فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله مختصری از تاریخ طب ایران

اختصاصی از فی بوو دانلودمقاله مختصری از تاریخ طب ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
قدمت علم طب در ایران تقریباً به نزدیکی آغاز تمدّن بشر برمیگردد. طبق افسانه‌های تاریخی ایران، آغاز طبّ ایران به جمشید، چهارمین پادشاه افسانه‌ای این سرزمین نسبت داده شده است. طبّ باستانی ایران پیوندی جدائی‌ناپذیر با آئین زردتشتی که در اوستا ذکر شده است، دارد. جراحی (کارد پزشکی) در ایران باستان فقط در صورتی انجام می‌گرفت که درمان با گیاه، دارو، تلقین و ... مفید واقع نمی‌شد. یکی از قدیمی‌ترین شواهد مربوط به انجام جراحی در ایران به 4850 سال قبل مربوط می‌شود که بصورت ترپاناسیون (برداشتن بخشی از استخوان) جمجمه در یک دختر هیدروسفال سیزده‌ساله که در کاوش باستانی یک مدفن دسته‌جمعی در شهر سوخته از اماکن باستانی نزدیک شهرستان زابل کشف شده است.
اوج شکوفائی علم طب در ایرانِ پیش از اسلام به تأسیس دانشگاه جندی‌شاپور توسط پادشاه ساسانی شاپور اوّل برمیگردد. این دانشگاه در طی چند قرن بعنوان یکی از مهمترین مراکز علمی جهان متمدّن آن روز درآمده و دانشمندان بسیاری از سراسر جهان بویژه یونان، روم و ... به آن روی آوردند. زبان تدریس در آن پهلوی و بویژه آرامی بود و اوّلین آکادمی علمی جهان به دستور خسروانوشیروان با تجمّع کلیه دانشمندان مشهور جهان در زمینه پزشکی در آن تشکیل شد. این دانشگاه در قرون هفتم و هشتم میلادی کمک شایانی به پیشرفت پزشکی در اروپای غربی نمود.
با ظهور اسلام و گسترش آن به ایران، زبان رسمی علمی جهان اسلام (عربی) گسترش بیشتری یافت و دانشمندان و پزشکان مسلمان ایرانی عموماً آثار بزرگ علمی خود را به زبان عربی تألیف نمودند. آثار و تألیفات پزشکان بزرگ قرون نهم و دهم میلادی ایران (1) سالهای متمادی بر طب اروپای غربی سایه افکنده بود. این آثار پس از ترجمه در مراکز علمی دیگر جهان تدریس می‌شد. قرن دهم و یازدهم میلادی با شکوفائی دوتن از دانشمندان بزرگ ایران و جهان یعنی ابن‌سینا و بیرونی نقطة عطفی در تکامل علم طب در ایران و جهان بوده است. بزرگترین اثر طبی ابن‌سینا «قانون» بمدّت پنج قرن در مدارس پزشکی اروپا و آسیا بعنوان مرجع اصلی علم طب مورد استفاده قرار می‌گرفت. در حالی که در مغرب زمین از قرون دوازدهم تا هفدهم میلادی آموزش طب با کمک آثار پزشکان ایرانی ادامه داشت زوال علمی بویژه طب با یـورش خانـمان‌برانـداز مغولان به ایـران در سال 1208 میلادی آغاز شد. آنان شهرها را ویران، مراکز علمی و آموزشی را تخریب کردند و کتابخانه‌ها را سوزاندند و بسیاری از مردم این سرزمین را از لبة تیغ گذراندند. با این وجود گهگاه دانشمندان و پزشکان بزرگی (2) در طی این قرون ظهور نموده‌اند.
طب نوین در ایران در زمان قاجاریه و با ظهور بزرگ‌مردی بنام میرزاتقی‌خان امیرنظام (امیرکبیر) و تأسیس دارالفنون توسط او رونق گرفت. این مدرسة عالی در سال 1849 میلادی تأسیس و دارای رشته‌های مختلفی از جمله طب و داروسازی، ریاضیات، ادبیات، هنرهای زیبا، تعلیمات نظامی و اقتصاد سیاسی بود. این مدرسه با استخدام معلّمین خارجی و اعزام برخی از دانشجویان به خارج درسال 1858 میلادی سهم عمده‌ای در گسترش و آموزش طب نوین ایفا نمود.1.از میان آنها می‌توان به علی‌بن‌ربن‌طبری، ابوبکرمحمدبن‌زکریای رازی و علی‌بن عباس مجوسی اهوازی اشاره کرد.
2.از میان آنها می‌توان به سیداسماعیل جرجانی، محمد عوفی، قطب‌الدین شیرازی، رشید‌الدین فضل‌ا... و حکیم‌محمد اشاره کرد.
تاریخچه دانشگاه (در یک نگاه)
پیش از تأسیس مدرسه دارالفنون، برای تحصیل طب در ایران برنامه مدونی وجود نداشت و علاقمندان به این رشته پس از طی مقدمات اولیه علوم در مطب پزشکان معروف به فراگیری قسمت‌های عملی طب می‌پرداختند. درسال 1228هجری شمسی (1849 میلادی )با تأسیس دارالفنون، طب بعنوان یکی از دروس اصلی آموزشی کلاس جداگانه‌ای را به خود اختصاص داد و اولین دوره فارغ‌التحصیلان کلاس طب در سال( 1235) 1856 شروع بکار نمودند. مدرسه طب دارالفنون را شاید بتوان نخستین مدرسه عالی جدید ایران بشمار آورد. در آن زمان دروس رشته طب به سه قسمت مجزا تقسیم می‌شد که شامل طب ایرانی، طب اروپایی و طبیعیات و داروسازی بود. در سال (1297) 1918، برای اولین بار رشته طب از دارالفنون جداشد و بصورت مدرسه مستقلی درآمد و رئیس و محل جداگانه‌ای به آن اختصاص یافت. در همان سال اوّلین بیمارستان زنان ایران رسماً افتتاح شد. مدرسه داروسازی دارالفنون در سال (1301) 1922 و مدرسه دندانسازی در سال (1307) 1928 به عنوان ضمیمه مدرسه عالی طب تأسیس شدند. تا سال (1313) 1934، امور فنی، علمی و اداری موسسات آموزش عالی تحت‌نظر وزارت معارف قرار داشت ولی با ایجاد سیاست تمرکز موسسات آموزش عالی، مجلس شورای ملی اساسنامه تأسیس دانشگاه تهران را تصویب نمود و دولت قطعه زمینی به مساحت 20000 مترمربع را در تهران خریداری کرد و عملاً دانشگاه تهران با شش دانشکده (پزشکی، حقوق و علوم سیاسی، علوم، ادبیات، فنی، معقول و منقول) راه‌اندازی شد و کرسی‌های اصلی دانشکده پزشکی شامل کرسی پزشکی، کرسی داروسازی و کرسی دندانپزشکی معین گردید. در زمان تأسیس دانشگاه هیچ‌یک از دانشکده‌های فوق در محلهای اصلی خود نبودند. دانشکده پزشکی که نخستین دانشکده دانشگاه از نظر انتقال به محل اصلی دانشگاه محسوب می‌شود سه سال بعد در سال (1316) 1937 به محل دانشگاه انتقال یافت. نخستین بخش دانشگاه تهران که ساخته شد تالار تشریح بود که در آن زمان دستگاه ابن‌سینا نامیده می‌شد. بنابراین شروع ساختمان دانشکده طب، در واقع شروع بنای دانشگاه تهران است. سایر بخش‌های دانشکده‌های پزشکی و داروسازی و دندانپزشکی نیز در این زمان البته با کمی تأخیر در دست ساختمان بودند. ساختمان تشریح که در آن زمان دستگاه ابن‌سینا نام داشت در بهمن ماه سال (1313) 1934 افتتاح گردید بنابراین افتتاح دستگاه ابن‌سینای دانشکده پزشکی در واقع افتتاح دانشگاه تهران است. در سال (1328) 1939 به بعد دوره دکتری در شعب داروسازی و دندانسازی دانشکده پزشکی دائر گردید و در سال بعد تمامی بیمارستانهای آن زمان تهران به دانشکده پزشکی ضمیمه شدند. این دو دانشکده سالها وابسته به دانشکده پزشکی بودند و سرانجام در سال (1335) 1956 از نظر آموزشی بصورت دانشکده‌های مستقل درآمدند.
در سال (1365)1986، بدنبال تصویب قانون تأسیس وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در مجلس شورای اسلامی، آموزش رشته پزشکی و رشته‌های وابسته به آن که تا آن زمان به عهده وزارت علوم بود به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی واگذار گردید و در این راستا، دانشگاه‌های علوم پزشکی ایجاد شدند و دانشگاه علوم پزشکی تهران با منفک شدن تعدادی از دانشکده‌های حرف پزشکی و رشته‌های وابسته به آن از دانشگاه تهران فعالیت خود را بصورت مستقل ادامه داد. پس از ادغام سازمانهای منطقه‌ای بهداشت و درمان در دانشگاه‌های علوم پزشکی در سال 1993 (1372)، وظیفه ارائه خدمات بهداشتی ـ درمانی و نظارت بر امر درمان برعهده دانشگاههای علوم پزشکی گذاشته شد و دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی ـ درمانی تهران به شکل امروزی به فعالیت خود ادامه داد.

