فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق تعیین قانون حاکم بر قراردادها

اختصاصی از فی بوو دانلود تحقیق تعیین قانون حاکم بر قراردادها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق تعیین قانون حاکم بر قراردادها


دانلود تحقیق تعیین قانون حاکم بر قراردادها

الف _ اصل حاکمیت اراده
چنانکه قبلاً هم بیان کردیم ، بحث حاکمیت اراده در تعارض قوانین برای نخستین بار در قرن شانزدهم میلادی به وسیله شارل دومولن مطرح گردید . دومولن نظر خود را به این صورت اظهار نمود که «چون قرارداد مخلوق اراده طرفین قرارداد است و در واقع نوعی محدودیت ارادی حقوق متعاملین می باشد ، لذا منطق حقوقی ایجاب می کند که طرفین قرارداد بتوانند آزادانه هر قانونی را که مناسب می دانند بر قرارداد خود حاکم سازند » باید توجه داشت که اصل حاکمیت اراده به دو جزء تقسیم می شود : نخست آنکه طرفین قراداد حق دارند آزادانه قانون حاکم بر قرارداد را انتخاب نمایند و دیگر آنکه هرگاه قانون صلاحیتدار را صریحاً انتخاب نکرده باشند باید دید ضمناً صلاحیت قانون خاصی را قبول کرده اند یا نه و به عبارت دیگر باید « اراده ضمنی » آنها را جستجو کرد .
نظریه حاکمیت اراده هم از لحاظ عملی و هم از لحاظ نظری مورد انتقاد واقع شده است :
1_ انتقاد عملی : می گویند دادن حق انتخاب قانون صلاحیتدار به طرفین قرارداد تقلب نسبت به قانون را تسهیل می کند چه برای طرفین قرارداد آسان خواهد بود که برای فرار از مقررات قانونی که حقاً باید بر قراداد حکومت نماید درباره صلاحیت قانون دیگری توافق نمایند . دومین انتقادی که از نظریه حاکمیت اراده شده آن است که این نظریه منجر به عدم اطمینان می گردد زیرا در اغلب موارد طرفین قانون صلاحیتدار را تعیین نمی کنند و معلوم نیست در چنین مواردی چگونه می توان با کنجکاوی در باب اراده ضمنی آنان قانون مورد نظرشان را تعیین کرد  چه یافتن قصد آنان ( بر فرض که چنین قصد مشترکی وجود داشته باشد ) جنبه قطعی ندارد و ممکن است منجر به نتایج خودسرانه گردد .
2_‌ انتقاد نظری : می گویند اعمال نظریه حاکمیت اراده در انتخاب قانون حاکم بر قرارداد منجر به دور منطقی می شود زیرا قانون است که شرایط صحت قرارداد را تعیین می کند و به اراده طرفین اعتبار می بخشد و اگر قرار باشد اراده که خود مخلوق قانون است تعیین کننده قانون شود و بدان هستی بخشد مواجهه با دور منطقی اجتناب ناپذیر خواهد شد .
به عقیده مخالفان حاکمیت اراده ، قانون است که باید تعیین کند چه قانونی بر روابط طرفین قرارداد باید حکومت کند و نه اراده آنان . علت الزام آور بودن قرارداد آن است که قانون به آن ضمانت اجرا می دهد و از آنجا که توافق در مورد قانون صلاحیتدار تابع هیچ قانونی نیست ( چون حسب فرض تنها قانون لازم الاجرا نسبت به روابط متعاقدین قانونی است که خود انتخاب کرده اند ، ) لذا این توافق حسب تعریف فاقد جنبه الزامی خواهد بود . به علاوه ، هرگاه طرفین حق داشته باشند در مورد اجرای قانون صلاحیتدار خود تصمیم بگیرند آن قانون قدرت و اعتبار خود را از دست خواهد داد . بنابراین باید قانون حاکم بر قرارداد را به طور امری تعیین نمود و فقط در زمینه قوانین تفسیری است که برای طرفین قرارداد باید حق انتخاب را پذیرفت .
طرفداران نظریه حاکیمت اراده به این انتقادها پاسخ داده و نقش اراده را به طور مشخص مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند . به نظر ایشان ، همان گونه که ساوینیی هم قبلاً بیان کرده بود ، در حقیقت قانون قابل اجرا توسط طرفین قرارداد تعیین نمی شود بلکه به وسیله قاضی تعیین می گردد النهایه قاضی در این امر اراده متعاملین را مورد توجه قرار می دهد . به گفته پروفسور با تیفول طرفین قرارداد حتی زمانی که صریحاً قانون صلاحیتدار را تعیین می کنند واقعاً در مقام انتخاب قانون نیستند بلکه صرفاً مرکز ثقل یا پایگاه قراداد خود را مشخص می کنند و دادگاه بعداً قانون صلاحیتدار را حسب راهنمایی طرفین قرارداد تعیین می کند . مثلاً در یک بیع بین المللی که عناصر آن در کشورهای مختلف واقع شده است ( چنانکه محل انعقاد قرارداد فرانسه ، محل تحویل کالای موضوع قرارداد انگلیس ، و محل پرداخت قیمت سوئیس باشد ) باید دید کدام یک از این عناصر دارای اهمیت اساسی است . در اینجا مسئله اصلی تعیین پایگاه قرارداد است و قاضی بر اساس تعیین پایگاه قرارداد قانون صلاحیتدار را تعیین می کند . به این ترتیب ، هم ترتیب و اعتبار قانون رعایت می شود و هم جنبه الزامی بودن توافق طرفین قرارداد تأمین می گردد . بر اساس این طرز تفکر ، توافق صریح متعاملین در مورد قانون صلاحیتدار یک عامل تعیین پایگاه  قرارداد است ولی البته تنها عامل نیست و عوامل دیگری هم وجود دارد که آن عوامل نیز دارای اهمیت هستند .
آخرین دلیلی که به نفع نظریه حاکمیت اراده آورده اند آن است که این نظریه مورد قبول اغلب حقوقدانان قرار گرفته و به تدریج در حقوق کشورهای مختلف ( حقوق انگلوساکسون و همچنین حقوق کشورهای اروپایی : قانون مدنی ایتالیا ، قانون مدنی یونان ، رویه قضایی آلمان و رویه قضایی سوئیس ) وارد شده است .
البته باید توجه داشت که قبول نظریه حاکمیت اراده مشکلات ناشی از اعمال آن را حل نمی کند . مشکل اساسی این است که هرگاه متعاقدین ضمن قرارداد اراده خود را در مورد قانون صلاحیتدار اعلام نکرده باشند قصد مشترک آنان را چگونه می توان تعیین کرد . مشکل دیگری که وجود دارد عبارت از تعیین حدود اراده طرفین قرارداد است .
ب_ امارت مشخص تعیین قانون صلاحیتدار :
اگر اراده طرفین قرارداد در مورد قانون صلاحیتدار اعلام نشده باشد می توان قانون حاکم بر قرارداد را بر اساس یکی از دو راه حال زیر تعیین نمود . نخستین راه حل آن است که بگوییم چون طرفین قرارداد از اختیار خود استفاده نکرده و قانون صلاحیتدار را تعیین نکرده اند قراردادشان الزاماً تابع قانونی خواهد بود که از پیش تعیین شده است چنانکه قانون محل انعقاد عقد در مورد قرارداد حمل و نقل یا قانون محل اجرای عقد در مورد قرارداد کار لازم الاجرا تلقی  شود . راه حل دیگر آن است که قاضی در مقام تعیین قانون صلاحیتدار اراده متعاقدین را ترجیح داده و با توجه به قراین و اماراتی که حاکی از اراده ضمنی متعاملین است قانون صلاحیتدار را تعیین نماید . در بین قراین و امارات مشخص تعیین قانون صلاحیتدار محل انعقاد و محل اجرای عقد بیش از همه قابل توجه بوده و در واقع دو قطب قرارداد را تشکیل می دهند . ( مورد پذیرش قرارداد 15 ژوئن 1955 لاهه در مورد بیع المللی اشیای منقول )
1_ محل انعقاد عقد : محل انعقاد عقد به عنوان یک عامل مشخص ارتباط از قدیم الایام مورد توجه بوده و بر اساس آن قانون حاکم بر قرارداد را تعیین می کرده اند . شاید دلیل توجه خاص به این عامل ارتباط و قبول صلاحیت قانون محل انعقاد عقد این بوده است که اصولاً طبق قاعده عرفی معروف حقوق بین الملل خصوصی اسناد از لحاظ طرز تنظیم در همه کشورها تابع قانون محل تنظیم خود تلقی شده اند ( ماده 969 قانون مدنی ایران ) و طبیعی است که حکومت قانون محل انعقاد قرارداد قاضی را از وظیفه شاق تفکیک مسائل شکلی و ماهوی رهایی می دهد و حکومت قانون واحدی را بر قرارداد امکان پذیر می سازد . معذلک این عامل ارتباط از دو لحاظ مورد انتقاد واقع شده است یکی از لحاظ جنبه تصادفی بودن آن و دیگری از لحاظ مشکلات مربوط به تعیین محل انعقاد عقد ( در مورد عقد غایبین ) زیرا قوانین کشورهای مختلف در خصوص زمان انعقاد عقد درقراردادهای مکاتبه ای با یکدیگر تفاوت دارند . در بعضی کشورها ( در نظام حقوق انگلیسی _ آمریکایی ) قرارداد به محض پست کردن قبولی ( پذیرش ) منعقد شده تلفنی می گردد در حالی که در بعضی کشورهای دیگر ( در نظام حقوق نوشته ) انعقاد عقد را موکول به وصول قبولی به محل اقامت ایجاب کننده  (پیشنهاد کننده)  دانسته و یا حتی احتیاط را بیشتر کرده و قرارداد را زمانی منعقد شده تلقی می کنند که ایجاب کننده از قبولی قابل مطلع شده باشد . بدین ترتیب محل انعقاد عقد بسته به تشخیص زمان انعقاد عقد بوده و قاعدتاً باید این نکته فرعی بررسی شود که برای روشن کردن محل انعقاد عقد چه راه حلی را باید انتخاب کرد ( به ماده 968 قانون مدنی ایران توجه شود )
