فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق بودا

اختصاصی از فی بوو دانلود تحقیق بودا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق بودا


دانلود تحقیق بودا

 

مشخصات این فایل
عنوان: بودا
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 23

این مقاله درمورد بودا می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله بودا می خوانید :

سه کالبد بودا
سه کالبد بودا یا تری‌کایه یکی از مفاهیم رایج در بوداگرایی است. تری‌کایه واژه‌ای سانسکریت و به معنای سه کالبد است (در چینی: 三身 سانشِن، در ژاپنی 三身 سانجین).
 مهراه (مهایانا) یکی از کیشهای مهم دین بوداست. قلب مهایانا در مفهوم تری‌کایه (سه کالبد بودا) و همچنین مفاهیم حق‌یابنده (بوداسَف)، فراشناخت (پرَگیا) و مهرورزی (کرونا) است.
اندکی پس از درگذشت بودا این اندیشه در دل بسیاری از پیروانش افتاد که او را بالاتر از انسان بدانند. نزد کهراهی ها (هینایانی ها) بودا انسان برتری بود که از طریق نیروی فرهنگ روحی و شایستگی حاصل از زندگی‌های گذشته اش در این زندگی به کمال فراشناخت رسیده است.
اما احترام ژرفی که شاگردانش در دل به او میگذاشتند نمیتوانست با انسان معمولی بودن استادشان ارضا شود و از این رو او را فراتر از روان فانی دانستند. پس حتی سنت پالی هم در کنار زندگی خاکی، زندگی فراجهانی به او میدهد.
انجمن اصلی و اولیه شاگردان بودا یعنی مهاسَنگیکه‌ها بودا را فراجهان میدانستند و این مفهوم از آنان به مهراهی‌ها رسید که از سه طریق به بودا می‌اندیشیدند، یعنی:
۱. نمود مرئی (نیرمانه‌کایه) که همان شاکیه‌مونی (دانای قبیله شاکیه) است، انسانی که بر این خاک پا نهاد و آیین را به پیروانش آموخت و در هشتاد سالگی درگذشت.
۲. نمود یاریگر (سَم‌بوگه‌کایه): بودای آرمانی است که از یک کالبد درخشان بهره‌مند است و آیین را به حق‌یابندگان می‌آموزد.
۳. نمود حق (دَرمه‌کایه): برترین وجودی است که فراگیرنده دیگران است، ذات فراشناخت و مهر و همدردی است، مطلق است.
بودا سه تا نیست یکی است. تری‌کایه سه جنبه یک بوداست. ذات این سه جنبه یکی است ولی سرشت و کردارهایشان جداگانه است.

اینجا هم ده تا!
... کمال فراشناخت یا ((پرگیا پارمیتا)) را نمی توان جدا از کمالهای (پارمیتا) دیگر شناخت. این شش کمال از یکدیگر جدایی ناپذیرند.
...
(دو) کمال سلوک
آن سرور: بوداسف ثابت قدم ده راه کردار را به انجام می رساند. خود آن ها را به جا می آورد و دیگران را نیز به انجام دادن بر می انگیزد. اینک آن ده راه کردار :
خودداری از گرفتن جان (فرمان پنجم موسی را یادتان هست – قتل مکن)
خودداری از گرفتن چیزی که به او داده نشده است (فرمان هفتم – دزدی مکن(
خودداری از رفتار نادرست کامجویی (فرمان ششم – زنا مکن(
خودداری از چشانه های مستی آور که گویی جان را تیره می دارد (اینجا دیگه اسلامی شده(
خودداری از دروغ گویی (اینجا هم به اسلام نزدیکتره تا به یهود(
خودداری از بدگویی
خودداری از درشت گویی
خودداری از یاوه گویی
خودداری از آز (فرمان دهم – به خانه همسایه خود طمع مورز(
خودداری از بدخواهی
خودداری از نظرهای نادرست
او حتی در خواب هایش نیز هرگز در این ده دستور خطا نمی کند و چنین خطاهایی را در دل نمی پرورد. بوداسف ثابت قدم حتی در خواب هایش هم ده راه درست کردار را در دل حاضر دارد.
الماس راه
الماس-راه را با نامهایی مانند لامائیسم، وجرا یانه، تانترا، مانترا یانه (افسون راه)، بوداگرایی افسونگرا (تانترایی) هم مینامند. منظور از الماس همان حق و واقعیت است. الماس راه پس از مهراه (مهایانه) و کهراه (هینه یانه) سومین مکتب بزرگ بوداگرایی است. در الماس راه پیر (لاما) بعنوان راهنما و مرشد و پشتیبان نقش بزرگی در رسیدن به بیداری ایفا میکند و از این رو این مکتب را لاماگرایی یا لامائیسم هم نامیده اند. پیر بزرگ را هم در این مکتب در تبت دالایی لاما مینامند.
کهراه به بیداری تک به تک افراد باور دارد و مهراه میگوید که بیدار شده ها باید همینجا بمانند و دست بقیه را بگیرند و تا همه با هم بیدار نشده ایم از کوشش باز نایستند. الماس راه حالتهای صوفیانه دارد.
 پس از اینکه مسلمانها کانونهای اصلی بوداگرایی در هند را نابود کردند الماس راه تنها در تبت به زندگی خود ادامه داد. بعدها در مغولستان کیش رسمی آن کشور شد و در دربار خاقان چین دیر زمانی کیش برتر بشمار میرفت. در ژاپن هم شیوه های افسونگرا (تانترایی) بوداگرایی پدید آمدند مانند کِگون و شینگون.مهمترین آموزه در الماس راه، آموزه بیدارسرشتی همگان است. یعنی همه هستندگان آمادگی بالقوه برای بودا شدن را در سرشت خود دارند. این بیدار شدن را میتوان با درون پویی (مراقبه) تجربه کرد. شخص درون پو، در حین پویش، در جنبه های بیداری (بوداگی) ذوب میشود. راهکار الماسراه برای زندگی روزانه اینست: جوری بزی که انگار یک بودا هستی و بیداری، تا زمانی که یک بودا شوی.
برعکس مهراه و کهراه که میگویند حالت بوداگی را نمیتوان به هیچ وجه شرح داد و توصیف پذیر نیست، الماسراهی ها میگویند که میشود از راه آیینهای صوفیانه و به یاری ورد و افسون (مانترا)، اشاره های رازآمیز دست (مودرا) و اشکال نمادین هندسی (مندل، ماندالا) با حالت بوداگی تماس برقرار کرد.
برخی از فرقه های دیگر بودایی میگویند که بیدار شدن دست کم چندین زندگی و زایش دوباره لازم دارد و بسیار طول میکشد اما الماسراهی ها میگویند که هر کس میتواند در طول همین یکبار زندگی به بوداگی برسد.
نگاره: یک ماندالای تبتی
 
