با تحولات سریع و شتابان محیط بینالمللی و گذر از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی و مواجة اقتصادهای ملی با اقتصاد جهانی و مطرح شدن پدیدههایی همانند «جهانی شدن اقتصاد» و «فنآوریاطلاعات» ، مباحث اساسی درخصوص راهکارهای مختلف برای تسریع فرآیند رشد و توسعة پایدار و رفاهاقتصادی مطرح میگردد. یکی از این مباحث جدید، نقش کارآفرینان در این فرایند میباشد. کارآفرینی ازمفاهیم جدیدی است که حداقل در محدودة علم اقتصاد ، مدیریت، جامعهشناسی و روانشناسی و سایرمقولههای مرتبط با این موضوع قدمتی بسیار کوتاه داشته و از مفاهیم رو به گسترش میباشد. به دلیل آنکه معنای تحتالفظی «کارآفرینی» نمیتواند عمق محتوی و مفهوم این واژه را مشخص نماید و برای جلوگیری ازفهم نادرست این موضوع یا واژه با سایر واژهها و برای رسیدن به فهم و فرهنگ مشترک از آن، معرفی وشناساندن این واژه بسیار مهم مینماید . این که کارآفرینی چیست؟ کارآفرین کیست؟ فرآیند کارآفرینی چگونهاست؟ نقش و تاثیر کارآفرینی و کارآفرینان در ابعاد توسعه و رشد اقتصادی و متغیرهای کلان اقتصادی هماننداشتغال چیست؟ نقش آموزش و تجربه در رشد کارآفرینی چه میزان است؟ سوالهایی هستند که باید برای رسیدنبه این فرهنگ مشترک به وضوح و مبسوط پاسخ داده شود.
بهطور کلی «کارآفرینی» از ابتدای خلقت بشر و همراه با او در تمام شئون زندگی حضور داشته و مبنایتحولات و پیشرفتهای بشری بوده است. لیکن تعاریف زیاد و متنوعی از آن در سیر تاریخی و روند تکاملموضوع بیان شده است، که برخی از این تعاریف ارائه میگردد:
ـ کارآفرین کسی است که متعهد میشود مخاطرههای یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبلکند ( Webster's New Collegiate Dictionary ).
ـ خریداری نیروی کار و مواد اولیه به بهائی نامعین و به فروش رساندن محصولات به بهائی طبق قرارداد(برنارد دو بلیدور ( Bernard F. De Belidar ) اقتصاددان فرانسوی در اوایل قرن هیجدهم).
ـ کارآفرین فردی است که ابزار تولید را به منظور ادغام آنها برای تولید محصولات قابل عرضه به بازار، ارائهمیکند (ریچارد کانتیلون R. Cantillon در حدود سال 1730).
ـ کارآفرین عاملی است که تمامی ابزار تولید را ترکیب میکند و مسوولیت ارزش تولیدات، بازیافت کلسرمایهای را که بکار میگیرد، ارزش دستمزدها، بهره و اجارهای که میپردازد و همچنین سود حاصل را برعهده میگیرد (جان باتیست سی ( Jean Baptiste Say ) ، اقتصاددان فرانسوی در سال 1803 میلادی).
ـ کارآفرینی پلی است بین جامعه به عنوان یک کل، به ویژه جنبههای غیراقتصادی جامعه و موسساتانتفاعی تاسیس شده برای تمتع از مزیتهای اقتصادی و ارضاء آرزوهای اقتصادی
در واقع، هنوز هم تعریف کامل، جامع، مانع و مورد پذیرش همة صاحبنظران ارائه نشده است، لیکن دراین بین تئوری و تعاریف اقتصاددان مشهور اتریشی به نام «جوزف شومپیتر ( Joseph Schumpeter ) ازکارآفرینی و نقش کارآفرینان در فرآیند توسعه مورد توافق و ارجاع اکثر محققین در این زمینه است:
بر طبق نظر وی کارآفرین نیروی محرکة اصلی در توسعة اقتصادی و موتور توسعه میباشد و نقش ویعبارت است از نوآوری یا ایجاد ترکیبهای تازه از مواد. شومپیتر مشخصة اصلی کارآفرین را «نوآوری»میدانست و کار یک کارآفرین را «تخریب خلاق» تعریف کرد. وی در کتاب «نظریة اقتصاد پویا» اشاره میکندکه تعادل پویا از طریق نوآوری و کارآفرینی ایجاد میگردد و اینها مشخصة یک اقتصاد سالم هستند.
