فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله مدیریت دانش در سازمان‌ها: بررسی تأثیر متقابل فناوری، فنون و انسان

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله مدیریت دانش در سازمان‌ها: بررسی تأثیر متقابل فناوری، فنون و انسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقالهء حاضر حاوی مباحثی دربارهء این است که چگونه می‌توان فرآیند مدیریت دانش را به فعالیتهایی در زمینهء ایجاد دانش، اعتبار بخشی به دانش، نمایش و عرضهء دانش، اشاعهء دانش و فعالیتهای بهره‌گیری از آن تقسیم‌بندی نمود. سازمان‌ها به منظور استفاده از دانش باید به سرعت در فعالیت‌های مربوط به مدیریت دانش موازنه ایجاد کنند. عموماً برقراری چنین موازنه‌ای نیازمند ایجاد تغییرات در فرهنگ سازمانی، فناوری‌ها و فنون است. برخی از سازمانها بر این باورند که با تمرکز صرف بر افراد، فناوری و فنون می‌توان دانش را مدیریت کرد. تمرکز صرف بر این سه عامل به ادامه فعالیت‌های رقابتی سازمان‌ها کمک نمی‌کند بلکه تعامل بین این‌ها است که به شکل مؤثری سازمان را در زمینهء مدیریت دانش خود توانمند می‌سازد. با ایجاد یک محیط کاری پویا و آموزنده سازمان‌ها می‌تواند پیشرفت‌های رقابتی‌شان را حفظ کنند.

 

کلیدواژه‌ها: فناوری اطلاعات/ مدیریت دانش/ سیستم‌های مدیریت دانش/ دانش‌پژوهان/ تعامل

 

مقدمه
در سالهای اخیر «مدیریت دانش» به یک موضوع مهم و حیاتی مورد بحث در متون تجاری تبدیل شده است. جوامع علمی و تجاری هر دو بر این باورند که سازمانهای با قدرت دانش می‌توانند برتری‌های بلندمدت خود را در عرصه‌های رقابتی حفظ کنند.
منابع نقد و بررسی و چشم‌اندازهای رقابتی سازمان‌ها نشان دهندهء تأثیرات این دیدگاه در عرصه‌های استراتژیک سازمان‌های تجاری است. (نلسون و وینتر، 1982) اگرچه مدیریت، آگاهی از پتانسیل‌های منابع دانش است، اما هنوز اتفاق نظری دربارهء ویژگیهای این دانش و روشهای بهره‌گیری از آن وجود ندارد. محققین و دانشگاهیان دیدگاه متفاوتی در خصوص مدیریت دانش اتخاذ کرده و گستره‌ای از راه‌حل‌های فناوری تا مجموعه‌ای از دستورات عملی را در نظر دارند. به عنوان مثال اکثر مدیران تجاری، قابلیتهای کامپیوترها و فناوری‌های ارتباطی را در مدیریت دانش باور دارند، این افراد استدلال می‌کنند که فناوری اطلاعات می‌تواند از انبوه اطلاعات ذخیره شده در منابع قدیمی مانند مراکز فروش، کارت‌های اعتباری مشتریان، فروشهای تبلیغاتی و اطلاعات مربوط به تخفیف‌های مقطعی، «دانش» فراهم آورد. یا برخی دیگر بر این باورند که «دانش» در ذهن انسانها است و آموزش کارکنان و انگیزهء عوامل کلیدی مدیریت آن به شمار می‌روند.
مؤلف در این مقاله دیدگاه مبسوطی به مقولهء دانش داشته و بیان می‌دارد که تعریف مدیریت دانش صرفاً از منظر فناوری یا سیستم‌های اجتماعی، سبب انحراف به سمت یک دیدگاه و غفلت از دیگری است. همانگونه که در ادامه بحث به آن پرداخته خواهد شد، سیستم‌های اجتماعی و فناوری در مدیریت دانش به یک اندازه مهم هستند. تبدیل داده و اطلاعات به یکدیگر به واسطه فناوری اطلاعات صورت می‌گیرد ولی فناوری اطلاعات گزینه ناتوانی برای تبدیل «اطلاعات» به «دانش» است. عوامل اجتماعی، «دانش» و «اطلاعات» را بهتر به یکدیگر تبدیل می‌کنند اما همین عوامل در تبدیل «داده» به «اطلاعات» کند هستند. این یکی از دلایلی است که ما اعتقاد داریم مدیریت دانش از طریق بهینه‌سازی دو عامل زیر سیستم‌های اجتماعی و فناوری بهتر انجام می‌شود. ریشه‌های این دیدگاه را می‌توان در چشم‌اندازهای اجتماعی- فناوری سازمان یافت. (امری، 1959؛ تریست و بامفورس، 1951)
پژوهشگرانی موفقیتهای شرکتهایی چون Hewlett-Packard, 3M, Xerox, Scandia AFS, Buck man Laboratories را نتیجه پروژه‌های مدیریت دانش می‌دانند؛ اما به روشنی اصول و فرآیندهای مربوط به مدیریت دانش را تشریح نمی‌کنند. در این مقاله مفهوم مدیریت دانش بیان شده و نشان داده می‌شود که چرا سیستم‌های اجتماعی و فناوری در ارتباط با مدیریت دانش از نقشی حیاتی برخوردار هستند.
در این مقاله توجه خاصی به فرآیندهای تجاری و دانشگاهی شده است. مجامع دانشگاهی جدیداً سازمانها را به عنوان منابع دانش در نظر می‌گیرند. قابلیت رقابت سازمانها با توانایی‌ها و ظرفیت‌های سازمانی مشخص می‌شود. با تمرکز بر مدیریت دانش، امیدواریم که دیدگاه متکی بر دانش را در سازمان‌ها تبیین نمائیم. این تحقیق به دو دلیل برای مدیران مهم است: نخست این که آنها بحثهای زیادی دربارهء مدیریت دانش شنیده و از ابعاد گوناگون مدیریت دانش سردرگم شده‌اند. آنها مشاهده می‌کنند که در عصر حاضر اکثر مشاغل به اطلاعات وابسته شده و بخش عظیمی از نیروهای استخدامی به سوی این صنعت در حرکت هستند. این مقاله چارچوبی نظری از مقولهء مدیریت دانش به دست می‌دهد. دوم این که با توجه به فناوری اطلاعات مانند اینترنت، اینترانت، ارتباطات راه دور و سیستمهای اجتماعی مانند آموزش و ایجاد انگیزش در کارکنان، این مقاله توضیح می‌دهد که چرا داشتن درک و فهمی از مدیریت دانش با اهمیت‌تر شده است.
این مقاله با توصیف «داده» و «اطلاعات» و «دانش» آغاز شده و به دنبال مفهوم مدیریت دانش بیان می‌شود. در ادامه اهمیت سیستمهای اجتماعی و فناوری در مدیریت دانش تشریح شده است. مقاله با شرح مفاهیم اصلی و نتیجه تحقیق پایان می‌پذیرد.
تمایز «داده»، «اطلاعات» و «دانش» مشکل است. تنها از طریق مفاهیم بیرونی یا از دیدگاه کاربر می‌توان بین «داده»، «اطلاعات» و «دانش» تفاوت قائل شد. معمولاً داده به عنوان مواد خام، اطلاعات به عنوان مجموعهء سامان یافته‌ای از داده و دانش به عنوان اطلاعات با مفهوم شناخته می‌شود.
در مقالهء حاضر از این ایده پیروی شده که ارتباط بین «داده»، «اطلاعات» و «دانش» تکراری و برگشت‌پذیر است و تبدیل این سه به یکدیگر به میزان سازماندهی و تفسیر آنها بستگی دارد. همانگونه که در شکل 1 نشان داده شده «داده» و «اطلاعات» بر مبنای «سازمان»: و «اطلاعات» و «دانش» بر مبنای «تفسیر» از یکدیگر متمایز شده‌اند.

