فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در موردنشانه های پیدایش رستاخیز عمومی

اختصاصی از فی بوو تحقیق در موردنشانه های پیدایش رستاخیز عمومی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در موردنشانه های پیدایش رستاخیز عمومی


تحقیق در موردنشانه های پیدایش رستاخیز عمومی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه13

  نشانه های پیدایش رستاخیز عمومی :

 

 

این نشانه ها که از آنها تعبیر به الشراط الساعه یعنی : شرایط تحقق قیامت می شود ، دو جور است : یک قسم ، حوادثی است که حتما بایستی پیش از پیدایش قیامت و به عنوان پیش آهنگ رستاخیز ، تحقق پیدا کند .

 

و قسم دیگر اتفاقاتی است که ضرورت ندارد ، حتماً پیش از وقوع رستاخیز تحقق پذیرد ، هرگاه مقارن پیدایش قیامت نیز  ، صورت پذیرد ، مانعی نخواهد داشت .

 

و ما ذیلاً به مهمترین آن نشانه ها اشاره می نمائیم :

 

 

نظام این عالم ، عوض می شود :

 

 

همان طوری که دانشمندان علم هیئت و فیزیک می گویند نظام کرات سماوی ، وابسته به یک نیروی قوی و نیرومندی است که تمام کرات را در چنبره قدرت خود گرفته ، نمی گذارد این نظام بدیع از هم پاشیده و یا اصطکاک و تصادمی در آن ، پدید آید .

 

دانشمندان مذبور این نیروی قوی و به تعبیر قرآن ستون های نامرئی را که همچون رشته ای کرات آسمانی را به هم پیوند داده بنام قوه ی جاذبه می خوانند .

هنگامی که بنا شود رستاخیز عمومی پدید آید ، مثل اینکه خداوند آن نخ پیوند دهنده و برقرار سازنده

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در موردنشانه های پیدایش رستاخیز عمومی

دانلود مقاله بررسی عوامل موثر در پیدایش رفتارهای وندالیستی جوانان و نوجوانان (تخریب آگاهانه اموال عمومی)

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله بررسی عوامل موثر در پیدایش رفتارهای وندالیستی جوانان و نوجوانان (تخریب آگاهانه اموال عمومی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

پیشگفتار :
من مطمئن هستم شما خواننده گرامی تاکنون در خیابانها ، مدرسه ، محل تحصیل ، اتوبوسها ، استادیومهای ورزشی و یا پارکهای محل اطراف زندگیتان و یا سایر نقاط شهر حتماً با اشیاء و لوازم خراب شده و یا نوشته های مستهجن برخورد داشته اید و شاید از دیدن همه این نابسامانیها احساس دلزدگی و ملامت در وجودتان شکل گرفته باشد و یا اگر به اتفاق دوستان و اقوام به مسافرت و یا یک گردش کوتاه رفته باشید باز هم چشمهای نظاره گر شما از دیدن این آشفتگیها و خرابکاریها متاسفانه بی نصیب نبوده است ! در هر نقطه و هر مکان می توانید شاهد این گونه تخریبات باشید ولی آیا تاکنون به این گونه موارد به عنوان یک معضل اجتماعی و حتی یک روحیه بیمارگونه نگاه کرده اید و درباره آن به تفکر پرداخته اید؟
به هر حال من از نوع نگاه و تفکر شما آگاه و مطلع نیستم ولی دیدن این آشفتگیها و خرابکاریها برای من ، انگیزه ای را به وجود آورد تا درباره این مسئله به مطالعه و تحقیق بپردازم و درباره علت و انگیزه های این گونه خرابکاریها ، شرایط رشد و گسترش آن و دیگر زمینه های این معضل اجتماعی آگاهی پیدا کنیم.
امیدوارم که مطالعه این پژوهش برای شما و سایر دوستانی که این اثر را مطالعه می کنند سودمند واقع شود و دریچه ای تازه را نسبت به مسائل اطراف برایتان بگشاید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



فصل اول : کلیات
مقدمه
تاریخچه در جهان و برخی ا زکشورها
تاریخچه در ایران
چارچوب نظری
مفاهیم
ادبیات
هدف تحقیق
فایده تحقیق

مقدمه :
با نگاهی به تاریخچه زندگی اشخاص مشاهده می کنیم که هنگامی که فرد عرصه گروههای اولیه را ترک می گوید و قدم به پیوستگیهای متعدد و وضعیات ساختار نیافته می گذارد و سرو کار با کسانی پیدا میکند که به عنوان اعضای جامعه از افرادی مختلف تشکیل می شوند و ارزشهای متفاوتی را نمایندی می کنند ، ارزشهای الگو یافته که در گروههای اولیه اخذ شده اند ، مضافاتی از طریق تعاملات اجتماعی پید می کنند که معنی تجارب اولیه او را تغییر می دهند.برای آنهایی که به دنبال ارزشهای الگو شده می روند و به نتایجی می رسند که به آنها تعلیم داده شده بود که انتظارش را داشته باشند ، الگویی مفروض در رفتار علنی آنها در ساختار روانی شان شید می شود و برای آنها که از الگوی پیشین تبعیت می کنند ولی به نتایجی غیر از آنچه که پیش بینی می کردند برخورد می نمایند وضع تازه ای بوجود می آید که عبارت است از پدید آمدن دگرگونی در رفتار علنی یا ساختار روانی آنها و یا ترکیبی از هر دو (پویان ، 1373، ص11).
با نگاهی هرچند کوتاه و گذرا ، اما عمیق و موشکافانه در اطرافمان هر روز می توانیم شاهد صدها نوع رفتار باشیم که جملگی حکایت از عدم تطابق و ناهماهنگی رفتارهای انسانی و مناسبات بین آنها با محیط اطراف دارد.
ملاحظه موارد گوناگون ، متعدد و متنوع اعمال تخریب ارادی اموال عمومی در اجتماع از قبیل : تخریب عمومی تلفن های عمومی ، پاره کردن روکش های صندلی اتوبوسها ، تخریب عمومی انواع لوازم روشنایی و تزئینی پارکها ، حکاکی کردن اشکال ، شعرهای نابهنجار در تنه درختان و نیمکت ها ، از بین بردن علائم راهنمایی و رانندگی ... صدها نمونه رفتار ضد اجتماعی دیگر ، که همه این موارد خود گواهی بر این ادعاست.
با توجه به مطالبی که در بالا ذکر شد در این طرح پژوهشی قصد داریم تا علل و ریشه های ناهنجاریها و رفتارهای وندالیستی (تخریب آگاهانه اموال عمومی) را در میان برخی از پسران دانش آموز دوره راهنمایی منطقه چهار تهران مورد بررسی و مطالعه قرار دهیم.

 

 

 


