فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره اصلاح نباتات

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله کامل درباره اصلاح نباتات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره اصلاح نباتات


دانلود مقاله کامل درباره اصلاح نباتات

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 127

 

فصل اول

مقدمه:

روشهای سنتی اصلاح نباتات مبتنی بر دستکاری ساختار ژنتیکی گیاه کامل و از طریق تولید جنسی است. در سالهای اخیر روشی برای دستکاری ژنتیکی در سطح سلولی پیدا شده است که روشهای اصلاحی را بطور منحصر بفرد کامل می کند. موجودیت پیدا کردن روشهای کشت بافت و سلول را می توان به پیشرفتهای ناشی از دانش کشت سلولی و زیست شناسی مولکولی دانست (4 و 51)

بیوتکنولوژی یا فناوری زیستی مجموعه ای از فنون را تشکیل می دهد که امکان بکارگیری، توانایی و کارآیی سلولهای موجودات زنده اعم از حیوانی یا گیاهی را فراهم می سازد. در سالهای اخیر با انجام تحقیقات متعدد در حوزة بیوتکنولوژی کشاورزی این بخش دارای جایگاه مهم و باارزشی شده است و این امکان را در رابطه با گیاهان زراعی فراهم نموده است که بسیار مطالب کارآتر از روشهای کلاسیک اصلاح نباتات با استفاده از تکنیکهای مختلف از قبیل دست ورزی ژنتیکی (Genetic manipulation)، کشت بافت و سلول گیاهی در شرایط In Vitro و غیره، گیاهانی با سازگاری متناسب تر و بیشتر به شرایط محیطی و همچنین سازگار با نیاز انسانها تولید نماید.

تکنیک کشت بافت و سلول گیاهی در شرایط In Vitro ازجمله فنون بیوتکنولوژی است که کاربرد آن به اوایل سالهای 1950 می رسد. بر اساس این تکنیک، سلول گیاهی یا بافت از اندامهایی مثل ریشه، ساقه، برگ و گل آذین یا هر اندام دیگری از گیاه جدا شده و در شرایط کاملاً استریل و گندزدایی شده، در درون لوله های آزمایش محتوی محیط غذایی مصنوعی قرار گرفته و با تأمین نیازهای نوری و حرارتی مناسب تبدیل به یک گیاه کامل می گردد. این تکنیک همانطور که اشاره شد امکان تولید هزاران گیاهچه مشابه گیاه مادری را در مدت زمان بسیار کوتاهی و در فضای فیزیکی بسیار محدودی فراهم می‌سازد که با انتقال این گیاهچه ها به سطح گلخانه و مزرعه تولید انبوهی از گیاهان مورد نظر را می توان باعث شد. در اصلاح نباتات با استفاده از تکنیک کشت بافت و نیز تولید کالوس یا گیاهچه ها در مقیاس وسیع و انجام گزینش در بین نمونه ها می توان از ارقام مقاوم به استرسهای محیطی را تولید نمود. فنون فوق فرصتهای مناسبی در بخشهای مختلف تحقیقاتی، اقتصادی بوجود آورده است که با تقویت بخش دولتی و فعال نمودن بخش خصوصی کارایی این بخشها را برای تأمین و تولید محصولات اساسی کشور را، بطور قابل ملاحظه ای می توان افزایش داد. (51 و 98)

 

تاریخچه اهمیت کشت بافت:

مفهوم کشت بافت گیاهی خلاصه عبارت کشت پروتوپلاست گیاهی، سلول گیاهی، بافت و کشت اندام گیاهی است. کشت بافت و سلول گیاهی بر اساس نظریة شوان مبنی بر دارا بودن خاصیت توتی پوتنسی سلولها پایه گذاری شد. توتی پوتنسی خاصیتی است که بر اساس آن یک سلول دارای توان تبدیل شدن به موجود کامل است. در سالهای اخیر، تکنیک کشت بافت گیاهی به یک ابزار بسیار قدرتمند برای تکثیر و اصلاح بسیاری از گونه های گیاهی تبدیل گشته است. این تکنیک با ابراز نظریة گوتلیب هابرلاندت در مورد خاصیت توتی‌پوتنسی در سلول گیاهی در آغاز قرن بیستم آغاز گردید. هارلاند پیشنهاد نمود که روشهای جداسازی و کشت اندام گیاهی باید توسعه یابد و ادعا نمود که اگر محیط و مواد غذایی سلولهای کشت شده، دستورزی شده باشند، آن سلولها باید صفات ارثی مربوط به مراحل رشد و نموی گیاه اولیه را تکرار نمایمد. دیدگاه هابرلاند در حقیقت قابل توجه بود زیرا وی حتی بیان داشت که خارج از سلولهای سوماتیکی زنده، جنینهای مصنوعی به صورت غیر جنسی رشد و نمو می یابند.(5) احتمالاً وایت نخستین کسی بود در سال 1954 مسئله کشت سلولی را به روشنی بیان کرد. او بیان داشت که تفاوتهای بین سلولهای دیگر در آن ارگانیسم می باشد. لذا امکان دارد بتوان با جدا نمودن سلول، پتانسیل نهفته توتی پوتنت را به آنها بازگردانید. البته احتمال دارد که این خاصیت در سلول برای همیشه از دست رفته باشد. اسکوگ و میلر در 1957 پیشنهاد نمودند که اثرات متقابل کمی بین اکسین و سیتوکینین نوع رشد و مراحل مورفولوژیک را که باید در گیاه رخ دهد، تعیین می کنند. مطالعات آنها در توتون نشان داد که نسبت بالای اکسین به سیتوکسین باعث القای رشد ریشه می شود؛ درحالیکه نسبت بالای سیتوکسین به اکسین باعث القای رشد ساقه میگردد، هرچند که این الگو پاسخ کلی و عمومی نیست. (1 و 5 و 9 و 98)

دستورزی نسبت اکسین به سیتوکینین در بسیاری از گونه ها و جنسها برای ریخت زایی موفقیت آمیز بوده است. کارهایی که توسط مورل[1] (1960) روی ازدیاد ارکیده انجام گردیده است، آغازی برای کاربرد تکنیک کشت بافت گیاهی برای تکثیر و اصلاح بسیاری از گونه های گیاهی بود که منجر به توسعه و گسترش استفاده از محیطهای کشت جدید با غلظتهای بالای نمک توسط موراشیگ و اسکوک[2] گردید.

در سال 1966 نیز گوها[3] و محشوری[4] امکان ایجاد تعداد زیادی از گیاهچه هاپلوئید از دانه داتوره بوسیله کشت بساکهای نابالغ را ثابت کردند. (98)

در سال 1970 اولین امتزاج موفقیت امیز پروتوپلاست در محیط کشت تحقق یافت. در همین سال انتخاب موتانهای بیوشیمیایی در شرایط آزمایشگاهی صورت گرفت. در 1974 تولید گیاهان هیبرید حاصل از امتزاج پروتوپلاستهای هاپلوئید به نتیجه رسید. (1 و 98)

تحقیقات در زمینه کشت بافت گیاهی از سال 1975 به بعد بطور چشمگیری افزایش یافت و از دهة 1980 به بعد به عنوان بخش مهمی از بیوتکنولوژی گیاهی مورد توجه بسیاری از دانشمندان قرار گرفته است بطوریکه در سال 1977 توسط چلتون و همکاران ادغام موفقیت آمیز DNA پلاسمید Ti از Agrobacteriam tumefaciens به گیاهان صورت گرفت. (98 و 100)

در حال حاضر کشت بافت به عنوان پیش نیاز مهندسی ژنتیک از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از طرفی کشت بافت بعنوان مکمل روشهای کلاسیک متداول در اصلاح نباتات بکار می رود نه جایگزین آن (86 و 100)

اساس گیاه شناسی برای کشت بافت:

ظرفیت طبیعی گیاهان به منظور تکثیر توسط فرآیندهای غیرجنسی، اساس تکثیر در تکنیک کشت بافت است. کشت بافت به سادگی به ما کمک می کند تا از پتانسیل طبیعی موجود در گیاه برای رشد و تکثیر استفاده کنیم که البته تکنیکی بسیار کارآمد و قابل پیش بینی است (62 و 96)

 

اهداف مورد نیاز با استفاده از تکنولوژیهای جدید کشت بافت و مهندسی ژنتیک:

  • تکثیر سریع گیاهان جهت استفاده در تحقیقات اصلاحی ژنتیکی.
  • تولید گیاهان هاپلوئید و دای هاپلوئید
  • ایجاد هیبریداسیون سوماتیکی بین گونه ای و بین جنسی
  • ایجاد موتاسیونهای القایی
  • حفظ و نگهداری منابع گیاهی از طریق کشت بافت
  • انتقال ژنهای خارجی مطلوب به سلولهای مورد نیاز از طریق کشت بافت و مهندسی ژنتیک
  • تولید گیاهان عاری از ویروس
  • ایجاد لاینهای مقاوم به امراض و بیماریها
  • ایجاد لاینهای مقاوم به شوری و خشکی
  • تهیه لاینهای مقاوم به علف کشها

فصل دوم

خصوصیات زراعی


  تاریخچه: طبق نظر واویلوف دانشمند روسی، مبدأ یونجه مرکز خاور نزدیک آسیای صغیر، قفقاز ایران و مناطق کوهستان روسیه است. مرکز جغرافیائی یونجه را غالباً کشور ایران می دانند. باید گفت که یونجه مدتها پیش از زمانی که از آن در تاریخ ذکری به میان آمده است، کشت می شد و هم اکنون نیز بطور وحشی در اکثر نقاط دنیا رشد می یابد. مطالعات خانم سینکایا (sinskaya) نشان می دهد که یونجه از لحاظ مبدأ دارای دو مرکز است. نخستین مرکز آن ناحیه کوهستانی قفقاز بود که ارقام جدید یونجه های اروپائی از آن بدست آمده است. دومین مرکز مستقل پیدایش را آسیای مرکزی می دانند. تاریخچه یونجه، سرگذشت مهمترین گیاه علوفه ای دنیا و اولین گیاه علوفه ای اهلی شده است که بشر اولیه اهمیت و ارزش آن را بعنوان غذای دام تشخیص داده است. از نظر تکاملی، توجه به کشت یونجه بطور چشمگیری موفقیت آمیز بوده است که علت این امر شاید وجود سیستم ریشه ای مناسب آن است که طی قرون متمادی و تکامل همزیستی باکتری ریزوبیوم و ریشه یونجه، گیاه یونجه به یک منبع ازت سرشاری دست یافته است که نیاز این گیاه به این عنصر غذایی را مرتفع می نماید. از طرفی ریشه یونجه بعلت عمیق و راست بودن، توانایی کافی در جذب رطوبت از اعماق خاک را داراست که گیاه را در شرایط خشکی از خطر نجات می دهد. همچنین گیاه یونجه در اثر خشکی و سرما به حالت رکود و خواب رفته و بعد از وجود شرایط مناسب به رشد خود ادامه خواهد داد. ساقه های خزنده یونجه (stolon) و ریشه های خزنده زیرزمینی (Rizom) و طوقه به خاک نشسته یونجه مقاومت گیاه را در مقابل سرما و یخبندان افزایش می دهد. (6 و 62)

 

اهمیت اقتصادی:

غذای دامهای نشخوار کننده، سیستم پیچیده ای را در دنیا از تظر تولید غذائی به نمایش می‌گذارد. 75 درصد غذای تولید شده دنیا را حیوانات نشخوارکننده مصرف می کنند.
80-60 درصد غذای حیوانات نشخوارکننده را علوفه تامین می نماید. 18 درصد غذای بشر و 36 درصد از پروتئین مصرفی انسان را علوفه تامین می کنند و از این لحاظ بهترین وسیله برای تقویت غذائی بشر می باشد. یونجه گیاهی است که بیشترین تولید در میان علوفه ها را در دنیا به خود اختصاص داده است. در دنیا یونجه بعنوان غذای دام بطور مستقیم بصورت چراگاه و یا در دامداریهای صنعتی مورد استفاده قرار می گیرد و بعنوان منبع هیدرات کربن و پروتئین دام مورد استفاده قرار می گیرد.

کشور ایران دارای 20 میلیون هکتار زمین قابل کشت است که سالیانه حدود 10 میلیون هکتار به حال آیش گذاشته می شود و حدود 5/8 تا 9 میلیون هکتار به زیر کشت می رود. 6/5 میلیون هکتار به کشت گندم و بقیه به سایر محصولات شتوی و صیفی اختصاص دارد که 284936 هکتار آن را یونجه تشکیل می دهد. (6 و 64)

 

گیاه شناسی یونجه:

گیاهی است چند ساله دارای ریشه ای راست و مستقیم که به نام ریشه اولیه یونجه معروف است. این ریشه بعد از قرار گرفتن بذر در خاک و جذب رطوبت، بدون انشعاب است. به موازات تشکیل این ریشه قسمت زیر لپه یا هیپوکوتیل در زیر سطح خاک نمودار می شود. و با طویل شدن آن باعث جوانه زدن و خارج شدن از سطح خاک می شود که در این مرحله گیاهی است حساس نسبت به کمبود آب، افزایش بیش از حد آب، شوری خاک و سله بستن. وقتی زیر لپه یونجه از سطح حاک نمودار گردد، در این موقع یونجه جوانه زده فقط دارای دو لپه یا کوتیلدون است که بصورت برگهای متورم به نظر می آیند و بعد از مدتی از بین رفته و برگهای اصلی از مرکز آن بوجود می آیند که دارای دمبرگی طول می باشند که معمولاً قلبی شکل بوده و شباهتی به برگهای اصلی یونجه ندارد. که بعد از طی زمان نخستین برگ مرکب 3 برگچه ای نمایان می شود.