برای درک این تفاوت اجازه دهید بیماری را فرض کنیم که به مطب دکتر مراجعه می‌کند. دکتر اطلاعات بسیاری از بیمار به دست می‌آورد. برخی از این اطلاعات برای تشخیص بیماری مهم است و برخی دیگر نامربوط که به عنوان «داده» تلقی می‌شود. دکتر به سرعت اطلاعات بدست آمده را بر مبنای دانش خود تفسیر کرده و پس از یافتن الگویی مناسب در اطلاعات به تجویز دارو برای بیمار می‌پردازد. در صورتی که دکتر قادر به پیدا کردن الگویی مناسب در اطلاعات نباشد ممکن است آزمایش‌های بیشتری را تجویز کند یا بیماری را به یک متخصص ارجاع دهد. متخصصی که بهتر می‌تواند از اطلاعات عرضه شده بیمار، الگویی مناسب تهیه کند.
پس حالت‌های زیر را در نظر می‌گیریم: در صورتی که دکتر انجام آزمایش‌های بیشتری را توصیه کند ممکن است قصد به دست آوردن اطلاعات بیشتری از بیمار را داشته باشد یا این که بخواهد به پاره‌های دیگری از اطلاعات به واسطهء یافته‌های آزمایشگاهی دست یابد. اطلاعاتی که از این طریق به دست می‌آید ممکن است به تأیید یا رد فرضیه‌های دکتر در تشخیص بیماری منجر شود. علاوه بر این ممکن است که تحلیل مقدماتی از «داده»-که بدون نتایج آزمایشگاهی ناقص بوده- برای تشخیص بیماری مناسب و کافی به نظر برسد. نکته اینجاست که دکتر متناوباً بین «داده»، «اطلاعات» و «دانش» سیر می‌کند.
اگر دکتر بیمار را به یک متخصص ارجاع دهد ممکن است که متخصص نوع کاملاً متفاوتی از اطلاعات را از بیمار به دست آورد یا این که پاره‌های دیگری از اطلاعات کاملاً مربوط را بیابد که پیش از این دکتر عمومی آنها را برای تشخیص بیماری در نظر نگرفته بود. نکته اینجاست که «داده»، «اطلاعات» و «دانش» به یکدیگر مربوط هستند به این دلیل که «داده» برای دکتر، در واقع «اطلاعات» مهمی برای متخصص است که او را در یافتن الگوی مناسبی در تشخیص «دانش» یاری می‌دهد.
با نگرش فراتری به این موضوع، آشکار می‌شود که معمولاً «دانش پایه» عامل تمایز بین «داده»، «اطلاعات» و «دانش» است. این یکی از دلایلی است که در محیط و فضای متکی به دانش، برخی مؤسسات یا شرکتها می‌توانند همچنان برتریهای اقتصادی و رقابتی خود را حفظ کنند. به همین دلیل سازمان‌های مبتنی بر دانش رویکرد مثبتی در زمینهء ایجاد دانش، افزایش ارزش افزوده، نمایش و اشاعهء اطلاعات دارند. پژوهشگرانی به نامهای کوهن و لوینتال در مباحث خود این حقیقت را تشریح می‌کنند که گسترش دانش منوط به شور و هیجان یادگیری و دانش پیشین است. به عبارت دیگر دانش اندوخته شده عامل مؤثری در افزایش واکنش و فراگیری سهل‌تر مفاهیم است.
بنابراین بحث ما این است که دانش ترکیب سازمان یافته‌ای است از «داده» که از طریق قوانین، فرآیندها و عملکردها و تجربه حاصل آمده است. به عبارت دیگر «دانش» معنا یا مفهومی است که از فکر پدید آمده (ماراکاس، 1999) و بدون آن، «اطلاعات» یا «داده» تلقی می‌شود. تنها از طریق این مفهوم است که «اطلاعات» حیات یافته و به «دانش» تبدیل می‌شود (بات، 2001). بنابراین تمایز بین «اطلاعات» و «دانش» به دیدگاه کاربر بستگی دارد. دانش یک مضمون وابسته است از آنرو که «مفاهیم» در ارتباط با یک الگوی مشخص تفسیر می‌شود. (ماراکاس، 1999، ص 264)

 

ماهیت دانش سازمانی
دانش فردی برای توسعهء دانش پایه سازمانی ضروری است؛ هر چند دانش سازمانی حاصل جمع ساده‌ای از دانش‌‌های فردی نیست. (بات، 2000)
تعامل بین فناوری، فنون و انسان مفهوم مدیریت دانش را عمق می‌بخشد زیرا الگوی تعامل بین فناوری، فنون و انسان برای هر سازمان منحصر به فرد است که به راحتی قابل داد و ستد یا تقلید توسط سازمانهای دیگر نیست. به طور کلی سازمانها دارای دانش پیش زمینه و دانش پس زمینه هستند. دستیابی، تدوین، تنظیم و نسخه‌برداری از دانش پیش زمینه آسان است در حالیکه ضمنی و مستقر بودن دانش پس زمینه نسخه‌برداری و تقلید از آن را مشکل کرده است. این امر بستگی به تاریخچه سازمانی و کم و کیف آن دارد. اگرچه ما معتقدیم این دانش پیش زمینه نیست که مؤسسه‌ای را برای دستیابی به عملکرد و اجرای بهتر قادر می‌سازد. در واقع این ارتباط و هماهنگی بین دانش پیش زمینه و پس زمینه است که قابلیت و کارایی سازمان را شکل داده و برتری‌های آن را باعث می‌شود. همانگونه که در شکل 2 نشان داده شده است (براهالد و هامل، 1990؛ لئونارد بارتون، 1992). این یکی از دلایلی است که قابلیت مشترک را نمی‌توان با دانش پیش زمینه و پس زمینه هر سازمان بی‌ارتباط دانست.

مدیریت دانش
ما مدیریت دانش را فرآیند ایجاد، تأیید، ارائه، توزیع و کاربرد دانش می‌دانیم. این پنج عامل در حوزهء مدیریت دانش برای یک سازمان زمینهء آموزش، بازخورد، آموزش مجدد و یا حذف آموزش را فراهم می‌آورد که معمولاً برای ایجاد، نگهداری و احیا قابلیت‌های سازمان مورد نیاز است.

ایجاد دانش
ایجاد دانش به توانایی سازمان‌ها در ایجاد ایده‌ها و راه‌حل‌های نوین و مفید اشاره دارد (ماراکاس، 1999). سازمان‌ها با توسعه و تجدید ساختار دانش قبلی و کنونی با روشهای مختلف به خلق واقعیتها و مفاهیم جدید می‌پردازند.
ایجاد دانش فرآیند مهمی است که در آن انگیزه، تلقین، تجربه، و شانس، نقش مهمی ایفا می‌کنند (لین و دیگران، 1996). معیار سنجش دانش نو، نقش مؤثر آن در حل مسائل جاری و نوآوری در بازار است.
با این حال، توصیه نمی‌شود که سازمان‌ها بکوشند تحت هر شرایطی، دانش جدید ایجاد نمایند. روشهای مختلفی وجود دارد که با آنها می‌توان تجربیات را دوباره آزمود. (بات، 2000). برای مثال هر سازمان می‌تواند با استفاده از استراتژی تقلید، تکرار و جایگزینی بخشی از دانش موجود را دوباره احیا نماید. در برخی موارد یک سازمان می‌تواند با تکیه بر توانایی‌های خود و کاهش کاستی‌ها قابلیت خود را بهبود بخشد. یک سازمان می‌تواند با تقویت قابلیتهای بخش تحقیق و توسعه، بررسی محیط خارجی و به کارگیری فناوری خرج از سازمان پایه دانش مستحکم‌تری ایجاد نماید (همانجا).
برخی سازمانها ممکن است بکوشند تا اطلاعات موجود را به شکلی نو تعبیر و سازماندهی نمایند. برای مثال، یک شرکت حسابرسی ممکن است بکوشد از استانداردهای حسابداری موجود با روشهای مختلف و با استفاده از روندهای متنوعی چون هزینه‌های تخفیف و استهلاک بهره ببرد. به عبارت دیگر، امکان دارد برخی شرکتها فرآیند «تحقیق و آموزش» را از طریق یک سری تجربیات انتخاب کنند. برای مثال، شرکتهایی چون، Motorola, Corning, CE’s CT, Monsanto’s NutraSweet در بسیاری از موارد از این فرآیند استفاده نموده‌اند. (لین و دیگران، 1996)

 

