فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نقش فناوری های نوین بر روی تربیت

اختصاصی از فی بوو نقش فناوری های نوین بر روی تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نقش فناوری های نوین بر روی تربیت


نقش فناوری های نوین بر روی تربیت

گرد آوری شده در 25 صفحه با فرمت ورد قابل ویرایش

چکیده

 بهره گیری هوشمندانه از فناوری های نوین در نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی که مبتنی بر نظام معیار اسلامی باشد در سند تحول بنیادین آمده است.همچنین در طی 23 سال گذشته فعالیت های آموزش و پرورش با توسعه تکنولوژی و فناوری اطلاعات و ارتباطات متناسب شده و همواره با دستاوردهای علمی خود را تطبیق داده است.به طوری که از سال 83 به بعد که وارد فضای جدی دولت الکترونیک شدیم تکالیفی برای همه دستگاه های اجرایی تعریف شده و آموزش و پرورش نیز اقدام به تدوین سند توسعه فاوا کرده است.

 این سند مسیر توسعه را مشخص می کند و اهداف آن بهره گیری گسترده از فناوری اطلاعات و ارتباطات به منظور تغییر رویکرد در نظام آموزش و پرورش به سمت سازمان یادگیرنده و پژوهنده و برخوردار از فرصت های آموزشی برابر در محیط یادگیری و یاددهی مبتنی بر دانایی و فرهنگ اسلامی آمده است. بنا بر این باید از فناوری‌های نوین در جهت ارتقای کیفیت تعلیم و تربیت دانش آموزان بهره ببریم . واز فناوری اطلاعات و ارتباطات باید در راستای ارتقای کیفیت تعلیم و تربیت دانش آموزان و فزرندان این نظام بهره ببریم.

علاوه بر اینکه فناوری های نوین تاثیرات بسزایی در تربیت دانش آموزان دارند ،اما اگر به گونه ای دیگر به این مسئله نگاه کنیم همین فناوری ها در اثر استفاده نابه جا و غیر متعارف قادرند بر روی سلامت روانی دانش آموزان تاثیرات غیر قابل جبرانی به جای گذارند و علاوه بر فرصت ها می توانند تهدید های جدی بر دامان جامعه به جای نهند.   

در مقاله حاضر هدف ما بر این است که ابتدا بر روی نقش فناوری های نوین بر روی تربیت بحث کرده و در نهایت با تاثیرات این فناوری ها   بر سلامت روان  دانش آموزان و همچنین فرصت ها و تهدید های آن آشنا شویم.

 

 

کلیدواژه :

تربیت،فناوری،نوین،دانش آموزان

 


دانلود با لینک مستقیم


نقش فناوری های نوین بر روی تربیت

دانلود تحقیق کامل درمورد نقش گیاه دارچین در درمان بیماری ها

اختصاصی از فی بوو دانلود تحقیق کامل درمورد نقش گیاه دارچین در درمان بیماری ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد نقش گیاه دارچین در درمان بیماری ها


دانلود تحقیق کامل درمورد نقش گیاه دارچین در درمان بیماری ها

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :63

 

بخشی از متن مقاله

مقدمه:

گیاهان اولین موجودات خلقت و این جاندارن خاموش و نمودارهای زیبایی در طبیعت، پت از گذشت میلیون ها سال که از پیدایش آنها برروز زمین می گذرد، در طی چند قرن اخیر، آثار  و خواص اعجاز انگیز خود را توسط  دست بشر به منصه ظهور رساانده‌اند.

طب و طبابت و به طور اعم معالات از ولین مسائلی است که بشر برای حفظ اعتدال و توازن مزاج  در بروز امراض جهت اعاده سلامتی به آن روی آورده نسبت به دفع وضع قوانین، امکانات، تحقیقات و گردآوی لازم ومسائل مربوطه نهایت باریک بینی و دقت را معمول داشته، زیرا به هر صورت جان آدمی گنجیه و دیعه ای است که حفظ آن ذاتی و غریزی است .

در طی قرون و اعصار متمادی مردم به خواص درمانی گیاهان پی برده اند و دانشمندان بزرگی  در اقصی نقاط جهان، دراین زمینه تحقیق و کار کرده اند و کتا بها نوشته اندو همزمان با سایر نقاط دنیا در ایران نیز استاتید و دانشمندان بلند پایه ای چون اوبو‌علی سینا، محمد زکریای رازی، سید اسماعی جرجانی و ابونصر موفق هروی قرن های متمادی علم پزشکی ئ درمانی جهان را تحت تاثیر قرار داده و به حدی ارتقاء علمی یافته اند که آثار آنها به اروپا رفته وتا قرون شانزده و هفده، تعلیمات منحصر به فرد دانشگاهی را تشیکل داده وهنوز مضامین آن مورد تتبع و ترجمه و استفاده است.

فارماکوکنوزی که معینی تحت الفظی آن داردوشناسی (علم الادویه) است، جزئی از هنر و علم پزشکی به شمار می آید و آغاز آن از زمانی است که بشر ب درمان بیماری‌ها پرداخته است. فارماکوکنوزی از تمدن های کهن، که در آنها از اجزای حیوانات و گیاهان، محلول های شفا بخش وتهیه می کردند و آنها را برای از  بردن آلام و کاستن رنج ومقابل با بیماری ها به کار می بردند و ریشه گرفته است. منشا اولیه فارماکوکنوزی را می توان در اسرار جادوگری قبایل بشری دانست که توانسته است دوره مبت نشده اسرار طب انسانی را پشت سر بگذارد وسیر تکاملی خود را از مرحله بدوی تا به امروز که عصر استفاده  از عوامل اختصاصی است به خوبی طی نماید.

با آنکه امروزه درمان بیماری ها بیشتر از طریق مصرف داروهای صورت می گیرد که منشاء صنعتی دارد واختصاصا در‌آزمایشگاه تهیه می شوند و اثرات قاطع آنها نیز ردرمان بیماری ها موجب توسعه مصر ف آنها گردیده است، معهذا چون با مصرف  بعضی از داروها  زیانهایی به بدن می رسد، روز به روز به اهمتی گیاهان دارویی و فرآورده های آنها بیشتر توجه می‌شود و اعتقاد علومی درباره آنها پیوسته تقویت می‌گردد.

دارچین معمولاً به عنوان پوست درخت  Cinnamomumzeylanicum شناخته می‌شود. در پرتغال و اسپانیا به عنوان  Canela ، در فرانسه Cannelle  و در آلمانی به عنوان Zimt  شناخته می‌شود. در هند و ایران دراچین خوانده می شئد که بمنی چوب درخت چینی است که درقیق ترین توضیح برای دارچین است . اسم آن از « kayumanisk» به معنای چوب شیرین زبان  مالاکا کارگرفته شده که معادل عبری آن «qinnkmu» است که منشا کلمة cinnamon  است. کلمة Canolla توسط ایتالیایی ها استفاده از تا توضیح بدهند به عنوان «little cannan tubes» (لوله های توپی کوچک) که شبیه پوست ساقة لوله شده دارچین است. تجارت دارچین در قرن ها سیرزدهم و چهاردهم در کنترل ونیس بود  که به همین علت این شهر بسیار ثروتمند شده بود (67)

مصری های دارچین را به همراه مر درمومیایی کردن استفاده می کردند، شاید به خاطر سینامیک اسید که خاصیت آنتی باکتریال دارد. عبر ها از دارچین درمراسم مذهبی  استفاده می کردند و در همین حال در مکزیک،‌کشورهای آسیایی، عربستان در شمال آفریقا دارچین  در آشپزی استفاده  می شده ولی بع عنوان ادویه د آشپزی استفاده نمی‌شده است.

در قرون رسطی و بعد از آن دارچین از حصر  صادر می شد که  خود توسط تاجران عرب از سیلان آورده می شد. دارچین  تبدیل به یک طعم محبوب در تعدادی زیادی از غذاها شد و به عنوان محرک اشتها، هاضمه و درمان برای سرفه و گلو درد شناخته شد. در حال حاضر  در آمریکا دارچین به طور عمده برای طعم دادن به دسرها و چاشنی ها استفاده می‌شود. در حالیکه در آن در ترکیبات گرانی که به نوشیدنی ها و قهوه اضافه می‌شود استفاده می‌شود. (68)

دارچین حقیقی در آشپزی مکزیکی و در قهوه و چای بسیار محبوب است.