2_ محل اجرای عقد : ساوینیی نخستین حقوقدانی است که محل اجرای عقد را پایگاه و مرکز ثقل قرارداد دانسته و آن را بر محل انعقاد عقد ترجیح داده است . به نظر او ارتباط قرارداد با قانون محل انعقاد یک ارتباط تصادفی است و حال آنکه ارتباط قرارداد با عرف و قانون محل اجرا جنبه طبیعی دارد زیرا متعاملین در طرح ریزی رابطه حقوقی خود بیش از هر چیز به امکانات اجرای قرارداد توجه دارند و لذا قانون محل اجرا به اغلب احتمال مورد نظر متعاملین می باشد .
بر این عامل ارتباط نیز انتقادهایی وارده شده است . می گویند تعیین محل اجرای واحدی برای قراردادها در تجارت بین المللی اساساً میسر نیست زیرا حتی در یک قرارداد معمولی بیع بین المللی محل اجرای تعقدات خریدار و تعهدات متقابل فروشنده لااقل در دو کشور مختلف است . به علاوه ، محل اجرای بعضی قراردادها را از پیش نمی توان معلوم نمود مثلاً قرارداد بیمه خسارت اتومبیل محل اجرای معینی ندارد زیرا محل اجرای آن وقتی معلوم می شود که خسارتی به اتومبیل وارد شده باشد .
3_ سایر امارت : به هر حال در مورد ارزش محل انعقاد و محل اجرای قرارداد نباید مبالغه شود و قاضی باید علاوه بر این دو عامل ارتباط به اوضاع و احوال و امارت دیگری هم در تعیین قانون صلاحیتدار می تواند مورد استفاده واقع شود توجه نماید . مهمترین امارتی که می توان احصا نمود به شرح زیر است :
ü      اقامتگاه متعاملین
ü      تابعیت متعاملین
ü      محل وقوع مال غیر منقول ( در مورد قراردادهای مربوط به اموال غیر منقول )
ü      زبان قرارداد
ü      قبول داوری در کشور معین یا توافق در مورد صلاحیت محاکم کشور خاص
ü      واحد پول مقرر در قرارداد
ü      محل وقوع مورد وثیقه یا موضوع رهن .
ü      اشاره به مقررات قانونی یا مصطلاحات حقوقی یک کشور
ü      اقامتگاه طرفی که طرح قرارداد را تهیه کرده است .
نکته ای که در اینجا باید مورد توجه قرار گیرد آن است که در بررسی قراین مشخص تعیین قانون صلاحیتدار تقارن چندین عامل در یک کشور می تواند باعث ترجیح قانون آن کشور گردد . النها یه باید متوجه باشیم که در این زمینه بیشتر مسئله سنجش عوامل مطرح است تا مسئله شمارش آنها و هر عاملی نیز با توجه به نوع قرارداد باید مورد سنجش واقع شود . مثلاً در مورد قراردادهای مربوط به اموال غیر منقول یا حقوق عینی محل وقوع مال غیر منقول در تعیین قانون صلاحیتدار نقش تعیین کننده ای خواهد داشت . همچنین است در مورد قراردادهای به هم پیوسته مانند قرارداد رهن غیر منقول که قانون محل وقوع غیر منقول منطقاً نسبت به قرارداد وام نیز سرایت پیدا خواهد کرد مگر اینکه خلاف آن در قرارداد تصریح گردد .
ح_ تعیین حدود اراده متعاملین :
اگر چه حق متعاملین در تعیین قانون صلاحیتدار حاکم بر قرارداد مورد تردید نمی باشد ولیکن حدود اعمال این اختیار محل بحث است . مسئله اراده اعلام شده و حدود آن را می توان به صورت زیر مطرح کرد : حدود اختیار متعاملین در تعیین قانون صلاحیتدار چه اندازه است ؟ آیا اختیار طرفین قرارداد محدود به انتخاب قانون صلاحیتدار است و پس از این انتخاب تمام مقررات قانون صلاحیتدار به ایشان تحمیل می گردد ؟ آیا متعاملین می توانند قسمتی از مقررات قابل اعمال را نگه داشته و بقیه آن را رد نمایند و یا احتمالاً از چند قانون استفاده کنند و آیا می توانند تصمیمی بگیرند که قراردادشان به تنهایی برای ایجاد حقوق و تعهدات متقابل کافی باشد ، بدون اینکه هیچ قانونی تکیه گاه آن نباشد ؟
مطابق یک طرز تفکر آزاد منشانه که قایل به استقلال اراده است متعاملین چنین اختیاری را دارا هستند . انتخاب قانون حاکم بر قرارداد مثل انتخاب سایر شرایط قرارداد ( مثل شروط ضمن العقد ) است و در چنین حالتی قانون در واقع به صورت یکی از شروط ضمن العقد در می آید و به اصطلاح در قرار ادغام می گردد . این طرز تفکر از جانب مخالفان نظریه حاکمیت اراده شدیداً مورد انتقاد واقع شده است . می گویند هرگاه شروط مندرج در قرارداد ناقص یا مبهم باشند قواعد مربوط به تفسیر قرارداد را چگونه باید جستجو نمود ؟ آیا استقلال اراده متعاملین باید به اندازه ای باشد که به میل خود از رعایت احکام آمره یا ناهیه یک قانون احتراز کنند ؟ بدون شک اختیار متعاملین در انتخاب قانون حاکم بر قرارداد نمی تواند نامحدود باشد . ذیلاً بعضی از محدودیت هایی را که بر حق متعاملین در انتخاب قانون صلاحیتدار وارد شده است مورد اشاره قرار می دهیم .
نخستین محدودیتی که بر حق انتخاب متعاملین وارد کرده اند عبارت از لزوم ارتباط بین قانون مورد توافق و قرارداد مربوط است ، بدین معنی که متعاملین باید قانونی را انتخاب کنند که با قراردادشان ارتباط و وابستگی لازم داشته باشد . مثلاً اگر قراردادی بین دو نفر فرانسوی در بلژیک منعقد شود و طرفین توافق نمایند که کالای مورد معامله در آلمان تحویل و قیمت آن در فرانسه پرداخت گردد چنین قراردادی فقط می تواند تابع حقوق بلژیک یا حقوق آلمان باشد یا حقوق فرانسه باشد . این محدودیت که به وسیله دادگاه های انگلیس و آمریکا و همچنین دادگاه فدرال سوئیسی بدیهی تلقی شده است هیچ گاه توسط دیوان تمیز فرانسه صریحاً مورد تأیید قرار نگرفته است .
دیوان تمیز فرانسه در رأی مورخ 5 دسامبر 1910 قایل است . به اینکه طرفین قرارداد حق دارند قسمتی از مقررات یک قانون را انتخاب و قسمت دیگر آن را رها کنند ، ولی تا آنجا پیش نرفته است که اجازه دهد قرارداد به تنهایی برای ایجاد حقوق و تعهدات متعاملین کافی باشد و تابع هیچ قانونی نباشد بلکه بالعکس ، در این رأی چنین اظهار نظر شده است که : «هر قرارداد بین المللی الزاماً تابع قانون به خصوصی خواهد بود . » این محدودیت همان محدودیتی است که نی بوایه نیز بدان اشاره نموده و برای بیان آن می گوید قرارداد لامحاله در قلمرو قانون به خصوصی ایجاد می شود و متعاملین حق ندارند با توافق یکدیگر از قواعد امری این قانون اجتناب ناپذیر تخلف کنند .
علاوه بر آنچه گفته شد‌ ، در فرانسه هرگاه قراردادی در این کشور منعقد گردد و محل اجرای آن نیز در فرانسه باشد توافق متعاملین در مورد صلاحیت قانون خارجی به علت تقلب در انتخاب قانون صلاحیتدار مورد استناد واقع می شود ، زیرا دادگاه ها همیشه این اختیار را برای خود محفوظ می دانند که هرگاه قانون خارجی بر خلاف نظم عمومی کشور مقرر دادگاه باشد از اجرای آن جلوگیری کنند و این اختیار تحدیدی است بر حاکمیت اراده و حق متعالمین در تعیین قانون صلاحیتدار حاکم بر قرارداد .
قانون حاکم بر قرارداد در حقوق ایران :
از مطالبی که به طور کلی درباره تعیین قانون حاکم بر قرار داد گفته شد معلوم گردید که با وجود اختلاف نظر حقوقدانان هنوز هم تبعیت از اصل حاکمیت اراده با قیود و شرایط خاصی مورد توجه می باشد و ظاهراً نمی توان حق متعاملین را در تعیین قانون صلاحیتدار مورد تردید قرار داد . البته باید متوجه باشیم که قانون منظور طرفین نمی توانند بر تمام مسائل مربوط به قرارداد حکومت کند ، زیرا بعضی از موضوعات یک قرارداد مانند اهلیت متعاقدین الزاماً تابع قانون صالحیتدار دیگری است که قانونگذار معین کرده است .
ضمناً باید این نکته را نیز اضافه کنیم که منطقاً امری یا اختیاری بودن قاعده حل تعارض ( قانون بین المللی ) فرع بر امری یا اختیاری بودن قانون ماهوی ( قانون داخلی ) مربوطه است . توضیح آنکه چون در هر نظام حقوقی قوانین به امری و اختیاری تقسیم می شوند لذا قاعده تعارضی نیز که برای هر یک از دسته های روابط حقوقی وضع شده است از جهت امری یا اختیاری بودن باید از قانون ماهوی مربوطه تبعیت نماید . مثلاً چون قوانین مربوط به اهلیت افراد جزء قوانین امری است قاعده تعارضی نیز که اهلیت را مشمول قانون دولت متبوع افراد می داند یک قاعده امری است و لذا بیگانگان نمی توانند توافق نمایند که اهلیت آنان تابع قانون ایران باشد . بر عکس چون مقررات قانون مدنی ایران در باب تعهدات ناشی از عقد بیع اساساً جنبه اختیاری دارد قاعده تعارضی نیز که تعهدات ناشی از عقد بیع اساساً جنبه اختیاری دارد قاعده تعارضی نیز که تعقدات قراردادی را فی المثل تابع قانون محل انعقاد عقد می داند منطقاً باید یک قاعده اختیاری تلقی شود و لذا می توان قایل شد به اینکه متعاملین می تواند توافق نمایند که تعهدات ناشی از عقد بیع آنان تابع قانون ایران باشد ، ولی اینکه عقد در خارج از ایران منعقد شده باشد . بنابراین ، اصل تبعیت قاعده حل تعارض از قانون ماهوی در باب تعهدات قراردادی باید مورد توجه قرار گیرد .
حال با توجه به توضیحاتی درباره اصل تبعیت قاعده حل تعارض از قانون ماهوی داده شد باید قانون حاکم بر ایجاد قرارداد و قانون حاکم بر تعهدات قراردادی را به طور خلاصه مورد بررسی قرار دهیم .

