فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله معارف

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله معارف دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

ان الذین ینادونک من وراء الحجرات الکثرهم لا یعقلون (آیه4)
همانا کسانی که از پشت حجره ها تو را می خوانند ، اکثرشان تعقل نمی کنند.
و لو انهم صبروا حتی تخرج الیهم لکان خیراً لهم و الله غفور رحیم(آیه 5)
و اگر آنان صبر کنند تا تو به سوی آنان خارج شوی ، قطعاً برایشان بهتر است و خداوند بخشنده مهربان است.

 

نکته ها:
اگر امروز صدا زدن پیامبر اکرم (ص) از پشت حجرات مطرح نیست ؛ ولی این الگو در موارد بسیاری کاربرد دارد.
در آیه (تبت یدا ابی لهب . . .) منظور فقط او نیست ؛ بلکه هدف تفکرات و اعمال او است. او کافر و کار شکن بود و امروز باید گفت : بریده باد دست کسانی که نسبت به مسلمین سوء قصد دارند و نسبت به رهبران الهی کار شکنی می کنند!
حجره های خانه پیامبر (ع) نه اتاق از شاخه های خرما و بر در هر یک پرده ای از موی بز بود. طول هر اتاق پنج و ارتفاع آن چهار متر بود. در زمان ولیدین عبد الملک آن ها را خراب و جزو مسجد قرار دادند. . روز خراب کردن ، صدای گریه ها بلند شد و سعید بن مسیب می گفت : دوست داشتم این حجره ها به حال خود باقی می بود تا جهانیان این سادگی را ببینند ! (تفسیر روح المعانی)

 


پیام ها :
1- به شان افراد توجه کنیم. با فریاد و ایجاد فشار روانی ، پیامبر را در رو دربایستی قرار دادن تحمیل خواسته ها بر آن حضرت ، در شان آن بزرگوار نیست.
2- با یک حرکت بی ادبانه نباید مردم را بی عقل دانست. گروهی که هموار پشت اتاق های پیامبر با فریاد ، خواهان خارج شدن حضرت بودند ، بی عقلاند. (استمرار در حرکت خارج از نزاکت)
3- حساب فریاد افرادی که بر اساس عادت بلند سخن می گویند ، از افراد بی ادب و مغرض جدا است. (اکثرهم لایعقلون)
4- فریاد و بی ادبی نسبت به رهبر آسمانی ، نشانه بی عقلی است.
5- هر کس عقلش بیشتر است، ادبش بیشتر است. (الذین ینادونک . . . اکثر هم لایعقلون)
6- یکی از راه های اصلاح و تربیت ، انتقاد و توبیخ خلاف کار است. (الذین ینادونک . . . اکثر هم لا یعقلون )
7- آن جا که عمل خلافی تکرار شد، توبیخ لازم است. (ینادونک . . . لا یعقلون )
8- به برنامه ها و اوقات فراغت دیگران احترام بگذاریم . پیامبر نیز به استراحت و رسیدگی به خانواده نیاز دارد.
9- صبر نشانه ادب است . (صبروا حتی تخرج)
10-برای اصلاح افراد بی ادب و بی خرد ، از راه رحمت ، گذشت و مهربانی وارد شویم. خداوند ضمن سرزنش کسانی که با فریاد پیامبر را صدا می زدند ، مغفرت و رحمت خود را مطرح می کند.

 

یایها الذین ءامنوا ان جاء کم فاسق بنبا فتبینوا ان تصیبوا قوماً بجهله فتصبحوا علی ما فعلتم ندمین (آیه 6)
ای کسانی که ایمان آورده اید! اگر فاسقی برای شما خبری آورد فوری تحقیق کنید مبادا(به خاطر زود باوری و شتاب زدگی تصمیم بگیریدو )ناآگاهانه به قومی آسیب رسانید ؛ سپس از کرده خود پشیمان شوید.

 

نکته ها :
سوال : در این آیه دستور تحقیق و بررسی آمده است ؛ ولی در آیه 12 همین سوره ، تجسس در امور مردم حرام شده است. آیا می شود هم تجسس حرام باشد و هم بررسی واجب؟
پاسخ : تجسس درباره رفتار شخصی مردم حرام است؛ ولی آن جا که به جامعه مربوط است و باید بر اساس ان ، عملی انجام دهیم و اگر به خاطر احترام فرد ، تحقیق نکنیم ممکن است امتی در معرض فتنه قرار گیرند ، تحقیق لازم است.
شان نزولی که غالب مفسران برای این ایه ذکر کرده اند چنین است:
پیامبر اکرم (ص)ولید بن عقبه را برای جمع آوری زکات قبیله (بنی المصطلق) به سوی آنان فرستاد . مردم قبیله به استقبال او آمدند ؛ ولی از آنجا که بین آنان و ولید در جاهلیت دشمنی بود ولید تصور کرد مردم برای کشتن او جمع شده اند . از همین رو به مدینه بازگشت و گفت آن ها از دادن زکات امتناع کرده و در صدد جنگ با من بودند ، مسلمانان به جنب و جوش درآمده و قصد حرکت به جانب آن قبیله و جنگ با انان کردند ؛ ولی آیه نازل شد و آنان را از اتکا به خبر (فسق) (که بدون تحقیق و از سر خصومت و کینه های جاهلی سخن گفته است ) بازداشت .

 

