جایگاه حماسه در ایران
مقدمه :
حماسه از ترکیب چند عنصر تشکیل می شود که یکی از آنها اسطوره و مایه های اساطیری است و احتمالاً به سبب تشخیص یا اهمیت بیشتر این عامل نسبت به عناصر سازنده ی دیگر ، بعضی از محققان حماسه را صورت تغییر یافته ی اسطوره و برآمده از بطن آن دانسته اند. دلایل اصلی و یکی از تبدیل اسطوره به حماسه بر پایه ی روایات و منابع ایرانی (بویژه شاهنامه) عبارتست از :
حرکت فکری بشر از روزگار اسطوره زیستی / باوری به دوران اسطوره پیرایی و در نتیجه ی آن ، در آمدن اساطیر به قالب های خرد پذیرند.
عصر پهلوانی ملت ها و گزارش روایات و معتقدات اساطیری بر پایه ی پندها و نگرش های طبقه جنگجویان جابجایی مکان ، نقل یک داستان ، یا رواج یک باور و اسطوره و دگرگونی های ناشی از ان در داستان های حماسی متأخرتر تصرفات و دخالت های روایان به هنگام نقل از روایات.
با تأمل در زمینه های اساطیری داستان ها و موضوعات حماسی ایران ، به طور عموم ده نوع و روابطه زمینی شدن میان اسطوره و حماسه وجود دارد :
1- محدودیت زمانی
2- حد مکانی
3- کاهش صبغه قدسی و مینوی زمینی شدن
4- جابجایی یا دگرگونی
5- شکستنی
6- انتقال
7- قلب یا تبدیل
8- ادغام یا تلفیق
9- حذف
10- فراموشی
میان اسطوره و حماسه ارتباطی اسطوره و بنیادین وجود دارد. چنان که از یک منظر حماسه صورت ادبی و روایی مدون و منظم اسطوره تلقی می شود، چون هم در مرحله پیدایش و هم خصوصاً تحریر و تثبیت نهایی، محصول دورانی بوده که ذوق و ذهن انسان به روزگار باستانی اسطوره سازی و اسطوره گرایی ، پرورده تر و منتظم تر بوده است، از همین روی در حماسه غالباً با یک ساختار داستانی وحدت مند و تقریباً منطقی و متوالی روبرو هستیم، حال آنکه در اسطوره صبغه ی روایی یا اصلاً دیده نمی شود و یا بسیار ضعیف و نامنسجم است.
درباره این نظر که اسطوره به حماسه تبدیل می شود یا به بیانی دیگر، حماسه از درون اسطوره بیرون می آید، به این نکته باید توجه داشت که این یک حکم کلی است و بعضی از مصداق های اساطیری و حماسی را در بر می گیرد زیرا اسطوره همواره و حتماً به حماسه تبدیل نمی شود. (سرکارایی 1371) .
پس هرگز نمی توان لزوما]ً برای همه موضوعات ، عناصر و اشخاص حماسی، زمینه یا پیشینیه ی اساطیری جستجو کرد، بطوری که مثلاً رستم با آن همه نامداری و اعتبار در شاهنامه و فرهنگ ایران ، صرفاً یک شخصیت حماسی است و در اسطوره های شناخته شده هند و ایرانی نباید در جستجوی پیش نمونه ی اساطیری وی بود. این موضوع (یعنی : بنیان اساطیری بخشی از داستان های حماسی) بیشتر به سبب وجود دو خاستگاه مختلف ذهنی و اجتماعی برای اسطوره و حماسه است. اسطوره گزارشی از نگاره های ذهنی انسان باستانی درباره ی جهان و موجودات است، اما حماسه ، روایت ذهن همان انسان در دورانی متأخر با نیازها و ویژگی های دیگر که در عین حال، بعضی از معتقدات و مایه های دیرین اساطیری و گاه نیمه مقدس خود را و اغلب بصورت ناخودآگاه در ضمن سروده ها و داستان های حماسی نگه داشته است.
شامل 14 صفحه word
مشخصات این فایل
عنوان: ارتباط اسطوره و حماسه بر پایه ی شاهنامه و منابع ایرانی
فرمت فایل :word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 14
این مقاله درمورد ارتباط اسطوره و حماسه بر پایه ی شاهنامه و منابع ایرانی می باشد.
مقدمه
حماسه از ترکیب چند عنصر تشکیل می شود که یکی از آنها اسطوره و مایه های اساطیری است و احتمالاً به سبب تشخیص یا اهمیت بیشتر این عامل نسبت به عناصر سازنده ی دیگر ، بعضی از محققان حماسه را صورت تغییر یافته ی اسطوره و برآمده از بطن آن دانسته اند. دلایل اصلی و یکی از تبدیل اسطوره به حماسه بر پایه ی روایات و منابع ایرانی.....
دلایل اصل کلی تبدیل اسطوره به حماسه را بر پایه منابع ایرانی (خصوصاً شاهنامه) در چند دسته می توان تقسیم بندی کرد :
1- نخست این که با تکامل تمدن و فرهنگ انسان و به تبع آن جهان بینی ها و باورهایش و نیز تغییراتی که در محیط پیرامونی او پدید امده، حرکت فکری بشر از عصر اسطوره زیستی / باوری، به دوران اسطوره پیرایی بوده است. در روزگار اسطوره زیستی / باوری اساطیر مبنای باورها و استنباط های انسان و در متن زندگی فردی و اجتماعی او بوده و آنها را به عنوان حقایق مطلق، ازلی و مقدس می نگریسته .....