اعتباربخشی به دانش
اعتباربخشی به دانش، به گستره‌ای اشاره دارد که شرکت‌ها می‌توانند بر روی دانش اثر گذاشته و اثرات آن را بر محیط سازمانی ارزیابی نمایند. چرا که با گذشت زمان بخشی از دانش گذشته نیاز به بازنگری و انطباق با واقعیتهای کنونی دارد. اغلب تقابل مداوم و چندوچهی بین فناوری، فنون و افراد برای سنجش اعتبار دانش مورد نیاز است (بات، 2000) برای مثال وقتی سازمانی مجموعه جدیدی از فناوری‌ها، ابزار، رویه‌ها و فرآیندها را به کار می‌گیرد، نیازمند بهبود و روزآمدسازی مهارتهای کارکنان خود است تا بتواند به خوبی خود را با واقعیتهای رقابتی جدید منطبق سازد.
اعتباربخشی به دانش فرآیند سختی از کنترل، آزمون و بهبود مداوم دانش پایه برای رسیدن به واقعیتهای موجود و بالقوه است. با تغییر واقعیتها، نیاز تبدیل «دانش» به «اطلاعات» و «داده» پیش می‌آید که ممکن است در نهایت از رده خارج شود. به این دلیل که پیشرفت در یک زمینه، اطلاعات، فرضیه‌ها، قوانین و مقررات جدیدی را ایجاد کرده و بخشی از قواعد و فرضیه‌های قدیمی را از رده خارج می‌سازد. بنابراین برای سازمانها مرور، آزمون و افزایش مداوم اعتبار دانش پایه برای رسیدن به دانش جاری ضروری است.
دانش اصلی را نمی‌توان به راحتی تقلید نمود. این نوع دانش با پیشرفت دانش در زمینه‌های مختلف مهجور نخواهد شد. (Nonaka & Takeuchi, 1995) برای مثال مؤسسه‌ای که با مصالح ساختمانی کار میکند نمی‌تواند ارزش کلیکهای اینترنتی را نادیده بگیرد. رقابت میان Amazon.com و Barnes & Noble نمونه‌ای از این مسأله است.

 

ارائه دانش
ارائه دانش حاکی از شیوه‌هایی است که از آن طریق دانش به اعضای سازمان ارائه می‌شود. به طور کلی سازمان‌ها می‌توانند روندهای مختلفی در جهت ایجاد دانش پایه خود اتخاذ نمایند. با این وجود دانش سازمانی در موقعیتهای مختلفی توزیع شده، روندهای مخلتفی را در بر دارد و در رسانه‌های مختلف چاپی و الکترونیکی دخیره شده است و هر کدام گونه متفاوتی از ارائه دانش را ایجاب می‌کند. به دلیل این گونه‌های مختلف، تجدید ساختار و منسجم ساختن این دانش از منابع مجزا برای اعضای سازمان دشوار است. برای مثال ممکن است در یک سازمان هر بخش داده‌های خود را به شکلی پردازش نماید که با دیگر بخشها هماهنگی نداشته باشد چرا که استانداردی برای یک فرمت یکسان وجود نداشته است. اگرچه اعضای سازمان امکان دارد اطلاعات مربوط را از طریق سامان‌دهی داده‌ها در پایگاههای مختلف بیابند اما باز هم منسجم ساختن و تعبیر اطلاعات از جهات مختلف دشوار است.
اعضای سازمان با مجموعه‌هایی از شیوه‌ها سرو کار دارند. اگر لازم باشد که آنها شیوه کاری خاصی را بیاموزند، تأخیر در منسجم‌سازی و درونی ساختن این دانش جدید امری طبیعی است. بنابراین یک سازمان ممکن است استانداردهای برنامه‌ریزی یکسانی ایجاد نماید و یا از الگوهای یکسانی برای ارائه «داده»، «اطلاعات» و «دانش» بهره گیرد.

 

توزیع دانش
لازم است که دانش قبل از بهره‌برداری در سطوح سازمانی در درون سازمان به اشتراک گذارده شود. تعامل بین فناوری‌های سازمان، فنون و افراد می‌تواند اثر مستقیم بر توزیع دانش داشته باشد. به عنوان مثال ساختار سازمانی با توجه به شکل کنترل‌ها و نقش‌های سنتی فرصت‌های توزیع دانش و تعامل بین فناوری‌ها، فنون و افراد را کاهش می‌دهد. به عبارت دیگر، ساختار افقی سازمانی، تقویت، و سیاست درهای باز جریان دانش را در میان بخشها و افراد سرعت می‌بخشد. استفاده از پست الکترونیکی، شبکهء داخلی، بولتن، و گروه خبری به توزیع بهتر دانش در درون سازمان کمک کرده و به واسطه آنها افراد می‌توانند با یکدیگر از جنبه‌های مختلف تبادل نظر نمایند.

 

کاربرد دانش
به طور کلی دانش سازمانی باید در جهت محصولات، خدمات و فرآیند سازمان به کار گرفته شود. اگر سازمانی به راحتی نتواند شکل صحیح دانش را در جای مناسب آن مشخص نماید در عرصه‌های رقابتی با مشکل مواجه خواهد شد. زمانی که نوآوری و خلاقیت راه پیروزی در جهان امروز است، سازمان باید بتواند دانش مناسب را در جای مناسب به کار گیرد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   19 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مدیریت دانش در سازمان‌ها: بررسی تأثیر متقابل فناوری، فنون و انسان

مقاله ای در مورد فنون تجزیه و تحلیل سیستمها

اختصاصی از فی بوو مقاله ای در مورد فنون تجزیه و تحلیل سیستمها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ای در مورد فنون تجزیه و تحلیل سیستمها


مقاله ای در مورد فنون تجزیه و تحلیل سیستمها

 

 

 

 

 

 

 

 

 

موضوع:

مقاله ای در مورد فنون تجزیه و تحلیل سیستمها

 

متداولترین فنون و تکنیکهایی که آنالیست را در زمینه بهبود وضع فعلی و پیشنهاد وضع آتی یاری می دهند عبارتند از:

  • بررسی تقسیم کار
  • بررسی جریان کار
  • بررسی جا و مکان
  • کنترل فرمها
  • کنترل اسناد و سیستمهای بایگانی
  • اندازه گیری کار
  • برنامه ریزی شبکه ای ( پرت , سی پی ام , پی دی ام )

تعریف جدول تقسیم کار

تعریف : جدول تقسیم کار جدولی است که نشان می دهد کارکنان سازمان در یک مدت معین, چه کارهایی را انجام می دهند و چه مقدار وقت صرف انجام دادن این کارها می کنند .

مزایای تهیه جدول تقسیم کار

  • کسب آگاهی از بار واقعی کار و نحوه توزیع آن در عمل
  • شناخت محلهای تراکم کار از یک طرف و تراکم نیروی انسانی از طرف دیگر
  • آگاهی از تکرارها و تداخلهای وظیفه ای
  • آگاهی از نحوه اختصاص وقت به هر یک از وظایف و فعالیتها
  • آگاهی از نحوه تطبیق نوع و ماهیت وظیفه با تخصص کارکنان
  • کسب اطلاع از اوقات اضافی کارکنان
  • آگاهی از تعداد واقعی نیروی انسانی مورد نیاز
  • ارزشیابی کار کارکنان
  • به دست آوردن مبنایی جهت تعیین حقوق و دستمزد کارکنان

مراحل تهیه و تنظیم جدول تقسیم کار

  1. انتخاب واحد بررسی
  2. تهیه لیست وظایف کارکنان
  3. تهیه لیست فعالیت های واحد
  4. تهیه جدول تقسیم کار برای وضع موجود
  5. تجزیه و تحلیل جدول تقسیم کار در وضع موجود و کشف نقایص وایرادات آن
  6. تهیه جدول تقسیم کار پیشنهادی

مرحله اول – انتخاب واحد بررسی

آنالیست در شروع کار بایستی کل سازمان را به واحدهای کوچک تقسیم کند و جدول تقسیم کار را برای هر یک از واحدها به طور جداگانه تنظیم نماید .

مرحله _ تهیه لیست وظایف کارکنان

لیست وظایف کارکنان عبارت است از لیستی که نشان میدهد هر یک از کارکنان یک واحد سازمانی در یک مدت معین چه وظایف و عملیاتی را انجام می دهد و چه مقدار وقت صرف انجام آنها می کند .

مرحله سوم _ تهیه لیست فعالیت های واحد

لیست فعالیت ها عبارت است از: صورتی از کلیه فعالیتهایی که در یک واحد سازمانی انجام می شود. این لیست مجوعه فعالیتهایی اساسی و عمده ای که کارکنان آن واحد سازمان انجام می دهند , درج می گردد.