تاریخچه در جهان
در جوامع کنونی با توجه به گسترش روند شهر نشینی و متداول شدن استفاده از اموال عمومی و به تبع آن اضافه شدن دامنه تخریبات و اقدامات خرابکارانه این پدیده یکی از موضوعات مهم و مطرحی است که محققان و اندیشمندان کشورهای توسعه یافته و بعضاً برخی کشورهای در حال توسعه را گرد هم می آورد تا درباره چرایی و راهکارهای موثر آن با هم به بحث و گفتگو بپردازند.
این مطالعات موضوع تخریب ارادی اموال عمومی تحت عنوان وندالیسم (vandalism) و با موضوع قراردادی و مورد نظر این کلمه مورد تبیین قرار می گیرد (ساده ترین معنی این کلمه عبارت است از روحیه ای که متمایل است به نابود کردن آثار هنری و همه چیزهای زیبای دیگر ، وندالیسم را مجازاً به تخریب آثار هنری ، دشمنی با علم و صنعت و آثار تمدن نیز اطلاق می کنند (ژانورن ، پاتریس ، ص28) همه این معانی اشاره ای تاریخی دارد به قوم وندال که از طایفه های ژرمنی و تا حدی اسلاو بوده اند و روزگاری در سرزمینهای واقع در میان دو رودخانه بزرگ او در ویستول می زیسته اند ، این قوم پادشاهی داشته اند بنام گنسریک یا ژنسریک و یا گالسیریک که از سال 428 تا 477 میلادی سلطنت می کرده و در عهد او وندالها ، که قبلاً سرزمین گل یا فرانسه امروزی و اسپانیا را تصرف کرده بودند به متصرفات روم در آفریقا هجوم آوردند ، کارتاژ را گرفتند ، بر مدیترانه مستولی شدند ، مردم را تاراج کردند و ظاهراً بر سر راه خود از آبادانی و آبادی چندین بر جای نهادند .
در دایره المعارف بریتانیکا کلمه (vandal) این گونه آمده است «عضو یک قوم آسمانی که از سال 429 تا 534 پس از میلاد یک پادشاهی در شمال آفریقا بوجود آورند و در سال 455 رم را مورد غارت و تهاجم قرار دادند.نام آنها به عنوان نشانه او مترادفی برای تخریب یا هتک حرمت آگاهانه باقی ماند .(ژانورن پاتریس ، ص 28) همین شهرت تاریخی سبب شده است که امروزه وندالیسم در معنی محدود آنها به کار گرفته شود و مقصود از آن نوعی روحیه بیمار گونه است که به تخریب تاسیسات عمومی مثل تلفنهای عمومی ، صندلیهای اتوبوس شهری و مترو ترن ، باجه های پست و تلگراف و تخریب پارکها و امثال اینها تمایل دارد.وندالیسم در این معنی از بلاهای جامعه امروزی است و در گذشته دیده نشده است.
وندالها در هجوم وحشیانه خود چیزی را ویران می کردند که خود نساخته بودند ، اما همنامان امروزی آنها به نابود کردن چیزی کمر بسته اند که از جامعه خودشان است.(ژانورن ، پاتریس ، 1995 ، ص28) (نیستی ، 29) .
و تعداد بسیاری بین 12 تا 18 سال و سن متوسط متخلفین 25 ساله بود.(89% مذکر بودند) (Hauber.A.R.OP.Cit.P.P.7.9) مصاحبه های متعدد با متخلفین نشان داده است که اکثر آنها به دارایی حمل و نقل آسیب رسانده اند و یا روی آنها چیزی نوشته اند و تا حدودی متعجب شده بودند که زودتر دست به این اعمال نزده بودند.
بر اساس عواملی از جمله شخصیت ، پیشینه و کثرت و وقوع ، این امکان بود که در گروه تحقیق در درون نمونه بیش از 500 نوجوان یعنی گروه کم تخلف که 76 درصد متخلفین را نشان می دانند و یک گروه پر تخلف که شامل 24% بقیه می شد تشخیص داده شود.
اولین گروه جوانانی هستند که به طور عادی مشکلات جدی ندارند.گروه دوم ، دردسر درست کن می باشند ، این افراد اعضا یک گروه واقعاً خرابکار هستند که دست به اشکال دیگری از جرم مانند دزدی و خشونت می زنند و اغلب در اداره پلیس و مقامات دادگستری پرونده دارند.این گروه همچنین می توانند به عنوان هسته مرکزی و اصلی در نظر گرفته شوند ، در شبکه این مطالعه یک رویکرد تجربی آزمایش با جوانان انتخاب شدند فلسفه ای که پشت این رویکرد بود که ما این احساس را نداشتیم که همانطور جوانان را به روشهای مرسوم تنبیه کنیم ، بهتر است آنها را طوری تنبیه کنیم که تصور از متخلف مورد حمله و تاثیر واقع شود به علاوه تنبیه باید طوری باشد که تکرار تخلفات را در آینده کاهش دهد ، تنبیه باید به ترتیب این دو شرط را شامل شود : Hauber.A.R.OP.Cit.P.P.12)
- تنبیه باید بلافاصله بعد از تخلف انجام گیرد تا ارتباط بین آندو احساس شود.
- باید بین تخلف و تنبیه رابطه ذاتی و باطنی وجود داشته باشد.
این به آن معناست که مثلاً شخصی که به ترامواها آسیب می رساند یا روی آنها چیزی می نوشت باید خودش آنها را تعمیر و تمیز نماید.در اینجاست که متخلفین از نتایج اعمال
هلند :
در سال 1971 راه آهن هلند برای اولین بار در گزارش سالانه خود وندالیسم را اعلام کرد.در حال حاضر خسارت سالانه مربوط به این گونه اعمال بیش از 500 میلیون فلورن تخمین زده شده است.نسبت برآورد خسارت به حمل و نقل عمومی در حدود 10 یا 50 میلیون است.میزان وندالیسم بسیار بالاست ، در حقیقت تعداد کلی تخلفات ثبت شده در 10 سال گذشته افزایش بسزایی در مورد خسارات عمومی در حمل و نقل نشان می دهد. Hauber.A.R.OP.Cit.P.P.7-9).وندالیسم افزایش بیشتری را در این دوره نسبت به هر گونه جرم نشان می دهد.رشد ثابت در خسارات عمومی از اواخر دهه 1970 یعنی زمانی که مسئولین برای اولین بار از این موضوع به عنوان یک شکل آگاه شدند ، موجب توجه بسیار زیاد به سطوح ملی و محلی دولت شد.به خصوص در این دوره رشد ثابت توسط عقب افتادگی اقتصادی و کمبود مالی نشان داده شده است به این دلایل شهرداری رتردام (از جمله شرکت حمل و نقل شهرداری) در اواخر دهه 1970 تصمیم گرفت که شکل و کنترل آن را بررسی کند.مطالعه این مطلب به موافقت بین پلیس و مقامات دادگستری انجامید و به موجب این موافقت افسرانی با لباسهای معمولی در اتوبوسها ، ترامواها و متروها سفر می کردند و در جایی که یکی از متخلفین در حال آسیب رساندن به وسیله نقلیه عمومی را می دیدند وی را دستگیر می کردند.این عمل همراه با مبارزه شهرداری بود که نشان می داد انتظار آن می رود که این اقدامات تاثیر باز دارنده دارد.این امکان وجود داشت که بتوان از متخلفین دستگیر شده در هفته ، سن تخمینی آنها را فهمید اکثر آنها جوان بودند خودآگه می شونددر ضمن این امکان هم هست که احساس مسئولیتی در قبال تعمیرات خودش در او بوجود آید به دنبال این اصل ، یک جوان ممکن است یک روز شنبه را تحت نظارت مامور حمل و نقل عمومی به تمیز کردن و تعمیرات جزئی ترامواها در ترمینال بگذارند.اگر کارش رضایت بخش باشد.می توان از دادگاهی کردن او صرفنظر کرد.
ارزیابی ها نشان می دهد که تجربه کار سخت و طولانی اما کاملاً صادقانه و تنبیه صادقانه بوده است.به نظر می آید که این تماس و ارتباط کاملاً موثر است ، به ویژه برای گروه کم تخلف ، اما برای گروه پر تخلف نمی توان گفت که تمیز کردن یک روزه ترامواها مشکل را حل می کند برای بسیاری از آنها مشاوره طولانی ضروریست.این مطالعه نشان داد که بازرسی بیشتر در ترامواها و بنابراین بازداشتهای بیشتر به علاوه رویکرد محکم و نه خشونت آمیز ، می تواند صدمات عمومی وسایل نقلیه عمومی را تا 30 درصد کاهش دهد.به منظور به حداکثر رساندن تاثیر رویکرد روش بکار گیری اقدامات بازدارنده بطور همزمان مورد نظر است.استفاده از مواد و مصالحی که کمتر مورد نظر این گونه افراد است ، مثلاً مواردی که به آسانی قابل شکستن نمی باشد و گران به نظر می آید مانند شیشه نشکن که می توان به عنوان نمونه ذکر کرد.(همان ماخذ- صفحه 28)
آزمایشات «آلن» و «گرین برگر» در سال 1978 در مطالعه شهر رتردام تایید شده است.کاربرد مواد و مصالح گران تر ، مقاومت در برابر وندالها را افزایش می دهد.این مسئله در مورد پناهگاههای اتوبوسهای جدید و همچنین وسایل نقلیه و ایستگاههای خط راه آهن جدید شرق به غرب و رتردام صدق می کند که برای آنها طراحی های جذاب و ویژه ای بکار رفته است.یکی از بازدارنده ها بدون شک ، امکان تاثیر گذاری بر متخلفین بالقوه است (وان دالمن ، 1983).
پیشنهادات «هاوبر» جهت مبارزه با وندالیسم (تخریب آگاهانه اموال عمومی) درسیستم حمل و نقل عمومی هلند :
1- مواد و مصالحی را استفاده کنید که در برابر خطر نوشتن و خراب کردن محکم تر و مقاوم تر باشد ، مثلاً در آمستردام ورتردام پوشش صندلی ها پولیستر است که ماده ای با دوام است.
2- از موادی استفاده کنید که به چشم زیباتر بیاید ، آزمایش نشان داده است که خسارات بسیار جزئی است.این مواد نباید بادوام باشند آنچه مهم است این است که آنها جای چیز جدید قرار می گیرند که تازگی آنها از بین رفته است.این کار با ذهنیت مصرفی که خصوصیت بیشتر خرابکارهاست بازی می کند.
3- با همکاری پلیس و کارآگاهانی که لباس معمولی به تن دارند بر خشونت و خرابکاری نظارت کنید.
4- متخلفینی که دستگیر می شوند باید خسارات وارده را در یک روز از وقت آزادشان صرف تعمیر و تمیز کردن اتوبوسها و ترنها کنند.
5- مدارس را در بازداری خرابکاری دخالت دهید.پیشنهاد می شود که در مدارس درسی بنام آموختن طریقه برخورد با کشمشک گذاشته شود.
6- تیمهای سواره ای برای تمیز کردن وسایل نقلیه در حال سفر قرار دهید با این کار تمیزی را در بین مسافران اشاعه می دهید.
7- خسارات را بر اساس کار روزانه توسط خرابکار تعمیر کنید که نشانه های خسارت قبلی فوراً برطرف شود.
8- مبارزه بالا را با پیام در رسانه های گروهی همراه کنید (به نقل از رمضانی 75-74/136+130).
در کشور هلند اینک برای مقابله با تخریب ارادی اموال عمومی روشهای نوینی را در نظر گرفته اند مثلاً یکی از مجریان حمل و نقل عمومی طی یک حرکت جالب آموزشی ، اتوبوسی را که مورد تعرض وندالها قرار گرفته بود در معرض دید دانش آموزان بین 10 تا 14 سال قرار داد.در این برنامه ها ، راننده ها درباره میزان آسیب وارد شده و علت تنبیه مجرمین صحبت کردند.همچنین برای دانش آموزان علاقه مند به حفظ وسایط نقلیه و اموال عمومی یک گواهی نامه مبارزه با وندالیسم صادر می شود همچنین اطراف ایستگاههای مترو و اتوبوس باید پاکیزه نگاه داشته شود ، نوشته های حک شده بر روی دیوارها به سرعت پا شده و آثار تخریب از سوی وندالها زدوده می شود.
با وجود اینکه این پروژه در کشور هلند تاکنون دارای پیامدهای ارزنده و موثری بوده است، اما تا رسیدن به تصویری مطلوب و ایده آل از حمل و نقل و منابع و تحقیقات بسیار نیاز است (به نقل از رمضانی 75-74 صفحه 137 (Passenger Security).

