فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله اجاره انسان و قوانین آن

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله اجاره انسان و قوانین آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه
بی گمان کار به معنای تلاش و کوشش برای تولید در هر حوزه¬ای، عملی ارزشی است. کار به اشکال مختلف ظهور و بروز می¬کند؛ از این رو می¬توان از کار فکری ، کار هنری ، کار معنوی و کار جسمی و بدنی سخن گفت. در همه این موارد آنچه اصالت می¬یابد تلاش تولیدی بشر است.
بشر برای دست یابی به کمال و سعادت و آسایش و آرامش نیازمند تهیه امکانات و وسایل و بر طرف کردن مشکلات و چالش¬های پیش روست. بنا بر این اقدام به تلاش و کوشش می¬کند تا به این هدف نایل شود. برای دست یابی به هدف ، تلاش در شکل¬های پیش گفته خودنمایی می¬کند. تفکر و طرح و برنامه ریزی بخشی از تولید است. بدون تفکر و تدبر و تامل ممکن نیست انسان بتواند در حوزه عمل و تلاش جسمی موفق شود. از این روست که تولید فکری به عنوان تولید پایه مطرح می ¬شود.

در آیات بسیاری سخن از عمل و ارزش عمل به میان آمده است و این همان معنای عام کار و فعل است که از سوی انسان انجام می شود. سعی و تلاش انسانی است که ارزش دارد و خداوند در آیه 39 سوره نجم می فرماید: «لیس للانسان الا ما سعی برای انسان چیزی جز تلاش و کوشش او نیست.» به این معنا که آنچه در نگرش و بینش قرآنی از ارزش و اهمیت برخوردار می¬باشد، سعی و تلاش است که نوعی از مفهوم کار را با خود حمل می کند
اما آنچه در اینجا مهم است، سخن از کار به مفهوم خاص آن است؛ زیرا مراد از کار و کارگر مفهومی است که در آن شخصی نیروی جسمی و حتی فکری خود را به دیگری وا می¬گذارد و در ازای آن مالی دریافت می¬کند.

مفهوم شناسی اجاره در فقه و قرآن

در گذشته کار و کارگری در شکل اجاره و اجیر و نوعی از عقود خودنمایی می¬کرد و در آیات قرآن و نیز فقه اسلامی کتابی به عنوان اجاره را به خود اختصاص داده است. در کتب فقهی اجاره به معنای عقد تملیک عمل و یا منفعتی معین در برابر عوض معلوم به کار رفته است.

 

مورد اجاره اگر منفعت عین یا حیوانی باشد، به آن اجاره اعیان یا اجاره منافع می¬گویند. در این اجاره، تسلیم کننده عین را موجر و پرداخت کننده عوض را مستاجر می¬گویند؛ و اگر مورد اجاره، کار انسانی باشد، به آن اجاره اعمال و یا اجاره ذمه گویند
اجیر یا همان کارگر بر دو نوع است: 1. اجیرخاص و مقید که متعهد می-شود تا عملی را شخصا در مدت معینی انجام دهد و حق ندارد در این مدت بدون اجازه مستاجر برای فرد دیگری کاری انجام دهد 2. اجیر مشترک و مطلق که عملی را بدون تعهد مباشرت و تعیین مدت متعهد می¬شود یا در یک زمان اجیر اشخاص متعدد می¬شود.

در قرآن از مشتقات ماده اجر واژه "تاجرنی" به معنای کار با مزد و اجرت، یک بار در آیه 27 سوره قصص "و استاجر و استاجرت " به معنای اجاره گرفتن دوبار در آیه 26 همان سوره و اجر به معنای مزد مادی و یا معنوی و پاداش دنیایی و اخروی فراوان آمده است که برخی از آنها به بحث کار و کارگری و اجاره ارتباط دارند.

در داستان موسی(ع) و شعیب(ع) مسأله کار و کارگری و حقوق کارگر مطرح شده است. از این رو از مهم¬ترین آیات مورد توجه در این حوزه است. موسی (ع) به عنوان فردی نیرومند حاضر می¬شود تا در برابر مزد و عوض مالی نیروی کار خویش را در اختیار شعیب(ع) به عنوان کارفرما بگذارد.
همچنین حضرت موسی (ع) در داستان همراهی خود با عالم ربانی ( خضر پیامبر) نیز به وی پیشنهاد می¬دهد که در برابر گرفتن مزد به کارگری بپردازند. این مساله کارگری و مزد خواستن در برابر نیروی انسانی و بدنی در دو جای دیگر قرآن مطرح شده است: نخست در مسأله تقاضای ساحران برای دریافت اجرت از فرعون در آیات 113 و 114 سوره اعراف است که در آنجا ساحران پیشنهاد می¬کنند تا فرعون در برابر هنر جادوگری و سحر ایشان، مزدی را بپردازد و فرعون نیز با پذیرش پیشنهاد برای تشویق ساحران آنان را به قرب منزلت و مقام نیز وعده می¬دهد. در مورد دیگر، مردمانی به ذوالقرنین پیشنهاد می کنند تا برای ساختن سد، اجرت و مزدی را دریافت کند.

فلسفه کارگری

انسان به عنوان خلیفه الهی بر روی زمین مأمور و موظف است تا به عنوان یکی از اهداف ابتدایی و یا میانی اقدام به استعمار و آبادانی زمین کند. قرآن در این باره می¬فرماید: «هو انشاکم من الارض و استعمرکم فیها؛او شما را از زمین ایجاد کرد و خواست تا آن را آبادان و عمران کنید.»
آبادی و آبادانی زمین به عنوان مأموریت انسان در زمین بدون تلاش و کوشش و کار امکان پذیر نیست. انسان¬ها با تلاش و کار و کوشش است که زمین را به شکل کنونی آباد کرده و از امکانات و فرصت های پیش روی بشر بهره¬مند می¬شوند.

از آنجایی که انسان به جهت ذات استخدامگر خویش گرایش به اجتماع و جامعه دارد، در شکل اجتماعی زندگی خود را سامان می¬دهد تا از فرصت¬ها و امکانات دیگری بهره¬مند گردد و از آن برای رفع نیازهای خود و دفع مشکلاتش استفاده کند.

حرکت چرخ زندگی بشر در گرو تعاون، خدمت و استفاده متقابل از خدمات یکدیگر است که یکی از راه¬های آن اجاره و کارگری است. خداوند در این باره می فرماید: «نحن قسمنا بینهم معیشتهم فی الحیاة الدنیا و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات لیتخذ بعضهم بعضا سخریا؛ ما وسایل معاش آنان را در زندگی دنیا میانشان تقسیم کرده و برخی را برتر از برخی دیگر قرار داده¬ایم تا بعضی از آنان بعض دیگر را به خدمت گیرند.»

به نظر طبرسی، علت تفاوت روزی بندگان ، این است که انسان¬ها از کار یک دیگر بهره مند گردند. و اگر انسان¬ها در تمام درجات از قوت و ضعف، علم و جهل، زیرکی و بلاهت و دیگر مراتب، مساوی بودند، هیچ انسانی حاضر به کارکردن برای دیگری نبود و این امر موجب اختلال نظام عالم و فساد زندگی بشر می¬شد.

در روایتی علی(ع) علت تفاوت آفرینش انسان¬ها را بهره¬مند شدن آنان از خدمات یکدیگر دانسته و فرموده است: «هیچ انسانی توانایی این امر را ندارد که بنّا، نجار و یا صنعتگر خویش باشد. تمام کارهایش را به تنهایی و بدون استخدام و به کارگیری دیگری انجام دهد.»

حقوق کارگر و آداب کارگری

قرآن برای کارگری قوانین، حقوق، شرایط و آدابی بیان داشته تا حق کارفرمایان و کارگران به عنوان جامعه انسانی به طور دقیق مراعات گردد و حق گروهی در برابر گروه دیگر ضایع و تباه نگردد. در آیات قرآن برای کارگری شرایطی بیان شده است که بدون تحقق آن کارکردن و کارگری نادرست است. از جمله این شرایط آن است که کارگر بالغ باشد. از این رو کارگری کودکان غیر بالغ نادرست و باطل است؛ زیرا کودک تا پیش از بلوغ و رشد جسمانی و عقلانی اختیاری ندارد تا بتواند نیروی کار و یا اندیشه خود را در برابر مزد و اجرتی واگذار کند.

از دیگر شرایط کارگری رشد است. فقیهان با استناد به آیات 5 و 6 سوره نساء و نیز آیه 282 سوره بقره گفته¬اند که تصرفات مالی سفیه ممنوع است و از این رو حق اجاره دادن اموال خود را ندارد. اما در اجیر شدن و کارگری او دو نظر است و آنان که کارگری وی را نیز ممنوع دانسته¬اند، بر این باورند که وی نفع و ضرر خویش را نمی شناسد و به همین دلیل نمی¬تواند خود را به کارگری واگذار کند.

عقل (همان آیات)، اختیار و رضایت (نساء آیه 29 و بقره آیه 275)، مباح بودن منفعت ( نساء آیه 29 و نیز مائده آیه 2)، مملوک بودن عوضین (همان) مشخص بودن عمل و مدت آن (قصص آیه 27) از دیگر شرایط کارگری از دیدگاه قرآن است.

همچنین قرآن احکامی را برای کارگری و اجیر شدن بیان می¬کند که مهم¬ترین آن مسأله لزوم و وجوب عقد اجاره (مائده آیه 1) است. به این معنا که وفای به آن برای هر دو طرف کارگر و کارفرما لازم و ضروری است و می بایست پای بند عقد اجاره باشند.

در آداب اجاره و کار و کارگری نیز مطالب مهمی را قرآن مطرح می سازد که می توان به آسان گیری بر کارگر (قصص آیه 27) رفتار شایسته (همان) قدرت و امانتداری (همان آیه 26) اشاره کرد.

این دسته از احکام متوجه کارفرمایان و کارگران است؛ اما بخشی از حقوق کارگری هست که دولت متکفل به انجام آن است. مهم¬ترین امری که بر عهده دولت اسلامی است توجه به مساله معیشتی کارگران، بازنشستگان و از کار افتادگان است که در شکل تکافل اجتماعی و تامین اجتماعی خود نمایی می¬کند. بر دولت است تا از بیت مال مسلمین زندگی کارگران بازنشسته و از کار افتاده را تأمین کند و وسایل آسایش ایشان را در حد معقول و مقبول فراهم آورد.
قرارداد کار را در چهار بخش مورد بحث قرار می دهیم .قرارداد بعنوان منبع اساسی روابط حقوقی کار ، مداخله قانونگذاران در روابط کار وایجاد مقررات کار و گسترش روابط جمعی کار و نقش فعلی قرارداد کار.
روابط بین کارگر و کارفرما به معنایی که امروز در حقوق کار مورد توجه است و در تعهد یکطرف ( کارگر ) به قرارداد نیروی کار خود در اختیار و تحت اداره دیگری (کارفرما) در برابر عوض معین خلاصه می شود ، اگر چه طی قرون در جوامع مختلف بشری وجود داشته است ، اما مقررات حاکم بر این روابط همواره یکسان نبوده و دستخوش تحولات زیادی شده است .
از آنزمان که انسانها از زندگی ساده غارنشینی و شکار حیوانات دست برداشتند و برای ادامه زندگی مجبور باتخاذ روشهای تولیدی پیچیده تری شدند رفته رفته دسته ای از افراد بشر بجای اینکه خود مستقیماً کار کنند از کار دیگران استفاده می نمودند و بدیشان چیزی ( بصورت غذا، لباس ومسکن و بعداً وجه نقد ) می پرداختند . با این تغییر وتحول رابطه کار بوجود آمد . عده ای نیروی کار خود را در اختیار دیگری می گذاردند و از راه عوضی که بدست می آوردند زندگی خود را تامین می نمودند. در برابر دسته دیگری از کار دسته اول برای گرداندن چرخ کارهای تولیدی و جلب منفعت استفاده می کردند . این وضع در جوامع امروز نه تنها وجود دارد بلکه روزبه روز بر وسعت دامنه آن اضافه می شود . تا بدانجا که به نظر بعضی از متخصصین حقوق کار ، درآینده نزدیکی اکثریت اعضاء جامعه را کسانی تشکیل می دهند که مزد بگیر بوده و تحت تبعیت و دستور دیگری کارخود را انجام میدهند و بدینسان اکثریت مردم مشمول مقررات کارخواهند شد .
برای رسیدن به مرحله فعلی، و ایجاد مقررات خاص و ویژه ای که حاکم بر روابط بین کسانی که کار می کنند وافرادیکه از کار دسته اول استفاده می کنند باشد ، راه دور و درازی پیموده شده است . کار مدتها مفهومی پست و تحقیرآمیز داشت و قدرتمندان جامعه خود تن بکار نمی دادند و برای انجام کارهای خویش افراد دیگر را بصورت برده و رعیت وخادم در خدمت خود در می آوردند و از کار ایشان استفاده می کردند . بررسی رابطه کار در چنین نظامهای اجتماعی اگر چه می تواند جالب باشد اما مورد بحث این مقاله نیست زیرا به زحمت می توان پذیرفت که رابطه کار در صور یاد شده جنبه قراردادی داشته است و بین طرفین قراردادی ، از نوع قراردادهای نظام حقوقی فعلی ، منعقد می شده است . زیرا تنظیم قرارداد مستلزم قبول تساوی طرفین و آزادی اراده ایشان است که در رابطه بین ارباب و برده و رعیت وجود آن بشدت مورد تردید می باشد بلکه میتوان گفت عدم آن محل انکار نیست . در این سطور هدف این است که روابط کسانی که کار می کنند (باصطلاح امروز کارگر ) و کسانیکه کار دسته اول تحت تبعیت ایشان و با پرداخت مزد از جانب آنان انجام می شود ( در اصطلاح حقوقی فعلی کارفرما ) ، از زمانی که این رابطه تابع قرارداد بین طرفین شده است ، مطالعه شود و بویژه این نکته بررسی گردد که قرارداد منعقد بین طرفین در تنظیم روابط ایشان چه نقشی دارد .
با توجه به تحولی که در نقش قرارداد کار حاصل شده است این موضوع را در چهار بخش مورد بحث قرار می دهیم . ابتدا قرارداد را بعنوان منبع اساسی روابط حقوقی کار مطالعه می کنیم سپس از مداخله قانونگذاران در روابط کار وایجاد مقررات کار و گسترش روابط جمعی کار که موجب تضعیف موقع قرارداد کار و پیدایش تئوریهای جدید در رابطه کار گردید سخن خواهیم گفت، و بالاخره نقش فعلی قرارداد کار را بررسی می کنیم .

 

بخش اول - قرارداد : منبع اصلی رابطه کار
اصطلاح قرارداد کار ، که در قرن نوزدهم ابتدا وسیله اقتصاد دانان بکار برده شد، به تدریج و به رغم انتقادات برخی حقوقدانان ، مورد قبول قرار گرفت و در قوانین مختلف به همین نام نامیده می شود . از نظر تاریخی این قرارداد، دنباله قرارداد اجاره خدمات و یا به تعبیر قانون مدنی ایران اجاره اشخاص (ماده ۵۱۲) است .
به نظر بعضی از مولفین حقوق کار اصلاح اجاره خدمات رابطه طرفین قرارداد را بهتر مشخص می کرد . زیرا قرارداد کار شامل همه انواع کار نمی شود و فقط بر کار تابع یعنی کاریکه شخصی تحت دستور و فرمان شخص دیگری انجام می دهد حاکم است . و درمورد اخیر ، در واقع یکطرف قرارداد ، نیروی کار خود را به دیگری اجاره داده است . صرفنظر از این بحث اصطلاحی،از نظر حقوقی تاثیر نظام حقوقی اجاره خدمات ( یا اجاره اشخاص) که قراردادی از قراردادهای حقوق مدنی محسوب می شود ،در نظام حقوقی قرارداد کار ( بویژه در مرحله ای که فعلاً مورد بحث است ) غیر قابل انکار می باشد . بهمین جهت لازم به نظر می رسد که بطور اختصار مفهوم اجاره اشخاص در حقوق مدنی مورد بررسی قرار گیرد .
ذکر این نکته ضروری است که اگر چه قانون مدنی ایران در قسمت عقود معین ، مانند بسیاری موارد دیگر ،تحت تاثیر فقه امامیه قرار گرفته است لکن در مورد اجاره اشخاص ( بشرحی که خواهیم دید ) بیشتر از قانون مدنی فرانسه متاثر شده است بدین سبب در مبحث فعلی توجه خود را به مطالعه موضوع در حقوق مدنی فرانسه ( تا آنجا که بدین بحث مربوط است ) معطوف می داریم و چون مراجعه به سابقه آن در حقوق فرانسه قبل از انقلاب نیز مفید می نماید مسائل این بخش را به دو بند تقسیم می کنیم .
الف - قرارداد اجاره خدمات در حقوق فرانسه قبل از انقلاب
در حقوق رم ، کار انسانی همانند یک شیئی بحساب آمده و تابع قواعد کلی اجاره بود. این مفهوم در حقوق فرانسه قبل از انقلاب نمی توانست مورد قبول باشد . زیرا جنبه شخصی رابطه کار مورد توجه بود و با اجاره اشیاء ارتباطی نداشت . معهذا از مطالعه مولفات حقوق مدنی فرانسه قبل از انقلاب این قطع رابطه با حقوق رم استفاده نمی شود .
از زمان رنسانس دکترین متکی بر عقاید حقوقدانان رم قدیم باندازه ای در افکار و آراء حقوقدانان فرانسوی موثر واقع شده بود که در تالیفات پوتیه (Pothier ) بهمان مفاهیم بر می خوریم که در حقوق رم وجود داشت .
پوتیه از اجاره خدمات به مناسبت اجاره اشیاء بحث می کند و آنگاه که اشیاء قابل اجاره را می شمارد در کنار اشیائی از قبیل ،خانه ، زمین ،اموال منقول ، خدمات انسان آزاد را هم ذکر می کند . بدین سان در نظر این حقوقدان اجاره خدمات نوعی اجاره اشیاء است . اما در فکر او اجاره خدمات منحصراً در مورد کارهای پست و قابل تقویم به پول قابل تصور است مانند کار مزدوران ، کارگران ، صاحبان حرفه و پیشوران . اما کسانی که خدماتی انجام می دهند ولی به علت مقام والای اجتماعی خود کارشان قابل تقویم به پول نیست قراردادشان وکالت بحساب می آید و آنچه هم که طرف قرارداد به عنوان حق شناسی و جبران زحمات بپردازد اجرت محسوب نمی شود مانند وکیل دعاوی .
با بررسی بیشتر در آثار پوتیه در می یابیم که اجاره خدمات گاه برای مدت معین است مانند کارگران کشاورزی که برای درو محصولات ویا چیدن میوه ها ویا کارگران دیگر در شهرها که بیشتر برای مدت معینی استخدام می شوند، گاه اجاره خدمات برای مدت نامعلومی است همانند کار خدمه منازل .

 

اجاره در صورت اول برای یکسال ، یکماه ، یا هر مدت محدود دیگر منعقد می شود وتابع احکام و قردادهای معوض است یعنی مثلاً در صورت ریزش باران ، به کارگری که برای چیدن میوه در روز معینی اجیر شده است اجرت روز او پرداخت نمی شود و همچنین قواعد مربوط به جبران خسارت در صورت فسخ قرارداد ( ترک کردن کار قبل از پایان مدت از طرف اجیر ویا اخراج او از طرف ارباب ) حاکم خواهد بود . در مواردی که اجاره بدون مدت است مانند اجاره خدمه منازل ، هرگاه ارباب مایل باشد می تواند مستخدم خود را اخراج کند ولی مستخدم بدون اجازه ارباب حق ندارد خدمت او را خارج شود .
برای جلوگیری از اطاله کلام به ذکر همین نکات اکتفا می کنیم ویادآور می شویم که رابطه کار در فرانسه قبل از انقلاب به هیچ وجه براساس قرارداد، بصورتی که پوتیه ذکر کرده است ، نبوده و روابط کار در آن زمان جنبه شخصی داشته است یعنی به علت وجود نظام فئودالی در روستاها و نظام صنفی درشهرها رابطه بین کسانی که کار می کردند و ارباب و استاد کار بر پایه نظامات صنفی ویا مقررات ناشی از سیستم فئودال متکی بود که سلسله مراتبی را در کارها قائل بودند مثلاً شاگرد در نظام صنفی نه تنها کارش را بعنوان یک کالا در اختیار استاد کار می گذاشت بلکه شخصاً نیز متعهد بود که احترامات لازم را در برابر استاد مرعی داشته خود را تابع قدرت انظباطی او قرار دهد و در برابر استاد هم موظف بود که رفتار انسانی و پدرانه داشته باشد.
بدین ترتیب باید تاثیر عقاید و افکار پوتیه و حقوقدانان دیگر قبل از انقلاب - که به پیروی از حقوق رم رابطه کار را از دیدگاه قراردادی صرف مورد توجه قرارد می دادندو کارگر را به مالکی تشبیه می کردند که ملک خود (نیروی کارش) را همانند هر شیی دیگری با اجاره واگذار می کند و اجرتی که دریافت می دارد عوض آن محسوب می شود - در نظام حقوقی حاکم بر کار بعد از انقلاب فرانسه ناچیز باشد اما با مطالعه سیستم حقوقی اخیر و بویژه قانون مدنی فرانسه مشاهده می شود که به عکس میراث حقوقدانان قبل از انقلاب مستقیماً ( به علت وجود محیط مناسب فکری از نظر فلسفی و حقوقی و هم به لحاظ نظام اقتصادی رائج در آنزمان ) در تنظیم رابطه کار براساس قرارداد و اهمیت دادن به رابطه قراردادی موثر بوده است .
ب- اجاره خدمات ( اجاره اشخاص ) در حقوق مدنی : منبع انحصاری روابط کار
در سیستم حقوقی لیبرال که بر اصول انقلاب کبیر فرانسه مبتنی بود و درقانون مدنی فرانسه هم منعکس است ، حقوق کار به معنای امروزی کلمه وجود نداشت و قرارداد اجاره خدمات منبع طبیعی و تقریباً انحصاری تعیین کننده روابط کارگر و کارفرما و بالنتیجه مشخص کننده وضع کارگر بود . علل این امر متعدد است و مطالعه تفضیلی آنها از حوصله این مقاله خارج می باشد . بطور خلاصه یادآور می شویم که انقلاب کبیر فرانسه اصول تساوی و آزادی را اعلام می کرد . این تساوی و آزادی از جهات مختلف مورد توجه بود :
- از نظر سیاسی همه افراد در برابر قانون مساوی اعلام شده بودند اما این تساوی را منافع مداخله دولت در روابط افراد می دانستند . طبعاً دولت می بایستی آزادی افراد را در انتخاب شغل و کار و شرائط آن به رسمیت بشناسد. قانون هفده مارس ۱۷۹۱ که آزادی کار را اعلام می کرد موانع زمان قبل از انقلاب را که ناشی از نظام صنفی بود محکوم می ساخت .طبق این قانون هر فردی آزاد است هرنوع کار، شغل و حرفه ای را که مایل باشد انتخاب نماید . این آزادی اگرچه ، بطور کلی داده شده بود و کارگر هم در انتخاب کار و شرائط آن آزاد محسوب می شد اما بیشتر برای صاحبان سرمایه مفید بود که به هرنوع فعالیت اقتصادی که مایل باشند بپردازند .
- سیستم اقتصاد لیبرال نیز به نوبه خود به این وضع کمک می کرد زیرا در اقتصاد لیبرال مداخله دولتها در امور اقتصادی محکوم بود و به نظر اقتصاد دانان این سیستم روابط طرفین براساس رقابت برابر قانون عرضه و تقاضا تنظیم خواهد شد .
- تجلی قضایی تساوی سیاسی و آزادی در اصل حاکمیت اراده و آزادی قراردادها است و اهمیت نقش قرارداد از همین جا ناشی می شود زیرا تشکیل گروهها و اجتماعات هم به موجب این قوانیم چندی ممنوع اعلام شده بود و فقط انجام دهنده کار و کسی که کار به نفع او تعهد شده بود به عنوان طرفین قرارداد در برابر هم قرار می گرفتند .
برابر قانون مدنی فرانسه (ماده ۱۱۳۴ ) '' قراردادهایی که بصورت قانونی منعقد شده باشد نسبت به کسانی که آنها را منعقد نموده اند در حکم قانونند '' مفهومی که در ماده یک قانون مدنی ایران منعکس شده است '' قراردادهای خصوصی که نسبت به کسانی که آن را منعقد نموده اند در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ است '' زیرا ، برابر اصول کلی مربوط به حاکمیت اراده ، افراد چون از تساوی آزادی برخوردارند می توانند آزادانه شرائط لازم را در نظر گرفته و با مذاکره دو جانبه و تنظیم قرارداد منافع خود را تامین کنند '' آنچه قراردادی است عادلانه است '' با توجه به این اصول دولت هم از مداخله در روابط قراردادی طرفین خودداری می کند ونظارت او منحصر به مواردی است که قراردادی برخلاف نظام عمومی و اخلاق حسنه باشد .
اصول فوق در موارد روابط کار هم بشدت اجرا می شد . قرارداد اجاره خدمات یکی از اقسام اجاره به حساب می آمد و همچنان که قانون مدنی پس از تعریف اجاره : '' عقدی است که به موجب آن مستاجر مالک منافع عین مستاجره می شود ... '' ( ماده ۴۶۶ ) اضافه می کند '' مورد اجاره ممکن است اشیاء یا حیوان یا انسان باشد '' ( ماده ۴۶۷ ) بدینسان اجاره اشخاص بصورت مبحثی از مباحث عقد اجاره در می آید . این طرز فکر با فلسفه حاکم بعد از انقلاب کبیر فرانسه منطبق بود زیرا برابر این فلسفه هر انسانی مستقل است و جز به اراده خودش نمی توان او را محدود کرد .بنابراین شرائطی که طی قرارداد قبول کرده است لازم الاتباع است . علاوه بر آن این نظر با احتیاجات اقتصادی هم موافق بود . کار انسانی کالایی بیش نیست وقتی که موضوع قرارداد باشد طبعاً مانند هر کالای دیگری شرائط آن و قیمتش برابر قانون عرضه و تقاضا تعیین خواهد شد جهت اخیر به نظر برخی از علمای حقوق کار توجیه کننده پذیرش مقررات حقوق فرانسه بعد از انقلاب در این زمینه و قبول قانون مدنی ۱۸۰۴ فرانسه در کشورهای مختلف بود . به نظر اینان گسترش نظام حقوقی ناشی از کد ناپلئون بیشتر از آن جهت بود که این سیستم با احتیاجات اقتصادی مربوط به رژیم موافق بود و ملاحظات فلسفی و جهات فنی قانونی در درجات کمتری موثر بودند.
بدین ترتیب قرارداد اجاره اشخاص ( اجاره خدمات ) تابع قواعد کلی قراردادها است و به همین سبب در قوانین مدنی در حالیکه مواد متعددی به اجاره اشیاءو حیوانات اختصاص داده شده در مورد اجاره اشخاص قانونگذار به ذکر یکی دو ماه اکتفا کرده است زیرا '' از نظر وحدت ملاک بسیاری از احکام مذکور در مبحث اجاره اشیاء بین تمام اقسام سه گانه اجاره ( اشیاء حیوانات و انسان ) مشترک می باشد '' و تنها فرق بین اجاره اشیاءو اجاره خدمات از نظر طبیعت این دو این است که در اول اجاره مربوط به یک شئی است و در دومی به شخص اجیر مربوط می شود.
آنچه که اختصاصاً در مورد اجاره انسان مقرر شده است ماده ۱۷۸۰ قانون مدنی فرانسه و ماده ۵۱۴ قانون مدنی ایران می باشد که برابر آن '' خادم یا کارگر نمی تواند اجیر شود مگر برای مدت معین ویا انجام امر معینی '' مقررات این ماده برای جلوگیری از احیاء نظام فئودالیته و صنفی وضع شده بود . قانون مدنی ایران علاوه بر حکم فوق در ماده ۵۱۵ مقرر می دارد (اگر کسی بدون تعیین انتهای مدت اجیر شده مدت اجاره محدود خواهد بود بمدتی که مزد از قرار آن معین شده است بنابراین اگر مزد اجیر از قرار روز یا هفته یا ماه یا سالی فلان مبلغ معین شده باشد مدت اجاره محدود به یک روز یا یک هفته یا یک ماه یا یکسال خواهد بود و پس از انقضای مدت مزبور اجاره برطرف می شود ولی اگر پس از انقضای مدت اجیر به خدمت خود دوام دهد و موجر او را نگاه دارد اجیر نظر بمراضات حاصله به همانطوری که در زمان اجاره بین او و موجر مقرر بود مستحق اجرت خواهد بود '' حکمی که ناشی از یک مفهومی کاملاً قراردادی بوده و بر اشیاء قابل اعمال است در مورد اجیر شدن انسانها هم شاید با طرز فکر مربوط به روابط ارباب و خدمه و مستخدمین منازل - که در عین حال رابطه نظیر روابط خانوادگی حکم فرما است - قابل قبول باشد اما با رابطه کار در معنای عام کلمه و بویژه با تحول عمیقی که در این رابطه ، با انقلاب صنعتی بوجود آمده است نمی توان هماهنگی داشته باشد .

 

شگفت آورترین حکم ماده ۱۷۸۱ قانون مدنی فرانسه بود که در برابر آن قول ارباب و کارفرما درمورد پرداخت مزد مدت گذشته و مساعده پرداختی مربوط به آینده به خودی خود قابل قبول بود . به نظر نویسندگان این ماده در موارد اختلاف باید قول یکی از طرفین را که مقدم داشت و ارباب شایستگی بیشتری دارد که شامل اعتماد باشد .
با توجه به آنچه ذکر شد ملاحظه می کنیم که نظام حقوقی حاکم بر رابطه کار با تکیه براصل حاکمیت اراده و اینکه قانونگذار کلیه افراد مملکت را در برابر قانون متساوی الحقوق اعلام کرده است شرائط مندرج در قرارداد را که، بنا به فرض ، منعکس کننده توافق طرفین می باشد تایید کرده و آنرا برای تضمین و تامین حقوق طرفین قرارداد کافی می دانست فقط در عمل بود که معلوم می شد این آزادی اقتصادی و به اصطلاح تساوی حقوقی چگونه موجب محرومیت و بیچارگی کارگران شده است و قرارداد به تنهایی نمی تواند حقوق افراد ضعیف را حمایت کند .

 

بخش دوم - مداخله قانونگذار در روابط کار و افول قرارداد کار بعنوان منبع اساسی این روابط
عوامل گوناگونی موجب شدند که به تدریج نارسائی قرارداد کار بعنوان منبع اساسی وانحصاری حاکم بر روابط کار روشن شود . مکاتب مختلف فلسفی، اجتماعی ، اقتصادی با تشریح عیوب و نواقص سیستم لیبرال که منجر به فقر و فاقه طبقه کارگر شده بود توجه قانونگزاران را به مداخله در روابط کار و لزوم وضع قوانین حمایتی برای بهبود وضع کارگران و دفاع از حقوق ایشان در برابر کار فرمایان جلب کردند . در این گفتار از یادآوری تفصیلی آن مباحث خودداری می کنیم و فقط بذکر انتقادات مربوط باصل حاکمیت اراده و آزادی قراردادها که مبنا و پایه اهمیت فوق العاده قرارداد کار و شناخت آن بعنوان بهترین وسیله و در عین حال وسیله منحصر تامین منافع طرفین بود اکتفا می نماییم .
انتقادات اصل حاکمیت اراده - اعتقاد به اصل حاکمیت اراده مبتنی بریک نظام فلسفی بود که اراده افراد را مساوی ، آزاد و حاکم بر سرنوشت خود می دانست و اراده با اوصاف فوق روابط حقوقی و اجتماعی را بوجود می آورند اما سیستم فکری و فلسفی بشدت مورد انتقاد واقع شد زیرا :
اولاً فلسفه ای که انسان را موجودی مستقل از اجتماع و حاکم بر تصمیمات خود می شناخت جای خود را به طرز فکردیگری داد که وجود جامعه را شرط اساسی زندگی مادی و معنوی انسان می داند و طبق آن مفاهیم حقوقی، از قبیل حق ، تعهد و نظائر آن در خارج از اجتماع معنا و مفهومی ندارند . بدینسان آزادی فردی تابع نظم اجتماعی بوده و بلحاظ آن محدودیتهائی می‌پذیرد .
ثانیاً - دیگر اراده آزاد ، بنظر همه متفکرین ، عامل ایجاد کننده حقوق نیست در برخی مکاتب اراده اهمیتی را که بدان داده می شد ندارند . ایرینگ Ihering حقوق را بعنوان منفعت مشروع تلقی می کند . گونو Gounot آنرا اختیار عادلانه می داند و بنظر امانوئل لوی E .Levy حقوق نوعی اعتقاد و ایمان است .
ثالثاً - مهمتر از همه تساوی اراده افراد و طرفین قرارداد بشدت مورد تردید قرار میگیرد و این سئوال به میان می آید که آیا در عمل این تساوی وجود دارد ؟ اگر در قراردادی یکی از طرفین فاقد اراده آزاد باشد مبنای اصل حاکمیت اراده متزلزل می شود و مداخله دولت برای حمایت طرف ضعیف ضروری بنظر میرسد . در مورد روابط کار آیا تساوی وجود دارد ؟ آیا هردو طرف از آزادی اراده برخوردارند ؟ 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  41  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اجاره انسان و قوانین آن

تحقیق در مورد قوانین فوتسال

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد قوانین فوتسال دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد قوانین فوتسال


تحقیق در مورد قوانین فوتسال

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه16

 

فهرست مطالب

قوانین فوتسال

- قانون تعداد بازیکنان فوتسال ( players)

قانون زمین فوتسال

زمین بازی

اندازه زمین بازی :

طول = حداقل 25 متر و حداکثر 42 متر .

عرض = حداقل 15 متر و حداکثر 25 متر .

در مسابقات بین المللی برابر است با :

طول = حداقل 38 متر و حداکثر 42 متر .

عرض = حداقل 18 متر و حداکثر 25 متر .

پهنای کلیه خطوط 8 سانتیمتر است .

اندازه دایره وسط زمین 3 متر می باشد .

فاصله نقطه پنالتی تا خط دروازه 6 متر می باشد .

فاصله نقطه پنالتی دوم تا خط دروازه 10 متر می باشد .

اندازه ربع دایره های گوشه زمین (کرنر) 25 سانتیمتر می باشد .

اندازه دروازه ها :

فاصله بین دو تیر دروازه 3 متر و ارتفاع تیر افقی تا سطح زمین 2 متر است .

تذکر : ورود و خروج بازیکنان در موقع تعویض بایستی از محدوده مشخص شده انجام گیرد .

2- قانون توپ فوتسال(the ball)

جنس توپ : از چرم یا مواد مشابه می باشد .

توپ : محیط آن حداقل 62 و حداکثر 64 سانتیمتر می باشد .

وزن توپ : درشروع بازی نبایستی کمتر از 390 گرم و یا بیشتر از 430 گرم باشد (توپ نمره 4) . شناسایی استاندارد : هنگامی که توپ از ارتفاع 2 متری به طرف زمین رها می شود نباید بیشتر از 65 سانتیمتر و کمتر از 55 سانتیمتر از زمین مسابقه جهش نماید .

3


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد قوانین فوتسال

تحقیق در مورد تاریخچه و قوانین والیبال

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد تاریخچه و قوانین والیبال دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تاریخچه و قوانین والیبال


تحقیق در مورد تاریخچه و قوانین والیبال

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه40

 

فهرست مطالب

تاریخچه و قوانین والیبال

مشخصات بازی والیبال

خط حمله:

منطقة جلو:

منطقه سرویس:

منطقة تعویض:

منطقة جریمه:

درجه حرارت:

ارتفاع تور:

مشخصات تور:

نوارهای کناری:

آنتن:

والیبال یک ورزش تیمی است که توسط دوتیم روی یک زمین، بازی می شودکه بوسیله یک توربه دوقسمت شده. هدف بازی این است که توپ راازبالای توربه زمین حریف بفرستند، وازانجام این عمل توسط حریف ممانعت به عمل آورند. تیم برای برگرداندن توپ مجازبه زدن سه ضربه می باشد.

منطقة بازی:

منطقة بازی شامل زمین بازی ومنطقة آزاد می باشد، می بایست به شکل مربع مستطیل وقرینه باشد.

ابعاد:

زمین بازی به شکل مربع مستطیل به ابعاد 9×18 متر، بوسیله یک منطقه آزادحداقل به پهنای 3 متر احاطه شده است. فضای بالای منطقة آزادبازی ومنطقة بازی بایدازهرگونه مانعی آزادباشد. فضای آزادبایدحداقل به اندازه 7 مترارتفاع داشته باشدازسطح زمین.

برای مسابقات جهانی ورسمی fivb منطقة آزادبایدبه اندازه حداقل 5 مترازخطوط کنار و 8 مترازخطوط انتهایی باشد. فضای بالای منطقة آزادبازی بایدبه اندازه حداقل 5/12 مترارتفاع ازسطح زمین داشته باشد.

برای قهرمانی جهان بزرگسالان وبازیهای المپیک اندازه منطقة آزادباید حداقل 6 مترازخطوط کنارو 9 مترازخطوط انتهایی باشد.

سطح زمین بازی کردن:

سطح زمین بازی باید صاف، افقی ویکنواخت باشد.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تاریخچه و قوانین والیبال

دانلود مقاله قوانین فیزیک جاذبه نیوتن و الکترومغناطیس

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله قوانین فیزیک جاذبه نیوتن و الکترومغناطیس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 مقدمه ....
کمیت‌های فیزیکی ... سنگ بنای علم فیزیک کمیتهای فیزیکی است که ما برای بیان قوانین فیزیک از آنها استفاده می‌ کنیم از جمله می‌توان از طول، جرم، زمان، نیرو، سرعت و چگالی، مقاومت و شدت میدان مغناطیسی نام برد. بسیاری از این واژه‌ها مانند طول و نیرو در گفتگوهای روزمره نیز بکار می‌روند. مثلاً ممکن است گفتهشود: « من اینکار را هر قدر هم طول بکشد، بخاطر شما با تمام نیرو انجام می‌دهم». ولی در فیزیک باید واژه‌های به کمیتهای فیزیکی، مانند نیرو و طول را با وضوح و دقت تعریف کنیم و آنها را با مفاهیم روزمره اشتباه نگیریم. در مثال بالا معانی واژه‌های طول و نیرو هیچ ربطی به تعریف دقیق و علمی این کمیت ندارد. یک کمیت فیزیکی (مانندجرم) را موقعی تعریف شده می‌دانیم که روشها یا دستورالعملهایی برای اندازه‌گیری آن بیان کرده و یکایی (مانند کیلوگرم) به آن نسبت داده باشیم. یعنی، در واقع یک استاندار برای آن تعریف بکنیم. نکته مهم تعریف این کمیت با یک روش مفید و عملی و پذیرفته شدن آن درسطح بین‌المللی است. تعداد کمیتهای فیزیکی آنقدر زیاد است که مرتب کردن آنها خود مسئله‌ اصلی و مشکل است. این کمیتها از هم مستقل نیستند. بعنوان مثال سرعت برابر نسبت طول به زمان است
کاری که باید بکنیم اینست که ا زمیان تمام کمیتهای فیزیکی ممکن چند کمیت مشخص را انتخاب کنیم. و آنها را کمیتهای اصلی نبامیم. بقیه کمیتها را از این کمیتهای اصلی بدست می‌آوریم. آنگاه برای هر یک از این کمیهای اصلی استانداردی در نظر می‌گیریم. بعنوان مثال، اگر طول را کمیت اصلی انتخاب کنیم، متر را بعنوان استاندارد آن در نظر می‌گیریم و آن را با عملیات دقیق آزمایشگاهی تعریف می کنیم.
1- قانون جاذبه نیوتون
نیرویی که خط عمل آن را یک نقطه منفرد یا مرکز عبور کند نیروی مرکزی گویند. اگر مقدار نیرو فقط بستگی به فاصله از مرکز داشته باشد و تابع جهت نباشد، نیرو را همگن می‌نامند. نیروهای مرکزی از مبانی مهم فیزیک هستند، زیرا نیروهایی از قبیل نیروهای جاذبه‌ای، نیروهای الکترواستاتیکی و غیره در این گروه قرار دارند. نیروهای عکس‌العملی نیز ذرات بنیادی طبیعت، اساساً ازنوع نیروهای مرکزی هستند. در حالتی ه دو ذره وجود داشته باشد، هر ذره بصورت یک مرکز نیرو برای ذره دیگر عمل خواهد کرد.
جاذبه ....
نیوتون در سال 1666 قانون جاذبه عمومی را بیان کرد. اغراق آمیز نیست اگر بیان این قانون را شروع اخترشناسی جدید بدانیم زیرا قانون جاذبه در مورد حرکت سیارات منظومه شمسی، ماهواره‌های آنها ستارگان مضاعف و دوتایی و حتی سیستم‌‌های ستاره‌ای صادق است این قانون را می‌توان چنین بیان کرد.
«هر ذره در جهان، هر ذره دیگر را با نیرویی جذب می‌کند که با حاصلضرب جرم آن دو ذره نسبت مستقیم با مجذور فاصله بین آنها نسبت معکوس دارد. این نیرو در امتداد خط راست واصل بین دو ذره است.»
این قانون را از لحاظ برداری می‌توان چنین نوشت :

FijS نیروی وارد شده توسط ذره j به جرم mj بر ذره، به جرم mi است همانطور که در شکل نشان داده شدهاست بردار rij بر روی قطعه خط واصل بین دو ذره و در جهت حرکت از I به j است. قانون عکس العمل ایجاب می‌کند که Fij= Fji باشد، ثابت تناسب G را ثابت جهانی جاذبه می‌نامند. مقدار این ثابت را با انجام آزمایشهای دقیق در آزمایشگاه و اندازه‌گیری نیروی بین دو جسم با جرم‌های مشخص بدست آورده‌اند. مقدار بین‌المللی پذیرفته شده این ثابت در سیستم SI عبارت است از :
G= (6.672± 0.004)× 1011 Nm2kg-2
در حال حاضر تمام دانش ما درباره جرمهای اجسام نجومی (از جمله زمین) بر مبنای مقدار این ثابت بنیادی است:
قانون اول نیوتون درباره حرکت...
سوال؟ ... آیا نخستین باری که قرص یخ خشک یا وسیله تقریب بی‌اصطکاک دیگری می‌دیدید تعجب نکردید؟
آیا بیاد دارید که با کوچکترین تلنگری که به آن می زدید چه طور صاف و یکنواخت سر می خورد؟ چطور بود که هیچ علامتی از کند شدن یا تند شدن نشان نمی داد؟ تجربه روزمره بما می‌گوید که برای آنکه حرکت یک جسم ادامه پیدا کند، پیوسته نیرو لازم است. اما قرص یخ خشک از برآوردن انتظارات ارسطویی سرباز می‌زند، و برخورد با این امر برای نخستین بار همیشه تعجب آور است. با این همه، قرص یخ خشک کاملاً طبیعی عمل می‌کند. اگر نیروهای اصطکاک وجود نمی‌داشتند، یک ضربه آرام موجب می‌شد که میزها و صندلی‌ها نیز همچون قرص یخ خشک از جای خود حرکت کنند وبرکف اتاق سر بخورند. قانون اول نیوتن مستقیماً با اندیشه ارسطویی درباره «طبیعی» بودن به ستیز برمی‌خیزد این قانون اعلام می‌کند که حالت سکون و حالت بی شتاب حرکت یکنواخت در یک خط مستقیم هر دو بطور برابر طبیعی هستند. فقط وجود بعضی از نیروها مثلاً اصطکاک جسم را از حرکت دائمی باز می‌دارد. قانون اول نیوتن درباره حرکت را می‌توان با اصطلاحهای امروزی بصورت زیربیان کرد: هر جسم به حالت سکون یا در حال حرکت مستقیم الخط یکنواخت باقی می‌ماند مگر آنکه نیروی بی‌توازنی بر آن وارد آید. به عکس اگر جسمی در حالت سکون یا درحال حرکت مستقیم الخط یکنواخت باشد نیروی بی‌توازنی موثر بر آن برابر صفر است. برای آن که حرکت یک جسم را بفهمیم، باید تمام نیروهای موثر بر‌آن را به حساب آوریم. اگر همه نیروها از جمله اصطکاک در حال موازنه باشند جسم با سرعت ثابت V حرکت خواهد کرد. گرچه نیوتون نخستین کسی بود که این اندیشه را بصورت قانون کلی بیان کرد گالیله پنجاه سال پیش از او بینات مشابهی اظهار کرده بود. البته گالیله و نیوتن قرصهای یخ خشک در اختیار نداشتند وبنابرین نمی‌توانسته‌اند حرکتی رامشاهده کرده باشند که اصطکاک در آنها بطور قابل ملاحظه ای کاهش یافته باشد. اما گالیله آزمایشی فکری ابداع کرده بود، که در آن اصطکاک صفر تصور می‌شد.
جای شکل
این آزمایش فکری بر مبنای یک مشاهده واقعی بود هرگاه گلوله آونگی را که به انتهای نخی بسته شده بود عقب بکشیم و آن را از حالت سکون رها کنیم، در طول یک قوس نوسان می‌کند و تقریباً تا همان ارتفاع آغاز حرکت خود بالا می‌رود. در واقع همچنان که گالیله نشان داد گلوله آونگ تقریباً با سطح اولیه بالا می‌رود، حتی اگر با یک گل میخ مسیر آن تغییر داده شود از این مشاهده بود که گالیله آزمایش فکری خود را به وجود آورد. او پیشگویی کرد که هرگاه گلوله‌ای از ارتفاعی بر یک سرازیری بدون اصطکاک رها شود، می‌غلتد و از سربالایی مقابل بالا می‌رود و صرف نظر از طول بهمان ارتفاع می‌رسد مثلاً در نمودار پایین چنانچه سربالایی طرف راست از وضع الف به وضع ب و سپس به وضع پ تغییر کند گلوله در هر مرحله جلوتر می رود تا به ارتفاع اصلی برسد. هر چه زاویه شیب کمتر شود حرکت گلوله به تدریج کندتر می شود. اگر سرازیری دوم چنانچه ذرات، دیده می‌شود کاملاً مسطح شود گلوله هرگز بر این سح بی‌اصطکاک در یک خط مستقیم و با یک سرعت نامتغیر برای همیشه خواهد غلتید این نتیجه‌گیری را با قانون اول نیوتن می‌توان یکی دانست. در واقع بعضی از نویسندگان تاریخ علوم، گالیله را کاشف قانون اول می‌دانند. اما بعضی دیگر عقیده دارند که دراندیشه گالیله "برای همیشه غلتیدن به معنی قرار گرفتن در یک ارتفاع ثابت بالای زمین" بوده است و به معنی «حرکت در یک خط راست در فضا» نبوده است. این گرایش را که اشیاء به حفظ حالت سکون یا حالت حرکت یکنواخت خود دارند، گاهی "اصل اینرس" می‌نامند.
بهمین سبب گاهی به قانون اول نیوتن قانون اینرسی گفته می‌شود. اینرسی خاصیتی از تمام اشیاست. می‌توان گفت اجسام مادی، در ارتباط با حالت حرکت خود نوعی سرسختی نشان می‌دهند هنگامی که در حال حرکت هستند بدون تغییر تندی (بدون تغییر سرعت و جهت) به حرکت خود ادامه می‌دهند. مگر آنکه مجبور شوند و بر اثر نوعی نیروی خارجی به گونه‌ای دیگر عمل کنندوهنگامیکه در حالت سکون هستند حالت خود را حفظ می‌کنند بهمین سبب است که کمربند ایمنی بهنگام توقف سریع اتومبیل مفید واقع می شود و نیز بهمین سبب است که اتومبیل در یک جاده یخی، سر پیچ نمی‌تواند دور بزند بلکه در مسیری مستقیم‌تر می‌افتد که احتمالاً به مزرعه یا پرچین مزرعه ختم می‌شود و هز چه اینرسی جسمی بیشتر باشد مقاومت آن برای تغییر درحالت حرکتی که دارد بیشتر است. و از این رو نیروی بزرگتری برای ایجاد یک تغیر مطلوب در حالت حرکت آن لازم است.بهمین سبب هم، متوقف کردن آنها دشوار است. هرگاه وسایل نقلیه مذکور ناگهان ترمز کنند، مسافران وباروبه آنان حرکت خود به سمت جلو را حفظ می‌کنند. قانون اول نیوتون بما می‌گوید که اگر ببینیم جسمی با سرعت ثابت در یک خط مستقیم درحرکت است بی‌درنگ می‌فهمیم که نیروهای وارد بر آن باید در حالت توازن باشند یعنی آن جسم در حالت تعادل است. آیا این بدان معنی است که در فیزیک نیوتونی حالت سکون وحالت حرکت یکنواخت هم ارزند؟ در حقیقت همین طور است. وقتیکه می‌گوییم جسمی در حالت تعادل است، فقط می‌دانیم که V ثابت است صفر بودن یا نبودن مقدار این ثابت درهر مورد بستگی به این دارد که کدام جسم را به عنوان مرجع اندازه‌گیری بزرگی V انتخاب کرده باشیم.ما فقط با ارجاع به جسمی دیگر می‌توانیم بگوییم که جسم مورد نظر ما در حالت سکون است یا با تندی v ثابت بزرگتر از صفر در حال حرکت است.
اهمیت قانون اول ...
قوانین نیوتون مفاهیم فلسفی عمیقی را دربردارند. با این همه می‌توانیم این قوانین را به آسانی بکار ببریم و اهمیت قانون اول نیوتون را حتی بدون توجه به تمام اینگونه ریزه‌کاریها دریابیم. برای سهولت کار، پیشنهاد مهمی را که از قانون اول حاصل می‌شود فهرست وار بیان می‌کنیم:
1-قانون اول، شکست فیزیک ارسطویی را اعلام می‌کند. حرکت «طبیعی» حرکتی که نیاز به توضیح بیشتر ندارد، بازگشت به وضعیت آرامش درمکان مناسب نیست بلکه حرکتی است که با تندی یکنواخت روی دهد.
2- قانون اول، اندیشه اینرسی را مطرح می کند که بر اساس آن تمایل بنیادی همه اجسام است که حالت سکون یا حالت حرکت یکنواخت خود راحفظ کنند.
3- قانون اول می‌گوید که از نقطه نظر فیزیک، حالت سکون با حالت حرکت یکنواخت در راستای مستقیم و هر سرعتی که داشته باشد هم ارز است. در مورد هیچیک از این دو حالت سکون یا حرکت یکنواخت چیزی «مطلق» یا خصوصاً متمایز وجود ندارد از این رو، برای توصیف حرکت، نیاز به تعیین یک «چهارچوب مرجع» پدید می‌آید، زیرا جسمی که نسبت به یک ناظر، یا یک چارچوب مرجع ساکن است، ممکن است نسبت به ناظر یا چهارچوب مرجع دیگری در حرکت باشد.
4- قانون اول، ماند قوانین فیزیکی دیگر قانونی جهانی است و مدعی است که برای اجسام در همه جای جهان صادق است یعنی همان قانونی که بر روی زمین بکار می‌آید در ماه، در سراسر کهکشان و در ماورای آن نیز صادق است. و همین قانون درباره حرکت اتمها، مغناطیس، توپ تنیس و ستارگان و همه چیز دیگر صادق است.
5- قانون اول رفتار اجسام را بهنگام که هیچ نیروی بی‌توازنی بر آنها وارد نمی‌آید بیان می‌کند. از این رو زمنیه را برای طرح این پرسش آماده می‌کند که :« هرگاه نیروی بی‌توازنی بر جسم وارد آید، دقیقاً چه روی می‌دهد؟
قانون دوم نیوتون درباره حرکت ...
یک تئوری دینامیکی باید حالت سکون، حرکت یکنواخت و شتاب را توجیه کند. تا اینجا دو منظور ما برآورده شده است. توضیح سکون وحرکت یکنواخت. برحسب قانون اول، حالتهای سکون و حرکت یکنواخت هم ارزند. قانون دوم نیوتن پاسخ به این پرسش را فراهم می‌کند: هرگاه نیروی بی‌توازنی بر جسمی وارد شود چه روی خواهد داد؟ چون نیرو را علت حرکت می دانیم، این قانون، قانون اساسی دینامیک است. بطور کیفی، قانون دوم درباره حرکت اندکی بیشتر از این تعریف است:علت لازم و کافی برای انحراف از حرکت «طبیعی» (یعنی حرکتی با تندی ثابت یا صفر) آن است که نیروی موثر و غیر صفری بر جسم وارد شود. ولی قانون از این هم بیشتر می‌رود و رابطه کمی ساده‌ای میان تغییر در حالت حرکت و نیروی موثر بدست می‌دهد. برای آنکه معنی قانون تا آنجا که ممکن است روشن‌تر شود نخست وضعیتی را در نظر می‌گیریم که در‌ آن نیروهای متفاوت بر یک جسم اثر می‌کنند. پس از آن، وضعیتی را در نظر می‌گیریم که نیرویی یکسان بر اجسام متفاوت اثر می‌کند. سرانجام با ترکیب این نتایج، رابطه‌ای کلی بدست می‌آوریم.
نیرو و شتاب ...
شتاب هر جسم مستقیماً متناسب و در همان جهت نیروی موثر وارد بر جسم است. توجه داشته باشید که نیرو و شتاب هر دو کمیتهای برداری هستند. چون شتاب آهنگ تغییرات تندی است نیرو متناسب با تغییر تندی است هر چه این تغییر بزرگتر یا سریع‌تر باشد نیرو باید بزرگتر باشد، اگر شتاب جسم و موثر نیروی موثر باشد رابطه بصورت زیر است:
این رابطه در صورتی باعبارت گفته شده هم ارز است که این استنباط هم وجود داشته باشد که هرگاه دو بردار با هم متناسب باشند باید جهتهای آنها یکسان و بزرگیهای آنها نیز متناسب باشند. وقتی که می‌گوییم دو کمیت متناسب هستند بدان معنی است که اگر یک کمیت دو برابر شود کمیت دیگری نیز دوبرابرشود بنابراین اگر نیرویی شتاب معین تولید کند، نیرویی دو برابر آن (در همان جسم) شتابی دو برابر در همان جهت تولید می‌کند.
جرم و شتاب ...
شتاب یک جسم با جرم جسم بطور معکوس متناسب است، یعنی هر چه جرم جسم بیشتر باشد اگر نیروی موثر معینی بر جسم وارد شود، شتاب آن کمتر خواهد بود. بنابراین جرم یک جسم چیزی است که نشان می‌دهد چه نیرویی لازم است تا حرکت آن را تغییر دهد به گفته دیگر جرم یک جسم مقدار اینرسی آن است، گاهی برای آنکه تاکید کنند که جرم مقدار اینرسی را اندازه می‌گیرد اصطلاح جرم اینرسیایی را بکار می‌برند. جرم کمیتی است اسکالر (جهت ندارد) و بر جهت شتاب اثری ندارد و رابطه میان شتاب و جرم را می‌توان بصورت نمادی نوشت اگر aنماد شتاب (بزرگی بردار شتاب ) و m نماد جرم باشد در این صورت تا زمانیکه همان نیرو اثر کند:
رابطه کلی شتاب (برای m ثابت) متناسب است با نیروی موثر و (برای موثر ثابت) متناسب است با عکس جرم یعنی 01/m نتیجه می‌شود که بطور کلی شتاب متناسب است با حاصلضرب نیروی موثر و عکس جرم موثر
قانون دوم نیوتون ...
نیروی موثر بر یک جسم هم جهت با شتاب است و از نظر عددی برابر است با حاصلضرب شتاب جسم در جرم آن. این قانون پیوسته برقرار است: خواه نیرو الکتریکی باشد خواه گرانشی، خواه کششی باشد خواه رانش یا ترکیبی از آنها؛ جرم خواه جرم الکترونها باشد یا اتمها، خواه جرم ستارگان باشد یا اتومبیل؛ شتاب خواه بزرگ باشد یاکوچک. در این جهت باشد یا در آن جهت، این قانون عمومیت دارد و جهانی است.
قانون سوم نیوتون درباره حرکت ...
نیوتون در قانون اول خود رفتار اجسام را بهنگامی که در حال تعادل هستند یعنی بهنگامی که نیروی موثر بر آنها صفر است بیان می‌کند قانون دوم توضیح می دهد که چگونه حرکت آنها به هنگامی که نیروی موثر صفر نیست تغییر می‌کند. اما قانون سوم نیوتون بینش جدیدو شگفت آوری درباره نیرو آورده است. به گفته نیوتون، برای هر کنشی هموراه واکنشی مساوی و مخالف آن وجود دارد: یا کنشهای متقابل دو حسم بر یکدیگر همیشه مساوی و در جهتهایی مخالف یکدیگرند. این عبارت، ترجمه کلمه به کلمه نیرو اصول است اما با بیان امروزی می‌توانیم هر جا نیوتون اصطلاح کنش بکار برده است اصطلاح نیرو بکار ببریم. بنابراین گفته نیوتون را می‌توانیم از نو بصورت زیر بنویسیم: اگر جسمی بر جسم دیگر نیرو وار کند جسم دوم هم بر حسم اول نیرو وارد می‌کند این دو نیرو از نظر بزرگی برابرند و ازنظر جهت با یکدیگر مخالفند. شگفت‌انگیزترین اندیشه‌ای که از این بیان حاصل می‌شود این است که نیروها همیشه به صورت زوجهای دوقلوی آینه‌ای وجود دارند و بردو جسم متفاوت اثر می‌کنند. در واقع فکر یک نیروی تنها بدون همراه بودن با نیروی دیگری که بر جسم دیگر اثر کند هیچ معنایی ندارد.
کنش وواکنش هم با هم وجوددارند. نمی‌توانید یکی را بدون دیگری داشته باشید. مهمتر از همه آنکه دو نیرو بر یک جسم اثر نمی‌کند. آنها ازجهتی مثل وام و طلب هستند. یکی بدون دیگری غیرممکن است. بزرگی آنها مساوی است اما علامت آنها مخالف یکدیگر است و برای دو جسم متفاوت اتفاق می‌افتند. نیوتون در این باره می‌نویسد : « هر چیز کم چیز دیگری را می کشد یا به آن فشار می‌آورد بهمان قدر بوسیله دیگری کشیده یا فشرده می‌شود اگر سنگی را با انگشت خود فشار دهید انگشتان شما به وسیله سنگ فشرده می شوند» از این امر چنین برمی‌آید که نیروها همیشه نتیجه کنشهای متقابل میان اجسام هستند. اگر جسم A بر جسم B را بشکند یا براند دراین صورت جسم B جسم A را با نیروی دقیقاً برابر می‌کشد یا می‌راند این کششها و رانشهای زوج همیشه از نظر بزرگی با هم برابر و از نظر جهت با هم مخالفند، و همیشه بر دو جسم متفاوت وارد می شوند هرگاه دو جسم A و B بر هم اثرمتقابل داشته باشند با استفاده از نمادهای کوتاه شده جبر، این اندیشه را می‌توان بصورت زیر بیان کرد:

این معادله به روشنی قانون سوم قانون نیوتون را جمع بندی می‌کند. راه جدیدی برای بیان این قانون چنین است: هرگاه دو جسم بر هم تأثیرمتقابل داشته باشند نیروهایی که بریکدیگر اعمال می‌کنند از نظر بزرگی برابر و ازنظر جهت مخالف هم هستند. بسیاری از مشاهده‌های روزانه قانون سوم نیوتون را نشان می‌دهد قایق به وسیله آبی که نیرویی رو به جلو بر پارو وارد می‌آورد رانده می‌شود و در حالی که پارو نیرویی رو به عقب بر آب وارد می‌کند. اتومبیل با نیرویی که زمین بر تایرها وارد می‌کند به حرکت درمی‌آید در حالی که تایرها نیرویی رو به عقب برزمین وارد می‌کنند و هرگاه اصطکاک کافی نباشد تایرها نیرویی رو به عقب بر زمین وارد می‌‌کنند و هرگاه اصطکاک کافی نباشد تیرها نمی‌توانند اتومبیل را به سمت جلو به حرکت درآورند بسیاری از این آثار به آسانی مشاهده پذیر نیستند؛ مثلاً وقتی که یک سیب سقوط می‌ کند بر اثر نیروی گرانشی زمین ، یعنی وزنش، رو به پائین کشیده می‌شود، زمن نیز بر اثر نیروی گرانش سیب رو به بالا کشیده می‌شود. اکنون ببینیم که قانون سوم چه چیزهایی را نمی‌گوید. این خود بسیار مم است. قانون سوم از نیروها گفتگو می‌کند نه از آثاری که این نیروها ایجاد می‌کنند. در آخرین مثال وقتی که سیب روبه پائین ساقط می شود و زمین بسوی بالا شتاب می‌گیرد.
نیروهایی که سیب و زمین بر هم وارد می‌آورند بزرگی برابر دارند اما شتابهایی که بر اثر این نیروها تولید می‌شوند کاملاً متفاوتند. به سبب جرم عظیم زمین، شتاب رو به بالای آن فوق‌العاده نامحسوس است. همچنین قانون سوم بیان نمی‌کند که کشش و رانش چگونه اعمال می‌شوند. بوسیله تماس، بوسیله اثر مغناطیسی یا بوسیله اثر الکتریکی جاذبه بودن یا دافعه بودن نیروها هم در مورد این قانون الزامی به بار نمی‌آورد. قانون سوم در واقع به نوع خاص نیرو بستگی ندارد. نیرو برای متوقف کردن اجسام برای به حرکت در آوردن اجسام، برای شتاب دادن به اجسام و برای یکنواخت کردن حرکت اجسام، یکسان بکار می‌رود. خواه اصطکاک وجود داشته باشد خواه نداشته باشد نیرو به کار می‌رود. در حقیقت جهانی بودن قانون سوم، آن را در تمام فیزیک فوق‌العاده ارزشمند می‌کند.
کاربرد قوانین نیوتون .....
قانون اول بر این نقطه نظر جدید در مطالعه حرکت تأکید می‌کند که : آنچه توضیح لازم دارد خود حرکت نیست. بلکه تغییر حرکت است قانون اول بر این امر تکیه دارد که باید بدانیم چرا یک جسم حرکتش تند یا کند می‌شود یا تغییر جهت پیدا می‌کند

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   29 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله قوانین فیزیک جاذبه نیوتن و الکترومغناطیس

دانلود مقاله توضیحاتی برای شکاف بین جریان ها و قوانین حسابداری مدیریتی یک راهکار سازمانی

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله توضیحاتی برای شکاف بین جریان ها و قوانین حسابداری مدیریتی یک راهکار سازمانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده
این یک مطالعه موردی طولی عمیق است که در سازمان بخش عمومی پرتغال انجام شد (خدمات پست ملی پرتغال) که دو ابتکار حسابداری مدیریتی (تهیه حساب جهت مدیران) در آن انجام شد. هدف یکی از این ابتکاران (صورت های درآمد) این بود که نتایج مالی را برای نواحی مختلف در سازمان توضیح دهد، که می تواند آنرا به عناصر اولیه آن تجزیه کند. هدف ابتکار دیگر (شاخص های کارایی کلیدی) این بود که شاخص هایی را برای نمایش کارایی تجاری ارائه دهد. این ابتکارات در عمل استفاده نشدند، که باعث شد من این فرصت را بدست آورم تا شکاف موجود بین جریان ها و قوانین آنها را توضیح دهم. برای انجام اینکار، من این مطالعه را بر مبنای مقالات تغییر حسابداری مدیریتی الهام گرفته از اقتصادی سازمانی قدیمی (OIE) انجام دادم.
این مطالعه با پیروی از استراتژی مقایسه مسائل از چندین تئوری مختلف، به مقالات تغییر حسابداری مدیریتی الهام گرفته OIE توسط فراهم سازی مدارکی کمک میکند که مسائل اعتماد و قدرت باید در آنها بصورت همزمان تحلیل گردد، تا درک ما از این مسئله افزایش یابد که ابتکارات حسابداری مدیریتی چطور در عمل مورد استفاده قرار می گیرند و همچنین مدارکی را فراهم می سازد گکه فشارهای داخلی و خارجی یا عدم وجود آنها را باید از طریق زمان مد نظر قرار داد. این مطالعه همچنین آگاهی های عملی را برای افرادی فراهم می سازد که میخواهند تغییراتی را در تکنیک های حسابداری مدیریتی در یک محیط سازمانی ایجاد کنند.
کلمات کلیدی: ابتکارات حسابداری مدیریتی، قوانین، جریان ها، فرآیند های تغییر، اعتماد، قدرت، مطالعه موردی

 

مقدمه
مسئله تغییر حسابداری مدیریتی، اینکه چرا و چگونه تکنیک های حسابداری مدیریتی با گذشت زمان و در محیط های سازمانی خاص تکامل پیدا کردند ، توسط مقاله لیگوری و استوکولینی (2012) بررسی شده است. مؤلفان می گویند که محققان تلاش کرده اند تا نتایج مختلف و پیش نیازهای تغییر را توسط مد نظر قرار دادن ابعاد نهادی سازمان ها و محیط آنها توضیح دهند. برای انجام اینکار، آنها اغلب از سه تئوری سازمانی استفاده میکنند: اقتصاد سازمانی جدید (NIE)، جامعه شناسی سازمانی جدید (NIS)، و اقتصاد سازمانی قدیمی (OIE). آنچه که همه این تئوری ها بصورت مشترک دارند این فرضیه است که رفتار اقتصادی توسط سازمان ها تشکیل می گردد و بحث قوی و مداومی در مورد فرضیات اساسی اقتصاد نئو کلایسک وجود دارد که مربوط به عاملان به حداکثر رسانی سود و تعادل اقتصادی است. البته تفاوت هایی بین این سه تئوری سازمانی وجود دارد. در محتوای حسابداری مدیریتی، NIEو NIS برای توضیح این مسئله بکار می روند که فشارهای خارجی چطور تکنیک های حسابداری مدیریتی را شکل میدهند. بر خلاف NIE و NIS که به فشارهای خارجی و محدودیت ها از یک دیدگاه بزرگ نگاه میکنند، OIE آنها را از دیدگاه میان-سازمانی نگاه میکند. آگاهی های OIE برای توضیح این مسئله بکار می رود که تکنیک های حسابداری مدیریتی چطور در یک سازمان با گذشت زمان تکامل پیدا میکنند و چرا به این شیوه تکامل پیدا میکنند.
برنز و اسکاپن (2000)، OIE را برای مفهوم سازی تغییر حسابداری مدیریتی اعمال کردند. این مؤلفان چارچوبی را برای توضیح این مسئله پیشنهاد کردند که چرا تکنیک های حسابداری مدیریتی در سازمان ها تغییر میکند. چارچوب آنها مربوط به اهمیت جریان ها و قوانین داخلی در شکل گیری فرآیند های تغییر حسابداری مدیریتی است. از زمان انتشار چارچوب برنز و اسکاپن (2000)، محققان دیگری نیز آگاهی هایی را در مورد OIE برای توضیح این فرآیند ها بدست آورده اند. بنابراین آگاهی های بدست آمده از مقالات تغییر حسابداری مدیریتی OIE الهام گرفته شده به نظر می رسد که برای توضیح شکاف موجود بین جریان ها و قوانین حسابداری مدیریتی در یک محیط سازمانی خاص مناسب باشد.
عامل نزدیک به تغییر در تکنیک های حسابداری مدیریتی، اجرای ابتکارات حسابداری مدیریتی است. این ابتکارات اغلب با تکنیک های حسابداری مدیریتی معاصر مانند هزینه یابی فعالیت-مبنا و برگه امتیازات متعادل شده همراه هستند، وقتی که در یک سازمان خاص برای اولین بار اجرا می گردند. بورن، ملنیک، بیتیتسی، پلاتز و اندرسین (2013) بیان میکنند که سنجش های حسابداری سنتی تا حد زیادی توسط شاخص های کارایی کلیدی جایگزین شده اند که بر جنبه های مالی و غیرمالی تمرکز دارند. در این مقاله، تکنیک های حسابداری مدیریتی بصورت ابتکارات دیده می شوند، زمانیکه آنها برای اولین بار اجرا می شوند و بنابراین بصورت یک راهکار جدید و توسط اعضای سازمانی اجرا می شوند.
دو ابتکار حسابداری مدیریتی در یک سازمان بخش عمومی بزرگ در پرتغال (خدمات پست ملی پرتغال) انجام شد. هدف یکی از ابتکارات با نام صورت های درآمد(IS)این بود که نتایج مالی را برای نواحی مختلف در سازمان نشان دهد. هدف ابتکار دیگر با نام شاخص های کارایی کلیدی (KPI) این بود که شاخص هایی برای نمایش کارایی تجارت ایجاد کند. این ابتکارات سطح قابل قبولی از پایداری را برای تضمین تولید منظم اطلاعات ماهیانه بصورت برنامه ریزی شده ایجاد نکردند. مطابق چارچوب مطالعه برنز و اسکاپن (2000) من باید بگویم که شکافی بین قوانین وجود داشت که شامل جریان ها و تکنیک های حسابداری مدیریتی مطلوب جدید بود، که تکنیک های مورد کاربرد حسابداری مدیریتی جدید را معرفی میکردند. این مسئله این فرصت را به من داد که شکاف موجود بین جریان ها و قوانین مربوط به IS و KPI از یک راهکار سازماتی را بر مبنای چارچوب مطالعه برنز و اسکاپن (2000) توضیح دهم، که شامل توسعه های آن بعلت پتانسیل آن برای توضیح فرآیند های مداوم تغییر حسابداری مدیریتی در سازمان ها می باشد. برای مطالعه دلایل این شکاف، من مطالعه موردی طولی عمیقی را انجام داد.
بعلاوه، تعدادی از محققان بیان کرده اند که مسائل مربوط به تئوری های دیگر می تواند چارچوب برنز و اسکاپن (2000) را در توضیح فرآیند های مداوم تغییر حسابداری مدیریتی غنی سازد. البته آنها عمدتاً مسائل مربوط به یک تئوری خاص را اضافه می کنند. این مطالعه با پیروی از استراتژی مقایسه مسائل با هم از چند تئوری، میخواهد که توسط فراهم سازی مدارکی که مسائل اعتماد و قدرت باید بصورت همزمان تحلیل گردند به مقالات تغییر حسابداری مدیریتی الهام گرفته از OIE کمک کند، تا درک ما از این مسئله را توسعه دهد که ابتکارات حسابداری مدیریتی چطور در عمل مورد استفاده قرار می گیرند، و همچنین توسط فراهم سازی مدارکی که فشارهای خارجی و داخلی یا عدم وجود آنها را چطور باید در طول زمان مد نظر قرار داد.
ادامه این مقاله بدین شرح می باشد: بخش بعدی چارچوب تئوری را معرفی میکند که راهنمای مطالعه است و پس از آن بخش چارچوب تئوری، را داریم که محیط موردی و تکنیک های حسابداری مدیریتی را توصیف میکند. سپس بخش روش تحقیق، روش تحقیق را توصیف میکند و بخش نتایج نیز نتایج مطالعه را معرفی میکند. بجث نتایج در بخش "بحث" و سپس نتیجه گیری ها بیان می گردد.
چارچوب تئوری
در سالهای اخیر محققان انواع مختلفی از تئوری های سازمانی را اعمال کرده اند تا در مورد تغییر حسابداری مدیریتی اطلاعاتی بدست آورند. همانطور که لیگوی و استکولینی (2012) می گویند، اغلب از سه نوع تئوری سازمانی در مقالات تغییر حسابداری مدیریتی استفاده می گردد: اقتصاد سازمانی جدید (NIE)، جامعه شناسی سازمانی جدید (NIS)، و اقتصاد سازمانی قدیمی (OIE). مهم است که جنبه های اصلی هر یک از آنها را توضیح دهیم تا مشخص شود که چرا من در این مقاله یک راهکار سازمانی را بر مبنای چارچوب برنز و اسکاپن (2000) اتخاذ کرده ایم که شامل توسعه های آن نیز می باشد.
راهکار سازمانی
NIE مربوط به ساختارهای مورد استفاده در تراکنش های اقتصادی دولیت است و شامل دامنه وسیعی از تئوری های فرعی می باشد که در فرضیه جذب و ارائه اولویت های غیر متغیر به افراد مشترک هستند، و بنابراین برای توضیح بصورت برون زاد هستند. راتر فورد (1996) می گوید که اغلب مطالعات در NIE از تئوری اقتصادی نئو کلاسیک ناشی می گردد. با اینکه NIE ایده عقلانیت بیان شده توسط اقتصاد دانان نئو کلاسیک را رد میکند، با اینحال ایده سیمون (1959) در مورد عقلانیت محدود را می پذیرد. این بدین معناست که تصمیم گیری را بصورت محدود در نظر می گیرد، و بیان میکند که تصمیم گیرندگان نمی توانند همه عواملی را مدیریت کنند که دارای روابط متقابل با تصمیم گرفته شده هستند. NIE در اصول مبنایی خود، توصعه ای از تئوری نئو کلاسیک است.
برعکس، OIE و NIS این ایده را رد می کنند که افراد می توانند بصورت عاقلانه یک کاربرد را بهینه سازی کنند اما برخلاف NIE ، آنها اهمیت فرهنگ و جامعه را نیز در تحلیل خود شامل می سازند. تفاوت های بین OIE و NIS زیاد نیست. با اینکه NIS مربوط به سازمان ها در محیط سازمانی است که ساختارها و سیستم را شکل میدهند، اما OIE مربوط به سازمان هایی است که اعمال و افکار عاملان انسانی فردی را شکل میدهند.
NIS توسط محققان اعمال شده است تا توضیح دهد که چرا بعضی از سازمان هایی که در محیط های سازمانی بالا قرار دارند شبیه به هم هستند. مطابق تئوری NIS ، سازمان ها از ساختارهای رسمی و راهکارهایی پیروی میکنند که در محیط اجتماعی و فرهنگی خود دارای ارزش هستند تا مشروعیت خود را بدست آورند و از منابعی حفاظت کنند که برای بقای خود ضروری هستند. این جستجو برای مشروعیت و منابع، سازمان ها را وا می دارد که رسمی ترین ساختارها و راهکارهایی را اتخاذ کنند که در محیط اجتماعی و فرهنگی خود پراکنده شده اند. برای انجام اینکار، آنها بصورت هم شکل در می آیند. با اینکه محققان NIS هم شکل بودن رقابتی را انکار نمی کنند، اما آنها بر روی سه نوع هم شکلی سازمانی متمرکز هستند (اجباری، تقلیدی و هنجاری) تا بر ابعاد اجتماعی و سیاسی تأکید کنند که سازمان ها در داخل آنها متناسب می گردند.
NIS از لحاظ محتوای حسابداری توسط محققان برای مطالعه این مسئله بکار رفته است که تکنیک های حسابداری چطور با فشارهای خارجی مطابقت دارند و اینکه اطلاعات حسابداری چطور بعضی اوقات بصورت رسمی استفاده می گردد. این نوع تحقیق از آغاز کار عمدتاً در بخش عمومی اجرا شده است. استفاده رسمی از اطلاعات حسابداری تا حد زیادی توسط محققان NIS تحت مفهوم "جفت سازی سست" بررسی شده است، که زمانی رخ میدهد که تکنیک های کاری واقعی روزانه از ساختارها و راهکارهای رسمی معرفی شده برای برآورده سازی شرایط مورد نیاز سازمانی استفاده نکنند. NIS نیز مانند NIE بر روی فشارهای خارجی تمرکز دارد که دارای پتانسیل موجود برای شکل دهی تکنیک ها و ساختارهای سازمانی می باشد که شامل تکنیک های حسابداری مدیریتی است. اگر فردی بخواهد درک کند که چه چیزی تکنیک های حسابداری مدیریتی را در یک سازمان شکل میدهد، باقی ماندن در سطح NIS برای او کافی نخواهد بود. او باید به داخل هسته سازمان برود و مطالعه کند که تکنیک های حسابداری مدیریتی چطور در داخل آن شکل میگیرند. بنابراین یکی از انتقادات اصلی در مورد تئوری NIS ، نادیده گرفتن عوامل مسان-سازمانی توسط آن می باشد. در این مورد، آگاهی های تئوری OIE خیلی مفید می باشد. یک ویژگی مهم OIE ملاحظات آن از سیستم های اقتصادی از دیدگاه تکاملی است.
محققان OIE بر تکامل، تغییر و مسائل عملی متمرکز هستند. این راهکار به ما این امکان را میدهد تا به موسسه هایی نگاه کنیم که بر زندگی داخلی سازمان ها تأثیر می گذارند و بطور کامل فشارهای داخلی و محدودیت هایی را بررسی میکنند که بر روی تغییر نهادی سازمان تأثیر می گذارند. OIE بر خلاف NIE و NIS ، دیدگاه بزرگ و کلی دارد. بنابراین آگاهی های OIE زمانی سودمند هستند که ما بخواهیم توضیح دهیم که تکنیک های حسابداری مدیریتی چطور در یک سازمان با گذشت زمان تکامل پیدا میکنند و اینکه آنها چرا به شیوه خاصی تکامل پیدا میکنند.
راهکار OIE در محتوای حسابداری مدیریتی ، از تئوری های سازمانی دیگر جدید تر است. این راهکار برای اولین بار در دهه 1990 اعمال شد. از زمان انتشار چارچوب برنز و اسکاپن (2000) ، محققان زیاد دیگری آگاهی هایی را از OIE بدست آورده اند تا فرآیند های تغییر حسابداری مدیریتی را توضیح دهند.
برنز و اسکاپن (2000) بر مبنای تحقیق خود در مورد آگاهی های OIE ، یک چارچوب سازمانی (قدیمی) را ارائه دادند تا فرآیند های میان سازمانی تغییر حسابداری مدیریتی را مطالعه کنند. این چارچوب خصوصاً در مطالعاتی مؤثر است که در آنها، قدرت، سیاست، و منافع برای توضیح فرآیند های مداوم تغییر حسابداری مهم هستند. در بخش بعدی من مفاهیم اصلی این چارچوب را توضیح میدهم.
چارچوب برنز و اسکاپن
چارچوب برنز و اسکاپن (2000) مربوط به مطالعه فرآیند های میان سازمانی تغییر حسابداری مدیریتی است که خصوصاً آگاهی هایی را از مطالعات نلسون و وینتر (1982) ، و بارلی و تولبرت (1997) بدست می آورد. این چارچوب توضیح میدهد که سازمان ها چطور می توانند پدیدار شوند و اعمال را در فرآیند مداوم از طریق زمان شکل دهند.
این چارچوب بر مبنای سه مفهوم اصلی است: قوانین، جریان ها و سازمان ها. همانطور که مطالعه برنز و اسکاپن (2000) نشان میدهد، قوانین بیانیه های رسمی راهکارها هستند، درحالیکه جریان ها راهکارهایی هستند که در واقع مورد استفاده قرار می گیرند. در محتوای حسابداری مدیریتی ، قوانین باید شامل سیستم های حسابداری مدیریت رسمی موجود باشند، و جریان ها باید بصورت تکنیک های مورد استفاده حسابداری مدیریتی در نظر گرفته شوند. برنز و اسکاپن (2000) همچنین بیان میکند که سازمان ها شامل فرضیات بدیهی مشترک می باشند که اعمال عاملان منفرد را شکل میدهند. این سه مفهوم با هم مرتبط هستند. بعضی از قوانین بصورت جریان در می آیند و بعضی از جریان ها نیز بصورت قانون در می آیند. بعلاوه، بعضی از جریان ها می توانند به سازمان تبدیل شوند. باید خاطر نشان کنم که درجه انتزاع این مفاهیم تئوری از قوانین به جریان ها و از جریان ها به سازمان ها توسعه پیدا میکند.
در تطابق با این چارچوب، ارتباطی بین سازمان ها وجود دارد و اعمال روزانه توسط اعضای سازمان انجام می شود. هر دوی این قلمروها نتیجه فرآیند تراکمی تغییر در سراسر زمان هستند. رابطه بین این دو قلمرو از طریق قوانین و جریان ها ایجاد می گردد. سازمان ها در لحظه خاصی از زمان بر روی اعمال تأثیر می گذارند، که توضیح میدهد که پیکان های a و b بصورت عمودی نشان داده می شوند. اعمال عاملان شامل در فرآیند های تغییر، به مرور زمان سازمان هایی را توسط ایجاد جریان ها و قوانین تولید یا بازتولید می کنند. این تأثیر اعمال بر روی سازمان ها از طریق پیکان های مایل c و d نشان داده می شود. باید گفته شود که فرآیند های تغییر در سطح سازمانی در مقایسه با فرآیند های تغییر در سطح عمل، نیازمند دوره های طولانی تری از زمان است. بنابراین شیب پیکان d به اندازه پیکان c تند نمی باشد.
این چارچوب حسابداری مدیریتی را بصورت یک سری از قوانین و جریان ها نشان میدهد که میتوان آنها را در سازمان ها جریان سازی و نهادینه کرد. این بدین معنا نیست که تکنیک های حسابداری مدیریتی تغییر نخواهد کرد. در حقیقت قوانین و جریان ها با گذشت زمان بصورت عمدی یا غیر عمدی تغییر پیدا میکنند.

 


شکل 1 – چارچوب برنز و اسکاپن

 

بعلاوه، در یک سازمان فقط قوانین و جریان های حسابداری وجود ندارد، بلکه قوانین و جریان های سازمانی دیگر نیز وجود دارد که بر روی قوانین و جریان های حسابداری تأثیر می گذارند و تحت تأثیر آنها نیز قرار می گیرند. در مرکزیت این مسئله، این ایده وجود دارد که قوانین و جریان های حسابداری و غیر حسابداری، با هم اعضای سازمانی را قادر می سازند تا از اعمال خود و روابط متقابل خود با اعضای دیگر سازمان سر در بیاورند. بعلاوه، قوانین و جریان ها دارای این پتانسیل هستند که خصوصیات سازمانی را در طول زمان و فضا انتقال دهند. و در نهایت، وقتی که قوانین و جریان ها بطور گسترده در بین اعضای سازمانی به اشتراک گذاشته می شوند، پتانسیل آنها برای ایجاد مغایرت در سازمان کاهش می یابد.
مطابق مطالعه برنز و اسکاپن (2000) ، سازمان ها و تغییری که با جریان های ایجاد شده سازگار است را می توان بصورت آسان تری اجرا کرد، در مقایسه با آنچه که شیوه انجام چیزها را تغییر میدهد. بنابراین اجرای تکنیک های حسابداری مدیریتی جدید را می توان با توجه به ادراک اعضای سازمانی قبول یا رد کرد که تحت تأثیر تکنیک ها قرار می گیرد. برای اجتناب از ایجاد مغایرت، مدیریت تغییر نیازمند دانش عمیقی در مورد محتوای سازمانی است که فرآیند های تغییر در آن انجام می شود.
محدودیت ها و توسعه های چارجوب برنز و اسکاپن
چارچوب برنز و اسکاپن برای مطالعه فرآیند های تغییر در سازمان های فردی مورد استفاده قرار گرفته است و عمدتاً برای مطالعه مقاومت نسبت به تغییر یا تطابق با تغییر مورد استفاده قرار گرفته است. این چارچوب سطح کوچکی از تحلیل را اتخاذ میکند که بر محتواهای میان-سازمانی تمرکز دارد و توجه کمی به تأثیرات خارجی دارد که توسط محققان NIS بصورت گسترده بررسی شده است. این بدین معنا نیست که چارچوب برنز و اسکاپن (2000) تأثیرات خارجی را تشخیص نمی دهد بلکه تشخیص میدهد که تأثیرات خارجی وداخلی بر روی فرآیند های تغییر حسابداری مدیریتی وجود دارد اما توجه زیادی را به مورد دوم اختصاص نداده است.
پس عجیب نمی باشد که مطالعه تأثیرات خارجی بر روی سازمان ها در بیشتر مطالعاتی که از چارچوب برنز و اسکاپن (2000) استفاده کرده اند نادیده گرفته است. یک استثناء مطالعه نور-آزیا و اسکاپن (2007) می باشد که روابط متقابل بین مؤسسات داخلی و خارجی را در شکل دهی فرآیند های تغییر حسابداری مدیریتی بررسی کردند. این مطالعه موقعیتی از تنش های داخلی را در شرکت عمومی مالزی بصورت نتیجه ای از مغایرت موجود بین مؤسسات داخلی و خارجی توصیف میکند. تین مغایرت باعث عدم وجود اعتماد بین حسابداران و مدیریان کاربردی میگردد. ریبرو و اسکاپن (2006) با تشخیص اهمیت سازمان های واقع در محیط سطح کوچک، مکمل های بین تأثیرات سازمانی داخلی و خارجی را بررسی کردند. آنها گفتند که مد نظر قرار دادن هر دو تئوری، آگاهی های جامع تری را در مورد فرآیند های تغییر حسابداری مدیریتی ایجاد میکند ، که شامل هر دو فرآیند منجر به معرفی ابتکارات حسابداری مدیریتی و فرآیند های بعدی شامل در اجرا و/یا مقاومت نسبت به این ابتکارات می باشد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله توضیحاتی برای شکاف بین جریان ها و قوانین حسابداری مدیریتی یک راهکار سازمانی