فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله ارتقا شغلی چالش ها و مشکلات و تجربیات مدون دبیر فلسفه و منطق و ذکر راهکار ها و پیشنهادات

اختصاصی از فی بوو مقاله ارتقا شغلی چالش ها و مشکلات و تجربیات مدون دبیر فلسفه و منطق و ذکر راهکار ها و پیشنهادات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ارتقا شغلی چالش ها و مشکلات و تجربیات مدون دبیر فلسفه و منطق و ذکر راهکار ها و پیشنهادات


مقاله ارتقا شغلی چالش ها و مشکلات و تجربیات مدون دبیر فلسفه  و منطق  و ذکر راهکار ها و پیشنهادات

فایل حاضر کامل ترین و دقیقترین مقاله ایست که در مورد پست دبیر فلسفه و منطق در قالب ورد و قابل ویرایش طراحی گردیده است و طبق آخرین بخشنامه های آموزش و پرورش بروز رسانی گردیده است و آماده چاپ می باشد. در نگارش این مقاله تمامی نکات مورد نیاز اداره آموزش و پرورش لحاظ گردیده است.به همراه این مقاله دقیق و کارآمد سه نمونه فرم ویژه ارتقای شغلی هم برای شما اسال می گردد که فرم شماره سه که شامل مستندات پست مورد نظر است نیز به صورت کامل پر شده است.

 