سابقه کارآفر ینی در دنیا: در اوایل سده شانزدهم میلادی کسانی را که درکار مأموریت نظامی بودند کارآفرینی خواندند و پس از آن نیز برای مخاطرات دیگر نیز همین واژه با محدودیتهایی مورد استفاده قرار گرفت. از حدود سال 1700 میلادی به بعد درباره پیمانکاران دولت که دست اندرکار امور عمرانی بودند، از لفظ کارآفرین زیاد استفاده شده است. کارآفرینی و کارآفرین اولین بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و همه مکاتب اقتصادی از قرن شانزدهم میلادی تاکنون به نحوی کارآفرینی را در نظریههای خود تشریح کردهاند. ژوزف شوپیتر با ارائه نظریه توسعه اقتصادی خود در سال 1934 که همزمان با داوران رکود بزرگ اقتصادی بود، موجب شد تا نظر او در خصوص نقش محوری کارآفرینان در ایجاد سود، مورد توجه قرار گیرد و به همین دلیل وی را «پدر کارآفرینی»لقب دادهاند. از نظر وی «کارآفرین نیروی محرکه اصلی درتوسعه اقتصادی است » و نقش کارآفرینی عبارت است از «نوآوری یا ایجاد ترکیب های تازه از مواد»
کارآفرینی از سوی روانشناسان و جامعهشناسان با درک نقش کارآفرینان در اقتصاد و به منظور شناسایی ویژگیها و الگوهای رفتاری آنها با بررسی و تحقیق در خصوص آنان مورد توجه قرار گرفته است.
جامعه شناسان کارآفرینی را به عنوان یک پدیده اجتماعی در نظر گرفته و به بررسی رابطه متقابل بین کارآفرینان و سایر قسمتها و گروههای جامعه پرداختهاند .
دانشمندان مدیریت به تشریح مدیریت کارآفرینی و ایجاد جو و محیط کارآفرینانه در سازمانها پرداختهاند.
ایده های کار آفرینانه در کسب و کار زنان:
تحقیقات نشان میدهد، اولین دلیلی که باعث شروع کسب و کار توسط زنان می شود این است که در آنان ایدههای کار آفرینی القا میشود , دلیل دیگری که اغلب اظهار می شود خشمی است که از محیطهای کاری قبلی خود دارند.اینها همه واقعیتهای بر مطالعه ای است که امروز توسط سه سازمان معتبر کسب و کار زنان منتشر شده است: کاتالیست(Catalyst)، انجمن ملی برای زنان صاحب کسب وکار (NFWBO)، کمیته های کارآفرینی. راه های جدید برای کسب وکار زنان تحقیقی است که بر مبنای بررسی های انجام شده روی800 زن و مرد صاحب کسب و کار صورت گرفته است و هدف آ ن دریافت این نکته بوده است که چرا تعداد زنان صاحب کسب و کار در ایالات متحده تقریبا با رشدی دو برابر بیشتر از میانگین جهانی افزایش مییابند. لوئیس هابر( Lois HABER ) رئیس موسسه NFWBO دبیر و سرویس مالی موسسه Delare Valley بیان می کند.« زنان احتمالا بیشتر به دو دلیل کسب و کار خود را اغاز می کنند. اول اینکه موقعیتهایی را که برای اجرای ایده های کار آفرینی وجود دارد تشخیص می دهند یا اینکه برای خود همان کاری انجام میدهند که قبلا برای کار فرمای خود انجام میدهند.» وی می افزاید: « برای 44 درصد اززنان اینها محرک اولیه اند» .
بر اساس مطالعات انجام شده تغییرات عمده ای در این محرک در طول دو دهه اخیر رخ داده است. زنانی که در ده سال اخیر کسب و کاری راه انداخته اند بیشتر تمایل به کسب تجربه حرفه ای و یا موقعیت های مدیریتی دارند تا موقعیتهای کارمندی.
