دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه17
بخشی از فهرست مطالب
مقدمه
3
بیان پیغمبر اکرم درباره ولایت
4
تعیین جانشین از طرف پیغمبر
4
تعیین امامان
4
سخن قرآن در مورد امامت چیست؟
6
مقام امامان ما بیشتر است یا پیامبران ما قبل؟
7
امامت و ختم نبوت
8
جایگاه امامت چیست؟
8
چرا امامت جزئی از اصول مذهب شیعه گردید؟
10
زندگی نامه امام جعفر صادق
10
فضایل امام جعفر صادق (ع)
11
لقب امام صادق (ع)
11
امام و فقه اسلامی
11
آثار امام صادق (ع)
12
عصر امام صادق ( ع (
12
جنبش علمی
13
خلق و خوی حضرت صادق ( ع )
14
دوران قبل از امامت
14
اوضاع جامعه در آغاز امامت حضرت
14
جنبش فرهنگی در دوران امامت حضرت
15
حاکمان معاصر
15
شهادت حضرت صادق علیه السلام
15
منابع
17
مقدمه:
سرپرستی امور دین و دنیای جامعه اسلامی را امامت می نامیم. پیش کسی که محققانه در معارف اسلامی به بحث و کنجکاوی پردازد و منصفانه قضاوت کند، امامت یکی از اصول مسلمه آیین مقدس اسلام می باشد و در آیاتی که خدای متعال، سازمان دین خود را معرفی می نماید به این مطلب تصریح کرده است. تردید (ی) نیست از روزی که تاریخ بشریت شروع شده است و اجتماع در خانواده انسانیت ریشه دوانیده و در گوشه و کنار جهان، جامعه های کوچک یا بزرگ، مترقی یا غیرمترقی، تشکیل یافته، هرگز جامعه ای بدون زمامدار و سرپرست نتوانسته است کم ترین زمانی به زندگی خود ادامه دهد، هر جا جامعه متشکلی بوده، زمامدار و سرپرستی - از راه قهر و غلبه یا انتخاب - داشته است، حتی در اجتماعات خانوادگی کوچک که بیش از چند عضو ندارد، همین روش عملی است. اینجا است که انسان با فطرت خدادادی خود، بدون تردید، ادراک می کند که هر جامعه نیازمند به سرپرست و زمامدار می باشد. خدای متعال در آیه شریفه فاقم وجهک للدین حنیفا فطرت الله التی فطر الناس علیها لاتبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم؛ پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن، این فطرتی است که خداوند، انسان ها را بر آن آفریده، دگرگونی در آفرینش الهی نیست، این است آیین استوار. (سوره روم آیه 30)، دین خود را دین فطری معرفی می نماید و بیان می کند که دستورات این آیین پاک، با چیزهایی که انسان با نهاد بی آلایش خود درک می کند، توافق کامل دارد. خدای متعال در این آیه شریفه، همه ادراکات فطری انسان و قضاوت های نهاد بی آلایش وی را (که یکی از روشن ترین آن ها مسأله لزوم زمامدار و سرپرست در جامعه می باشد) اعتبار می دهد و امضا می فرماید.
