فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله گیاهان مناطق کویری

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله گیاهان مناطق کویری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

درخت تاق
این درخت با آب و هوای خشک و زمینهای نسبتا" شور نواحی کویری بسیار سازگار بوده و در خاکهای سبک و شنی و همچنین بر روی تپه های شنی بخوبی رشد و نمو می کند.

 

بهمین دلیل از اهمیت بسزایی در رابطه با کویر و تثبیت شنهای روان در مناطق کویری کشور برخوردار است به علاوه چوب آن از نظر سوخت و تهیه ذغال مورد توجه بوده و همچنین در صنعت نئوپان هم مورد استفاده قرار می گیرد.
در خت تاغ بدلیل حفظ رطوبت خاک موجبات رشد و نمو سایر گیاهان طبیعی را فراهم می آورد بطوری که منطقه تاغ کاری شده پس از مدتی به صورت مرتع مشجری در می آید که می تواند مورد استفاده دامها قرار گیرد

Cyperus conglomerates کلبیت

 

گونه ای از «جگن» که در گویش محلی بیابان نشینان بنام «کلبیت» شهرت دارد، گیاهی است بوته ای پایا که در تمام عرصه های شنی نوار ریگ بلند آران و بیدگل (تپه های ماسه ای ، بستر کوچه ریگها ، چاله ریگها و حتی روی شنزارهای روان) استقرار دارند.

 

کلبیت از جمله گیاهان شن دوست بسیار سازگار به خاکهای شنی و فقیر از مواد غذایی می باشد. این گیاه بصورت پوشش غالب ، ایجاد تیپ گیاهی یکنواختی و همگنی را در شنزارها بوجود می آورد. از طرفی ، در جوامع گیاهی اسکنبیل ، دم گاوی ، خارسوف ، نترونسی، بصورت گونه غالب یا همراه ، مشاهده می شود. به علت انعطاف اکولوژیکی بسیار وسیع این گونه گیاهی ، انتشار جغرافیایی آن در ایران بسیار وسیع می باشد. بطوری که از شنزارهای جنوب کشور ، مرکزی و تا شمال کشور نیز گسترش نموده است. این گیاه دارای برگهائی باریک ، کشیده و معمولا" از میان برگها ، یک ساقه گل دهنده ، به طول ٣٠تا ٦٠سانتیمتر خارج می شود. بذرهای گیاه پس از رسیدن براحتی از پوشش محافط گل آذین جدا و توسط باد پراکنده می شود.
اغلب در سالهایی که متوسط بارندگی سالیانه ( زمستان و بهار) مناسب باشد ، رویشگاههای کلبیت ، با ایجاد ساقه های گل دهنده و رشد رویشی بسیار مناسب ، بستر را به شنزارها می بخشد. کلبیت دارای سیستم ریشه ای بسیار فعال ، بصورت ریزومهای جانبی (افقی و عمودی )فراوان ، معمولا" ایجاد توده های وسیع بصورت کلنی، در عرصه های شنی می نماید. بر روی ریزومهای افقی ، جستهای عمودی ، بصورت جوانه های فعال رویشی که تولید اندامهای هوایی می کند ، ظاهر می شود.

Zygophyllum eurypterum قیچ

 

قیچ درختچه ای است همراه با انشعباات چوبی فراوان که در عرصه های بیابانی بصورت پراکنده در جوامع گیاهی درمنه دشتی مشاهده می شود. ارتفاع متوسط این درختچه تا ٥/٢ متر می رسد

 

. قیچ در نقاط مختلف ایران ، قفقاز ، افغانستان و پاکستان انتشار دارد.
رویشگاههای اصلی قیچ در ایران ، جنوب شرقی شاهرود ، خراسان ، زنجان ، دامنه های مشرف به کوهستان سفید آب و دشت کویر، ارتفاعات انارک و چوپانان می باشد. قیچ معمولا" در خطوط همباران ١٠٠تا ١٥٠میلیمتر بصورت طبیعی ایجاد رویشگاههای مشجر می نماید.
دامنه ارتفاعی رویشگاه قیچ در دامنه های کوهستانی سفید آب بین ١٠٠٠تا ٢٠٠٠متر از سطح دریا است. قیچ گیاهی است بومی مناطق خشک و نیمه خشک در خاکهای شور ، قلیا و شور و قلیایی که عمدتا" دارای آهک فراوان است ، بخوبی رویش دارد. گلهای زرد این درختچه پیش رس بوده و معمولا" در اواسط اسفندماه ظاهر می شوند.
بدنبال آن میوه های بالدار حاوی سه عدد بذر، در اوایل اردیبهشت ماه بوجود می آیند. وجود باله های نسبتا" بزرگ میوه ، جابجایی بذر را توسط باد آسان کرده است. این گیاه بوسیله بذر و قلمه قابل تکثیر است.
Ephedra strobilacea ریش بز

 

ریش بز که با نامهای «کلیشر» و «علی جونی» توسط بیابان نشینان گویش می شود از درختچه های همیشه سبز(ساقه سبزها) محسوب می شود که در مناطق بیابانی و استپی خشک ، ایجاد اجتماعات طبیعی وسیعی را می نمایند.

 

ارتفاع این درختچه تا ٥/١متر می رسد. برگهای آن خیلی کوچک و فلسی بوده و در واقع بخش اعظم فرآیند فتوسنتز گیاه به ساقه های آن سپرده شده است. گل های ریش بز، زرد رنگ ، معطر و معمولا" در اردیبهشت ماه ظاهر می شوند، میوه ها به صورت پوشش قرمز گوشتی و آبدار میوه محصور شده در اواخر مردادماه قابل جمع آوری است. این د رختچه در اقلیم خشک و نیمه خشک ایران ، در بیابانهای استان سیستان و بلوچستان ، دشت کویر، حوضه بیابانهای مسیله، قم ،سمنان ، خراسان و دامنه های جنوبی البرز انتشار دارند. ریش بز در خطوط همباران ١٠٠میلیمتر به بالا بصورت طبیعی رویشگاههایی را بوجود می آورد. دامنه ارتفاعی رویشگاه آن معمولا" از ٨٠٠تا ١٨٠٠متر از سطح دریا متغیر است. ریش بز اغلب در بیابانها روی سازند نئوژن که دارای تشکیلات مارنی گچی می باشد ، می روید. سیستم رسیشه ای آن بسیار فعال بوده و انشعابات وسیعی را به پیرامون می فرستد و در انتهای ریشه های سطحی (استولون) که در خاکهای شنی گسترده شده اند، اشنعابات هوایی بصورت جستهای فراوان ظاهر می گردند.
Stipagrostis plumosaنسی

 

نسی گیاهی بوته ای پایا و بیابانها و شنزارها به فراوانی یافت می شود. انتشار جغرافیایی آن از جنوب ایران تا صحرای قره قوم ادامه دارد.

 

نسی از خانواده گندمیان (Gramineae) ، بوته ای مرتعی و خوشخوراک که بعنوان گیاهی سازگار، در نقاط استیپی بیابانها و شنزارها ، اجتماعات گیاهی یکدست و وسیعی را بوجود می آورد.
در بسیاری از عرصه های بیابانی که چرای شدید انجام می گیرد. فرصت ظهور و ازدیاد این بوته مرتعی سلب می شود. در صورتی که مدتی این مراتع قرق شوند، بخوبی گستره های رویشگاهی این گونه با ارزش آشکار خواهند شد. دامنه انشتار نسی در ایران شامل تمام بیابانهای لوت تا شمال دشت کویر ، بیابانهای مسیله و در شنزارهای نوار ریگ بلند ، بعنوان گونه شاخص حضور دارند. نسی در خطوط همباران ١٠٠میلیمتر به بالا در اقلیم خشک و نیمه خشک رشد طبیعی دراد. اغلب در تمام خاکها اعم از خاکهای سبک شنی ، لومی ، گچ دار و حتی خاکهای آهکی با نفوذ پذیری زیاد ، گسترش دارد. این گیاه اغلب به همراه درمنه دشتی، نتر ، قیچ و ریش بز جوامع گیاهی گسترده ای را تشکیل می دهند. علت مقاومت آن نسبت به شرایط اقلیم خشک ، بواسطه وجود غلافی از شن دانه اطراف ریشه های افشان گیاه می باشد که بوته را در درجه حرارتهای بالا ( مخصولا" در فصل تابستان) و در باربر کم آبی محافظت می کند. اگرچه نسی یکی از نادر گونه های مرتعی سازگار به عرصه های بیابانی محسوب می شود ولیکن تاکنون توسط دستگاههای اجرایی کشور ، فعالیتی در جهت تکثیر و احیا آن در مراتع قشلاقی صورت نپذیرفته است.
Salsa crassa علف شور الوان

 

علف شور گیاهی است بوته ای یک ساله ، ساقه و برگهای آبدار و گوشتی ، دارای انشعابات و شاخه های گسترده بر روی اراضی شور و بحالت کپه ای دیده می شود. آنچه که باعث رنگین شدن منظر بوته به رنگهای ارغوانی ، قرمز ، نارنجی ، زرد و صورتی می شود ، مربوط به تغییر رنگ باله های میوه می باشد.

 

این تغییر رنگ اغلب در ماههای پاییز (آذر تا آبان ماه) مشهود است . بذور علف شور توسط باله های غشایی محصور شده و به این دلیل بذر را سبک و براحتی توسط باد قابل جابجایی است. زمان جمع آوری بذر علف شور طی ماه آبان می باشد. رویشگاههای طبیعی علف شور در اکثر نقاط شوره زار ایران مانند تپه های نمکی مردآباد کرج ، اراضی شور قزوین ، اراک ، قم ، سمنان ، یزد ، گیلانغرب ، قصر شیرین و بیابانهای حوضه مسیله می باشد. این گیاه تنها توسط بذر تکثیر می یابد و بهترین روش ازدیاد علف شور ، در طبیعت ، بذر پاشی و بذرکاری پس از ریزشهای جوی بویژه برف و باران ، در در عرصه های شور و قلیا بعنوان گیاه زیراشکوب گیاهان درختی و درختچه ای بیابانها.
علف شور معمولا" ایجاد تیپهای یکدست و یکنواختی را در تاغزارها می کند . ولیکن توام با سایر گونه های شور پسند مانند خولی ، اشنان و آنابازیس نیز بعنوان گونه های همراه نیز دیده شده است.
علف شور دارای گونه های متعددی است که در محیطهای شور و قلیایی بعنوان گیاهی سازگار و مقاوم زندگی می کند. این گیاه متعلق به خانواده اسفناجیان (Chenopodiaceae) بوده ، گیاهی است یکساله، علفی و ارتفاع آن بین ٤٠تا٨٠ سانتیمتر و قطر تاج پوشش آن بین ٤٠تا ١٠٠سانتیمتر متغییر است. برگهای علف شور کوتاه ، آبدار و گوشتی ، گلهایی سبز متمایل به زرد و میوه هایی رنگین که در فصل پاییز قابل مشاهده است. این گیاه معمولا" در بین تاغزارها به همراه سایر گونه های شن دوست مانند کریفون ، خولی و نسی ایجاد تیپهای گسترده ای را می نماید. خاکهای رویشگاه علف شور از آهکی – گجی تا شور و قلیایی ، متنوع است. این گیاه معمولا" در خطوط همباران ٨٠میلیمتر به بالا می شود. دامنه ارتفاع رویشگاهی آن بین ٤٠٠تا ١٢٠٠متر از سطح دریا متغیر است. علف شور در نواحی مختلف بیابانهای حوضه مسیله ، دشت کویر ، حاشیه دقهای بیابانی مانند بیابان سیاه رگه و چهار طاغی گسترش دارد. زیبایی گیاه بیشتر بواسطه تغییراتی است که در باله های میوه رخ داده ، اغلب نوسانات رنگ در فصل پاییز ایجاد رنگهای قرمز، نارنجی و سیاه می کند . به کوتاه سخن ، مجموعه های گیاهی علف شور ، طیفی از رنگهای متنوع را در سطح بیابانها و نمکزارها ، به تماشا می گذارند.
Salsola tomentosa شور بیابانی

 

گیاهی بوته ای پایا ، قد کوتاه و ارتفاع متوسط گیاه بین ٢٠تا ٤٠سانتیمتر متغیر است.

 

انشعابات ساقه ای چوبی و ترد ، برگهای کوچک و کروی شکل ، آبدار و میوه های گیاه معمولا" در اوایل فصل پاییز تشکیل می شوند. کاسه گل دارای 5 دانه بوده که هنگام رسیدن میوه به بال عرضی اطراف آن تبدیل می شود. رنگهای باله های میوه معمولا" بسیار متنوع و رنگین می باشد. این گیاه بوته ای اغلب در هر نوع زیستگاهی به استثناء خاکهای خیلی شور ، رویش دارد. اغلب در نقاط خشک و مرطوب استپهای مختلف کشور مانند نواحی شور آذربایجان ، سواحل دریای خزر ، بیابانهای یزد ، کرمان ، کرج ، سیستان و بلوچستان ، خراسان و مسیله انتشار یافته اند. بر روی خاکهای نیمه عمیق با بافت لومی شنی و سنگریزه دار براحتی استقرار می یابند. دامنه ارتفاعی رویشگاه شور بیابانی بین ٧٠٠تا ١٥٠٠متر از سطح دریا متغیر است. اجتماعات مختلفی را بر روی رسوبات کواترنر با رخساره سفره ماسه ای بوجود می آورد. گونه های همراه این بوته شور پسند عبارتند از : درمنه دشتی، ریش بز، قلم ، نتر ، نسی، کریفون و زلگ می باشند. معمولا" در نقاط دامنه ای به همراه درمنه دشتی تیپ غالب را تشکیل می دهند ، بطوری که با افزایش مقدار درصد رس و شوری خاک ، از پوشش درمنه کاسته و شور بیابان بیشتر خود را نمایان می کند . روش تکثیر گیاه توسط بذر می باشد.

Tribulus terrestris نخودوک

 

بیابان نشینان به این گونه از خارخسک ، نخودوک می گویند. این گیاه بوته ای یکساله دارای انشعابات فراوان و حداکثر ارتفاع گیاه بین ٤٠تا ٨٠سانتیمتر متغیر است.

 

نخودوک ریشه ای ضخیم و سفیدرنگ داشته و در اغلب عرصه های شنزارهای بیابان دیده می شود ساقه های آن غیر منشعب ، برگهای شانه ای کوچک بطول ٢تا ٤سانتیمتر ، تمام پیکر گیاه ( اعم از ، برگ ، ساقه و میوه) را انبوهی از کرکهای بسیار متراکم ، کوتاه و نرم پوشانده است.
گلهای آن زرد و میوه ها نیز پرزدار هستند. نخودوک متعلق به خانواده قیچ( Zygophyllaceae)می باشد.
این گیاه اغلب در تیپهای درمنه دشتی ، نسی و اغلب تاغزارها بطور طبیعی دیده می شوند.
گونه ای مرتعی بسیار خوش خوراک و در خاکهای با بافت سبک شنی – لومی می روید. در سالهایی که میانگین بارندگی سالیانه بیابانها مطلوب ( بیش از ١٠٠میلیمتر) باشد، این بوته در اغلب نواحی شنی مشاهده می شود. گلهای آن در اواسط بهار و بذرها نیز در اوایل تابستان تشکیل می شوند. روش ازدیاد این گیاه صرفا" توسط بذر انجام می گرد.

Nitraria schoberi قره داغ

 

قره داغ درختچه ای مقاوم به خشکی ، دارای انشعابات فراوان از بن گیاه ، ساقه ها اغلب به صورت ساقه های خوابیده و خمیده که شکل کپه ای نسبتا" حجیمی را به گیاه می بخشد.

 

برگها تا حتی گوشتی و آبدار ، ساقه ها در انتهاء نوک تیز و خشبی می شوند. گلهای قره داغ سفید رنگ و معمولا" در اواخر فروردین ماه ظاهر می شوند. میوه های آن قهوه ای متمایل به مشکی ، محتوی یک عدد بذر ، در اواخر خرداد ماه قابل مشاهده است. این درختچه های اغلب در ایران ، ا فغانستان ، سوریه و آسیابی صغیر انتشار دارد. پراکنش جغرافیایی آن در ایران ، از بلوچستان تا خراسان ، در شوره زارهای بیابانی مانند کویر میقان اراک ، سواحل دریاچه نمک کویر و کویر غول آ باد گسترش یافته است. این گیاه در خطوط همباران ١٠٠میلیمتر به بالا قرار دارند. همچنین دامنه ارتفاعی رویشگاه آن بین ٨٠٠تا ١٧٠٠متر از سطح دریا ( کویر میقان ) متغیر است. این درختچه در حاشیه دریاچه های نمک با خاکهای عمیق ، رسوبی و شور که دارای بافت متغیر است ، رویش دارد . علاوه بر این در خاکهای گچی و آهکی که دارای محدودیت زهکشی بوده نیز ، زندگی می کنند. انشعابات ساقه ها در اثر تماس با خاک مرطوب پیرامون گیاه ، ایجاد ریشه های نابجا کرده و این امر در توده ای شدن گیاه به فرم کپه ای کمک می کند . بنابراین از جمله روشهای تکثیر گیاه علاوه بر روش تهیه قلمه ، توسط بذرنیز ازدیاد می شود.
Tamarix hispida گز

 

گز از درختجچه های مناطق بیابانی و شور می باشد. این گیاه اغلب در بستر آبراهه ها و رودخانه های شور و قلیایی نواحی خشک رویش دارد.

