فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه بررسی تفاوت بلوغ عاطفی در بین دانشجویان خانم مجرد و متأهل 18 تا 30 سال دانشگاه سیستان و بلوچستان در سال 86

اختصاصی از فی بوو پایان نامه بررسی تفاوت بلوغ عاطفی در بین دانشجویان خانم مجرد و متأهل 18 تا 30 سال دانشگاه سیستان و بلوچستان در سال 86 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی تفاوت بلوغ عاطفی در بین دانشجویان خانم مجرد و متأهل 18 تا 30 سال دانشگاه سیستان و بلوچستان در سال 86


پایان نامه بررسی تفاوت بلوغ عاطفی در بین دانشجویان خانم مجرد و متأهل 18 تا 30 سال دانشگاه سیستان و بلوچستان در سال 86

تعداد صفحات :72

 

 

 

 

 

 

 

 

چکیده:

پژوهش حاضر بررسی تفاوت بلوغ عاطفی در میان خانم های مجرد و متأهل در مقطع کارشناسی دانشگاه سیستان وبلوچستان است.

جامعه این پژوهش که نمونه ما از آن انتخاب شده کل دانشجویان خانم دانشگاه سیستان و بلوچستان است. نمونه این پژوهش شامل 160 نفر می باشد که 80 نفر مجرد و 80 نفر متأهل می باشد که به روش تصادفی انتخاب شده است. پژوهش حاضر به این سئوال محقق پاسخ می دهد که آیا بین دانشجویان خانم مجرد یا متأهل از نظر بلوغ عاطفی تفاوت معناداری وجود دارد یا نه؟

ابراز تحقیق پرسشنامه مقیاس بلوغ عاطفی از بهارگاوا می باشد که مشتمل بر 48 سؤال است بعد از اجرای پرسشنامه و تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده با استفاده از آمار توصیفی شامل محاسبه جداول فراوانی و نمودارها می باشد و آمار استنباطی که شامل آزمون خی 2 می­باشد پژوهش به صورت زیر بدست آمد:

«در بین دانشجویان خانم مجرد و متأهل دانشگاه سیستان و بلوچستان تفاوتی از نظر بلوغ عاطفی وجود ندارد و تفاوت بی معنی است»

 

1-1- مقدمه

دوره بلوغ دورانی مبهم از نظر شناخت خصایص و دوران تمایلات متضاد است. با ورود کودک به دنیای نوجوانی و بلوغ، ولادتی تازه و مرحله ی ویژه و مستقل از دوره های قبل و بعد پدید می آید که آن را مرحله انتقال، مرحله نجات از کودکی دوران تحولات همراه با دگرگونی های سریع و غافلگیر کننده، مرحله طوفان حیات و مرحله نجات از طفیلی گری نیز می نامند.

افراد در این دوران احیاناً‌ با ترس و بیم هایی مواجه می گردند که رفع و تعدیل آن نیازمند به حمایت از سوی والدین و مربیان است. (قائمی، 1380، ص 22)

موارد زیر از جمله تغییرات دوران بلوغ است:

  • تحولی در اندام او ایجاد شده و شرایط جدید، تعادل اندامی او را بهم می زند.
  • در عواطف و احساسات او نیز تغییر پدید می آید و موجب دگرگونی هایی در خشم و ترس و محبت او و ... می شود.
  • در جنبة‌ ذهن او نیز تحولات رو به رشدی ایجاد می گردد و هوش و عقل و اندیشه و تخیل او را دگرگون می سازد.
  • در جنبه روان او در عرصه های فطری و وجدانی،‌ آزادی خواهی و استقلال طلبی، ستایش و نیایش، حقیقت دوستی، و ... دگرگونی هایی ایجاد می شود.
  • و بالاخره در غدد درونی جوش و خروش و دو غده جنسی شکفتگی و بیداری خاصی پدید می آید که موجد خواسته هایی در اقناع غریزی می گردد. (قائمی، 1380، ص 28)

 

1-2- «بیان مسئله»‌

بسیاری از افراد در سنین جوانی و نوجوانی به بلوغ عاطفی دست پیدا نمی کنند در صورتی که اکثر افراد به بلوغ جنسی و بلوغ تا سن زیر 20 سال دست پیدا می کنند ولی یا به بلوغ عاطفی نمی رسند یا خیلی دیر به این بلوغ می رسند بلوغ عاطفی به این معناست که فرد به حدی از پختگی می رسد که می تواند راه حلهای پیچیده تری برای مشکلات روزمره عاطفی خود پیدا کند و از احساس خود به صورت پیچیده تری برای حل این مشکلات استفاده کند و توانایی کنترل نوسانات شدید آن را دارد این مسئله مهم است که آیا افراد ابتدا به یک بلوغ نسبی عاطفی دستی می یابند و بعد سعی می کنند به زندگی مشترک قدم گذارند یا وقتی ازدواج کردند و زندگی مشترکی را با فرد دیگری آغاز کردند این بلوغ در آن ها رشد می کند بسیاری از افراد معتقدند که فرد ابتدا باید از لحاظ اقتصادی و اجتماعی به یک استقلال دست پیدا کنند و بعد به نیازهای عاطفی خود توجه داشته باشند. امروزه در بین دختران مجرد افسردگی زیاد دیده می شود این که فردی نمی تواند عواطف خود را به درستی بشناسد و به طبع نحوه کنترل و ابراز آن ها را نمی داند حالا یا آن ها را به شکل نادرست ابراز می کند یا آن ها را سرکوب و انکار می کند و در نهایت مسئله اصلی این پژوهش که ما به بررسی آن می پردازیم این است آیا بین دانشجویان خانم مجرد و متأهل از لحاظ بلوغ عاطفی تفاوت معناداری وجود دارد یا نه؟ به عبارتی آیا ازدواج تأثیری در بلوغ عاطفی افراد می گذارد یا نه؟‌

مسئله بلوغ عاطفی مسئله ای است مهم که اگر افراد به آن توجه نکنند ممکن است در زندگی آینده و مشترکشان با فرد دیگری به مشکل برخورد کنند مسلماً‌ کسی که از نظر عاطفی به سطحی از رشد و بلوغ نرسیده است نمی تواند زندگی مسالمت آمیزی را با فرد دیگری داشته باشد زیرا که او هنوز تسلطی بر عواطف و احساسات خود ندارد و اینکه نمی داند چگونه آنها را کنترل کند؟ پس اگر ما بدانیم که فرد آینده شریک زندگیمان به بلوغ عاطفی رسیده و شرایط گرداندن یک زندگی را دارد می توانیم به او اطمینان کرده و در مشکلاتی که فراروی زوج قرار می گیرد را حل کنیم. لذا بدین منظور ارتباط بین دو متغییر بلوغ عاطفی و متأهل را مورد بررسی قرار می دهیم.

 

1-3- «اهمیت و ضرورت پژوهش»

دوران بلوغ و مراحل قبل و بعد از آن دورانی مهم و از نظر پایه گذاریها دورانی سرنوشت ساز است آغاز آن به هر گونه ای که باشد لاجرم فرجامی خواهد داشت که ممکن است بسیار تلخ یا شیرین داشته باشد. اکثریت افراد بعد از رسیدن به بلوغ نسبی فکری سعی در گرفتن مسئولیتهای اجتماعی می کنند که چنین چیزی را جامعه و خانواده به شدت از آن ها طلب می کند جوان سعی می کند از لحاظ اقتصادی و اجتماعی زندگی مستقلی برای خود داشته باشد در کنار این زندگی مستقل اجتماعی به روابط با جنس مخالف می پردازند چه به بلوغ عاطفی رسیده باشند چه نه. امر ازدواج خود عامل مهمی در ایجاد بلوغ عاطفی است هر شکست عاطفی خود باعث می شود فرد تلاش بیشتری در کنترل احساسات خود کند. بسیاری معتقدند که بلوغ عاطفی در میان زنان و مردان متأهل بیشتر از افراد مجرد دیده می شود و به رشد بیشتری رسیده است اگر رشد عاطفی و بلوغ عاطفی فرد با النسبه کامل باشد قابلیت انطباق او بالاست و تمایلات بازگشتی او کم است.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی تفاوت بلوغ عاطفی در بین دانشجویان خانم مجرد و متأهل 18 تا 30 سال دانشگاه سیستان و بلوچستان در سال 86

مسائل زناشویی عاطفی

اختصاصی از فی بوو مسائل زناشویی عاطفی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

امام خامنه ای؛ مهمترین مساله دولت مسائل ازدواج است. این کتاب کاملترین و جامع ترین کتاب سال است زحمت قابل توجهی برای گرد اوری این کتاب کشیده ام تا برای شما دوستان اماده بشه و بهرمند بشین از مطالب کاملا اموزنده . انشالله ک زره ای از مشکلات زن و شوهر با این کتاب اموزنده کم بشه خخخ. فقط یزره از مشکلات فراوان ک هست.. موفق و پیروز باشین


دانلود با لینک مستقیم


مسائل زناشویی عاطفی

پرسشنامه جو عاطفی خانواده

اختصاصی از فی بوو پرسشنامه جو عاطفی خانواده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پرسشنامه جو عاطفی خانواده


پرسشنامه جو عاطفی خانواده

این پرسشنامه جهت استفاده در پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مشاوره و روانشاسی ساخته شده است و قابل استفاده در تحقیقات مربوط به رشته های علوم تربیتی، روانشناسی و جامعه شناسی است. دارای 34 سؤال بسته 5 درجه ای لیکرت می باشد.


دانلود با لینک مستقیم


پرسشنامه جو عاطفی خانواده

مقاله بررسی تفاوت بلوغ عاطفی در بین دانشجویان خانم مجرد و متأهل 18 تا 30 سال

اختصاصی از فی بوو مقاله بررسی تفاوت بلوغ عاطفی در بین دانشجویان خانم مجرد و متأهل 18 تا 30 سال دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله بررسی تفاوت بلوغ عاطفی در بین دانشجویان خانم مجرد و متأهل 18 تا 30 سال


مقاله بررسی تفاوت بلوغ عاطفی در بین دانشجویان خانم مجرد و متأهل 18 تا 30 سال

فایل : word

قابل ویرایش

تعداد صفحه : 72

«موضوع پایان نامه»

 

 

بررسی تفاوت بلوغ عاطفی در بین دانشجویان خانم مجرد و متأهل 18 تا 30 سال دانشگاه سیستان و بلوچستان در سال 86

 

 

پژوهندگان:

فهیمه حافظ آبادی

و فاطمه بافتی

 

 

استاد راهنما:

جناب آقای شیرازی

 

 

 

 

چکیده:

پژوهش حاضر بررسی تفاوت بلوغ عاطفی در میان خانم های مجرد و متأهل در مقطع کارشناسی دانشگاه سیستان وبلوچستان است.

جامعه این پژوهش که نمونه ما از آن انتخاب شده کل دانشجویان خانم دانشگاه سیستان و بلوچستان است. نمونه این پژوهش شامل 160 نفر می باشد که 80 نفر مجرد و 80 نفر متأهل می باشد که به روش تصادفی انتخاب شده است. پژوهش حاضر به این سئوال محقق پاسخ می دهد که آیا بین دانشجویان خانم مجرد یا متأهل از نظر بلوغ عاطفی تفاوت معناداری وجود دارد یا نه؟

ابراز تحقیق پرسشنامه مقیاس بلوغ عاطفی از بهارگاوا می باشد که مشتمل بر 48 سؤال است بعد از اجرای پرسشنامه و تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده با استفاده از آمار توصیفی شامل محاسبه جداول فراوانی و نمودارها می باشد و آمار استنباطی که شامل آزمون خی 2 می­باشد پژوهش به صورت زیر بدست آمد:

«در بین دانشجویان خانم مجرد و متأهل دانشگاه سیستان و بلوچستان تفاوتی از نظر بلوغ عاطفی وجود ندارد و تفاوت بی معنی است»

 

1-1- مقدمه

دوره بلوغ دورانی مبهم از نظر شناخت خصایص و دوران تمایلات متضاد است. با ورود کودک به دنیای نوجوانی و بلوغ، ولادتی تازه و مرحله ی ویژه و مستقل از دوره های قبل و بعد پدید می آید که آن را مرحله انتقال، مرحله نجات از کودکی دوران تحولات همراه با دگرگونی های سریع و غافلگیر کننده، مرحله طوفان حیات و مرحله نجات از طفیلی گری نیز می نامند.

