده است و آنها از حمایت های مالی و قانونی لازم که پشتوانه آموزش و پرورش این عزیزان است برخوردار نیستند امید است که این مطالعه شروعی برا ی پاسخگویی به برخی ابهامات و سوالات معلمان ، مشاوران و روانشناسان در مورد معلولیت های جسمی _ حرکتی و تأثیر آن بر میزان هوشبهر باشد و مورد استفاده تمامی دست اندرکاران تعلیم و تربیت قرار گیرد هم چنین محققان و پژوهش گران را جهت انجام تحقیقات هر چه بیشتر در این موضوع تشویق نماید و در آینده ای نه چندان دور بتوانیم در راستای خدمت به این کودکان گامی هر چند کوچک برداریم .

فصل دوم

تاریخچه :
تاریخ بشری از دیر باز با ناتوانی های جسمی آشنایی داشته است . تاریخچه فلج اطفال که یکی از عوامل پدید آورندۀ این گونه معلولیت هاست از حدود 6000 سال پیش فراتر می رود و شواهدی از وجود فلج مغزی که یکی دیگر از طبقات ناتوانی های جسمی است در زمان های اولیه وجود دارد . به هر شکل تا اوخر قرن 19 برنامه هایی خاص که به منظور آموزش و پرورش این کودکان تهیه شد، باشد موجود نبود .
پیش از این کودکان مبتلا ب معلولیت های جسمی _ حرکتی به عنوان افرادی تلقی می شدند که صرفاً محتاج مراقبت جسمی و احیاناً عمل جراحی به خصوص برای کودکان مبتلا به فلج مغزی بودند . کودکان مبتلا به فلج اطفال شاید نخستین کسانی بودند که ضمن بهره وری از برنامه ریزی های صحیح آموزشی این نیاز و فکر را ایجاد کردند که کودکان معلول جسمی _ حرکتی به همان میزان کودکان طبیعی نیاز به آموزش دارند . اولین کلاس برای این کودکان در مدرسه عادی در سال 1899 در شیکاگو تأسیس شد .
این کلاس مختص معلولان جسمی بود و کودکان دارای آسیب های تندرستی را تحت پوشش خود قرار نمی داد . کودکان مبتلا به فلج مغزی به علت مشکلات جسمی و یادگیری چند گانه ای که داشتند با تأخیر بیشتری در انتظار بازگشایی مدارس مخصوص خودشان بودند . در سال 1913 اولین مدرسه عادی در شهر نیویورک تأسیس شد . در سال 1930 این کودکان ازحمایت های قانونی بهره مند شدند . جنگ جهانی اول و دوم موجب پیشرفت هایی در زمینه های توان بخشی و دفع نقایص استخوانی برای ناتوانی هایی چون قطع عضو ، ضایعات ناشی از ضربه ، اختلالات ارتباطی و اختلالات هماهنگی _ حرکتی ناشی از ضایعۀ مغزی شد .
تحقیقات در زمینۀ نقش ازدواج فامیلی در ایجاد معلولیت و بیماری های کودکان از 100 سال پیش آغاز شده و تا کنون صدها تحقیق توسط متخصصان ژنتیک در کشورهای مختلف انجام شده است . این تحقیقات نشان می دهد که میزان معلولیت در فرزندان ازدواج های فامیلی بیشتراز ازدواج های غیر فامیلی است .
فلج مغزی
فلج مغزی که بیشترین در صد کودکان مبتلا به آسیب های جسمی را در بر می گیرد شامل معلولیت های حرکتی است، که عموماً با اختلال در هماهنگی عمل عضلات ، ناتوانی در ابقاء وضعیت و تعادل طبیعی و انجام حرکات و مهارت های طبیعی همراه است . بوبات و بوبات ( Bobath ) فلج مغزی را به عنوان اختلال حرکتی و وضعیتی خاص ناشی از تغییر جسمی در بافتها و نقص دائمی و غیر پیشرونده در مغز نارس تعریف کرده اند .
فلج مغزی پیشرونده نیست یعنی حالت شخص بدتر نمی شود مگر اینکه توانایی و مهارت های موجود در اثر عدم کاربرد آنها در مدتی طولانی از بین برود . میزان توانایی جسمی باقی مانده برای یک فرد فلج مغزی تا حد زیادی متفاوت است . بعضی مبتلایان تنها در هماهنگی حرکات ظریف مشکلات جزئی دارند و برخی دیگر با اشکال زیادی راه می روند . دسته ای دیگر حتی این توانایی را نیز ندارند و محدود به صندلی چرخ دار هستند . طبقه بندی فلج مغزی بر اساس اعضای مبتلا شده یا بر اساس ماهیت حرکت غیر طبیعی است .
اصطلاحات زیر طبقه بندی بر اساس اعضای مبتلا شده می باشد :
1- مونوپلژی ( Monoplegia ) : که به فلج یک عضو گفته می شود .
2- پاراپلژی ( Paraplegia ) : به فلج هر دو عضو تحتانی اطلاق می شود .