 

گیاهی است مقاوم به خشکی و سازگار با شرایط سخت بیابان ، دارای گلهایی قرمز رنگ که در فصل بهار و پاییز در انتهای انشعابات و ساقه ها مشاهده می شود. اراضی شوری که خاک مرطوب داشته و یا تحت تاثیر جریانات فصلی رودخانه ها و آبراهه ها قرار دارند ، از جمله رویشگاههای درختچه گز محسوب می شود. این گیاه در انواع خاکها با بافت شنی – رسی ، سنگریزه دار و دشتهای سیلابی با خاکهای رسوبی عمیق یا نیمه عمیق دیده می شود. دامنه ارتفاع رویشگاه بین ٨٠٠ تا ١٢٠٠ متر از سطح دریا است. این درختچه در رویشگاههای طبیعی همراه با سایر گونه های شور پسند مانند اشنان ، آنابازیس و علف شور اجتماعات طبیعی را بوجود می آورد. گز بواسطه ایجاد تپه های نبکای در اطراف خود ، نقش بسیار مهمی در حفاظت خاک نواحی شور بیابانی بعهده دارد. انشعابات فرعی و متراکم ساقه ها ، شکل کروی کپه ای به این درختچه می بخشد. گز علاوه بر قلمه از طریق جدا کردن پاجوش نیز قابل تکثیر است.
Pistacia Khinjuk & Amygdalus scoparia پسته وحشی و بادام کوهی

 

پسته وحشی از گیاهان درختی بلند قامت نواحی ارتفاعات کوههای نیمه خشک محسوب می شوند. ارتفاع متوسط این درخت معمولا" بین یک تا سه متر بوده ولیکن در برخی نقاط حتی به ٧مترنیز می رسد.

 

درختی است دو پایه ، دارای برگهای تک شانه ای ( واجد یک تا ٧برگچه) برگچه ها بیضوی تخم مرغی شکل ، گل آذین نر خوشه مرکب به طول ٥تا ١٢سانتیمتر و گل آذین ماده خوشه مرکب به طول ٧تا ١٥سانتیمتر. میوه پسته وحشی شفت کوچک ( بطول ٥تا ٨میلیمتر و عرض ٤تا ٦میلیمتر) ابتدا صورتی & سپس قرمز و در زمان رسیدن کامل ، پوشش میوه سبز رنگ می باشد.
در اغلب نقاط کوهستانی نیمه خشک کشور مانند بلوچستان تا خراسان ، لرستان ، کردستان ، اصفهان ، فارس، خوزستان ، کرمان ، یزد و تهران به صورت گونه ای بومی و شاخص حضور دارند. این درختچه به همراه بادام کوهی عنصر اصلی و شاخص بخش کوهستانهای خشک و نیمه خشک ناحیه رویشی ایرانی – تورانی را تشکیل می دهد.
پوشش گیاهی استپ – جنگ پسته وحشی – بادام کوهی در سر تا سر نواحی کوهستانی نیمه خشک ، به همراه سایر گونه های کامفیت (مانند انواع گون ها و چوبکها) گسترده شده اند.
سیستم ریشه ای این درخت سازگاری بسیار مطلوبی را به نقاط سنگلاخی و دامنه های کوههای آهکی و بازالتی ، داشته است. فعالیت بسیار زیاد انشعابات ریشه ای ، بویپه در شکاف تختهت سنگها ، بردباری این گیاه را در مقابل شرایط اکولوژیک حاکم بر منطقه نشان می دهد. پسته وحشی توسط بذر تکثیر می شود. عامل انتشار بذر گیاه در طبیعت شاید توسط پرندگان انجام می گیرد.

 

Suada fruticosa سیاه شور

 

سیاه شور درختچه ای است شورپسند، در پایه سخت و کاملا" چوبی شده، انشعبات جانبی فراوان و ایستا، برگهای کوچک ، کروی و آبدار شاخه های خشبی را فرا میگیرند. این درختچه در سواحل دقهای باتلاقی شور و مرطوب می رویند.

 

معمولا" در نقاطی که شوری مفرط خاک محدودیت زیستی زیادی را برای سایر گیاهان شورپسند مانند اشنان، علف شور و آنابازیس را فراهم آورده ، با این وجود سیاه شور براحتی می تواند در آن محیط مستقر شوند.
این درختچه اغلب به همراه خارشتر در نقاطی که عمق سطح ایستابی آب بالاست ، رویش دارد و از این جهت خاک رویشگاه آن علاوه بر وجود مقادیر قابل توجهی نمک، لایه پف کرده تمام سطح خاک را می پوشاند.در خاکهای نیمه عمیق تا عمیق که واجد شوری فوق العاده بالا می باشند و همچنین بر روی کفه های رسی نمکی با رخساره ژئومورفولوژی مرطوب نیز سیاه شور می تواند حضور داشته باشد. افزایش غلظت اسمزی درون بافتهای این درختچه نسبت به نمکها و املاح موجود در محیطهای شور باعث شده که تقلیل جذب آب به حداقل و همچنین مقابله شدید برای کاهش فوق العاده تعرق و تبخیر سطحی در اندامها ، صورت گیرد. به همین دلیل شکل ظاهری گیاه ( ساقه های گوشتی ، برگهای کوچک شونده) نیز نسبت به سایر گیاهان خشکی پسند تغییر کند. گونه های همراه اجتماعات سیاه شور محدود بوده و چند گونه هالوفیت مقاوم مانند گنگ و برخی از گونه های علف شور دیده می شوند. میوه های سیاه شور کیسه مانند بوده و محتوای دانه ای افقی می باشند. بذور این درختچه در اواخر فصل پاییز می رسند. سیاه شور علاوه بر بذر ، توسط قلمه نیز ازدیاد می شوند.

Amyg dalus scopariaبادام کوهی

 

درختچه ای خوش منظر ، ساقه های آن ایستا ، افراشته و سبز رنگ ، برگهای باریک و کوچک و بعنوان اولین درختچه گل دهنده در فصل بهار با گلهایی درشت و سفید رنگ در اقلیم نیمه خشک کشور ، مناظر بدیعی را به تماشا می گذارد.

 

این درختچه در برابر شرایط نامساعد محیط ( کم آبی و نوسانات شدید حرارتی) مقاوم می باشد. بادام کوهی متعلق به خانواده گل سرخیان(Rosaceae) ، ارتفاع متوسط گیاه بین ٥/٢ تا ٣ متر و قطر تاج پوشش آن نیز به ٢ تا ٥/٢ متر بالغ می گردد. گل های سفید رنگ بادام معمولا" قبل از ظهور برگها در اوایل فروردین ماه ظاهر می شوند. میوه های آن نیز در خردادماه رسیده و قابل جمع آوری است. بخش وسیعی از کوههای آهکی ، سنگلاخی ناحیه رویشی ایرانی – تورانی کشور توسط بادام کوهی بعنوان گونه ای مقاوم و سازگار به خشکی پوشیده شده است. د امنه ارتفاعی رویشگاه بادام کوهی بین ٨٠٠تا ٢٧٠٠متر از سطح دریا بوده که این محدوده در خطوط همباران ١٥٠تا ٢٥٠میلیمتر قرار گرفته اند. بادام کوهی در خاکهای عمیق تا نیمه عمیق ، سنگریزه دار و بر روی تشکیلات آهکی – سیلیسی در شیبهای ملایم کوهستانها می روید. طی دهه هفتاد دستگاههای اجرایی کشور ( مانند منابع طبیعی و آبخیزداری) اهمیت و جایگاه این درختچه را شناخته ، جهت اصلاح و احیا مراتع کوهستانی اقدام به عملیات بذر کاری و نهالکاری بادام کوهی را نموده اند. در چند دهه گذشته بعلت کمبود سوختهای فسیلی ، اکثر بیابان نشینان از چوبهای ناشی از قطع درختان بادام کوهی ، جهت تهیه سوخت و ذغال استفاده می کرده اند، که این امر بتدریج باعث از بین رفتن اکثر رویشگاههای بادام کوهی گردید. آثار و شواهد این امر را در چاله های ذغال سوزی که در اکثر نواحی کوهستانی خشک وجود دارد ، می توان مشاهده نمود.

Halanthium raiflorum گل شوره زار

 

گیاهی بوته ای یکساله ، بند بند، نمدی و گوشتدار می باشد. معمولا" ا جتماعات گل شوره زار بصورت محدود در حواشی دامنه های گنبدهای نمکی، بر روی خاکهای لومی غیر قلیا و نسبتا" شور استقرار یافته اند. دامنه ارتفاعی رویشگاه این گیاه بین ٩٠٠تا ١٢٠٠متر از سطح دریا می باشد.

 

گونه های گیاهی علف شور ، جغجغک ، خارشتر و درمنه دشتی بعنوان گونه های همراه در رویشگاههای گل شوره زار مشاهده می شود. این گونه گیاهی در اغلب اراضی شور پیرامون تپه های مارنی – گچی که واجد پوشش گیاهی کم تراکم بوده، انتشار دارند. در دشت شور قزوین، تاکستان ، مرداب کرج، سواحل دریاچه ارومیه، شوره زارهای همدان ، اراک ، ملایر و بهبهان و حوضه بیابانهای مسیله بطور طبیعی حضور دارند. ساقه و انشعابات جانبی گیاه که بصورت کپه ای روی زمین قرار گرفته اند ، آبدار و نقره ای فام است. این سیستم هوایی باعث شده که تحمل گیاه نسبت به شوری و عدم اتلاف آب از طریق تعرق افزایش یابد. همچنین به گیاه امکان می دهد تا تراکم و غلظت اسمزی درونی خود را تغییر داده و آن را بیشتر از خاک محیط سازد تا در جذب آب موجود در خاک مشکلی نداشته باشد. در بخش درونی پارانشیم آبی گیاه وجود یافته های درشت ( سرشار از شیره و اکوئولی غنی از املاح و اسید اگزالیک) بصورت تیغه های مجاور بافت پارانشیم کلروفیلی ، هدر رفت آب را از این بخش کنترل کند.
Pteropyrum aucheri پرند

 

پرند درختچه ای است با شاخه و انشعابات متعدد و متراکم که در نقاط مختلف بیابان مخصوصا" همراه با گیاه درمنه دشتی(Artemisia sieberi ) اجتماعات وسیع و گسترده ای را بوجود می آورد.

 

پرند متعلق به خانواده علف هفت بند(Polygonaceae) بوده و ارتفاع این درختچه ها تا ٥/١ متر می رسد گلهای آن سفید رنگ و میوه ای قرمز و بالدار تولید می کند. معمولا" در اقلیم خشک در بستر رودخانه ها و آبراه های فصلی بعنوان تنها گونه درختچه ای غالب مشاهده می شود. پرند اغلب در خاکهای سنگریزه دار ، سنگلاخی و نیمه عمیق با بافت سبک و متوسط نیز براحتی رشد می کند.
دامنه ارتفاع رویشگاهی آن در بیابانهای مسیله و دشت کویر بین ٨٠٠تا ١٩٠٠متر از سطح دریا متغیر است. این نواحی در خطوط همباران ٨٠تا ١٨٠میلیمتر گسترش دارند. این درختچه را می توان در بلوچستان ، خراسان ، سمنان ، دامغان ، ا صفهان ، قزوین، انارک و اغلب نواحی ایران مشاهده نمود.
گلهای آن معمولا" در اردیبهشت ماه و میوه های بالدار و قرمز خوش رنگ آن در تابستان ظاهر می شوند. پرند از طریق بذر قابل تکثیر می باشد. این درختچه علاوه بر نقاط استپی و دشتی در آبراهه های نواحی کوهستانی مشرف به بیابانها ( تا ارتفاع ١٨٠٠متر از سطح دریا ) نیز گسترش دارد.
ریواس Rheum ribes

 

ریواس از گیاهان بوته ای دارویی و صخره دوست بشمار می آید که در نقاط کوهستانی اقالیم خشک و نیمه خشک رویش دارند.

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  28  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله گیاهان مناطق کویری

دانلود مقاله بیمای های گیاهان زینتی

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله بیمای های گیاهان زینتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

آشنایی با عوامل زنده بیماری زا
درس بیماری­های گیاهان زینتی درسی و چهار جلسه تشریح می­کنیم. قبل از شروع درس، ابتدا با قارچ­ها، ویروس­ها، نماتودها، باکتری­ها و یا بطور کلی عوامل زنده­ای که موجب بیماری در گیاهان زینتی می­شود آشنا می­شوید.
قارچ­ها و باکتری ها چند هزار سال پیش برای بشر مشخص بودند و از مهم ترین عوامل پوسیدگی و فساد در سطح زمین محسوب می­شوند؛ مخصوصاً دراکوستیم­های جنگلی یا گلخانه­ایی از عامل اصلی تجزیه سلولت و لیگنین محسوب می­شوند و عناصری چون نیتروژن، فسفر، پتاسیم، سولفور، آهن، کلسیم، روی، منگزیم را آزاد می کنند.
قارچ­ها به سرعت وارد مواد غذایی می­شوند یا اینکه بعد از مرگ در طبیعت درختان را به یک اکوسیستم معینی هدایت می کنند و در تولید توده یوماس یا توده زنده دخالت دارند؛ بنابراین این موجودات محصول تخریب فرآورده­های چوبی از جمله چوب های استفاده شده در ریل­های راه آهن، تیرک های برق، مخابرات و نیرو و همچنین الوارها و درب و پنجره ساختمان­هایی که انسان ها در آن سکونت دارند هستند.
قارچ­ها و باکتری ها از مواد مختلف به عنوان غذا استفاده می­کنند و از این رو قادرند به تعدادی از گیاهان زینتی، گیاهان جنگلی، گیاهان زراعی وباغات حمله ور بشوند. حتی انسان از دست قارچ­ها در منازل در آسایش نیست یعنی اگر رطوبت یخچال بالا باشد میوه­جات در داخل آن کپک می­زنند. بنابراین انسان برای حفاظت مواد غذایی خود با روش­های مختلفی چون شور کردن، خشک کردن، منجمد کردن، اشعه تاباندن، حرارت دادن و نیز استفاده از مواد نگهدارنده یا شیمیایی بهره می­گیرد.
بعضی از قارچ­ها و باکتری­ها، مواد سمی را تولید می­کنند و یا زهره آبه­هایی را تولید می­کنند که به آنها مایکوتوکسین گفته می­شود. مثلاً افلوتوکسین به وسیله قارچ اسپویج جلگه فلوگوس و اسپویج پارازیتی چوز به وجود می آید.
همچنین بعضی از پلسدیم­ها مواد غذایی چون بادام زمینی، گردو، ذرت و پسته را آلوده می­کند و وقتی که انسان این ها را استفاده می­کند دچار بیماری های وحشتناکی از جمله سرطان می­شود. بعضی از قاچ­ها مثل کلبس سب پورپوریاها، آسکار پودهای سمی را تولید می­کند و وقتی انسان از آردی مصرف کند که حاوی این ماده سمی باشد سیستم عصبی او را بهم می زند یا اینکه در زنان موجب سقط جنین می شود.
قارچ­ها و باکتری­ها، انواع و اقسام بیماری های تیاسان زینتی از جمله سفیدک دروغی، پودری، سیاهک، پوسیدگی و لکه برگی­ها را به وجود می­آورند. حتی می توانند بیماری­های پوستی مثل می پوز را در انسان بوجود بیاورند.
قارچ ها و باکتری­ها ترکیبات مهم دارویی دارند و مشهورترین ترکیبات ضد باکتریائی در تاریخ دیده شده که از پلامین از پنسلیوم استخراج شده است.

