فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله معماری سبز

اختصاصی از فی بوو دانلودمقاله معماری سبز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


مقدمه
در سال های اخیر بیانیه ها و مقالات متعددی در زمینه اصول معماری سبز توسط محققان مختلف در سراسر دنیا به رشته تحریر درآمده است. اغلب این بیانیه ها با اختلاف اندک موضوعاتی را در زمینه تشویق طراحان به حفاظت از انرژی ونیز در نظر گیری ویژگی های محلی مکان و کار با کاربران ساختمان و جوامع اطراف آن تثبیت نموده اند. معماران انگلیسی، برندا و روبرت ویل در کتاب خویش با عنوان «معماری سبز: طراحی برای آینده ای آگاه از انرژی» یکی از ساده ترین و صریح ترین چارچوب ها را برای معماری سبز مطرح نموده اند. آن ها این اصول را با استفاده از مثال های مختلف از طراحی ساختمان در اروپا انگلستان و امریکا نشان داده اند. ایشان بر فراگیری از معماری بومی تأکید زیادی داشتند، معماری که در تجربه نسل های متمادی ساکن یک منطقه و اقلیم ویژه در آن نهفته است .
اطلاعات بیشتر در مورد اصول معماری سبز و نحوه اجرا آن در بسیاری از پایگاههای اینترنتی از جمله «موسسه آمریکایی کمیته معماران در موضوعات مختلف زیست محیطی» (www.aia.org.cote) شورای «ساختمان سازی سبز امریکا» (www.usgbc.org) و در اروپا و انگلستان «منازل پایدار » (www.sustainablehome.co.uk) نیز وجود دارد. فرآیند سبز در معماری فرآیندی کهن میباشد، برای مثال از هنگامی که انسان های غار نشین برای اولین بار پی به این مسئله بردند که انتخاب غاری رو به جنوب از لحاظ دمای محیط بسیار مناسب تر از غاری می باشد که دهانه آن به سمت شمال است. موضوع جدید درک این مهم است که معماری سبز برای محیطهای مصنوع و انسان آفرینش بهترین فرآیند برای طراحی ساختمان هاست؛ به گونه ای که تمام منابع وارده به ساختمان، مصالح آن، سوخت یا اشیا مورد استفاده ساکنان، نیازمند پدید آوردن یک معماری پایدار هستند. بسیاری از ساختمان های موجود حداقل یکی از ویژگی های متعدد و قابل تشخیص معماری سبز را درون خویش دارند، با این حال،تنها تعداد اندکی از این بناها کل این فرآیند کامل را دارا می باشند.

 

بطور کلی فرآیند سبز اینگونه مطرح می شود که تمامی موضوعات به یکدیگر وابسته بوده و در هر تصمیم گیری باید تمامی جنبه های آن مورد بررسی قرار گیرد و بدین ترتیب،ایده بررسی اصول بصورت مجزا با آن در تضاد قرار می گیرد . در مجموع اصول گوناگونی در ایجاد هر نوع سازه مطرح است که نقاط مشترک فراوانی را برای بحث دارامی باشند،
با این حال موضوعات ارائه شده مجموعه ای از اصول مختلفی هستند که در نظر گرفتن آنها سبب ایجاد توازن و پدید آمدن معماری سبز خواهد شد .

 


اصل اول : حفاظت از انرژی
هر ساختمان باید به گونه ای طراحی و ساخته شود که نیاز آن به سوخت فسیلی به حداقل ممکن برسد
ضرورت پذیرفتن این اصل در عصرهای گذشته بدون هیچ شک و تردیدی با توجه به نحوه ساخت و سازها غیر قابل انکار می باشد و شاید تنها به سبب تنوع بسیار زیاد مصالح و فن آوری های جدید در دوران معاصر چنین اصلی در ساختمان ها به دست فراموشی سپرده شده است و این بار با استفاده از مصالح گوناگون ویا با ترکیب های مختلفی از آنها، ساختمان ها، محیط را با توجه به نیاز های کاربران تغییر میدهند .
اشاره به نظریه مجتمع زیستی نیز خالی از لطف نمی باشد، که از فراهم آوردن سر پناهی برای درامان ماندن در برابر سرما و یا ایجاد فضایی خنک برای سکونت افراد سرچشمه می گیرد ، به این دلیل و همچنین وجود عوامل دیگر مردمان ساختمانهای خود را به خاطر مزایای متقابل فراوان در کنار یکدیگر بنا می کردند .
ساختمان هایی که در تعامل با اقلیم محلی و در تلاش برای کاهش وابستگی به سوخت فسیلی ساخته می شوند ، نسبت به آپارتمانهای عادی امروزی ، حامل تجربیاتی منفرد و مجزا بوده و در نتیجه ، به عنوان تلاشهای نیمه کاره برای خلـق مــعـــماری سبــز مطــرح می شوند. بسیاری از این تجربیات نیز بیشتر حاصل کار و تلاش انفرادی بوده؛ و بنابراین روشن است به عنوان اصلی پایدار در طراحی ها و ساخت و سازهای جامعه امروز لحاظ نمی گردد.

 


اصل دوم : کار با اقلیم
ساختمان ها باید به گونه ای طراحی شوند که قادر به استفاده از اقلیم و منابع انرژی محلی باشند .
شکل و نحوه استقرار ساختمان و محل قرار گیری فضاهای داخلی آن می توانند به گــونــه ای باشد که موجب ارتقاع سطح آسایش درون ساختمان گردد و در عین حال از طریق عایق بندی صحیح سازه ، موجبات کاهش مصرف سوخت فسیلی پدید آید. این دو فرآیند مذکور ناگزیر دارای هم پوشانی و نقاط مشترک فراوان می باشند .
پیش از گسترش همه جانبه مصرف سوخت فسیلی ، چوب منبع اصلی انرژی به حساب می آمد که هنوز هم حدود 15 درصد از انرژی امروز را نیز تأمین می کند. هنگامی که چوب کمیاب و نایاب شد برای بسیاری از مردم امری طبیعی بود که در راستای کاهش نیاز به چوب ، برای تولید گرما از گرمای خورشید کمک بگیرند . شهرهای یونانی همچون «پیرنه» مکان شهر را به گونه ای تغییر دادند که از ورود سیل به شهر جلوگیری شود ، و شبکه ای مستطیل شکل با خیابانهای شرقی ـ غربی را احداث نمودند که به ساختمان ها اجازه جهت گیری به سمت جنوب و استفاده از نور مطلوب خورشید را می داد.
رومی ها نیز پیروی از اصول طراحی خورشیدی را با آموختن از تجربیات یونان ادامه دادند ؛ اما آنها پنجره های شفاف که اختراع قرن اول پس از میلاد بود را نیز برای افزایش گرمای بدست آمده بکار گرفتند، با افزایش کمبود چوب به عنوان سوخت ، استفاده از نمای رو به جنوب در ساخت منازل ثروتــمـنـدان و هـمـچنین حمامهای عـمومی شهـر نیز مـتـداول شــد .
سنت طراحی با توجه به اقـلـیـم بـرای ایجاد آسایش درون ساختمان به قوانین گرمایش محدود نمی شد بلکه در بسیاری از اقـلـیــم ها معماران ملزم به طـراحـی فـضایی خنک برای پدید آوردن شرایطی مطلوب در داخل ساختمان بود . راه حل معــمول درعـصـر حاضر ، یعنی استفاده از سیستم های تهویه مطبوع هوا ، تنها فرآیندی ناکار آمد در تقابل با اقلیم به شمار می رود و در عین حال همراه با مصرف زیاد انرژی می باشد ، که حتی به هنگام ارزانی و فراوانی انرژی به دلیل آلودگی حاصل از آن امری اشتباه بشمار می آید.
اصول سوم : کاهش استفاده از منابع جدید
هر ساختمان باید به گونه ای طراحی شود که استفاده از منابع جدید را به حداقل برساند و در پایان عمر مفید خود ، منبعی برای ایجاد سازه های دیگر بوجود بیاورد .
گر چه جهت گیری این اصل ، همچون سایر اصول اشاره شده به سوی ساختمانهای جدید است ، ولی باید یادآور شد که اغلب منابع موجود در جهان در محیط مصنوع فعلی بکارگرفته شده اند و ترمیم و ارتقاء وضعیت ساختمانهای فعلی برای کاهش اثرات زیست محیطی ، امری است که از اهمیتی برابر با خلق سازه های جدید برخوردار است . این نکته را نیز باید مورد توجه قرار داد که تعداد منابع کافی برای خلق محیط های مصنوع در جهان وجود ندارند که بتوان برای بازسازی هر نسل از ساختمان ها، مقداری جدید از آنها را مورد استفاده قرار داد .
این استفاده مجدد میتواند در مسیر استفاده از مصالح بازیافت شده یا فضاهای بازیافت شده شکل بگیرد، بازیافت ساختمان ها و عناصر درون آنها بخشی از تاریخ معماری است . صومعه سانتا الباس که در سالهای 1077 و 1115 میلادی بازسازی گردیده ، از آجرهای خرابه های یک ساختمان رومی در نزدیکی خود استفاده نمود. چارچوب های چوبی که در قرون وسطی به کار گرفته شدند ،قطعاتی چوبی بودند که بریده و در کارگاه نجاری به یکدیگر وصل شده و کد گذاری می شدند و آنگاه از هم جدا شده و به ساختمان ها انتقال داده می شدند. استفاده از این روش بدین معنی بود که در صورت لزوم می توان بخشهایی از ساختمان قرون وسطایی را جا به جا نموده ؛ حتی امروزه نیز می توان آنها را به مکانی دیگر منتقل کرد . گاهی اوقات کل سازه ساختمان به منظور بنا کردن ساختمانی جدید جابجا می گردید. برای مثال در هنگام ساخت موزه ویکتوریا و آلبرت در لندن، به ساختمان قبلی موجود در سایت دیگر نیازی نبود و در سال 1865 پیشنهاد واگذاری این ساختمان فلزی به مسئولان محلی شمال ، شرق و جنوب لندن با هدف برپایی یک موزه محلی در مکانی جدید ارائه گردید. مسئولان شرق لندن این پیشنهاد را پذیرفتند و ساختمان این موزه محلی در 1872 تکمیل گردید که امروزه این مکان به موزه کودکان بدل گردیده است.
در اغلب مواردی که دسترسی به منابع جدید به حداقل می رسد روش هایی کشف می شوند که با آن ها می توان ساختمان هایی که برای یک منظور ساخته شده اند برای مقاصد دیگر استفاده شوند، با این حال بعضی تغییرات ضروری می توانند باعث تغییر شکل اصلی سازه یا ساختمان شود. این موضوع برای کسانی که علاقمند به حفاظت و نگهداری دائمی از ساختمان ها هستند یک فاجعه به حساب می آید و این سوال در ذهن نقش می بندد که آیا یک ساختمان به این علت که زمانی دارای کاربری ارزشمندی بوده است باید همواره بدون تغییر باقی بماند یا باید برای حفظ بازدهی و کارایی تغییرات الزامی را در آن انجام داد؟ یک فرآیند سبز ممکن است در بررسی این موضوع قضاوت را تنها براساس منابع موجود ممکن بداند. اگر منابع مورد نیاز برای تغییر یک ساختمان کمتر از منابع مورد نیاز برای تخریب و بازسازی آن باشد باید از این تغییرات استقبال نمود. با این وجود این موضوع باعث عدم احترام و بزرگداشت اهمیت تاریخی سازه نمی شود. به علاوه ممکن است این سازه ها دارای ارزش دیگری نیز باشند که توجه به آن ها الزامی است. این مشکلات در تغییر ساختمان های موجود به منظور آماده ساختن آن ها برای هماهنگی با نیازهای جدید بخصوص در مورد بهبود وضعیت ساختمان از لحاظ عملکرد و کارایی که ممکن است به تغییر ظاهر آن منجر شود با تناقض و تضادهای بیشتری آشکار می شود. تغییر در بعضی از ساختمان های قدیمی برای کاربردی های جدید می تواند هزینه ها و مشکلات خاصی را با خود همراه داشته باشد. با این حال مزایای حاصل از استفاده مجدد از این ساختمان های بزرگ در کنار یکدیگر و درون یک محیط شهری می تواند بر این مشکلات و هزینه ها غلبه نماید. نوسازی ساختمان ها ی موجود در شهرهای بزرگ و کوچک همچنین می تواند موجب حفاظت از منابع مورد استفاده جهت تخریب و بازسازی ساختمان و بدین ترتیب جلوگیری از تخریب جامعه شود.
اصل چهارم : احترام به کاربران
معماری سبز به تمامی افرادی که از ساختمان استفاده می کنند احترام می گذارد.
به نظر می رسد که این اصل ارتباط اندکی با آلودگی ناشی از تغییرات اقلیم جهانی و تخریب لایه ازن داشته باشد . اما فرآیند سبز از معماری که شامل احترام برای تمامی منابع مشترک در ساخت یک ساختمان کامل هستند انسان را از این مجموعه خارج نمی نماید. تمام ساختمان ها توسط انسان ها ساخته می شوند اما در بعضی از سازه ها حقیقت حضور انسان محترم شمرده می شود، در حالی که در برخی دیگر تلاش برای رد ابعاد انسانی در فرآیند ساخت مشاهده می شود.
در ژاپن تعدادی روبوت نقش انسان را در ایجاد و طراحی ساختمان ها بر عهده گرفته اند، اما برای یک روبوت کارآیی مؤثر در مورد پروژه ، شامل اجرای یک وظـیـفـه خـاص مــی باشد که می تواند آن را به دفعات تکرار کرد. اما در مقیاسی متفاوت یک انسان به عنوان معمار همچنان می تواند بر مهارت خود بر انجام تعداد بسیاری از کارهای نامرتبط اعتماد کند.
احترام بیشتر به نیازهای انسانی و نیروی کار، می تواند در دو مسیر مجزا مورد تجربه قرار گیرد. برای یک ساختمان ساز حرفه ای توجه به این نکـته ضرورت دارد که ایمنی و سلامت مصالح و فرآیند های شکل دهنده ساختمان به همان میزان که برای کارگران و یا استفاده کنندگان آن مهم است برای کل جامعه بشری نیز از اهـمـیت بـســزایی بـرخوردار می باشد. معماران به تدریج از وجود سم های مختلف در سایت های ساختمانی آگاه شده اند و به تازگی استفاده از مواد عایـق دارای انواع CFC و یا استفاده از سایر مصالح خطرناک در ساختمان ممنوع شده است.
شکل دیگر مشارکت انسانی که نیازمند توجه است، اشتراک و دخالت مثبت کاربران در فرآیند طراحی و ساخت است، که چنانچه به طور موثر بکار گرفته نشود یک منبع کارا و مفید به هدر رفته است. تعداد زیادی از ساختمان ها از این انرژی بهره برده اند و نتایج حاصل از آن نیز موجب رضایت در خلـق ساختمان های بزرگ شده است.

