فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق کمال انسان از نظر دین

اختصاصی از فی بوو دانلود تحقیق کمال انسان از نظر دین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کمال انسان از نظر دین


دانلود تحقیق کمال انسان از نظر دین

 

مشخصات این فایل
عنوان: کمال انسان از نظر دین
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 22

این مقاله درمورد کمال انسان از نظر دین می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله کمال انسان از نظر دین می خوانید :

حکمت متعالیه و سعادت روح
بحث دیگر این است که سعادت روح چیست؟ حکماى پیشین مشاء، سعادت روح را رسیدن به مرحله «عقل مستفاد» مى‏دانستند؛ ولى حکمت متعالیه که برداشتش از قرآن و روایات معصومین ( علیهم السلام) بیشتر و قویتر است، سعادت انسان را بسیار برتر از اینها مى‏داند.
در مسئله تعیین محدوده سعادت انسان، بر اساس حکمت متعالیه، چند نکته وجود دارد که بر محور خلیفة اللهى انسان، دور مى‏زند. وقتى ما مى‏توانیم مقام خلیفه، یعنى انسان را بشناسیم که نخست، «مستخلف عنه» یعنى اوصاف جلال و جمال حق را بشناسیم. اگر اوصاف و اسماى الهى شناخته شود، هم رابطه انسان با مافوق او که خداست و هم رابطه وى با مادون او که نظام هستى و آفرینش است، مشخص مى‏شود و این عالیترین مرحله اخلاق است.
اخلاق از علوم جزئى است که زیر مجموعه حکمت و فلسفه است ولى عرفان نه تنها زیر مجموعه فلسفه نیست بلکه همتاى آن هم نیست بلکه فوق فلسفه است.

هدف خلقت
براى تبیین موضوع خلیفة اللهى انسان، چند امر لازم است:
امر اول این است که ذات اقدس اله، انسان را براى عبادت آفریده است:
«و ما خلقت الجن و الإنس الا لیعبدون» (20)
این «حصر» در آیه مزبور، ناظر به آن است که انسان نباید غیر خدا را بپرستد و فقط باید خدا را بپرستد؛ اما معنایش این نیست که کمال انسان، فقط در عبادت اوست و در معرفت، علم، حکمت، اختراع و ابتکار او نیست. بنابراین، آیه یاد شده نمى‏گوید هدف فقط عبادت است بلکه مى‏گوید: فقط عبادت «خدا» هدف است که غیر خدا را نپرستند.
درباره علم فرمود:
«الله الذى خلق سبع سماوات و من الأرض مثلهن یتنزل الأمر بینهن لتعلموا أن الله على کل شى‏ء قدیر و أن الله قد أحاط بکل شى‏ء علما» (21)
یعنى ذات اقدس اله، مجموعه آسمان و زمین و دستورى را که به وسیله فرشتگان در مجارى آسمان و زمین عبور مى‏کند و تنزل دارد خلق کرده است تا شما به علم و قدرت خدا عالم شوید. یکى از اجزاى مجموعه نظام آفرینش، خود انسان است که هدفى دارد و آن هدف، عالم شدن او به قدرت و علم خداست.
از مجموعه این دو آیه بر مى‏آید که انسان باید عابد عالم باشد. عبادت، از آن عقل عملى و معرفت، از آن عقل نظرى اوست و هویت انسان را عقل نظرى و عقل عملى او تشکیل مى‏دهد؛ یعنى انسان عالم عابد، انسان به مقصد رسیده است.