علاوه بر ریشه اصلی، ریشه های جانبی نیز از سلولهای حاشیه استوانه مرکزی ریشه اصلی نمودار می شود. که عامل موفقیت یونجه در مقابل عوامل نامساعد وجود سیستم مناسب ریشه می باشد. بعد از کشت چند هفته از رشد و نمو گیاه و وجود رابطه همزیستی ریشه گیاه با باکتریهای ریزوبیوم یونجه دیگری نیازی به ازت خاک ندارد. علاوه بر آن ریشه عمیق و راست یونجه موجب حذب رطوبت از اعماق تا 5 متر نیز می شود. که امتیاز باارزشی در مقاومت به خشکی است. ساقه های خزنده روی زمین (استولون)، ریشه های خزنده زیرزمینی (ریزوم) از قسمتهایی هستند که در طول مدت رشد و نمو این گیاه به وجود می آیند.

ساقه اصلی یونجه چهارگوش به نظر می رسد و مغز آن از سلول های پارانشیمی نسبتاً بلند و فشرده پر شده است و دارای انشعابات بسیار زیاد و ظریفی است که هر کدام برگهای مرکب زیاد دارد. ساقه یونجه در نزدیک سطح خاک، انشعابات زیادی تولید کرده که به مرور زمان چوبی و ضخیم می‌شود و به طوقه تبدیل می گردد. که از این محل ساقه های کوتاه منشعب و ضخیم بوجود می آید که تبدیل به ساقه های بلند و اصلی یونجه می شود. تعداد ساقه ها بین 5 تا 40 عدد است که از ناحیه طوقه خارج می شود و از هر ساقه بعد از چیدن یا رسیدن، ساقه دیگری تولید می شود. بعد از گذشت چند سال طوقه بصورت توده انبوهی درمی آید که در داخل خاک و یا خارج از خاک قرار می گیرد. ساقه های هوائی راست، سبزرنگ و پوشیده از کرک های نرم است. ارتفاع این ساقه ها در ارقام مختلف، در برداشت های مختلف، در مناطق گوناگون و در خاکها، با یکدیگر متفاوت است.

برگ های یونجه مرکب، رنگ برگچه های یونجه سبز تیره، تخم مرغی، سطح زیرینشان پوشیده از کرک است. برگچه و سطح برگ مرکب یک دمبرگچه کوتاه دارد ولی برگچه های جانبی فاقد دمبرگچه می باشند. در قاعده دمبرگ دو گوشوارک یا استیپول وجود دارد که به دمبرگ متصل هستند، هر کدام زائده ای باریک و بلند در انتها و نیز دندانه هائی ظریف و کوچک در قاعده دارد. برگچه های یونجه کشیده، طویل و تقریباً در انتهای آن مضرس است. برگچه ها دارای یک رگبرگ اصلی یا رگبرگچه هستند که تا راس برگچه امتداد می یابد و از این رگبرگچه اصلی، رگبرگچه های فرعی منشعب می شود.

گل یونجه دارای خصوصیات ویژه ای است. رشد و نمو گل یونجه، از انتهای شاخه ها با تغییر حالت از رشد و نمو رویشی به زایشی آغاز می شود. این تغییر حالت در فصل بهار از دهمین تا چهاردهمین گره از طوقه یونجه و در فصا تابستان از ششمین تا دهمین گره صورت می گیرد. بنابراین مفهوم آن این است که یونجه هایی که در بهار به گل می نشینند دارای رشد و نمو زیادتری هستند و ارتفاع ساقه آنها هم بیشتر است ولی یونجه هائی که در تابستان به گل می نشیند ارتفاع کمتری دارند. هر گل دارای یک کاسه، یک جام، ده پرچم و یک مادگی است. کاسه گل شامل پنج کاسبرگ متصل است که به پنج قسمت یا دندانه تقسیم می شود و طول هر قسمت تقریباً برابر طول کاسه است. جام گل شامل 5 گلبرگ به نامهای درفش، بال و ناو به هم پیوسته است. رنگ گل یونجه معمولی شبهی از رنگ ارغوانی یا بنفش است. رنگ گل یونجه داسی مدیکاگو فالکاتا، زرد تیره و رنگ یونجه مدیکاگو لوپولینا، زرد رنگ است. رنگ گل ارقام مختلف گونه های جنس میکاگوممکن است سفید، بنفش، زرد و یا رنگارنگ باشد. مادگی یونجه شامل یک برچه با تخمدان فوقانی، خامه صاف و میان تهی و کلاله مشخص است. تخمک ها بطور متناوب در طول شکاف شکمی تخمدان تشکیل می شوند. معمولاً ده تا دوازده تخمک در تخمدان یونجه رشد می کند، ولی تعدادشان ممکن است بین شش تا هیجده عدد تغییر کند. درون گل یونجه، ده پرچم قرار دارد که نه عدد آنها به هم متصل و دهمین پرچم، نزدیک به درفش آزاد است. میله های پرچم مادگی را احاطه می کنند. (6)

 

آب و هوا:

گیاه یونجه بهترین رشد را در مناطقی دارد که هوای آن مناطق، خشک، آفتابی، گرم و نیز آب زیادی در دسترس داشته باشد. که در شرایط ایران جلگه خوزستان، دشت مغان و منطقه جیرفت مطلوب به نظر می رسد. بطور کلی در ایران می توان سه منطقه مختلف آب و هوائی را برای رشد و نمو یونجه در نظر گرفت: مناطق خشک، نیمه خشک و مرطوب. مستعدترین مناطق برای رشد و نمو یونجه، در صورت وجود آب کافی مناطق خشک و پس از آن مناطق نیمه خشک و در آخر مناطق مرطوب است.

یونجه در مقابل تغییرات دمای محیط حساس نیست و قادر است دمای 50 تا 60 درجه سانتیگراد زیر صفر و 50 درجه سانتیگراد بالای صفر را تحمل نماید. یونجه با ریشه های عمیقی که دارد می تواند در مناطق نسبتاً خشک و کم آب مقاومت کند.

کشت یونجه در ارتفاعات مختلف انجام می گیرد. از ارتفاع 2465 متری در آبعلی 1644 متری در همدان تا ارتفاع 1000 متری در ابرقو کشت می شود. کشت یونجه در ارتفاع پایین تر مثل ابادان و اهواز (13 متر) و حتی پایین تر از سطح دریای آزاد در رشت، امکان پذیر می باشد.

یونجه در محل های گوناگونی و در خاکهای مختلف رشد و نمو می یابد. در نیم کره شمالی تا نیم کره جنوبی از مناطق کوهستانی تا مناطق جلگه در خاکهای سنگین تر خاکهای سبک و شنی رشد می یابد.

بغیر از مرحله جوانه زدن در سایر مراحل رشد به شوری خاک مقاوم است. در خاکهای آهکی نیز یونجه رشد خوبی می تواند داشته باشد. (6)

 

کاربرد بیوتکنولوژی در اصلاح یونجه:

چگونه بیوتکنولوژی باید برای توسعه یک برنامه پیشرفته اصلاحی یونجه بکار برده شود تا واریته های بهتر، متناسب برای تحویل در تولید مثل با حداکثر خاصیت هتروزیگوسیتی ایجاد شود، موضوعی است که اخیراً مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است. در این مقوله، بهبود نژادهای والدینی و بکارگیری هیبریداسیون می تواند تغییر و تبدیل در واریته را در جهت اهداف مشخصی افزایش دهد. موارد زیر جزو بارزترین راهکارهای بیوتکنولوژی برای بهبود یونجه است (64 و 103 و 104 و 89)

مهندسی ژنتیک:

ژنهای بالقوه برای مهندسی ژنتیک عبارتند از: ژن پروتئینی
 Bacillus thuringiensis برای کنترل حشرات بال پولکی، ژنهای پروتئینی پوشش ویروس، ژن مقاومت به علف کش، ژنهای بازدارنده آنزیم (تجزیه کننده) پروتئین برای بهبود کمیت و کیفیت و از بین بردن آنزیمهای هضم کننده پروتئینی قارچی و شکارچی حشرات (Abelson, 1989, Ryan, 1939)، ژنهای پروتئینی بازدارنده آنزیم (تجزیه کننده) پلی گالاکتوز برای جلوگیری از فعالیت endo-polygalacturonase میکرو ارگانیسم های از بین برنده دیواره سلولی (Degra et al 1988)، ژن glutamin-synthetose anti-sense برای افزایش محصول، ژنهای آنزیم کننده، کیتین برای هیدرولیز کردن جلد حشرات تغذیه کننده (Abelson , 1989) و مواردی از قبیل مقاومت به آلومینیوم. ورای سهولت دسترسی، محدودیت عمده در ترکیب ژنهای مورد نظر به درون واریته های تجارتی همان پروسه ای خواهد بود که بوسیله آن واریته های یونجه اصلاح می شوند. واریته های یونجه با ترکیب تعداد زیادی افراد اصلاح شده و واریته ترکیبی را بوجود می آورند. این پروسه سهم ژنتیکی فرد را در جمع به حداقل می رساند.
(103 و 83)

هیبریداسیون گسترده:

تکنیکهای پروتوپلاسم و درآوردن جنین برای هیبریداسیون یونجه های زراعی گونه های یونجه یک ساله Medicago با لگومهای دیگر مثل اسپرس (Onobrychis vicifolia Scop) و شبدر (Lutus corniculatus L.) بکار می رود. یکی از برجسته ترین کارهای این شیوه انتقال مقاومت می باشد (مقاومت به نفخ). (87 و 92)

فصل سوم

کشت بافت

بررسی منابع:

 

کشت بافت یونجه:

اولین گزارش مربوط به کشت بافت یونجه توسط ساندروز وبینگهام در سال 1972 انتشار یافت. آنها گزارش کردند که کالوس می تواند تخمدان نارس[5]، میان گرهها، هیپوکوتیل[6] و حتی پرچم نارس[7] تولید شود. همچنین همة گیاهان تولید شده دارای کروموزومهای سوماتیکی برابر گیاهان دهنده بودند. بعد از این تحقیق راندمان باززایی رو به پیشرفت گذاشت. آرسیونی و همکاران(1990) تعداد ی از گزارشات کشت بافت یونجه که شامل نوع گونه، کالتیوار، ریزیونجه، محیط کشت القاء کالوس[8] و یا محیط کشت رشد[9]، محیط باززایی و نوع باززایی[10] را گردآوری کردند. (8)

در سال 1972 سانددرز[11] و بینگهام[12] تولید کالوس را در محیط نیمه جامد بررسی کردند. تحقیقات آنها نشان داد که اضافه کردن NAA، تیروزین یا سیتوکینین هرکدام به تنهایی یا به صورت ترکیب، کالوس زایی را افزایش می‌دهد. بهترین تولید که روی محیط بدست آمد شامل مواد غیرآلی و ویتامینها ازجمله 100mg/l اینوزیتول و 2gr/l عصارة مخمر بود. توانایی کالوسهای تازه برای باززایی بستگی به سطوح مختلف هورمونی داشت ولی طول مدت روز در تمایز اثری نشان نداد. از کشت بساکهای بالغ، قسمتهای میان گره، هیپوکوتیل، بذور و تخمک بالغ، کالوس و گیاه باززایی شده بدست آمد.

در واقع آزمایشات دقیق تأثیر هورمونها در سطح القاء کالوس اولین بار توسط دانشمندان فوق بررسی شد، آنها مشاهده کردند که وقتی 2-4-D در محیط آغازیدن وجود نداشت جوانه ای هم تشکیل نشد. بنابراین 2-4-D تنها هورمونی است که مسئول همراهی القاء کالوس و اندامزائیهای بعدی باشد. (89 و 84)

در سال 1987 وان[13]و لیانگ[14] تحقیقی در مورد اثرات کاینتین در کالوسهای یونجه انجام دادند:

محیطهای کالزایی B5، B2K، 17951 برای مطالعات اثرات کینتین مورد استفاده قرار گرفت و مورفولوژی، هیستولوژی و باززایی در یونجه ها بررسی شد. حضور کینتین در القاء کالوسهای ضروری تشخیص داده شد. کالوسهایی که توسط کینتین تولید شده بودند در محیط B5 و 17951 دارای سلولهای متراکم بودند که حاوی ناحیة مریستمی بودند و تمایز بالایی در گیاهچه های حاصل از محیط باززایی نشان دادند. اکثر کالوسهای تولید شده داراری سلولهای تخصصی و ساختمان قابل انعطاف بودند. بعد از انتقال کالوسها به محیط هورمون دار کالوسهای حاصل باززایی شدند. در این آزمایش از دمبرگهای دومین یا سومین برگهای رأس ساقه استفاده شد. (99 و 100)

کالوس را می توان برای مدت زمان طولانی یا کوتاه مدت حفظ کرد. این توانایی اکثراً به ژنوتیپ وابسته است. بعضی وقتها کشتهای طولانی مدت را می توان بوسیلة افزودن سطوح بالای سیتوکینین وادار به جنین زایی کرد. این موضوع بوسیلة استوارک[15] و همکاران گزارش شده است. (8)

مطالعه ای در سال 1985 روی جنین زایی و باززایی یونجه توسط مک کنزی[16] و ناگاجان[17] انجام شد. ده کولتیوار و لاینهای حاصل از دو گونة یونجه M.sative و M.media برای توانایی جنین زایی انتخاب شدند و گیاهچه های حاصل از ریشه و هیپوکوتیل در سه محیط جداگانه کشت شدند. این سه پروتوکول دارای مقادیر متفاوت از نمکها، ویتامینها و هورمونها بودند. پروتوکولی که مقادیر زیادی از 2-4-D و مقدار کمی از سیتوکسین داشت بیشترین کالوس جنین زا را تولید کرد. دولاین اصلاحی M.media که درصد بینابینی از نظر جنین زایی داشت درصد بسیار بالایی از باززایی را داشت. ریشة خزنده M.media بیشترین درصد جنین زایی را تولید کرد.

