لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه38
بخشی از فهرست مطالب
نقش و جایگاه توسعه فرهنگی در سند چشمانداز
نقش و جایگاه توسعه فرهنگی در سیاستهای کلی نظام
موانع توسعه فرهنگی در ایران
فرهنگ
مقدمه
عناصر اساسی فرهنگ
گونا گونی فرهنگ ها
ویژگی های فرهنگ
تعادل فرهنگی
فرهنگ و جامعه
توسعه
نگاهی به جایگاه توسعه فرهنگی در سند چشمانداز و سیاستگذاریها
تا چند دهه قبل عقیده اکثر قریب به اتفاق صاحب نظران بر این بود که توسعه دارای مفهومی است اقتصادی. به عبارت دیگر توسعه صرفا جنبه اقتصادی داشت و کشورها در جهت دستیابی به توسعه، به تقویت اقتصاد خویش میپرداختند. اما این وضعیت با شکست کشورهایی که صرفا معیارهای اقتصادی را در برنامهریزی خود در دستیابی به توسعه گنجانده بودند تغییر یافت و موجب از دست رفتن مفهوم یک بعدی توسعه شد.
امروز محققین، آینده پژوهان و سیاستگذاران به این باور رسیدهاند که بعد از دوران جدالهای نظامی (در گذشته تا دهه 1970) و رقابتهای اقتصادی (چند دهه اخیر تاکنون) آینده، صحنه نبرد و رقابت فرهنگهای مختلف است. هر ملتی که دارای فرهنگ برتر باشد پیروز میدان کارزار آینده است (چه در حوزه سیاست و چه اقتصاد) این خود شاهد این مدعاست که توسعه فرهنگی، مقدم بر توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی است. به این ترتیب در آغاز قرن جدید، توسعه دیگر مفهومی صرفا اقتصادی ندارد، بلکه نگاهها بیش از همه به زمینههای فرهنگی اجتماعی که توسعه در آن تحقق یافته و نیز شرایطی که به آن فرهنگ خاص مربوط میشود معطوف شده است.
سازمان تربیتی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) نیز دهه پایانی قرن20 را دهه فرهنگ نامید و مقرر نمود که کشورهای عضو میبایست در پیشرفت و اعتلای فرهنگ در این دهه کوشا باشند و این وظیفه را بر عهده دولت و کمیسیونهای ملی یونسکو در هر کشور نهاد.
اکنون دیگر این اجماع اکثریتی وجود دارد که مبنای هر نوع توسعه، توسعه فرهنگی است و از آنجا که دغدغه اصلی دولتها رسیدن به توسعه همه جانبه است و از آنجایی که مبنای این توسعه، انسان (موجودی فرهنگی) میباشد، زیربنای توسعه حقیقی و پایدار نیز توسعه فرهنگی خواهد بود.
معنای توسعه و توسعه فرهنگی
به طور کلی توسعه فرایندی است پیچیده که طی آن جامعه از یک دوره تاریخی به دوره جدیدی منتقل میشود. این فرایند در هر مرحله از رشد خویش ابعاد مختلف زندگی را متحول میسازد. به این ترتیب توسعه مفهومی است ارزشی که همراه با فرضهایی هنجاری از الگوی انتزاعی از جامعه دلالت دارد.
حال با در نظر گرفتن اهمیت زیربنایی مقوله فرهنگ، سوال اساسی این است که «چگونه میتوان» و «چگونه باید» به امر «توسعه فرهنگی» پرداخت؟ تجربیات کشورهای مختلف در این زمینه بسیار حائز اهمیت است، اما به هیچوجه نباید از این نکته نیز غافل شد که نسخه هیچ جامعهای را نمیتوان برای کشور دیگر هم پیچید. مطالعه و بررسی تجربیات ملل مختلف جهان، بخصوص تجربیات موفق، حاوی درسها و پندهای بسیاری برای ماست که ابدا نمیتوان بیتفاوت از کنار آن گذشت.
تحقیق در مورد نگاهی به جایگاه توسعه فرهنگی در سند چشمانداز و سیاستگذاریها