فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله در مورد زیبایی و آراستگی ظاهر از دیدگاه قرآن

اختصاصی از فی بوو مقاله در مورد زیبایی و آراستگی ظاهر از دیدگاه قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد زیبایی و آراستگی ظاهر از دیدگاه قرآن


مقاله در مورد زیبایی و آراستگی ظاهر از دیدگاه قرآن

لینک خرید و دانلود در پایین صفحه

فرمت: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 9

 

فهرست:

 

احسان و نیکی واضح ترین وسیله محبوبیت

پی نوشت

 

بعضی گمان می کنند همین مقدار که انسان ایمان محکم و باطنی پاک و آراسته داشته باشد کافی است و ظاهر وشکل و قیافه او هر گونه باشد عیب ندارد . چنین گمانی از نظر اسلام باطل می باشد بلکه به عکس بخشی از برنامه ها و دستورهای اسلامی مربوط به نظافت و زیبایی و آراستگی ظاهر ، قیافه و لباس و .. است . این همه سفارشات و تاکید پیرامون این مسئله اهمیت آن را در روابط اجتماعی می رساند  و بیانگر آن است که اگر انسان ایمان داشته باشد  نشانه ایمان او درظاهر همین آراستگی ظاهری اوست و اولین چیزی که مردم از او می بینند همین نظافت و پاکیزگی اوست .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد زیبایی و آراستگی ظاهر از دیدگاه قرآن

دانلود تحقیق کامل درمورد وراثت از دیدگاه قرآن

اختصاصی از فی بوو دانلود تحقیق کامل درمورد وراثت از دیدگاه قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد وراثت از دیدگاه قرآن


دانلود تحقیق کامل درمورد وراثت از دیدگاه قرآن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 22

 

وراثت از دیدگاه قرآن

وراثت و ارث برى را کتابهاى آسمانى بالاتفاق تائید کرده و از آن سخن بسیار به میان آمده است قرآن از زبان حضرت نوح پیامبر اولوالعزم ، فرمود:

رب لا تذر على الارض من الکافرین دیارا انک ان تذرهم یضلوا عبادک و لا یلدوا الا فاجرا کفارا.(22)
پروردگارا این مردم کافر و گمراه را از صفحه زمین برانداز، چه اگر آنها را به حال خود واگذارى از طرفى مایه گمراهى دگران مى شوند، و از طرف دیگر فرزندانى که مى آورند جز آلوده و پلید نخواهند بود.
بنابراین گمراهى و تباهى فکر و عقیده و اوصاف و اخلاق زشت را فرزندان از پدران کفار خود به ارث مى برند و این خواسته حضرت نوح پیامبر است که از خداوند مى خواهد که دیارى از کفار را باقى نگذارد، چرا که آنان باعث گمراهى نسلهاى پاک و موجب زاد و ولد نسلهاى کافر و فاجر و فاسق مى گردند.
سلام خدا بر مولود پاک
سلام و درود بر مریم عذرى ، سلام بر عیسى مسیح ، سلام بر فرزندى که پاکى و طهارت را از مادر به ارث برده است . خداوند از زبان عیسى بن مریم علیه السلام چنین مى گوید:
والسلام على یوم ولدت و یوم اموت و یوم ابعث حیا.(23)
و سلام و درود خدا بر من روزیکه زاده شدم و روزى که میمیرم و روزیکه برانگیخته گردم و زنده شوم و چون یحیى علیه السلام به این مقام نرسیده بود ساکت شد تا خدا بر او سلام فرستاد و فرمود:
والسلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یببعث حیا (24)
سلام بر یحیى روزى که متولد شد و روزیکه مى میرد و روزیکه زنده گردد.

بر این مادر پاک درود و سلام باد که طهارت و پاکیزگى را به فرزندش ‍ عیسى علیه السلام به وراثت سپر.