 

3- جنین زایی

در سال 2002، Pasternak T.P و همکاران اثرات اکسین و pH را در فعالیت تقسیم سلولهای جنین زا در پروتوپلاست حاصل از برگهای یونجه بررسی کردند. اثرات جنین زایی در مقادیر پایین (M1) و بالای (M10) از 2-4-D تفاوت بود. سلولهای مواجه با میزان بالای 2-4-D دارای سیتوپلاسم متراکم گردید. کوچک باقی ماندند و توانستند به خوشه های سلولهای پیش جنینی تبدیل شوند. در حالی که سلولهای مواجه با 2-4-D پایین طول شدند ولی از بین رفتند یا کلنی تمایز نیافته دادند. در این بررسی ها از محیط m.s استفاده گردید.

در سال 2000، Iantcheva و همکاران میزان تشکیل جنین و باززایی را در محیطهای مایع در گونه های دیپلوئید Medicago شامل برگ و دمبرگ 5 گونة M.ciliaris و M.murex  و M.ombicularis و M.polymorpha و M.truncatula بررسی کردند. جنین ها به راحتی در محیط حاوی 1mg/l یا 2-4-D 4mg/l بدست آمدند. آنها از محیط القاء B5 استفاده کردند و از غلظتهای متفاوت 40 و 11 و 4 و 3 و 2 و 1 و 0.4 میلی گرم در لیتر از 2-4-D تکمیل شده با
0.2m/l کاینتین، 1mg/l آدنین و 500mg/l میواینوزیتول استفاده کردند. مشاهده شد که حضور 0.05mg/l و NAA برای بلوغ جنین سوماتیکی لازم است. رشد جنین گلبولی شکل تا رسیدن به مرحلة تورپدو و در محیط B5 با 2-4-D 4mg/l انجام گرفت.

Walker و SATO در سال 1981 مقاله ای تحت عنوان مورفوژنز در کالوسهای Medicago sative و نقش یون آمونیوم در جنین زایی سوماتیکی منتشر کردند. آنها اظهار داشتند که وجود یون آمونیوم چه برای تولید ریشه چه برای جنین زایی سوماتیکی در شرایط In vitro ضروری است. مقدار یون لازم حدود
m12.5 در محیط باززایی بود. بیش از m50 یون آمونیوم به عنوان بازدارنده عمل کرد.

Arcyoni و همکاران در سال 1982 جنین زایی سوماتیکی را توسط کشت سوپانسیون پروتوپلاست و کشت مزوفیل برگ یونجه های M. corulea و M.glutinosa بررسی کردند. شرایط رشد گیاه، سن گیاه و ایزولاسیون پروتوپلاست بررسی شد و نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که میزان مناسبی از اکسین و سیتوکسین در جنین زایی در گونه های مختلف M.corulea مؤثر است.

Kao و Myctayiuk (1980) کشت سوسپانسیون را در 9 گیاه یونجه انجام دادند و نتایج نشان داد که شرایط غذایی متفاوت برای جنین زایی مورد نیاز است (ازجمله سطوح مناسب هورمونی و نمکهای معدنی) هفت گیاه از نه گیاه قابل تبدیل به گیاه کامل بودند.

- در سال 1985 Brown و همکاران نقش زمینة ژنتیکی را در جنین زایی سوماتیکی یونجه بررسی کردند. از 76 کولیتوار یونجه متعلق به دو گونه sativa و falcate بدون توجه به پروتوکول، ریز نمونه و محیط های کشت، پاسخ متفاوتی بدست آمد.

در سال 1987 Meyyer و همکاران اثرات نیتروژن و ساکارز را در جنین زایی کلونهای حاصل از M.sativa بررسی کردند. یک نیاز مبرم به آمونیوم برای جنین زایی و تمایز مشاهده شد. اسید آمینه ها نه تنها برای تمایز ضروری تشخیص داده نشدند بلکه به عنوان مهارکننده هم عمل کردند. به جز 1-2g/l کازئین هیدرولیز شده یا 4.4mM گلوتامین با 30mM پرولین که در شرایط خاص 20-30% در افزایش جنین نقش داشت. ساکاروز زیاد یا کم مانع جنین‌زایی بود. کلونهای انتخاب شده از سه کولتیوار از M.sativa یک پاسخ مشابه به باززایی نشان دادند.

 

4- باززایی

Ray و Bingham در سال 1989 باززائی در یونجه های دیپلوئید را مورد مطالعه قرار دادند. این مطالعات نشان داد باززایی توسط ژنهای محدودی کنترل می شود. Bertnard و همکاران (2001) روش نواری را برای جنین زایی یونجه گزارش کردند و نشان دادند در روشی که برگها همه قطعه قطعه شده و در محلول آنزیمی به همراه مانیتول بجای ساکاروز (به عنوان اسمز نگهدارنده) نتایج کشت پروتوپلاست موفق تر بوده و جنین زایی در B5 موفقیت آمیز بوده است.

تحقیق دیگری توسط علیرضا مطلبی آذر و علی جعفری مفید آبادی (1379) برروی کالزایی، جنین زایی و باززایی در جمعیتهای یونجه ایرانی انجام گرفت. آنها مجموع چهار روش موفق را بررسی کردند روش اول روش مک کوی و واکر بود که در آن از زیر نمونه هیپوکوتیل و محیط کشت پایه SH استفاده کردند. محیط القاء کال شامل
 2 2-4-D+5NAA+2Kin محیط القاء جنین شامل11 2-4-D و 1Kin بود. محیط باززایی Boi2y و در محیط بدون هورمون 30 روز تولید باززایی کرد. در روش ونزل و براون از زیر نمونه دمبرگ در محیط کشت MS استفاده شد. محیط القاء کال شامل 2Kin+5 2-4-D محیط القاء جنین شامل 5 2-4-D+2Kin و محیط باززایی MS بود. محیط القاء کال 2 2-4-D و 0.25Kin در محیط القاء جنین شامل 10 2-4-D و 1Kin محیط باززایی MS بدون هورمون بود. در روش آرسیونی و همکاران از ریزنمونه لپه استفاده شد و محیط کشت پایه MS، محیط القاء کال 2 2-4-D و 0.25Kin و محیط القاء جنین 0.25Kin و 2 2-4-D و محیط باززایی MS بدون هورمون بود. هر چهار روش پاسخ مناسبی در بر داشتند.

در سال 1984 آقای میتن (73) و همکارانش بررسی 35 کالیتوار یونجه را آغاز نمودند. در این آزمایشات تقریباً از هر یک از کولتیوار تعداد 20 ژنوتیپ انتخاب گردید و بدور آنها استریل شده و در محیط آگار کشت داده شدند. سپس هیپوکوتیل بذور جوانه زده را در محیط کشت SHNAAK کشت نمودند. بافت کالوس در هفته های ششم تا هشتم بوجود می آید. وقتی حداقل 2 گرم کالوس ایجاد شد آزمایش باززائی با روش Qalker و Sato آغاز می شود. کالوس های هر ژنوتیپ با هم مخلوط نموده و 10 نمونه 150 میلی گرمی از هر کدام در محیط کشت SH حاوی 50 میکرومول 2-4-D و 5 میکرومول کینینن است، کشت می گردد. بعد از 3 روز بافت را به محیط بلایدس[18] جاوی 100 میلی گرم در لیتر اینوسیتول و 2 گرم در لیتر عصاره مخمر منتقل می شود و در شرایط 0C37 و فتوپریود 16 ساعت با شدت نور Jm-2s-16 نگهداری می‌شود. بعد از 21 روز تعداد جنینهای تکامل یافته شمارش می شوند. و اگر جنین تشکیل نشده بود ابعاد اندامهای سبز نیمه ارگانیک یادداشت می شود.

در سال 1985 آقای می جر[19] و همکارانش (69) برای بررسی گیاهان یونجه دیپلوئید از 19 کالتیوار استفاده نمودند. تعداد ژنوتیپ های مورد استفاده در هر کالتیوار متفاوت و بین 5 تا 58 ژنوتیپ بود. برای ضدعفونی سطحی بدور یونجه از اتانول 70 درصد استفاده شد که به مدت 1 دقیق درون محلول قرار می گیرد. و بعد به مدت 10 دقیق در محلول 100 میلی‌لیتری Hgcl2 2/0 درصد که قطره ای از Tween80 دارد ضدعفونی می گردد. سپس 5 بار با آب مقطر شستشو می گردند. بذور ضدعفونی شده را در محیط کشت MS بدون مواد تنظیم کننده رشد و حاوی 2 درصد ساکارز و آگار 8/0 درصد کشت می دهند. تمام محیطهای کشت را در حرارت 0C121 به مدت 20 دقیق انکوباسیون می نمایند. PH محیط کشت قبل از اتوکلاو شدن 8/5 می باشد. بذور در تاریکی و در حرارت 0C25 جوانه زده وقتی هیپوکوتیل ها به طول تقریبی 5 سانتیمتر بعد از مدت 2-3 هفته رسید آنها را به شرایط فتوپریود 16 ساعته به مدت 2-3 روز منتقل می نمایند. هیپوکوتیل ها را به ابعاد 5 تا 8 میلی متری بریده کوتیلدونها را برداشته و ساقه ها در همان محیط در ظروف 10 سانتیمتری پلی کربناته کشت می دهند. به ازای هر گیاهک، 3 اکسیدانت روی یکی از دو محیط کشت القاء کالوس درون پتریدیش های 2×60 میلی متری پلاستیکی قرار گرفتند. پتری دیش ها توسط پارافیلم مسدود شده و کلیه کشت ها در شرایط 0C25 و در تناوب نوری 16 ساعته با شدت نور فلورسنت m mol m-2s-1 25 نگهداری شدند پروتکل های محیطهای کشت قراردادی برای جنین زائی سوماتیکی عبارتند از:

پروتکل I- برای القاء کالوس، 30 روز در محیط کشت UM حاوی 25/0 میلی گرم در لیتر کینتین و 2 میلی گرم در لیتر 2-4-D قرار می گرفتند و سپس برای تشکیل جنین به مدت 30 روز در محیط کشت MS حاوی 05/0 کیلی گرم در لیتر BA و 05/0 میلی گرم در لیتر NAA قرار می گرفتند.

پروتکل II- برای تنشکیل کالوس، 30 روز در محیط کشت B5h حاوی 2/0 میلی گرم در لیتر کینتین و 1 میلی گرم در لیتر 2-4-D و برای القاء جنین، 21 روز در محیط کشت SH حاوی 1 میلی گرم در ایتر کینتین و 11 میلی گرم در لیتر
2-4-D و در نهایت برای نمو و تکامل جنین ها در محیط کشت Boi2y قرار می گرفتند.

پروتکل مجدداً با اکسپلانت های پتیول از کشت ساقه کلیه ژنوتیپ های قابل باززائی و تعداید از ژنوتیپ های غیرقابل باززائی، تکرار شدند. در آزمایشاتی که از پتیول استفاده شده بود 3 تکرار و هر تکرار حاوی 5 پتیول 5 تا 8 میلی متری در هر پتریدیش استفاده گردید. جنین های سوماتیکی در محیط کشت SH را به آن 02/0 میلی گرم در لیتر 2ip و IAA اضافه گردیده بود و یا در محیط کشت MS پایه که به آن 2 درصد ساکارز اضافه شده بود کشت گردید.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره اصلاح نباتات

دانلود مقاله کامل درباره اصلاح نژاد دام ها

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله کامل درباره اصلاح نژاد دام ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره اصلاح نژاد دام ها


دانلود مقاله کامل درباره اصلاح نژاد دام ها

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 15

 

اصلاح نژاد دام ها

اقتصاد گلستان- با استفاده از تکنولوژی جدید دامداری و با انتقال جنین، هر گاو ماده در سال به طور میانگین 22 گوساله به دنیا خواهد آورد و به دنبال آن تحول عظیمی در صنعت دامداری کشور به وجود خواهد آمد آقای احمد قلندری، سالهاست که برای ایجاد تحول و افزایش تولید محصولات کشاورزی و دامداری مطالعه و تلاش می کند. وی مدیر اجرایی این طرح ملی و دامدار نمونه صنعتی استان است. خبرنگاران ما ضمن بازدید از این دامداری و مرکز علمی و صنعتی، با وی در این رابطه و نیز در مورد تلاش ها و طرح هایش در دسترسی به فناوری پیشرفته دامداری گفتگو کرده اند.

س: لطفا درباره این دامداری توضیحات مقدماتی را بفرمایید؟

ج:   این دامداری صنعتی تنها یک مرکز تولید شیر و گوشت نیست، بلکه یک مرکز تحقیقاتی مهم در سطح استان و کشور می باشد. کاری را که ما در این مرکز علمی- صنعتی شروع کرده ایم در بحث انتقال جنین برای اصلاح نژاد دام بود که این کار از سال 1383 با کمک و همکاری مسوولان جهاد کشاورزی و معاونت امور دام استان و مرکز اصلاح نژاد دام کشور شروع شد. دستآورد این برنامه طی این مدت کوتاه، برایمان بسیار خوب و ارزشمند بود و شکر خدا در حال حاضر کار به جایی رسید که گرگان در آینده نزدیک به بانک ژن دام هلشتاین در سطح کشور تبدیل می شود.

