
تحلیل ریسک (مخاطره) و مدیریت عبارت است از یک سری از اقدامات که یک تیم نرم افزاری کمک می کند تا عدم قطعیت را دریافته و آنرا مدیریت نمایند.
برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
دانلود پاورپوینت مدیریت و تحلیل ریسک - 53 اسلاید قابل ویرایش
تحلیل ریسک (مخاطره) و مدیریت عبارت است از یک سری از اقدامات که یک تیم نرم افزاری کمک می کند تا عدم قطعیت را دریافته و آنرا مدیریت نمایند.
برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
تعداد صفحات : 155 صفحه -
قالب بندی : word
چکیده:
این تحقیق به مطالعه ارتباط بین ریسک سیستماتیک سهام عادی و نسبت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. مهمترین عواملی که در تصمیم گیری برای خرید سهام موثر است بازده و ریسک آن در مقایسه با سایر فرصت های سرمایه گذاری است. بنابراین در سرمایه گذاری ریسک و بازده نقش کلیدی دارند. هدف از اندازه گیری ریسک، افزایش توانائی در اتخاذ تصمیم بهتر است. ریسک پذیری را می توان احتمال تحمل زیان تعریف کرد. معمولا ریسک امکان وقوع یک رویداد نامطلوب است. روش های مختلفی برای تجزیه و تحلیل ریسک و بازده یک دارائی وجود دارد. برای بررسی رابطه نسبت های مالی با ریسک سیستماتیک با استفاده از فرمول کوکران 90 شرکت به صورت تصادفی انتخاب شده و اطلاعات و داده های آماری از اسناد سازمانی گردآوری و تحقیق با روش همبستگی و علی مقایسه ای و با هدف کاربردی مطالعه شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و ازمون فرضیه از تحلیل عاملی استفاده شده است که 10 صورت مالی به 4 عامل کلی نسبت های نقدینگی، نسبت های اهرمی، نسبت های فعالیت و سیاست تقسیم سود کاهش یافته است و تاثیر این عوامل و با تحلیل رگرسیون چندگانه بر روی ریسک سیستماتیک سهام عادی بررسی شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که عامل نسبت های اهرمی عامل سیاست تقسیم سود به صورت معنی دار ریسک سیستماتیک سهام عادی را تبیین می کنند. اما عامل نسبت های نقدینگی و عامل نسبت های فعالیت تاثیر معنی داری بر ریسک سیستماتیک سهام عادی ندارند. براساس نتایج کلی فرضیه تحقیق "بین ریسک سیستماتیک سهام عادی و نسبت های مالی رابطه معناداری وجود دارد." تائید شده است.
مقدمه
(ارتباط بین ریسک سیتماتیک سهام عادی و نسبتهای مالی )
طبق نظریات هیات تدوین استانداردهای حسابداری آمریکا هدف اصلی حسابداری این است که برای سرمایه گذاری و دیگر استفاده کنندگان اطلاعاتی سودمند ارائه نماید تا آنها بتوانند بدان وسیله جریانهای نقدی آتی را از نظر مبلغ، زمان دستیابی و عدم اطمینان پیش بینی و ارزیابی نمایند.
به عبارت دیگر، هدف اصلی حسابداری و تهیه صورتهای مالی، فراهم آوردن اطلاعات سودمند به منظور تسهیل در تصمیم گیری است. یکی از ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری نیز سودمندی در پیش بینی است. معیار ارزش پیش بینی، ارتباط بین رویدادهای اقتصادی مورد علاقه تصمیم گیرنده و متغیرهای پیش بینی کننده می باشد. اگر اطلاعات حسابداری برای تصمیم گیری سودمند باشد، باید امکان پیش بینی بعضی از رویدادهایی که به عنوان داده های ورودی مدل های تصمیمگیری استفاده می شود، فراهم کند. مدل های تصمیم گیری را می توان از طریق تئوریهای توصیفی، واکنش سرمایه گذاران و بازار به اطلاعات حسابداری شناسایی کرد.