« Quot» زنان صاحب کسب و کار بیشتر از مردان از داشتن تجربه های ناخوشایند در محیطهای کاری پیشین خود گزارش می دهند و این مسئله در طی سال های اخیر افزایش چشمگیری داشته است. با توجه به نظر Sheilawelingron رئیس کاتالیست(Catalyst): افزایش چشمگیری در تعداد زنانی که در شغلهای قبلی خود به بازی گرفته نمی شدند مشاهده می شود. پنجاه و یک درصد از زنان صاحب کسب و کار دارای سابقه قبلی کاری، آرزوی داشتن انعطاف پذیری بیشتر را به عنوان دلیل اصلی ترک مشاغل قبلی خود ذکر می کنند و در حالیکه 29 درصد وجود سقف شیشهای (glass-ceiling) را به عنوان دلیل اصلی ذکر کرده اند. 44 درصد از این افراد اظهار داشته اند که احساس میکردند حضورشان با ارزش و مفید نبوده است. جمله« تو از طرف روسا و ناظرین خود جدی گرفته نمی شوی» تجربه همیشگی یک سوم از این زنان است. بیشتر از نیمی از آنان (58%) می گویند هیچ چیز نمی تواند آنان را به دنیای کار قبلی باز گرداند، در حالیکه 24% پول بیشتر و 11% انعطاف پذیری بیشتر را عواملی دانستهاند که می تواند موجب بازگشت آنان به مشاغل وشرکت های قبلی شود. احتمال شروع کسب و کاری مرتبط با زمینه قبلی کاری برای زنانی که در سالهای اخیر صاحب کسب و کار شده اند و ا فرادی که در راس کمپانیهای پر فروش قرار دارند بسیار بیشتر از کسانی است که در گذشته وارد کسب و کار شده اند. Linda k.paresky رئیس کمیته راه های کارآفرینی می گوید :«در این مطالعه همچنین آشکار می کند که در حالیکه کسب و کار هایی که توسط مردان آغاز می شود اکثرا به مشاغلی که قبلا داشته اند ارتباط نزدیک دارد، اغلب زنان یا کسب وکار کاملا غیر مرتبط با مشاغل قبلی خود آغاز می کند و یا علائق شخصی خود را در حرفه خود دنبال می کنند». زنان صاحب کسب و کار (14%) بیشتر از مردان (2%) علائق شخصی خود را در کسب و کارشان پیگیری می کنند. ا ین مطالعه همچنین نکات زیر را آشکار می کند:
- اکثر کارآفرینان دارای سابقه کاری قبلی در بخش خصوصی هستند، که از میان زنان کمتر از مردان از شرکت معتبر جدا شده و بیشتر تجربه کار را به صورت غیر انتفاعی داشته اند.
- زنانی که در ده سال ا خیر کسب و کاری راه انداخته اند بیشتر از مشاغل مدیریتی آمده اند تا از مشاغل کارمندی. - زنان بیشتر از مردان تمایل دارند که کسب و کاری راه بیاندازند تا کسب و کاری را خریداری کنند.
- از نظر زنان کار آفرین رئیس خود بودن و داشتن آزادی های بیشتر جزو مهمترین مزایای کار آفرینی است در حالیکه حل و فصل مشکلات کارمندان گذراندن ساعت های متوالی میان آنان جزو بدترین معایب ذکر شده است.
Heidi.G.Miller رئیس دفتر مالی گروه Travelers می گوید:«این نکته که که چرا زنان مشاغل کارمندی را برای خلق محیطهای کاری جدید – که جوابگوی نیازشان باشد – ترک می کنند، اهمیتی حیاتی برای شرکتهای بزرگ و معتبر آمریکایی دارد.» او میافزاید: نتیجه این امر میتواند به فراهم کردن اطلاعاتی برای خدمت رسانی بهتر به زنان کار آفرین کمک کند.
چگونه طرح تجاری بنویسیم؟
در این بخش سه هدف را دنبال میکنیم .