س:  موضوع ایجاد بانک ژن از چه زمانی مطرح شده است؟

ج:  البته بحث انتقال جنین، در طول سال های گذشته به صورت پراکنده در سطح کشور وجود داشته، اما به صورت متمرکز و به این شکلی که ما داریم، وجود نداشته است. ما با استفاده از این جنین منجمد وارداتی، به گوساله های نر و ماده ممتازی دسترسی پیدا می کنیم که  به عنوان تولیدکننده اسپرم می توانند به مراکز اصلاح نژاد کشور فرستاده شوند و در آن مراکز استفاده شوند.

یکی دیگر از اهداف روند

این فناوری این است که ما ازگوساله های ماده مولد برای تولید تخمک استفاده می کنیم، به این ترتیب که از این گوساله ماده، در سنین متفاوت و قبل از باروری تخمک بگیریم و بعد در عمل تلقیح مصنوعی، با این تخمک ها جنین تولید کنیم. یعنی همان ضرب المثل قدیمی که می گفتند مرغ تخم طلا!

به سرانجام رساندن این طرح همواره از رویاهای من درطول سال های گذشته بوده است. و اکنون خوشحال هستم که امروز این آرزویم به ثمر نشسته است. اضافه می کنم که این کار را اروپایی ها در سال 1950 میلادی شروع کردند و ما امروز برای اولین بار در سطح کشور داریم این روند را در گرگان طی می کنیم و با انجام این طرح علمی، در حال حاضر می توانیم در مورد اصلاح نژاد دام استان و کشور حرفی برای گفتن داشته باشیم.

س:  شما در مصاحبه قبلی خود با خبرنگار اقتصاد گلستان، پنجشنبه 13 اسفند 83 چاپ شد، گفته بودید که طرح مشترک 10 ساله در زمینه توسعه دامداری مدرن با شرکت کانادایی دارید، آیا این کار جدید شما در قالب همان طرح مشترک انجام شده است؟

ج:  البته ما طرح همکاری دوجانبه را با شرکت کانادایی شروع کرده بودیم، اما متاسفانه اجرای این طرح در عمل با مشکلاتی روبرو شد و بعد پیگیری نشد، اما بحث کارشناسی این طرح مشترک بین کارشناسان ایرانی و کانادایی همچنان ادامه دارد.

و کانادایی همچنان ادامه دارد.

س:  آیا برای تولید جنین در ایران به کارشناسان خارجی نیاز است؟
ج:  برای تولید جنین خیر. ما در کشورمان دامپزشکان توانمند داریم که به  ما کمک می کنند، ولی در مورد واردات جنین از دام های هلشتاین، مجبوریم از فناوری کشورهای پیشرفته جهان در این صنعت، مثل کشورهای اروپایی و کشورهای آمریکای شمالی، استفاده کنیم و باید جنین منجمد را وارد کنیم. برای مثل ما بذر مولد را از آن کشور ها وارد می کنیم. در جریان روند کاشت جنین در دام های ایرانی نیز، ما همان دام را در ایران و با در نظر گرفتن شرایط اقلیمی و زیست محیطی ایران تولید می کنیم.

س:  فکر می کنید این اقدام ها و برنامه های صنعتی شما چه تغییری در وضعیت دامداری در این منطقه یا کشور ایجاد خواهد کرد؟

ج:  من بسیار امیدوارم و در اینجا اعلام می کنم که ما در آینده ای نه چندان دور یک کشور تولیدکننده اسپرم و جنین دام در سطح منطقه خواهیم شد.
 س: آیا واردات جنین، آنهم با ارز آزاد برای شما که بخش خصوصی هستید مقرون به صرفه است؟

ج:  متاسفانه واردات جنین با ارز آزاد، به خصوص از دام های برتر جهان و از نوع دام ممتاز هلشتاین، که امروز نیاز اصلی اصلاح نژاد کشور است، برای بخش خصوصی اصلا اقتصادی نیست و در این رابطه دولت حتما باید یارانه پرداخت کند. تنها انتظار ما از دولت این است که همانگونه که قبلا در توسعه امور دامداری و صنعتی شدن دامداری کشور، به خصوص در واردات جنین در سال های 83 و 84 یارانه ارزی پرداخت کردند، بار دیگر از وزارت جهاد کشاورزی تقاضا داریم که برای سرمایه گذاری کلان در بحث اصلاح نژاد دام کشور یک یا دو میلیون دلار به ما یارانه بدهد که این رقم در بودجه کشور رقم قابل ملاحظه ای نیست و در صورت تحقق این امر ما در آینده می توانیم به عنوان یک کشور برخوردار از صنعت دامداری مدرن، در صادرات دام به کشورهای منطقه، حرفی برای گفتن داشته باشیم و به خصوص در سال های آینده با استفاده از این طرح پیشرفته و جدید می توانیم تولید هر راس دام را به حدود 12 تن در یک دور شیردهی برسانیم.

س:  نیاز یارانه شما در سال برای واردات جنین منجمد چقدر است و با انجام آن چه تحولی در صنعت دامداری کشور بوجود خواهد آمد؟

ج:  در طرح اصلاح نژاد دام لازم است که هرساله 200 تا 300 دز (Dose) جنین وارد کنیم، سالانه برای این کار به 500 تا 600 هزار دلار کمک یارانه ای دولت نیاز داریم. چرا می گوییم که هر سال باید این کار انجام شود، چون برای سال های اول و دوم نیاز به این است که این ژن به صورت جنین منجمد وارد شود، بعد از اینکه این جنین به یک دام مولد تبدیل شد، به متقاضی و به مراکز اصلاح نژاد دام عرضه می شود و بعد از این دام می شود هزاران راس دام تکثیر و تولید کرد.
س:  واردات جنین منجمد از کی شروع شد و تا کنون چه میزان دز وارد کشور شده است؟

ج: ما در سال 83 اولین مجموعه جنین منجمد را که میزان آن حدود 1000 دز بود، از کشور کانادا وارد کردیم که ارزش آن 483 هزار دلار بود. این واردات با سرمایه شخصی صورت گرفت و متاسفانه در آن سال یارانه ای به ما تعلق نگرفت، اما خوشبختانه در پایان سال 84 پروفورمای (پیش فاکتور) ما را قبول کردند و قرار شده که از طرف وزارت جهاد کشاورزی به ما یارانه داده شود و آقای محمدرضا اسکندری، وزیر محترم کشاورزی نیز در سفر ریاست جمهوری به استان گلستان (اواخر اسفند 1384) بر حمایت و پرداخت یارانه مذکور تاکید کرد.
ضمنا باید اضافه کنم که در این مورد معاونت امور دام استان برنامه هایی برای توسعه این روش در بین دامداران دارد که این کار از شهریور ماه جاری شروع خواهد شد. در هرحال ما برای سری جدید واردات خود امیدوارم که امسال مرکز اصلاح نژاد دام کشور برای وارد کردن حدود 250 دز که از بهترین دام های آمریکای شمالی و کانادا انتخاب شده، به  ما کمک کنند و دستمان را بگیرند. این را هم بگویم که اگر دولت این یارانه را که چیزی در حدود 600 هزار دلار خواهد بود بدهد، ما قول می دهیم که در 10 سال آینده کشورمان از این لحاظ به خودکفایی برسد و از واردات بی نیاز شود.

س:  بعد از وارد کردن این جنین  ها (Transfer Emdryo)، دامداران چند سال بعد می توانند بهره مند شوند؟

ج:  جنینی که ما به صورت منجمد وارد می کنیم، جنین هفت روزه است. بعد از اینکه روی تلیسه های موجود در استان و کشور کاشته می شود، نه ماه بعد آن دام متولد می شود، و یک گوساله یک روزه به دنیا می آید. اگر گوساله نر باشد در طول 8 و 9 ماه آینده می تواند به مراکز اصلاح نژاد کشور حمل شود، که هم اکنون ما در گاوداری خود تعداد 9 راس از آن را داریم و خوشبختانه امروز اولین سری آن دارند به مراکز اصلاح نژاد کشور حمل می شوند، البته تعداد دو راس به مرکز اصلاح نژاد کرج، یک راس به آذربایجان شرقی و چهار راس به مشهد مقدس فرستاده می شوند.

س:  این گوساله ها چه مقدار اسپرم تولید خواهند کرد؟

ج:  این ها می توانند سالانه 10 تا 12 هزار دز اسپرم تولید کنند، یعنی به ازای هر یک گوساله که ما به مرکز می دهیم 12 هزار دز اسپرم از بهترین نژادهای دنیا در کشور تولید می شود.

س:  فکر می کنید که دامداران از این روش جدید و مدرن استفاده بکنند؟
 ج: خوشبختانه دامداران زحمتکش استان گلستان، از بدو ورود این جنین، از طریق معاونت اموردام استان و دیگر مسوولان و دست اندرکاران اطلاع یافته و از آن استقبال کرده اند، اخیرا قول مساعد داده شده که همه دامداران بتوانند از این ژن های جدید استفاده کنند و امید است از شهریور امسال دامداران با قیمت یارانه ای بتوانند از این ژن های وارداتی بهره مند شوند.
 س: تولید فراورده های دامی با روش جدید، چه مزیتی نسبت به دام های موجود خواهد داشت؟

 ج: در ارتباط با گوساله های نر همان  طور که گفتم مولد اسپرم خواهند بود و سالانه صدها هزار دز اسپرم تولید خواهند کرد که این اسپرم ها برای اصلاح نژاد دام های بومی، دورگ و اصیل کشور سودمند باشند. از هر گاو ماده در سال به شکل سنتی یک گوساله متولد می شود، اما در این روش جدید، از هر گاو هر سال 22 تا 25 گوساله تولید می شود، یعنی از دام ماده تخمک ماده را می گیریم و با بهترین اسپرم ها عمل لقا» انجام می شود و بعد خودمان تولیدکننده گاو ماده می شویم. یک گاو ماده در این روش هر سال حداقل 22 راس گوساله می دهد.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره اصلاح نژاد دام ها

دانلود تحقیق کامل درمورد اسب

اختصاصی از فی بوو دانلود تحقیق کامل درمورد اسب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد اسب


دانلود تحقیق کامل درمورد اسب

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 7

 

اسب یا اسپ پستانداری است از خانواده ی اکوئیدا است که از دیرباز در زمینه‌های کشاورزی، ترابری و همچنین در جنگ‌ها بسان ابزاری برای حرکت تند و ضربه زدن به سیستم‌های دفاعی دشمن بهره گیری می‌شده است.

نام اسب همواره با واژه‌هایی مانند چابکی همراه بوده است. پیشینیان برای اسب‌های خود احترام بسیاری قائل بودند به گونه‌ای که صاحب اسب، نیاکان اسب نژادین خود را تا ۱۲ نسل پشت میدانست و به هنگام مرگ اسبش به شدت غمگین می‌شد.همچنین اسب را جانوری نجیب نیز می‌شناسند. ولی در هنگام خشم اسب نزدیکی به او بسیار خطرناک است

نام چند نوع اسب :

  • باره یا بارگی، به معنی مطلق اسب گفته می‌شود و ربطی به باربری ندارد.
  • بالاد و بالاده، به اسب تندرو یا اسب یدکی گفته می‌شود.
  • بوز، به اسب نیله (کبودرنگ) گفته می‌شود.
  • توسن، اسب سرکش را می‌گویند.
  • جُرده، به اسب اخته می‌گویند.
  • چرمه، به اسب سپید یا اسبی که دست و پایش سپید باشد گفته می‌شود.
  • خنگ، اسب سپید را می‌گویند.
  • سمند، اسب زرد را می‌گویند.
  • نَوَند، اسب تندرو را می‌گویند.
  • یَکران، اسب نژاده و نجیب را گویند.

عمر خیام در کتاب نوروزنامه نام گونه‌های اسب را چنین بیان می کند:

  • الوس چرمه، سرخ چرمه، تازی چرمه، خنگ، بادخنگ، مگس‌خنگ، سبزخنگ، پیسهٔ کمیت، کمیت، شبدیز، خورشید، گور سرخ، زردرخش، سیارخش، خرماگون، چشینه، شولک، پیسه، ابرگون، خاک‌رنگ، دیزه، بهگون، میگون، بادروی، گلگون، ارغون، بهارگون، آبگون، نیلگون، ابرکاس، باوبار، سپیدزرده، بورسار، بنفشه‌گون، ادس، زاغ‌چشم، سبزپوست، سیمگون، ابلق، سپید، سمند

اسب را در پارسی میانه و اوستایی نیز اَسپ (asp)می‌گفتند. نامهای بسیاری از بزرگان ایرانی در روزگار باستان دارای پسوند -اسپ بوده است (مانند گشتاسپ، ارجاسپ، گرشاسپ، گشتاسپ، جاماسپ، لهراسپ، ویشتاسپ، هیدراسپ، بیوراسپ، ساتاسپ، سیاوش و...)که نشان از اهمیت این جانور در میان ایرانیان است.[نیازمند منبع] در زبان سانسکریت این واژه به ریخت azva بوده که واژه سوار و اسوار نیز در زبان پارسی کنونی از همین ریشه‌اند. اسب برای اولین بار در آسیای میانه که بعدها تورکستان نام گرفت اهلی شده است سپس به دشتهای ایران و راه یافته است. در ایران باستان بویژه دوره هخامنشی اسب نقش بسیار زیادی داشت به اسبهای تربیت یافته پارس می گفتند عرب ها این کلمه را به فارس معرب کرده اند و آن را برای به معنی تیزرو و سوار کار ماهر به کار می برند. اسب حیوانی است که با سرما و شرایط سخت کوهستانی سازگار است بر خلاف شتر که با شرایط گرم و شن زار و سرزمین عربی سازگار بوده است. عربها برای اولین بار در دوره تجارت معروف به رحله شتا و صیف با اسب آشنا شدند و آن را بکار گرفتند. [نیازمند منبع]

تاریخچه

تاریخ تکامل اسب ها هنوز به طور دقیق مشخص نمی باشد. به طور مثال, زمان جدا شدن گونه های الاغ (اکووس آسینوس), اسب های وحشی (اکووس فروس) و گورخر ها و اسب های اهلی (اکووس کابالوس) معلوم نیست. همچنین مشخص نیست گونه ی اسب های اهلی حاصل انتخاب طبیعی هستند یا انتخاب مصنوعی توسط انسان. قدیمی ترین فسیل های مربوط به این گونه به هفت هزار سال پیش از میلاد باز می گردند. ابتدا اسب به منظور تهیه ی غذا شکار می شده است, ولی به مرور زمان انسان آن را به فرمان خود در آورد و برای تهیه ی شیر و گوشت, و نیز حمل و نقل, آن را پرورش داد. قدیمی ترین آثار رام کردن اسب ها در اروپای شرقی، شمال قفقاز و آسیای مرکزی یافت شده اند. پرورش و تربیت اسب ها به مرور زمان اهمیت ویژه ای یافت و انسان به درساژ و اصلاح نژاد پرداخت.