محیط دانشگاه
مکانی که 70 سال قبل تالار تشریح و تالار ابن‌سینا بعنوان اولین بخش از دانشکده پزشکی دانشگاه تهران در آن بنا شد، زمینی بود به مساحت 20000 مترمربع که در شمالی‌ترین نقطه شهر تهران قرار داشت. با گذر ایام و گسترش پایتخت، محل استقرار دانشگاه در مرکز شهر تهران قرار گرفت و به نقطه عطفی برای فعالیتهای علمی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی این شهر بزرگ و پرجمعیت تبدیل گردید.
” پردیس مرکزی “ دانشگاه علوم پزشکی تهران محل استقرار بخش عمده‌ای از دانشگاه از جمله دانشکده‌های پزشکی و حرف وابسته می‌باشد. آنچه که امروزه در پردیس مرکزی دانشگاه علوم پزشکی تهران قرار دارد مجموعه‌ای از قدیمی‌ترین دانشکده‌های پزشکی، داروسازی، دندانپزشکی و بهداشت کشور است. علاوه بر این سازمان مرکزی دانشگاه، دانشکده ابوریحان و دانشکده پیراپزشکی هم در داخل این مجموعه واقع شده‌اند. بدنبال تأسیس رشته‌ها و دانشکده‌های جدید و بدلیل محدودیت فضای فیزیکی پردیس مرکزی دانشگاه‌، دانشکده توانبخشی در منطقه پیچ‌شمیران و دانشکده پرستاری و مامایی در مجاورت مجتمع بیمارستانی امام خمینی(ره) مستقر گردیدند.
” کوی دانشگاه “ مجموعه اصلی خوابگاه‌های دانشجویی است که در فاصله‌ای نه چندان دور از پردیس مرکزی و در منطقه‌ای مشجر و باصفا ساخته شده که هم‌اکنون هم آثاری از مناظر طبیعی زیبا در آن مکان وجود دارد. علاوه بر کوی دانشگاه، مجتمع‌های مسکونی دیگری نیز بصورت پراکنده در شهر تهران وجود دارند که محل اسکان برخی از دانشجویان می‌باشند.
بیمارستانهای وابسته به دانشگاه نیز که از مهمترین مراکز آموزشی ـ درمانی سطح کشور هستند در سطح شهر تهران بخصوص در مناطق مرکزی و پرجمعیت شهر قرار گرفته‌اند.
ایستگاه‌های تحقیقاتی وابسته به دانشگاه که از وجوه تمایز مهم این دانشگاه با سایر دانشگاههای علوم پزشکی کشور است در 11 استان کشور قرار گرفته‌اند که وظیفه ارائه دوره‌های آموزشی و انجام امور تحقیقاتی و بررسی مسائل بهداشتی ـ درمانی استان مربوطه را برعهده دارند.
کلیات
طرح راه‌اندازی مرکز آموزش مهارت‌های بالینی در دانشگاه‌های سراسر کشور در دی ماه 1378 از سوی کمیته کارشناسی ستادی مربوطه به معاون آموزشی وقت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی پیشنهاد گردید. با توجه به نظر مثبت معاون آموزشی طرحی با عنوان «راه‌اندازی آزمایشی مرکز آموزش مهارت‌های بالینی در دانشگاه‌های شهر تهران» تدوین شد. اولین جلسه سیاست‌گذاری با شرکت رؤسای دانشگاه‌های علوم پزشکی تهران, ایران، شهید بهشتی و معاون علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی برگزار گردید و مراحل اولیه برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری نسبتاً به سرعت انجام شد و سپس از هر دانشگاه یک نفر به عنوان مسؤول راه‌اندازی مرکز به معاونت آموزشی این وزارت برای اجرای طرح راه‌اندازی معرفی گردید.
طراحی درسی برنامه‌ریزی آموزشی
در طی چند هفته بحث و گفتگو با مسؤولان مراکز که با حضور رییس مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برگزار شد, عناوین و مهارت‌های ضروری برای پزشکان عمومی استخراج و طبقه‌بندی گردید. نگارش طرح درس(Lesson Plan) این مهارت‌ها بین نمایندگان چهار دانشگاه مورد نظر تقسیم و طرح درس‌های جمع آوری شده اصلاح شد که تکمیل این مرحله (نگارش طرح درس) تا اواسط سال 1379 به طول انجامید.
تجهیز فضا
در حالی که نگارش برنامه‌ها و طرح درس‌ها ادامه داشت, تجهیز فضای مناسب نیز پیگیری شد. دانشگاه علوم پزشکی تهران که از قبل این ایده را دنبال می‌کرد، قسمتی از ساختمان سابق دانشکده بهداشت را به این امر اختصاص داده بود و در تجهیز فضا پیشرو بود و حتی چند دوره کارگاه آموزشی نیز در همین مکان برگزار کرده بود. بر اساس مشاهدات در آخرین بازدید‌های رسمی, محل اختصاص داده شده در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نیز (واقع در ساختمان جدید دانشکده پزشکی) مراحل تجهیز را پشت سر می‌گذاشت.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  65  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله مختصری از تاریخ طب ایران

دانلودمقاله آیین نامه اجرایی قانون اصلاح ماده 13 قانون

اختصاصی از فی بوو دانلودمقاله آیین نامه اجرایی قانون اصلاح ماده 13 قانون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

آیین نامه اجرایی قانون اصلاح ماده 13 قانون مواد خوردنی، آشامیدنی، آرایشی و بهداشت
در اجرای تبصره سه قانون اصلاح ماده 13 قانون مواد خوردنی، آشامیدنی، آرایشی و بهداشتی مصوب آذرماه 1379 مجلس محترم شورای اسلامی، بدینوسیله آیین نامه اجرایی ماده مذکور را مشتمل بر 5 فصل، 95 ماده، 54 تبصره و 46 بند به شرح ذیل تصویب می نماید.

فصل اول بهداشت فردی
ماده 1: کلیه متصدیان و کارگران و اشخاصی که در مراکز تهیه، تولید و توزیع و نگهداری و فروش و وسایط نقلیه حامل مواد خوردنی، آشامیدنی، آرایشی و بهداشتی و اماکن عمومی اشتغال دارند، موظفند دوره ویژه بهداشت عمومی را به ترتیبی که معاونت سلامت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تعیین و اعلام می نماید گذرانده و گواهینامه معتبر آن را دریافت دارند.
تبصره 1: مدیریت و یا تصدی و اشتغال به کار در هر یک از کارگاه ها و کارخانجات و مراکز و اماکن و وسایط نقلیه موضوع این آیین نامه بدون داشتن گواهینامه معتبر موضوع ماده 1 ممنوع است.
تبصره 2: استخدام یا بکارگیری اشخاص فاقد گواهینامه معتبر مندرج در ماده 1 این آئین نامه در هر یک از کارگاه ها و کارخانجات و اماکن و مراکز و وسایط نقلیه مذکور ممنوع است.
تبصره 3: اشخاصی مانند صندوقدار، باغبان، نگهبان، راننده و نظایر آنها که در اماکن موضوع این آیین نامه شاغل بوده لیکن با مواد غذایی، آرایشی و بهداشتی ارتباط مستقیم ندارند از شمول ماده 1 فوق و تبصره های 1 و 2 مستثنی می باشند.

ماده 2: کلیه متصدیان، مدیران، کارگران و اشخاصی که مشمول ماده 1 این آئین نامه می باشند موظفند کارت معاینه پزشکی معتبر در محل کار خود داشته و هنگام مراجعه بازرسین بهداشت ارائه نمایند.
تبصره 1: کارفرمایان موظفند هنگام استخدام اشخاص گواهینامه معتبر ماده 1 و کارت معاینه پزشکی آنان را ملاحظه و ضمن اطمینان از اعتبار آن در محل کسب نگهداری نمایند.
تبصره 2: کارت معاینه پزشکی منحصراً از طرف مراکز بهداشت شهرستان یا مراکز بهداشتی درمانی شهرک و روستائی وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی صادر خواهد شد. مدت اعتبار کارت فوق برای پرندگان، اغذیه، ساندویچ، بستنی و آبمیوه فروشان و قنادان و شاغل مشابه و نیز کارگران کارگاه ها و کارخانجات تولید مواد غذایی و بهداشتی فاسد شدنی 6 ماه و برای سایر مشاغل موضوع این آئین نامه حداکثر یک سال می باشد.

ماده 3:
متصدیان و کارگران اماکن و مراکز و کارگاه ها و کارخانجات و وسایط نقلیه موضوع این آئین نامه موظفند رعایت کامل بهداشت فردی و نظافت عمومی محل کار خود را نموده و به دستوراتی از طرف بازرسین بهداشت داده می شود عمل نمایند.

