دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه30
بخشی از فهرست مطالب
1-مقدمه
2-مبانی نظری تحقیق:
2-1-تعریف ساختارسازمانی:
2-2-ابعاد ساختارسازمانی:
فنون رسمی سازی:
2-3-انواع ساختارهای سازمانی:
2-3-1-ساختارساده:
2-3-3- ساختارحرفه ای:
2-3-4- ساختاربخشی:
2-3-2- ساختارماشینی (مکانیکی):
2-4-تعریف اثربخشی:
3-3-5- ساختارادهوکراسی:
2-5-تعریف کارایی:
3-متدولوژی تحقیق:
3-1-روش تحقیق
2-6-رابطه بهره وری با کارایی و اثربخشی:
3-2-اهداف تحقیق:
3-3-فرضیات تحقیق:
3-4-محدودیت های تحقیق:
3-5-تکنیک های آماری مورد استفاده:
3-5-2-آزمون تفاوت معنی دار ( T زوجی):
4-نتایج تحقیق:
تجزیه و تحلیل و بررسی ساختار تشکیلاتی موجود بانک کشاورزی (مرکز) و ارائه الگوئی بهینه برای آن
1-مقدمه
در دنیای پیچیده و پرتلاطم امروزی بعضی از سازمان ها موفق و اثربخش و بعضی دیگر ناموفق و غیراثربخش هستند. آنچه مسلم است، عوامل مختلفی درموفقیت و اثربخشی سازمانها تاثیر دارند. تعدادی از عوامل خارج ازکنترل سازمان و تعدادی نیزتحت کنترل هستند. یکی از عوامل تحت کنترل، ساختارسازمانی می باشد. بطور کلی ساختار و تشکیلات اداری درهرسازمان به خودی خود هدف نیست، بلکه وسیله ای است برای دستیابی به اهداف سازمان برای اجرای موثرو موفقیت آمیز وظایف. هرسازمان باید دارای ساختار سازمانی و تشکیلاتی موثرباشد، بطوریکه وظایف و مسوولیت ها به وضوح بین واحدهای مختلف تقسیم شده و به آنها قدرت اختیار در برابر مسولیت ها و وظایف داده شود. ساختار سازمانی و تشکیلات غیراثربخش غالباً عامل عمده و مهم در عدم اثربخشی و نارسایی تصمیم گیری درهرسازمان محسوب میشود. همچنین درک هدفهای سازمان، از نخستین گام هایی است که باید در راه درک اثربخشی سازمان برداشت. هدفهای سازمان، بایدنشان دهنده علت وجودی آن و آنچه که درپی دستیابی به آن است باشد. گفته می شود یکی از مشکلات اساسی بر سر راه اثربخشی سازمان ها مسائل ساختاری است به گونه ای که ساختار سازمان ها، ساختارکهنه و مبتنی برمفروضات سنتی است که با وظایف فعلی آنها سازگاری نداشته و پویایی و تحولات محیط امروزین را مد نظرقرارنداده و علاوه برآن مطابق نیازهای کنونی جامعه فعلی نیزنبوده و به ابعاد انسانی و انگیزش نیروی کارتوجهی نکرده است. با توجه به اینکه یکی از وظایف مدیران «سازماندهی » است و سازماندهی نیرفرآیندی پویا است، لذا باید این ساختاربا توجه به تغییرات عمده محیطی اصلاح گردد و سازماندهی مجدد متناسب با متغیرها و عوامل اثرگذارهمگام با تغییرات صورت پذیرد.
با وجود این به نظرمی رسد اثربخشی و کارایی بانک کشاورزی درتعدادی از فعالیت ها، تداخل وظایف دربعضی ازامور، تقسیم وظایف و ارتباطات درون سازمانی، با مشکلاتی روبرو می باشد. این تحقیق بعد تشکیلاتی و سازمانی بانک کشاو رزی را درکانون توجه خود قرارداده ودرصدد آن است تا اثربخشی ساختارسازمانی را با توجه به اهداف بانک کشاورزی و میزان رسیدن به این اهداف را مورد مطالعه قراردهد. لذا سوالات:
1-آیا تفاوت معنی داری بین وضعیت موجود و مطلوب ساختارسازمانی بانک کشاورزی وجود دارد؟
2-آیا تفاوت معنی داری بین وضعیت موجود و مطلوب ازنظرتمرکز ساختار سازمانی بانک کشاورزی وجود دارد ؟
3-آیا تفاوت معنی داری بین وضعیت موجود و مطلوب ازنظر رسمیت ساختار سازمانی بانک کشاورزی وجود دارد ؟
4-آیا همبستگی معنی داری بین رسمیت ساختار سازمانی واثربخشی سازمانی بانک کشاورزی وجود دارد ؟
5-آیا همبستگی معنی داری بین تمرکز ساختارسازمانی و اثربخشی سازمانی بانک کشاورزی وجود دارد ؟
6-آیا همبستگی معنی داری بین پیچیدگی ساختارسازمانی و اثربخشی سازمانی بانک کشاورزی وجود دارد ؟
مطرح می باشد. ازاینرو با توجه به یافته ها و نتایج این تحقیق درجهت بهبود ساختارسازمانی و نهایتاً اثربخشی سازمانی، پیشنهاداتی ارائه شده است.