پیام ها :
1- همه اصحاب پیامبر عادل نبوده اند ؛ بلکه در میان آنان افراد فاسق و منافق نیز بوده اند. (ان جاء کم فاسق)
2- رسوا کردن فردی که کارش فتنه است ، مانعی ندارد.
3- اسلام ، اصل در زندگی را اعتماد به مردم می داند ؛ اما حساب کسی که فسق او بر همه روشن شد، از افراد عادی جدا است.
4- زمینه حوادث دو چیز است : تلاش فاسق ، زودباوری مؤمن .
(امنوا . . . جائکم فاسق)
5- باید به سراغ خبر گرفتن از فاسق نرویم؛ ولی انان در صددند که به سراغ ما بیایند و اخبار نادرستی را بازگو کنند. (جائکم. . . )
6- خبر مهم نیاز به تحقیق دارد؛ زیرا نباء یعنی خبر مهم.
7- ایمان با خوش باوری سازگار نیست . (آمنوا . . . فتبینوا)
8- تحقیق درباره خبر به تاخیر نیافتد . حرف فاء در (فتبینوا) نشانه اقدام سریع است.
9- جامعه اسلامی در معرض تهاجم خبری است و مردم باید هوشیار و اهل تحقیق باشند.
10-نباید همه جا سخن فاسق را تکذیب کرد؛ بلکه باید تحقیق شود .
11-درمان ناهنجاری های اجتماعی ، هوشیاری عمومی است.
12- با تحقیق و بررسی ، نگذاریم فاسقان میدان دار جامعه باشند.
13- باید علاج را قبل از وقوع انجام داد. ابتدا تحقیق ، سپس اقدام .
بیان فلسفه احکام الهی ، انگیزه مردم را در انجام دستورات زیاد می کند . (فلسفه و راز تحقیق ، دوری از ایجاد فتنه در جامعه بیان شده است .) (فتبینوا. . . ان تصیبوا)
15- هدف خبرگزار فاسق ، ایجاد فتنه و بهم زدن امنیت نظام است.
(ان تصیبوا قوماً بجهاله)
16- اقدام به یک گزارش بررسی نشده ، می تواند قومی را به نابودی بکشاند . (ان تصیبوا قوماً)
17- عمل بدون تحقیق ، از جهالت است . (تصیبوا قوماً بجهاله)
18- پایان کار نسنجیده ، پشیمانی است . (نادمین)
فسق چیست و فاسق کیست ؟
(فسق )به معنای جدا شدن و در اصطلاح قرآنی ،؟ جدا شدن از راه مستقیم است. این کلمه در برابر عدل بکار می رود. فاسق از نظر فقهی ، کسی است که مرتکب گناه کبیره شده و توبه نکند.
(فسق) در قالبهای گوناگون و موارد مختلف ، پنجاه و چهار بار در قرآن آمده است از جمله در مورد افراد زیر :
1- منحرفان فکری . (نمل ، 12.)
2- افراد چند چهره و منافق . (توبه ، 67.)
3- آزار دهندگان انبیاء و سرکشان از دستورات آنان . (مائده ، 24.)
4- کسانی که طبق قانون الهی قضاوت نمی کنند. (مائده ، 47.)
5- حیله گران (اعراف ، 163.)
6- ترک کنندگان امر به معروف و نهی از منکر . (اعراف ، 165.)
7- کسانی که خانه ، تجارت ، فامیل و مادیات را بر جهاد در راه خدا ترجیح میدهند.
8- منحرفان جنسی و شهوت رانان .(عنکبوت ، 34.)
9- بهره گیری از غذا های حرام. (مائده ، 3.)
10- تهمت زنندگان به زنان پاکدامن . (نور ، 4.)

 

برخورد با فاسق
آیات و روایات ، مسلمانان را از دوست شدن با فاسق نهی کرده اند.
1- پیامبر (ص) فرمود: فاسقی که گناه علنی کند ، غیبت ندارد .( مستدرک الوسائل ، ج 1 ، ص 138.)
2- پیامبر فرمود : دعوت فاسق را نپذیرید. (من لا یحضر ، ج 4 ، ص3)
3- حضرت علی (ع) فرمود : گواهی فاسق پذیرفته نمی شود . (وسائل الشیعه ، ج 27 ، ص394.)
4- امام صادق از امام باقر و او از امام سجاد (ع) نقل می فرماید : از دوستی با افراد فاسق پرهیز نما که تو را با لقمه نانی یا کمتر می فروشند . (کافی ، ج2 ،ص376.)

 

تحقیق ، داوری دردهای اجتماعی
در طول تاریخ ، انبیاء با مردم و اجتماعاتی روبرو بوده اند که انواع بیماری های اجتماعی و اخلاقی داشته اند و حتی امروز با این همه پیشرفته های علمی ، اقتصادی و اجتماعی ، ان بیماری ها باقی است . آن بیماری ها عبارتند از :
1- تقلید کورکورانه از نیاکان ، عادات و اداب و رسوم خرافی .
2- پیروی از خیالات ، شایعات ، پیشگوئی ها و تحلیل های نادرست .
3- قضاوت ، موضع گیری ، ستایش ، انتقاد ، نوشتن و گفتن بدون علم .
دستور تحقیق در این آیه ، داوری شفابخش این بیماری ها است و اگر افراد جامعه اهل تحقیق باشند این افات درمان می شود .

 

نمونه ای تلخ
پس از جنگ خیبر ، پامبر (ص) اسامه را همراه گروهی به سوی گروهی از یهودیان فرستاد تا آنان را به اسلام یا قبول شرائط ذمه دعوت نمایند ، یکی از یهودیان با شنیدن خبر ، اموال و خانواده خود را در پناه کوهی قرار داد و با گفتن (لا اله الا الله محمد رسول الله )به استقبال مسلمانان آمد. اسامه به گمان این که اسلام او واقعی نیست او را کشت. رسول خدا پس از اطلاع به شدت ناراحت شدند ، آیه نازل شد : ای مومنین ! هرگاه در راه خدا گام برمی دارید و سفر می کنید ، تحقیق کنید و به کسی که اظهار ایمان می کند نگوئید تو مومن نیستی و به خاطر به دست آردن غنائم بی گناهی را نکشید؛ زیرا نزد خداوند غنائم فراوانی است (که می توانید بدون کشتن ناروای مردم به شما عطا کند. ) (نساء 94.)

 

محکم کاری
اسلام اصل دقت و محکم کاری را در همه امور مورد توجه قرار داده است از جمله :
1- در اصل عقائد ، تقلید را ممنوع کرده و می فرماید : هر کس باید با عقل راه فکری خود را انتخاب کند.
2- در رهبری ، اصل عصمت یا عدالت را در کنار شرائط دیگر شرط لازم شمرده است.
3- در تقلید نیز یکی از شرائط مرجع تقلید را در کنار علم ، عدالت و دوری از هوا ، بصیرت به مسائل زمان مطرح کرده است.
4- در قضاوت ، علاوه بر علم و عدالت ، تامین زندگی قاضی را شرط دانسته تا نیاز ، قاضی را به سوی رشوه سوق ندهد.
5- بزرگترین آیه قران که در سوره بقره است ، مربوط به تنظیم اسناد داد و ستد است. اسلام محکم کاری را حتی در دفن مرده سفارش کرده است ؛ زیرا مسلمانان دیدند پیامبر اسلام (ص) قبر یکی از مسلمانان را بسیار محکم می سازد ، پرسیدند : این همه دقت در چیدن خشت های قبر برای چیست؟ فرمود : خداوند دوست دارد مسلمانان در هر کاری ، محکم کاری کند.
قران درباره سخن گفتن نیز می فرماید : حرف محکم و منطقی بزنید . (احزاب ، 70.)

 

خبر در اسلام
اسلام درباره خبر تاکیدهای فراوانی کرده است از جمله :
الف: هر چه را به آن علم نداری ، دنبال نکن ؛ زیرا در قیامت از چشم و گوش و دل شما بازخواست می شود. (اسراء ، 36.)
ب: خبر را به اهل استنباط عرضه کنید ؛ اگر حقانیت آن ثابت شد پخش کنید . (نساء 83.)
ج: قرآن برای کسانی که با پخش اخبار دروغ ، در جامعه دغدغه ایجاد می کنند ، کیفری سخت معین فرموده است. (احزاب ، 60.)
د: پیامبر (ص) در آخرین سفر حج فرمودند : کسانی که خبرهای دروغی از من نقل می کنند زیادند و بعداً زیادتر خواهند شد ، هر کس آگاهانه به من نسبت دروغ بدهد ، جایگاهش دوزخ است.
هر چه از من شنیدید به قرآن و سنت من عرضه کنید ، اگر موافق آن دو بود بپذیرید وگرنه رد کنید . (بحار ، ج 2 ، ص 225.)
ه. امام صادق (ع) بر کسی که خبر های دروغی را به امام باقر (ع) نسبت می داد لعنت کردند و فرمودند : هر چه از ما شنیدید ، اگر شاهدی از قرآن یا سایر سخنان ما بر آن پیدا کردید بپذیرید وگرنه نپذیرید . (بحار ، ج2 ، ص250.)
و: امام رضا (ع) فرمودند : سند سخنان ما قرآن و سنت رسول خدا (ص) است (بحار ، ج2 ، ص250.)
ز: یکی از مهمترین علوم اسلامی ، علم رجال است که افرادی را که حدیث نقل میکنند مورد ارزیابی قرار می دهد.

