فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق آیا قرآن تنها معجزه ی محمد(ص) بود؟

اختصاصی از فی بوو تحقیق آیا قرآن تنها معجزه ی محمد(ص) بود؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق آیا قرآن تنها معجزه ی محمد(ص) بود؟


تحقیق آیا قرآن تنها معجزه ی محمد(ص) بود؟

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:11

 فهرست مطالب

 

آیا قرآن تنها معجزه ی محمد(ص) بود؟

 

ایا پاسخ منفی محمد(ص) به درخواست معجزه ی مشرکین موضوعیت داشت؟( شواهدی از کتاب مقدس)

 

چرا محمد(ص) به در خواست معجزه ی چند تن از مسیحیان نجران پاسخ مثبت داد؟

 

ایا کتابی همچون قرآن تاکنون نگارش یافته است؟

 

ایا کتاب مقدس کتابی جاودان و قابل استفاده برای تمام زمانهاست؟

 

تفاوت معجزات محمد(ص) با معجزات سایر انبیاء(ع) در چیست؟

 

...........................................................................................................................

 

 

 

همانطور که اطلاع دارید قرآن تنها معجزه ی پیامبر نبود بلکه ایشان معجزات فراوانی داشتند که هر کدام را در شرایط خاصی به ظهور می رساندند از جمله ی آنها بیست و سه معجزه را بیان خواهم نمود که به تواتر در کتب شیعی و سنی و در کتاب سلیم بن قیس و حفص بن عبدالله( کسانی که هم دوره با علی بن ابیطالب(ع) و صحابه(ع)  بودند) ذکر شده است.

 

قرآن کریم در موارد عدیده ای اشاره بدین دارد که محمد برای جویندگان حق و یا در بعضی موارد انکارورزان معجزاتی آورده است از جمله در سوره ی الصافات آیه ی 15:« و چون معجزه ی تو را می بینند استهزا می کنند و می گویند این نیست مگر سحری آشکار» در تفسیر صافی نوشته ی مرحوم فیض کاشانی و تفسیر کبیر امام فخر رازی و تفسیر جلالین و بیضاوی شان نزول این آیه شکافتن ماه توسط محمد(ص) ذکر شده است.

 

پس معلوم گشت چون کفار معجزه ی پیامبر را می دیدند استهزاء می کردند و آنرا سحری آشکار می خواندند و در سوره ی القمر می قرماید:« چون برهانی ببینند اعراض می کنند و می گویند سحر جاودان و ادامه داری است!» در سوره ی آل عمران آیه ی 86 به صراحت لفظ بینات یعنی معجزات را به محمد(ص) نسبت می دهد. لفظ بینات هرگاه موصوف آن مقدر باشد به معنای معجزه است که نظیر آن در قرآن فراوان است مانند: و اتینا عیسی بن مریم البینات( بقره 87) ثم اتخذوا العجل من بعد ما جاء تهم البینات( اشاره به معجزه ی موسی/ انسان 153) اذ جئتهم بالبینات( یونس 13) لن نوثرک علی ما جاءنا بالبینات( طه 72) و قد جاءکم بالبینات(مومن 28) و در آیه ی 31 سورهی نساء به صراحت حال کسانی آمده است که آیات و معجزات محمد را انکار می کنند. و در تفسیر بیضاوی و کشاف  و فخر رازی ایات به معنای معجزات به همراه قرآن بیان شده است. و باز در سوره ی نسا آیه 24 به صراحت بیان می کند که:« چون برای قریش معجزات از برای نبوت آوردیم از وجه حسد و عناد ایمان نمی آورند» پس معلوم گشت که قرآن صراحت تمام دارد بر اینکه محمد(ص) معجزاتی داشته است. و اما معجزاتی از آن حضرت:

 