این مقاله ارتقا شغلی در110  صفحه میباشد

 چکیده

در آموزش یادگیری به شیوه فرایندی این باور اساسی وجود دارد که فرایندهای شناختی مانند م...ه دقیق، جمع آوری و پردازش داده ها و فرضیه سازی پیش بینی استنباط و ... اساس یادگیری را تشکیل می دهند. و به همین اساس در تدریس فلسفه باید شرایطی فراهم شود تا این مهارت در یادگیرندگان تقویت شود و مکمل این یادگیری شرایط محیطی، ویژگی های یادگیرندگان، ضرورت های موضوع یادگیری، هدف آموزشی، هدف های یادگیرنده، نحوه سازمان دهی و ارائه موضوع و محتوای یادگیری، فعالیت یادگیرنده و مهم تر از همه شیوه ی تعاملی در فرایند تدریس مورد توجه قرار می گیرند. فلسفه غرب با در دست داشتن چند ویژگی به راحتی توانسته است تا بنیادی ترین مراکز فکری و فرهنگی مسلمانان پیشروی کند از آن جمله: 1)دسترسی به کتابخانه و منابع نوشتاری گسترده و غنی از کهن ترین منابع تا جدیدترین آنها 2)در اختیار داشتن فضاهای آموزشی-پژوهشی مناسب و گسترده 3)امکانات فرآوان اطلاع رسانی به منظور نشر اندیشه های جدید از طریق کتاب، مجله های تخصصی، سایت های علمی و ... 4)بهره گیری از شیوه های پژوهشی-علمی اما در این سوی دفتر پر برگ اندیشه های ناب فیلسوفان مسلمان به ویژه شیعیان هنوز با کمبودهایی روبرو است. و این کمبودها برای دانش پژوهشی که بخواهد در زمینه فلسفه اسلام حتی در زمینه فلسفه یونان باستان و ... تحقیق نماید محرز و تأثیرگذار است.. اینجانب ......... دبیر فلسفه و منطق و معارف اسلامی دبیرستان ... در  مقاله مدون حاضر        کوشیده ام تا درس فلسفه را از طریق راهکار های دانش آموز محور برای دانش آموزانم  جذاب نموده و آنان را در  فهم  این درس یاری بخشم.  مقدمه از وقتی درآموزش و پرورش بعنوان دبیر درس فلسفه مشغول به کارشده ام هر وقت پای صحبت دبیران این درس نشسته ام ازگله و شکایت آنها مبنی بر اینکه دانش آموزان نسبت به این درس علاقه نشان نمی دهند رنج برده ام و همیشه این سوال مرا به خود مشغول کرده است که چرا دانش آموزان نسبت به این درس خاص اینگونه رفتارمی کنند؟ و با توجه به آمارهای موجود درصد قبولی و میانگین نمرات این درس نیز پایین است؟ در ذهن خودم تحلیل ها و دلایل خاصی هم برای این رفتار دانش آموزان پیدا می کردم. مانند اینکه:  ـ این درس برای دانش آموزان خشک و بی جاذبه است.  ـ کلمات آن سخت و غیر قابل فهم و درک است.  ـ این درس در سالهای قبل از پایه سوم پیش نیازی ندارد.  ـ این دو کتاب عاری از عکس و تصاویر جذاب برای جلب توجه دانش آموزان است.  ـ تدریس این دو کتاب در بیشتر مواقع توسط دبیران غیرمتخصص انجام گرفته است که آنها هم در تدریس این دو کتاب دچار مشکل بوده اند و یا حتی خودشان نیز به تدریس این درس علاقه ای ندارند و به خاطر پرکردن ساعات موظف خود مجبور شده اند که در این کلاسها تدریس کنند.  ـ دانش آموزان با الفاظ و مفاهیم فلسفه آشنا و مأنوس نیستند و کلماتی که در آن استفاده می شود کاملاً تخصصی و دور از ذهن دانش آموزان می باشد.  ـ دانش آموزان از مفاهیم این دروس در ذهن خود غولی ساخته اند که هیچگاه دست یافتنی نیست و نمی توانند این درسها را یاد بگیرند.  ـ عدم علاقمندی دانش آموزان به این درس حتی چه قبل از آنکه آن را بخوانند و چه بعد از مطالعه آن وجود دارد.  ـ رواج فرهنگ بدون فایده بودن و بدرد نخوری این علوم در جامعه و کاربردی نبودن این دروس در تحصیل و زندگی فردی و شخصی تحت تأثیر فرهنگ غلط در میان عوام و حتی بعضی از افراد تحصیل کرده.  ـ مظلوم بودن فلسفه در جامعه ی کنونی ما، زیرا نظام آموزش و پرورش و رسانه های جمعی کشور روی معرفی این علوم آن چنان کار نکرده و بسترسازی لازم را انجام نداده است و اطلاع رسانی صحیح در این رابطه وجود ندارد. البته هرکدام از این دلایل بحران را می توان به دقت آسیب شناسی و تحقیق جامع و علمی نمود. برای اینکه بتوانیم در کلاس بهتر عمل کنیم و در دانش آموزان علاقه و انگیزه ایجاد کنیم این راه حلها را متناسب با شرایط و امکانات موجود در مدرسه و شناخت استعدادها و توانائیها و علایق و سلیقه ی دانش آموزان بکارگیریم. البته باید بدانیم که همیشه فقط یک روش تدریس خاص و محدود برای همه نوع کلاس ها و درهمه ی شرایط نتیجه بخش نخواهد بود بلکه معلم هنرمند و توانا و فعال کسی است که برای هر زمان و شرایطی یک راه حل منطقی و مناسب بکار ببندد. بیان مساله شناخت علل افت تحصیلی و عوامل بی میلی و بی توجهی دانش آموزان به درس فلسفه به دبیران و مسئولان آموزش و پرورش کمک می کند تا با به کارگیری راهکارهایی با ایجاد انگیزه و علاقه در دانش آموزان و از میان برداشتن موانع زمینه پیشرفت در درس فلسفه را فراهم می آورد.