نروژ :
در کشور نروژ برای جلوگیری از تخریب اموال عمومی راه حلهایی ارائه شده است و به مرحله اجرا درآمده که اهم آن عبارت است از :
- به والدین متخلفین در مورد خطرات ناشی از وندالیسم اطلاع داده می شود.در سال 1986 بین والدین و فرزندان 60 مصاحبه انجام گرفت و تنها دو مورد خلاف تکراری صورت گرفت.
- خرابکاری جدی به پلیس اطلاع داده شود و خطا کاران موظفند برای خسارت پول پرداخت کنند و یا در جبران کردن تخریب وارده اقدام به کمک نمایند.
- بر طبق طرحهای جدید ، اطلاعاتی در مدرسه به شکل فیلم ویدئو و پرسشنامه به بچه ها داده می شود.به نقل از رمضانی 75- 74 صفحه 138).
ایالت متحده آمریکا :
در آمریکا مدارس ، هدف درجه اول وندالیسم است.در یک ارزیابی که بوسیله کمیته سنا در سال 1985 انجام شده است ، برای مدارس حدود 500 میلیون دلار فقط در نتیجه وندالیسم تخمین زده شده است شیشه ها را می شکنند ، اشیا منقول و لوازم التحریر از همه نوع تخریب شده یا به سرقت می رود کتابخانه ها به نحو وسیعی تحت تاثیر وندالیسم قرار می گیرد.صفحاتی از کتب کنده می شوند علاوه بر هدف درجه اول مدارس ، تمام اموال عمومی به نظر می رسد که تخریب آنها برای جوانان جالب می باشد.جوانانی که وسایل پارک و یا زمین بازی را تخریب می کنند و همین طور علائم و نشانه های جاده ها و درختها و فواره ها را که به منظور زیبایی منطقه نصب شده است.(به نقل از رمضانی ، صفحه 147).
انگلستان :
منطقه وست میدلنز مشکل کشیدن خط و نوشتن در ایستگاهها و وسائل نقلیه عمومی ، خرابکاری و خشونت را همواره داشته و در طی 3 سال گذشته روند رو به افزایش داشته است.هزینه خسارات به اتوبوسها در حدود هزار پوند برای هر اتوبوس تخمین زده شده است که این هزینه ها را باید با مقدار کمبود سرمایه ، هزینه های تحقیق و بررسی .... جمع کرد.
متخلفینی که دستگیر می شوند باید اسم و نشانی خود را بدهند و اگر متخلف جوان باشد باید نام مدرسه اش را نیز بگوید.نتیجه از آنی که انتظار می رفت بی مایه تر و کم اثر تر بود زیرا توسعه همکاری بین مقاطعه کاران و پلیس ، مدرسه و دادگاهها مستلزم پرسنل و کارمندان بیشتری بوده است (رمضانی ، صفحه 139).
تاریخچه در ایران
عصیان روز افزون انسان ، به خصوص نسل جوان ، نه تنها نشان دهنده احساس اجحاف و درماندگی توام با خشم ، پرخاشگری و آشوبگری آنان است ، بلکه معرف تحمیلات اجتماعی و تجویزهای نیروهای قاهره و سرکوبگر بیرونی در جامعه ای اس که به جای در نظر گرفتن نگرشها ، باورها ، رفتارها و الگوهای فرد ، گروه ،‌قشر یا نسلی دیگر ، تنها نگرشها و الگوهای خود را به آنان تجویز می کند.در حقیقت وندالیسم واکنشی است در مقابل برخی از صور فشارها ، تحمیلات ، ناملایمات ، حرمانها ، اجحاف و شکستها که مبین تمایل به تخریب آگاهانه ، ارادی و خودخواسته اموال ، تاسیسات و متعلقات عمومی است.
محققان آسیبهای اجتماعی دریافته اند که شرایط و محیط اجتماعی افراد در شکل گیری شخصیت وندال در آنها نقش تعیین کننده داشته اند که ریشه های آن را در محیط خانواده می توان یافت.در این خصوص دو دیدگاه متفاوت و حتی در برخی موارد متضاد در مورد وندالیسم ارائه شده است.دیدگاه نخست بر این باورست که وندالیسم معمولاً در خانه هایی غیر منضبط با والدینی سردرگم و مردد و نامطمئن از ارزشها و فلسفه اجتماعی خویش پرورش می یابد و غالباً احساس درماندگی و احساس اجحاف خود را به صورت قهرآمیز و پرخاشگرانه در مقابل نسل بزرگتر ، صاحبان قدرت و همه نهادها و سازمانهای تاسیس شده در جامعه نشان می دهند.دیدگاهی دیگر وندالیسم را نتیجه مستقیم بریدگی و عدم پیوندی می داند که بین ارزشهای تحمیل شده از سوی نهادهای پرورشی با آنچه به منزله شرایط و واقعیتهای حاکم بر جامعه مطرح است ،‌پدید می آید.آن تجویزها از والدین و مدرسه گرفته تا دولت و رسانه ها را در بر می گیرند.با یک بررسی دقیق و نگاهی ژرفتر می توان دریافت که دلیل چنین تمایزی در چیست.
دیدگاه نخست وندالیسم را به جوانان محدود می کند ،‌از این روی خانواده آنان را به چشم وندال نمی بیند ،‌از این روی بی نظمی ها و سهل انگاری والدین را دلیل آن می بینند ،‌در حالی که در دیدگاه دوم والدین خانواده نیز می تواند جزو اشخاص وندال باشند ، بنابرای هنجار گریزی و بی نظمی آنها همچون فرزندانشان معلول تجویزها و سختگیری های جامعه است ،‌نه سهل انگاریها و نظم گریزیها.توجه به این نکته بسیار ضروری است ، زیرا با معکوس شدن علت واقعی وندالیسم از سختگیری و تجویزها به سهل انگاری و بی نظمی ،‌پدیده وندالیسم نه تنها برطرف نمی شود ، بلکه گسترش می یابد.
وندالیسم بین نسلی
هنگامی که فاصله بین فرهنگ عمومی و فرهنگ رسمی زیاد باشد ،‌فاصله بین معیارهای تنظیم کننده واقعیات با شرایط واقعی حاکم بر واقعیات زیاد می شود و عکس العمل نسلی را در پی دارد که هنجارها ، قواعد ،‌رسوم ،‌الگوها و عادات و قوانین نسلی دیگر را که واقعیات و شرایط او را در نظر نمی گیرد طرد می کند.فاصله هرچه بیشتر و عمیق تر بین فرهنگ عمومی و فرهنگ رسمی نیز یکی از عوامل تعیین کننده ای است که معین می سازد ،‌یک نسل تقابل دیدگاهها ،‌رفتارها و الگوهای خود با نسلی دیگر را به شکل مشارکتی و اصلاحی ببیند یا تعامل را راه حل مناسبی ندیده چرا که شکاف را آنقدر اساسی و عمیق بیابد که تنها راه را در خرابی و فروپاشی تمامی نظامی ارزیابی کند که انعطافی برای در نظر گرفتن خواستها ، نگرشها و الگوهای نسل او قائل نمی شود.به بیان دیگر ، کنش و واکنش نسلها نسبت به شرایط موجود و نسبت به یکدیگرست که می تواند موجب شود آسیب اجتماعی وندالیسم پدید آمده ، گسترش یافته و متجلی شود ، اگر تفاوتهای نسلی در جامعه ای به حدی باشد که شکاف محسوسی را نشان دهد ، آنگاه نسلهای در تقابل با یکدیگر چند راه پیش روی دارند ،‌اگر نسلی که نهادهای جامعه را در کنترل هنجارها ، نگرشها ، رفتارها و الگوهای خود دارد به نگرشها ، ایده ها ،‌هنجارها ،‌رفتارها و الگوهای نسلی که در زیر دست او پرورده می شود ، توجه نکرده و کاملاً تجویزی و یک طرفه ،‌نحوه کنش مورد انتخاب او نسبت به شرایط موجود و نسل مقابل باشد ، اولین گام برای تشکیل پدیده وندالیسم را برداشته است.نسل زیر دست چند راه پیش روی خود دارد ،‌ یا آنچه را که در تقابل با نسل مسلط می بیند از طریق تعامل و همفکری و همجوشی برطرف سازد ،‌از سرایت وندالیسم به خود تا این مرحله از کنش اجتناب کرده است ، ولی انتخابهای بعدی او تحت تاثیر واکنشهای نسل مسلط قرار دارد.اگر نسل مسلط همچون گذشته بر شیوه تجویز و تحدید یک طرفه خود استمرار ورزد ، علاوه بر آن که خود را نگرشها ،‌باورها و الگوهای دیگری که برخاسته از شرایط جدید حاکم بر واقعیت و جامعه است محروم ساخته ، خود را در خطر واکنش بعدی نسل زیر دست به شکل خرابکاری و آشوبگری وندال قرار داده است محروم ساخته ، خود را در خطر واکنش بعدی نسل زیر دست به شکل خرابکاری و آشوبگری وندال قرار داده است.اما واکنش بعدی نسل زیر دست چگونه می تواند باشد؟ اگر بنا به هر دلیلی کنش مناسب خود را برای حل مشکل رها کرده و به مقابله به مثل بپردازد در راه آشوبگری گام برداشته است و به جای حل مشکل ،‌مشکل را حذف کرده است و اگر روزی بخواهد برای برطرف کردن نیازهای خود از آن استفاده کند ، باید مجدداً خرابهای خود را آباد کند.در نهایت نحوه عمل و عکس العمل نسلهای مسلط و زیر دست نسبت به یکدیگر و نسبت به واقعیات موجود است که تعیین کننده نهایی است.این امر هنگامی بیشتر از کنترل افراد خارج شده و وندالیسم را تابع شرایط موجود می سازد که اولاً فاصله بین واقعیات و شرایط اجتماعی جامعه با هنجارها ،‌باورها ، رفتارها و الگوهای نسلها زیاد بوده و ثانیاً شکاف بین فرهنگ رسمی و فرهنگ عمومی عمیق و گسترده باشد وهنگامی بیشتر متاثر از انتخاب کنشهای نسلهاست که آنها به جای مشارکت و تعامل با یکدیگر ، تجویز و حذف یکدیگر را دنبال کنند و برای دیدگاهها ، هنجارها ،‌باورها ،‌رفتارها و الگوهای دیگری مشروعیت قائل نشوند.باید دقت کرد که در بسیاری از موارد تفاوتهای موجود در هنجارها ،‌نگرشها ، رفتارها و الگوهای هر نسل برخاسته از شرایط حاکم بر تعامل یک نسل است و از منظر نسلی که با تعاملات دیگری سر و کار داشته و از شرایط دیگری متاثر شده به شکلی اجتناب ناپذیر متفاوت است.به نظر می رسد که می توان به بررسی برخی از این علل اجتناب ناپذیر پرداخت.

 


وندالیسم به مثابه آشوبی اجتماعی
جوامع روستایی و عشایری به دلیل شرایط جدید جهانی و شهری شدن ، رشد جمعیتشان که دیگر کفاف ظرفیتهای جامعه را نمی کرد و بسیاری از خدمات اجتماعی و امکانات زندگی و رفاه های با مهاجرت به خصوص نسل جوان خود به شهرها مواجه هستند.این امر خود افزایش بی رویه جمعیت شهری را به دنبال دارد.اما شهرها همواره ظرفیت لازم برای حداقل امکانات رفاهی و انواع خدمات شهری را به دنبال دارد.اما شهرها همواره ظرفیت لازم برای حداقل امکانات رفاهی و انواع خدمات ضروری را ندارند.به سبب قدرت خرید پایین مهاجرین مناطق محروم ، آنان ناگزیرند که زمینهای ارزان قیمت در حاشیه شهر یا زمینهایی را که در فاصله ای دورتر از شهر مالکی ندارند ، تصاحب کرده و با حداقل امکانات ، محل زندگی و حتی کار خود را بسازند.کمبودهای متعدد در هر زمینه ای موجب می شود تا آنان از طریق همبستگی گروهی مضاعف ، بسیاری از کارکردهایی را که جامعه شهری قادر به برآوردنش نیست خود مرتفع سازند.آن هم به تشکیل گروهها و جریانات و جنبشهایی پرشور منتهی می شود که می تواند به سرعت فشارهایی را به دولت و جامعه شهری وارد سازد.از طرفی بسیاری از فعالیتهای این اقشار که برخی به نان شب محتاج اند ،‌به سوی فعالیتهایی کشیده می شود که به سبب آسیبهای اجتماعی کلان برای جامعه ،‌ممنوع و غیر قانونی به شمار می روند ، پس مقاومت گروههای مذکور برای کسب معاش از این طریق غیر قانونی به پیدایش باندهایی منجر می شود که انواع فعالیتهای اقشار آسیب پذیر مذکور را بدتر کرده و یا ناخواسته باعث گسترش آنها به زمینه های جدید و فعالیتهای جبرانی گسترده تبدیل شود.
مجموعه آنها موجب می شود تا نارضایتی حاشیه نشینان به شکلی جمعی بروز کرده و در سطح اجتماعی به شکل اعتراضات گروهی و آشوبها بروز کند و چنان رفتاری هنگامی که به شخصیتی در افراد بدل شد ، وندالیسم و آسیبهای اجتماعی مربوط به آن را پدید می آورد و گروههایی را که شکل می بخشد که تنها راه درست هر چیز را در خراب کردن و از بیخ و بن کندن آن می بینند.در این شرایط اجتماعی جوانان حاشیه نشین هرچه بیشتر خود را با چنان اخلاق ، منش و نگرش و باورهای غالب حاشیه نشینی همراه ساخته و جامعه پذیر می شوند ، زیرا حامی ای جز آنان برای پاداش نگرشها و رفتارهایشان نمی یابند.
اما از طرفی دیگر شهرها برای تامین نیازهای شغلی و نیروی کار خود نیاز به این مهاجرین دارند ، بنابراین چنین فرایندی طبیعی است ،‌تنها جامعه شهری می بایست در ازای چنان عرضه نیروی کار ، حداقل نیازهای اساسی و تامین اجتماعی این اقشار را تامین کند و اشتغالزایی و فرصتهای شغلی را در این مناطق پدید آورد تا بیکاری موجب پناه بردن شان به کارهای خلافکارانه و اعتیاد و سایر جرائم و تخلفات نشود.بنابراین موضوع توزیع مناسب و عادلانه خدمات اجتماعی و رفاه اجتماعی و ایجاد فرصتهای شغلی پدید می آید ، پس مسائل جوامع حاشیه نشین و آلونک نشین باید در زمره اولویتهای اصلی قرار گیرد.آن شامل فرصتهای شغلی ، قوانین کار و حقوق و دستمزد کارگری می شود تا بیمه های اجتماعی ،‌حق بیکاری ،‌حق بازنشستگی ،‌خدمات بهداشتی و حداقل خدمات رفاهی و فرهنگی و همچنین شهرک سازی و ترمیم و تقویت سکونت گاههایی غیر رسمی که از بین بردنی نیستند.

