فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله مدیریت استراتژیک

اختصاصی از فی بوو دانلودمقاله مدیریت استراتژیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

چکیده:
هنر وعلم تدوین ، اجراوارزیابی تصمیمات ،وظیفه ای چندگانه است که سازمان را قادر می سازد به هدفهای بلند مدت خود دست یابد.فرایند مدیریت وتصمیم گیری استراتژیک در بر گیرنده 3مرحله تدوین استراتژیها،اجرای استراتژیهای تنظیم شده وارزیابی استراتژیها است.

 

تدوین استراتژی(strategy formulation):
عبارت استاز تعیین ماًموریت موًسسه،شناسایی عواملی که در محیط خارجی،سازمان را تهدید می کنند
با فرصتهایی را بوجود می آورند.شناسایی نقاط قوت و ضعف داخلی سازمان ،تعیین هدفهای بلند مدت در نظر گرفتن استراتژهای گوناگون وانتخاب استراتژیهای خاص جهت ادامه فعالیت.
در متن حاضر ضمن ارایه ی برخی تعاریف رایج از اصطلاحات کاربردی در برنامه ریزی ومدیریت تصمیم گیری استراتژیک وبه خصوص تعاریفی از استراتژی ومدیریت استراتژیک،مراحل تدوین،اجرا وارزیابی استراتژی شرح داده شده است.
برای تدوین استراتزی ابتدا پیش نیازهای آن ،شامل1- ماًموریت سازمان،2- آرمان وارزشهای سازمان و3-ویژگیهای هر کدام شرح داده شده است. رویکردهای موجود برای تدوین استراتژی معرفی شده اند ودر نهایت، الگوی زنجیره ارزش برای تشخیص نقاط قوت وضعف در سازمان وتکنیکهایpest,swot ،همچنین الگوی 5نیروی پورتر برای تحلیل محیط خارجی شرح داده شده اند.
در قسمت بعد مراحل اجرای استراتژی وارزیابی آن معرفی شدهاند ودر نهایت با ارایه ی یک مطالعه ی موردی مربوط به برنامه ریزی استراتژیک معاونت پژوهشی دانشکده ی علوم پزشکی دانشگاه کرمان مطلب پایان می پذیرد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 اهمیت استراتژی وتصمیم گیری استراتژیک:
امروزه نیروی انسانی در تو سعه صنعتی واقتصادی جوامع،نقش اصلی را بر عهده دارد. نیروی انسانی
در حا ل حاضر، دیگر به عنوان یک عا مل کمی در تولید وتوسعه مطرح نیست،بلکه کارآیی وکیفیت نیروی انسانی وافزایش بهره وری بسیار حائز اهمیت است. بنا براین افزایش بهره وری عوامل تولید،به ویژه بهره وری عوامل نیروی انسانی (که خود موجب بهره وری وکیفیت در تولید می شود)از عمده ترین اهداف اقتصادی در جریان تو سعه است ودر این میان مدیریت نقش به سزایی در بهره ورکردن نیروی انسانی دارد وبا استراتژی صحیحی که انتخاب می کند به افزایش بهره وری نیروی انسانی کمک شایانی خواهد کرد.یکی از مهم ترین کوشش های انسانی ،مدیریت ،است زیرا همه مدیران در همه رده ها ودر هر سازمانی ،وظیفه بنیادی طراحی ونگهداری محیطی را بر عهده دارند که قرار است افراد از راه همکاری وبه گونه گروهی ،ماًموریت ها وهدفهای برگزیده را به اجرا در آوردند.
به عبارت دیگر مدیران این مسًولیت را بر عهده دارند تا فرصتی پدید آورند که افراد بتوانند بهترین یاریهای خود را برای رسیدن گروه به هدفهای خود ارایه دهند.
فرض کنید که قرار است محصولی را بوجود آوریم وکلیه ی عوامل از قبیل نیروی کار،وسایل وتجهیزات ومواد اولیه را نیز برای تو لید آن محصول فراهم کرده ایم ،دست به تو لید نمی زنیم ،چرا که قبل از هر تو لیدی باید به پرسشهایی پاسخ داده شود .
پرسشهایی که تو لید یا عدم تو لید به آن بستگی دارد،نظیر :
آیا هر شخصی میتواند کاری را که به او محول شده انجام دهد ؟
آیا کار انجام شده همان کاری بوده که از او خواسته شده یا نشده ؟
وآیا تو لید محصولی که قرار است تو لید شود مقرون به صرفه است؟
از کیفیت مطلوب برخوردار است ؟چه مقدار برای تولید آن با ید هزینه کرد؟
وتا چه وقت وچه مقدار باید آن را تو لید کرد؟
وپرسشهایی دیگر .
کسی که به این سوالها پاسخ می دهد ،مدیر وفرآیندی که این کار را به سامان می رساند ،فرآیند مدیریت است .

 

 

 