غنا و علم خدا
ذات اقدس اله از یک سو مى‏فرماید:
«ما ارید منهم من رزق و ما ارید منهم ان یطعمون» (22)
یعنى، خدا در برابر این همه نعمتى که به انسان داده از وى چیزى طلب نمى‏کند. لذا در آیه بعد خدا را رازق مطلق مى‏داند:
«ان الله هو الرزاق ذو القوة المتین» (23) .
از سوى دیگر مى‏فرماید: شما نمى‏توانید به خدا علم بدهید:
«قل أ تنبئون الله بما لا یعلم فى السموات و لا فى الأرض» (24)
آیا شما مى‏خواهید چیزى را که خدا در باره آسمانها و زمین نمى‏داند به او خبر بدهید؟ وقتى خدا نمى‏داند، معلوم مى‏شود آن «شى‏ء» موجود نیست، بلکه معدوم محض است و «شى‏ء» نیست؛ وقتى شى‏ء نبود
«ان الله بکل شى‏ء علیم» (25)
شامل آن نمى‏شود و علم، به معدوم محض تعلق نمى‏گیرد. البته اگر فرض وجود بشود، آثار آن را هم خدا مى‏داند؛ مانند:
«لو ردوا لعادوا لما نهوا عنه» (26)
یا:
«لو کان فیهما الهة الا الله لفسدتا» (27)
و... اما معدوم محض، از آن جهت که هیچ ذاتى ندارد و شیئى نیست، تحت هیچ علمى قرار نمى‏گیرد . چون علم، ظهور و کشف است و چیزى که معدوم محض است، مشهود و منکشف نخواهد شد؛ چنانکه اگر چیزى ممتنع باشد، تحت قدرت قرار نمى‏گیرد. بنابراین، معدوم محض تخصصا از قلمرو قدرت و علم خارج است نه تخصیصا، البته فرض وجود آنها مایه ثبوت وجود فرضى آنهاست و در این حال معلوم خواهند بود.
از طرف سوم، قرآن کریم در باره تعلیم خداوند مى‏فرماید: «علم الإنسان ما لم یعلم» (28) یا «وعلمک ما لم تکن تعلم» (29) یعنى، معلم حقیقى انسان، خداست یا مى‏فرماید: «الرحمن* علم القران* خلق الإنسان» (30) . بنابراین، همه بهره‏هاى معنوى و علمى انسان هم از ناحیه خداست؛ چنان که بهره‏هاى مادى انسان هم از ناحیه اوست.
در سوره مبارکه «ابراهیم» مى‏فرماید: «إن تکفروا أنتم ومن فى الأرض جمیعا فإن الله غنى حمید» (31) اگر همه مردم کفر ورزند، خدا آسیب نمى‏بیند.
خدا چون حکیم محض است، کار او سراسر حکمت و با هدف است و چون غنى صرف است، کار را براى خود نمى‏کند؛ بلکه خود چون کمال محض است، کار از او نشئت مى‏گیرد؛ زیرا هر موجودى، کارى را که انجام مى‏دهد براى رسیدن به کمال است؛ اما کمال مطلق براى رسیدن به هدفى کار نمى‏کند؛ بلکه چون کمال است و قدرت، مشیئت و اختیار او عین ذات اوست، بر اساس اختیار، کار مى‏کند و خدا این چنین است.

تخلق خلیفه خدا به صفات الهى
بعد از این که روشن شد خدا «مستخلف عنه» است و این اوصاف را دارد، خلیفه خدا نیز باید به این امور متصف باشد. سعى خلیفه خدا این است که مردم، خدا را عبادت کنند؛ چنانکه در جبهه‏هاى جنگ، شعارى که مسلمانان به‏دستور رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مى‏دادند این بود: ما مأموریت پیدا کرده‏ایم شما را از عبادت بتها به عبادت «الله» و از ذلت به عزت منتقل کنیم» (32) . پس بعثت انبیا، ولایت اولیا و امامت امامان ( علیهم السلام) براى این است که مردم بنده خدا باشند و براساس:
«یعلمهم الکتاب و الحکمة و یزکیهم» (33)
آنان معلم، مربى و مزکى مردمند.
همان طور که خدا براى تعلیم جوامع بشرى، سفره هستى را گسترده و انس و جن را براى عبادت آفریده، خلفاى الهى نیز این دو کار را، «خلافتا» و «نیابتا» و «مظهرا» دارند و همان طور که ذات اقدس اله در افاضه، غرض مادى ندارد آنان نیز در امتثال مأموریت الهى غرض مادى ندارند و سخن همه آنان این است که:
«و ما أسئلکم علیه من أجر إن أجرى الا على رب العالمین» (34)
ما از شما چیزى نمى‏طلبیم. اگر رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مودت عترت طاهرین (صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین) را به عنوان اجرت خواست و فرمود: «لا أسئلکم علیه أجرا إلا المودة فى القربى» (35) این اجر هم در حقیقت، صراط مستقیمى است که پیمودن آن به سود خود انسان است.
آنان گرچه نسبت به خدا فقیر صرفند؛ اما نسبت به مادون او غنى و از همه چیز بى نیاز هستند . سخن آنها در سوره «انسان» این است که: «انما نطعمکم لوجه الله» (36) اطعام، تنها این نیست که اهل‏بیت (علیهم‏السلام) نان افطارى را به مسکین، یتیم و اسیر مرحمت کردند؛ زیرا در ذیل آیه «فلینظر الإنسان الى طعامه» (37) از امام صادق (صلوات الله و سلامه علیه) رسیده است که انسان باید نگاه کند ببیند علمش را از چه کسى مى‏گیرد (38) . آنچه در ذیل این آیه وارد شده، نشانه آن است که همه آیاتى که درباره طعام انسان نازل شده، اگر قرینه بر اختصاص به طعام مادى نداشته باشد هم ناظر به طعام مادى است و هم ناظر به طعام معنوى.
اگر این آیه شامل دو قسم طعام است، آیات دیگر هم شامل این دو قسم مى‏شود؛ مانند آب که بر دو قسم است: آبى که از چشمه و چاه مى‏جوشد یا از آسمان نازل مى‏شود؛ و آبى که آب زندگانى یعنى علم و معرفت است. زمین، براى طعام مادى و زمینه و استعداد، براى طعام معنوى است. بنابراین، طعام به استناد این روایت بر دو قسم است: طعام ظاهر و طعام باطن؛ و اطعام کننده‏ها، که عترت طاهرین (صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین) هستند هم طعام ظاهر مى‏دهند؛ چنان که در باره مسکین، یتیم و اسیر این کار را کردند و هم طعام باطن را عطا مى‏کنند که علوم و معارف است.