 براى همه زنان مؤمنه و پاکدامن عالم الگو و اسوه شد دقت نمائید: که پاکیها و تهذیب نفس و اخلاق و تربیت صحیح را قرآن و روایات غالبا به ما در نسبت مى دهند.
درخواست ذریه طیبه
قرآن در خواست ذریه طیبه را از خدا توسط حضرت ذکریا تصریح نمود و مى فرماید:
هنالک دعا زکریا ربه قال رب هب لى من لدنک ذریة طیبة
(25)
زکریا ((آنهمه فضیلت و کرامت از مریم دید)) دست به دعا برداشته گفت : پروردگارا مرااز ناحیه خود فرزندى و نسلى پاک ببخش .))
علامه طباطبائى در تفسیرش مى فرماید: ذریة طیبه آن فرزند صالحى است که مثلا صفات و افعالش با آرزوئى که پدر از فرزند داشت مطابق باشد.))(26)
خداوند هم آرزوى حضرت زکریا را بر آورد، و یحیى علیه السلام را به او مرحمت فرمود: الحال نقش وراثت فرزندى چون حضرت یحیى از پدرى مثل حضرت زکریا علیه السلام به ثبوت مى رسد، یعنى یحیى بهترین و برترین وارث اوصاف و اخلاق پدر شد و به مقام والاى نبوت نایل آمد و بنابراین هر فرزندى امیدوار است که وارث اوصاف خوب پدرى شایسته و برجسته باشد و سجایاى اخلاقى پدر را به ارث برد و لذا زنان منحرف و آلوده و سیئات و بدیهاى اخلاقى و صفات ناپسند، زمینه هاى نامطلوبى در کودکان خود به وجود مى آورند و نتائج و واکنش ‍ زشت اعمالشان به زودى در کودکانشان به ظهور مى رسد روانشناسان اشخاصى که رفتاشان منشاء ارثى دارد چنین تبیین مى نمایند.
((فرزند یک دزد یا یک آدم کش کمتر از پسر یک دیوانه ، قابلیت اداره صحیح خود را دارد. افرادى که عیوب و رفتارشان منشاءارثى دارد در تمام طبقات اجتماع وجود دارند، و....ابلهان اخلاقى که با عیوب عاطفى خود مشخصند، بالاخرهه چنانچه مى دانیم فراوانند، کسانى که سن روانى آنان هیچگاه از 10 یا 12 سال نمى گذرد. بلاشک این نقص تا حدودى منشاء ارثى دارد و.... معهذا باید مطمئن بود که تیپهاى افراطى ضعف عقل و اختلال روانى و گنگى و شرارت معروف عیوب ارثى جسم و جان است .(27)
با این عیوبات که در میان زن و مرد جامعه وجود دارد، تو اى انسان متعهد و مسئول ، همسرى از این جامعه برگزین که صد در صد این معایب و بدیها در او نباشد تا فرزندانى سالم و بى نقص ، بلکه داراى امتیازات برجسته اى شما را نصیب گردد.
ژنها عاملانتقال وراثت
ژنهاى عامل وراثت بطور نصف در هسته سلول زن و مرد موجود است و گاهى به طور اتفاق ممکن است سلول مرد بر زن یا بالعکس هسته سلول زن بر مرد غلبه پیدا کند، در نتیجه فرزند از نظر اخلاق و یا اوصاف یکى از پدر یا مادر را به ارث برد.
که در این باره پیامبر بزرگ اسلام فرمود:
ولم یاءتک الا من عرق منک او عرق منها.
((این فرزند غیر مشابه یا از عرق و ویژگیهاى تو که پدر او هستى پدید آمده است یا از عرق همسرت که مادر کودک است . یعنى از اوصاف و اخلاق ویژگیهاى آباء و امهات یکى از پدر یا مادر به به وراثت کسب نموده است .))
چرا بعضى کودکان به پدر و مادر شباهت ندارند؟!
امر مهم ازدواج اگر از یک زوج سالم داراى اوصاف حمیده و اخلاق شایسته صورت پذیرد و کارهاى زندگى مشترک آنان صحیح بر مبناى اسلامى انجام گیرد و مسئله مضاجعت و لقاح به طور طبیعى ، بدون دلهره و اضطراب واقع شود، فرزند صحیح و سالم و از شباهت کامل به والدین نیز برخوردار خواهد شد.
حضرت مجتبى علیه السلام فرمود:
ان الجل اذا اتى اهله بقلب ساکن و عروق هادئة و بدن غیر مضطرب استکنت تلک النطفة فى الرحم فخرج الرجل یشبه اباه و امه .
(28)
اگر موقع آمیزش و انعقاد نطفه با آرامش دل و دوران طبیعى قلب و بدو اضطراب و دلهره انجام پذیرد کودک به پدر و مادر شباهت تمام خواهد داشت . طبیعى است که اگر با دلهره و اضطراب امر مضاجعت صورت گیرد، ژنها وراثت اوصاف و شباهت به پدر و مادر را از دست خواهند داد.))
آیا وراثت در والدین محدود مى گردد؟
صاحبنظران تربیتى محدودیتى در تربیت آدمى معتقد نیستند، دکتر آلکسیس کارل
مى گوید:
((آدمى از حدود بدن خود تجاوز مى کند و مرز زمانى او نیز مانند مرز مکانیش نامشخص و نامحدود است و بى آنکه موجود باشد، به گذشته و آینده بستگى دارد، مى دانیم که شخصیت ما از لحظه بارورى تخمک به وسیله سلول نر در زهدان مادر تکون مى یابد، ولى عناصر سازنده این سلولها در بافتهاى پدر و پدر بزرگ و نیاکان دور دست ما وجود داشته اند، مواد سلولهاى پدر و مادر در ساختمان ما سهیمند و ما را بدون انقطاع از راه جسمى با گذشته مربوط مى کنند، چون قطعات بیشمارى از عوامل ارثى نیاکان را با خود داریم ، صفات ما نیز از صفات ایشان مشتق شده است .(29)))
قانون وراثت از قوانین مسلم و تغییر ناپذیرى است که خداوند حکیم براى حفظ نظام بشریت وضع و مقرر فرموده و آن را جزء لاینفک انسان قرار داده است ولو صفات انسان تا 99 پشت از آباء به ابتاء منتقل گردد. و اینکه قضاوت صریح حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم در مورد فرزند رنگین پوست که از یک پدر و مادر انصارى سفید پوست تولد یافته بود، و نظریه ((آلکسیس کارل )) و دهها دلائل و شواهد دیگر معلوم مى شود که فرزندان و نوادگان ، بیشترین صفات و اخلاق نفسانى و جسمانى آباء و اجداد خود را به ارث مى برد و انتقال این اوصاف و خصوصیات یک قانون مدون و منظم است و آن ، ((قانون تکوینى وراثت )) است و اختیارى نیز نمى باشد، چه انسان بخواهد و چه نخواهد، اخلاق و اوصاف آبا و اجداد خود را به ارث خواهد بد.
دکتر ((الکسیس کارل )) درباره ((قانون وراثت )) مى گوید:
((بین کودکان یک خانواده که همگى در دامان یک مادر و یه یک نحو پرورش یافته اند، اختلافات فاحشى در شکل و قد و ساختمان و حالت عصبى و میزان فعالیت فکرى و صفات اخلاقى و معنوى وجود دارد، بدیهى است که این اختلافات وراثتى است .(30)))
فرزندان ، وارثان خوى و خلق آباء و امهاتند.
سئوال : چرا و چگونه از یک پدر و مادر، اولاد مختلف با شکلها و اوصاف دیگر و دگرگونیها از قبیل رنگ و روى و موى و زیبایى و زشتى و خویهاى متفاوت در وراى اوصاف والدین به وجود مى آید؟!