 

 

 

شامل 37 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق تعیین قانون حاکم بر قراردادها

دانلود مقاله بازنگری در قانون اساسی

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله بازنگری در قانون اساسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله بازنگری در قانون اساسی


دانلود مقاله بازنگری در قانون  اساسی

معمولا بعد از گذشت زمان مسائلی برای جامعه پیش می آید که در قانون اساسی راه حلی برای آن پیش بینی نشده و یا راه حل پیش بینی شده در آن، پاسخگویی مشکلات مستخدمه نیست برای اینکه قانون اساسی، پاسخگوی نیازههای جدیدی باشد و به منظور روز آمد کردن آن روش باز نگری در قانون اساسی ضرورت می یابد.

شیوه بازنگری در قانون اساسی با آیین تجدید نظر در قوانین عادی متفاوت است. غالبا شیوه تجدید نظر به گونه ای پیش بینی شده است که نتوان به سهولت و با ابزار تجدید نظر قانون عادی، آن را تغییر داد.

به طور کلی تجدید نظر در اکثر کشورها مشروطه به دو شرط زمانی و موضوعی است. به این معنی که در برخی کشورها باید از دوره تصویب قانون اساسی یا باز نگری در آن مدت زمان معینی بگذرد تا تجدید نظر ممکن باشد. از لحاظ محدودیت موضوعی نیز در پاره ای از کشورها تجدید نظر در بعضی موضوعات قانون اساسی ممنوع می باشد. مثلا  به موجب اصل یکصدوسی ونهم قانون اساسی ایتالیا نوع نظام جمهوری نمی تواند موضوع باز نگری در قانون اساسی قرار گیرد.

