فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق منع تجدیدمجازات در مرحله تجدید نظر

اختصاصی از فی بوو دانلود تحقیق منع تجدیدمجازات در مرحله تجدید نظر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق منع تجدیدمجازات در مرحله تجدید نظر


دانلود تحقیق منع تجدیدمجازات در مرحله تجدید نظر

 

تعداد صفحات : 35 صفحه       -       

قالب بندی : word                

 

 

 

 چکیده

آیین دادرسی کیفری در مقایسه با قانون کیفری ماهوی، حقوق متهم را تضمین می کند. به نحوی که هدف آن تشخیص اتهامات صحیح از سقیم و ایجاد توازن میان منافع جامعه به عنوان طرف اصلی دعوی عمومی و منافع متهم به عنوان فردی پاسخگو در برابر اتهام است . نقش حمایتی آیین دادرسی کیفری، فقط به مرحله ی تحقیقات مقدماتی و رسیدگی ناظر نیست، بلکه در مرحله ای پا را از نقش حقوقش کلی فراتر نهاده و با دخالت در قواعد حقوق کیفری ماهوی برای آن محدودیت هایی نیز ایجاد می کند. یکی ازآن ها،مواد مربوط به تشدید مجازات متهم در مرحله ی تجدیدنظر است.  

نوآوری های مقاله این است که مثال های آن با توجه به قانون مجازات اسلامی جدید مصوب 1391 زده شده است. در ضمن به چگونگی تشدید مجازات در مراجع تجدیدنظر نظامی و چگونگی تشدید مجازات در مراجع اداری و نحوه تشدید مجازات در آیین نامه انضباطی دانشگاه ها پرداخته شده است.

 

 

فصل اول: کلیات

 

قبل از بحث از موارد تشدید مجازات در مرحله تجدیدنظر باید بدانیم که آیا اصل و قاعده، تشدید مجازات در این مرحله است یا قاعده منع تشدید مجازات در این مرحله است.

تخفیف مجازات متهم در مرحله ی تجدیدنظر، در صورتی که موجبات آن موجود باشد، هرچند متهم تجدیدنظرخواهی نکرده باشد، امری جایز است؛ زیرا، تخفیف مجازات، وی را در وضعیت بهتری قرار می دهد.  قاعده نیز آن است که استیناف و تجدید نظر نباید متهم را در وضعیت بدتری قرار دهد.  قانون گذار ایران نیز با اعتقاد به این امر، تخفیف مجازات محکوم علیه در مرحله ی تجدیدنظر را جایز شمرده و در تبصره ی 2 ماده ی 22 قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب مصوب1381، مقرر داشته است:  «هرگاه دادگاه تجدیدنظر پس از رسیدگی محکو م علیه را مستحق تخفیف بداند ضمن تأئید حکم بدوی مستدلاً می تواند مجازات او را تخفیف دهد، هر چند که محکوم علیه تقاضای تجدیدنظر نکرده باشد». از این نظر، حکم مزبور در مقایسه با حکم ماده ی 347 قانون آیین دادرسی کیفری 1290 یک گام به جلو تلقی می شود؛ زیرا قانون اخیر، تخفیف مجازات در مرحله ی استیناف ) تجدیدنظر( را فقط در صورت استیناف محکوم علیه تجویز کرده بود.

ولی باید گفت که تشدید مجازات محکوم علیه، به اعتبار آن که وی را در وضعیت بدتری قرار می دهد، اساساً جایز نیست که به این مطلب عقل نیز حکم می کند علاوه بر این با بررسی مواد قانونی پی می بریم که قانونگذار نیز به این اصل توجه داشته است و بر آن صحه گذاشته است.

مطابق ماده ی 348 قانون آیین دادرسی کیفری 1290 که در تاریخ 12/7/1311  اصلاح شده است، «تشدید مجازات محکو م علیه یا تعیین مجازات برای متهمی که در محکمه جنحه برائت حاصل کرده است، جایز نخواهد بود مگر در موردی که مدعی العموم بدایت یا مدعی العموم استیناف تقاضای استیناف کرده باشد خواه اصلاً خواه تبعاً » این ماده متضمن یک قاعده و یک استثنا است. قاعده، عبارت است از منع تشدید مجازات در مرحله ی تجدیدنظر و استثنا عبارت است از:  جواز تشدید به درخواست مدعی العموم.  