 تصمیم گیری چیست؟
به طور کلی مدیریت تصمیم گیری فرآیند به کار گیری موًثر وکارآمدمنابع مادی وانسانی در برنامه ریزی وسازمان دهی بسیج منابع وامکانات ،هدایت وکنترل است که برای دست یابی به اهداف سازمانی صورت می گیرد .
در هر موًسسه وسازمانی قبل از هر فعالیتی ،مدیریت باید به دو پرسش اساسی پاسخ دهد :
1- به کجا می خواهیم برویم ؟
2- چگونه میخواهیم به آن جا برسیم ؟
پرسش اوّل هدف ومسیر را معین می کند
وپرسش دوّم چگونگی رسیدن به آن را مدیریتی که می تواند مسیر حرکت وچگونگی رسیدن به آن را تعیین کند ،یک مدیریت استراتژیک است .
استراتژی عبارتست از برنامه جامعه واحد وکاملی که بر مبنای آن نیل به اهداف اساسی سازمان تضمین می شود.استراتژی نو عی بر نامه است که مقصود یا منظور سازمان را بر حسب خدمتی که به جامعه عرضه خواهد کرد ، معیین می کند وبه بیان دیگر استراتژی همان مسیر حرکت است .استراتژی الگویی برای پاسخ سازمان به محیط اطرافش در طول زمان است.
استراتژی برای هر سازمان با تو جه به اهداف چند گانه اش مسیر واحدی معیین کرده وبه کارگیری منابع را در جهت کسب اهداف جامه هدایت می کند واز این جهت برنامه هایی را در دو سطح با در نظر داشتن دو وظیفه اصلی؛
1- فراهم آوردن ابزار مورد نیاز برای کسب اهداف تعیین شده
2-ارایه اهدافی برای برنامه های سطوح پایین تر ، تنظیم می کند.
عوامل مهّمی که در این برنامه ریزی مورد توجه وارزیابی قرار می گیرند ،
در مرحله اوّل عبارتند از اهداف سازمان،وضعیت کنونی نقاط قوّت وضعف سازمان ،موقعیت محیط بیرون سازمان ،از نظر اقتصادی،قوانین والزامات اجتماعی،تکنولوژیک وغیره.
ودر مرحله دوّم (یعنی اجرای استراتژی)
عوامل موًثر عبارتند از :ساختار سازمان،فرهنگ ومنابع سازمان وزیر سیتم هایی چون کنترل ،نظام حقوق ودستمزد وتشویق سازمانی که به طور کلی متغییر های سازمانی نامیده می شوند.این متغییرها را در مرحله اجرای استراتژی باید به نحوی تغییر داده ومتحول کرد که منطبیق با مسیر انتخاب شده باشد.
چگونگی اجرای استراتژی را مدیریت استراتژیک گویند لذا،مدیریت استراتژیک وظیفه ی شکل دادن به ساختار سازمان ،تخصیص منابع،تو سعه فرهنگ سازمان وبه کار گیری مناسب زیر سیستم هایی نظیر کنترل ،پاداش،نظام اطلاعات و...را در جهت استراتژی انتخاب شده بر عهده دارد.
تفاوت های مهّم برنامه ریزی ومدیریت استراتژیک در این است که در برنامه ریزی ما باید مشخص کنیم به کجا می رویم؟وهدف کدام است؟وفرمول استراتژی ما چیست ؟ولی در مدیریت استراتژیک باید تعیین کرد که چگونه باید برویم؟وسیله کدام است؟وچگونه استراتژی فرموله شده را پیاده کنیم؟ودر نهایت پلی که برنامه ریزی استراتژیک ،یعنی استراتژی واجرای استراتژی یعنی مدیریت استراتژیک را به هم پیوند می دهد وانجام هر دورا آسان می سازد ،رهبری استراتژیک است.رهبری مناسب در برنامه ریزی استراتژیک رهبری گروهی است.او مشوق فرهنگ وجوی است که در آن ،زیر دستان با علاقه مندی در تصمیم گیری ها واجرای آن در ارتباط با برنامه ریزی به طور فعال مشارکت می کنند واین رهبری استراتژیک است که شرایط مناسب واجرای استراتژیک را فراهم می کند وسبب تحقق اهداف سازمان می شود.

 

 

 

 مفهوم نامه:
1)استراتژی
1-1)استراتژی تعیین هدفهای اساسی وبلند مدّت یک سازمان وگزینش اقدامات وتخصیص منابع لازم برای دست یابی به این هدفهاست (chandler 1962).

 

1-2) استراتژی ، برنامه ای یک پارچه جامع ،منسجم وهماهنگ است که مزیتهای استراتژیک سازمان را به چالشهای محیطی آن مرتبط می سازد.استراتژی برای ایجاد اطمینان از این که هدفهای اساسی سازمان از طریق اقدامات مناسب تامین خواهند شد،طراحی می گردد (Jauch and Glueck 1988).

 

3-1)استراتژی الگو یا برنامه ای است که هدفهای بنیادی ،سیاستها وزنجیره ی اقدامهای یک
سازمان را در قالب یک مجموعه ی منسجم نظام می بخشد.(Quinn1999)

 

(2 مدیریت استراتژیک

 

2-1)مدیریت استراتژیک ،جریانی از تصمیم ها واقدامهایی است که منجر به ایجاد یک یا چند استراتژی موًثربرای تسهیل دستیابی به هدفهای سازمانی می شود(Jauch and Glueck 1988).

 

2-2)مدیریت استراتژیک ،مجموعه ای از تصمیم ها واقدامهایی است که در نتیجه آن استراتژیهایی برای
دستیابی به هدفهای یک سازمان طراحی واجرا می شوند .(Pearce and Robinson 1988)

2-3) مدیریت استراتژی فرآیندی مداوم وتکراری است که با هدف انطباق مناسب یک سازمان با محیطش انجام می شود.(Certo and Peter 1990)

 

3) تصمیم استراتژیک
3-1)تصمیم های استراتژیک ، تصمیمهایی هستند که مسیر وجهت کلی یک سازمان وحیات آن را در پرتو تغییر های قابل پیش بینی ،غیر قابل پیش بینی وناشناخته در محیط پیرامون آن تعیین می کنند (Quinn1995) .

 

3-2)تصمیم های استراتژیک ،تصمیم هایی هستند که باید تو سط مدیریت رده با لا اتخاذ شوند،به تخصیص منابع زیادی از سازمان منجر می شوند ،سازمان رابرای مدت زیادی متعهد می کنند ،آینده مدار هستند ،هماهنگ کننده ی بخشهای گوناگون سازمان هستند .(Pearce and Robinson 1988)

 

3-3) تصمیم های استراتژیک ،ابزاری برای دستیابی به هدفها هستند،این تصمیم ها در بردارنده ی تعریف نوع کسب وکار،محصولات،بازارهایی که باید به آن ها ارائه محصول کرد،وظایفی که باید انجام
شوند وسیاستهای بنیاد ینی که نیازهستند تاسازمان را برای دستیابی به هدفهایش به انجام رساند ،می باشند(Jauch and Glueck 1988).