3- همی پلژی ( Hemiplegia ) : که به فلج دو عضو در یک طرف بدن گفته می شود مثل فلج دست و پای راست یا دست و پای چپ .
4- دی پلژی ( Diplegia ) : حالتی است که در آن هر چهار عضو بدن ( دستها و پاها ) فلج هستند اما ناتوانی در پاها بیش از دستهاست .
5- کوادری پلژی ( Quadriplegia ) : به حالتی گفته می شود که در آن هر چهار عضو بدن ( دستها و پاها ) به میزانی تقریباً مساوی به ناتوانی دجار می کردند .
6- از سوی دیگر فلج مغزی را می توان بر اساس نوع اختلال حرکتی به شرح زیر طبق بندی کرد :
1 – فلج اسپاتیک ( spastic ) : در این نوع فلج مغزی انقباض عضلات غیر طبیعی داشته و به عضلات حالت سختی می بخشد . در این نوع ما با فعالیت های زیاده از حد و تشنج مانند روبه رو هستیم که به حرکات مبتلایان جنبه غیر طبیعی آشکار می دهد .
2 – فلج آتتوئید ( athetoid ) : به حالتی گفته می شود که طی آن حرکات ظاهر شده حالت پیچ و تابی دارد و تقربیاً همه بدن را در بر می گیرد . در واقع در این جا ما شاهد انقباض عضلانی نوسان هستیم که سبب ایجاد الگولهای بدون کنترل و نامنظم می شود .
کنترل اعضای ناتوان حتی برای حرکات عمده و نیز مشکل و شدت حرکت غیر عادی وقتی افزایش می یابد که فرد تحت فشار قرار گیرد یا دچار هیجان عاطفی شود . مشخصه خاص کودکان مبتلا به فلج مغزی آتتوئید بی حسی عضلانی ، حرکات تکراری و غیر ارادی آنان است . مشکل اصلی آنها در قسمت مفاصل است زیرا حرکات غیر ارادی به طور غیر منظم از مفاصل سرچشمه می گیرد .
3- فلج آتاکسیک ( ataxic ) : این نوع فلج به فقدان هماهنگی و کنترل ضعیف تعادل و حرکت اطلاق می شود . حفظ وضعیت عمودی و کنترل واکنش های تعادلی در این حالت دشوار است .
4 – فلج ترمور ( termor ) : در این نوع فلج ما با حرکت لرزشی غیر ارادی قسمتی از بدن خصوصاً در دستها و پاها رو به رو هستیم .
5- حالت مختلط ( mixed ) : در این حرکات توصیف شده بالا عموماً در ترکیب با هم اتفاق می افتند .
احتمال بروز فلج مغزی در کودکان مدرسه رو نزدیک به دو در هزار است . دستیروفی عضلات از فقدان پروئین در رنج هستند و در نتیجه مبتلایان به سرعت خسته می شوند زمین می خورند یا در انجام تکالیفی ساده چون باز کردن در با مشکل رو به رو می گردند . این بیماری معلول را به سرعت به مرگ نزدیک می کند و معمولاً در دهه ی دوم ابتلا به مرگ منتهی می شود . همراه با دستیروفی عضلانی معمولاً عقب ماندگی ذهنی حفیفی نیز دیده می شود .
اسپینا بینیدا ( spina bifida ) : شامل بد شکلی و ناقص الخلقه بودن ستون فقرات و نخاع بین گردن و استخوان پشت لگن خاصره است و ضایعه ای است که در اثر بخشی از طناب تحاعی به وسیله قوس مهره ای به وجود می آید . عوارض آن طیفی وسیع از فقدان حفیف حسی و حرکتی ناپاراپلژی و عدم کنترل ادرار را در بر می گیرد .
اختلافات مجاری ادرار تغییر شکل های استخوانی و حساسیت های پوستی نیز از دیگر عوارض این بیماری هستند . ضایعه طناب نخاعی نیز محدودیت های را در تحرک ایجاد می کنند . انقباضات عضلانی ، عفونت های مجاری ادار و دستگاه تنفسی از حمله عوارض این ضایعات می باشند .
آترونی عضلانی – تحاعی یک اختلال ارثی پیش رونده است که باعث از دست رفتن عضله می شود . این اختلال از حالت کند و مزمن شروع می شود سرعت می گیرد و به مرگ زود رس می انجامد . این اختلا از پا ها آغاز می گردد و سپس به عضلات کمری ، شانه ای ، بازویی و گردن پیشرفت می کند .
علل فلج های مغزی :
اصولاً فلج مغزی ارثی نیست اما در موارد بسیار نادر وقوع فلج نیم تنه ( spastic ) از طریق ارث مشاهده می شود . ناسازگار های خونی ( زمانی که R H مادری منفی و RH جنین مثبت است ) بیماری های عفونی دوران بارداری، مصرف زیاد دارد برای زایمان های به اصطلاح راحت ، تولد نارس ، تولد زودرس ، ضایعات زمان تولد ، کمبود اکسیژن در هنگام تولد ، ضربه های وارده به سرکودک در اثر تصادفات ، بیمارهای مسری و مسمومیت ها ، نارسایی در جریان خون رسانی به مغز و تومور های مغز از جمله عوامل مؤثر در ایجاد فلج های مغزی می باشد .