 

 

 

 

 

 

 

نظریه های حاکم بر انحراف وندالیسم :
نظریه پاتریس ژانورن :
پاتریس ژانورن در بیان وندالیسم نظریاتی دارد :
«وندالیسم نوعی روحیه بیمار گونه است که به تخریب تاسیسات عمومی مثل تلفنهای عمومی ، صندلی های اتوبوس شهری ، پارکها و وسایل موجود در آن ، باجه های پست و تلگراف ، علائم راهنمایی و رانندگی و نظایر اینها تمایل دارد.... روحیه ای که متمایل است به نابود کردن آثار هنری و چیزهای زیبای دیگر.وندالیسم را مجازاً به تخریب آثار هنری ، دشمنی ، با علم صنعت و آثار تمدن نیز اطلاق می کنند» (ژانورن 1376 ، صفحه 29).وی پدیده گلوله برفی را عنوان می کند و می گوید : «پدیده گلوله برفی و جنبه سرایت آمیز آن در روانشناسی امری شناخته شده است ، کافی است که کسی اولین گلوله برفی را بزند ، دیگران نیز معمولاً از او پیروی می کنند و به عواقب کار خود نیز نمی اندیشند.قربانیان وندالیسم نیز این پدیده روانی را می شناسند یک صندلی چاقو خورده را در مترو به حال خود بگذارید ، خواهید دید که در مدت بسیار کوتاهی همه صندلیهای واگن با نیش چاقوهای وندالها آشنا خواهد شد.این همان قانون جاذبه و جذابیت است که در برخی از دانشکده ها هم دیده شده است.همین که شخص پوستر مستهجنی را به دیوار زد ، دیگران هم از او تقلید می کنند.سرویسهای حفاظت تاسیسات عمومی (بویژه در بخش وسائط حمل و نقل) هر سال پولهای کلانی خرج می کنند ، تا هر چه زودتر نمونه های بدآموز وندالیسم را از بین ببرند و نگذارند که خرابکاران بالقوه با دیدن الگوهای تحریک کننده ، عنان اختیار را از دست بدهند» (ژانورن ، 1376 ، صفحه 29).
نظریه پروفسور گابریل مورز :
پرفسور گابریل مورز استاد روان شناسی اجتماعی درباره انگیزه خرابکاری می گوید :«انگیزه خرابکاری دو چیز است : 1- احساس ظلم و ستم و اجحاف ، 2- احساس عدم موفقیت در کار (همان ماخذ صفحه 32).
نظریه هاوبر :
هاوبر درباره تخریب اموال عمومی می گوید :
«بسیاری از موارد وندالها سعی در جلب توجه دارنتد و در برخی موارد رفتار سوء آنها به این دلیل است که آنها نیاز به توجه دارند.اغلب آنها جوانانی هستند که از اوان کودکی کمبود محبت داشتند» (هابز ، 1980 صفحه 22-19).
تحلیل از مشخصه های روان شناسی اعمال خرابکارانه نشان می دهد که این اعمال در برابر سیستمی که احساس گمنامی را ایجاد می کند قرار گرفته اند.افراد جوان عموماً در نقطه مقابل تکنوکراسی و اقتدار اجتماعی عمل می کنند ، و اگر این افراد درون گرا باشند ، چنانچه برخی از آنها در جستجوی تشخیص باشند.دست به اعمالی می زنند تا توجه دیگران را به خود جلب کنند تا از طرف دیگر عکس العملی ببینند که نمودی از توجه دیگران باشد.اعمال دیگر خرابکاری به دست افراد جوانی صورت می گیرد که مشکلات هویتی دارند در این افراد می خواهند در جهت لذت و کامجویی ، در مقابل کلیه موارد نمود قدرت ایستاده و کارهای ناشایست انجام دهند.گرچه می دانند در این موارد لذت خراب کردن چیزی ، با خطرات مجازات و جریمه همراه است.انگیزه سیاسی در بین افرادی که به رفاه اجتماعی صدمه می زنند ، از عوامل اصلی نمی باشد.این هم درست نیست بگوییم که فقط بیکاران دست به تخلف می زنند.اما اغلب این طور معلوم شده است که متخلفین ازسطح تحصیلی پایینی برخوردار بوده اند (هابر ، 1980 ، صفحه 192).

 

نظریه مارشال ب کلینارد و رابرت ف- هییر :
این دو تن از صاحبنظران موضوع وندالیسم در تبیین کجروی اجتماعی اظهار می دارند :
«... وندالیسم عبارت از تخریب ارادی اموال عمومی بصورت تکرار که عمدتاً متوجه اموال و اشیاء بوده تا اشخاص و چنانچه متوجه شخص نیز باشد اموال فرد مورد نظر است نه خود فرد... اعمال وندالیسم عموماً به وسیله جوانان اجرا می شود ، بدون آنکه بدانند این عمل جرم است.آنها این عمل خود را شوخی و مزاح (Prank) و یا آتش سوزاندن (Raisinghell) تعبیر می کنند (ژانورن ، پاتریس ، صفحه 32).
این واقعیت که اغلب در حین اعمال وندالیسم چیزی دزدیده نمی شود این مفهوم را تقویت می کند که آنها شیطنت می کنند وآتش می سوزانند و بزهکار نیستند.تخریب ارادی برای آنها تفریح و هیجان به بار می آورد و در واقع اعتراضی است در مقابل نقشهایی که مبهم تعریف شده اند و اعتراضی است به موقعیت مبهم در ساختار اجتماعی در واقع اعمال وندالیسم به ندرت دانش پیچیده قبلی را بکار می گیرد و حتی به آن احتیاج ندارد.
این عمل از تعامل اجتماعی نشات می گیرد.بخش کمی از این اعمال هستند که قبلاً عملاً برنامه ریزی شده اند ، وندالیسم در بسیاری موارد ، رفتار به خودی خود است و رشد موقعیتهای اجتماعی است که در آنها واکنشهای گروهی اتفاق می افتد هر پاسخ تعامل یکی از شرکت کنندگان ، روی اعمال یک شرکت کننده دیگر تاثیر گذاشته و اعمال وندالیسم به صورت گروهی نتیجه می شود شرکت در این اعمال به هر شخصی ، موقعیت تعامل گروهی می دهد و از طریق درگیری مستقیم ، فرد از این که عضو حاشیه ای گروه باشد پرهیز می کند (به نقل از رمضانی 75-74 ، صفحه 47).
همانطور که قبلاً اشاره شد موضوع تخریب مکرر و عمومی اموال از سوی کودکان و نوجوانان در حیطه ای از مباحث و موضوعات بزهکاری قرار گرفته است.لذا به تعریفی از جرم ، جرم شناسی ، بزهکاری و انحراف و تئوریهای مربوط به پژوهش اقدام می گردد.
تعریف بزهکاری :
بزه عبارت است از «اقدام به عملی که بر خلاف موازین ، مقررات ، قوانین و معیارهای ارزشی و فرهنگی جامعه باشد (فرجاد ، 1374 ، صفحه 169).
بزهکار به نوجوانی (معمولاً زیر 18سال) گفته می شود که عمل غیر قانونی انجام داده است که برای بزرگسالان جرم محسوب می شود (دزدی حمله قهرآمیز ، تجاوز و جنایت) یا آنکه کاری کرده است که تنها برای نوجوان جرم به حساب می آید (گریز از مدرسه ، نادیده گرفتن مقررات رفت و آمد ، اصلاح ناپذیری» (انسلون وایزرائیل ، 1371 ، صفحه 536) «چون کلمه ناهنجار اصولاً معنی دور بودن از حالت طبیعی را می دهد ، بنابراین دلالت بر انحراف از بعضی استانداردها دارد.در مورد بیماری بدنی ، استاندارد عبارت است از : انسجام کنشی و ساختمانی بدن که با استمداد از علم پزشکی و ابزارهای دقیق و فنون پیشرفته می توان خط و مرز مشخصی بین بهنجاری و نابهنجاری ترسیم نمود.ولی در روان شناختی ، مدل آرمانی و یا حتی مدل طبیعی برای مقایسه نداریم.بنابراین نمی توان گفت که کدام رفتار نابهنجار است».(آزاد ، 1374 ، صفحه 14)
با این وجود ملاکهایی برای تشخیص بهنجار وجود دارد که عبارت است از :
1- ملاک اجتماعی :
بسیاری از دانشمندان اجتماعی این نظریه را بیان داشته اند که مطابقت رفتار را استانداردهای اجتماع نشانگر بهنجار بودن آن است در صورتی که انحراف از این استانداردها دلیل نابهنجار بودن آن است.(آزاد ، 1374 ، صفحه 11) به تعبیری دیگر ، بهنجاری یا نابهنجاری در رابطه با فرهنگ معنی دار است ، لیکن به این ملاک انتقادهایی وارد شده است.یکی از انتقادها این است که ارزشهای فرهنگی نسبی است.یعنی آنچه در یک فرهنگ قابل قبول و پذیرش است ، ممکن است در فرهنگ دیگری به کلی مردود باشد.بنابراین باید ملاک دیگری را در نظر گرفت.
2- ملاک آماری :
همانطور که می دانیم ، فرمها ، استانداردهای اجتماعی مواردی هستند که اکثریت افراد جامعه آن را پذیرفته اند که خود در واقع یک ملاک آماری است ، یعنی از نظر آماری وقتی که گفته می شود مثلاً فلان لباس مد شده است ، یعنی بیشتر افراد جامعه آن را می پوشند ، بنابراین صفتی که بیشتر افراد جامعه نپذیرند خارج از هنجار محسوب شده و غیر طبیعی و نابهنجار تلقی می شود.اما فقط ملاک اجتماعی و آماری نمی تواند بهنجار بودن یا نابهنجار بودن یک رفتار را معین کند ، بلکه باید ملاک مهم دیگری را به حساب آورد که ملاک روانی است.(آزاد ، 1374 ، صفحه 14)
3- ملاک روانی :
توجه به این نکته ضروریست که ملاک تشخیص رفتار نابهنجار از طبیعی فقط واکنش جامعه نیست بلکه رفتار طبیعی ، رفتاری است که رفاه مردم و سرانجام رفاه جامعه را تامین کند ، رفاه تنها شامل بقای نفس نیست ، بلکه رشد و کمال فرد و تحقق تواناییهای بالقوه فرد را نیز در بر می گیرد.بر این اساس اگر رفتار فرد مطابق و سازگار با هنجارها و ارزشهای اجتماعی نباشد ، ناسازگار بوده و نابهنجار تلقی می شود.منظور از رفتار ناسازگارانه رفتاری است که با حداقل رشد و کنش مناسب فرد در تضاد باشد.بنابراین طبق این ملاک ، رفتار نابهنجار فقط شامل اختلالاتی از قبیل سایکوز یا نوروز نمی شود بلکه الگوهای از قبیل می بارگی ، مشاغل نادرست ، بی حسی عاطفی ، ناسازگاریهای بیولوژیکی ، روانی و اجتماعی را که موجب آسیب رساندن به رفاه شخص می شود را نیز در بر می گیرد. (آزاد ، 1374 ، صفحه 15)
انواع بزهکاری :
بطور کلی بزهکاری را می توان به سه دسته تقسیم کرد :
1- بزهکاری بر علیه شخص عادی جامعه مانند ضرب و جرح ، تجاوز به عنف و کشتن عمد یا غیر عمد.
2- بزهکاری بر علیه دارائی و مالکیت دیگران مانند : دزدی ، جعل اسناد.
بزهکاری بر علیه نظام عمومی مانند تجاوز جنسی ، فروش مواد مخدر ، این گروه حتی به خشونت با حیوانات دست می زنند و به طور عمدی اموال دیگران را تخریب می کنند.دارای رفتارهای هیجانی و بی قراری هستند ، از نظر عاطفی ثبات ندارند و علاقه شدید به فعالیتهای ماجراجویانه از خود نشان می دهند.دارای انرژی زیادی هستند که کمتر احساس بی پناهی و ترس از شکست می کنند.در منزل غیر قابل کنترل هستند و والدین آنها را رها می کنند و هیچ کار سازنده ای را دنبال نمی کنند در نهایت به تشکیل باندهای خرابکاری مبادرت ورزیده و قانون شکنی می کنند.(کاپلان ، سادوک ، 1369 ، صفحه 260).
پس از ارائه توضیحاتی در باب تعریف جرم ، جرم شناسی بزهکاری به تبیین برخی دیدگاههای مختلف درباره انحراف و بزهکاری می پردازیم.
نظریه کژخویی فطری :
یکی از نظریه های مشهوری که مورد قبول و بحث جرم شناسی بوده و هنوز نیز مورد توجه است ، نظریه کژخویی فطری است که دوپره آن را عنوان کرده است :
«دوپره معتقد است که در بین مجرمین ، عده زیادی از آنها ذاتاً و فطرتاً کژخو هستند.کژخویی را تمایل به بدی و بد ذاتی و نتیجه تمایلات و غرایز غیر عادی و منحرف شده افراد می دانست».(غفوری غروی ، 1359 ، صفحه 140) ولی با بررسیهای متعدد امروزه ثابت شده است که تعداد کژخویان فطری خوشبختانه کم است و بسیاری از کژخویی ها اکتسابی است.اختصاصات خلقی این دسته عبارت است از : بی محبتی ، بدجنسی ، خشونت ، بی رحمی ، بی شرمی و وقاحت.در آنان تهدید و تخویف اثری ندارد و برای رسیدن به آنچه تمایل دارند ، جان و مال دیگری برای آنان بی ارزش است.بی اندازه خودخواه ، جسور و مغرور و متقلب هستند.خشونت و شدت عمل و میل به قدرت نمایی و عدم ملاحظه وضع دیگران و تسلط بی اندازه آنان را همیشه در راس باندهای جنایتکاران قرار می دهد و سایر مجرمین در دست آنها مانند آلتهایی بی اراده بوده و به خواست آنان به انواع جنایات فجیع دست می زنند.مجرمین کژخو برای اجتماع همیشه خطرناک بوده و از مجرمین تکراری و غیر قابل محسوب می شوند.ولی در مواردی که کژخویی اکتسابی بوده و در نتیجه بیماری یا عوامل عاطفی و اجتماعی بوجود آمده باشد چنانچه به موقع اقدام شود ، با رفع کژخویی عوارض آن بهبود می یابد.در علت کژخویی باید به این نکته توجه داشت که حتی در کژخویی های فطری عامل محیط فوق العاده موثر است و در این عارضه آنچه نظری است ارتکاب جرم نیست بلکه فقط و فقط وجود زمینه مستعد روانی در بسیاری است.(غفوری غروی ، همان ماخذ ، صفحه 93).