  1. پیوسته نور از چهره ی نورانیشان ساطع بود و بعضی هنگام انگشت خود را بالا می برد و همچون شمعی فروزان می گشت. 2. بوی بسیار نافع و خوش آن حضرت به حدی که هر گاه از مکانی می گذشت ساعتها آن بو در فضا بود. 3. چون در آفتاب راه می رفت سایه از برای وی نبود 4. هر کس با آن حضرت راه می رفت هر چه از ایشان بلند تر بود ولی در نظر دیگران قامت حضرت بلند تر جلوه می کرد. 5. آنکه هیچگاه پرنده یا حشره ای از بالا ی سر ایشان رد نشد و هیچ حشره و جانوری بر ایشان ننشست 6. از عقب می دید همانطور که از جلو می دید 7. علم غیب داشت و سخنان افراد را از چهره ی آنها بدون کم کاست می فهمید 8. آنکه خواب و بیداری حضرت یکسان بوذ و چه در خواب و چه در بیداری سخن ملائکه و خودشان را می دید و هر چه در خاطر مبارک خطور می کرد حفظ می کرد. 9. هرگز بوی بد از ایشان به مشام کسی نرسید 10. آب دهان بر هر چاهی می انداخت پر آب م یگشت و به هر صاحب مرضی میزد شفا می یافت بر هر طعامی دعا می فرمود کثیر می شد( مانند طعام عشیره ی اقربین و مهمانی معروف جابر بن عبدالله انصاری) 11. گاهی زبانهای دیگر را می فهمیدو تکلم می نمود 12. بر روی کمرش مهر نبوت جای گرفته بود( که باعث ایمان عده ای از یهودیان شد) 13. انکه آب از میان انگشتانشان جاری می شد و بعضی از اصحاب از آن آب خوردند 14. آنکه با اشاره دست ماه را به دو نیم کرد 15. آنکه سنگریزه در دست مبارکش به ذکر خدا پرداخت( و باعث ایمان بیست تن از مسیحیان نجران شد) 16. ناف بریده و ختنه شده به دنیا آمد 17. هرگز محتلم نشد و خواب شیطانی ندید 18. هر چارپایی که حضرت سوار می شود راهوار می گشت و پیر نمی شد. 19. در محاسن شریفش هفده تار موی سپید بود که همچون خورشید می درخشید. 20 در زورآزمایی هیچ فردی حریف ایشان نشد 21. آنکه بعضی هنگام به اشراه حضرت سنگها و درختان به ایشان سلام می دادند 22. بر زمین نرم راه می رفت و جای پایش نمی ماند ولی بر زمین سخت و سنگ راه می رفت جای پایش ظاهر می گشت 23. مهابت و جلالت و عظمتی در صورت داشت و هیچکس نمی توانست مدتی در چشم ایشان خیره شود ... بیش از سی و اندی معجزه از ایشان صادر گشته است که ذکر تمامی باعث تفصیل کلام می شود.

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق آیا قرآن تنها معجزه ی محمد(ص) بود؟

دانلود تحقیق محمد تقی بهار

اختصاصی از فی بوو دانلود تحقیق محمد تقی بهار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق محمد تقی بهار


