نوع فایل: word
قابل ویرایش 110 صفحه
مقدمه:
قرآن، نوری است که خاموشی ندارد؛ چراغی است که درخشندگی آن زوال نپذیرد، دریایی است که ژرفای آن درک نشود، راهی است که روندة آن گمراه نگردد، شعلهای است که نور آن تاریک نشود، جدا کننده حق و باطلی است که درخشش برهانش خاموش نگردد، بنایی است که ستونهای آن خراب نشود، شفا دهندهای است که بیماریهای وحشت انگیز را بزداید، قدرتی است که یاورانش شکست ندارند، و حقی است که یاری کنندگانش مغلوب نشوند.
قرآن، معدن ایمان و اصل آن است، چشمههای دانش و دریاهای علوم است، سرچشمة عدالت و نهر جاری عدل است، پایههای اسلام و ستونهای محکم آن است ، نهرهای جاری زلال حقیقت و سرزمینهای آن است.»
بار دیگر خدای مهربان را شکر میگویم که توفیق داد تا مدتی از عمر خود را در کنار قرآن و با قرآن باشیم و خاصعانه در درگاه ربویاش مسئلت دارم که چه در دنیا و چه در آخرت این توفیق را هرگز از من سلب ننماید و قرآن را همواره مونس و یاورم قرار دهد. مجموعة حاضر با نام «نگاهی ادبی به سورة یوسف (ع)» به عنوان پروژه تحقیقاتی پایان دوره چهار ساله تحصیل در رشته تربیت معلم قرآن کریم در دانشکده علوم قرآنی تهران، به رشتة تحریر درآمده است.
حال سؤالاتی که مایلم پاسخ دهم یکی این است که «چرا نگاه ادبی؟» و دیگر اینکه «چرا به سوره یوسف؟»
و اما پاسخ سؤال اول از این قرار است که همانطور که میدانیم، قرآن کریم به عنوان آخرین پیام مستقیم خداوند برای بندگان، تنها ریسمان استواری است که میتوان به آن چنگ آویخت و به کمک آن، در چند روزة زندگانی دنیوی از شر شرارتهای دشمنان بشریت (شیطان و جنودش) جان سالم به در برد و در پناه رحمت الهی قرار گرفت.
کتاب مقدسی که از آن صحبت میکنیم، مجموعهای از معانی بلند و مضامین عالی انسان سازی و هدایت آدمی به سوی رسیدن به کمال است و گویندة چنین معانی نورانی، آنها را در قالب لفظهای قابل فهم برای بشر درآورده و به او ارزانی داشته است.
برای رسیدن به هر نقطه بلندی، باید از راه مناسب آن عبور نمود. برای فتح هر قله مرتفعی باید دامنه آن کوه را پیمود. برای دستیابی به قلة مفاهیم ارزشمند قرآن نیز راه منطقی و عقلائی آن این است که از دامنة الفاظ قران حرکت نموده و آرام آرام بالا رفت تا به نتیجه مورد نظر رسید. الفاظ و عبارات قرآن به منزله پلکانی است که بدون در نظر داشن آن، تصور رسیدن به بام رفیع مفاهیم قرآنی، ناممکن مینماید. لذا اولین گام در راه شناخت قرآن، آشنایی با الفاظ قرآن است. و این آشنایی خود مستلزم آشنایی نسبتاً کامل با زبان عربی است. چرا که قرآن کریم «بلسانٍ عربیٍ مبینِ» آموختن این زبان و درک مقتضیات آن، یکی از ضرورتهای اجتناب ناپذیر است.
اینجانب سعی کردهام با نگاه به قرآن کریم از زوایه ادبیات، تا حدودی اولین گام خود را در راه انس با قرآن بردارم. و چنان که ذکر شد، استدلالم این است که چگونه میتوان ادعای «فهم» قرآن را داشت در حالیکه ذهن با فضای ادبیات عرب بیگانه باشد؟!
و این پاسخ به کسانی است که آموختن قواعد ابتدایی زبان عربی را برای آشنایی با قرآن، امری بیهوده و راهی فرعی تصور میکنند و بدون جدی گرفتن صرف و نحو، اهتمام خویش را صرف آموختن اقوال تفسیری مفسران کردهاند. غافل از اینکه همان مفسرانی که اینان اکنون نظراتشان را مطالعه کرده و فرا میگیرند، روزگاری با همین قواعد به ظاهر سادة اعلال ، دست و پنجه نرم کردهاند و یا اینکه مدتها از عمر خود را صرف کردهاند تا مثلاً اعراب محلی جملات را بشناسند و خلاصه هر کس در رابطه با علوم مختلف قرآنی، به نوعی صاحب نظر شده است، مطمئناً زمانی در قواعد ادبیات و بلاغت عربی، استخوان خرد کرده است.