 

4)بر نامه ریزی استراتژیک
4-1)برنامه ریزی استراتژیک فرآیندی است که با تخصیص منابع یک سازمان به منظور دستیابی به ماموریت وهدفهای حال وآینده آن در محیطی پویا ورقابتی سروکار دارد
.(DuBrin,Ireiand,and Williams1989)

 

4-2)برنامه ریزی استراتژیک نوعی از برنامه ریزی است که بر جهت ومسیر سازمان متمرکز است وتمامی سطوح مدیریت را در بر می گیرد.(Plunkett and Attner1989)

 

4-3)برنامه ریزی استراتژیک ،تلاشی منظم وسازمان یافته در جهت اتخاذ تصمیمها ومبادرت به اقدامات بنیادی است که به موجب آن ها اینکه یک سازمان چیست ،چه می کند،وچه اموری را انجام می دهد مشخص خواهد شد (برایسون 1988).

 

5) تدوین استراتژی

 

5-1)تدوین استراتژی،گرفتن تصمیم هایی است برای تشریح فلسفه وماموریت یک سازمان . هدف گذاری،وانتخاب استراتژیهایی که در دستیابی به هدفها استفاده می شوند . (Byars 1991)

 

5-2)تدوین استراتژی ،فرآیند وگزینش استراتژیهایی است که سازمان را به سمت هدفهایش رهنمون می سازد (Certo and Peter1990).

 

6)اجرای استراتژی

6-1)اجرای استراتژی ،تصمیم گیری دربارهی همخوانی استراتژی وساختار؛تو سعه بودجه ها ،استراتژیهای عملیاتی ،وسیستمهای انگیزشی ونظارت بر اثر بخشی استراتژی است . (Byars 1991)

 

6-2)اجرای استراتژی فرآیندی است در بردارنده ی مجموعهای همخوان وهماهنگ از انتخابها واقدامهایی که برای تخصیص منابع،سازماندهی،ماموریت دادن به مدیران کلیدی،تنظیم خط مشیها،وبرقراری یک سیستم اجرایی برای تقویت ،کنترل وارزیابی یک استراتژی،به انجام می رسند
(Jauch and Glueck 1988).

 

6-3)اجرای استراتژی ،شامل تخصیص منابع یا تخصیص دوباره ی منابع ،اعتبارات،تجهیزات ونیروی انسانی است.اجرای استراتژی نیاز به منابع دارد که تنها از طریق مدیریت رده ی بالای سازمان قابل تامین هستند.(chandler 1962)

 

7)ماموریت

 

7-1)ماموریت یک سازمان ،خط یا خطوط کسب وکار آن را تشریح می کند.محصولات وخدمات آن را تعیین می نماید.وبازارهایی را که در حال وآینده در آنها فعالیت می کند مشخص می سازد(.(Byars 1961
7-2)ماموریت ،باورهای کلی وهدف مدار مدیران یک سازمان درباره ی هدف،قابلیتها وجایگاه سازمان در دنیاست که موجودیت سازمان را تو جیه می کند( 5.(Stoner,Freeman and Gilbert199

 

7-3)ماموریت ،بیان رسمی هدف اساسی ای است که در پشت موجودیت یک سازمان قرار دارد یا به عبارت دیگر دلیل وجودی سازمان است.(Plunkett and Attner1995)
8)استراتزیک بازرگانی
8-1)واحدهای استراتژیک بازرگانی ،واحدهای عملیاتی در یک سازمان که هر یک ،نوع خاصی از محصولات یا خدمات را به گروه شناخته شده ای از مشتریان در رقابت با مجموعه ای تعریف شده از رقبا عرضه می کند.(Byars 1961)

 

8-2)یک واحد استراتژیک بازرگانی،یک بخش عملیاتی سازمان است که به یک قسمت بازارـــ کالای خاص ،مجموعه ای تعریف شده از مشتریان یا یک منطقه ی عملیاتی ارائه خدمت می کند واحد استراتژیک بازرگانی اختیار گرفتن تصمیمهای استراتژیک مربوط به خود را در چارچوب راهنماها ی
جامع سازمانی که هدفهای سازمان را تامین کند،دارااست (Jauch and Glueck 1988).
9)برنامه استراتژیک
9-1)برنامه استراتژیک ،برنامه ای استکه به وسیله مدیران رده ی بالای یک سازمان وبرای تشریح ودستیابی به هدفهای جامع آن طراحی می شود.(Stoner,Freeman and Gilbert 1955)

 

9-2)برنامه استراتژیک، تصمیمی درباره ی هدفهای بلند مدت ومجموعه ی اقدامهایی که برای رسیدن به این هدفها لازم هستند می باشد.(Plunkett and Attner 1989)
10)خط مشی
10-1)خط مشیها، قواعد ،چارچوبها با راهنماهایی هستند که محدودیتهایی که اقدامها باید در چارچوب آن ها انجام پذیرند را تشریح می کنند.(Quinn1999)

 

10-2)یک خط مشی ،برنامه ای جاری است که راهنماهای کلی را برای تصمیم گیری فراهم می سازد
.(Stoner,Freeman,Gilbert 1995)

 

10_3)خط مشی ،راهنمای جامعی است که مدیران هر سطح در تصمیم گیری درباره ی اقدامها با وضعیتهای تکراری کمک می کند.(Plunkett and Attner 1989)

 