نژاد های مختلف

نژاد های اسب بسیار فراوان و متفاوت است. این فراوانی حاصل آمیختگی اسب ها توسط انسان, و نیز انتخاب طبیعی می باشد. به طور کلی اساس جدا کردن اسب ها از پونی ها, قد آن ها می باشد. قد اسب (بلندی جدوگاه) باید از ۴۸/۱ متر بیش تر باشد. با این وجود استثنا نیز داریم (مثلاً فالابلا).

در اینجا لیست بعضی از نژاد های اسب را مشاهده می کنید.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد اسب

دانلود مقاله کامل درباره از محافظت تا سازگاری با طبیعت

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله کامل درباره از محافظت تا سازگاری با طبیعت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره از محافظت تا سازگاری با طبیعت


دانلود مقاله کامل درباره از محافظت تا سازگاری با طبیعت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 43

 

  • مقدمه

سال 1966 به عنوان نقطه عطفی در تاریخ تمدن بشری شناخته می شود. در این سال، سفینه آپولو نخستین تصاویر کره زمین را از فضا مخابره کرد. این تصاویر دو دیدگاه متفاوت را نسبت به نظام زیست جهانی در کنار هم مطرح نمود. نخست این که "جهان زیستی، پدیده ای کوچک و آسیب پذیر" و دوم این که "جهان زیستی پدیده ای قابل مدیریت و برنامه ریزی است." این تصاویر نمادی برای جنبش جهانی محیط زیست گردید و عزمی جهانی را برای نیل به نظام پایدار زمین برانگیخت.

پایداری به عنوان رویکرد انسان به جهان زیستی، یک نگرش اخلاقی را مطرح می کند که در آن نحوه زیست و عمل انسان در رابطه با سایر ارکان هستی مورد توجه قرار می گیرد. دیدگاه پایداری به مهمترین چالش امروز تمدن بشری می پردازد: "بقای تمدن در این سیاره". (1997 Buchanan,) آسایش مانای انسان در گرو برقراری و تداوم رابطه متعادل زیستی میان تمام ارکان نظام زیست جهانی است. این معنای پایداری به عنوان نحوه نگرش انسان به جهان زیست است. خطاب این دستور اخلاقی به تمام جوامع انسانی است و نمی توان آن را مختص و محدود به کشور یا منطقه ای خاص از زمین دانست، چرا که بحران  های کنونی محیط زیست از مقیاس کشور و یا منطقه ای خاص فراتر رفته و به مساله تمام زمین بدل شده است.

از محافظت تا سازگاری با طبیعت

انسان در طول تکامل فرهنگی خویش، فعالیت های مختلفی را برای رفع نیازهای روز افزون نو شونده اش آغاز کرد همه آنها مستلزم تغییر در محیط بود. محیط زیست برای موجودات زنده حاصل مجموعه ای از تعادل هاست که بر هم برخوردن هر کدام از آن تعادل ها، ضمانت دوام زندگی را تضعیف می کند. وقتی می گوییم «محیط زیست» مقصود آن فضایی است که طبیعت و انسان و فرهنگ و شرایط اجتماعی و تاثیرات متقابل آنها را دربر می گیرد. تحولات عصر صنعت اگر چه بسیاری از معضلات بشر را حل کرده ولی متاسفانه رابطه انسان را با محیط بریده است، این در حالی است که مشکلات زیست محیطی می تواند مسائل اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی مهمی را برای دولت ها اجاد کنند. کمبود منابع قابل تجدید در اختلافات خشونت بار در بسیاری از مناطق در حال توسعه نقش دارد، منابع و ذخایر طبیعی محدودند و چنانکه انسان بی رویه از آن استفاده کند هه چیز برهم خواهد ریخت. خطر به حدی است که برای نسل آینده بحران های بسیار جدی پیش بینی شده است.

نگرانی از ادامه روند موجود منجر به آن شد که الگوهایی از توسعه دنبال شود که آسیب های کمتری به محیط وارد کرده و قابلیت تداوم و استمرار داشته باشد. لذا می باید در پی ایجاد شرایطی در جهت هماهنگی با محیط زیست و بوجود آوردن محیط زیستی پایدار بود. از این رو مباحثی همچون سازگاری با محیط زیست و پایداری مصنوعات و فعالیت های انسان در راس برنامه های سازندگی ددولتها در آمده است و موضوع «پایداری» به این معنی که نیازهای نسل های کنونی تامین شود، بی آنکه نیازهای نسل های آتی نادیده بماند، اکنون یک «ضرورت» است؛ و بنیاد «توسعه» محسوب می شود. معماری نیز از این ضرورت بنیادی بر کنار نیست. چرا که ساختمانها اصلی ترین، وسیع ترین و ماندگارترین تغییراتی هستند که انسان در روی کره زمین به وجود آورده است.

لرد را جرز 1 در نشریه انگلیسی (Architecture Design) در مورد طرح پایدار چنین می گوید:

«طرح پایدار به دنبال برآورده کردن نیازهای امروز بدون به خطر انداختن ذخیره منابع طبیعی، و باقی نهادن آن برای نسل های آینده است. این طرح می بایست با سازگاری با اصول پایداری اجتماعی و اقتصادی، توجه ویژه یی به مصرف انرژی و تاثیر زیست بومی ساختمان ها و شهرها داشته باشد. موارد عمده برای این منظور عبارتند از: انرژی کم، سازگاری مناسب ، بهره گیری مطلوب از منابع.»

«معماری پایدار» و «معماری سبز» موضوع یا پدیده ای است که اکنون در بیشتر کشورهای جهان، و توسط بسیاری از معماران با سلیقه ها و دیدگاههای متفاوت، به آن توجه می شود. ایده ی «معماری سبز» ضمن اینکه مفهوم جهانی است، «محلی» هم هست. یعنی این مفهوم ضمن برخورداری از نکته های مشترک و جهان شمول، در هر موقعیت اجتماعی – فرهنگی مفهوم خاص و متمایز خود را دارد. در این دیدگاه ، با توجه به موضوع «پایداری» نه تنها برای مشکلات جهانی (مثل آلودگی و تغییر آب و هوا) بلکه برای مسائل محیطی محلی (مثل حفاظت از آب و خاک و احیای شهر کوچک) راه حل هایی ارائه می شود. راه حل هایی مبتنی بر فن آوری پیش رفته و فن آوری های ساده و بومی که اغلب در یک پروژه واحد با هم تلفیق می شود. روشی که «فضا» را به عنوان ابزار بیان معماریع با مفهوم «پایداری» تلفیق و آن را متحول می کند.

  • معماری پایدار: تعاریف و مفاهیم

شالوده اخلاق پایداری بر نظام اخلاق زیست محیطی بنا شده است و بر مبنای گرایش های مختلف آن، نگرش های متفاوتی در رابطه انسان با دیگر ارکان نظام زیست جهانی تبیین می شود. بر این اساس، بخشی از رویکردهای اخلاقی مبتنی بر پایداری – به خصوص در حیطه توسعه اقتصادی – از موضع اخلاقی سطحی زیست محیطی – محیط زیست گرایی سطحی – برخوردارند که در آن انسان محور اصلی توجهات در تصمیمات است و سایر ارکان محیط زیست به عنوان منابع مورد نیاز برای فعالیت های انسانی می بایست در جهت «تداوم و ارتقای بهره مندی» و «سلامت» جامعه انسانی ، «حفظ، نگهداری و مدیریت» می شوند.

بخش عمده ای از رویکردهای پایداری از یک موضع میانه پیروی می کنند – محیط زیست گرایی میانه – که در آن به نغیر نگاه انسان به جهان زیستی تأکید می شود: «حفظ و برقراری تعادل» زیستی میان «انسان» و «دیگر ارکان نظام زیستی» با اولویت مسائل انسانی. چنین رویکرد اخلاقی، در تصمیم سازی های مرتبط با محیط انسان ساخت (از جمله معماری) مورد نظر و تأکید است. چنین انسانی. چنین نگرشی در غایت تکامل خود، دیدگاهی را تبیین می کند که در حفظ و تداوم تمامیت جهان زیستی به عنوان موجودی زیستمند، در اولویت بالاتری نسبت به ارکان و اجزای تشکیل دهنده آن (انسان و غیر انسان) قرار می گیرد. (محیط زیست گرایی ژرف)

در اخلاق پایداری برخورداری از توانایی تصمیم گیری به یک مسئولیت اخلاقی برای انسان تعبیر می شود؛ نقش امانتداری یا سرپرستی انسان نسبت به جهان هستی: «تلاش برای حفظ و تداوم تمامیت و یکپارچگی بوم شناختی زیست کره» چنین تفکری در عمل تحت تأثیر تفکر انسان مدار مدرنیستی قرار گرفته و بدین صورت تبیین می گردد: «تلاش برای نیل به شرایط مطلوب زیستی برای انسان که کمیتنه اثرات سوء را بر شرایط زیستی دیگر ارکان محیط زیست در پی داشته باشد.» در نظام های اخلاقی خدا محور پایداری مفهوم جدیدی از رشد را تبین می کند: گونه ای از رشد که امکان استفاده هوشمندانه تر و محتاطانه تر از منابع محیط را فراهم می آورد. Van Der Ryn &) Calthorpe, 1986:111) در این معنا رشد به مفهوم توسعه محدوده ها یا دامنه بیرونی یک فعالیت یا نظام نیست، بلکه به مفهوم آن است که موضوع رشد – اعم از یک فعالیت توسعه ای ، یک فرایند و ... – پیچیده تر، خود آگاه تر، دقیق تر و کامل تر می گردد و از این نظر به سمت تصحیح و تکاملی حرکت می کند که برای یک عملکرد یا رفع یک نیاز خاص مناسب تر گردد.

در این رشد تمام اجزا، عناصر و مولفه های یک فرایند توسعه ای – اعم از سرمایه های انسانی ، منابع مواد و انرژی ، سرمایه های مالی ، ارتباطات و نقل و انتقالات و ... دخالت دارند، اما نسبت اجزای مورد استفاده تغییر خواهد نمود. (همان) چنین فرایند توسعه ای "رفتار گونه های جانداران را تداعی می کند که همواره در حال انطباق موثر با محیط در حال تغییر خود می باشند و از این جهت رو به تکامل دارند." (همان:112)

اکنون کمتر کسی بر ضرورت نیل به جامعه ای پایدار تردید می کند، اما مساله اصلی چگونگی نیل به اهداف این دیدگاه در عمل است. در این چالش، فعالیت های مرتبط با توسعه کالبدی محیط، نقش پررنگی بر عهده دارند. چرا که توسعه کالبدی محیط سهم قابل توجهی از منابع طبیعی زمین را به خود اختصاص داده است. پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که: «چگونه می توان توسعه کالبدی محیط را در راستای پایداری هدایت نمود و یا به بیان روشن تر چگونه می توان فضاهای زیستی پایدار طراحی نمود؟»

مفهوم معماری پایدار – چه به عنوان عمل خلق فضای انسانی و تنظیم رابطة انسان محیط فیزیکی و چه به عنوان محصول این فرایند – همواره با محیط پایدار در آمیخته و در یک چارچوب کلی می توان آن را به معنای «خلق محیط پایدار انسان ساخت» تعبیر نمود. از این رو در این مقاله، تعریف معماری پایدار، با استناد به ادبیات مرتبط با «محیط پایدار» ارائه می گردد.

1-2. محیط پایدار

شرط اساسی در نیل به پایداری محیطی برقراری تعادل پویا میان نظام های مختلف محیط است. این شرط از دیدگاه عملی دستیابی همزمان به پایداری نظام بوم شناختی، نظام اجتماعی – فرهنگی و نظام اقتصادی را ایجاب می کند و از منظر اخلاقی به برقراری و تداوم راابطه همزیستی میان تمام عناصر و ارکان محیط (انسان و غیر انسان) تعبیر می شود.

بر این اساس «محیط پایدار» را می توان واجد خصوصیات زیر تعریف نمود:

* از منظر بوم شناختی:

در محیط پایدار کار کرد سامانه های زیستی اصلی محیط و سلامت آنها تداوم و ارتقا می یابد. این کارکردهای اصلی برای فعالیت های انسانی عبارتند از: تولید اکسیژن و جذب دی اکسید کربن، جذب پسماندها و آلودگی ها، تنظیم شرایط محیطی (درجه طول و اندازه رطوبت و ...) تولید منابع طبیعی تجدید پذیر: مواد غذایی و مواد خام اولیه محصولات فراوره های تولیدی، تأمین آسایش و سلامت روان شناختی و فیزیکی.