اصل پنجم : احترام به سایت
هر ساختمان باید زمین را به گونه ای آرام و سبک لمس کند.
معمار استرالیایی گلن مورکات این جمله عجیب را بیان می کند که: ساختمان باید زمین را به گونه ای آرام و سبک لمس کند. این گفته یک ویژگی از تعامل میان ساختمان و سایت آن را در خود دارد که برای فرآیند سبز امری ضروری است و البته دارای ویژگی های گسترده تری نیز می باشد. ساختمانی که انرژی را حریصانه مصرف می کند آلودگی تولید می کند و با مصرف کنندگان و کاربران خویش بیگانه است در نتیجه هرگز زمین را به گونه ای آرام و سبک لمس نمی کند.
تفسیری صریح تر از این گفته چنین است که نـمی توان هر ساختمان را از درون سایت ساخته شده در آن خارج نمود و شرایط قبل از ایجاد ساختمان را دوباره در سایت احیا کرد. این نوع ارتباط با سایت در سکونتگاههای سنتی اعراب بادیه نشین دیده می شود؛ سبکی و آرامش موجود در میان آن ها در لمس زمین فقط در جابجایی خانه ایشان نهفته نبود، بلکه شامل مصالح مورد استفاده ایشان و دارایی هایی که با خود حمل می کردند نیز می گردید. سیاه چادر اعراب بادیه نشین از پشم بزها ، گوسفندان و شتران ایشان تولید می شد، هنگامی که این چادر ها برپا می گردید با ایجاد سطح مقطع بسیار کارا از لحاظ ایرودینامیکی از تخریب آن در بادهای شدید جلوگیری می شد؛ چادر با طنابهای بلند در جای خود نگهداری و تیرهای چوبی بسیار اندکی در آن بکار گرفته می شد چرا که چوب در صحرا منبعی بسیار کمیاب بحساب می آمد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  19  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله معماری سبز

دانلودمقاله استرس کارکنان

اختصاصی از فی بوو دانلودمقاله استرس کارکنان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