 

مقدمه و تاریخچه بیماری‌ها
زندگی بشر به وجود و سلامتی گیاهان زنده وابسته است که نقش بسیار مهمی در زیباسازی مکان ها ایفا می­کنند. توجه انسان ها به این گیاهان زیبا به زمان سومری­ها و مصری ها بر می­گردد قدمتی حدود 3500 سال پیش دارد.
اهمیت بیماری های گیاهی غالباً ناشی از خساراتی است که با بروز اپیدمی یا خسارت معمولی به گیاهان زینتی و محصولات آنها وارد می کنند اما خسارت معمولی بیماری­ها در گیاهان بیشتر و با اهمیت تر از خسارت اپیدمی آنهاست. واین خسارت در کشو­رهای پیشرفته به چند درصد کل محصول برآورد شده است اما در کشورهای غیر پیشرفته به چندین درصد کل محصول بالغ می­شود. در آمریکا طبق آماری که وجود دارد خسارت سالیانه بیماری ها قبل از تورم سال های اخیر به سه میلیارد دلار برآورد شده است. در ایران از میزان خسارت بیماری های گیاهان زینتی اطلاع دقیقی در دست نیست هر چند خسارت ناشی از بیماری ها در ایران می توانیم حدود 15تا20درصد کل محصول تخمین بزنیم.
گیاهان زینتی بخش بسیار کوچکی در بین گیاهان را تشکیل می­دهند که گاهی اوقات حدود 10 تا 50 درصد خسارت وارد می کنند. دو بیماری گیاهی از زمان های بسیاری مورد شناسایی انسان قرار گرفتند. حتی در زمان های قدیم عقاید خرافی درمورد بسیاری از پدیده­های طبیعی از جمله بیماری های گیاهی در اجتماع حاکم بوده است که آنها را اثر خشم خدایان برای مجازات کشاورزان می­پنداشتند. حتی گاهی اوقات برای این بیماری ها خدایانی را خلق می­کردند به عنوان مثال روپلیس رب گندم بود که همه ساله در فصل بهار به خاطر فعالیت خشم او مراسم مذهبی توام با قربانی بر پا می­گردید. در قرن هفدهم فرضیه تولید خود به خودی پا بر جا بود تا اینکه از دانشمندان از جمله نشلیونسبت به آن شک و تردید کرد و به طور کلی توانست درسال1927 اسپور قارچ ها را مورد مطالعه قرار بدهد. در نیمه اول قرن نوزدهم یعنی سال 1845 بیماری خطرناکی به نام بیماری بادزدگی سیب زمینی در اروپا اتفاق افتاد که سبب قحطی شد و به طور کلی جمعیت 8 میلیونی کشور ایرلند به علت قحطی و مهاجرت 2 میلیون کاهش پیدا کرد.
اولین نماتودپارازیت گیاهی در سال 1743 توسط نیدهام از خوشه گندم جداسازی شد و در سال 1886 مایل براولین بیماری موزائیک توتون را کشف کرد. اما با توجه به این که در طبیعت دهها هزار بیماری وجود دارد و سلامتی گیاهان را تهدید می کند به طور متوسط هر گیاه ممکن است به صدها بیماری مبتلا شود هر پاتوژن یا بیمارگر می تواند 1 تا 100 گیاه را مبتلا بکند. بنابراین به منظور سهولت مطالعه، همیشه دانشمندان به طریق­های مختلفی بیماری ها را طبقه بندی می­کنند. اولین و متداول­ترین طبقه­بندی از روی علائم آلودگی مثل پوسیدگی، لکه­بری، پژمردگی و لکه­زایی است.
طبقه بندی دوم بیماری های گیاهی، از روی عضو گیاه مثل بیماری های ریشه، میوه و شاخ و برگ است.
طبقه بندی سوم از روی نوع گیاه مورد حمله مثل بیماری های درختان میوه، نباتات زراعی و درختان جنگلی است.
طبقه بندی چهارم از روی عوامل بیماری­ زا است که متداول ترین روش بوده و بر مبنای این دو گروه بزرگ بیماری وجود دارند:
1- بیماری های مسری یا عفونی که دراثر عوامل بیماری­زای زنده به وجود می آیند.
2- بیماری های غیر مسری که در اثر عوامل بیماری­زای غیر زنده است.

 

تعاریف و اصطلاحات بیماری شناسی گیاهی
پاتولوژی گیاهی یا بیماری شناسی گیاهی
پاتولوژی گیاهی به علم مطالعه بیماری های گیاهی اطلاق می­شود که عوامل بیماری زا، چگونگی ایجاد بیماری و فعل و انفعالات، ارتباط بین گیاه میزبان و عوامل بیماری، عوامل تولیدکننده بیماری و بالاخره روش­های مبارزه با آنها را بررسی می­کند.
بیماری گیاهی یا پلن تی زیس:
تعریف بیماری از نظر افراد به صورت های مختلفی بیان می­شود؛ از نظر یک کشاورز بیماری با کم شدن محصول گیاهان و در آمد او بیان می­گردد. ولی از یک پزشک بیماری با علل و عوامل آن سنجیده و بررسی می­شود. بنابراین هرگونه پروسه غیر عادی در گیاه که در اثر تحریک مداوم به وجود بیاید و منجر به تغییرات در فعالیت متابولیکی و ظهور علایم بیماری در گیاه بشود آن را گیاه بیمار می­نامند. این تعریف مثل بسیاری از تعاریف بیولوژیکی خالی از اشکال نخواهد بود، مثلا ً اگر گل لاله مبتلا به ویروس باشد و دچار تغییر و شکستگی گل برگ ها بشود، این ممکن است از دیدگاه بیمار شناس یک بیماری محسوب شود ولی از دیدگاه باغبان بیماری تلقی نشود و محصولش را به قیمت بالا بفروشد. بنابراین مفهوم بیماری در این گونه موارد برای افراد مختلف متفاوت خواهد بود.
پاتوژن :
عوامل بیماری­زا در گیاهان را پاتوژن می­گویند که در دو گروه پاتوژن زنده و پاتوژن غیر زنده تقسیم بندی می­کنند.
پاتوژن زنده از قارچ­ها و ویروس، باکتری، میکروپلاسم، ویروئید، پروتوزوا و گیاهان آلی گلدار تشکیل شده است.
پاتوژن­های غیر زنده سبب بیماری ­های غیر مسری در گیاهان می­شوند و شامل کمبود عناصر غذایی، سرما، گرمای زیاد، کمی یا زیادی رطوبت، کمبود اکسیژن، مسمومیت ناشی از عناصر غذایی و حشره کش ها و قارچ کش ها و عدم رعایت اصول زراعی و نامناسب بودن اسید یته خاک می­باشند. مطالعه علل تولید کننده بیماری و رابطه آن با میزبان اصطلاحاً اتیولوژی گفته می­ شود.
عوامل بیماری زا:
برای ایجاد یک بیماری باید چند عامل تعیین کننده بیماری مانند پاتوژن، شرایط محیطی مساعد برای رشد پاتوژن، میزبان حساس و ناقل وجود داشته باشند که اثر متقابل بر روی همدیگر دارند و عوامل بیماری زا نامیده می شوند، مثلاً قارچ فایتفترا ایفن تنس در شرایط مساعد بر روی گیاه حساس ایجاد بیماری می کند.
اصطلاح دیگر در بیماری شناسی پارازیتسیم است. پارازیت یا انگل به موجودی گفته می­ شود که حداقل یک قسمت از سیکل زندگی خودش را در داخل یا روی گیاه و موجود زنده دیگر سپری می­کند و قسمتی از مواد غذایی مورد نیاز خودش را از آن کسب می­کند که به این موجود زنده میزبان اطلاق می­گردد و این رابطه پارازیت و میزبان که غالباً به ضرر میزبان است پارازیتیسم نامیده می­شود.
بعضی از پاتوژن­ها نظیر ویروس­ها و نماتودها تعدادی از قارچ­ها مانند قارچ سفیدک یا سفیدک پودری برای تغذیه و تکمیل سیکل زندگی خود وابستگی کامل به سلول زنده میزبان دارند و در محیط های غیر غذایی نمی توا نند رشد بکنند که به آنها پاتوژن­های اجباری گفته می­شود. در مقابل پاتوژن­های اجباری، با کتری­ها، هیپو پلاسم­ها و بسیاری از قارچ­ها قادر هستند که هم از سلول زنده و هم در محیط غیر زنده رشد بکنند بنابراین به این گونه پاتوژن­های غیر اجباری گفته می شود.

 

دوره بیماری گیاهی
انگل های غیر اجباری به دو دسته تقسیم می شوند:
1. انگل هایی که بیشتر زندگی سافروفسیتی دارند و تحت شرایطی می­توانند به صورت پارازیت در بیایند اصطلاحاً انگل های اختیاری نامیده می ­شود.
2. گروه دیگر انگل هایی که به طور معمول پارازیت هستند و تحت شرایطی می­توانند به صورت سافروفیت در بیایند که به آنها سافروفیت­های اجباری اطلاق می ­شود.
پارازیت­های غیراجباری پس از حمله به بافت گیاهی نخست با ترشح آنزیم مخصوص سلول های میزبان را می­کشد سپس پروتوپلازم آن را تجزیه و مورد تغذیه قرار می­دهد. در حالی که پارازیت های اجباری پس از حمله به بافت میزبان نه تنها سلولی را نمی­کشد بلکه با آنها ارتباط برقرار می­کنند و از مواد ساخته شده آن استفاده می­کنند و بدین ­سان سلول های میزبان پس از تهی شدن مواد غذایی از بین می­روند و نهایتاً پس از مرگ کامل گیاه پارازیت اجباری نیز می ­میرد. پس میزبان های پارازیت های اجباری، محدود و از میزبان­های انگل­های غیر اجباری هستند.
مراحلی که در توسعه یک بیماری رخ می­ دهد اصطلاحاً دوره بیماری می­گویند که این مراحل عبارتند از: 1ـ تلقیح 2ـ رخنه 3ـ آلودگی ها 4ـ گسترش بیماری در گیاه 5ـ تولید مثل 6ـ انتشار انگل 7ـ زمستان گذرانی.
تلقیح:
عبارتست از تماس عامل بیماری­زا با گیاه. عامل بیماری زا را مایع تلقیح یا آنیوکلوم می­نامند. مایع تلقیح در باکتری­ها، ویرویت­ها و مایکروپلازم­ها است که از تماس بدن آنها تشکیل می­شوند.
در قارچ ها مایع تلقیح ممکن است قطعه­ای از هیف، اسپور یا اسکلوروت باشد. مایع تلقیح در نماتودها، تخم بوده و در گیاهان گلدار انگل مایع تلقیح بذر آنهاست.
مراحل چرخه زندگی رخنه یعنی چه؟
ورود عامل بیماری­زا مستقیم یا از طریق مناقد طبیعی و زخم­ها به داخل میزبان است. قارچ ها ونماتودها می­توانند به داخل گیاه نفوذ بکنند و معمولاً در محل تماس قارچ با سطح گیاه کمی برآمدگی یا تورم یا آپوسوریوم به وجود می­آید در محل آپوسوریوم یک هیف ظریفی به نام میخ رخنه خارج می­شود که وارد گیاه میزبان شده و پس از متورم شدن اشکال مختلفی پیدا می­کند که به آنها هوستوریوم گفته می­شود.
بعضی از قارچ ها مثل عامل بیماری لکه سیاه فقط بداخل کتی کل رخنه کرده و فعالیت می­کند. گیاهان گلدار انگل نیز آپوسوریوم ومیخ رخنه را تولید می­کنند، اما تمام باکتری­ها و بسیاری از قارچها از طریق روزنه­های هوایی و آبی، عدسک ها و زخم­ها وارد گیاه می­شوند. ویروس ها و بعضی از پاتوژن­های دیگر می­توانند از طریق نیش حشرات به داخل بافت میزبان وارد بشوند.
سومین مرحله در چرخه آلودگی است که پاتوژن در داخل میزبان با سلول های حساس ارتباط برقرار می­کند و غذای خودش را از آنها جذب می­کند و گیاه در این مرحله مکانیزم دفاعی مختلفی را از خود نشان می­دهد.
در بیشترین گیاهان بین مرحله تلقیح و آلودگی و ظهور علائم چند روز و حتی چند هفته به طول می­انجامد.
مدت زمان بین تلقیح تا ظهور علائم بیماری دوره نهفتگی یا کومون می­نامند.
در مرحله گسترش بیماری در گیاه، عوامل بیماری ­زا به روش های مختلف و به درجات متفاوت دربافت میزبان پخش می­گردند. گسترش بعضی از ویروس ها، و پروتیت­ها و سفیدک های دروغی و سیاهک­ ها در گیاه حالت عمومی و علائم بیماری حالت موضعی پیدا می­کند.
بعضی از قارچ­ها مانند عامل بیماری لکه سیاه فقط در زیر کوتی­کل حرکت کرده و در آنجا ختم می­شود اما سفیدک های سطحی در سطح گیاه میزبان گسترش پیدا می­کنند و موستوریوم را به داخل سلول های اپیدم می­فرستند و غالب قارچ­ ها در تمامی اعضای گیاه گسترش پیدا می­کنند و در داخل سلول یا بین آن استقرار می­یابد اما باکتری ها در بین سلول ها فعالیت نموده و با ترشح آنزیم ها­ی مختلف دیواره سلولی را ازبین برده و به داخل سلول میزبان حرکت می­کنند.
مرحله بعدی که در دوره بیماری پیش می­آید تولید مثل است که نحوه آن در پاتوژن­های متفاوت، مختلف است مثلاً باکتری ها به طریقه تقسیم دو تایی سلول و ندرتاً از طریق جنسی تکثیر پیدا می­کنند. ولی قارچ­ها از طریق تولید اسپور­های جنسی و غیرجنسی تکثیر پیدا می­کنند.
ویروس­ها و یروئیت­ها همانند سازی می­کنند اما تولید مثل در سیستم سلول در نماتودها و گیاهان گلداربه روش تخم گذاری و تولید بذر است.
پس از مرحله تولید مثل انگل انتشار پیدا می­کند. انتشار پاتوژن به روش های مختلف در گیاهان صورت می­گیرد، مثلاً‌ اگر قارچ پست باشد زئوسپور تولید می­کند.
باکتری ها و نماتودها با مصرف انرژی مسافت کوتاهی را طی می­کنند و پاتوژن ها غالباً به طور غیر فعال به کمک ماده باران و آب آبیاری توسط ادوات کشاورزی و جانوران و انسان به جاهای مختلف و گیاهان منتقل می­شوند .
مرحله زمستان گذرانی:
پاتوژن­های گیاهان چند ساله معمولاً زمستان را در داخل گیاهان چند ساله سپری می­کنند اما پاتوژن قارچ­هایی که روی گیاهان یک ساله هستند ممکن است زمستان را به فرم اسپورنسلیوم خواب رفته در روی بقایا و بذر گیاهان سپری بکنند.

 

قارچ‌های و بیماری های قارچی
قارچ­ها مهم ترین عامل بیماری­زا در گیاهان هستند و تا کنون یک و نیم میلیون قارچ شناسایی و حدود صد هزار گونه از آنها توصیف شده است و قریب هشت هزار گونه از آن عامل بیماری در گیاهان محسوب می­شوند.
زیست­شناسان قارچ را به عنوان موجودات هسته­دار، یوکاریوت، فاقد کروفیل، تولیدکننده اسپورو تغذیه از نوع جزئی گیاه که عموماً‌ به طریق جنسی و غیرجنسی تگثیر پیدا می­کند معرفی کرده­اند. ساختمان رویشی قراچ­ها معمولاً رشته­ایی منشعب به نام ریسه است و به وسیله یک دیواره سلولی که ممکن است کتین باسلولز باشد احاطه شده است.
تولید مثل در قارچ­ها چگونه است؟
تولید مثل در قارچ عبارتست از تشکیل افراد جدیدی که دارای تمام صفات و مشخصات معمول گونه باشد. قارچ­ها در تولید مثل خود اسپور را تولید می کنند که علاوه بر اینکه وسیله تکثیر و سبب انتشار آنها از نقطه ایی به نقطه دیگر می شود موجب بقای آنها از سالی به سال دیگر می­گردد. لذا با جوانه زدن اسپوره لوله تملش ظاهر می­شود که پس از رشد هیف قارچ را به وجود می­آورد.
اسپور قارچ­ها از نظر شکل، رنگ، اندازه تعداد سلول و نحوه تشکیل متنوع هستند و از روی خصوصیات آنها می­توان قارچ را شناخت.
اسپور قارچ به ئطریق جنسی یا غیرجنسی تشکیل می­گردد؛ بنابر این در تولید مثل جنسی یک قارچ گامت های جنسی نر و ماده دخالت می­کنند و با عمل ترکیب بین دو اندام جنسی نر و ماده سلول تخم یا زایگوت تشکیل می­شود. معمولاً‌ به اندام­هایی که سلول های جنسی یا گامت­ها بر روی آن قرار دارند گامنیتاژیون می­گویند.
تولید مثل جنسی در قارچ­ها مانند موجوادت دیگر شامل آمیزش دو هسته سازگار است و اصولاً روند تولید مثل از سه مرحله متمایز تشکیل می­شود که عبارتند از:
1. در مرحله پلاسموگامی؛ آمیزش دو تا پروتوپلازم است که در این مرحله N به علاوه N یا دی کالیاتیک سلول می­شود.
2. در مرحله کاریوگامی؛ آمیزش دو هسته و یک هسته، دو N کرومزومی به وجود می­آورند.
3. مرحله میوز یعنی تقسیم یا کاهش کرومزومی؛ در این مرحله تعداد کروموزوم­ها به نصف کاهش پیدا می کنند وN کروموزومی می­شوند. یعنی هسته دیپ لونی به دو تقسیم می­شود و دو تا هستهN کروموزمی به وجود می­آورد یعنی سلول تخم به چند هسته N کرومورومی تبدیل می شود و اطراف هر هسته با مقداری سیتوپلاسم و یک دیوار احاطه می­شود و بدین سان یک سلول که یک اسپور قارچ است به وجود می­آید. بنابراین وقتی که اسپور قارچ به وجود می­آید، تولید مثل جنسی تکمیل می گردد.
تولید غیرجنسی در قارچ :
در تولید مثل غیر جنسی اندام­ها یا گامت­های جنس نر و ماده اصلاً نقش ندارند. تولید غیرجنسی در تکثیر و گسترش قارچ­ها با اهمیت ­تر از تولید مثل جنسی است به طوریکه در یک فصل چندین بار تولید مثل غیر جنسی تکرار می­گرد، تولید مثل غیرجنسی به روش های مختلف در قارچ­های مختلف اتفاق می افتد:
1. قطعه قطعه شدن هیف یا اندام­های رویشی که هرقطعه بصورت یک فرد جدید رشد می­کند. مثل کلامید و اسپورو آتروزاسپور.
2. جوانه زنی سلولهای رویشی یا اسپورها که هر جوانه به یک فرد جدیدی تبدیل میشود مثل مخمرها و سیاهکها.
3. دو نیم شدن سلولهای رویشی یا سلولهای مادری به سلولهای دختری است. مثل شینروسایکرو مایسزها.
4. تولید اسپورهای غیر جنسی است که هر اسپور بعد از جوانه­زنی لوله تملش را تولید نموده و بعد از رشد به نسلیوم تبدیل می گردد
متداولترین روش تولیدمثل غیرجنسی در قارچ­ها، تولید اسپورهایی غیرجنسی است که از نظر شکل ، اندازه رنگ و تعداد سلول با هم متفاوت هستند. اسپورهای غیر جنسی در درون یک ساختمان کیسه مانند بنام اسپورانژیم ممکن است پایدار باشند و به هیف متصل شوند و در بسیاری از قارچ­ها ممکن است غیر متحرک باشند که به آنها اپلانسقور گفته می­شود اما آنهایی که متحرک هستند. زوسپل نامیده می­شوند و بدلیل تاژک و مصرف انرژی حرکت می­کنند. بقیه اسپورهای غیرجنسی کنیدی می­گویند. و این کنیدی­ها روی اندام­هایی همچون در ترایپودرما، آسروی مثل کولای تو ترایکوم، اسپوردوکیوم مثل فوزاریوم، کورمی یاسناست مثل روزانویایاآریتریوم دیده می­شود.