احتالا دارچینی که مصری ها در زمان فراعنه استفاده می کردند و به طور عمده از چین می آمده جایی که درختستان هایی  از دارچین در جایی اطراف شهر kweikin که اکنون Guilin  (Kwei  به معنای دارچین  و lin  به معنای جنکل است)  خوانده می‌شود و روئید. دارچین حقیقی سیلان که اکنون سرپلانکا نامیده می‌شود توسط پرتغالی ها در اوایل قرن  شانزدهم کشف شد و بعد از آن تجارت آن به طور ظالمانه ای توسط آنها کنترل شد. (65)

درخواست رو به رشد برای دارچین منجر به جنگلی بین هلندی ها و پرتغالی ها شد و در اواسط قرن هفدهم هلندی ها تجارت سیلانی تحت کنترل  درآوردند. در قرن هفدهم خیلی از هلندی ها در سریلانکا درتلاشی برای شکستن قوانین شالمانة مستعمره نشین های جدید قتل عام شدند . اما این منجر به تلافی و پیشرفت پرتغالی ها درکنترل کاشت دارچین جزیره شد.

هلندی ها به زور امتیاز انحصاری دارچین را گرفتند. برای اینکه قیمت ها را بالا نگهدارند در سال 1760 قدار زیادی دارچین را در آمستردام سوزاندند تا دارچین کم یاب شود. شاید این رفتار خسملانه دوستداران خیالباف دارچین را در سیار کشورها قانع کرد که آن ادویه بیش از اندازه در خوراک یزی استفاده شده . (68)

 در هر حال در سال 1795 انگلیسی ها کنترل سیلان را با این امدی که علاقة مردم را نسبت به دارچین  دوباره زنده کنند به دست گرفتند خیلی قبل از این نهال های دارچین  توسط هلندی ها برای کاشت در اندونزی منتقل شد.  اهمیت  دارچین  به طور مستمر و دریجی  رو به کاهش گذاشت چون  استفاده از این ادویه  در آشپزی و ساختن شراب از افتاد اکنون علاقه به دارچین در مصر روبه رشد است. در قرن نوزدهم به مصر دارچین توسط فرانسوی هایی که نهال های آن را در Jardin de plantes  پاریس می کاشتند و معرفی شد. درهرحال  بعد از آن اهمیت  دارچین  در آشپزی فرانسوی کاهش یافت با این حال هنوز در غذهای سنتی  فرانسوی کانادا استفاده می‌شود.

امروزه دارچین به عنوانی ک ماده معطر فوق العاده در غذهای پخته شده مصرف می‌شود. ولی مزه‌آن تعداد محدودی را جذب می کند.و به طور مشابه دارچین به طور گسترده به عنوان دارو یا نگه دارنده غذا یا نجور استفاده می‌شود. ولی تعداد محدودی را جذب می کند از نظر محبوبیت زیاد و جدال های فراوان برای تجارت  آن در هزاره گذشته، این ادولیه باستانی بدون شک  امروزه شایستگی بیشتری برای تحسین دارد.

انواع دارچین

دو گنه دارچین به نام دارچین سیلان و دارچین کاسیا از قدیمی ترین ادویه های جهان هستند که اعصار کهن مورد شناخت بشر بوده اند واسناد مکتوب تاریخ قدمت آنها را 40-30 قرن پیش می رساند .

از نظر کیفیت این دو نوع دارچین باهم یکسان نیستند ولی به علت شباهت زیادی که از نظر خواص وعطر باهم دارند از همان قرنها پیش همیشه دو گونه :C.verun  وC.cassia با هم اشتباه می شده و حتی در حال حاضر نیز دراغلب  مناطق دنیا برای این دو گونه دارچین  اختلافی قائل نیستند .

در بازار امریکا تقریبا تمام ادویه ای که به نام دارچین فروخته می‌شود عملا از نوع C.cassia است ونام دارچین را امریکایی ها از هر نوع Cinnamon می گویند .در انگلیستان  مرسوم است در بازار در محافل عملی نام Cinnamon برای گونه مرغوب C.zeylanicum ونام Cassia برای گونه C.cassia به کار می رود . در صورتی که در امریکا طبق مقررات مواد غذایی دارویی مربوط به سال 1938 اجازه داده شده است که کلمه Cnnamon  رای هر دو نوع یعنی C. zeylanicum ویا C.cassia  به کار رود .

حکمای طب سنتی از جمله گالن طبیب نامدار یونانی در قرن دوم پس از میلاد در کتابش دارچین سایگون ویا C.cassia  را هم ردیف با C.zeylanicum یا دارچین سیلان اعلام کرده ومعتقد است که در مصارف طبی می توان به جای دارچین سیلان از دارچین سایگون استفاده کرد ولی از نظر مقدار باید مقدار مصرف دارچین سایگون دو برابر دارچین سیلان باشد .(11)

در تجارت بالاخص در صنعت مواد غذایی پوست سایر انواع دارچین به خصوص دارچین چین  Cinnamomum  aromaticum  nees، دارچین پادانگ ،Cinnamomum  burmnii Blumeودارچین سایگون Cinnamomum  loureirii Nees  نقش بزرگی دارند.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد نقش گیاه دارچین در درمان بیماری ها

دانلود کاملترین مقاله درباره نقش حجاب در جامعه

اختصاصی از فی بوو دانلود کاملترین مقاله درباره نقش حجاب در جامعه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود کاملترین مقاله درباره نقش حجاب در جامعه


دانلود کاملترین مقاله درباره نقش حجاب در جامعه

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :128

 

بخشی از متن مقاله

مقدمه:

حجاب، لباس مشارکت است، لباسی است که خدای متعال از ابتدای بلوغ به تن زن مسلمان کرده، و او را به عنوان  عضوی موثر در جامعه عقیدتی اسلام پذیرفته است. این لباس، نشان فعالیتی است که نه تنها اسلام آن را مجاز می داند بلکه بر این فعالیت صحه می گذارد. در طول تاریخ حجاب دچار هجمه های مختلف فرهنگی- نظامی شده است برخی سعی کرده اند که ظاهر آن را حفظ کرده و هدف باطنی آن را خنثی سازند و فرهنگ غنی آن را که همان فرهنگ پویای ولایت است از زن مسلمان دور سازند، برخی به ظاهر حجاب نیز حمله کرده آن را نشانی از وجود ولایت در جامعه تلقی کرده اند، که در صورت وجود ظاهر، باطن آن نیز امکان بازگشت خواهد داشت.

آری این حجاب است، لباس مشارکتی که تمامی ابعاد یک مشارکت رسمی الهی را در بردارد. بسیاری از ساده اندیشان سعی دارند آن را یک لباس مشارکت صرفاً اسمی قلمداد کنند تا از کارکرد آن بکاهند و زن را به پذیرش تحقیرهای تحمیلی شرق و غرب بکشانند.

 اما آنچه که مبهم است، این سوال است که چگونه جامعه اسلامی با وجود این نمودهای عینی مقاومت ایثار، باز در پی ابزار دیگری برای مقابله با هجمه های ببیگانه می گردد و از طراحی سیستم تبلیغ آن هراس می کند؟!


ادیان و برنامه ریزی جنسیتی

ادیان بعنوان قویترین منبع فکری که برنامه ریزی جنسیتی را مطرح نموده اند. برای این مهم نیز تدابیری را اندیشیده اند. در دین اسلام ساز اسلام ابتدای اجتماعی شدن زن و شیوه جامعه پذیری او، در دوران بلوغ با طرحی جامع طراحی گشته است، بلوغ، آغاز زمان اجرای حکم حجاب اسلامی برای زن مسلمان است. این حکم به مفهوم صحه نهادن بر شیوة صحیح مشارکت در اجتماع، با تکیه بر لباس مشارکت اسلامی است.

اجتماعی شدن دختر در این سنین، با یادگیر اصولی احکام الله پایه ریزی گردیده است. این امر بهمراه ارائه الگوی شخصیت زنان، فاطمه زهرا (س) به ثبات فرهنگ مشارکت تمسک به الگوی ایده آل اسلامی همچون فاطمه زهرا (علیه سلام) که در سنین کم به حرکت تاریخی ولایی خود دست زد و تاریخ، در مقابل عظمت شخصیت و منزلت او سر تعظیم فرود آورد، با تمسک به لباس مشارکت اسلامی زنان، امنیت فکری و ذهنی را برای دختران مسلمان، بهمراه می آورد که می توانند با قدرت و پایداری، قدم به اجتماع نهاده، اظهار عقیده نموده و در مشارکت، عضوی فعال محسوب گردند.


الف) انواع مشارکت

حیطه مشارکت وسیع است و بنا به توان و سرمایة فکری زن، مشارکت می تواند انواع مختلفی داشته باشد:

  • مشارکت اسمی

گاهی مشارکت در رعایت حجاب، مشارکتی است. در این مشارکت. زن سعی می نماید از مزایای آن برخوردار گشته و با همراهی در گروه به نتایج سودمند مشارکت در سطوح ساده دست یابد.