تبصر ه ی 2 ماده ی4 قانون تجدیدنظر آراء دادگاهها مصوب 1372 نیز حکمی مشابه حکم ماده ی 348 قانون آیین دادرسی کیفری 1290 پیش بینی کرد و مقرر داشت:  «در احکام کیفری مرجع تجدیدنظر نمی تواند مجازات تعزیری [1] مقرر در حکم بدوی را تشدید نماید مگر این که دادستان از  این جهت درخواست تجدیدنظر نموده باشد »

 تبصر ه ی2 ماد ه ی22  قانون تشکیل دادگا ههای عمومی و انقلاب مصوب 1373 ، به طور مطلق و بدون هیچ قیدی، به ممنوعیت تشدید مجازات (در جرایم مستوجب تعزیر و مجازات بازدارنده) در مرحله ی تجدیدنظر تصریح کرد:  «در احکام کیفری مرجع تجدیدنظر نمی تواند مجازات تعزیری مقرر در حکم بدوی را تشدید نماید » .

در سال 1378 که قانون آیین دادرسی دادگا ههای عمومی و انقلاب در امور کیفری به تصویب رسید، قانونگذار در ماد ه ی 258  قانون مزبور، موردی دیگر به موارد استثنا اضافه کرد و مقرر داشت:  «دادگاه تجدیدنظر نمی تواند مجازات تعزیری مقرر در حکم بدوی را تشدید نماید مگر در مواردی که مجازات مقرر در حکم بدوی کمتر از حداقل میزانی باشد که قانون مقرر داشته و این امر مورد اعتراض شاکی و یا مقامات مذکور در ماده 235  این قانون قرار گیرد که در این موارد مرجع تجدیدنظر با تصحیح حکم بدوی نسبت به مجازاتی که قانون مقرر داشته اقدام خواهد نمود.»

سرانجام تبصر ه ی 3 ماد ه ی  22 قانون اصلاح قانون تشکیل دادگا ههای عمومی و انقلاب مصوب 1381به عنوان آخرین متن قانونی با تکرار حکم ماده ی 258  مقرر داشته است:  «در امور کیفری موضوع مجازا تهای تعزیری یا بازدارنده مرجع تجدیدنظر نمی تواند مجازات مقرر در حکم بدوی را تشدید نماید مگر این که دادستان یا شاکی خصوصی درخواست تجدیدنظر کرده باشد »

این نوشتار در مقام تبیین معنای تشدید مجازات و موارد تشدید مجازات در مرحله تجدیدنظر و همچنین تشریح موارد مربوط به اصلاح دادنامه که منجر به تشدید مجازات می شود و وضعیت امر در مواردی که دادگاه بدوی مکلف به تعیین مجازات معینی بوده و به این تکلیف خود عمل نکرده و نهایتاً تشدید مجازات در مواردی که دادگاه به کمتر از حداقل رأی می دهد، تحت عنوان فروض مختلفه می باشد.  همچنین وضعیت امر در مواردی که به رغم وجود کیفیات مشدده، دادگاه از تشدید مجازات امتناع می ورزد[2]، بررسی می شود.

 

فصل دوم: بررسی مفهوم تشدید مجازات و اینکه آیا قاعده تشدید مجازات است یا منع تشدید مجازات؟

1-2. مفهومتشدید

تشدید در لغت به معنی شدت بخشیدن و بدتر و سخت تر کردن است  معنی اصطلاحی آن از معنی لغوی اش دور نیفتاده است؛ به نحوی که منظور از آن بدتر کردن وضعیت متهم در مرحله ی تجدیدنظر نسبت به مرحله ی بدوی است.  این تشدید می تواند مصادیق مختلفی پیدا کند.  افزایش میزان مجازات و نیز تبدیل آن به نوعی دیگر که با توجه به وضعیت متهم، نامناسب به حال وی باشد یا خارج کردن آن از حالت تبدیل و اعاده ی آن به حالت سابق )برای مثال؛ دادگاه متهم را به جای حبس به جزای نقدی محکوم کرده و دادگاه تجدیدنظر دوباره آن را به حبس تبدیل کند(، از مصادیق تشدید است.