 

شیوه تحقیق
آن چه مهم است تحقیق و کسب علم است تا اقدامی جاهلانه صورت نگیرد ؛ اما اسلام که دین جامعی است برای شناخت صحیح از ناصحیح ، بر حسب موارد راه‌هایی را نیز نشان داده است از جمله :
1- مراجع به کتب و اسناد تا آن جا که پیامبر (ص) فرمود : نام و نشان مرا در تورات و انجیل می یابید. (اعراف ، 157.)
2- پرسش از دانشمندان با تقوی . (نحل ، 43 ، انبیاء 7.)
3- گواهی دادن دو شاهد عادل . (مائده ، 95.)
4- جمع آوری قرائن . گاهی انسان از مجموع آثار و قرائن و نوع سخن ، همکاری ، زمان ، مکان و شیوه کار ، حقانیت آن را می فهمد. مثلاً برای شناخت پیامبر از این که او درس ناخوانده است و در مرکز بت پرستی بر ضد بت پرستی قیام کرده و سخن او قرآن است و در میان دوست و دشمن به امین شناخته شده ، خلق او کریم ، یارانش با وفا ، رفتارش حتی روز فتح مکه عفو و گذشت ، دستوراتش جهان شمول و شیوه کارش بر اساس حق است به حقانیت پیامبر ایمان می آورد .
5- هماهنگی گفتار او با سخنان قبلی و تضاد نداشتن سخنان .
6- هماهنگی گفتار او با گفتار دیگران . مثلاً شخصی مطلبی را از حدیث پیامبر (ص) برداشت می کند ؛ اگر دید بزرگان دیگری نیز همان آن را برداشت کرده اند ، به فهم خود مطمئن می شود.
7- اعتماد دیگران . مثلاً اگر علماء و مراجع تقلید به حدیثی اعتماد کردند و یا اگر مردم متدین در نماز به شخصی اقتدا کردند ، این نوع اعتمادها را می توان تکیه گاه تحقیق قرار داد.
8- سابقه کار می تواند در تحقیق موثر باشد. پیامبر (ص) به مردم می فرمود : چرا در من شک دارید ؟ من که عمری را با شما زندگی کرده ام و همه حالات مرا دیده‌اید . (یونس ، 16.)

 

دروغ
دروغ یک نوع نفاق است ؛ زیرا چیزی را به زبان می گوید که خود نیز باور ندارد . (فتح ، 11.)
-دروغ گاهی تهمت نیز هست . (یوسف ، 25.)
- دروغ گاهی با سوگند نیز همراه می شود . (توبه ، 74.)
- دروغ گاهی با صحنه سازی هائی همراه می شود . مانند برادران یوسف که اشکریزان نزد پدر آمدند که یوسف را گرگ پاره کرد. (یوسف ، 16.)
- دروغ گاهی با عمل است. برادران یوسف پیراهن یوسف را با خون آمیختند. (یوسف ، 18.)
- اسلام مردم را حتی از دروغ شوخی نهی فرموده است. ( کافی ، ج2 ، ص338.)
- دروغ ، کلید بسیاری از گناهان است. (کافی ، ج 2 ، ص337.)
- دروغ ، انسان را از چشیدن مزه ایمان محروم کرده (کافی ، ج 2 ، ص 340) و سبب خرابی ایمان می شود. (کافی ، ج 2 ، ص 339.)
- امام باقر (ع) فرمود : چیزی بدتر از دروغ نیست .
- حضرت علی (ع) فرمود : از دوستی با دروغگو بپرهیز که او هم چون سراب است.

 

و اعلموا ان فیکم رسول الله لو یطیعکم فی کثیر من الامر لعنتم ولکن الله حبب الیکم الایمن وزینه فی قلوبکم و کره الیکم الکفر و الفسوق و العصیان اولئک هم الرشدون .
و بدانید که در میان شما رسول خدا است که اگر در بسیاری از امور پیور شما باشد ، قطعاً به مشقت می افتد . ولی خدا ایمان را محبوب شما قرار داده و در دل هایتان آن را زینت بخشیده و کفر ، فسق و گناه را مورد تنفر شما قرار داده است . آن ها همان رشد یافتگان هستند.
فضلاً من الله و نعمه و الله علیم حکیم . (آیات 7 و 8)
(این علاقه به ایمان و تنفر از کفر،) از طرف خداوند فضل و نعمتی بزرگ است و خداوند آگاه و حکیم است.
نکته ها:
-در آیات قبل خواندیم که شخصی به دروغ خبر مخالفت و قصد جنگ مردم قبیله ای را به پیامبر (ص) و مردم داد. مردم عصبانی و آماده هجوم شدند و توقع داشتند که پیامبر نیز آنان را حمایت کند. آیه نازل شد که اولاً هرگاه فاسقی خبری آورد تحقیق کنید و ثانیاً مردم باید تابع پیغمبر باشند ، نه آن که رهبر الهی تابع هیجان هائی که برخاسته از گزارش افراد فاسق است قرار گیرد.
- کلید شناخت خود را علاقه به مومنین بدانید ؛ اگر اهل ایمان محبوب شما بودند ، در راه خیرند : اما اگر به گناه کاران علاقمند باشید ، در شما خیری نیست . (کافی ، ج 2، ص126.)
- از موارد ایمان در جمله (حبب الیکم الایمان) محبت علی ابن ابی طالب (ع) است و مراد از کفر و فسوق و عصیان ، افرادی هستند که در برابر اهل بیت (ع) قیام کرده اند. (کافی ، ج 1 ، ص 426.)
- کسانی که علاقه به معنویات و تنفر از گناه را نعمت نمی دانند ، نعمت های الهی را کفران کرده ، عملشان کم و تلاش های انان نابود است. (کافی ، ج4 ، ص 158.)
- رشد ، هدیه الهی است که به انبیاء داده شده (انبیاء 51.) و وظیفه آن ها رشد دادن انسان می باشد ؛ (غافر 38.) و خود آنان نیز به دنبال رشد بوده اند ؛ چنان که حضرت موسی به دنبال حضرت خضر می رود تا به شرد برسد ؛ ( کهف ،66.) . ایمان زمینه رشد (بقره ، 186.) و کتب آسمانی وسیله رشد انسان می باشند. (جن، 2.) . به هر حال مراد قرآن رشد معنوی است ، و این کوته فکری است که رشد را تنها در کامیابی های دنیوی می داند.
- در مدیریت و سیاست گذاری جامعه ، اگر تصمیم گیرنده معصوم یا عادل نباشد ، از استبداد سر درمی آورد که در آن رشدی نیست (هود، 97.) ولی اگر تصمیم گیرنده معصوم یا عادل باشد ، زمینه رشد فراهم است.