 استراتژی:
سرآغاز کاربرد مفهوم استراتژی در تئوریهای سازمان:
سابقه کاربرد مفهوم استراتژی،در حقیقت به زمانی باز می گردد که نظریه پردازان سازمان به عنوان یک سیستم طبیعی شکل گرفتند.این نظریه پردازان برای اولین بار عامل محیط را در مطالعه سازمانها وارد کردند،عاملی که در حقیقت برای نیل به اهداف باید در چارچوب آن باید فعالیت کرد(اسکات_1992،99) واستراتژی تعیین کننده ی چگونگی وجهت این فعالیتهاست.
«سلزنیک»از اولین نظریه پردازان تئوریهای سازمان است که مفاهیم مربوط به حوزه ی استراتژی را بدون بکار بردن واژه ی استراتژیدر سال 1957در کتاب «رهبری در اداره»مطرح ساخت.
اوبه مواردی مانند قابلیتهای ممتاز کننده سازمان وایجاد هماهنگی بین وضعیت درونی وانتظارات بیرونی سازمان اشاره کرد وبه طور تلویحی موضوع اجرای استراتژی رامطرح ساخت (Mintzberg 1990) .
اما برای اولین بار واژه استراتژی توسط «آلفرد چندلر»در سال 1962در کتاب «استراتژی وساختار»به کار رفت .وی تاریخچه دهها شرکت بزرگ تجاری امریکا را مورد مطالعه قرار داد که در نتیجه مفهوم استراتژی در درک رفتار وبویژه رشد سازمانهای تجاری هویدا شد .علاوه براین ، موضوع مهّم ارتباط بین استراتژی شرکت وساختار پدیدار گشت .هر چند «چندلر»بر اهمیت ارتباط بین سازمانها وبازار تاکید داشت .
توضیحات وی درباره ی واقعیت فرمول بندی واجرای استراتژی کاملاًً روشن ساخت که این ارتباطات بی اندازه پیچیده تر از آنی هستند که قبلاًً فکر می شد 1996) .(Mansfield

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   100 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله مدیریت استراتژیک

مقاله برنامه ریزی استراتژیک – مدیریت

اختصاصی از فی بوو مقاله برنامه ریزی استراتژیک – مدیریت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

برنامه‌ریزی عبارتست از فرایندی دارای مراحل مشخص و به هم پیوسته برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیمات. برنامه بیانی روشن، مستند و مشروح از مقاصد و تصمیمات است. برنامه خروجی فرایند برنامه‌ریزی است اما برنامه ریزی یک فرایند پیوسته است که پیش از اتخاذ هر تصمیمی آغاز شده و پس از اجرای آن تصمیم ادامه می یابد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله برنامه ریزی استراتژیک – مدیریت

دانلود مقاله خلاصه‌ای از برنامه ریزی استراتژیک و مدل برایسون

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله خلاصه‌ای از برنامه ریزی استراتژیک و مدل برایسون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 چکیده
این مقاله به شرح مختصر برنامه ریزی استراتژیک (راهبردی) می‌پردازد. برنامه ریزی تعریف می‌شود و تأثیر تغییر در شرایط بر برنامه ریزی روشن می‌گردد. سپس نقش استراتژی (راهبرد) در برنامه ریزی مشخص می‌شود و برنامه ریزی استراتژیک تعریف می‌شود. در پایان مدل برنامه ریزی استراتژیک در سازمانهای دولتی و غیرانتفاعی (مدل برایسون) شرح داده می‌شود.
منبع : سایت شرکت توسعه خدمات مدیریت بهار
کلیدواژه : برنامه ریزی استراتژیک؛ استراتژی؛ برنامه ریزی؛ تغییر؛ راهبرد؛ برنامه ریزی راهبردی؛ برایسون
________________________________________



