فرمت فایل : WORD ( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 25-27
در صورت داشتن سوال و یا درخواست پروژه و یا تحقیق با هر فرمت دلخواهتان لطفا،حتما با شماره های ما تماس بگیرید.
تلفن پاسخگویی به سفارشات شما عزیزان :09389070898
ایمیل پشتیبان:MRTeacher2008@gmail.com
اثر اعتیاد بر خانواده
اعتیاد یکی از لکه های ننگ و داغی است که برپیشانی گروهی از انسانهای منحط زده شده و وجودشان را مایه شرمساری انسانها ساخته است. این امر زاییده هوس مندی ها، چاره جویی هابرای درمان درد درونی، خوشگذرانی ها، معاشرتهای ناباب و زمانی هم با دستیاری و کمک عوامل استعمار است در نزد بسیاری از افراد رواج دارد و حیات شخصی و اجتماعی آنها را بر باد داده و خانواده و فرزندانشان را دستخوش نابسامانی می سازد.
انگیزه اعتیاد هر چه باشد و فرم و صورت آن به هر گونه ای که باشد، خواه از مواد مخدر، خواه از الکل، و خواه از دیگر امور، باید گفت که آن عاملی برای زوال خانواده ها و از عوامل جرم زاست. موضوع اعتیاد به هر گونه ای که باشد سبب زوال، گرفتاری نسل و سقوط شخصیت معتاد و کلاً نابسامانی خانواده است. بلوغ عاطفی را دچار مخاطره ساخته و از انسانی که قادر است اوج گیری عروج کند فردی می سازد زبون، درمانده، ناتوان در اداره ی خود و زندگی خویش، دور ازاحساس مسؤولیت بی تفاوت در برابر وقایع و امورو نیز حوادثی که دردورو برش می گذرد.
اثر اعتیاد بر خانواده
امر اعتیاد برای خود فرد یک مسئله است و برای خانواده ی او مسئله ای دیگر. او نه تنها وجود خود را که سرمایه ای عظیم برای جامعه می تواند باشد به خطر می اندازد بلکه روزگار همسر و فرزندان را به تباهی می کشاند. اهم عوارضی که به خاطر اعتیاد گریبانگیر خانواده می شود عبارتنداز:
1- سردی کانون: خانه معتاد خانه ای سرد و بی رونق است، و گرمی و حرارتی در آن به چشم نمی خورد. زن و شوهرنسبت به هم احساس بیگانگی دارند هم بدان خاطر که معتاد فقط متوجه خود و دنیای خویش و از دیگران بیگانه است و هم بدان علت که عمل او مورد اعتراض همسر و مورد درگیری و انتقاد است. این سردی از جهت دیگری هم به چشم می خورد و آن ضعف اقتصادی خانواده و علت از میان رفتن توان کار و تلاش است. هرچه که تولید می شود صرف تهیه مواد می گردد. در نتیجه هزینه های ضروری خانواده فرو می مانند. در جهت سوم توجه به آینده چنین زندگی، شادابی و نشاط را از افراد می ستانند و خشونت و خوی حیوانی وارد عرصه حیات می گردند.
2- تأثیر منفی بر نسل: پدر یا مادر معتاد دو گونه تأثیر بر نسل می گذارد: یکی تأثیر وراثتی و آن دیگری تأثیر محیطی.
در جنبه ی وراثت باید گفت فساد جسمی و روانی معتاد ، مخصوصاً معتادان به مواد مخدر و الکل از راه وراثت به فرزندان منتقل می شود و زمینه را برای گرفتاری آنها فراهم می کند، بخشی از نقص عضوهای مادرزادی ، عقب ماندگی های ذهنی ناشی از اعتیاد به الکل یا دیگر مواد است. فرزندان الکلیک غالباً از لحاظ بدنی ضعیف ، علیل ، گرفتار عوارض ناشی از اختلال در غده تیرویید، انحراف در ستون فقرات ، و عدم رشد روانی و ... می باشد. از لحاظ محیطی تکلیف روشن است چه محیط رحم برای مادران معتاد و چه محیط خارج رحم برای پدر و مادر، می دانیم کودک در محیط رنگ می گیرد و در آنجا ساخته می شود. سوء رفتار، بدآموزی ها، کجرویهای آموخته از محیط در آن کاملاً به چشم می خورد. فرزندان افراد معتاد آن چنانند که گویی در برابر بیماری ها تاب مقاومت ندارند و در شرایط مساوی زودتر از دیگران بیمار می شوند. اینان در تمام مدت زندگی مخصوصاً در دوران قبل از بلوغ در معرض حملات گوناگون بیماری ها هستند و غالباً ضعیف و برخی از آنان (فرزندان الکلیک) گرفتار تشنجند.