 

پیام ها :
1- برای پشیمان نشدن باید به انبیاء مراجعه کرد. (در اخر آیه قبل ، سخن از ندامت و پشیمانی بود و در این آیه می فرماید : به پیامبرمراجعه کنید تا از کارهای شتاب زده ندامت آور بیمه شوید. )
2- حضور پیامبر و رهبران الهی ، امتیاز خاصی برای جامعه ها است.
3- رهبر باید در دسترس باشد و مردم حضورش را جدی بگیرند .
4- توقع مشورت کردن پیغمبر با مردم مانعی ندارد ؛ اما اطاعت پیامبر از مردم انتظاری نابجاست.
5- مشکلات مردم به خاطر دوری از مکتب انبیاء و عمل به سلیقه ها و هوس های مختلف و شخصی است.
6- رهبر باید استقلال رای داشته باشد ؛ اگر فتنه ها و خواسته ها ، رایش را سست کند جامعه گرفتار مشکلاتی می شود.
7- انعطاف در برخی موارد لازم است. (فی کثیر من الامر)
8- در مواردی که حکمی از طرف خدا و رسول نیست و جای مشورت است ، پیروی از مردم و همراه شدن با ان ها مانعی ندارد . (فی کثیر من الامر)
9- گرایش به دین ، فضل خداوند ، و امری فطری است که خداوند در انسان و به ودیعه گذاشته است. (حبب الیکم الایمان . . . ) . کفر خلاف فطرت است. (کره الیکم الکفر)
10- خداوند محبت ایمان را در دل می افکند ؛ ولی آن را مجبور به ایمان نمی کند . (حبب الیکم الایمان. . .)
11- ایمان زینت دل هاست . (زینه فی قلوبکم) و جلوه های مادی ، زینت زمین هستند. (انا جعلنا ما علی الارض زینه لها)
12- تولی و تبری باید در کنار هم باشد ؛ اگر ایمان را دوست داریم باید از کفر ، فسق و عصیان نیز بیزار باشیم . (حبب الیکم الایمان . . . کره الیکم الفکر . . .)
13- انکار قلبی و انگیزه فاسد ، مقدمه طغیان انسان است . ابتدا فرمود: (الکفر) و سپس (الفسوق و العصیان)
14- آفات ایمان ، کفر ، فسوق و عصیان است.
15- تنفر از بدی ها ، فطری (کره الیکم الکفر و الفسوق و العصیان . . . )و مایه رشد انسان است. (اولئک هم الراشدون)
16- نعمت ، تنها نعمت های مادی نیست ، از نعمت های بزرگ الهی دوست داشتن ایمان و بیزاری از کفر ، فسق و عصیان است.
(حبب . . . کره . . . فضلاغً من الله و نعمه)

 


رابطه ایمان و علم
ایمان برتر و فراتر از علم است ؛ زیرا ایمان از مقوله محبت است ، چنان که حساب ولایت از حساب رئیس و حاکم جدا است. توضیح ان که : انسان مومن به بسیاری از چیزها علم دارد ؛ ولی به آن ها عشق نمی ورزد . مثلاً به ارتفاع کوه ها و عمق اقیانوس ها و تاریخ و هزاران مسئله دیگر علم دارد ؛ ولی به آنها عشق نمی ورزد ؛ لکن آن جا که خدا ، اعتقاد و ایمان در کار است، به آنها عشق می ورزد و این عشق و ایمان ، هدیه الهی است که در آنها عشق می ورزد و این عشق و ایمان ، هدیه الهی است که در درون انسان قرار داده شده است .
چنانکه در پرداخت خمس و زکات و انفاقات ، قداست ، اعتماد ، انتخاب و قرب به خداوند مطرح است که در مالیات نیست . همه مردم مالیات می دهند؛ اما به گیرنده آن عشق نمی ورزند ؛ ولی مردم با ایمان به هنگام پرداخت خمس و زکات ، به مرجع تقلید عشق می ورزند .
و ان طائفتان من المومنین اقتتلوا فاصلحوا بینهما فان بغت احدیهما علی الاخری فقتلوا التی تبغی حتی تفیء الی امر الله فان فاءت فاصلحوا بینهما بالعدل و اقسطوا ان الله یحب المقسطین(آیه 9)
و اگر دو طایفه از مومنین به جنگ پرداختند ، پس فوری میان آنان صلح برقرار کنید . پس اگر یکی از دو گروه بر دیگری تجاوز کرد ، با ان متجاوز بجنگید تا به فرمان خداوند روی کند. پس اگر طائفه متجاوز بازگشت ، میان ان دو گروه با عدالت صلح برقرار کنید و عدالت ره خرج دهید . همانا خداوند عدالت پیشه گان را دوست دارد.
نکته ها :
از آغاز سوره انواع برخوردها مطرح شده است :
الف- برخورد با خدا و رسول ، (پیشی نگرفتن . . .)
ب: برخورد با پیامبر اکرم ، (ادب داشتن و صدا را بلند نکردن)
ج: برخورد با فاسق ، تحقیق و بررسی گزارش های او .
د: برخورد با اهل بغی و سرکوب آن ها.
ه: برخورد با محبت ، برداری و . . . با مومن .
مسلمانان باید دارای تشکیلات ، حکومت ، قدرت ، نظام ، آموزش ، بسیج ، تبلیغات قوی باشند تا عمل به این آیه که سرکوب یاغیان بین المللی است ممکن باشد.

 