افراد در این دوران احیاناً‌ با ترس و بیم هایی مواجه می گردند که رفع و تعدیل آن نیازمند به حمایت از سوی والدین و مربیان است. (قائمی، 1380، ص 22)

موارد زیر از جمله تغییرات دوران بلوغ است:

  • تحولی در اندام او ایجاد شده و شرایط جدید، تعادل اندامی او را بهم می زند.
  • در عواطف و احساسات او نیز تغییر پدید می آید و موجب دگرگونی هایی در خشم و ترس و محبت او و ... می شود.
  • در جنبة‌ ذهن او نیز تحولات رو به رشدی ایجاد می گردد و هوش و عقل و اندیشه و تخیل او را دگرگون می سازد.
  • در جنبه روان او در عرصه های فطری و وجدانی،‌ آزادی خواهی و استقلال طلبی، ستایش و نیایش، حقیقت دوستی، و ... دگرگونی هایی ایجاد می شود.
  • و بالاخره در غدد درونی جوش و خروش و دو غده جنسی شکفتگی و بیداری خاصی پدید می آید که موجد خواسته هایی در اقناع غریزی می گردد. (قائمی، 1380، ص 28)

 

1-2- «بیان مسئله»‌

بسیاری از افراد در سنین جوانی و نوجوانی به بلوغ عاطفی دست پیدا نمی کنند در صورتی که اکثر افراد به بلوغ جنسی و بلوغ تا سن زیر 20 سال دست پیدا می کنند ولی یا به بلوغ عاطفی نمی رسند یا خیلی دیر به این بلوغ می رسند بلوغ عاطفی به این معناست که فرد به حدی از پختگی می رسد که می تواند راه حلهای پیچیده تری برای مشکلات روزمره عاطفی خود پیدا کند و از احساس خود به صورت پیچیده تری برای حل این مشکلات استفاده کند و توانایی کنترل نوسانات شدید آن را دارد این مسئله مهم است که آیا افراد ابتدا به یک بلوغ نسبی عاطفی دستی می یابند و بعد سعی می کنند به زندگی مشترک قدم گذارند یا وقتی ازدواج کردند و زندگی مشترکی را با فرد دیگری آغاز کردند این بلوغ در آن ها رشد می کند بسیاری از افراد معتقدند که فرد ابتدا باید از لحاظ اقتصادی و اجتماعی به یک استقلال دست پیدا کنند و بعد به نیازهای عاطفی خود توجه داشته باشند. امروزه در بین دختران مجرد افسردگی زیاد دیده می شود این که فردی نمی تواند عواطف خود را به درستی بشناسد و به طبع نحوه کنترل و ابراز آن ها را نمی داند حالا یا آن ها را به شکل نادرست ابراز می کند یا آن ها را سرکوب و انکار می کند و در نهایت مسئله اصلی این پژوهش که ما به بررسی آن می پردازیم این است آیا بین دانشجویان خانم مجرد و متأهل از لحاظ بلوغ عاطفی تفاوت معناداری وجود دارد یا نه؟ به عبارتی آیا ازدواج تأثیری در بلوغ عاطفی افراد می گذارد یا نه؟‌

مسئله بلوغ عاطفی مسئله ای است مهم که اگر افراد به آن توجه نکنند ممکن است در زندگی آینده و مشترکشان با فرد دیگری به مشکل برخورد کنند مسلماً‌ کسی که از نظر عاطفی به سطحی از رشد و بلوغ نرسیده است نمی تواند زندگی مسالمت آمیزی را با فرد دیگری داشته باشد زیرا که او هنوز تسلطی بر عواطف و احساسات خود ندارد و اینکه نمی داند چگونه آنها را کنترل کند؟ پس اگر ما بدانیم که فرد آینده شریک زندگیمان به بلوغ عاطفی رسیده و شرایط گرداندن یک زندگی را دارد می توانیم به او اطمینان کرده و در مشکلاتی که فراروی زوج قرار می گیرد را حل کنیم. لذا بدین منظور ارتباط بین دو متغییر بلوغ عاطفی و متأهل را مورد بررسی قرار می دهیم.

 

1-3- «اهمیت و ضرورت پژوهش»

دوران بلوغ و مراحل قبل و بعد از آن دورانی مهم و از نظر پایه گذاریها دورانی سرنوشت ساز است آغاز آن به هر گونه ای که باشد لاجرم فرجامی خواهد داشت که ممکن است بسیار تلخ یا شیرین داشته باشد. اکثریت افراد بعد از رسیدن به بلوغ نسبی فکری سعی در گرفتن مسئولیتهای اجتماعی می کنند که چنین چیزی را جامعه و خانواده به شدت از آن ها طلب می کند جوان سعی می کند از لحاظ اقتصادی و اجتماعی زندگی مستقلی برای خود داشته باشد در کنار این زندگی مستقل اجتماعی به روابط با جنس مخالف می پردازند چه به بلوغ عاطفی رسیده باشند چه نه. امر ازدواج خود عامل مهمی در ایجاد بلوغ عاطفی است هر شکست عاطفی خود باعث می شود فرد تلاش بیشتری در کنترل احساسات خود کند. بسیاری معتقدند که بلوغ عاطفی در میان زنان و مردان متأهل بیشتر از افراد مجرد دیده می شود و به رشد بیشتری رسیده است اگر رشد عاطفی و بلوغ عاطفی فرد با النسبه کامل باشد قابلیت انطباق او بالاست و تمایلات بازگشتی او کم است.

«ازدواج یک امر جهانی است که در تمام جوامع در طول تاریخ وجود داشته و به یک مجموعه از نیازهای اساسی انسان پاسخ می دهد بقای نسل و پرورش فرزندان تحقق آرزوی دیرین کودکی برای پدر و مادر بودن دستیابی به عالیترین سطح دوستی و صمیمیت دوره جوانی و بزرگسالی ارتباط گرم و دو جانبه عاطفی و جنسی و تقسیم کار و همکاری و همراهی در طول زندگی در شمار اساسی ترین کارکردهای خانواده است. موفقیت در ازدواج حاصل عوامل گوناگون است ازدواج به موقع، همانندیهای شخصیتی شیوه های مناسب ارتباط با یکدیگر، پافشاری بر تعهدات زندگی خانوادگی و برخورداری از امکانات شغلی و مالی و رفاهی را می توان از عوامل مهم به شمار آورد از طرف دیگر کم تجربگی و ناپختگی همسران جوان، مشکلات مربوط به پذیرش هویت متفاوت طرف مقابل، خصوصیات متفاوت در خانواده و دخالتهای بی مورد و انتظارات بیجای آنان از همسران جوان و کمبودهای مالی و شغلی و تدارک وسایل زندگی و مسکن بر مشکلات این جریان پیچیده می افزاید و شاید ناشی از عدم بلوغ عاطفی باشد.»

مفهوم رفتار عاطفی بالغ در هر سطحی حاصل رشد طبیعی عاطفی است شخصی قادر به کنترل عواطف خویش است که تأخیر در ارضا را تحمل کند بدون اینکه تأسف بخورد و رنج بکشد مورگان می گوید «یک نظر کارآمد درباره بلوغ باید تمام حیطه فردیت،‌ نیروها و توانایی لذت از این نیروها را در نظر بگیرد»

کاپلان و بارون خصوصیات شخصی را که از لحاظ عاطفی بالغ است بررسی کرده و می گوید «او قابلیت مقاومت در برابر تأخیر در ارضای نیازها را دارد او توان تحمل میزان معقول ناکامی را دارد او به طرح و نقشه درازمدت معتقد است و می تواند توقعات خویش را بر مبنای اقتضای موقعیت به تعویق اندازد یا در آن تجدید نظر نماید.

برجسته ترین علامت بلوغ عاطفی توانایی تحمل تنش است یک علامت دیگری بی تفاوتی، برخی از انواع محرکات است که بر نوجوانان و جوانان اثر می کند و او را بی حوصله یا دستخوش احساسات می نماید بعلاوه شخص بالغ از نظر عاطفی پیوسته دارای گنجایش شادی و تفریح است کول افرادی که از لحاظ عاطفی بالغ هستند دارای خصوصیات زیرند: مایل به غیر همجنس، درک نگرش رفتار دیگران، میل به پذیرش نگرش ها و عادات دیگران و قابلیت تأخیر پاسخهای خود.


 

1-4- «اهداف پژوهش»

اهداف پژوهش به دو دسته اهداف کلی و اهداف جزئی تقسیم می شود.

اهداف کلی :

بررسی تفاوت دو گروه خانم های مجرد و متأهل از نظر بلوغ عاطفی

اهداف جزئی:

1- چگونگی پدیدایی بلوغ عاطفی

2- رابطه بلوغ عاطفی با ازدواج

3- رابطه بلوغ عاطفی با دیگر انواع بلوغ مانند زیستی و روانی

1-5- «سئوالهای پژوهش»

1- آیا بین خانم های مجرد و متأهل از نظر بلوغ عاطفی تفاوتی وجود دارد؟

2- آیا از لحاظ عدم ثبات عاطفی بین افراد مجرد و متأهل تفاوتی وجود دارد؟

3- آیا از لحاظ بازگشت عاطفی بین افراد مجرد و متأهل تفاوتی وجود دارد؟

4- آیا از نظر استقلال بین افراد مجرد و متأهل تفاوتی وجود دارد؟

5- آیا از نظر سازگاری بین افراد مجرد و متأهل تفاوتی وجود دارد؟

1-6- «تعاریف نظری»

در پژوهش انجام شده کلمات و اصطلاحات به کار برده شده: بلوغ، بلوغ عاطفی، دانشجو، مجرد، متأهل دانشگاه می باشد.

بلوغ: بلوغ در لغت به معنی رسیدن، به سر رسیدن، رسیدن به سن رشد، مرد تمدن و زن تمدن، سن رسیدگی مرحله ای از زندگی است که حد فاصل دوران کودکی و بزرگسالی است و این دوره از حیات انسانی با یک سری علائم و تظاهرات جسمانی و روانی توأم است.

بلوغ عاطفی: یعنی این که فرد به حدی از پختگی احساسی می رسد که راه حلهای پیچیده تری برای مشکلات روزمره عاطفی خود پیدا کند و از احساس خود به صورت پیچیده تری برای حل مشکلات استفاده می کند توانایی کنترل نوسانات شدید را دارد و یاد گرفته که احساسات خود را کنترل کند.

دانشجو: به کسی اطلاق می شود که بعد از اتمام دوران دبیرستان و پیش دانشگاهی از راه کنکور و قبول شدن در آن وارد دانشگاه می شود و مشغول به تحصیل می شود.

مجرد: کسی که ازدواج نکرده و یا به تنهایی یا در کنار پدر و مادر خود زندگی می کند.

متأهل: کسی که ازدواج کرده و دارای اهل و عیال است و از زندگی مجردی خود فاصله گرفته است.

1-7- تعریف عملیاتی

بلوغ عاطفی: بر اساس نمره ای که فرد از پرسشنامه مقیاس بلوغ عاطفی به دست می آورد.

مجرد: افرادی که هنوز ازدواج نکرده اند.

متأهل: افرادی که ازدواج کرده اند.


 

2-1- پیشینة تاریخ ما به دو دستة نظری و عملی تقسیم می شود.

 

2-2- «پیشینه نظری»

تعریف بلوغ عاطفی: زمانی می توانیم فردی را از لحاظ عاطفی بالغ بدانیم که فرد کلیه عواطف و احساسات خود را به درستی بشناسد و نحوه ابراز صحیح و کنترل آنها را بداند. افسردگی از جایی آغاز می شود که فرد عواطف خویش را به درستی نمی شناسد و بالطبع نحوه کنترل و ابراز آنها را نمی داند پس یا آنها را به شکل نادرست ابراز می کند و یا آنها را انکار و سرکوب می کند.

جهت پیشگیری و کاهش این دسته از افسردگی ها چنانچه ایجاد عدالت مطالعه در خانواده و جامعه بسیار مهم است که این کار یکی از وظایف اساسی آموزش و پرورش و رسانه هایی چون مطبوعات، صدا و سیما است که متأسفانه این ارگانها نه تنها کاری در این زمینه انجام نمی دهند. بلکه در بسیاری موارد خوراکهای اطلاعات بسیار مسمومی را نیز در اختیار مخاطبین قرار می دهند و این به دلیل اهمال کاران متخصصان و نداشتن قدرت مانور آنها در این سازمانها در این رسانه ها می باشد.

 

تاریخچة روانشناسی بلوغ

در مطالعات تغییرات مربوط به بلوغ «ارسطو» تغییرات خاص از بلوغ جنسی را شرح داده و همچنین به تغییرات روانی همزمان با این تغییرات اشاره کرده است.«ژان ژاک روسو» در قطعه ای از خطابه مدیحه سن برنارد، بوسوئه و همچنین در کتاب چهارم امیل از اسرار دوران بلوغ که آن را تولد ثانوی نامیده است، بحث می نماید. اولین مقاله معتبر و علمی در رابطه با بلوغ توسط برنمایم در سال 1891 منتشر شد و بالاخره با پژوهشهای گسترده استانلی هال به عنوان پدر روان شناسی بلوغ نوجوانی این مطالعات وارد حیطة روان شناسی شد.

 

مفهوم بلوغ و تفاوت آن با نوجوانی

بررسی و تعیین مفهوم بلوغ از طرف روانشناسان بلوغ و صاحب نظران سایر حوزه های مورد بررسی قرار گرفته است. اکثریت قریب به اتفاق صاحب نظران در مورد واژه های بلوغ و نوجوانی توافق ندارند و معمولاً پیدا کردن نظریه ای مشترک بین آنها کار دشواری است. عمدتآً توجه به تغییرات جنسی در اکثریت تعاریف مورد تأکید بوده است و بلوغ را مرحلة شروع تغییرات جسمی و جنسی دانسته اند که در آغاز نوجوانی اتفاق می افتد.