مرحله چهارم _ تهیه جدول تقسیم کار برای وضع موجود

در این مرحله , آنالیست با استفاده از اطلاعاتی که در دو مرحله قبلی فراهم آورده است , به تهیه و تنظیم جدول تقسیم کار می پردازد .

مرحله پنجم _ تجزیه و تحلیل جدول تقسیم کار

نمونه ای از سولات قابل طرح در مرحله تجزیه و تحلیل جدول تقسیم کار از این قرارند:

  • آیا کلیه فعالیت هایی که در این واحد انجام می شود, به این واحد تعلق دارد؟
  • کدام یک از فعالیتها, بیشترین وقت واحد را میگیرند و آیا لازم است که این مقدار وقت, صرف انجام آنها شود؟
  • چه مقدار از وقت , صرف انجام کارهای غیر ضروری می شود؟ منظور از کار غیر ضروری, کاری است که انجام آن در تامین هدف سازمان اثری ندارد.
  • آیا از تخصص و مهارت افراد, استفاده مناسب به عمل می آید ؟
  • آیا کار به طور مساوی بین افراد تقسیم شده است ؟
  • آیا وظایفی که به کارکنان ارجاع می شود , تا حدود زیادی با یکدیگر بی ارتباط هستند ؟
  • آیا تخصصها خیلی محدود و وظایف , بیش از اندازه به اجزا تقسیم شده اند .
  • آیا در تقسیم وظایف, به روحیه, علاقه, نگرش و ویژگیهای شخصی شاغلین توجه شده است؟
  • آیا در تعیین افرادی که با یکدیگر در ارتباط مستقیم کاری هستند , به وجود علایق مشترک و تشابه شخصیتی میان آنها توجه شده است ؟
  • آیا در انجام وظایف تکرار و تداخل وجود دارد ؟


مرحله ششم _ تهیه جدول تقسیم کار پیشنهادی

وقتی آنالیست سوالات مربوط به جدول تقسیم کار در وضع موجود را مطرح کرد و پاسخهای مناسب را در یافت, متوجه میشود که در مورد وظایف بعضی از افراد, ایجاد تغییراتی, ضرورت دارد .

بررسی جریان کار

 

تعداد صفحه: 30

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ای در مورد فنون تجزیه و تحلیل سیستمها

دانلود مقاله روش های تدریس فنون کلاس‌داری و بررسی نحوه تدریس موفق در کلاس

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله روش های تدریس فنون کلاس‌داری و بررسی نحوه تدریس موفق در کلاس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


فنون کلاس‌داری و بررسی نحوه تدریس موفق در کلاس

 

 

 

در این نوشته، روش‌های کلاس‌داری را از دیدگاه برخی از معلمین موفق و یا شاگردان دبیرستانی می‌نگریم، لذا نمونه کارهای موفق، با توجه به عوامل مختلف رفتاری، مورد بررسی قرار داده شده است. این نمونه‌ها از لا به لای نظریات دانش‌آموزان دبیرستانی که طبیعتاً سال‌ها تجربه در شناخت انواع تدریس‌های موفق دارند، همچنین معلمین که آموزش این عزیزان را به عهده دارند و با استفاده از مجموعه مطالبی که از دیدگاه روانشناسی انتخاب شده، همراه گردیده است.
به امید آنکه از لا به لای این بحث‌ها بتوانیم بهترین روش ایجاد انگیزه، یا نحوه ارتباط صحیح با دانش‌آموزان و یا روش‌های بالا بردن بهره‌وری در کلاس و افزایش موفقیت دانش آموزان و معلمان را بیابیم.

 

هدف اصلی در تدریس
همیشه باید در نظر داشته باشیم که هدف اصلی در تدریس چیست؟
آیا فقط آموزش مبحث خاصی می‌باشد، یا آنکه در ضمن آموزش باید سعی کنیم، دانش‌آموز را به عنوان یک شهروند مؤثر و مفید برای جامعه به بار آوریم.
یعنی در نهایت روش درست زندگی کردن و انسان بودن را به او بیاموزیم و از خود، خاطر خوبی در ذهن دانش‌آموزانمان به جا بگذاریم.

 

خاطره‌ای از روز معلم:
سالیان تدریس در گذرند و خاطراتی در ما باقی می‌گذارند، خاطراتی که همواره بوی تازگی خود را زیر غبار زمان از دست نمی‌دهند. چه خوب است لذت داشتن چنین خاطراتی را با هم قسمت کنیم. مانند خاطره‌ای که بوی مهربانی آن را هنوز احساس می‌کنم.
از راهروی طویلی که به دفتر دبیرستان منتهی می‌شد، گذشتم. مثل هر روز ازدحام روپوش سورمه‌ای‌ها، پچ‌پچ‌های خاص زنگ تفریح، هل دادن، خندیدن، خود شیرینی‌های برخی شاگردان را می‌دیدم ولی این بار وارد جمع هیچ گروهی نشدم و دست‌های گچی خود را بر شانه هیچ کدام نزدم! تکه پرانی‌ها و شلیک خنده‌ها این بار رد و بدل نشد. نگرانی خاصی به دلم چنگ می‌زد. چهره مغرور یکی از بچه‌های سوم ریاضی جلوی نظرم می‌آمد: مریم، دختری بلند قامت و سفیدرو با چشمانی که انگار در عمقشان اندوهی غریب خفته بود. به قول خودم سه سال بزرگش کرده بودم ولی امروز دیدم که چقدر باید بزرگ‌تر از سنش باشد!
مادرش اول صبح گوشه دفتر منتظرم بود. صورتش را در چادری پوشانده بود. بوی آشنای فقر و نداری به همراه عطر دوست‌داشتنی مادری مهربان همراه شده بود.
در حالی که اشکی بر چهره چروکیده‌اش می‌غلتید، گفت: خانم مبادا دخترم بفهمد پیش شما آمدم. مریم خیلی شما را دوست دارد و می‌خواست هدیه‌ای برای روز معلم به شما بدهد. امروز صبح از باغچه گل یاس چیدم که بیاورد ولی او نگران بود که در مقابل دیگران شرمنده می‌شود و...دست‌های زبر و زحمت کش آن مادر را بین دست‌هایم گرفتم. زن که جرأت بیشتری یافته بود از شوهرش که آجرکشی می‌کرده و الآن به علت دیسک کمر زمین‌گیری شده حرف زد. از پسرش که دوره راهنمایی است و با آنکه انگشتش لای دستگاه پرس رفته، می‌گوید غصه نخور مادر بدتر از اینها زیادند، صحبت کرد. از خودش گفت که ناچار است در خانه‌های مردم کار کند و زندگی را بچرخاند.
در حالی که آرامش می‌کردم، از ثروت‌های بزرگی که خداوند به او داده حرف زدم. این که می‌تواند بچه‌های به این خوبی داشته باشد، این که با همه مشکلات یکدیگر را دوست دارند و به هم کمک می‌کنند و...
موقع خداحافظی انگار سبک شده بود. لبخند می‌زد و دعا می کرد ولی انگار غصه‌هایش را در قلب من ریخته بود.
مریم فقط مغرورترین شاگردم نبود، او بسیار تیز و حساس بود. من باید احتیاط می‌کردم، تا هیچ ردی از دلسوزی را در چشم‌هایم نبیند و شرمنده نشود. اگر شخصیتش در جمع همکلاسی‌ها می‌شکست، دیگر چیزی برایش نمی‌ماند که من بتوانم معلمش باشم.
به دفتر دبیرستان رسیدم. مزه چای تلخ با دلهره خاصی آغشته شده بود و صحبت‌های همکاران توأم با خزیدن عقربه‌های زنگ تفریح می‌شدند تا زمان رسیدن به زنگ دوم را بسازند. فکر کردم چه ساده می‌شد اگر معملی فقط در گفتن معادلات شیمی، فرمول‌ها، حل مسائل و... خلاصه می‌شد. ولی مگر ممکن است! خدایا کمکم کن.
به در کلاس سوم ریاضی رسیدم یادم افتاد اولین باری که وارد کلاس شدم فکر کردم در کاملاً باز است، ولی وقتی پشت دستم به عنوان در زدن محکم به دیوار خورد تازه فهمیدم کلاس بی‌در است آن وقت همگی به جای سلام خندیده بودیم این خاطره لبخندی روی لب‌هایم نشاند روی تخته‌ی کلاس با خط زیبایی شادباش روز معلم را نوشته بودند صدای قدم‌های مریم را از ته قلبم می‌شنیدم که آرام‌آرام، نزدیکم می‌شد دسته گل یاسی که هیچ روبانی اطرافش نبود را به سویم دراز کرد با خوشحالی گل‌ها را بوئیدم گفتم از کجا دانستی که من عاشق بوی این گل‌ها هستم، پای تخته رفتم، انگار گچ و گل‌ها با همکاری هم درس می‌دادند.
آن روز کلاس درس شیمی پر از عطر گل‌های یاس بود. بهترین تشویق‌ها باید واقعی باشند و من واقعاً از گرفتن چنین هدیه‌ای از چنین شخصیتی خوشحال بودم و شور شوق خود را نشان می‌دادم.
هنگامی که از کلاس سوم ریاضی خارج می‌شدم لحظه‌ای نگاهم به مریم خورد.
اولین باری بود که دیدم چشم‌هایش می‌خندیدند.