ماده 4: کلیه اشخاصی که در اماکن و مراکز و وسایط نقلیه موضوع این آئین نامه کار می کنند باید ملبس به لباس کار و روپوش تمیز و به رنگ روشن باشند.
تبصره 1: کلیه تهیه کنندگان مواد غذایی نظیر آشپزان، نانوایان و مشاغل مشابه و نیز کارگران کارگاه ها و کارخانجات تولید مواد غذایی و بهداشتی که با این مواد ارتباط مستقیم دارند ملزم به پوشیدن روپوش سفید و کلاه و اشخاصی مانند شاغلین و فروشندگان اغذیه و ساندویچ، آبمیوه، بستنی، شیرینی جات، کله و پاچه، جگرکی و مشابه آنها علاوه بر روپوش و کلاه ملزم به استفاده از دستکش در حین کار می باشند.
تبصره 2: در رستوران ها و چایخانه های سنتی افرادی که در امر پذیرایی شرکت داشته و با غذا سر و کار دارند ملزم به پوشیدن روپوش و کلاه سفید بوده و سایر افراد می توانند از لباس های محلی استفاده کنند.
ماده 5: متصدیان اماکن و مراکز و کارگاه ها و کارخانجات موضوع این آئین نامه موظفند برای هر یک از شاغلین خود جایگاه محفوظ و مناسبی به منظور حفظ لباس و سایر وسایل در محل تهیه نمایند.

ماده 6: متصدیان مراکز و اماکن و کارگاه ها و کارخانجات و وسایط نقلیه موضوع این آئین نامه موظفند از ورود و دخالت افراد متفرقه به امور تولید و تهیه و طبخ و حمل و نقل و توزیع و فروش مواد غذائی جلوگیری نمایند.

ماده 7: متصدیان مراکز و اماکن و کارگاه ها و کارخانجات و وسایط نقلیه موضوع این آئین نامه موظفند به تناسب تعداد کارگران خود به ازاء هر کارگر حداقل 5/2 متر مربع اطاق استراحت مطابق با موازین بهداشتی تهیه نمایند.
تبصره: در هر حال مساحت اطاق استراحت نباید کمتر از 5/7 مترمربع و ارتفاع سقف آن نباید کمتر از 8/2 متر باشد.

ماده 8: متصدیان کارگاه ها و کارخانجات مواد غذایی و بهداشتی موضوع این آئین نامه موظفند در صورت لزوم آشپزخانه، انبار مواد غذایی اولیه و سالن غذاخوری با فضای کافی به تناسب تعداد کارگران و شاغلین با شرایط کاملاً بهداشتی مطابق ضوابط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در محل کارگاه یا کارخانه ایجاد نمایند.

ماده 9: هر کارگر موظف به داشتت کلیه وسایل نظافت، شستشو و استحمام اختصاصی می باشد.

ماده 10: اشخاصی که به نحوی از انحاء با طبخ و تهیه و توزیع مواد غذایی سر و کار دارند، در حین کار شخصاً حق دریافت بهای کالای فروخته شده را از مشتری نخواهند داشت.
تبصره: شاغلین محلهائی مانند میوه و سبزی فروشی، عطاری، سقط فروشی، بقالی و فروشندگان مواد غذایی بسته بندی شده، همچنین فروشندگان آن گروه از مواد غذایی که بدون شستشو یا پخت و پز به مصرف نمی رسند از شمول این ماده مستثنی می باشند.

ماده 11: جعبه کمک های اولیه با مواد و وسایل مورد نیاز در محل مناسب نصب گردد.

ماده 12: کارگران کارگاه ها و کارخانجات و اماکنی که با پخت و فرآوری مواد غذایی سر و کار دارند همچنین کارگران کشتارگاه ها و محل هایی مانند آنها موظفند هر روز قبل از شروع و بعد از خاتمه کار استحمام نمایند.

ماده 13: استعمال دخانیات توسط متصدیان و کارگران مشمول این آئین نامه در حین کار ممنوع است.

ماده 14: فروش و عرضه سیگار در کارگاه ها و کارخانجات و اماکن عمومی و مراکز و محل های موضوع این آئین نامه ممنوع است.
تبصره 1: اماکن و مراکز و محل هایی که دارای مجوز و عاملیت عرضه دخانیات هستند از شمول ماده 14 مستثنی می باشند.
تبصره 2: فروش سیگار به افراد کمتر از 18 سال در اماکن و مراکز موضوع این آئین نامه ممنوع است.

ماده 15: مصرف هرگونه محصولات دخانیاتی در محوطه های عمومی کارگاه ها، کارخانجات و اماکن و مراکز و محل های موضوع این آئین نامه ممنوع است.
تبصره 1: متصدیان، مسئولین و یا کارفرمایان محل های موضوع این آئین نامه مسئول اجرای مفاد ماده 15 بوده و موظفند ضمن نصب تابلوهای هشدار دهنده در نقاط مناسب و در معرض دیده از مصرف دخانیات جلوگیری کنند.
تبصره 2: متصدیان، مسئولین و یا کارفرمایان موضوع تبصره 1 می توانند محل مشخصی را که کاملاً از محلهای معمولی و عمومی جدا باشد جهت افرادی که می خواهند دخانیات مصرف کنند در نظر بگیرند.

 

 

فصل دوم
شرایط ساختمانی و بهداشتی مراکز تهیه، تولید، توزیع، نگهداری و فروش مواد غذایی و اماکن عمومی

ماده 16: کف ساختمان باید دارای شرایط زیر باشد:
الف) از جنس مقاوم، صاف، بدون درز و شکاف و قابل شستشو باشد.
ب) دارای کف شور به تعداد مورد نیاز، مجهز به شترگلو بوده و نصب توری ریز روی آن الزامیست.
ت) دارای شیب مناسب به طرف کف شور فاضلاب رو باشد.
ماده 17: ساختمان دیوار از کف تا سقف از مصالح مقاوم بوده و طوری باشد که از ورود حشرات و جوندگان جلوگیری به عمل آورد.
تبصره 1: سطح دیوارها باید صاف، بدون درز و شکاف و به رنگ روشن باشد.
ماده 18: پوشش دیوارها باید متناسب با احتیاجات و لوازم مربوط به نوع کار و بر حسب مشاغل مختلف، به شرح تبصره های ذیل باشد.
تبصره 1: پوشش بدنه دیوار کارگاه های تهیه مواد غذایی، آشپزخانه، آبدارخانهانبار مواد غذایی، میوه و سبزی فروشی، حمام، مستراح، دستشویی، رختشویخانه باید از کف تا زیر سقف و در مورد کارگاه ها و کارخانجات تولیدی مواد غذایی تا ارتفاع حداقل چهارمتر کاشی، سنگ یا سرامیک و دیوار کارخانجات از ارتفاع چهار متر به بالا می تواند از سیمان صاف و صیقلی به رنگ روشن باشد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  19  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله آیین نامه اجرایی قانون اصلاح ماده 13 قانون