1- تعریف برنامه ریزی
برنامه ریزی عبارتست از فرایندی دارای مراحل مشخص و بهم پیوسته برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیمات. برنامه ریزی فکر کردن راجع به آینده یا کنترل آن نیست بلکه فرایندی است که می‌تواند در انجام این امور مورد استفاده قرار گیرد. برنامه ریزی، تصمیم‌گیری در شکل معمول آن نیست بلکه از طریق فرایند برنامه ریزی، مجموعه‌ای از تصمیمات هماهنگ اتخاذ می‌شود. برنامه ریزی می‌تواند برای زمان حال یا آینده انجام شود.
بر طبق این تعریف، تصمیم‌گیری‌های مقطعی و ناپیوسته و اتخاذ سیاستها برای پیشبرد سازمان در زمان حال یا آینده برنامه ریزی نیستند. برنامه ریزی متکی بر انتخاب و مرتبط ساختن حقایق است. حقایق مفاهیم واقعی، قابل آزمون و اندازه‌گیری هستند. دیدگاهها، عقاید، احساسات و ارزشها به عنوان حقایقی تلقی می‌شوند که فرایند برنامه ریزی بر اساس آنها سازمان داده می‌شود. همانطور که اشاره شد برنامه ریزی صرفاً یک فرایند تصمیم‌گیری نیست بلکه فرایندی شامل روشن ساختن و تعریف حقایق و تشخیص تفاوت بین آنهاست یا به عبارتی گونه‌ای فرایند ارزیابی است که در پایان آن، در انتخاب حقایق ارزیابی شده تصمیم‌گیری می‌شود.
برنامه بیانی روشن، مستند و مشروح از مقاصد و تصمیمات است. برنامه خروجی فرایند برنامه ریزی است اما برنامه ریزی یک فرایند پیوسته است که بیش از اتخاذ هر تصمیمی آغاز شده و پس از اجرای آن تصمیم ادامه می‌یابد. برنامه‌ها تهیه شده و اجرا می‌گردند.
2- ویژگی‌های برنامه ریزی
برنامه ریزی یک فرایند ذهنی آگاهانه با خصوصیات زیر است:
1) تشخیص یک نیاز یا انعکاس یک انگیزه
2) جمع‌آوری اطلاعات
3) مرتبط ساختن اطلاعات و عقاید
4) تعریف اهداف
5) تأمین مقدمات
6) پیش‌بینی شرایط آینده
7) ساخت زنجیره‌های متفاوتی از اقدامات مبتنی بر تصمیمات متوالی
8) رتبه‌بندی و انتخاب گزینه‌ها
9) تعریف سیاستها
10) تعریف معیارهای ابزار ارزیابی برنامه
3- انواع برنامه ریزی
برنامه ریزی از جنبه ماهیت به برنامه ریزی فیزیکی، برنامه ریزی سازمانی، برنامه ریزی فرایند، برنامه ریزی مالی، برنامه ریزی وظیفه‌ای و برنامه ریزی عمومی دسته‌بندی می‌شوند که در اینجا منظور از برنامه ریزی، برنامه ریزی از نوع عمومی است. برنامه ریزی عمومی معمولاً تمام دیگر انواع برنامه ریزی را در خود دارد. برنامه ریزی را از جنبه افق زمانی می‌توان در قالب برنامه ریزی کوتاه‌مدت (برنامه ریزی عملیاتی و تاکتیکی)، برنامه ریزی میان‌مدت و برنامه ریزی بلندمدت دسته‌بندی نمود.
4- برنامه ریزی استراتژیک
بیشتر برنامه ریزیها براساس دیدگاه عقلایی، دارای شکل «آرمانها و اهداف ـ طرحها و اقدامات ـ منابع مورد نیاز» می‌باشند. در این مدلها، ابتدا آرمانها و اهداف سازمان تبیین شده، سپس طرحها و اقدامات لازم تعیین و در نهایت منابع مورد نیاز برای انجام برآورد می‌گردند. تغییر در شرایط محیط، سیاستها، نگرشها، دیدگاهها، ساختارها، نظامها و . . . عواملی هستند که بر آرمانها و اهداف برنامه ریزی تأثیر گذاشته و در نهایت باعث تغییر برنامه می‌گردند. برنامه ریزی در شکل عقلایی فوق، ظرفیت و توانایی مقابله با چنین تغییراتی را نداشته و منجر به شکست می‌گردد. این شرایط موجب رشد این تفکر شد که در برنامه ریزی باید بتوان مطابق با تغییرات، جهت حرکت سازمان را تغییر داد و جهت و رفتار جدیدی را در پیش گرفت. این نگرش زمینه‌ساز ابداع برنامه ریزی استراتژیک شد. برخلاف برنامه ریزی سنتی که در آن آرمانها و اهداف تعیین می‌شوند هدف برنامه ریزی استراتژیک، تبیین و تدوین استراتژی است. بسته به نوع، تنوع و ماهیت تغییرات موجود در محیط می‌توان ترکیبی از برنامه ریزی سنتی و برنامه ریزی استراتژیک را بکار برد.
تعاریف مختلف و متفاوتی از استراتژی ارائه شده است. در اینجا تعریفی ارائه می‌شود که بتواند مفهوم آن را در برنامه ریزی استراتژیک مشخص نماید. استراتژی برنامه، موضع، الگوی رفتاری، پرسپکتیو، سیاست یا تصمیمی است که سمت و سوی دیدگاهها و جهت حرکت سازمان را نشان می‌دهد. استراتژی می‌تواند تحت سطوح سازمانی، وظایف و محدوده زمانی متفاوت تعریف شود.
برنامه ریزی استراتژیک گونه‌ای از برنامه ریزی است که در آن هدف، تعریف و تدوین استراتژیهاست. از آنجایی که استراتژی می‌تواند دارای عمر کوتاه یا بلند باشد برنامه ریزی استراتژیک می‌تواند برنامه ریزی بلندمدت یا کوتاه‌مدت باشد اما متفاوت از آنهاست.
واژه «استراتژیک» معنی هر آنچه را به استراتژی مربوط باشد در بردارد. واژه «استراتژی» از کلمه یونانی «استراتگوس» گرفته شده است که به معنای رهبری است. برنامه ریزی استراتژیک کوششی است ساخت‌یافته برای اتخاذ تصمیم‌های اساسی و انجام اعمالی که ماهیت سازمان، نوع فعالیت‌ها و دلیل انجام آن فعالیتها توسط سازمان را شکل داده و مسیر می‌بخشد. همانطور که استراتژی نظامی پیروزی در جنگ است، برنامه ریزی استراتژیک نیز طرق انجام مأموریتهای سازمان را دنبال می‌کند.
5- مزایای برنامه ریزی استراتژیک
برنامه ریزی استراتژیک دارای مزایای زیادی است که از جمله می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:
 قبل از پیش آمدن مشکلات احتمالی از وقوع آنها خبر می‌دهد.
 به علاقمند شدن مدیران به سازمان کمک می‌کند.
 تغییرات را مشخص کرده و شرایط عکس‌العمل در برابر تغییرات را فراهم می‌کند.
 هر نیازی را که برای تعریف مجدد سازمان ضروری است تعیین می‌کند.
 برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده بستر مناسب ایجاد می‌کند.
 به مدیران کمک می‌کند که درک روشن‌تری از سازمان داشته باشند.
 شناخت فرصتهای بازارهای آینده را آسان‌تر می‌سازد.
 دیدی هدفمند از مسائل مدیریت ارائه می‌دهد.
 قالبی برای بازنگری اجرای برنامه و کنترل فعالیتها ارائه می‌دهد.
 به مدیران کمک می‌کند که تا در راستای اهداف تعیین شده تصمیمات اساسی را اتخاذ کنند.
 به نحو مؤثرتری زمان و منابع را به فرصت‌های تعیین شده تخصیص می‌دهد.
 هماهنگی در اجرای تاکتیکهایی که برنامه را به سرانجام می‌رسانند بوجود می‌آورد.
 زمان و منابعی را که باید فدای تصحیح تصمیمات نادرست و بدون دید بلندمدت گردند، به حداقل می‌رساند.
 قالبی برای ارتباط داخلی بین کارکنان به وجود می‌آورد.
 ترتیب‌دهی اولویتها را در قالب زمانی برنامه فراهم می‌آورد.
 مزیتی برای سازمان در مقابل رقیبان به دست می‌دهد.
 مبنایی برای تعیین مسئولیت افراد ارائه داده و به موجب آن افزایش انگیزش را باعث می‌شود.
 تفکر آینده‌نگر را تشویق می‌کند.
 برای داشتن یک روش هماهنگ، یکپارچه همراه با اشتیاق لازم از سوی افراد سازمان در برخورد با مسائل و فرصتها، انگیزش ایجاد می‌کند.

