فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پاورپوینت عوامل و موانع تفاهم همسران - 71 اسلاید

اختصاصی از فی بوو دانلود پاورپوینت عوامل و موانع تفاهم همسران - 71 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت عوامل و موانع تفاهم همسران - 71 اسلاید


دانلود پاورپوینت عوامل و موانع تفاهم همسران - 71 اسلاید

 

 

 

 

 

نمونه ای از اسلایدهای این پاورپوینت را در زیر می بینید:

 

شایسته است همسران با شناخت کامل تفاوت‌های یکدیگر و یادگیری روش‌های ابراز محبت‌ و دستیابی به تفاهم، سعادت خود و خانواده را بیمه نمایند و از کوتاه ترین لحظه‌های با هم بودن بیشترین بهره‌ها را ببرند؛
همسرداری مهارتی است که زن و شوهر (زوجین) با شناخت توانمندی‌ها، تفاوت‌ها و حساسیت‌های یکدیگر بتوانند به نیازهای جسمی، عاطفی، روانی طرف مقابل پاسخ دهند، به‌طوری که هر دو احساس رضایت خاطر نموده به آرامش نسبی دست یابند.

 

برای دانلود کل پاپورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت عوامل و موانع تفاهم همسران - 71 اسلاید

تحقیق درمورد موانع بکارگیری سیستم اطلاعاتی مدیریت(MIS) در فدراسیون‌های ورزشی ایران

اختصاصی از فی بوو تحقیق درمورد موانع بکارگیری سیستم اطلاعاتی مدیریت(MIS) در فدراسیون‌های ورزشی ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورد موانع بکارگیری سیستم اطلاعاتی مدیریت(MIS) در فدراسیون‌های ورزشی ایران


تحقیق درمورد موانع بکارگیری سیستم اطلاعاتی مدیریت(MIS)  در فدراسیون‌های ورزشی ایران

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه9

 

فهرست مطالب

 

روش شناسی:

یافته ها:

بحث و نتیجه گیری:

مقدمه:

امروزه اطلاعات مهمترین منبع مدیر بعداز عامل انسانی محسوب می شود. اداره امور سازمانها به شیوه های کارآمد به ویژه در دنیای پیچیده امروز، مستلزم جمع آوری وپردازش انبوهی از اطلاعات گوناگون است، که با آهنگی سریع در حال رشد است. کمیت و کیفیت اطلاعات مورد نیاز مدیران برای تصمیم گیری به عوامل متعددی بستگی دارد، ولی ویژگی های خود اطلاعات و  نیز نحوه پردازش اطلاعات مورد نیاز مدیران برای  تصمیم گیری عوامل تعیین کننده و اساسی در این روند هستند. نه تنها اطلاعات باید ویژگیهایی همچون دقت، صحت، تازگی، سرعت و... را داشته باشد، بلکه باید به نحوی پردازش شده باشد که توان و کیفیت تصمیم گیری مدیر را ارتقا بخشد.تحقیقات نشان داده است که یک دستورالعمل خوب برای اخذ تصمیم نیاز به90 درصد اطلاعات و10درصد بینش دارد. نگرش سیستمی به جهت جامعیت بالقوه، به یکپارچگی وهماهنگی اطلاعات موجود در سازمان کشیده می شود و عالیترین نمود نگرش سیستمی به سازمانها، به سیستم اطلاعاتی مدیریت (MIS)[1] منجر می گردد. این سیستم ها که گردآوری وسازماندهی داده ها و تولید اطلاعات و انتقال آن را به مدیران به انجام می رساند. و همچون ناظری مقتدر در تمامی سطوح در سازمانها حضور یافته و حیطه معرفتی مدیر را توسعه داده ، بینش وی را برای اتخاد تصمیمات مهیا می


[1] - Management Information Systems

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد موانع بکارگیری سیستم اطلاعاتی مدیریت(MIS) در فدراسیون‌های ورزشی ایران

دانلودمقاله معیارها و موانع وحدت اسلامی اتحاد اسلامی

اختصاصی از فی بوو دانلودمقاله معیارها و موانع وحدت اسلامی اتحاد اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

