این محصول در قالب ورد و قابل ویرایش در 150 صفحه می باشد.
فهرست مطالب
مقدمه ۵
معاد از دیدگاه امام خمینی (ره) ۵
ضرورت وجود معاد ۹
اهمیت اعتقاد به معاد ۱۰
حرکت جوهریه و استمرار حیات ۱۱
عشق به حریت وآزادی ۱۴
تجرد نفس ۱۹
بقای نفس نشانه تجرد نفس ۲۷
تجرد نفس از منظر آیات شریفه ۲۹
حدوث نفس ۳۴
حدیثی از امام صادق(ع) درباره حقیقت نفس: (سوال زندیق ازامام صادق(ع) ) ۴۳
تناسخ ۴۵
صورتهای مختلف تناسخ ۴۶
تناسخ به دونوع تقسیم میشود تناسخ صعودی و تناسخ نزولی ۴۷
«ترجمه» ۵۲
تعریف مرگ ۵۵
تعریف برزخ ۶۲
معاد جسمانی ۶۸
تبیین کیفیت معاد جسمانی ۶۹
پاسخ به دو شبهه و اشکال فوق ۷۴
مرتبه جسمانی، مرتبه نفسانی و مرتبه عقل. ۷۸
نتیجه ۹۲
معاد روحانی ۹۷
بررسی آیات و روایات مربوط به معاد از منظرامام(ره) ۱۱۲
نفس ۱۱۳
برزخ ۱۱۸
تجسم اعمال ۱۲۰
اعتقادات انسان و جایگاه اخروی ۱۳۰
آنچه از انسان باقی می ماند ۱۳۲
ماده آخرت و هیولای صور باقیه ۱۳۴
مسأله خلود ۱۳۶
نتیجه ۱۳۸
فهرست منابع ۱۴۰
مقدمه
معاد از دیدگاه امام خمینی (ره)
«و ما خلقنا السموات والارض و ما بینهما لاعبین»[۱]
مکتب پیامبران الهی بر اساس ایمان به مبدا و معاد استوار است مهمترین امری که در تمام اعصار مورد توجه فرستادگان خدا بوده و حداکثر مجاهده را در راه تحقق بخشیدن به آن مبذول میداشتند آن بوده که انسانها را آفریدگار جهان مومن ساخته و بر ایمان به روز معادشان تأکید و تقویت نمایند.
ایمان به خدا پایه اصل سعادت بشر و شرط اول انسان شدن و انسان زیستن است. ایمان به خدا قیود بردگیها را میگسلد ، آدمی ر اآزاد میسازد، او را به ارزش انسانی خود متوجه مینماید و راه تعالی و تکامل را به رویش میگشاید. ایمان به روز قیامت حس مسئولیت را در نهاد بشر بیدار میکند مردم را براه وظیفه شناسی سوق میدهد، و آنان ر ابه رعایت حدود انسانی خود و احترام به حقوق دیگران وادار مینماید. بیم از کیفر اخروی، به مسلمانان راستین آگاهی میبخشد و از گناه و نا پاکی بر حذر شان میدارد. امید به پاداش الهی، مؤمنین واقعی را فرمانبردار دین خدامیسازد و آنها را درستکار بار میآورد. خلاصه اینکه ایمان به معاد، ضامن اجراء اوامر و نواحی خداوند و موجب تخلق انسان به سجایای پسندیده و اخلاق است.
ایمان به روز جزا در جهان بینی مکتب اسلام یکی از ارکان ضروری دین و از جمله اصول قطعی اعتقادی است.
آنچه باید مورد توجه قرارگیرد این است که در مقابل مکتب الهی اسلام ، مکتب مادی – قرار دارد.
با توضیح مختصر از مقایسه میان جهان بینی مکتب مادی با جهان بینی مکتب الهی اسلام موضوع روشن میشود . عدم ایمان به معاد چه تأثیری میتواند در زندگی فردی، اجتماعی و در نهایت مسیر تکاملی انسان بگذارد.
پیرو مکتب مادی معتقد است که جهان و انسان پدیدهایی هستند صد در صد مادی و بر اثر علل و عوامل گوناگون طبیعی ، انفعال های مختلف مواد به طور تصادف و اتفاق به وجود آمدهاند.
در حالیکه پیرو مکتب اسلام عقیده دارند که هستی، منحصر به ماده و موجودات مادی نیست بلکه آنها قسمتی از عوالم وجودند و قسمت دیگر هستی، فوق ماده و ماوراء پدیدههای مادی است ، هستی تمام موجودات مادی از خداوندی است که خود منزه از ماده ومبّری از نقائص مادی است.
