پاورپوینت درس اول ادبیات فارسی 2 خواجه عبدالله انصاری
در 35 اسلاید
قابل ویرایش
پاورپوینت درس اول ادبیات فارسی 2 خواجه عبدالله انصاری
پاورپوینت درس اول ادبیات فارسی 2 خواجه عبدالله انصاری
دانلود مقاله زندگینامه خواجه حافظ شیرازی
ص23
فرمت ورد
هجری (چهاردهم میلادی) میزیسته و یکی از بزرگترین شاعران ایران است که معروف جهان شده اند.
درباب این استاد فناناپذیر و بی نظیر که او را لسان الغیب و ترجمان الاسرار لقب داده اند اشارتهایی در بسیاری از کتابها مانند تذکره الشعراء دولتشاه سمرقندی که بعد از فوت اوست تا مجمع الفصحا و ریاض العارفین تالیف رضاقلی خان هدایت همه مشتمل بر نام و شرح مختصری از حالات وی میباشد. و لیکن هیچیک از آنها مطالب مفصلی که جزئیات احوال او را نشان بدهد ندارند. تنها اثر از معاصران حافظ که مورد توجه و اهمیت قرار گرفته مقدمه ایست که یکی از دوستان حافظ که جامع اشعار او بوده، موسوم به محمد گلندام، نوشته، وی در آنجا پس از اطناب کلام در ذکر صفات شریفه و محبوبین او نزد خاص و عام و شهرت جهانگیری که حتی در زمان حیات حاصل کرده و قوافل سخنهای دلپذیرش از فارس نه تنها بخراسان و آذربایجان بلکه به عراقین و هندوستان رفته چنین می نویسد
خواجه عبدالله انصاری:
نگاهی به زندگی پیرهرات
درباره زندگی و شرح حال پیر هرات، اطلاعات زیادی در دست نیست و جز در چند کتاب -که قابل اعتمادترین آنها "نفحات الانس "عبدالرحمن جامی است- شرح حال قابل توجهی درباره او باقی نمانده است.
خواجه عبدالله انصاری در سال 396 هـ.ق به دنیا آمد و در سال 481 هـ.ق در گذشت و در "گازرگاه" هرات به خاک سپرده شد.
پدر او ابومنصور انصاری از فرزندان ابو ایوب انصاری است که حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم هنگام هجرت به مدینه، در منزل او فرود آمدند.
ابومنصور، مردی طالب دانش و معارف دینی بود، اما پس از آنکه به هرات آمد و تشکیل خانواده داد از دنیای مورد علاقه اش که همان عرفان بود دور افتاد ولی با این وجود در طریق صداقت و ایمان، نخستین آموزگار فرزند خویش خواجه عبدالله بود.
خواجه عبدالله اولین راهنمای زندگی و نخستین مشوق خورد را در راه کسب علم و معرفت، پدر خویش می داند و می گوید:
"من هفتاد و اند سال علم آموختم و نوشتم و رنج بردم. در اعتقاد، اول از پدر خود آموختم که صادق بود و متقی و با ورع، که کسی آن چنان نتوانستی بود".
خواجه عبدالله انصاری از نوابغ عصر خود به شمار می آمد. او در عصری می زیست که از یک سو فقر و ظلم بیداد می کرد و از دیگر سو تمایل عموم مردم به اندیشه های دینی و عرفانی تا جایی بود که گوشه و کنار شهرهایی همچون هرات و نیشابور پر از خانقاه های صوفیان بود.
تعداد زیاد خانقاه ها در دوره کودکی و جوانی خواجه عبدالله انصاری در خراسان و به ویژه در هرات و نیشابور به اندازه ای است که این گمان را بر می انگیزد که بیشتر مردم یا خود صوفی بوده اند یا به این گروه علاقه داشته اند.
خواجه عبدالله انصاری، از همان دوران کودکی و نوجوانی، نبوغ خود را در فهم و درک مسائل دینی نشان داد. براساس آنچه خود خواجه عبدالله گفته است در نه سالگی به راحتی قادر به خواندن و نوشتن بود و در حدود هفتاد هزار بیت شعر فارسی و صد بیت شعر عربی از معاصران و متقدمان خود را حفظ کرده بود.