  • مشارکت رسمی

گاهی مشارکت رسمی است. زیرا فرد با نهادینه کردن اهداف مشارکت، به تعمیق و گستردگی ابعاد آن همت گماشته و بعنوان فردی موثر در تصمیم گیری ها وارد شده و در نهایت با دست یابی به مدیریت بر خود، به مدیریت در گروه می پردازد. گرچه این سیر دارای سلسله مراتب و سطوح مختلف است، اما در ارزشیابی مراتب آن، سن و حتی تحصیلات، نقش چندانی ندارد، زیرا،

«ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا»

« اگر تقوا پیشه کنید، خداوند قدرت تمایز حق از باطل برای شما قرار می دهد»

حجاب لباس تقوا است، عارضة صحیح آن، توسعة تقوای فکری و عملی زن مسلمان است و در صورت تحقق کامل آن، به فرقان که قدرت تمایز حق از باطل است، دست پیدا می کند. و این مرحله در مشارکت، مرحلة فرهنگ پذیری است، مرحله ای که مشارکت کننده برای تعمیق اهداف، به سمت علم و تزیکه برای ایفای رسالت خود حرکت کرده و با تمسک به الگوی شخصیت ایده ال خود، مورد تایید قرار گرفته است.

طراحی حجاب در بهترین زمان ممکن، برای شکل گیری شخصیت زن صورت گرفته است، تا زن تعاملی خود را با استفاده از این ابزار تکاملی آغاز نماید، چرا که بدون ججاب، فراغت لازم را برای دستیابی و درک مراتب بالاتر نخواهد یافت و در راه تکامل، از پرتگاههای سقوطی که بر سر راه او قرار می گیرد، نخواهد رهید و محک های شناخت در او ضعیف خواهد گشت.

لذا در آغاز طرح اجتماعی شدن و مشارکت اصولی زن در اجتماع، اجرای این حکم قرار داه شده است.

اگر حقیقتاً بطن و معنای حجاب درک شود، تحولی شگرف در زمینه های شناخت عرصه های تفکر ایجاد خواهد گشت. و در این میان نقش اعتماد آفرینی حجاب برای زن و قدرمند نمودن او برای رفع شبهات تاریخی، مشخص خواهد گردید.

ب) اهداف حجاب بعنوان لباس مشارکت اجتماعی زن مسلمان:

 در این بخش، به چند هدف از اهداف حجاب بصورت خلاصه اشاره می شود.

  • اصل برابری و مساوات در مشارکت اجتماعی:

تقسیم متعادل امکانات و ایجاد فضای متوازن برای توسعه و شکوفایی استعدادهای امت، از اصول اساسی و خدشه ناپذیر اهداف الهی است. این توازن و تعادل در برنامه ریزی جنسیتی، زمانی به تحقق خواهد رسید که هم مساوات را میان زن و مرد ( دو جنس متفاوت) و هم بین زنان ( یک جنس) برقرار نمائیم.

-مساوات میان زنان ( یک جنس):

گسترة امکانات جهت بهره برداری انسان بدون در نظر گرفتن جنسیت- بر اساس اصل مساوات- از اصول اساسی معنویت است. حذف افکار و تلقینات تحمیلی که خلاقیت ها و رشد را تحت الشعاع قرار داده و معادلات منطقی انسانی را بسوی تبعیض های ناروا می کشاند، از موارد ضروری است. در محیط سالم فعالیت، مشارکت باید بر اساس بکارگیری ابزارهای منطقی انسانی باشد. هرگونه اجحاف جلوه گری جنشی یا جسمی، ریا و مکر، در مخدوش نمودن روابط و مناسبات انسانی تاثیر داشته و حاکمیت قانون را با مکر و حیله بسوی حاکمیت تبعیض می کشاند. در سیستم مشارکت اسلامی، افراد نمی توانند هر وسیله و ابزاری را برای بهره بردن از امکانات بیشتر بکار گیرند و در نتیجه موجب محرومیت صاحبان حق گردند!!

در میان تمامی ابزارهای مشارکت، شاید استفاده از مکر و زیبایی های ظاهری و طنازی رفتار، بیشترین تأثیر را در خارج کردن مبادلات و ارتباطات انسانی از مسیر خود داشته است، زیرا فرد طناز سعی دارد از تمامی سرمایه های جسمی خود بجای خلاقیت و سرمایة فکری استفاده کرده و از ضعف مردان در برابر قدرت طنازی زنان، بهره گیرد تا امکانات و قدرتها را بسوی خود سرازیر نماید.

 در سیستم مشارکت اسلامی، ابزار مشارکت، ابزاری منطقی و عقلایی است هر گونه حرکتی که به خارج شدن سیستم عقلانی از ضوابط خود کمک نماید، مطرود است و بعنوان شیوه ای برای حاکمیت تبعیض بجای اجرای عدالت، نه طنازیهای جسمی و رفتاری، لذا تمای افرادی که از این حربه برای سست نمودن تفکر و جلب توجه بسوی خود استفاده می کنند بعنوان استفاده از حرکتی جنون آمیز- در جهت نفی تفکر صحیح- مطرود خواهند گردید.

زنان باید بدانند نظام مشارکت آنان بر اساس رفتار سلیم انسانی و تعقل و تفکر، طراحی شده است و در این روش مهمترین محور: در پایداری، حرکت و باور، خود زنان هستند. این روش، زن را انسانی جنسی نمی بیند. بلکه انسانی متفکر می داند که برای اثر بخشیو کارایی خود در جهت رشد بشریت، گام برداشته و لباس مدیریت بر پایه مشارکت اسلامی را بر تن کرده است.

این تفکر، هر زنی را برای خارج کردن سیستم، از عدالت بسوی تبعیض، با استفاده از جنسیت بعنوان ابزار کار بکار گیرد، مطرود تلقی نموده و با او مبارزه خواهد کرد. بدین سبب زنان با تحقق هدف لباس اسلامی خود- یعنی مشارکت اسلامی – اصل برابری و مساوات زنان را در مشارکت بر اساس ارائه امتیازهای فکری و خلاقیتی در اجتماع به ثبوت می رسانند و هر گونه تحریک تعمدی را در محیط اجتماعی به مثابه تلاش برای بازگرداندن سیستم بسوی تبعیض، تلقی می نمایند.


-مساوات میان زن و مرد ( دو جنس مخالف):

عدالت اسلامی ایجاب می نماید که امکانات برای رشد تمامی افراد بشر، بر اساس استعداد و خلاقیت آنان گسترش یابد و در اختصاص امکانات به افراد، جنسیت بعنوان عامل تعیین کننده مطرح نباشد.

لباس رسمی مشارکت اسلامی، زنان را به سبب حذف جلوه گریهایی که بعنوان امتیازات کاذب محسوب میگردد، در یک سطح قدرتی برابر، در مقابل مردان قرار می دهد و شیوة مشارکت را براساس ارائه امتیازات منطقی بشری، به پیش می راند.

حذف جلوه گیری رفتاری و جسمی زن از زن شخصیتی همچون کارگزار رسمی ( با لباس رسمی) می سازد که این کارگزار دارای آنچنان توان فکری است که نیازی به خدشه دار ساختن روابط در سیستم مشارکت ندارد. و در حقیقت حجاب نه تنها به نیرومند کردن نیروی کار زنان پرداخته بلکه به سبب ایجاد فضای مناسب، به گستردگی مشارکت آنان کمک می نماید.

همچنین حجاب نشان میدهد که رهبر مشارکت اسلامی، در برنامه ریزی خود بر نیروی انسانی و نگاه داشتن این نیرو در فضای سالم فعالیتی، تاکید می کند و تلاش دارد نه تنها هرگونه تبعیضی را از روابط کار محو سازد، بلکه به توسعه و پایداری ارزشهای در بهره وری نیروی انسانی مدد نماید.

در حقیقت زن با برخورداری از این مساوات در مشارکت اسلامی، مسئولیت مضاعفی را بر دوش میکشد، چرا که علاوه بر آنکه خود تلاش میکند، فعالیت مردان را نیز در جهت مثبت تقویت نموده و نیروی آنان را نیز از هرز شدن، دور می سازد.

  • پی آمد های روحی لباس مشارکت اسلامی:

لباس اسلامی مشارکت ( حجاب) از نظر روحی پیامدهای مثبتی دارد که به برخی از آنها اشاره می شود:

  • مدیریت بر خود

زن با تمرین مشارکت در حریم الهی، به تجربه های سودمندی دست می یابد، زیرا در اسن حریم امن، زمینه بروز و شکوفایی توان خود را می یابد و به سبب در اختیار گرفتن دائمی نفس در جلوگیری از تنوع طلبی و جلوه گری های جسمی و رفتاری. ( این مراقبت برای زن، ملکه می شود) قدرتی را در حاکمیت بر خود می یابد.

اصل این مدیریت بر خود، اساسی ترین و ریشه ای ترین زمینه ها برای تجلی مدیریت بر دیگران است. بررسی توان و سرمایه های درونی و جلوگیری از هرز رفتن آنها یا جلوه گری کاذب آنها، همچنین استفاده از  سرمایه های درونی در مسیر منطقی و چارچوب عقلانی و تنظیم رفتار و مناسبات اجتماعی با مردان و زنان بر اساس اصول و معیارهای ارزش های انسانی، رفته رفته به زن در این حریم امن، قدرت و توان مراقبت رفتاری را می دهد که این امر «مدیریت بر خود» یا « کنترل رفتاری» خوانده می شود.