6- ویژگی‌های برنامه ریزی استراتژیک
فرایند برنامه ریزی استراتژیک اساساً فرایندی هماهنگ‌کننده بین منابع داخلی سازمان و فرصتهای خارجی آن می‌باشد. هدف این فرایند نگریستن از درون «پنجره استراتژیک» و تعیین فرصتهایی است که سازمان از آنها سود می‌برد یا به آنها پاسخ می‌دهد. بنابراین فرایند برنامه ریزی استراتژیک، یک فرایند مدیریتی است شامل هماهنگی قابلیتهای سازمان با فرصتهای موجود. این فرصتها در طول زمان تعیین شده و برای سرمایه‌گذاری یا عدم سرمایه‌گذاری منابع سازمان روی آنها، مورد بررسی قرار می‌گیرند. حوزه‌ای که در آن تصمیمات استراتژیک اتخاذ می‌گردند شامل (1) محیط عملیاتی سازمان، (2) مأموریت سازمان و (3) اهداف جامع سازمان می‌باشد. برنامه ریزی استراتژیک فرایندی است که این عناصر را با یکدیگر در نظر گرفته و گزینش گزینه‌های استراتژیک سازگار با این سه عنصر را آسان می‌سازد و سپس این گزینه‌ها را بکار گرفته و ارزیابی می‌کند.
باید توجه داشت که هر فرایند برنامه ریزی استراتژیک زمانی باارزش است که به تصمیم‌گیرندگان اصلی کمک کند که به صورت استراتژیک فکر کرده و عمل کنند. برنامه ریزی استراتژیک به خودی خود هدف نیست بلکه تنها مجموعه‌ای از مفاهیم است که برای کمک به مدیران در تصمیم‌گیری استفاده می‌شود. می‌توان گفت که اگر استراتژیک فکر کردن و عمل کردن در فرایند برنامه ریزی استراتژیک به صورت عادت درآید، آنگاه فرایند می‌تواند کنار گذاشته شود.
7- برنامه ریزی استراتژیک در بخش دولتی
برنامه ریزی استراتژیک در بخش خصوصی توسعه یافته است. تجارب اخیر مبین آن است که رویکردهای برنامه ریزی استراتژیک که در بخش خصوصی تدوین شده‌اند می‌توانند به سازمانهای عمومی و غیرانتفاعی و هم چنین جوامع و دیگر نهادها کمک نمایند تا با محیط‌های دستخوش تغییر، برخوردی مناسب داشته و به شیوه‌ای کارسازتر عمل کنند. البته این به آن معنا نیست که همه رویکردهای برنامه ریزی استراتژیک بخش خصوصی در بخش‌های عمومی و غیرانتفاعی به یک اندازه کاربرد داشته باشند.
برایسون مدلهای برنامه ریزی استراتژیک را بررسی کرده و شرایط بکارگیری آنها را در بخش‌های عمومی و غیرانتفاعی مورد تحلیل قرار می‌دهد و در نهایت خود رویکردی ارائه می‌دهد که در بخش‌های عمومی و غیرانتفاعی قابل کاربرد باشد.
8- مدل برایسون

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 22   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله خلاصه‌ای از برنامه ریزی استراتژیک و مدل برایسون

دانلودمقاله تعیین ذخیره اطمینان استراتژیک در زنجیره تامین

اختصاصی از فی بوو دانلودمقاله تعیین ذخیره اطمینان استراتژیک در زنجیره تامین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

مایک زنجیره تامین چند مرحله ای تولید و توزیع مرتبط با تقاضای تصادفی را پیشنهاد نموده ایم و برای محاسبه اینکه در کجا تجزیه موجودی ها (که موجودی استراتژیک نامیده می شود) صورت گیرد ، یک مسئله بهینه سازی را فرمولبندی نموده ایم . در کل زنجیره تامین با یک محدودیت سرویس جهت ارضای تقاضای مشتری و حداقل نمودن هزینه های نگهداری موجودی مواجه هستیم . توزیع تقاضا را نرمال فرض نموده و مدت تحویل هر مرحل را مشخص و قطعی فرض می کنیم.
از هزینه های اضافی در هر مرحله مطالع هستیم و هیچ محدودیت ظرفیتی در زنجیره تامین وجود ندارد و هر مرحله یک زمان خدمت و سرویس را مشخص می نماید . در نهایت هر مرحله با یک سیاست پایه ای ذخیره ، کنترل می گردد و آن این است که در هر مرحله از هر دوره سفارشهای آن دوره با تقاضایش برابر است.

 

 

 

1. مقدمه :