تحقیقات نشان داده است که سودهای حسابداری منعکس کننده عواملی هستند که قیمت های سهام را تحت تاثیر قرار می دهند به عبارت دیگر سودهای حسابداری، اطلاعاتی را به بازار سهام منتقل میکنند. البته علاوه بر سودها، سایر اطلاعات حسابداری نیز در بازار سرمایه در دسترسی سرمایه گذاران قرار دارد. به عنوان مثال گزارش های مالی سالانه شرکت ها شامل ترازنامه و صورت سود و زیان اطلاعات حسابداری بیشتری را فراهم می کند.
سرمایه گذاران، تحلیل گران مالی و ... از این اطلاعات در تصمیمات سرمایه گذاری استفاده می کنند. بنابراین می توان گفت که این اطلاعات نیز همانند سود، عواملی را به بازار سهام منعکس می کنند و ارزش بازار دارایی ها را تحت تاثیر قرار می دهند.
استفاده از اطلاعات حسابداری مجزا از سود برای اهداف ارزش گذاری و تاثیر مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای (CAPM) منتهی به این گردید که محققان حسابداری اثباتی به بررسی این موضوع بپردازند که آیا اطلاعات حسابداری، عواملی را که ارزش اوراق بهادار را تحت تاثیر قرار می دهند، منعکس می کنند؟
طبق مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای، ارزش بازار یک دارایی، تابعی از جریانهای نقدی مورد انتظار دارایی، ریسک جریانهای نقدی آن دارایی(B) ، قیمت بازار ریسک و نرخ بازده بدون ریسک می باشد.
بعید است که نرخ بازده بدون ریسک و قیمت بازار ریسک که در CAPM مشخص شده اند، با متغیرهای داخلی شرکت در ارتباط باشند ولی ممکن است اطلاعات حسابداری شرکت بتواند برای برآور جریانهای نقدی مورد انتظار و ریسک اوراق بهادار شرکت مفید واقع گردد. (زیمرمن1982 ) بنابراین تعجب آور نیست که تحقیقات، شواهدی را فراهم نمایند مبنی بر اینکه اطلاعات حسابداری برای برآورد جریانهای نقدی مورد انتظار و ریسک مفید هستند.
دومین تحقیق محقق در بر آن است که به طور تجربی ارتباط بین ریسک سیستماتیک سهام عادی و اطلاعات حسابداری را در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران بررسی نماید.
بیان مسئله تحقیق
(در سرمایه گذاری ریسک و بازده نقش کلیدی دارند. در مواقعی که رویدادهای آتی بطور کامل قابل پیش بینی نبوده و برخی رویدادها بر سایر رویدادها مرجع باشد، عامل مخاطره وجود دارد،) (رضا شباهنگ 1372)
ریسک بر دو نوع است: ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک
ریسک غیر سیستماتیک با تنوع بخشیدن قابل حذف است ولی ریسک سیستماتیک با تنوع بخشیدن حذف نمی شود و سرمایه گذاران در مقابل چنین ریسکی، صرف ریسک مطالبه می نمایند. شاخص ریسک سیستماتیک، بتای بازار یک سهم می باشد که بیانگر میزان حساسیت سهام یک شرکت یا دارایی خاص در ارتباط با عوامل ریسک زای بازار می باشد.
این بحث وجود دارد که ممکن است تفاوت ریسک سیستماتیک بین شرکتها به علت تفاوت تصمیم گیری های مالی شرکت باشد (بلکویی 1978) از سوی دیگر، اطلاعات حسابداری ودر نتیجه نسبتهای مالی نیز از تصمیم گیریهای مالی متاثر می شوند. لذا این سوال مطرح می شود که: آیا ارتباطی بین ریسک سیستماتیک سهام عادی و نسبت های مالی وجود دارد؟
یا به عبارت دیگر:
آیا نسبت های مالی قادر به تبیین ریسک سیستماتیک سهام عادی می باشند؟
اهمیت و ضرورت تحقیق
ضریب بنای یک سهم شاخص ریسک سیستماتیک تلقی می گردد، زیرا می توان با استفاده از آن، تغییرات نرخ بازده آن سهم را با نرخ کل بازار سهام مقایسه کرد.
