فصل اول
کلیات
بخش اول
بیمه های اشیاء و مسئوولیت
بیمة آتش سوزی
قدیمترین رشتة بیمه، رشتة بیمه باربری است در حالی که بیمة آتش سوزی، به تدریج از سدة هفدهم تا نوزدهم شناخته شده است آتش سوزی بزرگ لندن در سال 1666 زمانی به وقوع پیوست که وسایل اطفای حریق هنوز در مراحل ابتدایی بود و هیچگونه پوشش بیمة آتش سوزی درجامعه به چشم نمی خورد. نخستین ادارة آتش سوزی در انگلستان در سال 1680 تأسیس شد و متعاقب آن شرکت هند این هند در سال 1696 و ادارة آتش سوزی سان در سال 1710 پدید آمدند. سرانجام آتش سوزی بزرگ لندن باعث ایجاد شرکت بیمة هامبرگرجنرال شد که این شرکت و شرکت سان، دو شرکت بیمهای هستند که هنوز وجود دارند و فعالیت می کنند. در نتیجة وقوع انقلاب صنعتی در سدة هجدهم که به پیدایش کارخانهها، انبارها، کشتیها، ماشین آلات و غیره انجامید، شرکتهای بیمة آتش سوزی متعددی از جمله لویدز لندن تأسیس شدند.
حریق چیست؟
حریق عبارت است از احتراق شدید مواد سوختنی یا آتشی ناخواسته و از کنترل خارج شده که معمولاً با سرعت نور، دود و حرارت زیاد توأم است. احتراق عبارت است از ترکیب یک مادة سوختنی با اکسیژن دو حالت دارد: احتراق آرام ( مانند اکسیده شدن مس) و احتراق شدید ( که با حرارت دود، نور همراه است).
نحوة ایجاد حریق
برای ایجاد حریق سه عامل مورد نیاز است:
1- مواد اشتعال پذیر ( جامدات، مایعات و گازها) که میزان مواد اشتعال پذیر در ایجاد حریق، نقش مهمی بازی می کند.
2- اکسیژن (هوا): محیط اطراف ما پر از مواد اشعال پذیر است. اکسیژن هوا نیز به اندازة کافی یافت می شود و برای آغاز آتش سوزی عامل دیگری نیز مورد نیاز است.
3- انرژی آتشزنه : این انرژی می تواند با افزایش دما تولید شود. انرژی مورد لزوم برای آغاز آتش سوزی می تواند بسیار کم و کوچک باشد و آتش سوزی براثر به وجود آمدن این انرژی به راحتی انجام می گیرد. موارد زیر، انرژی مورد لزوم برای آغاز آتش سوزی را فراهم می آورند:
- ایجاد آتشزنه به طور مستقیم (زدن کبریت)
- افزایش حرارت
- آتش سوزی خود به خود
- انفجار
- جرقة الکتریکی
- واکنش شیمیایی
- متمرکز کردن نور در یک نقطه با استفاده از عدسی
مثلث حریق
برای اینکه حریقی اتفاق افتد، وجود سه عامل ضروری است: سوخت، حرارت و اکسیژن، که اینها را مثلث حریق می نامند. چنانچه یکی از این عوامل برداشته شود، حریق خود به خود از بین می رود. از بین بردن حرارت یا سرد کردن حریق معمولاً با آب انجام می شود که بسیار موثر و در عین حال کم خرج است و در مورد اطفای حریق جامدات، بهترین وسیله به شمار می آید.
برای از بین بردن سوخت باید آنرا از حریق جدا کرد. در خصوص جامدات سوختنی، بدین گونه عمل می کنیم که آنها را که هنوز شعله ور نشده اند، یا روی زمین پخش هستند، یا در ظروف درباز مشتعل، با کف شیمیایی یا فیزیکی که سراسر مایع را فرا گیرد، می پوشانیم به طوری که مانع رسیدن هوا یا اکسیژن به آن شویم. در حقیقت سوخت را از حریق جدا می کنیم و این خود طریقة دیگری از خاموش کردن است که بیشتر « خفه کردن» گویند.