پاسخ : ممکن است فرزند بعضى از اوصاف را از پدر و مادر به ارث برده و بعضى از اوصاف و اخلاق را از آباء و اجداد به ارث برد و لذا طبق روایت اسلامى وراثت تا 99 پشت قابل انتقال است . ممک است فرزند از پدر تا 99 پشت از آباء و امهات خود کسب وراثت نماید از گفتار امام سجاد علیه السلام بهره مى گیریم امام زین العابدین علیه السلام از پدر خویش و ایشان از امیرالمؤ منین علیه السلام روایت کرده اند که : این رسول خدا! این زن دختر عموى من است و من فرزند فلان کس هستم ، تا ده پشت از اجداد خود را بر شمرد و نیز تا ده پشت از اجداد دختر عموى خود را معرفى کرد سپس گفت : در تمام خاندان من و همسرم نژاد حبشى و رنگین پوست زاییده است ؟!!
((شک و تردیدى که از فرزند غیر مشابه ، در دل این پدر ایجاد شده بود به محضر پیامبر اسلام شرفیاب شد با بیان دلایل و شمارش آباء و اجداد و اطمینان به عفت و پاکدامنى همسرش ، ابتدا شکى در دل پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم ایجاد شد و لحظه اى درنگ کرده ، سپس سر مبارک را بالا آورده به آن مرد انصارى فرمود:
ان لک تسعة و تسعین عرقا ولها تسعة و تسعون عرقا فاذا اشتملت اضطربت العروق ، و ساءل الله عزوجل کل عرق منها ان یذهب الیه ، قم فانه ولدک و لم یاءتک الا عرق منک او عرق منها.(31)))
حضرت فرمود: ((تو 99 عرق و ویژگى دارى و همسرت نیز 99 عرق و ویژگى دارد، آنگاه که آمیزش انجام مى گیرد، هر یک از این ویژگیها (عروق ) از خدا مى خواهد که نوزاد جدید مطلق با (شکل و هیئت ) او به دنیا بیاید، پس برخیز که او فرزند توست و آنچه همسرت براى تو زاییده است جز یکى از عروق تو یا همسرت نیست .))
با تفاوت تمامى حالات در فرزندان و اختلاف رنگ و پوست و صورت و سیرت که با والدین پدید مى آید، تنها ژن است که پاسخگوى وراثت است یعنى وراثت از راه ژن نقش مهمى را ایفا مى نماید، اگر وراثت از ((اسپرماتوزوئید و اوول تکون مى یافت ممکن بود خلق و خوى و سایر حالات فرزند به پدر و مادر شباهت پیدا مى کرد و اوصاف فرزند محدود مى شد نه اوصاف والدین ، اما ((قانون وراثت )) شباهت صد در صد و تام و تمام فرزند با والدین را رد کرده است ، ممکن است فرزند متعلق به یکى از 99 عرق از آباء و امهات باشد و با عرق و خصوصیات والدین فاصله درازى پیدا کند یا در هر دو از والدین ارث بد و هم ممکن است از آباء و امهات و اجداد خویش اوصاف و خلق و خوى را به ارث ببرد، یعنى براى انسان 99 ((عرق )) است و ممکن است به اوصاف یکى از 99 ((عرق )) منتسب گردد.
بنابراین پدرم ، مادرم ، به تمام معنا، سجایاى اخلاقى و اوصاف نیک و بد و زشت و زیبایم به شما والدین و آباء و امهاتم پیوند خورده و برخواسته است با همه این استدلالات من فرزند، وارث اخلاق خیر و شر شما مى باشم و هر چه هستم و هر که باشم از شما هستم ، پس براى من ، پدر و مادر خوبى باشید و براى تربیت صحیح من به وظائف دینى ، اخلاقى ، فرهنگى ، بهداشتى عمل کنید، تا من نیز از شما براى آیندگانم عنصر مفید و مؤ ثر باشم .
دوران باردارى
مسئولیتهاى مادر، در دوران باردارى
وظائف مهم تربیتى مادر از بدو حمل و باردارى شروع مى گردد، مسئولیت مادر در دوران باردارى ، بارى سنگین و وظائف و تکالیفى بس مهم را به عهده گرفته است .
مادر باید بداند که پس از احساس باردارى و حمل ، بار سنگین و پر مسئولیت امانتدارى را به عهده گرفته و در حفظ و حراست و پاسدارى از موقعیتهاى روحى و معنوى و سلامت جسم و جان کودک باید بکوشد و بداند که سعادت و شقاوت فرزند عزیزش از بطن او شروع مى گردد.
مراقبتهاى لازم براى یک مادر مؤ منه و متعهده ایجاب مى کند که او بداند فرزندش چه دختر و چه پسر نقش دوم او را ایفا مى نماید و نجابت و پاکدامنى و حجاب و عفاف و طهارت و خباثت و شقاوت مادر در فرزندش نقش مهم و اساسى و بنیانى دارد.
بنابراین مادر باید در حفظ و سلامت روح و جسم فرزندش از همان دوران حمل مراقب و مواظب باشد.
مادر و سعادت و شقاوت کودک !!
پس از انعقاد نطفه دوران پر ماجراى حمل و باردارى شروع مى گردد، دوران باردارى مادر، مسئولیتهاى خطیر مادرى او آغاز و مادر از همان ابتداى حمل ، بار سنگین تربیتى کودک را بعهده مى گیرد.
پیامبر بزرگ اسلام مبناى سعادت و شقاوت کودک را از همان آغاز باردارى تعیین کرده و مى فرماید:
الشقى من شقى فى بطن امه و السعید من سعد فى بطن امه
(32)
بدبخت کسى است که در رحم مادر گرفتار شقاوت مى گردد و خوشبخت کسى است که از شکم مادر سعادتمندى او پى ریزى مى گردد.))
مسئولیت پذیرى مادر:
مسئولیت سعادت و خوشبختى کودک را مادر از بدو باردارى بعهده گرفته است چرا که آبستن شدن ، این مسئولیت را به دوش او نهاده است ؛ پیامبر خدا (ص ) فرمود:
فالمرئة راعیة على اهلبیت بعلها و ولده وهى مسئولة عنهم و...
(33)
زن بر اهل بیت شوهرش و (در غیاب او) بر تمام فرزندانش فرمانروائى نموده و مسئولیت تربیتى آنرا بعهده دارد.
سعادت و خوشبختى فرزند سرمایه ایست که مادر براى خود و همسر، خاصه فرزندش سعى و تلاش مى کند که تاءمین نماید، اگر یک پس یا یک دختر به کمال نهائى خود راه یافت ، این عزت و عظمت را از مادر کسب نموده و زحمات تربیتى و پرورشى مادر، او را به این سعادت و خوشبختى رسانده است و از فیض کمال و جمال و سعادت و خوشبختى فرزند مستفیض و بهره مند مى شود و رشد و ترقى مادى و معنوى فرزند را مادر براى خود افتخار مى داند و به آن مى بالد.
باید گفت شقاوت و بدبختى و زبونى فرزند نیز دودش اول به چشم مادر مى رود و ایذاء و اذیت فرزند معلول جسمى و روانى ، ابتداء متوجه مادر است . و مادر اگر از ایمان و نجابت و اصالت برخوردار باشد آثار زشت و کارهاى ناهنجار فرزند را بیشتر از دیگران احساس مى کند که او موجبات فضاحت و رسوائى مادر را فراهم کرده و واکنش عمل پرورشى و تربیتى فرزند ابتدا به مادر بر مى گردد.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد وراثت از دیدگاه قرآن