1. ایجاد انگیزه مناسب برای نوشتن طرح تجاری
2. معرفی فرآیندی که ناخوشایند بودن نوشتن را کاهش دهد
3. ارائه خلاصهای از اطلاعات مورد نیاز یک طرح تجاری موفق
طرح تجاری به عنوان سند فروش :
روند نوشتن طرح تجاری تحت تأثیر تعریف شما از طرح تجاری است. اگر آن را به عنوان کاری خسته کننده و بسیار پیچیده ببینید، طرح شما نیز به همان ترتیب باعث سرنگونی تجارتتان میشود. طرح تجاری را عموماً به عنوان نقشه مسیر، بیانی از استراتژی، یا عناوین نظری دیگری بیان میکنند. در نتیجه بسیاری از طرحهای تجاری مبهم، خشک، و فنی هستند؛ چون کارآفرینان آنها را به عنوان یک سری تمرینات تئوریک و رسمی میبینند .
اما طرح تجاری را میتوان یک سند فروش دانست که توسط آن تمام شرکت را به صورت کامل میفروشیم. اگر شرکت، واقعا شما را هیجانزده میکند این هیجان باید در طرح تجاری نیز وجود داشته باشد. با چنین تفکری از طرح تجاری خشک و پیچیدهای که اکثر کارآفرینان مینویسند، دوری میکنید. البته این به معنای تبلیغات پر سروصدا و اغراق در طرح تجاری نیست. باید از مدارکی که مطالب شما را حمایت میکنند، مثل تحقیقات مستند و تجربیات مختلف استفاده کنید .
طرح تجاری
یک تعریف خوب: طرح تجاری سندی است که توانایی تجارت شما را در فروش محصولات و خدمات خود برای ایجاد یک سود رضایتبخش، و جذابیت آن را برای تأمین کنندگان مالی به شیوهی متقاعد کنندهای نشان میدهد .
یک تعریف بهتر: طرح تجاری یک سند فروش است که هیجان و تعهد شما نسبت به تجارتتان را به حمایت کنندگان مالی و یا سهامداران احتمالی منتقل میکند .
هشت دلیل برای نوشتن یک طرح تجاری :
1. برای فروش خود به تجارت (خود را تمام و کمال در اختیار تجارت قرار دهیم )
2. برای بدست آوردن وام بانکی
3. برای کسب پول سرمایهگذاری
4. برای تشکیل اتحادهای استراتژیک
5. برای کسب قراردادهای بزرگ
6. برای جذب کارمندان کلیدی
7. برای فروش یا خرید شرکت و تلفیق شرکت
8. برای ایجاد انگیزش و متمرکز ساختن گروه مدیریتی
شروع نوشتن: یک رهیافت کوتاه
سختترین بخش نوشتن یک طرح تجاری شروع کردن آن است. برای تسهیل این بخش به دو حقیقت باید توجه کرد: 1. ارائه پرسشها یا موضوعات درست و مناسب. 2.تهیه جوابهای خلاصه و کوتاه به این سؤالات .
معمولاً پاسخ به سؤالات در چند پاراگراف یا حتی چند صفحه، بسیار آسانتر از خلاصهنویسی است. باید توجه کرد که لازم نیست سؤالات بلافاصله به طور کامل پاسخ داده شوند. تنها هر آنچه که در یک لحظه به ذهنتان خطور میکند به صورت اشاره بنویسید و دربارهی مسائل دیگری که پرسش ارائه میدهد بیشتر فکر کنید. با توجه به این مطلب به برخی پرسشها و موضوعاتی که باید در نوشتن طرح تجاری مورد توجه قرار گیرند اشاره میکنیم .
طرح تجاری باید چند صفحه باشد؟
معمولاً داشتن حسی از شمای کار در هنگام شروع، از لحاظ روانی مفید خواهد بود. از لحاظ سازماندهی نیز یک تخمین از زمان مورد نیاز برای انجام کار، به دست میدهد. همچنین باعث ایجاد نظم از همان ابتدا میشود. نوشتن یک طرح تجاری مختصر و مفید از نوشتن یک طرح تجاری طولانی بسیار سختتر است. طرحهای تجاری را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: طرح تجاری خلاصه، طرح تجاری کامل، طرح تجاری عملیاتی
طرح تجاری خلاصه: 10 صفحه
حدود 10 صفحه یا بیشتر هستند و از طرح تجاریهای سنتی و 60 صفحه ای کمترند. به اطلاعات و تحقیقات کمتری نیاز دارند و در نتیجه بسیار سریعتر نوشته میشوند. این نوع طرحها برای تجارتهای نو پا بسیار مناسب هستند این نوع طرح تجاری در مواردی نظیر دریافت وام بانکی، تجارتهای کوچک ملی که به دنبال سرمایهگذاری خارجی نیستند، و سنجش میزان علاقة سرمایهگذار مفید هستند .