دانلودمقاله تحلیل سیتمی - پیچیدگی

اختصاصی از فی بوو دانلودمقاله تحلیل سیتمی - پیچیدگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
مقدمه
یکی از وجوه اساسی علم که آن را از هنر و ادبیات متمایز می کند امکان بیان آن به کمک اعداد و کمی کردن آن با استفاده از روابط ریاضی است.این پدیده چنان فراگیر شده است که بسیاری از اوقات کار علمی براساس کیفیت ریاضیات آن سنجیده می‌شود و نه محتوای تجربهاش. بهکارگیری روابط ریاضی، علاوه بر ایجاد شرایط جدید برای نگرش به پدیدهها (نوآوری)، نوعی سیستم ارزشی برای اندازهگیری و کمی کردن نیز بهوجود می آورد.
نظریة پیچیدگی مطمئناً راه جدیدی برای نگاه کردن به پدیدههاست و به تدریج در حال تغییر دادن تکنیکهای ریاضی سنتی است. به همین دلیل نیز برخی از دانشمندان نظریة پیچیدگی را گنگ و مبهم میدانند و آن را شایستة عنوان علم نمی‌شناسند. نیاز به تکنیکهای جدید ریاضی جهت مواجهه با علوم جدید، موضوع تازه‌ای نیست (ریاضیات نیوتونی و لایبنیتز، توپولوژی پوآنکاره، هندسة غیر اقلیدسی ریمان، آمار بولتزمن و نظریة مجموعههای کانتور). تمام این دیدگاههای جدید در ریاضیات به دلیل نیاز به کمی کردن نظریه‌های جدید علمی که در آن زمان پا به عرصه وجود گذاشته بودند ابداع شدند.
بهتر است در اینجا نگاهی به اجزای اصلی یک سیستم پیچیده بیندازیم. بهطور کلی هر سیستم پیچیده یک سیستم کاملاً عملکردی است که شامل اجزای متغیر و وابسته به هم است. به بیان دیگر، برخلاف یک سیستم کاملاً سنتی (نظیر هواپیما) اجزا دارای ارتباطات دقیقاًٌ تعریف شده و رفتارهای ثابت یا مقادیر ثابت نیستند و عملکردهای انفرادی آنها نیز ممکن است با روشهای سنتی قابل تبیین نباشد. به رغم این ابهام، این سیستمها بخش اعظم جهان ما را تشکیل می‌دهند و ارگانیسمهای زنده و سیستمهای اجتماعی و حتی بسیاری از سیستمهای غیر ارگانیک طبیعی نیز در زمرة آنها قرار می‌گیرند.
پیچیدگی ایستا (نوع اول). براساس نظریة پیچیدگی اجزایی که دارای برهم کنشهای بحرانی هستند خود را به گونه‌ای سازمان دهی می‌کنند که به سوی ساختارهای تکاملی پیش روند و سلسله مراتبی از خصوصیات سیستمهای غالب را ایجاد کنند. در این نظریه سیستمها را باید به صورت یک کل نگریست و برخلاف دیدگاههای سنتی، از تجزیه و ساده سازی آنها پرهیز کرد. به دلیل وجود عوامل غیر خطی در سیستمهای به شدت وابسته به هم، دیدگاههای سنتی قادر به تجزیه و تحلیل نیستند. در اینجا علتها و معلولها قابل تفکیک از هم نیستند و مجموع اجزا برابر با کل نخواهد شد. رویکرد مورد استفاده در نظریة پیچیدگی بر مبنای تکنیکهای جدید ریاضی قرار دارد که سر منشأ آنها را باید در شاخه های مختلف چون فیزیک، زیست شناسی، هوش مصنوعی، سیاست و ارتباطات راه دور جستجو کرد. ساده‌ترین شکل پیچیدگی که معمولاً توسط ریاضی دانان و دانشمندان مورد مطالعه قرار می گیرد، در ارتباط با سیستمهای ثابت است. در اینجا فرض می کنیم که ساختار مورد نظر در طول زمان تغییر نمی کند. به بیان دیگر، به اصطلاح دانشمندان سیستم، با یک تصویر ثابت از سیستم سرو کار داریم. به عنوان مثال، می توان به یک ریز تراشة کامپیوتر نگاه کرد و آن را پیچیده یافت. می‌توان آن را با یک مدار الکترونیک مرتبط دانست و برای تعیین پیچیدگی نسبی آن، آن را با سیستمهای جانشین مقایسه کرد (مثلاً از نظر تعداد ترانزیستورها). می‌توان همین کار را با اشکال زندة حیات نیز انجام داد و آنها را بر حسب تعداد سلولها، تعداد ژنها و غیره اندازه گیری کرد. تمامی این جنبه های کمی، فاقد مهمترین مسئلة تفکر در پیچیدگی هستند و آن این است که آیا واقعاًٌ پیچیدگی به تعداد اجزا بستگی دارد و چرا پیچیدگی سیستمی مثلاً با 100 جزء متفاوت با سیستم دیگر با همین تعداد اجزاست.
برای نگرشی دقیقتر به این سئوال، نیازمندیم به دنبال الگوها و آمارهای کمیتها باشیم. روشن است که پیچیدگی ترتیبی از 50 توپ سفید و 50 توپ سیاه، از پیچیدگی 5 توپ سیاه، 17 توپ سفید، 3 توپ سیاه، 33 توپ سفید و 42 توپ سیاه کمتر است. با این حال معنای چنین ترتیبی نامشخص است. آیا ترتیب تصادفی است یا معنادار؟ هنگامی که چنین تحلیلهایی به سه بعد تعمیم داده می‌شوند و بیش از یک مشخصه برای هر جز تعریف می‌شود (اندازه، چگالی، شکل) پیچیدگیهای احتمالی به نحوه غیر قابل تصوری افزایش می یابند و توانایی ریاضیات موسوم را به چالش فرا میخوانند. در اینجا صرفاً یک سطح مورد نظر قرار داشت ولی در طبیعت سطوح مختلفی از ساختار در تمام سیستمها وجود دارند و این سطوح باعث افزایش پیچیدگی خواهند شد (پیچیدگی یک مولکول، به علاوة سلول، به علاوة ارگانیسم، به علاوة اکوسیستم، به علاوة سیارة زمین و ...). این پدیده باعث می‌شود تا ریاضیات پیچیدگی ایستا نیز دشوار باشد.
پیچیدگی پویا (نوع دوم). با افزایش بعد چهارم، یعنی زمان، موقعیت بسیار بغرنجتر خواهد شد. از زاویة دید مثبت، شاید تشخیص الگوها با تغییراتشان در زمان ساده تر از حالت سکون آنها باشد (فصول، ضربان). اما از سوی دیگر ممکن است با اجازه دادن به اجزا برای تغییر با زمان، الگوهای حالت سکونی را که قبلاً شناسایی کرده بودیم و طبقه بندیهای انجام گرفته بر پایة آنها از دست بروند (برگها سبز هستند، به جز در پاییز که زرد می‌شوند و در زمستان که اصلاً وجود ندارند!).
تشخیص عملکرد، یکی از راههای اصلی تحلیل علمی است. پرسش «سیستم چه کاری انجام می‌دهد؟» و به دنبال آن «چگونه این کار را انجام می‌دهد؟» هر دو دارای مفهوم حرکت در زمان هستند. با توجه به ضعف ما در بررسی تجربیات تکرارپذیر، مهم خواهد بود که تشخیص دهیم آیا پدیدة مورد مطالعه ایستاست یا آنکه دارای تغییرات دوره‌ای است. علم همواره با آزمایش و تأیید آزمایشها سروکار دارد و پیشنیاز این امر، داشتن نمونه‌های متعدد است. روابط ریاضی مورد استفاده به گونه‌ای هستند که برای داده‌های یکسان، همواره پاسخهای یکسانی را ارائه می کنند و این یک نکتة اساسی در نظریة پیچیدگی است. ما در بسیاری از اوقات ناچار می‌شویم تا به طور مصنوعی پیچیدگی پدیدة مورد بررسی را کاهش دهیم تا در چارچوب محدودیت فوق قرار گیریم. یک فرد دارای وجوه گوناگونی است ولی، او را با آن دسته از مشخصه‌هایش تعریف می کنیم که در طول زمان بدون تغییر باقی می‌مانند (و یا قابل پیش بینی هستند) نظیر نام، رنگ پوست، ملّیت یا سن، شغل، قد و مانند آنها. نظریة پیچیدگی نیازمند آن است که سیستم را به صورت یک کل مورد بررسی قرار و از آن تعریفی به دست دهیم که تمامی جنبه‌های آن را پوشش دهد و در این نقطه است که روشهای سنتی و ریاضی پاسخگو نخواهند بود.
پیچیدگی تکاملی (نوع سوم). یکی از پدیده‌های مهم در اطراف ما پدیده‌های ارگانیک هستند. بهترین مثالهای مربوط به این پدیده‌ها، مربوط به نظریة نوین داروین در انتخاب طبیعی است که طی آن سیستمها در طول زمان تکامل پیدا می‌کنند و سیستمهای دیگری ابداع می‌شوند (مثلاً یک موجود دریایی تبدیل به یک موجود خشکی می‌شود). این شکل از تغییر که ظاهراً منتهایی نیز برای آن قابل تصور نیست، بسیار بغرنجتر از آن است که پیش از این انگاشته می‌شد. می‌توان همین مفهوم تغییرات غیردوره‌ای را با مواردی چون سیستمهای ایمنی بدن، آموزش، هنر و کهکشانها نیز توسعه داد. طبقه بندی پیچیدگی، عملاً به معنای برداشتن قدم دیگری، به سوی تاریکی خواهد بود چرا که اگر امکان شمارش مصداقهای آن وجود نداشته باشد چگونه می‌توان نام علم را بر آن نهاد؟
پاسخ این سئوال به مبحث الگو باز می‌گردد. در هر سیستم پیچیده، ترکیبات بسیار زیادی از اجزا می‌توانند وجود داشته باشند و در حقیقت می‌توان مشاهده کرد که بسیاری از این ترکیبات پیش از این هرگز در طول حیات جهان وقوع پیدا نکرده‌اند. با بررسی تعداد زیادی از سیستمهای متفاوت، می‌توان شباهتها (الگوها) را در آنها تشخیص داد و طبقه بندی هایی را برای تعریف آنها ایجاد کرد. این تکنیکها، که می توان آنها را آماری دانست، بسیار مناسب اند و راهنمایی‌هایی کلی ارائه می‌کنند، ولی فاقد یک نیازمندی اساسی در کار علمی هستند و آن قابلیت پیش‌بینی است. در به کارگیری علم (فناوری) ما نیازمند آن هستیم که سیستم را به گونه‌ای طراحی و ایجاد کنیم که وظایف خاصی را به انجام برساند واین یعنی خواسته‌ای که به نظر نمی‌آید از دیدگاه تکاملی قابل بررسی و تعمیم باشد.
پیچیدگی خود سازمان دهی (نوع چهارم). آخرین شکل سیستم پیچیده، شکلی است که مهمترین و جدیدترین نوع در نظریة پیچیدگی محسوب می‌شود. در اینجا محدودیتهای داخلی سیستمهای بسته (نظیر ماشینها) با تکامل خلاقانة سیستمهای باز (نظیر مردم) با همدیگر تلفیق می‌شوند. در این دیدگاه سیستم با محیط خود تکامل می یابد به گونه‌ای که پس از مدتی، دیگر سیستم در طبقه بندی قبلی خود نمی‌گنجد. در اینجا می‌بایستی عملکردها و وظایف سیستم به گونه‌ای تعریف شوند که چگونگی ارتباط آنها با جهان وسیع خارج از سیستم مشخص شود. از انواع قبلی سیستمهای گسسته و سیستمهای خود نگهدارنده، به نظر می‌آید که به مفهومی از پیچیدگی رسیده‌ایم که نمی‌توان آن را از دیگاه کیفی یک سیستم جدا دانست.
عملاً سیستمهای خود تکاملی نظیر بوم‌شناسی و زبان سعی دارند عملکردهای خود را کاملاً با تطابق با محیط شکل دهند و عملاً از این دیدگاه می‌توان روش شناسی‌ای را تدوین کرد که طی آن فرایند طراحی از درون سیستم به برون آن سوق داده شود. ما می‌توانیم به جای طراحی خود سیستم، محیط آ ن را طراحی کنیم (محدودیتها) واجازه دهیم تا سیستم خود به گونه‌ای تکامل یابد تا پاسخ صحیح را بیابد، نه آنکه پاسخی از طرف ما به سیستم تحمیل شود. این دیدگاه در فناوری ارگانیک، دیدگاهی جدید و نتایج آن در حال حاضر در مهندسی ژنتیک و طراحی مدارها در حال بررسی است.
از دیدگاه نظریة پیچیدگی، بسیار مایل هستیم پیش‌بینی کنیم کدام حل غالب از بین شقها و محدودیتهای گوناگون رخ خواهد داد.
مقدمات کمی سازی پیچیدگی
اگر اعتقاد داشته باشیم که روشهای سنتی کمی سازی در قالب پارامترهای ایستا و یا فرمولها، برای سیستمهای پیچیده غیر کافی هستند، پس چه جانشین دیگری را می‌توان برگزید؟ مخصوصاً با مقادیر ثابت و متغیرهایی که در طول عمر سیستم وقوع خواهند یافت چه باید کرد؟ اصولاً نیازمند آن هستیم که اجازه دهیم تمام پارامترها در سیستم متغیر باشند (در مقیاسهای متفاوت زمانی عمل کنند) و نیز اجازه دهیم تا تعداد پارامترها به صورتی پویا افزایش یا کاهش یابند (شبیه سازی تولد و مرگ). این پدیده نوعی تخطی از سنتها در علوم به شمار می‌رود و نیازمند چیزی است که کوهن نام آن را انقلاب علمی گذاشته است.
با توجه به مسائل گوناگونی که در نظریة پیچیدگی با آنها مواجه خواهیم بود، حال می‌توان به مجموعة کارهایی که در خصوص کمی کردن این نظریه در حال انجام هستند اشاره کرد. این کارها براساس 50 سال تحقیقات روی نظریة عمومی سیستمها یا سیبرنتیک، در زبان، دینامیک و بوم شناسی، ژنتیک مدرن، علوم تلفیقی و هوش مصنوعی قرار دارند. موفقیتها و شکستهای این 50 سال به ما کمک خواهند کرد تا بتوانیم با ایجاد فرضیات صحیحتر و بهره ورتر راه درست را بیابیم.
فرضیات و اهداف. در تفکر پیچیدگی، ما به دنبال معیارها و اندازه‌گیریهای مطلقی هستیم که بتوان آنها را در تمامی محدوده‌ها به کار گرفت. این فرض، در کنار دیگر فرضهای مرتبط، نظیر غیر قابل پیش بینی یودن، عدم تعادل، حلقه‌های علّی، غیر خطی بودن و باز بودن، بدین معناست که جهان ما از بسیاری جهات بسیار متفاوت با آن چیزی است که علوم سنتی به دست می دهند.
اهداف زیادی را می‌توان برای نظریة پیچیدگی بیان کرد که عبارت‌اند از:
• توضیح ساختارهای غالب (خودسازمان دهی)
• اندازه گیری پیچیدگی نسبی(پارامترهای چند گانه سلسله مراتبی)
• تدارک روشهای کنترل سیستمهای پیچیده (نقاط عطف)
• به وجود آوردن مدلهای کارآ (تلخیص)
• به دست دادن پیش گویی کننده های آماری (محدودیتها)
• حل مسائل غیر معمول (میان بر)
• نمایش کاربردهای جدید محتمل (نوآوری)
• کمی کردن قوانین ترتیب و اطلاعات
برای تمام اهداف می بایستی روشهای عملی کمی سازی ایجاد شوند (یعنی باید قابل محاسبه باشند). ما نیازمند ریاضیاتی هستیم که قادر باشد سیستمها را به همان راحتی که انسان الگوها را تشخیص و طبقه‌بندی می‌کند از همدیگر تشخیص دهد و به علاوه امیدوار هستیم که قادر به پیشگویی لااقل برخی از جنبه های آیندة سیستم از رفتار گذشتة آن یا وضعیت حال آن باشیم و به این طریق برخی کنترلها را بر سیر توسعة آن اعمال کنیم.
تحلیل سیستمهای پیچیده. پیش از تلاش برای اعمال هر نوع تکنیک کمی سازی به سیستمها یا سازمانها، می‌باید تصمیم بگیریم که آیا آنها در تمام جنبه‌های خود پیچیده هستند و نیز آیا پیچیدگی خود سازمان دهی در آنها وجود دارد یا خیر. برای این منظور می‌توان از خصوصیات عمومی SOC برای طبقه بندی این نوع از سیستمها استفاده کرد:
1. نمایة نحوة اتصال
اجزا به طور متوسط دارای بیش از یک ورودی و بیش از یک خروجی هستند (ولی نه آنقدر زیاد که منتهی به آشوب شود)
2. وضعیت تبدیل
نسبت به ورودیهای مورد استفادة سیستم و متوسط خروجیهای ایجاد شده توسط آن به طور تقریبی برابر با 1 است. اگر این اختلاف بسیار کمتر از 1 باشد سیستم به سمت یک وضعیت ایستا همگرا و اگر بسیار بیشتر از 1 باشد، سیستم به سمت وضعیت آشوبناک واگرا خواهد شد.
3. قابلیت یادگیری
اجزا قابلیت یادگیری از تجارب گذشته را دارند. این یادگیری برای تغییر دادن قواعد سیستم و بهینه سازی انتقال وضعیتها به کار می رود.
4. عملکرد موازی
برخی از اجزا به طور خودکار و موازی فعالیت می کنند. این پدیده باعث ارتقای سرعت پاسخگویی و قابلیت تطابق سیستم خواهد شد.
5. تغییر برهم کنشها
اجزا قادرند اجزای دیگر را که با آنها برهمکنش دارند تغییر دهند. این تغییر می‌تواند دائمی یا موقت باشد.
6. حلقه های بازخورد
در حلقة بازخورد خروجیها به سمت ابتدای فرایند بازگشت داده می‌شوند به گونه‌ای که نتایج عملکردهای واقعی باعث تصحیح فرآیند خواهد شد.
7. قابلیت کنترل
تمام متغبرها برای ثبات باید قابل کنترل باشند (متغبرهای غیر قابل کنترل معرف پتانسیل آشوب هستند) ولی کنترل نباید باعث ایجاد تغیر شود، بلکه صرفاً باید سیستم را در محدوده‌های تعریف شده نگهدارد.
8. حوزه های جذب
راههای مختلفی در دسترس هستند که می‌توانند به یک هدف برسند. انعطافپذیری پاسخ و آزادی خلاقیت در اینجا مطرح است.
9. مرزهای خارجی
مرزهای سیستم نه کاملاً بسته‌اند و نه کاملاً باز، از صافی گذراندن اطلاعات در اینجا لازم به نظر میرسد.
10. عملکرد سیستم
اهداف یا عملکردها می‌توانند چند گانه باشند، این امر یک وجهة چند بعدی به سیستم خواهد بخشید.
11. بلوکهای سازنده
زیر سیستمها در ابعاد مختلف می‌توانند وجود داشته باشند که یک ساختار مدولی و فراکتال به سیستم میبخشند.
12.خواص غالب
عملکردهای برنامه‌ریزی نشده در طول عملیات مغلوب و به کنار گذارده خواهند شد.
در حقیقت مدولها، بر اثر برهم کنش اجزا خود را سازمان دهی می‌کنند.
13. ثبات سیستم
برخی اختلالات داخلی و خارجی می‌توانند در درون سیستم مضمحل شوند ولی برخی دیگر باعث بروز عوارض غیر منتظره‌ای در سیستم می‌شوند. قانونی برای میزان انتشار و طول اثر گذاری اختلالات باید وجود داشته باشد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  20  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله تحلیل سیتمی - پیچیدگی

