فایل حاضر کامل ترین و دقیقترین مقاله ایست که در مورد پست دبیر فلسفه و منطق در قالب ورد و قابل ویرایش طراحی گردیده است و طبق آخرین بخشنامه های آموزش و پرورش بروز رسانی گردیده است و آماده چاپ می باشد. در نگارش این مقاله تمامی نکات مورد نیاز اداره آموزش و پرورش لحاظ گردیده است.به همراه این مقاله دقیق و کارآمد سه نمونه فرم ویژه ارتقای شغلی هم برای شما اسال می گردد که فرم شماره سه که شامل مستندات پست مورد نظر است نیز به صورت کامل پر شده است.
این مقاله ارتقا شغلی در110 صفحه میباشد
چکیده
در آموزش یادگیری به شیوه فرایندی این باور اساسی وجود دارد که فرایندهای شناختی مانند م...ه دقیق، جمع آوری و پردازش داده ها و فرضیه سازی پیش بینی استنباط و ... اساس یادگیری را تشکیل می دهند. و به همین اساس در تدریس فلسفه باید شرایطی فراهم شود تا این مهارت در یادگیرندگان تقویت شود و مکمل این یادگیری شرایط محیطی، ویژگی های یادگیرندگان، ضرورت های موضوع یادگیری، هدف آموزشی، هدف های یادگیرنده، نحوه سازمان دهی و ارائه موضوع و محتوای یادگیری، فعالیت یادگیرنده و مهم تر از همه شیوه ی تعاملی در فرایند تدریس مورد توجه قرار می گیرند. فلسفه غرب با در دست داشتن چند ویژگی به راحتی توانسته است تا بنیادی ترین مراکز فکری و فرهنگی مسلمانان پیشروی کند از آن جمله: 1)دسترسی به کتابخانه و منابع نوشتاری گسترده و غنی از کهن ترین منابع تا جدیدترین آنها 2)در اختیار داشتن فضاهای آموزشی-پژوهشی مناسب و گسترده 3)امکانات فرآوان اطلاع رسانی به منظور نشر اندیشه های جدید از طریق کتاب، مجله های تخصصی، سایت های علمی و ... 4)بهره گیری از شیوه های پژوهشی-علمی اما در این سوی دفتر پر برگ اندیشه های ناب فیلسوفان مسلمان به ویژه شیعیان هنوز با کمبودهایی روبرو است. و این کمبودها برای دانش پژوهشی که بخواهد در زمینه فلسفه اسلام حتی در زمینه فلسفه یونان باستان و ... تحقیق نماید محرز و تأثیرگذار است.. اینجانب ......... دبیر فلسفه و منطق و معارف اسلامی دبیرستان ... در مقاله مدون حاضر کوشیده ام تا درس فلسفه را از طریق راهکار های دانش آموز محور برای دانش آموزانم جذاب نموده و آنان را در فهم این درس یاری بخشم. مقدمه از وقتی درآموزش و پرورش بعنوان دبیر درس فلسفه مشغول به کارشده ام هر وقت پای صحبت دبیران این درس نشسته ام ازگله و شکایت آنها مبنی بر اینکه دانش آموزان نسبت به این درس علاقه نشان نمی دهند رنج برده ام و همیشه این سوال مرا به خود مشغول کرده است که چرا دانش آموزان نسبت به این درس خاص اینگونه رفتارمی کنند؟ و با توجه به آمارهای موجود درصد قبولی و میانگین نمرات این درس نیز پایین است؟ در ذهن خودم تحلیل ها و دلایل خاصی هم برای این رفتار دانش آموزان پیدا می کردم. مانند اینکه: ـ این درس برای دانش آموزان خشک و بی جاذبه است. ـ کلمات آن سخت و غیر قابل فهم و درک است. ـ این درس در سالهای قبل از پایه سوم پیش نیازی ندارد. ـ این دو کتاب عاری از عکس و تصاویر جذاب برای جلب توجه دانش آموزان است. ـ تدریس این دو کتاب در بیشتر مواقع توسط دبیران غیرمتخصص انجام گرفته است که آنها هم در تدریس این دو کتاب دچار مشکل بوده اند و یا حتی خودشان نیز به تدریس این درس علاقه ای ندارند و به خاطر پرکردن ساعات موظف خود مجبور شده اند که در این کلاسها تدریس کنند. ـ دانش آموزان با الفاظ و مفاهیم فلسفه آشنا و مأنوس نیستند و کلماتی که در آن استفاده می شود کاملاً تخصصی و دور از ذهن دانش آموزان می باشد. ـ دانش آموزان از مفاهیم این دروس در ذهن خود غولی ساخته اند که هیچگاه دست یافتنی نیست و نمی توانند این درسها را یاد بگیرند. ـ عدم علاقمندی دانش آموزان به این درس حتی چه قبل از آنکه آن را بخوانند و چه بعد از مطالعه آن وجود دارد. ـ رواج فرهنگ بدون فایده بودن و بدرد نخوری این علوم در جامعه و کاربردی نبودن این دروس در تحصیل و زندگی فردی و شخصی تحت تأثیر فرهنگ غلط در میان عوام و حتی بعضی از افراد تحصیل کرده. ـ مظلوم بودن فلسفه در جامعه ی کنونی ما، زیرا نظام آموزش و پرورش و رسانه های جمعی کشور روی معرفی این علوم آن چنان کار نکرده و بسترسازی لازم را انجام نداده است و اطلاع رسانی صحیح در این رابطه وجود ندارد. البته هرکدام از این دلایل بحران را می توان به دقت آسیب شناسی و تحقیق جامع و علمی نمود. برای اینکه بتوانیم در کلاس بهتر عمل کنیم و در دانش آموزان علاقه