علل ناتوانی جسمی و معلولیت های حرکتی :
از دیدگاه نظری می توانیم عوامل دخیل در پیدایش ناتوانی جسمی و معلولیت های حرکتی را به 3 دسته تقسم کرد :
1- عوامل مربوط به پیش از تولد ( prenatal factors )
2- عوامل مربوط به حین تولد ( prenatal factors )
3 – عوامل مربوط به بعد از تولد ( pastnatal factors )
در دسته ی نخست ما با دو گروه کلی از علل پدیده آورنده ی این آسیب ها رو به هستیم . ابتدا عوامل ژنیتکی و سپس عوامل مادرزادی ( خارج جنینی ) که جنبه ی ارثی ندارد . اختلالات ژنیتکی ممکن است در یکی از والدین یا در هر دو نفر دیده شوند . مثلاً هموفیلی و دستیروفی عضلانی و بیماری وابسته به جنس هستند و معمولاً در جنس مؤنث ظاهر نمی شوند و به جنس مذکر اختصاص دارند عوامل مادرزادی می تواند در برگیرنده ی مصرف زیاد مشروبات الکلی ، استعمال دخانیات ، تغذیه ناکامی ، اعتیاد یا در معرض ضربه ی شدید قرار گرفتن ما در باشد .
در دسته ی دوم که با اولین درد زایمان شروع می شود و با اولین تنفس طبیعی کودک پایان می گیرد معمولاً با مسائلی چون آنوکسی ( Anoxia ) یا فقدان اکسیژن ، استفاده از فوزسپس ( foaceps ) پیچش بند ناف به دور گردن روبه رو هستیم .
در دسته ی سوم با عواملی رو به رور هستیم که عمدتاً ناشی از:
ضربه وتصادفها ،بیماری های عفونی ، مسمومیت ها ، آنسفالیت ، متژیت و غیره هستند که در این میان ضربه ها و تصادفات عمده ترین نقش را ایفا می کنند .
عدم هماهنگی حرکتی :
این اختلال هماهنگی مربوط به رشد جسمی می باشد . در این اختلال فرد قادر به هماهنگی حرکات پیچیده نظیر راه رفتن و گاه حرکات جزئی نظیر حرکت انگشتان به طور منظم برای انجام یک عمل نمی باشد مثل نوشتن . این عمل اختلال ناشی از عقب ماندگی ذهنی با یک اختلال جسمی مشخص مثل ضربه های مغزی نوع ( c.p ) نمی باشد . اما پیشرفت تحصیلی و سایر فعالیت های روزمره فرد را دچار اختلال می کند .
سبب شناسی : 3 فرضیه در مورد علت این اختلال وجود دارد .
1- ضربه های جزئی مغزی فرد را آماده ابتلا به این اختلال می کند . مثل سوئ تغذیه مادر و پایین بودن وزن هنگام تولد ، بیماری های دوران حاملگی مادر یا ضربه های وارده به جنین .
2 – فرضیه ی مربوط به رشد ناشی از تأخیر در رشد مهارت های درکی – حرکتی : در این فرضیه معتقدند که بعد از ورتی که تکامل جسمی حاصل می شود این اختلال رفع می گردد .
3- در این فرضیه معتقدند که بعضی از کودکان بدون ضایعه ی مغزی ، عمل طبیعی مغز آنها شبیه به کودکان با ضایعه ی مغزی می باشد . این کودکان در درک گشتالتی ، هماهنگی حرکات ، هماهنگی حرکتی – بینایی و قدرت دقت و کنترل اعمال و رفتار دچار رفتار مشکل می باشند که این عوارض به ارث رسیده می باشد .
ویژگی های کودکان مبتلا به ناتوانی های جسمی و معلولیت های حرکتی :
وجود نقایص عضلانی و ابتلا به ناتوانی های جسمی – حرکتی به نوعی مانع از فعالیت های طبیعی فرد می گردند و می توانند بر سازمان روانی و شخصیت این کودکان تأثیرات نامطلوبی داشته باشند که ما این تأثیرات را به دو دسته تقسم می کنیم :
1- تأثیرات نامطلوب اولیه : این تأثیرات شامل اثراتی است که ناتوانی های جسمی با خود به همراه می آورند و شامل طیف وسیعی از محدودیت های است که فرد مبتلا باید آن را تحمل کند . منع بازی های که مستلزم تماس های بدنی شدید یا برخوردهای طبیعی می باشد مثل فوتبال ، بسکتبال ، کشتی ، مشت زنی و ... برای آنها به منزله ی اهرم های فشاری است که اثرات سؤ بر سازمان روانی این افراد دارد 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  77  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بررسی تاثیر معلولیت جسمی ، حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) بر میزان هوش بهرکودکان