تحقیق در مورد تکامل انسان از دیدگاه قرآن

اختصاصی از فی بوو تحقیق در مورد تکامل انسان از دیدگاه قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تکامل انسان از دیدگاه قرآن


تحقیق در مورد تکامل انسان از دیدگاه قرآن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه23

 

فهرست مطالب

تحقیق حاضر مشتمل بر پنج بخش با این موضوعات

فوائد روانشناسی از دیدگاه قرآن

تحقیق حاضر مشتمل بر پنج بخش با این موضوعات است :

بخش اول، تکامل انسان از دیدگاه قرآن و احادیث: تکامل انسان (تکامل در قرآن، انسان از نظر قرآن، ازدواج فرزندان آدم، انسان مخلوق تکامل یافته ،تکامل انسان از دیدگاه علمای اسلامی )؛ بخش دوم، سیر تکامل انسان در عالم ذر: عالم ذریا پیمان الست (بررسی آیه‌ی اخذ میثاق در عالم ذر، بررسی آیه‌ی امانت در عالم ذر)، نقش ارواح در عالم ذر. بررسی روایات مربوط به ذر ؛ ببخش سوم، سیر تکاملی انسان در دنیا: کیفیت خلقت انسان از نظر قرآن، مراحل کامل شدن انسان در اسلام، راه تکامل انسان، موفق‌ترین راه ترقی انسان (نقش دعا در رسیدن به تکامل انسان، موفق‌ترین راه ترقی انسان(نقش دعا در رسیدن به تکامل، تقوا معیار کمال و سیر مؤمن ) ،‌انسان موجودی ناشناخته، موانع رشد و کمال انسان(خودپرستی، حب دنیا، تکبر، پیروی از ظن و گمان)؛ بخش چهارم، سیر تکاملی انسان در عالم برزخ: برزخ از نظر لغت و اصطلاح ،‌حرکت روح و جسم انسان، تکامل روح با مرگ و بعد از آن، طریق حرکت در عوالم اخروی مبتنی بر طریق حرکت دنیوی است، مرگ یا تحول بزرگ تکاملی (مرگ ازدیدگاه قرآن و روایات اهل بیت(ع)،‌حالات مؤمن در لحظه‌ی مرگ در قرآن)، تجرد روح از دیدگاه قرآن و روایات، عالم برزخ از نظر آیات قرآن و در روایات؛ بخش پنجم، سیر تکاملی انسان در عوالم قیامت: حرکت تکاملی انسان به سوی معاد: برگشت همه‌ی انسان‌ها و لقای همه‌ی آنها از نظر آیات قرآن،معاد انسان، حرکت و تکامل روح در عوالم بعد از برزخ ، گزارش قرآن و احادیث در زمینه‌ی وقوع قیامت، اسامی و صفات قیامت، علائم قیامت ، روز قیامت ، عوالم قیامت، عالم نشر صحف (کتاب یا نامه‌ی اعمال)، شاهدان اعمال، عالم میزان، عالم حساب،عالم صراط، آخرینسیر تکاملی انسان و سیمای بهشت از نظر قرآن، بهشت و جهنم از دیدگاه شیخ صدوق(ره).

فوائد روانشناسی از دیدگاه قرآن

  • فوائد روانشناسی از دیدگاه قرآن
  • کلیات روانشناسی
  • حقانی، حسین

فوائد روانشناسی از دیدگاه قرآن
از جمله هدف‏های روانشناسی را می‏توان تأمین نیازمندیها در موجود زنده از قبیل ایجاد نشاط و حالتی برای فعالیت و در نتیجه انجام اعمال و رفتارها و برآوردن نیازهای اساسی و ضروری زندگی و ادامه آن به‏طور کلّی هماهنگ کردن انسان‏ها با محیط زندگی دانست1.
طبیعی است که انگیزه‏های فراوانی انسانها دارند که در انجام این اهداف تأثیر دارند و می‏توان این انگیزه‏ها را به دو بخش اصلی تقسیم نمود: 1 - انگیزه‏های فیزیولوژیک؛ 2 - انگیزه‏های روانی
انگیزه‏های فیزیولوژیک به نیازهای مربوط به جسم و عوارضی که در بافت‏های بدن، مانند کمبود مواد لازم برای بدن یا به‏هم خوردن تعادل آن به وجود می‏آیند، مربوط می‏شود.
این انگیزه‏ها، رفتار فرد را به جهت اهدافی که نیازهای فیزیولوژیک بدن را برآورده می‏سازند راهنمائی و یا نقص و کمبودی را که گاهی در بافت‏های بدن به وجود می‏آورد، جبران و روح و بدن را به حالت توازن در می‏آورد.
انگیزه‏های روانی نیز در جریان رشد نیازهای معنوی فردی و اجتماعی انسان تأثیر به سزائی دارند.
در قرآن مجید که از هرگونه تحریف و تغییر مبرّا هست، روی انجام این انگیزه‏ها به نحو کامل و صحیح برای تأمین اهداف عالی تعیین شده در شرایع آسمانی غیر تحریف شده تأکیدهای فراوانی انجام شده است. حکمت فراگیر خداوند که نعمت‏های خود را به مخلوقاتش عطا فرموده، چنین اقتضا می‏کند که در آنها ویژگیها و صفات مخصوصی به ودیعه بگذارد و آنها را شایسته انجام وظائفی بکند که برای انجام آنها آفریده شده‏اند خداوند از زبان حضرت ابراهیم علیه‏السلام در قرآن در مقام اثبات وجودش چنین نقل می‏کند:
«...رَبُّناَ الَّذِی اَعْطی کُلَّ شَئٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی» «خدای ما آن کسی است که همه موجودات عالم را نعمت وجود بخشیده، سپس به راه کمالش هدایت کرده است»2.
و در سوره «اعلی» آیه 1 - 3 در مقام توصیف صانع عالم و آفریدگار جهان و همه مخلوقات از جمله انسانها چنین می‏فرماید:
«سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الأَعْلی الَّذِی خَلَقَ فَسَوّی وَالَّذِی قَدَّرَ فَهَدی» «ای پیامبر به نام خدای خود که برتر و بالاتر از همه موجودات است، به تسبیح و ستایش مشغول باش، آن خدائی که عالم را آفرید و همه آنها را به حد کمال خود رسانید و آن خدائی که هر چیز را قدر و اندازه داد و به راه کمالش هدایت نمود».
چنانچه خوانندگان توجه دارند، این انگیزه‏ها و عوامل حیات فیزیولوژی، توازن لازم و کافی برای ادامه زندگی را در انسانها فراهم می‏سازند و طبق تحقیقات جدید دانشمندان فیزیولوژی در بدن انسان و حیوان نوعی تمایل طبیعی نسبت به حفظ توازن ثابت در باطن و فطرت و سرشت انسان‏ها وجود دارد. این، همان نظریه‏ای است که چهارده قرن قبل در قرآن مجید اصول آن را در آیات متعددی چنین بیان فرموده است. از جمله این آیات، آیه 19 از سوره «حجر» است:
«وَالأَرْضَ مَدَدْناها وَ اَلْقَیْنا فِیها رَواسِیَ وَ اَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ شَئٍ مَوْزُونٍ» «زمین را گسترانیدیم و در آن، کوههای عظیم بر نهادیم و از آن هر چیز را مناسب و موافق با حکمت و عنایت برویانیدیم».
و در آیه دیگری(در سوره فرقان، آیه 2) می‏فرماید:
«وَ خَلَقَ کُلَّ شَئٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِیرا» «خداوند همه چیز را آفرید، آنگاه آن را در اندازه معینی قرار داد».
و در آیه دیگر3 می‏فرماید:
«وَ کُلَّ شَئٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ» «... هر چیزی نزد او به اندازه است».
پس انحاء تقدیر و توازن در خلقت الهی یک اصل مهم اساسی است که براساس آن موجودات را مطابق با مصالح و نیازهای آنها آفریده، و برای هر شی‏ای آنچه را که لازمه ادامه زندگی و حیات اوست، اعطاء کرده است:
«اِنّا کُلَّ شَئٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ» «ما همه چیز را در اندازه‏های مشخص و معینی آفریدیم».
پس ایجاد توازن روحی و جسمی یک هدفی است که در علوم مربوط به انسان و حیوان از جمله روانشناسی از دیدگاه قرآن، مسأله‏ای است مهم و قابل طرح. و انگیزه‏ها و عوامل فراوانی در تأمین این هدف و انجام آن به نحو نیکو وجود دارد از قبیل عوامل حفظ ذات، در سوره‏های طه، 17 - 120 - سوره نمل آیات 17، 18، 80 و 81 - سوره توبه آیه 120 - سوره بقره، آیه 155 - سوره نحل آیه 112 - سوره قریش آیه 3 و 4 و غیر اینها از آیات فراوان در قرآن که به توضیح انگیزه‏ها و انجام بهینه هدف ایجاد توازن در جسم و روح می‏پردازند از جمله آنها بیان انگیزه بقاء نوع و انگیزه جنسی و غیر اینها(سوره حجرات، 13 - نساء، 1 - نحل، 72 و...).