به طور کلی هر اقدامی که وضعیت متهم را نسبت به مرحله ی بدوی بدتر نماید، تشدید تلقی می شود.  در این معنا، تغییر مجازات جنحه ای به جنایی یا تعیین مجازات حبس با اعمال شاقه به جای حبس ساده، می توانست از مصادیق تشدید باشد ).در حال حاضر تقسیم جرایم به جنایت، جنحه و خلاف وجود ندارد(.

 

2-2. آیا قاعده تشدید مجازات است یا منع تشدید مجازات؟

باید گفت که تشدید مجازات محکوم علیه، به اعتبار آن که وی را در وضعیت بدتری قرار می دهد، اساساً جایز نیست. که به این مطلب عقل حکم می کند علاوه بر این با بررسی مواد قانونی پی می بریم که قانونگذار نیز به این اصل توجه داشته است و بر آن صحه گذاشته است.

فایده دانستن اصل این است که در موارد شک در جواز تشدید مجازات یا عدم جواز آن، می توانیم به این اصل مراجعه کنیم.

پرسش ابتدایی آن است که چرا قانون گذار تشدید مجازات را در مرحله ی تجدیدنظر ممنوع اعلام می کند‌؟ همانگونه که پیش تر نیز گفته شد، پاسخ این پرسش را باید در ممنوعیت تشدید وضعیت متهم پیدا کرد.  ممکن است این استدلال نوعی تسلسل تلقی شود، اما با اندکی دقت، معلوم می شود که چنین نیست.

حقوق دانان ممنوعیت تشدید وضعیت متهم در مرحله ی تجدیدنظر را تحت قاعده ی« منع اصلاح به ضرر پژوهش خواه بیان  می کنند .»[3] ، و معتقدند که: « شکایت استینافی متهم نباید به ضرر او تمام شود .» [4]

محدودیت مذکور بر این پایه استوار است که متهم با دریافت مجازات خفیف تر در مرحله ی بدوی، یک نوع حق مکتسب تحصیل کرده و نمی توان این حق مکتسب را از او سلب کرد مگر به سبب قانونی.

مبنای این حق مکتسب، در احترامی است که قانون گذار برای متهم در نظر گرفته است.  به عبارت دیگر، اساس بحث آن است که قانون گذار می خواهد اعلام کند که صرفاً در مقام انتقا م جویی از متهم نیست و آنچه را دادگاه بدوی برای وی تعیین کرده، محترم می دارد. چون اساس رسیدگی، همان رسیدگی نخستین است و مفروض آن است که دادگاه بدوی با لحاظ تمام اوضاع و احوال مربوط به جرم و متهم مجازات متناسب را برای وی تعیین کرده است.  به عکس، اگر این مجازات به نظر دادگاه تجدیدنظر نامتناسب جلوه نماید، دادگاه مزبور می تواند آن را تخفیف دهد؛ اما، اگر از حیث قلت نامتناسب نماید، اساساً دادگاه تجدیدنظر حق تشدید آن را ندارد؛ حتی، اگر برای مجازات صبغه ی انتقام جویی را در نظر بگیریم )که قطعاً واجد چنین صبغه ای است(، در پاسخ باید بگوییم که متهم بر اساس میزان مجازاتی که توسط دادگاه بدوی تعیین می شود، در معرض انتقام قرار خواهد گرفت و نباید وی را همیشه در معرض اضطراب قرار داد.  مجازاتی که توسط دادگاه بدوی تعیین می شود، ما به ازاء عمل خطاکارانه ای است که از متهم سر زده و نمی توان تعیین آن را به نظر دادگاه تجدیدنظر منوط کرد. حتی، می توان گفت سلب این حق مکتسب از متهم در مرحله ی تجدیدنظر، امری خلاف عدالت است. بر این اساس، تشدید مجازات در صورت تجدیدنظرخواهی متهم ممنوع است؛ به نحوی که، قاعده بر عدم تشدید مجازات در این صورت است. چون، اگر متهم بداند که در صورت تجدیدنظرخواهی ممکن است مجازات وی تشدید شود در اعمال حق خود دچار تردید خواهد شد و ممکن است حق تجدیدنظرخواهی خود را از دست بدهد.

در قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1290، مجازات اساساً جنبه ی عمومی داشت و شاکی خصوصی حقی به مجازات نداشت.  هر چند در جرایم قابل گذشت، اختیار جریان دعوی عمومی با وی بود، اما در میزان مجازات قابل تعیین اساساً حق دخالت نداشت )فقط در جرایم قابل گذشت می توانست با گذشت خود باعث شود مجازات در مورد متهم یا محکوم علیه اعمال نشود(؛ وی اساساً حق تجدیدنظرخواهی از جنبه ی کیفری حکم را نداشت و فقط می توانست در مورد دعوی خصوصی تجدیدنظرخواهی کند و به همین اعتبار بود که در ماده ی 348 این قانون، تشدید مجازات فقط بر اساس تجدیدنظرخواهی دادستان پیش بینی شده بود.

منع تشدید مجازات، علاوه بر مرحله ی تجدیدنظر، به مرحله ی فرجام خواهی نیز ناظر می شود. شعبه ی دوم دیوان عالی کشور، در رأی شماره ی  2373 – 11/9/1329 در این مورد مقرر داشته است: « هر گاه حکم جنایی فقط بر اثر فرجام خواهی متهم نقض شود، دیوان جنایی مرجوع الیه نمی تواند جرم دیگری غیر از آنچه مورد حکم اول بوده، برای متهم در نظر گرفته و برای آن هم مجازات جداگانه تعیین نماید؛ زیرا این عمل در حقیقت تشدید مجازات به شمار می آید.» هیأت عمومی دیوان عالی کشور نیز طی رأی شماره ی 1390 – 20/4/1339 مقرر داشته است:  « تشدید کیفر پس از نقض حکم در دیوان کشور بر اثر فرجام خواهی متهم در صورتی که دادستان رسیدگی فرجامی درخواست نکرده باشد، مخالف اصول و مقررات قوانین کیفری می باشد »[5]

 

فصل سوم: موارداستثناییجوازتشدیدمجازات

چنانکه گفته شد، قاعده ی منع تشدید مجازات، در مرحله ی تجدید نظر، قاعده ای مطلق نیست و بر آن استثنائاتی وضع شده است.  به این اعتبار می توان گفت: حق متهم به بدتر نشدن وضعیت وی در مرحله ی تجدیدنظر، حقی مطلق نیست.

استثناء اصلی از حق تجدیدنظرخواهی دادستان ناشی می شود؛ که چنین حقی جواز تشدید مجازات را به مرجع تجدیدنظر اعطا می کند.

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق منع تجدیدمجازات در مرحله تجدید نظر

تحقیق در مورد قانون منع استفاده از تجهیزات ماهواره

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد قانون منع استفاده از تجهیزات ماهواره دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد قانون منع استفاده از تجهیزات ماهواره


تحقیق در مورد قانون منع استفاده از تجهیزات ماهواره

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه54

ماهواره، فرصت یا تهدید

از دیر باز بشر در تلاش بوده است تا بر عنصر زمان و مکان به عنوان عوامل مانع ارتباط سریع مستقیم میان انسان‌ها فائق آید. از زمانی که پیام‌های انسانی توسط قاصدک‌ها و کبوتران نقل مکان داده می‌شد تا پیدایش وسایل نقلیه و ظهور تلگراف و بی‌سیم و سرانجام عصر امواج ، مراحل تاریخی پیروز آمدن انسان بر موانع زمان و مکان تاریخ رسانه‌های ارتباط جمعی شاهد هستیم . ظهور صنعت چاپ و پس از آن اختراع فتوگرافی و بالاخره فیلم و سینما ، چهره‌های فرهنگی جوامع را پیوسته دگرگون ساخته است.یکی از آرزوهای بشر از آغازتاریخ تا امروز ، برقراری ارتباط با همنوعان خود در مناطق دور ونزدیک بوده است و از این رو همواره در راه ایجاد این ارتباط و تکامل آن تلاش‌های زیادی کرده است.