دانلودمقاله مهندسی مجدد پروژه های پتروشیمی

اختصاصی از فی بوو دانلودمقاله مهندسی مجدد پروژه های پتروشیمی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

چکیده

 

مدیریت پروژه از جمله مباحثی است که فشارهای محیطی و تغییرات رخ داده در دنیای کسب کار امروزی لزوم توجه و اهمیت دادن به آن را موجب گردیده است. از این رو پیوسته تلاش می شود که بهبودهایی در ابعاد مختلف آن حاصل گردد که البته یکی از مهمترین آنها، مدیریت زمان پروژه است. مسلما عدم توجه به این عامل موجب بروز تاخیر در اجرای پروژه ها به ویژه در پروژه های بزرگی مانند پروژه های پتروشیمی شده و هزینه های سنگینی را تحمیل خواهد نمود. از طرف دیگر، تغییرات سریع محیطی و لزوم تطابق سریع با آن مانع این می شود که بهبودهای تدریجی جوابگوی نیازمندیهای دنیای کسب و کار امروزی باشند. در این مقاله مروری بر عوامل تاخیر پروژه های پتروشیمی در ایران شده و راهکارهایی مبتنی بر مهندسی مجدد ارائه گردیده است، که با اعمال آنها می توان به بهبودهای رادیکال در جهت کاهش تاخیرات دست یافت. برای این منظور سه پروژه پتروشیمی، EP ها و سازندگان آنها مورد بررسی قرارگرفته است.