بیان پیغمبر اکرم درباره ولایت
خدای متعال در صفت پیغمبر گرامی خود می فرماید: لقد جاءکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمومنین رئوف رحیم؛ پیامبری به سوی شما آمده که از خودتان می باشد، گرفتاری و به سختی افتادن شما برای وی ناگوار است، او به همه شما علاقه مند است و به ایمان آورندگان دل سوز و مهربان می باشد. (سوره توبه آیه 128)
هرگز نمی توان باور کرد پیغمبر گرامی به نص کتاب خدا نسبت به امت خود از همه دل سوز تر و مهربان تر بود، در حکمی از احکام الهی که برای جامعه اسلامی بی تردید در درجه اول اهمیت می باشد و عقل و فطرت سلیم بر وجوب آن حکم می کند، در همه مدت عمر خاموش نشیند و از بیانش صرف نظر کند. پیغمبر اکرم (ص) از همه بهتر می دانست که این سازمان متشکل و پهناور اسلام (که پهناورترین سازمان جهانی است) تنها سازمان ده، بیست ساله نیست که خودش سرپرستی آن را به عهده گیرد، بلکه سازمانی است همگانی و همیشگی که باید تا ابد، جهان بشریت را اداره کند. از این روی بود که اوضاع هزارها سال پس از خود را پیش بینی کرده، دستورهای لازم راجع به آن ها صادر می کرد. پیغمبر اکرم می دانست که دین، سازمانی است اجتماعی و هیچ سازمان اجتماعی نمی تواند بی سرپرست و بدون زمامدار حتی یک ساعت سرپای بایستد و به زندگی خود ادامه دهد، بنابراین سرپرستی لازم است که از معارف و قوانین دین نگه داری نماید و چرخ جامعه را به گردش در آورد و مردم را به سوی سعادت دنیا و آخرت رهنمایی و رهبری کند. بنابراین، چگونه متصور است که فردای روز رحلت خود را فراموش کند یا نسبت به آن علاقه نشان ندهد؟! پیغمبر اکرم (ص) همین که چند روز برای جنگ یا حج از مدینه غیبت می فرمود، برای اداره امور مردم کسی را به جای خود می گماشت و همچنین برای شهرهایی که به دست مسلمانان می افتاد، فرماندار نصب می کرد و برای هر لشکر و دسته ای که به جنگی اعزام می داشت، امیر و فرمانروایی تعیین می نمود و حتی گاهی می فرمود: امیر شما فلان است و اگر کشته شد، فلان و اگر وی نیز کشته شد، فلان می باشد، با این روش که آن حضرت داشت چگونه می توان باور کرد که هنگام سفر آخرت، کسی را به جای خود معرفی نکرده باشد؟! خلاصه، کسی که با نظر عمیق به مقاصد عالیه اسلام و هدف پاک آورنده عظیم الشأن آن نگاه کند، بدون تردید، تصدیق خواهد کرد که امر امامت و ولایت بر امور مسلمین، حل شده و روشن گردیده است.
تعیین جانشین از طرف پیغمبر
پیغمبر اکرم در خصوص مسأله ولایت و سرپرستی امور مسلمانان پس از خود، تنها به بیانات سربسته اکتفا نفرمود، بلکه از اولین روز دعوت، مساله ولایت را همراه توحید و نبوت صریحا بیان فرمود و سرپرستی و ولایت علی (ع) را بر امور دین و دنیا و جانشینی وی را در همه امور مسلمین اعلام فرمود. به موجب روایتی که عامه و خاصه نقل کرده اند، در نخستین روزی که آن حضرت مأمور به دعوت علنی شد، خویشاوندان خود را دعوت نموده، آنان را در مجلسی جمع ساخت و در آن مجلس، وزارت و وصایت و خلافت امیرالمومنین علی (ع) را آشکارا اثبات و مستقر ساخت و نیز در آخرین روزهای زندگی در غدیر خم میان صد و بیست هزار جمعیت، دست علی (ع) را گرفته، بلند کرد و فرمود: من کنت مولاه، فهذا علی مولاه؛ به هر کس من ولایت و سمت سرپرستی دارم، علی نیز ولایت و سمت سرپرستی دارد
تعیین امامان
امامت علی (ع) چنان که معلوم شد - از جانب خدای متعال و به نص پیغمبر اکرم (ص) بود و همچنین در خصوص امامان دیگر که پس از آن حضرت بودند هر امامی، امام بعد از خود را به امر خدا به مردم معرفی نمود، چنان که امیرالمومنین که امام اول و پیشوای نخستین مسلمانان بود، هنگام درگذشت، امامت فرزندش امام حسن (ع) را تصریح فرمود و امام حسن(ع) نیز هنگام وفات، امامت برادرش امام حسین را و به همین قرار تا امام دوازدهم.
گذشته از نص هر امام بر امام دیگر، پیغمبر اکرم (ص) نیز به موجب روایات زیادی که از عامه و خاصه رسیده است، به دوازده نفر بودن امامان و حتی در برخی از این روایات، به نام های امامان تصریح فرموده است.
امام اول
امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع)
تولد: 23 سال قبل از هجرت
خلافت: سال 35 هجری
وفات: سال 40 هجری
مدت خلافت: پنج سال تقریباً
مدت عمر: 63 سال.