معیارها و موانع وحدت اسلامی اتحاد اسلامی در آثار شهید آیت الله مطهری
یکی از نیرنگهای غرب این بود که در پوست ملل مسلمان رفت (و میان آنها در باب تمدن اسلامی تفرقه ایجاد کرد.) چون نمی شد این تمدن گذشته را انکار کرد در پوست عربها رفت و گفت تمدن عرب .
کتاب « اتحاد اسلامی در آثار شهید آیت الله مطهری » به کوشش سیدحمید جاوید موسوی تدوین شده و انتشارات صدرا آن را در ۱۶۰ صفحه منتشر کرده است . این کتاب هشت فصل دارد وعناوین موجود در فهرست مطالب آن به شرح زیر می باشد :
شبنم یک صبح خندان وحدت کلمه درکلام قدسی علی (ع ) و اتحاد اسلامی علی (ع ) فدایی وحدت اسلامی پیشگامان وحدت اسلامی اسلام فرامرزی و وحدت اسلامی حج همایش اتحاد حج و وحدت اجتماعی حج و اتحاد دل ها تقویت پیوند مسلمانان جلوه های اتحاد غوغای تفرقه و عناوین متعدد دیگر. به دلیل اهمیت مطالبی که شهید مطهری پیرامون وحدت اسلامی نوشته و یا بیان کرده اند گزیده هایی از کتاب مذکور را برای استفاده خوانندگان درج می کنیم .
● علی علیه السلام فدایی وحدت
الان کار تبلیغات استعماری به آنجا رسیده که اگر کسی سخن از وحدت اسلامی بگوید عده ای از نظر مذهبی او را تکفیر می کنند که تو می گویی وحدت اسلامی ! وحدت اسلامی بر خلاف مذهب تشیع است !
علی فدای وحدت اسلامی شد. چه کسی به اندازه علی برای وحدت اسلامی احترام قائل بود این دیگران بودند که می بریدند و این علی بود که وصل می کرد. یک آقایی روی منبر می گفت : الحمدلله یادم هست که از اول عمرم با وحدت اسلامی مخالف بودم !(خدا مثل تو را زیاد نکند در این جامعه !) قرآن می فرماید : واعتصموابحبل الله جمیعا و لاتفرقوا و اذکروانعمه الله علیکم اذکنتم اعدا فالف بین قلوبکم آیه دیگر : و لاتکونوا کالذین تفرقو واختلفوا من بعد ما جا هم البینات . آیه دیگر : ولاتنازعوا فتفشلوا وتذهب ریحکم . مسلمین ! با یکدیگر تنازع و اختلاف نداشته باشید که فشل و سست می شوید نیروی شما گرفته می شود بعد بو و خاصیت از شما گرفته می شود یک جمعیتی که وحدت نداشته باشد و اختلاف داشته باشدسست است دیگر آن بو و رایحه خوشی که از یک جامعه واقعی اسلامی بلند می شود از آن جامعه بلند نمی شود. علی علیه السلام در آن لحظات آخر عمرشان وصیتی کرده اند که مجموعا بیست ماده است یکی از آنها در باره وحدت و اتفاق است . حال این که در این زمینه هم دشمنان چه کرده اند از ده دوازده قرن پیش تا قرن خودمان چه شده است . خود مسلمین چقدر مسئول این کارند(که واقعا هم مسئول اند) و عوامل خارجی بالاخص یهودی ها چقدر نقش موثر داشته اند این هم داستان مفصلی است .
● تمدن اسلامی و نیرنگ غرب
یکی از نیرنگهای غرب این بود که در پوست ملل مسلمان رفت (و میان آنها در باب تمدن اسلامی تفرقه ایجاد کرد.) چون نمی شد این تمدن گذشته را انکار کرد در پوست عربها رفت و گفت تمدن عرب . حتی گوستاولویون وقتی کتاب می نویسد می گوید تمدن عرب گو این که مترجم فارسی اش گفته تمدن اسلام و عرب ولی او می گوید تمدن عرب برای این که عرب بگوید این تمدن مال من بود. ولی وقتی که به ایران می آمدند نقیض و ضد آن را به ایران تلقین می کردند که این تمدنی که در گذشته بوده تمدن ایرانی بوده بوعلی سینا وابسته به تمدن ایرانی است و از بقایای تمدن ۲۵۰۰ ساله پیش تر است ! در جشن ۲۵۰۰ ساله چقدر کوشش می کردند روی مسئله استمرار فرهنگی تکیه کنند که ما در ۲۵۰۰ سال پیش یک فرهنگ را آغاز کردیم و آن فرهنگ با روح خاصی که داشته است ادامه داشته تا به زمان ما رسیده است . بوعلی سینا ابوریحان بیرونی حافظ مولوی و خواجه نصیرالدین طوسی زاده آن فرهنگ اند همان روح است که تا زمان ما استمرار پیدا کرده در صورتی که این یک دروغ محض است . تمدنی که در دوره اسلام شروع شد با یک روح مخصوص شروع شد. این تمدن مثل هر تمدن دیگری از تمدنهای دیگر جهان استفاده کرد اما به صورت تغذیه نه به صورت التقاط مثل هر جاندار جوانی که پیدا می شود و از محیط خودش تغذیه می کند ولی معنی تغذیه این است که او را هضم می برد و به شکل خودش در می آورد و روح خودش را به او می دهد. اما کاری کردند که ملت ما از تاریخ خودش بی خبر و به آن بی اعتقاد وبی اعتماد باشد.
جزوه کوچکی اخیرا نوشتم به نام کتابسوزی ایران و مصر. من در موضوع کتابسوزی ایران و مصر سالهاست که مطالعه کرده ام .
در سالهایی که در حسینیه ارشاد سخنرانی می کردم در میان همه سخنرانی هایی که چه من غیر من در حسینیه ارشاد کردیم هیچ وقت اتفاق نیفتاد که ما اعلان به روزنامه ها بدهیم و روزنامه ها حاضر به چاپ کردن آن نشوند و بااین که سخنرانی بود جلو اعلان را بگیرند جز دو هفته ای که من در باره کتابسوزی مصر و ایران می خواستم سخنرانی کنم و بگویم داستان کتابسوزی مصر و داستان کتابسوزی ایران مجعول است . دیدم نه اطلاعات چاپ کرده نه کیهان هفته بعدش هم نه اطلاعات چاپ کرد نه کیهان رفتیم سراغشان گفتند از بالا دستور دادند این اعلان را نباید چاپ کنید. درآن زمان من صلاح ندیدم مطالب کتابسوزی را درکتاب خدمات متقابل اسلام و ایران قرار دهم چون می دانستم اگراین مطالب باشد اجازه نشرنمی دهند. یادداشتهایش را کنار گذاشتم یکی دوماه پیش هم در چاپ هشتم آن کتاب گنجاندم و هم به طور مستقل آن را چاپ کردم .