وجه الله
همان گونه که خدا هیچ هدف زاید بر ذات ندارد؛ چون خود، هدف است خلفاى الهى نیز هیچ هدفى ندارند؛ چون خود، البته نسبت به مادون نه نسبت به مافوق هدف هستند؛ زیرا فرمودند:
«إنما نطعمکم لوجه الله»
ما براى «وجه الله» اطعام مى‏کنیم؛ در حالى که خودشان بر اساس روایات، «وجه الله» و «وجیه عند الله» هستند.
مفسر، آیه مزبور را به انضمام نصوصى که دلالت دارد بر اینکه آن ذوات نورانى وجه‏الله‏اند تحلیل مى‏کند و به این صورت نتیجه مى‏گیرد که سخن على‏بن ابى‏طالب، فاطمه زهرا، حسن مجتبى و حسین شهید (صلوات الله وسلامه علیهم اجمعین) این است که ما «وجه الله» هستیم و چون وجه الله هستیم هم مظهر «رازق» و هم مظهر «هو العلیم و المعلم» هستیم.
پس خلیفه خدا دو پیام دارد:
.1 نسبت به مادون مى‏فرماید:
«إنما نطعمکم لوجه الله»
«و ما أسئلکم علیه من أجر إن أجرى إلا على رب العالمین» .
.2 نسبت به ما فوق خود که عبد محض اوست، مى‏گوید:
«إنا نخاف من ربنا یوما عبوسا قمطریرا» (39)
و خوف آنها مانند رجایشان بیش از خوف و رجاى دیگران است؛ چنان که علم و معرفت و عبادت آنان نیز بیش از علم و معرفت و عبادت دیگران است؛ زیرا همه اینها جزو شئون هستى یک موجود است، اگر اصل هستى یک موجود به کمال بار یابد، شئون آن هم به کمال بار مى‏یابد.
بنابراین، تهذیب روح و رعایت اصول اخلاقى مى‏تواند بازده خوبى داشته باشد. این سخنان بلند در «طهارة الأعراق» ابن‏مسکویه (40) ومانند آن نیست. چون این بزرگوار مى‏گوید ما بسیارى از این مطالب را براى حفظ حرمت ارسطو و حق شناسى از وى نقل مى‏کنیم (41) و در سخنان ارسطو، این سخنان بلند نیست بلکه در حکمت متعالیه متبلور است که گذشته از آنکه از فضایل حکمت مشاء و فواضل حکمت اشراق برخوردار است وامدار عرفان ناب عارفان ولایى، چونان سید حیدر آملى و دیگر پرچمداران ویژه معرفت خدا و اسماى حسنى و صفات علیاى الهى است.

