فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد سوره فتح آیه 8 تا 11

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد سوره فتح آیه 8 تا 11 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد سوره فتح آیه 8 تا 11


تحقیق در مورد سوره فتح آیه 8 تا 11

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:14

 

 

 

 

 

انا ارسلناک شاهدا و مبشرا و نذیرا (8) لتؤمنوا بالله و رسوله و تعزروه و توقروه و تسبحوه بکرة و اصیلا (9) ان الذین یبایعونک انما یبایعون الله ید الله فوق ایدیهم فمن نکث فانما ینکث على نفسه و من اوفى بما عاهد علیه الله فسیؤتیه اجرا عظیما (10) سیقول لک المخلفون من الاعراب شغلتنا اموالنا و اهلونا فاستغفر لنا یقولون بالسنتهم ما لیس فى قلوبهم قل فمن یملک لکم من الله شیئا ان اراد بکم ضرا او اراد بکم نفعا بل کان الله بما تعملون خبیرا (11)

انا ارسلناک شاهدا و مبشرا و نذیرا: این آیه در سوره احزاب هم با همین عبارت اضافه‏اى وجود دارد.آنجا مى‏فرماید: یا ایها النبى انا ارسلناک شاهدا و مبشرا و نذیرا: اى پیامبر، ما تو را فرستاده‏ایم گواه بر مردم و گواه بر امت.«شاهد»و«شهید»معنى حضور را مى‏دهد.در زبان عربى به‏«گواه‏»از آن جهت‏«شاهد»مى‏گویند که کسى حق دارد در مورد واقعه‏اى گواهى بدهد که در آن واقعه حاضر باشد،یعنى انسان در مورد واقعه‏اى که در آن حضور دارد و احساس مى‏کند و بالعیان آن را مى‏بیند حق دارد شهادت بدهد.این مساله‏اى است در باب‏«قضاء»(قضاوت)،مى‏گویند شهادت به علم جایز نیست،شهادت به عین و به حس جایز است،یعنى اگر شما چیزى را یقین دارید و شک ندارید ولى ندیده‏اید،مثلا یقین دارید العیاذ بالله زید همسایه شما شراب مى‏خورد،از صد احتمال یک احتمال هم نمى‏دهید که شراب نخورد،یعنى هیچ احتمال اینکه بتوانید توجیه هم بکنید نمى‏دهید،یقین دارید شراب مى‏خورد،اما به چشم خودتان ندیده‏اید،یقین دارید که فلان مرد و زن زنا کرده‏اند ولى به چشم خود ندیده‏اید،حق ندارید که این را شهادت بدهید بگویید فلانى زنا کرده یا فلانى شراب خورده است،و اگر شهادت بدهید و قاضى از شما بپرسد که این را که تو شهادت مى‏دهى دیده‏اى یا ندیده‏اى،و شما بگویید من ندیده‏ام ولى یقین دارم،اگر شما عادلترین عادلهاى عالم هم باشید، اعدل عدول هم باشید، سلمان فارسى هم باشید قاضى حق ندارد بر این گونه شهادت ترتیب اثر بدهد. حدیثى هست، حضرت صادق علیه السلام فرمودند(با دستشان اشاره کردند):«على مثل ضوء الشمس‏»مثل اینکه نور خورشید را مى‏بینى،فقط اگر این طور باشد شهادت بده،غیر از این نه.به همین جهت براى آنچه که ما در فارسى مى‏گوییم‏«گواه‏»در زبان عربى کلمه‏«شاهد»به کار مى‏برند،یعنى حاضر،یعنى آن کسى که حاضر واقعه بوده نه آن کسى که عالم به واقعه است،چون غایب از واقعه هم گاهى عالم به واقعه مى‏شود،ولى کافى نیست.علم به واقعه ولى عن غیاب کافى نیست،حضور آن واقعه و شهود آن لازم است.

یکى از نکات مهم و معارف بزرگ قرآن این مساله است که پیغمبر اکرم و به تعبیر قرآن گروهى از مؤمنین-که آن گروهى از مؤمنین این گونه جز اینکه در مقام عصمت باشند کس دیگر نمى‏تواند باشد-[شاهد امت هستند].خدا پیغمبر را«شاهد امت‏»نامیده است،شاهدى که در دنیا تحمل شهادت مى‏کند و در آخرت اداى شهادت،یعنى او حاضر و ناظر به افعال و اعمال امت است.همین طور که ما مى‏گوییم ملکین رقیب و عتید ناظر و شاهد اعمال ما هستند،همیشه پیغمبر یک امت‏شاهد و ناظر بر اعمال امت است،و این است که در مساله امامت گفته مى‏شود که شان اصلى امام این نیست که در میان مردم ظاهر باشد و حکومت در دست داشته باشد که اگر این شان را از او گرفته باشند دیگر امام نباشد و از امامت‏خلع شده باشد،نه،شان اصلى که از آن این شان نتیجه مى‏شود[این است که امام شاهد امت است]یعنى با وجود کسى که در باطن و از نظر باطن شاهد بر همه امت است دیگر نوبت به کسى که مثل همه افراد امت است و مثل افراد دیگر امت‏خطا کار است نمى‏رسد که او خلافت و حکومت را در دست بگیرد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد سوره فتح آیه 8 تا 11