در بررسی علل افت در  ساختار نظام آموزشی می توان موارد زیر را مشاهده  نمود : -بی توجهی به رشته علوم انسانی و به طریق اولی به جایگاه فلسفه در نظام آموزشی -عدم سنخیت درس فلسفه با مجموعه دروس رشته فلسفه و علوم انسانی که بیشتر که بیشتر مبتنی بر تحفظ اند تا تفهم -عدم استفاده از منابع غنی به ویژه منابع فلسفی گذشتگان (فلسفه اسلامی) -تأخیر در زمان ورود دروس فلسفه به برنامه درسی نظام آموزشی کشور (این درس از سال سوم متوسطه نظری آن هم در رشته انسانی و بدون هیچ پیش زمینه قبلی وارد نظام آموزشی رسمی کشور شد) -ادغام تدریس و امتحان دروس فلسفه سال سوم، که از ماهیت متفاوت و مستقلی برخور دارند،در نظام جدید آموزش متوسطه (سالی-واحدی) -عدم کفایت ساعات درسی با توجه به موضوعات گسترده و متنوع فلسفی و منطقی به خصوص در دوره پیش دانشگاهی -بی توجهی و اعمال در برگزاری کلاس های آموزش ضمن خدمت معلمان با توجه به غیر خصوصی بودن اکثر معلمان در سراسر کشور -تأخیر در آغاز سال تحصیلی در بسیاری از مناطق، به علت مشکلات موجود در سازماندهی دبیران -فقدان مجله رشد فلسفه و عدم دسترسی معلمان فلسفه به نشریات تخصصی در این زمینه   توصیف وضعیت موجود: اینجانب ........ دبیر فلسفه آموزشگاه ..... شهرستان ... مدت     سال است که در آموزش و پرورش در حال خدمت می باشم .و هم اکنون در آموزشگاه ... در سمت دبیر فلسفه تدریس می کنم. مساله ای که بنده با آن مواجه شدم وباعث شد که تغییراتی در کلاسم ایجاد کنم هر ساله در پایان هر دو نیم سال (اول ودوم ) از دانش آموزان می خواهم که نقطه نظرات خود را در قالب نظرا ت ، انتقادات و پیشنهادات  در مورد روش تدریس بنده ارائه دهند پس از جمع آوری به این نتیجه رسیدم که دانش آموزانم به درس فلسفه کمتر توجه نشان می دهند  ونمره ارزشیابی های مستمر آنان در این درس کمتر است و در فعالیت های گروهی شرکت نمی کنند .به همین دلیل تصمیم گرفتم پژوهشی در این زمینه  انجام دهم.   -  چرا دانش آموزان به درس فلسفه  علاقه چندانی ندارند؟     -  آیا شیوه تدریس بنده یا  دبیران سال های قبل سبب بی انگیزه نمودن آنها به درس فلسفه  شده است؟  -  عدم آشنایی دانش آموزان به نحوه  ی مطالعه این درس ،سبب بی علاقگی آنها به این درس شده است ؟  -  عدم توجه به ارزشیابی  های مستمر وتکوینی در یادگیری درس فلسفه  تاثیر داشته است ؟  -  عدم استفاده از وسایل کمک آموزشی درتدریس توسط دبیران موثر بوده است ؟  -  چگونه می توان دانش آموزان را به درس فلسفه  علاقه مند سازم؟  اینها سوالاتی بودند که باید پاسخ آنهارا پیدا کرده وراهکارهای مناسب برای آنها پیدا می کردم. ارزشیابی بخشی از فرایند یاددهی - یادگیری است. همه دست اندرکاران امور آموزشی وتربیتی با کلمه ارزشیابی  و امتحان آشنایی دارند . اگر بگوییم که ارزشیابی حلقه مفقوده یادگیری محسوب می شود زیاد به خطا نرفته ایم چرا که از یک نظر ارزشیابی آخرین حلقه از فعالیت های آموزشی دبیر وبرنامه درسی محسوب می شود واز نظر دیگر ارزشیابی در روش های فعال تدریس فلسفه باید مقدم واستمرار دهنده برنامه های درسی وفرایند تدریس شمرده شود.  همه گمان می کنند که ارزشیابی مخصوص اندازه گیری دانش ها ومهارت ها ی دانش آموزان از مطالب مطرح شده در کلاس درس است در حالی که ارزشیابی باید شامل برنامه درسی وفعالیت های دبیر در کلاس ونحوه  تدریس وی نیز می باشد وبه عنوان ابزاری برای درک نقایص برنامه وروند تدریس ویادگیری دانش آموز به کار رود.حال می توان گفت که ارزشیابی بخشی از فرایند یاددهی – یادگیری است وجدا از آن ودر انتهای آن قرار نمی گیرد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ارتقا شغلی چالش ها و مشکلات و تجربیات مدون دبیر فلسفه و منطق و ذکر راهکار ها و پیشنهادات