و اما پاسخ سؤال دوم:
انگیزههای انتخاب سورة یوسف را در چند مورد میتوانم بیان کنم:
اولاً: راهنمایی استاد گرامیام به این سوره برای کارکردن، یکی از عوامل انتخاب آن ثالنیاً این سوره شامل یکی از زیباترین قصههای قرآن و یکی از زیباترین شیوههای قصهگویی است. و قرار گرفتن (بیش از پیش) در جریان داستان حضرت یوسف (ع) خود یکی از انگیزههای انتخاب این سوره بود.
ثالثاً: به نظرم رسید که حجم این سوره با نوع فعالیت بنده که در حد یک پروژه تحقیقات است (و نه بیشتر)، متناسب است. به این معنی که آیاتش نه چندان زیاد است که عملاً نتوان آنها را مورد برررسی قرار داد و نه چندان کم است که پرداختن به آن، کمتر از حد انتظار باشد،
فهرست مطالب:
مبحث
فصل اول: کلیات
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت موضوع
شیوة تحقیق
محدویتها
توضیحات
فصل دوم: نگاهی ادبی به سوره یوسف(ع)
فصل سوم: خلاصه و نتیجهگیری
منابع و مآخذ
منابع ومأخذ:
قرآن کریم
1- اعراب القرآن، نشر عالم الکتب، محمد بن اسماعیل النحاس (م 338 هـ)، ج2.
2- الاتقان فی علوم القرآن، انتشارات امیرکبیر، تهران، 1376 شمسی، جلالالدین سیوطی، ترجمه سید مهدی جائدی قزوینی.
3- البحر المحیط، انتشارات دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، 1413هـ، محمد بن یوسف (ابورحیان اندلسی) (م 1145 هـ).
4- البرهان فی اعراب آیاتی القرآن، مکتبة العصریهّ، بیروت، چاپ اول، 1422 هـ، احمد میقری.
5- التبیان فی اعراب القرآن، انتشارات دارالفکر، بیروت، 1421 هـ، عبدالله بن احسین العکبری.
6- التبیان فی تفسیر القرآن، محمد بن حسن طوسی.
7- الجدول فی اعراب القرآن و صرفه و بیانه، انتشارات دارالرشید، دمشق، محمود صافی.
8- الکشاف عن حقائق عوامض التنزیل و عیون الأتاویل فی وجود التأویل، محمود بن عمر زمخشری (م 528 هـ).
9- املاءما منّ به الرحمن من وجوه الاعراب و القرءات فی جمیع القرءان، انتشارات داراکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، 1399 هـ. عبدالله بن الحسین العکبری (م 616 هـ).
10- انوار التنزیل و اسرار التأویل، انتشارات مروی. چاپ اول، 1405 هـ، عبداللهبن عمر البیضاوی (م 791 هـ)
11- ایجاز البیان عن معانی القرءآن ، دارالغرب الاسلامی، بیروت، محم.ود بن ابی المسن النیسابوری، (م، بعد 553 هـ).
12- ترجمه تفسر المیزان، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، سید محمد حسن طباطبائی، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی.
13- ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، انتشارات مرتضوی، تهران، 1369، چاپ اول، راغب اصفهانی، ترجمه دکتر سید غلامرضا خسروی.
14- جوامع الجامع، انتشارات دانشگاه تهران، 1412 هـ، چاپ سوم، فصل بن حسن طبرسی.
15- شرح ابن عقیل علی الفیه ابن مالک، نشر مؤسسة الصادق (ع)، طهران، 1375 شمسی، چاپ اول، عبدالله بن عقیل.
16- علوم بلاغت و اعجاز قرآن، انتشارات سمت، تهران، چاپ دوم، 1380، دکتر یدالله نصریان.
17- مبادی العربیه، مؤسسه دارالذکر للتحقیق و النشر ، قم چاپ یازدهم، 1420، رشد الشر تونی.
18- مجمعالبیان فی تفسیر القران، موسسه الاعملمی للمطبوعات، بیروت، چاپ اول، فضل بن حسن طبرسی.
19- معجم اعراب الفاظ القرآن الکریم، بیروت، 1411 هـ، محمد فهیم ابوعبیّه.
20- مغنی لادیب، حوزه علمیه قم، به اهتمام جمعی از اساتید حوزه علمیه قم.
21- منجد الطلاب، نشر اسماعلیان، تهران، 1366 شمسی، چاپ سوم، فؤاد افرام البستانی.
22- نهج البلاغه، انتشارات مشرقین، چاپ هفتم، 1379 شمسی، ترجمه محمد دشتی.
پروژه بررسی و نگاهی ادبی به سوره یوسف (ع). doc