 

تشخیص قارچ‌ها
تشخیص قارچ­ها غالباً ‌از روی شکل، رنگ ، اندازه و طرز قرارگرفتن کنیدی­ها بروی کنیدیبر انجام می­شود. تشخیص اینکه قارچ­ها متعلق به چه راسته­ایی است نسبتاً آسان می­باشد. ولی برای تشخیص جنس و گونه قارچ حتماً باید از کلیدهای شناسایی معتبر استفاده شود. ابتدا مراحل جداسازی قارچ از گیاه بیمار را توضیح می­دهیم :
برای جداسازی قارچ از گیاه نخست ظروف شیشه­ایی نظیر لوله آزمایش و تشک پتوی بوسیله حرارت خشک مرطوب ویا به کمک مواد شمیایی استریل می­کنیم در استریل به روش خشک معمولا ظروف به مدت یک ساعت در120 درجهC در داخل یک اتو یا اون قرارمی­دهیم . در روش حرارت مرطوب برای استریل کردن ظروف را بمدت 15 تا 20 دقیقه در حرارت 120 درجه C و فشار 5/1 کیلوگرم برسانتمتر مربع در یک آتا کیلو قرار می­دهیم.
آتاکیلو تقریباً‌ همان چیزی است که در خانه­ها زودپزداریم یعنی سیستم کارکردن مثل زودپز است. ظروف شیشه­ایی می­توانیم در محلول الکل 95% و یا محلول یک درهزار کلرور جیوه یا محلول 5% فرمالین سرب ضدعفونی می­کنیم اما پس از استریل باید این ظروف را سه بار در آب مقطر شستشو بدهیم سپس آن را مورد استفاده قرار می­دهیم .
پس از استریل کردن ظروف مرحله بعدی ضدعفونی سطحی بافت­های آلوده است. چون سطح بافت آلوده در تماس با محیط اطراف گیاه بوده لازم است بمنظور نابود کردن عوامل عفونی آن به یکی از روشهایی که متداول است ضد عفونی شود. مثلاً بافت آلوده را می­توانیم به مدت سه ثانیه یا بیشتر در الکل 95% یا در محلول 5% تا 7% هیپو کلرید سدیم یا به مدت 15 تا 45 ثانیه در یک محلول یک در هزار کلرید جیوه به تنهایی با در محلول کلرید جیوه بعلاوه 50% الکل فرو ببریم. به چنین محلولی اصطلاحاً را دو سلولش گفته می­شود. بنابراین وقتی که بافت­های آلوده را با این محلول ضدعفونی سطحی کردیم مرحله بعدی تهیه محیط کشت است.
برای کشت قارچ و باکتری درآزمایشگاهها محیط کشت­های گوناگونی تهیه و به نامهای مختلفی در بازار یافت می­شوند. از این محیط کشت­های متداول می­توانیم از پیدیه یا محیط کشت سیبزمی دیستکروزآکار نام ببریم. معمولاً‌ برای تهیه یک لیتر محیط کشت پیدیه یا سی ام آ، 39 گرم براساس نوشته آن شرکت یا 21 گرم پیدیه استفاده می­کنیم این محلول به مدت چند دقیقه می­جوشانیم و بهم می­زنیم وقتی که عمل بهم زنی خوب انجام دادیم محلول از حالت کدری به یک محلول ذرات تبدیل می­شود سپس اینها را در لوله­های ­آزمایش یا ایرلین­ها قرار می­دهیم و یک پوشش درب پنبه­ای به آن وصل می­کنیم و به مدت 20 دقیقه در 121 درجه تحت فشار5/1 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع عمل استریل در آتو کلو انجام می دهیم و باید صبر کنیم تا فشاربه صفر درجه برسد. می­توانیم این محیط کشت را زیر هود یا بغل چراغ الکلی در تشکهای پتری که قبلاً‌استریل کردیم بریزیم.

 

تهیه محیط کشت P D A
محیط کشت دستیکروز آگار وهالت­ایتسکرت از جمله محیط کشت­های عمومی هستند که درآ زمایشگاه بیماری شناسی از آنها استفاده می­شود. معمولاً برای تهیه محیط کشت سیبزمی دستیکروز آگار 250 گرم سیب زمینی تازه پوست کنده را به چهار قسمت می کنیم ( و الزاماً بنابراین قطعه­ها را کوچکتر بکنیم و نیز اثلایت اینها را نباید تهیه بکنیم زیرا نشاسته بیش از حد خارج می­شود و در روند کار اختلال ایجاد می­کند و محیط کشت باید بدون نشاسته کافی باشد ) و در یک ماهی تا به مدت 20دقیقه روی اجاق گاز می­گذاریم تا کاملاً بجوشد سپس و عصاره آن را بوسیله
پارچه­ایی می­گیرم تا زلال و پاک باشد و هیچ نشاسته­ایی درآ ن وارد نشود.
(در زمان عصاره­گیری به هیچ وجه سیب زمینی پخته را له نمی­کنیم تا محلول زلال باشد.) در محلول بدست آمده 20 گرم دستیکروز که مثل شکر است اضافه می کنیم و به آرامی بهم می­زنیم. سپس آنرا روی چراغ ا لکلی یا اجاق گاز قرار می­دهیم تا کاملاً حل بشود. بعد از این 20 گرم آگار به آن اضافه می­کنیم ( آگار آگار از یک جلبک دریایی گرفته می­شود و کارش این است که محیط کشت را ببندد وسطح صافی را ایجاد بکند.) و پس از بهم زدن آن را به مدت2 دقیقه روی اجاق گاز قرار می­دهیم تا کاملاً حل شود بدون اینکه حبابی ایجاد بشود زیرا اگر زیاد گرم بشود باز نمی­شود و برای اینکه به آرامی باز بشود یک درب پنبه­ایی را روی آ ن می­گذاریم و حجم این محیط کشت بوسیله آب داغ به یک لیتر می­رسانیم و آن رادر آتوکلو بمدت20 دقیقه در دمای 121 درجه C و فشار یک و نیم کیلو گرم بر سانتیمتر مربع استریل می­کنیم سپس زمانی که فشار به صفر درجه برسد آن را از آ توکلو خارج می­کنیم ، و وقتی که درجه حرارت تقریبا 45 درجه C باشد آن را در بین چراغ الکلی قرار می­دهیم . وقتی که محیط کشت استریل شد تقریبا 45 درجه گرما دارد و بوسیله انگشت می­توانیم این را حدس بزنیم. البته بهتر است بوسیله بنا گوش گرمای آن را تخمین بزنیم زیرا لطافت و نازک بوده و حساس است و بنابر این بدرستی گرمای آن متوجه می­شویم .
تهیه محیط کشت مالت ایتسکرت :
20 گرم مالت ایتسکرت و آگار آگار را وزن می­کنیم و در داخل این محیط اضافه
می­کنیم و با حرارت لازم آن راحل می­کنیم و مثل روش سابق در آتوکلو استریل
می کنیم .
چرا اصلاً محیط کشت را تهیه می کنیم ؟
زمانی که گیاه آلوده را مشاهده می­کنیم ، این گیاه آلوده قارچ در آن هست اما نمی­توانیم آنرا از روی ظاهر شناسایی بکنیم لذا باید محیط کشت را تهیه و قارچ را کشت خانه سازی بکنیم سپس آن را بوسیله کلیدهای معتبر قارچ شناسی یعنی شکل ، اندازه ، رنگ اسپور ، جدار دار بودن ، و از قرار گرفتن قارچ ، شناسایی بکنیم .
آیا برای تهیه محیط کشت از مواد طبیعی مثل سیب زمینی استفاده می­کنیم یا مواد دیگر هم استفاده می شوند ؟
بطور کلی سه نوع محیط کشت طبیعی ، مصنوعی و نیمه مصنوعی داریم . در محیط کشت طبیعی اجزاء تشکیل دهنده آن ، دقیق نمی­دانیم مثل محیط کشت سیبزمی دیستکروز آگار ولی در محیط کشت مصنوعی تمام اجزاء آن را می­دانیم .

 

جدا سازی عامل بیماری از گیاه بیمار
اگراسپور قارچ بر روی لکه برگ نمایان شد بوسیله سوزن استریل آن را مستقیم بر می­داریم و به محیط کشت انتقال می­دهیم در روی این محیط کشت بعد از چند روز اگر این کوبه را در یک این کوباتور بگذاریم نسلیوم قارچ ظاهر می­شود که از این نسلیوم می­توانیم کشت های مجدد و خانه سازی را انجام بدهیم جدا کردن بیمارگر از بخشی که نکروزه شده است: با تیغ برش­هایی به ابعاد 5 تا 10 میلی متری از حد فاصل بین بافت آلوده و سالم برگ می­زنیم و به مدت 15 تا20 ثانیه در محلول 10 در صد هیدروکلرید سدیم قرار می­دهیم سپس در اتاق کشت یا نزدیک هود بیولوژیک برش­ها را با فاصله زمانی 10 تا 15 ثانیه به کمک پس از هم بر می­داریم و بعد از خشک کردن نمونه­ها به کمک یک حوله کاغذی ، برای استریل 3 تا 5 برش در سطح محیط کشت یک تشتک پتری قرار می­دهیم . و این کوبه و عوامل بیماری­زا را می­توانیم خانه سازی بکنیم و تشیخص نهایی را از روی محیط کشت مصنوعی بدهیم و آن را مجددا کشت بکنیم .
جدا کردن پاتوژن از میوه ، ساقه و سایر اندامهای هوایی چگونه است ؟
روش های جدا کردن بیماری از سایر اندام ها مشابه روش های جدا کردن این بیمارگرها از برگ­ها است .مضافاً این که برای جدا کردن بیمارگرهایی که عمیقاً در ساقه و میوه نفوذ کرده­اند می­توان آنها را در جهت طولی وبا شروع از سمت سالم دو نیم کنیم سپس از مرز بافت سالم و آلوده بخش درونی میوه وساقه را که برای اولین در معرض قارچ قرار می­گیرد برش کوچک 5 تا10 میلی متری می­زنیم و آنها را بر روی محیط کشت مصنوعی کشت می­کنیم .
اما جدا کردن بیمار گر از ریشه وغده چگونه است؟
جدا کردن پاتوژن از ریشه و غده مشکل تر از سایر قسمتها می­باشد. زیرا در خاک سایپروفیت های فراوانی وجود دارند که بر روی ریشه و غده بسر می­برند بنابراین باید قبل از کشت چندین بار آنها را بشوریم واقدام به جدا سازی پاتوژن بکنیم . چنان چه ریشه ها کوچک باشند آلودگی کوچک است یا رخنه این پاتوژن در سطح غده و ریشه سطحی است و می­توان روش جدا سازی پاتوژن را به روش برگ انجام بدهیم اما اگر رخنه پاتوژن در غده و ریشه عمیق باشد مانند روش جدا سازی میوه ساقه عمل
می­کنیم. یعنی غده و ریشه را از سمت سالم به دو نیمه برش می­زنیم سپس قطعات را از حد فاصل بین بافت سالم و بیمار جدا می­کنیم و مستقیماً بر روی محیط کشت مناسب قرار می­دهیم .

 

لکه برگی کوروو لاریا بیماری پوسید گی ژیلوس
علائم بیماری لکه برگی کوروولاریا
برگ­ها نخست سبزو ریز وفرورفته ظاهر می­شوند و بتدریج این عارضه توسعه می­یابد و گاهی برگ­ها بهم پیوسته و خرمایی رنگ و نا منظم و بزرگ می­گردند و یا در مراحل توسعه بهم پیوسته و بحالت نا منظم و بزرگی نمایان می شوند .در این بیماری برگ ریزی اتفاق نمی­افتد ولی پارگی برگ دیده می­شود لکه ها معمولاً شش روز بعد از تلقیح ایجاد می­شوند و بعد از اینکه لکه­ها خرمایی رنگ شده اسپورروی آنها تشکیل می­شود.
در منابع مختلف قارچ curvularia era grostidis عامل بیماری معرفی شده است .
چگونه این قاچ ها بر روی گیاهان زینتی کنترل می شوند ؟
استفاده از قارچ کش هایی مانند مانکوزب ، کلروتالوفیل و بنومیل یک بار قبل از آلودگی از شدت بیماری می­کاهد .
بیماری اسپری ژیلوس :
علائم بیماری زخم های حاد بر روی رایزوم یا انتهای ساقه است وقتی که در معرض کنیدی های عامل بیماری­زا قرار می­گیرند ایجاد می­شوند. بافت آلوده ابتدا آب سوخته و بعداً فرورفته می­شود. اپیدم ممکن است در اثر تماس با عامل بیماری­زا به سرعت تجزیه گردد و به دنبال آن آلودگی در نزدیک قاعده و نوک برگ­ها بوجود آید که غالباً حاوی اسپورهای قهوه­ای تیره تا سیاه می­باشد.
عامل بیماری معمولاً قارچ ASPERGILLUSNEGER است . رشد مناسب قارچ اسپرژیلوس معمولاً در آزمایشگاه در حرارت 25 تا 40 درجه سانتی گراد اتفاق می­افتد و اسپر زایی این قارچ در این حول و حوش ادامه پیدا می­کند . این قارچ معمولاً از طریق زخمها به قلم ها راه پیدا می کند و در شرایط گرم مرطوب بیشتر خسارت زا است .
وضعیت بیماری در فصل سرد چگونه است ؟
گفتیم که این بیماری در شرایط گرم و مرطوب اتفاق می­افتد و خسارت­زا است. قارچ بین 25 تا 40درجه رشد می­کند اما وقتی که هوا خنک و سرد باشد چون رشد قارچ متوقف می­شود بیماری به صورت اتو ماتیک کنترل می­شود. پس در فصل سرد این بیماری کمتر مشاهده می­شود .
مبارزه با این بیماری چگونه است ؟
استفاده از قارچ کش هایی چون تیرام و کلرانیل به صورت گرد پاش یا معلق کردن قلمه ها در محلول قبل از حمل و نقل و کاشت بسیار مفید گزارش شده است . محلول پاش خاک گلدان با بنومیل نیز مفید ارزیابی شده است .
بیماری سوختگی بوترایتیسی
علائم بیماری سوختگی بوترایتیسی در گیاه زینتی بنفشه آفریقایی معمولاً در روی سطح زیرین برگ­ها و نزدیکی لبه گلدان یا در تماس با محیط کشت گلدانی ظاهر می­شود. در این بیماری لکه های آب سوخته به سرعت توسعه می­یابند و سطح وسیعی از برگ­ها را اشغال می­کنند . قسمتهای سوخته گل به تدریج قهوه­ای تیره تا سیاه رنگ دیده می­شود. چنان چه روز ها گرم و مرطوب و شب سرد باشد عامل بیماری روی گل اسپور زایی نموده و توده­ایی از اسپورهای خاکستری رنگ سطح آنها را می­پوشاند .
علائم کپک خاکستری روی درخت فیکس الاستیکا معمولا به صورت لکه­های خرمایی تا قهوه­ای رنگ با حلقه­های متعدد تیره و روشن در مرکز است. در شرایط مناسب حتی قلاف برگ­ها آلوده بوده و برگ ها بطور معمولی می-پوسند .
عامل بیماری قارچ BOTRYTISCINEREA است. بسیاری از گیاهان زینتی مثل درسنا ها ، بوتس­ها ، سرخس­ها و اشقه انگلیسی میزبانان بسیار خوب برای این قارچ می­باشند .
کاهش رطوبت سطح برگ­ها در شب در کنترل بیماری بسیار مؤثر است و کاربرد قارچ کش­هایی چون ایپرو دیون و وینکلوزولین نیز مؤثر گزارش شده است .

