![دانلود پرسشنامه - پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ و وگنر با فرمت ورد](../prod-images/441517.jpg)
دانلود پرسشنامه پایان نامه - پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ و وگنر با فرمت ورد
چکیده:
90 مقدمه 91
الف) تعریف تعارض 92
ب) فرایند تعارض 94
ج) سبک های مدیریت تعارض 95
سابقهی مطالعات و تحقیقات انجام شده
96 فرضیههای تحقیق 99
فرمت ورد تعداد صفحات 11
بیان مسئله:
وقتی بحث از سبک زندگی میشود، در واقع آنچه مورد پردازش و بررسی قرار میگیرد سبک «زیستن» و «زندگی» است که با این حساب، مقتضی است؛ قبل از بررسی «سبک زندگی»، خود مفهوم «زیستن» و «زندگی» به طور دقیق مشخص شود تا آنگاه و در گام بعدی در خصوص وضعیت زندگی و سبک آن و…بحثوبررسیهایلازمصورتگیرد. لذاهر محققی در حوزهی سبک زندگی، قبل از ورود به بحث، بایستی با مفهوم «زندگی» و «زیستن» آشنایی کافی و لازم را داشته باشد و بداند که بر اساس فرهنگ خودش، زندگی و زیستن چه مفهومی و چه نمادهایی دارد؟ در فرهنگ او نمادها، علائم و مصادیق زندگی سعادتمند و زندگی شقاوتمند چیست؟
ناگفته پیداست که در این زمینه، تضاد جدی بین فرهنگ غرب و فرهنگ خودی وجود دارد و تعریفی که فرهنگ اسلامیـایرانی از زندگی و خوب و بد بودن آن بر اساس آخرتگرایی و نقش مزرعه بودن زندگی دنیوی برای زندگی اخروی، که هدف اصلی و زندگی واقعی است، برایمان دارد؛ درست در نقطهی مقابل فرهنگ غربی است که بر مبنای مکتب اومانیسم و لذتگرایی و هدف غایی بودن زندگی دنیوی استوار است. این دو جهانبینی دقیقاً در نقطهی مقابل هم قرار دارند و بیگمان این اختلاف دیدگاه در بررسی وضعیت سبک «زندگی» و خوب و بد بودن آن و برنامهریزی برای اصلاح آن تأثیر تام و تمام خواهد گذارد؛ چه بسا بر اساس دیدگاه اسلامی در بررسی سبک «زندگی»، توجه به برخی رفتارها و مصارف مورد توجه باشد یا حتی در اولویت باشد که در دیدگاه غربی توجه به آنها اصلاً بیمورد باشد و آنها را اصولاً داخل در سبک زندگی نداند که به تبع این وضعیت، برنامهریزی در خصوص اصلاح وضعیت سبک زندگی نیز کاملاً متفاوت خواهد بود.
اهداف:
قرآن و هدف زندگی انسان:
قرآن کریم به صراحت هدف زندگی انسان را بیان کرده و فرموده است: و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون. و جن و انس را نیافریدم مگر برای عبادت. (ذاریات، آیه 56).
همچنین از تمامی آموزه های دینی استفاده می شود که کمال و سعادت انسان در این دنیا و نیز در آخرت از طریق عبادت و بندگی تامین می شود، به خاطر همین است که در آیات فراوانی از قرآن کریم اشاره شده است که تمامی انبیای الهی بدون استثنا انسان را به پرستش پروردگار عالم فراخوانده اند، و لقد بعثنا فی کل امة رسولا ان اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت. و هر آینه در هر امتی رسولی را برانگیختیم تا به امت خود بگوید که: خدای را بپرستید و از طاغوت بپرهیزید. (نحل، آیه 36) از آن رو می توان به صراحت باور داشت که : هدف زندگی انسان چیزی جز عبادت و بندگی خداوند نیست.
از دیدگاه قرآن کریم هدف نهایی انسان در زندگی، قرب الی الله یا همان خدایی شدن انسان از طریق عبادت توحیدی و انس با خداوند است؛ «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون؛ و جن و انس را نیافریدم مگر برای عبادت». فایده و اثر عبادت نیز انس با معبود و نزدیک شدن به صفات و کمالات او است. برای هدفگذاری در زندگی باید به گونه ای برنامه ریزی نمود که تمامی اهداف جزئی زندگی در مسیر بندگی و قرب الی الله توجیه و سازمان دهی شود، تا انسان بتواند در این مسیر به کمال و سعادت واقعی خودش دست یابد.