 

عوامل مؤثر در بلوغ

در این مقولة روان شناسی بلوغ تأثیر عوامل چون عوامل اجتماعی، اقتصادی، زمان،عوامل عصبی و هورمونی را مورد بررسی قرار می دهد. از آن جائی که بلوغ به عنوان یک مفهوم کلی و گسترده جنبه های مختلفی از رشد را غافل می شود مثل بلوغ جنسی و جسمی، بلوغ عاطفی، بلوغ اجتماعی، بلوغ اقتصادی و ...روان شناسی بلوغ علاوه بر ارتباط تنگاتنگ و عمیق خود با سایر حوزه های روان شناختی همچون روان شناسی رشد، روان شناسی شخصیت، روان شناسی بالینی و مشاوره با دیگر شاخه های علمی نیز ارتباط گسترده ای دارد.

 

بلوغ از دیدگاه روان شناسان:

پژوهشگران تا پیش از دهه هشتاد میلادی به نقش بلوغ در تحول نوجوانان توجه زیادی نداشتند شاید به این علت که در آن سالها بررسی الگوهای بدنی و جنسی اشخاص جالب توجه نمودند.

1- از دید کاپلان و بارون: خصوصیات شخصی را که از لحاظ عاطفی بالغ است بررسی کرده می گوید او قابلیت مقاومت در برابر تأخیر در ارضای نیازها را دارد او توان تحمل میزان معقول ناکامی را دارد او به طرح و نقشه دراز مدت، معتقد است و می تواند توقعات خویش را بر مبنای اقتصادی موقعیت به تعویق اندازد یا در آن تجدید نظر کند.

2- از نظر والتر، دی، اسمیت سون: بلوغ عاطفی جریانی است که طی آن شخصیت فرد مداوماً برای احراز بیش از پیش سلامت عاطفی از لحاظ روانی و فردی می کوشد.

3- ال. ای هولینگ ورث: برخی از خصوصیات اشخاصی که بلوغ عاطفی دارند را این چنین برمی شمارد:

1- او قادر به پاسخگویی تدریجی یا درجه ای از پاسخهای عاطفی است او به طریق همه یا هیچ پاسخ نمی دهد بلکه حد خود را نگه می دارد اگر کلاهش را باد ببرد دستپاچه نمی شود.

2- همچنین می تواند پاسخ های خود را به تأخیر اندازد. آنچنان که به تکانشوری فرد عالی را به تأخیر می انداخت.

3- کنترل ترحم نسبت به خود او به جای نشان دادن ترحم به خود نا آرام می کوشد آن را برای خود احساس کند.

4- طبق نظر بارنارد: معیارهای رفتار عاطفی بالغ به شرح زیر است:

- بازداری بیان مستقیم منفی

- پرورش عواطف مثبت و پیشرو

- تکامل تحمل در شرایط نامطلوب و افزایش رضایت از پاسخهای اجتماعی مطلوب

- افزایش وابستگی به اعمال

- توانایی انتخاب از میان شقوق گوناگون

- رهایی از ترس نامعقول

- درک و عمل مطابق محدودیت ها

- توانایی کسب پیروزی و حیثیت با متانت

- لذت از زندگی روزمره

- آگاهی از توان و پیشرفت دیگران

5- از نظر کول: برجسته ترین علامت بلوغ عاطفی توانایی تحمل تنش است یک علامت دیگر بی تفاوتی به برخی از انواع محرکات است که بر کودکان یا نوجوانان اثر می کند و او را بی حوصله یا دستخوش احساسات می نماید.بعلاوه شخص بالغ از نظر عاطفی پیوسته دارای گنجایش شادی و تفریح است او از کار و تفریح هر دو لذت می برد.

6- از نظر فرد مک کینی: افرادی که از لحاظ عاطفی بالغ هستند دارای خصوصیات زیرند: مایل به غیر همجنس، درک نگرش و رفتار دیگران، میل به پذیرش نگرش ها و عادات دیگران و قابلیت تأخیر پاسخ های خود

7- از دید سئول: اگر رشد عاطفی فردی با انسبه کامل باشد قابلیت انطباق او بالاست، تمایلات بازگشتی او کم است و حساسیت های او در حداقل است. مرتباً برای نیل به تلفیق سالم احساس، تفکر و عمل می کوشد.

8- مورگان: یک نظر کارآمد درباره بلوغ عاطفی باید تمام حیطة فردیت، نیروها و توانایی لذت از این نیروها را در نظر بگیرد.

 

عاطفه چیست:

کودک در اوایل تولد خود 2 احساس بیشتر ندارد یکی احساس خوشحالی و دیگری ناراحتی که عکس العمل اولی خنده و دومی گریه است این احساس اولیه که لذت والم مقدماتی می باشد انفعال نیز گفته می شود ولی به مرور که سن افزایش یابد و کودک بتواند به تجزیه و تحلیل انگیزه ها پرداخته و در ذهن خود تغییراتی را به عمل آورد می بینم که یک انگیزه ممکن است انفعالات مختلفی به وجود آورد که ترکیب آن ها یک حالت بخصوصی به وجود می آورد که به آن عاطفه می گوییم از همین لحاظ است که گودیناف گفته است کسانیکه بتوانند در مقابل عواطف استقامت نموده و آن را کنترل نماید افرادی سعادتمند می باشند زیرا «گزل» عواطف بر استقامت شخص در مقابل حوادث و محرکهای اجتماعی می افزاید او می گوید تمام بدبختی ها ی بشری از بی انضباطی هیجانات و عواطف شدید آن حاصل می گردد هوش و دانش و استعداد در مقابل عواطف شدیدی اثر و قطره ای هستند در دریای عواطف. اگر شخص به بلوغ برسد به ندرت تسلیم هیجانات می شود و حرکات نامطبوعی ظاهر می سازد.

 

«جایگاه عاطفه در مغز از نظر زیستی»

آنتونیوراماسید معتقد است که عواطف در تصمیم گیری ها و رفتار اجتماعی ما نقشی مثبت دارند، و نیز اینکه بیمارانی که در ناحیه ونترومیدیال (قسمت پیشین قطعة پیشانی) دچار ضایعه شده باشند قادر به احساس عواطف نیستند و در نتیجه فاقد تصمیم گیری درست و رفتار اجتماعی معقول (که تا حدودی از معیارهای بلوغ عاطفی است) هستند. اگر نظریة راماسید درست باشد ممکن است لازم باشد که ما در تصورات و عقاید خود نسبت به ارادة آزاد مسئولیت اخلاقی وجدان اجتماعی و بسیاری از مسائل دیگر تجدید نظر کنیم.

همة این نتایج برگرفته از دو آزمایش است که دانشمندان و محققانی در مورد آسیب دیدگی مغز فردی که مغزش مورد صدمة یک میلة آهنی بر اثر انفجار شده بود و دیگری توموری که در مغز موری رشد کرده بود انجام شده و تحقیقات به عمل آمده این طور نشان می داد که افرادی که آسیبی در قسمتی از مغز خود داشتند دچار تغییر شخصیت و و خلق و خو شده بودند که با پیگیری و بررسی این دانشمندان مشخص شد که ناحیة مشخصی در مغز وجود دارد که آسیب دیدنش موجب تغییر عواطف می­شود.

 

«مراحل تشکیل هویت در جوانان دانشگاهی»

متخصصین عقیده دارند بحران هویت در نوجوانان دبیرستانی ناشی از مسائل جدی می باشد که آیا با گروه هم سن تطابق یابند یا قضاوت اخلاقی و ارزشهای شخصی را حفظ نمایند، به تغییرات جسمی خود چگونه بنگرند در نظام اجتماعی دبیرستان چه نقشی را به عهده گیرند در حالیکه جوانانی که دبیرستان را به اتمام رسانده اند مسائل هویت را در قالب نقشهای آتی اجتماعی، شغلی و ارزش می شناسد.

 

الگوی تحول روانی- اجتماعی

در الگوی تحول روانی- اجتماعی، اریک اریکسون و رابرت هویهورست بر نقش کلیدی و مهم توالی زمان وقوه رویدادهای زندگی به عنوان عوامل تعیین کننده تحول تأکید دارند. سازگاری بستگی به این دارد که افراد تکالیف مهمی را که در موقعیتهای مختلف زندگی تان مواجهه می شوند. با موفقیت پشت سر گذرانید. این تکالیف شامل کسب مهارتهای اجتماعی و شناختی است که البته ارزش آنها، به فرهنگ و جامعه ای که فرد در آن زندگی می کند بستگی دارد. اریکسون هشت مرحلة تحول روانی- اجتماعی را که شامل دوره زندگی است توصیف کرده :

مراحل تحول در نظریه اریکسون

مرحله

تکالیف تحولی

طفولیت

نوپا

اوایل کودکی

اواسط کودکی

نوجوانی

 

اوایل بزرگسالی

اواخر بزرگسالی

اعتماد در برابر عدم اعتماد- طفل نسبت به مراقبان خود دارای اعتمایابی اعتماد خواهد بود.

خود پیروی در برابر تردید- نوپا نسبت به توانایی های جدید خود احساس غرور و شک می کند.

ابتکار در برابر احساس گناه – کودک از خود ابتکار نشان می دهد یا می ترسد.

کارایی در برابر احساس حقارت – کودک مهارتهای جدید را فرا می گیرد و یا احساس حقارت می کند.

هویت یابی در برابر سر در گمی- نوجوان هویت قابل قبول خود را کسب می کند یا دچار سردرگمی می شود.

صمیمیت در برابر کناره جویی- جوانان به برقراری روابط نزدیک با دیگران می پردازند یا منزوی می شوند.

باروری، تمامیت در برابر نومیدی – شخص در پایان عمر از زندگی خود رضایت خاطر یا احساس عدم کامیابی دارد.

 

در هر هشت مرحله افراد با تکالیف متمایز، تعارضات و چالشهایی روبرو می شوند. آمادگی برای نشان دادن یک تکلیف خاص، به بالیدگی زیست شناختی و انگیزه شخص بستگی دارد. (اریکسون، 1963)

هویهورست(1972) تکلیف تحولی را به این صورت تعریف کرد که اگر فردی موضوع معینی را در زندگی با موفقیت پشت سر گذارد، شادکامی و موفقیت وی سبب پیروزی می شود و شکست سبب عدم شادکامی و تأثیر فرد توسط اجتماع شده و فرد با تکالیف بعدی نیز دچار مشکل می شود. اکثر تکالیف تحولی مانند خودبسندگی، هویت یابی بزرگسالی و یا اکتساب ارزشها، اختصاص به دوره خاصی از زندگی (نظیر نوجوانی) فرصتهای بهتری را برای کار روی این تکالیف فراهم می کند. هویهورست هشت تکلیف را که بیشتر نوجوانان باید قبل از بزرگسالی نشان دهند (اما احتمال دارد به طور کامل انجام ندهند) توصیف کرده است.

 

«تکالیف تحولی هویهورست برای نوجوانان»

  • شکل گیری بالیدگی روابط با همسالان مذکر و مؤنث
  • سازگاری نقش احتمالی زنانگی یا مردانگی
  • وضع جسمانی مورد قبول شخص
  • استقلال عاطفی از والدین یا سایر بزرگسالان
  • آمادگی برای ازدواج و تشکیل خانواده
  • آمادگی شخص برای اشتغال و تأمین نیازهای مالی خود
  • کسب ارزشهایی که رفتار شخص را هدایت می کنند.
  • برعهده گرفتن مسئولیتهای اجتماعی (هویهورست، 1972)

که هر کدام از این تکالیف فرعی هشتگانه در شکلی گیری هویت شخص نقش دارند.

نحوه چالش و انجام تکالیف ویژه ای که فرد با آنها روبرو می شود به عوامل گوناگونی نظیر :

جنس، فرهنگ، گروههای نژادی و موقعیتهایی که شخص در آن قرار می گیرد بستگی دارد. تکالیف ویژه زندگی شامل کسب نمرات مطلوب در آزمونها، راندن اتومبیل، ارتباط خوب با دیگران یا آموختن مواد درسی است.

تعدادی از تکالیف نظیر اکتساب مجموعه ای از ارزشها، در تعداد زیادی از نوجوانان که زمینه زندگی مشابهی ندارند ممکن است وجود داشته باشد. اما به طور کلی نوجوانان در فرهنگها، جوامع و یا نژادهای مختلف با تکالیف گوناگون و موضوع های متنوعی در زندگی.

 

رشد و تکامل هیجانی و عاطفی

انسانیت انسان عمدتاً با عواطفش شناخته می شود هر فرد عادی می داند که دارای عواطفی است و زندگی بدون عواطف، زندگی تیره و مکانیکی و بی رنگ خواهد بود. از طرف دیگر سلامت روانی و عقلی شخص به علامت روانی او بستگی دارد. زیرا نظر شخص نسبت به خودش، دیگران، اوضاع اجتماعی، وزندگی به طور کلی از چگونگی رشد و تکامل عواطف وی متأثر می شود. داوریهای هر فرد به کیفیت عواطف او بستگی دارد و شخصی که از رشد عالم هیجانی و عاطفی بهره مند نباشد هرگز فردی واقع بین، نیک اندیش، درست کردار نخواهد بود. در واقع زندگی سعادتمندانه با رشد سالم و طبیعی عواطف شخص رابطه مستقیم دارد.

