آموزش بافت پاپوش قلاب بافی زیبا
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه29
فرش ایران دارای تاریخی بسیار طولانی است، در ایران از دیرباز بافتن انواع فرش متداول بوده و انگیزه ای اجدادی داشته است. به نوشته مورخان، جهانگردان، جنگجویان و آثار مکشوفه از گذشتگان گویای آن است که فرشبافی به صورت هنری دستی ، مردمی ، روستایی و عشایری در ایران سابقه بس دراز دارد.
پروفسور «رودنکو» کاشف «فرش پازیریک» معتقد است که قالی مذکور کار مردم ماد یا پارس و پارت (خراسان بزرگ) است. توجه به نقش های مشابه و هم زمان این فرش در ستون های تخت جمشید نیز این نظریه را تایید می نماید. آثار دیگری از جمله نقاشیهای برخی هنرمندان قرون وسطی حاوی نقش قالیهایی است که گفته اند بافت ایران بوده است . برخی مورخان در مورد حمله رومیان به ایران و غارت دستگرد قالی را از جمله غنایمی که در این غارت به دست آورده شده، قید نموده اند و نیز منابع یونانی از قالیهای زربفت ایران یاد کرده اند. «فرش بهارستان» با آن همه هنرمندی که به تأیید روایات مختلف، دربافت آن به کار رفته بوده اگر چه گاه در تعریف از آن راه اغراق پیموده شده اما خود نشانگر پیشرفت صنعت فرشبافی و صنایع جنبی از جمله طراحی و رنگرزی در ایران قدیم می باشد. فرش به عنوان نمودی از فکر و اندیشه بشری و متاثر از حس نوجویی او در طول تاریخ خود با نشیب و فرازهایی روبرو بوده که گاه با فراغت فکری هنرمندان و محیط مناسبی که برای رشد و شکوفایی هنر ایشان ایجاد گردیده به حد اعلای خود رسیده و گاه صدماتی که بر اثر مصائب طبیعی و غیر طبیعی بر پیکر جامعه وارد شده، آن را به دوره نهفتگی و خمود سوق داده است.
فرمت فایل word بوده و قابلیت ویرایش دارد
تعداد صفحه:55
پیشگفتار
فصل اول- کلیات
فصل دوم – پیشینه ی تحقیق
بخش سوم- بررسیهای مالی و اقتصاد
فصل سوم- خلاصه، نتیجه گیری و پیشنهادها
جوراب به عنوان یک پای پوش محافظ دربرابر سرما و گرما ، عرق و اشیاء خارجی و ... مطرح بوده و می باشد. شکل کلی آن از ابتدا تا کنون تغییر کلی نداشته و تنها تغییرات آن در رنگ و نخ مصرفی در بافت بوده است. شکل آن بصورت یک کیسه سرباز می باشد که بوسیله دوخت سر آن در یک سمت بسته می شود. قسمت بزرگی از اطلاعات مربوط به تاریخچه صنعت جوراب بافی مربوطبه دوره هائی است که ماشینهای بافت جوراب وارد این صنعت گردید البته آثار به دست آمده از قرن چهارم و پنجم نشانگر رایج بودن بافتنی دستی در کشورهای شرقی است که تا قرن چهاردهم این هنر دستی به اروپا نرسیده بود.
اولین ماشین جوراب بافی دستی در سال 1589 توسط شخصی بنام ویلیام در انگلستان ساخته شد. کلیه سوزنهای این ماشین حرکت همزمان داشتند و یک رج از بافت در یک زمان تشکیل می شد. رشد ماشینهای حلقوی پودی در انگلستان از ماشینهای جوراب بافی شروع شد که در ابتدا حدود 700 کارگاه جوراب بافی آغاز به کار کردند و تا سال 1727 به 8000 ماشین رسید. مکانیزم عمل ماشینهای بافندگی تا قبل از سال 1864 به کمک نیروی محرکه دستی بوده و از آن زمان به بعد نیروی محرکه الکتریکی به کار گرفته شد که توسط شخصی به نام ویلیام کاتون انجام شد و این کار در حقیقت یک انقلاب صنعتی بشمار می رفت و اسم ماشین هم بنام آن شخص william cotton نامیده شد. با اینکار سرعت ماشین افزایش یافت اما کشش و کیفیت آن همانند ماشینهای دستی بود.