مواردی چون فرهنگ سازی ، جایگاه سازمانی و ... از جمله رفتارهای سازمانی هستند که همواره در تحلیل های کلان از یک موسسه و بنگاه اقتصادی ، مورد توجه قرار می گیرند . برای یررسی و شناخت رفتار ها ، مطالعات و روش های فراوانی وجود دارد که در چارچوب روش های علمی و تخصصی انجام می شود . از این رو با توجه به اهمیت موضوع توصیه می شود . سازمان ها ، موسسات و بنگاه های اقتصادی با مشاوره کارشناسان به بررسی رفتار های فردی ، گروهی و یا سازمانی خود اقدام نمایند . در این بخش ، برخی از نتایج کلی مطالعات رفتار شناسی را درباره استرس و اضطراب کارکنان و مدیران را پی می گیریم .
آدمی برای آنکه به طرز بهنجاری به کار و کوشش بپردازد بایستی کمی استرس احساس کند . بر انگیختگی هیجانی ملایم ،آدم ها را در جریان کاری که به عهده دارند هشیار نگه می دارد . آدمی هنگام روبرو شدن با استرس با آن دسته از الگو های رفتاری روی می آورد که پیش از آن برایش کارائی نداشته است . به عنوان مثال ، یک آدم محتاط ممکن است محتاط تر هم بشود و سرانجام به کلی کناره بگیرد . و یک آدم پرخاشگر ممکن است کنترل خود را از دست بدهدو بی مهابا همه چیز را در هم بکوبد .
عموم مردم بیشتر وقت مفید خود را در محیط کار می گذرانند به همین دلیل شرایط محیط کاری تاثیرات بسزائی را در تامین سلامت روانی افراد را دارد . به اختصار برخی ار عوامل که تاثیر زیادی در ایجاد استرس ناشی از کار دارند در ذیل ذکر گردیده است .
1- شرلیط کاری :
عواملی چون شرایط نا مطلوب کاری ، تند کاری ، تلاش طاقت فرسای فیزیکی ، ساعات بسیاری را در محیط کار گذراندن و پرکاری مفرط ، موجب اختلال در سلامت روانی می شود .کار خسته کننده و تکراری و محیط نامطلوب فیزیکی و روانی از جمله : سروکار داشتن با افراد تند خو و همکاران پرخاشگر علاوه بر اختلال سلامت روانی موجب کاهش سلامت جسمانی نیز می شود این افراد زودتر و بیشتر از افراد دیگر به بیماری مبتلا می شوند و دیرتر بهبود می یابند .
2- تراکم کاری :
بعضی افراد زمانی که خیلی نزدیک به دیگران کار می کنند احساس ناراحتی می کنند در حالی که اگر عده ای در کنار بقیه کار نکنند احساس تنهائی می کنند . در هر حالت تراکم کاری (مثبت یا منفی ) می تواند ایجاد استرس نماید.
3- ابهام نقش :
اگز شخص اطلاع کافی از شغل و کاری که به عهده گرفته نداشته باشد بدین معنی که اهداف کاری وی چنانچه باید و شاید واضح و صریح نباشد و او نتواند با این اهداف و انتظارات خود ، همکاران و مسئولیت های محوله ارتباط درستی برقرار سازد این حالت باعث ایجاد نارضایتی شغلی و استرس و اضطراب در کارمند می شود .
4- تعارض شغلی :
اگر شخص در محیط کار خود با وظایف یا نیازهائی مواجه شود که واقعا علاقه ای به انجام آنها نداشته و یا اینکه تصویری از انجام آن کارها در ذهن نداشته باشد . متداول ترین مورد در این زمینه هنگامی دیده می شود که فرد بین دو گروه مختلف که دو خواست و دو هدف متفاوت دارد واقع شود و به دو سو کشیده شود و یا در شرایطی قرار گیرد که بین خواسته ها و انتظاراتی که از او می رودتعارض وجود داشته باشد .افرادی که به مشاغل اداری و تخصصی اشتغال دارند بیشتر از بقیه در معرض این فشار ها قرار داشته و آسیب پذیر ترند .
5- مسئولیت :
موجب استرس است و به نحو چشمگیری به افسردگی ، اضطراب و روانپریشی منجر می شود . هر چه میزان مسئولیت فرد در مقابل دیگران بیشتر شود وی باید دقت و زمان بیشتری را در واکنش و برخورد با سایرین صرف کند و در نتیجه استرس نیزبیشتر خواهد شد .
6- روابط با مافوق :
در شرایطی که کارکنان رئیس خود را فردی با فکر و ملاحظه کار احساس می کنند روابط دوستانه ای ایجاد می شود که بر اساس اعتماد متقابل ، احترام و صمیمیت بوده ، موجب عدم بروز استرس بر کارکنان خواهد شد . کارکنانی که احساس کنند رئیس مراعات آنان را نمی کند و نسبت به منافع آنان بی تفاوت است تحت استرس بوده و بیستر در معرض اختلال روانی هستند .
7- روابط با زیر دستان :
دعوت به تقسیم کار و مشارکت می تواند در برخی از مدیران ایجاد استرس از جمله احساس تنفر و اضطراب گردد .
8- روابط با همکاران :
نبودن روابط خوب بین همکاران عامل اساسی و محور بی اعتمادی ، عدم صمیمیت و رقابت نا سالم یکی از عوامل مهم ایجاد استرس است .
9- عدم امنیت شغلی :
در شرایط فعلی دنیا هیچ شغلی دائمی نیست و حفظ شغل و بقای آن بستگی به میزان فعالیت خود فرد دارد ولی عدم آگاهی از این موضوع موجب ترس از کنار گذاشته شدن و بازنشستگی یکی از فشار های روانی است . ترس از تنزل مقام یا کنار گذاشته شدن در افرادی که می دانند به مدارج بالا و بالا ترین سطح پیشرفت در کار خود رسیده اند بسیار شدید تر است . این افراد به پرکاری می پردازند تا همچنان خود را در اوج نگهدارند و در عین حال می کوشند عدم احساس امنیت شغلی را مخفی کنند و بدین ترتیب بیش از پیش در معرض استرس قرار می گیرند .
استرس نوعی نیاز جسمی یا ذهنی است که در ما پاسخ های خاصی را بر می انگیزد . و به ما امکان می دهد تا با خطر مبارزه کنیم یا از آن بگریزیم . مقادیر کم استرس قادر است عملکرد شما را در اوضاع و احوال خاصی مثل ورزش و کار بهبود بخشد . اما استرس بیش از حد می تواند زیان های فراوانی را به فرد و سازمان وارد آورد . که در زندگی امروزی تمام سازمان ها را برای مقابله با اینگونه استرس تشویق نموده است در ادامه مقاله به توضیح نشانه های استرس شغلی می پردازیم که اولین راه مقابله با آن شناخت کامل آن از تمامی جهات می باشد .
نشانه های استرس شغلی :
در اینجا تنها به نشا نه های رفتاری اشاره شده است.نشا نه های رفتاری فردی مانند خودداری از کار کردن ، نشا نه های رفتاری : که خود بر دو نوع است بی اشتها یی، رفتار ستیزه جویانه در برابر خا نواده . به مصرف روز افزون دارو ، پرخوری یا پیامدش به سازمان یا تشکیلات اداری بر می گردداز جمله غیبت از کار، طور کلی نشانه های رفتاری . افزایش حوادث ناشی از کار و فقدان بهره وری رها کردن شغل،به طور خلاصه ، استرس شغلی را می توان با توجه به نشانه هایی که در فرد ظاهر می شود زخم معده، خلق و خوی افسرده یا دشمنی و عناد ورزی مشاهده کرد و همچنین استرس را می توان با ملاحظه عملکرد فرد در محیط کار مانند غیبت از کار یا از دست دادن بهره وری تشخیص داد.
عوامل استرس شغلی در محیط کار
عبارتند از : ویژگیهای نقش، روابط کاری، ساختار و جو سازمانی. چگونه با شناخت عوامل خاص محیط کار که موجب استرس شغلی می شوند می توان مداخلاتی به منظور پیشگیری یا کاهش استرس شغلی انجام داد؟در این باره پژوهشگران به ویژه با استفاده از نظریه نقش سعی کرده اند مسایل مربوط به استرس را شناسایی کنندو دریابند که فشار های ناشی از نقش تا چه اندازه در پدید آمدن استرس شغلی تاثیر دارند بنابراین در نتیجه این پژوهش ها چهار نوع ویژگی برای نقش برشمرده اند .
ابهام نقش 1) کمباری نقش 2) گرانباری نقش 3) ناسازگاری نقش
ابهام نقش : اگر فرد نداند که چه انتظاری از وی برای انجام شغلش دارند منجر به استرس خواهد شد
کمباری نقش : وضعیتی که در ان مهارت های شخص به طور کامل و تمام استفاده نمی شود .
گرانباری نقش : فرد نتوانداز پس انجام کاری که بخشی از شغل اوست برآید که دچار استرس خواهد شد.
ناسازگاری نقش : زمانی رخ می دهد که فرد مجبور می شود به الزاماتی که با خصوصیات وی ناسازگار است تن دهد که موجب استرس می شود .
ویژگی های شغل نیز از جمله عواملی است که ممکن است موجب استرس در سازمان گردد نتایج به دست آمده از تحقیقات و بررسی های گوناگون گویای آن است که جنبه های معینی از محیط کار در استرس شغلی نقش دارند .هنگامی که فردی به محیط کار تازه ای وارد می شود بیش از هر زمان دیگر آمادگی برای استرس را دارد . بویژه از آنرو که تازه واردان در می یابند که آنچه در ذهن خود نسبت به چگونگی یک محیط کار می پنداشتند با آنچه در واقعیت می بینند تفاوت دارد .
عوامل باالقوه استرس در ورود به محیط کار عبارتند از :
ابهام ، بی تکلیفی ، نگرانی از شکل گیری نوعی هویت سازمانی ، یاد گیری طرز برخورد با مدیران و همکاران در جامعه کنونی که با مشکل اقتصادی روبرو است ارتباط بین خانه و کار را بیشتر به هم نزدیک کرده و این رابطه یک رابطه مستقیم است .تحقیقات نشان می دهد که اگر کارگری درخانه با مشکلی روبرو باشد بی شک آن را با خود به محیط کار خواهد آورد و برعکس اگر در محیط کار با مشکلی مواجه شد بی شک آنرا با خود به محیط خانه خواهد بود .
فناوری و خصیصه های مادی
در رابطه با متغیر های مادی ، استرس زمانی رخ می دهدکه حد اقل شرایط زیستن و ایمنی جسمانی حفظ نشده باشد . خصیصه های مادی کار را که با القوه استرسزا هستند اغلب به عنوان محرک های استرس کاری معرفی کرده اند . زیرا این محرک ها اغلب در محیط های کاری مشاهده می شوند که کارکنانشان کارگرند .
عوامل مادی استرس در محیط کار:
نور( نور ناکافی در کارگاه ، تابش شدید و خیره کننده نور )
سر و صدا ( قرار گرفتن مداوم در برابر سر و صدای ماشین آلات )
دما( قرار گرفتن مداوم در برابر گرما و سرما در فضای باز )
ارتعاش و حرکت ( تجهیزات عملیاتی مانند مته ضربه ای )

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   15 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله استرس کارکنان

دانلودمقاله بورس

اختصاصی از فی بوو دانلودمقاله بورس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