سالهاست که در میان ما تبلیغ می کنند. یک تبلیغ دروغ که اسلام نه تنها تمدنی را پایه گذاری نکرد تمدنهای گذشته راهم نابود کرد تمدن مصر و تمدن ایران رااز بین برد.اینها کارهای حساب شده است می خواهند ملت مسلمان به تاریخ اسلامی خودش بدبین شود.
● تفرقه بینداز و حکومت کن
در جنگهای صلیبی دویست سال مسلمین با مسیحی ها جنگیدند و آخرش مسیحی ها شکست خوردندو بعد شروع کردند به نیرنگ زدن از داخل تفرقه ایجاد کردن که محققین امروز به این مطلب پی برده اند که بسیاری از حوادثی که در دنیای اسلام بعداز جنگهای صلیبی رخ داده به تحریک همان صلیبی ها بوده که وقتی از مواجهه رو در رو مایوس شدند بااختلاف ایجاد کردن ها و با شعارهای (محرک نژادی در پی اهداف خود بودند.)
از همه روشنتر جریانی است که در حدود پنجاه سال پیش رخ داد قصه دولت عثمانی و جنگی که عثمانی ها با اروپایی ها داشتند. دولت عثمانی خودش یک نیرویی بود. درست است که این دولت از درون خودش فاسد بود ولی بالاخره یک مرکزی بود. دشمن چه کرد بر اساس فرق تسد(تفرقه بینداز و حکومت کن ) بعضی از عربها را تحریک کردند که شما ملت عرب هستید سیادت مال شماست چرا باید ترکها بر شما سیادت کنند چرا باید منطقه های عربی زیر حکم و نفوذ ترکها باشد بیایید امپراطوری عربی بسازید. به طمع امپراطوری عربی اینها را تحریک کردند. در حالی که عثمانی ها به هر حال داشتند با دشمن اسلام و مسلمین می جنگیدند و احتیاج به تقویت داشتند در چنین شرایطی از پشت خنجر زدندیعنی دنیای اسلام را دچار یک فاجعه کردند. همین که عثمانی ها از بین رفتند و شکست خوردند و دنیای اروپا موفق و پیروز شد در جواب درخواست امپراطوری عربی گفتند امپراطوری عربی یعنی چه ! آمدند(سرزمینهای عربی را) قسمت قسمت و تکه تکه کردند هر قسمتش را به یک نفر دادند همه را هم به جنگ همدیگر وادار کردند. بعد همین قضیه سبب شد که ترکهای عثمانی کینه ای نسبت به عرب پیدا کردند و از عرب تجاوز کرد و به اسلام رسید. این موضوع سبب شد که نه تنها از عرب روبرگردانند از اسلام روبرگرداندند گفتند اساسا ما اسلام نمی خواهیم کشور ما یک کشور لائیک و بی دین است اصلا کشوری است که دین را به رسمیت نمی شناسد. حتی خطشان را هم تغییر دادند. آنها هم با این اشتباهشان دیگر قدراست نکردند.
● تفرق مایه فنای اقوام
یکی از عواملی که مایه فنای اقوام است تفرق و تشتت است دسته دسته شدن فرقه فرقه شدن دو قبیله شدن هر دسته ای یک فکری عقیده ای مسلکی داشتن هر دسته ای در گوشه ای یک کشور تشکیل دادن . اسلام دین وحدت و اتفاق است و روی وحدت و اتحاد و در نقطه مقابلش بر روی پرهیز از تفرق و تشتت خیلی تکیه می کند.
● برنامه های استعمار برای تفرقه
در حال حاضر استعمار دو کار اساسی کرده است برای اینکه احساس وحدت زنده نشود یکی تجزیه و قطعه قطعه کردن فرهنگ و تمدن اسلامی از راه تقویت ناسیونالیسم و نژادپرستی و قومیتها آنچنان که می بینیم سخن از فرهنگ عرب و ایران و ترک و هند و غیره است و حال آنکه آنچه در طول هزار و سیصد سال وجود داشته یک فرهنگ بیشتر نیست و آن فرهنگ اسلامی است . دیگر استخوان لای زخمهایی است که اغلب در مرز کشورهای اسلامی گذاشته اند از قبیل شط العرب و جزیره تبت و پشتونستان و غیره سومی هم وجود دارد و آن استخدام عامل برای تالیف و نشر کتب در ایجاد اختلاف مثل الخطوط العریضه و کتاب سیدروضاتی .
● ملاکها و معیارهای وحدت اسلامی
الف) اعتقاد به خدا که البته مشترک است با سایر ادیان
ب) قرآن به عنوان کتاب آسمانی و عزیزترین کتابها
ج) سیره و سنت رسول اکرم و احادیث نبوی
د) حج کعبه مراسم حج که این فلسفه در آن منظور است .
هـ) تاریخ مشترک و به هم آمیخته که فی المثل بخاری و ابوحنیفه و غزالی و جوهری ایرانی مورد احترام مذهبی مردم شمال آفریقا هستند.
و) به طور کلی یک فرهنگ هزار ساله مشترک و روحیه مشترک و تربیت مشترک (۱۳۷ ) .
● ازاله موانع وحدت
تفاوت گذاشتن ها مطلقا به منزله ایجاد ناهمواری و دست انداز و پست و بلندی در اجتماع است . تفاوت و تبعیض یک طبقه را مغرور و طبقه دیگر را ناراضی و در نتیجه ایجاد اختلاف می کند.
ما می گوییم پیغمبر وحدت بی نظیری ایجاد کرد و خیال می کنیم تنها چیزی که موثر بود این بود که رسول اکرم ایمان به خدا به آنها داد و بعد هم فرمان داد متحد باشید و آنها متحد شدند. فکر نمی کنیم که موانع و عوایق اتحاد را که همان ناهماهنگیها و ناهمواریها و پست و بلندیها و دست اندازها از ناحیه مواهب اجتماعی (هر نوع موهبتی : مالی احترامی منصبی ) (است ) از بین برد; هم مقتضی را ایجاد کرد و هم مانع را مفقود کرد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  12  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله معیارها و موانع وحدت اسلامی اتحاد اسلامی