با پودرهای شیمیایی، مایعات و گازهای خاموش کنندة سنگین تر از هوا که با فشار روی مواد مشتعل پراکنده می شوند، در حقیقت اکسیژن را دور می سازند تا حریق خاموش شود. حتی اگر درصد اکسیژن هوا بر اثر اختلاط با گازهای خنثی از حد معینی کمتر شود خودبه خود حریق خاموش می گردد. آنچه گفته شد، کلی بود و در موارد دیگر، راههای دیگری دارد. مثلاً آب یا کف، حریقهای الکتریکی را با آب خاموش نمی کنند. در این مورد در مرحلة نخست باید جریان برق را قطع کرد و گرنه خطر برق گرفتگی نیز اضافه می شود.
آتش بر اثر شعله به صورت حریق در می آید و این پرتوافکنی شعله است که وحشت زاست و عامل انتشار و توسعة حریق به شمار می رود و در عین حال مانع دستیابی به کانون اصلی حریق و خاموش کردن آن می شود. پس مثلث حریق درون دایرة شعله قرار می گیرد و برای خاموش کردن حریق ابتدا باید شعله را از بین برد، سپس براساس نوع آتش، به شیوة خاص اطفای حریق پرداخت. چون شعله از یک سو، تظاهرات مرئی اکسیداسیون گاز سوخت است و از دیگر سو، هر نوع مادة احتراق پذیر حتی جامدات ابتدا به صورت گاز در می آید لذا می توان گفت که در اطفای حریق هرگونه آتش سوزی، نخست باید به مبارزه با آتش گاز(شعله) پرداخت. برای این مبارزه، به طوری که تجربیات سالیان دراز کشورهای پیشرفته نشان می دهد، هیچ وسیله ای بهتر از پودر ویژة شیمیایی نیست.
تعریف آتش سوزی
آتش سوزی عبارت از آتشی است که یا از یک منبع حرارتی کنترل ناپذیر سرچشمه گرفته یا منبع حرارتی معین کنترل شده ای را ترک کرده و با نیروی حرارتی خود گسترش و توسع یافته باشد ( آتش خسارت زننده).
قرارداد بیمة آتش سوزی
قرارداد بیمة آتش سوزی توافقی است بین بیمهگذار از یک سو، و بیمهگر از دیگرسو که به صورت بیمه نامه، متجلی می شود. بدین قرار که بیمهگر در مقابل دریافت وجهی که حق بیمه نامیده می شود، متعهد می گردد که زیانهای مالی بیمهگذار را برای اموال بخصوصی که مشخص گردیده و اموال بیمه شده نامیده می شود، در مدت معین بر اثر خطر آتش سوزی یا خطرهای دیگر که بیمه شده اند جبران کند. تعهد بیمهگر محدود به مبلغی است که به آن مبلغ بیمه شده اطلاق می شود. از ضروریات بیمة آتش سوزی آن است که بین بیمهگذار و بیمهگر باید پیشنهاد و قبولی قطعی رد و بدل شود. همچنین نفع بیمه پذیر بیمهگذار قانونی باشد و بیمهگذار کلیة اطلاعات خود را برای ارزیابی خطر در اختیار بیمهگر قرار دهد و از اظهارات خلاف واقع بپرهیزد.
اصول قرارداد بیمة آتش سوزی
- ایجاد و قبول: باید ایجاب و قبول طرفین قرارداد ( بیمهگر و بیمهگذار) به طور قطعی و بدون هیچ قید و شرط و با رضایت طرفین در مدت معین یا مدتی که عرفاً معقول و منطقی باشد اعلام شود.
جنبه های قانونی بیمة آتش سوزی : قرارداد بیمة آتش سوزی قرارداد عادی است و الزام قانونی برای کتبی بودن آن است. در عمل، قرارداد آتش سوزی نوشته ای است که به آن بیمه نامه اطلاق می شود و طرفین قرارداد آتش سوزی در مورد محتوای آن اتخاذ تصمیم می کنند.
اصول کلی قراردادها : عقد هر قراردادی باید منع قانونی نداشته باشد. هرگونه توافقی که بین طرفین ایجاد تعهد کند ولی این توافق از نظر قانون مشروعیت نداشته باشد باطل است، مانند:
- قراردادی که برای ارتکاب جنایت باشد.