بازنگری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

تجربه ده ساله فعالیت های اجرایی در جمهوری اسلامی ایران، نارساهایی را در قانون اساسی آشکار نمود از آنجا که در قانون اساسی چگونگی بازنگری در آن پیش بینی نشده بود در سال 1368 جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضای شورای عالی قضایی، با نگارش  نامه ای از امام خمینی (ره) در خواست صدور مجوز برای تجدید نظر در بعضی از اصول قانون اساسی نمودند. امام (ره) نیز در پاسخ، هیاتی را مامور تجدید نظر در قانون اساسی نمودند. این هیات که به «شورای باز نگری قانون اساسی» معروف شد. پس از انجام تغییرات لازم در قانون اساسی، موارد اصلاح شده به  همه پرسی گذاشته شد و مردم نیز آن را تایید کردند.

در این باز نگری، چگونگی اصلاح یا تتمیم قانون اساسی مشخص شد. به موجب اصل یکصد و هفتاد و هفتم، مقام رهبری پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام، طی حکمی خطاب به رئیس جمهوری موارد اصلاح یا تتمیم قانون اساسی را به شورای باز نگری قانون اساسی پیشنهاد می نماید.

مصوبات شورای بازنگری پس از تایید و امضای مقام رهبری باید از طریق مراجعه به آرا عمومی به تایید اکثریت مطلق شرکت کنندگان در همه پرسی برسد.

محتوای اصول مربوط به اسلامی بودن نظام و ابتدای کلیه قوانین و مقررات براساس موازین اسلامی و پایه های ایمانی و اهداف جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بودن حکومت و ولایت امر و امامت و نیز اداره امور کشور با اتکا به آرا عمومی و دین و مذهب رسمی ایران تغییر ناپذیر است.

قوانین عادی

معمولا تصویب قوانین عادی در همه کشور ها با تشریفات خاصی، در صلاحیت مجالس قانونگذاری است در جمهوری اسلامی ایران عالی ترین مرجع قانون گذاری شورای اسلامی است به موجب اصل  هفتادویکم قانون اساسی: «مجلس شورای اسلامی در عموم مسایل در حدود مقرر در قانون اساسی می تواند، قانون وضع کند.»

لکن صلاحیت مجلس در قانونگذاری نامحدود نیست،  یعنی مجلس نمی تواند قوانینی وضع کند که با اصول و احکام مذهب رسمی کشور یا قانون اساسی مغایرت داشته باشد. چنانکه اصل هفتاد و دوم قانون اساسی اشعار می دارد: «مجلس شورای اسلامی نمی تواند قوانینی وضع کند که با اصول و

شامل 5 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بازنگری در قانون اساسی

دانلود پاورپوینت قانون کار

اختصاصی از فی بوو دانلود پاورپوینت قانون کار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت قانون کار


دانلود پاورپوینت قانون کار

جایگاه حقوق کار در تقسیمات حقوق

در این زمینه بین علمای حقوق اختلاف نظر وجود دارد. بعضی آن را زیر مجموعه حقوق عمومی تلقی می کنند و بعضی زیر مجموعه حقوق خصوصی

qکسانی که حقوق کار را زیر مجموعه حقوق عمومی می دانند، دلیلشان اینست که روابط کارگران و کارفرمایان به نحوی توسعه یافته که بسیاری از مقررات و قوانین کار دارای جنبه آمره شده اند.
کسانی که حقوق کار را زیر مجموعه حقوق خصوصی می دانند می گویند: دلیل آن اینست که حقوق کار ناظر بر روابط کارگر و کارفرماست و دعاوی بین کارگر و کارفرما را رسیدگی می کند.
اما حقوق کار وضعیت خاصی دارد چون هم به روابط کارگر و کارفرما مربوط است و هم قواعد حقوق عمومی را نیز بعضا در بر می گیرد و این هم ناشی از ماهیت ویژه مسائل کار و روابط صنعتی است.
دامنه شمول قانون کار
شامل کارگرانی است که به درخواست کارفرما در برابر دریافت حق السعی کار می کنند(کار تابع).
دامنه شمول قانون کار متوجه کار تابع است (مثلا خود اشتغالی از حیطه قانون کار خارج است)
کل کارگاه های بخش های صنعتی و خدماتی و کشاورزی به غیر از مشمولین قانون استخدام کشوری یا سایر قوانین و مقررات خاص استخدامی و نیز کارگران کارگاه های خانوادگی که انجام کار آن ها منحصرا توسط صاحب کار، همسر و خویشاوندان نسبی درجه یک از طبقه اول وی انجام می شوند.
منابع قانون کار

1.قانون اساسی اصل28 «هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست، برگزیند. دولت موظف است با   رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون برای همه افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احراز مشاغل ایجاد نماید» (اصل29 ،22،26 و 43)

2- رویه قضایی: آراء صادر در طی زمان توسط هیأت های حل اختلاف

3- پیمان دسته جمعی کار: برابر ماده 140 قانون کار، پیمان دسته جمعی، پیمانی است که به منظور تعیین شرایط کار فیمابین یک یا چند شورا یا انجمن صنفی و یا نماینده قانونی کارگران از یک طرف و یک یا چند کارفرما یا نمایندگان قانونی آن ها از سوی دیگر یا فیمابین کانون های  عالی کارگر و کارفرمایی منعقد می شود. 

4- عقاید علمای حقوق

تعاریف«کارگر»، «کارفرما»، «کارگاه»

کارگر: ماده2 قانون کار می گوید: کارگر از لحاظ این قانون کسی است که به هر عنوان در مقابل در یافت حق السعی اعم از مزد، حقوق، سهم سود و سایر مزایا به درخواست کارفرما کار می کند.

کارفرما: ماده3 می گوید کارفرما شخصی است حقیقی یا حقوقی که کارگر به درخواست و حساب او در مقابل دریافت حق السعی کار می کند. مدیران و مسئولان و به طور عموم کلیه کسانی که عهده دار اداره کارگاه هستند، نماینده کارفرما محسوب می شوند و کارفرما مسئول کلیه تعهداتی است که نمایندگان مذکور در قبال کارگر به عهده می گیرند. در صورتی که نماینده کارفرما خارج از اختیارات خود تعهدی بنماید و کارفرما آن را نپذیرد، در مقابل کارفرما ضامن است.

کارگاه: ماده4 می گوید کارگاه محلی است که کارگر به درخواست کارفرما یا نماینده او در آن جا کار می کند. از قبیل موسسات صنعتی، خدماتی، معدنی و ....

شامل 21 اسلاید powerpoint


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت قانون کار

دانلود تحقیق قانون کار

اختصاصی از فی بوو دانلود تحقیق قانون کار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق قانون کار


دانلود تحقیق قانون کار

 

تعداد صفحات : 43 صفحه        -       

قالب بندی : word              

 

 

 

قانون کار

 

قانون کار که در تاریخ 2/7/1368 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده و مواد ی از آن مورد اختلاف مجلس و شورای نگهبان قرارگرفته و در جلسات متعدد محمع تشخیص مصلحت نظام بررسی و با اصلاح موارد اختلافی و حسب ضرورت پس از کسب مجوز از مقام معظم رهبری با اصلاح و تتمیم مواد ی دیگر ، مشتمل بر دویست و سه ماده و یکصد و بیست و یک تبصره در تاریخ بیست و نهم آبان یکهزار و سیصد و شصت و نه به تصویب نهائی مجمع تشخیص مصلحت نظام رسیده و طی نامه شماره 8840/267/ق مورخ 9/10/1369 مجمع به ریاست جمهوری واصل شده به پیوست جهت اجراء ابلاغ می گردد .