بخشی از فهرست مطالب مقاله کمال انسان از نظر دین

کمال در چیست؟
«الکمال کل الکمال التفقه فی الدین و..» . (4) .
پایه علوم
نشانه توحید عملى
نعمت یاد آورى گناه
کمال در بینایى و دارایى
جهاد اکبر و ریزش کوثر
کمال در گرو احساس خطر
کمال، نتیجه عمل
سعادت روح و بدن
حکمت متعالیه و سعادت روح
هدف خلقت
غنا و علم خدا
تخلق خلیفه خدا به صفات الهى
وجه الله
پى‏ نوشت‏ها:

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کمال انسان از نظر دین

نقش محوری نماز در پیشگیری از بحران هویت

اختصاصی از فی بوو نقش محوری نماز در پیشگیری از بحران هویت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نقش محوری نماز در پیشگیری از بحران هویت


نقش محوری نماز در پیشگیری از بحران هویت

این مقاله در 13 صفحه شامل چکیده ، فهرست ومنابع در فرمت word وآماده پرینت می باشد .

چکیده:

کارکرد هویت را ایجاد هماهنگی میان تصور فرد از خودش به‌عنوان یک فرد بی نظیر ودارای ثبات و تصور دیگران می داند. از نظر اریکسون «هویت» پاسخ به این سوال است که من کیستم؟ از دیدگاه او نوجوانان و بزرگسالانی که احساس هویت در آنها قوی است، خودرا افرادی متمایز و مستقل از دیگران می دانند.

بحران به معنی تنش و تضاد یا خروج از حالت تعادل و انحراف از حقیقت است. به عبارت دقیق تر بحران را میتوان موقعیت یا ظرف خاصی دانست که بر اثر آن گروه قومی مورد نظر ( زنان، مردان ) به سبب شرایط خاص تاریخی و یا شرایط نوظهور،از شناخت دقیق حقیقت وجودی و حقوق خویش و نیز شناساندن آنها به دیگران باز مانده اند،به شکلی که نه تنهـا این گروه در این رهگذر، بین وهم و واقعیت معلق است، بلکه دیگران نیز از شناختن درست آن، عاجز می باشند.

افراد در وضعیت بحران هویت اجتماعی، نقش خود را در گروه نمیدانند ودر سطح کلان تر، جامعه کارکرد خود را از دست میدهد، جامعه دچار سردرگمی و آنومی میگردد، نهادهای اجتماعی از حالت تعادل خارج میشوند و منزلت اجتماعی افراد لطمه میبینند. در مقابل، بحران هویت فردی به معنی عدم توانایی فرد، در قبول نقشی است که جامعه از او انتظار داردآموزه‌های دین همواره بهترین الگو و دستورالعمل برای مقابله با بحران هویت شناخته و معرفی می‌شوندو ریشه این موضوع را باید در پیوند این آموزه‌ها با مسائل فطری و تمایلات متعالی باطنی انسان جستجو کرد و دین مبین اسلام بصراحت بشر را به خیر و نیکی حقیقی فرامی‌خواند و از زشتی و پلیدی تن و روان حذر می‌دهد. بنابراین، این تنها مذهب است که می تواند جواب گوی مسایل فلسفی انسان باشد و معنا و مفهومی در زندگی معین کند. به فرموده ی قرآن کریم نتیجه ی نیایش رشد و تکامل آدمی است.

نیایش و مذهب جواب گوی نیاز فطری انسان به پرستش و مفهوم زندگی است. در مذهب ما که کامل ترین و مترقی ترین فلسفه ی زندگی است نماز و نیایش وسیله ای برای رشد روحی و هدایت است و پیشوایان گرامی ما از آن مکتبی برای آموزش و بیان فلسفه ی زندگی ساخته اند. نیایش و نماز در مذهب ما در یوزگی والتماس یک عاجز در پای یک قدرت مستند برای برآوردن نیازهای مادّی اش نیست بلکه خداباوری خصوصاً در مذهب ما می تواند سدّی محکم در مقابل آلام روانی ایجاد کند.

درنماز برجاودانگی انسان تأکید شده و جهان حاصل مهر و لطف خداوندی است و او تنها کارگزار مطلق و منزّه این جهان شناخته می‌شود. در چنین نظامی ترس و اندوه از هرکس و هر چیز (عواملی که « شوپنهاور » فیلسوف آلمانی شکنجه گر همیشگی انسان می داند )، با وجود این فرمانروایی مقتدر و مهربان مذموم شناخته شده و غرب هم به این نیازانسانی بعد از مدت ها غفلت رسیده است.

هدف از نوشتن این مقاله پی بردن به نقش نماز  در پیشگیری از بحران هویت  با استفاده از روش کتابخانه ای است.