یک اصل ضروری برای مدیریت زنجیره تامین آنست که یک دیدگاهی مبتنی بر اصول از زنجیرتامین برای موجودی های با اهمیت بواسطه ارتباط وهماهنگی بهتردرسرتاسرزنجیره تامین بوجود آورد. یک مجموعه از این موجودی ها بواسطه استراتژی هماهنگ ذخیره های انباشته جهت مقابله با تغییرات حاصل می گردد. وقتی که هر مرحله از یک فرآیند تولید یا توزیع بطور مستقل ذخیره اطمینان خودش را محاسبه می کند ، یک زنجیره تامین مبتنی بر اصول می تواند بعضی از زیر بهینه های محلی که حاصل می گردد را دفع کند. ما تحقیقات مداوم جهت بهبود ابزارها و اصول عمومی جهت محاسبه ذخیره های اطمینان درزنجیره تامین را توضیح می دهیم. بطور ویژه محاسبه موجودهای ذخیره اطمینان تحت شرایط تقاضای غیر قطعی در زنجیره تامین را شرح می دهیم. در بخش 2 مدلی را برای ساده ترین زنجیره تامین، خط مرحله ای فرمولبندی می کنیم و یک روند حل برای یافتن ذخیره اطمینان بهینه را نشان می دهیم . دربخش 3 مدل Simpson را برای زنجیره های تامین چند مرحله ای عمومی ( شبکه های توزیع و مونتاژ) توسعه داده و در بخش 4 با یک گزارش وضعیتی برروی این پروژه تحقیقاتی آشنا می شویم. ما مدل را بطور عادی و در دو ناحیه صنعتی تست نموده و بطو خلاصه پیشرفت مطالعات در این بخش را بررسی می کنیم . کار مربوطه به محاسبه نیازهای موجودی برای یک زنجیره تامین توسط Graves, Billington, lee انجام گرفته است. این مقاله به دلیل نوع کاربرد مدل ، تفاوت عمده ای از کارهای دیگر دارد و بر تعیین موجودی های استراتژیک سطح بالاتر جریان در زنجیره تامین از سطح پائین تر متمرکز شده است. در مقابل Billington, lee موجودی مورد نیاز در هر مرحله را برای حداقل نمودن هزینه کل موجودی ها محاسبه نموده اند و Graves ذخیره اطمینان یک زنجیره تامین که با برنامه ریزی نیازهای پویا مرتبط است را محاسبه نموده است.

 

 

 

2. خط مرحله ای :

 

در ابتدا مدل Simpson را برای سیستم تولیدی مرحله ای مرور داده و سپس یک روند حل را ارائه می دهیم. در بخش 1.2 فرضیات مدل، فرمولبندی و نکات مورد نیاز در کل مقاله را شرح می دهیم و در بخش 2.2 چگونگی حل مسئله بوسیله برنامه ریزی پویا تشریح می گردد.

 

1.2 فرضیات مدل :

 

ما یک سیستم مرحله ای را با N مرحله درنظرمی گیریم که مرحلهi یک مرحله نیاز یا تامین کننده ای برای مرحله 1+i می باشد N-1) و ( i=1,2,3... از این رو مرحله 1 مرحله مواد خام است و هیچ تامین کننده ای وجود ندارد و مرحله N ، گره موجودی کالای تمام شده می باشد و مرحله ای است که تقاضای مشتری برآورده شده است.
مرحله یک عملیات ، فرآیندی مهم در زنجیره تامین محسوب می گردد. بطور معمول یک مرحله تولید ، یک زیرمونتاژ یا یک محموله ازکالای تکمیلی ازیک انبار منطقه ای به مراکز توزیع مشتری ها را نشان می دهد. تنها نیاز برای انتخاب مرحله این است که فرآیند جریان ویژگی های واقعی زنجیره تامین را منعکس نماید . مدل بطور ماهرانه می تواند تدوین گردد اما نباید هیچ شکافی در چگونگی تولید محصول بین مراحل مختلف وجود داشته باشد. فرض می کنیم که تقاضای هر پریود یک متعیر تصادفی نرمال و مستقل با میانگین μ و انحراف استاندارد σ است این مورد تنها منبع عدم اطمینان در مدل تلقی می گردد. برای مرحله i زمان تحویل ( تاخیر) تولید Ti را دانسته و آن را قطعی فرض می کنیم و هزینه نگهداری کالا (hi) را معلوم فرض می کنیم و هیچ محدویت سرمایه ای در زنجیره تامین در نظر گرفته نمی شود . هر مرحله یک زمان سرویس (si) را بیان می دارد و فرض می کنیم که در مرحله N ، کالای تکمیلی یا خدمت بصورت فوری به مصرف کننده نهائی تحویل می شود و داریم SN.= 0.
اما برای مراحل دیگر زمانهای سرویس متغیرهای تصمیم گیری جهت بهینه سازی مدل می باشد. بطور مثال Si = 3 می گوید که وقتی یک سفارش در مرحله i و زمان t قرارداد مرحله i سفارش را در زمان t+3 ارضا خواهد نمود. در نهایت هر مرحله با یک سیاست کنترل پایه ای ذخیره عمل می کند که در هر پریود و هر مرحله مشاهدات تقاضای جاری مشتری در مرحله Nو و سفارشات یک مقدار با جایگزینی دوباره تقاضای دوره فعلی برابر است. به منظور محاسبه سطح ذخیره پایه برای یک مرحله ما فرض می کنیم که آن مرحله با یک سطح سرویس در ارتباط است و درصد زمان مشخصی که زمان سرویس را تعیین می کند از موجودی مشتق می شود. ما تلاش نمی نمائیم تا هر وقت که تقاضا از حداکثر سطح فراتر می رود و زمان سرویس تضمینی نقص می گردد مسئله را مدل بندی نمائیم . در نتیجه ذخیره های پایه را کافی فرض می کنیم، همانطوری که تقاضا در محدوده صنعتی توسط یک سطح سرویس مطلوب تعیین می شود. برای مثال اگر سطح سرویس 95% است فرض می کنیم که ذخیره های پایه برای پوشش دادن به حداکثر تقاضایی برابر با 95 صدم توزیع تقاضا در هر پریود (t) کافی است. در نتیجه برای مجموع ذخیره های پایه فرض می کنیم حداکثر تقاضا در پریود t برابر است با :
با k=1.64
حالات نادر ( تقاضای بیش از این سطح) را در نظر نمی گیریم. در آنسوی تمرکز و توجه به مدل و خط مشی موجودی پایه ای ، وقتی که تقاضا بصورت غیر عادی وابسته است فرض می کنیم که عملیات با یک اندازه گیری دقیق قابل پاسخ است. برای آگاهی بیشتر به Graves مراجعه شود. بعنوان نتیجه این فرضیات می توان بیان داشت که ذخیره اطمینان مورد نیاز در مرحله i برابر است با :