تاریخچه بورس در جهان :
دیوید هیوم که آدام اسمیت او را بزرگترین و ارجمندترین فیلسوف عصر نامیده نخستین بار ضمن اشاره به راسته بورس ، آن را مکانی فراتر از محل صرف قهوه و هدر دادن کاغذ و جوهر و قلم می داند . او می گوید : اگر اوراق بهادار نباشند که پس اندازها را جذب کنند این وجوه صرف خرید زمین و مستغلات می شوند که در آن صورت فعالیتهای تجاری عام المنفعه لطمه می بینند.
در اواخر قرون وسطی ملاقات بازرگانان به تدریج صورت منظمی به خود می گرفت در قرن پانزدهم و حوالی 1450 میلادی ، بازرگانان بلژیکی در شهر بورژو مرکز فلانو در شمال غربی بلژیک در میدانی به نام تربوئرس در مقابل خانه بزرگزاده ای به نام فن در بوزه جمع می شدند و به داد و ستد و پرداختند . میادین محل تجمع بازرگانان به بورس مشهور شد. لزوم تأسیس بورس در شهر آنورس بلژیک در 1460 احساس گردید و آن زمانی بود که شهر بورژو به دلیل پیشروی دریا رو به ویرانی گذاشته بود و عده زیادی از بازرگانان شهر بورژو به بندر آنورس در بلژیک کوچ کرده بودند .
این پیشینه تاریخی بی شباهت به سابقه ایجاد بانک نیست که در آن مورد هم ، افرادی جهت تبادل پول روی نیمکتهای میدانهای قدیمی و سنتی اروپا می نشستند ، که بعدها نام بانک از همان لغت بنک به معنی نیمکت اخذ شد ، ایجاد بانک و بورس هر دو در نتیجه انباشت تجربه و مهارت انسان و نیاز به مکانیسمهای تسهیل کننده بوده است.
رشد بورس و جا افتادن آن در عملیات تجاری و اقتصادی ، با انقلاب صنعتی اروپا و شکوفایی اقتصاد تازه متحول شده آن قاره ،‌ از کشاورزی به صنعتی همراه بوده است و نکته قابل توجه آنکه درست در هنگام جهش معاملات بورس و پا گرفتن آن ،‌دول اروپایی مانند انگلستان ، آلمان و سوئیس قوانین و مقررات ناظر بر فعالیت این نهاد را وضع کردند و قبل از اینکه امنیت سرمایه گذاری به خطر افتد و موجباتی فراهم شود که صاحبان پس اندازهای کوچک ، صنایع نوپای اروپایی را از موهبت مشارکت خود محروم نمایند، ضمانت های اجرایی قانونی وضع شد تا از هر گونه تقلب و تزویر و پایمال شدن حقوق صاحبان سهام جلوگیری گردد.
اولین بورس اوراق بهادار جهان در اوایل قرن هفدهم در شهر آمستردام تشکیل گردید و کمپانی معروف استعماری “ هند شرقی ” سهام خود را در آن بورس عرضه نمود.
بورس آمستردام امروزه نیز یکی از منابع مهم تأمین سرمایه در سطح بین المللی است.
دومین بورس معتبر دنیا ، بورس لندن است که از سال 1801 میلادی با انتشار 4000 سهم 50 پوندی به مبلغ 200000 پوند و با عضویت 500 نفر اقتتاح شده و آغاز به کار نمود . از ابتدای امر ، در بورس لندن اوراق بهادار خارجی و داخلی مورد داد و ستد قرار می گرفته است . بورس نیویورک در اواخر قرن هیجدهم تأسیس شده و با وجود رقیب دیگری به نام بورس امریکن ، از نظر حجم معاملات و اهمیت در بازار سرمایه آمریکا ، در مقام اول قرار دارد. گرچه تا قبل از تأسیس بورس نیویورک نیز ، اوراق قرضه و سهام شرکتها توسط دلالان و بازرگانان حرفه ای مورد داد و ستد قرار می گرفت ، اما در سال 1792 ، بیست و چهار نفر از واسطه های خرید و فروش سهام تصمیم گرفتند با انتخاب محل معیینی در آنجا مستقر شده و موجباتی را فراهم آورند تا متقاضیان خرید سهام شرکتها یا فروشندگان اوراق قرضه به آنجا مراجعه نمایند .
در آمریکا ، اولین محل شناخته شده به عنوان بورس اوراق بهادار در نیویورک در محوطه ای در زیر سایه درخت نارون بزرگی در خیابان “وال استریت ” بود که بعدها به قهوه خانه ای در نزدیکی همان محل انتقال یافت.
بورس وال استریت با جمع آوری مبالغی به نام ورودیه از دلالان ( کارگزاران ) و گسترش عملیات ، تقویت شد و به مجتمع تجاری عظیمی مبدل گردید که بعدها به نام “ بورس سهام نیویورک ”‌ رسماً به ثبت رسید. در حال حاضر تعداد کارگزاران این بورس به چند هزار شخص حقیقی و حقوقی بالغ می گردد.
سایر بورسهای سهام در آمریکا را می توان در بوستون ، لوس آنجلس ، شیکاگو ، فیلادلفیا ، بالتیمور، سالت لیک سیتی ، دیترویت، پیتسبورگ ، سین سیناتی ،‌ میدوست وچند شهر دیگر نام برد .
بورس توکیو در حال حاضر بزرگترین بازار سرمایه دنیاست . در ژاپن چندین بورس فعال ومعتبر دیگر نیز وجود دارد. بورسهاو بانکها در ژاپن ارتباط درونی پویایی دارند . بی مناسبت نیست اشاره شودکه نه بانک از ده بانک بزرگ دنیا نیز ، به ژاپن تعلق دارد. بطور کلی بورسها به سه دسته کلی زیر تقسیم می شوند :
1) بورس کالا:
1) کالا عموماً در خود بورس موجود نیست ، بلکه احیاناً نمونه یا مسطوره آن وجود دارد .
2) کالای مورد معامله در بورس ، کالای طبقه بندی شده ،استاندارد شده و دارای مشخصات کامل است بطوری که خریدار و فروشنده از مشخصات کالای مورد معامله کاملاً مطلعند .
3) کالای مورد معامله در بورس باید قابلیت تولید مجدد داشته باشد.
به مرکز فروش کالای هنری و یا تمبرهای پستی و نظایر آن بورس
کالا اطلاق نمی شود.
2) بورس اسعار: که در آن خرید و فروش ارز صورت می گیرد .
3) بورس اوراق بهادار : که در آن :
1) سهام شرکتها و واحدهای تولیدی ، تجاری و خدماتی
2) اوراق قرضه منتشره توسط دولت و موُسسات خصوصی
3) اسناد خزانه مبادله می گردد.
نقش بورس در اقتصاد:
1)‌ تامین منابع مالی مورد نیاز واحدهای تولیدی : میزان وابستگی سرمایه ای بنگاههای بزرگ تولیدی پاره ای از کشورهای صنعتی به انتشار سهام و سایر اوراق بهادار ، برای تأمین مالی در حدود 70 درصد می باشد و تنها 30 درصد منابع مالی مورد نیاز این بنگاهها از طریق سیستم بانکی تأمین می گردد .
در واقع می توان رابطه معنی داری بین حجم تولید ناخالص ملی و یا درآمد سرانه با تفوق بازار سرمایه بر سیستم بانکی مشاهده نمود . شاید یکی از عمده دلایل ترجیح بازار سرمایه و مکانیسم انتشار اوراق بهادار توسط شرکت بر سیستم بانکی آن باشد که با سهیم شدن سرمایه گذار در سود و زیان شرکت ریسک شرکت از سرمایه گذاری جدید کاهش می یابد.
2) جمع آوری پس اندازهای کوچک و بزرگ و تشکیل سرمایه ملی متعادل :‌ اکثر کشورهایی که موفق شده اند نسبت سرمایه گذاری به تولید ناخالص ملی را افزایش دهند ، بازار بورس اوراق بهادار گسترده ای بوجود آورده اند ، آنچه در کشور ما باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد آن است که نظام بانکی بدلیل بورکراسی دولتی عدم رقابت و همچنین موانع شرعی و قانونی بسیار ناکاراست . همین مسأله باعث افت شدید نسبت تشکیل سرمایه ثابت به تولید ناخالص ملی از حدود 34% به حدود 17% در خلال سالهای 1357 تا 1370 گردیده است. در مقابل بورس اوراق بهادار از بسیاری از اشکالات شرعی مبراست تا آنجا که بعضی از صاحب نظران اقتصاد اسلامی آن را نوعی اقتصاد بر پایه اوراق بهادار می دانند . بنابرین لزوم گسترش فعالیتهای بورس اوراق بهادار بیش از پیش احساس می شود. چرا که بسیاری از اقتصاددانان ، نسبت تشکیل سرمایه بالاتر از 30% را یکی از اصول لازم رشد و توسعه پایدار می دانند.
3)‌ ایجاد انگیزه برای سرمایه گذاریهای صنعتی : بورس اوراق بهادار نه فقط روی تصمیمات خانوار در جهت پس انداز تأثیر مثبت می گذارد ، بلکه باعث افزایش سرمایه گذاری توسط بنگاهها و کارآفرینان می شود . چرا که سرمایه گذاران می توانند اطمینان بیشتری برای تأمین سرمایه کسب کنند و بدین طریق ریسک کمتری را برای خود مفروض بدانند.