واژگان کلیدی:دین،نماز،هویت،بحران هویت 

 

 

فهرست 

مقدمه: 1

بیان مسئله: 2

آثار و نتایج‌ بحران هویت: 7

نتیجه گیری: 9

منابع و ماخذ: 14


دانلود با لینک مستقیم


نقش محوری نماز در پیشگیری از بحران هویت

دانلود تحقیق نقش دین در زندگی بشر

اختصاصی از فی بوو دانلود تحقیق نقش دین در زندگی بشر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق نقش دین در زندگی بشر


دانلود تحقیق نقش دین در زندگی بشر

 

مشخصات این فایل
عنوان: نقش دین در زندگی بشر
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 14

این مقاله درمورد  نقش دین در زندگی بشر می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله نقش دین در زندگی بشر می خوانید :

دین پشتوانه اخلاق و قانون
رکن اساسی در اجتماعات بشری اخلاق است و قانون، اجتماع قانون و اخلاق‏ می‏خواهد و پشتوانه قانون و اخلاق هم فقط و فقط دین است. اینکه می‏گویند اخلاق بدون پایه دینی هم استحکامی خواهد داشت، هرگز باور نکنید، درست مثل اسکناس بدون پشتوانه است که اعتباری ندارد، مثل اعلامیه حقوق بشر است که فرنگیان منتشر کردند و می‏کنند و خودشان هم‏ قبل از دیگران علیه آن قیام کرده و می‏کنند، چرا؟ چون متکی به ایمانی که‏ از عمق وجدان بشر برخاسته باشد نیست.
ژرژ بیدو که زمانی خودش رهبر سوسیالیستهای فرانسه بود وقتی که خواستند به الجزایر استقلال بدهند آمد جزو سازمان‏های آدم کشی ها قرار گرفت، که‏ چرا بهاینها استقلال می‏دهید! بلی اینها هستند امضاء کنندگان اعلامیه حقوق بشر و. قانون هم همینطور است، آزادی چطور؟ آزادی هم همینطور است، تمام‏ مقدساتی که اجتماع بشر دارد: عدالت، مساوات، آزادی، انسانیت و همدردی، هرچه که به فکر شما برسد، تا پای دین در میان نباشد حقیقت‏ پیدا نمی‏کند.
آلکسیس کارل می‏گوید: مغزها خیلی پیشرفته اما افسوس که دلها هنوز ضعیف است، دل را فقط ایمان قوی می‏کند، تمام مفاسد بشریت از این است‏ که مغزها نیرومند شده و دلها ضعیف و ناتوان باقی مانده‏اند، آیا تمدن چه‏ می‏کند، تمدن برای انسان ابزار می‏سازد، ابزارهای خوب، انصافا ابزارهای‏ خوب اختراع می‏کند، اما آدمها را چطور؟ چه چیز می‏تواند آدم‏ها را عوض‏ کند؟
چه چیز می‏تواند به آدمها هدف‏های مقدس و عالی بدهد؟ چه چیز است‏ که می‏تواند ارزش‏های بشری را عوض کند! کاری کند که همدردی و صاحبدلی تا بدان حد ارزش داشته باشد که از صمیم قلب بگوید:
دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی *** زنهار بد مکن که نکرده است عاقلی
انسانیت مساوی است با دین و ایمان، و اگر دین و ایمان نباشد، انسانیتی نیست.