 

 

 


واژه های کلیدی: مدیریت پروژه ، پروژه های پتروشیمی ، مهندسی مجدد فرآیندها

مقدمه
محیط کسب و کار امروزی و تغییرات مداوم در آن باعث افزایش تاکید بر مدیریت پروژه گردیده است، تا آنجا که گاهی مدیریت پروژه را هم معنی مدیریت تغییر دانسته اند. از این رو شرکتها برای دستیابی به اهدافشان پیوسته از پروژه ها استفاده نموده، تا به آنجا که حتی فعالیتهای اصلی خود را در قالب پروژه به انجام رسانده اند ] [. این امر باعث افزایش نیاز به مدیریت پروژه در سازمانها شده و باعث شده که در سالهای اخیر محققین به دنبال روشهایی باشند که بر مدیریت موثر پروژه ها تاثیر گذار باشد ] [.

 

یک پروژه می تواند به عنوان مجموعه ای از وظایف یا فعالیتهای تعریف شده که باید برای رسیدن به اهداف پروژه به طور کامل انجام شوند، نگریسته شود. این وظایف یا فعالیتها ممکن است به طور مستقل شروع و خاتمه یابند. همچنین آنها باید در یک توالی تکنولوژیک به انجام رسند ] [. در شکل 1 نمونه ای از توالی فعالیتهایی که در طی چرخه عمر یک پروژه که با پیمانکاران منعقد می شود، نشان داده شده است] [.

 


شکل 1: یک نمونه از توالی فعالیتهای پروژه

 

فرآیند فوق ساده شده بسیاری از فرآیندهای ریزتری است که برای انجام یک پروژه بایستی به انجام برسد. هماهنگی میان این فرآیندها در پروژه های بزرگ به اندازه ای جدی است که کنترل آن نیازمند روشهای جدید مدیریت فرآیندها می باشد] [. برای نمونه در چنین پروژه هایی زیر پروژه های مختلفی تعریف می گردد، جلسات رسمی بیشتری برای هماهنگ کردن محدوده هر پروژه و بررسی اثر تغییرات هر پروژه در سایر پروژه ها مورد نیاز می باشد و تلاشهای بیشتری برای یکپارچه سازی نتایج کار زیر پروژه ها صورت می گیرد] [.

 

در شرایطی که رقابت جهانی، تغییرات سریع تکنولوژیکی، از رواج افتادن سریع محصولات، کوچک سازی سازمانها، افزایش قدرت کارکنان، تاکید بر کیفیت و بهبود مستمر و سیستم های بین سازمانی بعنوان روندهای مهم در سازمانهای امروزی شناخته شده اند، ضروری است که پروژه ها منعطف تر بوده و سریعتر به نتایج مورد انتظار دست یابند ] [. این در حالی است که بهبودهای تدریجی در کاهش تاخیرات پروژه ها نمی تواند پاسخگوی نیازهای صنعت باشد و نیاز است که به دنبال روشها و ابزارهایی بود که انجام رادیکال این بهبودها را میسر سازند ] [. مهندسی مجدد روشی است موثر که سازمانها را قادر می سازد به شکلی رادیکال تاخیرات پروژه ها را کاهش دهند.

 

مایکل همر مهندسی مجدد فرآیندها در حوزه کسب و کار را به عنوان یک روش جدید برای بهبود کیفیت فرآیندهای کسب و کار و کاهش زمان آن معرفی نمود. به طور کلی مهندسی مجدد فرآیندها در حوزه کسب و کار روشی است که با کمک حمایت های تکنولوژیکی به تعریف مجدد مهارتهای افراد درگیر و طراحی مجدد ساختارهای سازمانی می پردازد ] [. همر و چمپی در سال 1993، با ارائه این روش آن را تفکر بنیادین و طراحی رادیکال فرآیندهای کسب و کار جهت دستیابی به بهبودهای قابل توجه در معیارهای حیاتی و نوین عملکرد، مانند هزینه، کیفیت، خدمات و سرعت، تعریف نمودند ] [.

 

تاکنون مهندسی مجدد در هر سه حوزه صنعت، خدمات و کشاورزی مورد استفاده قرار گرفته است. در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی نیز تاکنون تحقیقاتی با هدف مهندسی مجدد پروژه ها صورت گرفته است. سیلور در اواسط 1980، تحقیقی را در زمینه مسایل لجستیک پروژه های بزرگ در شرکتهای نفت و گاز انجام داد. تحقیق وی بر روی دوازده شرکت در منطقه آلبرتا در کانادا صورت گرفت. هنگامی که با توجه به تاثیر کار وی در تسریع پروژه ها از مدیران شرکتها سوال شد، همه آنها بیان داشتند که نقش مهمی را در تسریع پروژه ها و عملکرد آنها داشته است ] [. در سال 1998، پراتانسا دی روشی را برای دستیابی به موفقیت در اجرای پروژه ها با بکارگیری چارچوب مهندسی مجدد ارائه نمود. به عقیده وی، مهندسی مجدد بحث مهمی است که باید توجه خاصی به آن داشت و مهندسی مجدد فرآیندهای پروژه با حذف فعالیتهای غیر ارزش افزا و انجام فعالیتها با استفاده از سیستم های اطلاعاتی و بکارگیری تکنیکهای مدیریت ریسک در چرخه عمر پروژه به انجام می رسد ] [. در سال 2003، کیت ویلوبای بر اساس مصاحبه هایی که با چندین متخصص در صنعت نفت وگاز انجام داد، جهت تسریع پروژه ها و کاهش تاخیرات، پیشنهادات متعددی را برای برقراری روابطی مبتنی بر همکاری بین شرکتهای مالک و تامین کنندگان ارائه نمود. ویلوبای معتقد بود که تکنیکهایی که برای بهبود این فرآیندها پیشنهاد شده فراتر از عملیاتی است که برای تسریع پروژه ها صورت گرفته است. به عقیده وی عدم مدیریت صحیح انتظارات و همچنین ارتباطات ضعیف دو دلیل عمده مشکلاتی است که بر سر راه تسریع پروژه ها رخ می دهد. وی به لزوم تغییر فرآیندهای درونی پروژه های نفت و گاز معتقد نیست، بلکه بر بهبود فرآیندهای بین سازمانی شرکتهای کارفرما، فروشندگان و پیمانکاران تاکید دارد ] [.

 

تحقیقات مذکور نمونه ای از تلاشهایی هستند که در راستای بهبود فرآیندهای پروژه های صنعت نفت، گاز و پتروشیمی، با هدف کاهش زمان اجرا به انجام رسیده است. تاخیرات پروژه های پتروشیمی در ایران نیز هزینه های زیادی را بر این صنعت تحمیل نموده و بایستی به دنبال راهکارهایی برای بهبود فرآیندها و کاهش زمان اجرای آنها بود. در ادامه مقاله با نگاه مختصری به پروژه های پتروشیمی ایران، به مرور دلایل تاخیرات آنها پرداخته و در انتها راهکارهای بهبود فرآیندهای آنها ارائه می گردد.

 

1. تاخیرات در پروژه های پتروشیمی ایران
کشور ایران با برخورداری از افزون بر 13 درصد ذخایر نفت خام و میعانات گازی و بیش از 18 درصد ذخایر گاز طبیعی جهان در رتبه دوم جهانی از نظر این ذخایر قرار دارد. از این رو ایران یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان نفت و گاز جهان به شمار می آید. در حال حاضر صنعت پتروشیمی کشور از 90 درصد ظرفیت اسمی خود بهره برداری می کند و سالانه در حدود 7 میلیون تن انواع فرآورده های پتروشیمی را به ارزش تقریبی 2 میلیارد دلار تولید می نماید و طبق برنامه این تولیدات از نظر کمی باید به 35 میلیون تن افزایش یابد.

 

اما در عین حال سهم ایران در تولید محصولات پتروشیمی در جهان کمتر از 5/0 درصد و در خاورمیانه در حدود 10 درصد است. از اینرو توسعه این صنعت یکی از عوامل کلیدی موفقیت کشور در عرصه اقتصادی و سیاسی، چه در بعد داخلی و چه در بعد بین المللی است و شاید مهمترین و بحرانی ترین عامل این توسعه زمان باشد، چرا که وجود مواد اولیه، نیروی انسانی ماهر و ارزان قیمت و دانش کسب شده موجود فرصتهای مغتنمی است که بدرستی درک شده و از آن بهره برداری می شود. به دنبال توسعه چشمگیر حجم پروژه ها در صنعت پتروشیمی، مشکلات زیرساختی و مدیریتی پیکره درگیر در این پروژه ها ابعاد تازه ای پیدا نموده است. تأخیرات چشمگیر و عملکردهای ضعیف نهاده های مختلف درگیر در این پروژه ها، اعم از کارفرما، مشاور، پیمانکار و سازنده سبب گردیده که لطمات اساسی به اقتصاد کشور که بیشتر بر مبنای نفت استوار است، وارد گردد. اهمیت موضوع تاخیرات پروژه های پتروشیمی نیز بروشنی قابل درک است. جلوگیری از تاخیرات و بهینه سازی روند اجرای پروژه های صنعت پتروشیمی از اهم مواردی است که می تواند پیامدهای مطلوبی را در تمامی ابعاد اقتصادی و صنعتی کشور به همراه داشته باشد. در تحقیقی که به شناسایی عوامل اصلی تاخیرات و وزن آنها درسه پروژه پتروشیمی و شرکتهای مهندسی و تدارکات (EP) و سازندگان آنها پرداخته است، تقریباً تمام علل تاخیر (غیر از 7.14 درصد علل غیر قابل کنترل) در قالب 9 محدوده اصلی دانش مدیریت پروژه تقسیم بندی شده است ] [. عوامل تاخیرات به ترتیب اهمیت (به همراه درصد فراوانی آنها) در جدول 1 نشان داده شده است. به نظر می رسد ایجاد تحول در سازندگان تجهیزات داخلی،EP و کارفرما به میزان قابل توجهی از تاخیرات پروژه های پتروشیمی خواهد کاست.