 

لکه برگی کورته اسپوروآ لترناریا
علائم بیماری در لکه برگی کورینه اسپورا
علائم بیماری بسته به میزبانان متفاوت است. لکه­ها از برگهای پایینی بویژه آنهایی که زخمی شده­اند یا در تماس با محیط کشت گلدانی هستند شروع می­شود و بعد بسرعت توسعه یافته و چنانچه شرایط مناسب باشد معمولا ًبه قطر 5سانتیمتر یا بیشتر می­رسند.لکه ابتدا خرمایی کمی قهوه­ایی و فرورفته بنظر می­رسند و بوسیله هاله زردی و به عرض یک میلیمتر احاطه می­گردند.
این لکه­ها بر روی برگ انجیری معمولاً بصورت خرمایی آب سوخته دیده­
می­شوند و بتدریج توسعه یافته و به رگ برگ­ها محدود می­شود و به حالت غیر منظم و زاویه دار دیده می­شوند.
عامل بیماری قارچ کورایس پولاکاس کولاCorynespora Cassicola است بنفشه آفن­گایی،انجیر اشکی، گیاه لاسک هلیا فیکوس­پداستکا، گیاه­گورخری یازبرا از میزبانان بسیار خوب این قارچ محسوب می­شوند.
کورتیها روی محیط کشت عصاره آگال قهوه­ایی و خاکستری تیره هستند و معمولاً بعد از 7 الی14روز تشکیل می­شوند و منظره مخملی شکل پیدا می­کنند.
چرا قلمه­هایی که بظاهر سالم هستند وقتی زیر کشت می­روند علائم بیماری درآنها مشاهده می­شوند؟
قلمه­هایی که بظاهر سالم دیده می­شوند علائم شدید بیماری بصورت هفته در خوددارند و با گذشت زمان این علایم شدیدتر می­شود.
برای مبارزه بااین قارچ استفاده از قارچ­کش­هایی مثل بنومیل، مانکوزبک، لروتالونیل و یا تیوفانات متیل بسیار مؤثر گزارش شده است.
علایم بیماری آلترناریا:
علایم بیماری آلترناریا معمولا ًبصورت زخم های کوچک آب سوخته به قطر کمتر از یک میلیمتر دیده می­شوند. این لکه برگی با رنگ قرمز قهوه­ایی شروع شده و بصورت گرد درمی­آیند معمول اًفاقد هاله بوده و بندرت بهم می­چسبند.
لکه برگی آلترناریا روی شپالرا ابتدا بصورت مناطق آب سوخته کوچکی روی پهنک برگ و دم برگ ثابت دیده می شود.
وسپس این مناطق بسرعت توسعه یافته و به قطر 4 میلیمتر در شرایط مناسب بالغ می­گردندو بشکل نامنظم و قهوه ایی تیره مشاهده می­شوند.
قارچ Alternavia Panax بعنوان عامل بیماری در منابع مختلف معرفی شده است و بر روی غذای سیب زمینی ویستکروزآگار خاکستری روشن تا سیاه رنگ دیده می­شود.کوریدی ها قهوه ایی تیره و محلول آبکی قرمز رنگی را ترشح می کنند.
می­توان لکه برگی آلترناریا با کم کردن و نپاشیدن آب روی برگ­ها بطور کامل کنترل کرد و کاربرد قارچ کش­هایی چون مانکوزب،تیوفانات متیل،کلرو تالونیل و بنومیل بسیار مؤثر گزارش شده است.

 

پوسیدگی ساقه کاکتوس ، فیلودندرون و میروتیلشیوم
پوسیدگی ساقه کاکتوس
پوسیدگی برگ­های اکلتسلیوینی کاکتوس جوان از علائم اولیه بیماری است بوته­های موسن­تردر حالی که حالتهای آن شکسته شده نرم و خشک و برگ­های آن بهم متصل هستند. بعلاوه کنیدی­ها سیاهرنگ با جریان هوا و پاشیدن آب نقش مهمی را ایفاد می­کنند.
آلودگی در کاکتوس­های سریوس معمولاً برروی اندام­های بالا ساقه اتفاق
می­افتد و بدنبال پوسیدگی خشک فرورفته دیده می­شود که تقریباً پس از مدت 6 ماه از تکثیر بیماری کاملاً توسعه پیدا می­کنند.
قارچ Drench sleracac Tivava بعنوان عامل بیماری عامل بیماری در مناابع در منابع مختلف مصرفی شده­است .
جریان هوا چه نقشی در گسترش آلودگی دارد؟
با جریان هوا کنیدی­ها در هوا پخش می­شوند و به طرف برگ­های کاکتوس انتقال پیدا کرده و الودگی ثانویه را بوجود آورند. همچنین اسپلش­های آب نقش مهمی و در آلودگی ثانویه ایجاد می­کنند.
کنیدی­برهای قارچ استاره بندرت منشعب می­شوند و بطور انفرادی شفاف و زیتونی تیره تا شکلاتی رنگ گشته و یک تا پنج دیواره دارند و با دو سرگرد شکل استوانه­ایی می­باشند. ارقام مختلف کاکتوس به این قارچ حساس بوده ولی زمانی که کاکتوس­ها به حد معینی از رشد برسند حساسیت پوسیدگی ساقه معمولاً کمتر می­شود یعنی بافت میزان ضخیم و مستحکم شده و حساسیت کمتری در مقابل بیماری از خود نشان می­دهد.
کنترل برروی کاکتوس­های کوچک با استفاده از کاپتان یا فرجام و برروی کاکتوس­های درشت مثل Cereuseaster با کلروتالونیل بخوبی امکان پذیر­است.
بیماری لکه برگی فیلودندرون
شانه­های اولیه فیاودندرون بصورت لکه های روشن آب سوخته در دو طرف سطح برگ دیده می­شود که بتدریج زرد و خرمایی شده و معمولاً مرکز آنها فرو رفته است ، طوری که به آسانی با اثرات تغذیه ترپیسها اشتباه می­گردد. اما تشخیص این دو علائم از همدیگر بدین صورت است که معمولاً‌ تریپس­ها وقتی از برگها تغذیه می­کنند بافت پارانشیوی برگ را می­خورند و جای خوردن و هان تریپس برروی برگ وسطح زیرین آن دیده می­شود در صورتی که در این بیماری لکه­ها بیشتر در سطح زیرین برگ قابل رؤیت هستند.
قارچ Doctylariahamicola در منابع مختلف بعنوان عامل بیماری مصرفی شده است. قطر کنیدی برروی محیط کشت سیب­زمینی دیستکروز آگار پس از 24 روز در حرارت 22 درجه C حدود 40 میلیمتر بالغ می­شود. کنیدی­ها ساده ، مستقیم و نمه شفاف بوده در حالیکه پنسلیوم­های شفاف و دارای دیواره عرضی هستند.
مبارزه زارعی مانند تهویه به منظور خشک کردن سریع و ایجاد پوشش سمی قارچ­ کش­ها از شدت بیماری می­کاهد همچنین قارچ کش­های یمثل نبومیل ، کاپتان، کلرونویس، مانکوکوزب علیه بیماری روی فیلو دندرون بخوبی مؤثر است.
کله برگی میروتیشوم :
علائم بیماری میروتیشیوم بدین صورت است که لکه­ها روی گیاه گورخر یا زبرا معمولاً در لبه و نوک برگ و رگ برگهای شکسته دیده می­شوند که بصورت قهوه­ایی
­تیره تا سیاه­رنگ و آب سوخته می­باشند. ایسپرودکنوم­های سیاه ­رنگ مشخصه وجود قارچ بوده و پوشش سفید رنگ سنلیوی آن معمولاً به حالت حقله­های متحدالمرکزی تشکیل می­گردند. این علائم روی اغلب گیاهان زینتی قابل رؤیت است و به حالت سایت دارند و در گیاهان برگی باغعث آلوده شدن و پوسیدگی توقه و دم برگ می­شوند.
عامل بیماری My rothe Cium roridun است که ایسپرودکیوم بدون پایه بشقابی ، روی نامنظم سیاهرنگ با حاشیه سفید و بدون سو قابل رؤیت است. کنیدی­برهای استاره منشعب و دارای دیواره سلولی جلوگبری از حرارت بین 20 تا 27 درجه C درصورت امکان و به حداقل رساندن زخم ها و مصرف کود درصدی توسط بیماری را به حداقل می­رساند. همچنین قارچ کش­هایی چون کلروتالونیل و مانکوزب تأثیر بسیار خوبی در کنترل بیماری دارند.

 

بیماری­های فتیوفتورای گیاهان زینتی
دوگونه از فیتوفتورها عامل اصلی بیماری­های گیاهان زینتی در دنیا گزارش شده است که عبارتند از:
1- Phytophthara palmivora بعنوان عامل بیماری سوختگی برگ و ساقه ، اشقه انگلیسی هدرا و پوسیدگی ساقه دیفن باخیا گزارش شده است .
2-Phytophthora Para sitsca عامل بیماری پوسیدگس ساقه و سوختگی برگ تعداد زیادی از کیاهان وینتی است.
پوسیدگی فتیورای ساقه دفین باخیا:
پوسیدگی ساقه دفین باخیا بصورت لکه­های آب سوخته ، نامنظم و کوچک برروی ساقه اصلی نزدیک سطح خاک ظاهر می شود در بیش ار سه سانتیمتر در بالا و پایین سطح خاک توسعه پیدا می­کنند. قسمت­های داخلی ساقه نرم و آبکی شده و برگ­ها زرد و بطور ناگهانی پژمرده می­شوند. وقتی آلودگی ایجاد می­شود. معمولاً ساقه­ شکسته می­شوند و بیشتر از بالای ساقه خشک می­شوند، اگر شرایط محیطی خیلی خشک باشد لکه هایی که برروی ساقه بوجود می­آیند چوب پنبه­ای و قهوه­ایی می­شوند و زمانی که این رنگ را به خودش گیرند دیگر رشد لکه وجود ندارد.
ساقه­های مورد حمله آب سوخته وقهوه­ایی می­گردند غالباً بین بافت­های سالم آلوده یهای سیاه وباریکی بوجود می­آید. در روی گیاهان کوچک آلودگی معمولاً از جایی که برگ با خاک تماس پیدا کرده شروع می­شودو گیاه در نهایت می­میرد.
علت اینکه علائم آلودگی در برگهای پایینی بیشتر بوده این است که برگهای پایینی بیشتر در تماس با خاک است و قارچهای خاک زی در زمان آبیاری اسپلش های آب به برگها انتقال پیدا می­کنند.
عامل بیماری قارچ Phytophora palmivora معرفی شده است.
اسپرانیژیوم های قارچ روی اسپراینژیوم­های سنپدیال که مختصری از هیف رویشی متفاوتی بوده تولید می­شوند و معمولاًُ لیمویی شکل و در قائده گرد و در نوک برجستگی شفاف­دارند. همچنین بعداز شدن از اسپراینویوفه­ها دارای پایه هستند.
اسپراینوژیوم­های بالغ معمولاً از نوک جوانه می­زنند وبسته به شرایط زیست لوله تنش یاروسپو تولید می­کنند . حداقل حرارت برای رشد رویشی 13 درجه حرارت مناسب و حداکثر 31 درجه سانتیگراد در منابع مختلف گزارش شده است.
پوسیدگی ساقه دفین باخیا فیتوفتوای با گرمای و رطوبت زیاد ،تهویه ضعیف خاک ، زیادی آب دادن و فاصله کم بوته­ها شدت پیدا می­کند.
قارچ کش­هایی چون اتریدپازول ، متالاکیسل و فوزتیل آلومیتوم برای مبارزه با بیماریهای فتیوفتورالی دفین باخیا بسیار مؤثر گزارش شده است.
پوسیدگی ساقه در سوختگی برگ گیاهان زمینی:
گیاهان بیمار یک رنگ میخکی درنوک برگ­های مرکزی پیدا می­کنند که احتمالاً مربوط به کمی آب می­باشد. لکه های سیاه در قاعده برگ­های خارجی ظاهرمی ­شود. قائده برگ­های مرکزی همچنان ممکن است کاملاً پوسیده و به سهولت از قسمت­های دیگر جذا شود.
ریشه همچون ساقه و برگ می پوسد و گیاهان آلوده معمولاً چروکیده می­شوند . لکه های ایجاد شده در کاکتوس نزدیک سطح خاک آب سوخته و سخت با باحشیه قرمز دیده دیده می­شود. لکه­های هاگ نکروزه و آب سوخته شده و هاله زردی را تولید می­کنند. عامل بیماری قارچ Phytophthara paraasitica معرفی شده­است . اسپراینژیوم ­های بیضوی ته گرد بین هیفی در انتها یا حاشیه تولید می­شوند.
حرارت مناسب برای رشد این قارچ 30 درجه سانتیگراد گزارش شده است. این قارچ دامه میزبان وسیعی دارد و گیاهتی از جمله هدرا، اشعه انگلیسی ، تیپوری ، کاکتوس ، گل همیشه بهار و غیره را مورد حمله قرار می­دهد.
محلول پاشی با اتریدیازن ، پیزوکس کلر ، کاپتان، کلرو تایونیل و مانکوزب در کنترل بیماری لکه برگی دفین باخیا مؤثر گزارش شده است.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 35   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بیمای های گیاهان زینتی

دانلود مقاله اکولوژی گیاهان زراعی

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله اکولوژی گیاهان زراعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
به نام خداوند لوح و قلم حقیقت نگار وجود عدم
خدایی که داننده رازهاست نخستین سرآغاز آغازهاست
ثبات تولید در کشاورزی یکی از جنبه‌های مهم کشاورزی پایدار Agriculture Sustainable می‌باشد. گرچه مفاهیم پایداری تولید در کشاورزی دیدگاه‌های همه‌جانبه‌ای را دربر دارد و جنبه‌های مختلفی را شامل می‌شود. اقلیم و خاک از مهمترین عوامل تولید می‌باشند و بهره‌برداری از زمین عمدتاً بر اساس کیفیت این دو عامل استوار است.
پراکنش و توزیع گیاهان طبیعی در عرض‌های جغرافیایی مختلف و همچنین در ارتفاعات متفاوت متفاوت در رابطه با عوامل محیطی و بخصوص بارندگی و درجه حرارت و در مرحله بعد شرائط فیزیکی و شمیایی خاک می‌باشد. این موضوع در ارتباط با گیاهان زراعی نیز صادق است و بدین‌ترتیب شناخت عوامل مختلف محیطی و انتخاب گیاهان مناسب برای شرایط متفاوت از مهمترین عوامل موثر در تولید است. حفظ ثبات با آگاهی از نیازهای محیطی و تامین شرایط مناسب برای هرمحصول امکان‌پذیری است و به همین دلیل در شرایط دیم به علت نوسانات شرایط اقلیمی و عدم امکان تامین همه نیازهای گیاه تولید از ثبات کمتری برخوردار است.
امروز روابط عوامل محیطی و تولید با کمک مدل‌های ریاضی برای اکوسیستم‌های مختلف زراعی بیان می‌شود و این روابط به صورت کمی درآورده شده است.
بدین ترتیب امکان پیش‌بینی تولید با توجه به شرایط مختلف اقلیمی در هر منطقه بیشتر شده است. این اکوسیستم‌ها چون ساخته‌ی دست بشر هستند و بر اساس نیازهای انسان بوجود آمده‌اند، قاقد تنوع لازم بوده و از نظر اکولوژیکی حساسیت بیشتری به نوسانات محیطی دارند و به همین دلیل برای حفظ ثبات تولید، شناخت عوامل محیطی در رابطه با نیازهای این اکوسیستم‌ها از اهمیت خاصی برخوردار است. در همین رابطه آگاهی از اثرات تنش‌های محیطی بر رشد و تولید این اکوسیستم‌ها نیز جهت حفظ ثبات محصول ضروری می‌باشد. بدین ترتیب به منظور بهره‌گیری هرچه بیشتر از منابع محیطی و کاهش خسارت وارده به محیط از طریق به کارگیری اصول صحیح اکولوژیکی در اکوسیستم‌های زراعی و نیز کاربرد روش‌های منطقی تولید بحث اکولوژی گیاهان زراعی مطرح می‌شود. (منبع شماره1)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول
گیاهان زراعی
تعداد گیاهان و حیواناتی که مورد استفاده انسان قرار می‌گیرد، در مقایسه با آن چه که در دسترس اوست، ناچیز است. برای مثال تنها در حدود 3000 گونه از 350000 گونه گیاهان گلدار، دارای ارزش اقتصادی هستند. علاوه بر آن انتقال از مرحله‌ی شکارچی‌گری به مرحله‌ی دامداری یا کشاورزی ساکن و از کشاورزی معیشتی به تجاری، مقدار گونه‌ها کاهش قابل ملاحظه‌ای یافته است. غذای انسان‌های اولیه خیلی متنوع‌تر از امروزه بوده است. هارلن (1976) معتقد است که در دوران گذشته هزاران گیاه و صدها حیوان برای استفاده غذایی مورد استفاده قرار می‌گرفته است. در آزمایشی با آنالیز محتویات معده انسان عصر فلز (انسان تولوند) (هل بک، 1950) ملاحظه شد که آخرین غذای او شامل هفده گیاه مختلف بود که فقط دو عدد از آنها، یولاف و جو کشت می‌شدند و بقیه علف‌های هرز گیاهانی بودند که کشت شده بودند.
امروزه دوازده گیاه زراعی و سه تیپ دام اهلی عمده‌ی کشورهای جهان را تامین می‌کنند. توسعه‌ی کشاورزی واقعه‌ای جدید در تاریخ تکاملی انسان محسوب می‌شود. این واقعه بستگی به انتخاب و تکثیر و به عبارت دیگر، اهلی‌کردن گونه‌های گیاهای و حیوانات با مشخصات دلخواه و مطلوب برای انسان دارد. این موضوع نه فقط ترکیب نسبی جمعیت گیاهان و حیوانات را تغییر داد، بلکه حدود ده درصد از زمین‌هایی که پوشش گیاهی طبیعی داشته‌اند، به وسیله گیاهان زراعی جایگزین شده‌اند و بخش عمده‌ای از زمین‌های باقیمانده نیز به سبب چرای دام‌ها تغییرات زیادی حاصل کرده‌اند. اکوسیستم کشاورزی ساختمان و ترکیب ساده‌تری نسبت به اکوسیستم طبیعی داراست. در این اکوسیستم کم و بیش سه تیپ موجودات غلبه دارند:
1. گیاهان زراعی یا گیاهانی که قابل زراعت هستند.
2. دام‌های اهلی
3. علف‌های هرز، آفات و بیماری‌ها
حیوانات و گیاهان اهلی شامل آنهایی هستند که تکثیر و اصلاح آنها کم و بیش توسط انسان کنترل می‌شود. انتخاب و به‌نژادی که اساساً روی اعاب وحشی صورت گرفته است، از یک طرف باعث حذف ویژگی‌های نامطلوب برای انسان شده است که این ویژگی‌ها برای بقای آنها مفید بوده است و از طرفی دیگر ویژگی‌هایی که دارای ارزش زراعی بوده‌اند، توسعه داده شده است. (جدول 1-1) در مورد گیاهانی که اهلی شده‌اند، رابطه‌ی همزیستی آنها با انسان طوری است که فقط تعداد معدودی از آنها بدون محافظت انسان می‌تواند به صورت وحشی بقاء داشته باشند.