دین مایه سعادت آدمی
کاربرد مهم دین اینست که مایه سعادت آدمی می باشد دین در تمام افراد و در همه ازمنه بیش از هر چیز دیگری مؤثر است و تنها راه سعادت بشر می باشد و صلح و آرامش تنها در سایه دین به وجود می آید و دین است که باعث فداکاری افراد می شود. و تنها دین است که باعث پیشرفت نهضتها می گردد به همین خاطر و از این جهت پیشوایان نهضت های جهان و زمامداران مقتدر عالم برای پیشرفت خود همواره به دین و امور مذهبی متوسل گشته اند.
دین برنامه‏ زندگی اخلاقی و اجتماعی است، خواه مستند به وحی باشد یا نباشد.و دین باعث یک سری اعمال و مناسک و آداب ویژه میگردد که با عبادت و پرستش همراه است، خواه معبود،خدا یا خدایان و یا ارواح و یا برخی مظاهر طبیعی باشد.
تنها ایمان مذهبی قادر است که انسان را به صورت یک مؤمن واقعی در آورد، هم خودخواهی و خودپرستی را تحت الشعاع ایمان و عقیده و مسلک قرار دهد، و هم نوعی تعبد وتسلیم در فرد ایجاد کند به طوری که انسان در کوچکترین مسئله ای که مکتب عرضه می دارد به خود تردید راه ندهد، و هم آن را به صورت یک شیء عزیز و محبوب و گرانبها در آورد در حدی که زندگی بدون آن برایش هیچ و پوچ و بی معنی باشد، و با نوعی غیرت و تعصب از آن حمایت کند.
گرایشهای ایمانی مذهبی موجب آن است که انسان تلاشهائی علی رغم گرایشهای طبیعی فردی انجام دهد و احیانا هستی و حیثیت خود را در راه ایمان خویش فدا سازد این در صورتی میسر است که ایده انسان جنبه تقدس پیدا کند و حاکمیت مطلق بر وجود انسان بیابد. تنها نیروی مذهبی است که قادر است به ایده ها تقدس ببخشد و حکم آنها را در کمال قدرت بر انسان جاری سازد.
ایمان مذهبی آثار نیک فراوان دارد چه از نظر تولید بهجت و انبساط، و چه از نظر نیکو ساختن روابط اجتماعی، و چه از نظر کاهش و رفع ناراحتیهای ضروری که لازمه ساختمان این جهان است. به طور کلی دین جهان بینی ما را تغییر می دهد، یعنی بینش ما را درباره جهان تغییر می دهد. جهانی که نور وحی به ما ارائه می دهد همین جهان است اما با یک تار و پود خیلی بیشتری. وحی به ما اینجور می گوید: (سبح لله ما فی السموات و الارض) تمام ذرات هستی زبانشان به تسبیح خدا گویاست ولی شما نمی فهمید.

زندگی در دین ، یا دین در زندگی
دین آمده تا به ما چگونه زیستن را بیاموزد و سعادت انسان میسر نخواهد شد مگر به دست مکتبهای الهی ، و همچنین در پرتو دین است که زندگی انسان جهت بهتری به خود می گیرد . و در کلام مختصر در واقع دین ، زندگی انسان را برای زیست مطلوب و سعادت مطلوب و کمال غایی انسان بودن ، می سازد اما آنچه بنده روان نویس شاهد آن هستم خلاف این است . البته نه اینکه تاثیر دین در زندگی را انکار کنم ، نه ! بلکه به وضوح دیده ام که انسانها زندگی را در خدمت دین می گذارند .
آنچه من را به دین مشتاق می نماید همان انسان سازی دین است که انسان را آن طور که شایسته انسان بودنش است می سازد نه اینکه انسان را فرشته کند ( بر خلاف تفکر رایج ) بلکه انسان را طوری آماده می سازد تا شایستگی خلیفه الله بودن را داشته باشد ( که از فرشته بودن هم عالی تر است) . اگر به شخصیت علی (ع) توجه کرده باشید می بینید که دین و زندگی ایشان در هم آمیخته شده است هیچ وقت عبادتهای ایشان مانع کسب و کارشان نشده و هیچ وقت هم زندگی روزمره شان مانع عبادتشان نشده است . یک نوع تعادل در برخورد با دین و زندگی .
اما ما اگر بخواهیم به زندگی بپردازیم از دین غافل می شویم و اگر به دنیامان بپردازیم از دینمان غافل شده ایم  به قول معروف یا از اینطرف پشت بام می افتیم یا از آنطرف ، یا شوریم یا بی نمک . به نظر من باید ما توانایی تلفیق دین را به زندگی کسب کنیم و این مهارت را در خود پرورش دهیم . آن وقت به هیچ عنوان بی برنامهگی خود را به حساب دین نمی گذاریم یا ناکامی خود را در موضوعی به دین نسبت نمی دهیم و از دیگر سو ، زندگی را نفی نمی کنیم . اینکه بعضی ها دنیا را پست و زبون می خوانند و از آن با عنوان خاکدان یاد می کنند طرز فکر درستی نیست . ما اگر در همین دنیا خود را نسازیم آخرتمان هم خراب است شنیده اید که می گویند اگر خشت اول را اشتباه بگذاری دیوار تا ثریا کج خواهد رفت پس این دنیا برای گذار ما به آخرت است و اگر خوب به آن نپردازیم و به آن توجه نکنیم موفق نخواهیم شد . موفقیت از آن کسانی است که از هر لحظه به بهترین نحو ممکن و در جهت صحیح و با ابزار سالم ، استفاده می کنند .