* از منظر اجتماعی – فرهنگی:

در محیط پایدار، همزیستی متعادل میان جامعه انسانی و محیط زیست طبیعی در راستای بهره مندی توامن اجتماعی و اقتصادی بررار گردیده است. از این رو در این محیط امکان بهره مندی از شرایط ارضا کننده در طول زمان (حال و آینده)، در حیطه «ظرفیت بْ«د یا خورند» به منظور نیل به بیشینه منفعت جمعی، فعالیت ها و مسیرهای توسعه ای دنبال می شود که در آنها از قابلیت های بوم شناختی – فرهنگی مکان توسعه بهره گرفته شده است.

*از منظر اقتصادی:

در محیط پایدار، فعالیت های تسعه ای اقتصادی به رشد عادلانه و متوازن جامعه زیستی طبیعی و فرهنگی محیط و در نتیجه استفاده بهینه و پربازده از آن هاست. بنابر این نظام ها و فرایندهای توسعه ای در این محیط همچون یک سامانه طبیعی از خصوصیات: انعطاف پذیری ، تطابق و تغییر پذیری ، قابلیت احیا و استفاده مجدد (بازیافت پذیری) بهره وری و تنوع برخوردارند.

* نیل به پایداری محیط کالبدی انسان ساخت – به عنوان بخشی از محیط زیست انسانی و در برگیرنده و سامان دهنده فعالیت های اقتصادی و اجتماعی – در گرو برقراری حالت تعادل پویا میان فضای کالبدی انسانی، محیط فراگیر و کاربردان فضاست. پویایی این تعادل در نحوه پاسخ گویی و کنش مندی محیط کالبدی به خواست ها و نیازهای کاربران و نیز شرایط متغیر محیط فراگیر است. بر این اساس ون دررین و کتروپ (Van Der Ryn & Calthorpe , 1986: ix) محیط پایدار انسان ساخت را این گونه جمع بندی می کنند:

" یک محیط کالبدی پایدار انسانی به ساکنین خود در طول زمان، کمینه مشکلات روان شناختی و فیزیکی را وارد می کند – به طور مثال عدم تناسب فضاها با نیازها، خواست و یا الگوهای رفتاری کاربران، نیاز به تعمیر، تعویض و یا نگهداری پر هزینه، عدم تأمین شرایط مطلوب محیطی و ... – و کمینه میزان منابع زمینة آب، خاک و سوخت (انرژی تجدید ناپذیر) را از محیط فراگیر خود طلب می کند و [در نتیجه] کمترین بار محیطی را به محیط خود وارد می آورد."

2-2. معماری پایدار

بر این اساس «معماری پایدار» به عنوان رویکرد ایجاد محیط پایدار بر «معماری حساس به محیط» مبتنی است. تعابیر متفاوت از «حساسیت محیطی» و عدم وفاق بر یک مفهوم واحد از پایداری در ادبیات معماری پایدار – که خود ناشی از مواضع اخلاقی متفاوت و شرایط سیاسی، اقتصادی و زیست محیطی مختلف می باشد – به برداشت های متنوعی از مفهوم معماری پایدار منجر شده است، به طوری که امروزه اصطلاح معماری پایدار برای طیف وسیع و متنوعی از رویکردهای حساس به محیط بکار گرفته می شود.

از معماری بومی سنتی که "همواره به عنوان معماری با گرایش به سمت پایداری بوم شناختی و اجتماعی دیده می شود." (2001:4 Hagan) تا گرایش هایی که با ادعای پایدارتر کردن معماری موجود، "معتقد به حفظ یک سبک خاص و وارد نمودن جنبه ای از حساسیت محیطی در ظاهر طرح یا کارکردهای محیطی آن هستند." (همان:5) و در نهایت آن دسته معدود از معمارانی که معماری را "به سمت کنش مندی و پاسخ گویی به شرایط محیط داخلی و خارجی سوق می دهند." (همان)

بر این مبنا ارائه یک تعریف جامع و مرجع برای رویکرد معماری پایدار، امری دشوار به نظر می رسد. از این رو در ادامه برخی از تعاریف و تعابیر ارائه ششده که از اعتبار و مرجعیت بیشتری برخوردارند مطرح می گردد: تعریف چالزکی برت (1994 Kibert,) از معماری پایدار که در نخستین «کنفرانس بین المللی ساخت و ساز پایدار» (1994) ارائه گردید: "خلق محیط انسان ساخت و مدیریت متعدانه آن بر مبنای اصول بوم سازگاری و بازدهی منابع. این اصول عبارتند از: کمینه کردن مصرف منابع تجدید ناپذیر، ارتقاء بهبود شرایط محیط طبیعی و کمینه آسیب های بوم شناختی بر محیط."

هر چند که این تعریف مدت ها پس از طرح مفهوم پایداری و به دنبال ان پی گیری رویکرد معماری پایدار، ارائه شده است، اما به عنوان تعریف مورد استناد در دستور کارهای فرا ملی در ساخت و ساز پایدار – نظیر دستور کار 21 در ساخت و ساز پایدار – از سندیت و مرجعیت بین المللی برخوردار است. در این تعریف تنظیم رابطه میان محیط انسان ساخت و محیط فراگیر بر مبنای تعبیری انسان مدارانه از اخلاق پایداری بیان شده است، با این وجود به دلیل تأکید بر «رعایت اصول بوم سازگاری» در طراحی معماری قابل توجه است.

سوزان هاگان معماری پایدار را بر مبنای نگرشی میانه رو از اخلاق زیست محیطی تعریف می کند که در آن به برقراری تعادل زیستی با ارکان نظام زیستی محیطی تأکید می گردد و نیل به آن را در گرو کنش مندی و پاسخگویی اثر معماری به شرایط محیطی می داند: "تبیین رابطه معادل تر و همزیستانه اثر معماری با محیط که بر کنش مندی خود آگاه اثر معماری نسبت به شرایط محیطی پی ریزی شده است. (2001:4 Hagan ,)" مفهوم معماری پایدار، یا همان معماری محیطی پایدار، تلویحاً برقراری تعدل و تعامل را میان سه حیطه اصلی اجتماعی – فرهنگی، اقتصادی – سیاسی و کالبدی محیط در بر می گیرد." (همان) چنین چنین رویکردی به معماری ، تحت عنوان «رویکرد جامع معماری پایدار» معرفی شده است.

بنابر این اگر چه تمام انواع رویکردهای حساس به مسائل محیط که امروزه تحت عنوان معماری پایدار یا اسامی دیگری نظیر «معماری سبز» ، «معماری بوم سازگار» ، «معماری محیطی» و نظایر آن شناخته می شوند، تا حدودی ، تبیین رابطه جدیدی میان فضای کالبدی و طبیعت به حساب می آیند، اما تنها بخش کنش مند این طیف متنوع، ضامن ارتقا و پویایی و به تبع آن تداوم سودمند این رابطه است و می تواند به عنوان رویکرد معماری پایدار در عصر حاضر دنبال شود. (همان)

می توان چنین نتیجه گرفت که تعریف هاگان از معماری پایدار، اگر چه در یک چارچوب اخلاقی کلی تبیین شده است، می تواند مبنای جهت گیری های صحیح به سمت خلق محیط پایدار انسانی باشد. محصول چنین فرایند معماری، فضایی است از کار کردهای محیطی بهینه برخوردار است. (2001:7 Hagan ,) و Van Der Ryn & Calthorpe , 1986:x) یعنی:

  • نسبت به ویژگی ها و شرایط محیطی و مکان پاسخگو و کنش مند است.
  • در طول فرایند حیات خود از نیروها و قابلیت های بستر بوم شناختی در راستای ایجاد شرایط محیطی مطلوب استفاده بهینه می کند.
  • از تعدل بوم شناختی برخوردار است، یعنی کمینه صدمات محیطی را در طول فرایند حیات ، برمحیط زیست خود وارد می کند.
  • نسبت به تغییرات در شرایط و نیازهای پیش آمده، انطباق پذیر و در نتیجه تداوم پذیر است.
  • به واسطه برخورداری از ویژگی های مبتنی بر مکان ، متمایز و قابل تفکیک است.

به هر حال از طرف طیف وسیعی که چه به صورت حرفه ای و چه در حوزه ادبیات نظری به رویکرد معماری پایدار می پردازند، این ادعا وجود دارد که تفکیک لغت «پایدار» از معماری و تأکید بر آن امری موقتی خواهد بود. (2001:13  Hagan) چرا که بر حسب شرایط ، مسیر معماری همچنان به سمت "نگرشی حساس تر به محیط و عاقبت اندیش تر" میل خواهد نمود. (همان) تاجایی که "تمام انواع معماری ها، معماری پایدار محیطی خواهد شد." (همان)

سوزان مکسمن رئیس معماران آمریکا، در کنفرانس بین المللی معماران در شیکاگو (1993) بر این ادعا به صراحت تأکید کرده است: "معماری پایدار شیوه معماری کردن است، شیوة نگرش و نحوه عمل ، بنابر این بهتر است که هیچ عنوان خاصی بدان اطلاق نشود و صرفاً به آن معماری گفته شود. "(1993 Maxman, ) همین مفهوم توسط نورمن فوستر نیز در مورد معماری پایدار مطرح شده است:" پایداری در معماری، یعنی معماری خوب کردن، هر چه کیفیت معماری – یعنی کیفیت فکر و ایده های آن – در ارتباط با محیط بالاتر باشد، یک فضای معماری برای مدت ولانی تر می تواند نقش خود را ایفا کند." (2001:32 Foster,)

هر چند که این ادعا تا حدی ایده آل به نظر می رسد، ولی در آن یک حقیقت گریز ناپذیر وجود دارد. این که پایداری در معماری را نمی توان یک سبک یا گرایش خاص و متعلق به زمان فعلی دانست، چرا که در آن نگرش و رویکردی اخلاقی مطرح می شود که در هر زمان و برحسب هر شرایط ، حائز اهمیت و اعتبار است: برقراری تعادل میان نیازها و خواست های انسان و شرایط دیگر ارکان نظام زیست جهانی در حال و آینده.

اما آنچه در این جا حائز اهمیت است، این است که تعاریف معماری پایدار – همچنان که گفته شد – اغلب در یک چارچوب کلی و بر مبنای یک موضع اخلاقی تبیین شده اند و بنابر این به ندرت به آنچه که در عمل و در حوزه تجزیه معماری می بایست اتفاق بیفتد، می پردازند. از این رو به منظور کسب شناخت کامل و صحیح از رویکرد معماری پایدار لازم است، مسیری که چنین رویکردی در معماری ، به تدریج پیموده است بررسی شود. این که «حساسیت های محیطی» چگونه در عمل در معماری قرن بیستم تجزیه شده و مسیر رشد را – از جایگاه نظری و عملی – در حوزه معماری طی کرده است. این مساله در ادامه مقاله به اجمال مورد بررسی قرار گرفته است.

همانگونه که پایداری را از منظر یک نگرش اخلاقی نمی توان مفهومی قرن بیستمی به حساب آورد، ریشه های معماری پایدار، از نظر رویکرد همزیستانه با طبیعت نیز به اندازة تاریخ معماری به عقب می رود و نمی توان آن را دغدغه ای محسوب نمود که در نیمه قرن بیستم برای نخستین بار شکل گرفته است. با این وجود در نیمه دوم قرن بیستم سیر حوادث اقتصادی و سیاسی و به خصوص آشکار شدن خطر و تهدید پدیده های سوء زیت محیطی در مقیاس جهانی، به ظهور دغدغه تازه ای در جامعه جهانی، نسبت به مسائل محیط زیست منجر گردید و در حقیقت رابطه انسان – طبیعت در چشم اندازی جدید مطرح گردید از این رو در بررسی خاستگاه های این رویکرد معماری، مسیر بازبینی و تکامل معماری مدرن به سمت معماری حساس به مسائل محیط مورد مطالعه قرار می گیرد. به طور خلاصه می توان چنین جمع بندی نمود:

در طول دهه 20 تا 40 میلادی – بویژه دهه 40 – می توان مصادیق متعددی را از آثار معماری مدرن مشاهده نمود که در آن ها از قابلیت های فرم، نوع آرایش، جهت گیری فضاها و طراحی عناصر کالبدی برای جذب و بهره گیری از تابش خورشید (انرژی خورشیدی) و نور روز، استفاده شده است. در مجموع برخی از مهم ترین این تسهیلات معماری عبارتند از:

  • استفاده از فضاهای گلخانه ای به عنوان فضای واسطه میان محیط طبیعی و فضای کالبدی جهت تنظیم شرایط داخلی به ویژه مطلوب نمودن هوای داخل
  • استفاده از جداره های پوسته شفاف و مات در راستایی که بهترین تابش تأمین می کند، جهت جذب گرمای تابش روز و یا دخول نور روز، تلفیق پرده های ثابت و یا قابل تنظیم با پوست شفاف در جداره ها، استفاده از سایبان های قابل تنظیم و یا ثابت جهت تنظیم عمق نفوذ تابش و نیز تهویه طبیعی
  • استفاده از پنجره های سقفی برای نفوذ نور تا عمق فضاها و نیز به منظور تهویه طبیعی (تصویر 1 و تصویر 2)

با وجود آن که نخستین موج «طراحی خورشیدی» در معماری به ویژه در دهه 0 میلادی شکل گرفت، اما چنین به نظر می رسد که با کاهش قیمت نفت و دیگر سوخت های فسیلی در دهه 1950 (دوران پس از جنگ جهانی دوم) توجه و علاقه معماران مدرن نیز به طراحی خورشیدی کمرنگ می شود. نادیده انگاشتن این تمهیدات طراحی، تا دهة 70 میلادی به ظهور مجدد بحران انرژی در غرب ، در اغلب آثار معماری آن دوران قابل مشاهده است.