 

 

 

 

 


جدول 1-1: بیست گیاه زراعی مهم بر حسب سطح زیر کشت

 

نام عمومی اندام اقتصادی موارد استفاده عمده
گندم
برنج
ذرت
جو
ارزن
سورگوم
سویا
پنبه
یولاف
لوبیا
سیب‌زمینی
بادام زمینی
چاودار
سیب‌زمین شیرین
نیشکر
کاساوا
نخود
نخودچی
انگور
کلم روغنی (منداب) غله
غله
غله
غه
غله
غله
حبوبات
دانه
غله
حبوبات
غده
حبوبات
غله
ریشه
ساقه
غده
حبوبات
حبوبات
میوه
بذر غذایی، علوفه
غذایی
علوفه
علوفه، غذایی و مالت
غذایی، علوفه
غذایی، علوفه
غذایی، علوفه و روغن
الیاف، علوفه و روغن
غذایی، علوفه
غذایی، علوفه
غذایی
غذایی، علوفه و روغن
غذایی، علوفه
غذایی
غذایی، علوفه
غذایی
غذایی، علوفه
غذایی، علوفه
غذایی، نوشابه
روغن، علوفه

 

 

 

گیاهان مهم زراعی
ارزش گیاهان زراعی بسته به توانایی آنها در تولید هرچه بیشتر تولیدات مفید، نسبت به اجداد وحشی آنهاست. یکی از تفاوت‌های مشخصی که بین گیاهان زراعی و اجداد وحشی آنها وجود دارد، رشد زیادتر آنهاست (شوانیتز، 1960) که این تغییر در اندام‌هایی که به عنوان محصول برداشت می‌شوند و نسبت آنها در کل گیاه مشخص است.
برای مثال در غلات بخش بیشتری از مواد ساخته شده در طول دوره فتوسنتز، به دانه می‌رود و مقدار کمتری از آن به برگ‌ها اختصاص داده می‌شود. برعکس در سیب‌زمینی منبع اصلی ذخیره مواد غده است. ویژگی مهم دیگری که در تفاوت گیاهان زراعی و اجداد وحشی آنها وجود دارد، کاهش انتشار طبیعی بذر به وسیله انتخاب ساقه‌های محکم و غیرشکننده در غلات و بسته‌بودن نیام و میوه در نخود، لوبیا، فلفل و غیره است. همزمان با کاهش انتشار بذر بعضی از صفت‌های مطلوب مثلاً اندازه بذر افزایش یافته است. به طور مثال بذر لوبیا (Phaseolus Vulgaris) 5 تا 8 برابر بزرگتر از اجداد وحشی آن است.
اندام‌هایی که برای برداشت انتخاب می‌شود، ترکیب و فرم آنها نسبت به گذشته تغییر کرده است. مواد سمی یا تلخ در یام و لوپن کاهش و یا حذف شده است و نسبت موادی که برای انسان باارزش و مفید هستند، مانند پروتئین، روغن، شیرینی، دارویی یا معطر به طور قابل‌ملاحظه‌ای افزایش یافته است.
گیاهان زراعی اغلب بر حسب استفاده ویژه‌ای که دارند، طبقه‌بندی می‌شوند که البته این موضوع از تغییرات زیادی برخوردار است. طبقه بندی جامع‌تر و عمومی‌تر براساس اندام‌هایی که برداشت می‌شوند، صورت گرفته است که در جدول 2-1 نشان داده شده است:
غلات (دانه) بذر
حبوبات بذر
گیاهان ریشه‌ای و غده‌ای ریشه و ساقه متورم
سبزیجات (محصول سبز) برگ‌ها و ساقه‌ها
میوه‌ها بذرهای دارای پوشش یا کپسول
دانه‌ی غلات و حبوبات یکی از منابع اولیه تامین کربوهیدرات‌ها، چربی، پروتئین، ویتامین‌ها، مواد معدنی ضروری برای تغذیه انسان‌ها و دامهاست. (جدول 2-1)
جدول 2-1: ترکیبات 100 گرم از مهمترین غلات در مقایسه با گیاهان غده‌ای حبوبات و سبزیجات
انرژی (کیلوکالری) پروتئین (گرم) چربی (گرم)
گندم
برنج
ذرت
سورگوم
یولاف
چاودار
سیب‌زمینی
نخود (سبز و خشک)
کاهو 340
310
352
348
317
338
83
70
15 12
8
10
10
10
11
2
9/4
12 2
2
4
5
5
2
1/0
4/0
2/0
دانه غلات به سبب داشتن آب نسبتاً کم و دوره‌ی خواب طولانی، علاوه بر اینکه به آسانی حمل و انبار می‌شوند، منبع غذایی فشرده نیز می‌باشند.
ریشه و غده‌ها اندام‌های حجیمی هستند که به سبب داشتن (بیشتر از 75 درصد) سایر اندام‌ها متمایز گشته است و این موضوع عامل محدودکننده‌ برای انبارشدن بوده است، ولی عامل افزایش عملکرد در واحد سطح است. گیاهان غده‌ای (به جز سیب‌زمینی) بیشتر دو ساله هستند و در اواخر فصل اول رشد که اندام‌های ذخیره شونده به حداکثر اندازه خود رسیدند، برداشت می‌شوند.
سبزیجات شامل آندسته از گیاهانی می‌شوند که ارزش آنها در برگها و ساقه‌های تازه و جوان است. مقدار زیاد سلولز و فیبر در آنها سبب محدودیت در مصرف غذایی آنهاست. این گیاهان منبع اصلی ویتامین‌ها، مواد معدنی، مواد دارویی مانند نیکوتین، تانن و کافئین هستند. به سبب حجم زیاد و درصد آب بالا ذخیره‌سازی آنها بستگی به خشک‌کردن، سیلوکردن یا یخ‌زدن سریع دارد.
میوه از نظر زراعی به مواد گوشتی و آبدار که بذر را دربر می‌گیرد (میوه‌های انگوری، سیب و گلابی) یا میوه‌های بذری (نارگیل، گیلاس و گوجه) اطلاق می‌گردد. برخی مانند موز، ممکن است حاوی مقدار زیادی کربوهیدرات باشند. در اکثر میوه‌ها ارزش اقتصادی آنها به سبب خوشمزه بودن و داشتن مقدار زیادی ویتامین c می‌باشد. همانند سبزیجات به سبب داشتن مقدار زیادی آب نگهداری آنها نیاز به نوعی ذخیره‌سازی دارد.
سهولت در کشت و کار، بستگی به فرم رشد و یا عادت رشد و سیکل زندگی هر گیاه زراعی دارد. در گیاهانی که از طریق بذر تکثیر می‌شوند، مساله عمده در موفقیت گیاهان زراعی، تولید بذرهایی با قدرت جوانه‌زنی بالا می‌باشد. البته پیشرفت‌هایی که در زمینه تولید بذرهای هیبرید بخصوص در غلات شده است، باعث شده است که تکثیر بذر مستلزم کشت گیاهان خاصی باشد. تولید و تکثیر غیرجنسی در اکثر گیاهانی که دارای ریشه و یا غده هستند، مانند سیب‌زمینی، سیب‌زمینی شیرین، کاساوا و یام که غذای عمده‌ی مناطق حاره‌ای مرطوب را تشکیل می‌دهند، صورت می‌گیرد، چون شرایط محیطی برای کشت غلات مناسب نیست و کشت این قبیل گیاهان در مناطق حاره‌ای رایج است و همچنین برای بعضی از گیاهانی که میوه تولید می‌کنند، مانند موز، توت‌فرنگی، آناناس و نیشکر تکثیر غیرجنسی لازم است.
اکثر گیاهان زراعی و بویژه آنهایی که دانه تولید می‌کنند، یک ساله و بقیه دوساله هستند. مانند گیاهان ریشه‌ای که اغلب به عنوان یک‌ساله کشت شده است و فقط برای تولید بذر، به آنها اجازه داده می‌شود به گل بروند.
بسیاری از گیاهان چندساله برای دوره‌های کوتاه کشت می‌شوند و یا مانند پنبه حتی به عنوان یک ساله کشت می‌شوند. تیپ رشد محدود، استحکام و مستقیم‌بودن ساقه و غیرشکننده بودن آنها و عدم پراکندگی بذر سبب تسهیل در برداشت می‌شود.

 

بنابراین تعجب‌آور نیست که در غلات که عمده‌ترین گیاهان اهلی را تشکیل می‌دهند، دارای بیشترین ویژگی‌های لازم برای یک گیاه زراعی بوده است و بیشترین توجه از نظر برداشت مکانیزه را به خود معطوف کرده‌اند. بزرگترین مشکل در مورد گیاهان ریشه‌ای، میوه‌ها و سبزیجات است که در آنها برداشت مکانیزه به سادگی باعث خسارت به آنها شده، رشد نامحدود در آنها امکان پراکنش بذر نیز مشکل‌آفرین است.

 

غلات
طبق نظریه هارلن (1976) مهمترین گیاهان زراعی (جدول 3-1) از نظر ارزش، تولید و سطح زیر کشت گیاهانی هستند که مصرف غذایی دارند و دارای بازده زیادی از نظر مواد ذخیره‌ای به ازاء هر واحد کار دارند و از نظر نمود بیولوژیکی (نسبتاً با ثبات هستند) بی‌خطر هستند و نیازهای غذایی عمده انسان و دام‌ها را تامین می‌کند.
در میان اینها غلات از لغت سرس یا الهه غذایی گرفته شده است و دارای ارزش بالایی هستند (شکل 1-1). این گیاهان شامل غلات دانه‌ریز (گندم، جو، برنج، چاودار، یولاف) و یا غلات دانه درشت (ذرت، سورگوم، ارزن) می‌شوند و جمعاً 50 درصد انرژی و پروتئین مورد نیاز جهان را تامین می‌کنند (بیش از هفتاد و پنج درصد زمانی که غذایی که برای تغذیه دام‌ها استفاده می‌شوند نیز محسوب شود) و دو سوم زمین‌های زیر کشت را شامل می‌شوند. غلات اولین گیاهان اهلی شده بودند که از دیرباز منبع غذایی انسان بوده‌اند.
غلات از نظر حجمی و ارزش عمده‌ترین مواد غذایی، در تجارت جهانی است و امروزه ذخیره غذایی جهان (غذای ذخیره شده) بر حسب مقدار دانه‌های غذایی که سالانه پس از تجارت باقی می‌مانند، سنجیده می‌شود.مسلماً اهمیت غلات در ارتباط با ارزش غذایی آنها (شامل
12-10درصد پروتئین)، سهولت کشت، حمل و نقل و انبارکردن، دامنه وسیع سازگاری به شرایط محیطی و زودرسی آنها می‌باشد. سه غله عمده و قدیمی: برنج، گندم و ذرت که هر یک شامل واریته‌ها و نژادهای زیادی هستند، با سابقه‌ای طولانی توسط انسان انتخاب و به‌نژادی شده‌اند.

 