- عدم پذیرش مسئولیت: معتاد نه در زندگی خانوادگی و نه در حیات اجتماعی پذیرای مسئولیت و تعهدی نیست. او نمی تواند مسئولیت اداره همسر و تربیت فرزندان را بپذیرد و یا در رابطه با تأمین اقتصادی آنها تعهدی را در خود احساس کند و این امر خود یکی از عوامل ویرانی خانواده و ثبوت فرزندان است. معتاد پس از مدتی پسیکوپات (شخصیت ضد اجتماعی) می شود. رفتار اجتماعی او جنبه ی ضد اجتماعی دارد و منافی با اخلاق است. مرتکب انحراف و لغزش می شود. و برای خود احساس شرمی قایل نیست. از دیگران سرزنش می شود، خجالت می کشد و...در چنین صورتی چه احساس مسئولیتی برای اوست ؟
- تأثیر بر تربیت: فرزندان افراد معتاد امکان تربیت و رشد ندارد مگر به میزانی که توسط مادر یا پدر غیر معتاد درباره شأن اعمال شود یا به اندازه ای که خود مدیر خود شوند یا بتوانند اوضاع خویش را سروسامان دهند. اعتیاد کی به آنها اجازه فرصت می دهد که امکانات تربیتی را در اختیار فرزندان قرار دهند و یا گامی را در راه پرورش آنها بردارند. اصولاً کی می تواند در راه سازندگی نسلی گام بردارند که خود ساخته و نسبتاً پرورده باشند. آن کسی که گرفتار انحطاط و تنزل اخلاقی بدان حد است که همه چیز را فدای اعتیاد می کند. چه توقع و انتظاری می توانیم از او داشته باشیم؟ و تازه اگر بنا شود که آنان در امر تربیت فرزندان گام برمی دارند چه تربیتی را می توانند به آنها بدهند؟ و با چه شیوه ای می توانند به پیش روند؟ به فرزندان خود چه بگویند؟ آیا آنها می توانند به فرزندان خود بگویند که شریف و پاکدامن باشید؟ می توانند به آنها بگویند که تن به آلودگی ها و اعتیاد ندهند؟ اگر هم بگویند که آیا واقعاً در کودک اثر خواهد کرد؟ آیا کودک نخواهد پرسید که اگرچنین رفتارهایی انحراف آلوده است پس چرا خود تن داده ای؟ و ...
- سستی پیوند عاطفی با فرزند: معتاد لااقل به دو علت در روابط عاطفی با فرزندان دچار سستی است: یکی به خاطر نفس اعتیاد که حالت بی تفاوتی به افراد می دهد و به اصطلاح روانشناسان آنها را گرفتار حالت پسیکوپاتی می کند و این امر درباره ی آنها که به مواد مخدر چون هرویین گرفتارند، بیشتر صادق است و دیگر بدان خاطر که سرگرمی و اشتغال به مواد مخدر یا الکل حالت نئشه ای به آنها می دهد که خود را از داشتن رابطه ی عاطفی با فرزندان بی نیاز می کند. رابطه ی عاطفی با همسر و فرزند آنچنان سست است که حتی اگر برای او خبر آورند که همسرش دچار آلودگی شده حس غیرتش نمی جنبد. به همین ترتیب پیوند ازدواج سست می شود، خوی مهرورزی جای خود را به خشونت می دهد، قلب همسر و فرزندان را می شکند واز این بابت خود را در خور سرزنش نمی داند و این امری است که در رابطه با معتادان سابقه دار بیشتر به چشم می خورد .
دانلود پایان نامه | مقاله اثر اعتیاد بر خانواده