4) گسترش مالکیت عمومی : بورس اوراق بهادار با توجه به قانونهای محدودکننده مالکیت در آن ، باعث گسترش مالکیت و در نتیجه گسترش مدیریت و تصمیم گیری در جامعه می گردد. اگر مالکیت واحدهای عرضه کننده کالا و خدمات در کشوری ، گسترش یابد ، مصرف کننده بدلیل آنکه سرمایه خود را در بخش عرضه در گیر می بینند فقط به برآورده شدن تقاضای خود نمی اندیشد بلکه خواهان سودآوری بخش عرضه نیز خواهد شد. اگر مشاهده می شود تورم تأ ثیر اجتماعی شدیدی در جامعه ایجاد می کند ، بدان دلیل است که اکثریت افراد از بخش عرضه جدا هستند . چه بنگاه در وضعیت مناسبی قرار داشته باشد و چه ور شکسته باشد ، کارگزاران طبق قانون کار از حقوق و مزایای کافی برخوردارند . حقوق کارمندان نیز هیچ وابستگی ای به رشد تولید در جامعه ندارد . در این شرایط وجود یک تورم بالا باعث تقلیل قدرت خرید آنان می گردد. یکی از راههای حفظ موقعیت کارگزاران و کارمندان دولت ، اجازه به آنها برای سرمایه گذاری در واحدهای تولیدی است. چرا که این واحدها در کوتاه مدت از تورم منتفع می شوند .
نتیجه آنکه بورس اوراق بهادار بدلیل گسترش مالکیت باعث نزدیک شدن به عدالت اجتماعی می شود.
5) اصلاح ساختار و حل مسائل مالی بنگاههای تولیدی : از آنجا که بنگاهها باید شرایط پذیرش را قبل از ورود به بورس به اجرا درآورده باشند و یکی از مهمترین شرایط ورود به بورس اصلاح ساختار مالی است ، شرکتها بالاجبار در جهت بهبود سیستم مالی خود حرکت میکنند.
6) بوجود آمدن رقابت بین واحدها: یکی از مهمترین پیامدهای بورس بالا رفتن رقابت میان واحدهاست. این بدان دلیل است که کوچکترین اشتباه یک واحد تولیدی می تواند قیمت سهام آنرا به شدت کاهش دهد و در مقابل یک حرکت مناسب‌ (‌مثلاً سرمایه گذاری در زمان مناسب ) باعث افزایش قیمت سهام خواهد شد. در واقع نه فقط بین واحدهای همسان رقابتی برای افزایش کیفیت و کاهش قیمت محصول و در نتیجه افزایش سهم بازار در جریان است بلکه بین کلیه واحدهای بورس نیز رقابتی برای حفظ قیمت سهام و روند سوددهی شرکت بوجود آمده است . یکی از نکات حائز اهمیت در این رابطه آن است که از آنجا که اطلاعات شرکتهای پذیرفته شده در بورس بصورت همگانی در می آید ، مدیریت و کارکنان واحدهای پذیرفته شده ، حساسیت بیشتری در مورد نحوه عملکرد واحد خود خواهند داشت.
معیارهای تشخیص میزان و نحوه فعالیت یک بورس :
1) حجم معاملات بورس شامل:
1) میزان آشنایی مردم با بورس اوراق بهادار
2) وجود مؤسسات خدمات امور مالی و مؤسسات مشاوره ای
3) وجود نهادهای مالی و سرمایه گذاری همچون شرکتهای سرمایه گذاری ، صندوقهای بازنشستگی ، شرکتهای بیمه و بانکها
4) وجود مقررات جامع شامل :
- قوانین ناظر بر چگونگی انتشار و توزیع عمومی اوراق بهادار
- چگونگی انجام معاملات بورس
- افشای اطلاعات مربوط به شرکتهایی که اوراق بهادار آنها در بورس معامله می شود
- نظارت بر معاملاتی که از سوی اشخاصی که رابطه نزدیکی با شرکت منتشر کننده اوراق بهادار دارند صورت میگیرد .
سرعت انجام و تسویه معاملات
2) عادلانه بودن قیمت اوراق بهادار : هر چه شفافیت اطلاعاتی در بازار بیشتر باشد قیمت بازار یک سهم به ارزش ذاتی آن نزدیکتر خواهد بود.
3) نبود قدرتهای با نفوذ در بازار اوراق بهادار
4) نبود تقلب ، تبانی و زد و بندهایی که منجر به ضررو زیان عامه مردم و سود سرشار برای گروهی محدود می شود .
تأ‌سیس و شکل گیری بورس تهران:
در سال 1315 شمسی برای اولین بار یک بلژیکی بنام ‍‍“وان لوتر فلد” مطالعاتی درباره تأسیس یک بورس اوراق بهادار در تهران به عمل آورد. این مطالعات سالیان متمادی راکد ماند تا آنکه در اواخر 1341 بنا به دعوت وزارت بازرگانی ایران دو متخصص بلژیکی بنامهای گاستون دوکینگ دبیر کل بورس بروکسل و کاربانتیه رییس اداره روابط عمومی بورس مزبور به منظور همکاری با دولت ایران به تهران آمدند و مدت سه ماه مشغول تهیه طرح تأسیس بورس اوراق بهادار ایران بودند، اما بدلیل تنش های سیاسی آن سالها ، ناکام ماندند . بالاخره در اردیبهشت 1345 قانون تشکیل بورس اوراق بهادار به تصویب رسید و بوسیله وزارت اقتصاد به بانک مرکزی ابلاغ گردید.
تاریخچه بورس اوراق بهادار:
بورس اوراق بهادار تهران در سال 1346 تأسیس گردید . این سازمان از پانزدهم بهمن ماه آن سال فعالیت خود را با انجام چند معامله بر روی سهام بانک توسعه صنعت و معدن آغاز کرد. در پی آن سهام شرکت نفت پارس ، اوراق قرضه دولتی ، اسناد خزانه ، اوراق قرضه سازمان گسترش مالکیت صنعتی و اوراق قرضه عباس آباد به بورس تهران راه یافتند . اعطای معافیت های مالیاتی شرکت ها وموسسه های پذیرفته شده در بورس در ایجاد انگیزه برای عرضه سهام آنها ،‌ نقش مهمی داشته است.
طی 11 سال فعالیت بورس تا پیش از انقلاب اسلامی در ایران تعداد شرکت ها و بانکها و شرکت های بیمه پذیرفته شده از 6 بنگاه اقتصادی با 6/2 میلیارد ریال سرمایه در سال 1346 به 105 بنگاه با بیش از 230 میلیارد ریال در سال 57 افزایش یافت . همچنین ارزش مبادلات در بورس از 15 میلیون ریال در سال 1346 به بیش از 150 میلیارد ریال سرمایه در سال 1357 افزایش یافت .
در سالهای پس از انقلاب اسلامی و تا پیش از نخستین برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی ، دگرگونی های چشمگیری در اقتصاد ملی پدید آمد که بورس اوراق بهادار تهران را نیز در برگرفت . نخستین رویداد، تصویب لایحه قانون اداره امور بانکها در تاریخ 17 خرداد 1358 توسط شورای انقلاب بود که به موجب آن بانک های تجاری و تخصصی کشور در چهارچوب 9 بانک شامل 6 بانک تجاری و 3 بانک تخصصی ادغام و ملی شدند. چندی بعد و در پی آن شرکت های بیمه نیز در یکدیگر ادغام گردیدند و به مالکیت دولتی در آمدند و همچنین تصویب قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران در تیر 1358 باعث گردید تعداد زیادی از بنگاه های اقتصادی پذیرفته شده در بورس از آن خارج شوند . به گونه ای که تعداد آنها از 105 شرکت و موسسه اقتصادی در سال 1357 به 56 شرکت در پایان سال 1367 کاهش یافت . بدین ترتیب در طی این سال ها بورس اوراق بهادار دوران فترت خود را آغاز کرد که تا پایان سال 1367 ادامه یافت .
از سال 1368 ، در چارچوب برنامه پنج ساله اول توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی تجدید فعالیت بورس اوراق بهادار تهران به عنوان زمینه ای برای اجرای سیاست خصوصی سازی مورد توجه قرار گرفت . بر این اساس سیاست گذاران اقتصادی در نظر دارند بورس اوراق بهادار با انتقال پاره ای از وظایف تصدیهای دولتی به بخش خصوصی ،جذب نقدینگی و گردآوری منابع پس اندازی پراکنده و هدایت آن به سوی مصارف سرمایه گذاری ، در تجهیز منابع توسعه اقتصادی و انگیزش موثر بخش خصوصی برای مشارکت فعالانه در فعالیت های اقتصادی نقش مهم و اساسی داشته باشد. در هر حال گرایش سیاست گذاری های کلان اقتصادی به استفاده از ساز و کار بورس ، افزایش چشمگیر شمار شرکت های پذیرفته شده و افزایش حجم فعالیت بورس تهران را در پی داشت که بر این اساس طی سال های 1367 تا نیمه اول سال جاری تعداد بنگاه های اقتصادی پذیرفته در بورس تهران از 56 شرکت به 325 شرکت افزایش یافت . شرکت های پذیرفته شده و شرکت های فعال در بورس به دو دسته تقسیم می شوند:
1) شرکتهای تولیدی
2)شرکتهای سرمایه گذاری
شرکت های تولیدی معمولأ به تولید کالای خاصی مبادرت می ورزند و در گروه صنایع فعال در بورس قرار می گیرند و در سازمان بورس با نام شرکت و کد خاص خود ،‌مشخص می شوند . اما شرکت های سرمایه گذاری شرکت هایی هستند که به عنوان واسطه های مالی فعالیت می کنند . که این گونه شرکت ها یا فعالیت تولیدی ندارند و یا فعالیت آنها به گونه ای است که با کمک های مالی از طریق خرید سهام شرکت های تولیدی و صنعتی و یا مجموعه ای از آنها به تولید وسرمایه گذاری این شرکت ها مبادرت می نمایند که بر این اساس در حال حاضر شرکت های سرمایه گذاری فعال در بورس 19 شرکت است و شرکت های تولیدی 298 شرکت می باشند. همچنین اکنون زمینه های لازم برای حضور شرکت های خدماتی نیز در بورس فراهم شده است.