موانع توسعه فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران

اختصاصی از فی بوو موانع توسعه فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

موانع توسعه فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران


موانع توسعه فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران

 

 فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات58


فهرست مطالب
عنوان صفحه
پیشگفتار 1
فصل اول (کلیات) 3
طرح مسئله 4
اهداف تحقیق 10
اهمیت تحقیق 10
سوال اصلی 10
سوالات فرعی 11
فرضیات تحقیق 11
متغیرها و مفاهیم عملیاتی 11
روش تحقیق 11
مشکلات و موانع تحقیق 11
سازماندهی تحقیق 12
فصل دوم- مفهوم توسعه و توسعه یافتگی 14
فرهنگ و توسعه 22
مفهوم فرهنگ 22
ویژگی‌های عمومی فرهنگ 24
تاثیر فرهنگ بر توسعه و اهمیت مفهوم توسعه فرهنگی 29
استراتژی فرهنگی 33
فصل سوم- موانع توسعه در ایران 40
فرهنگ عمومی تاثیر گذار بر روند توسعه 40
تیپولوژی شخصیتی ایرانیان 42
نتیجه گیری 52
فهرست منابع 55

 

:

 

دغدغه پیشرفت، توسعه یافتگی و ثبات سیاسی ایران همچنان ادامه دارد،‌ درحالی‌که بسیاری از کشورهای هم ردیف ما راه و افقهای خود را پیدا کرده‌اند، ما هنوز در نزاعهای فکری و سیاسی خود غوطه‌وریم. جالب اینکه مباحث پیشرفت و توسعه یافتگی را قبل از کشورهایی مانند مالزی، چین، کره جنوبی و… آغاز کرده‌ایم.( ) سوال اینجاست که چرا تاکنون ایران نتوانسته است به الگویی در زمینه توسعه دست یابد؟ چرا رهبران و نخبگان ایرانی از گذشته درس عبرت نمی‌گیرند و اشتباهات خود را مرتب تکرار می‌کنند؟ چرا خیلی فکر نمی‌کنند؟‌ و اگر هم فکر کنند صحیح فکر نمی‌کنند؟‌ اگر ریشه مسائل قبل از انقلاب را بخواهیم به بیگانگان و امپریالیسم نسبت دهیم مشکلات بعد از انقلاب را چگونه باید ارزیابی کنیم؟ ما ایرانیان خیلی ملت خودخواهی هستیم هیچ وقت نمی‌خواهیم بپذیریم که اشتباه کرده‌ایم عموماً خارج از خود به دنبال علتها، مشکلات و ریشه‌ها هستیم، زمانی امپریالیسم را سرزنش کردیم و اکنون که امپریالیسم در خانه ما نیست جریان و گروه دیگر را متهم می‌سازیم. همیشه به دنبال این هستیم که خود را توجیه کنیم. وقتی رهبران و نخبگان ایرانی اشتباه می‌کنند هیچ وقت از ملت عذرخواهی نمی کنند بلکه اشتباهات خود را به دیگران نسبت می دهند. مسئله دیگر این آنکه افکارمان خیلی مدرن است و مانند تکنولوژی سریع وارد می‎شود، ولی خلقیات ما که نتیجه وجود سالها استبداد در این مملکت است،‌ همچنان تعیین کننده مانده است و سرنوشت مارا می‌سازد. ماافکار بسیار خوب خود را در سخنرانیها نتوانسته ایم به سیستم تبدیل کنیم. ظاهراً در نمایش فکر بیش از عمل لذت می‌بریم. باید بپذیریم انسانهابا سخنرانی تربیت نمی‌شوند، بلکه به طور مقطعی اهمیت مسائل تربیتی پی می‌برند. تربیت یک جامعه تداوم، نظم.‌تفکر و انسانهایی متعهد و حساسی را می‌طلبد. دیگر آنکه ما سامان و استوار را دوست نداریم،‌چون سامان یافتن خیلی زحمت دارد.‌ ساختن یک سیستم خیلی مشکل است. سیستم پذیری خیلی دشوارتر است، به همین دلیل ترجیع داده‌ایم با هیجانات و اوضاع روز زندگی کنیم. برایمان همان کافی است که درآمد نفت حداقل بقای ما را تضمین می‌کند و به همین راضی هستیم. مسئله دیگر اینکه عده‌ای می‌خواهند به زور عقاید خود را بر دیگران تحمیل کنند. برخی می خواهند تمام مردم ایران را مذهبی کنند، برخی به دنبال غربی کردن همه هستند، برخی به دنبال روشنفکر کردن همه هستند،‌ اینها متوجه نیستند که هر کدام از این اسمها نوعی تحمیل به عامه مردم است. یک جامعه به همه نوع قشر نیاز دارد: مذهبی، غرب زده، روشنفکر،‌ بومی و بسیاری از اقسام دیگر. آزادی در این دنیای پرتنوع و پرتلاطم عبارت است از اینکه هر کس تعلق فرهنگی خود را کسب کند و بدون تعرض و تعدی دیگران و دولت بتواند بدان عمل کند. عمده مشکل توسعه نیافتگی ایران در افکارمان نیست بلکه در تبدیل فکر به عمل است وناتوانی در ساختن سیستم است و نهایتا در شخصیت پرورش نیافته ماست. اینکه هرکسی برایش خودش مهم است و برای عقاید دیگران هیچ ارزشی قائل نمی باشد. در جامعه‌ای که افراد این اندازه نسبت به هم دافعه دارند نمی توان یک سیستم اجتماعی را ساخت. ایده گفتگوی تمدنها را مطرح می‌کنیم و می‌خواهیم به جهانیان فن گفتگو بیاموزیم وهمه را به وحدت فراخوانیم اما برخلاف آنچه که دینمان به ما آموخته درمیان خود ترحم نداریم. حذف و حسادت و تخریب به شدت در میان ما رواج دارد و بر پایه محبت و عطوفت و همفکری و هم فهمی با یکدیگر معاشرت نمی‌کنیم. دو پایه مترولوژیک تمدن غرب، ساماندهی و تشکیل از یک طرف و ظرفیت نقد پذیری از طرف دیگر است. ما در هر دو نوع ضعیف هستیم.
در کشور ما بدترینها، بی‌سوادترینها، گرسنه‌ترینها، عقب مانده‌ترینها، ومنزوی ترینها به حوزه سیاست و تصمیم گیری وارد می‌شوند. هرکسی نباید به میدان نخبگی راه پیدا کند.
در کشور ما به توانایی افراد اهمیت داده نمی‌شود، بلکه مردم به دنبال آدم «خوب» هستند. ایرانیان همیشه چه در سطح مدیریتی و چه در سطح روشنفکریمشکل «تشخیص موقعیت و وضعیت» خود راداشته‌اند. بالاخره هر چه سریعتر ما باید ارتباط منطقی میان هویت («دینی»، ایرانی و جهانی) خود را روشن کنیم. قوی بودن هویت ملی و دینی ایرانیان در مقابل هویت جهانی آنان قرار گرفته است. در هویت ملی و دینی ایرانیان در مقابل هویت جهانی آنان قرار گرفته است. در حالیکه کشورهایی مانند مالزی، کرة جنوبی، چین و برزیل توان تطبیق و همگون سازی میان منابع داخلی و بین المللی خود را پیدا کرده‌اند،‌ ما چنین تواتنمندی را کسب نکرده‌ایم. پیشرفت هر جامعه‌ای مانند موقعیت یک فرد تابع انسجام انرژی آن جامعه یا فرد است تا هنگامیکه عناصر مختلف سیاسی، اقتصادی و به خصوص فرهنگی جامعه‌ای از انسجام و منطق درونی برخوردار نباشند نمی‌توان مجموعه آن جامعه را در مسیر پیشرفت یا توسعه یافتگی سوق داد. توسعه یافتگی به طور اصولی تابعی از عوامل ومحرکهای داخلی است. اگر به هر دلیل علم وارد عرصه عمل و فکر یک جامعه نشود و یا با ارزشهای آن تلفیق منطقی نیابد، نباید در انتظار پیشرفت و تمدن بود،‌نظام داخلی یک کشور باید از ظرفیت پذیرش و ترکیب و تربیت توامان باشد تا امکانات داخلی و خارجی خود را تشکل بخشد. بیماری یک فرد قبل از آنکه به آلودگی محیط خارجی مربوط باشد، از ضعف و آسیب پذیری جسمی او ناشی می‌شود. واکسیناسیون فرهنگی و درونی نیز دقیقا به همین منظور یعنی قوام بخشیدن به درون، افزایش قوای درونی و آماده سازی داخلی برای مقابله با هجوم خارجی توصیه می‌شود.( )