- محدوده ی زمانی : در اسطوره زمان ازلی و نامعین است. اما در حماسه با این که بسیار قدیمی است ، هرگز بی آغاز و ازلی نیست و این تفاوت به ویژه در موضوع آفرینش بهتر نمایان می شود. و منظور از این که اسطوره ازلی ولی حماسه کردن ولی زمان مند، بدین معنی است که برای روی داد اساطیری نمی توان حد زبانی تعیین کرد. برای نمونه نبرد فریدون واژی دهاک در اوستا ترتیب و محدوده زمانی نداد اما همین واقعه هنگامی که در ساخت داستان حماسی قرار ............
- مکان واقعی یا طبیعی : مربوط به جغرافیای تاریخی که حد مکان دقیق و مشخص دارد و بر خلاف مکان حماسی یک جا و یک سواست و هرگز همه مکانی نیست.
3- کاهش صبغه قدسی و مینوی (زمینی شدن) : به هنگام تبدیل اسطوره به حماسه، ارزش های دینی و اعتقادی اسطوره یا کاملاً از بین می رود. همانگونه که پتازونی، پژوهشگر ایتالیا می گوید : در داستان های حماسی نخستین نشانه ها جریان دینوی شدن اساطیر است که در این جریان در نهایت اعتبار مذهبی خود را از دست می دهند. و از سوی دیگر شخصیت ها و عناصر .......
نتیجه
انواع دهگانه مذکور، مهمترین ارتباط و تفاوت هایی است که میان اسطوره و حماسه به استناد شاهنامه و منابع دیگر قابل تقسیم بندی است و چه بسا با تأمل بیشتر بتوان بر شما و گونه های آن افزود. در بحث های ارتباط اسطوره و حماسه این نکته نیز وجود دارد که امکان دارد در منابع اساطیری اشارات و روایت هایی باشد که قابلیت تبدیل به یک یا چند داستان پرشور حماسی را دارد اما به این مرحله رسیده است.
علاوه بر این دگرگونی های اسطوره در جریان تکوین حماسیه در متن خود داستان های حماسی ..........
اسدی توسی (1317) ، گرشاسپ نامه ، تصحیح حبیب یغمایی ، تهران
اسماعیل پور ، ابوالقاسم ، 1377 ، اسطوره بیان نمادین ، تهران ، انتشارات سروش
الیاده ، میرچا ، 1362 ، چشم اندازه های اسطوره ، ترجمه دکتر جلال ستاری، تهران، انتشارات توس
امید سالار، محمد ، 1381 ، جستارهای شاهنامه شناسی ، تهران
بهار، مهرداد، 1357 ، گنگ دژ سیاوش گرد، شاهنامه شناسی، تهران
سرکاراتی ، بهمن ، 1371 ، اسطوره عصر ما را آیندگان خواهند خواند، نامه فرهنگ، سال دوم ، شماره 3
حماسه از ترکیب چند عنصر تشکیل می شود که یکی از آنها اسطوره و مایه های اساطیری است و احتمالاً به سبب تشخیص یا اهمیت بیشتر این عامل نسبت به عناصر سازنده ی دیگر ، بعضی از محققان حماسه را صورت تغییر یافته ی اسطوره و برآمده از بطن آن دانسته اند. دلایل اصلی و یکی از تبدیل اسطوره به حماسه بر پایه ی روایات و منابع ایرانی (بویژه شاهنامه) عبارتست از :
حرکت فکری بشر از روزگار اسطوره زیستی / باوری به دوران اسطوره پیرایی و در نتیجه ی آن ، در آمدن اساطیر به قالب های خرد پذیرند.
عصر پهلوانی ملت ها و گزارش روایات و معتقدات اساطیری بر پایه ی پندها و نگرش های طبقه جنگجویان جابجایی مکان ، نقل یک داستان ، یا رواج یک باور و اسطوره و دگرگونی های ناشی از ان در داستان های حماسی متأخرتر تصرفات و دخالت های روایان به هنگام نقل از روایات.
با تأمل در زمینه های اساطیری داستان ها و موضوعات حماسی ایران ، به طور عموم ده نوع و روابطه زمینی شدن میان اسطوره و حماسه وجود دارد :
شامل 14 صفحه فایل word قابل ویرایش
شاهنامه فردوسی که در حدود پنجاه هزار بیت دارد، شامل قسمتهای اساطیری و داستانهای تاریخی و ملی است. این اثر جاویدان بر اثر نفوذ شدیدی که میان طبقات مختلف ایرانیان یافت در همه ادوار تاریخی مورد توجه بود، چنانکه همه شاعران حماسه سرای ایرانی تا عهد اخیر تحت تاثیر آن بوده اند، بدین ترتیب فردوسی را زنده کننده مجدد و بزرگی دیرین ملت ایران و نگاهدارنده زبان، فرهنگ و ادبیات و هنر ایرانی و برگزیدة جاویدان اتحاد ملی ایران باید دانست.[1]
فردوسی حدود چهار هزار بیت درباره پادشاهی انوشیروان سروده است که در اینجا به بررسی اشعار وی پرداخته میشود:
بر تخت نشستن انوشیروان و اندرز او به ایرانیان:
پادشاهی انوشیروان چهل و هشت سال بود. انوشیروان پسر قباد چون به تخت نشست اندرزهایی به ایرانیان داد وگفت : جملة هستی به فرمان خداست و … [2] کسری مردم را به دادگری خود نوید داد و کشور را به چهار بخش تقسیم کرد و باژ را تقلیل داد و آن را در سه قسط وصول کرد.[3]
شامل 78 صفحه فایل wordقابل ویرایش