پیام ها :
1- ایمان مانع درگیری نیست؛ ولی نزاع مومنین موقت است ؛ زیرا (ان . . . اقتتلوا) نشان از احتمال نزاع است ، نه دوام آن .
2- ادب حکم می کند که مسائل منفی و زشت را مستقیماً به مخاطب نسبت ندهیم (در این آیبه نفرمود : و اگر دو طایفه از شما ؛ بلکه فرمود ، از مومنان.)
3- جنگ پای همه را به میان می کشد . ((( اقتتلوا)) جمع است .)
4- مسلمانان در برابر مشاهده درگیری میان خود ، مسئول اند .
5- باید برای برقراری صلح میان مسلمانان با سرعت و بدون تاخیر قیام کرد. حرف (فاء) در (فاصلحوا) به معنای اقدام بدون تاخیر و فاصله است.
6- اگر یکی از دو گروه درگیر ، یاغی گری کرد ، همه امت اسلامی باید بر ضد او سریعاً بسیج شوند. (فقاتلوا) برای برقراری با حفظ امنیت و عدالت ؛ حتی اگر لازم شد باید مسلمانان یاغی کشته شوند. (فقاتلوا )
7- برای برقراری یا حفظ امنیت و عدالت ؛ حتی اگر لازم شد باید مسلمانان یاغی کشته شوند . (فقاتلو التی تبغی)
8- در برابر خشونت باید خشونت به خرج داد. (فقاتلوا)
9- در سرکوب یاغی ، مسامحه نکنیم. در فقاتلوا حرف فاء علامت تسریع در اقدام است.
10-سرکوب یاغی ، نباید کاری به خانواده ، زن و فرزند او داشت . (فقاتلوا التی تبغی)
11- در سرکوب یاغی هیچ شرط و ملاحضه ای نداشته باشیم ؛ خودی باشد یا غریبه. فاتلو التی تبغی)
12-قیام مسلمین ، هدف دار و مدت مبارزه تا رسیدن به هدف است ، (حتی تفی ء الی امر الله)
13- در سرکوب یاغی ، هدفهای شخصی ، قومی، حزبی ، یا انتقام ، خودنمائی و گرفتن زهره چشم از دیگران مطرح نیست ؛ بلکه هدف برگشتن یاغی به راه خدا است . (حتی تفی ء الی امر الا)
14-برای آتش بس ، شروع بازگشت یاغی به راه حق کافی است.
(حتی تفی ء)
15- در مرحله درگیری که متجاوز معلوم نیست ، باید تلاش برای خاموش کردن اصل فتنه و ایجاد صلح باشد . (فاصلحوا)ولی در مرحله بعد که متجاوز و یاغی شناخته شد ، خاموش کردن فتنه و ایجاد صلح باید در جهت دفاع از مظلوم و گرفتن حق او از ظالم باشد . (فاصلحوا بینهما بالعدل)
16- وظیفه مسلمانان در شرائط مختلف تفاوت دارد ، گاهی اصلاح است و گاهی جنگ . (اصلوا . . . فقاتلوا)
17- در اصلاح میان دو گروه باید خسارت و غرامت جنگ را از متجاوز گرفت . (بالعدل).
18- هر کجا طوفان غرائز و غضب و لغزش گاهی بود ، سفارش های پی درپی لازم است . (بالعدل ، اقسطوا . . . یحب المقسطین)
19- اصلاح باید با احقاق باشد ، (اصلحوا . . . اقسطوا)
20- هر کجا مسئله تحمل مشکلات در کار است ، از اهرم محبت استفاده کنید . (ان الله یحب المقسطین)
21- کسانی محبوب خداوندند که بر اساس عدل و قسط حرکت کنند ، وگرنه ساکت کردن دو طرف جنگ بدون برقراری عدالت ، محبوب خداوند نیست . (یحب المقسطین)

 

نمونه ها
در واقعه جمل همین که کار رو به سختی می رفت ، حضرت علی (ع) آنان را از شروع به جنگ نهی فرمود ، طرفداران عایشه گوش نداند ، حضرت به خداوند شکایت کرد که مردم نافرمانی میکنند و قرآن را بدست گرفت و پرسید : کیست که این آیه (و ان طائفتان من المومنین) را برای مردم بخواند ؟ مسلم مجاشعی گفت : من آیه را برای مردم می خوانم . امام فرمود : دست راست و چپ تو را قطع و تو را شهید می کنند! گفت : شهادت من در راه خدا چیزی نیست . با قرآن در برابر لشگر عایشه ایستاد و مردم را به خدا دعوت کرد ؛ اما دست راست او را قطع کردند ، قرآن را به دست چپ گرفت ، آن را نیز جدا کردند ، قران را به دندان گرفت ، سرانجام او را به شهادت رساندند. حضرت علی (ع) بعد از شهادت او دستور حمله دادند. (بحار ، ج 32، ص 175.)

 

عدالت
چون در این آیه سه بار سخن از عدالت بکار رفته است (فاصلحوا بینهما بالعدل و اقسطوا ان الله یحب المقسطین) چند جمله ای درباره عدالت بیان می کنیم.
1- آفرینش بر اساس حق و عدل است . (بالعدل قامت السموات) (بحار ، ج 33، ص 493.)
2- بعثت انبیا نیز برای آن است که مردم قیام عادلانه داشته باشند . (لیقوم الناس بالقسط)(حدید ، 25.)
3- عدالت ، زندگی ، ظلم ، مرگ است . (العدل حیاه و الجور ممات )(آثار الصادقین ، ج 12 ، ص 435.)
4- یک ساعت رفتار عادلانه ، از هفتاد سال عبادتی که روزها روزه و شب ها بیداری باشد بهتر است . (جامع اسعادات ، ج 2 ، ص 223.)
5- دعای رهبر عادل مستجاب است. (وسائل الشیعه ، ج 7 ، ص 108.)
6- اگر میان مردم به عدالت عمل شود ، آسمان رزقش را و زمین برکاتش را با اذن خداوند می فرستد . ( کافی ، ج 3 ، ص 569.)
7- اگر در مردم عدالت مستقر شود همه بی نیاز می شود . (کافی ، ج 1، ص 541.) و فرمود : عدالت از عسل شیرین تر است .
8- امام کاظم (ع) ذیل آیه (خداوند زمین را زنده می کند ) فرمود : خداوند مردانی را مبعوث می کند که عدل را برقرار نمایند و زمین با عدل زنده می شود . (کافی ، ج 7 ص274.)
9- حضرت زهرا (ع) : عدالت آرام بخش دل هاست . ( من لا یحضر ، ج3 ، ص567.)

 


عدالت در مکتب انبیاء
کلمه عدالت معمولاً همراه با کلمه قانون و بی عدالتی معمولاً پشت پا زدن به قوانین است ؛ اما نه قانون بشری که هر روز تغییر می کند و منافع افراد و گروهها در ان است و با فکر ناپخته و اطلاعات محدود تدوین شده و غرائز ، هوس ها و . . . در ان دخیل بوده است و از نوع عیب ها عاری نیست .
آیا قوانین بشری می تواند برای انسان قداست داشته باشد و برای جامعه عزت ، شذافت و زمینه رشد ایجاد کند ؟

 

 

 

ولی قوانین انبیاء :
اولاً : منشا آن خداوندی است که خالق انسان و جهان است و برخاسته از علم ، حکمت و لطف بی پایان او است .
ثانیاً : آوردنده آن معصوم و خود پیشرو در عمل به ان است و از هیچ قدرتی (فرد ، گروه ، قبیله و . . .) متاثر نشده است .
از همین رو دارای قداست و کرامت است و انگیزه عمل به آن نیرومند است و تخلف از آن ظلم به شمار می آید.
نیرومند است و تخلف از ان ظلم به شمار می آید .

 

زمینه های اعتقادی و فطری عدالت
عدل ، در جهان بینی الهی معنا پیدا می کند ، زیرا با بینش الهی است که انسان خدا را عادل ، تمام هستی را حساب شده و همه چیز را زیر نظر خدا می داند. با دید الهی ، انسان ماده اولیه بشر را خاک و فرجام همه را دادگاه عدل الهی و هدف قیام انبیاء را برقراری عدل می داند و در انتظار مهدی موعود (ع) است که برجسته ترین هدفش پر کردن زمین از عدل است . به قیامتی عقیده دارد که تمام اعمالش را ثبت شده مییابد . با این دید ، رهبران الهی ، خود را عادل و عدل گستر می دانند. این عقائد می تواند بهترین زمینه برقراری عدل را در انسان ایجاد کند.