جدول 3-1: گیاهان زارعی عمده
گیاه زراعی تولید جهانی (تن *10-6) درصد سهم در تولید جهانی
گندم
برنج
ذرت
سیب‌زمینی
جو
سیب‌زمینی شیرین
کاساوا
سویا
سورگوم
حبوبات
ارزن
یولاف
گوجه‌فرنگی
چاودار 417
345
334
228
190
136
105
62
52
52
52
49
41
28 7/15
13
5/12
8/10
1/7
1/5
9/3
3/2
2
9/1
9/1
8/1
5/1
1
گندم و چاودار از غلاتی هستند که برای تهیه نان استفاده می‌شوند و هر دو دارای مقدار بیشتری پروتئین نسبت به سایر غلات هستند. گندم دارای مقدار زیادی پرتئین گلوتن است که باعث ورآمدن خمیر می‌شود و در نتیجه آرد آن سبک‌تر و متخلخل‌تری که دارای ارزش انرژی بیشتری از چاودار است، تولید می‌کند و بیشتر از چاودار مورد استفاده است.
البته آرد چاودار به سبب دارابودن پروتئین از نوع لیسین، دارای ارزش غذایی بیشتری است، ولی ارزش انرژی‌زایی آن کمتر از گندم است. نان سیاه چاودار هنوز در اروپای شرقی غذای فقراست، ولی به وسیله مهاجرین به عنوان غذای ویژه برای رژیم غذایی آمریکای شمالی معرفی شده است. چاودار در مقایسه با سایر غلات مقاومت بیشتری به یخبندان دارد و از نظر نوع خاک نیز کم‌توقع‌تر است.
با وجود کاهش سطح زیر کشت غلات، هنوز این گیاه در اروپای شمالی به مقدار زیادی جهت تهیه غذای دام و الکل کشت می‌شود. هیبرید تریتیکاله اخیراً از تلاقی بین گندم و چاودار است. البته این گیاه کمبود گلوتن دارد و فقط تعداد کمی لاین اصلاح شده آن آرد مناسبی برای نان تولید می‌کنند. بنابراین امید می‌رود که رقم‌هایی اصلاح ‌شوند که نسبت به چاودار از نظر تولید و از نظر مقاومت از گندم بهتر باشند.
گندم و برنج از مهم‌ترین دانه‌های غذایی هستند. گندم دارای مقدار پروتئین بالایی است، ولی نسبت آن به واریته و شرایط محیطی که در آن رشد می‌کند، بستگی دارد. با دارابودن دامنه‌ی وسیع سازگاری به آب و هوا و شرایط خاک سطح زیر کشت آنها، از هر گیاه دانه‌دار دیگری بیشتر است.
به سبب دارابودن ریشه عمیق در خاک‌های سنگین که مواد غذایی بالایی دارند، بخوبی رشد می‌کنند. حدود 80-70 درصد واریته‌های گندم جهان، آنهایی هستند که دارای عملکرد بالا بوده و زمستانه می‌باشند که در پاییز کشت می‌شود و بلافاصله رشد می‌کند و در طول تابستان بعد می‌رسند. واریته‌های بهاره احتیاج به دوره‌ی رشد کمتری دارند و به سبب عملکرد بالقوه‌ کمتر، دامنه‌ی وسعت آنها محدود است. در مناطقی که ‌باران کم و تابستان گرم دارند، افزایش گلوتن، کاهش محصول را در گندم‌های سخت جبران می‌کند. آرد این گندم‌ها برای تولید نان مناسب است. در مقابل گندم‌های نرم که سازگاری بهتری با آب و هوا و سرد و مرطوب دارند، آردهایی چندمنظوره دارند که در شیرینی، بیسکویت، مواد مخصوص صبحانه و غذای دام استفاده می‌شود.
در مناطقی که آب و هوای مرطوب و گرم دارند، کشت گندم به ارتفاعات محدود می‌شود. حساسیت به حمله قارچ‌ها و مشکلات برداشت و انبارنمودن باعث شده است که این گیاه، در مناطقی که درجه‌ی حرارت زیاد و رطوبت نسبی هوا نیز بالاست، کشت شود.
اگرچه سطح زیر کشت برنج، به اندازه‌ی گندم نیست، با این وجود نصف غذای جمعیت، دنیا را تشکیل می‌دهد. حدود 95% آن در مناطق گرم و مرطوب و سواحل پست نیمه گرمسیری خاور دور به کشت برنج که تنها غذای آنهاست، اختصاص دارد. برنج مانند گندم، سابقه تاریخی طولانی کشت دارد.
امروزه دارای 14000 واریته محلی سازگار به شرایط محیطی مختلف و سیستم‌های سنتی تولید است. دو گروه ایندیکا (بومی جنوب آسیا) و ژاپونیکا (بومی ژاپن، شمال چین و کره) از برنج وجود دارد که ارقام آنها به روزهای بلند با فصل کوتاه این مناطق سازگار شده‌اند.
برنج در میان غلات، از این نظر قادر است در آب جوانه زده و رشد کند، منحصر به فرد است. این گیاه درجه‌ی حرارت‌های زیاد (حداقل
12-10 درجه سانتی‌گراد) برای جوانه‌زدن نیاز دارد. البته واریته‌های زودرس، باعث می‌شود که بتوان تا مناطق هوکایدو (ژاپن) آنرا کشت کرد و آبیاری باعث شده است در مناطق خشک دنیا توسعه یابد.
جو و یولاف دو غله دیگر مناطق معتدله‌ عمدتاً به عنوان غذای دام مورد استفاده قرار می‌گیرند. جو زودتر از سایر غلات می‌رسد. ضمن اینکه نیاز آب و هوایی آن، نظیر گندم است. ولی می‌توان در عرض‌های جغرافیایی بالاتر و خشک‌تر نسبت به گندم کشت کرد.
پروتئین جو در رابطه با واکنش این گیاه به آب و هوا نظیر گندم است و این فاکتور در رابطه با استفاده از جو به عنوان غذای دام یا در صنایع تخمیری موثر است. بالابودن نسبت نشاسته به پروتئین در جو، در شرایط مرطوب برای تهیه مالت مناسب‌تر از دانه‌های سخت که دارای پروتئین بالا هستند، می‌باشد. اگرچه نیاز غذایی جو مانند گندم نیست، اما عدم زهکشی و بالابودن اسیدیته را کمتر تحمل و در برابر غلظت نسبتاً زیاد نمک‌های قلیایی مقاوم‌تر است.
یولاف (هر دو قسمت کاه و دانه) به عنوان غذایی دام استفاده می‌شود. اگرچه ارزش غذایی آن از نظر چربی (8درصد) و پروتئین (16درصد) بالاست، ولی پتانسیل تولید آن کم است. پوست دانه، فیبری و نرمتر از سایر غلات است. یولاف از گیاهان شاخص نواحی معتدله سرد و مرطوب است، اما مقاومت آن کم و از نظر خاک قانعتر از گندم و جو است.
ذرت، سورگوم و ارزن سه غله‌ی عمده مناطق گرم می‌باشند. ذرت که به عنوان یک گیاه غذایی در آمریکای مرکزی، منشاء گرفته است، با گندم و جو اولین گیاهان زراعی بودن که اهلی شدند. این گیاه دارای تنوع ژنتیکی و دامنه وسیع از نظر سازگاری به شرایط محیطی است و از پرمحصول‌ترین غلات است. مهمترین گروه‌های تجارتی آن عبارتند از:
1. ذرت غلافدار (Zea mays tunicate)
2. ذرت آردی (Z.m. amylacea)
3. ذرت پاپ‌کرن (Z.m. everta)
4. ذرت سخت (Z.m. indurate)
5. ذرت دندانه‌ای (Z.m. indentata)
6. ذرت شیرین (Z.m. saccharata)
ذرت‌های هیبرید با عملکرد بالا در دهه 1920 و 1930 در آمریکا تولید شدند. تقریباً اکثر ذرت‌های امروزی، هیبرید و یا از نژادهای هیبرید تولید شده‌اند. کوتاه‌شدن فصل رشد، چه به وسیله کم‌آبی و یا پایین‌بودن درجه حرارت سبب شده است که کشت این هیبریدها، در مناطق خشک‌تر و یا سردتر نسبت به گذشته، افزایش یابد.
امروزه به مقیاس زیادی در عرض‌های جغرافیایی (ْ58 شمالی و ْ40 جنوبی) و حاره‌ای (که 4500 متر از سطح دریا ارتفاع دارند) کشت می‌شوند. بهترین تولید، زمانی حاصل می‌شود که تابستان‌های گرم با درجه حرارت متوسط روزانه (ْc24) همراه با شبهای گرم باشد. یکی از فاکتورهای محدودکننده، عدم رطوبت کافی و وجود تنش در دوره‌ی گل‌دهی و گرده‌افشانی است. (زمان کاکل‌دهی)
در مقایسه با دو گیاه دیگر ذرت به عنوان یک دانه غذایی در سطح جهانی دارای برتری است. اگرچه کمبود اسید آمینه‌ی ضروری لیسین، ارزش غذایی آن را کاهش داده، ولی بالابودن چربی و پروتئین آن باعث شده است که مهمترین مواد غذایی کنسانتره برای دام‌ها باشد. در مناطقی که برای رسیدن دانه ذرت نامساعد هستند، ولی در عین حال رشد رویشی آن سریع است، می‌توان برای علوفه نیز از آن استفاده کرد. دانه ذرت منبع غذایی مکملی، برای بسیاری از فرآورده‌ها از جمله فرآورده‌های مخصوص صبحانه، آرد، ذرت، روغن‌های گیاهی و قند برای تولید فرآورده‌های الکلی است.
سورگوم و ارزن از غلات مناطق خشک گرمسیری و نیمه‌گرمسیری است و محصول سورگوم بیشتر از ارزن می‌باشد. به علاوه جزء محدود گیاهانی است که در برابر خشکی مقاوم است. چهار گروه سورگوم بر اساس ویژگی‌های بذر و استفاده‌ی اصلی آنها وجود دارد:

 


1. سورگوم دانه‌ای: غذای انسان و دام.
2. سورگوم شیرین (سورگو): علوفه، شربت قند، الکل.
3. سورگوم علفی: که در آن سودانگراس مهمترین گیاه علوفه‌ای برای تولید علوفه خشک و به عنوان چراگاه است.
4. سورگوم جاروبی.
علاوه بر آن کائولیانگ، گروهی از سورگوم‌ها را شامل می‌شود که نسبت به خشکی مقاوم ولی در درجه‌ی حرارت پایین‌تر نسبت به بقیه رشد می‌کنند. بر خلاف ذرت، سورگوم یک دانه‌ی غذایی است که از آفریقا منشا گرفته و بویژه از جنگ جهانی دوم، ارزش آن به عنوان یک گیاه علوفه‌ای در مناطق نیمه‌خشک جنوب غربی آمریکا افزایش یافته است. به‌نژادی برای متناسب ساختن آن با سیستم‌های فشرده مکانیزه، در سورگوم سریعتر از هر گیاه زراعی دیگر صورت گرفته است. ارزن هم نقش مهمی به عنوان دانه‌ی غذایی در مناطق گرم و خشک و به عنوان غذایی دام در سایر مناطق دارد. اگرچه نسبت به گذشته کمتر کشت می‌شود، اما هنوز از گیاهان زراعی مهم آفریقا و آسیا بویژه در مناطقی که برای کشت سورگوم خشک است و یا خاک‌های آن فقیر است، کشت می‌شود.
اهمیت غلات از نظر تولید مواد غذایی مورد نیاز، برای رشد و سلامتی انسان است. البته حتی در مورد گندم که مهمترین دانه غذایی است، از نظر مقدار، توازن و بویژه کیفیت پروتئین آن در حد کامل خود نیست.

 

کمبود پروتئین همراه با کیفیت پایین آن در جیره غذایی انسان، عامل اصلی بیماری کواشیور کور است که در نتیجه سوء تغذیه و کمبود پروتئین حاصل می‌شود. بر حسب، تعداد 9 تا 10 اسید آمینه (که در ساختمان پروتئین‌ها هستند)، برای سلامتی ضروریست. پروتئین گیاهی، از نظر برخی از این اسیدهای آمینه با کمبود مواجهند و فاقد ویتامین B12 هستند. به طور کلی لیزین و متیونین در تمام غلات کم است، در صورتی که ذرات دارای کمبود تریپتوفان نیز می‌باشد.

 

بقولات
در مقایسه با غلات، حبوبات دارای لیزین فراوان است، اما از نظر سیستین و متیونین که دارای گوگرد کم هستن، در حالی که پروتئین در گیاهانی که برگ‌های سبز دارند، از نظر اسید آمینه به جز متیونین، موازنه‌ی بسیار خوبی خوبی دارد. در صورت کمبود یک یا دو اسید آمینه، استفاده از بقیه‌ی اسیدهای آمینه، به همان نسبت کاهش یافته است، زیرا مازاد اسیدها نمی‌توانند ذخیره شوند و برای تولید انرژی شکسته می‌شوند، در نتیجه یک رژیم غذایی گیاه‌خواری تنها می‌تواند از ترکیب مصرف چندین غذا که دارای پروتئین‌های مکمل هستند، حاصل شود. (اسکریمشاویانگ 1976)

 


به عنوان مثال هنگامی که منبع غذایی پروتئین‌دار به صورتی مخلوط شوند که کمبودهای یکدیگر را جبران کنند (شکل a,b 1-1). در حالی که حبوبات در مقایسه با غلات، از نظر مقدار برخی اسیدهای آمینه‌ی ضروری کمبود دارند، دارای لیزین کافی است که می‌تواند در غلات که دارای کمبود واقعی این اسیدهای آمینه هستند، کمک کند. علاوه بر آن در دانه حبوبات نسبت بیشترین پروتئین به کربوهیدارت‌ها وجود دارد. در کشورهایی که مردم به رژیم غذایی گیاه‌خواری زیاد وابسته هستند، حبوبات در تامین پروتئین‌ نقش مهمی به عهده دارند و به همین دلیل گوشت مرد فقیر نامیده می‌شود.
بعد از غلات حبوبات مانند: سویا، بادام‌زمینی، نخود و لوبیا از مهمترین گیاهان زراعی هستند که در مناطق معتدله و گرمسیری کشت می‌شوند. این گیاهان دارای سه ویژگی عمومی زراعی هستند.
اول این که بذر در میوه (غلات) قرار دارد و به همین دلیل به همه‌ی آنها لگوم گفته می‌شود. دوم اینکه در اکثر گونه‌های مهم از نظر زراعی بذرهای نسبتاً درشت تولید کرده که به آن حبوبات می‌گویند. پروتئین این دانه‌ها از نظر لیزین غنی بوده و 20 تا 30 درصد وزن آنها را تشکیل می‌دهد. سوم اینکه همه‌ی آنها می‌توانند ازت هوا را (از طریق زندگی همزیسیتی یا باکتری‌های ریزوبیوم ریشه) که میزان متوسط آن در حدود 150 تا 250 کیلوگرم در هکتار در سال و حداکثر آن 600 کیلوگرم در سال است، تثبیت کنند. بعضی از حبوبات دارای درصد بالایی روغن بوده و به همین دلیل منشاء روغن‌های گیاهی هستد. به علاوه منبع غذایی خوبی برای دام‌ها (به صورت علوفه سبز یا خشک) بوده و به مقدار زیادی به عنوان گیاه مرتعی و یا برای اصلاح خاک‌ها استفاده می‌شود.

 


شکل 1-1(a): نسبت اسید آمینه‌های ضروری در آرد گندم، تعداد و مقدار اسید آمینه که در سنتز پروتئین دخالت می‌کنند، نشان داده شده است. تمام لیزین استفاده می‌شود و اسید آمینه‌های اضافی (بخش شورخورده) ذخیره نشده اکسید می‌شوند.
سه گیاه مهم بقولات دانه‌ای شامل سویا، لوبیای معمولی و بادام‌زمینی است که بین آنها سویا گسترده‌تر و به مقدار بیشتری کشت می‌شود. سویا بومی ژاپن، چین و هند بوده و به عنوان غذا استفاده می‌شود.
در دهه 1930 به عنوان گیاهی برای پوشش خاک و حفاظت آن به آمریکا معرفی شد و بعداً به عنوان یک گیاه چند منظوره درآمد. این گیاه به سادگی به آب و هوای گرم و مرطوب تابستانه و شرایط مکانیزه مناطق آمریکا سازگار شد و در آنجا به صورت یک غذای عمده دامی درآمد. بعد از جنگ جهانی دوم سویا به عنوان یک گیاه صنعتی درآمد و بیش از 15درصد روغن خوراکی دنیا را تولید کرد. روغن سویا مهمترین ترکیب برای تهیه کره گیاهی، روغن‌های مایع، صبحانه، شیر و خامه مصنوعی است.
از مهمترین ترکیب برای تهیه کره گیاهی، روغن‌های مایع، صبحانه، شیر و خامه مصنوعی است و از مهمترین مواد تشکیل‌دهنده رنگ‌ها و روغن‌ها و صابون و غیره است. همچنین برای تهیه فرآورده‌هایی نظیر گوشت استفاده می‌شود.
بادام زمینی نیز منبع روغن‌های خوراکی است و در مقایسه با سویا به فصول گرم و طولانی‌تر احتیاج دارد و منحصر به مناطق حاره‌ای است. لوبیا با لوبیای سبز (Phaseolus Vulgaria) یکی از هفده‌گونه لوبیای زراعی است. در کشاورزی فشرده‌ی لوبیا اغلب به دو منظور برای تهیه دام و کود سبز کشت می‌شود. بیشتر گونه‌های آن گیاهان یک ساله تابستانه هستند و احتیاج نسبتاً زیادی به باران یکنواخت در طول دوره‌ی رویش خود دارند.

 


شکل 1-1(b) : مکمل پروتئین: لوبیا و گندم. خط مقطع نشان‌دهنده 100درصد مقدار اسید آمینه در پروتئین استاندارد مرجع برای برآورده کردن نیاز انسان است که بوسیله FAO پیشنهاد شده است.
گیاهان ریشه‌ای و غده‌ای
آخرین گروه گیاهان غذایی که در مناطق معتدله و گرمسیری اساس رژیم غذایی را تشکیل می‌دهند، گیاهان ریشه‌ای و غده‌ای هستند که در میان آنها سیب‌زمینی که مهم‌ترین وموثرترین گیاه برای تولید نشاسته است و یکی از اقلام اساسی غذایی در تمام کشورهای مناطق سرد و معتدله می‌باشد.
این گیاه به فصل سرد رشد سازگار است و همچنین نیاز به رطوبت یکنواخت در طول تشکیل غده و نیز خاک‌های سبک با زهکشی مناسب دارد. بالابودن درجه حرارت بویژه در شب‌ها می‌تواند از عوامل موثر در سرایت بیماری بلایت (Phytophthora infestants) که در اواسط قرن نوزدهم خسارت زیادی به سیب‌زمینی در ایرلند وارد کرد، باشد. به علاوه تکثیر غیرجنسی سیب‌زمینی امراض را مستعد می‌کند و در نتیجه تولید تجارتی بذر سیب‌زمینی انباری را دچار مشکل آلودگی می‌سازد. سیب‌زمینی بذری را معمولاً در محدوده شمالی دامنه سازگاری آن یعنی خارج از حیطه‌ی آفات و بیماری‌های این گیاه کشت می‌کنند. سیب‌زمینی یکی از پرمحصول‌ترین گیاهان زراعی است، ولی به سبب این که 78درصد وزن آن آب است، پس از چند ماه انبارکردن، قابلیت فساد دارد. در مناطق معتدله سایر گیاهان ریشه‌ای مانند شلغم و چغندر علوفه‌ای، از دیرباز برای تولید علوفه زمستانه کشت می‌شده است.

 

سیب‌زمینی شیرین و کاساوا از مهمترین گیاهان غده‌ای مناطق حاره هستند. در مناطق حاره و مرطوب که فصل رشد طولانی است و انبارکردن مواد غذایی مشکل است، وابستگی سیستم‌های سنتی معیشتی به گیاهان نشاسته‌ای از قبیل: یام و تارو زیاد است. این گیاهان برای تولید محصول خوب به روزهای بلند و شبهای گرم، در طول چهارماه رشد سیب‌زمینی شیرین و کاساوا و 8 تا 12 ماه رشد برای یام و تارو نیازمند هستند.
نیشکر یکی از گیاهان عمده زراعی است. مصرف شکر، به مقدار زیاد در کشورهای مناطق معتدله سابقه زیادی ندارد و تنها در فاصله زمانی کمی وضعیت آن، از یک کالای لوکس به کالای پرمصرف تغییر یافته است. این گیاه یکی از منابع عمده انرژی و چاشنی است و فرآورده‌های فرعی زیادی که از مهمترین آنها الکل و روغن است، از آن حاصل می‌شود. توسعه سریع تکنولوژی سال‌های اخیر در زمینه‌های کشت و کار و فرآیندسازی باعث تسهل اهلی‌شدن این گیاه شده است. بویژه به‌نژادی در مقابل مقاومت به ویروس موزائیک نیشکر باعث شده است تولید اقتصادی آن در مناطقی که کشت می‌شود، میسر گردد.
نیشکر گیاهی است مخصوص مناطق حاره که احتیاج به 14-12 ماده دوره رشد کامل دارد و پس از آن برای تجمع شکر تا زمانی که درجه حرارت مناسب شود، در زمین نگه‌داری می‌شود. به باران فراوان نیاز دارد و در طول دوره‌ی ذخیره‌سازی قند به روزهای آفتابی زیادی محتاج است.