 

جدول 1: بررسی علل تاخیر در قالب محدوده های اصلی دانش مدیریت پروژه

 


پس از شناخت عوامل تاخیرات باید به دنبال راهکاری بود که بتوان بوسیله آن تغییرات رادیکال را در جهت کاهش تاخیرات پروژه ها عملی نمود. در ادامه ابتدا به توضیح متدولوژی مهندسی مجدد فرآیندهای پروژه های پتروشیمی پرداخته و سپس راهکارهای بهبود آنها مختصرا تشریح می گردد.

 


2. مهندسی مجدد فرآیندهای پروژه با هدف کاهش تاخیرات آن
همانطور که ذکر شد با توجه به لزوم اعمال تغییرات رادیکال جهت ایجاد بهبود در اجرای پروژه های پتروشیمی با هدف کاهش تاخیرات آن، بکارگیری مهندسی مجدد الزامی به نظر می رسد. با وجود اینکه متدولوژی های متعددی برای مهندسی مجدد پیشنهاد شده اند ] [، اما به نظر می رسد که هیچ کدام از آنها با مطالعه موردی که در این مقاله اشاره شد، متناسب نیستند. یکی از دلایل این امر آن است که متدولوژی های مرسوم مهندسی مجدد بیشتر بر فرآیندهای درون سازمانی تاکید می ورزند، حال آنکه اصلاح بنیادین پروژه ها مستلزم توجه بسیار به فرآیندهای بین سازمانی است. این امر بدان جهت است که ماهیت پروژه ها به گونه ای است که قسمت زیادی از نهاده های آن در دیگر سازمانها قرار دارند و سازمان مجری پروژه موظف است از منابع آنها در زمان مناسب و با کیفیت تعریف شده استفاده بهینه نماید.

 

بعنوان یک چارچوب موفق در ایجاد تحول در اجرای پروژه ها می توان به PMBOK توجه کرد. PMBOK تقسیم بندی نه گانه ای از مدیریت یک پروژه ارائه می نماید، که البته این تقسیم بندی، یک تقسیم بندی وظیفه ای نیست، بلکه نشان دهنده فرآیندهای موجود در برنامه ریزی و اجرای یک پروژه می باشد. به طور دقیقتر، سه حوزه مدیریت زمان، هزینه و کیفیت پروژه جزء فرآیندهای اصلی در زنجیره ارزش یک پروژه بوده و هفت مورد دیگر (مدیریت یکپارچگی، مدیریت کالا و مواد پروژه، مدیریت منابع انسانی پروژه، مدیریت ریسک پروژه، مدیریت محدوده پروژه و مدیریت ارتباطات پروژه) جزء فرآیندهای پشتیبانی مدیریت پروژه محسوب می شوند. بنابراین، بایستی به کمک فرآیندهای شناخته شده PMBOK و شرایط اجرای پروژه های پتروشیمی راهکارهایی ارائه گردد که امکان عملیاتی شدن فرآیندهای PMBOK را فراهم سازد. در ادامه متدولوژی رسیدن به این راهکارها که در شکل 2 نشان داده شده، تشریح می گردد.

 


شکل 2: مدل متدولوژی مهندسی مجدد فرآیندهای پروژه
در مرحله اول ابتدا برنامه پنج ساله چهارم توسعه کشور، چشم انداز صنعت پتروشیمی، چشم‎انداز شرکت ملی صنایع پتروشیمی و محورهای استراتژیک توسعه آن جهت شناخت استراتژی ها و اهداف، مورد بررسی قرار گرفت. سپس در گام تحلیل ذی نفعان پروژه طی بررسی های انجام شده سه نهاده کارفرما، EP و سازنده به عنوان ذی نفعان اصلی و عمده پروژه های پتروشیمی شناخته شدند. در گام بعدی متدولوژیهای انجام کار در دو بخش عمده متدولوژیهای مدیریت پروژه(مدل استاندارد PMBOK و مدل رشد سازمانی مدیریت پروژه (OPM3)) و متدولوژیهای عارضه‎یابی(مدل 7S و متدولوژی مهندسی مجدد فرآیندها) مرور شده و با تحقیق در سه پروژه مورد بررسی، شناخت و تحلیل کلان فرآیندهای موجود در حوزه های دانش مدیریت پروژه صورت گرفت که طی آن دو کلان فرآیند چرخه ساخت تجهیز عملیاتی و کلان فرآیند مدیریت شناسایی گردید. کلان فرآیند چرخه ساخت تجهیز عملیاتی در چهار دستة فرآیند عملیات قبل از عقد قرارداد، فرآیند عقد قرارداد و دستور ساخت، فرآیند برنامه‎ریزی و فرآیندهای کنترلی بررسی شده و کلان فرآیند مدیریت نیز در دو دسته فرآیند استراتژیک و فرآیند تامین زیرساختار تحلیل گردید و بر اساس این تحلیل، چشم انداز کلان فرآیندهای تعیین شده بازنگری شد.

 

جهت تحلیل تجارب پروژه های مشابه نیز اهداف، متدولوژی انجام کار و نتایج برخی پروژه ها مورد توجه قرار گرفت. دراین راستا مطالعه موردی غنا که در مورد دلایل تأخیر و افزایش هزینه در ساخت پروژه‌های آب زیرزمینی در کشورهای در حال توسعه صورت گرفت و همچنین مطالعه موردی ویتنام در مورد پروژه‌های ساخت بزرگ در کشورهای در حال توسعه، دلایل تأخیر در پروژه‎های تأسیسات عمومی در عربستان سعودی و تاخیرات صنعت ساخت لبنان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. در مورد بررسی زیرساختارها موضوعات مورد بررسی و نقاط کنترلی کلیدی زیرساختارها جهت برقراری خدمات پشتیبانی مناسب در سازمان کارفرما و برقراری شبکه ارتباطات مناسب در سازمان مورد توجه قرار گرفته و زیرساختهایی مانند تجهیزات تولیدی و کنترل کیفیت، توان مناسب مالی جهت تامین نقدینگی، سیستمهای اطلاعاتی عملیاتی و مدیریتی، منابع انسانی و سیستمهای انگیزشی بررسی گردید. از آنجا که به واسطه ماهیت خاص پروژه ها نیاز است به ارتباطات پروژه هم در بعد درونی و هم در بعد بیرونی توجه خاصی شود، در گام بعدی به ارزیابی تعاملات پروژه ها با سایر بخشهای سازمان و همچنین تحلیل ارتباط میان پروژه ها با یکدیگر پرداخته تا بر اساس این تحلیل حوزه و ارتباطات پروژه ها را بهتر شناخته و در مراحل بعدی بتوان کار یکپارچه سازی فرآیندها را به شکلی اثر بخش به انجام رساند.

 

سپس در اولین گام از مرحله دوم بایستی فرآیندهایی که نیاز به باز طراحی دارند شناسایی شوند. جهت شناسایی اینگونه فرآیندها ابتدا بایستی مشخص شود که عوامل تاخیر چه مواردی بوده و ناشی از ضعف در کدام فرآیندها می باشند. از این رو ابتدا بایستی متدولوژی عارضه‎یابی سازمانی بصورت کلان تهیه شده و با اعمال آن، شاخص‎های عارضه‎یابی تدوین ‎گردد. بنابراین با بکارگیری متدولوژی تهیه شده، میزان و علل بروز تاخیرات و سهم هر یک از نهاده‎ها در آنها مشخص گردیده و بر اساس شاخص‎های استاندارد PMBOK نمودار علت و معلولی کلان عوامل موثر در پروژه‎ها تدوین می گردد و بر پایه آن تحلیل‎های لازم صورت می گیرد. پرسشنامه تاخیرات ساخت نیز بر پایه مدل استاندارد PMBOK طراحی ‎می شود. همچنین متدولوژی عارضه‎یابی سازمانی شرایط فعلی سازندگان بصورت کلان تهیه شده و براساس آن شاخص‎های عارضه‎یابی تهیه ‎می گردد. به دلیل تأثیرات مختلف شاخصها از نظر مدیران و تصمیم گیرندگان، هر یک از شاخص‎ها با استفاده از مدل‎های مورد استفاده در تصمیم‎گیری‎های چند شاخصه وزن شده و سپس به ممیزی پرداخته و میزان فراوانی عارضه ها در هر نهاده الویت‎بندی می شود. بدین ترتیب با تدوین و بکارگیری متدولوژی عارضه یابی و همچنین استفاده از مدل PMBOK جهت تقسیم بندی دلایل تاخیر و منطبق کردن آنها با فرآیندهای پروژه، فرآیندهایی که نیازمند باز طراحی می باشند، تعیین می گردد. حال پس از شناخت فرآیندهای ناکارآمد به بازطراحی کلان فرآیندهای مربوط به حوزه های اصلی ناکارآمد پروژه پرداخته و راهکارهای بهبود به شکل کلی ارائه می گردد.

