دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
شرح و بیان برتری امام علی بن ابی طالب علیهالسلام بر همه افراد بشر پس از انبیاء و پیامبران ، به سبب جمع شدن ریشه همه خویهای پسندیده و همه نکوییها در او که در دیگران پراکنده است و بی نیازی او از دیگران و نیاز دیگران به او
اگر کسی از اهل نظر در مورد این ادعای ما که علی بن ابی طالب را پس از پیامبران و انبیاء بر همه افراد بشر از لحاظ فضیلت مقدم می داریم ، بپرسد و بگوید اینک که شما بر آنچه ما می گوییم خرده می گیرید ، ادعای خود را با برهان و دلیل غیرقابل انکار ثابت کنید و فضیلت سالار خود را با بیان فضایلی که او را بر دیگران مقدم داشته است روشن سازید ، می گوییم : آری این حق شما و بر عهده ماست و ما ضمن یاری جستن از خدای ، کارهایی از علی را بیان می کنیم که خود آشکار و غیرقابل انکار است ودلایل قوی می آوریم که امکان رد آن نیست . توفیق ما جز از خداوند نیست و همو ما را بسنده است و از پیشگاه او تایید خویش را مسالت
می کنیم .
شما خود می دانید که فضیلت فاضل و منزلت متقدم در این است که همه نیکوییها و کارهای پسندیده در او جمع و فضیلتها را دارا باشد ، آن چنان که آنچه در دیگران پراکنده است در او فراهم آمده باشد ، آن گونه که در فصات جمع شده در او کسی برابر یا مانند او نباشد « آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری ».
شرح و تفسیر مناقب و خویهای پسندیدهای که موجب برتری شخص فاضل است و از چیزهایی است که شما هم منکر آن نیستید ،اموری بدین شرح است :
نخست علم به خدا و به دین خدا و دفاع از خریم یکتاپرستی و قیام به حجت آوردن در برابر کسانی که از توحید روی گردانند ، و درباره حق بودن همین موضوع خداوند فرمودهه است : « آیا کسانی که می دانند با آنان که نمی دانند برابراند »همچنین فرموده است : « آیا آن کس که می داند آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده است حق است ، چون کسی است که نابیناست ؟ همانا جز این نیست که خردمندان متذکر می شوند . » و هم فرموده است : « این است و جز این نیست که از میان بندگان خدا ،دانایان از او بیم دارند . »
پس از این فضیلت ، پیشگامی در مسلمان شدن مایه فضیلت است و در تحقیق این موضوع خداوند متعادل فرموده است : « آنانی از شما که پیش از فتح ـ مکه ـ اموال خود را انفاق و جنگ و جهاد کردند ، دارای درجه بزرگتری هستند از آنانی که پس از آن انفال و جنگ و جهاد کردند ، دارای درجه بزرگتری هستند از آنانی که پس از انفاق و جنگ کردهاند و خداوند به همگان وعده پسندیده می دهد . »
فضیلت دیگر پیکار با دشمن است در این باره خداوند متعال می فرماید : « خداوند پیکارکنندگان را بر فرونشستگان فضیلت و پاداش بزرگ داده است » و هم فرموده است : « همانا خداوند از مومنان جانها و اموال ایشان را خرید به اینکه بهشت از آنان باشد . در راه خدا جنگ کنند که بکشند و کشته شوند . عدهای است بر حق که در تورات و انجیل و قرآن ـ آمده است ـ و چه کسی به پیمان خویش وفادارتر از خداوند است . پس به معاملهای که انجام دادهاید شاد باشید و این است آن رستگاری
بزرگ . »
فضیلت دیگر شکیبایی در پریشانی و رنجوری و فرو خوردن خشم است و خداوند متعال در این باره می فرماید : « و شکیبان در پریشانی و سختی و به هنگام بیم – جنگ – آنان اند که راست گفته اند و هم آنان پرهیزگاران اند » و نیز فرموده است : « ای کسانی که گرودیهاید ، شکیبایی ورزید و بردبار باشید و خویش را آماده جنگ دارید و از خدای بترسید شاید رستگاری شوید . » و هم فرموده است :
« شکیبان را مژده بده ،آنانی که چون مصیبتی به ایشان رسد گویند هانا که ما از خدا ایم و همانا که ما به سوی او بازگردندگانیم ، آنان اند که بر ایشان رسد گویند همانا که ما از خداایم وهمانا که ما به سوی او بازگردند گانیم ، آنان اند که بر ایشان درودها و رحمتی از پروردگارشان است و آنان هدایت شدگان اند . » و حق جل جلاله ـ خطاب به پیامبر فرموده است : « شکیبایی بورز همچنان که پیامبران اولوالعزم شکیبا بودند . » ،و خدای عزشانه فرموده است :«و فروخورندگان خشم و گذشت کنندگان از مردم . »
و فضیلتهای دیگری چون عبادت همراه با پارسایی و روزه گرفتن و نمازگزاردن و شتاب و پیشی گرفتن بر یکدیگر در انجام کارهای پسندیده .