در عین حال از دهه 1950، در واکنش به غیر انسانی بودن فضاهای معماری مدرن حرکتی در ادبیات و آثار معماری مدرن آغاز می شود که در آن ارزش ها و کارکردهای معماری بومی و سنتی در معماری مجدداً مطرح می گردد. آثار حسن فتحی در مصر در این زمان نمونه شاخصی از تاکید بر فوم ها، الگوها و سنت های معماری بومی و به کارگیری مصالح و شیوه های ساخت سنتی است.

اگر چه در فاصله سال های 1950 تا 1970 میلادی تنها تعداد معدودی از معماران نظیر آلورآلتو (دهه 50 تا اوایل 70) و لویی کان (دهه 60 و 70) همچنان بر بهره گیری از قابلیت های محیط طبیعی در آثار خود تأکید نموده اند، با این وجود در این دوران مطالعات و تجارب برخی از مهندسان و فیزیکدانان بر روی قابلیت های نوری و انرژی خورشید برای محیط انسان ساخت، زمینه ساز جهت گیری ها و رویکردهایی شد که از دهه 70 میلادی در معماری مدرن دنبال گردید.

در سال 1959 «انجمن ترویج انرژی خوشیدی» با هدف مطالعه، تحقیق و تجربه بر روی امانات انرژی خورشیدی برای فضاهای انسان ساخت در ایالات متحده آمریکا تأسیس گردید که اعضای آن را مهندسانی چون فلیکس ترمب و معمارانی نظیر رایت تشکیل می دادند. این انجمن در حقیق نطفة «جامعه بین المللی انرژی خورشیدی» بود که در اوایل 1960 با هدف همکاری های بین المللی در مطالهات و تجارب مذکور، شکل گرفت. (تصویر 3)

می توان چنین نتیجه گرفت که آن دسته از تجارب معماری مدرن دهه 1920 تا 1940 میلادی و نیز طیف تجارب، تحقیقات علمی و ابداعات فنی دهه 1950 تا 1970 میلادی که در زمینه بهره گیری از قابلیت های تابش و تهویه طبیعی (تنظیم شرایط محیطی فضاهای معماری) تلاش نمودند، در کنار طیفی از بیانیه ها، طرح ها و واژگان مؤکد بر معماری حساس به محیط در دهه 1960 ، در پی ریزی مسیر معماری به سمت رشد و تعالی تفکر حساس به محیط نقش به سزایی داشته اند.

این مسیر در دهه 70 و 80 میلادی، به واسطة تغییراتی که در حوزه فرهنگی / ارزشی و نیز اقتصادی / سیاسی در غرب پیش می آید، نیز به دلیل آشکار شدن خطر و آثار سوء مجموعه ای از پدیده های تهدید آمیز زیست محیطی در مقیاس جهانی و طرح مفهوم پایداری، از قالب مشخص و چارچوب جامع تری برخوردار می گردد و تفکر حساس به محیط در معماری وارد برهه جدیدی از رشد و تکوین می شود. بر این اساس می توان مهمترین این تغییرات و عوامل تأثیر گذار را در 4 حوزه دسته بندی نمود: (نمودار 1)

الف. بحران انرژی – دهه 70 میلادی (حوزه سیاسی – اقتصادی)

مسأله کمبود انرژی و گرانی سوختهای فسیلی در دهه 70 میلادی در غرب که به دنبال خود بحران کمبود منابع و مواد اولیه صنعتی را نیز به دنبال داشت و سهم 50 درصدی محیط کالبدی انسان ساخت در مصرف منابع ماده و انرژی از یک سو و افزایش روز افزون جمعیت شهر نشین و به دنبال آن توسعة شهر ها و فضاهای کالبدی از سوی دیگر، معماری مدرن دهه 70 میلادی را به سمت «معماری انرژی کارا» سوق داد. (2001:10 Edwards, )

«ساختمان های انرژی کارا» به بناهایی گفته شده است که با هدف استفاده بهینه از منابع انرژی محیط – تجدید پذیر و تجدید ناپذیر – به کمینه سوخت های فسیلی در جهت تأمین شرایط زیستی مطلوب (گرمایش، سرمایش، تهویه، روشنایی و میزان رطوبت) نیاز دارند. (1992:40 Haves,) و (2002:182 Porteous, ) رویکردهای طراحی در این نوع معماری به دو دسته اصلی قابل تقسیم است: طراحی بر مبنای شیوه های غیر فعال یا کنش پذیر و طراحی بر مبنای شیوه های فعال یا کنش مند در مورد نخست به واسطه بهره گیری از تمهیدات کالبدی (نحوه ساماندهی بنا در بستر، آرایش و جهت گیری فضاها، فرم فضاها، عناصر کالبدی) قابلیت های مواد و مصالح و توجه به امکانات و قابلیت های اقلیم خرد از منابع انرژی محیط (به ویژه انرژی خورشید) و شرایط اقلیمی آن (بویژه میزان و نحوه تابش خورشید، نور روز و قابلیت های تهویه طبیعی) جهت ایجاد شرایط محیطی مطلوب بهره گرفته می شود.

  • و بدین اعتبار به عنوان طراحی همساز با اقلیم و یا اقلیم کارا نیز شناخته شده است. (2001:45 Hyde, )

 از تمهیدات بکار گرفته شده در این معماری می توان به موارد زیر اشاره نمود:

(2002:147Porteous, - 153) و (1992:193Pitts & Willoughby- 217) (تصویر 4، تصویر 5، تصویر 6)

  • استفاده از جرم حرارتی جهت جذب و انتشار انرژی خورشید و گرمایش فضا (شیوه جذب غیر مستقیم)
  • - پیش بینی فضاها/ زون های واسطه خورشیدی (بافزون ها) جهت دریافت نور روز و گرمایش خورشیدی و نیز تهویه طبیعی (نظیر آتریوم ها ، گلخانه ها)
  • طراحی پوستة انرژی کارا برای بنا به واسطه انتخاب نوع مصالح، شفافیت ها و موانع نوری (سایه بان های افقی و عمودی) و تمهیدات کالبدی نظیر جداره های دو پوسته
  • و عیق بندی

بنابر این رویکردهای طراحی انرژی کارا که از دهة 70 میلادی با تأکید بر این عنوان، شناخته و به کار گرفته شد در حقیق دنباله تجارب و تمهیداتی بود که در معماری مدرن دهه 20 تا 40 میلادی به کار گرفته شده بود. (2001:55Hyde, )

در رویکردهای دسته دوم جهت تضمین سطح آسایش گرمایشی، سرمایشی، یا سیستم های تاسیساتی و تنظیمات فنی و مکانیکی کم مصرف انرژی و یا سیستم های تاسیساتی که با انرژی های تجدید پذیر محیط (انرژی خورشیدی و باد) کار می کنند، استفاده می شود. این سامنه ها از دهه 50 میلادی بواسطه تحقیقات و تجارب علمی و فنی روبه رشد و تکامل داشته اند. به طور مثال می توان به جمع کننده های خورشیدی جهت جذب انرژی خورشیدی و تأمین گرمایش و یا آب گرم و (بعدتر) سلول های خورشیدی مولد برق (سلول های فتوولتاییک) جهت ایجاد جریان برق و روشنایی از انرژی خورشید و یا بطور کلی بهره مندی از فن آوری روز در راستای بهره گیری از انرژی های تجدید پذیر محیط اشاره نمود.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره از محافظت تا سازگاری با طبیعت

دانلود مقاله کامل درباره کرم خوردگی دندان

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله کامل درباره کرم خوردگی دندان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره کرم خوردگی دندان


دانلود مقاله کامل درباره کرم خوردگی دندان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 70

 

کرم خوردگی دندان

یکی از عوارض و مشکلات بشر امروز کرم خوردگی دندان است که روز به روز زیادتر شده دندان را فاسد و پوسیده نموده تولید درد شدید می‌نماید که گاهی با ورم لثه و آبسة دردناک توأم است.

دندان عضو حساسی است که در اثر عدم توجه و مراعات نکردن اصول بهداشت ممکن است ایجاد ناراحتی و درد شدید کرده باعث زشتی صورت و ضعف بینایی و عوارض ریوی و قلبی و ضعف شدید اعصاب شود کبد و کلیه‌ها را خراب کرده و در دستگاه گوارش تولید اختلال نماید و گاهی ممکن است تولید سردرد شدید و عوارض رماتیسمی کند بطوری که پزشکان را در تشخیص علت بیماری دچار اشتباه و سردرگمی نماید. یکی از علل پوسیدگی و کرم خوردگی دندان ماندن ذرات غذا مخصوصاَ غذاهای شیرین و گوشتی در لابه‌لای دندان است و این ذرات در اثر ماندن و گندیدن تولید عفونت می‌نماید و این عفونت باعث فساد لثه و دندانها می‌شود. علت دیگر پوسیدگی و کرم خوردگی دندانها سستی و از بین رفتن مینای آنهاست که از فلز فلوئور ترکیب شده است فلوئور در معادن به مقدار زیاد و در آب به مقدار کمی وجود دارد در قدیم املاح آن در بعضی از آب قناتها از جمله قنات دانشگاه تهران و قنات مقصود بیک در تجریش زیاد بود ولی با لوله‌کشی آب تهران مقدار آن بسیار کم شده که این امر موجب شده تا روزبه‌روز پوسیدگی دندان در این شهر زیاد شود در بعضی از کشورها برای پیشگیری از کرم‌خوردگی دندان مقدار کمی از املاح این شبه فلز را به آب آشامیدنی اضافه می‌نمایند خوشبختانه در آب آشامیدنی بعضی از شهرها و دهات ایران از این املاح به مقدار کافی وجود دارد که از آن جمله می‌توان شهر اردبیل و دهات شاهسون نشین را نام برد.

مینای دندان از شبه فلز فلوئور تشکیل شده و کمی و زیادی این شبه فلز است که دوام آن را کم و زیاد می‌نماید زیادی شبه فلز فلوئور دندان را زرد و طلایی می‌نماید و اگر شنیده باشید بعضی از حیوانات دارای دندان طلایی هستند و یا دندان جلوی شخصی طلایی رنگ است اثر این شبه فلز است بنابراین استحکام آن با رنگ دندان اثر معکوس دارد یعنی دندانهای سفید کم دوام‌تر از دندانهای زرد است.

اثر چای و دخانیات در دندان

چای مخصوصاَ چای جوشیده دارای کمی فلوئور می‌باشد و کسانی که چای پررنگ و غلیظ می‌خورند دارای دندانهای زرد بوده و کمتر به پوسیدگی دندان مبتلا می‌شوند و برعکس معتادان به کشیدن دخانیات دندانهایشان در اثر نیکوتین توتون زرد می‌شود دارای لثه‌های خراب و مریض بوده و زودتر از اشخاص غیر معتاد به درد دندان مبتلا شده و آنرا از دست خواهند داد. مبتلایان به ضعف کلیه که املاح بدن خود را کمتر از دست می‌دهند فلوئور بدن خود را کمتر خارج کرده و دندانهایشان دیرتر کرم می‌خورد روی همین اصل دارو سازان و دندان‌پزشکان افزودن این شبه فلز را به آب و یا نمک توصیه می‌نمایند. کارخانجات سازندة خمیر دندان نیز از این اصل استفاده کرده خمیر دندانهایی فلوئوردار ساخته و به بازار فرستاده‌اند که تأثیر زیادی ندارد و حتی برای اینکه این شبه فلز بهتر جذب دندان شود مسواکهای برقی را بکار برده‌اند که زیاد مفید نبوده و تنها را استفاده خوردن املاح به مقدار خیلی کم از راه آب و غذا است.

 

دندان‌شویه‌ها (سنون‌ها)

دارو سازان سنتی قدیم ایران نخستین دانشمندانی بودند که در فکر بهداشت دندان افتاده و نسخه‌هایی جهت حفظ آن اختراع کرده و به نام سنون ساخته و در اختیار بیماران قرار داده‌اند.

سنون چیست؟

در زبان عربی به دندان سن و به داروهای مفید برای آن سنون می‌گویند و آنها

شامل دندان‌شویه‌ها، خمیرهای دندان و گرد دندان می‌باشد و در اینجا از سنونهایی صحبت می‌کنیم که برای جلوگیری از پوسیدگی دندان مفید می‌باشند و داروی اصلی این مقصود ترکیباتی است که دارای شبه فلز فلوئور باشند. داروسازان و دندان‌پزشکان قدیم ایران با اینکه از وجود این شبه فلز آگاهی نداشتن با وجود این از راه تجربه برای این کار از ترکیباتی استفاده کرده و تجویز نموده‌اند که دارای مقدار فلوئور طبیعی می‌باشند. این شبه فلز در طبیعت علاوه بر معادن به مقدار کافی در آب دریا و ترکیبات بدن حیوانات دریایی وجود دارد مخصوصاَ در استخوان ماهی‌ها و جلد صدفهای دریایی و فرآورده‌هایی که از دریا به دست می‌آید که یکی از مهمترین آنها کف دریا است و آن صدف موجود در بدن جانوری دریایی به نام ماهی مرکب است که از دستة نرم‌تنان می‌باشد. صدف این جانور برخلاف سایر نرم‌تنان دیگر که خارج بدن آنها می‌پوشاند نیست بلکه به صورت تیغة کم و بیش پهن و ضخیم بوده و در پشت حیوان در زیر جلد قرار دارد و پس از مرگ جانور به صورت جسم سخت و بادوامی می‌ماند و چون به علت داشتن خلل و فرج زیاد از آب سبک‌تر است در روی آب دریا شناور شده و با کمک امواج دریا به سوی ساحل روانه ‌می‌گردد ساکنان کنار دریا آنها را جمع‌آوری کرده و به نام کف دریا به فروش می‌رسانند این صدف دارای املاح زیاد دریایی از جمله فلوئور می‌باشد که به علت طبیعی بودن قابل جذب بدن انسان بوده و مینای دندانها را محکم و با دوام می‌نماید. کف دریا به‌آسانی نرم می‌شود و چون روی آن مایعات ترش مثل سرکه و آبلیمو بریزند ایجاد جوشش کرده و املاح آن حل شده و قابل استفاده و جذب می‌شوند این گرد برای جلوگیری از کرم‌خوردگی دندان و سخت شدن مینای آن فوق‌العاده مؤثر است.