مقاله ارتقا شغلی خبره و عالی و تجربیات مدون آموزشی پیرامون چالش ها و مشکلات دبیر فیزیک و ذکر راهکار ها و پیشنهادات

اختصاصی از فی بوو مقاله ارتقا شغلی خبره و عالی و تجربیات مدون آموزشی پیرامون چالش ها و مشکلات دبیر فیزیک و ذکر راهکار ها و پیشنهادات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ارتقا شغلی خبره و عالی و تجربیات مدون آموزشی پیرامون چالش ها و مشکلات دبیر فیزیک و ذکر راهکار ها و پیشنهادات


مقاله ارتقا شغلی خبره و عالی  و تجربیات مدون آموزشی پیرامون چالش ها و مشکلات دبیر فیزیک و ذکر راهکار ها و پیشنهادات

فایل حاضر کامل ترین و دقیقترین مقاله ایست که در مورد پست دبیر فیزیک در قالب ورد و قابل ویرایش طراحی گردیده است و طبق آخرین بخشنامه های آموزش و پرورش بروز رسانی گردیده است و آماده چاپ می باشد. در نگارش این مقاله تمامی نکات مورد نیاز اداره آموزش و پرورش لحاظ گردیده است.به همراه این مقاله دقیق و کارآمد سه نمونه فرم ویژه ارتقای شغلی هم برای شما اسال می گردد که فرم شماره سه که شامل مستندات پست مورد نظر است نیز به صورت کامل پر شده است.

 