 

رشد هیجانی و عاطفی در نوجوان:

هیجان فرد با دو عالم خارجی و داخلی فرد بستگی دارد هیجانها و عواطف نوجوان غالباً با خصایص زیر مشخص می شوند:

1- شدت: هیجانها و عواطف نوجوان به صورت شدید ظاهر می شود.

2- سرعت: نوجوان از محرکهای هیجانی به سرعت متأثر می شود و علت آن تأثر سریع، پیدایش اختلال در تعادل غدد داخل و تغییر گرایش او نسبت به محیط است.

3- افسردگی: گاهی نوجوان در بیان و تعبیر هیجانهایش شک می کند آن ها را از ترس انتقاد و سرزنش مردم ظاهر نمی کند.

4- عدم کنترل: گاهی نوجوان در تعبیر هیجانهای خود بیباک می شود به کارهایی اقدام می کند ولی بعداً پشیمان می شود. و به سرزنش خود می پردازد.

5- ناپایداری: پاسخ های عاطفی در نوجوانان ناپایدارند. علت ناپایداری عواطف در نوجوانان تغییرات بلوغی و تردیدهای اجتماعی است که دائماً موجب پیدایش تنش عاطفی در نوجوان می شود.

6- ناشیگری: نوجوان در اظهار یک پاسخ عاطفی تازه بی تجربه است مثلاً نمی داند که محبت خود را نسبت به جنس مختلف چگونه نشان دهد.

نیازهای عاطفی فرد و اهمیت آن ها:

1- نیاز به تعلق خاطر: هر فرد در زندگی می خواهد خود را به گروه یا جماعتی متعلق بداند این احتیاج فرد را می توان با تشکیل گروههای مختلف ارضا کرد.

2- نیاز به محبت متقابل: فرد در تمام زندگی نیازمند است که مورد محبت قرار گیرد.

3- نیاز به موفقیت : هر کس در زندگی می کوشد در کارها و فعالیت های خود کامیاب شود.

4- نیاز به امنیت اقتصادی: فرد باید از لحاظ مالی و اقتصادی اطمینان داشته باشد.

5- نیاز به آزادی از ترس: فرد نیازمند است از هرگونه ترس و اضطراب آزاد باشد.

6- نیاز به آزادی از گناه: این نیاز فرد را هنگام انجام گناه به رفتار برون فکنی یا دلیل تراشی وادار می کند.

7- نیاز به همدردی: هر فرد می خواهد در ناراحتی افراد همدردی کند و از دیگران انتظار دارد که به همدردی او علاقه نشان دهند.

8- نیاز به شناخته شدن و پذیرفتگی: هر فرد نیازمند است تا دیگران شخصیت و فردیت او را دریابند و بپذیرند.

 

رشد و تکامل اجتماعی:

رشد اجتماعی فرد مانند سایر جنبه های رشدی او گسترش پیدا می کند و تقریباً همه فعالیتهای او را تحت تأثیر قرار می دهد. بستگی میان رفتار اجتماعی و هیجانی (عاطفی) فرد به قدری زیاد و پیچیده است چنانکه به طور دقیق نمی توانیم اجتماعی یا عاطفی بودن بعضی از علامت های رفتار مانند حسادت، کمرویی و ترس و محبت را بشناسیم.

منظور از رشد اجتماعی چنانکه اشاره شد فرد در روابط اجتماعی است به طوری که بتواند با افراد جامعه اش، هماهنگ و سازگار باشد. فرد همه مفاهیم، احساسات، گرایش ها و مهارتهای خود را در زمینه ای از زندگی گروهی کسب می کند.

رفتار فرد به اعتبار اینکه یک موجود زنده اجتماعی است قدم به قدم با رشد فردیت او تغییر می یابدو این رشد اجتماعی و فردی شخصیت فرد را کامل می کند.

ترک خانه پدری:

ترک کردن خانه پدری گام مهمی در قبول مسئولیت و کسب استقلال است. میانگین سن ترک کردن خانه پدری در سالهای اخیر افزایش یافته است. این که فرد در چه سنی خانه پدری را ترک کند دلایل متعددی دارد. ترک خانه برای تحصیلات معمولاً در سنین پائین صورت می گیرد و ترک کردن برای کار تمام وقت و ازدواج در سنین بالا روی می دهد. ازدواج رایج ترین علت ترک خانه پدری می باشد. نزدیک به نیمی از جوانان بعد از ترک مقدماتی خانه پدری برای مدت کوتاهی برمی گردند آنهایی که به قصد ازدواج می روند به احتمال کمی برمی­گردند وقتی افراد در مسیر استقلال با پیچ و خمهای غیر منتظره ای مواجه می شوند خانه پدری آشیانه و پایگاه امنی برای آن ها به شمار می رود در صورتی که جوانان برای استقلال آماده شده باشند ترک کردن خانه پدری با تعامل والد- فرزند رضایت بخش و انتقال موفقیت آمیز به نقشهای بزرگسالی ارتباط دارد.

 

تأثیر روانی وارد شدن به دانشگاه

خیلی از افراد وقتی به مسیر زندگی خود فکر می کنند سالهای کالج را سازنده و با نفوذ می دانند دانشگاه افراد با دوستان جدیدی و استادانی که عقاید متفاوتی دارند آزادیها و فرصتهای تازه و درخواستهای جدید علمی و اجتماعی مواجه می سازد. دانشگاه باعث می شود تا دانشجویان بهتر بتوانند در مورد مسایلی که پاسخ روشنی ندارد از دلیل و منطق استفاده کنند و قوتها و ضعفهای دشوار را تشخیص دهند. دانشجویان در سالهای آخر خودآگاهی بیشتر، عزت نفس بهتر و درک هویت عمیق تری را پرورش می دهند.

 

تعادل عاطفی و روانی نوجوان:

بلوغ از لحاظ روانی یعنی دوره نگرانیها و از لحاظ عاطفی یعنی دوره ترس و وحشت. همانطور که از لحاظ جسمی در شروع بلوغ جهشی در رشد و نمو اعضای بدن پدیدار می گردد تغییر ناگهانی حالات روانی نوجوان را هم می توان در دوران بلوغ یک نوع جهش روانی و عاطفی دانست. این جهش و تغییر ناگهانی باعث می شود که تعادل و هماهنگی بین جسم و روان در نوجوان از بین برود و نوجوان را دستخوش یک انقلاب روانی نماید به همین جهت «گزل» دوران بلوغ را از لحاظ روانی دوره نگرانیها و از لحاظ عاطفی دوره ترس و وحشت نامیده است.

فروید و پیروانش در مورد تغییرات و حالات روانی در دوران بلوغ معتقدند که «من» نوجوان می خواهد به «من» جدیدی تبدیل گردد و قبول این «من جدید» که قدری مشکل می باشد و نوجوان را دچار تردید و ابهام کرده یک حالت روانی مخصوص دوران بلوغ به او دست می دهد گاهی از اوقات نوجوان «من» جدید را قبول نکرده و پس می راند و این موقعی است که بعضی از جوانان به حرکات بچه گانه برمی گردند.

متأسفانه عاطفه در نوجوان کلمه ای است که از آن بوی آشفتگی و هیجان می آید سعادت در کنترل عواطف است و ناراحتی ها و بدبختی ها در شدت آن. هوش و استعداد خطراتی هستند در دریای عواطف.

بلوغ عاطفی یعنی کنترل عواطف. عواطف ولو نامطبوع باشد اگر بر اعتدال باشد دارای ارزش و موجب موفقیت است.

 

خودمحوری نوجوانان

کودکان کم سن و سال به خودمحوری، لجبازی، خودخواهی، تکانشی و پرتوقع بودن شهرت دارند آنان به شدت از تلاشها و فداکاریهای والدینشان قدردانی می کنند. پیاژه نیز از واژه خودمحوری استفاده می کند که اشاره به این که کودکان به دشواری می­توانند بین عقاید و رفتار خود با دیگران تفاوت قائل شود. پیاژه توضیح می دهد که بارشد ما تفکرمان نیز به تدریج از خودمحوری به سمت واقع گرایی پیش می رود به عبارت دیگر بارشد و اجتماعی شدن بهتر قادر خواهیم بود تا به موضوعات و احساسات و مسائل ازجنبه های مختلف بنگریم. نوجوانان تفاوت اشخاص در زمینه های شخصیت رفتار و نظراتشان را درک می کنند و در بسیاری از اوقات این احساس را در نوجوانان پدید می آورد که آنان به تفاوتهای فردی خود با دیگران پی ببرند و دریابند که موجودی یگانه هستند هرچند خودمحوری در نوجوانان در مقایسه با کودکان تا اندازه ای کاهش می یابند اما نوجوانان هنوز علاقه زیادی دارند تا در یابند دیگران راجع به آنها چه برداشتی دارند.

 

خودپنداره و انواع خود:

اریکسون مدعی است خودپنداره و عزت نفس بیش از آن که هویت شخص پدید بیاید وجود دارد و در نهایت جزئی از هویت فرد می شود. توانایی ما در برداشت مجزا از دیگران در حین برقراری ارتباط با سایرین در نهایت هویتمان را شکل می دهد. در مقابل مفهوم هویت اغلب مفهوم خود به طور مترادف با مفهوم شخصیت به کار برده می شود که شامل صفات و رفتارهای قابل مشاهده شخص است و او را از سایرین متمایز می سازد. خود پنداره سالم اگر واقعاً وجود داشته باشد خود را تشکیل می دهد.

بسیاری از نظریه پردازان معتقدند تمایز قائل شدن بین خودهای متفاوت سودمند می­باشد و می توانیم تفاوت نقش خود جنسی، خود اجتماعی، خود دانشگاهی را مطرح کنیم.

خود حقیقی: معادل خودپنداره است این که ما چه نظری درباره خودمان داریم نوجوانان خو حقیقی خود را به صورت «احساس واقعی من این است» بیان می دارند.

خود کاذب: به این که ما می خواهیم دیگران چگونه درباره ما فکر کنند اشاره دارد نوجوانان گزارش می دهند بیشتر اوقات از انجام اموری که خود واقعی آنان را نشان نمی دهند لذت می برند. خود کاذب هنگامی که شخص از عدم تأیید یا طرد می ترسد به طور گسترده به کار برده می شود و این قبیل رفتارها ناسازگارانه محسوب می شود.

خود ایدآل: به اینکه دوست داریم چگونه باشیم اشاره دارد. خود ایده آل معمولاً در بر گیرنده ویژگیهایی است که در سایرین مشاهده و مورد تحسین قرار می دهیم.

خود عمومی: هم به آن چه که دیگران به طور واقعی در ما می بینند اشاره دارد. شیوه ای که ما خود را در معرض دید عموم قرار می دهیم از قرار معلوم نشان دهنده این است که انتظار داریم دیگران چطور ما را ارزیابی می کنند.

خود ممکن: کمک کردن به نوجوانان که احساس خود را نسبت به تجارب گذشته وحال سازمان دهند

الگوی اریک اریکسون درباره هویت:

اریکسون معتقد است که در هر یک از مراحل زندگی ما با تکالیف یا چالشهای تحولی مجزایی روبرو هستیم. اریکسون هشت مرحله زندگی را مشخص کرد که شخص در هر یک از این مراحل با یک تکلیف تحولی که به اعتقاد وی در هر دوره قطعی است مواجه می باشد. اریکسون چنین اعتقاد داشت که نوجوانی دوره ای مناسب برای تجدید نظر در هویت کودکی و نیز بازسازی هویت بزرگسالی محسوب می شود. کسانی که مرحله تحول روانی اجتماعی را با موفقیت گذرانده باشند به احتمال زیاد در دوران نوجوانی موضوع هویت را نیز حل خواهند کرد. بعد شخصی هویت بر اساس نظر اریکسون شامل:

ایدئولوژی شخص (برای مثال عقاید درباره مذهب، سیاست، پول) انتظارات شغلی، ملیت و جنسیت و قومیت می باشد. بعد اجتماعی هویت نیز شامل بسیاری از نقشهایی است که انسانها در زندگی ایفا می کنند نظیر:

دانش آموزان، والدین، همشهریان، مصرف کنندگان، کارکنان. هویت همچنین احساس روانی اجتماعی از بهزیستی و احساسی از درک این که شخص به کجا می رود فراهم می کند. مراحل تحول روانی اجتماعی یک نتیجه مثبت، منفی و یا آمیخته دارد. بیشتر نوجوانان در نهایت به هویت شخصی واقع گرایانه دست می یابند (پیامد مثبت). ممکن است بیشتر کسانی که وارد دوران بزرگسالی می شوند جایگاه نامعینی در دنیا داشته باشند(پیامد منفی که به عنوان سردرگمی هویت می شناسیم)

بیشتر نوجوانان نیز ترکیبی از هویت شخصی و سردرگمی هویت را تجربه می کنند (پیامد آمیخته). برای کسب هویت معنادار بزرگسالی لازم است تا شخص در طیف گسترده ای از نقشها (نظیر مراقب بچه، کارمند، ورزشکار) به تجربه بپردازد و خود را با اشخاص مهم در محیط اجتماعی مقایسه کند. به عقیده اریکسون موفقیت شخص در انجام تکالیف دوران بزرگسالی او نظیر ازدواج و تعیین مسیر زندگی به چگونگی حل بحران هویت او وابسته است. هنگامی که سه بعد، من، شخص و اجتماع با یکدیگر ترکیب شوند احتمال زیادی وجود دارد که بحران هویت نیز برطرف شود وقتی که توانمندیها و علاقه های یک شخص جوان متناسب با فرصتهای محیط اجتماعی با یکدیگر پیوند بخورند بحران هویت نیز حل می شوند.