و انگیزه ایجاد کنیم این راه حلها را متناسب با شرایط و امکانات موجود در مدرسه و شناخت استعدادها و توانائیها و علایق و سلیقه ی دانش آموزان بکارگیریم. البته باید بدانیم که همیشه فقط یک روش تدریس خاص و محدود برای همه نوع کلاس ها و درهمه ی شرایط نتیجه بخش نخواهد بود بلکه معلم هنرمند و توانا و فعال کسی است که برای هر زمان و شرایطی یک راه حل منطقی و مناسب بکار ببندد. بیان مساله شناخت علل افت تحصیلی و عوامل بی میلی و بی توجهی دانش آموزان به درس فلسفه به دبیران و مسئولان آموزش و پرورش کمک می کند تا با به کارگیری راهکارهایی با ایجاد انگیزه و علاقه در دانش آموزان و از میان برداشتن موانع زمینه پیشرفت در درس فلسفه را فراهم می آورد.در بررسی علل افت در ساختار نظام آموزشی می توان موارد زیر را مشاهده نمود : -بی توجهی به رشته علوم انسانی و به طریق اولی به جایگاه فلسفه در نظام آموزشی -عدم سنخیت درس فلسفه با مجموعه دروس رشته فلسفه و علوم انسانی که بیشتر که بیشتر مبتنی بر تحفظ اند تا تفهم -عدم استفاده از منابع غنی به ویژه منابع فلسفی گذشتگان (فلسفه اسلامی) -تأخیر در زمان ورود دروس فلسفه به برنامه درسی نظام آموزشی کشور (این درس از سال سوم متوسطه نظری آن هم در رشته انسانی و بدون هیچ پیش زمینه قبلی وارد نظام آموزشی رسمی کشور شد) -ادغام تدریس و امتحان دروس فلسفه سال سوم، که از ماهیت متفاوت و مستقلی برخور دارند،در نظام جدید آموزش متوسطه (سالی-واحدی) -عدم کفایت ساعات درسی با توجه به موضوعات گسترده و متنوع فلسفی و منطقی به خصوص در دوره پیش دانشگاهی -بی توجهی و اعمال در برگزاری کلاس های آموزش ضمن خدمت معلمان با توجه به غیر خصوصی بودن اکثر معلمان در سراسر کشور -تأخیر در آغاز سال تحصیلی در بسیاری از مناطق، به علت مشکلات موجود در سازماندهی دبیران -فقدان مجله رشد فلسفه و عدم دسترسی معلمان فلسفه به نشریات تخصصی در این زمینه توصیف وضعیت موجود: اینجانب ........ دبیر فلسفه آموزشگاه ..... شهرستان ... مدت سال است که در آموزش و پرورش در حال خدمت می باشم .و هم اکنون در آموزشگاه ... در سمت دبیر فلسفه تدریس می کنم. مساله ای که بنده با آن مواجه شدم وباعث شد که تغییراتی در کلاسم ایجاد کنم هر ساله در پایان هر دو نیم سال (اول ودوم ) از دانش آموزان می خواهم که نقطه نظرات خود را در قالب نظرا ت ، انتقادات و پیشنهادات در مورد روش تدریس بنده ارائه دهند پس از جمع آوری به این نتیجه رسیدم که دانش آموزانم به درس فلسفه کمتر توجه نشان می دهند ونمره ارزشیابی های مستمر آنان در این درس کمتر است و در فعالیت های گروهی شرکت نمی کنند .به همین دلیل تصمیم گرفتم پژوهشی در این زمینه انجام دهم. - چرا دانش آموزان به درس فلسفه علاقه چندانی ندارند؟ - آیا شیوه تدریس بنده یا دبیران سال های قبل سبب بی انگیزه نمودن آنها به درس فلسفه شده است؟ - عدم آشنایی دانش آموزان به نحوه ی مطالعه این درس ،سبب بی علاقگی آنها به این درس شده است ؟ - عدم توجه به ارزشیابی های مستمر وتکوینی در یادگیری درس فلسفه تاثیر داشته است ؟ - عدم استفاده از وسایل کمک آموزشی درتدریس توسط دبیران موثر بوده است ؟ - چگونه می توان دانش آموزان را به درس فلسفه علاقه مند سازم؟ اینها سوالاتی بودند که باید پاسخ آنهارا پیدا کرده وراهکارهای مناسب برای آنها پیدا می کردم. ارزشیابی بخشی از فرایند یاددهی - یادگیری است. همه دست اندرکاران امور آموزشی وتربیتی با کلمه ارزشیابی و امتحان آشنایی دارند . اگر بگوییم که ارزشیابی حلقه مفقوده یادگیری محسوب می شود زیاد به خطا نرفته ایم چرا که از یک نظر ارزشیابی آخرین حلقه از فعالیت های آموزشی دبیر وبرنامه درسی محسوب می شود واز نظر دیگر ارزشیابی در روش های فعال تدریس فلسفه باید مقدم واستمرار دهنده برنامه های درسی وفرایند تدریس شمرده شود. همه گمان می کنند که ارزشیابی مخصوص اندازه گیری دانش ها ومهارت ها ی دانش آموزان از مطالب مطرح شده در کلاس درس است در حالی که ارزشیابی باید شامل برنامه درسی وفعالیت های دبیر در کلاس ونحوه تدریس وی نیز می باشد وبه عنوان ابزاری برای درک نقایص برنامه وروند تدریس ویادگیری دانش آموز به کار رود.حال می توان گفت که ارزشیابی بخشی از فرایند یاددهی – یادگیری است وجدا از آن ودر انتهای آن قرار نمی گیرد.
مقاله ارتقا شغلی چالش ها و مشکلات و تجربیات مدون دبیر فلسفه و منطق و ذکر راهکار ها و پیشنهادات