اگر ضریب بنای یک سهم یک باشد، به این معنی است که تغییر پذیری بازده آن سهم و بازده پرتفوی بازار با هم ارتباط کامل دارند. چنانچه ضریب مزبور از یک بیشتر باشد، تغییر پذیری بازده سهام آن شرکت از بازار بیشتر است.
نرخهای بازده مورد انتظار سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار را می توان به عنوان تابعی از عامل بنای موجود شرکت های بورس بیان کرد. معادله نرخ بازده اوراق بهادار در صورت بکارگیری مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای به شرح زیر است:
Ri=RF+(RM-RF)Bi
که در آن:
Ri=نرخ بازده مورد انتظار اوراق بهادار
RF= نرخ بازده بدون ریسک
RM= نرخ بازده مورد انتظار برای مجموعه ای از سرمایه گذاریها (نرخ بازده بازار).
پیش بینی بازده مورد انتظار سهام شرکت های پذیرفته شد در بورس اوراق بهادار تهران برای سرمایه گذاران حائز اهمیت است. ریسک سیستماتیک (بتا) یکی از عوامل موثر در پیش بینی بازده مورد انتظار سهام می باشد. با آگاهی از ریسک سیستماتیک سهام عادی شرکت های مختلف، سرمایه گذاری مالی با اطمینان بیشتری صورت می گیرد.
در کشورهای صنعتی سازمانهایی وجود دارند که ریسک سیستماتیک شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار آن کشور را محاسبه می کنند.
در صورتی که متغیرهای حسابداری با ریسک سیستماتیک یا بتا مرتبط باشند، مدیران واحد تجاری ممکن است قادر گردند، تصمیمات بهتری را اتخاذ نمایند. بطور مشابه سرمایه گذاران نیز ممکن است بتوانند نوسانات آتی ریسک سیستماتیک را بر مبنای اطلاعات حسابداری منتشر شده پیش بینی کنند.
نوشتة:
استفن پی باجینسکی ـ جیمز ام والن
ریسک سود مازاد، ارزشهای ذاتی و قیمتهای سهام:
از استفن پی باجینسکی و جیمز ام والن ـ
تحقیقات تجربی حسابداری شواهد نسبتاً کمی در مورد این که آیا از نظر ریسک ، اختلافات مقطعی سودی حسابداری با اختلافات مقطعی در قیمتهای سهام، ارتباط دارند یا نه؟ ارائه میدهد. ما با توجه به ریسک یا خطر مربوط به ارقام حسابداری دو پرسش را مطرح میکنیم:
1 ـ آیا ارزیابیهای خطر مربوط به حسابداری (یعنی خطر نظام مند و تغییر پذیری کل در مجموعه زمانی بهره مازاد حقوق صاحبان سهام شرکت) با ارزیابی بازار و برآورد خطر حقوق صاحبان سهام ارتباطی دارد یا نه؟
2 ـ اگر این چنین است، پس آیا این ارزیابیها به صورت افزایشی با ارزشیابی بازار و ارزیابی خطر حقوق صاحبان سهام در ورای دیگر عوامل قابل بررسی و مشاهده، نظیر عوامل موجود در الگوی سه عامل French, Fama (1992) ارتباط دارند؟ ما بر مبنای یک معیار اساسی حسابداری در مورد ریسک قیمت بازار اختلاف میان قیمت واقعی سهام و الگوی ارزشیابی سود مازاد بر پایه برآورد ارزش سهام و با استفاده از نرخ بهره بد ون ریسک را ارزیابی میکنیم.
نتایج ما حاکی از آن است که هم ریسک سیستماتیک و هم مجموع تغییر پذیری در بهره مازاد حقوق صاحبان سهام به طور ناقص تفاوت قیمت گذاری را نشان میدهد، و تأثیر توضیحی مجموع تغییر پذیری به عوامل فاما و فرنچ ـ بقای بازار، اندازه شرکت و
شامل 59 صفحه فایل word قابل ویرایش
این مقاله ، مقایسه ای از رویکردهای مدل سازی تصمیم را ارائه می کند . تصمیم مدل سازی شده ، موضوعی است که حسابرسان در واحد مورد رسیدگی در فعالت روزانه اش ، با آن روبرو می شوند . به عنوان مثال ، می توان از ارزیابی ریسک کنترل و ریسک ذاتی در خریدها ، حسابهای پرداختی و چرخة موجودی ها نام برد . موضوع تصمیم ، با استفاده از دو رویکرد متفاوت مدل سازی می شود.