 


نظریه پرخاشگری :
پرخاشگری یعنی عملی که به آسیب رسانی عمده به دیگران منتهی شود.البته ممکن است این نوع آسیب رسانی به حالتهای گوناگون انجام گردیده و حتی آزارهای روانی نظیر «تحقیر ، توهین و فحاشی را نیز به همراه داشته باشد.اما در هر حال ، مفهوم آسیب به تعارض رفتارها بر می گردد.از این رو خشونت تنها یکی از انواع پرخاشگری محسوب می شود.بدین لحاظ ، خشونت را کار عمومی که هدف آن ایجاد آسیبهای جسمانی به دیگران باشد تلقی می کنیم.(فرجاد ، 1374،صفحه 156).
انواع پرخاشگری
1- پرخاشگری فردی :
«کودک یا جوان ، نسبت به افراد بالغ یا همسن خود ، پرخاشگری نشان می دهد ولی این حملات به صورت فردی انجام می شود و شخص سعی در پنهان کردن اعمال خشونت آمیز خود ندارد».(کاپلان ، سادوک ، 1369 ، صفحه 131) نوجوان پرخاشگر ، به صورت فردی گستاخ ، بی تربیت و بیش از حد به خود مطمئن و بی رحم نسبت به اطرافیان و همسالان در بین گروه شناخته می شود.نسبت به اولیا مدرسه و افراد خانواده اش گستاخ است و مرتب و بدون دلیل دروغ می گوید و به تنهایی دست به فرار از منزل یا مدرسه می زند.با دیگران دوست نشده و یا یک دوستی است.سعی در انزوا طلبی دارد، رفتار خود را از دیگران پنهان نمی کند و اگر مورد بازخواست در مورد حرکات و اعمال خود قرار بگیرد گناه خود را به گردن دیگران می اندازد ، مرتب دیگران را مورد تمسخر قرار می دهد و از آنها ایراد می گیرد و از افراد خاصی هم تقلید نمی کند.در کارهای جمعی همکاری ندارد و هنگامی که با فرد کوچکتر از خود روبرو می شود قلدری می کند» (فرقانی رئیسی ، بی تا ، صفحه 90).
2- پرخاشگری جمعی :
فرد دارای فعالیت پرخاشگری گروهی می باشد و نسبت به گروه خود وفادار می ماند و رفتارهای ضد اجتماعی خارج از منزل از خود نشان می دهد.(کاپلان و سادوک ، 1369 ، صفحه 131).
پرخاشگری جمعی بر خلاف پرخاشگران فردی ، دوستانی از همسن خود انتخاب می کند و در صورت دعوا به صورت گروهی به این عمل مبادرت می ورزند ، به دوستان خود بسیار وفادار بوده و در صورت اقدام به دزدی دوستان خود را لو نمی دهند.دارای افت تحصیلی می باشند و علائم بعضی از بیماریهای روان رنجوری را از قبیل اضطراب از خود نشان می دهند ، نسبت به رفاه دوستان خود کوشا هستند و اگر تهدیدی متوجه آنها باشد از آنها دفاع می کند.معمولاً دوستان متعددی دارند ، در صورت فرار از مدرسه به صورت گروهی اقدام به این کار می کند و در مقابل رفتارهای نادرست احساس ندامت و پشیمانی کاذب از خود نشان می دهد.
3- اختلال منش :
در واقع مجموع هر دو نوع قبلی (پرخاشگری جمعی و فردی) نزدیک به بزهکاری می باشد و در اصل شخصیتی ضد اجتماعی است.این دسته نوجوانان در نهایت درگیری قانونی پیدا می کنند و دارای اعمال جنایی و غیر قانونی می شوند ، اما این معنا معادل جنایتکاری نیست ، بلکه عدم توانایی برای تطابق با موازین اجتماعی است.
در مدرسه یا خارج از مدرسه اسلحه سرد استفاده می کنند نظیر پنجه بکس یا چاقو ، خشونتهای آنان بیشتر به صورت فیزیکی است و گاه به اعمالی نظیر آتش زدن محیط اطراف خود یا حتی تجاوز جنسی به عنف ، به هم جنس یا غیر هم جنس مبادرت ورزیده و در صورت روبرو شدن با مسائل قانونی احساس ندامت ظاهری می کنند ولی در واقع خود را مقصر نمی دانند بی رحمی با حیوانات نشان می دهند.فرار مکرر از مدرسه و از منزل دارند ، اعمال دزدی ممکن است همراه با اعمال خشونت با فرد مال باخته شود و یا به صورت پنهانی در گیرد (مثل دزدی از کیف شاگردان دیگر یا دزدی موتور یا این که به مصرف مواد مخدر دست بزنند.فقدان اضطراب و افسردگی در اعمال خود نشان می دهند» (فرقانی رئیسی ، بی تا ، صفحه 91).
شروع اختلال منش قبل از 15 سالگی و میزان شیوع آن 3 درصد در مردها و 1 درصد در زنها می باشد (کاپلان و سادوک ، 1369، صفحه 260).
علل پرخاشگری : نظریات درباره علل پرخاشگری بسیار متنوع است.دیدگاههای مختلفی از زمانهای قدیم در مورد علل آن وجود داشته و تحقیقات وسیعی صورت گرفته است.اینک به تعدادی از این نظریه ها اشاره می شود.
نظریه یادگیری اجتماعی :
تحقیقات اخیری که پیرامون بعضی از رفتارها از جمله پرخاشگری صورت گرفته موید این امر است که یادگیری بر رفتار اثر قابل توجهی دارد چنانچه یکی از محققین می گوید :
«باید توجه داشت که یادگیری به عنوان عامل تقویت کننده رفتار پرخاشگرانه افراد مطرح است ، این امر بر مبنای انعکاس رفتار شرطی ، پاداش و تنبیه استوار است.نمونه بارز این نوع یادگیری در طفلی دیده می شود که برای به دست آوردن چیزی پا به زمین می کوبد و داد و فریاد می زند و سرانجام چیزی را که می خواهد پس از این مقدمه به دست می آورد.
حال اگر چندین مرتبه با این روش به مقصود برسد ، صفت پرخاشگری او تقویت می شود ، عکس این کیفیت نیز صادق است ، یعنی در صورتی که پرخاشگری نتیجه مطلوب را ندهد ، بلکه مجازاتی هم به دنبال داشته باشد ، میزان پرخاشگری در او فروکش خواهد کرد.(سیاسی ، سال دوم ، ش5)
باندورا نیز پرخاشگری را در اثر عوامل اجتماعی و یادگیری می داند.او معتقد است که پرخاشگری نه فطری است و نه سایقهای فیزیولوژیک ، عامل ایجاد کننده آن هستند و نه از ناکامی ریشه می گیرند بلکه انسان با توجه به تجربیات گذشته ، واکنشهای پرخاشگری را از جامعه کسب می کند و به علت دریافت و یا به دست آوردن آن در شرایط اجتماعی و محیطی ، پرخاشگری او تقویت می شود (فرقانی رئیسی ، بی تا ، صفحه 93) باندورا ، تحقیقاتی را درباره کودک و تلویزیون و اثرات آن در بالا رفتن میزان پرخاشگری انجام داده است.ولی معتقد است آلودگی هوا نظیر بوهای متصاعد شده از اتومبیل و کارخانجات خود عامل پرخاشگری در جوامع امروزی است.همچنین سر و صدا ، تراکم جمعیت ، و فیلمهای خشونت آمیز به پرخاشگری می افزاید (فرقانی رئیسی ، بی تا ، صفحه 93).
نظریه فروید درباره علل پرخاشگری :
فروید درباره پرخاشگری دو دید متفاوت ارائه داد.باور اولیه وی این بود که پرخاشگری زمانی پدید می آید که در برابر انگیزه های نهاد، سدی ایجاد می شود و ناکامی دست می دهد.بعدها وی در نظر خود تجدید نظر کرد و پرخاشگری را چون انرژی جنسی و سا