 

ساختار سازمانی بورس اوراق بهادار:
ارکان بورس عبارتند از:
1) شورای بورس
2) هیأ‌ت پذیرش اوراق بهادار
3) هیأت داوری بورس
4) سازمان کارگزاران بورس
1) شورای بورس: ریاست شورای بورس را رئیس کل بانک مرکزی به عهده دارد و 7 نفر به عنوان عضو در این شورا شرکت می کنند . وظایف شورای بورس عبارتند از:
- تصویب آیین نامه های مقررات لازم برای اجرای قانون
- نظارت در اجرای این قانون وآئین نامه های آن و اعزام نماینده ناظر در هیأت مدیره و هیأت پذیرش

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   83 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بورس

دانلودمقاله بهداشت روانی

اختصاصی از فی بوو دانلودمقاله بهداشت روانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

مقدمه :
کودکان ایرانی در 6 سالگی وارد مدرسه می شوند و اکثر آنها وقتی از مدرسه بیرون می آیند به سن بزرگسالی رسیده اند . بنابراین طبیعی است که انتظار داشته باشیم این مدت طولانی بر تک تک آنها اثر عمیق گذاشته باشد . مخصوصا اولین سال ورود به مدرسه که در آن واقعیتها و رویدادهای زیادی اتفاق می افتد ( غم دوری ازمادر ، وابستگی به معلم و .. ) چنان در ذهن کودک نقش می بندد که تا آخر عمر به یاد می ماند .
مدرسه از اساس با خانواده فرق دارد زیرا از نظر ع اطفی خنثی است . کودک تنها فردی نیست که مورد توجه بزرگسالان قرار می گیرد . او نیز مثل 30 تا 40 کودک دیگر است و باید با واقعیتهای مختلف سازگار شود . مدرسه محل یادگیری است نه محل ناز کردن و لوس بازی درآوردن ، کودک باید جای خود را در این محل پیدا کند . او بر اساس یپشرفتی که نشان می دهد مورد توجه و محبت قرار می گیرد همچنین او بر اساس این که چقدر با هنجارها و ارزشهای معلم سازگار شود ، توجه و محبت می بیند . او باید نشان دهد که به دستورالعملها گردن می نهد با انتظارها سازگار می شود ، دیگران را می فهمد و خود را به دیگران می فهماند .
مدرسه محیطی است که کودک در آنجا شایستگی ، شکست ، موفقیت ، محبوبیت ، انزوا ، طرد و غیره را تجربه می کند . او می فهمد که برای ارزش داشتن باید موفق شود . به نظر اکثر دانش آموزان پیامد مردود شدن ، بیزاری از مدرسه و از قوانین آن است . کودک به کمک موفقیتهای خود اعتماد به نفس پیدا می کند . بر عکس در اثر شکستهای خود حقارت و خود کم بینی احساس می کند .
کودک به مرور متوجه می شود که مدرسه تنها جای درس خواندن نیست بلکه مقررات دیگری نیز در انجا وجود دارد که باید رعایت شود . کودک می فهمد که باید به موقع در مدرسه حاضر شود در غیر این صورت ، فرد دیگری غیر از معلم به نام ناظم یا مدیر مدرسه ، او را کنترل می کند . او باید مطابق خواست ناظم صف ببندد و طبق قوانین حاکم در کلاس حضور یابد . او متوجه می شود که نمی تواند ، مثل خانه ، آزادی عمل داشته باشد سرو صدا راه بیندازد ، بدود ، هر وقت خواست بخوابد و هر وقت خواست بیدار شود . کودک متوجه می شود که غیر از او دیگران نیز وجود دارند و آنها نیز به اجبار از مقررات پیروی می کنند .
تعداد رویدادهایی که در مدرسه و مخصوصا در کلاس اتفاق می افتد و هر کودک آن را مب بیند و تجربه کسب می کند ، زیاد است ؛ مثلا برخی کودکان به طور دایم وول می خورند ، یکجا بند نمی شوند ، در لابه لای نیمکتها می چرخند ، نظم کلاس را به هم می زنند و معلم به طور دایم تلاش می کند که آنها را سر جای خودشان بنشاند . برخی دیگر نمی توانند یاد بگیرند ، بدون انجام دادن تکلیف به مدرسه می آیند و در مدرسه نیز به آسانی تن به کار نمی دهند . کودکانی نیز وجود دارند که معمولا دیر می آیند و نظم کلاس را به هم می زنند . برخی کودکان ، چه با دستکاری وسایل و چه با خوردن خوراکی دیگران ، آنها را اذیت می کنند . خلاصه این که انواع رویدادهایی که در اجتماع و در زندگی واقعی بزرگترها پیش می آید ، در مقیاس کوچکتر در مدرسه اتفاق می افتد .
بنابراین با توجه به طولانی بودن دوران تحصیل و با توجه به حساس بودن کودکی و نوجوانی باید انتظار داشت که مدرسه بتواند در تضمین بهداشت روانی دانش آموزان یا ایجاد دشواریهای رفتاری برای آنها نقش مهمی داشته باشد . در این فصل مطالب زیر را مطرح خواهیم کرد : انواع دشواریهای رفتاری دانش آموزان ، نقش مدرسه در تکوین دشواریهای رفتاری ، علل دشواریهای رفتاری ، اصول اقدام برای از بین بردن دشواریهای رفتاری و سطوح مختلف اقدام برای از بین بردن این دشواریها .
چون بیشترین اوقات دانش آموز در کلاس درس می گذرد و بیشترین و نزدیکترین رابطه رابا معلم یا معلمان خود دارد بنابراین ، اثر معلم و حو کلاس بر رفتار دانش آموز بیشتر از سایر افراد یا جو کلی مدرسه خواهد بود . هر رویدادی که در کلاس اتفاق می افتد به شدت مورد توجه همه کودکان قرار می گیرد مخصوصا رویدادی که به معلم مربوط باشد .در واقع معلم همیهش روی صحنه است . اعمال و مهارتهای کلاسداری او به سرعت ارزشیابی و در مقابل انها واکنش نشان داده می شود . به علاوه به علت حضور جمع و کنجکاوی ذاتی دانش آموزان هر رویدادی که در کلاس اتفاق می افتد ، به سرعت گسترش می یابد و بلافاصله بر نظم کلاس اثر می گذارد .
کلاس جایی است که کودکان به طور دایم یکدیگر را ملاقات می کنند و در انواع موفقیتها یا شکستهای یکدیگر حضور می یابند . بنابراین کلاس جایی است که با فشار دایمی همراه است و به شدت با رفتار معلم ارتباط دارد . به سخن دیگر ، دانش آموزان در برابر معلم شرطی می شوند و اولین هفته های کلاس به دانش آموزان نشان می دهد که بقیه سال را چگونه باید باشند . بنابراین همانطور که در فصل بعدی اشاره خواهیم کرد ، اولین برداشت از کلاس خیلی مهم است و اثار پایدار دارد .معلم باید از این پدیده نیز آگاه باشد او باید از تمام امکانات خود کمک بگیرد تا اثری که بر دانش آموزان می گذارد در جهت تضمین بهداشت روانی آنها باشد .

 


انواع دشواریهای رفتاری دانش آموزان
تعداد زیادی از پژوهشگران سعی کرده اند انواع دشواریهای رفتاری دانش آموزان را مشخص کنند . برای این کار آنها بر نظرهای معلمان ، کسانی که با دانش آموزان تماسهای بیشتر و نزدیکتر دارند ،تاکید کرده اند . بروفی و مک کاسلن به دوازده نوع دشواری های رفتاری اشاره می کنند پس از درج فهرست کامل این رفتارها در جدول 1-8 سعی می کنیم درباره آنها توضیح بیشتری بدهیم .
جدول 1-8 : انواع دشواریهای رفتاری دانش آموزان
1 – دانش آموزانی که سندرم شکست دارند :
• آنها بر این باورند که نمی توانند کار کنند .
• معمولا از شروع به کار اجتناب می کنند .
• کار را به راحتی رها می کنند .
• حتی پس از موفقیت ، انتظار شکست دارند .
• به اسانی ناکام می شوند .
• می گویند : «توانایی ندارم »
2 – دانش آموزان کمال گرا :
• آنها از این که مبادا مرتب خطا شوند نگرانند .
• برای خود پیشرفتهای بالاتری در نظر می گیرند به نحوی که هرگز از کار خود راضی نمی شوند .
• در مقابل کیفیت کار خود ، اغلب مضطرب ، نگران یا ناکام هستند .
• از شرکت در رقابتها حتی اگر از توانایی خود مطمئن باشند خودداری می کنند .
3 – دانش آموزان کم خواه :
• آنها کمترین تلاش را به کار می برند ، فقط می خواهند قبول شوند .
• به کارهای مدرسه زیاد ارزش قایل نمی شوند .
• نسبت به مدرسه بی تفاوتی نشان می دهند .
• حتی الامکان کمتر به درس و مشق می پردازند .
• در فعالیتهای تحصیلی رقابت نمی کنند .
• کمتر انگیزه دارند .
4 – دانش آموزان ضعیف :
• آنها حتی اگر آماده باشند که کار کنند ، دشواریهایی دارند .
• از نظر توانایی ضعیف هستند اما بدون انگیزه نیستند .
• به دشواری می توانند دستورالعملها را دنبال کنند .
• به دشواری کار را به پایان می رسانند .
• اطلاعات کمتری کسب می کنند .
• به کندی پیش می روند .
5 – دانش آموزان دشمن و پرخاشگر :
• آنها دشمنی خود را با رفتارهای تند نشان می دهند .
• به دشواری کنترل می شوند .
• در دیگران ترس و وحشت ایجاد می کنند .
• دیگران را می زنند و هول می دهند .
• اشیای دیگر را می شکنند .
• با دیگران مخالفت می کنند .
• به آسانی خشمگین می شوند .
6- دانش آموزان دشمن و منفعل :
• آنها مخالفت خود را نشان می دهند و به شیوه غیر مستقیم مقاومت می کنند .
• به شیوه زیرکانه مخالفت یا پافشاری می کنند .
• سعی می کنند دیگران را به زیر سلطه خود درآورند .
• به دشواری از قوانین اطاعت می کنند به آسانی آنها را زیر پا می گذارند .
• اسباب و اثاثیه را به هم می زنند اما خراب نمی کنند .
• دیگران را بدون آن که نشان دهند نارحت می کنند .
7 – دانش آموزان تحریک کننده :
• آنها در مقابل قدرت مقاومت می کنند و با معلم به مخالفت بر می خیزند .
• می خواهند به شیوه خود کار کنند .
• به شیوه کلامی نیز مقاومت می کنند : «تو نمی توانی به من زور بگویی » یا «تو نمی توانی به من بگویی که چه کار کن چه کار نکن » سعی می کنند معلم را از چشم دیگران بیندازند .
• به شیوه غیر کلامی نیز مقاومت می کنند : لب و لوچه آویزان می کنند ، گردن کشی می کنند ، مشت گره کرده می ایستند و ژست می گیرند .
• وقتی طرف صحبت قرار می گیرند به دیگران به نقطه نامعلومی نگاه می کنند .
• بی مناسبت می خندند .
• گاهی علیه معلم خشونتهای فیزیکی نشان می دهند .
8 – دانش آموزان پیش فعال :
• آنها به طور دایم حتی زمانی که نشسته اند در جنب و جوش هستند .
• به خود پیچ و تاب می دهند ، تکان می خورند .
• به آسانی تهییج می شوند .
• تفسیرهایی به عمل می آورند ، با صدای بلند پاسخ می دهند .
• اغلب جای خود را بدون اجازه ، عوض می کنند .
• با حرکات و سروصداهای خود دیگران را اذیت می کنند .
• دیگران را با خشونت لمس می کنند یا به اشیا دست می زنند .
9 – دانش آموزان بی دقت و حواس پرت :
• آنها در دقت کردن و تمرکز داشتن دشواری دارند .
• بر اثر آنچه می بینند یا آنچه می شنوند به آسانی حواس پرتی پیدا می کنند .
• به دشواری می توانند با تغییرات سازگار شوند .
کارهای خود را به ندرت تمام می کنند .
10 – دانش آموزان ناپخته :
• آنها از نظر بات هیجانی ، کنترل بر رفتار ، مهارتهای اجتماعی ، توانایی مشغول شدن و مسئولیت پذیری ، کمتر رشد یافته اند .
• معمولا رفتارهای کودکان کوچکتر از خود را نشان میدهند .
• به آسانی گریه می کنند .
• وسایل خود را گم می کنند .
• معمولا ناتوان ناشایسته و یا وابسته به نظر می رسند .
11 – دانش آموزان طرد شده به وسیله همتایان :
• آنها سعی می کنند با همتایان خومد رابطه داشته باشند اما از طرف آنها طرد شوند .
• مجبور می شوند تنها کار کنند یا تنها بازی کنند .
• فاقد مهارتهای اجتماعی هستند .
• اغلب مورد تمسخر قرار می گیرند .
12 – دانش آموزان خجالتی یا منزوی :
• آنها از واکنشهای مختلف اجتناب می کنند .
• به کسی آزار نمی رسانند .
• در مقابل دیگران خوب واکنش نشان می دهند .
• متین و جدی هستند .
• ابتکار عمل نشان نمی دهند به میل خود رفتار نمی کنند .
• مواظب هستند که جلب توجه نکنند .