معنای عبادت:
معنای عبادت و حقیقت آن به معنای زندگی خیلی نزدیک است. زندگی یعنی شدن و عبادت یعنی مانند معبود شدن. عبادت یعنی کارهایی که انسان را به خداوند نزدیک و شبیه می کند. یعنی کمک گرفتن از او برای نزدیک شدن به او. ما به طور کلی در هر حالی که سعی می کنیم مانند کسی شویم، در حقیقت داریم او را عبادت می کنیم.
ممکن است توجه نداشته باشیم، ولی خیلی وقتها دوستمان را عبادت می کنیم وقتی که سعی می کنیم مانند او فکر یا عمل کنیم. بعضی ها از اخلاق و رفتار مثلا یک هنر پیشه تقلید می کنند و آرزوی شان این است که مثل او بشوند، اینها همه رفتار پرستشی است.
منتهی انسان موجود بی نهایتی است که کمال او در پرستش کامل مطلق است و پرستش خداوند به عنوان معبود حقیقی است که او را ربوبیت و هدایت می کند و به صورت یک انسان کامل در می آورد.
چرا عبادت بت ممنوع شده است، چون بت خیلی حقیر و ضعیف است و چیزی ندارد که به انسان بدهد. ما با پرستش بت به کدام کمالات او می خواهیم برسیم. بت نمی تواند انسان را بزرگ کند، بلکه او را حقیر و ناچیز خواهد ساخت.
بت های انسانی هم ضعیف و ناقص هستند و نمی توانند اشتهای عظیم آدمی را در رسیدن به کمال مطلق ارضا نمایند، لذا پرستش انسان هم ممنوع شده است، مگر اطاعت از انسان های خاصی که در اثر قرب به خداوند، از کمال جامع انسانی بهره دارند، و می توانند در این مسیر راهنما و زمینه ساز وصول به خداوند باشند، مانند انسان های کامل معصوم که پیروی و اطاعت آنها در مسیر اطاعت خداوند و الهی شدن انسان است. پرستش آنها در حقیقت پرستش خدا است و چیزی جز آن نیست.
بنابراین هدف زندگی انسان، کامل شدن است و کمالی که برای انسان مطرح می شود، نزدیک شدن به کمال مطلق از طریق بندگی و اتصاف به صفات و کمالات او و قدرت گرفتن از خدای متعال است.
البته انسان مظهر است و خداوند ذات هستی است و هیچ گاه مظهر، ذات، نخواهد شد، بنابراین بحث خدا شدن مطرح نیست، ولی آدمی از طریق اتصاف به صفات او می تواند هر چه بیشتر او را در خویش ظهور دهد و به او نزدیک و شبیه شود.
عباراتی مانند قرب الی الله، به خدا رسیدن، توحید عملی، وصول به حق و یا تکامل، همه در همین راستا است و چیزی جز اتصاف به کمالات و صفات الهی و تقویت آنها در خود نیست.
از این منظر انسان کامل، یعنی کسی که مظهر جامع صفاتی همچون حیات، علم، قدرت، اراده و سایر کمالات الهی شده و توانایی بکار گیری آنها را در خویش و جامعه بدست آورده است.
علامت تحقق کمال در انسان کامل، تحقق قدرت ولایت و مدیریت ولایی بر جوامع انسانی و تاثیر گذاری مثبت در جامعه (ولایت تشریعی) و ایجاد تحول و تغییر در طبیعت و افراد انسانی (ولایت تکوینی) است, یعنی همان نیرویی که انبیای الهی با آن اعجاز می کردند و نیز اولیای الهی بوسیله آن کرامت و کارهای خارق عادت انجام می دهند.
فرایند مظهریت برای اسما و صفات الهی و یا به تعبیری به خدا رسیدن، یا قرب الهی، به طور مستقیم در زندگی عرفانی اتفاق می افتد. بنابراین هدف و جهت زندگی عرفانی، مظهریت اسما و صفات الهی است.
زندگی عرفانی، چیزی جز عبادت کردن خداوند یگانه نیست، ولی باید توجه داشته باشیم که عبادت خود ابزار و طریق رسیدن به هدف دیگری است. هدف، اثر و نتیجه عبادت و زندگی عرفانی این است که انسان مظهر صفات و کمالات خداوند به گونه ای شود که صلاحیت خلافت و جانشینی خداوند بر روی زمین را بیابد.