قانون کار
فصل اول - تعاریف کلی و اصول
ماده 1 - کلیه کارفرمایان ، کارگران ، موسسات تولیدی ، صنعتی ، خدماتی وکشاورزی مکلف به تبعیت از این قانون می باشند .
ماده 2 - کارگر از لحاظ این قانون کسی است که به هر عنوان در مقابل دریافت حق السعی اعم از مزد ، حقوق ، سهم و سایر مزایا به درخواست کارفرما کار می کند .
ماده 3 - کارفرما شخصی است حقیقی یا حقوقی که کارگر به درخواست و به حساب او در مقابل دریافت حق السعی کار می کند . مدیران و مسئولان و به طور عموم کلیه کسانیکه عهده دار کارگاه هستندنماینده کارفرما محسوب می شوند و کارفرما مسئول کلیه تعهداتی است که نمایندگان مذکور در قبال کارگر به عهده می گیرند . در صورتیکه نماینده کارفرما خارج از اختیارات خود تعهدی بنماید و کارفرما آنرا نپذیرد در مقابل کارفرما ضامن است 0
ماده 4 - کارگاه محلی است که کارگاه به درخواست کارفرما یا نمانیده او در آنجا کار می کند ، از قبیل موسسات صنعتی ، کشاورزی ، معدنی ، ساختمانی ، ترابری ، مسافربری ، خدماتی ، تجاری ، تولیدی ، اماکن عمومی وامثال آنها.
کلیه تاسیساتی که به ا قتضای کار متعلق به کارگاه اند ، از قبیل نمازخانه ، ناهارخوری ، تعاونیها ، شیرخوارگاه ، مهدکودک ، درمانگاه ، حمام ، آموزشگاه حرفه ای ، قرائت خانه ، کلاسهای سوادآموزی و سایر مراکز آموزشی واماکن مربوط به شورا وانجمن اسلامی و بسیج کارگران ، ورزشگاه و وسایل ایاب و ذهاب و نظایر آنها جزء کارگاه می باشند .
ماده 5 - کلیه کارگران ، کارفرمایان ، نمایندگان آنان وکارآموزان و نیز کارگاهها مشمول مقررات این قانون می باشند .
ماده 6 - براساس بند چهار اصل چهل و سوم و بند شش اصل دوم و اصول نوزدهم ، بیستم و بیست وهشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، اجبار افراد به کار معین و بهره کشی از دیگری ممنوع ومردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ ، نژاد ، زبان و ماننده اینها سبب امتیاز نخواهد بود و همه افراد اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و هر کس حق دارد شغلی را که به آن مایل است ومخالف اسلام ومصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند .

فصل دوم - قرارداد کار

مبحث اول - تعریف قرارداد کار و شرایط اساسی انعقاد آن
ماده 7 - قرارداد کار عبارتست از قرارداد کتبی یا شفاهی که به موجب آن کارگر در قبال دریافت حق السعی کاری را برای مدت موقت یا مدت غیر موقت برای کارفرما انجام می دهد .
تبصره 1 - حداکثر مدت موقت برای کارهایی که طبیعت آنها جنبه غیر مستمر دارد توسط وزارت کار وامور اجتماعی تهیه و به تصویب هیات وزیران خواهد رسید .
تبصره 2 - درکارهائی که طبیعت آنها جنبه مستمر دارد ، در صورتی که مدتی در قرارداد ذکر نشود ، قرارداد دائمی تلقی می شود .
ماده 8 - شروط مذکور در قرارداد کار یا تغییرات بعدی آن در صورتی نافذ خواهد بود که برای کارگر مزایائی کمتر از امتیازات مقرر در این قانون منظور ننماید .
ماده 9 - برای صحت قرارداد کار در زمان بستن قرارداد رعایت شرایط ذیل الزامی است :
الف - مشروعیت مورد قرارداد
ب - معین بودن موضوع قرارداد
ج - عدم ممنوعیت قانونی وشرعی طرفین در تصرف اموال یا انجام کار مورد نظر .
تبصره - اصل بر صحت کلیه قراردادهای کار است ، مگر آنکه بطلان آنها در مراجع ذیصلاح به اثبات برسد .
ماده 10 - قراردادکار علاوه بر مشخصات دقیق طرفین ، باید حاوی موارد ذیل باشد:
الف - نوع کاریا حرفه یا وظیفه ای که کارگر باید به آن اشتغال یابد .
ب - حقوق یا مزد مبنا ولواحق آن 0
ج - ساعات کار ، تعطیلات و مرخصیها0
د - محل انجام کار .
ه - تاریخ انعقاد قرارداد .
و - مدت قرارداد ، چنانچه کار برای مدت معین باشد .
ز - موارد دیگری که عرف و عادت شغل یا محل ، ایجاب نماید .
تبصره - در مواردیکه قرارداد کار کتبی باشد قرارداد در چهار نسخه تنظیم می گردد که یک نسخه از آن به اداره کار محل ویک نسخه نزد کارگر و یک نسخه نزد کارفرما و نسخه دیگر در اختیار شورای اسلامی کار و در کارگاههای فاقد شورا در اختیار نماینده کارگر قرار می گیرد .
ماده 11 - طرفین می توانند با توافق یکدیگر مدتی را به نام دوره آزمایشی کار تعیین نمایند . در خلال این دوره هر یک از طرفین حق دارد ، بدون اخطار قبلی وبی آنکه الزام به پرداخت خسارت داشته باشد ، رابطه کاررا قطع نماید کارگر فقط مستحق دریافت حقوق مدت انجام کار خواهد بود .
تبصره - مدت دوره آزمایشی باید در قرارداد کار مشخص شود . حداکثر این مدت برای کارگران ساده ونیمه ماهر یکماه و برای کارگران ماهر و دارای تخصص سطح بالا سه ماه می باشد .
ماده 12 - هر نوع تغییر حقوقی در وضع مالکیت کارگاه از قبیل فروش یا انتقال به هر شکل ، تغییر نوع تولید ، ادغام در موسسه دیگر ، ملی شدن کارگاه ، فوت مالک وامثال اینها ، دررابطه قراردادی کارگرانی که قراردادشان قطعیت یافته است موثر نمی باشدوکارفرمای جدید ، قائم مقام تعهدات و حقوق کارفرمای سابق خواهد بود .
ماده 13 - در مواردی که کار از طریق مقاطعه انجام می یابد ، مقاطعه دهنده مکلف است قرارداد خود را با مقاطعه کار به نحوی منعقد نماید ه در ا; مقاطعه کار متعهد گردد که تمامی مقررات این قانون را در مورد کارکنان خود اعمال نماید .
تبصره 1 - مطالبات کارگر جزء دیون ممتازه بوده وکارفرمایان موظف می باشند بدهی پیمانکاران ره کارگران را برابر رای مراجع قانونی از محل مطالبات پیمانکار ، منجمله ضمانت حسن انجام کار ، پرداخت نمایند .
تبصره 2 - چنانچه مقاطعه دهنده بر خلاف ترتیب فوق به انعقاد قرارداد با مقاطعه کار بپردازد و یا قبل از پایان 45 روز از تحویل موقت ، تسویه حساب نماید ، مکلف به پرداخت دیون مقاطعه کار در قبال کارگران خواهد بود .