 

چهار نوع دشواری اول (1تا4) به پیشرفت تحصیلی نامناسب مربوط می شوند ، اما مکانیسمهایی که آنها را راه می اندازند متفاوت اند . در حالت اول دانش آموزی می بینیم که احساس ناتوانی می کند و با اولین دشواری کار را کنار می گذارد (سندرم شکست ) . در حالت دوم دانش آموزی است که به شیوه افراطی از خطا اجتناب می کند (کمال گرا) . سومین نوع دشواری به دانش آموزی تعلق دارد که در مقابل فعالیتهای یادگیری بیگانگی احساس می کند (کسی که کمتر از توان خود پیشرفت می کند ) . بالاخره نوع چهارم ، دانش آموزی است که اراده خوبی دارد ، خوب کار می کند ، اما موفق نمی شود (دانش آموز ضعیف)
درست است که مکانیسمهای ایجاد کننده این دشواریهای رفتاری تفاوت دارند آسیب آنها بر بهداشت روانی تا اندازه ای مشابه است . بدین صورت که هر دانش آموز ، به نوعی ناراحتی و فشار احساس خواهد کرد و بی توجهی به آنها آثار وخیمی خواهد داشت .
سه دشوار رفتاری بعدی (5و6و7) با پرخاشگری ارتباط پیدا می کنند . دانش آموزان دشمن و پرخاشگر ، معمولا پرخاشگری خود را به صورت مستقیم نشان می دهند . این پرخاشگری در اکثر موارد متوجه همتایان آنهاست. بر عکس ،دانش آموزان دشمن و منفعل ، به صورت انفعالی مقاومت می کنند و پرخاشگری آنها متوجه معلم است . دانش آموزان تحریک کننده نیز پرخاشگری خود را به معلم متوجه می کنند ، اما آن را آشکارا نشان می دهند . به طوری که ملاحظه می شود ناسازگاریهای رفتاری این سه گروه نیز به صورتهای کاملا متفاوت تجلی می کنند و پیامدهای کاملا مختلفی به دنبال می آورند .
سه دشواری رفتاری 8و9و10 معمولا نقش مدرسه و انتظار آن از دانش آموزان را منعکس می کنند می توان گفت که در اینجا رفتارهای معلم ، مدیر و پیامدهای اجرای قوانین مدرسه خودنمایی می کنند ؛ مثلا مدرسه انتظار دارد که دانش آموز بتواند بر اعمال خود کنترل داشته باشد . (کاری که از عهده کودک بیش فعال بر نمی آید ) مدرسه توقع دارد که دانش اموز دقت و تمرکز طولانی داشته باشد (کاری که از عهده کودک بی دقت و حواس پرت بر نمی آید ) و بالاخره مدرسه از دانش آموز میخواهد تا اندازه ای خودمختار باشد روی پای خود بایستد و خیلی وابستگی نشان ندهد (کاری که از عهده کودک ناپخته و خام بر نمی آید .)
دو دشواری رفتاری باقیمانده (11و12) به دشواریهای موجود در برقراری واکنشهای متقابل اجتماعی مربوط می شوند . در یک طرف دانش آموزانی قرار دارند که با همکلاسیهای خود ارتباط برقرار می کنند اما از طرف آنها پذیرفته نمی شوند زیرا ویژگیهای منفی دارند یا متفاوت از دیگرانند یا تازه به آن مدرسه آمده اند . در طرف دیگر دانش آ»وزانی هستند که از طرف همتایان طرد نمی شوند اما دوست ندارند با آنها ارتباط برقرار کنند آنها طوری عمل می کنند که گویی همه را فراموش کرده اند ، حتی بزرگترها را . از گروه اول تحت عنوان افراد مطرود و از گروه دوم تحت عنوان افراد منزوی یا خجالتی نام برده می شود . بنابراین مطرود کسی است که دیگران او را نمی پذیرند اما منزوی کسی است که به میل خود با دیگران ارتباط برقرار نمی کند یا نمی تواند برقرار کند جای تردید نیست که آسیبهای روانی این دو نوع رفتار نیز متفاوت خواهد بود.
با اجرایی آزمون جامعه سنجی در کلاس ، به راحتی می توان افراد مطرود و منزوی را پیدا کرد و به کمک مصاحبه با دانش آموزان موانع موجود بر سر ایجاد ارتباط را شناخت و در رفع آنها کوشید . تجربه های متعدد نشان می دهد که این کار برای وارد کردن کودکان منزوی به گروه و رفع علتهای طرد شدگی برخی دانش آموزان در سالم سازی جو حاکم بر کلاس بسیار مفید واقع می شود .
به رغم علاقه به طبقه بندی دشواریهای رفتاری دانش آموزان بروفی و مک کاسلن هشدار می دهند که نباید این دشواریهای رفتاری را مخصوصا در دوره های پایین خیلی جدی گرفت آنها را جزء ویژگیهای دایمی دانش آموزان تصور کرد و بدین وسیله به روان نژندی آنها رای داد . این نوع برداشت با اصول بهداشت روانی و تلاش برای اداره کلاس و اصلاح رفتار دانش اموزان سازگاری ندارد . مدیریت صحیح مدرسه ، اداره صحیح کلاس ، آشنایی با ویژگیهای سنین مختلف و آگاهی از مسائل اقتصادی و اجتماعی خانواده ها ، راهبردهایی هستند که می توانند بروز این دشواریها را پیش بینی کنند و در صورت ظهوردر رفع آنها موثر واقع شوند . دشواریهای رفتاری دانش اموزان تنها از متغیرهای مربوط به دانش آموز یا مدرسه نشات نمی گیرد بلکه تحت تاثیر عوامل خانوادگی و اجتماعی نیز قرار می گیرند . اعتقاد به این که دشواریهای رفتاری دانش آموزان از کنش متقابل آنها با محیط نشات می گیرد از نظر تضمین بهداشت روانی نگرش بسیار مثبتی است زیرا تغییر دادن محیط خیلی راحت تر از تغییر دادن شخصیت دانش آموز است .
حتی می توان دشواریهای رفتاری طبقه بندی شده در جدول 1-8 را اغراق آمیز تلقی کرد برخی از این دشواریها بر اساس سن دانش آموز کاملا طبیعی جلوه می کند . مثلا نداشتن دقت و تمرکز برای دانش آموز کلاس اول ابتدایی خیلی عادیتر از دانس آموز دوره راهنمایی است . هیجانی شدن کودکان نیز بر اساس سن و جنس آنها معانی متفاوتی پیدا می کند . بنابراین توصیه این است که در مقابل دشواریهای رفتاری حتی الامکان نگرش مثبت اتخاذ شود . تجربه نشان می دهد که در بسیاری موارد گفتن این که «انتظار از دانش آموز همین است » خیلی از دشواریها را حل می کند زیرا به معلم خونسردی و بردباری می دهد مطلب دیگری که نباید از نظر دور داشته باشیم این است که دشواریهای رفتاری کودکان خیلی ریشه دار نیست و در نتیجه زودتر از بین می رود . تنها چند جلسه صحبت با معلم ،روان شناس یا مشاور مدرسه کافی خواهد بود که ریشه بسیاری از آنها خشک شود .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  76  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بهداشت روانی