طرح تجاری کامل :
تمام موضوعات مهم را در بر میگیرد تا حدی که موارد اساسی به صورت کامل کندوکاو شوند ولی هنوز نباید خیلی از 40 صفحه بیشتر شود. این محدودیت 40 صفحهای برای تجارتهای توسعه یافته میتواند بسیار مشکل باشد. این نوع طرح تجاری در مواردی نظیر جستجو برای دریافت مقدار هنگفتی سرمایه و جستجو برای شریک استراتژیک مفید است .
طرح تجاری عملیاتی :
میتوانند حتی از 100 صفحه تجاوز کنند. دو دلیل اصلی برای تهیه این نوع طرحهای تجاری میتواند وجود داشته باشد :
1. شرکتهایی که به سرعت رشد میکنند. برای شرکتهایی که در حال حاضر پیچیده هستند و به سرعت پیشرفت میکنند، طرح تجاری باید تعدادی از موضوعات را به طور کامل بپوشاند .
2. بخشی از فرآیند سالانه: بسیار مهم است که تیم مدیریت روی موضوعات یکسانی متمرکز باشند. یک طرح تجاری برای اینکه بتواند همهی افراد را در مسیر مشخص شده نگه دارد، باید سطحی از جزئیات را در برگیرد که در طرحهای خلاصه و کامل ضروری نیستند. طرح عملیاتی باید وارد جزئیات توزیع، تولید، و حوزههای مهم دیگری شود که برای حصول اطمینان از درک همهی افراد از موارد مورد انتظار، لازم هستند .
طرح تجاری چه چیزهایی را باید در برگیرد؟
بعد از اینکه تصمیم گرفتیم که چه نوع طرحی را میخواهیم بنویسیم باید آن را سازماندهی کنیم. روش درست یا غلطی برای این کار وجود ندارد ولی به طور کلی یک طرح تجاری این ویژگی ها را در بر میگیرد :
1. صفحه رو : میتواند شامل مواردی مانند : نام شرکت، آدرس، نام و شماره تلفن رابط اصلی (معمولاً رئیس) و هشدار حق نشر و شمارهی نشر باشد. برای جزئیات با یک وکیل مشورت کنید .
2. جدول محتوی : باید تا حد امکان به تفصیل و همراه شماره صفحات باشد. برخی بانکداران یا سرمایهگذاران روشهای خاص خود را در خواندن بخشهای مختلف (از لحاظ ترتیب) دارند .
3. خلاصه اجرایی :
· مهمترین بخش طرح تجاری است زیرا بیشتر خوانندگان ابتدا به سراغ این بخش میروند تا حسی از کل طرح پیدا کنند. قلب طرح تجاری است. اگر به دنبال کسب سرمایه هستید، این بخش باید سرمایهگذاران و بانکداران احتمالی را به سر میل آورد .
· یک طرح تجاری کوچک است. در واقع به خودی خود "یک طرح تجاری داخل طرح تجاری" است .
· باید ماهیت، و شور هیجان تجارت را در برگیرد، کسی که آن را میخواند باید بتواند بگوید، "خب! پس این کاری است که این افراد به دنبال آن هستند ".
- نوشتن خلاصه اجرایی به شکل نهایی خود کار بسیار بزرگی است زیرا حداکثر باید 2 صفحه باشد .
· میتوان یک خلاصه اجرایی اولیه نوشت با توجه به این نکته که نباید بیشتر از 2 صفحه باشد و این پیشنویس بعداً، پس از تکمیل بخشهای دیگر طرح تجاری، بازنویسی و تدوین می شود .
· با نوشتن خلاصه اولیه به یک اکتشاف مهم دست خواهید یافت . خلاءهایی را در دانش، آگاهی و ایدههای خود حس میکنید. این اکتشاف مسیر را برای تحقیقات و نوشتن بخش های دیگر طرح مشخص می کند .
4. شرکت: هویت شما چیست؟
این بخش دو موضوع اساسی را بیان میکند: استراتژی تجارت شما و تیم مدیریتی .
