فایل : word
قابل ویرایش و آماده چاپ
تعداد صفحه :11
حزب سیاسی به مفهوم جمعیتهای خاص دارای اهدافی ویژه که منتج از شرایط عینی و ذهنی ساختار نظام سیاسی جامعه خویش باشند در سرزمین ما پیشینهای چندان قوی ندارد و تنها به بعد از دوران مشروطیت برمیگردد و آن هم به صورت منقطع و پاره پاره به طوری که هرگاه استبداد مطلقه به اوج خود میرسید و یا بحران سیاسی به وجود میآمد این احزاب متلاشی شده و یا تجزیه میگشتند. در دوران استبداد پهلوی دوم به ویژه پس از شهریور ۱۳۲۰ما به گونهای از احزاب برمیخوریم که از هیچ بستر عقیدتی و ایدئولوژیکی برخوردار نبوده و بدون اتکا به حمایت مردم تنها به دستور عوامل قدرت از بالا تشکیل میشدند و وظیفهای جز حفظ و تقویت قدرت سیاسی حاکم نداشتند. این احزاب از اجزای ساختار سیاسی و حکومتی عصر بودند که به دفاع همه جانبه از قدرت و حکومت مرکزی میپرداختند و خود از وسایل استبداد داخلی بودند. این دسته از احزاب در تاریخ معاصر ایران به احزاب دولتی معروف شدهاند. این احزاب همه در سه چیز درباری، فرمایشی و غیرمردمی بودن اشتراک داشتند و در سه دوره در تاریخ معاصر ایران خودنمایی کردند.
تحقیق احزاب زمان محمدرضا شاه