مقدمه
صحبت از دنیای بچه هاست،سخن از بازی است و اثر آن بر تعلیم و تربیت ،بازی نیز همانند جنبه های دیگر زندگی انسان دچار تحولات و تغییراتی شده است .بازی با خاک،تیله بازی و غیره تقریبا قدیمی شده است و جای خود را در خانواده های مرفه به رایانه،آتاری و بازی تلویزیونی داد است .در هر حال با این تغییرات می توان گفت بازی لازمه ی دوران کودکی است و به تعبیری ، کودک بدون دوران بازی ،بدون دوران زندگی است.
مفاهیمی که در بازی کودکان نهفته است بسیار فراتر از مفهوم واژه هایی چون تفریح و سرگرمی می باشد بازی آموزش دهنده مفاهیم اساسی به کودک می باشد،اثر کا ملا مستقیم بر روی آموزش و پرورش کودک می گذارد،وی را از خود محوری ها می رهاند،زندگی اجتماعی را به کودک می آموزد،همچنین راه گریزی است از ناکامی ها و فراموشی شکست ها.بنابراین می توان گفت که بازی یکی از مهم ترین شیوه های تربیتی می باشد.امروزه از بازی به عنوان یک روش درمانی استفاده می کنند.از طریق بازی،کودکان مضطرب، پرخاش گر، خجالتی ، عاطفی ، نا امید،افسرده ، ترسو ،... را می شناسدو به کمک بازی به روان درمانی آنان می پردازند و سلامت و بهداشت روانی و. جسمی را برای آنان فراهم می آورند.پس بطور کلی می توان نتیجه گرفت که این مساله یعنی بررسی بازی به عنوان یک عامل با اهمیت در زندگی کودک می باشد و باید همه افراد جامعه اعم از کارشناسان تعلیم وتربیت ، مربیان ، والدین و هر کسی که به نحوی با کودک در ارتباط می باشد با دقت فراوان به این مساله توجه کنند و باثیرات روحی ،روانی،ذهنی وجسمی بازی روی کودکان اهمیت بدهند.
تعریف بازی:
بازی در عرف به معنای حرکت و جنب و جوش می باشد و از دیدگاه های مختلف تعاریف خاصی برای آن شده است .در فرهنگ و بستر ،بازی این گونه تعریف شده است:
الف) حرکت،جنبش و فعالیت به مثابه حرکت عضلات ؛
ب) آزادی یا محدوده ای برای حرکت یا جنبش؛
ج) فعالیت یا تمرین برای سرگرمی ،تفریح یا ورزش.
در این تعریف به جنبش های حرکتی و عضلاتی تاکید زیادی شده است.در فرهنگ عمید بازی سرگرمی به چیزی ،ورزش،تفریح تعریف شده است(البته به صورت اسم) به صورت فعل این گونه تعریف شده :بازی کردن ،چیزی در دست گرفتن و خود را بیهوده با آن سرگرم ساختن است.به نظر می رسد در این تعریف بیش تر به معنای مجازی تاکید شده نه به معنای منطقی و حقیقی آن.
تاریخچه بازی:
بازی از بدو پیدایش انسان وجود داشته و در حقیقت جزیی از زندگی انسان از بدو وتلد تازمان مرگ است،انسان از نظر فیزیکی نیاز به حرکت و جنبش داردکه بازی جزمهمی از این حرکت و جنبش است .در ابتدا اسباب بازی های انسان مواد و اشیاء خام و طبیعی بوده که از طبیعت به دست آمده بودند مثل سنگ، شاخ حیوان و ... اماباپیش رفت انسان و تسلط او برمحیط و طبعیت بازی ها تغییر کرده به گونه ای که امروزه کم تر به بازی های قدیمی پرداخته میشود و بازی های فکری همچون شطرنج ،آتاری،رایانه و... جای آنان را گرفته است.پیدایش زبان برای انتقال اندیشه ها تنوع ذیگری به بازی ها داده و بازی هایی که درآن زبان و گفتار استفاده های بیش تری می شد،رواج پیدا کرد .به طور کلی بازی یکی از شیو ه های مهم برای پرورش و تربیت ابعاد مختلف وجود انسان است.