2-مبانی نظری تحقیق:
2-1-تعریف ساختارسازمانی:
ساختارسازمانی را به عنوان یکی از اجزاء سازمان، که از عنصر پیچیدگی، رسمیت مرکز تشکیل شده، تعریف می کنند. ساختارسازمان سه نقش یا وظیفه اصلی را برعهده دارد. نخست، مهمترین وظیفه ساختاراین است که باید بدان وسیله هدفهای سازمان تامین گردد. دوم، ساختاربدین سبب طرح ریزی می گردد که قدرت افراد مختلف درسازمان مشخص و رویه ها مقررگردد. مقصود ازساختاراین است که به افراد تفهیم شود که بایدمقررات سازمان را رعایت کنند سوم، ساختار، حوزه یا محدوده اعمال قدرت را تعیین می کند. (میزان قدرتی که هر پست با مقام سازمانی دارد، مشخص میشود) ساختارصفحات عملیات سازمان است.
به طورکلی یک ساختار سازمانی می بایست هشت ویژگی را داشته باشد:
1-حوزه های اساسی یک سازمان را مشخص کند. (بدنه سازمان)
2-ماموریت های اساسی هر حوزه را انشاء و مشخص کند.
3-واحد های تشکیل دهنده هر حوزه را مشخص کند.
4-ماموریت های هریک ازواحدها رامشخص و عنوان واحد را تعیین کند.
5-ساختارباید ارائه دهنده تصویری ازچگونگی تفکیک مدیریت ها باشد.
6-نظام ارتباطی سازمان را مشخص کند (افقی –عمودی)
7-ارائه دهنده مراکزتصمیم گیری باشد.
8-زیربنایی برای سایراموراداری باشد.
2-2-ابعاد ساختارسازمانی:
2-2-1-پیچیدگی: پیچیدگی به میزان تفکیکی که درسازمان وجود دارد اشاره می کند. تفکیک افقی میزان یا حد تفکیک افقی بین واحدها را نشان می دهد. تفکیک عمومی به عمق یا ارتفاع سلسه مراتب سازمانی نظردارد. تفکیک براساس مناطق جغرافیایی، به میزان پراکندگی واحدها و امکانات و نیروهای انسانی از لحاظ جغرافیایی اشاره دارد.
الف –تفکیک افقی: به میزان تفکیک بین واحد های سازمانی براساس موفقیت اعضاء سازمان ماهیت وظایف آنها و میزان تحصیلات و آموزشهای که فراگرفته اند، اشاره می نماید.
ب-تفکیک عمودی: به عمق یا ارتفاع ساختارسازمان اشاره دارد. با افزایش سطوح سلسله مراتب سازمانی، تفکیک عمودی سازمان افزایش یافته و پیچیدگی سازمانی بیشتر می شود.
ج-تفکیک براساس مناطق جغرافیایی: سومین عنصری که پیچیدگی سازمان ازآن نشات میگیرد، تفکیک براساص مناطق جغرافیایی است که میزان پراکندگی ادارات، کارخانجات و افراد سازمان براساس مناطق جغرافیای را نشان می دهد. تفکیک براساس مناطق جغرافیایی، می تواند به عنوان اندیشه ای به منظور گسترش ابعاد تفکیک عمومی و افقی به حساب آید. یعنی ممکن است وظایف مراکز قدرت ازلحاظ جغرافیایی ازهم مجزا باشند. این جدایی یا پراکندگی هم تعداد مکانهای مختلف و هم مسافت بین آنها را دربرمی گیرد. مفهوم تفکیک براساس مناطق جغرافیایی با تفکیک عمودی نیز بکار می آید. درحالیکه ساختارهای بلند نسبت به ساختارهای تخت دارای پیچیدگی بیشتری هستند.
2-2-2-رسمیت:
دومین جزء ساختارسازمانی، رسمیت است. رسمیت به میزان یا حدی که مشاغل سازمان ا