اولاً مدل های پایگاه دانش [1] ، ودوماً مدلی که با استفاده از زبان برنامه ریزی شده با یک روش رسمی ( مبتنی بر روش )[2] ایجاد شده است .
هر دو مدل قبل از مقایسة آنها درجهت تعیین اینکه آیا رویکرد ارائه شده به وسیله مدل مبتنی بر روش ، به قدر کافی با مسئله تصمیم در زمینه ریسندگی ، سروکار دارد یا خیر و آیا انعطاف پذیری بیشتری که بوسیلة رویکرد پایگاه دانش ، ارائه شده ، ضروری است یا خیر ، مورد آزمون قرار گرفته اند .
این مقایسه ، نتایج مثبت زیادی در بر دارد ، مدل مبتنی بر روش قادر است تابه طور رضایت بخشی ، به صورت همانند نتایج تصمیم گیرندگان انسانی ( افراد تصمیم گیرنده ) و مدل پایگاه دانش را ایجاد نماید .
1)مقدمه و حرکت
این مقاله در صدد است تا مقایسه ای از کاربرد رویکردهای متفاوت مدل سازی تصمیم در یک موضوع حسابرسی ، ازجمله ارزیابی ریسک ذاتی و ریسک کنترل در خریدها، چرخة موجودی ها وحسابهای پرداختی راارائه دهد . دو مدل کمک به تصمیم ، یعنی مدل پایگاه دانش (مدل خبره )و مدل مبتنی بر روش ، برای موضوع تصمیم بکار گرفته می شوند و نتایجی که آنها ایجاد می کنند ،مورد مقایسه قرار می گیرد .
زمان برای تصمیم گیرندگان کمیاب است و منابع گران و پرهزینه هستند . توانایی بکارگیری کامپیوترها برای موضوعات تصمیم گیری ، مزایای بالقوة زیادی در بردارد . جایی که مسائل ، نسبتاً خوب بنیان یافته اند ، رفع امر تصمیم گیری از تصمیم گیرندگان انسانی ، آنها را برای پذیرش و درخواست بیشتر مشاغل ، آزاد خواهد ساخت .
اجرای موفق کار مدل سازی تصمیم ، به انتخاب صحیح ابزار برای کامل نمودن این وظیفه ، بستگی دارد مقاله های قبلی از جمله (Delisione tall (1994) ,Bharadwjetal (1994) , Peters(1989) رویکرد پایگاه دانش را به عنوان روشی مناسب برای ارزیابی ریسک حسابرسی برگزیده اند ، این مقاله درصدد است بررسی نماید که آیا این انتخاب صحیح است یا خیر .
( Weber(1997 به تمایل محققان سیستمهای اطلاعاتی اشاره می کند ، تا توجه آنها را به قدیمی ترین تکنولوژی در دسترس و خسارات رویکردهای توسعه یافته اخیر و امکان بروز زیان در صورت پشتیبانی تئوریکی از کارهایشان ، جلب کند ، بنابراین مطلوبست تاقبل از توجه به پروژة مدل سازی تصمیم گیری ، به رویه های مدل سازی منتشر شده توجه کنیم .
[1]- پایگاه دانش ، حاوی حقایقی دربارة یک زمینة خاص و مجموعه قواعدی که از آن حقایق استفاده می کند .آنها ممکن است اشیاء را توصیف کرده ، روابط را معین کرده یا قواعد سرانگشتی ایجاد کنند که سیستم خبره از طریق تجربه کسب کرده است . نوعاً هر قاعده حاوی یک شرط و یک اقدامی به شکل« 1fx پس y» می باشد . این بدان معناست که هر گاه شرط x ، صحیح باشد ، پس سیستم خبره اقدام Y را از آن نتیجه می گیرد . این حقایق و قواعد از طریق مصاحبه با اشخاص خبره تعیین می شود .