دانلود تحقیق محمد تقی بهار

درست ۱۲۰ سال پیش‪  در چنین روزی در منزل میرزا محمد کاظم صبوری ،ملک الشعرای آستان قدس رضوی در مشهد پسری به دنیا آمد که پدر نام اورا محمد تقی گذاشت. محمد تقی که بعدها راه پدر راپیشه کرد وبه شاعری پرداخت همان کسی است که در تاریخ از اوبه نام ملک‌الشعرای بهار نام برده شده است.
بهار دروس نخستین را در نزد پدر دانشمندش که علاوه بر ملک الشعرایی آستان قدس رضوی دارای ثروت بالایی به ارث رسیده از پدرش حاج محمد باقر کاشانی ، رییس صنف حریربافان مشهد بود فراگرفت.وپس از مرگ پدر درحالی که تنها  ‪ ۱۸سال داشت ، تحصیلات ادبی  خود را نزد مرحوم ادیب نیشابوری که از ادبا و شعرای مشهور بود و نیز سایر فضلای معاصر، دنبال کرد. وی مقدمات عربی و اصول کامل ادبیات فارسی را در مدرسه نواب در خدمت استادان آن فن تکمیل کرد. بهار به رسم معمول آن زمان بعد از درگذشت پدر ، به ملک الشعرای آستان قدس رضوی رسید اما این امر  او را که در عفوان جوانی بود وسری پرشور داشت راضی نکرد وبر همین اساس به انتشار روزنامه بهار در مشهد اقدام  کرد.
بهار از سنین کودکی و در زمان حیات پدر قریحه ادبی خود را هر از گاهی نشان می‌داد و ذوق فطری و خدادادی خود را ضمن گفتار و کردار کودکانه آشکار می کرداینن در حالی بود که  پدر نمی‌خواست فرزندش حرفه شاعری پیشه کند و بر همین اساس  در تشویق او به شعرو شاعری کوتاهی ‌کرده و او را به کسب و تجارت تشویق می‌کرد.
اما چون بهار ذاتا شاعر بود و شاعر هیچگاه نمی‌تواند به عالم مادیات و کسب مال و منال قدم بگذارد ، به رغم آمال پدر و به ذائقه ذوق فطری و طبع سرشار ادبی دنبال سخنوری و شاعری و نویسندگی را گرفت و تا بدان پایه رسید که در فن خود شهرت فراوان یافت. بهار پس از فوت پدر در گفتن شعر، چنان مهارت به خرج داد که جز معدودی از استادان، سایر فضلای خراسان آن را باور نکرده و می‌گفتند اشعار پدرش را به نام خود می‌خواند.
در همان ایام بود که موضوع مسافرت مظفرالدین شاه به خراسان، در مشهد شایع شد، بهار برای اینکه سمت ملک‌الشعرایی خود را پس از صبوری محرز سازد و خود را به شاه بشناساند اولین قصیده خود را برای عرضه داشتن به شاه پس از ورود به مشهد ساخت ، که مطلع آن این است:
رسید موکب فیروز خسرو ایران
ایا خراسان، دیگر چه خواهی از یزدان
پس از مدتی بهار محیط مشهد را کوچک دید وراهی تهران شد ،البته در این مهاجرت که بیشتر اجباری بود عمال روس وانگلیس در خراسان که وجود وی را مانعی برای اقدامات خود می دانستند نیز بی تاثیر نبودند. او در سال ‪ ۱۳۳۶هجری شمسی انجمن ادبی دانشکده را در تهران تاسیس کرد و با دیگر ادیبان به فعالیت پرداخت. همزمان وی  با شخصیت مستقل و خاصی که یافته بود وارد زندگی سیاسی و اجتماعی شد.
بهار ازآن جمله جوانانی بود که در چنین جریان‌های سیاسی حاد بدون تردید و دو دلی و با ایمان راسخ به صف انقلابیون پیوست و در واقع روح پرشور شاعرانه و احساسات تند میهن پرستانه او را ، هیچ دسته دیگری قانع نمی‌کرد.
نخستین اشعار سیاسی و اجتماعی بهار در بین سال‌های ‪ ۱۳۲۵و ‪ ۱۳۲۶قمری و هنگام کشاکش بین شاه و مجلسیان و سال اول بسته شدن در مجلس در روزنامه خراسان که آن هم محرمانه چاپ می‌شد، بدون امضا انتشار می‌یافت و بر دل‌های آزادیخواهان می‌نشست.
گوینده این اشعار و مقالات در ابتدا نامعلوم بود اما  رفته رفته معرفی شده و مورد تحسین و ستایش عموم واقع شد، چنان که خود می‌نویسد: من در خراسان یکی از آنها بودم که از وضع تهران راضی نبودم و به انجمن‌های سری ، سر می زدم و دست داشتم.
 
      با صدور فرمانِ مشروطه ، بهار به جمعِ آزادیخواهان پیوست و به سرودنِ شعرها و تصنیفهای سیاسی     و میهنی روی آورد . سپس در تشکیلات سیاسی ، مثل انجمنِ سعادت وارد شد و روزنامه هایی چون نوبهار ، تازه بهار ، زبانِ ازاد ، دانشکده و ….. را راه اندازی کرد .سرانجام از مشهد به تهران تبعید گردید و مدتی بعد ، در تهران به عنوانِ نماینده به مجلس راه یافت . در 32 سالگی با روی کار آمدن رضاخان میرپنج ، مبارزات سیاسی بهار شدت گرفت . به همین سبب  ، بارها دستگیر و زندانی شد .  
مهارتِ سخنوری بهار را در هیچ یک از معاصران او سراغ نداریم . تسلط وی به زبان و فرهنگ فارسی و عربی ، قابل ستایش است . تنوع واژگان ، بهره گیری از واژه های اوستایی ، فُرس قدیم ، اصطلاحاتِ عامیانه و زبان مردم کوچه و بازار ، به شعر او خاصیتی بخشیده است که خود شاعر از آن به   “ سبک ساده ” یاد می کند .
آثار تحقیقی او شامل تصحیح و انتشار تاریخ سیستان ، تاریخ مختصر احزاب سیاسی ، مجمل التواریخ و القصص ، سبک شناسی ( در سه جلد) می باشد .