 

آسیب پذیری و انعطاف پذیری در فرد:

به طور طبیعی بین شرایط زندگی دشوار و توانایی اشخاص در سازگاری با این شرایط همبستگی وجود دارد کودکانی که در محیط با ثبات و حمایت کننده خانواده پرورش یافته اند معمولاً با شرایط زندگی کنار می آیند و در حالی که کسانی که در فضایی آکنده از خشونت مورد سوء استفاده عاطفی قرار می گیرند احتمال بروز مشکلات رفتاری و عاطفی در آن ها بیشتر است هر شخص عوامل خطرساز مختص به خود را داراست. آسیب پذیری به زمینه و آمادگی شخص برای ابتلا به یک بیماری یا شکل سازش اشاره دارد. آسیب پذیری در هنگام گذار افزایش می یابد برای مثال در موقع بلوغ یا هنگام تغییر دادن مکان.

 

عوامل حفاظتی انعطاف پذیری:

1- عوامل شخصیتی 2- عوامل موقعیتی 3- عوامل خانوادگی

1- عوامل شخصیتی:

- قابلیت سازگاری، بهبودی سریع در برابر ناگواریها

- تفکر مثبت داشتن

- داشتن خلق و خوی آسان گیر

- برخورداری از عزت نفس

- داشتن تحمل بالا در ناکامی

- پایداری

 

2- عوامل موقعیتی:

- کاهش عوامل خطر ساز

- مکان حمایت کننده

- شناخت مجدد مهارتها

- بهره گیری از ساختارهای حمایتی (غیر از خانواده)

3- عوامل خانوادگی:

- داشتن روابط خوب با والدین حمایت کننده

- طلب یاری از دیگر بزرگان خانواده

- داشتن الگوی مقابله ای مثبت

 

«انواع هویت»

جیمز مارشیا 1966 تا امروز کاملترین تصویر را از شکافهای منظمی که در تحول شکل گیری هویت وجود دارد ترسیم نموده است.

نظریه مارشیا- مارشیا بوسیلة‌ مصاحبه های نیمه باز با جوانان دانشگاهی، روش تحقیقی که برای محققین رشد شناختی آشنا و متداول می باشد، مراحل رشد روانی اجتماعی را طبقه بندی نمود.

مارشیا طی مصاحبه، سئوالاتی در سه زمینه مورد توجه دانشجویان مطرح می نمود:

زمینه شغلی، ایدئولوژی مذهبی و ایدئولوژی سیاسی. او به دانشجویان فرصت می داد که راجع به عقاید خود به درازا صحبت کنند.

مثلاً می پرسید «چگونه عقاید سیاسی خود را با عقاید سایر مردم مقایسه می نمائید؟»‌ (ایدئولوژی سیاسی)

در مورد دین و مذهب می پرسید «تا به حال شده راجع به هیچ یک از عقاید مذهبی خود شک نمائید؟» در مورد شغل او می پرسید، «چگونه، به رشد و شغل- علاقمند شده اید؟» البته منتج شدن این رویکرد به نتایج اطلاعاتی بستگی به مهارت مصاحبه گر دارد که محرک تفکر اندیشمندانه باشد، نه آن را هدایت نماید. خوشبختانه مارشیا و گروهش مشاوران بسیار ماهری بودند که سکوت را براحتی می پذیرفتند و می توانستند یک سری سؤالات متعدد نیمه باز بپرسند تا اینکه قانع می شدند که نمونه خوبی از جهان بین دانشجویان در زمینه بخصوصی بدست آورده اند. بر اساس یک سری مطالعات که از این روش استفاده می نمایند، <

دانلود با لینک مستقیم


مقاله بررسی تفاوت بلوغ عاطفی در بین دانشجویان خانم مجرد و متأهل 18 تا 30 سال

پایان نامه رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی با راهبردهای مدیریت تعارض بین مدیران آموزشی و اجرایی دانشکده های تربیت بدنی

اختصاصی از فی بوو پایان نامه رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی با راهبردهای مدیریت تعارض بین مدیران آموزشی و اجرایی دانشکده های تربیت بدنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی با راهبردهای مدیریت تعارض بین مدیران آموزشی و اجرایی دانشکده های تربیت بدنی


پایان نامه رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی با راهبردهای مدیریت تعارض بین مدیران آموزشی و اجرایی دانشکده های تربیت بدنی

 

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 220 صفحه می باشد.

پایان نامه رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی با راهبردهای مدیریت تعارض بین مدیران آموزشی و اجرایی دانشکده های تربیت بدنی

فهرست

مقدمه   ۱
زیر بنای نظری تحقیق   ۶
تعارض و ماهیت آن :   ۷
گیبسون و هاجز (۱۹۹۱ ) تعارض را در سه بعد توصیف کرده اند :   ۹
تعارض معمولا ً‌ در مواقع زیر رخ می دهد :   ۱۰
ادراکات نقش عمده ای در تعارض ها دارند . از این منظر افراد تعارض را در سه بُعد می بینند   ۱۰
دیدگاههای متفاوت پیرامون تعارض سازمانی    ۱۳
دیدگاه سنتی  ( یگانگی )    ۱۳
دیدگاه کثرت گرا :   ۱۴
دیدگاه تعامل گرا  :   ۱۵
انواع تعارض   ۱۶
شکل ۳ واکنش فرد نسبت به ناکامی (همان منبع، ص ۳۷۲)   ۲۰
ب )تعارض بین فردی :   ۲۰
علل ایجاد تعارض در سازمان ها     ۲۵
تعارض و اثر بخشی سازمانی    ۳۲
تفرقه انداختن و حکومت کردن   ۳۹
سرکوب کردن تعارض   ۳۹
حل سازنده تعارض   ۳۹
۱- رویکردهای حل تعارض    ۴۰
پنج رویکرد  فوق  را می توان در موقعیت های مناسب زیر به کار برد:   ۴۴
رویکرد رقابت   ۴۴
رویکرد اجتناب   ۴۵
رویکرد  مصالحه   ۴۵
رویکرد سازش   ۴۶
رویکرد همکاری ( اشتراک مساعی )   ۴۶
۲- چانه زنی    ۴۷
۳- میانجی گری    ۵۰
تعریف :   ۵۰
۴ – حکمیت    ۵۱
تعریف :   ۵۱
وجود شرایط و عوامل زمینه ساز تعارض، احساس یا ادراک تعارض، واکنش و رفتار، پیامدها و نتایج تعارض   ۵۲
هوش عاطفی   ۵۳
دیدگاههای متفاوت پیرامون هوش عاطفی    ۶۴
هوش عاطفی از دیدگاه  گاردنر   ۶۴
هوش عاطفی از دیدگاه  مایر و سالووی   ۶۵
هوش عاطفی  از دیدگاه بار _ آن   ۶۶
ابعادهوش عاطفی  از دیدگاه بار_آن :   ۶۷
هوش عاطفی از دیدگاه گلمن:   ۶۸
مولفه های هوش عاطفی گلمن  :   ۶۹
مولفه مدیریت خود  _( کنترل عواطف )   ۷۰
۳- آگاهی اجتماعی   ( همدلی )   ۷۱
۴- مولفه مهارت های اجتماعی  ( مدیریت روابط )   ۷۴
۵_ خودانگیزی    ۷۷
توجه معاصر به هوش عاطفی    ۷۸
تقسیم بندی افراد بر اساس IQ و EQ    از  دیدگاه  جک بلوک    ۸۱
نقش وراثت و محیط درهوش عاطفی    ۸۳
ویژگی های افراد باهوش عاطفی بالا و پایین   ۸۴
هوش عاطفی در محل کار  :   ۸۸
آموزش و یادگیری هوش عاطفی    ۹۵
ارتباطات (مهارت های ارتباطی) و چارچوب مفهومی آن    ۹۹
هدف و اهمیت ارتباطات    ۱۰۴
ارتباطات انواع مختلفی دارد که به این قرار است:   ۱۱۰
مهارت های ارتباطی مدیران :   ۱۱۲
الگو  :   ۱۲۲
الگو سازی    ۱۲۳
الگو سازی برای فرد   ۱۲۳
مرحله اول : ساخت دهی و فعالیت   ۱۲۳
مرحله دوم : آزمون   ۱۲۴
مرحله سوم : تقویت   ۱۲۴
نظریه های الگو سازی    ۱۲۴
انواع الگو    ۱۲۵
۱- مدل های مفهومی : شامل مدل های ذهنی ، توصیفی ، و لفظی می باشد .   ۱۲۶
۲- مدل های نمادی : شامل مدل های شمایی ، ریاضی و نموداری  هستند .   ۱۲۷
۳- مدل های تمثالی  : شامل مدل های تصویری و فیزیکی ( نمادی ) هستند.   ۱۲۷
۴- مدل های همسان : مدل های همسان مانند سیستم های واقعی ساخته می شوند .   ۱۲۷
بیان مسأله   ۱۲۸
اهمیت و ضرورت تحقیق   ۱۳۳
اهداف تحقیق   ۱۳۵
الف) هدف کلی تحقیق   ۱۳۵
ب) اهداف ویژه   ۱۳۶
پیش فرض های  تحقیق   ۱۳۷
محدودیت های تحقیق   ۱۳۸
الف) محدودیت هایی که توسط محقق اعمال می شود:   ۱۳۸
تعریف واژه ها و اصطلاحات   ۱۳۹
هوش عاطفی:   ۱۳۹
مؤلفه های هوش عاطفی:   ۱۳۹
مهارت های ارتباطی:   ۱۴۰
تعارض:   ۱۴۱
مدیریت تعارض   ۱۴۱
راهبردهای مدیریت تعارض :   ۱۴۲
۱ ـراهبرد کنترل:   ۱۴۲
۲ ـ راهبرد راه حل گرا:   ۱۴۲
۳ ـ راهبرد عدم مقابله:   ۱۴۲
فصـل دوم   ۱۴۴
پیشینه تحقیق   ۱۴۴
تعارض   ۱۴۶
الف ) تحقیقات انجام شده در داخل کشور   ۱۴۶
هوش عاطفی   ۱۶۲
الف ) تحقیقات انجام شده در داخل کشور   ۱۶۲
ب ) تحقیقات انجام شده در خارج از کشور   ۱۶۶
ج ) ارتباطات   ۱۷۵
الف ) تحقیقات انجام شده در داخل کشور   ۱۷۵
ب – تحقیقات انجام شده  در خارج از کشور   ۱۸۰
فصـل سوم   ۱۸۶
روش شناسی تحقیق   ۱۸۶
مقدمه:   ۱۸۷
روش تحقیق   ۱۸۷
متغیرهای تحقیق:   ۱۸۹
متغیرهای مخل و نحوه کنترل آنها:   ۱۹۰
نحوه امتیاز دهی   ۱۹۲
پرسشنامه هوش عاطفی:   ۱۹۲
پرسشنامه مهارت های ارتباطی   ۱۹۴
پرسشنامه راهبردهای مدیریت تعارض   ۱۹۶
نحوه جمع آوری اطلاعات   ۱۹۷
رعایت مسائل اخلاقی   ۱۹۹
چکیده:   ۲۰۰
منابع فارسی   ۳۱۱

فهرست منابع

منابع فارسی

۱- اسدی، جواد (۱۳۸۲). «بررسی رابطه بین هوش عاطفی و فرسودگی شغلی و سلامت روانی کارکنان مرد شرکت ایران خودرو» (پایان نامه کارشناسی ارشد)، دانشکده روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی، تهران.

۲- اشکان، مریم (۱۳۸۲)، «بررسی رابطه بین بهره عاطفی و سبک مدیریت تعارض در مدیران مقاطع مختلف تحصیلی استان خراسان» (پایان نامه کاراشناسی ارشد). دانشکده روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی تهران.

۳- اصلانی، رشید، (مترجم، ۱۳۶۰). مدیریت انتقال تکنولوژی و توسعه. تهران: سازمان برنامه و بودجه.

۴- اعرابی، سید مهدی و پارسائیان، علی (مترجمان، ۱۳۷۵)، مدیریت. تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی ، چاپ اول، ص: ۴۹٫

۵- اقتداری، علیمحمد (۱۳۷۰)، سازمان مدیریت. تهران: انتشارات مولوی، ص: ۵۶٫

۶- الوانی، سیدمهدی (۱۳۶۹)، مدیریت عمومی. تهران: انتشارات نشر نی، ص: ۱۴۷٫

۷- الوانی، سید مهدی (۱۳۷۲)، مدیریت عمومی؛ انتشارات نشر نی تهران، ص: ۱۵۸٫

۸- الوانی، سید مهدی و دانایی فرد (مترجمان، ۱۳۷۶)، تئوری سازمان. تهران: انتشارات صفر .