مبحث دوم - تعلیق قراردادکار

ماده 14 - چنانچه به واسطه امور مذکور در مواد آتی انجام تعهدات یکی از طرفین موقتا" متوقف شود ، قرارداد کار به حال تعلیق در می آئد و پس از رفع آنها قرارداد کار با احتساب سابقه خدمت ( از لحاظ بازنشستگی و افزایش مزد ) به حالت اول بر می گردد .
تبصره - مدت خدمت نظام وظیفه ( ضرورت ، احتیاط و ذخیره ) وهمچنین مدت شرکت داوطلبانه کارگران در جبهه ، جزء سوابق خدمت و کارآنان محسوب می شود .
ماده 15 - در موردی که به واسطه قوه قهریه و با بروز حوادث غیرقابل پیش بینی که وقوع آن از اراده طرفین خارج است ، تمام یا قسمتی از کارگاه تعطیل شود وانجام تعهدات کارگر یا کارفرمابطور موقت یا قسمتی از کارگاه تعطیل شودوانجام تعهدات کارگریاکارفرما بطور موقت غیر ممکن گردد ، قراردادهای کار یا کارگران تمام یا آن قسمت از کارگاه که تعطیل می شود به حال تعلیق در می آید .تشخیص موارد فوق با وزارت کار و امور اجتماعی است 0
ماده 16 - قرارداد کارگرانی که مطابق این قانون ازمرخصی تحصیلی و یا دیگر مرخصی های بدون حقوق با مزد استفاده می کنند . در طول مرخصی و به مدت دو سال به حال تعلیق در می آید .
تبصره - مرخصی تحصیلی برای دو سال دیگر قابل تمدید است 0
ماده 17 - قرارداد کارگری که توقیف می گردد و توقیف وی منتهی به حکم محکومیت نمی شود در مدت توقیف به حال تعلیق در می آید و کارگر پس از رفع توقیف به کار خود بازمی گردد .
ماده 18 - چنانچه توقیف کارگر به سبب شکایت کارفرما باشدو این توقیف در مراجع حل اختلاف منتهی به حکم محکومیت نگردد ، مدت آن جزء سابقه خدمت کارگر محسوب می شود و کارفرما مکلف است علاوه بر جبران ضرر و زیان وارده که مطابق حکم دادگاه به کارگر می پردازد مزد و مزایای وی را نیز پرداخت نماید .
تبصره - کارفرما مکلف است تا زمانی که تکلیف کارگر ازطرف مراجع مذکور مشخص نشده باشد ، برای رفع احتیاجات خانواده وی ، حداقل پنجاه درصد از حقوق ماهیانه او را به طور علی الحساب به خانواده اش پرداخت نماید .
ماده 19 - در دوران خدمت نظام وظیفه قرارداد کار به حالت تعلیق درمی آید ، ولی کارگر باید حداکثر تا دو ماه پس از پایان خدمت به کار سابق خود برگردد و چناتنچه شغل وی حذف شده باشد در شغلی مشابه آن به کار مشغول می شود .
ماده 20 - در هر یک از موارد مذکور در مواد 15و16و17و19 چنانچه کارفرما پس از رفع حالت تعلیق از پذیرفتن کارگر خودداری کند ، این عمل در حکم اخراج غیر قانونی محسوب می شود و کارگر حق دارد ظرفمدت 30 روز به هیات تشخیص مراجعه نماید ( در صورتیکه کارگرعذر موجه نداشته باشد ) و هرگاه کارفرما نتواند ثابت کند که نپذیرفتن کارگر مستند به دلایل موجه بوده است ، به تشخیص هیات مزبور مکلف به بازگرداندن کارگر به کار و پرداخت حقوق یا مزد وی از تاریخ مراجعه به کارگاه می باشد و اگر بتواند آنرا اثبات کند به ازاء هر سال سابقه کار45 روز آ[رین مزد به وی پرداخت نماید .
تبصره - چنانچه کارگر بدون عذر موجه حداکثر30 روز پس از رفع حالت تعلیق ، آمادگی خود را برای انجامکار به کارفرما اعلام نکند و یا پس از مراجعه واستنکاف کارفرما ، به هیات تشخیص مراجعه ننماید ، مستعفی شناخته می شود که در این صورت کارگر مشمول اخذ حق سنوات بازاء هرسال یکماه آخرین حقوق خواهد بود .


 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق قانون کار

دانلود تحقیق کامل درمورد مزایای قانون گذاری اسلام

اختصاصی از فی بوو دانلود تحقیق کامل درمورد مزایای قانون گذاری اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد مزایای قانون گذاری اسلام


دانلود تحقیق کامل درمورد مزایای قانون گذاری اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 55

 

مزایای قانون گذاری اسلام

شریعت اسلام در حد ذات خود پایه گذاری تعدنی مستقل و فرهنگی قائم بزات و واحد امتیازاتی است که نظیر آن را در شرایع و قوانین دیگر نمی توان یافت. زیرا شارع این شریعت همان مهندس سنن و نوافین خلقت و عالم با سوار فطرت و فضایای عوامط و طبایع آدمی است و این شریعت از اختلاط و امتزا ادیان آسمانی و از تلاقی عنهف ابراهیم و اسفار موسی و انجیل عیسی در آیات با هوات قرآن مجید پدید آمده و شعله های فروزان وحی و الهام پیامبران بزرگ بر صفحه آن پرتو افشانده و اطراف و جوانب آنرا روشنی و زیبایی بخشیده است و در نظامات آئین احکام با اخلاق و تشریع با ایمان و قانون با وجدان در آمیخته خشکی و جهور سایر قوانین را از آن زدوده است.

عدالت از نظر اسلام:

چهار اصول حقوقی طبیعی: حقوق طبیعی عبارت از مجموعه ی اصولی طبیعی است که پیش از تسلط و نفوذ هر قانون به حکم فطرت و به مقتضای طبیعت مردم بر زندگی مردم فاخر و مسلط بوده است علیهذا این اصول، مطلوب فطرت و مربوط به گوهر و طبیعت انسان است و هر شریعت و قانون که واجد و شامل آن نباشد یا ناقص است و یا ظالم:

1- اولین حق طبیعی انسان حق آزادی در انتخاب کار و پیشه و استفاده از زمین و موالید است و به اقتضای این حق هر فرد انسان می تواند از زمین و آنچه در آن آفریده شده است بنفع و صلاح خود استفاده کند و هیچ کس و هیچ مقامی حق ندارد او را از فعالیت ها و تصرفاتش باز دارد مگر آنکه فعالیت و تصرف او مستلزم تعدی و تجاوز به حقوق دیگری باشد.

2- دومین حق طبیعی انسان حق تساوی هر فرد با سایر افراد در حقوق است بطوری که امیر و مأمور عالم و جاهل و غنی و فقیر در برابر قانون و در مقام استفاده از حقوق قانونی و مشروع خود مساوی باشند همانطور که همگی در آفرینش برابرند.

دکتر ا.س. ترتون در کتاب خود بنام اهل ذمه در اسلام می نویسد «این کارمندان نصراخی در اجتماعی اسلام با هر گونه مظاهر احترام مواجه می شوند جذا اینکه مسلمین از قبول متحمیل بوسیدن دست ایشان سر باز می زدند.»

همچنین همین نویسنده در همان کتاب می نویسد:

وقتی مردم این الغرات مردم را از جهت گماشتن مردمی سرافی به مقام فرماندهی لشکر است سرزنش کردند در مقام دفاع از خود گفت که او در این انتخاب با آن عده از خلفاء پیشین اقتداء کرده که نصاری را ظائف دولت می گماشته اند.