- قراردادی که مخالف شئون جامعه باشد.
- قراردادی که بر خلاف نظم عمومی باشد.
- قراداد با بیگانگانی که با کشور متبوع در حال جنگ باشند، حتی اگر این توافق قبل از - -- شروع جنگ حاصل شده باشد.
- محتوای یک قرارداد بیمة آتش سوزی
- یک قرارداد آتش سوزی باید حاوی مطالب زیر باشد:
- نام شرکت بیمه
- عنوان بیمه نامه آتش سوزی
نام بیمهگذار
- خطرهای مورد پوشش
- اموال بیمه شده
- مبلغ مورد بیمه
- حق بیمه
- مدت قرارداد
- سایر مطالبی که طرفین تشخیص دهند قید آن در قرارداد ضرورت دارد
- اضافه کردن مواردی که معمولاً جزو استثناآت قرارداد است.
- استثنا کردن مواردی که در صورت ذکر نشدن قرارداد آنها را پوشش می دهد.
- تعهدات
نفع بیمه پذیر
در این مورد باید در بیمه نامة آتش سوزی مشخص شود که چه چیزی مورد بیمه است و رابطة آن با بیمهگذار چگونه است. در حقیقت نفع بیمه پذیر بیمهگذار است که بیمه می شود مفهوم نفع بیمه پذیر این است که رابطة بیمهگذار با اموال مورد بیمه طبق قانون مشخص باشد و درصورت تحقق خطر بیمه شده، بیمهگذار دچار زیان شود.
تعریف : نفع بیمه پذیر به مفهوم آن است که رابطة بیمهگذار با اموال مورد بیمه به موجب قانون قابل تشخیص است و بیمهگذار با وارد شدن خسارت به مورد بیمه بر اثر تحقق خطر موضوع بیمه دچار زیان مالی شود. نفع بیمه پذیر می تواند در موارد زیر ایجاد شود:
1- مالکیت (کلی، جزئی یا مشترک).
2- راهن و مرتهن : نفع بیمه پذیر مرتهن به نسبت مبلغی است که در رهن دارد، نه تمام اموال مورد بیمه.
3- اشخاص یا سازمانهایی که به نحوی اموالی برای حفاظت و نگهداری در اختیار آنها قرار میگیرد ( مثل گمرک، انبارهای عمومی، سردخانه و …) این اشخاص یا مؤسسه ها در مورد حفظ و نگهداری اموالی که به آنها سپرده می شود مسئولیت دارند و می توانند پوشش بیمهای اخذ کنند.
4- حق العمل کارها و واسطهها نیز در مقابل اموالی که برای فروش در اختیار آنها قرار می گیرد، مسؤول و دارای نفع بیمه پذیر هستند و می توانند پوشش بیمهای لازم را در قبال مسئولیت خود کسب کنند.
5- صاحبان اماکن عمومی مانند هتلها، مسافرخانه ها و موسسه های حمل و نقل که معمولاً مقررات قانونی ویژه برای مؤسسه ها دربارة اموالی که در اختیار آنان قرار می گیرد وجود دارد و آنها در مقابل تحویل دهندگان چنین اموالی مسؤولند و این مسئولیت برای آنها بیمه پذیر قابل اخذ پوشش بیمهای را ایجاد می کند.
6- آژانسها و نمایندگیها.
...