 

 

شامل 15 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق محمد تقی بهار

دانلود مقاله یادداشتی بر داستان «فردا»ی صادق هدایت از محمد بهارلو

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله یادداشتی بر داستان «فردا»ی صادق هدایت از محمد بهارلو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله یادداشتی بر داستان «فردا»ی صادق هدایت از محمد بهارلو


دانلود مقاله یادداشتی بر داستان «فردا»ی صادق هدایت از محمد بهارلو

          در «نوشته‌های پراکنده صادق هدایت»، که حسن قایمیان گرد آورده است، داستان کوتاهی هست به نام فردا که تاریخ نگارش 1325 را دارد. این داستان اول بار در مجله «پیام نو» (خرداد و تیر 1325) و بعد در کبوتر صلح 1329 منتشر شد، و اگرچه در زمان انتشار درباره آن مطلب و مقاله‌ای در مطبوعات درج نشد، نشانه‌هایی در دست است مبنی بر این که در همان سال‌ها واکنش‌ها و بحث‌های کمابیش تندی را برانگیخته است، که مصطفی فرزانه در کتاب خاطرات‌گونه خود درباره صادق هدایت به طور گذران به نمونه‌ای از آن‌ها اشاره کرده است. اهمیت داستان فردا، قطع نظر از مضمون اجتماعی آن، در شیوه نگارش و صناعتی است که صادق هدایت به‌کار برده است، که شیوه‌ای است غیرمتعارف، ظاهراً گنگ و پرابهام، که تا پیش از آن در داستان‌نویسی ما سابقه نداشته است، و تا دو دهه بعد از آن نیز هیچ نویسنده‌ای طبع خود را در آن نیازمود.

          فردا به شیوه تک‌گویی درونی نوشته شده است:1- تک‌گویی مهدی زاغی 2- تک‌گویی غلام. و غرض از آن آشنایی مستقیم با زندگی درونی کارگر چاپ‌خانه‌ای است به نام «مهدی رضوانی مشهور به زاغی». داستان بدون دخالت نویسنده و توضیحات و اظهارنظر‌های او نوشته شده و به صورت گفت‌وگویی است بدون شنونده و بر زبان نیامده. نویسنده خواننده را به درون ذهن آدمی ‌فرومی‌برد و او را در آن‌جا تنها می‌گذارد تا خود دربیابد که هر کسی درباره چه چیز حرف می‌زند:

بعد از شش سال کار، تازه دستم خالی است. روز از نو روزی از نو! تقصیر خودمه چهار سال با پسر خاله‌ام کار می‌کردم، اما این دو سال که رفته اصفهان ازش خبری ندارم. آدم جدی زرنگیه. حالا هم به سراغ اون می‌رم. کی می‌دونه؟ شاید به امید اون می‌رم. اگر برای کاره پس چرا به شهر دیگه نمی‌رم؟ به فکر جاهایی می‌افتم که جا پای خویش و آشنا را پیدا بکنم. زور با زو! چه شوخی بی‌مزه‌ای! اما حالا که تصمیم گرفتم. گرفتم...خلاص.

          در این قطعه، مهدی زاغی خصوصی‌ترین اندیشه‌ها و احساساتش را بیان می‌کند، اندیشه‌ها و احساساتی که با ضمیر ناهوشیار، اندیشه‌های آرمیده، فاصله چندانی ندارند. زبان ذهن او عموماً آگاه به خود و واقع‌بینانه است و کمابیش همان ترکیب منظم زبان روزمره را دارد.