سرطان

سلولهای سرطانی 50 درصد اکسیژن در دسترس را استفاده می‌کنند و بقیه را محصولات متابولیکی به دست می‌آورند حدود 35درصد از اکسیژن باقیمانده در تشکیل لاکفات دخالت می‌کند.

 

ریبوزوم:

تعداد ریبوزوم‌های آزاد سلولهای سرطانی بیشتر است. تولید پروتئین‌ها آهنگ سریعتری پیدا کرده زیرا راه‌های آنابولیکی سلول خالی‌تر شد و نسبت رشد نیز افزایش می‌یابد.

ترشح آمزیمی سلولها کاهش یافته و فقط ساخت و پروتئین‌های دوران جنینی روند عادی خود را طی می‌کند.

 

شبکة آنوپلاسمی

چنین به نظر می‌رسد که غشاهای مختلف در سلول متحمل تغییراتی می‌شوند که خود باعث ایحاد بدخیمی در سلول می‌گردد.

 

هسته:

توزیع کروموزومی در داخل هسته ممکن است طیبعی باشد. احتمال جهش‌های متعدد وجود دارد. این تغییرات خود در روی قدرت تکثیر سلولی تأثیر می‌گذارد. هسته از حد طبیعی بزرگتر بوده، فضاهای زیادی را اشغال کرده و اشکال غیر‌طبیعی دارد. در فعالیت تولید سلول افزایش می‌یابد. در بسیاری از مواقع تغییرات کروموزومی دیرتر و در هنگام شکل‌گیری یک تومور ظاهر می‌گردد.

 

تقسیم سلولی:

سلولهای سرطانی در مقایسه با سلولهای طبیعی از طول عمر بیشتری برخوردار‌اند. سلولهای طبیعی به دنبال انجام عمل ریپلیکاسیون و باقیماندن طولانی در مرحله GO پیر می‌شوند. و در نهایت می‌میرند اما سلولهای سرطانی بدون اینکه پیر شوند به عمل ریپلیکاسیون اداامه داده و اصلاَ وارد مرحله GO نمی‌شوند. عمل اصلی سلولهای سرطانی ریپلیکاسیون است. معمولاَ سلولهای سرطنی سریع‌تر وارد سیکل تقسیم سلولی می‌شوند. اما تقسیم آنها با سلولهای طبیعی تفاوتهایی دارد. تفاوت در این جاست که فقط 50 درصد باقیمانده به ریپلیکاسیون ادامه می‌دهند.( در مقایسه با 10 درصد از سلولهای نرمال). تعداد زیادی از سلولهای بدخیم در مرحلهG1 و G2بول می‌شود. اینها همان دسته‌ای از سلولها هستند که به مرحله استراحت وارد می‌شوند و کمتر تحت تأثیر رادیوتراپی و شیمی‌تراپی قرار می‌گیرند.

 

متاساز

از خصوصیات مهم سلولهای نئوپلاستیک، قدرت آنها در  گسترش  به نقاط دوردست است که به این حالت متاساز می‌شود. سرطانهای گوناگون در انسان نه فقط از نظر تمایل به متاساز بلکه از نظر جایگاه متاساز نیز متفاوت‌اند. یکی از عوامل مؤثر در ایجاد متاساز عبارت است از: کم بودن چسبندگی سلولهای توموری به یکدیگر ک بهعلت کاهش ایجاد سموزم در بین سلولها و نیز فقدان بعضی پروتئینها در سطح سلولهای توموری و بدخیم است. بعلاوه سلولهای توموری دارای تحرک موضعی  زیادتری بوده است و آنها هم شاید به علت بیشتر بودن پروتئین‌های قابل انقباض در این سلولهاست. به این دو دلیل سلولهای سرطانی از تودة اولیه به علت کاهش یا کم‌بودن چسبندگی و به دلیل تحرک موضعی بیشتر جدا می‌گردند و به سوی خون یا لنف در ناژ می‌گردند. انتقال سرطانها ممکن است از طریق استرومای همبندی احشاء، عروق لنفاوی، حفرات و مجاری بین فضاهای مغری نخاعی صورت گیرد.

 

رشد سلولی:

همانطور که می‌دانیم واحدهای تکشکیل دهنده بدن انسن سلول نامیده می‌شود. رشد موجود ز نده با لقاح و ایجاد سلول تخم آغاز شده و افزایش در اندازه سلول از طریق تقسیم سلولی خاص حاصل می‌شود. این خود گویای رشد و ترمیم و جایگزینی سلولی نیز هست.

 

غشاء سلول:

در غشاء سلول سرطان تغییرات متعدد و گوناگونی به وقوع می‌پیوندد کاهش یافتن پدیده بازداری یکی از مهمترین آنها است. در هنگام لمس سلولهای مجاور سرطانی، متحرک هستند. ارتباط یک سلول با سلولهای دیگر بطور قابل ملاحظه‌ای کاهش می‌بابد. در میزان اتصالات زوزنه‌ای و اتصالات محکم کاهشی به چشم می‌خورد. اگر چه سلول سرطانی خود مختار شده است، اما همچنان ارتباط فیزکی خود را باسلولهای دیگر حفظ می‌کند. غشاء سلول سرطانی دارای بار منفی در سطح خود است که بنظر می‌رسد باعث راندن سلولهای دیگر گردد. انتی‌ژنهای غشاء سلول در حالت آماده‌باش به سر می‌برند. بنابراین ارتباط خود را با بقیه بدن قطع می‌کنند. بعضی از فاکتورهای رشد در سلول‌های سرطانی یافت شده‌اند که سبب چسبندگی سریع آنها گشته و این امر خود باعث تحریک گیرنده‌ها و آماده‌باش آنها می‌گردد و این اعتقاد وجود دارد که سرطان را می‌توان بیماری غشاء نامید زیرا کنترلی روی تغییرات غشائی وجود ندارد.

 

اجسام سلولی:

میتو‌کندری: تغییرات ناگهانی سلولهای سرطانی بر‌روی میتو‌کندیها اثر می‌گذارد.

گاهی میتو‌کندری متورم می‌شوند. دگرگونیهای متعددی در فعالیت متابولیکی سلول  بوجود می‌آید متابولیسم سلول در مسیر ساده‌تری پیش ‌می‌رود ک به کنترل کمتری نیاز دارد. گلوکز بیشتری در سلولهای سرطانی مصرف می‌شود که می‌تواند ناشی از انتقال سریع‌تر به داخل سلول یا اشکال در گلیکو‌لیز باشد.

 

چرا داروی سرطان تاکنون کشف نشده است؟

بهتر است که در مرحلة اول ببینیم بیماری سرطان چیست؟

اساساَ سرطان زمانی بروز می‌کند که جریان تقسیم سلولهای بدن از نظم عادی خویش خارج گردد. سلولهای» سرکش و طغیانگر« همچنان که مثل سلولهای طبیعی تقسیم می‌شوند و ازدیاد می‌یابند یم تودة بافتی تشکیل می‌دهند که پیوسته بزرگ و بزرگتر می‌شود. به این ترتیب می‌توانیم بگوئیم که» سرطان« به زایدة رشد و گسترش بی‌رویه و غی عادی و بدون نظم یاخته‌های بدن است. سرطان در هر نوع از یاخته‌ها ممکن است بروز کند و چون یاخته‌ها انواع بسار گوناگونی دارند، سرطان نیز انواع بسیار گوناگونی دارد. تاکنون انسان با صدها نوع از سرطان رو‌به‌رو گردیده است. به عبارت دیگر» سرطان« یک بیماری واحد نیست بلکه خانوادة بزرگی از بیماریها شامل می‌گردد. همین موضوع یکی از مشکلات عمده‌ای است که بر سر راه پیدا کردن داروی واحد برای بیماری سرطان وجود دارد. یکی از روشهای جلوگیری کردن از بیماری سرطان این است که عامل‌هایی را که موجب بروز آن می‌شوند شناسایی کنیم.

دانشمندان تا به حال هنوز پی نبرده‌اند که این عوامل چگونه باعث تولید یاخته‌های سرطانی بوسیلة یاخته‌های سالم و طبیعی می‌شوند. در صورتیکه دانشمندان و پژوهشگران این موضوع را کشف کنند آن وقت خواهند توانست جلوی بروز بیماری سرطان را بگیرند یکی دیگر از روشهای مبارزه با بیماری سرطان، تخقیق برای پیدا کردن عاملهای نابود‌کنندة یاخته‌های سرطانی در بدن است. این شیوة مشابه همان روش استفاده کردن از آنتی‌بیوتیک‌ها به منظور نابود ساختن یاخته‌های میکروبی و عفونت‌زا می‌باشد. تا به حال دانشمندان موفق شده‌اند بسیاری از عوامل سرطان‌زای شیمیایی را کشف کنند. دولتها برای حذف‌کردن این قبیل مواد شیمیایی از مواد غذایی مردم و حلوگیری از تماس یافتن مردم با اینگونه مواد، قدمهای بسیاری برداشته‌اند. این اقدامات و فعالیتهای بسیار زیاد دیگری که در همین راستا برداشته شده است به جلوگیری از بروز و گسترش یافتن بیماری سرطان کمک می‌رساند.

به علت پیوستگی بین سرطان  ویروسها در برخی از جانوران هر روز تعداد بیشتری از دانشمندان متقاعد می‌شوند که بسیاری از سرطان‌ها علت ویروسی دارند. ولی هنوز تا به حال این موضوع معلوم نشده است که ویروس مورد بحث( در صورتیکه وجود داشته باشد) بطور دقیق چگونه در بدن انسان موجب سرطان می‌گردد. به این ترتیب، تحقیق برای کشف کردن علل بروز بیماری سرطان بسیار دشوار است. لیکن دانشمندان به پیشرفتهای بزرگی در این زمینه دست یافته‌اند. عاقبت هم ممکن است معلوم شود که بین انواع بسیار گوناگون و زیاد بیماری سرطان چندان وجه مشترکی وجود ندارد و بر عکس ممکن است ثابت شود که عوامل سرطان‌زای گوناگون همگی به یک شیوة مشخص در انسان مؤثر واقع می‌گردند. با وجود بر این احتمال، بشر همچنان وظیفه دارد که به تحقیقات خویش در این مورد ادامه دهد.

 

دارو‌ها و علایم:

علایم مختلفی می‌تواند نشانة سرطان باشد. جمعیت سرطان 7 علامت هشدار

دهنده ابتلا به سرطان را مطرح کرده‌اند که همیشه تیم بهداشتی باید آنها را مد نظر داشته باشد که شامل:

      1) خونریزی غیرطبیعی یا ترشح غیرطبیعی

2) وجود غده یا سفتی در سینه یا سایر نقاط بدن

 

3) یک زخم پوستی که به سادگی بهبود پیدا نمی‌کند.

4) تغییراتی در طرز کار عادی روده یا مثانه

5) خشونت صدا یا سرفة ممتد در سالمندان

6) سوء هضم یا اشکال در بلع

7)تغییر شکل یا اندازة خال یا زگیل

اگر این علایم در کسی پیدا شد و بیشتر از دو هفته طول کشید تیم بهداشتی باید به احتمال وجود سرطان نزد بیمار فکر کند. علایم عمومی که در بیماران دیده می‌شود شامل کاهش وزن بدون دلیل، بی‌اشتهایی، تهوع و استفراغ، ضعف، کنفویوز، تب، تنگی نفس، عفونتهای مکرر و درد است. علایم  سابر‌ءکتیوی که بیماران مطرح می‌کنند باید با جزئیات کامل از قبیل: محل، خصوصیات، شدت، زمان شروع و پیشرفت علایم، فاکتورهای تسکینی، یا شدید کننده یا همراه کنندة بیماری باشد.

 

معاینات فیزیکی:

مشاهدات کلیGeneral Apperance : وزن دقیق بیمار بسیار اهمیت دارد. چون گاهی کاشکسی علامتی از ظهور سرطان است.

پوست: شاعی‌ترین محل ایجاد سرطان در ایران پوست است. و خوشبختانه این امکان وجود دارد که حتی  تومورها، ضایعات کوچک پوست را هم بتوان مستقیماَ دید و هم لمس کرد.

 

آنتی‌بیونیک‌های ضد توموری:

اثر اصلی این داروها مستقیماَ وقفه در نسخه‌برداری از DNA است. فعل و انفعال این داروها با DNA منجر به شکستن رشته DNA و صدمه به کروموزوم می‌گردد. همة این داروها بر روی کلیه فازهای سیکل سلولی مؤثرند اما حساسیت بیشتری روی فاز»S « دارند. بنابراین آنها را جزء داروهایCCNS قرار می‌دهند.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره کرم خوردگی دندان