دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه20
انگیزش:فرایندی که شدت جهت گیری وتداوم وتلاش افراد به منظوررسیدن به یک هدف را محاسبه می کند
وشدت:به میزان تلاش فرد مربوط است.
جهت گیری: فقط تلاش مهم نیست بلکه کیفیت کارنیزمهم است ودرنتیجه تلاش ها باید درجهت اهداف سازمان هدایت وکنترل شده واستوارشوند.
تداوم:مقیاسی است که فرد چه مدت تلاشش را می دهند. افراد با انگیزه آنقدر دریک وظیفه باقی می مانند تا به هدفشان برسند.
اولین تئوریهای انگیزش: دهه 1950 دوره ی موثری درگسترش مفاهیم انگیزش بود. سه تئوری خاص دراین دوره فرموله وبیان شد. این سه تئوری، تئوری سلسله ی نیازها تئوری x وتئوریy وتئوری دو- عاملی است
تئوری سلسله مراتب نیازها: که متعلق به ابو اهام مازلو است اوفرض کرده است که درهرانسانی سلسله مراتب از5 نیازوجود دارد
- فیزیولوزیکی: که شامل گرسنگی، تشنگی، پناهگاه، روابط جنسی ودیگرنیازهای جسمی.
- امنیت: شامل امنیت وهمایت ازآسیب های فیزیکی واحساسی.
- اجتماعی: شامل تأثیر،تعلیق وپذیرش ودوستی.
- احترام واعتبار: شامل فاکتورهای احترام درون فردی مانند احترام به خود واستقلال.
- خودشکوفایی: که فرد توانایی دارد که چه باشد وشامل رشد ورسیدن به پتانسیل فردی.
تئوریx وتئوریy : داگلاس مک گریکوردو دیدگاه مجزا ازانسان پیشنهاد کرد بطوراساسی منفی به عنوان تئوری x ودیگری مثبت بعنوان تئوری y طبقه بندی کرد.
درتئوری x چهارفرض توسط مدیران درنظرگرفته می شود:
- کارمندان به صورت ذاتی ازکاربیزارهستند.
- چون کارمندان کاررا دوست ندارند، آنها را باید وادارکرد، کنترل کرد وبوسیله تنبیه تهدید کرد.
- تا جایی که امکان پذیرباشد کارمندان ازمسولیت ها اجتناب خواهند کرد ورهبری رسمی را جستجو می کنند
- بیشترکارمندان امنیت را برترازفاکتورهای دیگرکه مربوط به کارمی شوند قرار می دهند وجاه طلبی کمی ابرازخواهند کرد
درمقابل چهارفرضیه مثبت درتئوری y وجود دارد
- کارمندان می توانند کاررا به راحتی استراحت یا بازی ببینند.
- افراد خود رهبری وخود کنترلی را تمرین خواهند کرد.
- افراد می توانند پذیرفتن، حتی جستجو کردن، پرسیدن ومسئولیت را یاد بگیرند.
- توانایی ایجاد تصمیمات ابداعی بصورت گسترده درمیان افراد پراکنده شده است.
تئوری دو عامل: برپایه این اعتقاد که رابطه ی یک فرد با کاربصورت اساسی است ونگرش فرد نسبت به کاربه خوبی می تواند موفقیت یا شکست او را مشخص نماید.
تئوری معاصرانگیزش: تئوری های معاصردارای یک عنصرمشترک هستند وآن این است که هرکدام دارای میزان منطقی ازمدارک حمایت معتبرهستند.
تئوری وجود، وابستگی ، رشد(ERG): نظریه نظریه آکورفراین بود که سه گروه نیازهای اصلی وجود دارد. گروه وجود مربوط به تأمین نیازمندیهای مادی واساسی
می شود این گروه شامل بخش هایی می شوند که مازلو تحت عنوان نیازهای امنیتی وفیزو لوزیکی مرد وتوجه قرارداد دسته دوم نیازهای مربوط به وابستگی می شوند.
تمایلی برای نگهداری روابط شخصی مهم داریم این امیال اجتماعی وموقعیتی نیازمند تعامل با دیگران هستند تا مشخص شود که آیا اارضا شده اند سپس نیازهای رشد رامجزا می کند. نیزمیل طبیعی برای رشد وپیشرفت شغلی این جزداخلی طبقه احترام وخصوصیات خود شکوفایی درسلسله مراتب نیاز مازلو است.
تئوری نیازهای مک کللند: توسط دیوید مک کللند وهمکارانش مطرح شد، این تئوری روی سه نیازمتمرکزاست.
نیازموفقیت: محرکی برای تلاش جهت موفق شدن درمجموعه ای ازمعیارها، کوشش برای موفقیت.
نیازقدرت: نیازقدرت تمایلی است برای اثرگذاشتن، موثربودن وکنترل کردن دیگران.
نیازارتباط: نیازبرای ارتباط بین فردی نزدیک ودوستانه
یعنی افراد نیروی فوق العاده ای برای موفق شدن دارند. آنها بیشتربرای موفقیت های شخصی تلاش می کنند تا برای پاداش برای موفقیت.
تئوری ارزیابی شناختی: دراواخر1960، محقق پیشنهاد کرد که معرفی پاداش های بیرونی ازقبیل: پرداخت برای کارکه قبلاً بعنوان یک پاداش دهنده ی درونی به خاطراذتی که همراه با معنای کاربوده است، تمایل به کاهش سطح کلی انگیزش دارد. تئوری ارزیابی شناختی نامیده شده است.
تئوری هدف گذاری: دراواخر1960 ادوین لاک پیشنهاد کرد که مفهوم کارکردن به منظوریک هدف منبع اصلی انگیزش کاری است. اهداف به یک کارمند می گویند که چه نیازهایی وجود دارند وچه مقدارتلاش بایستی انجام شود. اهداف مشخص عملکرد را افزایش می دهند وهنگامی که اهداف مشکل پذیرفته می شوند منجربه عملکرد بالاتری نسبت به اهداف آسان می شوند وبازخورد آن منجربه عملکرد بالاتری نسبت به حالتی که هیچ بازخوردی وجود ندارد می شود.
تئو