اهریمن در کیش بودا
آیا در کیش بودا اهریمن و شیطانی نیز وجود دارد؟
در بوداگرایی یک قطب مخالف خدای خوبیها که خاستگاه نیروهای منفی باشد وجود ندارد.
با ان حال بوداییان وجود دیوها را هیچگاه رد نکرده اند اما وجود آنها را در روند رسیدن به بیداری و روشنی چندان مؤثر نمیدانند. البته در داستان بیداردل شدن بودا اینگونه آمده که موجودی ستیزنده به نام مارا کوشید تا بودا را از رسیدن به بیداری بازدارد. در حالیکه بودا زیر درخت بودی (بیداری) نشسته بود و داشت به بینش راستین دست می یافت و نزدیک بود که راز جهان را بفهمد مارا آمد و زمین و زمان را بهم دوخت تا از بیدار شدن شاکیامونی (بودا) جلوگیری کند و گردبادی پدید آورد، سنگبارانی از آسمان ایجاد کرد و از این کارها تا چوب لای چرخ بودا کرده باشد اما بودا هم از زمین یاری خواست و زمین سیلابی فرستاد و دیوهای همراه مارا را آب برد و خلاصه مارا موفق نشد و شاکیامونی بیدار شد. البته زمانی که دیگر همه ترفندهای مارا نقش بر آب شد و معلوم شد که شاکیامونی کارش جدی است و راستی میخواهد پشت پرده را ببیند مارا از او یک گواهی و قباله خواست!
مارا گفت که آیا سندی، مدرکی چیزی داری که نشان دهد تو در زندگیهای پیشینت به اندازه کافی پارسایی کرده ای و فضیلت جمع کرده ای تا بشود تو را به پشت پرده راه داد؟
بعد هم زمین (Bhumi) ضامن شد که شاکیامونی به اندازه کافی اعتبار دارد و مارا دست از کارشکنی برداشت. بعد هم که شاکیامونی به بیداری (بودایی) رسید مارا گفت من از کجا بدانیم که تو بیدار شده ای؟ بودا دستش را به زمین چسباند و گفت: زمین گواه من است.
در همه این جریانها نکته ای را که نباید فراموش کنیم اینست که بوداییان منظورشان یک فرآیند درون-روانی است.
یعنی میگویند که همه آن برنامه مارا و بودا در دل و جان شاکیامونی رخ داده و نه در جهان بیرون. یعنی اگر بخواهیم پرده ظاهر را بدریم و به مقصود برسیم نیروهای بازدارنده ای هستند که اراده ما را می آزمایند.
بنابر این شاید نتوان آن نیروهای آزماینده را (برای نمونه مارا) را اهریمن و شیطان به آن معنایی که در دینهای ابراهیمی و ایرانی هست پنداشت.
عطار و کیش بودا
همانگونه که دیدیم بوداییان پشت پرده این جهان را تهی و هیچ مینامند یعنی پدیده ای که از همه فروزه ها (صفات)ی که ما میپنداریم یا میتوانیم بپنداریم تهی است.
بوداییان این مفهوم را تهیگی (شونیاتا) مینامند.
اگر کتاب منطق الطیر عطار نیشابوری را خوانده باشید میبینید که وی در چامه هایی درباره خدا و جهان چنین گفته:
کوه را میخ زمین کرد از نخست
پس زمین را روی از دریا بشست
چون زمین بر پشت گاو اِستاد راست
گاو بر ماهی و ماهی بر هواست
پس همه بر چیست؟ بر هیچست و بس
هیچ هیچست، این همه هیچست و بس
چون همه بر هیچ باشد از یکی
این همه پس هیچ باشد بی شکی
...
ای درون جان برون جان تویی
هرچه گویم آن نه ای هم آن تویی
یعنی عطار نیشابوری هم همه چیز را برپایه هیچ میداند و منظور خود را هم از واژه هیچ، تهی بودن از همه فروزه ها بیان میکند.
همانگونه که میدانیم بوداگرایی در آن دوره در خاور خراسان یعنی در افغانستان امروزی بسیار ریشه دوانده بوده و آموزشگاه های بزرگ بودایی در بامیان و بلخ برپا بوده است. آیا این چامه های عطار نیشابوری که در خراسان باختری میزیسته زیر تأثیر آموزه های بودایی بوده است؟
دانستن پاسخ این پرسش کار ساده ای نیست.