 

فصل اول مواردی که ما معلین باید به آن توجه کنیم:
استفاده از روش‌های فعال یاددهی مبتنی بر IT:
معلمین گرامی باید به شناسایی و ارتقای مهارت‌های خود در کاربرد فناوری‌های نوین نظیر ICT و IT در آموزش بپردازند. به این ترتیب نه تنها می‌توانند از راهبردهای گوناگون در آموزش استفاده کنند، بلکه امکان پاسخ‌گویی به نیازها و تفاوت‌های فردی، یاد گیرنده را فراهم می‌سازند و با استفاده از جذابیت‌های فناوری‌های در جهت ایجاد انگیزه، کلاس موفق‌تری را خواهند داشت و شور و نشاط بیشتری در کلاس ایجاد می‌کنند.
شاگردان نیز در هنگام کار با ICT، اغلب در غالب گروهی مشارکت می‌کنند و تجربه‌ی این گونه کارها به تقویت و رشد مهارت‌های فردی و اجتماعی، می‌افزاید.
هر دانش‌آموز با هر میزان از توانایی می‌تواند از این فناروی برخوردار باشد و از فرآیند یادگیری غنی‌تری برخوردار گردد. ما معلمین باید سعی کنیم با یاری خداوند گنج دورنی دانش‌آموزان و استعدادهای نهفته آنها را نمایان کنیم. یعنی یادگیری برای عمل کردن، یادگیری برای زندگی در کنار هم و با هم بودن را پرورش دهیم.
از ICT به عنوان ابزاری برای پشتیبانی از اهداف تدریس باید استفاده کنیم و دانش‌آموزان را به همکاری با یکدیگر به هنگام کار با این ابزار تشویق کنیم، تا ضمن دست‌یابی به یادگیری مستقل و فعال، تقویت کار مشارکتی را پرورش دهیم و باعث تقویت توانایی‌های دانش پژوهان در جمع‌آوری و پردازش اطلاعات و نوشتن گزارش‌ها باشیم.

 

بررسی نحوه تدریس:
بهترین روش تدریس را چگونه می‌توان ارائه داد؟
این سؤالی است که تمامی همکاران به هنگام تدریس به آن می‌اندیشند. در گروهی از همکاران کم تجربه گاهی این سؤال به همراه اضطرابی خاص ظاهر می‌شود و اگر به نحوی این اضطراب را به هنگام تدریس بروز دهیم یعنی «اولین پله شکست».
دانش‌آموزان دبیرستانی معمولاً تجربه چندین ساله در شناخت کلیه رفتارهای معلمشان دارند و کوچک‌ترین رفتار معلم را ناخودآگاه زیر ذره‌بین تجزیه و تحلیل خود قرار می‌دهند و شاید نتوانند آنچه حس می‌کنند بیان کنند ولی به هر حال با نگاه یا رفتارشان به یکدیگر یا به معلم گوشزد می‌کنند. با دانش‌آموزان که صحبت می‌کردم اولین نکته‌ای که در کلاس‌داری مدنظر داشتند، این بود که معلم باید بتواند تسلط کامل خود را بر موضوع و کلاس نشان دهد. همکاران نیز با بیان خود همین مطلب را می‌رسانند. معلم باید احاطه به کلیه موارد بحث داشته باشد و قدرت ارائه آنها را نشان دهد. بسیاری از همکاران جهت موفق بودن، لزوم داشتن طرح درس مناسب و فراگیر، خواه به صورت مکتوب یا ذهنی را قائل بودند. آنان معقتد بودند وجود طرح درس مناسب باعث تسلط کامل معلم بر موضوع مربوط می‌شود تا بدون اتلاف وقت موارد درسی را به طور کامل پیاده کند.

 

جلسه اول تدریس:
به عقیده تعداد زیادی از همکاران و دانش‌آموزان مهمترین جلسه در طول سال همان جلسه اول است.
اولین برخورد معلم با دانش‌آموز چگونه باید باشد؟
عده‌ای از معلمین موفق جهانی معتقدند اولین برخورد باید به نحوی باشد که دانش‌آموز حس کند در یک برنامه‌ریزی کاملاً منظمی قرار گرفته است. کلیه قوانین کلاس در طی سال، در همین جلسه باید مشخص گردد. صحبت‌های مهمی از قبیل نحوه تدریس یا روش صحیح مطالعه یا نحوه برنامه‌ریزی روزانه و همچنین اهمیت انضباط در همین جلسه مطرح گردد. در مورد انتخاب نوع انضباط، اینکه از نوع انضباط مقتدرانه، برونی و مستبدانه، یا انضباط دموکراتیک، دورنی با احساس مسئولیت و اینکه کدام‌یک مؤثرترند. قضاوت و ارزیابی به عهده خود شماست. همچنین معلمین موفق دنیا در جلسه اول نسبت به استفاده کمتر از برنامه‌های تلوزیونی تأکید دارند. آنها می‌گویند برنامه‌های تلوزیونی باعث کاهش فعالیت بدنی و عموماً اتلاف وقت بچه‌ها می‌شوند. کارشناسان نیز بحث مفصلی در این مورد دارند که بررسی و قضاوت آنها به عهده خود شماست.

 

اهمیت ایجاد انگیزه در جلسه اول:
اگر معلم بتواند در جلسه اول اهمیت فراگیری علم را به کلاس تزریق کند جلسات بعدی به مراتب بسیار بهتر و ارزنده‌تر می‌شوند و کلاس از معلم محوری به سوی شاگرد محوری حرکت کره و تبدیل به کلاسی پویا و ارزنده می‌گردد.
در مورد علم و اهمیت آن از بیانات لطیف حضرت علی (ع) می‌توانیم سود ببریم آنجا که در ستایش دانش می‌فرمایند: هر ظرفی تنگ می‌گردد (پر می‌شود) به آنچه درون آن می‌گذارند مگر علم و دانش (سینه دل) که چون علم در آن راه یافت فراخ می‌گردد و گنجایش دارد برای پذیرفتن علم دیگر، این دل‌ها ظرف‌های علوم و اسرارند و بهترین آن دل‌ها، نگهدارنده‌ترین آنهاست (که سپرده شده را خوب نگهدارد و به یاید دارد) پس هوشیار باش و از من نگاهدار و به یاد داشته باش آنچه به تو می‌گویم: ای کمیل: علم بهتر از مال است. زیرا علم ترا از گرفتاری‌های دنیا و آخرت نگاه دارد و تو مال را از تباه شدن نگاه می‌داری، مال را بخشیدن کم می‌گرداند ولی علم در اثر بخشیدن و یاد دادن به دیگران فزونی می‌یابد.
دو خورنده هستند که سیر نمی‌شوند، خواهان علم که هر چه بر او کشف و هویدا شود باز مجهول دیگری را می‌خواهد معلوم کند و خواهان دنیا که آنچه از کالای دنیا بیابد باز می‌خواهد کالای دیگری به دست آورد.