زن مسلمان، انسانی معرفی می شود که از خود شناخت داشته و با شناخت مناسب از محیط، رفتاری متین و مناسب شأن و منزلت عظیم خود بروز می دهد، و رفته رفته شیوة مدیریت خودگردانی را از سنین کودکی برای اداره نظام بزرگ خانواده و تربیت کودکان، در مهد عطوفت خود می یابد، زیرا تربیت نیروی انسانی در صورتی امکان پذیر است که مدیریتی توانمند و خودگران، در رأس این کانون مقدس به ساماندهی امور بپردازد.

  • باز خورد عمل

حجاب، قویترین ابزار محک زدن میزان مشارکت اجتماعی است، زیرا زن براحتی میتواند بدون مکر و فریب های رفتاری گروه، باز خورد کار و کوشش خود را مستقیماً ببیند و با بررسی و ارزیابی آنها، تجربیات لازم را اخذ نماید.

ابزار مشارکتی که در اختیار زن قرار داده شده است، آنچنان قوی است که میتواند مصلحت اندیشی و ریاکاری گروه را کنار زده و زن را بدون ایجاد مبالغه، مستقیماً در ارتباط با مفاهیم مشارکت قرار دهد.

  • توسعه روانشناختی مشارکتچ

مالکیت، نیاز طبیعی آدمی است . این احساس با پرورش دادن و توسعه انسانیت در جامعه، همچون زایش و تربیت نیروی انسانی میتواند در زن رشد نماید و احساس تعلقی را در پیوند عاطفی میان زن با کل انسانیت ایجاد کرده و زن را آمادة هرگونه ایثارگری نماید. این خصیصة ذاتی هر گاه در مسیر پدید آوردن و پرورش دادن عنصری معنوی یا اندیشه ای مثبت قرار گیرد، نه تنها تمامی آن خصوصیات را ایجاد خواهد کرد، لکه به سبب پایداری و ثبات هر چه بیشتر معنویت، این تعلق و احساس مالکیت، به رضاتی از وجود و فعالیت خود منجر می گردد.

 هر گاه آدمی به واسطة پشتیبانی از امری در پدید آوردن یا توسعة آن موثر باشد، دیگر حاشیه نشینی را برای تداوم آن تفکر از دسد داده و بعنوان فردی موثر وارد گوره شده و از نظاره گری به عنصر فعال مشارکت تبدیل می گردد. حضور زن در جامعه، مشئولیت مدیریت فرهنگی فکری جامعه را بر دوش او می گذارد، و گویی در وسعتی به پهنای محیط فعالیت، حس مادری و هدایت و پرورش فکری نسبت به تمامی آحاد، بر اساس اصل رحمت وجودی زن شکل گرفته و فعال می شود. بعبارتی دیگر زن با ملبس شدن به لباس مشارکت اسلامی، مستقیماً پدید آوردن و گسترش تفکر معنوی و اهداف الهی شرکت می نماید و بعنوان عضوی فعال نسبت به این حرکت، احساس تعلق خاطر نموده و مالکیتی روانشناختی را نسبت به رشد آن پیدا می کند.

  • احساس هویت و منزلت در مشارکت

ناتوانی در کار و فعالیت، عموماً فرضی است نه ماهیتی، زیرا بسیاری از افراد امکان و زمینه پرورش استعدادهای خود را نیافته اند و بسیاری از آنها در طول عمر گرانبار خد، به عظمت درون و استعدادهای خود پی نبرده اند، و یا سیستم و نظامی را نیافته اند که به توان و ارزشهای آنها بها بدهد و زمینه شکوفایی آنرا فراهم نماید.

زنان بر برخورداری از تمامی این موارد سوء مکرراً و مرتباً از طریق فرهنگ بشری ورد استضعاف قرار گرفته اند، لذا ناتوانی در فعالیت را متاسفانه بعنوان امری ماهیتی پذیرفته اند در حالی که دین الهی اسلام برای از میان بردن این زمینه های سوء با قرار دادن حکم عظیمی حجاب، به جبران تمامی این موارد با ویژگیهای ذیل پرداخته است.

 اولاً اسلام، سرمایه و زمینه های خلقتی زن را بعنوان عظمت آفرینش یاد کرده است و به سبب توان و ظرفیت فکری و فطری او، اجرای حکم حجاب اسلامی را به او تفویض نموده است و این تفویض اختیار از سوی قادر سبحان، با آگاهی به ظرفیت و توان عظیم زن صورت گرفته است، نه به خاطر آگاهی بر ضعیفه بودن او حجاب در حقیقت ارائه قالب های جدیدی از بهره مندی از قدرت است که به زن ارائه گردیده است.

 در ثانی با اجرای حکم حجاب در سن بلوغ و قبول تکلیف، زن باید در چارچوب منظمی از برنامه های پرورشی آموزشی قرار گیرد تا ابزارهای قدرت فکری را هت اجرای صحیحتر حجاب بیابد. چرا که قبول تکلیف، به مفهوم برخورداری از چارچوب فکری اسلام و آموزش احکام الهی می باشد که باید مدیریت جامعه اسلامی برای آن برنامه ریزی مشخصی را ارائه نماید.

 ثالثاً تقسیم فرصتهای بالنده و ایجاد زمینه برای پرورش و تزکیه در مشارکت، از جمله اصول برنامه ریزی رشد است که مدیریت باید زمینه های تعالی را برای استعدادهای زنان در جامعه فراهم آورد، اما در مورد عملکرد حجاب میتوان گفت که با وجود عدم تحقق قطعی برنامه ریزی ردش که اشاره گردید، باز حجاب با وجود کاستی های برنام ریزی فرهنگی جامعه مسلمین به نیرومند کردن زن مبادرت ورزیده و به سبب شرکت او در تحقق اهداف هستی، ناتوانی را از وی تا حدی زدوده است.

 حجاب توانایی نیروی انسانی زنان را در جهت اخذ آموزش به اثبات می رساند و جامعه را جهت تدارک برنامه ریزی رشد به حرکت وا می دارد. اما عجیب است که اسالم مسئولیت زن را، در صورت فراهم نبودن زمینه های اجتماعی منتفی نمی داند ، و تاکید دارد که زن حتی در صورت عقب بودن افکار عمومی از ارزشهای اصیل، باید زمینه تحقق ارزشها را با اجرای حکم حجاب و رفتار اسلامی فراهم آورد.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود کاملترین مقاله درباره نقش حجاب در جامعه

دانلود تحقیق کامل درمورد نقش خانواده در جامعه

اختصاصی از فی بوو دانلود تحقیق کامل درمورد نقش خانواده در جامعه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد نقش خانواده در جامعه


دانلود تحقیق کامل درمورد نقش خانواده در جامعه

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :30

 

بخشی از متن مقاله

مقدمه

خانواده‌ اولین و مهم‌ترین نهاد درتاریخ فرهنگ و تمدن انسانی است واولین مدرسه ای است که انسان درآن تعلیم می‌یابد و با اصول زندگی اجتماعی وروش تفاهیم بادیگران آشنا می‌شود. خانه، فضایی است که درزیر سقف آن ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی ازنسلی به نسل دیگر منقل می‌شود و اسباب رشد عاطفی، اخلاقی، اجتماعی افراد فراهم می‌گردد. درجهان امروز متأسفانه به رغم تعالیم حیات‌بخش انبیاء‌ بنیان خانواده درکشورهای صنعتی درحال فرو ریختن است واگر خرمندان و متفکران برای جلوگیری از این پیش‌آمد، تدابیر لازم را اتخاذ نکند، بخش عظیمی از ارزش‌های والای انسانی دسخوش خطر خواهد شد و عالم بشری با بحران‌‌های مضاعفی روبرو خواهد گردید. سست‌شدن اساس خانواده، افزایش خشونت، اضطراب، ناامنی و بحران‌های اجتماعی به‌واقع ریشه درعدم توجه به اهمیت و نقش خانواده‌ دارد. همان‌طور که می‌دانیم شخصیت هرفرد درخانواده شکل می‌گیرد. روابط عاطفی پدران و مادران با فرزندان خود، اهمیت وئ نقش خانواده دارد. همان‌طور که می‌دانیم شخصیت هرفرد درخانواده شکل می‌گیرد. روابط عاطفی پدران و مادران با فرزندان خود، اهمیت خانواده و نقش آن را روشن می‌سازد. ادراک ارزش‌های معنوی واخلاقی، رشد اجتماعی، عاطفی، عقلانی و بدنی، درحد وسیع درخانواده صورت می‌گیرد. بنابراین خانواده را باید نهادی مقدس یا باارزش تقلی کرد. ازسوی دیگر، خانواده نهادی است که عواطف فرد در آن شکل می‌گیرد فرد درخانواده نحو بروز عواطف را فرا می‌گیرد. کنترل کردن عواطف را می‌آموزد و نیازهای عاطفی خود را تأمین می‌کند. شاید هیچ نهاد اجتماعی دیگری به اندازه خانواده در تامین نیازهای اساسی روانی به ویژه نیازهای عاطفی، موثر نباشد. به زعم‌  اکثر قریب به اتفاق دانشمندان علوم انسانی آنچه تحت عنوان نابسمانی‌ هاغی رفتار بشری و به بیان صحیح تر اختلات رفتاری از قبیل بزهکاری، اعتیاد به مواد مخدر، سرقت، سرگشتگی‌های جنسی، فرار از کانون خانواده و … در  جامعه  مشاهده  می‌شود ، درحقیقت منشاء و مأوا در تربیت‌های غیر اصولی و نابسامی‌های خانوادگی دارد. بنابراین از روزی که توجه علمای انسان‌شناسی و به خصوص روان‌شناسان به منشأ علت عمده اختلالات رفتاری بشری جلب گردید، دروان کودکی سال‌ها ی سرنوشت‌ساز برای پرورش شخصیت و به تبع آن محیط خانواده به عنوان اولین و مهم‌ترین پرورشگاه، مورد توجه و بررسی پژوهشگران قرار گرفت.