عوامل موثردر بازی
ازجمله عواملی که در بازی تاثیر دارند جنس ،سن، هوش و محیط و خلاقیت می باشد.
ارزش های بازی
بازی برای هریک از ابعاد وجودی انسان ارزشمند است،در بعد جسمانی ،روانی،اجتماعی،آموزشی،و اخلاقی دارای ارزش بسیاری است.
ارزش جسمانی:
بازی های کودک در پرورش نیروی بدنی و حواس او تاثیر زیادی دارد،دراکثر فعالیت ها و بازی های کودک،عضلات و اندام های مختلف او به کار گرفته شده و موجبات تقویت او را فراهم می سازد.از طریق بازی حواس بینایی،شنوایی ولامسه کودک پرورش می یابد و هماهنگی چشم و دست به وجود می آسد،فعالیت عضلات سبب می شود تاسلول های عضلاتی حجیم و بزرگ تر شوند و این حالت را هایپروتروفی گویند و هرگاه سلول های عضلاتی فعالیتی نداشته باشند ،به تدریج کوچک تر و ضعیف تر می شوند که آن را آتروفی گویند.به تدریج بازی های پر تحرک جای خود را به بازی های فکری و کم تحرک می دهند که به نظر هارکوک این تغییر می تواند ناشی از تاثیر عقاید والدین و اشخاص مهم در زندگی کودک و همسالان و کودکان گروه سنس بالاتر باشد.از نظر روان شناسان ،بازی به کودک فرصت می دهد تا توانایی های جسمانی خودش را در مقایسه با معیارهای خود و دیگران آزمایش کند.
ارزش های اجتماعی :
کودک به کشف محیط خود پردازد و نخستسین گام های اجتماعی شدن را از طریق بازی بر می دارد و همکاری ها و تشریک مساعی را یاد گرفته و بر چگونگی تاثیر گذاری و تاثیر پذیری از دیگران آگاه می شود،از طریق بازی یاد می گیرند که چگونه می توانند مورد پذیرش دیگران واقع شوند،همچنین بر چگونگی اشتفاده از توانایی های دیگران برای رفع نیازهای خود آگاه می شوند،او در بازی یاد می گیرد که باید نکات اجتماعی و قواعد بازی را رعایت کند،همچنین به مفاهیم اجتماعی همچون نوبت گرفتن ،احترام گذاردن به حقوق دیگران ،صبر حوصله کردن،پیروزی و شکست را می آموزد.نقش های اجتماعی از طریق بازی کودکان به آنها آموخته می شود ،مثل نقش رهبری ،مربی گری،مادری وپدری .در حقیقت می توان گفت که بازی سازنده انسان اجتماعی است و کودکان از طریق بازی های دسته جمعی به ارزش افراد دیگر پی می برند و می دانند که بدون آنها بازی مقدور نیست.
ارزشهای آموزش و تربیتی
کودکان از طریق بازی مفاهیم ذهنی جدیدی را یاد می گیرند و بارنگ های شکل های گوناگون و جهات مختلف (بالا،پایین، چپ، راست)آشنا می شوند، به دلیل این که در بازی فشاری به کودکان تحمیل نمی شود و به راحتی می توانند همه چیز را فرا بگیرند و امروزه می توان مشاهده کرد که در اکثر پایه های اول ابتدایی اگر شیوه تدریس معلم بر بازی استوار باشد موفقیت فراگیران بیش تر خواهد بود و اصولاً بهتر است که در مدارس ابتدایی ، ساعات رسمی را به بازی های خلاق و آموزنده اختصاص دهند تا یادگیری دانش آموزان درآموزش مطالب خاص بیش تر شود.
ارزش درمانی:
امروزه بازی درمانی جایگاه ویژه ای در درمان کودکان داردکه در این رابطه می توان نمونه های زیادی را مطرح کرد از جمله بازی درمانی دختری بنام دیبز در کتاب جست وجوی خویشتن.
ارزش اخلاقی:
یکی از مهم ترین عوامل تربیت اخلاق کودک،بازی است که از طریق آن رفتارهای خوب و بدشناسایی می شود.در و از طریق بازی استکه ارزش های اخلاقی به صورت مناسب درونی می شوند.
