لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:49
فهرست:
فعالیتهاى مخفى امام
علل شکست قیامها
خلفاى معاصر حضرت
انتقال امام از مدینه به سامرّأ
گزارش فرمانده دژخیمان متوکل
پی نوشتها:
جنایات و سختگیریهاى متوکل در مورد شیعیان
فشارهاى اقتصادى بر شیعیان
یک سند تاریخى
کاخها و بزمهاى پر تجمل
قتل متوکل و خلافت منتصر
امام هادى(علیه السلام)، رویاروى فقیهان دربارى
1 - کیفر مسیحى زناکار
2 - نذر متوکل
مبارزه با غُلات
فتنه خلق قرآن
موضع امام هادى (علیه السلام)
شاگردان مکتب امام هادى (علیه السلام)
شهادت امام هادى (علیه السلام)
«امام ابوالحسن على النقى الهادى» - علیه السلام - پیشواى دهم شیعیان، در نیمه ذیحجه سال 212 هجرى در اطراف مدینه در محلى به نام «صریا» به دنیا آمد(1). پدرش پیشواى نهم، امام جواد - علیه السلام - و مادرش بانوى گرامى «سمانه» است که کنیزى با فضیلت و تقوا بود (2).
مشهورترین القاب امام دهم، «نقى» و «هادى» است، و به آن حضرت «ابوالحسن الثالث» نیز مىگویند (3).
امام هادى - علیه السلام - در سال 220 هجرى پس از شهادت پدر گرامیش برمسند امامت نشست و در این هنگام هشت ساله بود. مدت امامت آن بزرگوار 33 سال و عمر شریفش 41 سال و چند ماه بود و در سال 254 در شهر سامرّأ به شهادت رسید.
خلفاى معاصر حضرت
امام هادى در مدت امامت خود با چند تن از خلفاى عباسى معاصر بود که به ترتیب زمان عبارتند از:
1 - معتصم، برادر مأمون (217 - 227) (4)
2 - واثق، پسر معتصم (227 - 232).
3 - متوکل، برادر واثق (232 - 248).
4 - منتصر، پسر متوکل (6 ماه).
5 - مستعین، پسر عموى منتصر (248 - 252).
6 - معتزّ، پسر دیگر متوکل (252 - 255).
امام هادى در زمان خلیفه اخیر مسموم گردید و به شهادت رسید و در خانه خود به خاک سپرده شد.
اوضاع سیاسى، اجتماعى عصر امام
این دوره از خلافت عباسى ویژگیهاى دارد که آن را از دیگر دورهها جدا مىسازد ذیلاً به برخى از این ویژگیها اشاره مىکنیم:
1 - زوال هیبت و عظمت خلافت: خلافت، چه در دوره اموى و چه در دوره عباسى، براى خود هیبت و جلالى داشت، ولى در این دوره بر اثر تسلط ترکان و بردگان بر دستگاه خلافت، عظمت آن از بین رفت و خلافت همچون گویى به دست این عناصر افتاد که آن را به هر طرف مىخواستند پرتاب مىکردند، و خلیفه عملاً یک مقام تشریفاتى بود، ولى در عین حال هر موقع خطرى از جانب مخالفان احساس مىشد خلفا و اطرافیان و عموم کارمندان دستگاه خلافت، در سرکوبى آن خطر نظر واحدى داشتند.
2 - خوش گذرانى و هوسرانى درباریان: خلفاى عباسى در این دوره به خاطر خلأى که بر دستگاه خلافت حکومت مىکرد، به شب نشینى و خوش گذرانى و میگسارى مىپرداختند و دربار خلافت غرق در فساد و گناه بود. صفحات تاریخ اخبار شب نشینیهاى افسانهاى آنان را ضبط نموده است.
3 - گسترش ظلم و بیدادگرى و خودکامگى: ظلم و جور و نیز غارت بیت المال و صرف آن در عیاشیها و خوشگذرانیها جان مردم را به لب آورده بود.
4 - گسترش نهضتهاى علوى: در این مقطع از تاریخ، کوشش دولت عباسى بر این بود که با ایجاد نفرت در جلامعه نسبت به علویان، آنها را تارو مارو سازد. هر موقع کوچکترین شبحى از نهضت علویان مشاهده مىشود، برنامه سرکوبى بى رحمانه آنان آغاز مىگشت، و علت شدت عمل نیز این بود که دستگاه خلافت با تمام اختناق و کنترلى که برقرار ساخته بود، خود را متزلزل و ناپایدار مىدید و از این نوع نهضتها سخت بیمناک بود.
شیوه علویان در این مقطع زمانى این بود که از کسى نامى نبرند و مردم را به رهبرى «شخص برگزیدهاى از آل محمد» دعوت کنند، زیرا سران نهضت مىدیدند که امامان معصوم آنان، در قلب پادگان نظامى «سامرّأ» تحت مراقبت و مواظبت مىباشند و دعوت به شخص معین مایه قطع رشته حیات او مىگردد. این نهضتها و انقلابها بازتاب گسترش ظلم و فشار بر جامعه اسلامى در آن عصر بود و نسبت مستقیمى با میزان فشار و اختناق داشت، به عنوان نمونه در دوران حکومت «منتصر» که تا حدى به خاندان نبوت و امامت علاقهمند بود و در زمان او کسى متعرض شیعیان و خاندان علوى نمىشد، قیامى صورت نگرفت.
تحقیق در مورد شناخت مختصرى از زندگانى امام هادى علیه السلام