شامل 20 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله یادداشتی بر داستان «فردا»ی صادق هدایت از محمد بهارلو

تحقیق درباره زندگی‌نامه محمد قارجار

اختصاصی از فی بوو تحقیق درباره زندگی‌نامه محمد قارجار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره زندگی‌نامه محمد قارجار


تحقیق درباره زندگی‌نامه محمد قارجار

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 20
فهرست مطالب:

زندگی‌نامه

ریشه‌های قدرت‌یابی دودمان قاجار

وضعیت ایران در زمان کودکی آغا محمد خان

کودکی و نوجوانی آغامحمدخان

کریم خان و قاجار

پسران محمد حسن خان اسیر می‌شوند

بنیان نهادن حکومت قاجاریه

فاجعه تاریخی کرمان

انتقال مرکز حکومت به تهران و حمله به گرجستان

رویکرد به خراسان و ماورای نهر و براندازی افشاریان

حمله روسیه به سواحل غربی دریای خزر

بازگشت به قره باغ و بدرود زندگی

درباره آقا محمدخان

حکایاتی از بی‌عدالتی‌های آقامحمدخان

کشف یک کودتا

زندگی‌نامه

وی زادهٔ ۲۷ محرم ۱۱۵۵ هجری قمری برابر با ۲۷ خرداد ماه ۱۱۲۱ خورشیدی و ۱۷ ژوئن ۱۷۴۲ میلادی در دشت اشرفی در میانه راه ساری به گرگان است. مراسم تاجگذاری‌اش را در ۱۵ ربیع الثانی ۱۱۹۵ هجری قمری برابر با ۱ فروردین ماه ۱۱۶۱ خورشیدی و ۲۱ مارس ۱۷۸۲ میلادی در ساری برگزار کرد و سرانجام در ۲۱ ذی الحجه ۱۲۱۱ هجری قمری برابر ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۱۷۷ خورشیدی و ۱۷ مه ۱۷۹۸ میلادی در شوشا درگذشت.

آقامحمد خان فرزند محمد حسن خان قاجار و او نیز فرزند فتحعلی خان فرزند شاهقلی خان فرزند جهانسوزخان بود. مازندران و بارفروش (بابل امروزی) مرکز حکمرانی محمدحسن خان بود و فتحعلی خان حاکم گرگان و در استرآباد حکومت می‌کرد. اینان شیعه مذهب بودند. نادرقلی خان پس از کشتن فتح علی خان رقیب سرسخت خویش در خواجه ربیع طوس و با سعی و تلاش خویش به مقام شاهنشاهی رسید.

ریشه‌های قدرت‌یابی دودمان قاجار

درباره اصل و نسب قاجارها اطلاعات درستی در دست نیست . اما اینطور که بر می آید آنها از نژاد ترک بودند و در اواخر قرن نهم هجری شاه عباس آنها را برای دفاع از مرزها به سه قسمت تقسیم کرد. قسمتی در مرو برای مقاومت در برابر ازبکان ، قسمتی در گنجه و ایروان و قسمت دیگر در قلعه مبارک آباد استر آباد ساکن شدند . با توجه به سکونت قاجارها در حوزه فرهنگ و تمدن ایران میتوان آنها را ایرانی شده نامید . قدرت یافتن دودمان قاجار به عهد صفوی و شاه عباس کبیر برمی‌گردد. آنان ابتدا در شمال رود ارس ساکن بودند و در آن زمان به دلیل کمک‌های بزرگشان به دربار صفوی، قدرت بیشتری یافتند و سپس دسته‌ای از آنان در غرب استرآباد و در دشت گرگان سکنی گزیدند. نادر شاه افشار در زمان حکومتش برای جلوگیری از به قدرت رسیدن محمد حسن خان که در هنگام قتل پدر دوازده ساله بود، یوخاری‌باش‌ها را به حکمرانی منسوب کرد که ساکنین بالادست رود گرگان بودند تا با ایجاد شکاف و اختلاف میان طوایف قاجار نگران ناآرامی‌های داخلی نگردد و اشاقی‌باش‌ها زیر نظر حکومت ایشان گردند. وی را در میانسالی مقطوع النسل کردند و برای همین در ذکر نام وی یعنی آقامحمد را به شکل آغامحمد می‌نویسند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره زندگی‌نامه محمد قارجار