 

 

 

گستره عدل
عدالت ، یکی از محورهای اصلی اسلام ؛ به طوری که در میان صفات خداوند بعد از توحید مطرح شده است. چنان که در مرجعیت دینی ، امام جمعه و جماعت ، قاضی شاهد و مسئول بیت المال ، عدالت شرط لازم است.
اگر به عدالت با دید وسیعی نگاه کنیم ، خواهیم دید که در تمام برنامه های اسلامی به مسئله عدالت و تعادل ، و دوری از افراط و تفریط به نحوی توجه شده است از جمله :
1- عدالت در عبادت (یعنی میانه روی در عبادت)
2- عدالت در کار و تفریح .
3- عدالت در محبت و غضب .
4- عدالت برای دوست و دشمن .
5- عدالت در تولید و مصرف.
6- عدالت در تشویق و توبیخ.
7- عدالت در تقسیم بیت المال و وصیت در مورد اموال شخصی .
8- عدالت در میان همسران ، فرزندان ، دوستان و همکاران .
9- عدالت در قضاوت ، حتی در نگاه به طرفین دعوا .
10-عدالت در قصاص.
11-عدالت در جنگ .
12- عدالت در برخورد با حیوانات تا آنجا که حضرت علی (ع) به مسئول جمع اوری زکات سفارش می کند که اگر در مسیر راه خواستی بر حیوانی که به عنوان زکات گرفته شده سوار شوی باید مراعات عدالت را بکنی . (نهج البلاغه ، نامه 25.) مثلاً اگر چهار شتر گرفتی به طور مساوی سوار شوی .
اگر یک حاجی به خاطر زور رسیدن به مکه حیوانش را بیش از معمول خسته کند ، گواهی اش در مسائل حقوقی پذیرفته نیست . (وسائل الشیعه ، کتاب الحج.)

 

 

 


نمونه ها
قرآن به کسانی از مردم حجاز که برای خود امتیازی قائل بودند و مسیر خود را در حج از سایرین جدا می کردند دستور داد از همان طریق که مردم حرکت می کنند حرکت کنند. (بقره ، 199.) و هرگاه ثرتمندان از پیامبران تقاضای طرد فقرا را داشتند ، پاسخ می شنیدند که : هرگز آنان را طرد نمی کنم. . (هود ، 29 .)
پامبر اکرم (ص)در اخرین سفر خود ، مردم را جمع کرد و فرمود:
مرئم از هر نژاد و قبیله باشند برابرند . (سفینه البحار ، ج2 ،ص 328.)
بعضی مصلحت اندیشان از حضرت علی (ع) در خواست کردند که سهم افراد برجسته را بیشتر دهد تا حکومت محکم شود و به معاویه ملحق نشوند . فرمود : آیا میخواهید باج بدهم ؟!! هر کس خواست بماند و هر که خواست یرود . (.سائل الشیعه ، ج 15 ، ص 107.) و در آغاز حکومت فرمود: تمام ولخرجی های قبل را به بیت المال بر میگردانم ، حتی اگر برای مهریه همسرانشان یا خرید بردگان صرف شده باشد . (نهج البلاغه ،خطبه 15.)
حضرت علی (ع) می فرمود : حتی اگر مال از شخص من باشد به طور مساوی تقسیم می کنم تا چه رسد به این که مال خدا (و بیت المال) باشد . (نهج البلاغه ، خطبه 126.)
رسول خدا (ص) فرمودند : اول کسی که به دوزخ می رود ، حاکمی است که به عدالت رفتار نکند. (میزان الحمه.)
در حدیث است : اگر کسی سرپرست ده نفر باشد ؛ ولی میان آن افراد به عدالت رفتار نکند ، در قیامت دست و پا بسته محشور می شود . (میزان الحکمه.)

 

انما المومنون اخوه فصلحوا بین اخویکم و اتقوالله لعلکم ترحمون (آیه 10)
همانا مومنین با یکدیگر برادرند ، پس میان برادران خود صلح و آشتی برقرار کنید و تقوی داشته باشید تا مورد ترحم خداوند قرار گیرید.

 


نکته ها :
این آیه رابطه مومنان را برادرانه دانسته یعنی :
الف: دو برادر در برابر بیگانه ، یگانه و بازوی یکدیگرند.
ب: دوستی دو برادر عمیق و متقابل است .
ج: در حدیث ، دو برادر دینی به دو دست تشبیه شده استن که یکدیگر را شستشو می دهند. (محجه البیضاء)
در این آیه و آیه قبل ، در مجموع سه بار جمله (اصلحوا) تکرار شده است که نشانه توجه اسلام به مسئله صلح است.
از ان جا که در درگیری ، عوارض تلخی مثل قهر ، سوءظن ، تبلیغات سوء انتقام و فتنه های پس از جنگ زیاد می باشد ؛ لذا قرآن در این دو آیه با جملات (اصلحوا ، اقسطوا یحب المقسطین ، اخوه ، اخویکم اتقوا ، ترحمون) بر زخم های ناشی از جنگ مرهم گذاشته است.

 

پیام ها :
1- رمز برادری تنها در ایمان است . مسائل اقتصادی ، سیاسی ، نژادی ، و . . . نمیتواند در مردم روح برادری به وجود آورد.
2- برادری ایمانی ، مشروط به زمان ، سن ، شغل و مکان نیست.
3- کسی خود را برتر از دیگران نداند. (اخوه)
4- برای صلح و آشتی دادن ، از کلمات محبت آمیز ، روانی و انگیزه آور استفاده شود. (اخوه فاصلحوا)
5- صلح دادن بر همه مسلمانان واجب است . (فاصلحوا)
6- اصلاح کننده نیز برادر طرفین درگیر است . (بین اخویکم)
7- اصلاح و آشتی دادن نیز آفاتی دارد که باید مراقب بود. (فاصلحوا . . . و اتقوا) مانند : خود نمائی ، توقع و منت گذاشتن اصلاح دهنده و ظلم در اصلاح دادن.
8- جامعه درگیر ، از دریافت رحمت الهی محروم و صلح و صفا ، مقدمه دریافت رحمت الهی است. (اصلحوا. . . ترحمون)

 

 

 

