لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه21
فهرست مطالب
قضاء حتمى و غیر حتمى
امتیاز بشر
نگاهى به صدر اسلام
نظامات لا یتغیر
در تمام سیستمهاى معارف بشرى سابقه ندارد; در میان فرق اسلامى تنها دانشمندانى از شیعه اثنى عشریه هستند که در اثر اهتداء و اقتباس از کلمات ائمه اهل بیت (علیهم السلام) توانستهاند به این حقیقت پىببرند و این افتخار را به خود اختصاص دهند.
ما در اینجا نمىتوانیم تفضیلا وارد مبحث عالى فلسفى بشویم و درست مطلب را آنچنانکه هست روشن کنیم در اینجا همین قدر اشاره کرده مىگوییم،مساله «بداء» ریشه قرآنى دارد و از لطیفترین حقایق فلسفى است در میان فلاسفه شیعه نیز جز بعضى که در قرآن زیاد تدبر مىکردهاند و از آثار و کلمات پیشوایان شیعه مخصوصا کلمات امام اول امیرالمومنین على (علیه السلام) استفاده مىکردهاند کسى دیگر به غور این مطلب نرسیدهاست.
البته در چنین مسالهاى تنها تصور عامیانه عوام الناس که از پیش خود فرض احمقانهاى به نام «بداء» مىسازند و سپس به مصداق «خود کشى و خود تعزیه مىخوانى» آن ساخته و پرداخته خیال خود را مورد ایراد و انتقاد قرار مىدهند نباید قناعت کرد.
به هر حال در این مساله مختصر نمىتوانیم وارد آن مبحث عالى بشویم در اینجا کافى است مساله دو گونگى قضا و قدرها حتمى و تخلف ناپذیر و بعضى دیگر غیر حتمى وتغییر پذیر است؟ و اگر اینچنین است چگونه مىتوان توضیح داد؟
موجودات جهان بر دو قسماند: برخى از آنها امکان بیشتر از یک نوع خاص از وجود در آنها نیست مانند مجردات علوى.برخى دیگر این طور نیستند،امکان بیش از یک نوع خاص از وجود در آنها هست و آنها مادیات مىباشند.موجودات مادى آنها هستند که از یک ماده خاص به وجود مىآیند و زمینه به وجود آمدن موجودات دیگر مىباشند مانند همه موجوداتى که محسوس و ملموس ما مىباشند.ماده طبیعى نقش پذیر صورتهاى مختلف است.ماده طبیعى استعداد تکامل دارد.ماده طبیعى از بعضى عوامل طبیعت قوت و نیرو مىگیرد و از بعضى دیگر نقصان پیدا مىکند و یا راه فنا و زوال مىگیرد.ماده طبیعى استعداد دارد که با علل و عوامل مختلف مواجه شود و قهرا تحت تاثیر هر کدام از آنها یک حالت و کیفیت و اثرى پیدا کند مخالف با حالت و کیفیت و اثرى که از آن دیگرى مىتوانست پیدا کند.یک تخم که در زمین کاشته مىشود اگر مصادف شود با آب و هوا و حرارت و نور آفتى همه او برخورد نکند از زمین مىروید و رشد مىکند و به سرحد کمال مىرسد و اگر یکى از عوامل رشد و کمال کسر شود یا آفتى برسد به آن نخواهد رسید.براى یک ماده طبیعى هزارها «اگر» وجود دارد،اگر چنین بشود چنان مىشود واگر چنان بشود چنین مىشود یعنى اگر مواجه با فلان سلسله از علل شود چنین مىشود واگر با فلان سلسله دیگر مواجه گردد چنان مىگردد.
در مجردات که بیشتر از یک نحو نمىتوانند وجود داشته باشند و تحت تاثیر علل و مختلف قرار نمىگیرند.قضا و قدر حتمى است،غیر قابل تبدیل است زیرا با بیش از یک سلسله از علل و سرو کار ندارند و سرنوشت معلول با علت است پس یک سرنوشتبیشتر ندارند و چون امکان جانشین شدن سلسلهاى از علل به جاى این سلسله نیست پس سرنوشت آنها حتمى است اما در غیر مجردات که امکان هزاران نقش و زندگى را دارند و تحت قانون حرکت مى
تحقیق در مورد قضاء حتمى و غیر حتمى