از حفظ بودن سیصد هزار حدیث با چندین هزار سند معتبر نیز بیانگر نبوغ او در سالهای بعدی عمرش بوده است.خواجه عبدالله در تالیف احادیث به جا مانده از حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم رنج و سختی زیادی کشید، تا جایی که خود می گوید:
"آنچه من کشیده ام در طلب حدیث مصطفی صلیاللهعلیهوآلهوسلم هرگز کس نکشیده باشد. یک منزل از نیشابور، زیاد باران می آمد، و من در رکوع می رفتم و جزوه های حدیث، به شکم باز نهاده بودم تا تر نشود."
خواجه عبدالله حتی لحظه ای از عمر گرانقدر خود را در بطالت و بیهودگی تلف نکرد، تا جایی که از طلوع سپیده دم تا پاسی از نیمه شب، یا وقت خود را به قرائت آیات کلام الله مجید و تامل در آن سپری می کرد و یا در کنار عالمان به موعظه ها و گفته های آنان گوش می کرد. او می گوید:
"همه روز بنوشتمی و روزگار خود بخش کرده بودم. چنانکه مرا هیچ فراغت نبودی."
بدیهی است در آن شرایط ناسازگار که فقر و تهیدستی خصوصیت بارز حیات مادی آن دوره بود، در جستجوی دانش بودن و همه عمر خود را صرف کسب معرفت کردن، کار ساده ای به نظر نمی رسید. خواجه عبدالله انصاری در اوج فقر جز به "معرفت" نمی اندیشید.
خواجه عبدالله در این مورد گفته است:
"بامداد پگاه به مقری شدمی به قرآن خواندن؛ چون باز آمدمی، به درس مشغول شدمی، به شب در چراغ، حدیث می نوشتمی و فراغت نان خوردن نبودی. مادر من نان پاره لقمه کرده بودی و در دهان من می نهادی در میان نوشتن. حق سبحانه و تعالی مرا حفظی داده بود که هر چه زیر قلم من گذشتی، مرا حفظ شدی."
خواجه عبدالله در حدیث و شعر و شرع، در محضر علمای بسیاری حضور داشت، اما کسی که رموز تصوف و حقیقت را به او نمود، شیخ ابوالحسن خرقانی بود. خواجه عبدالله خود می گوید:
"اگر من خرقانی را ندیدمی، حقیقت ندانستمی و همواره این با آن در می آمیختمی، یعنی نفس با حقیقت."نخستین ملاقات خواجه عبدالله با خرقانی هنگامی است که در سال 424 به قصد زیارت خانه خدا، هرات را ترک می کند و هنگام بازگشت از سفر حج، با خرقانی روبرو می شود.
شامل 10 صفحه word
با توجه به افزایش بی رویه جمعیت و پیش بینی های انجام شده در خصوص رسیدن جمعیت دنیا به مرز 15 میلیارد نفر در 2020 ضروری است نسبت به تامین غذا و انرژی برای آنها فکر شود و از آنجائیکه درصد زیادی از این غذا و انرژی از محصولات کشاورزی و دامی و فراورده های آنها تامین می گردد لازم است اولاً خود کشاورزان از سلامتی کامل برخوردار بوده و از طرفی دیگر محصولات غذایی سالم و بهداشتی به جامعه عرضه گردد . بخش کشاورزی نسبت به گذشته تغییرات وسیعی داشته و این تغییرات بهداشت و ایمنی کشاورزان را از دست خوش تغییر کرده .
از بعضی جنبه ها به دلیل پیشرفت تکنولوژی حفاظت فردی و آگاهی از خطرات ، ایمنی و بهداشت کارکنان کشاورزی ارتقاء یافته ( در این راستا NOISH مرکز ایمنی و بهداشت کشاورزی را تاسیس کرده است ) و همچنین به دلیل به کارگیری موادی مانند انواع آفت کشها ایمنی و بهداشت کشاورزان به مخاطره افتاده است در دنیای امروزی تقریباً نیمی از نیروی کار در بخش کشاورزی مشغول به کار هستند (حدود 3/1 میلیارد نفر) . با ابن وجود بخش کشاورزی به دلیل تمرکز نیروهای بهداشت حرفه ای بر روی صنایع مورد غفلت واقع شده است ، بیشتر قربانیان بخش کشاورزی ، کشاورزان کشورهای در حال توسعه می باشند طبق برآورد ILO سالانه 170000 نفر از کشاورزان به دلیل انجام کار کشته می شدند (حوادث در اثر ماشین آلات کشاورزی و مسمومیت ها است ) این بدان معناست که ریسک مرگ در کشاورزی دو برابر سایر مشاغل است . بعلاوه به دلیل عدم گزارش مرگ و میرها ، آسیب ها و بیماریهای ناشی از کشاورزی وضعیت ایمنی و بهداشت کشاورزان از آنچه مقامات رسمی بیان می کنند بدتر است .