این مقاله ارتقا شغلی در116  صفحه میباشد

 مقدمه

فیزیک به عنوان علم یافتن قوانین حاکم بر طبیعتی است که انسان از بدو خلقت در  تعامل با آن بوده و در خصوص آن تفکر می کرده است و بی شک برای تمام رخدادها و مسائل موجود در طبیعت در ذهن خودش راه حل هایی ارائه کرده است که اکثر آنها نادرست است . هرگاه حل درست یک مسله علمی از ذهن عامه مردم دور باشد , جواب غلط ولی نزدیک به ذهن بیشترمورد پذیرش قرار می گیرد . اینکه آیا خورشید به دور زمین می گردد یا زمین به دور خورشید ، مسأله ای نیست که در زمان خودش حتی در زمان فعلی راه حل درستش قابل فهم تراز جواب غلط آن باشد، تدریس فیزیک از آنجا با دشواری روبروست که بشربه دلیل ذات جستجو گر خویش  برای تمام واقعیت ها ، درست یا غلط راه حل هایی ارائه کرده است . گاهی ستاره ها را ارابه های آتشین خدایان می داند که روزها در استراحت وشب ها در حل جنگ و ستیزند و زمین را بر شاخ گاو ، گاو را بر پشت ماهی تصور  ,و کوچکترین قسمت اجسام را مولکول فرض می کند علت سقوط اجسام و بالارفتن دود را اینگونه فرض می کند که اجسام از زمین منشأ گرفته و آتش از آسمان .اگر چه امروزه این تفکرات برای ما نابخردانه است  ، ولی واقعیت اینست که وجود داشته و امروز هم به نوبه خود ذهن دانش آموزان پر از جوابهای غیر منطقی است به خصوص در محدوده فیزیک کلاسیک . شما اگر 10 بار تکرار کنید که پرتاب در راستای قائم یک حرکت با شتاب ثابت است ، باز هم بیش از 70 درصد دانش آموزان در مورد اینکه شتاب اجسام هنگام بالارفتن بیشتر است یا پائین آمدن جواب غلط می دهند . اگر بارها بیان کنید که در شلیک گلوله به مقوا اندازه نیروی گلوله به مقوا بیشتر است یا  مقوا به گلوله ، باز جوابشان غلط است . در مبحث الکتریسیته, فشارو.... نیزکم وبیش همین مشکلات وجود دارد . پس دبیران فیزیک ب دو کاررا باید  انجام دهند . اول اینکه ذهن دانش آموزان را از آموخته های غلط خالی کنند و سپس واقعیتهای موجود را جانشین سازند. این کار در واقع به منزله ی تغییر جهت رودخانه است از سراریزی به سر بالایی . در فیزیک جدید به دلیل اینکه ذهن دانش آموزان تقریباً خالی  از اطلاعات است کار راحت تر به نظر می رسد ولی مشکل این است که در این خصوص ما معلمان نیز به اندازه کافی اطلاعات نداریم وهنوز به درک کاملی از مطلب نرسیدیم تا بتوانیم آن را به خوبی بیان کنیم هرگز با حوصله در آزمایشگاه پدیده فوتوالکتریک ، تابش جسم سیاه ، و کار با نیم رسانا را تمرین نکردیم به همین دلیل به سرعت از آنها می گذریم . مشکل بعدی عدم استفاده از آزمایشگاه به هر دلیلی است ,که یادگیری را مشکل می کند گاهی مطلبی که در ساعت های متمادی تدریس برای دانش آموزان قابل فهم نیست ، با یک جلسه آزمایش کاملاً درک می شود . ولی کمتربه این موضوع توجه میشود. مشکل بعدی عدم برنامه ریزی درست در رعایت ارتباط منطقی بین دروس فیزیک در پایه های مختلف است به تمام این موارد عدم برگزاری دوره های ضمن خدمت بطور مرتب ، عدم آموزش نیروهای تازه استخدام ، استفاده از نیروهای شرکتی ، استفاده از دبیران رشته های غیر مرتبط با فیزیک و از همه مهمتر کاهش ساعت تدریس در طول هفته از جمله مشکلاتی است که به موارد قبل اضافه می شود . مشکلات تدریس درس فیزیک ودانستنیها  فیزیک به عنوان علم یافتن قوانین حاکم بر طبیعتی است که انسان از بدو خلقت در  تعامل با آن بوده و در خصوص آن تفکر می کرده است و بی شک برای تمام رخدادها و مسائل موجود در طبیعت در ذهن خودش راه حل هایی ارائه کرده است که اکثر آنها نادرست است . هرگاه حل درست یک مسأله علمی از ذهن عامه مردم دور باشد ، جواب غلط ولی نزدیک به ذهن بیشتر مورد پذیرش قرار می گیرد . اینکه آیا خورشید به دور زمین می گردد یا زمین به دور خورشید ، مسأله ای نیست که در زمان خودش حتی در زمان فعلی راه حل درستش قابل فهم تر از جواب غلط آن باشد؛ تدریس فیزیک از آنجا با دشواری روبروست که بشر به دلیل ذات جستجوگر خویش  برای تمام واقعیت ها ، درست یا غلط راه حل هایی ارائه کرده است. گاهی ستاره ها را ارابه های آتشین خدایان می داند که روزها در استراحت و شب ها در حل جنگ و ستیزند و زمین را بر شاخ گاو ، گاو را بر پشت ماهی تصور و کوچکترین قسمت اجسام را مولکول فرض می کند علت سقوط اجسام و بالا رفتن دود را اینگونه فرض می کند که اجسام از زمین منشأ گرفته و آتش از آسمان؛ گرچه امروزه این تفکرات برای ما نابخردانه است، ولی واقعیت اینست که وجود داشته و امروز هم به نوبه ی خود، ذهن دانش آموزان پر از جوابهای غیر منطقی است به خصوص در محدوده ی فیزیک کلاسیک . شما اگر 10 بار تکرار کنید که پرتاب در راستای قائم، یک حرکت با شتاب ثابت است، باز هم بیش از 70 درصد دانش آموزان در مورد اینکه شتاب اجسام هنگام بالا رفتن بیشتر است یا پائین آمدن، جواب غلط می دهند . اگر بارها بیان کنید که در شلیک گلوله به مقوا اندازه ی نیروی گلوله به مقوا بیشتر است یا  مقوا به گلوله، باز جوابشان غلط است. در مبحث الکتریسیته؛ فشار و .... نیز کم و بیش همین مشکلات وجود دارد . پس دبیران فیزیک دو کار را باید  انجام دهند . اول اینکه ذهن دانش آموزان را از آموخته های غلط خالی کنند و سپس واقعیتهای موجود را جانشین سازند. این کار در واقع به منزله ی تغییر جهت رودخانه است از سرازیزی به سر بالایی . در فیزیک جدید به دلیل اینکه ذهن دانش آموزان تقریباً خالی  از اطلاعات است کار، راحت تر به نظر می رسد ولی مشکل این است که در این خصوص ما معلمان نیز به اندازه کافی اطلاعات نداریم و هنوز به درک کاملی از مطلب نرسیدیم تا بتوانیم آن را به خوبی بیان کنیم، هرگز با حوصله در آزمایشگاه، پدیده فوتوالکتریک ، تابش جسم سیاه، و کار با نیم رسانا را تمرین نکردیم به همین دلیل به سرعت از آنها می گذریم .مشکل  بعدی، عدم  استفاده  از  آزمایشگاه به  هر دلیلی است که یادگیری را مشکل می کند؛ گاهی مطلبی که در ساعت های متمادی تدریس برای دانش آموزان قابل فهم نیست ، با یک جلسه آزمایش کاملاً درک می شود ولی کمتر به این موضوع توجه می شود . مشکل بعدی عدم برنامه ریزی درست در رعایت ارتباط منطقی بین دروس فیزیک در پایه های مختلف است به تمام این موارد، عدم برگزاری دوره های ضمن خدمت بطور مرتب، عدم آموزش نیروهای تازه استخدام، استفاده از دبیران رشته های غیر مرتبط با فیزیک و از همه مهم تر کاهش ساعت تدریس فیزیک در طول هفته از جمله مشکلاتی است که به موارد قبل اضافه می شود شاید بهتر باشد تغییراتی اساسی در زمینه تدریس فیزیک ایجاد شود .  آیا می دانید که: می دانیم اجسامی که سطح تیره ای دارند وقتی در مقابل نور خورشید قرار می گیرند بیشتر از اجسامی که سطح روشنی دارند گرم می شوند این موضوع در مورد بالا پوشی که بادیه نشینان درصحرا می پوشند صدق می کند، یعنی بالاپوش سیاه بیشتر از بالاپوش سفید گرم می شود .     پس چرا بادیه نشین ردایی سیاه برتن می کند؟ آیا واقعاً این پوشش موجب کاهش شانس زنده ماندن در محیط بیابانهای سوزان نمی شود؟ جواب: بله؛ این قابل قبول است که در بیابانهای سوزان ردای سیاه تقریبا 6درجه نسبت به ردای سفید مشابه خود گرمتر است؛ اما با اینحال بادیه نشینان صحرای سیناهمچنان  ردای  سیاه می پوشند چرا که خودش دمای بیشتری نسبت به ردای سفید دارد و می تواند هوای درون ردا را گرم  کنددر نتیجه هوای گرمتر سریعتر  بالا  می رود و از منافذ پارچه خارج می شود؛ و در همین زمان هوای بیرونی از پایین ردا که باز است به داخل ردا کشیده می شود بنابراین درزیر ردای سیاه گردش هوا افزایش می یابد واین موضوع، بادیه نشین را نسبت به کسی که ردای سفید پوشیده خنک تر می کند.در واقع نسیم پیوسته ای که به بدن بادیه نشین می وزد  می تواند برای او احساس آرامش ایجادمی نماید.این موضوع توسط چهار فیزیکدان بررسی شده ونتیجه ی فوق در مجله ی علمی وپژوهشی نیچر(معتبرترین مجله علمی دنیا) به چاپ رسیده است.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ارتقا شغلی خبره و عالی و تجربیات مدون آموزشی پیرامون چالش ها و مشکلات دبیر فیزیک و ذکر راهکار ها و پیشنهادات