بخشی از فهرست مطالب مقاله نقش دین در زندگی بشر

دین
ریشه‌شناسی واژهٔ دین
اهمیت دین
مذهب، عامل احساس هویت
جایگاه دین در زندگی امروز
نقش دین در زندگی بشر
دین تأمین کننده خواسته‏های بشر
دین پشتوانه اخلاق و قانون
دین مایه سعادت آدمی
زندگی در دین ، یا دین در زندگی

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق نقش دین در زندگی بشر

آشنایی با دین زرتشت

اختصاصی از فی بوو آشنایی با دین زرتشت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

آشنایی با دین زرتشت


آشنایی با دین زرتشت

دانلود مقاله آشنایی با دین زرتشت

نوع فایل Word دانلود انواع تحقیق

تعداد صفحات : 13

فهرست محتوا 

  • زرتشت، مزدیسنا

مزدیسنا نامِ دینِ پیامبرِ ایرانی، زرتشت اسپنتمان است. مزدَیَسنا صفت است و بمعنای پرستندهٔ مزدا است. مزدا هم همان خدای یگانه‌است. مزدَیَسنا ضدِ دیویَسنا است. دیویَسنا هم بمعنی پرستندهٔ دیو یا دَئِوُ می‌باشد و ضدِ آن واژهٔ وی-دَئِوُ یا ضدِ دیو است. مزدَیَسنا پیرامونِ ۱۲۰۰ (پیش از میلاد) تا ۱۴۰۰ (پیش از میلاد) از سوی پیامبر ایرانی، زرتشت اسپنتمان، پایه‌گذاری شد.
زرتشت به ویرایش و بازبینی کیش چندخداباور آریائیان پرداخت و بتدریج برای خود پیروانی یافت که پس از وی به مزدیسنان یا زرتشتیان شُهره شدند. در ادبیاتِ مزدیسنا نیز مزدیسن با گویشِ پهلوی، معادلِ دین آورده به زرتشت، راستی پرست و با صفتِ زرتشتی آمده‌است.[۱]. همچنین به مزدیسنان بهدین نیز می‌گویند.
عناصرِ مزدَیَسنا یکتاپرستانه‌اند و از یکتاپرستی سرچشمه می‌گیرند. البته در برخی منابع از ایشان به نامِ دوگانه پرست هم یاد شده که بیشتر در اثر اشتباهی است که در شناختِ درستِ مزدیسنا و بر اساسِ برداشت‌هایی از دو کتابِ دینکرد و بندهشن انجام شده[۲] و مزدیسنان با زروانیان یکی پنداشته شده‌اند زیرا اعتقاد به دوگانگیِ آفرینشی در میان زروانیان نیرومند است[۳] نه مزدیسنان. کتاب مقدس زرتشتیان اوستا است. از بخش‌های گوناگون اوستا بخشی به نام گاهان (سرودها) سخنانِ شخص زرتشت بوده‌است…

  • وضعیت زرتشتیان در دوران پیش و پس از اسلام
  • جمعیت زرتشتیان
  • آیینهای زرتشتیان
  • سدره‌پوشی
  • واژه‌شناسی
  • منبع:

دانلود با لینک مستقیم


آشنایی با دین زرتشت

تحقیق قلمرو دین در عرصه ى خداشناسى

اختصاصی از فی بوو تحقیق قلمرو دین در عرصه ى خداشناسى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق قلمرو دین در عرصه ى خداشناسى


تحقیق قلمرو دین در عرصه ى خداشناسى

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

حجم فایل:  (در قسمت پایین صفحه درج شده )

تعداد صفحات فایل: 48

کد محصول : 001Shop

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 


 

 قسمتی از محتوای متن 

 

مقدمه

قلمرو دین

عده ای قلمرو دین رامسائل حیات اجتماعى بشر و اصلاح زندگى دنیوى او می دانند.مانند مارکسیست ها که دین راعامل تخدیر و افیون براى توده‏ها مى‏انگاشتند . که علماى مذهبى در برابر آن ،اندیشه دین ‏براى دنیا را مطرح نموده و بر جنبه دنیوى دین پاى فشردند.

و بیان نمودند که هدف پیامبران چیزى جز اصلاح وضعیت زندگى دنیوى بشر وبرقرارى عدل و قسط اجتماعى نبوده است. همین علمااز اسلام به‏عنوان مکتبى‏ ظلم ستیز یاد نمودندو برتعالیم دینى مربوط به شئون دنیوى بشر تاکیدکردند، تا جایی که این تصور پدیدار شد که گویا هدف اصلى دین همانا اصلاح وضعیت‏دنیوى بشر است.