۹- الوانی، سید مهدی و دانایی فرد، (مترجمان، ۱۳۷۹)، رفتار سازمانی. تهران: انتشارات مروارید ، چاپ چهارم، ص: ۴۵۳٫

۱۰- الوانی، سید مهدی و معمارزاده، غلامرضا (مترجمان، ۱۳۷۹)، رفتار سازمانی. تهران: انتشارات مروارید،  ص: ۴۵۳٫

۱۱- امیرتاش، علیمحمد، (۱۳۷۶). انواع روش های تحقیق و طبقه بندی آنها از دیدگاه نویسندگان مختلف. (جزوه درسی)، دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تربیت معلم تهران، چاپ چهارم، ص: ۴۴٫

۱۲- ایران نژاد، مهدی (مترجم، ۱۳۶۹). اندیشه بزرگ در مدیریت. انتشارات بانک مرکزی ایران، ص: ۹۷٫

۱۳- ایران نژاد پاریزی، مهدی و ساسان کهر، پرویز (۱۳۷۵). سازمان و مدیریت: از تئوری تا عمل. مؤسسه بانکداری ایران، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، چاپ سوم، ص: ۳۴۹٫

۱۴- ایزدی یزدی آبادی، احمد (۱۳۷۱)، مدیریت تعارض. تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه امام حسین (ع)، ص: ۲۳۴٫

۱۵- بخشی، خداداد (مترجم، ۱۳۷۵). روابط انسانی در مدیریت آموزشی. تهران:  انتشارات کمند ، چاپ چهارم، ص: ۸۹٫

۱۶- بزازجزایری، سید احمد. (۱۳۷۷) مهارت های مدیریت تعارض. مجله تدبیر، شماره ۸۶، ص: ۲۲-۲۶٫

۱۷- بزرگــی، مـحـمد (۱۳۷۷). «بررسی تأثیر سابقه مدیریت، سطح تحصیلات و جنسیت مدیران بر روش های حل تعارض در مدارس ابتدایی شیراز» (پایان نامه کارشناسی ارشد). دانشکده مدیریت دانشگاه تهران.

۱۸- بلوچ، حمیدرضا (مترجم، ۱۳۷۹). هوش عاطفی. تهران: انتشارات جیحون.

۱۹- پارسائیان، علی و اعرابی، سید محمد (مترجـمان، ۱۳۷۶). مبانی رفتار سـازمانی. تـهران: دفتر پژوهش های فرهنگی ، ص: ۵٫

۲۰- پارسائیان، علی و اعرابی، سید محمد (مترجمان، ۱۳۷۷). رفتار سازمانی: مفاهیم، نظریه ها و کاربردها. تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی .

۲۱- پارسائیان علی و اعرابی، سید محمد. (مترجمان، ۱۳۷۸). رفتار سازمانی. جلد دوم، تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی ، چاپ دوم، ص: ۶۱۷٫

۲۲- پرهیزکار، کمال. (۱۳۶۸). تئوری های مدیریت. تهران: انتشارات اشراقی ، ص: ۹۷٫

۲۳- تقی زاده، هوشنگ. (مترجم، ۱۳۸۱). ده روش تبدیل تعارض ها به فرصت ها. مجله تدبیر، شماره ۱۲۲، ص: ۱۱۱٫

۲۴- توتونچیان، حسین. (مترجم، ۱۳۵۷). شبکه مدیریت. انتشارات دانشگاه تهران ، ص: ۱۶۷٫

۲۵- جلالی، سید احمد. (۱۳۸۱). هوش هیجانی. فصلنامه تعلیم و تربیت، ویژه نامه ارزشیابی تحصیلی، شماره ۶۹، ص: ۱۰۳-۸۹٫

۲۶- حاج زاده، نسرین. (مترجم، ۱۳۸۰). هوش بهر یا هوش هیجانی کدام یک عامل موفقیت هستند؟ مجله اطلاعات علمی، شماره ۱، ص: ۴۴-۴۲٫

۲۷- حافظ نیا، محمدرضا. (۱۳۸۰)، مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی. تهران: انتشارات سمت ، ص: ۹۸٫

۲۸- حسن زاده، رمضان و شعیبی، سهیلا (۱۳۸۰). بررسی مقایسه ای انواع سبک های مدیریت تعارض. مجله دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی.

۲۹- حضوری، محمدجواد. (۱۳۷۱). تأثیرات فرهنگ بر شیوه اداره تعارضات. مجله دانش مدیریت، شماره ۱۸، ص: ۷۸-۷۴٫

۳۰- حقیقی، محمدعلـی و هـمکاران. (۱۳۸۰). مدیـریت رفتار سـازمانی. تهـران: انتـشـارات ترمـه ، ص: ۲۳۷-۲۴۵٫

۳۱- دهخدا، علی اکبر (۱۳۷۷). فرهنگ دهخدا. انتشارات دهخدا. جلد چهارم.

۳۲- رضائیان، علی (۱۳۷۳). مدیریت رفتار سازمانی. انتشارات دانشکده مدیریت دانشگاه تهران.

۳۳- رئوفی، محمدحسین. (۱۳۸۱). مدیریت عـمومی و آموزشی. مشهد: انتشارات دانشـگاه فردوسـی، ص: ۱۷۴-۱۷۳٫

۳۴- سلطانی، ایرج. (۱۳۷۷). تعارض فردی در سازمان. مجله تدبیر، شماره ۸۲، ص: ۳۳٫

۳۵- شعاع، احمد (۱۳۷۷)، مدیریت کاربردی: تفکر دیروز، تدبیر امروز. تهران: انتشارات واگویه ، ص: ۷۲٫

۳۶- شیرازی، علی (۱۳۷۳). نظریات و کاربرد مدیریت آموزشی (مقدمات و اصول). مشهد: انتشارات جهاد دانشگاهی ، چاپ اول، ص: ۲۹۳٫

۳۷- عزیزی، علیرضا (مترجم، ۱۳۷۷). ارزش شعور عاطفی در مدیریت و سازمان ها. مجله تدبیر، شماره ۸۰، ص: ۵۸-۵۶٫

۳۸- علاقه بند، علی (۱۳۷۳). مدیریت آموزشی. تهران: انتشارات بعثت ، ص: ۱۲٫

۳۹- طلوع، محمود (مترجم، ۱۳۷۵). عصر تضاد و تناقض. تهران: مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، ص: ۹۹٫

۴۰- فیاضی، نسرین (۱۳۸۲). مدیریت تعارض. مجله تدبیر، شماره ۱۴۱، بهمن ماه ۸۲، ص: ۱۰۹-۱۰۸٫

۴۱- قربانی، محمد (۱۳۷۸). بررسی نقش راهبردهای مدیریت تعارض در اثربخشی آموزشگاه های ابتدایی، راهنمایی و متوسطه و ارائه ی الگو» (رساله). واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی تهران.

۴۲- قربانی، محمد (۱۳۷۹). مدیریت تعارض و اثربخشی در سازمان ها. تهران: انتشارات پژوهش توس ، ص: ۸۹-۸۲٫

۴۳- کاشانی، مجتبی (مترجم، ۱۳۷۵). نقش احساس و عاطفه در کامیابی افراد و سازمان ها. مجله تدبیر، شماره ۷۰، ص: ۷۵٫

۴۴- کریمی، یوسف (مترجم، ۱۳۷۸). رواشناسی اجتماعی تعلیم و تربیت. تهران: نشر ویرایش.

۴۵- کهندل، مهدی (۱۳۷۹). معیارهای انتخاب مربیان تیم های ملی در چند ورزش گروهی، ارائه ی الگو. (رساله ی دوره دکتری)، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران.

۴۶- محمدزاده، عباس و مهروزان، آرمن (۱۳۷۵). رفتار سازمانی نگرشی اقتضایی. تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، ص: ۳۳۳٫

۴۷- مشبکی، اصغر (۱۳۸۰). مدیریت رفتار سازمانی و تحلیل کاربردی، ارزشی از رفتار سازمانی. تهران: انتشارات ترمه، ص: ۲۱۰٫

۴۸- مظاهری، هوشنگ (۱۳۵۵). تحقیق در عملیات برای تصمیم گیری در مدیریت. تهران: انتشارات مؤسسه علوم بانکی.

۴۹- مــقیمـی، سـیدمحـمد (۱۳۷۷). سازمان و مدیریت رویکرد پژوهشی. تـهران: انـتشـارات تـرمه، ص: ۴۸۵-۴۷۲٫

۵۰- منصوری، بهزاد (۱۳۸۰). هنجاریابی آزمون هوش هیجانی سبریاشرینگ برای دانشجویان دوره کارشناسی ارشد دانشگاه های دولتی مستقر در تهران. (پایان نامه کارشناسی ارشد). تهران: دانشکده روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی.

۵۱- میرزایی، اهرنجاتی، محمد (۱۳۷۳). مـهارت و هنر خوش گوش دادن. فـصلنامه دانش مدیریت، شماره ۲۴، ص: ۲۷-۱۷٫

۵۲- میرسپاسی، ناصر (۱۳۶۹). مدیریت روابط انسانی و روابط کار. تهران، نشر نقش جهان.

۵۳- میرکمالی، سیدمحمد (مترجم، ۱۳۷۱). مدیریت تعارض. مجله دانش مدیریت دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی تهران، شماره ۱۹، ص: ۴۸٫

۵۴- میرکمالی، سیدمحمد (۱۳۷۳). رهبری و مدیریت آموزشی. تهران: نشر ورامین.

۵۵- ممی زاده، جعفر (مترجم، ۱۳۷۴). مدیریت تعارض سازمانی. مجله علمی و پژوهشی اقتصاد و مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی، شماره ۲۶ و ۳۷، ص: ۵۸-۵۵٫

۵۶- مهربان، حمید (۱۳۷۹). رابطه مهارت های ارتباطی مدیران و تعهد سازمانی دبیران مدارس متوسطه مشهد (پایان نامه کارشناسی ارشد). دانشکده علوم تربیتی دانشگاه فردوسی مشهد.

۵۷- نائلی، محمدعلی (مترجم، ۱۳۷۰). مدیریت مدارس: مبانی و تئوری ها. اهواز، دانشگاه شهید چمران، ص: ۱۸۱٫

۵۸- نائلی، محمدعلی (مترجم، ۱۳۷۰). مدیریت آموزشی و رفتار سازمانی. تـهران: انتـشارات امیرکبیر، ص: ۲۰۴٫

۵۹- نواز، شریف (۱۳۷۷). مدیریت انتقال تکنولوژی و توسعه، تهران: سازمان برنامه و بودجه.

۶۰- یوسفی، ابوالفضل (۱۳۷۴). بررسی موانع ارتباطی موجود میان دبیران و مدیران از دیدگاه دبیران مدارس راهنمایی شهرسنان قم (پایان نامه کارشناسی ارشد). تهران: دانشگاه شهید بهشتی ، ص: ۱۰۰٫

مقدمه

دانشگاه به عنوان یک عامل اجرایی در آموزش و تربیت فرد وهدایت وی به سمت شهروندی موثر و مفید به حال جامعه ، دارای نقش موثر بوده و بدون تردید تامین کننده ی نیروی انسانی مورد نیاز جامعه درآ‌ینده خواهد بود . به همین دلیل امروزه در جوامع مختلف , دانشگاه ها از نظر کمی و کیفی رشد و گسترش یافته و تقاضا برای راهیابی روز به روز زیادتر می شود و تعداد کثیری دانشجو برای تحصیل و برخورداری از مزایای آن به این مراکز روی می آورند .

دانشگاه بعنوان یک نهاد تعلیم و تربیت از همه نهادهای اجتماعی پیچیده تر است . دانشگاه همانند سایر سازمان های رسـمی بایستی با وظایف ساخت ، اداره و جهت دادن به ترکیب پیچیده ای از منابع انسانی درگیر گردد . بر خلاف اغلب سازمانهای رسمی تولید دانشگاه انسان است و این امر موجب پیدایش مسائل ویژه  در مدیریت دانشگاه می گردد .

از جمله مسائلی که دانشـگاه به عـنوان یک سـازمان با آن روبرو اسـت مساله  تعارض[۱] و عدم موافقت هاست. فعالیت های سازمانی مستلزم تعامل بین افراد وگروه های سازمان می باشد . در سازمان ها افراد مختلفی در رده های گوناگون مشغول انجام فعالیت ها و وظایف خود می باشند . لازمه انجام این فعالیت ها ارتباط دو جانبه یا چند جانبه افراد با همدیگر بوده که می توانند زمینه ساز ایجاد تعارض باشند

بنابراین یکی از عمده ترین و در عین حال غیر قابل اجتناب ترین مسائل در سازمان ها تعارض بین افراد و گروه های موجود در آنها می باشد .دانشگاه نیز از این امر مستثنا نیست . « اصولا خمیر مایه مدیریت نظام های آموزشی با تعارض عجین است » (لی فام وهووئه۲، ۱۹۷۴، ترجمه نائلی، ۱۳۷۰ ).

باید به خاطر داشت، این وجود تعارض نیست که باعث اختلال و از هم پاشیدگی روابط در سازمان  می شود؛ بلکه مدیریت غیر اثر بخش تعارض ها است که سبب نتایج نامطلوب می شود . تعارض در حد معقول یک جنبه طبیعی و مطلوب در هر رابطه ای است و اگر مدیریت تعارض به شکل سازنده صورت گیرد بسیار ارزشمند خواهد بود ( کتزلز ۳ و همکاران ، ترجمه کریمی ، ۱۳۷۸ ).