هدف نهایی زندگی انسان، نهادینه شدن ارزش ها و فضایل اخلاقی و الهی در او است. هدف زندگی عرفانی، خدایی شدن در صفات و فضایل است. به قول قرآن کریم در آیه 38 سوره مبارکه بقره: هدف به رنگ خدا در آمدن است. صبغة الله و من احسن من الله صبغة و نحن له عابدون. رنگ خدا و چه زیبا است کسی که به رنگ خدا درآید و ما برای خدا و به رنگ خدا درآمدن، عبادت می کنیم.
انجام عبادت برای اتصاف به صفات بی نهایت خداوند است. ما نماز می خوانیم تا مهربان شویم، زیرا دائم الرحمن الرحیم را در آن تکرار می کنیم. این اتفاق باید بعد از هر نماز بیافتد و در ارتباط با بندگان خدای اثر نماز ظاهر شود.
به تعبیر طلبگی، نماز و دعا خودش موضوعیت ندارد، این عبادات طریق خدایی شدن انسان و راه رسیدن به صفات خداوند هستند.
دعا وسیله و طریق رسیدن به خوبی ها است. به طور مثال، دعای جوشن کبیر برای این است که انسان مظهر تمامی اسما و صفات هزارگانه خداوند شود. وقتی می گوییم: یا کریم و یا رحیم، یعنی خدایا من می خواهم مظهر کریم و رحیم شوم، پس ای خدای کریم و رحیم مرا مظهر اسما و صفات خود قرار بده.
دعا یعنی درخواست و فراخوان کمالات و صفات خداوند در نفس انسانی. سایر اعمال و عبادات نیز چنین خاصیتی را خواهند داشت.
عرفان عملی هم همین است. اگر معصوم عبادت را به معنای معرفت گرفت و در تفسیر آیه و ماخلقت الجن و الانس الا لیعبدون، فرمود: ای لیعرفون. یعنی عبادت به معنای معرفت است، به معنای همین وصول عملی به صفات الهی است. معرفت در اینجا به معنای رسیدن به خدا است و این رسیدن و وصول چیزی، جز مظهر صفات خداوند شدن نیست.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 21 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
عنوان :
مقایسه تاثیر سبک های مدیریت کلاس بر روی رشد فراشناخت دانش آموزان دختر پایه چهارم ابتدایی ناحیه 7 شهر مشهد
با فرمت قابل ویرایش word
تعداد صفحات: 130 صفحه
فصل اول : کلیات تحقیق
1- 1 مقدمه
1-2 بیان مساله
1-3 اهمیت مساله
1-4 اهداف تحقیق
1-5 سئوالات تحقیق
1-6 تعاریف نظری و عملیاتی
تعاریف نظری
تعاریف عملیاتی
فصل دوم : ادبیات و پیشینه تحقیق
2-1مقدمه
2-2 مبانی نظری تحقیق
2-2-1تعاریف مدیریت کلاس
2-2-2 اهداف مدیریت کلاس
2-2-3 سازمان دهی و مدیریت کلاس
2-2-4 ابعاد مدیریت کلاس
2-2-5 فنون مدیریت کلاس
2-2-6 موانع مدیریت کلاس درس
2-2-7 خلاصهای از اصول سه سبک ایجاد نظم و انضباط در کلاس
2-2-8 تئوریهای مدیریت کلاس
2-2-9 سبکهای مدیریت کلاس
2-2-10 اصول کلی مدیریت کلاس
2-2-11 فراشناخت
2-2-12- تعاریف فراشناخت
2-2-13 ابعاد فراشناخت
2-2-14 آموزش مهارتهای یادگیری شناختی وفراشناختی
2-2-15 نظراتی در باب ارتقا ء فراشناخت
2-3 پیشینه تحقیقات انجام یافته
2-3-2 تحقیقات خارجی
2-4 نتیجه گیری
فصل سوم : روش تحقیق
3-1 روش پژوهش
3-2 جامعه آماری
3-3 طرح نمونه گیری
3-4 ابزار جمع آوری اطلاعات
3-4-1 پرسشنامه مدیریت کلاس
3-4-2 روایی و پایایی
3-4-3پرسشنامه فراشناخت
4-4-3 روایی و اعتبار
3-5 روش تجزیه و تحلیل دادهها
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها
تجزیه و تحلیل داده ها
4-1 مقدمه
4-2 بخش توصیفی
فصل پنجم : نتایج تحقیق
5-1 جمعبندی
5-2 بحث و تفسیر
5-3 محدودیتهای تحقیق
5-4 پیشنهادهای تحقیق
5-4-1 پیشنهاد به سیاستگذاران و مسئولین
5-4-2 پیشنهاد به مدیران و دبیران
5-4-3 پیشنهاد به پژوهشگران بعدی
پیوستها وضمائم
پرسشنامه مدیریت کلاس
پرسشنامه فراشناخت
پرسشنامه مدیریت کلاس
منابع فارسی
فهرست منابع انگلیسی
فهرست منابع
1- 1 مقدمه
در قرن حاضر پیشرفت فناوری، تغییرات سریع، و پدیده جهانی شدن بر تمام ابعاد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جوامع بشری تاثیر زیادی گذاشته است. همگام با این تغییرات رو به رشد، انتظارات جامعه از آموزش و پرورش نیز هر روز تغییر یافته و باعث شده تا دست اندرکاران، مسئوولین آموزش و پرورش، مدیران مدارس و معلمان پاسخگویی به نیازهای دانشآموزان، اولیاء، بازار کار و جامعه را در الویت کار قرار دهند.