عوامل و انگیزه‏های روانی در قرآن
نظیر انگیزه‏ها و عوامل فیزیولوژیکی عوامل و انگیزه‏های روانی و فطری هستند که نیازهای فطری و معنوی و اساسی در سرشت روان انسانها را برآورده می‏سازند از قبیل عدالت‏خواهی، نیکی، زیبائی و احساس نظم و ایجاد هم‏بستگی و سایر تمایلات روحی و فطری انسان.
در قرآن مجید و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‏السلام دستورات کافی و وافی در این مورد وارد شده و توضیح داده شده است و دانشمندان غربی نیز کم و بیش به این حقایق اعتراف دارند از جمله «ابراهام مارنو» یکی از دانشمندان غرب عقیده دارد که نیازهای معنوی انسان نوعی نیازهای فطری هستند که تکامل رشد و بالندگی شخصیت فرد به برآوردن آنها بستگی دارد4.
حالتهای انفعالی در قرآن
از جمله اهداف روانشناسی اسلامی بیان و توضیح یک سلسله از حالتهای انفعالی در انسان و نیز در حیوانات می‏باشد و این حالت‏ها و عواطف در حفظ بقای نسل انسان و حیوان به آنها کمک شایانی می‏نمایند مثلاً حالت ترس که یک حالت انفعالی است، انسانها را از خطرهائی که تهدید می‏کند، دور می‏سازد و همچنین سایر حالات انفعالی از قبیل خشم و ... انسانها را به دفاع از خود و مبارزه برای بقاء نوع و حالت انفعالی مثلاً محبت؛ اساس پیوند دو جنس نر و ماده در انسان و حیوان بوده و برای جذب هرکدام به دیگری به منظور بقای نوع لازم و ضروری است و بحث از رابطه نزدیک این حالتها و انفعالها در انسان و حیوان از جمله مسائلی است قابل بحث و بررسی در روانشناسی و یکی از مسائل اساسی آن علم به شمار می‏رود.
در قرآن کریم نیز توصیف و توضیح دقیقی درباره بسیاری از عواطف انفعالی مانند ترس، خشم، محبت، شادی، نفرت، غیرت، حسد، ندامت، شرم و خواری و سایر حالتهای مهم و اساسی نفس انسان ذکر گردیده است.
از جمله این انفعالها «حالت ترس» است که در قرآن در آیات متعددی ترس برای حفظ انسان از عذاب الهی و اجتناب از گناهان و تمسک به پرهیزگاری و عبادت و کار و غیر اینها مطرح گردیده است و سوره‏های مختلف قرآن5 مسائل گوناگون مربوط به ترس و انواع آن را مورد بحث و تحقیق و بررسی قرار داده است مراجعه کنید.
نظیر ترس سایر صفات انفعالی انسانها از قبیل «خشم»6 و «محبت7 و حبّ ذات»8 و «نوع‏دوستی»9 و محبت پدری و مادری10و محبت خداوند11 و پیامبر12 و شادی13 و حسد14 و اندوه15 و ندامت و پشیمانی16 و غیر اینها از انواع و موارد انفعالها را ذکر و توضیح داده است و حتی در قرآن نمونه‏های عملی قابل تنبّه در آیات متعدد ذکر گردیده است مراجعه کنید17.
بدیهی است که همراه این انفعالها تغییرات فیزیولوژی زیادی در بدن انسانها و در شکل ظاهری بدن و خطوط چهره از قبیل ضربان قلب، انقباض موی‏رگهای خونی در امعاء و احشاء و گسترده شدن این موی‏رگها در سطح بدن پدید می‏آیند.
و در قرآن مجید نیز از اضطراب و تپش شدید قلب در حالت انفعالی ترس نام می‏برد به سوره احزاب آیه 10 و 11 مراجعه کنید، این دو آیه حالت ترسی را که در جریان جنگ خندق (احزاب) بر مسلمانان چیره شده بود وصف می‏کند و نظیر این آیه در سایر سوره‏های قرآن مجید از قبیل سوره غافر، 18 و سوره حج، 72 - سوره زخرف، 17 - سوره زمر، 60 - قیامت، 24 و 25 - عبس، 40 و 42 و 38 و 39 - مطففین، 22 و 24 - غاشیه، 8 و 10 - انبیاء، 97 - سجده، 12 - شوری، 45 - زمر، 23 - قلم، 43 درباره آثار و نتایج ترس مطالبی بیان شده است.
روشن و واضح است این انفعالها گرچه وظائف مهمی در زندگی انسان به عهده دارند و انسانها را در حفظ بقای ذات یاری می‏کنند، با این حال زیاده‏روی در آنها برای سلامت جسم و روان زیان‏آورند مثلاً ترس برای انسان در عین حال که مفید است و انسانها را از خطرات بزرگ زندگی که انسانها را تهدید می‏کند، یاری می‏دهند، و لیکن ترس زیاد زندگی انسانها را مختل می‏سازد و از انجام وظائف لازم جلوگیری می‏کند و شخصیت انسانها را دچار تزلزل می‏نماید و لذا در تحقیقات جدید در طبّ «روان‏تنی»(سیکوماتی) این حقیقت روشن شده است که اضطراب در جنبه‏های انفعالی انسان یکی از عوامل رشد بسیاری از عوارض بیماریهای جسمی است و آمارهای زیادی موجود نشان می‏دهند که درصد زیادی از بیمارانی که اغلب به مطب پزشکان مراجعه می‏کنند، اساسا از اضطراب‏های ناشی از مشکلات روانی شکایت دارند، این بیماران در حقیقت نیازمند مداوای پزشکی نیستند، بلکه در واقع به معالجه روانی نیاز دارند18.
دستورهای قرآن درباره حالات انفعالی انسانها
قرآن با توجه و اهتمام به راهنمائی مردم در امر مهار کردن حالات روانی و غلبه بر آنها از علوم جدید پزشکی پیشی گرفته است زیرا در این کار فواید بهداشتی فراوانی وجود دارد که تاکنون به طور دقیق و علمی شناخته نشده است ولی در عصر حاضر به فواید آن کم و بیش پی برده‏اند.
قرآن در آیات متعدد مردم را به نترسیدن از اموری راهنمائی می‏کند که معمولاً آنها حالت ترس را در انسانها بر می‏انگیزانند مانند مرگ و فقر.
قرآن درباره ترس از مرگ، روش بنیادی و بنیانی را در پیش گرفته است و آن، بیان این مسأله و توضیح آن به انسانهای عاقل است که حیات دنیا، یک زندگی گذرا و فانی و نعمتهای آن نابود شدنی است و تنها زندگی اخروی است که نعمت‏هایش ابدی و باقی و جاودانه است و مرگ نیز یک حالت طبیعی بوده، مرحله‏ای از زندگی فانی این دنیا و رجوع به زندگی باقی و همیشگی رستاخیز است که انسانها براساس تکامل در حیات و زندگی به سوی آن در حرکتند.