دانلود مقاله سود هر سهم : چالش ها و فرصت ها(پایگاه اطلاع رسانی انجمن های علمی دانشجویان حسابداری)

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله سود هر سهم : چالش ها و فرصت ها(پایگاه اطلاع رسانی انجمن های علمی دانشجویان حسابداری) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله سود هر سهم : چالش ها و فرصت ها(پایگاه اطلاع رسانی انجمن های علمی دانشجویان حسابداری)


دانلود مقاله سود هر سهم : چالش ها و فرصت ها(پایگاه اطلاع رسانی انجمن های علمی دانشجویان  حسابداری)

 

 

 

 

سود هر سهم : چالش ها و فرصت ها(پایگاه اطلاع رسانی انجمن های علمی دانشجویان  حسابداری)

 

سود خالص یا سطر آخر (Bottom line)، توجه عده کثیری از محققین و پژوهشگران حسابداری و علوم مالی را به خود معطوف کرده است . مقالات و بحث های بسیار زیادی پیرامون سود و سود هر سهم   (EPS)[i] وجود دارد . عده ای ارتباط سود هر سهم (EPS) و سود پرداختی هر سهم(DPS)[ii] را با قیمت سهام بررسی می کنند. عده ای دیگر محتوای اطلاعاتی سود پیش بینی شده هر سهم شرکتها را مورد مطالعه قرار می دهند. بعضی نیز کیفیت EPS را مورد توجه قرار می دهند و بر روی طبقه بندی مجزای اقلام تشکیل دهنده آن تأکید می ورزند. گروهی دیگر بحث درجه نقد شوندگی سود هر سهم را بیان می کنند . گروهی خواستار محاسبه محافظه کارانه ترین سود هر سهم هستند .

 

 

 

 

سود هر سهم (EPS) یکی از آماره های مالی بسیار مهم است که مورد توجه سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی می باشد. سود هر سهم نشان دهنده سودی است که عاید هر سهم عادی می شود و اغلب برای ارزیابی سود آوری و ریسک مرتبط با سود و نیز قضاوت درخصوص قیمت سهام استفاده می شود. در بسیاری از کشورهای جهان، اهمیت این رقم به حدی است که آن را به عنوان یکی از معیارهای اساسی مؤثر در تعیین قیمت سهام می دانند و در مدلهای ارزشیابی سهام نیز به طور گسترده ای از آن استفاده می شود.

در حال حاضر شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طبق بخشنامه های بورس ، ملزم به ارائه اطلاعات EPS واقعی و پیش بینی و افشاء تغییرات بعدی در پیش بینی ها می باشند، ولی استاندارد حسابداری خاصی درخصوص نحوه محاسبه و گزارش EPS وجود ندارد . فقط در استاندارد شماره یک ، محاسبه عایدی هر سهم بر مبنای تعداد سهام در تاریخ ترازنامه و افشای آن در صورت سود و زیان یا در یاددشت های توضیحی الزامی شده است .  اخیرا سازمان حسابرسی ، تدوین پیش نویس استاندارد خاصی را در این زمینه آغاز نموده است که انتظار می رود بهبودی در گزارشگری مالی باشد.

در آمریکا بیانیه شماره 128 هیئت استانداردهای حسابداری مالی[iii] و در سطح بین المللی استاندارد حسابداری[iv] شماره 33 ، نحوه محاسبه و افشای سود هر سهم را مشخص می کنند . استاندارد بین المللی شماره 33 در سال 2004 مورد تجدید نظر قرار گرفت . هیئت استانداردهای حسابداری مالی آمریکا (FASB) نیز در واکنش به طرح موضوعات جدیدی مانند ابزارهای مالی پیچیده و لزوم شفاف سازی هر چه بیشتر آثار محاسباتی این ابزارها ، در سود پایه هرسهم(BEPS)[v]و سود تقلیل یافته هر سهم(DEPS)[vi] و همچنین در جهت همگرایی[vii] با استانداردهای بین المللی، در 30 سپتامبر 2005 پیش نویس پیشنهاد اصلاح بخشهایی از بیانیه شماره 128 را منتشر کرد.

موضوع مطرح در این پیش نویس[viii] از آن جهت حائز اهمیت است که بحث های بسیار زیادی در مورد نحوه برخورد با برخی ابزارهای مالی مطرح می باشد ، مثل سهام قابل انتشار مشروط[ix]، ابزارهای مالی قابل تبدیل اجباری[x]، آپشن (اختیار معامله)[xi] و وارانت (اختیار خرید سهام)[xii] و قراردادهایی که در آینده ممکن است با وجه نقد یا سهام تسویه شوند[xiii] . در حقیقت نوعی احساس نیاز به ارائه رهنمودی عملی برای محاسبات سود پایه و تقلیل یافته هر سهم در صورت وجود ابزارهای فوق، در حرفه حسابداری پیش آمده است.

در این مقاله اهمیت EPS ، کاربردها و محدودیت های آن ، سابقه قانون مندی EPS و تلاش های انجام شده برای همگرایی بین المللی در استانداردهای حسابداری سود هر سهم مورد بحث قرار می گیرد تا تحلیلی جامع پیرامون این موضوع مهم شکل گیرد . در ادامه با نگاهی انتقادی پیش نویس اصلاحات پیشنهادی در استاندارد آمریکا مورد بررسی قرار می گیرد .

همچنین به دلیل لغو APB شماره 15 و جایگزینی آن با SFAS شماره 128 که انطباق زیادی با استاندارد بین المللی شماره 33 دارد ، چگونگی محاسبه سود هر سهم بر اساس دو استاندرد مذکور تشریح شده است تا خلا اطلاعاتی مرتبط با روش های جدید محاسبه سود هر سهم رفع گردد . واقعیت این است که به دلیل عدم تجدید نظر در نشریه 94 سازمان حسابرسی ، در بسیاری از دانشگاه های کشور هنوز APB منسوخ شده شماره 15 تدریس می شود . 