ی می‌خواهند به زور عقاید خود را بر دیگران تحمیل کنند. برخی می خواهند تمام مردم ایران را مذهبی کنند، برخی به دنبال غربی کردن همه هستند، برخی به دنبال روشنفکر کردن همه هستند،‌ اینها متوجه نیستند که هر کدام از این اسمها نوعی تحمیل به عامه مردم است. یک جامعه به همه نوع قشر نیاز دارد: مذهبی، غرب زده، روشنفکر،‌ بومی و بسیاری از اقسام دیگر. آزادی در این دنیای پرتنوع و پرتلاطم عبارت است از اینکه هر کس تعلق فرهنگی خود را کسب کند و بدون تعرض و تعدی دیگران و دولت بتواند بدان عمل کند. عمده مشکل توسعه نیافتگی ایران در افکارمان نیست بلکه در تبدیل فکر به عمل است وناتوانی در ساختن سیستم است و نهایتا در شخصیت پرورش نیافته ماست. اینکه هرکسی برایش خودش مهم است و برای عقاید دیگران هیچ ارزشی قائل نمی باشد. در جامعه‌ای که افراد این اندازه نسبت به هم دافعه دارند نمی توان یک سیستم اجتماعی را ساخت. ایده گفتگوی تمدنها را مطرح می‌کنیم و می‌خواهیم به جهانیان فن گفتگو بیاموزیم وهمه را به وحدت فراخوانیم اما برخلاف آنچه که دینمان به ما آموخته درمیان خود ترحم نداریم. حذف و حسادت و تخریب به شدت در میان ما رواج دارد و بر پایه محبت و عطوفت و همفکری و هم فهمی با یکدیگر معاشرت نمی‌کنیم. دو پایه مترولوژیک تمدن غرب، ساماندهی و تشکیل از یک طرف و ظرفیت نقد پذیری از طرف دیگر است. ما در هر دو نوع ضعیف هستیم. 