طبق اظهار اکثر منابع موثق،‌ایده‌ی استفاده از ماهواره برای ارتباط مخابراتی بین دونقطه از کره‌ی زمین اولین بار توسط یک نویسنده بریتانیایی به نام آرتورسی کلارک مطرح شده است،‌آقای کلارک خاطر نشان کرده است که اگر ماهواره در فاصله‌ی حدود 36هزار کیلومتری از سطح زمین در فضا قرار گیرد ‌سرعت زاویه آن با سرعت زاویه زمین برابر خواهد بود و در نتیجه ماهواره همواره بالای یک نقطه از زمین قرار خواهد داشت و ثابت به نظر می‌رسد. به علت محدودیت‌های فناوری،‌عملی شدن این نظریه تا سال 1957 طول کشید. با پرتاب اولین قمر مصنوعی به فضا که توسط اتحاد‌‌جماهیر‌شوروی موسوم به «اسپوتنیک» در چهارم اکتبر سال 1957 صورت گرفت،( باادامه‌ی تلاش‌ها، در سوم نوامبر همان سال «اسپوتنیک2» نیز که سگی به نام «لایکا» درآن بود به فضا پرتاب شد.) عرصه جدید‌ی در ارتباطات بین‌المللی گشوده شد و فضا به تسخیر انسان درآمد. ارسال ماهواره توسط


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد قانون منع استفاده از تجهیزات ماهواره

تحقیق در مورد بررسی جنبه های کیفری و منع تغییر کاربری اراضی

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد بررسی جنبه های کیفری و منع تغییر کاربری اراضی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد بررسی جنبه های کیفری و منع تغییر کاربری اراضی


تحقیق در مورد بررسی جنبه های کیفری و منع تغییر کاربری اراضی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:49

 

  

 فهرست مطالب

 

 

مقدمه 2

 

فصل اول- کلیات 4

 

الف – پیشینه منع تغییر کاربری اراضی در ایرن 4

 

ب- تعاریف 6

 

مفهوم تغییر کاربری 8

 

موارد ضروری تغییر کاربری 10

 

- مصادیق تغییر کاربری 12

 

فصل دوم- سیاست کیفری در مقابل تغییر کاربری اراضی 14

 

الف- مجازات قانونی به منظور منع تغییر کاربری اراضی 16

 

ب- بزه تغییر کاربری اراضی 20

 

ج- هدف اصلی سیاست کیفری 26

 

د- رأی وحدت رویه 30

 

ه‍ - بررسی قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها (با اصلاحات بعدی) 34

 

ی- شیوه رسیدگی به درخواست تغییر کاربری 41

 

نتیجه گیری 45

 

پاورقی‌ها 46

 

فهرست منابع 49

 

 


 

 

مقدمه

 

منظور از حفظ کاربری اراضی جلوگیری از تغییر نحوة استفاده از زمین‌هایی خاص توسط مالکان یا متصرفین آنها می‌باشد.

 

برخی از اراضی بنابر قانون، صرفاً جهت کاربردهای خاص قابل استفاده هستند و در صورتی که مالک متصرف بر آن باشد که نوع کاربرد ویژه ای را که قانون برای آن در نظر گرفته تغییر دهد، آثار منفی آن دامنگیر طبیعت، محیط زیست،‌ اقتصاد، اجتماع یا فضای علمی، سیاسی، فرهنگی ، هنری و مذهبی در پی خواهد داشت

 

در برخی کشورها، زمین و اراضی طبیعی موضوعی مقدس و غیر قابل مسامحه برای بومیان منطقه محسوب می‌شود، به طوری که قوانین داخلی کشور و یا حتی معاهدات حقوق بشر، و نهادهای حقوق بشری بین المللی نظیر کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد (نهاد ناظر بر اجرای میثاق حقوق مدنی و سیاسی) و شورای حقوق بشر، آن را مورد توجه قرار داده و تخطی ناپذیری آن را مورد تأکید قرار دادند.