اوضاع اجتماعی ایران قدیم:

اگرچه کشور کهنسال هند از حیث تقسیمات ظالمانه ی طبقاتی و پایمال کردن حقوق اکثریت، گوی سبقت را از سایر کشورهای قدیم ربوده بود، ولی مطالعه ی اوضاع و احوال قطعات دیگر دنیای آن عهد نشان می دهد که وضع زندگانی مردم آن سرزمین ها هم تفاوت محسوسی با زندگی مردم هند نداشته است. چنان که بررسی وضع اجتماعی ایران نشان می دهد که اختلاف طبقات در این سرزمین به شدت حکومت داشته و این موضوع خاصه در عهد ساسانیان از اصول سیاست آن مملکت بوده است. ایرانیان یک سره از جهت قداست و عظمت در عداد خدایان می شمرد و عقیده داشتند که خون الهی در عروق ایشان جریان دارد و به همین مناسبت ایشان را با صراحت بر زبان نمی راندند و در حضورشان نمی نشستند و معتقد بودند که ایشان بر زمه کلیه افراد رعیت دارای حقوق بی شماری هستند و هیچ یک از افراد رعیت حق بزرمه ی ایشان ندارند. تاریخ جهان نشان نمی دهد که هیچ یک از پادشاهان به اندازه ی اکاسره از عیش و نوش و شکو و جلال بر خردار شده باشد زیرا سیل هدیه و جنبه از سراسر کشورهای مابین خاور دور و خاور نزدیک به پایتخت ایشان روان بود و علاوه بر این همه ساله در موسم نوروز و مهرگان همگی مردم مملکت مجبور بودند که پیش کشی های گرانبها و شاه پسند به پیش گاه ایشان تقدیم کنند و این پیش کشی ها که به زور از مردم گرفته می شد آیین نام داشت.

علاوه بر این کلیه معاون طلای ارمنستان از جمله املاک اختصاصی ایشان و درآمد آن مخصوص هزینه تجملات ایشان بود. ساسانیان با این تجمل و خاطراتی چنان عادت کرده بودند که این عادت در زندگی ایشان بصورت طبیعت ثانیه درامده بود و فرور آمدن سطح زندگی ساده و طبیعی، حتی در لحظات مصیبت و خطر و به هنگام تنگدستی و اظطراب نیز برای ایشان میسر نبود چنانکه یزدگرد سوم آخرین فرد این سلسله بهنگاه فرار از مداین هزار، آشپز و هزار خیانتگر هزار نوع زبان و هزار بازدار به همین نست از سایر اصناق خرم و حشم به همراه بر دوبا جود این از بخت بد فرجام گله داشت که روزگار کارش را به جائی رسانده که باید با چنین وضع محقر و ساده ای از حد این سفر کند. این عقیده در دوران ساسانیان در اثر تبلیغات مؤثر و طولانی، در فکر و دل مردم تخمیر شده و به اوج شدت و قوت خود رسیده بود. زیرا از جمله اصول تغییر ناپذیر سیاست ساسانی این بود که ارزش طبقات اجتماع باید به نسبت شرافت نسبت و شغل و حرفه تعیین شود و هر فرد از افراد رعیت محکومیت است که به وضوع که نسبت و خاندان و شغل و حرفه اش برایش تعیین می کند راضی و قانع باشد و هیچگاه های رسیدن بمقام بالاتری در دفاع نپرورد. چنانچه هیچ یک از افراد رعیت بجر درباریان و موبدان و امثال ایشان حق ندارد که در مقام تحصیل علم براید و رسیدن بمنصبی از مناصب حکومت را آرزو کند.

اوضاع اجتماعی غرب در عهد قدیم:

این نمونه ای از اوضاع اجتماعی در دنیای شرق قدیم بود که از نظر خواننده گذشت و با بررسی همین مختصر می توان دریافت که در سراسر شرق قدیم چیزی که ارزش و اعتباری نداشته موضوع حقوق انسان بوده است. این وضع نه تنها در شرق معمول بوده بلکه در جهان غرب نیز وضع بهتری وجود نداشته چنانکه در سرزمین یونان که مشعلدار فکر و فلسفه و مهد فلسفه بزرگ بوده اگر سخنی از مساوات و دموکراسی رخته یا اصطلاحاتی بر این اساس انجام گرفته معلول شرایط سیاسی و ظروف اقتصادی بوده و هیچگونه ارتباطی به احترام انسان و اعتراف بحقوق بشری نداشته است.

مطالعه تاریخ دموکراسی یونان خود بهترین گواه صدق این مدعی است. زیرا هرگاه جنبش دموکراسی ان سرزمین معلول توجه بعانی عالیه انسانی و مولود افکار و اندیشه های فلسفی می بود طبعاً می باید این جنبش از «آتن» که پایتخت فیلسوفان عالی مقام بود آغاز شود. در صورتی که حقیقت امر، بنا به حکایت و شهادت مخصوص مسلم تاریخی این است که این جنبش در قرن هشتم قبل از مسیح توسط مردی به نام «لیگرک» از سرزمین «اسپارت» که محیطی خشن و سربازی بود آغاز شده و متجاوز از صد سال بعد به آتن نفوذ کرده است و سولون قانون گذار معروف آتن به منظور احتراز از فتنه و جلوگیری از مطالع رو افزون توانگر و ملاکان بزرگ، این دموکراسی را به وسیله تشریعات و دستورات خود اغاز کرده و این جنبش اصلاحی، در اثر فشار ضرورت، همچنان توسعه یافته تا راصفه آن کشاورزان و مخصوصاً دریانوردان را فرا گرفته زیرا این طبقه در پیروزی یونان به ایران در جنگ معروف «سلاحیس» نقش مهم و سهم بسزائی داشته اند.

مطالعه تاریخ مملکت نشان می دهد که مردم این سرزمیسن بطور تدریجی طی مرور زمان قسمتی از حقوق خود را از چنگ مستبدین مستخلص کرده اند و علت بدست آمدن این حقوق اعتراف حکومت نسبت به آن حققو با توجه به مقام و حرمت انسان نبوده بلکه علت این امر توسعه روز افزون امپراتوری و احتیاج شدید و متزایدی بوده است که دوست برای نگهداری مستملکات پهناور آن امپراتوری و به مردم زحمتکش و کارگر و بالاخص سربازان و جنگاوران داشته و از این رو خود را از اعتراف بقسمتی از حقوق مردم زحمتکش و کارگر و بالاخص سربازان و جنگاوران داشته و از این رو خود را از اعتراف بقسمتی از حقوق مردم ملزم و مجبور یافته است.

ولی با وجود این هیچگاه دستور مجلس روم تسبادی همگی طبقات رد حق انتخاب و سایر حقوق اجتماعی اعتراف نکرده است و حق تصرف در اموال عمومی و سیاست داخلی و خارجی همیه برای طبقه اشراف و «نبلاء» محفوظ بوده و نکته شایان توجه این است که قسمتی از حقوق اجتماعی هم که در اثر احتیاج حکومت به مردم و اعتصاب مردم بدست آمده و همیشه اختصاص به «مواطن رومی» داشته و هر زمان که در دستگاه سیاسی آن سرزمین سخنی از مساوات بمیان آمده منظور از آن مساوات مواظین رومی و مردم بومی آن مملکت بوده است اگرچه ما با نشان دادن اوضاع اجتماعی هند و ایران و یونان و روم، تصویر جامعی از اجتماع بیدادگر عهد قدیم را در دسترس اطلاع خواننده محترم نهاده ایم لیکن اشاره زود گذری بوضع عرتبان قبل از اسلام نیز از نقطه نظر آنکه آن سرزمین مهد رسالت و مطلع آفتاب اسلام بود، بی مناسبت بنظر نمی رسد صیقلی ترین آئینه ای که قیافه اجتماع عرتبان قبل از اسلام را نشان می دهد قرآن کریم است و با مطالعه آیات محکمات آن کتاب مجید می توان دریافت که مشرکین آن سرزمین برای وجود انسانی هیچگونه ارزشی قائل نبوده اند.