از آنجا که اکثر اوقات دانشآموزان، در کلاس درس میگذرد، پاسخگویی به انتظارات، خواستهها و نیازهای افراد ذینفع از طریق تعامل معلم و دانشآموز در کلاس درس نمود می یابد و مردم نتایج، پیامدها، کارایی و اثربخشی نظام تعلیم وتربیت را متوجه شیوه تدریس، کلاسداری و تعامل در کلاس میدانند.
یکی از عواملی که امروزه، مدیران وسیاستگذاران آموزش وپرورش به عنوان موضوعی مهم و اساسی بدان توجه دارند، عامل مدیریت کلاس است که از دیر باز به عنوان پیچیده ترین موضوع در بهبود کیفیت آموزش شناخته شده است.
مدیریت کلاس مقدمه و پیش نیاز آموزش است. معلم میتواند با شناخت و اجرای مدیریت صحیح، تاثیر و کارایی تدریس را افزایش و مشکلات رفتاری دانشآموزان را کاهش دهد. هدف اصلی مدیریت کلاس، همانند هدف آموزش « خود رهبر شدن دانشآموزان است». هدف این است که دانشآموز به جای آنکه به کنترل خارجی نیاز داشته باشد بتواند آگاهانه رفتار خویش را کنترل کند و رفتارمطلوب جزئی از شخصیت اوشود (بهاری، 1379، 37).
هدف از روشهای اداره کلاس، فراهم کردن جوی است که در آن تدریس راحت تر صورت پذیرد. آنچه در اداره موثر کلاس درس همواره باید مدنظر باشد، الویت تاکید بر پیشگیری از بدرفتاری نسبت به مقیاسهای تسکین دهنده، مانند تنبیه است. مشکلات بالقوه رفتاری باید شناخته شود تا با اعمال روشهای صحیح در کلاس از پیشروی آنها جلوگیری گردد .
به اعتقاد بسیاری از معلمان ومدیران مسائل مربوط به انضباط، کنترل و اداره کلاس مهمترین علل ناموفق بودن معلمان است. هنگامیکه بیشتر وقت کلاس صرف مشکلات انضباطی شود بطور عملی زمان کمتری برای تدریس و یادگیری دروس باقی می ماند(رضایی، 1383، 10).
گزارشها نشان داده است که بیش از 50% درصد زمان کلاس صرف مسائل انضباطی واداره کلاس میشود (الیز، 2003). مربیان برجسته همیشه تاکید داشتند کیفیت آموزش، یک عامل کلیدی و موثر بر رفتاردانشآموزان و موفقیت آنهاست. اما در رویکردهای نوین به آموزش، نقش دانشآموز در فرایند یاددهی – یادگیری افزایش یافته است، و توسعه مهارتها و تواناییهای دانشآموزان برای پذیرش مسئولیت یادگیری خود هدف واقع شده است، درنتیجه چگونگی واکنش معلم به بدرفتاری دانشآموزان به دلیل تاثیر فراوان بر عملکرد آن اهمیت یافته است چنانکه یک شیوه اثربخش میتواند سبب افزایش جایگاه دانشآموزان در کلاس و یا عزت نفس آنها شود وآنها را به پذیرش مسئولیت خود ترغیب کند (جانز، 1990).