 

تعداد صفحه :6 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سود هر سهم : چالش ها و فرصت ها(پایگاه اطلاع رسانی انجمن های علمی دانشجویان حسابداری)

دانلود مقاله سود هر سهم : چالش ها و فرصت ها

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله سود هر سهم : چالش ها و فرصت ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله سود هر سهم : چالش ها و فرصت ها


دانلود مقاله سود هر سهم : چالش ها و فرصت ها

 

 

 

 

 

سود هر سهم : چالش ها و فرصت ها(پایگاه اطلاع رسانی انجمن های علمی دانشجویان  حسابداری)

 

سود خالص یا سطر آخر (Bottom line)، توجه عده کثیری از محققین و پژوهشگران حسابداری و علوم مالی را به خود معطوف کرده است . مقالات و بحث های بسیار زیادی پیرامون سود و سود هر سهم   (EPS)[i] وجود دارد . عده ای ارتباط سود هر سهم (EPS) و سود پرداختی هر سهم(DPS)[ii] را با قیمت سهام بررسی می کنند. عده ای دیگر محتوای اطلاعاتی سود پیش بینی شده هر سهم شرکتها را مورد مطالعه قرار می دهند. بعضی نیز کیفیت EPS را مورد توجه قرار می دهند و بر روی طبقه بندی مجزای اقلام تشکیل دهنده آن تأکید می ورزند. گروهی دیگر بحث درجه نقد شوندگی سود هر سهم را بیان می کنند . گروهی خواستار محاسبه محافظه کارانه ترین سود هر سهم هستند .

 

 

 

 

سود هر سهم (EPS) یکی از آماره های مالی بسیار مهم است که مورد توجه سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی می باشد. سود هر سهم نشان دهنده سودی است که عاید هر سهم عادی می شود و اغلب برای ارزیابی سود آوری و ریسک مرتبط با سود و نیز قضاوت درخصوص قیمت سهام استفاده می شود. در بسیاری از کشورهای جهان، اهمیت این رقم به حدی است که آن را به عنوان یکی از معیارهای اساسی مؤثر در تعیین قیمت سهام می دانند و در مدلهای ارزشیابی سهام نیز به طور گسترده ای از آن استفاده می شود.

در حال حاضر شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طبق بخشنامه های بورس ، ملزم به ارائه اطلاعات EPS واقعی و پیش بینی و افشاء تغییرات بعدی در پیش بینی ها می باشند، ولی استاندارد حسابداری خاصی درخصوص نحوه محاسبه و گزارش EPS وجود ندارد . فقط در استاندارد شماره یک ، محاسبه عایدی هر سهم بر مبنای تعداد سهام در تاریخ ترازنامه و افشای آن در صورت سود و زیان یا در یاددشت های توضیحی الزامی شده است .  اخیرا سازمان حسابرسی ، تدوین پیش نویس استاندارد خاصی را در این زمینه آغاز نموده است که انتظار می رود بهبودی در گزارشگری مالی باشد.

در آمریکا بیانیه شماره 128 هیئت استانداردهای حسابداری مالی[iii] و در سطح بین المللی استاندارد حسابداری[iv] شماره 33 ، نحوه محاسبه و افشای سود هر سهم را مشخص می کنند . استاندارد بین المللی شماره 33 در سال 2004 مورد تجدید نظر قرار گرفت . هیئت استانداردهای حسابداری مالی آمریکا (FASB) نیز در واکنش به طرح موضوعات جدیدی مانند ابزارهای مالی پیچیده و لزوم شفاف سازی هر چه بیشتر آثار محاسباتی این ابزارها ، در سود پایه هرسهم(BEPS)[v]و سود تقلیل یافته هر سهم(DEPS)[vi] و همچنین در جهت همگرایی[vii] با استانداردهای بین المللی، در 30 سپتامبر 2005 پیش نویس پیشنهاد اصلاح بخشهایی از بیانیه شماره 128 را منتشر کرد.

موضوع مطرح در این پیش نویس[viii] از آن جهت حائز اهمیت است که بحث های بسیار زیادی در مورد نحوه برخورد با برخی ابزارهای مالی مطرح می باشد ، مثل سهام قابل انتشار مشروط[ix]، ابزارهای مالی قابل تبدیل اجباری[x]، آپشن (اختیار معامله)[xi] و وارانت (اختیار خرید سهام)[xii] و قراردادهایی که در آینده ممکن است با وجه نقد یا سهام تسویه شوند[xiii] . در حقیقت نوعی احساس نیاز به ارائه رهنمودی عملی برای محاسبات سود پایه و تقلیل یافته هر سهم در صورت وجود ابزارهای فوق، در حرفه حسابداری پیش آمده است.