فصل دوم
بیمة حمل و نقل دریایی
مقدمه
طبق اصول حقوقی در عین اینکه هر قرارداد تابع قواعد کلی است از قواعدی که ویژة طبیعت آن است تبعیت می کند. این قواعد ویژه قواعد تکمیلی است ولی نباید فراموش کرد که آزادی دو طرف قرارداد مصادف با قواعد حاکمی است که قانونگذار برای نظم عمومی وضع کرده است. در کنار قراردادهایی که قانون گذار معین کرده طرفین می توانند آزادانه قراردادهایی منعقد کنند که جزو قراردادهایی که قانون مشخص کرده نباشد اما خطوط کلی آن مطابق قانون باشد. قرارداد حمل و نقل که عموماً با متصدی حمل و نقل که بازرگان است منعقد می شود، دست کم در مورد یکی از دو طرف و اغلب در خصوص دو طرف جنبة بازرگانی دارد. قرارداد حمل و نقل بدین نحو تعریف می شود: قرارداد حمل و نقل قراردادی است که به موجب آن یک طرف که متصدی حمل و نقل نامیده می شود در مقابل طرف دیگر تعهد می نماید که خود او کالایی را برای او از محلی به محل دیگر در مقابل دریافت کرایة معینی حمل کند. قانون تجارت، متصدی حمل و نقل را چنین تعریف کرده است :
متصدی حمل و نقل کسی است که در مقابل اجرت، حمل اشیا را به عهده می گیرد. باید توجه داشت که قرارداد حمل و نقل را به صورتی که گفته شد نباید با قرارداد واسطة حمل و نقل[1] اشتباه کرد.
قرارداد حمل و نقل
کلیات
مشخصات قرارداد حمل و نقل در دو موضوع «حمل» و « کرایه» خلاصه می شود.
الف) حمل
منظور فرستنده از قرارداد حمل و نقل، ارسای کالایی است که به متصدی حمل و نقل واگذار می کند. این تفاوت اصلی متصدی حمل و نقل از واسطة حمل و نقل است. برای حمل، چند نکتة اساسی ضروری است که عبارتند از : تعیین محل بارگیری، محل باراندازی، خط سیر بین دو نقطه؛ و طرز ارسال و سرعت حمل. خط سیر بعضی وقتها در قرارداد تعیین می شود( وسیلة حمل قاعدتاً باید تعیین شود) مثل راه آهن، جاده، کشتی، هواپیما و جز آن. مدت حمل قاعدتاً ذکر می شود و در صورتی که ذکر نشود برای حمل عادی، عرف مورد عمل قرار می گیرد. به طور خلاصه قرارداد حمل عبارت است از حمل کالا، 3طرز ارسال و مدت متعارف برحسب وسیلة حمل.
ب) کرایة حمل
قانون تجارت ما به ازای حمل را دریافت اجرت قرار داده است. قراردادهای حمل ونقل بر حسب وسیلة نقلیه، طرز حمل و عبور از کشوری که کالا از آنجا فرستاده می شود به شرح+ زیر طبقه بندی می شوند:
1- حمل و نقل زمینی، دریایی و هوایی ( جز در مورد آبهای دریایی، حمل و نقل تابع مقررات ملی است؛ حمل و نقل از راه آبی مشمول مقررات خاصی است.
2- حمل ونقل داخلی و بین المللی ( حمل و نقل در صورتی بین المللی است که وسیلة حمل از مرزهای کشور خارج شود).
قرارداد حمل و نقل هیچ گاه از لحاظ دو طرف قرارداد مدنی نیست. به شرطی قرارداد حمل و نقل وجود دارد که متصدی حمل و نقل حرفه ای باشد و از لحاظ او همواره تجارتی است، اما از لحاظ فرستنده، قرارداد گاه تجاری وگاه مدنی است. قرارداد برای فرستنده ای که عمل او تجاری است بازرگانی محسوب می شود قراردادهایی مختلط هستند که فرستنده تاجر نباشد یا عمل او تجاری نیست مانند اسباب کشی خانه به خانه، چنانچه قرارداد برای دو طرف قرارداد بازرگانی باشد طبیعتاً برای گیرنده تجاری تلقی می شود. اسناد حمل گاه به صورت قبض رسید و گاه به صورت بارنامه تدوین می شود. کیفیت هر یک از اسناد حمل بر حسب نوع حمل و نقل متفاوت است.
از آنجا که متصدی حمل و نقل معمولاً وسیلة مناسبی برای بازرسی و وزن محموله ندارد هرگونه عطف به وزن محموله در بارنامه فقط به منظور تسهیل کار فرستنده است و به هیچ عنوان دلیلی علیه متصدی حمل و نقل نیست.