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی عوامل موثر در پیدایش رفتارهای وندالیستی جوانان و نوجوانان (تخریب آگاهانه اموال عمومی)

دانلود مقاله پیدایش خوارج

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله پیدایش خوارج دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 خوارج یعنی شورشیان.این واژه از«خروج‏» (5) به معنای سرکشی و طغیان گرفته شده است. پیدایش آنان در جریان حکمیت است.
در جنگ صفین در آخرین روزی که جنگ داشت‏به نفع علی خاتمه می‏یافت،معاویه با مشورت عمرو عاص دست‏به یک نیرنگ ماهرانه‏ای زد.او دید تمام فعالیتها و رنجهایش بی‏نتیجه ماند و با شکست‏یک قدم بیشتر فاصله ندارد.فکر کرد که جز با اشتباهکاری راه به نجات نمی‏یابد.دستور داد قرآنها را بر سر نیزه‏ها بلند کنند که مردم!ما اهل قبله و قرآنیم، بیایید آن را در بین خویش حکم قرار دهیم.این سخن تازه‏ای نبود که آنها ابتکار کرده باشند، همان حرفی است که قبلا علی گفته بود و تسلیم نشدند و اکنون هم تسلیم نشده‏اند.بهانه‏ای است که تا راه نجات یابند و از شکست قطعی،خود را برهانند.
علی فریاد بر آورد:بزنید آنها را!اینها صفحه و کاغذ قرآن را بهانه کرده،می‏خواهند در پناه لفظ و کتابت قرآن خودشان را حفظ کنند و بعد به همان روش ضد قرآنی خود ادامه دهند.کاغذ و جلد قرآن در مقابل حقیقت آن،ارزش و احترامی ندارد.حقیقت و جلوه راستین قرآن منم. اینها کاغذ و خط را دستاویز کرده‏اند تا حقیقت و معنی را نابود سازند.
عده‏ای از نادانها و مقدس نماهای بی‏تشخیص که جمعیت کثیری را تشکیل می‏دادند،با یکدیگر اشاره کردند که علی چه می‏گوید؟فریاد بر آوردند که با قرآن بجنگیم؟!جنگ ما به خاطر احیای قرآن است.آنها هم که خود تسلیم قرآن‏اند،پس دیگر جنگ چرا؟علی گفت:من نیز می‏گویم به خاطر قرآن بجنگید،اما اینها با قرآن سر و کار ندارند،لفظ و کتابت قرآن را وسیله حفظ جان خود قرار داده‏اند.
در فقه اسلامی در«کتاب الجهاد»مساله‏ای است تحت عنوان‏«تترس کفار به مسلمین‏».مساله این است که اگر دشمنان اسلام در حالی که با مسلمین در حال جنگند عده‏ای از اسرای مسلمان را در مقدم جبهه سپر خویش قرار دهند و خود در پشت این جبهه مشغول فعالیت و پیشروی باشند به طوری که سپاه اسلام اگر بخواهد از خود دفاع کند و یا به آنها حمله کند و جلو پیشروی آنها را بگیرد چاره‏ای نیست جز اینکه برادران مسلمان خود را که سپر واقع شده‏اند نیز به حکم ضرورت از میان بردارد،یعنی دسترسی به دشمن ستیزه‏گر و مهاجم امکان‏پذیر نیست جز با کشتن مسلمانان،در اینجا قتل مسلم به خاطر مصالح عالیه اسلام و به خاطر حفظ جان بقیه مسلمین در قانون اسلام تجویز شده است.آنها نیز در حقیقت‏سرباز اسلامند و در راه خدا شهید شده‏اند،منتها باید خونبهای آنان را به بازماندگانشان از بودجه اسلامی بپردازند (6) و این تنها از خصایص فقه اسلامی نیست‏بلکه در قوانین نظامی و جنگی جهان یک قانون مسلم است که اگر دشمن خواست از نیروهای داخلی استفاده کند،آن نیرو را نابود می‏کنند تا به دشمن دست‏یابند و وی را به عقب برانند.
در صورتی که مسلمان و موجود زنده‏ای را اسلام می‏گوید بزن تا پیروزی اسلام به دست آید، کاغذ و جلد که دیگر جای سخن نباید قرار گیرد.کاغذ و کتابت احترامش به خاطر معنی و محتواست.امروز جنگ به خاطر محتوای قرآن است.اینها کاغذ را وسیله قرار داده‏اند تا معنی و محتوای قرآن را از بین ببرند.
اما نادانی و بی‏خبری همچون پرده‏ای سیاه جلو چشم عقلشان را گرفت و از حقیقت‏بازشان داشت.گفتند:ما علاوه بر اینکه با قرآن نمی‏جنگیم،جنگ با قرآن خود منکری است و باید برای نهی از آن بکوشیم و با کسانی که با قرآن می‏جنگند بجنگیم.تا پیروزی نهایی ساعتی بیش نمانده بود.مالک اشتر که افسری رشید و فداکار و از جان گذشته بود،همچنان می‏رفت تا خیمه فرماندهی معاویه را سرنگون کند و راه اسلام را از خارها پاک نماید.در همین وقت این گروه به علی فشار آوردند که ما از پشت‏حمله می‏کنیم.هر چه علی اصرار می‏کرد،آنها بر انکارشان می‏افزودند و بیشتر لجاجت می‏کردند.علی برای مالک پیغام فرستاد:جنگ را متوقف کن و خود از صحنه برگرد.او به پیام علی جواب داد که اگر چند لحظه‏ای را اجازتم دهی،جنگ به پایان رسیده و دشمن نیز نابود گشته است.شمشیرها را کشیدند که یا قطعه قطعه‏ات می‏کنیم یا بگو برگردد.باز به دنبالش فرستاد که اگر می‏خواهی علی را زنده ببینی، جنگ را متوقف کن و خود برگرد.او برگشت و دشمن شادمان که نیرنگش خوب کارگر افتاد.
جنگ متوقف شد تا قرآن را حاکم قرار دهند،مجلس حکمیت تشکیل شود و حکمهای دو طرف بر آنچه در قرآن و سنت،اتفاقی طرفین است‏حکومت کنند و خصومتها را پایان دهند و یا اختلافی را بر اختلافات بیفزایند و آنچنان را آنچنانتر کنند.
علی گفت:آنها حکم خود را تعیین کنند تا ما نیز حکم خویش را تعیین کنیم.
آنها بدون کوچکترین اختلافی با اتفاق نظر عمرو عاص،عصاره نیرنگها را انتخاب کردند.علی، عبد الله بن عباس سیاستمدار و یا مالک اشتر،مرد فداکار و روشن بین با ایمان را پیشنهاد کرد و یا مردی از آن قبیل را،اما آن احمقها به دنبال همجنس خویش می‏گشتند و مردی چون ابو موسی را که مردی بی‏تدبیر بود و با علی علیه السلام میانه خوبی نداشت انتخاب کردند.هر چه علی و دوستان او خواستند این مردم را روشن کنند که ابو موسی مرد این کار نیست و شایستگی این مقام را ندارد،گفتند:
غیر او را ما موافقت نکنیم.گفت:حالا که اینچنین است،هر چه می‏خواهید بکنید.بالاخره او را به عنوان حکم از طرف علی و اصحابش به مجلس حکمیت فرستادند.
پس از ماهها مشورت،عمرو عاص به ابو موسی گفت:بهتر این است که به خاطر مصالح مسلمین نه علی باشد و نه معاویه،سومی را انتخاب کنیم و آن جز عبد الله بن عمر،داماد تو، دیگری نیست.ابو موسی گفت:راست گفتی،اکنون تکلیف چیست؟گفت:تو علی را از لافت‏خلع می‏کنی،من هم معاویه را.بعد مسلمین می‏روند یک فرد شایسته‏ای را که حتما عبد الله بن عمر است انتخاب می‏کنند و ریشه فتنه‏ها کنده می‏شود.بر این مطلب توافق کردند و اعلام کردند که مردم جمع شوند برای استماع نتایج‏حکمیت.
مردم اجتماع کردند.ابو موسی رو کرد به عمرو عاص که بفرمایید منبر و نظریه خویش را اعلام دارید.عمرو عاص گفت:من؟!تو مرد ریش سفید محترم از صحابه پیغمبر،حاشا که من چنین جسارتی را بکنم و پیش از تو سخنی بگویم.ابو موسی از جا حرکت کرد و بر منبر قرار گرفت.اکنون دلها می‏تپد،چشمها خیره گشته و نفسها در سینه‏ها بند آمده است.همگان در انتظار که نتیجه چیست؟او به سخن در آمد که ما پس از مشورت،صلاح امت را در آن دیدیم که نه علی باشد و نه معاویه،دیگر مسلمین خود می‏دانند هر که را خواسته انتخاب کنند،و انگشترش را از انگشت دست راست‏بیرون آورد و گفت:من علی را از خلافت‏خلع کردم همچنانکه این انگشتر را از انگشت‏بیرون آوردم.این را گفت و از منبر به زیر آمد.
عمرو عاص حرکت کرد و بر منبر نشست و گفت:سخنان ابو موسی را شنیدید که علی را از خلافت‏خلع کرد و من نیز او را از خلافت‏خلع می‏کنم همچنانکه ابو موسی کرد،و انگشترش را از دست راست‏بیرون آورد و سپس انگشترش را به دست چپ کرد و گفت:معاویه را به خلافت نصب می‏کنم همچنانکه انگشترم را در!298 انگشت کردم.این را گفت و از منبر فرود آمد.
مجلس آشوب شد.مردم به ابو موسی حمله بردند و بعضی با تازیانه بر وی شوریدند.او به مکه فرار کرد و عمرو عاص نیز به شام رفت.
خوارج که به وجود آورنده این جریان بودند،رسوایی حکمیت را با چشم دیدند و به اشتباه خود پی بردند.اما نمی‏فهمیدند اشتباه در کجا بوده است.نمی‏گفتند خطای ما در این بود که تسلیم نیرنگ معاویه و عمرو عاص شدیم و جنگ را متوقف کردیم،و هم نمی‏گفتند که پس از قرار حکمیت،در انتخاب‏«داور»خطا کردیم که ابو موسی را حریف عمرو عاص قرار دادیم،بلکه می‏گفتند:اینکه دو نفر انسان را در دین خدا حکم و داور قرار دادیم خلاف شرع و کفر بود، حاکم منحصرا خداست نه انسانها.
آمدند پیش علی که نفهمیدیم و تن به حکمیت دادیم،هم تو کافر گشتی و هم ما،ما توبه کردیم،توهم توبه کن.مصیبت تجدید و مضاعف شد.
علی گفت:توبه به هر حال خوب است،«استغفر الله من کل ذنب‏»ما همواره از هر گناهی استغفار می‏کنیم.گفتند:این کافی نیست،بلکه باید اعتراف کنی که‏«حکمیت‏»گناه بوده و از این گناه توبه کنی.گفت:آخر من مساله تحکیم را به وجود نیاوردم،خودتان به وجود آوردید و نتیجه‏اش را نیز دیدید،و از طرفی دیگر چیزی که در اسلام مشروع است چگونه آن را گناه قلمداد کنم و گناهی که مرتکب نشده‏ام به آن اعتراف کنم؟!