پیرو مکتب مادی اعتقاد داردکه جهان و انسان دو پدیده بی هدفند و در پیدایش آنها برنامه عالمانهای بکار نرفته ونقشه حکیمانهای طرح نشده است بلکه هر دو در دامن طبیعت ، بدون محاسبه و مصلحت موجود شدهاند. در حالیکه پیرو مکتب اسلام عقیده دارد که در خلقت خداوند بزرگ لغو و بیهوده وجود ندارد در تمام جهان هستی ، هیچ مخلوقی عبث و بی هدف آفریده نشده است.
مکتب مادی، انسان را پدیده یک بعدی میداند و عقیده دارد که آدمی چیزی جز ماده و خواص و آثار ماده نیست.
اعضاء و اجزایش ، قوای ظاهری و باطنیش ، عقل و هوش و تمام فعالیتهای برونی ودرونی هم همه مادی هستند حتی اندیشه ها و افکار انسان نیز ناشی از عوامل مادی است که در مغز جای گرفتهاند در حالیکه مکتب الهی اسلام، انسان را دو بعدی میداند، یکی بعد مادی و دیگر بعد معنوی، قرآن کریم هم به بعد مادی «ولقد خلقنا الانسان من سلله من طین»[۲] و هم به بعد معنوی انسان اشاره میکند که همان نفس یا روح آدمی است «ثم انشأناه خلق آخر»[۳]
پیرو مکتب مادی خود را مخلوق ماده نادان و معلول عوامل اتفاقی میداند پیرو مکتب الهی اسلام خود را مخلوق خدا میداند و عقیده دارد که خالق دانا او را بر مبنای حکمت و بر اساس مصلحت آفریده است به او عقل و هوش و فطرت توحیدی داده و با هدایت تشریعی مسیر حق را به او ارائه کرده است پیرو مکتب مادی تصور میکند که حیات انسان همانند سایر جانوران فقط در همین دنیای مادی است و با رسیدن مرگ به کلی پایان میپذیرد. در حالیکه پیرو مکتب الهی اسلام عقیده دارد آنچه زوال میپذیرد جسم مادی انسان است و روح انسان همچنان باقی است و پس از مرگ با شرایط تازهای به حیات خود ادامه میدهد.
امام خمینی (ره) یکی از شخصیتهای بزرگ دینی و سیاسی معاصر ماست که در نوع خود بی نظیر یا کم نظیر بود . امام در عرفان هم در حوزه نظر یک استاد مسلم بودنند، هم در حوزه عمل عارف و اهل طریقت بودنند.
آنچه قابل توجه است اینکه شخصیت سیاسی و عرفانی و فقهی امام (ره) بر اکثریت روشن است. البته با شدت و ضعف ، لکن اعتقاد دارم کمتر کسی از شخصیت فلسفی امام آگاهی دارد، و این درحالی است که ایشان حدود سه دهه فلسفه تدریس کردند. ایشان استادی همچون آیت الله رفیعی قزوینی درفلسفه داشته و شاگردی چون استاد مطهری تحویل جامعه دادهاند.
مسأله معاد یکی از مهمترین مسائل در حوزه دین بوده و فیلسوفان در تبیین و اثبات آن بحث های مفصلی داشتهاند در این تحقیق میخواهیم:
معاد از دیدگاه حضرت امام خمینی (ره) مورد بررسی قرار دهیم که قطعاً این امر ما را با اندیشههای فلسفی امام آشنا خواهد کرد. از خداوند بزرگ استمداد میطلبم این حقیر را در این تحقیق موفق گرداند.
[۱] دخان / ۳۸
[۲] مومنون / ۱۲
[۳] مومنون/ ۱۴
ضرورت وجود معاد :
مقدمه: هر انسانی فطرتاً میل به کمال و جاودانگی دارد، شاید بسیاری از انسانها تصویری منطقی از کمال و جاودانگی در ذهن خود نداشته باشند وهر انسانی کمال را چیزی بداند که حقیقت کمال غیر از آن باشد، اما آنچه مسلم است اینکه بشر در جستجوی کمال است فقدان انسانها سبب شده است که همواره به سوی وجدان در حرکت باشند.