در کشور ما بدترینها، بی‌سوادترینها، گرسنه‌ترینها، عقب مانده‌ترینها، ومنزوی ترینها به حوزه سیاست و تصمیم گیری وارد می‌شوند. هرکسی نباید به میدان نخبگی راه پیدا کند.
در کشور ما به توانایی افراد اهمیت داده نمی‌شود، بلکه مردم به دنبال آدم «خوب» هستند. ایرانیان همیشه چه در سطح مدیریتی و چه در سطح روشنفکریمشکل «تشخیص موقعیت و وضعیت» خود راداشته‌اند. بالاخره هر چه سریعتر ما باید ارتباط منطقی میان هویت («دینی»، ایرانی و جهانی) خود را روشن کنیم. قوی بودن هویت ملی و دینی ایرانیان در مقابل هویت جهانی آنان قرار گرفته است. در هویت ملی و دینی ایرانیان در مقابل هویت جهانی آنان قرار گرفته است. در حالیکه کشورهایی مانند مالزی، کرة جنوبی، چین و برزیل توان تطبیق و همگون سازی میان منابع داخلی و بین المللی خود را پیدا کرده‌اند،‌ ما چنین تواتنمندی را کسب نکرده‌ایم. پیشرفت هر جامعه‌ای مانند موقعیت یک فرد تابع انسجام انرژی آن جامعه یا فرد است تا هنگامیکه عناصر مختلف سیاسی، اقتصادی و به خصوص فرهنگی جامعه‌ای از انسجام و منطق درونی برخوردار نباشند نمی‌توان مجموعه آن جامعه را در مسیر پیشرفت یا توسعه یافتگی سوق داد. توسعه یافتگی به طور اصولی تابعی از عوامل ومحرکهای داخلی است. اگر به هر دلیل علم وارد عرصه عمل و فکر یک جامعه نشود و یا با ارزشهای آن تلفیق منطقی نیابد، نباید در انتظار پیشرفت و تمدن بود،‌نظام داخلی یک کشور باید از ظرفیت پذیرش و ترکیب و تربیت توامان باشد تا امکانات داخلی و خارجی خود را تشکل بخشد. بیماری یک فرد قبل از آنکه به آلودگی محیط خارجی مربوط باشد، از ضعف و آسیب پذیری جسمی او ناشی می‌شود. واکسیناسیون فرهنگی و درونی نیز دقیقا به همین منظور یعنی قوام بخشیدن به درون، افزایش قوای درونی و آماده سازی داخلی برای مقابله با هجوم خارجی توصیه می‌شود.( )


دانلود با لینک مستقیم


موانع توسعه فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران

دانلود پایان نامه رشته مدیریت با موضوع موانع فرهنگی ارتقاء شغلی زنان

اختصاصی از فی بوو دانلود پایان نامه رشته مدیریت با موضوع موانع فرهنگی ارتقاء شغلی زنان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

در این پست می توانید متن کامل پایان نامه رشته مدیریت با موضوع موانع فرهنگی ارتقاء شغلی زنان را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

 عنوان مقاله:

 موانع فرهنگی ارتقاء شغلی زنان

پدید آورنده:

فروغ رودگرنژاد

 

چکیده

با وجود آنکه زنان نیمی از جمعیت فعال جهان را تشکیل می دهند، اما از آنها به طور مساوی در اداره امور سازمانها استفاده نمی‌شود. البته در سالهای اخیر حضور زنان در محیط کار چشم‌گیرتر شده است وروز به روز بر تعداد آنها افزوده می‌شود، اما میزان پیشرفت آنها در مشاغل سطوح بالا متناسب با تعداد آنها در سازمانها نیست. زنان در محیط کار با مسایلی نظیر تبعیض شغلی روبرو هستند و پیش داوری هایی که نسبت به آنها وجود دارد از نگرش های فرهنگی جامعه ناشی می‌شود. زنان یکی از سرمایه های مهم و پرارزش کشورهای جهان بویژه در کشورهای درحال توسعه هستند. رهبران سازمانها باید بدانند که برای پاسخ به بازار متغیر مشتریان و رقابت بین‌المللی باید از استعداد زنان و مردان متخصص در همه سطوح استفاده کنند.

این مقاله مسایلی را در مورد اشتغال زنان در روند توسعه، فضای فرهنگی حاکم بر اشتغال زنان، موانع فرهنگی و نگرش موجود در اشتغال زنان را بیان کرده و همچنین پیشنهادهایی برای هموار شدن زمینه اشتغال زنان ارایه می‌دهد.

مقدمه

هرگز در تاریخ به اندازه امروز توافق در مورد اینکه مهمترین پیشتاز توسعه، مشارکت همه انسانهاست، وجود نداشته است و برای رسیدن به این نقطه راه درازی پیموده شده است. در این میان زنان چون مردان به عنوان منابع ارزشمند سازمانی در توسعه پیشرفت جامعه خود نقش تعیین کننده ای دارند. زنان ومردان به همراه هم قادرند تا جامعه و کشور را در مسیر رشد و توسعه قرار دهند و از نیروهای خود، به گونه ای هم افزا جامعه را بهره مند سازند. جوامعی که توانسته اند با تفکر راهبردی موفق به تدوین قوانینی برای بهره برداری از اندیشه های خلاق و قدرت سازندگی زنان بشوند و در واگذاری فرصت برای ابراز شایستگی و لیاقت به کلیه شهروندان اعم از زن و مرد، مساوات را رعایت کنند، بیش از سایر جوامع پیشرفت کرده‌اند. ( الوانی،ضرغامی‌فرد، 1380،2)

زنان نیمی از جمعیت فعال جهان را تشکیل می دهند . تخمین های آماری نشان می دهد که 60 درصد از افزایش نیروی کار در دهه آینده را زنان تشکیل خواهند داد. از سال 1970 تعداد زنان در مشاغل اجرایی، اداری و مدیریتی به طور چشمگیر افزایش یافته اما نسبت زنانی که در سطوح بالای شغلی به کار گرفته می‌شوند، هنوز پایین است.