بنابراین سازمان های ورزشی بخصوص دانشکده های تربیت بدنی برای اینکه بتوانند برنامه های اصولی تربیت بدنی را در جهت تأمین سلامت جسمانی و روانی دانشجویان ارائه دهند و زمینه های مساعدی را برای رشد و پرورش استعدادهای ورزشی دانشجویان ایجاد نمایند و از حداکثر توان جسمانی و روانی و فکری کارکنان خود بهره گیرند، باید اختلافات ، کشمکش ها و تعارضات را به گونه ای موثر و سودمند اداره کنند . از کسانی که نقش مهمی در شـناسایی ، هدایت و حل تعارضـات در سـازمان ها دارند ، مدیران آن سـازمان ها می باشند . توانایی برخورد مدیران با تعارض و اداره آن در موفقیت و اثر بخشی کارکنان و سازمان های آنها اثر بسزایی دارد .

یکی از مهمترین عواملی که تعیین کننده توانایی مدیر در حل موثر تعارض است، برخورداری او از هوش عاطفی[۲]  است. برخلاف آنچه که درگذشته تصـور می شد و هوش شناختی را تنها عامل موفقیت افراد می دانستند امروزه هوش عاطفی را از عوامل تعیین کننده موفقـیت افراد در کار و زندگی می دانند   (گلمن[۳] ، ۱۹۹۵ ) .آنچه که امروزه هوش عاطفی نامیده می شود، در اصل منبع اصلی انرژی ، قدرت ، آرزو و اشتیاق انسان است و درونی ترین ارزش ها و اهداف فرد را در زندگی فعال می سازد. با توسعه عاطفی فرد می آموزد که احساسات خود و دیگران را تایید کند و برای آنها ارزش قائل شود و بطور مناسب به آنها پاسخ گوید و در می یابد که عواطف در هر لحظه از روز اطلاعات حیاتی و سودمندی در اختیار او  می گذارند . این واکنش قلبی است که نبوغ خلاق و شهود را شعله ور می سازد . فرد را با خود صادق می گرداند ، روابط اطمینان بخش برقرار می کند ، تصمیمات مهم را روشن می کند ، قطب نمای درونی برای زندگی و کار فراهم می آورد و شخص را به پیشآمدهای غیرمترقبه و راه حل های موفقیت آمیز رهنمون می سازد ( کوپر[۴] ، ۱۹۸۰ ، به نقل از عزیزی ،۱۳۷۷ ) .

تحقیقات نشان می دهند که حل تعارض در سازمان ها نیاز  به ایجاد یک محیط مسالمت آمیز ، کاهش تبعیض وبرقراری عــدالت ، یادگیری مشارکتی ، پیــشگیری از خــشونت و تفــکر انتقـادی دارد ( کاترین[۵] ، ۱۹۹۵ ) . مدیرانی می توانند چنین محیط هایی را خلق کنند که از هوش عاطفی بالایی برخوردار باشند .

مدیر با داشتن شعور عاطفی بالا می تواند نسبت به تعارض آگاهی بیشتری کسب نماید و بدین وسیله سریع تر و صحیح تر تعارض را شناسایی کند و با همدلی و اطمینان به هدایت سودمند آن بپردازد و از این طریق محیطی فراهم آورد که کارکنان از سلامت روانی بیشتری در آن برخوردار شوند . چرا که افراد با داشتن یک رابطه سالم ، احساس پذیرش ، درک حمایت ، ارزش ، اعتماد و اهمیت می کنند و این تامین کننده سلامت روانی و افزایش کارایی و سودمندی افراد است . در چنین فضایی است که مدیریت تعارض به شکل سازنده آن امکان پذیر می شود .

همچنین از دیگر عوامل مؤثر در حل تعارضات در سازمان علاوه بر جلوگیری از دخالت ذهنیت در ارتباطات سازمانی و پذیرش نظرات دیگران و …. برخورداری مدیر از مهارت های ارتباطی می باشد (سلطانی، ۱۳۸۰).

یک مدیر چنانچه بتواند گوینده خوب و فرستنده خوب ، شنونده خوب و گیرنده خوب باشد ، مشارکت افراد درون و بیرون سازمان را از طریق جلب اعتماد فراگیر تامین خواهد کرد و این امر موفقیت او را در دستیابی به اهداف سازمان تضمین خواهد کرد .

دستیابی اهداف آموزش و پرورش در دانشگاه ها منوط به استفاده بهینه از منابع انسانی ، مالی و تجهیزاتی است . اما پویایی نظام آموزشی به عوامل مختلفی از جمله وجود روابط سالم و به دور از هرگونه تیرگی و همکاری و همدلی بین کارکنان دارد تا افراد بتوانند در محیطی پویا و سالم در جهت تحقق اهداف شخصی و سازمانی گام بردارند .

بنابراین مدیران باید این حقیقت را بپذیرند که تعارض جزء انکار ناپذیر زندگی سازمانی است و مدیریت سازمان چاره ای جز پذیرش آن ندارد .آنها می بایست از تعارض برای افزایـش اثـر بـخشی سـازمان بهره جویند .برای مدیـریت تعارض در سـازمان ها تکنـیک های متـعددی وجـود دارد .همـکاری، مصـالحه، رقـابت، سازش و اجتـناب از روش هـای برخورد با تعـارض است که در این تحـقیق از آنها در قالب سـه راهبـرد  راه حل گرا، عدم مقابله و کنترل نام برده شده است .

پژوهش حاضر سعی بر آن دارد که نگاهی موشکافانه به مدیران تربیت بدنی و ورزش که وظایف گوناگونی در محیط دانشگاهی بر عهده دارند ، داشته باشد . از طرفی باید متذکر شد که بین مدیران آموزشی و اجرایی از نظر نوع کاری که انجام می دهند ماهیتاً تفاوت هایی وجود دارد . زیرا بخش عمده کار مدیر آموزشی در ارتباط با مسائل آموزشی ، دانشجو و استادان که صرفا ً مشغول به تحصیل و کار در یک رشته خاصی هستند می باشد . ولی مدیران اجرایی با تمام دانشجویان سر و کار دارند، که هریک در رشته های خاصی مشغول به تحصیل می باشند .

پژوهش حاضر در نظر دارد که میزان هوش عاطفی، مهارت های ارتباطی و راهبردهای مدیریت تعارض را در مدیران آموزشی و اجرایی دانشکده ها و گـروه های تربیـت بدنی دانشـگاه های دولتی و دانشگاه های آزاد اسلامی کشور مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهد. همچنین ارتباط هوش عاطفی ومهارت های ارتباطی را با راهبـردهای مدیریت تعـارض مورد بررسـی قرار داده و در نـهایت با توجـه به یافته های حاصل از این تحقیق و همچنین مطالعات انجام شده در این زمینه الگوی مناسبی ارائه دهد که بتواند مدیران را در حل موفقیت آمیز تعارضات کمک نماید.

زیر بنای نظری تحقیق

            یکی از عمده ترین و در عین حال غیر قابل اجتناب ترین مسائل در سازمان ها تعارض بین افراد و گروه های موجود در آنها می باشد. مدیران معمولاً نسبت به تعارض نگرشی منفی داشته و از آن هراسان و گریزان هستند و سعی در از بین بردن و سرکوب کردن یا نادیده انگاشتن آن دارند. علت اساسی این امر، عدم اطلاع از ماهیت و ویژگی های تعارض است.

مفـید و قابل استفـاده بودن تـعـارض، بـسـتگی به شناخت مدیر از ویژگـی های تعـارض، علـل شکل گیری و همچنین توانایی و آمادگی مدیر در حل تعارض دارد. مدیر برای آنکه بتواند اثربخشی سازمان را افزایش دهد به مشارکت و همکاری اعضاء سازمان نیاز دارد؛ در این راستا او باید کارکنان را برانگیزد و به ارتباطات آزاد و دو طرفه معتقد باشد و توانایی حل تعارض میان افراد، گروه ها یا میان دو یا چند دیدگاه را به شیوه ای که پیامد آنها به دستیابی هدف های سازمان رهنمون شود، داشته باشد.

یکی از مهم ترین عواملی که تعیین کننده توانایی مدیر در حل مؤثر تعارض است، برخورداری او از هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی است. در این فصل ابتدا به بررسی مبانی نظری تعارض و سپس مبانی نظری هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی پرداخته می شود و در پایان فصل نظریه های الگو سازی و طرح تحقیق مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

تعارض

تعارض و ماهیت آن [۶]:

اگر همکاری و رفتارهای خوب اجتماعی در یک طرف پیوستاری که چگونگیِ کار کردن افراد وگروهها را با یکدیگر در سازمان ها توصیف می کند، قـرار گیرد؛ در طـرف دیگر آن مطـمئنا ً تعـارض قـرار می گیرد . این واژه معانی زیادی دارد و برای اشاره به رویدادهایی با دامنه وسیع نظیر اضطراب های درونی ناشی از نیازها و خواسته های رقابتی ( تعارض درونی ) تا خشونت باز بین کشورها ( جنگ ) مورد استفاده قرار می گیرد ( بارون وگرین برگ [۷]، ۱۹۹۰ ) . در حوزه رفتار سازمانی تعارض عمدتا‌ً  به مواردی اشاره دارد که در آن واحدها یا افراد در درون یک سازمان به جای کار کردن با همدیگر در مقابل یکدیگر کار مـی کنند. فرهنگ لغت وبستر، تعارض را به صورت (نبرد و اختلاف نیروهای متـضاد و تضـاد موجـود بین غرایز یا اخـلاقیات و ایده آل های دینی و اخلاقی) تعریف می کند.. (فیاضی، ۱۳۸۲).  رابینز (۱۹۹۰) معتقد است که تعارض فرایندی است که در آن شخص اول به طور عمدی می کوشد تا به گونه ای باز دارنده سبب ناکامی شخص دوم در رسیدن به علایق و اهدافش گردد (به نقل از خواجه ای، ۱۳۷۲).

داج ۳ (۱۹۹۳) تعارض را عدم تطابق و تفاهم در مورد فعالیت های انجام شده تعریف کرده است. تامسون۴ تعارض را هر رفتاری که از جانب اعـضای یک سـازمان به منظور مخالفـت با سایر اعضاء صورت می گیرد، می داند (میرکمالی، ۱۳۷۱).

با توجه به یک تعریف جامع و پذیرفته شده ، تعارض فرایندی است که از طریق آن یک گروه متوجه  می شودکه گروه دیگر اقداماتی را انجام داده است و یا در حال انجام است که اثرات منفی را برخواسته های او می گذارد (گرین برگ، ۱۹۹۰) . به عبارت دیگر عناصرکلیدی تعارض به نظر می رسدکه در برگیرنده ی :

۱) علایق متضاد بین افراد یا گروهها؛ ۲) شناخت چنین تضادهایی در علایق؛ ۳) اعتقاد بر این اصل که هر طرف علایق دیگری را خنثی  خواهد کرد ( یا قبلا‌ً کرده است )؛ ۴) اقداماتی که در واقـع چنین اثـرات را به وجود می آورد . شکل ۱ ، ماهیت تعارض سازمانی را نشان می دهد :

گیبسون و هاجز[۸] (۱۹۹۱ ) تعارض را در سه بعد توصیف کرده اند :

تعارض عمومی در مقابل تعارض خصوصی ۲ : یعنی تعارض آشکار و قانونی در مقابل تعارض پنهان و غیر قانونی ( گوردون ۳، ۱۹۹۹ ).
تعارض رسمی در مقابل تعارض غیر رسمی ۴: تعارض مربوط به زنجیره فرماندهی در مقابل تعارض بین افراد یا گروهها (همان منبع، ص ۲۷۳).
تعارض عقلانی در مقابل تعارض غیر عقلانی ۵: تعارض از پیش اندیشه شده و منطقی در مقابل تعارض عاطفی، آنی ، خود به خود و غیر منطقی ( پوت نام ۶، ۱۹۹۲ ) .
افراد یاگروه ها تصور می کنند که آنها اهداف و ارزشهای انحصاری دو جانبه ای دارند .
افراد از رفتارهایی استفاده می کنند که برای شکست دادن یا غلبه کردن  بر  مخالفان طراحی شده است.
.گروه ها با یکدیگر با اعمال مخالفت انگیز دو جانبه ، روبرو می شوند .
·       گروه سعی می کند یک موقعیت مطلوب نسبت به گروه یا شخص دیگر بدست آورد (گوردون، ۱۹۹۹).
رابطه ای / کاری ۷: تعارض مبتنی برکار ، بر روی خود کار تمرکز می کند؛ و در حالی که تعارض مبتنی بر افراد بر روابط جاری بین افراد متمرکز می شود  (سی سا  ۸، ۱۹۹۶ ).
·    احساسی / عقلانی ۹: گروه ها یا بر اجزای احساسی تعارض و یا اجزای شناختی تعارض توجه دارند(گوردون، ۱۹۹۹).
همکاری کردن / رقابتی ۱۰: هر گروه می تواند باگروه دیگر همکاری نماید یا به هزینه کنار زدن گروه دیگر برنده شود ( پینگلی ۱۱، ۱۹۹۴ ) .