 

نحوه شروع تدریس:
شاگردان معمولاً دوست دارند معلم قبل از شروع درس جدید، خلاصه‌ای از مطالب گذشته را اشاره کند و معتقدند این کار باعث ایجاد آرامش در فراگیری مطالب جدید می‌گردد. عموماً خود همکاران نیز به این مورد آگاهند و به لزوم انجام این کار معتقدند. هر چند این اشاره بسیار کوتاه و گذرا باشد، ولی این احساس اطمینان روحی را که مطالب قبلی تماماً مرور و وارد ذهن ما شده و اکنون آماده پذیرش جدید هستیم، را می‌دهد. و این خیلی فرق می‌کند با معلمی که به نظر دانش‌آموزان از یک نقطه گنگ شروع به حرکت می‌کند. در این موارد بسیاری از بچه‌ها چون اطمینان به دانستن مطالب سابق ندارند و در ذهن خود اتصال مطالب جدید به قدیم را نمی‌یابند، لذا بیشتر به گذر وقت می‌اندیشند، تا آنچه معلم بیان می‌کند.

 


روش موفق تدریس از دیدگاه دانش‌آموزان
اکثریت دانش‌‎آموزان، کلاس معلم محوری را که در آن سخنران مطلق معلم باشد قبول ندارند. ناسازگاری در چنین کلاس‌هایی به صور مختلفی بروز می‌کند که بعداً روی آن، صحبت خواهیم کرد.
در صحبت‌های زیادی که با شاگردان پایه‌های مختلف داشته‌ام اکثریت آنان روی حل تمرین اضافی تأکید دارند. می‌گویند اگر معلم مطالب گفته شده را به صورت تمرین یا سؤال اضافی به ما بدهد، تا ما نیز چند لحظه‌ای که او سکوت کرده، بتوانیم روی گفته‌های وی فکر کنیم و خود را بیازمائیم که تا چه حد مطالب را فرا گرفته‌ایم، آنگاه با آرامش بیشتری دیگر مطالب را پیگری می‌کنیم. بچه‌ها اغلب معتقدند درس باید توأم با مثال‌های دلنشین و مسائل روزمره باشد، بیان قصه‌وار مطالب می‌تواند در کلاس ایجاد علاقه به گوش دادن کند. بیان قصه‌وار همان موردی است که قرآن در بسیاری مواقع جهت جذابیت و مؤثر بودن آموزش خاصی استفاه نموده است. در غیر این صورت کلاس خشک و خسته‌کننده می‌شود. من هم گاهی برای بیان مطلبی آن را در قالب داستانی ارائه می‌دهم و عملاً می‌بینم دقت بچه‌ها بیشتر می‌شود و مطالب را بهتر یاد می‌گیرند.

 

نحوه فعال نگاهداشتن کلاس توسط معلم:
چگونه می‌توان کلاس پویا و پر تحرک داشت؟
جهت فعال نگهداری کلاس باید مرتباً از بچه‌ها کار کشید. معلمینی که تمام مدت سخنران مطلق هستند معمولاً مواجه با کلاسی خواب‌آلود و بی‌تحرک می‌شوند. خیلی ساده می‌توان جلوی این کار را گرفت همان‌طوری که از زبان خود بچه‌ها شنیدیم باید آنها را وادار به فعالیت کرد با جملات ساده‌ای نظیر: «خوب تا حال چه گفتیم»، «فکر می‌کنید بعد چه می‌شود»، «کی می‌تونه بگه»، «کی می‌تونه سریع‌تر به جواب برسه»، «می‌خواهم ببینم سرعت عمل کی بیشتره»، «تصور کنید در این شرایط هستید چه می‌کنید» نظیر این پرسش‌ها می‌تواند باعث ایجاد کلاسی کاملاً فعال باشد چنین سؤالاتی با ایجاد حس کنجکاوی بچه‌ها را وادار به تفکر بیشتر روی موضوع می‌نماید به خصوص اگر محاسن مطالب یا کاربردهای آنها در زندگی را بدانند در واقع ایجاد انگیزه برای فهم بهتر مطالب را کرده‌ایم و این باعث می‌شود مطالب بهتر جا بیفتند و باور یادگیری و اعتماد به نفس و تسلط روی موارد درس داده شده ایجاد می‌گردد. زیرا در این موارد نتیجه آن چیزی نیست که معلم بیان کرده باشد بلکه بچه تصور می‌کند نتیجه همان چیزی است که خود به آن رسیده است.
نکته مهم دیگر که اکثریت نظریه‌ها روی آن تأکید داشتند، عدم تکرار بیش از حد مطلب است معلمینی که مطلب ساده‌ای را بارها تکرار می‌کنند، باعث خستگی و بی‌حوصلگی کلاس می‌گردند. روانشناسان معتقدند بیشترین گیرایی در یک سخنرانی حدود بیست دقیقه اول می‌باشد و معلمینی که تا ثانیه‌های آخر کلاس موارد بسیار بسیار مهم را می‌گویند بهتر است به حد کشش طبیعی کلاس نیز توجه داشته باشند.
برخی همکاران نظریه جالبی در این مورد دارند آنها می‌گویند سعی می‌کنیم وقت خود را طوری تنظیم کنیم که فشار کاری در اوایل وقت شروع کلاس بیشتر از اواخر باشد و در دقایق آخر به بچه‌ها وقت آزاد می‌دهیم تا اگر اشکال یا سؤالی هنوز برایشان باقی مانده با خیال راحت آن را بپرسند یا اینکه بتوانند مطالب تدریس شده را مرور کنند.

 

علل لزوم پرسش درس از دیدگاه بچه‌ها و معلمین
در مورد درس پرسی، معمولاً همکاران و شاگردان اتفاق‌نظر دارند که اگر این کار انجام نشود عملاً کارآیی کلاس پائین می‌آید. شاگردان می‌گویند اگر بهترین معلم را هم داشته باشیم ولی مرتباً درس را از ما نخواهد کار یادگیری بسیار مشکل‌تر است. البته هدف اصلی معلمین علاوه بر اندازه‌گیری میزان برآیند یادیگری کلاس و وادار ساختن بچه‌ها به تلاش جهت استمرار امر یادگیری، آن است که درس به صورت شفاهی و با بیان خود دانش‌آموزان نیز تکرار شود تا هیچ‌گونه ابهامی باقی نماند. کلاً ایجاد سؤال باعث تحریک حس کنجکاوی و حرکت بیشتر برای یافتن پاسخ می‌شود. معلم می‌تواند تمامی مطالب مهم جلسه قبل را به صورت سؤال‌های عمومی در کلاس مطرح کند، تا کلیه مطالب مرور شوند و کلاس آماده‌ی پذیرش درس جدید گردد.

 

فصل دوم بررسی موارد تربیتی در امر تدریس
بررسی لحن ادای مطالب از دیدگاه بچه‌ها و معلمین:
نکته مهمی که مطرح است لحن صدای معلم است. در این مورد که معلم نباید یکنواخت صبحت کند، تقریباً همه اتفاق‌نظر دارند. معلم باید در ضمن صحبت با تغییر لحن صدا، بلندی یا کوتاهی صدا، ایجاد مکث و سکوت، از یکنواختی صدا پرهیز نماید. نکته دیگر مسئله صدای بلند در تدریس می‌باشد شاگردان معتقدند برخی معلمین که عادت دارند خیلی بلند تدریس کنند، آرامش کلاس را به هم می‌زنند و توجه ما را به درس کاهش می‌دهند. ما بعد از کلاس عموماً دچار گیجی، سر درد، خرد شدن اعصاب، عدم فهم کافی، ناراحتی گوش می‌شنویم. در این باب روانشناسان جمله جالبی دارند آنها می‌گویند «صدای بلند را می‌شنویم ولی صدای آهسته را گوش می دهیم».