بنابراین تغییرات ساده درفنون برنامه درسی و آموزشی، برای خلق یک محیط مبتنی بر نیازهای دانشآموزان و خلق یک جامعه یادگیری درکلاس کافی نیست؛ بلکه برای فراهم کردن چنین محیط همکارانهای در کلاس نیازمند تئوری مدیریت کلاس هستیم (مارتین، 2003). بنابراین لازم است در این خصوص فنون و ویژگیهای مورد نیاز مدیریت کلاس شناسایی و تبیین گردد، تا مورد استفاده همه کسانی که با آموزش و پرورش سرو کار دارند قرار گیرد.
1-2 بیان مساله
با اهمیت یافتن نقش دانشآموز درفرایند یاددهی – یادگیری متغیرهای دانشآموزی[1] اعم از انگیزه، استعداد، تواناییهای شناختی و فراشناختی، دانش، مهارت فرد و غیره به عنوان عوامل موثر بر یادگیری مطرح شدند.
وانگ[2] و همکاران (1990) در یک فراتحلیل جامع برمتون و تحقیقات مربوط به یادگیری، دریافتند که، متغیرهای دانشآموزی نسبت به دیگر متغیرهای موثر بر یادگیری الویت داشته و از این بین، عامل توانایی فراشناختی دانشآموزان با بالاترین نمره در بین کل متغیرها بعنوان یک عامل بسیار مهم بر یادگیری شناخته شده که در متون علمی معاصر تاکید فراوانی برآن شده است.
(وانگ و همکاران، 1990).
طبق جدیدترین تئوریهای یادگیری، کیفیت یادگیری بستگی به تواناییهای یادگیرندگان در هدایت و جهت دهی به یادگیری خودشان، توسعه مهارتهای پرسشگری، یادگیری تفکر و کنترل فرایندهای یادگیریشان دارد؛ در این بین « مهارتهای فراشناختی » مفاهیم اصلی و کلیدی هستند.
اصطلاح فراشناخت برای اولین با در سال 1976 توسط جان فلاول وارد حیطه روان شناسی شناختی شد؛ وی این اصطلاح را به عنوان هر گونه دانش یا عمل شناختی که موضوع آن فعالیتهای شناختی وتنظیم آن است تعریف میکند. درحیطه روانشناسی شناختی فراشناخت دو بعد اساسی را در بر میگیرد؛ دانش فراشناختی[3] و مهارتهای کنترل شناخت یا خود - تنظیمی[4] (مک یوزد، 1997).
به گفته فلاول (1988) بعد اول شامل دانش و باورهای فرد درباره عوامل و متغیرهایی است که با هم در فرایند شناختی تعامل دارند، که این عوامل یا متغیرها عبارتند از دانش درباره تواناییهای خود، ویژگیهای تکلیف و راهبردهای شناختی است. و جزء دوم تنظیم شناختی است که اشاره به فرایندهایی دارد که شناخت را هماهنگ میکنند. این بعد شامل مهارتهای فراشناختی است و در انواع فعالیتهای شناختی از جمله رد وبدل کردن اطلاعات بصورت کلامی، نوشتن، فراگیری زبان، ادراک، توجه حافظه، حل مساله، شناخت اجتماعی و اشکال مختلف خود آموزی و کنترل خود نقش مهمیبازی میکند (فلاول، 1377، 170). این مهارتها عبارتند از ؛ برنامه ریزی، سازمان دهی، مدیریت اطلاعات، ارزیابی واشکال زدایی[5] (اسکراو، 1994).
اسکراو[6] و مشمن[7]، گستره وسیعی ازمتغیرها را در شکل گیری فراشناخت موثر میدانند و معتقدند سه عامل در ایجاد و پایه گذاری فراشناخت فرد دخالت دارد؛ یادگیریهای فرهنگی[8]، ساخت یابی فردی[9] و تعامل با همگنان[10].
نظریههای فراشناختی فرد از درونی شدن فرهنگ از طریق یادگیری اجتماعی ساخته میشود و مفاهیم مشترک اجتماعی از طریق آموزش رسمی و غیر رسمیبه کودکان انتقال داده میشوند.
بنابراین خود افراد نیز ساختارهای مشخصی را بنا میکنند تا مهارتها و راهبردهای شناختی خود را توسعه و دانش فراشناختی خود را تنظیم کنند و نیز بتوانند شرایطی را بوجود آورند تا در یادگیری، خود تنظیم شوند. تعامل همگنان شامل یک فرایند سازمان دهی اجتماعی است و از انتقال فرهنگی و ساخت فردی متمایز است.