اخوت و برادری
یکی ار امتیازات اسلام آن است که اصلاحات را از ریشه شروع می کند. مثلاً می‌فرماید : (ان العره لله جمیعا)(یونس ، 65 .) تمام عزت برای خدا است ، بعد موعظه می کند که چرا به خاطر کسب عزت به سراغ این و آن می روید.
در این آیه می فرماید : همه مومنین با یکدیگر برادرند ، بعد می فرماید : اکنون که همه برادر هستید ، قهر و جدال چرا؟
بنابراین برای اصلاح فرد و جامعه باید ابتدا مبنای فکری و اعتقادی را اصلاح کرد ، بعد رفتار انسان را .
طرح برادری و اخوت و بکارگیری این واژه ، از ابتکارهای اسلام است. در صدر اسلام پیامبر (ص) با هفتصد و چهل نفر در منطقه (نخیله) بودند که جبرئیل نازل شد و فرمود : خداوند میان فرشتگان عقد برادری بسته است ، حضرت نیز میان اصحابش عقد اخوت بست و هر کس با دیگری که هم فکرش بود برادر می شد . مثلاً ابوبکر با عمر – عثمان با عبد الرحمن – سلمان با ابوذر – طلحه با زبیر – مقداد با عمار و شخص پیامبر (ص) با حضرت علی (ع) برادر شدند. (بحار ، ج 38 ، ص 335.)
در جنگ احد پیامبر اکرم (ص) دستور داد دو شهید را که برادر شده بودند، در یک قبر دفن کنند. (بحار ، ج 20 ، ص121.)
برادری نسبی در روزی گسسته خواهد شد ، (مومنون ، 101.) ولی برادری دینی حتی روز قیامت پایدار است (حجر ،47.)
اخوت در میان زنان مومنه نیز هست ؛ چنانکه تعبیر اخوت در مورد زنان نیز به کار رفته است . (نساء76.)
برادری باید برای خدا باشد ؛ اگر به خاطر دنیا برادر شود ، از آنچه در نظر دارد محروم می شود. قرآن می فرماید : در قیامت دوستان با هم دشمن اند جز متقین . (زخرف،76.)
مهم تر از گرفتن برادر ، حفظ برادری است و در روایات سفارش شده است که اگر برادران از تو فاصله گرفتند ، تو با آنان رفت و آمد داشته باش. (بحار ، ج78 ، ص 71)
در روایت است : از میان برادران دینی به کسانی که سابقه بیشتری دارند توجه بیشتری کنید و اگر از انان لغزشی مشاهده شد تحمل کنید. و اگر در انتخاب برادر به دنبال افراد بی عیب باشید ، بدون برادر می مانید. (میزان الجکمه)
در روایت است اگر شخصی مشکلی را از برادری برطرف کند ، خدا صد هزار حاجتش را در قیامت حل می کند . (میزان الحکمه)
امام صادق (ع ) مومن برادر مومن است ، مانند یک جسد که اگر بخشی از بدن ناراحت شد همه بدن ناراحت است.
(کافی ، ج 2 ، ص 133.)
حقوق برادری
رسول خدا (ص) : مسلمان بر برادر مسلمانش حقوقی دارد که باید ان حقوق ادا گردد ، از جمله آنها : 1- عفو و مهربانی . 2- پنهان کردن اسرار 3- جبران اشتباهات 4- قبول عذر 5- دفاع در برابر بد خواهان . 6- خیر خواهی 7- عمل به وعده ها . 8- عیادت به هنگام بیماری 9- تشییع جنازه 10- پذیرفتن دعوت و هدیه او . 12- تشکر از نعمت هایی که از جانب او می رسد . 13- کوشش در یاری به او 14- حفظ ناموس او 15- برآوردن حاجتش 16- واسطه گری برای حل مشکلاتش 17- پاسخ سلامش 18- احترام به سخن و گفته اش 19- پذیرفتن سوگندش . 20- دوست داشتن و دشمنی نکردن با او . 21- تنها نگذاشتن او در حوادث 22- خواستن برای او هر چه را برای خود می خواهد و . . . (بحار، ج 74، ص 236.)
پیامبر (ص) بعد از تلاوت آیه (انما المومنون اخوه) فرمودند : خون مسلمانان با هم برابر است ؛ اگر ساده ترین افراد آنان تعهدی کرد ، همه آنان موظف اند به آن تعهد پای بند باشند.
حضرت علی (ع) به کمیل فرمود : اگر برادرت را دوست نداری ، برادر تونیست . (تحف العقول ، ص 171.)
انسان ، با ایمان کامل می تواند در مدار اولیای خدا قرار گیرد ، (سلمان منا اهل بیت) (بحار ، ج10 ، ص123.) همانگونه که با کفر ، از مدار خارج می شود ؛ چنان که خداوند در مورد فرزند نوح فرمود او از تو نیست . (هود ، 46.)

 


بهترین برادر در روایات
بهترین برادران کسی است که دلسوز و خیر خواه تو باشد و حتی با تند خوئی ، تو را به سوی اطلاعت خدا سوق دهد ، مشکل تو را حل نماید و برای خدا با تو درست باشد ، رفتارش تو را رشد دهد ، گفتارش به دانش تو بیافزاید ، سراغ لغزش های تو نرود و نگذارد در دام هوس افتی و اگر عیبی دید تذکر دهد ، به نماز توجه داشته و اهل حیا و امانت و صداقت باشد و در تنگدستی و توسعه تو را فراموش نکند. (میزان الحکمه.)

 

صلح و آشتی در قرآن
در قرآن واژه های : صلح (نساء 128 .) اصلاح ، (انفاق 1.) تالیف قلوب (آل عمران ، 103)توفیق ، (نساء ، 35.) و سلم (بقره ، 208)بکار رفته که نشان دهنده توجه اسلام به صلح و صفا و زندگی مسالمت آمیز و شیرین است.

 

اهمیت آشتی
از نعمت های الهی که خداوند در قرآن مطرح کرده است ، الفت میان دل های مسلمانان است . (به یاد آورید که شما قبل از اسلام با یکدیگر دشمن بودید؛ پس خداوند میان دلهای شما الفت برقرار کرد. ) (آل عمران ، 103.)
اصلاح ، زکات آبرو و سبب دریافت بخشودگی و رحمت خداوند است. (نساء 129.) هر کس واسطه گری خوبی میان مسلمین انجام دهد ، پاداش در شان دریافت میکند. (نساء 85.)
اسلام برای اصلاح میان مردم ، احکام ویژه دارد ، از جمله :
1- دروغ که از گناهان کبیره است ؛ اگر آشتی و اصلاح گفته شود گناهی ندارد . (بحار ج 69 ، ص 242.)
2- نجوا (در گوشی سخن گفتن) که از اعمال شیطان و سبب دغدغه بینندگان و مورد نهی است . (مجادله ، 10.) اگر برای اصلاح و اشتی دادن باشد ، گناهی ندارد . (نساء 114.)
3- با این عمل به سوگند ، واجب و شکستن آن حرام است ؛ اما اگر کسی سوگند یاد کند که دست به اصلاح و آشتی دادن میان دو نفر نزند ، اسلام شکستن این سوگند را مجاز می داند. (بقرع ، 224.)
4- با این که عمل به وصیت ، واجب و ترک آن حرام است ؛ اما اگر عمل به وصیت میان افرادی فتنه و کدورت می اورد ، اسلام اجزاه می دهد که وصیت ترک شود. (بقره ،182.)
5- با این که خون مسلمان محترم است ؛ اما اگر بعضی از مسلمانان دست به تجاوز و آشوب زدند ، اسلام برای برقراری صلح و امنیت اجازه کشتن آنان را داده است . (حجرات ، 9.)

 


موانع صلح و آشتی
در قرآن و روایات ، موانعی برای اصلاح و آشتی معرفی شده است از جمله :
1- شیطان. (همه در صلح و صفا وارد شوید و از شیطان پیروی نکنید.) (بقره ، 208.) (شیطان برای شما دشمنی و کینه را اراده کرده است . ) (مائده ،91.)
2- مال دوستی و بخل . (صلح بهتر است ؛ گرچه مردم حرص و بخل می ورزند .) (نساء ، 128.)
3- تکبر و غرور نیز گاهی مانع برقراریاصلاح و اشتی است.