 

نحوه انتقال مطالب از دیدگاه قرآن
در تکمیل توضیحات قبلی، از بهترین کتاب یعنی قرآن کمک می‌گیریم. خدائی که ما را ساخته خود به طبیعت ما آگاه‌تر است. پس چه بهتر که ارزنده‌ترین طریقه آموزش را از قرآن بیاموزیم.
در قرآن بسیاری از آموزش‌ها در قالب قصه بیان شده که این خود، گرایش ذاتی انسان‌ها را به داستان نشان می‌دهد. قصه‌هایی که از جای جای آن، مطالب وافری جهت ارزش‌های متعالی انسانی می‌بینیم. در قرآن قبل از آنکه انجام کار را از انسان بخواهد، خود آن را انجام می‌دهد. آنجا که می‌فرماید:
«خدا و ملائکش بر پیامبر درود می‌فرستند. پس ای کسانی که ایمان آورده‌اید شما هم بر او درود بفرستید».
معمولاً در لحن صحبت قرآن به دنبال خواستن اجرای امری، زمینه‌ای که ایجاد رابطه عاطفی برای شنونده نیز بنماید، زمینه ایجاد رابطه عاطفی و علاقه به گوش دادن و محبت کردن را ملاحظه می کنیم: آیا خدا تو را یتمی نیافت که در پناه خود جای داد او از شر دشمنانت نگهدری کرد و ترا در بیابان مکه ره گم کره (حیران) یافت (در طفولیت که حلیمه دایه‌ات آورد تا به جدّت عبدالمطلب سپارد در راه مکه گم شدی، حلیمه و عبدالمطلب سخت پریشان شدند و خدا زود آنها را به تو راهنمایی کرد و باز ترا فقیر (الی ا...) یافت و (به دولت نبوت) توانگر کرد (و نعمت رسالت عطا نمود) پس (به شکرانه آن) تو هم یتیم را هرگز میازار و فقیر و گدای سائل از درت بزجر مران (بلکه به احسان یا به زیان خوش برگردان).
مثال دیگر را با آیه بیست و یکم سوره بقره شروع می‌کنیم آنجا که می‌فرماید: «ای مردم بپرستید پرورش‌دهنده خود را تا پارسا و منزه شوید. یعنی در حین امر به انجام کار، ایجاد رابطه عاطفی با پرورنده خود را می‌بینیم و به دنبال آن دلیل انجام کار (بپرسید تا پارسا و منزه شوید) آورده می‌شود.
لذا در خیلی موارد ملاحظه می‌کنیم در حین آموزش خاصی، محاسن یا علل انجام کار خواسته شده‌ نیز، ذکر شده که باعث ایجاد انگیزه در جهت انجام کار می‌شود.

 


نحوه برخورد معلم با دانش‌آموز (بعد عاطفی)
در صحبت‌های بسیاری که با دانش‌آموزان داشته‌ام بیشترین اهمیت آنان روی همین مورد بود. شاید این موضوع تأیید کننده نقش مهم ایجاد علاقه در جلب توجه دانش‌آموزان به درس می‌باشد. بحث روی نحوه برخورد و چگونگی اخلاقیات معلم بیشترین موردی بود که دانش‌آموزان پایه‌های مختلف به آن می‌پرداختند. بچه‌ها می‌گویند ما نیاز داریم که به ما اعتماد به نفس داده شود و برای ما ارزش قائل شوند. تجربه نشان می‌دهد معمولاً معلمینی که چند سال تدریس با یک کلاس خاصی را به عهده دارند، شناخت بیشتری روی بچه‌ها پیدا کرده‌اند. این معلمان معمولاً شاگردان را به نام صدا می‌کنند و چون به خصوصیات بچه‌ها آگاهند، پس موفق‌تر از حالتی هستند که بخواهند به عنوان تازه وارد و غریبه وارد کلاس شوند، و با نگاه ناآشنا به چهره‌ها بنگرند، لذا این خود نمایانگر اهمیت شناخت روحیه دانش‌آموزان در فهماندن درس می‌باشد.

 

بررسی بهترین روش‌های تشویق و تنبیه
یکی از روانشناسان می‌گوید به هر کس اظهار اطمینان کنید سعی خواهد کرد که خود را لایق آن سازد. یادم می‌آید شاگرد بسیار ضعیفی را به محیط مدرسه جدیدش آوردند در جلسه اول معرفی او را به عنوان شاگرد زرنگ نشان دادند، و پیرامون این معرفی هم روحیه خودش و هم برخورد کلاس با وی تغییر کرد و بعد از مدتی این شاگرد ناموفق سابق، تبدیل به فرد موفقی شد و سعی کرد لایق وضعیت خوب پیش آمده باشد.
رئیس شرکتی می‌گفت: اداره کردن مردمان راحت‌تر است، اگر شما را محترم بشمارند و شما هم نسبت به استعداد و لیاقت آنان ابراز قدردانی و اطمینان‌خاطر نمائید. خلاصه اگر مایلید یکی از خصلت‌ها را در وجود شخصی تقویت کنید و استعداد او را به فعلیت رسانید طوری برخورد کنید که گویی این خصلت بالفعل از صفات ارزنده و ملکات غالبه اوست. خود بچه‌ها در بررسی روش‌های تشویق و تنبیه موفق معتقدند: معلمی که روحیه آنها را درک کند، با صحبت‌های موردی با افراد کلاس و نشان دادن اهمیت به شخصیت بچه و تقویت اعتماد به نفس، باعث ایجاد علاقه در آنها می‌گردد. می‌‌گویند در این صورت با کوشش بیشتری سعی می‌کنیم رضایت او را به دست آورده و لایق اعتماد وی باشیم لذا چنین معلمی بهترین تشویق را در مورد ما به کار بسته است. به قول فردوسی:
کسی کش ستایش نیاید به کار تو او را به گیتی به مردم مدار
در مورد بهترین روش تنبیه تعدادی از همکاران متأسفانه اعتقاد به برخورد تند در اولین جلسه دارند از قبیل پاره کردن دفتر، اخراج از کلاس، ایستادن کنار سطل آشغال، استفاده از خط‌کش و... گروهی از همکاران نیز به عنوان حربه آخر از چنین روشی استفاده می‌کنند. مصداق حدیثی که می‌فرماید:
«در صورتی که پیشنهاد ما مؤثر نیفتاد، البته باید به زبان شمشیر قضاوت کرد. عرب می‌گوید آخرین وسیله معالجه داغ کردن است».

 

اکنون ببینیم نظر خود شاگردان در مورد بهترین روش تنبیه چیست:
بچه‌ها می‌گویند بهترین روش تنبیه کم توجهی معلم به ما می‌باشد. وقتی تمرین نگاه می‌کند با دفتر ما کاری ندارد، سر کلاس درس اصلاً نگاهی به ما نمی‌اندازد. ورقه امتحانی ما را نمی‌گیرد و برای درس پرسی صدایمان نمی‌زند. در آن صورت عذاب‌آورترین لحظات را می‌گذرانیم. برخی دیگر می‌گفتند بدترین نوع تنبیه معلم همان چهره ناراحت وی است که گاهی توأم با جملاتی نظیر اینها می‌شود «از تو توقع نداشتم»، «خیلی بیشتر از اینها انتظار داشتم»، «نا امیدم کردی».

 


نحوه تشویق موفق از دیدگاه روانشناسان:
گروهی از روانشناسان معتقدند تمجید باید واقعی باشد و آگاهانه و دقیق به کار رود و فقط هنگامی که بچه کار موفقیت‌آمیزی انجام داده از آن استفاده کنیم.
در مورد تشویق کردن دانش‌آموزان باید در نظر داشته باشیم که تشویق‌های ما باید صمیمانه و صادقانه و واقعی باشد. چون انسان ذاتاً از تملق و چاپلوسی منزجر است، لذا باید عادلانه از کوچک‌ترین پیشرفت آنها تمجید نمائیم زیرا بهترین طریق تغییر احوال و روحیه انسان‌ها همین روش است.
با جملاتی نظیر: «ترا جوانی هوشمند و لایق کارهای بزرگ یافته‌ام» یا «می‌دانم که آینده تو روشن است» می‌توانیم در دل دانش‌آموز نور امیدواری بتابانیم و بگذاریم اعتماد به نفس وجود وی را منقلب نماید.
متأسفانه گروهی از معلمین کم تجربه معمولاً در برخورد با نقاط ضعف شاگردان به شدت عصبانی می‌شوند و شماتت، یعنی راحت‌ترین کار را انجام می‌دهند نظیر: «تو هیچی نمی‌شی» «بی‌استعداد هیچی نفهم» «مهمانی آمدی» و... با وی برخورد شدیدی دارند و ناخودآگاه باعث فلج فکری بچه می‌شوند. شاید در این لحظات فراموش می‌‌کنند، اگر معلمی عصبانیت خود را بروز دهد در واقع شکست خود را امضاء کرده است. یک معلم عصبانی در واقع نشان می‌دهد قدرت خودداری ندارم و از کوره در می‌روم، من قدرت کنترل خود را ندارم در حالی که قوی‌ترین مردمان آنانند که خشم خود را فرونشانند لذا چنین معلمی در واقع به ضعف خود اعتراف کرده است.