امام هفتم
حضرت امام کاظم (ع)
اسم: موسی
لقب: کاظم
کنیه: ابوالحسن
پدر بزرگوارش: حضرت امام جعفر صادق (ع)
تولد: 128 هجری
وفات: 182 هجری
مدت عمر: 54 سال
مدت امامت: 35 هجری
امام دوم
حضرت امام مجتبی (ع)
اسم: حسن
لقب مشهور: مجتبی
کنیه: ابا محمد
پدر بزرگوارش: حضرت امیرالمومنین علی (ع)
تولد: سال سوم هجری
شهادت: سال 50 هجری، به تحریک معاویه به دست همسر خود مسموم شد. مدت امامت: 10 سال
مدت عمر: 48 سال.
امام هشتم
حضرت اما رضا (ع)
اسم: علی
لقب: رضا
کنیه: ابوالحسن
پدر بزرگوارش: حضرت امام موسی کاظم (ع)
تولد: سال 148 هجری
وفات: سال 203 هجری، به دست مأمون عباسی مسموم شد
عمر شریفش: 55 سال
مدت امامت: 21 سال.
امام سوم
حضرت سیدالشهداء (ع)
اسم: حسین
لقب: سید الشهداء
کنیه: ابو عبدالله
پدر بزرگوارش: حضرت امیرالمومنین علی(ع)
تولد: سال چهارم هجری
شهادت: سال 61 هجری به دستور یزیدبن معاویه شهید شد
مدت امامت: 10 سال
مدت عمر: 57 سال.
امام نهم
حضرت امام محمد تقی (ع)
اسم: محمد
لقب، تقی و جواد
کنیه: اباجعفر
پدر بزرگوارش: حضرت امام رضا (ع)
تولد: سال 195 هجری
وفات: سال 220 به تحریک معتصم عباسی به دست همسر خود مسموم شد
عمر شریفش: 25 سال
مدت امامت: 17 سال.
امام چهارم
حضرت سجاد (ع)
اسم: علی
لقب: سجاد و زین العابدین
کنیه: ابا محمد
پدر بزرگوارش: حضرت امام حسین (ع)
تولد: سال 38 هجری
وفات: سال 94 هجری، به دستور هشام بن عبدالملک مسموم شد
مدت امامت: 35 سال
مدت عمر: 66 سال.
امام دهم
حضرت امام علی النقی (ع)
اسم: علی
لقب: هادی و نقی
کنیه: ابوالحسن
پدر بزرگوارش: حضرت امام محمد تقی (ع)
تولد: 214 هجری
وفات: سال 254 هجری
مدت عمر: 40 سال
مدت امامت: 34 سال.
امام پنجم
حضرت امام باقر (ع)
اسم: محمد
لقب: باقر
کنیه: اباجعفر
پدر بزرگوارش: حضرت امام سجاد (ع)
تولد: سال 58 هجری
وفات: سال 117 هجری به دستور ابراهیم بن ولید مسموم شد
مدت عمر: 59 سال
مدت امامت: 23 سال.
امام یازدهم
حضرت امام عسکری (ع)
اسم: حسن
لقب: عسکری
کنیه: ابا محمد
پدر بزرگوارش: حضرت امام علی النقی (ع)
تولد: سال 232 هجری
وفات: سال 240 هجری
عمر شریفش: 28 سال
مدت امامت: 7 سال.
امام ششم
حضرت امام صادق (ع)
اسم: جعفر
لقب: صادق
کنیه: ابوعبدالله
پدر بزرگوارش: حضرت امام محمد باقر (ع)
تولد: سال 80 هجری
وفات: 148 هجری، به دستور منصور عباسی مسموم شد
مدت عمر: 68 سال
مدت امامت: 31 سال.
امام دوازدهم
حضرت امام عصر (مهدی موعود) (ع)
اسم: محمد
لقب: هادی و مهدی (ع)
کنیه: اباالقاسم
پدر بزرگوارش: حضرت امام حسن عسکری (ع)
تولد: سال 256 هجری، آن حضرت به امر خدا از انظار مستور است و روزی که خدا بخواهد ظهور فرموده، جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود