لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:26
فهرست و توضیحات:
رهبر فرهمند
مقدمه:
تعریف رهبری
تعریف مدیریت
مدیریت عبارتست از:
افرادراباهدف رسیدن به کیفیت مطلوب اداره کردن
ویژگی های رهبری
سخن معروف (کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته) به معنای همگی شما مسوول هستید و همگی مسوول زیردستان خود میباشید که از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل شده است نگاه هر مدیر و تصمیم گیرنده مسلمان را به خود جلب می کند. ماباشنیدن کلمه ی رهبریارهبران چه نوع شخصیتی رادرذهن خود تجسم می کنیم؟فردی دیکتاتور،فردی آرام، فردی پرکاروپرتلاش،فردی سرپرست و...به طورکلی باشنیدن اسامی چون هیتلر،ماهاتماگاندی،مائوتسه یانگ و...خواه ناخواه ذهنمان به سمت چه کلمه ای درخورشخصیت این افراد می رود؟ حال بحث راباطرح سوالی دیگر ادامه می دهیم آیا رهبری امری فطری وذاتی است؟ درپاسخ به این سوال باید بگوییم که هر چیزی از رهبری آغاز و به رهبری ختم می شود و نطفه رهبری در درون هر کــس قرار دارد. اگر بزرگی مقام رهبری رادر درون خود بدست آوریم، دربیرون ازوجود خود نیز می توانیم هــمان رهبری باشیم که خود می خواهیم. عده ای ازما پیروی خواهند کرد واز عهده ی خیلی از کارها در این دنیا بر خواهیم آمد. چه چیزی مردم را وادار می کند که رهبری کسی را بپذیرند؟ چه چیزی باعث می شود که شخصی رهبری موفق باشد حال آن که شخص دیگری درهمان موقعیت ناموفق باشد؟چرا مردم در پذیریش رهبری یک نفر اکراه دارند اما پشت سر آن یکی تا آن سر دنیا می روند؟ وجه تمایز این چنین رهبرانی که کارایی موفقی را در میدان عمل به نمایش می گذارند با رهبرانی که از چنین کارایی برخوردارنیستند چیست؟چه عاملی باعث می شود که افرادی چون هیتلر وناپلئون و ...سرنوشت هزاران ومیلیون هانفر راتحت کنترل وسیطره ی خود درمی آورند حال آن که عده ای دیگر ازهمین نفرات نمی توانند ؟چطور ممکن است که نفری همیشه رییس ومدیر است ولی دیگری نیست؟پاسخ همه ی این هاراباید درخصوصیات شخصی افراد جستجو کرد. رسیدن به مرتبه ی رهبری زمان می برد. قانون فرآیند
The Law of Process می گوید: کسی یک شبه رهبر نمی شود.ظهور رهبری به شروع زندگی اجتماعی ایران بازمی گردد.وقتی دویاچند نفر تشکیل یک گروه اجتماعی رامی دهند وبایکدیگر رابطه برقرار می کنند تاثیری که افراد گروه روی یکدیگر می گذارند یکسان نیست بلکه بعضی ازافراد نقش فعال تری به خود گرفته وتاثیر بیشتری روی دیگران می گذارند وبیشترمورد توجه دیگران قرار می گیرند.واین اولین گام در آغاز رهبری است.با تثبیت موقعیت فرد درگروه نفوذ فرد درگروه زیاد شده وبه تدریج به عنوان رهبر درگروه ظاهر می شود ونفرات گروه رابه ترغیب مشتاقانه درجهت نیل به هدف های گروه مجبورمی کند. رسیدن به مقام رهبری حاصل از آموختن قانون های رهبری است،تا فوت و فن این کار را یاد بگیرد. اما باید بدانیم که فهمیدن فوت و فن رهبری با عمل کردن به آن دو چیز جداگانه است.
بعد ازاین مقدمه بحث راباتعاریفی ازرهبری ومدیریت ادامه می دهیم. واژه رهبری بیشتر شبیه واژه های آزادی، عشق و صلح است ولی هر کسی شروع به تعریف رهبری میکند بلافاصله درمییابد که رهبری تعاریف مختلفی دارد در پنجاه سال گذشته بیش از
شصت و پنج طبقه بندی سیستمی مختلف برای تعریف موازین رهبری ارائه شده است.در پیشینه ی مطالعات حدود 130تعریف مختلف ازرهبری وجوددارد.که دراینجا به ذکرتعدادی ازاین تعاریف اشاره می کنیم.
رهبری فرایندی ازنفوذ بین یک رهبروعده ای پیروان اوبرای رسیدن به هدف های گروهی ویا سازمانی.
رهبری عبارتست از هنر یاعلم نفوذ دراشخاص به طوری که بامیل وخواسته ی خوددرجهت حصول به هدف های تعیین شده گام بردارد.
رهبری فرایندی است که می تواند توسط همه آموخته شود وبرای همه قابل دسترسی است.
رهبری عبارتست از ارتباط بین گروهی از افراد که در آن یک نفر میکوشد تا دیگران را به سمت هدف معینی سوق دهد.
عده ای رهبری را نفوذ بر زیردستان تعریف نموده اند.
هیچ گاه نباید مدیررابارییس اشتباه بگریم واین واژه هارامترادف به کارببریم.معمولاخیلی ها مدیر یا رئیس را کسی می داننــــد که دستور می دهد و دستور او لازم الاجرا است.در فرهنگ لغت معین، مدیر، اداره کننده کاری و در فرهنگ لغت المنجد، رئیس، سرور و سالار و بزرگ و پیشوا تعریف شده است.درتعریف مدیریت می توانیم بگوییم:
مدیریت عبارتست از:نفوذ دردیگران جهت کسب اهداف سازمان
مدیریت عبارتست از:مهارتی برای ترغیب کارکنان بدون تهدیدویازور تادستورکارمدیران رابپذیرند.ودرجهت آن سخت بکوشند وکاری رابا کیفیت بالا عرضه کنند.
آن چه که درتعریف رهبری ومدیریت به آن اشاره کردیم توجه به واژه ی نفوذ دردیگران می باشد.امروزه هرشرکت ومؤسسه وسازمانی دوره های آموزشی رهبری ومدیریت رادایرمی کنند تاقابلیت های رهبری رادرافرادخود پرورش دهند.ومدیران رابا فنون رهبری آشنا کنند.بارها شنیده ایم که مطبوعات درزمینه ی عدم کفایت مدیران خود شکایت دارند.شاید بتوان این عامل رابه عدم تاثیرگذاری ونفوذ دردیگران دانست.امااین سوال که می توان این تنها ویژگی راشرط لازم وکافی برای احرازمقامی چون رهبری دانست یانه؟ویااینکه عوامل دیگری دراین امر دخیل هستند؟
جواب:مسلما نمی توان این تک خصیصه ی رهبری رابرای رسیدن به مقامی چون رهبری برای افرادی به عنوان رهبر وافرادی به عنوان پیروان دانست. پس بایستی به دنبال دیگر ویژگی های رهبری بپردازیم که جادارد دراینجا به بعضی از خصیصه هاوویژگی های رهبری ومدیریت اشاره کنیم.
تحقیق درباره رهبر فرهمند