از اینرو مؤمن واقعی و حقیقی از مرگ نمی‏هراسد زیرا یقین دارد که مرگ او را به نعمتهای باقی و جاودان پس از مرگ منتقل خواهد کرد که خداوند به بندگان پرهیزکار خود اعطاء می‏فرماید.
قرآن زندگی دنیا را جز لهو و لعب ندانسته و زندگی اخروی را واقعی و حقیقی می‏داند:
«وَ ما هذِهِ الحَیاةُ الدُّنْیا اِلاّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ اِنَّ الدّارَ الآخِرَةَ لَهِیَ الحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ»19«زندگی این دنیا جز لهو و بازیچه‏ای بیش نیست و زندگی واقعی در آخرت است اگر مردم آن را بدانند».
«وَ ماَ الحَیاةُ الدُّنْیا اِلاّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ للدّارُ الآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ اَفَلا تَعْقِلُونَ»20«دنیا جز بازیچه کودکانه و هوسرانی بی‏خردان چیزی نیست و همانا سرای آخرت برای نیکوکاران بهتر است آیا در این مورد تعقّل می‏نمائید؟».
روی این اصل زندگی دنیا در قرآن به عنوان متاع، یعنی بهره کم و مختصر و در مقابل، زندگی اخروی همانا زندگی باقی و جاودانی معرفی گردیده است.
پیامبران الهی به امتهای خویش به نقل قرآن چنین می‏گفتند:
«یا قَوْمِ اِنَّما هذِهِ الحَیاةُ الدُّنْیا مَتاعٌ وَ إِنَّ الآخِرَةَ هِیَ دارُ القَرارِ»21 «ای قوم، این زندگی(فانی) دنیا متاع ناچیزی بیش نیست و سرای آخرت منزلگاه ابدی (وحیات جاودانی) است».
این‏گونه دستورات حقیقی و واقعی برای مسلمانان از عوامل مهمی بودند که باعث می‏شدند مسلمانان صدر اسلام در میدان جنگ و جهاد و قتال و مبارزه با کفر و شرک و بت‏پرستی شجاعانه و بدون ترس از مرگ اقدام کنند و با شهامت و جرأت فراوانی در آرزوی شهادت در راه خدا و رسیدن به نعمتهای بهشتی باشند و بر صفوف دشمنان شجاعانه بتازند و دین خدائی را در عرصه زندگی بشری گسترده سازند.
از باب نمونه و دلیل و مدرک بر ادعای بالا چند آیه زیر را توجه فرمایید:
«وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ اَمْواتا بَلْ اَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ، فَرِحِینَ بِما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ اَلاّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»22«گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته شده‏اند؛ مرده‏اند، بلکه اینان زنده هستند و در نزد خدا متنعّم خواهند بود، آنان به آنچه به داده شده، شادمانند و به مؤمنانی که هنوز به آنان نپیوسته‏اند و بعدا در پی آنان به راه آخرت می‏گردند، مژده می‏دهد که از مردن نترسید و از فناء متاع دنیا هیچ غم و اندوهی به خود راه ندهید».
«وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ اَوَ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللّهِ وَ رَحْمَةٌ خَیْرٌ مِمّا یَجْمَعُونَ»23 «اگر در راه خدا کشته شده یا بمیرید در آن جهان به آمرزش و رحمت خدا نایل می‏شوید و آن بهتر است از هر چیزی که در حیات دنیا برای خود فراهم می‏آورید، اگر در راه خدا بمیرید یا کشته شوید اندوهی به خود راه ندهید که به رحمت ایزدی پیوسته و به سوی خدا محشور خواهید شد».
از اینرو خداوند در آیات متعددی در قرآن، مؤمنان را برای مبارزه با کفر و الحاد و شرک دعوت کرده، در برابر این فداکاری و مبارزه در راه خدا اجر و ثوابی قرار داده است.
«فَلْیُقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ الَّذِینَ یَشْرُونَ الحَیاةَ الدُّنْیا بِالآخِرَةِ وَ مَنْ یُقاتِلْ فِی سَبِلِ‏اللّهِ فَیُقْتَلْ اَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ اَجْرا عَظِیما»24«ای مؤمنان باید در راه خدا با آنان که زندگی مادی دنیا را بر آخرت گزیدند، جهاد و مبارزه نمایند و هر کسی که در راه خدا با آنان که زندگی مادی دنیا را بر آخرت گزیدند جهاد و مبارزه نمایند و هرکسی که در راه خدا کشته شد، فاتح گردیده، زود باشد که او را(در بهشت جاودانی) اجری عظیم عطا خواهیم کرد».
آری این است راه رسیدن به سعادت و نیل به مقامات بهشتی، این، سیره دائمی خداوند است در برابر انسانهای فداکار و شهیدان شجاع و مبارزان حق و حقیقت پیامبران به جان و مال و مکتب. خداوند با چنین افراد فداکار معامله پرسودی نموده، جان انسانهای عزیز و فداکار را در مقابل اعطاء بهشت و نعمتهای اخروی بی‏پایان خریداری نموده است. این، وعده‏ای است الهی برای اطمینان در مقابل فداکاریها و شهادت‏طلبی‏های انسان‏های با ایمان.
«اِنَّ اللّهَ اشْتَری مِنَ المُؤْمِنِینَ اَنْفُسَهُمْ وَ اَمْوالَهُمْ بِانَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتَلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْدا عَلَیهِ حَقَّا فِی التَّوْراةِ وَ الإِنْجِیلِ وَ القُرْآنِ وَ مَنْ اَوْفی بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بایَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الفَوْزُ العَظِیمُ»25 «خدا جان و مال مؤمنان را به بهای بهشت خریداری کرده، آنان که در راه خدا مبارزه می‏کنند، دشمنان دین را به قتل می‏رسانند یا خود کشته می‏شوند، این وعده قطعی الهی است و عهدی است که در تورات و انجیل و قرآن به حق وعده داده شده است و از خداوند با وفاتر به انجام عهد و وعده کیست؟ ای مؤمنان شما به خود در این معامله بشارت دهید که این معاهده با خدا به حقیقت، سعادت و پیروزی بزرگی است».