چرا عدل را از اصول دین می دانیم:

با اینکه خداوند صفات زیادی دارد از قبیل حکمت، قدرت، خالقیت، علم و … چرا می گویند عدالت از اصول دین است. و چرا نگفته اند اول توحید دوم حیات، یا اول توحید دوم علم، و به جای همه اینها گفتند اول توحید دوم عدل؟

پاسخ: چون گروه کوچکی از مسلمانان- (فرقه اشعری)- عادل بودن خدا را لازم نمی دانند و می گویند هر کاری که خواست انجام داد همان درست است گرچه پیش عقل ما از کارهایی باشد که مسلماً قبیع و زشت و ستم است.

مثلاً: می گویند اگر خداوند امیر مؤمنان را به دوزخ و قاتل او «ابن ملجم» را به بهشت ببرد مانعی ندارد ولی ما این منطق را نمی پذیریم و عدالت خدا را جزو اصول عقائد خود می دانیم و طبق منطق عقل و آیات قرآن می گوییم تمام کارهای خدا روی میزان و حکمت انجام می گیرد و حکیمانه است و هرگز کاری که ظلم باشد از او سر نمی زند. به علاوه ایمان به عدالت خداوند از جهات مختلف اثر عجیبی در سازندگی انسان دارد.

1- از جهت کنترل خود در برابر گناهان زیر همینکه انسان اند گفتار و کردارش زیر نظر اوست سر سوزنی از اعمالش مورد غفلت نیست و جزای هر یک و بداخواهد دید خود را در این جهان را وی شرط نمی داند.

2- خوش بینی، انسان معتقد به عدل الهی به نظام آفرینش خوش بین است و چون خدای جهان را عادل می داند برای ناگواری یک تغییر صحیح و آرام بخش وارد و حوادث تلخ برایش شیرین است چنین کسی در هیچ حالی گرفته خاطر و مأیوس نیست.

3- ایمان به عدل الهی محدک استقرار عدالت در زندگی فردی و اجتماعی نیز هست، کسی که عقیده به عدل خدا دارد آماده پذیرفتن عدل در ندگی شخصی و اجتماعی خود دارد.

نکته اول: معنای عدل

معنای عدل: خدا عادل است یعنی حق هیچ موجودی را پایمال نمی کند و بهد موجودی طبق نظام حکیمانه هستی لطف می کند و ظلم پایمال کردن حقوق است پس عدل و ظلم در جایی است که حتی در کار باشد. حالا ببینیم آیا کسی از خدا طلبی دراد و آیا موجودات از قبل حتی داشته اند تا پایمال شده و ظلمی صورت گیرد.

مگر متا قبلاً بوده ایم یا از خود چیزی داشته ایم تا گرفته یا پایمال شده باشد. البته تفاوت هایی در جهان هست یکی جهاد است یکی گیاه یکی حیوان و دیگری انسان ولی هیچ موجودی حقی و وجودی نداشته تا جلویش را گرفته باشند مثلاً اگر یک قالی بزرگ را پاره پاره کنند می توان گفت این قالی قبلاً بزرگ بوده و با پاره شدن بزرگی خود را از دست داد ولی اگر ما از اول یک قالیچه کوچک بافتیم قالیچه حق خریاد و ایراد ندارد که چرا من کوچکم؟ زیرا او قبلاً نبود و هیچ بود و اصلاً از خود بزرگی نداشت تا کسی آنرا گرفته و ظلمی شده باشد. خداوند تمام موجودات را با تفاوت های حکیمانه آفرید بدون آنکه هیچ موجودی طلبی و حقوقی از قبل داشته باشد و بر هستی نظامی نهاد و برای هر موجودی راهی مناسب مقرر کرد و در انتظار توقعی که دارد یا تکالیف و فرمانی که می دهد یا اجرا و کیفری که هست هیچ تبعیضی قائل نشد. میان نژادی با نژادی یا امتی یا امت دیگری یا خردی با خرد دیگر و در حکم و کیفر مراعات امکانات و تناسب در کیفر را نموده و در این برنامه هیچ گونه ظلمی نیست شما کارخانه ای را فرض کنید که هم پیچ و مهره کوچک می سازد و هم تایر ماشین بزرگ آیا به خود اجازه می دهید به مؤسس کارخانه بخاطر تفاوت میان پیچ و مهره و تایر نیست ظلم بدهید. و آیا خود پیچ و مهره حق اعتراض دارد؟ البته جواب منفی است زیرا ما در نظام یک ماشین هم به پیچ و مهره کوچک نیاز داریم و هم به تایر بزرگ ولی زمان هیچ یک از این دو نبودند و مؤسس کارخانه طبق مصلحت این دو را برای ظلم بافی می ماند و آن اینکه ما با بار تایر را روی پیچ و مهره بگذاریم اما اگر هر قطعه برای کاری ساخته شد و بیش از ظرفیت هم چیزی بر آن ها حمل نکردیم و هیچ کدام از انها نیز نه قبلاً وجودی و نه از صاحب کارخانه طلبی و حقی نداشتند و صاحب کارخانه هم توقع بیش از اندازه و ظرفیت آنها ندارد و در این صورت ظلمی قابل تصور نیست. اکنون که معنای مساوات و برابری نیست یک معلم اگر به همه شاگردان مساوی دهد کمال ظلم است. یک پزشک اگر بدون در نظر گرفتن حال بیماران دوای مساوی بر همه آنها بدور ظلم است و عدالت- پزشک و معلم در این دو مثال در آن است که نمره و دوای متفاوت بدهند ولی این تفاوت ها غیر از تبعیض است این تفاوت ها طبیعی است و توصیه و سفارش و نور چشم بازی در کار نیست بلکه تفاوت ها همه حکیمانه است بنابراین هر گونه نابرابری وتفاوت تا ازحدار حکمت بیرون نرود ظلم نخواهد بود.

نکته دوم:

بسیاری از ایرادهای به عدل خوا بخاطر قاوت های عجولانه  سطحی است.

قضاوت ها سطحی و عجولانه است.

به چند مثال توجه کنید:

فرض کنید دولت اسلامی بخاطر نیاز منطقه و رفاه عمومی دستور به احداث یک خیابان چهل و پنج متری می دهد وجود این خیابان در ارتباط با نیازها و تراکم جمعیت و ماشین ها ضرورت وارد ولی در هر خیابان کشی گروهی به دردسر می افتند. تا پول خانه را از دولت بگیرند و خانه دیگری تهیه کنند زحماتی را باید متحمل شوند اما نباید بخاطر رنج چند نفر اساس نیاز ملت و رفاه مردم را نادیده گرفت در اسلام با اهمیتی که مالکیت و حقوق فرد دارد حقوق اجتماع بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. مثلاً امیرمؤمنان علی علیه السلام به مالک اشتر می گوید: «کسانی را که اموال مورد نیاز مردم را احتکار کرده اند احضار کن و پس از موعظه و نهی از منکر اگر به عمل خود ادامه دادند با آنها با شدت و خشونت رفتار کن» سپس می فرماید: «در اداره حکومت توجه توبه رفاه و رفای عموم باشد گرچه به قیمت ناراحتی خواص تمام شود.»

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد مزایای قانون گذاری اسلام