 

چغندرقند نیز یکی دیگر از گیاهان نسبتاً جدید است که (به تکنولوژی پیشرفته جهت استخراج قند وابسته بوده) شرایط محیطی مورد نیاز آن، شبیه سیب‌زمینی است. به روزهای بلند و نور فراوان، برای افزایش قند نیاز دارد و شرایط شور و قلیایی را بهتر از بیشتر گیاهان زراعی تحمل می‌کند.
پنبه تنها گیاه صنعتی است که رقیب عمده‌ی گیاهان زراعی بوده و مهمترین گیاه تولیدکننده الیاف است. سایر گیاهان لیفی عبارتند از: کتان، کنف و سیسال.
پنبه از گیاهان قدیمی اهلی شده در آمریکای جنوبی ومرکزی و آسیا و آفریقاست. انواع مختلف آن بر حسب طول الیاف تقسیم‌بندی شده که مهمترین آنها عبارتند از:
1. آپلند آمریکایی (Gossypium Hirsutum) الیاف کوتاه
2. سی‌آیلند (G. barbadense) الیاف بلند
3. پنبه‌ی مصری (G. herbaceum) الیاف بلند
4. پنبه آسیایی (G. arboreum) ‌الیاف کوتاه
پنبه‌های آپلند آمریکایی و مصری از مهمترین گونه‌هایی هستند که در گذشته و حال به صورت دو منظوره، برای تهیه الیاف و روغن در دنیای قدیم و جدید کشت می‌شده‌اند. متوسط درجه حرارت 22-21 درجه سانتی‌گراد وحداقل 500 میلی‌متر بارندگی و عدم یخبندان در اول دوره رشد، از شرایط لازم برای موفقیت در زراعت پنبه است.

 

اصولاً پنبه گیاهی چند ساله با رشد نامحدود است که امروزه به صورت یکساله کشت می‌شود. پنبه اصولاً گیاهی دو منظوره است و بذر آن (18 تا 24 درصد روغن و 16 تا 20درصد پروتئین) از مهمترین منابع روغن‌های خوراکی است و باقیمانده بذرها پس از روغن‌کشی در تهیه کنجاله، برای غذای دام استفاده می‌شود.
گیاهان دیگری که منبع روغن‌ و غذای دام هستند، شامل گلرنگ، کرچک، آفتابگردان، شاهدانه، کتان، کنجد و کلزا است. میوه بعضی درختان مناطق گرمسیری و نخل‌های نیمه گرمسیری نظیر: نارگیل، نخل روغنی و زیتون برای مصرف محلی و نیز تولید روغن در سطح تجارتی کشت می‌شوند.
در حالی که تعدادی از گیاهان زراعی به دو منظور برای غذای انسان کشت می‌شوند، تعدادی از این گیاهان فقط به منظور علوفه کشت می‌شوند و در مجموع سطح زیادی از زمین‌های زراعی را شامل می‌شوند. این گروه شامل علف‌های چمنی و بقولات از قبیل شبدر، ماشک و یونجه است که در مناطق سرد و معتدله به عنوان چرای مستقیم، علوفه‌ سیلویی، علوفه خشک و یا کودسبز در تناوب کشت می‌شوند.
چون در گیاهان علوفه‌ای قسمت عمده تولید آن در طول دوره‌ی رشد مصرف می‌شود و یا برای تغذیه دام بعدی ذخیره می‌شود، اهمیت نسبی آن بر حسب تولید و ارزش مشکل است، زیرا این پارامترها را نمی‌توان به دقت برای خیلی گیاهان مشخص کرد. به سبب حجم زیاد به جز در موارد خاص حمل و نقل آنها اقتصادی نیست.
بقیه‌ی گیاهان زراعی شامل سبزیجات و میوه‌جات است که چای و قهوه از مهمترین درختچه‌ها بوده انواع درختان را نیز شامل می‌شوند. هر یک از این گروه‌ها شامل‌ گیاهانی هستند که در مقیاس کم (باغ‌های تخصصی یا تجارتی) و یا در مقیاس زیاد به صورت گیاه زراعی یا به صورت باغ و یا مانند درختان غیرمثمر به صورت جنگل‌های مصنوعی کشت می‌شوند.
در یک انتهای این طیف، کشاورزی به باغبانی و در انتهای دیگر به جنگل‌کاری وصل است. (منبع شماره 2)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


فصل دوم
اقلیم زراعی و عوامل موثر بر رشد و نمو گیاهان زراعی
اقلیم و مجموعه عوامل محیطی در تعیین نوع گونه‌ی زراعی و ارقام مناسب کشت هر منطقه و نیز در تعیین عملکرد حاصل از گیاهان نقش مهمی را به عهده دارد، زیرا تولید موفقیت‌آمیز گیاهان زراعی مستلزم استفاده‌ی مفید از منابع محیطی نظیر انرژی خورشیدی، گازکربنیک و آب است.
بشر از زمان شروع کشاورزی رابطه‌ی بین اقلیم و نوع رویش را شناخت و بر همین اساس گیاهان را جهت اهلی‌نمودن انتخاب کرد و اکنون به خوبی ثابت شده است که اقلیم بر ساختمان و عمل اکوسیستم‌های طبیعی و زراعی تاثیر به سزایی دارد. با وجودی که کشاورزی مدرن توانسته است برخی از گیاهان را به مناطقی که رویشگاه اصلی آنها نیست، وارد کند، ولی هنوز می‌توان رابطه‌ی بین نوع گیاه زراعی، رویش طبیعی و اقلیم هرمنطقه را در تمام جهان به وضوح مشاهده کرد. تعداد محدودی از اقلیم‌های کره زمین در جدول 1-2 آورده شده، جهت کشاورزی مناسب می‌باشد.
به طور کلی فنولوژی، سرعت رشد و تولید ماده خشک در گیاهان زراعی به مجموعه‌ی عوامل اقلیمی نظیر انرژی خورشیدی، نور، طول روز، درجه حرارت، آب و غیره بستگی دارد و بنابراین شناخت نحوه تاثیر این عوامل بر گیاهان زراعی ضروری به نظر می‌رسد. با مطالعه این عوامل و نیز با بررسی الگوهای اقلیمی می‌توان نوع اکوسیستم زراعی مناسب برای هر منطقه را پیش‌بینی نمود. در این بخش مهمترین عوامل محیطی موثر بر رشد گیاهان زراعی مورد بررسی قرار خواهند گرفت. (منبع شماره 1)
جدول 1-1: خلاصه اقلیم‌های اصلی جهان که برای کشاورزی مناسب می‌باشند،
همراه با فرم اصلی رویش در آنها
گروه اقلیمی نوع اقلیم درجه حرارت بارندگی رویش اصلی
گرمسیری بارانی گرمسیری مرطوب در تمام سال گرم بدون فصل خشک جنگل‌های بارانی حاره‌ای
گرمسیری مرطوب و خشک در تمام سال گرم تابستان مرطوب و زمستان خشک ساوانا و جنگل‌های خشک
خشک اسپتی واقع در عرض‌های جغرافیایی میانی تابستان‌های گرم و زمستان‌های سرد ملایم در تابستان علفهای چمنی کوتاه و ایستاده
مرطوب
(مزوترم) نیمه‌گرمسیری با تابستان خشک تابستان های داغ زمستان‌های گرم تابستان خشک و زمستان بارانی درخچه‌های چوبی اسکلروفیلیک
مرطوب نیمه‌گرمسیری تابستان‌های گرم و زمستان‌های معتدل تمام سال مرطوب جنگل‌های مخلوط و علف‌های چمنی بلند
دریایی تابستان‌های خشک و زمستان‌های معتدل بارندگی در تمام فصول ولی عمدتاً در زمستان مخروط‌داران تا جنگل‌های خزان‌دار
مرطوب
(میکروترم) مرطوب بری یا تابستان‌های گرم مرطوب بری با تابستان‌های گرم بارندگی عمدتاً در تابستان جنگل‌های خزان‌دار
مرطوب بری با تابستان‌های خشک مرطوب بری با تابستان‌های خشک کل باران سالانه متغیر ولی تابستان معمولاً خشک جنگ و علف‌های چمنی بلند

 

شدت نور
شدت نور بر فرآیندهای داخلی گیاه تاثیر می‌گذارد. برای مثال پدیده‌های فتومرفوژنز وابسته به نور، معمولاً تحت تاثیر نورهای با شدت کم قرار می‌گیرند. ولی جهت انجام فتو سنتز مطلوب نور باشدت زیاد لازم است ، بنابراین مقدار زیاد نور خورشید یک سرمایه‌ی بالقوه عظیم برای کشاورزی در مناطق نیمه خشک می باشد زیرا مناطق نیمه خشک گرم و معتدل جهان در مقایسه با بسیاری از نقاط دیگر دارای طول روز بلندتر،آفتاب درخشانتر توام با حرارت متعادل بالا می باشد.

 

به طور کلی در نورهای با شدت کم، بین شدت نور و شدت فتوسنتز در شدت فتوسنتز یک رابطه خطی وجود دارد و از نظر تئوری فتوسنتز در هر شدت نوری ولو ناچیز، انجام می‌گیرد، ولی در عمل در شدت‌های نور کم تنفس بر فتوسنتز پیشی می‌گیرد. برای مثال فتوسنتز خالص در شدت نور5380 لوکس برابر صفر می‌باشد. حداقل شدت نور لازم برای فتوسنتز مفید5380 تا 10760 لوکس می‌باشد که در این حالت تبادل گازی فتوسنتزی (جذب CO2 و دفعO2) بیشتر از تبادل گازی تنفس (O2 و دفع CO2) می‌باشد.
فتوسنتز برگ با افزایش شدت نور از قانون بازده نزولی پیروی می‌کند و شدت‌های خیلی زیاد نور از طریق تخریب مولکول‌های کلروفیل بر فتوسنتز اثر بازدارنده دارد. این پدیده را اصطلا حاً خورشیدی‌شدن کلروفیل می‌نامند. در اغلب گیاهان زراعی برگ در شدت نور معادل 2/0 کالری در سانتی‌متر مربع در دقیقه به اشباع نوری می‌رسند که این شدت نور معادل شدت نور در روز ابری و در هنگامی که خورشید در بالاترین نقطه قرار دارد، می‌باشد.
کیفیت نور: عوامل بسیاری ازجمله مقدار و نوع پوشش ابر، مه، آلودگی هوا و رنگ شاخ و برگ گیاهانی که در معرض نور قرار گرفته‌اند بر کیفیت نور دریافتی تاَثیر می‌گذارد. تشعشع تا طول موج 25/0 میکرون (طیف ماوراء بنفش) برای غالب گیاهان مضراست. از 4/0 تا 69/0 میکرون موثرترین نور برای فتوسنتز می‌باشد.
تشعشع با طول موج بالاتر از 74/0 میکرون (طیف مادون قرمز) عملاً تاثیری بر فتوسنتز ندارد و اثر اصلی آن حرارتی است و تنفس را افزایش می‌دهد، طول موج‌های فعال از نظر فتوسنتز (PAR ) بسته به عرض جغرافیائی و فصول سال متغیر است.
مدت نور: مدت نور یا تعداد ساعات روشنائی کنترل کننده برخی از پدیده‌های درونی گیاه ازجمله فتوپریودیسم است و از نظر پیدایش اندامها (مرفوژنز) در گیاه اهمیت دارد.
بطور کلی اثرات نور در گیاهان را به سه دسته کلی می‌توان تقسیم نمود که عبارتند از:
اثرات انرژی‌زائی نور
اثرات تحریک کننده وتنظیم‌کننده نور
اثرات مخرب نور
و به عنوان مثال، فتوسنتز از اثرات نوع اول، فتوپریودیسم، فتوترو پیسم و مرفوژنز از اثرات نوع دوم و خورشیدی شدن کلروفیل‌ها از اثرات نوع سوم می باشند. (منبع شماره 1)

 

آب:
هدف نهایی کشاورزی حصول حداکثر محصول در واحد سطح است. عوامل محدودکننده‌ای در این مسیر وجود دارند که هر کدام به نحوی عملکرد محصولات زراعی را کاهش می‌دهند. در شکل 1-2، برخی از این عوامل بر حسب سهم نسبی هر یک در کاهش محصول نشان داده شده است و همانگونه که مشاهده می‌شود، کمبود آب در این میان بیشترین سهم را در کاهش عملکرد به خود اختصاص داده است.
اهمیت نسبی آب در تولیدات کشاورزی بر حسب شرایط جغرافیایی و اقلیمی تغییر می‌کند و بطور کلی به مقدار و توزیع زمانی نزولات بستگی دارد. بنابراین بررسی خصوصیات بارندگی در شناخت وضعیت رطوبتی هر منطقه جهت رشد و نمو محصولات زراعی حائز اهمیت است. علاوه بر بارندگی میزان تبخیر و تعرق وخصوصیات خاک در ارتباط با نگهداری آب نیز نقش مهمی در رژیم رطوبتی هر منطقه به عهده دارد.
بارندگی یک عنصر اقلیمی است که سال به سال تغییر می‌کند و در واقع بارندگی یک متغیر تصادفی است که میزان آن در واحد زمان متغیر بوده، ولی میانگین درازمدت آن ثابت می‌باشد. برنامه‌ریزی‌های زراعی نباید صرفاً بر مبنای میانگین بارندگی یک منطقه انجام گیرد، بلکه حتماً باید نوسانات آن را نیز درنظر داشت. تخمین احتمالات وقوع مقادیر مشخص باران را در صورت موجود بودن آمار درازمدت نزولات می‌توان با روش‌های آماری به دست آورد.
ضریب تغییرات (CV) بارندگی سالانه از 1/0 در مناطق مرطوب تا 0/1 در اقلیم‌های خک متغیر است. در مورد باران‌های بین 1500-1700م.م در سال این ضریب تغییرات بین 3/0-2/0 قرار دارد.

 

 

 

 

 



شکل 1-2: تاثیر عوامل محیطی مختلف بر محدودکردن رشد گیاهان زراعی نسبت به شرایط اپتیمم رشد.

 

الگوهای توزیع بارندگی در اقلیم‌های مختلف متفاوت بوده و از نقاط مرطوب استوایی تا مناطق خشکی که میزان بارندگی در آنها کمتر از حداقل نیاز گیاهان است، متغیر می‌باشد.
میانگین حداقل مقدار بارندگی برای رشد گیاهان زراعی (AAR)، بسته به نوع گیاه زراعی متفاوت است. تمام باران نازل شده قابل استفاده گیاه نمی‌باشد، بلکه این نزولات وارد شبکه پیمایش باران شده و به تدریج مصرف می‌گردد. در شکل 2-2، سرنوشت نزولات در جوامع گیاهی (یا شبکه پیمایش باران) نشان داده شده است.

 

 

 



شکل 2-2: سرونوشت باران در این طرح بیلان آب در خاک و جامعه گیاهی نشان داده شده است.
منبع اصلی تامین آب مورد نیاز گیاهان، آب ناشی از نزولات آسمانی (برف و باران) است، ولی

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اکولوژی گیاهان زراعی

پاورپوینت آماده : نقش عناصر غذایی در بهبود تحمل گیاهان نسبت به تنش های محیطی

اختصاصی از فی بوو پاورپوینت آماده : نقش عناصر غذایی در بهبود تحمل گیاهان نسبت به تنش های محیطی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت آماده : نقش عناصر غذایی در بهبود تحمل گیاهان نسبت به تنش های محیطی


پاورپوینت آماده : نقش عناصر غذایی در بهبود تحمل گیاهان نسبت به تنش های محیطی

گیاهان  اغلب در معرض تنشهای گوناگون محیطی مانند خشکی، اسیدیته  خاک، شوری، دماهای شدید قرار می گیرند که شدیداً حاصلخیزی خاک و تولید محصول را تحت تاثیر قرار می دهند. بقا و باروری محصولاتی که در معرض تنش های محیطی قرار می گیرند وابسته به توانایی آنها در توسعه ی مکانیسم های سازگاری واجتناب یا مقاومت به تنش است. شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد میزان مواد معدنی غذایی تاثیر مهمی در سازگاری گیاهان نسبت به شرایط گوناگون محیطی دارد...

در فایل حاضر به بررسی تنش های محیطی مختلف پرداخته شده است و نقش عناصر مهم غذایی در بهبود تحمل تنش تشریح شده است.


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت آماده : نقش عناصر غذایی در بهبود تحمل گیاهان نسبت به تنش های محیطی

شناسایی گیاهان دارویی و علف های هرز ایران به صورت پاورپوینت

اختصاصی از فی بوو شناسایی گیاهان دارویی و علف های هرز ایران به صورت پاورپوینت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

شناسایی گیاهان دارویی و علف های هرز ایران به صورت پاورپوینت


شناسایی گیاهان دارویی و علف های هرز ایران به صورت پاورپوینت

این پاورپوینت در 209 صفحه طراحی شده است و اطلس جامعی از فلور گیاهی ایران به همراه عکس رنگی برای شناسایی آن ها می باشد. حجم فایل فشرده 18.2 مگابایت


دانلود با لینک مستقیم


شناسایی گیاهان دارویی و علف های هرز ایران به صورت پاورپوینت