آری پیروزی بزرگی است که خداوند در مقابل گذرا از زندگی دنیا که قابل بقاء و دوام نیست، نعمتهای بزرگ جاودان و قابل بقاء هدیه می‏نماید، انسانها، خواهی نخواهی از این دنیا خواهند رفت، پس چه بهتر که انسانها طوری از این دار فانی بروند که نتیجه آن سود ابدی و حتمی و جاودانه باشد، از مرگ و مردن چاره‏ای نیست، همه موجودات ممکن چنین سرنوشتی دارند، زود یا دیر از این دنیا سفر می‏کنند، و بقائی در این دنیا برای هیچ موجودی جز ذات پروردگار ممکن نیست.
«قُلْ لَنْ یَنْفَعَکُمُ الفرارُ اِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ المَوْتِ اَوِ القَتْلِ وَ اِذا لا تُمَتَّعُونَ اِلاّ قَلِیلاً»26 «ای پیامبر به منافقان بگو اگر از مرگ یا قتل فرار می‏کنند، آن فرار هرگز به نفع شما نیست زیرا که اندک زمانی بیش، از زندگی کامیاب نخواهید شد».
حالت ترس از فقر و معالجه آن
یکی دیگر از حالتهای انفعالی نفس که چه‏بسا باعث کشاندن انسانها به سوی بدبختی و گرفتاریهای فراوان می‏گردد، مسأله فقر و نداری و ترس از آن می‏باشد.
قرآن در مقام معالجه این مرض روانی برخی از انسانها، مسائل اساسی و زیربنائی روحی و درونی را مطرح می‏سازد.
اصولاً انسانها برای چه از فقر می‏ترسند؟
برای این که قدرت انسانها در اداره زندگی خویش به نحو دلخواه کمبودهائی دارند، انسانها به صورت طبیعی توانائی برطرف ساختن این کمبودها را ندارند، خداوند در برابر این نحو فکر و رویه می‏فرماید:
«روزی تنها، دست خداوند است و تنها او است که روزی دهنده و صاحب قدرت و اقتدار است».
به این ترتیب انسانها با توسل به خداوند و رابطه نزدیک بندگی واقعی نزد او می‏توانند این مشکل روانی را کاملاً حل نمایند.
خداوند در قرآن مجید در آیات متعدد، خود را تنها روزی دهنده مخلوق‏ها معرفی می‏کند:
«اِنَّ اللّهَ هُوَ الرَّزّاقُ ذُوالقُوةِ المَتِینُ»27«همانا روزی دهنده خلق تنها خداست که صاحب قوت و اقتدار ابدی است».
خداوند روزی انسانها را به طرق و وسائل مختلف و گوناگون به آنان می‏رساند از قبیل نزول برکات آسمانی «وَ فِی السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ ما تُوعَدُونَ»28 «روزی شما با همه وعده‏ها که به شما داده شده، در آسمان (به امر خدا مقدّر) است».
«وَ ما مِنْ دابَّةٍ فِی الأَرْضِ اِلاّ عَلیَ اللّهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعها کُلٌّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ»29«هیچ جنبده‏ای در زمین نیست جز آن که روزی او بر خداست، و خدا منزل دائمی و موقت او را می‏داند و همه حالات مخلوق در دفتر علم ازلی پروردگار قرار دارد».
علت این که خداوند تنها روزی دهنده مخلوقات است، در این آیات ذکر نشده و لکن در آیات دیگر قرآن توضیحی به این نحو درباره آن داده شده است که خداوند، شنوا و داناست، و دارای قدرت انجام آن بوده، تأمین مصالح امور بندگان در اختیار اوست.
«وَ کَاَیِّنْ مِنْ دابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزقَها اَللّهُ یَرْزُقُها وَ اِیّاکُمْ وَ هُوَ السَّمِیعُ العَلِیمُ»30 «یعنی چه بسا حیوانات که خود بار روزی خود را به دوش نکشند و خدا به آنها و هم به شما روزی را می‏رساند و او شنوا و داناست».
«اَللّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ یَقْدِرُ لَهُ اِنَّ اللّهَ بِکُلِّ شَئٍ عَلِیمٌ»31«خداوند هرکس از بندگان را که بخواهد روزی وسیع و یا تنگ به او می‏رساند، همانا او به مصلحت‏های تمام مخلوقات آگاه و داناست».
«وَ ما یَفْتحِ اللّهُ لِلنّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِکْ لَها وَ ما یُمْسِکُ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَ هُوَ العَزِیزُ الحَکِیمُ یا اَیُّهاَ النّاسُ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیْکُمْ هَلْ مِنْ خالِقٍ غَیْرُاللّهِ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَالأَرْضِ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ فَأَنِّی تَؤْفَکُونَ»32«درِ رحمتی را که او به روی مردم می‏گشاید، هیچ‏کس نتواند بست و آن را که او ببندد هیچ‏کس جز او نتواند باز کند و اوست خدای بی‏همتای با حکمت و اقتدار، ای مردم متذکر شوید که چه نعمتها خدا به شما عطا فرموده؟ آیا جز خدا آفریننده‏ای هست که در آسمان و زمین به شما روزی دهد؟ هرگز جز آن خدای یکتا خدائی نیست پس ای مشرکان چگونه از درگاه حق رو به بتهای باطل می‏آورید».
چنانکه خوانندگان ملاحظه می‏کنند، قرآن رابطه علیت بین اعطاء روزی و بین صفات کمال و قدرت خداوند و حکمت و علم و شنوائی او را اعلام می‏دارد33.
نظیر بحث و بررسی در این صفات که از اهداف مهم روانشناسی اسلامی بشمار می‏رود، صفات غلبه بر غضب و مسأله محبت به خدا و پیامبر و غیر اینها از موجودات34 و سایر انفعالها از قبیل ادراک حسی(یعنی شنوائی، بینائی و بویائی ، قوه لمس و قوه چشائی و...) و تفکر و یادگیری35 یادآوری و فراموشی و سیستم مغز و اعصاب، شخصیت، روان درمانی و غیر اینها است.