یکی از ویژگیهای دنیای امروز انفجار علم ودانش درهمه حوزه‌های و تأثیر ژرف آن در زندگی فردی و اجتماعی است. به تناسب گسترش علوم، حیات‌روانی انسان‌ها، پیچیده‌گی‌ می‌یابد. و برای شناخت بهتر انسان‌ها نسبت به یکدیگر در مناسبات اجتماعی که خانواده بارزترین نمونه آن است، محتاج به علم و دانش بیش از مناسبات اجتماعی که خانواده‌ بارزترین نمونه آن است، محتاج به علم و دانش بیش از گذشته هستیم و این امر آموزش‌های خانواده را برای هرزن و هرمردی ضروری می‌سازد. آموزش‌هایی که ضمن ایجاد شناخت بیشتر اعضای خانواده را قادر می‌سازد نقش‌ها و وظایف خود را در رابر همسر و فرزندان به بهترین شکل انجام دهند.

رویکرد نظریه پردازان به مساله تاثیر محیط و عوامل محیطی بر پرورش ورشد قوا و استعدادهای انسانی و اهمیت این عوامل دردوران کودکی مساله آموزش والدین را به عنوان یک راه روش کار مطرح ساخت. از طرف دیگر می‌دانیم که مدرسه دومین واحد متشکل و درحقیقت به عنوان پلی برای ورود کوکان از محیط محدود بسته و تحت کنترل خانواده به جامعه بزرگ و متنوع انسانی است که درمسیر تلاش برای آموزش والدین مورد توجه مجریان برنامه‌های آموزش والدین قرار گرفت. مدارس از این جهت که خانه دوم فرزندان محسوب می‌شوند، مکان مناسبی برای بررسی و تنظیم برنامه‌های متناسب برای‌ آموزشی والدین هستند. بنابراین نخستین کوشش‌ها درجهت آموزش والدین درهمین مکان‌ها و با کمک و مساعدت مربیان مدارس و استادان دنشگاهها صورت می‌گیرد. انجمن اولیاء و مربیان وزارت آموزش و پرورش متکفل برگزاری این گونه کلاسهای آموزش مسائل تربیتی برای والدین دانش‌آموزان در ایران است. این کلاسها تحت عنوان کلاسهای آموزش خانواده دایر شده است که در وهله اول گام مثبت و موثری درجهت شکوفایی استعدادهای دانش‌آموزان این آینده‌سازان جامعه است.

طرح مساله و انگیزه تحقیق

پیش‌ از بیان موضوع و اهمیت آن، گفتن اینت نکته لازم است که آموزش و پرورش باید پیشرفت و ترقی و تعالی هرجامعه و هرممکلت است، زیرا نوآوریهای علمی، فنی و مسائل مربوط به تکنولوژی و دیگر دانشهای بشری وابستگی نام با مجموعه آموزش و پرورش دارد.

اصولا تحولات و دگرگونیهای سریع اجتماعی در پرتو آموزش و پرورش برنامه‌ریزی شده منظم، انعطاف‌پذیر و اساسی امکان‌پذیر است.

ژان مونه متفکر فرانسوی عقیده دارد: در رقابت اقتصادی بین کشور مادر‌آینده برد از آن کشوری است که بتواند مجموعه آموزش و پرورش منظم‌تر و مفیدتری را ارائه نماید. این سخن نباید موجب این تصور شود که وظیفه آموزش و پرورش محدود به آموزش کودکان و نوجوانان از طریق اعمال شیوه‌های آموزشی توین درفراگیری علوم تجربی و طبیعی  و آ‌ماده‌کردن آنان برای مشارکت دریک مسابقه اقتصادی درزندگی اجتماعی آینده است. انسان از نظر فطرت دارای دوقعد مادی و معنوی است. چنانچه در تعلیم و تربیت وی خصوصاً در دوره کودکی و نوجوانی این دوبعد درنظر گرفته نشود و در امر پرورش، قوای جسمسی و روحی او هماهنگی بوجود نیاید در پرورش یکی از این ابعاد نسبت به دیگری غفلت شود، طبیعی است زمینه اختلال در شخصیت و عدم تعادل جسمی و روحی کودک و نوجوان فراهم شده و باید در انظارزندگی ناخوشایند و نامطلوبی در آینده برای او بود. علیرغم نظر برخی از نظریه‌پردازان که معتقدند تغیرات و تحولات سریع اجتماعی موجب ظهور و نفوذ موسسات آموزشی و تربیتی درجامعه شده و با جایگزینی و فعالیت‌ آنها کارکردهای خانواده کاهش یافته و میرود که خانواده نقش تربیتی و آموزشی خود را دررابطه با فرزندان ازدست بدهد. باید گفت که این نظریه‌پردازان تحت تأثیر تحولات شگرف علمی، فنی و مسائله9 مربوط به تکنولوژی درکشورهای غربی و یا بهتر بگوئیم جوامع بک بعدی قرار گرفته و به این چنین باورهای بیهوده و اظهار نظرهای بی‌پایه و بی‌اساس اعتقاد پیدا کرده و پرداخته‌اد. بحران نسل نوجوان وجوان، اضطرابات روانی، روحی و عاطفی، بزهکاریها، ناهنجاریهای اجتماعی روزافزون درمیان کودکان و نوجوانان درکشورهای غربی زائیده تحولات و دگرگونیهای سریع اجتماعی و کم‌رنگ بوده نقس خانواده در تربیت نونهالان دراین جوامع است و درک این موضوع است که متفکران غربی را به بازنگری به اهمیت دادن به نقش و پایگاه اجتماعی خانواده دررابطه با تربیت فرزندان واداشته و موجب شده که خانواده بعنوان محور اصلی پرورش کودکان و نوجوانان و تضمین‌کننده زندگی آنان از جهات اخلاقی، عاطفی، روانی، اجتماعی شناخته شود. توجه به نقش و وظیفه خانواده در تربیت و اجتماعی بارآوردن فرزندان موجب شده که سازمان تربیتی و فرهنگی یونسکو را وادار به اعلام سال جهانی خانواده نموده و از طریق نظرمردم جهان و موسسات بین‌المللی را متوجه اهمیت وظیفه و جایگاه اجتماعی خانواده دررابطه باتربیت فرزندان نماید. بنابراین خانواده نقش اصلی و حیاتی در تربیت و تکوین شخصیت کودک و نوجوان را دارد و ازنظر پرورش جنبه‌های عاطفی، روانی، و اخلاقی کودک، هیچ ‌نهادی نمی‌توند جایگزین آن گردد. مدرسه و آموزشگاه باوجود آموزش مهارتهای علمی، فنی و حرفه‌ای به کودکان و نوجوانان در حقیقت تکمیل کننده نقش پرورشی و تربیتی خانواده درکودک هستند و ازاین لحاظ نقش و اهمیت آنها بعد از خانواده قرار می‌گیرد. اشتغالات والدین ازخانه، دشواریهای روزمره زندگی و پیچیدگی شیوه‌های آموزشی و پرورشی که حاصل تحولات سریع اجتماعی است کارکردهای خانواده را محدود ساخته و موجب گردیده توانایی برنامه‌ریزی علمی و تربیتی در دنیای امروز ضرورت همکاری و هماهنگی مؤثر بآن بار با آموزشگاه ایجاب می‌کند. مدسه ضمن نشان دادن علاقه به تربیت کودکان و نوجوانان ممکن است در محیط خود کمتر به شناخت نیازهای عاطفی و روانی آنان فائق آید. درحالیکه خانواده به‌علت تماس بیشتر و مستقیم‌تر با کودکان و نوجوانان ویژگیهای اخلاقی و روانی آنان را بهتر شناخته و نیازهای آنان را دراینگونه موارد بهتر تشخیص می‌دهد. همکاری و هماهنگی خانه و مدرسه، تبادل آگاهیها و تجارب والدین و مربیان و هماهنگی میان والدین و مسؤلین آموزشگاه آنانرا درشناخت نیازهای متحول و مختلف کودکان و نوجوانان یاری بخشیده‌ به توانمندی و قابلیت این دونهاد مؤثر در چاره‌جویی ورفع کمبودها و نیازهای آنان خواهد افزود تأثیر همکاری خانه و مدرسه زمانی چشمگیرتر است که پدران و امور تربیتی و مسائل مربوط به روانشناسی تربیتی دررابطه با فرزندان خود آگاهی و دانایی بیشتری باشند هرچه خانواده به رموز و فنون تربیتی و پرورشی آگاه‌تر باشد هماهنگی و همکاری مؤثر بین‌ مدرسه و خانواده امکان پذیرتر می‌شود و زمینه‌ اجرایی برنامه‌های مشترک و هدفهای همسان تربیتی این دو نهاد دررابطه با تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان آسانتر فراهم شود. برنامه آموزش خانواده‌ از مؤثرترین اقداماتی است که به خانواده‌ها کمک خواهد کرد تا درتربیت کودکان و نوجوانان از لحاظ روحی، عاطفی و اخلاقی از روشهای نوین تربیتی و مسائل مربوط به روانشناسی در برخورد رفتاری با‌ آنان  به گونه‌ ای عمل کند که درهمکاری و هماهنگی با‌ آنچه درمدرسه از نظر تربیتی سازمان یافته و انجام میگرد موفقیت آمیز بوده و تضمین‌کننده زندگی اجتماعی آنها و آینده‌ باشد از این روی اهمیت افزایش آگاهیهای تربیتی والدین از طریق ایجاد و گسترش کلاسهای آموزش خانواده درشرایط متحول اسلامی ایران با مسائل روانشناسی تربیتی و اعمال شیوه‌های درست برخورد رفتاری آنان باکودکان و نوجوانان مساله است که انگیزه انتخب موضوع مورد بررسی گردید.