مثلا می آموزد که اگر بخواهید در بازی یک فرد قابل قبول باشد می باید درست کار،صادق و عادل باشد.
مثلا کودکی پلیس می شود وبه دستگیری افراد دزد می پردازد،به تاثیر اصول اخلاقی اقدام می کند و کسی که دزد می شود و با دستگیر شدن تنبیه را می پذیرد در حقیقت به زشتی عمل دزدی صحه می گذارد و به اجرای عدالت اجتماعی تن میدهد.
ارزش روانی:کودک در بازی به همانند سازی می پردازد و بسیاری از صفات خوب و مطلوب را درون سازی می کند و از طریق بازی به هویت مردانگی و زنانگی می رسد و از طریق بازی تخلیه هیجانی کرده و احساسات خود را بیرون می ریزد.
باتوجه به مطالب ذکر شده تحت عنوان ارزش های مختلف بازی حال می توان نتیجه گرفت که بازی در زندگی انسان دارای اهمیت و افر و همچنین فواید زیادی می باشد،در بازی است که کودک با خود و وجود خودش آشنایی به دست می آورد و نحوه استفاده صحیح ازآنها را یاد می گیرد..
فواید بازی
بازی فعالیتی است جدی که نمی توان کودک را ازآن بازداشت .درپرتو بازی ، کودک استعدادهای بالقوه خود را شکوفا سازد.
در بازی ،کودک سعی می کند مشکلات را به نوعی حل کند . گاهی با خیال بافی،گاهی با به هم ریختن وسایل بازی و یا دست کاری وسایل بزرگ ترها.دربازی کودکان از خود محوری خارج میشوند و توانایی همکاری را در بازی های گروهی بدست میآورند.
با بازی های ابتکاری خود،به شخصیت آینده خود شکل میدهد و می توان گفت این نوع فعالیت ها در تعلیم و تربیت او نقش بسیار با اهمیت را ایفا می کند.
مک دونال بازی رالازمه رشد و تکامل انسان و ساخت شخصیتی او می داند.او معتقد است که بدون بازی شخص قادر به شناخت طبیعی خود و کسب معرفت دنیای خارج نخواهد شد.
به واسطه بازی انسان می تواند یک زندگی توام با سلامت رشد یافته داشته باشد،توسط بازی قدرت ارداه و تصمیم گیری به صورت کامل رشد خواهد یافت،توسط بازی انسان خود را ملزم به انجام مقررات و قوانین می کند.از طریق بازی حالات روانی و احساسات کودک تعدیل می شود که این مساله به برخورد اطرافیان نسبت به بازی کودک نیز بستگی دارد.
از طریق انواع مختلف بازی داده های مغز بارورترشده و برغنای خود در جهت بهره دهی در زندگی آینده طفل می افزاید،هرچه دادها بیش تر باشد او را آماده دریافت اطلاعات بیش تر با سرعت بیش تر از قبل می کند.
مجموعاً می توان گفت که بازی مقدمه ایجاد همه پیشرفت هامی تواند باشد به شرایط این که عوامل موثر بربازی شرایط مطلوب را ایجاد کنند.پیشرفت ذهنی،جسمی،روحی ، اجتماعی و از همه مهمتر پیشرفت آموزشی و تربیتی را به دنبال خواهد داشت، پس والدین و همه مربیان باید توجه داشته باشند که بازیبرای کودکان فقط نقش سرگرمی را ایفا نمی کند بلکه جهت و شکل می دهد به همه ابعاد وجود آنها.
بازی اگر به صورت سودمند انجام شود متضمن نتایج و فواید بزرگی است ،ورزش وبازی وسیله تقویت و نمو بدن و حافظ صحت و مولد روح فعالیت است که اثر آن بر تعلیم و تربیت کاملا مشهود است به طور اجمال ضامن سلامتی بدن و روح وصبر و استقامت در برابر مشکلات زندگی ،تواضع و فروتنی ،نشاط و گشاده رویی و بسیاری از فضایل است که در هیچ کتابی نمی توان آنها را آموخت.