در بیشتر کشورها تنها عده کمی از کشاورزان توسط قوانین ملی و بیمه پوشش داده می شوند و بیشتر کشاورزان از هرگونه حفاظت اجتماعی محروم می باشند همچنین هیچگونه استاندارد بین المللی که به طور کامل ایمنی و بهداشت کشاورزان را مورد توجه قرار دهد وجود ندارد . برای دست یافتن به توسعه پایدار در بخش کشاورزی باید به وضعیت بهداشتی و رفاهی کشاورزان توجه کافی شود و همزمان با رشد کشاورزی ، حفاظت کشاورزان در برابر مخاطرات محیط کار افزایش یابد و در سطوح ملی و بین المللی بهداشت حرفه ای کشاورزان مورد توجه قرار گیرد .
به منظور حفظ کشاورزان در برابر مخاطرات محیط کار اولین قدم شناخت مخاطرات و بیماریها و عوارضی است که ممکن است سلامتی کشاورزان را تهدید کند .
تعریف بهداشت کشاورزی
بهداشت کشاورزی عملی است که با شناسایی ، ارزیابی و کنترل عوامل و شرایط زیان آور محیط کار و انجام مراقبت های بهداشتی ، درمانی حافظ سلامت کشاورزان کشور می باشد.
هدف
عبارت است از نگهداری و بهبود سلامت جسمی و روانی کشاورزان و افراد وابسته به آنها و رسانیدن آنها به حداکثر ممکن می باشد. که برای رسیدن به آن اقدامات زیر قابل انجام است.امید است با آموزش این گروه و رعایت اصول ایمنی و بهداشتی توسط کشاورزان گامی موثر در جهت ارتقاء سلامت جامعه و تولید بیشتر بر داریم.
مهمترین عوامل زیان آور کشاورزی
عوامل زیان آور فیزیکی
الف. صدا
ب. ارتعاش
ج. ماشین آلات کشاورزی
د. اشعه های ماوراء بنفش و مادون قرمز
ه. گرما
و. سرما
ی. رطوبت
ن. الکتریسیته و .......
الف. انواع سموم مورد استفاده (بصورت اسپری و گرد و غبار)
ب. آفت کشها
ج. گرد گلها و گیاهان (گرد و غبار)
د. مواد سوختنی ( بصورت گاز و یا بخار )
الف. استفاده از ابزار آلات نامناسب
ب. وضعیت نامناسب بدن در حین کار
ج. بلند نمودن و حمل بار به روش نادرست
الف. از طریق تماس با حیوانات مختلف
ب. تماس با ضایعات و آلاینده های بیو لوژیکی
ج. تماس با انگل ، باکتری و ویروس های موجود در آب ، خاک و هوا
شامل 121 صفحه فایل word قابل ویرایش
خواجه نصیرالدین توسی:
فیزیکدان ایرانی
متولد: 30 بهمن سال 580 هجری شمسی در توس در خراسان در ایران
مرگ: 6 خرداد سال 653 هجری شمسی در کاظمین (نزدیک بغداد در عراق) در سن 73 سالگی.