هدف تحقیق

خانواده‌ در تفکر اسلامی از اساسی‌ترین و نتیجه‌بخش‌ترین واحدهای اجتماعی است که مبانی آن برالفت، صمیمیت، فداکاری و ازخودگذشتگی استوار است. درچنین واحد اجتماعی مؤثری چه بسیارند عواملی که ممکن است.‌ آگاهانه و یا ناآگاهانه در بنیان آن نفوذ کرده و آنرا کرده متزلزل سازد.

برای جلوگیری از نفوذ زیانبار و ویرانگر این عوامل زن و شوهر به آموزش و آگاهی ویژه محتاج‌اند تا از به‌هم پاشیدگی خانواده جلوگیری بعمل آورند. این عوامل ممکن است اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، دینی واخلاقی و غیره باشند. زن و شوهر را به اجبار نمی‌توان وادار به زندگی دائم درکنار یکدیگر نموده و آنان را وادار نمود که علیرغم تمایلات درونی سالیان دراز زندگی مشترکی را ادامه دهند.  اما با راه حل‌های معقول از طریق آموزش می‌توان جهت ادامه حیات و از بین بردن عواملی که زندگی مشترک آنان را مورد تهدید قرار داده به تعلیم و تفهیم اصول دوجانبه‌ای ک وظایف زوجین را شامل میگردد پرداخت و آنان را جهت ادامه یک زندگی مسالمت‌آمیز تحت آموزش قرار داد. علاوه برآن، پیچیدگی روزافزون روابط اجتماعی، ناشی از تحولات اقتصادی و اجتماعی و تبادل و تهاجم فرهنگی بین ملتها و تأثیر مثبت و منفی زائیده از آنها از یکسو و نقش مؤثر والدین در تربیت اجتماعی کودکان و نوجوانان، ضرورت هم‌آهنگی بین خانه و مدرسه، وجود سلیقه‌‌های فردی ازنظر تربیتی، تفاوتهای فردی بین فرزندان و اختلافاتی که پس از تشکیل خانواده ممکن است بین زن ومرد بوجو آید از سوی دیگر نیاز خانواده را به آموزش و افزایش سطح آگاهی درروابط با تربیت فرزندان اجتناب‌ناپذیر می‌سازد. بنابراین هدف از تحقیق زمینه‌یابی درمورد یادگیری والدین در موضوعات تربیتی و تأثیر کلاسهای آموزشی خانواده برروی اولیایی که از این کلاسها استفاده کرده در مقایسه بااولیایی که از این کلاسها استفاده نکرده‌اند می‌باشد.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد نقش خانواده در جامعه

دانلود مقاله کامل درباره نقش زنان در خانواده و اجتماع

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله کامل درباره نقش زنان در خانواده و اجتماع دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره نقش زنان در خانواده و اجتماع


دانلود مقاله کامل درباره نقش زنان در خانواده و اجتماع

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :366

 

بخشی از متن مقاله

مقدمه:

جغرافیای انسانی در دهه‌های اخیر دستخوش تحولات مهمی گردیده که این تغییرات نه تنها در روش بلکه در محتوا ظهور یافته است. در این راستا مطالب جدیدی مطرح شده و عناوین تازه‌ای اتخاذ گردیده است. یکی از موضوعات بالقوه قدرتمندی که در تحقیقات میدانی جغرافیا در حال نشو و نما می‌باشد بر مسایل مربوط به زنان و تقسیم کار جنسیتی تاکید می‌ورزد ضرورت طرح اینگونه سوالات از یک سو ناشی از آگاهی فزاینده جغرافیدانان در جهت بکارگیری قواعد و قوانین اجتماعی در تجزیه و تحلیلهای جغرافیایی بوده و از سوی دیگر به این دلیل بوده است که جهت انجام اصلاحات لازم برای رسیدن به چهارچوب عملی و نتیجه‌گیری صحیح از مسایل خاص اجتماعی- فضایی الزاماً بکارگیری ابزارها و تکنیکهای خاص این علم ضرورت می‌یابد.

بدین منظور در سال 1984 اولین کتابی که با دیدگاه جغرافیا و جنسیت تدوین شده بود به چاپ رسید این کتاب در حال حاضر خارج از چاپ می‌باشد.[1]

ظهور علاقه‌ها و توجه بیشتر به شناخت موقعیت زنان در جغرافیای بریتانیا عمدتاً در اواخر 1970 آغاز گردید. در ایالات متحده و بریتانیا ابتدا در جهت برخورداری زنان و دسترسی برابر آنان به منابع از جمله اشتغال تاکید بیشتری صورت می‌گرفته و در پی آن زنان در تحقیقات جغرافیایی توجه بیشتر را کسب نمودند.[2]

به دنبال آن به سرعت یک جغرافیای فمنیست واضحتری توسعه یافت که نه تنها بر موارد مطالعه جغرافیا بلکه به روش به کار رفته برای سازماندهی این دانش به منظور جلب نظرات بیشتر به امور زنان با دید انتقادی می‌نگریست. این انتقادات بیشترین بحثها را در طی 15 سال در توسعه جغرافیا برانگیخته است.[3]

جغرافی دانان فمنیست مدت زیادی این مساله را که در نظم حاکم توسط مردان نتایج جدی را در بر داشته و اینکه چه چیزی به عنوان دانش جغرافیای واقعی به حساب می‌آید و هم چه کسی می‌تواند چنین دانشی را گسترش دهد، مورد بحث قرار داده‌اند. آنها اصرار داشتند که جغرافیا یک سری فرضیات نامعین درباره اینکه مردان و زنان چه کاری انجام می‌دهند و اینکه آن نظمی که بر فضاها، مکانها و چشم‌اندازها متمرکز شده یک نظم مردانه است را مطرح می‌کند.

با توجه به مسایل مربوط به زنان مانک و هانس[4]در مقاله‌ای روشنگر نه تنها بر اتخاذ دیدگاهی جغرافیایی بر چنین نظراتی تاکید داشته بلکه بر ضرورت موقت کردن انتقالی را که بر اساس نظر مولفین توسط انحرافات بوجود آمده در جریان فمنیستی غیر قابل دسترس شده است اقرار ورزیده‌اند.

این اشتباه خواهد بود که گمان شود جغرافیدانان بطور کلی با مسایل زنان درگیر نیستند، هر چند که در واقع غالب کارهایشان در مورد زنان آشکارا به سمت مردان گرایش می‌یابد، برای مثال در مطالعه مسایل مهاجرت اگر نویسندگان و مولفین مهاجرت زنان را نادیده می‌گیرند و تنها به این فرض ساده که توده عظیمی از مهاجرت در پی ازدواج صورت می‌پذیرد اکتفا می‌نمایند.