 

نحوه تشویق و تنبیه و برخورد با زیردستان از دیدگاه نهج‌البلاغه:
راجع به تشویق و تنبیه و نحوه بروز احساسات می‌فرماید: «علاوه بر این باید دانست که افراط در مهربانی رعیت را مغرور می‌کند و به کبر و نخوتش سوق می‌دهد، تا درجه‌ای که کار را به جاهای باریک بکشاند «ای پسر حارث در عملیات کارکنان حکومت خود نیک بازرسی و دقت کن. آنکه با فداکاری انجام وظیفه می‌نماید، باید قولاً و عملاً تشویق شود. حتی کوچک‌ترین اقدام ستوده‌اش را هم نباید نایده انگاشت و در مقابل بدکاران نیز لازم است، مطابق مقررات اسلام، انتقام‌کشی و کیفرجویی». ای مالک مبادا که در حکومت تو خادم و خائن یکسان باشند. زیرا خادمی که در ازای خدمت خود مزد و رحمت نبیند، دلسرد و بی‌قید گردد و خائنی که جزای خیانت خود را حد کمال نیابد، کردار زشت خویش را با جرأت بیشتری تکرار کند» «هرگز مگو من مأمورم و معذور، هرگز مگو که به من دستور داده‌اند و باید کورکورانه اطاعت کنم، هرگز طمع مدار که تو را کورکورانه اطاعت کنند» «هرگز به پشتیبانی مقام سروری، خود را بر دیگران تحمیل مکن» اگر چنین گویی و چنان کنی آیینه قلبت زنگ‌آلود و تاریک می‌شود، «مالکا، انصاف و عدل سرلوحه برنامه حکومت است» «اگر چنین نکنی و همگان را با نظر مساوی ننگری، بر بندگان خدای ظلم کردی و خداوند توانا را به دشمنی خود برانگیخته‌ای» «مالکا هر قدر که خود را قادر و فعال می‌بینی بیاد آر خداوند از تو فعال‌تر و قادرتر است» در خاتمه این قسمت جمله منتخبی که می‌تواند مصداق راه حل اکثر مسائل انسان‌ها باشد، را پیش می‌کشیم، آنجا که می‌فرماید:
«یاد خدا خاطر را روشن کند و چراغ خرد را برافروزد و اشتغال هوس و غضب را فرو نشاند»

 

نحوه برخورد با شاگردان ناسازگار:
مهمترین موردی که معمولاً در اداره نظم و انضباط کلاس با آن مواجه هستیم همین مشکل نحوه برخورد با بچه‌های ناسازگار است. برخی دبیران به عنوان اولین قدم در مواجه با اینان از روش بیرون کردن شاگرد استفاده می‌کنند. در حالی که معلم در لحظه‌ای که شاگرد را بیرون می‌فرستد در واقع اعلام می‌کند که من تحمل مبارزه با تو را ندارم یا به بیان کوتاه‌تر آنکه می‌گوید «در مقابل تو من با زنده‌ام». خود دانش‌آموزان کلاس نیز این روش را نشانه ضعف معلم خود می‌دانند آنها به طور ناخودآگاه، احساس دلسوزی برای چنین شاگردی که در جمع تنبیه شده را دارند. که باز این به نفع معلم نیست. پس چه باید کرد.
به قول شاعر:
به شیرین زبانی و لطف و خوشی توانی که پیلی به موئی کشی
معمولاً ملایمت و خوش‌زبانی خیلی بیشتر از غضب و درشتی در خلق نافذ می‌افتد به قولی قطره‌ای عسل بیشتر از خرواری زهر مگس را جلب می‌کند پس اگر می‌خواهید کسی را با خود هم عقیده کنید به ملایمت سخن آغاز کنید و بکوشید طوری صحبت کنید که طرف مقابل را مکرر به بله، بله گفتن وادار کنید و طوری حرکت کنید که هرگز کلمه نه را به زبان نیاورد، در این صورت طرف مقابل را برای پذیرفتن رأی و پیشنهاد خود، حاضر و آماده کرده‌ایم. باید به صورت اشاره افکار خود را در طرف مقابل القاء کنیم و بگذاریم به میل خود به نتایجی که ما می‌خواهیم برسد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  33  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله روش های تدریس فنون کلاس‌داری و بررسی نحوه تدریس موفق در کلاس

فنون تجزیه و تحلیل سیستمها

اختصاصی از فی بوو فنون تجزیه و تحلیل سیستمها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فنون تجزیه و تحلیل سیستمها


فنون تجزیه و تحلیل سیستمها

دانلود با فرمت ورد قابل ویرایش به همراه تصاویر

 

فنون تجزیه و تحلیل سیستمها


متداولترین فنون و تکنیکهایی که آنالیست را در زمینه بهبود وضع فعلی و پیشنهاد وضع آتی یاری می دهند عبارتند از:
¡ بررسی تقسیم کار
¡ بررسی جریان کار
¡ بررسی جا و مکان
¡ کنترل فرمها
¡ کنترل اسناد و سیستمهای بایگانی
¡ اندازه گیری کار
¡ برنامه ریزی شبکه ای ( پرت , سی پی ام , پی دی ام )
تعریف جدول تقسیم کار
تعریف : جدول تقسیم کار جدولی است که نشان می دهد کارکنان سازمان در یک مدت معین, چه کارهایی را انجام می دهند و چه مقدار وقت صرف انجام دادن این کارها می کنند .
مزایای تهیه جدول تقسیم کار
¡ کسب آگاهی از بار واقعی کار و نحوه توزیع آن در عمل
¡ شناخت محلهای تراکم کار از یک طرف و تراکم نیروی انسانی از طرف دیگر
¡ آگاهی از تکرارها و تداخلهای وظیفه ای
¡ آگاهی از نحوه اختصاص وقت به هر یک از وظایف و فعالیتها
¡ آگاهی از نحوه تطبیق نوع و ماهیت وظیفه با تخصص کارکنان
¡ کسب اطلاع از اوقات اضافی کارکنان
¡ آگاهی از تعداد واقعی نیروی انسانی مورد نیاز
¡ ارزشیابی کار کارکنان
¡ به دست آوردن مبنایی جهت تعیین حقوق و دستمزد کارکنان
مراحل تهیه و تنظیم جدول تقسیم کار
1. انتخاب واحد بررسی
2. تهیه لیست وظایف کارکنان
3. تهیه لیست فعالیت های واحد
4. تهیه جدول تقسیم کار برای وضع موجود
5. تجزیه و تحلیل جدول تقسیم کار در وضع موجود و کشف نقایص وایرادات آن
6. تهیه جدول تقسیم کار پیشنهادی
مرحله اول – انتخاب واحد بررسی
آنالیست در شروع کار بایستی کل سازمان را به واحدهای کوچک تقسیم کند و جدول تقسیم کار را برای هر یک از واحدها به طور جداگانه تنظیم نماید .
مرحله _ تهیه لیست وظایف کارکنان
لیست وظایف کارکنان عبارت است از لیستی که نشان میدهد هر یک از کارکنان یک واحد سازمانی در یک مدت معین چه وظایف و عملیاتی را انجام می دهد و چه مقدار وقت صرف انجام آنها می کند .
مرحله سوم _ تهیه لیست فعالیت های واحد
لیست فعالیت ها عبارت است از: .................

 برای دریافت متن کامل لطفا نسبت به پرداخت قیمت فایل اقدام نمائید.


دانلود با لینک مستقیم


فنون تجزیه و تحلیل سیستمها

پروژه درس بیومکانیک فنون ورزشی به صورت پاورپونت

اختصاصی از فی بوو پروژه درس بیومکانیک فنون ورزشی به صورت پاورپونت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه درس بیومکانیک فنون ورزشی به صورت پاورپونت


پروژه درس بیومکانیک فنون ورزشی به صورت پاورپونت

پروژه بیومکانیک فنون ورزشی به صورت پاورپونت (قابل ویرایش)

The biomechanics of sports techniques

مشتمل بر 5 فصل در 184 اسلاید

فصل اول: انواع حرکت

فصل دوم: توصیف حرکات خطی

فصل سوم: حرکات عمودی

فصل چهارم:حرکات پرتابی

فصل پنجم:حرکات دورانی

تحقیقی بسیار جامع همراه با ذکر منابع در خصوص بیومکانیک فنون ورزشی

 


دانلود با لینک مستقیم


پروژه درس بیومکانیک فنون ورزشی به صورت پاورپونت