در ایران نیز طبق سرشماری مرکز ایران در سال 1355، نرخ مشارکت زنان 9/13 درصد بوده است. این رقم در سال 1365 به 2/8 درصد کاهش یافته است و در سال 1375 به نرخ 1/9 درصد افزایش یافته است. زنان مدیر و کارمندان رده بالای سازمان در سال 1370 معادل 1533 نفر بودند که در سال 1375 به 41420 نفر رسیده است هر چند این رقم نشان دهنده افزایش تعداد زنان در پست‌های مدیریتی است اما در مقایسه با تعداد شاغلان زن رقم ناچیزی است. ( جزئی ،1380، 70)

اشتغال زنان در روند توسعه:

درگزارش های توسعه انسانی سازمان ملل نوشته شده که زنان بهره وری بسیار کمی را از منافع توسعه داشته‌اند. اگر چه نیمی از جمعیت دنیا را تشکیل می دهند ولی سهم آنان در جمعیت فعال اقتصادی حدود سی درصد و در برخی از کشورهای بسیار کم تر از این رقم برآورد می شود و اضافه می کنند که در کشورهای در حال توسعه زنان فرصت های شغلی کمتری داشته و غالباً در بخش غیررسمی بدون هیچ گونه دستمزدی به کار مشغول هستند. زنان وقتی هم که در بخش رسمی شاغل می شوند دستمزد کمتری نسبت به مردان به آنان پرداخته می شود و امکان خود اشتغالی زنان نیز به دلیل عدم دسترسی به نهادهای مورد نیاز محدود است. آنان ساعت طولانی تری نسبت به مردان کار می کنند ولی نتیجه کارشان محاسبه نمی شود و در واقع زنان در آمارهای ملی کشورهای در حال توسعه گم شده اند( عبداللهی ،1381، 188)

در دو دهه اخیر تحولات چشم‌گیری در این مورد رخ داده است و کاهش نابرابری های جنسیتی جزء جدایی ناپذیر فرایند توسعه شده است و یکی از مهمترین تحولات، تغییر در دیدگاه حاکم نسبت به زنان در این فرایند می‌باشد.

تقریباً در سالهای پیش از 1975 در جهت کمک به جمعیت زنان، بیشتر مسایل رفاهی مطرح می‌گردید و تمامی تلاش ها در جهت فراهم نمودن امکاناتی برای تامین حمایت از طریق اجرای پروژه های کوچک و برآورده نمودن مهمترین نیازهای اساسی آنها بود. در سالهای اخیر این دیدگاه به نگرش جدیدتری متحول شده است. در این نگرش زن تنها دریافت کننده کمک ها نیست بلکه خود تولید کننده، مشارکت کننده و در عین حال برخوردار شونده از امکانات بدست آمده در فرایند توسعه نیز می‌باشند. (شادی طلب، 1381، 175)

فضای فرهنگی حاکم بر اشتغال زنان:

تجربیات چند دهه گذشته در کشورهای کم توسعه، ثابت کرده است که در فرآیند توسعه آمادگی فضای فرهنگی نه تنها برای پذیرش تغییرات برون زا ضروری است بلکه خود مهمترین عامل برای زمینه سازی تغییرات درون زا در همه بخش های اجتماعی و اقتصادی می‌باشد.

شاید در برخی از تغییرات بسیار سطحی و کوتاه مدت بتوان از عوامل فرهنگی چشم پوشی نمود ولی به طور یقین در چشم انداز بلندمدت و تحولات ریشه ای و همه جانبه در پایگاه اجتماعی- اقتصادی زنان، فضای فرهنگی حاکم بر اشتغال زنان نقش بسیار اساسی و زیربنایی دارد.

(شادی طلب، 1381،176)

بررسی ها و نظرسنجی های انجام شده توسط مرکز سنجش برنامه های صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در سالهای 74-1372 از مردم تهران در خصوص اشتغال زنان نشان می دهد که 5/66 درصد معتقد بودند که مهمترین وظیفه زن خانه داری است. در خصوص وزیر شدن زنان 33 درصد پاسخ گویان کاملاً‌ مخالف و یا مخالف و معتقد بودند که زنان به دلیل مشکلات و ویژگی‌های خاص برای پست وزارت مناسب نیستند. در این میان، مردان بیش از زنان با وزیر شدن زنان مخالف بودند( مرکز سنجش برنامه‌ای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و نظرسنجی درباره اشتغال زنان 74-1372)

در مورد فواید اشتغال برای خود زنان و برای خانواده آنان یافته های تحقیقاتی نشان می‌دهد که مساله اقتصادی درتأمین بخشی از هزینه‌های خانواده، 81 درصد و استقلال مالی برای زنان 57 درصد بیشترین سهم راداشته است و نزدیک به 34 درصد به بهبود پایگاه اجتماعی خود در جامعه و 8 درصد به تاثیرآن در امور فرهنگی و اجتماعی خانواده اشاره داشته‌اند.