[2] -مدل مبتنی بر روش : رویکردی است که صرف نظر از سطوح متنوع ریسک ، از برنامه های استاندارد استفاده میکند .این رویکرد در محیط حسابرسی امروزین یک رویکرد قابل قبول محسوب نمی شود .
شامل 50 صفحه فایل word قابل ویرایش
پژوهشی با عنوان ارزیابی ریسک اعتباری مشتریان بانک توسعه صادرات ایران به صورت ورد و پی دی اف
چکیده:
ریسک اعتباری ریسکی است که بر اساس آن وام گیرنده قادر به بازپرداخت اصل و فرع بدهی طبق شرایط قرارداد نمی باشد. ریسک اعتباری یکی از مهمترین ریسکهایی است که یک مؤسسه مالی بایستی به آن توجه ویژه نشان داده و با اتخاذ روشها و سیستمهای نوین در جهت کاهش حداکثری این ریسکها حرکت نماید. طی چند سال اخیر اکثر بانکهای داخل کشور اقدام به تأسیس ادارات مدیریت ریسک در سیستمهای خود نمودهاند که بانک توسعه صادرات ایران نیز از این مقوله مستثنی نیست و مطالعه حاضر در راستای مدیریت، ارزیابی و کاهش ریسک اعتبارات اعطایی این بانک انجام شده است. بدین منظور از اطلاعات مربوط به 806 مشتری حقوقی تسهیلات گیرنده از بانک توسعه صادرات برای سالهای 1387 تا 1390 که دارای صورتهای مالی معتبر بودهاند استفاده شده است. برآورد احتمال عدم بازپرداخت تسهیلات، از طریق دسته بندی مشتریان اعتباری به دو گروه خوشحساب و بد حساب و تبیین متغیرهای مؤثر بر وضعیت خوش حسابی و بد حسابی مشتریان صورت میگیرد. تجزیه تحلیل متغیرها با استفاده از سه روش نمره Z، رگرسیون لاجیت و شبکه عصبی و با کاربرد نرمافزار SPSS انجام شده است. پس از برآورد مدلها مشخص شد که مدل شبکه عصبی با درصد پیش بینی 90.4% نسبت به دو مدل دیگر یعنی رگرسیون لاجیت با 89.6% و Z آلتمن با 83.2% بهتر قادر به طبقه بندی مشتریان بانک توسعه صادرات بوده است. توانایی هر سه مدل در پیش بینی طبقه عدم نکول نزدیک به هم می باشند، اما در پیش بینی طبقه نکول، کارایی مدل شبکه عصبی با 69.8% بالاتر از دو مدل لاجیت با 65.7% و Z آلتمن با 45.9% بوده است. همچنین نتایج نشان داد که نسبتهای جریان نقدی آزاد و گردش داراییها به صورت مشترک در هر سه مدل از اهمیت بالایی برخوردار هستند. نتایج مطالعه حاکی از همپوشانی بسیار زیاد دو مدل لاجیت و شبکه عصبی است، بدین ترتیب که نسبتهای گردش داراییها، جریان نقدی آزاد، بدهی، بازده داراییها و نسبت پوشش بهره در هر دو مدل رگرسیون لاجیت و شبکه عصبی دارای اهمیت بالایی بودند. با توجه به اینکه نسبت بازده داراییها به عنوان مؤثرترین نسبت در ریسک اعتباری شناخته شد، لذا به مدیران بانکی پیشنهاد میشود در تصمیمگیریهای اعتباری و اعتبارسنجی مشتریان، این نسبت را مورد توجه ویژه قرار دهند. همچنین با توجه به نزدیکی کارایی مدلهای لاجیت و شبکه عصبی و از طرف دیگر با توجه به قابلیت تعمیم نتایج و ضرایب بدست آمده از مدل لاجیت به نمونه های آتی، پیشنهاد میگردد از روش رگرسیون لاجیت بهعنوان روش اصلی پیشبینی ریسک اعتباری مشتریان استفاده شود.