فصل اول- کلیات
ب) تاریخچه تحقیق :اولین ماشین جوراب بافی دستی در سال 1589 توسط شخصی بنام ویلیام در انگلستان ساخته شد. کلیه سوزنهای این ماشین حرکت همزمان داشتند و یک رج از بافت در یک زمان تشکیل می شد. رشد ماشینهای حلقوی پودی در انگلستان از ماشینهای جوراب بافی شروع شد
دانلود پروژه کارآفرینی وطرح توجیهی کارخانه نساجی و پارچه بافی بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 74
این پروژه کار آفرینی هم در قالب درس کار آفرینی دانشجویان عزیز قابل ارائه میباشد و هم میتوان به عنوان طرح توجیهی برای دریافت وام های اشتغالزایی به سازمان مورد تقاضا ارائه نمود
مقدمه
پیشرفت تکنولوژی نساجی در چند سال گذشته بقدری متنوع بوده است که میتوان بجرات آنرا بعنوان دومین تحول بزرگ صنعتی در زمینه تکنولوژی و ماشین سازی بحساب آورد . اگر اولین تحول بزرگ صنعت نساجی را در قرن نوزدهم با بکار افتادن چرخهای این صنعت توسط نیروی مکانیکی بدانیم بطور قطع دومین تحول بزرگ نساجی در اواسط قرن بیستم و با ارائه روشهای جدید ریسندگی مانند تولید الیاف فلامنت ، ریسندگی اوپن ، اند open ( ) I:NDورد بافندگی ،ماشینهای بافندگی پیشرفت تکنولوژی نساجی در چند سال گذشته به اندازه ای چشمگیر و تغییرات آن بدون ماکو و ماشینهای بافندگی چند فازی انجام گرفته است . دلائل تحولات صنعت نساجی بغیر از مسائل اقتصادی و تکنیکی تولید ، به عوامل زیر نیز بستگی داشته است : ازدیاد سریع جمعیت در قرن نوزدهم و بیست سبب شد تا نیاز به افزایش تولید کارخانه نساجی در نتیجه افزایش تولید ماشین آلات نساجی بیشتر شود . پیشرفت سریع سایر صنایع و در نتیجه کمبود کارگر و بالا رفتن دستمزد در این صنایع باعث شد که کارگران صنعت نساجی به صنایع دیگر روی آورند . در این مورد تنها راه حل عملی ، اتوماتیک کردن ماشینها برای کم کردن نیاز به کارگر و به موازات آن افزایش تولید ماشین آلات به منظور قادر ساختن کارخانجات تولیدی به پرداخت دستمزد بیشتر بودس . بالا رفتن تمدن ماشینی و تحول روزافزون مد در زندگی عامه مردم سبب شد تا میزان مصرف منسوجات سرانه افزایش یابد . ماشینهای بافندگی از زمان بوجود آمدن دستگاه بافندگی دستی تا ماشینهای بافندگی اتوماتیک ، دوره تکمیلی قابل ملاحظه ای را پشت سر نهاده است . با این وصف اگر مطالعه سطحی در این مورد انجام گیرد ملاحظه می شود که تکنیک کار ماشینهای جدید به همان دستگاههای بافندگی دستی شباهت دارد . با اختراع ماشینهای بافندگی بدون ماکو تکامل جدیدی در تکنیک بافندگی به وجود آمد و روشهای بافندگی جدیدی ارائه شد . در توسعه و تکمیل ماشینهای بافندگی تا زمان بوجود آمدن ماشینهای بدون ماکو تحولات پیدا شد . در حالی بر روی دستگاه و بوجود آمدن ماشینهای بافندگی ، برای هر نوع پارچه ای ماشین مخصوصی ساخته شد . بطور مثال ماشینهای بافندگی برای پارچه های پنبه ای ، فیلامنت ، پشم و غیره ساخته می شد و فقط در همین موارد بکار می رفت . واضع است که این ماشینها مورد استفاده ویژه ای داشت و فقط برای بافتن پارچه مخصوصی قابل استفاده بود . با عرضه شدن ماشینهای بدون ماکو و با توجه به این مطلب که یکی از خصوصیات آنها عمومی بودن کاربرد آنهاست و می توان پارچه های متنوع بر روی آن بافت ، کارخانجات سازنده ماشینهای اتوماتیک برای رقابت باماشینهای بدون ماکوو مجبور به ساختن ماشینهایی شدند که کاربرد آنها عمومی باشند در حقیقت باید گفت کاخانجات سازنده امروز سعی می کنند که ماشینهای بافندگی را با موارد استعمال متنوع عرضه کنند . با وجود این ممکن است اصطلاح ماشین بافندگی عمومی کمی اغراق آمیز باشد . زیرا با وجود آنکه از نظر مکانیکی و تکنولوژی بافت امکان عمومی بودن یک ماشین بافندگی موجود است ولی کاربرد چنین ماشینی در بیشتر موارد از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست . در مورد عمومی بودن ماشینهای بافندگی می توان حداکثر تا آنجا پیش رفت که مثلا برای درو پارچه مختلف ، نمره نخ ، پهنای پارچه و طلا کوب در یک حد قرار داشته باشند در غیر اینصورت حتی از نظر تئوری هم قابل قبول نیست که به مثال بتوان بر روی یک ماشین بافندگی اتوماتیک ، پشمی یک پارچه ظریف ابریشمی بافت . با در نظر گرفتن مطالبی که در مورد کاربرد ماشینهای بافندگی عمومی گفته شد نمی توان ماشینهای بافندگی را بطور صحیح و مجزا از یکدیگر تقسیم بندی کرد . در کتابهای قدیمی نساجی تقسیم بندی ماشینهای بافندگی بر اساس نوع محورهای محرک و تعداد آنها انجام می شد اما امروزه این تقسیم بندی صحیح نیست . امروزه می توان ماشینهای بافندگی را بر اساس طریقه پود گذاری آنها تقسیم بندی کرد که عبارت از : 1-ماشینهای بافندگی با سیستم پود گذاری معمولی = این ماشینهای بافندگی به دو گروه زیر تقسیم می شوند : 1-1-ماشینهای بافندگی که در آنها عمل پودگذاری توسط یک جسم پرتاب شونده انجام می شود پود گذاری در این ماشینها یا توسط ماکوی گیرهای که فاقد ماسوره است ودر دوسر ماکو گیره هایی تعبیه شده و یا توسط جسم پرتاب شونده گیره