مقدمه:
در یک محدوده ی زمانی نه چندان طولانی قوم ایرانی سردمدار علم شد. از جمله دانشمندان این دوره عبارتند از فردوسی، بوعلی سینا، ناصرخسرو، حسن صباح، خواجه نظام الملک، خیام، خواجه نصیرالدین توسی، زکریای رازی، رودکی و عنصری. وجود و حضور این افراد در نتیجه ی یک نوع انباشتگی ثروت و شهرنشینی و اقتدار حکومتی در ایران بود. فردوسی را می توان دانشمندی دانست که از لحاظ روانی به سپاهیان کمک می کرد و البته مردم عادی نیز اشعار او را برای موفقیتهای بیشتر در زندگی خود بکار می بردند. خیام که هم ریاضیدان بود، هم شاعر و فیلسوف و هم اخترشناس حرفه ای همراه با تیم تحقیقاتی خود موفق به تنظیم تقویم جلالی شد که دقت آن در این عصر شرقیان و غربیان را متعجب کرده که چگونه مردی در هشتصد سال پیش چنین دقت بی نظیری بکار برده است. اینک به شرح زندگی کسی می پردازیم که هشتصد سال پیش اولین مرکز تحقیقات ستاره شناسی دنیا را بنام رصدخانه ی مراغه بنا نهاد. محققی که اکنون به پاس خدماتش در نصف النهار 41 درجه ی جنوبی و مدار صفر ِ ماه منطقه ی بزرگی بنام صحرای نصیرالدین توسی نامگذاری شده است.
کسی که در کتاب ?شکل القطاع? خود، مثلثات را نه فقط به عنوان پیش زمینه ی نجوم بلکه دانشی مستقل مطرح کرده و قواعد اصلی مثلثات کروی و مسطح را عرضه کرده است. در آن زمان دانشمندان مجبور به فراگیری عربی بودند مثل امروز که همه مجبور به یادگیری انگلیسی هستند. چون علم آن زمان به زبان عربی بوده و پژوهشگران غربی هم به این زبان آشنایی داشتند. خواجه در کتاب ?تجرید الکلام? درباره ی نور و تکیه بر نظریه ی ذره بودن آن مطلب نوشته است که فوق العاده اهمیت علمی دارد. همچنین درباره ی انتشار صوت و شباهت آن به امواج آب نیز مطالبی را مورد بحث قرار داده است.
زندگینامه:
اسم واقعی: محمد بن محمد بن حسن توسی
تولد: 30 بهمن سال 580 هجری شمسی در توس در خراسان در ایران
مرگ: 6 خرداد سال 653 هجری شمسی در کاظمین (نزدیک بغداد در عراق) در سن 73 سالگی.
در حقیقت خواجه نصیر الدین توسی در طول زندگی خود بنامهای دیگری مثل محقق توسی، خواجه ی توسی و خواجه معروف بوده است.
خواجه در شرایط مستعدی پا به هستی نهاد. در آغاز تحصیل نزد دائى خود به علوم عقلیه پرداخت. در این زمان بود که مغولها حمله ی سریع خود را به سمت غرب شروع کردند اما هنوز در ایران اتفاق خاصی نیفتاده بود.
در سال 593 هجری شمسی ، وقتی که محمد بن محمد توسی 13 ساله بود راهی شهر نیشابور شدو نیشابود در 75 کیلومتری غرب توس است و آنزمان شهر علمی و معروفی بود. در نیشابور کتاب قانون بوعلی را شبها از استاد خود فریدالدین داماد قرض می گرفت و می خواند صبح ها آنرا به او پس می داد تا استاد آنروز آنرا تدریس کند. این روش مطالعه برای توسی بسیار مفید بود چرا که شوق مطالعه ی درسهایش یعنی پزشکی، فیزیک و فلسفه را در او افزون می کرد. این پسر به همین استاد اکتفا نکرد و کتاب دیگر بوعلی یعنی کتاب شفا را پیش یک استاد دانشگاهی دیگر بنام قطب الدین مصری یاد می گرفت.
روزی هم پدرش او را به خانقاه عطار در نیشابور (نزدیک توس) می برد تا رندی و درویشی را از عطار یاد بگیرد. (پاورقی 1) او ریاضی و نجوم و موسیقی را از ابوالفتح موسی بن الفضل معروف به کمال الدین یونس موصلی یاد می گیرد که خود کمال الدین شاگرد شرف الدین توسی بود. این استاد در مورد خواجه جمله ای می گوید که اهمیت علمی دارد و آنرا در پی نوشت این صفحه بخوانید.
محمد (خواجه نصیر) در سالهای جوانی در مؤسسات علمی و دینی موجود در اصفهان، قم، ری و بغداد درس می خواند و دوره هایی را می گذراند. جالبتر از همه اینست که دانشجویان ایران قدیم حتا در دوران اسلامی موسیقی یاد می گرفتند و با این هنر بصورت علمی آشنا می شدند. مقایسه کنید با درسهای حالای دانشگاهها.
شامل 11 صفحه word