تحقیق حاضر تنها اقدام سطحی را برای پر کردن خلاء در تحقیقات جغرافیایی انجام داده و در جستجوی راههای برای تاکید بر مشارکت زنان در نواحی روستایی جهت دستیابی به توسعه همه جانبه می‌باشند شد سابقه این گونه تحقیقات در ایران نسبتاً جدید است. سالهای اخیر شاهدی بوده است بر انفجاری در مطالعاتی که زنان و نقش آنان را در اقتصاد بررسی می‌نمایند. در غالب این مطالعات ضرورت تغییر نقش و جایگاه زنان در زمینه‌های وسیعتر اجتماعی مورد تاکید قرار گرفته است. اگر چه زنان شهری از سوی دانشمندان جامعه شناسی مورد توجه بیشتری قرار داشته‌اند، لیکن در اکثر موارد زنان روستایی علی‌رغم مشارکت فوق‌العادشان در زندگی اقتصادی عمدتاً مورد فراموشی قرار گرفته‌اند. زنان روستایی که به پایین‌ترین قشر جامعه تعلق دارند شاید نامرئی‌ترین مشارکت کنندگان در فرایند اقتصادی باشند در حالیکه زنان شهری به لحاظ اینکه بیشترین ظهور را در زندگی اقتصادی خود دارند، نرخ مشارکت‌شان نیز در فعالیتهای اقتصادی بیشتر و بهتر برآورد شده است.

برخلاف نرخ مشارکت مردان به نظر می‌رسد مشارکت زنان نسبت به یک دسته از عوامل اکولوژیکی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی حساس باشد. حتی اصول بنیادی تقسیم کار جنسیتی نیروی کار نیز از ناحیه‌ای به ناحیه دیگر تغییر‌پذیر است بدین ترتیب ملاحظات فوق‌انگیزه اصلی برای مطالعه این مساله را فراهم ساخته است.


فصل اول

طرح تحقیق
1-1- بیان مساله:

از آنجائیکه سازماندهی تولید در بسیاری از روستاهای کشورمان بر سازمان خانوادگی استوار است، می‌توان بر اهمیت نقش افراد خانواده پی برد. با توفیق در تقسیم کار جنسیتی در واحد خانوار روستایی، می‌توان به وظائف بیشمار آشکار و نهان زنان در مقابل وظایف مردان (بویژه نقش سرپرست خانوار) اشاره کرد. بطور کلی در کنار کارکرد خانوادگی (نگهداری و پرورش کودکان و انجام خدمات مربوط به خانه) و ایفای نقش همسری زنان روستایی چه به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم در امور گوناگون مربوط به تولید نیز نقش دارند. هر چند که کمتر به عنوان شاغل محسوب می‌گردند و عمدتاً اینگونه وظائف با امور خانه‌داری ادغام گردیده و جزو وظائف روزمره آنان به شمار می‌رود. بنابراین نقش تولیدی زنان روستایی به صورتی پنهان به انجام رسیده و کمتر تجلی اقتصادی و حتی اجتماعی یافته است. اگر چه تاثیر اینگونه فعالیتها در درآمد کل خانوار غیر قابل انکار می‌باشد لیکن، سنجش میزان این تاثیر و اثرات حذف آن از درآمد خانوار مشکل است چرا که درآمد زنان عمدتاً به صورت جانبی بوده و صرف موارد روزمره و هزینه‌های جاری کودکان و … می‌گردد و یا اصولاً ماهیت برخی از فعالیتهای زنان به گونه‌ای است که بیش از آنکه درآمد زا باشد، سبب صرفه‌جویی در هزینه‌های جاری خانوار می‌گردد.

از آنجائیکه بنیان اقتصادی قریب به اتفاق روستاهای کشور کشاورزی و فعالیتهای وابسته بدان می‌باشد، بهره‌گیری از نیروی کار زنان عمدتاً در امور حاشیه‌ای، پرزحمت و بعضاً طاقت‌فرساست، از آن جمله، نشا کردن، وجین، شیردوشی، تولید لبنیات، قالی‌بافی و تولید صنایع دستی، تهیه هیزم و تهیه و جمع‌آوری سوخت و مانند آن بدینسان اگر چه نقش زنان اهمیت بارز اقتصادی دارد اما از لحاظ اجتماعی مورد ارزشگذاری مناسب قرار ندارد. در واقع بی سبب نیست که با ارتقاء سطح آگاهی و افزایش درآمد خانوار و نهایتاً بهره‌گیری از دانش فنی (تکنولوژی) نقش اقتصادی در فعالیتها کاهش می‌پذیرد.

با نظر به روندهای جاری در می‌یابیم که نقش اشتغال در توسعه روستایی بسیار کم‌رنگ و حاشیه‌ای است و با توجه به شرایط موجود کار زنان باید دید چگونه می‌توان نقش هدایت شده‌ای برای زنان در فرایند توسعه تعیین نمود؟ و به طور کلی با پیشبرد توسعه همه جانبه در روستاها چگونه می‌توان زنان را که عمدتاً از این فرایند متضرر شده و یا تبدیل به نیروهای غیرفعال و صرفاً یک زن خانه‌دار می‌گردند به جریان توسعه سوق داد.

بدین ترتیب اگر بپذیریم که یکی از اهداف اساسی توسعه مکانی- فضای با ابعاد اجتماعی- اقتصادی ارتقاء منزلت و شان انسانی است باید بپذیریم که در نظر گرفتن نقش و جایگاه زنان روستایی در برنامه‌های توسعه فرهنگی و اجتماعی- اقتصادی روستا نه تنها امری ضروری است بلکه در روند توسعه امری حیاتی به نظر می‌آید.


1-2- اهمیت و ضرورت تحقیق:

در مورد کار سخت و طاقت فرسای زنان روستایی بسیار نوشته‌اند، محققین متعددی نشان داده‌اند که زنان روستایی در بسیاری از نقاط جهان از فقر و سختی معیشت در عذابند، گزارشهای فراوانی در مورد نقش موثر زنان روستایی در تامین نیروی کار کشاورزی، تولید مواد غذایی، فرآوری محصولات زراعی و دامی و … تدوین شده است.

اما شاید آنقدر که پژوهشگران از شرایط کار و زنان روستایی متاسف می‌شوند زنان روستایی از آنچه که هستند کمتر رنج می‌برند و نسبت به آنچه می‌توانند باشند و باید باشند تصویر روشنی در ذهن ندارند.

ملاک پژوهش‌گران و اندیشمندان مسائل زنان روستایی شاخصهایی از زندگی است که در مخیله زنان روستایی هم شاید نگنجد، معیار اینکه زن روستایی هم انسان است، حق حیات و تصمیم‌گیری دارد، اجازه انتخاب باید داشته باشد استقلال اقتصادی می‌تواند موجب توانمندی او در تربیت فرزندان بشود، مشارکت می‌تواند لذت مفید بودن برای جامعه را به او بچشاند.

اینها معیارهایی است که شاید زن روستایی چندان به آن نیاندیشیده ولی حداقل پنجاه سال است که دنیا به آن فکر می‌کند. گرچه برخی از کشورها در منظومه آنچه که دنیا به آن اندیشیده، قرار نگرفته‌اند و یا خیلی دیر به این مدار پیوسته‌اند ولی بهر حال برای هر کشوری که خواستار تعالی انسان‌ها از جمله زنان روستایی است شناخت آنچه که دیگران گفته‌اند و عمل کرده‌اند ضروری است.

برای به دست آوردن یک معنای مفید و عامی از توسعه امور زنان، باید دو مفهوم برابری جنسیتی و مشارکت در فرایند توسعه کنار یکدیگر واقع شوند.

با توجه به واقعیتهای ملموس جهانی، متاسفانه زنان از موقعیتی نامطلوب در سطح بین‌المللی برخوردارند که بر اساس بررسی انجام شده در کتاب زنان جهان (1970-1990) که توسط سازمان ملل متحد منتشر شده است این واقعیت آشکار شده که چه در کشورهای در حال توسعه و چه در کشورهای توسعه یافته- اعم از فقیر و غنی- تمامی اطلاعات موجود نشانگر تبعیض علیه زنان است و آنها از کلیه امکانات لازم جهت بالا بردن اوضاع کمی و کیفی خود محروم مانده‌اند و در برنامه‌ریزی نیز حداکثر از اولویتهای ثانوی برخوردار می‌شوند.

پستهای کلیدی در سطح جهان بندرت به زنان تعلق دارد و آنها کمتر در مسائل مربوط به جامعه حضور فعال دارند و قوانین نیز تا به امروز معمولاً به طور مغرضانه‌ای علیه زنان اجرا شده و ادامه یافته است.