تحقیق در مورد تفسیر سوره حشر

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد تفسیر سوره حشر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تفسیر سوره حشر


تحقیق در مورد تفسیر سوره حشر

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:17

 

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم‏الحمد لله رب العالمین...اعوذ بالله من الشیطان الرجیم:

«یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و لتنظر نفس ما قدمت لغد و اتقوا الله‏ان الله خبیر بما تعملونو لا تکونوا کالذین نسوا الله فانسیهم‏انفسهم اولئک هم الفاسقونلا یستوى اصحاب النار واصحاب الجنة اصحاب الجنة هم الفائزون (1) این آیات ظاهرش این است که از آیات گذشته به کلى جداست.البته‏در این که از نظر مضمون مضامین دیگرى است بحثى نیست ولى آیا به‏تناسب آن آیات هم هست،مى‏شود تناسبى هم در نظر گرفت،ولى‏سبک قرآن این است که همیشه انسان را از دنیایى به دنیاى دیگر مى‏بردو از آن دنیا به دنیاى دیگر.قبلا بحث‏یهودیان بود و بعد بحث منافقین وروابطى که این دو گروه با یکدیگر داشتند و از این آیه به بعد مخاطب‏مؤمنین هستند،آنهم در امرى که دیگر مربوط به روابطشان با منافقین یایهود نیست بلکه مربوط است به روابطشان با خدا.این است که مساله‏خیلى رنگ موعظه و اندرز و معنویت مى‏گیرد و خیلى هم در این جهت‏اوج مى‏گیرد.از این دو سه آیه که بگذریم آنگاه آیات توحیدى مى‏آید که‏آیات آخر سوره حشر در قرآن معروف است.

خطاب به مؤمنین است: «یا ایها الذین امنوا اتقوا الله‏» اى اهل ایمان‏تقواى الهى داشته باشید. راجع به کلمه‏«تقوا»ما مکرر بحث کرده ونوشته‏ایم که اگر چه معروف در ترجمه‏ها این است که تقوا را گاهى به‏ترس و گاهى به اجتناب ترجمه مى‏کنند-اگر بعد از آن‏«خدا»ذکر شده‏باشد(اتقوا الله)مى‏گویند یعنى از خدا بترسید،و اگر«معصیت‏»ذکر شده‏باشد(اتق المعاصى)مى‏گویند معنایش این است که از معاصى اجتناب‏کنید-ولى مفهوم کلمه‏«تقوا»نه اجتناب است و نه ترس.البته تا حدى‏ملازم[با ایندو]هست،یعنى هر جا که تقوا باشد خشیت الهى هم‏هست و هر جا که تقوا باشد اجتناب از معاصى هم هست ولى خود این‏لغت معنایش نه اجتناب است و نه ترس;و در اصطلاحات خود قرآن ودر نهج البلاغه-که‏«تقوا»خیلى تکرار شده است-کاملا پیداست که‏معنى تقوا نه ترس است و نه اجتناب.

تقوا از ماده‏«وقى‏»است.وقى یعنى نگهدارى.تقواى از معاصى درواقع معنایش‏«خود نگهدارى‏»است.متقى باش یعنى خود نگهدار باش.

خود این،یک حالت روحى و معنوى است که از آن تعبیر به‏«تسلط برنفس‏»مى‏کنند.اینکه انسان بتواند خود بر خود و در واقع اراده و عقل وایمانش بر خواهشها و هوسهایش تسلط داشته باشد به طورى که بتواندخودش خودش را نگه دارد،این نیروى خودنگهدارى اسمش‏«تقوا»

است.خود را نگه داشتن از چه؟از آلوده شدن به معصیت.نتیجه آلوده‏شدن به معصیت چیست؟در معرض قهر و انتقام خدا قرار گرفتن.پس خود را نگهدارى کردن از معصیت لازمه‏اش اجتناب از معصیت است ولازمه اجتناب از معصیت،خود را از لازمه معصیت‏یعنى خشم الهى‏نگهدارى کردن است.پس اگر گفتند«اتق الذنب‏»معنایش این است که‏خود را نگه‏دار از اینکه گرفتار گناه شوى.اگر بگویند«اتق الله‏»معنایش‏این است که خود را نگه‏دار از اینکه گناه کنى و در اثر گناه کردن درمعرض خشم الهى قرار بگیرى.ما کلمه‏اى نداریم که بخواهیم به جاى‏«اتقوا»بگذاریم و لذا ترجمه نداریم;همیشه مى‏گوییم تقواى الهى داشته‏باشید


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تفسیر سوره حشر