 

بنابر میثاق حقوق مدنی سیاسی، و بیش از آن بنابر اعلامیه حقوق بشر 1948 سازمان ملل، افراد را نمی‌توان از ارزش‌های مذهبی، قومی و قبیه‌ای شود دور ساخت. از این رو در کشورهایی مانند استرالیا یا چین و در نوای از سوئد یا کانادا، بومیان منطقه که سرزمنیشان را مقدس می‌شمارند، حق محافظت و استفاده انحصاری از آن را بریا خود محفوظ داشته‌اند، طوری که دولت نمی‌تواند ، آنها را از دست بومیان خارج ساخته و یا کاربردی غیر از آنچه که مد نظر بومیان است برای آن مقرر دارد.

 

علاوه بر آن، در اکثر کشورهای دنیا، معمولاً زمین‌های کشاورزی، جنگها، مراتع اراضی با تلاقی و سایر اراضی طبیعی مورد محافظت ویژه قرار گرفته و امکان دست یازی به آنها بنابر مقررات قانونی ممکن نمی‌باشد. با توجه به نوع مالکیت در کشورهای حوزة خاورمیانه، حفظ کاربری اراضی و منع تغییر آن، بیشتر در رابطه با اراضی کشاورزی و مراتع مطرح است. در ایران نیز، با توجه به وضعیت اقلیمی حاکم و کمبود جنگها و مراتع طبیعی، هر چند به کشاورزان و دامداران بومی نواحی مختلف اجازة استفاده از آنها داده می‌شود اما این حق استفاده منحصر بوده و امکانی غیر از آنچه به طور سنتی استفاده می‌شده، نظیر ساخت و ساز یا کاربرد صنعتی وجود نخواهد داشت.

 

از جمله مهمترین این اراضی، اراضی کشاورزی هستند که به طور اعم به زمنی‌هایی اطلاق می‌شود که به طور مداوم مورد عملیات کشاورزی، باغداری و تاکداری قرار می‌گیرند و یا با توجه به ویژگی‌های طبیعی، استعداد و قابلیت بالایی برای چنین مصارفی خواهند داشت.

 

جهت جلوگیری از تغییر کاربری اراضی قوانین متعددی وضع شده که هم شیوة تشویقی، هم باز دارنده را مورد توجه قرار داده‌اند.

 

در این تحقیق سعی می‌کنیم با بیان روند قانونگزاری در ایران جهت منع تغییر کاربری اراضی، جنبه‌های ک یفری آن را مورد توجه قرار دهیم.

 

فصل اول- کلیات

 

الف – پیشینه منع تغییر کاربری اراضی در ایرن

 

منع تغییر و حفظ کاربری اراضی در ایران، روند نوپایی است که به تازگی آغاز شده و مخصوصاً حفاظت از کاربری زمین‌های کشاورزی، به دلایل متعدد از جمله وجود قوانین مبهم، و نارسا، عدم انجام طرح‌های آمایش زمین، کمبود نیورهای انسانی متخصص قیمت صعودی و روز افزون اراضی با کاربری مسکونی، صنعتی و تجاری، مورد توجه کافی قرار نگرفته است.1

 

قانون گسترش قطب‌های کشاورزی مصوب 5 خرداد 1354  اولین قانونی است که صریحاً روی حفاظت از زمین‌های کشاورزی تأکید دارد. با این وجود این قانون صرفاً به زمین‌های کشاورزی واقع در قطب‌های کشاورزی تأکید دارد و از آنجا که قطب کشاورزی خود، تعریف خاصی دارد، بسیاری از زمین‌های دیگر خارج از حوزه حمایتی قانون مذکور قرار می‌گیرند. حدود 20 سال بعد قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغی در 31 خرداد 1374 جهت جلوگیری از تغییر کاربری کلیه زمین‌های کشاورزی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید.