 

گوشه ای از عوامل رحمت الهی
اگر جمله های (لعلکم ترحمون) را در قرآن کریم مورد دقت نظر قرار دهیم ، به بعضی از عوامل دریافت رحمت الهی خواهیم رسید از جمله :
1- پیروی از خدا و رسول و کتاب آسمانی . (اطیعوا الله و اطیعوا الرسلو لعلکم ترحمون )(آل عمران ، 132.)
2- اقامه نماز و پرداخت زکات . (اقیموا الصلوه و اتوالزکاه. . . لعلکم ترحمون ) (نور ، 56 .)
3- ایجاد صلح و صفا میان مسلمانان . (فاصلحوا . . .لعلکم ترحمون)
4- استغفار و توبه . (لو لا تستغفرون الله لعلکم ترحمون) (نمل ، 46.)
5- گوش جان سپردن به تلاوت قران . (و اذا قرا آلقران فاستمعواله . . . لعلکم ترحمون ) (اعراف ، 204. )
عوامل دریافت رحمت در روایات
در روایاتی از پیامبر و اهل بیت (ع) برای مشمول رحمت خدا شدن سفارشاتی به چشم می خورد از جمله :
1- عیادت مومن بیمار . (هر کس به عیادت بیمار مومنی برود، غرق در رحمت الهی شده است .) (وسائل الشیعه ج 2 ، ص 415.)
2- کمک به ضعفا . () به طبقه محروم رحم کنید و با این عمل ، از خداوند طلب رحمت کنید) (مستدرک ، ج 9 ، ص 54.)
3- ترحم به عیال مندان . (در روایات بسیار شفا رش شده است که به کسانی که دختران متعدد دارند کمک کنید. )
4- دعا ، نماز ، سخن نرم ، دست دادن با برادران دینی از اسباب دریافت رحمت الهی است. (وسائل الشیعه ، ج 7 ، ص 31.)
5- رفع گرفتاری مردم : (افراد گرفتار که به شما مراجعه می کنند رحمت الهی هستند ، آنان را رد نکنید.) (کافی ، ج 2 ، ص206.)

 

یا ایها الذین ءامنوا لایسخر قوم عسی ان یکونوا خیراً منهم و لانساءُ من نساء عسی ان یکن خیراً منهم و لا تلمزوا انفسکم و لا تنابزوا بالالقب بئس الاسم الفسوق بعد الایمان و من لم یتب فاولئک هم الظلمون . (آیه 11)
ای کسانی که ایمان آورده اید! مبادا قومی دیگر را مسخره کند ، شاید مسخره شدگان بهتر از مسخره کنندگان باشند و زنان ، زنان را مسخره نکنند ، شاید انان بهتر از اینان باشند و در میان خودتان عیب جوئی نکنید و یکدیگر را با لقب های بد خوانید . (زیرا) فسق بعد از ایمان ، بد رسمی است و هر کس (از این اعمال ) توبه نکند ، پس آنان همان ستمگران اند.

 

نکته ها :
کلمه (لمز) عیب جوئی روبرو و کلمه (همز) عیب جوئی پشت سر است و کلمه (تنابز) صدا زدن دیگران با لقب بد است.
در آیه قبل ، برادری مطرح شد و در این آیه مسائلی که برادری را از بین می برد ؛ هم چنین در آیات قبل سخن از درگیری و اصلاح بود و در این آیه به بعضی از عوامل فتنه و درگیری که مسخره تحقیر و بد نام بردن است اشاره می کند.

 

پیام ها :
1- ایمان به خدا ، با سمخره کردن بندگان خدا سازگار نیست . (یا ایها الذین آمنوا لایسخر)
2- در شیوه تبلیغ آن جا که مسئله ای مهم یا مخاطبان متنوع هستند ، باید مطالببرای هر دسته از مخاطبان تکرار شود. (قوم من قوم . . . و لانساء من نساء)
3- در شیوه تربیت و ارشاد مردم ، باید به سراغ خشک کردن ریشه های فساد رفت . (ریشه مسخره کردن ، احساس خود برتر بینی است که قرآن این ریشه را می‌خشکاند و می فرماید :نباید خود را بهتر از دیگران بدانید ، شاید او بهتر از شما باشد .)
4- ما از باطن مردم مردم آگاه نیستیم ؛ پس نباید ظاهر بین و سطحی نگر باشیم. (عسی ان یکونوا خیراً. . .)
5-همه مردم از یک جوهرند و عیب جوئی از مردم در حقیق عیب جویی از خود است . (و لاتلمزوا انفسکم)
6-عیب جویی از دیگران ، آنان را به فکر انتقام انداخته و انها نیز عیب تو را می گویند ؛ پس نقل عیب دیگران ، در آینده کشف عیوب خود است . (و لاتلمزوا انفسکم)
7-مسخره ، یک طرفه باقی نمی ماند ، دیر یا زود مسئله به دو طرف کشیده می شود. (لا تنابزوا) (باب تفاعل برای کار طرفینی است.)
8-برای مسخره کردن و نام بد بردن ، توبه لازم است . (و من لم یتب فائلئک هم الظالمون) البته توبه تنها به زبان نیست ؛ بلکه توبه تحقیر ، تکریم و توبه کسانی که حقی را کتمان کرده اند ، بیان آنچه کتمان نموده اند. (تابوا واصلحوا بینوا) (بقره 160.) و توبه کسانی که دست به فساد زده اند ، اصلاح کار خود است .
(تابوا و اصلحوا)
9-مسخره کردن ، تجاوز به حریم افراد است که اگر مسخره کننده توبه نکند ، ظالم است . (فاولئک هم الظالمون)
مسخره و استهزای دیگران
استهزا ، به نظر یک گناه ، ولی در باطن چند گناه است ؛ مثلاً در مسخره کردن ، گناهان تحقیر ، خوار کردن ، کشف عیوب ، اختلاف افکنی ، غیبت ، کینه ، فتنه ، تحریک ، انتقام و طعنه به دیگران نهفته است .
ریشه های تمسخر
1- گاهی مسخره کردن برخاسته از غرور ثروت است . قرآن می فرماید : (وای بر کسی که به خاطر ثروتی که اندوخته است ، در برابر و پشت سر او عیب جوئی میکند.) (همزه ، 1.)
2- گاهی ریشه استهزا ، علم و مدارک تحصیلی است. قرآن می فرماید : (آنان به علمی که دارند شادند و انچه را مسخره می رکدند ، آنها را فراگرفت) (غافر ، 83.)
3- گاهی ریشه مسخره کردن ، تواناییجسمی است . کفار می گفتند : (کیست که قدرت و توانایی او از ما بیشتر باشد ؟)(فصلت ، 15.)
4- گاهی انگیزه مسخره دیگران ، عناوین دهان پر کن اجتماعی است . کفار ، فقرایی را که همراه انبیاء بودند تحقیر می کرد

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله معارف
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.