پاورقیها:
10) مریم، 4 و 6 - کهف،46 - اسراء، 6 - نوح، 12 - مدثر، 11 و 13 - هود، 42 و 45 - یوسف، 8.

11) آل عمران، 31 - مائده، 54 - توبه،24 - بقره،145.

12) قلم، 4.

13) احزاب، 21 - رعد، 26 - یونس، 57 و 58 - هود، 9 و 10 - نحل، 97 - انسان، 11 - نساء، 19 - آل عمران، 118، 120.

14) بقره، 105 - نساء، 54 - بقره، 109 - یوسف، 5 - مائده، 27.

15) قصص، 13 - طه ، 40 - یوسف، 84 و 86 - توبه، 40 و 92 - آل عمران، 176 - لقمان، 23 - یس، 76 - انعام، 33.

16) قیامت، 1 و 2 - بقره، 35 ،37.

17) قصص، 25 - بقره، 114 - مائده، 13 - فصلت، 16 - اسراء، 37 - لقمان، 18 - منافقون، 5 -جاثیه، 7 و8.

18) قرآن و روانشناسی، ص 149 و 150.

19) عنکبوت: آیه 64.

1) قرآن و روانشناسی، تألیف دکتر محمد عثمانی نجات، ترجمه عباس عرب سال 1367، نشر بنیاد پژوهش‏های اسلامی آستان قدس رضوی.

2) سوره طه، آیه 50. - کتاب قرآن و روانشناسی، ص 28.

20) انعام، 32.

21) غافر: آیه 39.

22) آل عمران: 169 - 170.

23) آل عمران: 158.

24) سوره نسا: 74.

25) سوره توبه: 111.

26) احزاب: 16.

27) سوره ذاریات: آیه 58.

28) ذاریات: 22.

29) سوره هود: آیه 6.

30) عنکبوت: 60.

31) عنکبوت: 62.

32) سوره فاطر: آیه 2 و 3.

33) قرآن و روانشناسی، تألیف دکتر محمد عثمان نجاتی ترجمه عباس عرب، نشر بنیاد پژوهش‏های آستان قدس رضوی، تاریخ نشر 1367ش.

34) سوره فصلت: 34 - آل عمران، 133 و 134 - شوری، 36 و 37 و 40 و 43.

35) تغابن: 14 و 15 - توبه، 24 - مجادله،22 - ممتحنه، 4.

3) سوره رعد، آیه 8.

4) قرآن و روانشناسی، ص 50.

5) سوره انفال، 2 - سوره سجده،16 - حج،1 و 2 - انبیا،11 و 12 و 40 - احزاب،10 و 11 - توبه، 56 و 57 -شعراء، 21 - قصص، 21 - نمل، 10 - بیّنه، 7 و 8 - زمر، 13 - نور، 37 - انسان، 10 - نساء، 77 - محمد، 20 - شعراء ، 14 - قصص، 33.

6) سوره فتح، 29 - توبه، 123 - تحریم، 9 - اعراف، 150 - طه، آیات 92 و 94 - آل عمران، 119و ..

7) توبه، 38 - فاطر، 5 - حدید، 20 - قیامت، 21 و 20- هُمَزه، 1 تا 4 - نازعات، 37 تا 39.

8) اعراف، 188 - عادیات، 8 - فصلت، 49 - معارج، 19 و 20.

9) معارج، 19 - 27 - آل عمران، 103 - انفال، 62 و 63 - حشر، 9 - حجرات، 10.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تکامل انسان از دیدگاه قرآن