 

با این وجود، این قانون را نیز نمی‌توان گام موثری جهت حفظ کاربری اراضی تلقی کرد. علل این امر را می‌توان موارد ابهام و نقص‌های بسیار قانون دانست. از جمله در قانون مذکور استثناعات متعددی را وارد کرده است که شامل کمیسیون تبصره یک ماده یک قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها، اراضی مالکین کم درآمد و تغییرات کاربری نیاز بخش کشاورزی می‌باشد.

 

همچنین حوزة عمل قانون محدود به اراضی کشاورزی خارج از محدودة قانونی شهرهای و شهرک‌ها موجب بی‌تأثیری و ناکارآمدی قانون مربوط جهت جلوگیری از تغییر کاربری اراضی گردد.

 

به عنوان مثال،‌ به منظور ایجاد تغییرات کاربری مورد نیاز مزرعه ، باغ یا تاکستان نظیر تأسیسات آبیایری مزرعهع دریافت عوارض نیازبخش کشاورزی مقرر نشده است.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بررسی جنبه های کیفری و منع تغییر کاربری اراضی

پایان جنگ سرد و انعقاد معاهده منع سلاحهای شیمیایی

اختصاصی از فی بوو پایان جنگ سرد و انعقاد معاهده منع سلاحهای شیمیایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان جنگ سرد و انعقاد معاهده منع سلاحهای شیمیایی


 پایان جنگ سرد و انعقاد معاهده منع سلاحهای شیمیایی

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه : 

سلاحهای کشتار جمعی به عنوان ابزارهایی که بگونه ای غیرتبعیض آمیز انسان ها را نابود می کنند و آثار بسیار زیانباری برای محیط زیست نیز بهمراه دارند همواره مورد مذمت اصحاب سیاست و صاحبان فکر و قلم بوده است و جامعه بین المللی بویژه در دو سده گذشته علیرغم اینکه توفیق چندانی در نابودی این سلاح ها و جلوگیری از تولید آنها نداشته, تلاش های قابل توجهی را برای منع استفاده از اینگونه سلاحهای غیرانسانی بعمل آورده است. محصول این تلاش ها انعقاد چندین سند بین المللی است که مهمترین آنها پروتکل 1925 ژنو برای منع کاربرد سلاحهای سمی در زمان جنگ, معاهده عدم اشاعه     هسته ای 1968, کنوانسیون منع سلاحهای میکربی 1972 و کنوانسیون منع سلاحهای شیمیایی 1993 می باشد. البته معاهده منع جامع آزمایش های هسته ای (CTBT) نیز آخرین تلاش در این جهت است که علیرغم تصویب آن در مجمع عمومی سال 1997 هنوز لازم الاجرا نشده است. انعقاد این معاهدات هر کدام با افت و خیزهایی همراه بود که عمدتا ناشی از شرایط بین الملل انعقاد این معاهدات بوده است. کما اینکه لازم الاجرا نشدن آخرین معاهده یعنی CTBT نیز بدلیل روی کار آمدن نئو محافظه کاران در کاخ سفید و مخالفت آنها با تصویب معاهده در سنای امریکا صورت گرفت وگرنه درصورت تداوم حاکمیت دمکرات ها قطعا ایالات متحده امریکا و به تبع آن روسیه این معاهده را تصویب کرده و این معاهده لازم الاجرا شده بود.

در این نوشتار بر آنیم تا علل انعقاد معاهده منع سلاحهای شیمیایی 1993 که شاید بتوان بطور قطع آن را جامع ترین معاهده خلع سلاحی که یک رده از سلاحهای کشتار جمعی را بطور کامل از میان بر می دارد بپردازیم.