قرارداد بیمة دریایی
بیمة دریایی عبارت است از عملی که یک طرف قراردد ( بیمهگر) با دریافت حق بیمه از طرف دیگر ( بیمهگذار) تعهدی را به نفع او یا به نفع شخص ثالث قبول می کند. این تعهد در صورت وقوع خطری که در قبال آن مورد بیمه، بیمه شده است ایفا می گردد به شرط آنکه خطر مزبور به مناسبت کشتیرانی یا حمل و نقل دریایی تحقق یابد یا اینکه در جریان کشتیرانی، حمل و نقل دریایی واقع شود.
خصوصیات قرارداد
1- بیمة دریایی،عمل تجاری است. بیمهگذار در بیمة دریایی با درخواست بیمه و قبول بیمه نامه، بیمهگر یا صدور بیمه نامه، فعالیت تجاری می کند. بدین لحاظ رسیدگی به دعاوی مربوط به قرارداد بیمة دریایی در صلاحیت محاکم تجارت است. در سایر رشته های بیمه، قرارداد بیمه از لحاظ بیمهگذار مدنی است و مشمول مقررات خاص حقوق تجارت نیست مگر اینکه بیمهگذار تاجر باشد و صدور بیمه نامه را به مناسبت عملیات تجاری خود درخواست کند. در قانون تجارت ایران بیمهگر، تاجر محسوب شده است بنابراین قرارداد بیمه از لحاظ بیمهگذار در صورتی عمل تجاری است که به مناسبت فعالیت تجاری او صورت گرفته باشد.
2- قرارداد بیمة حمل و نقل نیز همانند سایر بیمه های اشیا تابع اصل غرامت است، یعنی بیمه نباید منبع درآمد و ثروت بیمهگذار باشد. جبران خسارت از طرف بیمهگر برابر است با زیانی که به بیمهگذار وارد شده است. بند 1 مادة 22 قانون بیمه مصوب سال 1316 می گوید: « در بیمة حمل و نقل خسارت بر حسب قیمت مال در مقصد حساب می شود». حداکثر تعهد بیمهگربهای تمام شدة کالا یا بهای روز ان در مقصد است، هر کدام که کمتر باشد زیرا « قیمت مال در مقصد» نامشخص است.
باید روشن شود که منظور از قیمت مال در مقصد چیست. قیمت آن کالا در بازار مقصد یا بهایی که برای آن کالا تا وقتی که به مقصد برسد پرداخت شده است؟ یا به اصطلاح قیمت تمام شده؟ و اگر قیمت بازار در مقصد مورد نظر است کدام قیمت مطرح است؟ قیمت عمده فروشی؟ قیمت خرده فروشی؟ به اضافة کارمزد فروش؟ بدون کارمزد فروش؟ قیمتی که به دست مصرف کننده می رسد یا قیمتی که پس از چند دست به دست شدن به خریدار می رسد؟ قیمتی که تحت تأثیر نوسانهای بازار، عرضه و تقاضا، افزایش حقوق و عوارض گمرکی یا نرخ بندی های ارز تعیین می شود و مانند آن با فرض اینکه مبلغ بیمه شده همة اینها را تحت پوشش قرار دهد کدام قیمت باید مبنای پرداخت خسارت قرار گیرد؟
به موجب اصل غرامت، آن قیمتی باید ملاک پرداخت خسارت باشد که فقط زیان بیمهگذار را بپوشاند، نه آن قیمتی که برای او ایجاد سود کند. بنابراین باید پذیرفت که قیمت در مقصد برابر است با قیمت تمام شدة کالا در مقصد. قیمت تمام شده در واحدهای تولیدی طبق تعریف عبارت است از هزینة تولید و در مورد کالای خریداری شده قیمت خرید به اضافة هزینه های انجام شده ( کرایة حمل و نظایر آن). در مورد کالاهای وارداتی، بسته به مورد هزینه های گمرکی و عوارض مختلف نیز به آن اضافه خواهد شد. در این صورت معلوم است که هر محموله تا آن لحظه ای که دچار خسارت شده است چه میزان هزینه برای خریدار ( بیمهگذار) در برداشته است یا به عبارت دیگر این محموله با صرف چه مقدار هزینه به مقصد رسیده است. این مبلغ زیان بیمهگذار است.
دانلود پروژه ساختار تشکیلاتی بیمه نظام خدمات بیمه ای در ایران