اینها که برشمردیم فضایل پسندیده و منزلتهای نکو و ستوده است که به صورت مختصر و مفصل در قرآن مذکور است و هرکس دارنده و جامع این صفات باشد سبب بر مردم مقدم خواهد بود .
برتری علی علیه السلام از دیگران به سبب پیش گرفتن او بر اسلام و گردن نهادن او بر آیین مسلمانی به هنگامی که دیگران بتها را می پرستیدند .
ما سخن خود را با بیان تقدم علی (ع) در مسلمان شدن آغاز می کنیم ، هرچند مردم در این باره در مورد ابوبکر و علی اختلاف نظر دارند ، ولی همگان بر این موضوع اجماع دارند که از لحاظ زمان ، علی (ع) پیش از ابوبکر اسلام آورده است ، جز اینکه چنین پنداشته اند که اسلام آوردن علی (ع) در حال کودکی او بوده است ، بنابراین واجب می آید که این ادعای ما را که پیش از ابوبکر اسلام آورده است ، تصدیق کنند و این ادعای ایشان که علی در آن حال نابالغ بوده است ،جز با دلیل و برهان پذیرفته نخواهد شد .
اگر بگویند این سخن و اعتقاد شما که او در حال بلوغ اسلام آورده است ، ادعای مردودی است ، پاسخ می گوییم مسلمانی برای علی (ع) ثابت شده است و حکم به مسلمانی او چه از لحاظ دعوت پیامبر (ص)او را به اسلام و چه از لحاظ اقرار او به اسلام واجب است و اگر او در آن هنگام نابالغ می بود و در حقیقت مسلمان شمرده نمی شد ،زیرا کلمات اسلام و ایمان و کلمات کفر و گمراهی و سرپیچی و فرمانبرداری بر افراد بالغ و عاقل اطلاق میشود نه به افراد نابالغ و دیوانگان .
دلیل دیگر در این باره این است که خداوند متعال هیچ گاه پیامبری را برای کودکان و دیوانگان گسیل نفرموده است و چون می بینیم پیامبر (ص) آهنگ فراخواندن علی بن ابی طالب به اسلام فرموده است و او را فرمان داده است که ایمان آورد و پیش از همه مردم از او آغاز کرده است برای ما علم حاصل می شود که
علی (ع)بالغ و عاقل و ایمان آوردن برای او لازم بوده است . اگر بگویند دعوت پیامبر (ص) از علی به روش ادب بوده است همان گونه که ما هم کودکان نابالغ خود را برای تعلیم وتربیت به انجام فرائض وا می داریم ،به آنان پاسخ می دهیم که این گفته شما درست نیست ، زیرا ما این کار را به روزگاری انجام می دهیم که اسلام جایگزین شرکت شده و آشکار گردیده است و کودکان در محیط اسلامی متولد می شوند و پرورش می یابند ولی در محیط شرک و جنگ و ستیز این کار روا نیست . وانگهی ، پیامبر (ص) چنان نبوده است که کار و هدف اصلی خویش را در جامعه مشرک و مردم کافر رها فرماید و به دعوت افراد نابالغ سرگرم شود و پیش از انجام واجب به کار مستحب بپردازد که چنین کاری از آن حضرت بعید است .
از این گذشته چرا پیامبر (ص) نوجوان نابالغ دیگری غیر از علی بن ابی طالب را به اسلام آوردن فرا نخوانده است ؟ وانگهی سنت بر این نیست که کودکان نابالغ را به اسلام فراخوانند و پیش از آنکه به حد بلوغ برسند میان ایشان و پدرانشان جدایی افکنند .
دلیل دیگر این است که منزلت پیامبر (ص) در آغاز دعوت همراه با سختی و تنهایی و غربت و گرفتاری بوده است و از اموری است که فقط کسی عهدهدار آن
می شود که اسلام در نظر با دلیل و برهان جایگزین شده و با علم و شناخت ،در دل او یقین حاصل شده است . از سوی دیگر شأن کودک نابالغ این است که از افراد اصلی خانواده خود پیروی و از نزدیکان خود تقلید می کند و بر راه خانواده خود که میان آنان متولد شده است می رود و وارد اموری نمی شود که شناخت آن او را به زحمت می اندازد و نفس با یقین و دانش و فرجام نگری به آن تمایل پیدا می کند .
شامل 54 صفحه فایل word قابل ویرایش