تعارض معمولا ً‌ در مواقع زیر رخ می دهد :

ادراکات نقش عمده ای در تعارض ها دارند . از این منظر افراد تعارض را در سه بُعد می بینند

با توجه به تعاریف فوق می توان گفت : اختلاف در تعریف ها حول محور  اهداف می چرخد و معنی واژه مزبور این است که؛ آیا تعارض تنها در مرحله عمل آشکار می شود یا خیر ؟ به این معنی که آیا رفتاری که مانع و سد راه دیگران می شود یک عمل آگاهانه ( با قصد ونیت ) است ؟ یا اینکه در نتیجه اوضاع و شرایطی اتفاق می افتد .

آیا تعارض تنها به معنی آشکار ساختن عمل است یا خیر ؟ طبق برخی از تعاریف برای اینکه تعارض وجود داشته باشد، باید نشانه هایی از نزاع و کشمکش یا زد و خورد آشکار ( بین افراد و گروه ها ) به چشم بخورد؛ بنابراین، چنانچه بپذیریم نخستین وظیفه مدیر، شکوفا ساختن توانایی و خلاقیت کارکنان است؛ در این صورت باید بیشتر به عوامل مربوط به ایجاد تعارض توجه کرد ( بخشی، ۱۳۷۵ ).

تعارض بوسیله طرفین درگیر آن درک می شود ، زیرا تعارض یک موضوع ادراکی است . اگر کسی از تعارض آگاهی ندارد، پس در این حالت تعارض وجود ندارد؛ البته تعارضات درک شده نیز ممکن است واقعی نباشند . از این رو شرط وجود تعارض این است که طرفین آن را درک کرده باشند ، آنچه در این تعاریف مشترک است مفاهیمی از قبیل شرایط ، مسائل مورد توجه طـرفین ، به نظر رسـیدن مخالفـت و کمیابی منابع می باشد و فرض بر این است که برای ایجاد تعارض دو نفر یا تعداد بیشتری وجود دارند، که منافع متضاد و ناسازگار دارند . منابع ( خواه پول ، ارتقاء  وجهه ، قدرت و یا هر چیز دیگر ) محدود هستند و کمیاب بودن آنها رفتارهای مانع زا ، برای دیگران را تشویق می کند . از این رو طرفین درگیر در یک تعارض با هم در تضاد قرار می گیرند .

موقعی که یکی از طرفین در راه تحقق هدف  دیگری مانع ایجاد می کند ، حالت تعارض وجود دارد . بنابراین تفاوت بین تعاریف ارائه شده از تعارض بر قصد یا نیت طرفین تکیه دارد و این نکته که آیا تعارض اصطلاحی است که مبین عمل بیرونی و ظاهری است متمرکز می باشد ، ( الوانی و دانایی فرد ، ۱۳۷۳ ) . واکنش طبیعی به پدیده تعارض در سازمان این است که می توان آن را به عنوان یک نیروی بازدارنده به حساب آورد که تحت شرایط ناراحت کننده به وجود می آید و لازم است که به این نکته اساسی اشاره کنیم که فرد و نوع رفتار وی تنها عامل به وجود آورنده تعارض نیست؛ بلکه شرایط سازمان ها و نظر یا ماهیت اصلی آنها در ایجاد تعارض موثر هستند . روانشناس معروف سنفورد[۹]  ( ۱۹۶۴ ) معتقد است که سی سال پیش این امر ساده بود که گناه وجود تعارض در سازمان را به گردن افـراد انداخـت ولی آن فرمـول ساده دیگر مناسب وضع کنـونی سـازمان ها نیـست، زیرا در این زمان درباره فرایـندهای اجـتماعی، دانــش و اطلاعات بیـشتری وجود دارد  ( پارسائیان ، اعرابی ، ۱۳۷۶ ).

 دیدگاههای متفاوت پیرامون تعارض سازمانی [۱۰]

دیدگاه ها درباره علل تعارض به دید ویژه افراد در مورد ماهیت جامعه و سازمان های درون آن بستگی دارد  ( گیبسون و ایوانسویج‌ ۲، ۱۹۹۱ ) .

سه دیدگاه در این زمینه ارائه شده است و هر کدام که مورد پذیرش قرار گیرد حائز اهمیت می باشد، زیرا:

تعیین می کند که چه نوع رفتاری از افراد انتظار می رود .
بر واکنش شما در مورد رفتار دیگران تاثیر می گذارد .
انتخاب روش های قابل استفاده جهت تغییر این رفتارها را تعیین می کند .

دیدگاه سنتی  ( یگانگی ) ۳

بر طبق این دیدگاه، تعارض به معنی عملکرد اشتباه در گروه ، بخش یا سازمان می باشد . با توجه به این دیدگاه ، تعارض بد و مضر بوده ؛ بنابراین، می بایست در صورت امکان از آن برحذر  بود و در صورت بروز می بایست ریشه کن شود . این دیدگاه سنتی خوانده می شود ، زیرا از مطالعات هاتورن۴  که در سال های ۳۲-۱۹۲۴ در امریکا انجام شد سرچشمه می گیرد.

این دیدگاه سازمان ها را اساسا ً‌ ساختارهای هماهنگ و موزون دانسته، که نمی بایست هیچ گونه تعارض سیستماتیک علایق در آن وجود داشته باشد . اهداف مشترک برای این سازمان ها وجود داشته و موفقیت یا شکست سازمان منجر به موفقیت یا شکست کارمندان و مدیران خواهد شد .

در این دیدگاه ، همفکری (‌عدم تعارض ) یک حالت ایده آل و طبیعی می باشد و بروز تعارض به معنی نقطه آغازین به  خطر انداختن حیات سازمانی می باشد .

بنابراین ، دیدگاه سنتی به تعارض به عنوان یک پدیده غیر ضروری و مضر می نگرد و آنرا مخرب دانسته و وجود آن را موجب کاهش رضایت شغلی ، تضعیف روابط بین واحدها و کاهش اثر بخشی می داند
( فاکس[۱۱] ، ۱۹۹۶، به نقل از باک هنن و هاچنسکی ۶، ۱۹۹۷ ) .

دیدگاه کثرت گرا [۱۲]:

این دیدگاه معتقد است که اشخاص دارای علایق مختلف و منحصر بفرد بوده و براساس این علایق در گروه ها جای گرفته و یک سازمان شامل گروه هایی با اهداف و علاقه ی جدا بوده که هر کدام اهداف خویش را دنبال می کنند . گاهی اوقات این علایق مشابه بوده و گاهی اوقات نیز مخالف یکدیگر می باشد، که در این صورت منجر به تعارض می شود .

با قبول دیدگاه کثرت گرا به این استدلال می رسیم که تعارض نه تنها امری اجتناب ناپذیر می باشد؛ بلکه پدیده ای ضروری برای سلامتی سازمان می باشد . با این وجود ، بر خلاف دیدگاه سنتی که تعارض را امری مضر می داند که می بایست حذف گردد ، در دیدگاه کثرت گرا  تعارض را می بایست قبول کرد؛ زیرا، در شرایط خاص باعث افزایش کارایی می شود .  ( لوئیس پوندی ۳ ، ۱۹۶۴ ) اظهار می دارد که :

تعارض ضرورتاً امر خوب یا بدی نمی باشد؛ اما، می بایست از لحاظ کارکردی و غیر کارکردی سازمانی مورد ارزیابی قرار گیرد (به نقل از باک هنن، ۱۹۹۷).

نگرش کثرت گرا ، این احتمال را مطرح می کند، که تضاد می تواند عنصری سازنده باشد؛ اما، به نوعی عمدتا‌ً وقوع آن را در سازمان نامیمون و موجد ضرر می داند و به عبارت دیگر، بعد غیر کارکردی تعارض را بیش از منافع آن می داند .

دیدگاه تعامل گرا  ۳:

این دیدگاه فراتر از مکتب نظریه کثرت گرا به تحمل و مدیریت تعارض نگاه می کند . این دیدگاه هم به تحریک تعارض و هم به حل تعارض تاکید می کند . این مکتب فکری اظهار می دارد که یک گروه یا واحدی که در آن هیچ گونه اختلافی نباشد و بسیار دوستانه ، سازگار و هماهنگ عمل نماید؛ می تواند، نسبت به نیازهای در حال تغییر بی تفاوت و بی احساس شود . مدیـری که دارای دیدگاه تعامل گرایی است، همواره می کوشد جنبه های بالقوه مثبت تعارض را برای رشد سازمان فراهم نموده و جنبه های منفی تعارض را کاهش دهد . به عبارت ساده تر ، در این دیدگاه به مدیران توصیه می شود که به فکر ریشه کردن تعارض نباشند؛ بلکه، تزریق شرایط تضاد آور را نیز در نظر گیرند . این موضوع شرط تسهیل سازندگی ، تحرک زایی و پویایی سازمان است . بنابراین، نقش مدیران در این نگرش ، عبارت خواهد بود از متعادل سازی تعارض ها در سطح عملکردی ( جنس ۱، به نقل از باک هنن ۱۹۹۶ ) .

انواع تعارض

دسته بندی های متفاوتی از تعارض به چشم می خورد، به زعم ممی زاده ( ۱۳۷۴) بسته به اینکه از چه دیدگاهی به تعارض نگاه کنیم، می توان آن را به انواع مختلفی تقسیم کرد.

اندروزو هرشل ۲ ( ۱۹۹۷  ) معتقدند که به طور کلی دو نوع تعارض در سازمان وجود دارد :

- تعارض های نهادینه شده ۳: که ناشی از طبیعت خاص، هدف ها و مقاصد سازمان است . تقابل منافع و سایر اهداف سازمان با منافع و اهداف کارکنان از نوع تضادهای نهادینه شده است

- تعارض های نو ظهور ۴: شکل دیگری از تعارض است که ناشی از تعاملات رسمی و غیر رسمی افراد در کارهای روزمره است . یکی از علت های این نوع تعارض ممکن است ناشی از رقابت افراد برای منابع سازمانی باشد (به نقل از مقیمی، ۱۳۷۷).

تعارض های نهادینه شده و نوظهور در سطوح مختلف اتفاق می افتند . سطوح مختلف تعارض عبارتند از: تعارض درون فردی  ، تعارض بین فردی  ، تعارض بین گروهی و تعارض بین سازمانی.

 رابینز ۵ ( ۱۹۹۶ ) در یک دسته بندی تعارضات را به دو دسته تقسیم می کند : سازنده ومخرب.

 تعارض سازنده ۶ : تعارض در صورتی سازنده می باشد که کیفیت تصمیم گیری را بهبود بخشد . خلاقیت و نوآوری را ترغیب کند ، علایق و کنجکاوی افراد و گروه ها را بر انگـیزد ، راهـی برای شــنیدن شکایت ها تعییـن نمـاید . تنش ها را از بین برده و ارزیابـی های شخصی را تشویق نماید ( گیـبسون و ایوانسویچ۷، ۱۹۹۱).

- تعارض مخرب ۸: تعارض در صورتی مخرب است که ایجاد نارضایتی نماید ، سازمان را از اهداف خود دور کند، باعث فرو پاشی روابط گردد ، باعث تخریب گروه شود ، ارتباطات را آهسته کند و انسجام گروه را کاهش دهد  (همان منبع ص ۶۳۸) .

اگر از بعد سازمانی و سلسله مراتب به تعارض بنگریم، لازم است آن را به دو دسته کلی افقی (تعارض بین یک ستاد با ستادی دیگر و تعارض بین یک صف با صف دیگر) و عمودی (میان واحدهایی از سطوح مختلف سازمان) بروز می نماید و به تعارض صف و ستاد معروف است. (محمدزاده، بهروژان، ۱۳۷۵).

لوتهنز ( ۱۹۹۲ ) معتقد است که تعارض در سطوح مختلفی به وقوع می پیوندد و بر این اساس چهار نوع تعارض در سازمان ها مشاهده می شود .

الف ) تعارض درون فردی ۱: این نوع تعارض در درون افراد سازمان به دو شکل ظاهر می شود:

تعارض ناکامی و تعارض هدف: تعارض ناکامی زمانی روی می دهد که سائق ۲ تحریک شده ای قبل از اینکه فرد به هدف مورد نظرش برسد با مانع برخورد می کند

این مانع ممکن است آشکار ( بیرونی یا مادی ) باشد و یا اینکه پنهان  ( درونی یا ذهنی – اجتماعی روانی) باشد . یک نمونه شرایط ناکامی ممکن است فرد تشنه ای باشد که به آب برسد ولی از دستیابی به مخزن آب منع شود. شکل ۲ این شرایط ناکامی را نشان میدهد.

 دیگر منبع معمول تعارض درون فردی، تعارض هدف ۱ می باشد؛ که هم دارای ویژگی های مثبت و هم منفی است . فرد دارای دو هدف و یا بیشتر از آن می باشد . در ناکامی یک انگیزه مفرد، قبل از اینکه هدف تحقق یابد با مانع برخورد می کند؛ در حالیکه در تعارض  هدف  انگیزه های زیاد  مانع همدیگر می شوند . تعارض  هدف به صور

دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی با راهبردهای مدیریت تعارض بین مدیران آموزشی و اجرایی دانشکده های تربیت بدنی