بازار: خریداران چه کسانی هستند؟- محصول/ خدمت:چه چیزی میفروشید؟- سادهسازی تحقیق بازار
تحلیل رقبا- رویارویی با معمای غیر قابل حل قیمتگذاری- آیا میتوانید تحویل دهید؟- فروش و ترویج
رویکرد فروش شما چیست؟- چگونه فروشندگان خود را تحریک میکنید؟
داراییها: موضوعات مالی
این بخش از طرح تجاری تاریخچه مالی و برآوردهای مالی شما برای آینده را پوشش میدهد.
چگونه میتوانید یک طرح مؤثر بنویسید؟
ادعا و اهداف خود را حمایت کنید. با ارائه مدارکی شامل آمار، تحقیقات و مثال و یا حتی حکایت و قصهی کوتاه (تا حد معمول) میتوانید گفتههای خود را تأیید کنید .
یک نفر را مسئول قرار دهید. تا جایی که میتوانید از شرکا و زیردستان، نوشته به عنوان ورودی جمعآوری کنید. سپس یک نفر را مسئول نوشتن کل طرح تجاری یا چند نفر را مسئول نوشتن طرح کنید که هر کدام، یک بخش را بنویسند.
بازاریابی یک از مهمترین مسائلی است که در فضای تجارت جهانی امروز مطرح میشود. رمز بقای بسیاری از کسب و کارها بازاریابی آنهاست. این بخش از طرح تجاری شاید یکی از مشکلترین و در عین حال از حیاتیترین بخشهای آن باشد.
برنامهی تبلیغات (Promotion Strategy): در پایان این قسمت کارآفرین باید یک برنامه برای تبلیغات خود ارائه کند.
قانون حمایت از حقوق پدید آورندگان نرم افزارهای رایانه ای:
ماده ۱- حق نشر،عرضه، اجرا و حق بهره برداری مادی و معنوی نرم افزار رایانه ای متعلق به پدیدآورنده آن است. نحوه تدوین و ارائه داده ها در محیط قابل پردازش رایانه ای نیز مشمول احکام نرم افزار خواهد بود. مدت حقوق مادی سی (۳۰) سال از تاریخ پدیدآوردن نرم افزار و مدت حقوق معنوی نامحدود است.
ماده ۲- در صورت وجود شرایط مقرر در قانون ثبت علائم و اختراعات، نرم افزار به عنوان اختراع شناخته می شود، آئین نامه مربوط به این ماده به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.
ماده ۳- نام، عنوان و نشانه ویژه ای که معرف نرم افزار است از حمایت این قانون برخوردار است و هیج کس نمی تواند آنها را برای نرم افزار دیگری از همان نوع یا مانند آن به ترتیبی که القای شبهه کند بکار برد در غیر این صورت به مجازات مقرر در ماده (۱۳) این قانون محکوم خواهد شد.
ماده ۴- حقوق ناشی از آن بخش از نرم افزاری که به واسطه نرم افزارهای دیگر پدید می آید متعلق به دارنده حقوق نرم افزارهای واسط نیست.
ماده ۵- پدیدآوردن نرم افزارهای مکمل و سازگار با دیگر نرم افزارها با رعایت حقوق مادی نرم افزارهای اولیه مجاز است. ماده ۶- پدیدآوردن نرم افزارها ممکن است ناشی از استخدام و یا قرارداد باشد در اینصورت:
الف- باید نام پدیدآورنده توسط متقاضی ثبت به مراجع یاد شده در این قانون به منظور صدور گواهی ثبت، اعلام شود ب - اگر هدف از استخدام یا انعقاد قرارداد، پدیدآوردن نرم افزار موردنظر بوده و یا پدیدآوردن آن جزء موضوع قرارداد باشد، حقوق مادی مربوط و حق تغییر و توسعه نرم افزار متعلق به استخدام کننده یا کارفرما است، مگر اینکه در قرارداد به صورت دیگری پیش بینی شده باشد
ماده ۷- تهیه نسخه های پشتیبان و همچنین تکثیر نرم افزاری که به طریق مجاز برای استفاده شخصی تهیه شده است چنانچه به طور همزمان مورد استفاده قرار نگیرد، بلامانع است
شامل 44 صفحه فایل word قابل ویرایش
دانلود پروژه کارآفرینی خدمات رایانه وتصویر سازی