 

پس از بازطراحی کلان فرآیندها، درگام بعدی بایستی به بازطراحی زیرفرآیندهای مربوط به حوزه های ناکارآمد مدیریت پروژه پرداخت. برای این منظور پس از شناخت زیرفرآیندهای پروژه ها در نهاده های مختلف، با استفاده از مدل BPMOK عوارض هر یک از نهاده‎ها بصورت تفصیلی شناسایی ‎می گردد و نتایج شناخت زیرفرآیندها با مدل و فرآیندهای PMBOK تطبیق داده ‎شده و این عوارض با استفاده از نمودار علت و معلولی و فرآیندهای PMBOK بصورت تفصیلی تا پایین ‎ترین سطح ممکن تدوین می گردد. بعد از شناخت تفصیلی این عوارض، هر عارضه تحلیل و بر اساس تحلیل تفصیلی صورت گرفته زیر فرآیندهای پروژه ها بازطراحی شده و راهکارهای دستیابی به فرآیندهای بازطراحی شده ارائه می گردد.

 

تا اینجا کلان فرآیندها و زیرفرآیندهای بازطراحی شده پروژه ها مشخص شده است و نیاز است که جهت هماهنگی آنها با یکدیگر به یکپارچه کردن آنها پرداخته شود تا بتوان از این طریق از مزیت هم افرزایی ناشی از آن بهره مند گردید. از این رو در اولین گام از مرحله سوم، یکپارچگی درونی زیر فرآیندها و یکپارچگی برونی بین کلان فرآیندها مورد توجه قرار گرفته و با نگاهی به مراحل قبلی به ویژه استراتژی ها و اهداف سازمان، چگونگی یکپارچگی فرآیندها تعیین می گردد. پس از آن طرح مهندسی مجدد فرآیندهای پروژه آماده ارائه به ذی نفعان جهت تایید می باشد. در این گام مستندات حاصل از مراحل قبلی که شامل شرح کلان فرآیندها و زیرفرآیندهای بازطراحی شده و راهکارهایی دستیابی به آنها می باشد، به ذی نفعان ارائه می گردد. این مستندات طی جلساتی به بحث گذاشته شده و تغییرات مورد نیاز با ذی نفعان نهایی می شود. پس از تایید طرح فرآیندهای بازطراحی شده به تفصیل طراحی می شوند و ابعاد مختلف آنها مشخص می گردد. در این راستا مدل فرآیندهای باز طراحی شده توسط ابزارهای شبیه سازی و مدلسازی رسم می شوند. مدل حاصله در واقع نشان دهنده جریان کار در فرآیندهای جدید است که می تواند مبنای مناسبی برای توسعه سیستم های اطلاعاتی باشد. از این رو در گام بعدی از مدل فرآیندهای ترسیم شده جهت توسعه سیستم های اطلاعاتی مورد نیاز استفاده شده و بر اساس اولویتهای موجود و راهکارهای ارائه شده جهت دستیابی به فرآیندهای بازطراحی شده، برنامه توسعه سیستم های اطلاعاتی استخراج و طبق آن کار توسعه سیستمهای اطلاعاتی به انجام می رسد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   16 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله مهندسی مجدد پروژه های پتروشیمی

دانلودمقاله مدیریت تغییر

اختصاصی از فی بوو دانلودمقاله مدیریت تغییر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 
جهان همواره در حال تغییر و تحول است و ادامه حیات ذرات هستی در گرو همین تغییرات است. تغییر در همه پدیده‌های جهان جریان دارد و این تنها به طیف خاصی محدود نیست. تغییر پیش از پیدایش بشر وجود داشته و همیشه نیز وجود خواهد داشت. چه در غیر این صورت، در هر موقعیت و لحظه از زمان، انتقال به زمان و شرایط بعدی ممکن نخواهد بود. بشر همیشه درصدد ایجاد تغییرات مثبت، مهار تغییرات منفی و مبارزه با آثار آن بوده است و سعی نموده است که تغییرات را مدیریت نماید تا از آثار زیان بار آن در امان بماند. سازمان‌ها و بنگاههای اقتصادی نیز در دنیای پرشتاب امروزی دائماً در حال تغییر و تحول هستند و سازمان هایی می‌توانند باقی بمانند که برای بقای خود مزیت رقابتی بوجود آورند. سئوالی که به ذهن متبادر می شود این است که آیا تغییر فرایندی مثبت است یا منفی؟
نگرش به تغییر در دنیای مدیریت، نگرشی سیستمی و مبتنی بر فرآیند است. فرآیند از جایی آغاز و در جایی پایان می‌پذیرد. بنابراین می‌توان گفت که فرآیند مدیریت تغییر، فرآیندی آگاهانه و مبتنی بر رویکردی تعریف شده می باشد. در یک نگرش کلی می‌توان گفت فرآیند مدیریت تغییر از هفت مرحله تشکیل می‌شود که عبارتند از:
1- مرحله تدوین راهبرد و طرح
2- تغییر مستندات و مدارک در هسته مرکزی سازمان
3- تشخیص جدول‌بندی تغییرات
4- برپایی ساختار و ترکیب‌بندی
5- آزمایش در محیط قابل کنترل
6-گسترش ترکیب‌بندی تغییر
7- نمایش پایداری و عملکرد
زیرساخت‌های این هفت مرحله، زیرساخت‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری هستند اما زیرساخت اصلی هر نوع تغییر در سازمان ها در حقیقت انسان ها هستند.
در مواجهه با تغییرات اگر سازمان آمادگی لازم را نداشته باشد که از درون خود، تغییرات را پذیرا باشد و در مقابل آن مقاومت نشان دهد، لاجرم به سمت اضمحلال خواهد رفت.
برای مدیریت در تغییر باید دانست که:
- چرا تغییر ضروری است؟
- چه کسی می‌خواهد تغییر رخ دهد؟
- چه نتایجی مطلوب است؟
- چگونه تغییر ایجاد می‌شود؟
- چه کسانی حمایت و چه کسانی مشارکت می‌کنند؟
- ما باید چه کنیم و در چه مسیری حرکت نمائیم؟
باید اذعان نمود که پیچیدگی پدیده تغییر از آن جهت است که فرآیندی دینامیک بوده و از تعامل متقابل عوامل مختلف بوجود می‌آید و تمامی این عوامل و متغیرهای آن در رابطه علت و معلولی با یکدیگر، ساز و کاری بوجود می‌آورند که درک و تحلیل آن را مشکل می‌سازد. از این رو تشخیص جهت مناسب تغییر دشوار می‌شود.
دو دلیل عمده وجود دارد که ضرورت تغییر در سازمانها را ایجاب می‌نماید:
1- نیاز به تغییرات درونی برای تطبیق با رخ دادهای ایجاد شده در خارج از سازمان.
2- علاقه به پیش‌بینی توسعه در آینده و یافتن راه های تطبیق با آن.
به هنگام حادث شدن تغییر، عوامل انسانی در سازمان پاسخ‌های متفاوتی از خود نشان می‌دهند.
مقاومت افراد در مقابل تغییر یکی از مهمترین مسائل سازمان ها و بنگاه های اقتصادی است زیرا آنها تغییر را نوعی تهدید برای خود می‌دانند و به سادگی پذیرای تحولات و تغییرات نمی‌شوند و غلبه بر این مقاومت و هدایت آن، یکی از مشکل‌ترین وظایف مدیران است. به هر حال تغییر هرچه باشد و مقاومت در مقابل آن به هر شدتی که باشد نیاز به مدیریت و راهبری دارد و مدیر باید افراد را توجیه کرده و آگاهی‌های لازم را به آن ها بدهد.
مقاومت در مقابل تغییرات دو منشاء دارد:
1- مقاومت‌هایی که منشاء فردی دارند و به ویژگی‌های شخصیتی افراد مربوط می‌شود که عبارتند از: عادت، امنیت، ترس از ناشناخته‌ها، عوامل اقتصادی و بی‌اعتمادی به خود.
2- مقاومت‌هایی که منشاء سازمانی دارند که عبارتند از: مکانیسم‌های ساختاری، احساس تهدید توسط متخصصان، هنجارهای گروه و سرمایه‌گذاری شغلی.
برای مدیریت تغییر و مقابله با مقاومت کارکنان در برابر تغییر، "رابینز" روش هایی را به شرح زیر پیشنهاد نموده است:
1- ارتباطات: مدیر باید با کارکنان ارتباطی موثر برقرار نموده و دلایل ایجاد تغییر را برای آنان بیان کند.
2- مشارکت: کارکنان را باید در جریان تغییرات شرکت قرار داد و بدین ترتیب از مقاومت آنان در مقابل تغییرات کاست.
3- اعطای تسهیلات: شامل آموزش مهارتهای جدید و دادن مزایا و ..
4- استفاده از زور: آخرین روش است و مدیر باید گروه هایی را که هنوز مقاومت می‌نمایند به طور مستقیم مورد تهدید قرار داده و از
روش های مختلف مجبورشان نماید که از مقاومت دست بردارند.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  10  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله مدیریت تغییر