علل و عوامل متعددی در انعقاد این کنوانسیون نقش داشته اند ولی مهمترین عاملی که به عنوان متغیر مستقل در این تحقیق مد نظر قرار میگیرد. افزایش توان تولید سلاحهای شیمیایی توسط کشورهای ناراضی جنوب است. متغیر واسطه ای و تسریع کننده، کاربرد گسترده عراق از این سلاحها در دهه 1980 می باشد که باعث نگرانی کشورهای مختلف گردید. و باعث شد آنها برای انعقاد یک معاهده بین المللی جهت امحاء این سلاحها اقدام کنند. اما بواسطه رقابتهای دو قدرت در خلال جنگ سرد، متغیر مستقل « افزایش توان کشورهای جنوب» و متغیرهای واسطه ای « کاربرد این سلاحها توسط عراق» و « تمایل شمال به انعقاد معاهده» نتوانست منجر به تدوین نهایی معاهده منع سلاحهای شیمیایی گردد. فرضیه تحقیق اینست که« پایان جنگ سرد» و « شروع روند فروپاشی» به عنوان عوامل تسهیل کننده زمینه مساعدی را برای انعقاد معاهده منع سلاحهای شیمیایی و نهایی شدن آن فراهم آورد ند. اهمیت یافتن تجارت مواد شیمیایی در سطح بین المللی و تلاش شمال برای سلطه بر این تجارت و مشکل نگهداری ذخایر عظیم سلاحها هم از عوامل موثر دیگر بر انعقاد این معاهده بودند.

در این تحقیق ، پس از بررسی تاریخچه تولید و کاربرد سلاحهای شیمیایی و تلاشهایی که برای انعقاد معاهده ای لازم الاجرا و جهانشمول برای منع این سلاحها صورت گرفته به تعریف متغیرهای دخیل در تحقیق پرداخته و ضمن بررسی ادبیات موجود و بیان کاستی های آنها سئوال اصلی تحقیق را مطرح می نماییم. سئوال اصلی تحقیق اینست که چرا معاهده جامعی برای منع سلاحهای شیمیایی در همه ابعاد آن تا پایان جنگ سرد منعقد نشد و بعبارت دیگر موانع شکل گیری چنین معاهده ای چه بود. پس از طرح سئوال به آزمون فرضیه های مختلف برای این سئوال می پردازیم. بدین منظور بطور اجمالی به پیشرفتهایی که در دوران جنگ سرد و قبل از آن برای انعقاد چنین معاهده ای صورت گرفته و نقاط ضعف دستاوردهای آن دوران اشاره می نماییم. بلوک بندیهای نظام بین المللی و تأثیر آن بر خلع سلاح شیمیایی را مورد بررسی قرار می دهیم و فراز و فرود روابط دو ابرقدرت در دوران جنگ سرد و ارتباط آن با مذاکرات خلع سلاح را مورد توجه قرار می دهیم. سپس عوامل متعددی که می توانسته بر انعقاد کنوانسیون تأثیر گذار باشند از جمله تجارت شیمیایی و علاقه دول توسعه یافته در حفظ انحصارات خود، اشاعه سلاحهای شیمیایی در دست کشورهای جهان سوم، وجود سلاحهای قدیمی شیمیایی و هزینه های سرسام آور آنها برای دارندگان و در نهایت پایان جنگ سرد را مورد بررسی قرار می دهیم و به این نتیجه می رسیم که انعقاد کنوانسیون عوامل متعددی داشته است که همه موارد فوق از جمله آنها بوده اند ولی علیرغم وجود این علل، بدون پایان یافتن جنگ سرد بین دو ابرقدرت امکان انعقاد چنین معاهده ای وجود نداشت.

متدولوژی تحقیق تبیینی و کشف رابطه علت و معلول بوده و نحوه جمع آوری داده ها بصورت کتا بخانه ای و اینترنتی بوده است.

فهرست مطالب :

مقدمه

آنچه تاکنون نوشته اند

فصل اول : بازیگران قادر به تولید سلاحهای شیمیایی و تحولات کاربرد این سلاحها

فصل دوم : تمایل کشورهای شمال برای انعقاد معاهده منع سلاحهای شیمیایی و تلاشهایی که انجام گرفت

فصل سوم : کاربرد سلاحهای شیمیایی توسط عراق ، نقطه عطفی در جلب توجه جها نیان

فصل چهارم : سلاحهای شیمیایی قدیمی

فصل پنجم : تجارت شیمیایی

فصل ششم : تحولات جنگ سرد و آثار آن بر مذاکرات منع سلاحهای شیمیایی

نتیجه


دانلود با لینک مستقیم


پایان جنگ سرد و انعقاد معاهده منع سلاحهای شیمیایی