میل به بقاء که مهمترین عامل آن حب ذات میتواند باشد از دلایل مهم گرایش انسان به مسأله جاودانگی است. قوانینی که در طبیعت حاکم است عقلاً نشانگر آن است که تحقق کمال و جاودانگی در این عالم برای انسان ممکن نخواهد بود و عالم دیگری باید وجود داشته باشد تا تحقق کمال میسر شود. مسأله معاد از این جهت اهمیت فراوان دارد چرا که کمال و جاودانگی با وجود آن معنای واقعی پیدا میکند، تبیین عقلائی و اثبات آن ، میتواند میل به جاودانگی را در انسانها به صورت منطقی و هدفمند تقویت نماید و این امر در سیر زندگی بشر به لحاظ کیفی تأثیر بسزائی خواهد داشت. تأکید ادیان الهی ، خصوصاً دین مبین اسلام و فیلسوفان حاکی از اهمیت این موضوع است.
«ایمان به زندگی پس از مرگ از جمله الهامات فطری است. شواهد تاریخی نشان میدهد که بشر در طول تاریخ زندگی پس از مرگ ایمان راسخ داشته است، این اعتقاد را میتوان از چگونگی ساختمان قبرها و اشیائی که همراه مردگان به خاک میسپردند مشاهده کرد»[۱]
بنابراین بشر با حب ذاتی که دارد میل به بقاء و دوام همیشه در او جریان دارد و همواره در مقابل فناء مبارزه میکند. هر عاملی تحت هر شرایطی بخواهد به هستی او آسیبی برساند با تمام قوا ایستادگی میکند، البته با کمی دقت این میل به بقا و جاودانگی درغیر انسان مثلاً حیوانات میتوان مشاهده نمود،چرا که حیوانات هم با عواملی که بخواهد هستی انها را به خطر بیاندازد مقابله میکنند.قدر مسلم کیفیت میل به جاودانگی در حیوانات نسبت به انسانها یکسان نیست، میل به حیات ابدی درفطرت انسان سبب شده است که همواره برای حفظ آن تلاش کند واین درحالی است که میداند روزی میمیرد. با این وجود همچنان به جاودانگی میاندیشد.
«انسان یک طور خلق شده است که علاوه بر حیات طبیعی، حیات ماوراءالطبیعه هم دارد وآن حیات مابعد الطبیعه حیات صحیح است . تمام تعلمیات انبیاء برای نشان دادن راه و مقصد که همان عالم مابعد الطبیعه است میباشد»[۲]
میتوان گفت وجود حیات مابعدالطبیعه و ارتباط آن با فطرت انسان سبب شده است انسان علیرغم آن که میداند روزی خواهد مرد لکن آنرا فناء نداند و همواره به بقاء و جاودانگی بیاندیشد.
اهمیت اعتقاد به معاد:
بی شک اعتقاد به معاد زندگی را برای انسان هدفدار میکند، آگاهی از کیفیت معاد و علت وجودی آن انسان را مسئولیت پذیر کرده و سبب میشود تا او خود را یک موجود رها شده و بی هدف نبیند وجود معاد یعنی رابطه انسان با کمال، به عبارتی دیگر انتقال از یک نقص به سوی کمال ، و دین همان چیزی است که انسان در جستجوی آن است.
« اگر انسان باورش آمد که یک مبدئی برای این عالم هست و یک باز خواستی برای انسان هست، مردن فنا نیست بلکه انتقال از یک نقص به کمال است، انسان را از لغزشها محفوظ نگه داشته و به کیفیت و میل به زندگی او افزوده میکند.»[۳]
اگر روزی انسان به این نتیجه برسد که هیچ غایتی برای زندگی او نیست و دسترسی به کمال نیز ممکن نخواهد بود ویا اساساً کمال با توجه به مرگ انسان معنایی ندارد دلیلی نمیبیند تا در جستجوی حقیقت و کمال باشد اما همین که انسان همواره در تلاش برای تحصیل کمال است نشانگر آن است که کمال و حقیقت وجود خارجی دارد و دست یافتنی است. و اگر گروهی نسبت به اهمیت معاد بی اعتنا هستند عدم شناخت و معرفت آنها نسبت معاد و حقیقت انسان است.
«گروهی از دهریون و عدهای از علمای طبیعی و دستهای از اطباء که اعتقاد عامیانه نسبت به معاد دارند در فلسفه اعتنایی به آنان نبوده و اینها بهرهای از شریعت اسلام و شرایع آسمانی ندارند.»[۴]
بنابراین چنانچه معاد به خوبی برای انسان تبیین شود معلوم میشود که تحقق کمال انسان منوط به تحقق معاد است.
پایان نامه معاد