با اینکه در اکثر جوامع، زنان بیش از مردان کار می‌کنند لیکن در محاسبات اقتصادی یا نقش آنان کم‌رنگ تلقی شده یا اصلاً به حساب نمی‌آید و از اهمیت تولیدی و اقتصادی کمتری برخوردارند. لذا بار کمتری از رشد و توسعه جوامع را به خود اختصاص می‌دهند. اگر حقوق حقه زنان برای کار در خانه، کشاورزی، نگهداری، حمایت و پرورش اعضای خانواده یا مدیریت خانه ملحوظ شود و آمار و ارقام- در جهان- آن را منعکس نماید، سطح بازدهی جهانی 25 تا 30 درصد افزایش خواهد یافت.

لازم به ذکر است که 120 میلیون نفر کودکانی که هرگز به مدارس راه نیافته‌اند 81 میلیون نفر (دوسوم) از آنان را دختران تشکیل می‌دهند این عدم سرمایه‌گذاری و نابرابری درمناطق روستایی به مراتب مشهود است چنان که بر مبنای گزارش توسعه انسانی 1994 با مقایسه در میان کشورهایی که آمار آنها در دسترس بود شاخص توسعه برای زنان 60% این رقم برای مردان بوده است.

با وجود رشد مثبت نسبی جوامع بشری برای 500 میلیون زن روستایی در کشورهای در حال توسعه، تغییر چشمگیری در سطح و نوع زندگی روزانه آنان در چند دهه گذشته به وقوع پیوسته است.

نداشتن امکانات آموزشی برای دختران که مدیران خانه در آینده خواهند بود به تنهایی می‌تواند سبب اثرهای زیانباری در اقتصاد خانوار باشد و درآمد خانه را که روزانه از قدرت خرید کمتری نیز برخوردار است به معضلات کلان اقتصصادی تبدیل نموده و به آن شتاب بیشتری دهد تا حدی که کل نظام را تحت تاثیر خود قرار دهد. زنان روستایی همواره به عنوان رکن اساسی واحدهای تولیدی مطرح بوده‌اند و ساختار اقتصاد خانواده بدون حضور آنها نمی‌تواند پایه‌ای داشته باشد. مشارکت زنان روستایی در فعالیتهای اقتصادی واقعیتی انکار ناپذیر است و تاخیر تحولات فرهنگی و اجتماعی نسبت به تغییرات اقتصادی موجب شده است که نقش تعیین کننده آنان در جامعه و در فرایند توسعه روستایی کشور مانند اغلب کشورهای در حال توسعه چندان آشکار نباشد. پوشیده ماندن نقش بسیار اساسی زنان روستایی در تولیدات بخش کشاورزی، موجب برخوردار نشدن آنان از نتایج به دست آمده در برنامه‌های توسعه و اصولاً مشارکت نداشتن زنان در فرایند توسعه شده است.

به نظر می‌آید در اغلب فرهنگها، به خصوص مناطق روستایی ایران، زنان در امور رهبری و تصمیم‌گیری، که از عوامل توسعه محسوب می‌شوند نقش کمتری دارند آنها در فرایند تصمیم‌گیری در سطوح خانه مشارکت چندانی نداشته و در نتیجه حضور فعال آنها در فعالیتهای اجتماعی، مجامع، محلی، امور سیاسی و سازمانهای مردمی نیز مورد تردید بوده است. با توجه به این که زنان روستایی بخشی از نیروی مولد جامعه روستایی را تشکیل می‌دهند، می‌توانند با فعالیت خود به روند توسعه سرعت ببخشند. از این رو، توجه به نقش مشارکت زنان در شرایط حاضر امری الزامی به شمار می‌آید. به علاوه این قشر عظیم در تولید روستا و کارهای خانه نقش اساسی به عهده دارند که تا کنون از نظر آماری عمدتاً در رده جمعیت غیر فعال و خانه‌دار طبقه‌بندی شده‌اند.

از طرفی زنان در فرایند توسعه نیز نقش موثری خواهند داشت و نادیده گرفتن این امر، عملاً موجب می‌گردد تا قشر عظیمی کنار گذاشته شده و توسعه روستایی، مناسبی صورت نگیرد. دستیابی به اهداف توسعه مستلزم شناخت وضعیت موجود روستا و گروههای موجود در آن خصوصاً زنان روستایی است تا چگونگی فعالسازی آنها امکان‌پذیر گردد. لذا بررسی مساله مشارکت زنان روستایی از جهات گوناگون دارای اهمیت و ارزش می‌باشد. که اهم آن عبارتند از:

1- تسریع در روند اجرای فعالیتها و برنامه‌ها

2- رفع نیازهای روزمره افراد از طریق همیاری و همفکری

3- افزایش میزان بازدهی و کاهش هزینه عملیاتی طرحها و پروژه‌ها

4- ایجاد زمینه مناسب جهت شکوفایی استعدادها و فعالیتهای ملی

5- افزایش روح همبستگی و همکاری

6- افزایش آگاهی اجتماعی و فردی

7- دخالت زنان در تصمیم‌گیری امور و تعیین سرنوشت خویش

8- مشارکت زنان به عنوان یک عامل مناسب توسعه و یک نیروی اساسی نیل به توسعه.

بنابراین با توجه به موارد فوق و اهمیت و نقش زنان روستایی در برنامه‌ریزیهای آتی، بررسی و شناسایی عوامل و پارامترهای موثر در مشارکت آنان در فعالیتهای روستایی از اهمیت زیاد برخوردار می‌باشد.

برای رسیدن به توسعه روستایی لازم است زمینه‌های مناسب جهت رشد و تعالی کلیه روستاییانی که برای آنان برنامه‌ریزی شده فراهم شود بدین معنی که هر گروه زنان و مردان روستایی به راحتی قادر باشند از تسهیلات و امکانات فراهم شده جهت ارتقاء سطح دانش و توانایی‌های خود برخوردار شوند.

با در نظر گرفتن نقش زنان در عرصه‌های تولیدی و اقتصادی زمینه‌های مساعد برای توسعه روستایی به دست روستاییان توانمند فراهم خواهد شد و میدان عمل برای توسعه پایدار مهیا خواهد گشت.


1-3- فرضیه:

جهت دستیابی به تجزیه و تحلیل مناسب در رابطه با نقش زنان روستایی در تالش و برای جلوگیری از پراکندگی مطالب با توجه به گسترده بودن موضوع در فرضیه به شرح ذیل مطرح گردیده است که در طی تحقیقات برای روشن شدن درستی یا نادرستی آن بررسیهایی انجام گرفته است.

- با رفع موانع اشتغال زنان و جلب مشارکت آنان در فعالیتهای اقتصادی اجتماعی می‌توان یکی از اهداف مهم را تحقق بخشید.

- زنان روستایی تالش با ایفای نقش اقتصادی و اجتماعی خویش در حفاظت از محیط زیست نیز که از اهداف توسعه بشمار می‌آید رل ارزنده‌ای بازی می‌نمایند ودر صورت رفع موانع و افزایش کارآیی و اثربخشی آنان در جامعه روستایی دستیابی به اهداف توسعه همه جانبه امکان‌پذیر خواهد شد.


1-4- اهداف تحقیق:

از عوامل مهم دستیابی به توسعه برخورداری از نیروهای محرکه یعنی سرمایه، نیروی کار و … می‌باشد. از آنجائیکه در مناطق روستایی کشور همانند سایر کشورهای جهان سوم کمبود سرمایه و تراکم بالای جمعیت مشهود بوده و این امر منجر به گسترش معضل بیکاری خصوصاً در بین جوانان می‌گردد، لذا تاکید بر بهره‌برداری بهینه از نیروهای محرکه موجود عاقلانه‌ترین راه رسیدن به هدف توسعه همه جانبه و یکپارچه می‌باشد.

در این راستا زنان که نیمی از جمعیت را تشکیل می‌دهند غالباً از دید سیاستگذاران توسعه پنهان مانده‌اند و لذا توجه بیشتری را می‌طلبند. بدین منظور مطالعه تقسیم کار جنسیتی اهمیت می‌یابد بنابراین از بدیهی‌ترین اهداف طرح حاضر:

1- آشکار ساختن نقش پنهان زنان روستایی در پروسه تولید.

2- مطالعه نحوه درگیری زنان در فعالیتهای متنوع که به نوعی منجر به تولید ارزش افزوده می‌گردد.

3- روشن کردن این موضوع که نسبت فعالیت زنان از نقطه‌ای به نقطه دیگر بر حسب ملاحظات جغرافیایی، اقتصادی و فرهنگی تغییر می‌کند همچنین بر حسب شرایط گوناگون محیطی شکل و میزان مشارکت زنان در امور مختلف تفاوت دارد.

4- ایجاد بستر مناسب جهت دستیابی به چهارچوب علمی برای سوق دادن زنان روستایی در پروسه توسعه روستایی.

5- جلوگیری از انزوای این قشر از جریان اقتصاد روستا.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره نقش زنان در خانواده و اجتماع