گوشه ای از نقش ایرانی تبارها در گسترش بوداگرایی
در سال ۱۴۸ پس از زایش مسیح یک ایرانی پارتی به دین بودا میگرود و فرمانروایی را رها میکند و پس از سفرهای زیاد پایش به پایتخت دودمان چینی هان یعنی شهر لوئویانگ میرسد. منابع چینی نام این ایرانی را آن شیگائو ضبط کرده اند که احتمالآ تلفظ چینی یک نام ایرانی بوده است.
آن شیگائو در آنجا زبان چینی می آموزد و بیست تا سی سال از زندگانیش را صرف ترجمه متنهای بودایی به زبان چینی میکند. او نخستین مترجم بزرگ متون بودایی در چین بود و سنتی که او پایه گذاشت پس از او به شدت ادامه یافت و حجم بسیار گسترده ای از ادبیات بودایی را به زبان چینی پدید آورد.
پس از این دوره سغدیهای ایرانی تبار نقشی بسیار برجسته در ترابرد کیش بودا به سرزمین چین داشتند. مهمترین راهب سغدی که در چین به تبلیغ بوداگرایی پرداخت کانگ سنگوئی نام داشت (البته در تلفظ چینیها). پدر او یک بازرگان سغدی بود که در سده سوم پی از زایش مسیح در تونکین جایگیر شد. کانگ سنگوئی پس از مرگ پدر راهب شد و به شهر نانجینگ رفت و در آنجا یک صومعه و یک آموزشگاه بودایی ساخت. وی نخستین کسی بود که بوداگرایی را در بخش جنوبی چین شناساند.
ایرانی تبارهای پارتی و سغدی طی دویست سال کوشش نقش بزرگی در پراکندن آیین بودا به خاور دور ایفا نمودند

بخشی از فهرست مطالب مقاله بودا

دانش روان: گفتمانی میان خاور و باختر
کتاب دانش روان: گفتمانی میان خاور و باختر.
ویراسته: د. گلمن و ر.آ.اف ثورمن.
نشر ویزدام، بوستون امریکا
از یک همایش در دانشگاه هاروارد با شرکت دالایی لاما، هربرت بنسون و دیگران.
پیروان آیین بودا 'مردمان شادتری هستند
خبرگزاری بی بی سی
فعالیت مغزی
گاهنامه "نیو ساینتیست"
درباره زندگانی بودا
سراب از دید بودا و افلاطون
باید نباید
پرستشگاه غاری
بوداگرایی و یارسان
بوداییان و خدا
بوداییان و خدا: درباره جایگاه خدا و یکتاپرستی در کیش بودا
آموزه های بودا
شاخه های بوداگرایی
خاستگاه اندیشه های بودا
بوداگرایی و ایران
چنین گفت بودا ترجمه دکتر هاشم رجب زاده از رشته کتابهای متون بودائی
http://buddha.blogfa.com
سوره دل
متن
http://buddha.persianblog.com...

مفهوم نیروانه در آیین بودا
     اشاره
  1. خاستگاه‏ها و ریشه‏شناسى واژه نیروانه
      2. گزارش‏هاى کهن‏تر
       3. برداشت اروپایى از این اصطلاح
      4. مکتب‏هاى جریان اصلى آیین بودا
      5. در نظام‏هاى مهایانه
      6. مترادف‏هاى نیروانه
       پى‏نوشتها:
       ال. اس. کازینز
       على‏رضا شجاعى
http://www.al-shia.com/html/far/books/majalat/12/06/08.htm
سه کالبد بودا
  از ویکی‌پدیا، دایرةالمعارف آزاد.
  برگرفته از: راه بودا، نوشته‌ی ب. ل. سوزوکی، ترجمه‌ی ع. پاشایی، صفحه‌ی ۷۴.
            گرفته شده از
«http://fa.wikipedia.org§»
http://buddha.persianblog.com/
اینجا هم ده تا!
  اشته 17 / 324 (گ34).از متون بودایی
http://med.persianblog.com...
الماس راه
اهریمن در کیش بودا
عطار و کیش بودا
گوشه ای از نقش ایرانی تبارها در گسترش بوداگرایی
http://buddha.persianblog.com

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق بودا