فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 10 صفحه
چکیده
هوش احساسی که قبلا از آن به عنوان هوش عاطفی یا هوش هیجانی نام برده می شد به معنی توانایی تشخیص ، استفاده ، درک ومدیریت احساسات به شیوه مثبت است که برای رها شدن از استرس ، ایجاد ارتباط موثر ، همدردی با دیگران و فائق آمدن بر چالش ها و بر طرف کردن تعارضات کاربرد دارد . هوش احساسی بر جنبه های مختلف زندگی ما از جمله نحوه رفتار و تعامل با دیگران در محیط های کار و زندگی اثر می گذارد . هر چند که مطالعات در مورد هوش احساسی عمری بیش از 30 سال ندارد اما در طول تاریخ به قدرت احساسات و تاثیرات آن بر اندیشه ها و رفتارها توسط اندیشمندان وصاحبنظران برجسته دنیا اشاره شده است . همانند افلاطون ( فیلسوف یونان باستان ) در حدود 2000 سال پیش گفته که همه یادگیری ها پایه احساسی دارد و همچنین چارلز داروین ( زیست شناس معروف ) می گوید که قوی ترین یا باهوش ترین گونه باقی نمی یابد بلکه گونه ای بقا می بابد که به تغییرات بهتر پاسخ دهد [1]
تعاریف
اغلب روان شناسان به دو نوع هوش اعتقاددارند : هوش شناختی و هوش احساسی ( هیجانی یا عاطفی ) تغریف هوش احساسی
هوش احساسی( هوش عاطفی یا هوش هیجانی ) که ضریب آن با EQ (Emotional Quotient) نشان داده می شود شامل شناخت و کنترل عواطف و هیجان‌های خود است. به عبارت دیگر، شخصی که EQ بالایی دارد سه مؤلفه هیجان‌ها شامل (مؤلفه شناختی، مؤلفه فیزیولوژیکی و مؤلفه رفتاری ) را به طور موفقیت آمیزی با یکدیگر تلفیق می‌کند.
تعریف هوش شناختی
هوش شناختی بر توانائی عملکرد هدفمند ، تفکر منطقی و تعامل موثر با محیط تمرکز دارد . برای اندازه گیری این نوع هوش از آزمون های بهره هوشی (IQ ) استفاده می کنند به زبان ساده تر بهره ی هوشی معیاری برای اندازه گیری توانائی های ذهنی ، تحلیلی ، منطقی و تعقل فرد است .
مقاله بررسی هوش احساسی عاطفی یا هیجانی و تاثیرات آن