عده‌ای یگر بیان نمودند که قلمرو دین چیزى جز تربیت معنوى و اصلاح زندگى اخروى بشر نیست، وانسان‏ها از درک آن عاجز و قاصر می باشند.چنانکه خداوند خودش در کتابش می فرمایدبل‏توثرون‏الحیوه‏الدنیا والاخره‏خیروابقى ،سوره اعلى ،17 -16»

 

این استدلال براى اثبات اقلى بودن دین ناتمام است; زیرا:

  1. پاره اى از مسائل اعتقادى، به دلیل ضعف ادراکى انسان، ناگفتنى است; مانند شناخت ذات و کنه حق تعالى و صفات او; بنابراین، سکوت متون دینى و محدودیت عقل در درک این حقایق دلالتى بر حداقلى بودن دین ندارند واین دسته از مسائل تخصصاً خارج اند; زیرا بحث اصلى در مسائلى است که قابل درک آدمى اند;
  2. برخى از مسائل کلامى در هدایت و سعادت آدمى نقشى ندارند; مسائل بسیار جزئى قیامت; لذا دین نیز به این گونه مسائل نپرداخته است و این سکوت نیز بر حداقلى بودن دین دلالتى ندارد; زیرا حداقلى یا حداکثرى بودن دین را باید با اهداف اصلى دین سنجید;
  3. گرچه برخى از مسائل اعتقادى در قرآن و سنت بیان یا تحلیل نشده اند; ولى یکى از منابع دین، عقل است; و عقل در تحلیل و تبیین این مسائل تواناست و چون نویسنده ى محترم دین را منحصر به قرآن و سنت دانسته، به دین اقلى فتوا داده است;

چگونگى شناخت الهى

پرسش آغازین و بسیار مهم در باب خداشناسى این است که، آیا شناخت خدا امکان پذیر است و مى توان نسبت به او شناخت یقینى به دست آورد؟

متفکران پاسخ هاى گوناگونى به این پرسش داده اند که عبارت اند از:

  1. علم به ذات و کنه خدا امکان پذیر نیست، ولى مى توان نسبت به صفات الهى شناخت یقینى به دست آورد. این گروه نامتناهى بودن ذات بارى و محدودیت و ضعف قوه ى ادراکى بشر را علت این استحاله دانسته اند. به نظر نگارنده، این گروه از یک نکته غافل مانده اند و آن، نامتناهى بودن صفات الهى است که بر اساس دلیل آنان شناخت صفات الهى نیز ناممکن خواهد بود.
  2. علم به ذات و صفات الهى، به دلیل نامتناهى بودنشان، محال است; پس خداشناسى امکان پذیر نیست. این سخن و استدلال اخص از مدعاست; زیرا آنچه نامحدود و نامتناهى است، وجود ذات و صفات الهى است، نه مفهوم آنها; لذا مفهوم این حقایق قابل تصور است. مفاهیمى مانند علم بارى، قدرت الهى، حکمت و عدل الهى و غیره کاملا شناخته شده و عقلا قابل اثبات اند، گرچه کنه و حقیقت مصداق عینى و خارجى آنها قابل ادراک نباشند; به عبارت دیگر، قوه ى عاقله ى بشر وظیفه اى جز ادراک مفاهیم کلى ندارد و کار او شناخت حقایق خارجى به طور مستقیم و مباشر نیست، گرچه مفاهیم ادراک شده داراى حیثیت حکایت از خارج اند و معناى روایتِ «اِنَّ اللهَ اِحْتَجّبَ عَنِ العُقُولِ کَما اِحْتَجَبَ عَنِ الأَبْصارِ» (خداوند همان گونه که از چشمان پنهان است از عقول بشرى نیز محجوب است.) این است که، علم به ذات و صفات الهى به دلیل نامتناهى بودنشان محال است، اما چون منظور از کلمه ى جلاله ى (الله) ذات بارى تعالى است، نه مفهوم ذات، بنابراین، مفهوم ذات و صفات بارى براى بشر قابل فهم و درک است.

  متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

پس از پرداخت، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.

 
« پشتیبانی فروشگاه مرجع فایل این امکان را برای شما فراهم میکند تا فایل خود را با خیال راحت و آسوده دانلود نمایید »
/images/spilit.png
 
اشتراک بگذارید:

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق قلمرو دین در عرصه ى خداشناسى