از اینجا به عنوان یک فرقه مذهبی دست‏به فعالیت زدند.در ابتدا یک فرقه یاغی و سرکش بودند و به همین جهت‏«خوارج‏»نامیده شدند ولی کم کم برای خود اصول عقایدی تنظیم کردند و حزبی که در ابتدا فقط رنگ سیاست داشت،تدریجا به صورت یک فرقه مذهبی در آمد و رنگ مذهب به خود گرفت.خوارج بعدها به عنوان طرفداران یک مذهب،دست‏به فعالیتهای تبلیغی حادی زدند.کم کم به فکر افتادند که به خیال خود ریشه مفاسد دنیای اسلام را کشف کنند.به این نتیجه رسیدند که عثمان و علی و معاویه همه بر خطا و گناهکارند و ما باید با مفاسدی که به وجود آمده مبارزه کنیم،امر به معروف و نهی از منکر نماییم.لهذا مذهب خوارج تحت عنوان وظیفه امر به معروف و نهی از منکر به وجود آمد.
وظیفه امر به معروف و نهی از منکر قبل از هر چیز دو شرط اساسی دارد:یکی بصیرت در دین و دیگری بصیرت در عمل.بصیرت در دین-همچنانکه در روایت آمده است-اگر نباشد زیان این کار از سودش بیشتر است.و اما بصیرت در عمل لازمه دو شرطی است که در فقه از آنها به‏«احتمال تاثیر»و«عدم ترتب مفسده‏»تعبیر شده است و مآل آن به دخالت دادن منطق است در این دو تکلیف (7) .
خوارج نه بصیرت دینی داشتند و نه بصیرت عملی.مردمی نادان و فاقد بصیرت بودند بلکه اساسا منکر بصیرت در عمل بودند،زیرا این تکلیف را امری تعبدی می‏دانستند و مدعی بودند باید با چشم بسته انجام داد.
اصول عقاید خوارج
ریشه اصلی خارجیگری را چند چیز تشکیل می‏داد:
1.تکفیر علی و عثمان و معاویه و اصحاب جمل و اصحاب تحکیم(کسانی که به حکمیت رضا دهند)عموما،مگر آنان که به حکمیت رای داده و سپس توبه کرده‏اند.
2.تکفیر کسانی که قائل به کفر علی و عثمان و دیگران-که یاد آور شدیم-نباشند.
3.ایمان تنها عقیده قلبی نیست،بلکه عمل به اوامر و ترک نواهی جزء ایمان است.ایمان امر مرکبی است از اعتقاد و عمل.
4.وجوب بلا شرط شورش بر والی و امام ستمگر.می‏گفتند:امر به معروف و نهی از منکر مشروط به چیزی نیست و در همه جا بدون استثناء باید این دستور الهی انجام گیرد (8) .
اینها به واسطه این عقاید،صبح کردند در حالی که تمام مردم روی زمین را کافر و همه را مهدور الدم و مخلد در آتش می‏دانستند.
عقیده خوارج در باب خلافت
تنها فکر خوارج که از نظر متجددین امروز درخشان تلقی می‏شود تئوری آنان در باب لافت‏بود.اندیشه‏ای دموکرات مآبانه داشتند،می‏گفتند:خلافت‏باید با انتخاب آزاد انجام گیرد و شایسته‏ترین افراد کسی است که از لحاظ ایمان و تقوا صلاحیت داشته باشد،خواه از قریش باشد یا غیر قریش،از قبایل برجسته و نامی باشد یا از قبایل گمنام و عقب افتاده،عرب باشد و یا غیر عرب.آنگاه پس از انتخاب و اتمام بیعت،اگر خلاف مصالح جامعه اسلامی گام برداشت از خلافت عزل می‏شود و اگر ابا کرد باید با او پیکار کرد تا کشته شود (9) .
اینها در باب خلافت در مقابل شیعه قرار گرفته‏اند که می‏گوید:خلافت امری است الهی و خلیفه باید تنها از جانب خدا تعیین گردد،و هم در مقابل اهل سنت قرار دارند که می‏گویند: خلافت تنها از آن قریش است و به جمله‏«انما الائمة من قریش‏»تمسک می‏جویند.
ظاهرا نظریه آنان در باب خلافت چیزی نیست که در اولین مرحله پیدایش خویش به آن رسیده باشند،بلکه آنچنان که شعار معروفشان(لا حکم الا لله) حکایت می‏کند و از نهج البلاغه (10) نیز استفاده می‏شود،در ابتدا قائل بوده‏اند که مردم و اجتماع احتیاجی به امام و حکومت ندارند و مردم خود باید به کتاب خدا عمل کنند.اما بعد،از این عقیده رجوع کردند و خود با عبد الله بن وهب راسبی بیعت کردند (11) .
عقیده خوارج در باره خلفا
خلافت ابو بکر و عمر را صحیح می‏دانستند به این خیال که آن دو نفر از روی انتخاب صحیحی به خلافت رسیده‏اند و از مسیر مصالح نیز تغییر نکرده و خلافی را مرتکب نشده‏اند. انتخاب عثمان و علی را نیز صحیح می‏دانستند،منتها می‏گفتند:عثمان از اواخر سال ششم خلافتش تغییر مسیر داده و مصالح مسلمین را نادیده گرفته است و لذا از خلافت معزول بوده و چون ادامه داده است کافر گشته و واجب القتل بوده است،و علی چون مساله تحکیم را پذیرفته و سپس توبه نکرده است او نیز کافر گشته و واجب القتل بوده است.و لذا از خلافت عثمان از سال هفتم و از خلافت علی بعد از تحکیم،تبری می‏جستند (12) .
از سایر خلفا نیز بیزاری می‏جستند و همیشه با آنان در پیکار بودند.
انقراض خوارج
این جمعیت در اواخر دهه چهارم قرن اول هجری در اثر یک اشتباه‏کاری خطرناک به وجود آمدند و بیش از یک قرن و نیم نپاییدند.در اثر تهورها و بی‏باکیهای جنون آمیز مورد تعقیب خلفا قرار گرفتند و خود و مذهبشان را به نابودی و اضمحلال کشاندند و در اوایل تاسیس دولت عباسی یکسره منقرض گشتند.منطق خشک و بی‏روح آنها و خشکی و خشونت رفتار آنها،مباینت روش آنها با زندگی و بالاخره تهور آنها که‏«تقیه‏»را حتی به مفهوم صحیح و منطقی آن کنار گذاشته بودند،آنها را نابود ساخت.مکتب خوارج مکتبی نبود که بتواند واقعا باقی بماند،ولی این مکتب اثر خود را باقی گذاشت.افکار و عقاید خارجیگری در سایر فرق اسلامی نفوذ کرد و هم اکنون‏«نهروانی‏»های فراوان وجود دارند و مانند عصر و عهد علی خطرناکترین دشمن داخلی اسلام همینها هستند،همچنانکه معاویه‏ها و عمرو عاص‏ها نیز همواره وجود داشته و وجود دارند و از وجود«نهروانی‏»ها-که دشمن آنها شمرده می‏شوند-به موقع استفاده می‏کنند.
شعار یا روح؟
بحث از خارجیگری و خوارج به عنوان یک بحث مذهبی،بحثی بدون مورد و فاقد اثر است زیرا امروز چنین مذهبی در جهان وجود ندارد.اما در عین حال بحث درباره خوارج و ماهیت کارشان برای ما و اجتماع ما آموزنده است،زیرا مذهب خوارج هر چند منقرض شده است اما روحا نمرده است،روح‏«خارجیگری‏»در پیکر بسیاری از ما حلول کرده است.
لازم است مقدمه‏ای ذکر کنم:
بعضی از مذاهب ممکن است از نظر شعار بمیرند ولی از نظر روح زنده باشند،کما اینکه بر عکس نیز ممکن است مسلکی از نظر شعار زنده ولی از نظر روح بکلی مرده باشد و لهذا ممکن است فرد یا افرادی از لحاظ شعار تابع و پیرون یک مذهب شمرده شوند و از نظر روح پیرو آن مذهب نباشند و به عکس ممکن است‏بعضی روحا پیرو مذهبی باشند و حال آنکه شعارهای آن مذهب را نپذیرفته‏اند.
مثلا-چنانکه همه می‏دانیم-از بدو امر بعد از رحلت نبی اکرم،مسلمین به دو فرقه تقسیم شدند:سنی و شیعه.سنیها در یک شعار و چهار چوب عقیده هستند و شیعه در شعار و چهار چوب عقیده‏ای دیگر.
شیعه می‏گوید:خلیفه بلا فصل پیغمبر علی است و آن حضرت علی را برای!306 خلافت و جانشینی خویش به امر الهی تعیین کرده است و این مقام حق خاص اوست پس از پیغمبر.و اهل سنت می‏گویند:اسلام در قانونگذاری خود،در موضوع خلافت و امامت پیش‏بینی خاصی نکرده است‏بلکه امر انتخاب زعیم را به خود مردم واگذار کرده است.حد اکثر این است که از میان قریش انتخاب شود.
شیعه بسیاری از صحابه پیغمبر را-که از شخصیتها و اکابر و معاریف به شمار می‏روند-مورد انتقاد قرار می‏دهد و اهل سنت،درست در نقطه مقابل شیعه از این جهت قرار گرفته‏اند،به هر کس که نام‏«صحابی‏»دارد با خوشبینی افراطی عجیبی می‏نگرند،می‏گویند:صحابه پیغمبر همه عادل و درستکار بوده‏اند.بنای تشیع بر انتقاد و بررسی و اعتراض و مو را از ماست کشیدن است،و بنای تسنن بر حمل به صحت و توجیه و«ان شاء الله گربه بوده است‏».
در این عصر و زمان که ما هستیم کافی است که هر کس بگوید علی خلیفه بلا فصل پیغمبر است،ما او را شیعه بدانیم و چیز دیگری از او توقع نداشته باشیم،او دارای هر روح و هر نوع طرز تفکری که هست‏باشد!
ولی اگر به صدر اسلام برگردیم به یک روحیه خاصی بر می‏خوریم که آن روحیه،روحیه تشیع است و تنها آن روحیه‏ها بودند که می‏توانستند وصیت پیغمبر را در مورد علی صد در صد بپذیرند و دچار تردید و تزلزل نشوند.نقطه مقابل آن روحیه و آن طرز تفکر یک روحیه و طرز تفکر دیگری بوده است که وصیتهای پیغمبر اکرم را با همه ایمان کامل به آن حضرت،با نوعی توجیه و تفسیر و تاویل نادیده می‏گرفتند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   20 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پیدایش خوارج