در این مقاله اهمیت EPS ، کاربردها و محدودیت های آن ، سابقه قانون مندی EPS و تلاش های انجام شده برای همگرایی بین المللی در استانداردهای حسابداری سود هر سهم مورد بحث قرار می گیرد تا تحلیلی جامع پیرامون این موضوع مهم شکل گیرد . در ادامه با نگاهی انتقادی پیش نویس اصلاحات پیشنهادی در استاندارد آمریکا مورد بررسی قرار می گیرد .

همچنین به دلیل لغو APB شماره 15 و جایگزینی آن با SFAS شماره 128 که انطباق زیادی با استاندارد بین المللی شماره 33 دارد ، چگونگی محاسبه سود هر سهم بر اساس دو استاندرد مذکور تشریح شده است تا خلا اطلاعاتی مرتبط با روش های جدید محاسبه سود هر سهم رفع گردد . واقعیت این است که به دلیل عدم تجدید نظر در نشریه 94 سازمان حسابرسی ، در بسیاری از دانشگاه های کشور هنوز APB منسوخ شده شماره 15 تدریس می شود . 

 

اهمیت EPS و کاربردهای آن

سود منبع اصلی تأمین جریان نقد و زایش ثروت است. تعیین سطح سود که برای مقاصد تجزیه و تحلیل مالی مربوط باشد ، یک فرآیند تحلیلی پیچیده می باشد. با توجه به تفاوت ارقام سود شرکتهای مختلف و نیز تغییر ارقام سود یک شرکت در طی دوره های زمانی مختلف، مقایسه پذیری این ارقام تا حدودی مشکل می باشد. یکی از روش های استاندارد نمودن رقم سود ، تبدیل آن به یک مبلغ سود هر سهم می باشد. این اهمیت و حساسیت EPS باعث شده است که اولاً محاسبه و گزارش EPS واقعی و پیش بینی طبق قوانین بازار سرمایه بسیاری از کشورها الزامی گردد، ثانیاً مراجع تدوین استاندارد های حسابداری نیز الزامات معینی را جهت نحوه محاسبه و افشاء آن وضع نمایند تا سودمندی EPS را از طریق افزایش قابلیت مقایسه (بین شرکتها و طی دوره های مختلف) و کاهش صلاحدید مدیریت ارتقاء دهند.

براساس تحقیقات تجربی انجام شده در سایر کشورها، EPS استفاده های زیر را دارد :

1-   ارزیابی، تعیین و قضاوت درخصوص قیمت سهام. تحلیل گران مالی با ضرب EPS در رقم P/E درخصوص پایین یا بالا بودن قیمت سهام قضاوت می کنند. این دو رقم به طور گسترده در تصمیمات سرمایه گذاری استفاده می شود و حتی بورس اوراق بهادار نیز بر همین مبنا در خصوص معقول بودن قیمت، قضاوت می کند . به دلیل اهمیت EPS، ضروری است رویکردی یکنواخت برای محاسبه آن وجود داشته باشد.

2-   پیش بینی EPS های آینده و نرخ رشد آن ، بر قیمت سهام تأثیر دارد. سهامداران و تحلیل گران ، EPS های گزارش شده را برای بر آورد EPS های آینده و برآورد نرخ رشد آتی به کار می برند و در واقع توان زایش ثروت شرکت را ارزیابی می کنند.

3-   ارزیابی پوشش سود نقدی و توانایی پرداخت سود سهام. یکی از معیارهای قضاوت درخصوص توان پرداخت سود سهام در زمان حال و آینده، مبلغ EPS می باشد. اگر چه سایر ملاحظات مالی و سرمایه گذاری ، در تعیین خط مشی تقسیم سود مؤثر است ولی مسلم است که بدون وجود سود، امکان پرداخت سود سهام نمی باشد.

4-   قضاوت درخصوص وضعیت شرکت و عملکرد مدیریت و نیز ترسیم تصویری از آینده. رقم EPS نسبت به بازدهی نقدی (سود سهام) مبنای قابل قبول تری برای مقایسه عملکرد شرکت و مدیریت می باشد. اگر چه جریان های نقدی عامل مهم در ارزیابی ارزش شرکت است ، ولی اعتقاد بر این است که EPS معیار بهتری برای مقایسه عملکرد شرکت طی سالهای مختلف و نیز با رقبا می باشد.

5-   برآورد قدرت سودآوری و ارزیابی سطح و روند سود. بهترین برآورد ممکن از متوسط سود یک شرکت که انتظار حفظ و یا تکرار آن با درجه ای از نظم در یک محدوده زمانی آتی می رود را قدرت سودآوری می گویند. بیشتر مدلهای ارزیابی به نحوی قدرت سودآوری را از طریق یک عامل یا ضریب که هزینه سرمایه و نیز ریسک و بازده های مورد انتظار آتی را در بر می گیرد، سرمایه ای می کنند. EPS در صورتی برای ارزیابی قدرت سودآوری مناسب است که با تأکید بر اقلام مستمر سود و زیان محاسبه شده باشد. تحلیل گران بر شناسایی اجزائی از جریان درآمد و هزینه تمرکز

تعداد صفحه :6

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سود هر سهم : چالش ها و فرصت ها