و به طور خلاصه عامل اقتصادی در اشتغال زنان، واجد بیشترین اهمیت است ولی فرهنگ رایج و پذیرفته شده در جامعه نظرات خاصی نسبت به اشتغال زنان داشته و طبق پاسخ‌های ارایه شده براین باور است که در صورت عدم موافقت شوهر با کار زن، حتی در صورت تمایل زن به ادامه کار، او باید از کار خود چشم‌پوشی کند.( شادی طلب ،1381، 179)

موانع فرهنگی و نگرشی موجود در اشتغال زنان:

الف ) موانع فرهنگی:

یکی از موانع فرهنگی مهم که برای اولین بار توسط مجله وال استریت در سال 1986 مطرح شد اصطلاح سقف شیشه ای Glass ceiling است. این واژه برای توصیف موانع نامرئی ناشی از تعصب های مسئولان و سازمانها علیه زنان شکل گرفت. موانعی که در عمل زنان را از دستیابی به فرصت‌های برابر استخدامی و حقوق و دستمزد باز می‌داشت. بنا به تعریف اداره کار ایالات متحده، سقف شیشه‌ای حاکی از نگرش‌های آمیخته به تعصبی است که زنان را از پیمودن به مدارج عالی در یک سازمان باز می‌دارد.

سقف شیشه ای نتیجه اسطوره ها و برداشت‌های مشترک است. بعضی از این برداشتهای پذیرفته شده توسط عموم به شرح زیر است:

  1. زنان توانایی کافی برای کار را ندارند.
  2. مردان ویژگی‌هایی دارند که آنها را برای تصدی مقامهای رهبری مناسب‌تر می‌سازد.
  3. زنان تجربه کافی برای پذیرفتن مقامات رهبری ندارند.
  4. زنان قادر به انجام امور فنی و دشوار نیستند. (united Nation – women,1955,45)

در ایران نیز هر چند در برخورداری از فرصت‌های برابر اشتغال در برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی تاکید شده است اما در عمل شاهد نگرش‌های تبعیض آمیز و به تبع آن تصمیم‌گیری‌های تبعیض آمیز نسبت به زنان شاغل هستیم. اصطلاح سقف شیشه‌ای گر چه برای اولین بار در امریکا شکل گرفت ولی در شرایط کنونی این واقعیت قابل تفهیم به تمام موقعیت‌هایی است که زنان در عمل برای رسیدن به مشاغل سطوح بالا با آن روبرو هستند. مفروضاتی مانند اینکه زنان در شرایط بحرانی بسیار احساساتی تصمیم می‌گیرند و منطقی نیستند و .. مسایل کلیشه‌ای هستند که از توجه عادلانه به شرایط احراز فردی جلوگیری کرده است. (جزنی،1380،71)‌

ب ) موانع نگرشی:

  1. زنان مانند مردان در مورد مسیر شغلی شان جدی نیستند، و خانواده برای آنها در اولویت قرار دارد.
  2. اگر یک زن در مقام در مقام ارشد شکست بخورد، پس نباید هیچ زنی را در مقام مشابه قرار داد.
  3. سازمانها زنان را برای شکست خوردن نمی‌خواهند پس ریسک استخدام و ارتقای آنها را قبول نمی‌کنند. (منبع : اینترنت)

پیشنهادهایی برای هموار شدن زمینه اشتغال زنان:

  1. شکستن سقف شیشه‌ای : بهترین راه برای شکستن سقف شیشه‌ای آموزش و شکستن چارچوب باورهای سنتی در رابطه با شغل های زنان و تقویت خودباوری زنان می‌باشد. سازمان بین‌المللی کار، برای شکست سقف شیشه‌ای توصیه‌هایی ارایه کرده است که بعضی از آنها به شرح زیر می‌باشد:

آموزش، ایجاد شبکه‌های ارتباطی، اتخاذ سیاست های سازگار با مصالح خانوادگی، اصلاح قوانین استخدامی، پرداخت‌های مساوی برای مشاغل مشابه، افزایش آگاهی عمومی نسبت به نقش وسهم اقتصادی رو به رشد زنان( منبع اینترنت)

  1. افزایش مشارکت زنان در جامعه از طریق تشکیل سازمانهای غیردولتی (NGO).
  2. یکی از اقداماتی که هم‌اکنون در دنیا برای فراهم‌آوردن زمینه مناسب برای فعالیت زنان مورد توجه قرار گرفته است بحث سازمان «دوستدار خانواده» Friendly organization است . ساختار این سازمانها به گونه‌ای است که زنان شاغل بتوانند حافظ کیان خانواده خود نیز باشند.در نظر گرفتن امکاناتی چون ساعات کار شناور، محلهای کار غیرمتمرکز تهیه امکانات مهد کودک و .. از جمله تمهیداتی است که در این سازمانها پیش‌بینی می‌شود.

نتیجه‌گیری:

تعداد زنان در سالهای اخیر در محیط کار رو به افزایش است اما اشتغال زنان در جامعه ما هنوز با موانع فراوانی از جمله موانع فرهنگی و نگرشی رو به رو است.

و رسیدن به اهداف هر سازمان و در نهایت رسیدن به توسعه اقتصادی و اجتماعی هر کشوری ، در گروه استفاده بهینه از نیروی انسانی آن می‌باشد. سازمانها باید از زنان و مردان متخصص به دور از تعصبات فرهنگی، به شکل صحیحی استفاده کرده و سقف شیشه ای را از میان بر دارند. و اشتغال زنان نیازمند تغییر رفتار و نگرش هاست و هم زنان باید با اعتماد به نفس بیشتری در محیط جامعه وسازمان ظاهر شوند و روز به روز به توانمندی های خود بیفزایند.

 

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه رشته مدیریت با موضوع موانع فرهنگی ارتقاء شغلی زنان