همگنان شامل افرادی دارای سطح مشابه شناخت هستند که تعامل با آنان باعث افزایش عملکرد فرد درتکالیف شناختی میشود (اسکراو، 1995).
با توجه به نقش این عوامل، شکل گیری مهارتهای فراشناختی را درکلاس باید در ارتباط با محدوده وسیعتری از متغیرهای کلاس درس بررسی کرد. کمیت و کیفیت تعاملات و ارتباطات دانشآموزان با یکدیگر و با معلم، شیوههایی که جهت کنترل فعالیتها و رفتار دانشآموزان اعمال میشود همچنین آموزش، همگی میتوانند عواملی اثرگذار بر میزان تحقق مهارتهای فراشناختی دانشآموزان باشد.
این متغیرها که درمجموع به آنها مدیریت کلاس[11] گفته میشود، به وجود آورنده محیط روان شناختی – اجتماعی کلاسیاند و میتوانند اثرات متفاوتی بر درک یادگیرنده ازخود وتوانایی او در کنترل یادگیری و نظام شخصی بگذارند(مارتین، 1996).
معلمان بر اساس نگرشها و باورهایشان در خصوص ماهیت رفتار دانشآموزان شیوههای گوناگونی از مدیریت در کلاس را بکار میبرند که هرکدام میتواند اثرات متفاوتی بر عملکرد دانشآموزان بگذارد. پژوهشگران با مشاهده رفتار معلمان شیوههای مختلفی از مدیریت کلاس گزارش دادهاند. آنچه برای پژوهشگران در این حیطه اهمیت دارد، شناخت تفاوتهاست؛ اینکه چه شیوهای از مدیریت کلاس موثر و مفید است. گلیکمن[12] و تامشایر[13] (1980) و ولفگانگ[14] (1995) با توجه به سه متغیر مدیریت کلاس یعنی؛ مدیریت آموزش[15]، مدیریت رفتار[16] و مدیریت افراد[17]، در یک پیوستار، سه رویکرد به مدیریت کلاس را شرح میدهند؛ رویکرد غیرمداخله گرایا[18]ن، رویکرد تعامل گرایان[19]، و رویکرد مداخله گرایان[20].
در رویکرد غیر مداخله گرایان با فرض اینکه افراد بر اساس فطرت وذات خود رفتارمیکنند وتربیت فقط فراهم کردن زمینه برای بروز این استعدادهای ذاتی است، اعتقاد بر این است که کنترل کمیبر فعالیتهای دانشآموزان اعمال میشود. از طرفداران این سبک میتوان، گردن[21] (1991). و هیمگیوت[22] (1972) را نام برد.
اما درمقابل، رویکرد مداخله گرایان بر این مفروضه استوار است که محیط بیرونی، رشد را شکل میدهد؛ و تغییر رفتار پایه تئوریک اندیشه این مکتب است. کانتر (1992) بیان میکند انضباط یک نمونه از ایدئولوژی مداخله گرایان است. دراین سبک هدایت وکنترل زیادی بر دانشآموزان صورت میگیرد. چند نمونه از طرفداران مداخله گرایی عبارتند از؛ لی کانتر[23] (1992) و فردریک جانز[24](1987).
رویکرد تعامل گرایان در بین دو سبک بالا قرار دارد که هم بر فعالیتهایی که افراد برای تغییر محیط انجام میدهند وهم بر تاثیر عوامل محیطی بر افراد تاکید دارند. در چنین فضای مدیریتی، فرصت برای تعامل دانشآموزان و معلم بیشتر است و دانشآموزان شانس بیشتری برای کنترل مطلوب بر فعالیتهای خود دارند. اصول نظری این سبک توسط آلفرد آدلر و دریکرز توسعه یافته است. (مارتین و بالدوین، 2000).
معلمان طبق باورهایشان درباره یادگیری و رشد دانشآموزان شیوه خاصی از مدیریت را در کلاس اعمال میکنند و بر این اساس که کدام رویکرد بر اعتقادات وعمل آنان مسلط است سبک مدیریتی آنان مشخص میشود و هر سبک با ایجاد شرایطی خاص ومتفاوت در جو اجتماعی کلاس میتواند تاثیر متفاوتی بر رشد مهارتهای فراشناختی دانشآموزان بگذارد.