دانلودمقاله برنامه ریزی

اختصاصی از فی بوو دانلودمقاله برنامه ریزی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
برنامه ریزی یعنی آنکه از میان گزینه های گوناگون به برگزیدن راه های کنش آینده سازمان به گونه ی کلی پرداخته شود و برای هر یک از بخش های سازمان نیز چنین گزینشی صورت بگیرد. این کار مستلزم برگزیدن هدف های سازمان و مقاصد هر بخش و تعیین راه های دستیابی به آن هاست . از این رو برنامه ها برای دستیابی به هدف های از پیش تعیین شده روشی عقلایی فراهم می آورند. برنامه ریزی همچنین بر نو آفرینی مدیریت سخت دلالت دارد.
برنامه ریزی میان جایی که هستیم با جایی که می خواهیم بدان جا برویم پلی می سازد و موجب می شود تا آنچه را که در غیر آن حالت شکل نمی گیرد پدید آید. با آنکه به ندرت می توانیم آینده ای درست پیش بینی کنیم و با آنکه عامل های بیرون از نظارت ما می توانند با بهترین برنامه های تهیه شده معارض گردند. تا زمانیکه ما به برنامه ریزی بپردازیم پیش آمدها را به بخت وا می گذاریم . برنامه ریزی فکری دشوار است که لازم می سازد کنش را تعیین کنیم و تصمیم های خود را بر پایه هدف شناخت و برآوردهای سنجیده استوار سازیم.
سرشت برنامه ریزی
ما می توانیم با بررسی چهار جنبه ی عمده برنامه ریزی سرشت اصلی آن را آشکار سازیم:
1- یاریهای رنامه ریزی به فرض و هدف های سازمان.
2- اهمیت نخستین آن در میان کارهای ویژه ی مدیر
3- گسترش و پراکندگی آن.
4- کار آمدی در به نتیجه رساندن برنامه ها
1- یاریهای برنامه ریزی به فرض و هدف های سازمان:
مقصود هر برنامه و دیگر طرحهای کمکی آن یاری دادن به دستیابی به غرض و هدف های سازمان است. این اصل از سرشت کارهای سازمان یافته بدست می آید که سازمان برای دستیابی به هدف گروه از راه همکاری ارادی پدید می آید.
2- اهمیت نخستین برنامه ریزی:
چون عملیات مدیریت در سازمان دهی ،به کار گماری نیروی انسانی هدایت کردن و نظارت کردن برای یاری دادن – دستیابی به هدف های سازمان طراحی می شوند بنابر این برنامه ریزی به گونه ی منطقی پیش از دیگر وظیفه های مدیریت می آید با آنکه در عمل همه ی وظیفه های مدیریت می آید با آنکه در عمل همه ی وظیفه های مدیریت در یک نظام کنش به هم پیوسته می شوند برنامه ریز سرشتی یگانه دارد چون به کار برقراری هدف های ضرور در کوشش های گروهی می پردازد. افزوده بر آن یک مدیر باید به برنامه ریزی بپردازد تا پی ببرد که چه نوع از پیوندهای سازمانی و شاستگی های شخصی نیاز هست. در چه راهی زیر دستان باید راهنمایی شوند و چه نوع نظارت را باید به کار بست . و البته اگر قرار باشد همه دیگر وظیفه های مدیریت اثر بخش و کارساز باشند باید آن ها را نیز برنامه ریزی کرد.
برنامه ریزی و نظارت کردن سخت به هم پیوسته اند .
برنامه ریزی و نظارت کردن از هم جدا ناشدنی هستند – آن ها را همزادهای سیاهی مدیریت می خوانند. کنش برنامه ریزی نشده را نمی توان نظارت کرد زیرا نظارت کردن به معنای پا بر جا نگهداشتن فعالیت ها در راستای درست از راه تصحیح کردن کج رویهای است که در برنامه ها روی داده است . اگر برنامه نباشد هرگونه کوشش برای نظارت کردن بی معنی است زیرا برای اشخاص راهنمایی وجود ندارد که بدانند به همان سویی که می خواهند بروند گام بر می دارند. (این پیامد کار نظارت کردن است ) مگر آنکه آنان از پیش آگاه باشند که به کجا می خواهند بروند(این جزعی از کار برنامه ریزی است)
از این رو برنامه ریزی معیارهای نظارت را فراهم می آورد.
3- گسترش برنامه ریزی:
برنامه ریزی وظیفه ی مدیران است گر چه سرشت سیاست های کلی و برنامه هایی که از سوی بالا دستان تعیین می شود تغییر پیدا می کند . اما در عمل ناممکن است که کار مدیران را چنان محدود کنیم که آنان نتوانند هیچ گونه آزادی داشته باشند و اگر مدیران از مسئولیت برنامه ریزی برخوردار نباشند آن ها براستی مدیر شناخته نمی شوند . اگر ما گسترش و پراکندگی وظیفه ی برنامه ریزی را نپذیریم آنگاه آسان تر می توانیم دریابیم که چه اشعاری از اشخاص بین تعیین سیاست های کلی کار (برپاداشتن راهنمایی هایی برای تصمیم گیری ) و اداره کردن یا بین «مدیر» و «کارگزار» یا «سرپرست» جدایی قابل هستند . یک کدیر به دلیل اختیاراتش یا پایگاهش در سازمان ممکن است در سنجش با مدیر دیگر به برنامه ریزی بیشتر یا مهمتر بپردازد یا برنامه ریزی یک مدیر در سنجش با مدیر دیگر ممکن است بنیادی تر و در خور به کار بستن در بخش گسترده تری از سازمان باشد.
همه مدیران برنامه ریزی می کنند.
در هر حال همه ی مدیران از رئیسان گرفته تا سرپرستان رده پایین –برنامه ریزی می کنند حتی رئیس یک دسته از کارگران راه سازی یا کارگران کارخانه با رعایت دستورها و روش ها تا اندازه ای قطعی و مشخص تا اندازه ای به برنامه ریزی دست می زند شایان توجه است که در بررسی هایسی که درباره ی گونه های خشنودی از کار صورت گرفته یک عامل اثر بخش در کامیابی سرپرستان در پایین ترین رده سازمانی به میزان توانایی آنان در برنامه ریزی بستگی دارد.
مدیران بلند پایه سیاست های کلی را برنامه ریزی می کنند.
با آنکه همه مدیران برنامه ریزی می کنند برنامه ای را که برای کار از سوی سرپرست خط اول تولید تنظیم می شود با برنامه راهبردی که از سوی مدیران بلند پایه فراهم می شود اختلاف دارد. راجر اسمیت 1مدیر اجرایی بلند پایه جنرال موتور راهبرد بزرگ تولید خودروهای کوچک را در ژاپن و کره برنامه ریزی کرد. فابر 2 رئیس فروشگاه های زنجیره ای کی - مارت3 یک خرده فروشی را که برای تخفیفهای راستین سرشناس بود برنامه ریزی کرد تا با عرضه کردن امکان گزینش بیشتر کالا به خریداران و دادن سود نا ویژه بالاتر عملیات خود را گسترده سازد. تورنتون 4 برادشاو از شرکت ار.سی. آ5 به کارو گوناگونی سیاست های کلی شرکت دست زد و آنرا از فروش نوار ویدئو و دیگر کارهای نا مرتبط دور ساخت. او در عوض بر توانایی های شرکت در ماهواره های ارتباطی و نظام شبکه های اداری که برای نیروی دریایی تولید می کرد تاکید گذاشت . در حالیکه مدیران بلند پایه مسیر کلی شرکت را برنامه ریزی می کنند ، مدیران در همه ی رده های سازمانی باید برنامه های خود را آماده سازند تا از آن راه به هدف های کلی سازمان یاری دهند.
4- کار آمدی در به نتیجه رسیدن برنامه ها:
ما کارآیی یک برنامه را از راه یاری هایی که آن برنامه در دستیابی به غرض و هدف های سازمان می کند در برابر هزینه ها و دیگر عواملی که برای تنظیم و اجرای آن به کار برده می شوند می سنجیم . یک برنامه می تواند دستیابی به هدف ها را آسان سازد ولی با یک هزینه بالای غیر ضروری . برنامه ها زمانی کار آمد هستند که با هزینه ای معقول دستیابی به هدف را ممکن سازند هزینه ای که تنها در قالب زمان یا پول یا ساخت اندازه گیری نمی شود بلکه میزان خشنودی فردی و گروهی را نیز به حساب می آورد.
بسیاری از مدیران برنامه هایی را به کار بسته اند که هزینه های آن ها بیشتر از درآمدی بوده است که از آن برنامه ها می شد به دست آورد برای یک نمونه یک شرکت مسافر بری هوائی نوعی هواپیما خرید که هزینه هایش بر درآمدهایش فزونی داشت. شرکت هایی نیز کوشیدند تا فرآوردهایی را بفروشند که پسند بازار نبودند نمونه آن یک شرکت سازنده خودرو سواری است که کوشیدند تا از راه تاکید بر مهندسی ساخت بی آنکه پیشرفت هایی در شکل خودرو توجه کند بازار فروشی برای خود به چنگ آورد. برنامه ها حتی می توانند دست یافتن به هدف ها را ناشدنی کنند هر گاه این برنامه ها گروه بسنده ای از مردم درون سازمان را نا خشنود یا ناشاد سازند . رئیس تازه شرکتی که در حال ضرر دادن بود کوشید تا طرحی نو اندازد و از راه فروش کلی و برکنار کردن برنامه ریزی نشده کارکنان کلیدی به شتاب هزینه ها را پایین بیاورد . بیم و بیزاری و از دست دادن روحیه که در پی این کار پدید آمد چنان به کاهش بهره وری انجامید که هدف رئیس تازه را برای از میان بردن زیان و به دست آوردن سود به شکست کشاند . برخی کوشش ها برای برقرار کردن ارزشیابی مدیریت و اجرای برنامه های پرورش کارکنان به شکست انجامید از آن رو که گروه بی آنکه درستی برنامه ها خرده گیری کند از روش هایی که به کار بسته می شد نفرت داشت.
(کوتاهی مدیران در پی بردن به این مهم که شمار گوناگونی برنامه وجود دارد اغلب دشواری ها در راه کامیابی برنامه ریزی پدید آورده است.)
این آسان است که دریابیم که یک طرح عمده مانند ساخت و تجهیز یک کارخانه یک برنامه است ولی باید به یاد داشت که شمار دیگری از مسیرهای کنش در آینده هستند که می توانند برنامه به شمار آیند اگر به ذهن بسپاریم که یک برنامه هر مسیری را از کنش آیند و در بر می گیرد آنگاه می توانیم پی ببریم که برنامه ها گوناگون اند این برنامه ها را می توان به این شرح دسته بندی کرد
1- غرض ها یا ماموریت ها 2- هدف ها 3- راهبردها
4- سیاست های کلی 5- روش ها 6- دستورها
7- برنامه های آموزشی 8- بودجه ها
1- غرض ها یا ماموریت ها:
هر گونه عمل سازمان یافته ای دارای غرض ها یا ماموریت ها است یا دست کم برای آنکه معنی دار باشد باید چنین باشد در هر نظام اجتماع سازمان ها دارای وظیفه ای اساسیث یا کار ویژه هستند که از سوی جامعه به آن ها داده شده است غرض از بازرگانی به گونه ی کلی ساخت و بخش فرآورده ها و خدمات است غرض از اداره بزرگراه های ایالتی است غرض از دانشگاه آموزش و پژوهش است.
2- هدف:

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  54  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله برنامه ریزی