تحقیق تاریخچه ی مختصری از مفهوم و پیدایش اعداد

اختصاصی از فی بوو تحقیق تاریخچه ی مختصری از مفهوم و پیدایش اعداد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق تاریخچه ی مختصری از مفهوم و پیدایش اعداد


تحقیق تاریخچه ی مختصری از مفهوم و پیدایش اعداد

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:13

فهرست:

تاریخچه ی مختصری از مفهوم و پیدایش اعداد

انسان حتی در مراحل اولیه رشدِ خود دارای قابلیتی است ، که آن را حس عدد  می نامیم 0 این قابلیت ، بدون دانش مستقیم به او امکان می دهد تا وقتی از مجموعه ای چیزی کاهش یافت ، نقصان آن را درک کند 0

حسِ عددرا با شمارش که محصول زمانهای بعد است ، و همان طور که خواهیم دید یک پدیده ی پیچیده ی مغزی است ، نباید اشتباه کرد 0 تا آنجا که می دانیم ، شمارش ویژه ی بشر است ، در حالی که نمونه هایی از جانوران یافت می شوند که به شکلی ابتدایی دارای حس عددی مشابه با ما هستند 0 در هر حال ، لااقل عقیده ی کسانی که در رفتار حیوانات مطالعه می کنند چنین است ، و این نظریه را دلایل آشکاری تایید می کند 0 برای مثال ، تعداد زیادی از پرندگان دارای این حس عددی هستند 0 از لانه ای که دارای چهار تخم است می توان یکی را برداشت ، بی آنکه پرنده متوجه شود ، اما چون دو تخم را برداریم ، پرنده آشیانه را ترک خواهد کرد 0 پرنده به طریقی غیر از راه شمارش می تواند  دو را از سه تمیز دهد . ولی این قابلیت به هیچ وجه محدود به پرندگان نیست . در واقع نمونه ی جالبی که با آن سرو کار داریم ، زنبوری بنام عنتر است 0 این زنبور در حفره های منفرد تخم می گذارد و برای هر تخم مقداری معین کرم شکار می کند تا وقتی بچه ها سر از تخم بیرون آوردند از آنها تغذیه کنند 0 اما تعداد قربانیان به شکلی جالب برای هر نمونه از زنبور معین و مشخص است : بعضی از انواع ، 5 عدد ، پاره   ا ی 12 عدد  ،  عده ای دیگر حتی تا 24 کرم برای هر حفره آماده می کنند 0


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق تاریخچه ی مختصری از مفهوم و پیدایش اعداد

دانلود متن کامل پروژه در مورد سیر تاریخی پیدایش پوشاک-- 100 ص

اختصاصی از فی بوو دانلود متن کامل پروژه در مورد سیر تاریخی پیدایش پوشاک-- 100 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود متن کامل پروژه در مورد سیر تاریخی پیدایش پوشاک-- 100 ص


دانلود متن کامل پروژه در مورد سیر تاریخی پیدایش پوشاک-- 100 ص

لباس همان سطح هر چیزی است و در لایه های اولیه، هر فاعل شناسان با آن درگیر می‌شود در مفهوم عربی معنای ستر کردن، پوشاندن، مخفی کردن، و حتی بدل کردن را یادآوری می شود و پوشاننده شده را آن طور به نمایش می گذارد که اقتضای ظاهری‌ اش باشد.

این امر که بشر، براینشان دادن خود را از قدیم الایام مانند حیوانات (که در زمان های خاص مثل جفت گیری یا نزاع تغییر ظاهر می دهند) مبدل شده، با هنر نقش اندازی اولین قدم د ر راه مفاهیم جدید پوشش را برداشته است، ما را به این گفته ویل دورانت که «هنر در میان قبایل وحشی از نقش تزئینی و لباس پوستی و خال کوبی برخاسته» راهنما می‌شود. بشر نخستین، در مراسم خاص، بدن خود را با رنگ ها یا نقوشی زینت می داده تا در «جلب نظر» یا «جعل نظر» خود را نوع خاصی نشان دهد. به مرور استفاده از رنگ به دلیل عدم ثبات از میان رفت و خال کوبی (Taboo) با هزار نیش سوزن جایگزین آن شد، سیر آرایش بدن پس از استفاده از پوست حیوانات کم کم به دوران جدیدتری رسید و بشر با دستیابی به تکنولوژی نساجی الیاف را به صورت پارچه تولید کرد و مفاهیم پوشش را تحت تاثیر قرار داد. در این سیر تکامل آن نقوش و رنگهایی که با خالکوبی و رنگ کردن بدن یا با استفاده از پوست حیوانات و قطعات بدن آنها یا شاخ و برگ گیاهان، انسان را به نحوی دیگر نشان می داد یا می پوشاند به منسوجات منتقل می شد و پیشرفت فن آوری، ظواهر و نقوش جادویی، دینی، خانوادگی، طبقه بندی حرف، سطوح اجتماعی و غیره … را به سوی تولید شکل یافته تر منسوج و البسه سوق داد و رسوم و آداب اجتماعی و نیز تکنولوژی نساجی و پوشاک را به سمت اشاعه و حفاظت از معانی و ظواهر کشاند.

هزاره دهم ق.م دوره ای است که اصطلاحاً دوران نوسنگی نامگذاری شده است و معمولاً با نامهایی چون عصر استقرار، عصر دهکده نشینی، عصر کشاورزی و عصر دامداری نیز شهرت داشته و به عنوان یکی از ادوار مهم تاریخ تکامل بشر از بعد فنی و معنوی محسوب می شود. باید گفت، پیش از تاریخ اطلاع دقیقی از جوامع انسانی در دست نیست و آنچه گفته شد بیشتر بر اساس حدس و گمان بوده است. به نظر می رسد، پیش از این تاریخ انسان ها همانند گله های حیوانی در رفت و آمد بوده اند و از آنان آثار مادی ملموسی جز اشیای سنگی به دست نیامده است. و اما در مورد پوشاک، بافت و تاریخ آن، که محور اصلی موضوع است و شاید بتوان آنرا به دوران پیش از نوسنگی نسبت داد، دوره ای که با نامهای میان سنگی، پارینه سنگی و یا دوره پیش از تاریخ نامگذاری شده و از دو تا هفت میلیون سال پیش آغاز و تا ده هزار سال پیش (آغاز دوره نوسنگی) ادامه داشته است. برای شناخت دقیق تر از تاریخ بافت و پوشاک آنرا در سه مقوله:

1- پارچه و طرح                 2- فرم و شکل                             3- دوخت لباس

مورد بررسی قرار می دهیم.

  • پارچه و طرح لباس

احتمال داده می شود اولین لباس ها توسط گروه های انسانی که به ویژه در مناطق سردسیر زندگی می کردند تهیه شده است. آنها بعد از آن که حیواناتی مانند گوزن، ماموت، گاو و حتی اسب را شکار می کردند کم کم به این نتیجه رسیدند که می توان از پوست آنها برای پاپوش و یا تن پوش استفاده کرد و قطعاً فیزیک این حیوانات و تناسب آن با یک نیم تنه برای انسان تبلور این اندیشه را در ذهن آنها بیشتر کرد که مثلاً بعد از شکار یک حیوان بزرگ، با کندن پوست آن می شود از این پوست به عنوان تن پوش استفاده نمود. هنوز هم این عادت در بعضی از انسان ها (پاره ای قبایل در آفریقا و آمریکای لاتین) وجود دارد که علاقه مندند خود را به شکل حیوانات درآورده و نقشی را ایفا نمایند. حتی در نقش برجسته های باستانی نیز گاهی موجوداتی با پیکر انسان و سر حیوانی و یا بالعکس حیواناتی که سر انسان دارند، دیده می شود.

پس این احتمال وجود دارد که تفکرات این گونه، ریشه در دوران بسیار قدیم داشته باشند، یعنی زمانی که بشر از پوست حیوانات برای تهیه تن پوش استفاده می کرده است.

همانگونه که پیداست فرم پوست به صورتی است که گویا یک خط از زیر گردن تا انتهای بدن که به پاها و باسن ختم می شود ادامه دارد که می توان پس از جدا کردن سر، از همان خط روی پوست را برش داد، پس پوست، خود راهنمای بسیار مناسبی بود و طبیعت، خود به انسان کمک کرد تا چگونه از پوست حیوانات به عنوان البسه استفاده کند. این روش هنوز هم در بسیاری از مناطق سردسیر از جمله مناطق عشایر نشین شمال خراسان و یا اسکیموهای قطب شمال دیده می شود که از پوست حیوانات برای خود لباس تهیه می کنند.

آنچه مسلم است تاریخ استفاده از پوست برای تهیه پوشاک به دوران خیلی گذشته می رسد که مطمئناً بافت در آن هنوز جایگاهی نداشته و در آغاز دوران نوسنگی می‌توان حدس زد که انسان کماکان از همان تجربه های گذشته استفاده می کرده است. ولی در نمونه هایی که از نقاط باستانی «علی کش» ، «گنج دره» و «تپه سیلک»، از سال های هفت، هشت و نه هزار قبل از میلاد به دست آمده آثاری از بافت دیده می شود که با توجه به قدرت آن می توان گفت این فن قبل از هنر سفال گری شکل گرفته است. برای نمونه در کف اتاق های این مناطق خطوط متقاطع و ضربدری به صورت بافت های بسیار ساده (یکی از رو یکی از زیر) به چشم می خورد که آثاری از الیاف بافته شده هستند و می‌توان از اینها به عنوان نخستین نمونه های بافت نام برد.

باستان شناسان بر این گمان اند که همزمان با استفاده از الیاف گیاهانی مانند نی، (که هنوز هم در شمال ایران رواج دارد) سبد بافی با استفاده از ترکه های بید نیز معمول بوده است و به نظر می رسد که آنها برای غیر قابل نفوذ کردن و یا جلوگیری از خلل و فرج این سبدهای حصیری که عمدتاً بافت شطرنجی داشته اند ، بیرون و داخل آن را گل می زدند تا بتوانند مواد غذایی خود را در آن نگهداری کنند. باستان شناسان همچنین معتقدند که اولین اشکال نیز با همان دستی که با گل روی این سبدها کشیده شده، به وجود آمده است. به این صورت سطح بیرونی و داخل سبدهای بیدی بعد از گل مالیدن شکل سفال پیدا می کرده و خطوط متوازی به هم را نشان می داده است. علاوه بر این نقش های شطرنجی را نیز می توان دید که نمونه هایی از آن در نقش هایی که در ظرف کشف شده در «سیلک» به دست آمده و همان بافت را دارند، (به شکل خطوط افقی و عمودی) قابل مشاهده می باشد. پس اولین نمونه های قطعات منسوج (بافت) به حدود هشت هزار سال ق.م. می رسد. بنابراین انسان تا آن زمان فقط این فن را تا حدی می‌دانسته است که بتواند از نی و بید برای بافت استفاده کند. اما تجربه استفاده از سایر الیاف مربوط به زمانی است که انسان ها گوسفند و بز را اهلی کردند و با پشم آشنا شدند. در هزاره هفتم ق.م. انسان متوجه شد بعضی گوسفندها نمونه های گوشتی خوبی هستند و بعضی پشم مناسبی دارند و فهمید که می توان با پشم این حیوانات کارهای دیگر کرد و بالاخره در هزاره ششم قبل از میلاد انسان استفاده از پشم را به صورت بافت و البته به صورتی خیلی ساده و ابتدایی آغاز نمود. ولی هنوز به دلیل نداشتن ابزار قادر به چیدن نبود. در نخستین لوحه های به دست آمده که متعلق به چهار هزار سال قبل از میلاد است نیز به واژه «پشم کنی» به جای «پشم چینی» اشاره شده است و به نظر می‌رسد که در آن زمان بشر به کمک دست یا تیغ سنگی موی گوسفندان را می کنده است.

 

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


دانلود متن کامل پروژه در مورد سیر تاریخی پیدایش پوشاک-- 100 ص