 

k مفهوم ضریب اطمینان برای یک سطح سرویس مشخص است ( برای سطح سرویس 95% داریم K=1.64 ) در عبارت فوق Si-1+Ti زمان انتظار تدارکات برای مرحله i است و Si-1 زمانی مورد نیاز برای تامین کالاها برای مرحله i توسط مرحله بالاترش است و Ti زمان تکمیل فرآیند مرحله i برای کلیه واحدهاست. ذخیره ایمنی باید تغییرات تقاضا در مدت زمان خالص تدارکات را پوشش دهد. از آنجائیکه هیچ محدودیت ظرفیتی وجود ندارد برای مثال تفاوت بین زمان تدارکات مرحله i (Si-1 +Ti) و زمان سرویس مقرر مرحله i (si) مثبت است لذا هیچ دلیلی جهت وعده دادن یک زمان سرویس طولانی تر نسبت به زمان تدارکات برای مرحله i وجود ندارد.
در اینجا فرض نموده ایم که Si<Si-1+Ti با این فرضیات می توان مسئله بهینه سازی را جهت یافتن زمانهای سرویس بهینه یا بطور معادل ذخیره های ایمنی هر مرحله فرمولبندی نمود.

 

Ii : ذخیره ایمنی مورد انتظار در مرحله i را مشخص می کند و So=0 است.
این گونه فرمولبندی اولین با توسط Simpson ، کسی که وجود یک نقطه فرین را نشان داد صورت گرفته است در جواب بهینه داریمSi*=Si-1*+Ti i=1,2,...,N-1 : یا Si*=0 در فرضیات SN ، زمان سرویس برای مشتری صفر است. بنابراین یک حل بهینه ( همه یا هیچ) وجود دارد در یک مرحله یا ذخیره ایمنی وجود ندارد Si*=S*i-1+Ti)) یا اینکه برای جداسازی هر مرحله از مرحله پائین تر خودش ذخیره اطمینان کافی وجود دارد (Si*=0)

 

2.2. روند حل :

 

حالت خط مرحله ای می تواند در بهینگی با استفاده از برنامه ریزی پویا یا بطور معادل با حل مسئله بروش کوتاهترین مسیر حل گردد. برنامه ریزی پویا یک بازگشت رو به جلو به شروع از مرحله i و اقدام تا مرحله N است. برای هر مرحله الگوریتم ، زمان سرویس را با استفاده از مراحل بالاتر طوری پیدا می کند که هزینه مرحله جاری حداقل شود. این روند برای کلیه زمانهای سرویس ممکن که مرحله i می تواند اختیار کند، تکرار می گردد.

 


1

 


تساوی 1 برای یک زمان سرویس مشخص Si ، هزینه عملکردی بهینه را محاسبه می کند. تساوی2 هزینه ذخیره اطمینان در مرحله i با داشتن یک زمان سرویس Si و یک زمان سرویس Si-1 است.
ما می توانیم کارائی برنامه ریزی پویا را بوسیله بهره گیری از این واقعیت که Si*=0 یا
Si*=Si-1*+Ti بهبود دهیم. بطور خاص برای SN=0 می توان مسئله را بعنوان یک مسئله کوتاهترین مسئله از گره صفر تا گره N برروی یک شبکه N+1 گره ای با کمانهای (i=j) برای تمام i<j و i,j=0,1,...,N حل نمود.
هزینه کمان (i,j) شامل هزینه نگهداری موجودی جهت داشتن یک موجودی در مرحله i است با این فرض که موجودی مرحله بالاتر، در مرحله j است.

 


3. توسعه حالت مرحله ای‌:

 

چندین طریق توسعه برای حالت مرحله ای وجود دارد. در بخش 1.3 مسئله بهینه سازیی را جهت یافتن زمانهای سرویس یک شبکه تولید فرمولبندی می کنیم سپس در مورد چگونگی حل مسئله بحث می کنیم. در بخش 2.3 و 3.3 به ترتیب خطوط راهنمائی برای شبکه های توزیع و شبکه های عمومی را نشان می دهیم.

 


1.3 شبکه های تولید :
فرض می کنیم که می توان زنجیره تامین را بعنوان یک شبکه ناچرخه ای با گراف G و مجموعه گره ها N (G) و مجموعه کمان A(G) نشان داد. یک نگاشت یک به یک بین مراحل زنجیره تامین و گره ها در N(G) وجود دارد. یک کمان بین مراحل ه وj وجود دارد (i,j)EA(G) اگر و فقط اگر i یک تامین کننده مستقیم برای مرحله j باشد. این مطلب حالت شبکه تولید را بررسی می کند. هر مرحله می تواند بیش از یک پی آمد داشته باشد ( شکل را ببینید) .
جهت فرمولبندی مسئله بهینه سازی برای تمام (i,j)EA(G) ، زمان سرویس Si را بعنوان زمان سرویسی تحصیلی از سوی مرحله i به مرحله j تعریف می کنیم. توجه داریم که در مرحله i زمان تحویل تدارکات با زمان تولید برابراست بعلاوه بزرگترین زمان سرویس تامین کننده هایش Li = max (Sj+Ti)
فرمولبندی بصورت روبرو است :

اولین قدم در حل شبکه های تولید تعریف رده ها و پلکانها در شبکه است، بطور غیر رسمی این موضوع بصورت زیر می تواند انجام گیرد. اول خلاصه کردن تمام خطوط مرحله ای به گره های فوق سپس انجام یک تحقیق اولیه گسترده از مرحله N به تمام مراحل باقی. با تعریف روند تراکم، هر مرحله باقی مانده باید در رده ای بالاتر از رده مرحله پیش نیازش قرار گیرد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  9  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله تعیین ذخیره اطمینان استراتژیک در زنجیره تامین