نظریه های مربوط به بازی:
روان شناسان به خاطر علاقه شدیدی که به تبیین رفتارهای انسان دارند به بیان بازی و علل آن درکودکان و حیوانات نیز پرداخته اند.همچنین در این نظریات مطرح کرده اند که بازی چگونه در تعلیم و تربیت موثر است که مجموعا نظریات مختلفی در این راستا وجود دارد که اینک به بررسی اجمالی آنها می پردازیم:
از جمله این نظریات:
1- نظریه انرژی اضافی؛
2- نظریه استراحت و تنش زدایی یا رفع خستگی ؛
3- نظریه پیش تمرین ؛
4- تکرارفعالیت های اجدادی،
5- فعالیت دهلیز فعالیت های غریزی،
6- نظریه لذت جویی،
7- نظریه تصفیه عواطف(کاناریسس)،
8- نظریه پیازه و فروید،
9- نظریه پیاژه،
نظریه انرژی اضافی
شیلر ،فیلیوف و شاعر آلمانی بازی را مصرف بدون هدف انرژی اضافی می داند.در کتاب های درسی نظریه انرژی اضافی را به شیلروهربرت اسپنسر نسبت می دهند که مورد تایید سایر محققین نیست.طرفداران این نظریه معتقدند که بدن مقداری انرژی که آن را به صورت فعالیت های هدف دار یعنی کار یا فعالیت های بی هدف یعنی بازی مصرف می کند.براساس این دیدگاه ،هر وقت انرژی بدن بیش از حد متعادل باشد و ارگانیسم افزایشی در انرژی خود احساس کند،آن گاه بازی آغاز می شود.
نظریه تنش زدایی یا رفع خستگی
معتقدان به این نظریه از جمله لازاروس و پاتریک اعتقاد دارند که بازی برای جبران کمبود انرژی انجام می شود و بازی ها شکل هایی از استراحت وآرمیدگی هستند.طبق این نظریه بازی وقتی انجام میشود که فرد خسته است و برای تجدید قوا به آن روی می آورد یعنی انسان در هنگام بازی انرژی اضافی از دست نمی دهد بلکه به میزان انرژی قبلی می افزاید و برای رفع تنش های خود و رفع خستگی نیاز به بازی دارد.مکررا مشاهده شده است که خستگی ناشی ازیک نواختی بازی با یک نوع اسباب بازی با انتخاب شکل دیگری از بازی رفع می شود،بنابراین در این لحظه برخلاف نظریه انرژی اضافی برای بازگرداندن انرژی مصرف صورت می گیرد لذا زمان بازی هنگامی فرا می رسد که انرژی بدن حداقل خود باشد نه زمانی که بدن انرژی بیش از حد را در خود احساس می کند،در این نظریه توع بازی چندان مهم نیست بلکه آن چه مهم است این است که برای کسب انرژی مصرف شده می توان از هر بازی استفاده کرد.
نظریه پیش تمرین:
گروس ،ارائه دهنده این نظریه می باشد.وی اولین روان شناسی است که اهمیت زیادی را به بازی داده است وآن را به عنوان عاملیمهم در رابطه با ساخته شدن زمینه ذهنی کودک در نظر می گیرد،در این نظریه به نقش هایی اجتماعی تاکید شده است.به عقیده گروس بازی یک سلسله پیش تمرین عمومی است یعنی از طریق بازی ،کودک برای فعالیت هایی که در زندگی بزرگ سالی می باید به عهده بگیرد آماده می شود و البته خوداز این آماده شدن آگاه نیست.بنابراین به نظر گروس کودکان از طریق بازی به تدریج با نقش ها و وظایف بزرگسالی آشنا می شوندو برای زندگی آینده آماده می گردند.مثلا عروسک بازی یک دختر بچه تمرین برای مادر شدن وی در آینده است یا بازی کردن نقش پزشک در کودکی ممکن است نوعی آمادگی برای کسب این حرفه در بزرگ سالی باشد هرچند گاهی نیز ممکن است واکنش سازی علیه ترس ازآمپول و پزشک باشد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 23 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله تاریخچه بازی